دانلود زنبور عسل 47 ص (docx) 47 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 47 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
زنبور عسل
مقدمه
زنبور عسل از راسته نازک بالان (Hymenoptera) است. زنبور عسل قسمتهای دهانی جونده و مکنده ، هر دو را داراست. دگریسی آن کامل است و بطور دسته جمعی زندگی میکند و شامل سه دسته هستند.
ملکه (Queen) که تخم میگذارد.
نرها (prones) کارشان فقط بارور کردن ملکههای جدید است.
کارگرها (Worker) که ماده عقیم هستند و اغلب متعددی دارند.
کندوی زنبور عسل یا به صورت جعبههای مکعبی به ابعاد 50cm که کندوی modern میگویند و یا به بصورت سبد که کندوی بومی میگویند.
ملکه
ملکه مادر کندو بوده و جنسیت آن ماده میباشد. طول بدن ملکه هیجده میلی متر میباشد. بالهای آن کوچک بوده و خرطوم آن توانایی جمع آوری شهد گلها را نداشته و درعوض دارای شکمی بزرگتر از مادههای کارگر بوده و دو تا شش سال میتواند زنده بماند. ولی در زنبورداری تجاری بیش از دو سال از یک ملکه استفاده نمیشود. ملکه عسل و گرده نمیخورد و بجای آن ژله رویال مصرف میکند.
زنبور عسل در حال جمع آوری شهد گل
نیش ملکه همانند شمشیر تازی بوده و بدون خار میباشد.
زنبور ملکه
ملکه مادر در سر خود نشانی قرمز دارد که به معنای تاج آن است و آن را در تصویر میتوان مشاهده کردتصویردر تصویر میبینید که جثه ملکه از دیگر زنبورها بیشتر است.
زنبور نر
زنبورهای نر در کندو تنها وظیفه بارور نمودن ملکه را دارند و دارای نیش نمیباشند. دارای سر و بالهای بزرگ میباشند. توانایی جمعآوری شهد و گرده را نداشته و ۲۴ روز زنده میمانند.
زنبور نر در حجرههای بزرگتری نسبتبه زنبورهای کارگر پرورش مییابند. تخمهای بارورنشده ملکه به زنبور نر تبدیل میشوند.
زنبور کارگر
جنسیت زنبورهای کارگر ماده بوده. طول بدن آنها ۹ میلیمتر میباد. در یک کندوی قوی با تعداد ۱۰ قاب ۷۰ هزار زنبور کارگر وجود دارد. زنبورهای کارگر با اینکه ماده هستند توانایی بارور شدن ندارند. ولی در صورت نبودن ملکه در کندو میتوانند تخم ریزی کنند. که در زنبورداری ماده تخمگذار گفته میشود. نیش زنبورهای ماده خاردار بوده و طول آن در حدود ۱ میلی متر میباشد. به خاطر وجود همین خارها پس از نیش زدن و ورود زهر به بدن موجوداتی که ساختار گوشتی دارد نیش در پوست گیر کرده و موجب جدا شدن کیسه زهر از زنبور میشود. و پس از چند دقیقه زنبوری که نیش زده خواهد مرد.
وظایف زنبورکارگر
جمع آوری شهد - گرده - آب - بره موم - پاسبانی از کندو - تولید عسل - رسیدگی به ملکه - پرورش نوزادان - رسیدگی به کندو و پاکیزهگی آن از بیشترین وظایف زنبورهای کارگر میباشد.
زنبور عسل در حال جمع آوری شهد
طول عمر زنبور نر حدود 24 روز، زنبور کارگر حدود 21 روز و ملکه حدود 16 روز می باشد. - زنبورها شش پا دارند که سه به سه در طرفین آنها قرار دارد. - شاخک های آنها برای احساس کردن و دریافت اطلاعات از محیط میباشد. - چشم آنها بصورت شبکه ای متشکل از میلیونها لنز خاکستری رنگ است و توانایی دید رنگی دارند. - زنبورها از طریق حرکات بدنی و رقصی که انجام می دهند محل گلها را به یکدیگر اطلاع می دهند. - معمولآ در بهار زنبورهای کارگر با انتخاب یک ملکه جدید اقدام به ساخت کندو جدید می کنند. - عسل در واقع شکر فوق اشباع شده ای است که زنبورها از شهد گلها تهیه می کنند و کمتر از 20 درصد آب دارد. - در فصل پاییز و زمستان به علت کمبود غذا بسیاری از زنبورهای کارگر برا نجات سایر افراد کندو اقدام به خود کشی می کنند.
ساختمان مورفولوژیکی زنبور عسل
بدن زنبور عسل بطور متراکم از موهایی پوشیده است که دارای تارهای (Barbs) جانبی کوتاهی میباشد. و به راحتی دانهها گرده را میگیرند. در چشمهای مرکب و پاها ، موهای صاف وجود دارد پاهای جلویی در حاشیه ساق (tibia) موهای راست و خشن و کوتاهی را دارد و برای تمیز کردن چشمها از گرده گل بکار میرود و برس چشمی (Eye bursh) میگویند.
بالهای زنبور در هنگام رواز بوسیله قلابهایی بهم درگیر میشوند و یا بال به نظر میرسند. و نوک این بالها مسیر شکل را طی میکند. ممکن است 400 بار در ثانیه مرتعش شوند. آروارههای زیرین mandibles در کارگران صاف برای جمع آوری گرده و ساختن شاخهها بکار میرود. آروارههای زیرین maxillae مانند قاشقکهای طویلی بوده و برای جمع آوری گردههای گل بکار میرود.
لب تحتانی تبدیل به خرطوم شده و ضمایم حسی - بی (Cabialplas) در اطراف آن قرار دارد. مایع شهد در اثر عمل مکنده حلق به درون چینهدان بزرگ یا معده عسل (Money Stomash) کشیده میشود. چهار لب مثلثی دریچهای را درست میکند و از ورود عسل به معده جلوگیری میکند. بجز موقعی که جهت تغذیه مورد نیاز است. روده زنبور عسل باریک و دراز است. و تقریبا به 100 لوله کوچک ، مالپیکی اتصال دارد و روده راست ، بزرگ است و به مخرج ختم میشود. در انتهای بدن سوزن وجود دارد که فقط در کارگرها و ملکهها دیده میشود. حس بویایی در زنبوران عسل بسیار قوی و تیز است و چشمها دارای تعداد فراوانی واحدهای بینایی است و دارای مغز نسبتا بزرگ است: زنبوران عسل قادر به تشخیص رنگ قرمز و سیاه از هم نمیباشند.
گونه و نژادهای زنبور عسل
زنبور هندی (Apis Indiea)
زنبور درشت (Apis drostata)
زنبور ریز (Apis florae)
زنبور عسل معمولی (Apis mellifera).
محصولات زنبور عسل و نحوه گردآوری آنها
میتوان به شهد یا عسل و گرده زنبور عسل و بره "موم" که از صمغها بوجود میآید، اشاره کرد. گرده زنبور عسل دارای انواع مواد الی و ویتامینها میباشد. گرده شامل قندهای احیا کننده میباشد که در کل 31% در گروه کربوهیدرات وجود دارد. میزان متوسط پروتئین گروه حدود 22% است و تمام اسیدهای آمینه ضروری مورد نیاز انسان در ترکیب پروتئینی دانه گروه وجود دارد. عصاره اتری گروه حاوی چربیها و روغنها ، پیگمانها ، دونینها ، ویتامینها و هورمون رشد میباشد. گروه حاوی 13 نوع اسید چرب و دو استدول عمده بنامهای 24- متیلن کلسترول "و بی سی توسترول" است. برای جمع آوری دانه گرده میتوان از تله گرده ، استفاده کرد، ولی اینکار توصیه میشود، چون جمعیت زنبورها را تضعیف میکند.
بعضی از مصارف گرده زنبور عسل
دانه گرده در پزشکی اهمیت خاصی دارد. در درمان بیماریهای پروستات و آلرژی و در حال بیاشتهایی از داروهایی که از دانه گرده ساخته میشوند، استفاده میکنند. دانه گرده بعنوان مکمل غذایی بکار میرود و از آن در رفع چین و چروک و لکههای صورت استفاده میگردد. از داروهای مشهور میتوان به Prostaflor , Ofilorex اشاره کرد.
نیش زنبور
از نیش زنبور عسل بعلت خاصیت قلیایی و اسیدی بودن آن در درمان بیماریها ، استفاده میکنند.
تولید مثل
در کارگرها تنها اثری دیده میشود و ولی در ملکه به خوبی توسعه یافته است. ملکه جوان 6 روز بعد از بیرون آمدن ، با یک زنبور نر جفتگیری میکند، اندامهای جفت گیری نر پاره شده و در کیسه تناسلی ماده باقی میماند و تا اینکه بعد از بازگشتن به کندو ، کارگرها آنرا از بین میبرند. اسپرماتوزوئیدهایی که بدین صورت در کیسه ذخیره اسپرم ، جای میگیرد، بکار همه تخمهای لقاح یافتهای که ملکه خواهد گذاشت، بکار میرود. تخمدانهای ملکه پر شده و شکم را پر میکند و ظرف دو روز ، شروع به تخم گذاری میکند.
از تخمهای لقاح نیافته ، زنبورهاینر (هاپلوئید 16 کروموزوم) و از لقاح یافتهها ، زنبورهای ماده (دیپلوئید و دارای 32 کروموزوم) تولید میشود. تخمها تبدیل به لاروکرمی شکل کوچک فاقد پاها و چشم میشوند و از ژله شاهانه که توسط غدههای حلقی کارگران جوان تولید میگردد، تغذیه میکنند. ولی لاروهای ملکه بیشتر به تغذیه شاهانه میپردازند و به همین جهت با سرعت زیاد بزرگ و تمایز مییابند.
دم لارو چندین بار ، پوست اندازی میکند روی سلول بوسیله موم پوشیده میشود. و لارو در داخل آن قرار گرفته و شفیره نام دارد و دگردیسی را کامل نموده و به کمک آروارههای زبرین ، سرپوش حجره را پاره کرده و به شکل یک نوزاد جوان بیرون میآید. بعد از عمل جفت گیری زنبوران نر ، به بیغذایی میافتند و میمیرند.
تیره شناسی زنبور
حشرات جانورانی هستند که دارای سر ، سینه و شکم بوده و دارای یک جفت شاخک هستند دارای قطعات دهانی بوده و دارای سه زوج پاهای بندبند هستند و دو زوج بالدار هستند دارای قلب باریک میباشند. تنفس آنها با لولههای نای منشعب و شاخه شاخه است. دفع به کمک لولههای مالپیگی صورت میگیرد. مغز در این جانوران از عقدههای مجتمع تشکیل شده و لقاح داخلی و جنس نر و ماده جداست. تخم گذارند و رشد تخم تدریجی با دگردیسی است. حشرات را به دو زیر رده بیبالان یا بیدگردیسان و زیر رده بالداران یا حشرات بالدار تقسیم میکنند. حشرات بالدار به چندین راسته تقسیم میکنند که راسته زنبورها جزء بالداران نازک میباشد.
راسته نازک بالان
ضمایم دهانی خردکننده و لیسنده دارند. اغلب دارای چهار بالبند ولی بعضی بال ندارند. بالها کوچک و غشایی و دارای چند رگبال است. هنگام پرواز بالها با یکدیگر در هر طرف میپیوندد حیوانات ماده دارای اندام تخم گذارند و این اندام برای اره کردن ، خراشیدن یا نیش زدن میباشد. لاروها شبیه گرم درخشنده و گاهی فاقد پا هستند. شفیرهها معمولا در داخل پیله میباشند دگردیسی آنها کامل است. عدهای از این جانوران زندگی اجتماعی و بعضیها زندگی انفرادی دارند. بعضی لاروهای آنها به حالت انگلی زندگی میکنند.
دم درازان یا زنبورهای جنگلی
بدن آنها استوانهای شکل است زنبورهای درشتی میباشند، شکم آنها خاردار است و مادهها دارای اندام تخم ریز بلندی میباشند و لاروها در جنگلها و در روی درختان زندگی میکنند.
دله زنبوران
بلندی آنها از 4 تا 38 میلیمتر میرسد اندام تخم ریز در این جانوران بلند است در تالسا تا 150 میلیمتر میرسد لاروها انگل پروانهها و سایر حشرات هستند و انگل داخلی یا خارجی میباشند بدن حیوان بالغ باریک و کشیده و رگبالهای آنها زیاد است شاخکهای آنها رشتهای و دارای مفصلهای زیاد است.
پشه زنبوران
شبیه دله زنبوران ولی کوچکتر از آنها میباشند عادات و طرز زندگی آنها نیز شبیه نمونههای قبلی و بزرگی آنها کمتر از 3 میلیمتر است. این جانوران معمولا در خارج از بدن میزبان به صورت شفیره درمیآیند تخمریز آنها بلند یا کوتاه است مثال آپانتلس گنگرگاتوس.
خلکی سیان
زنبورهای کوچک و متوسطی میباشند شاخکهای آنها زانودار و خمیده است رنگ آنها سیاه یا فلزیست. تعداد لاروها در دانهها یا ساقهها وجود دارند.
مازو زنبوران
حشراتی کوچک و ریزند شکم آنها از طرفین فشرده است تخمها در بافتهای گیاهان مخصوصا در روی درخت بلوط گذاشته میشود و در اطراف لاروهای در حال رشد گالهای متورمی تولید میشود. حیوان نر آن کمیاب و تولید مثل بکرزایی در آنها زیاد است.
سیه زنبوران
حشراتی بزرگ سیاه رنگ و مو دارند لاروهای آنها انگل حشرات دیگرند مانند تیفیا.
طلا زنبوران
پوست آنها رنگین است و دارای رنگهای مخصوص با جلای فلزی میباشد و سطح زیرین شکم آنها مسطح است. لاروهای آنها در حجرههای لانه زنبورهای عسل و زنبورهای وحشی وجود دارند.
زنبوران
این زنبورها نیش میزنند و نیش آنها دردناک است. مادههای جوان زمستان را در محل امنی میگذارنند و در فصل مساعد اقدام به تشکیل اجتماعی میکنند که یک فصل طول میکشد. لانه آنها از مادهای شبیه کاغذ است که دارای شانههای افقی است و هر شانه شامل تعدادی حجره است که لاروها را دربر میگیرد. کارگرها زیادند و نرها در اواخر تابستان از تخمکهای لقاح نشده تولید میشوند. بالغها از نوش گلها یا شیره میوهها تغذیه میکنند.
گل مالان
شکم در این زنبورها کشیده و طویل است و انتهای آن ستبر میباشد. لانههای خود را از گل بر روی زمین میسازند و در آن شکاری نیش خورده جهت تغذیه لاروها قرار میدهند.
عسل زنبور نمایان
این زنبورها در لانههای جداگانه ولی نزدیک به یکدیگر زندگی میکنند لاروها در حجرههای روبازند و هر روز حیوان بالغ به آنها غذا میدهد.
تک عسل زنبوران
هر زنبور ماده یک لانه تهیه میکند و در آن تخم میگذارد و به لاروها نوش گلها و دانههای گرده میخوراند. لانهها نزدیک یکدیگر قرار دارند. مدخل بعضی از لانهها را یک زنبور نگهبان محافظت میکند.
کلان لبان
در این زنبورها دارای سر پهن ، زبان دراز و آروارههای زبرین آنها تیز است در ساقه گیاهان و یا در چوب یا در زمین لانه میسازند و لانههای آنها محتوی نوش گلها و دانههای گرده است.
درودگران
زنبورهای بزرگ و سیاه رنگ میباشند موهای روی بدن آنها کم است و آروارههای زبرین آنها قوی است و برای کندن حفره در چوبها جهت لانه سازی بکار میرود.
کلان عسلیان
دارای اندازههای متوسط تا بزرگند. روی بدن آنها موهای متراکم وجود دارد و زبان آنها طویل است و برای گرده افشانی شبدر و بسیاری از گیاهان خانواده غلات بکار میرود. ملکههای جوان که زمستان را گذرانیدهاند اجتماعی را تولید میکنند که یک فصل طول میکشد و در این اجتماع ملکه تعدادی کارگر نرها وجود دارند. این افراد در لانههای موش یا سایر جوندگان لانه میسازند و در لانه آنها حجرههای مومی برای دربرگرفتن لاروها و حجرههای عسل جهت انبار کردن غذا وجود دارد.
عسل زنبوران
روی چشم این زنبورها کرک وجود دارد. کارگرها دارای سبد یا زنبیل گرده در پشت پاها میباشند. این زنبورها بومی دنیای قدیماند و نمونه آنها آپیس ملیفرا یا زنبور عسل معمولی میباشد که یکی از حشرات مفید میباشد. زنبور عسل یکی از حشرات مفید میباشد که در تهیه عسل از آن استفاده میشود.
لوازم مورد نياز براي زنبورداري
كندو
خصوصيات يك كندو ازورود زنبورهاي مهاجم جلوگيري كند. مقاوم در برابر اثرات مخرب نور خورشيد و باران باشد. مانع از نفوذ موريانه ها گردد. اغلب كندوها چوبي هستند و رايج ترين آنها به نامهاي مدرن يا ملي هستند.
قسمتهاي مختلف يك كندو از پائين به با لا تخته تحتاني - طبقه - پنجره ملكه - قابها و زيرسازي آنها - صفحه جدا كننده - سرپوش
ابزارآلات زنبورداري لباس كار زنبورداري - يك جفت پوتين يا چكمه خوب - يك جفت دستكش - توري جهت پوشاندن صورت - دودي يا دودكن - كاردك زنبورداري - كلاه - برسي يا شاه پر- قفس ملكه - بچه گير - يك قوطي كبريت
دودي يا Smoker زنبوران عسل تندخو به سادگي به زنبوردار اجازه خارج كردن عسل از كندو را نخواهند داد. براي تخفيف دادن حملات آنها و يا اداره كردن زنبوران زماني كه كندو مورد بازديد قرار مي گيرد از وسيله اي بنام دودي يا دود كن استفاده ميشود. برخي از دودكن ها از قلع و برخي از مس يا استيل ضد زنگ ساخته شده اند ويك دودكن بايد دمنده قوي (ماق) و مخزن آتش مناسب داشته باشد. بسته هاي مقواي نازك ،گوني كنف خشك و بخصوص پوسيده ،تكه هاي پارچه يا لباس پشمي كهنه ،چوب پوسيده و پهن گاو بهترين سوختها براي دودكن به حساب مي آيند.
چند نكته راجع به زنبورداري 1-رنگ كندوها را اغلب به علت تشخيص بهتر آنها و انعكاس حرارت و جلوگيري از نفوذ گرما به داخل كندو سفيد انتخاب مي كنند. 2- فضاي مورد نياز براي فعاليت هر زنبور در كندو حدود 8 ميلي متر مي باشد. 3- زنبورها از رنگهاي سياه و قهوه اي خوششان نمي آيد و در هنگام كار از بكار بردن وسايل اين رنگي بايد خودداري كرد.
آناتومي وانواع زنبور عسل زنبور عسل موجودي است كه به صورت اجتماعي زندگي مي كند و به دو صورت نر و ماده مي باشد كه ماده ها شامل ملكه و زنبور كارگر مي باشند. قسمتهاي مختلف بدن يك زنبور سر: (چشمها- شاخك ها- ضمائم دهاني- مغز و غدد گوناگون ) سينه : ( بالها و پاها به آن اتصال دارند و مركز حركتي بدن زنبور است ) شكم: ( دستگاه گوارش – تنفس و گردش خون – نيش يا زوائد توليد مثلي است) چشمها: دوعدد چشم مركب با چندين عدسي در دو طرف سر و سه چشم بسيار ساده كوچك بر روي فرق سر
دستگاه گوارش شامل فك و خرطوم است .
كار فك يا مانديبول mand_ible گزش، جويدن ، مكش و عمل ليسيدن آلت چنگ زدن به منظور: جمع آوري گرده – موم كاري – تميز كردن كندو – جنگيدن – برداشت كردن و چيدن – كار با بره موم و تثبيت آن - پرستاري نوزادان
انواع زنبور: هر كلني شامل ملكه ، چند زنبور نر ، هزاران كارگر و نوزاد (تخم- لارو و شفيره مي باشد.)
ملكه:زنبور ملكه بزرگتر از زنبور كارگر و طويل تر از زنبور نر است و تنها يكبار جهت جفتگيري از كندو خارج مي شود.وظيفه عمده ملكه تخم گذاري بوده و در طول اوج فصل پرورش نوزادان بين 1500 تا 3000 تخم مي گذارند.
جفتگيري ملكه اصطلاحا اين عمل را پرواز عروسي (Neptune) مي گويند كه 5 روز پس از خروج ملكه از سلول نوزادي اتفاق مي افتد.ملكه به همراه بسياري از زنبور هاي نر به پرواز در مي آيد او در ارتفاعات بالا پرواز كرده و تنها چند نر از 500 نر موفق به جفتگيري مي شوند. ارگان نرينه زنبور نر موفق, پس از جفتگيري شكسته و در ارگانلهاي حياتي ملكه گير مي كند و باعث مرگ زنبور نر مي شود و ملكه 3 الي 4 روز بعد از جفتگيري تخمگذاري مي كند.
زنبورنر:تنبل ترين زنبورهاست و تنها وظيفه آنها جفتگيري با ملكه است.
زنبور كارگر:كوچكترين و پرجمعيت ترين زنبوران عسل هستند و 98 درصد جمعيت كلني را تشكيل مي دهند .
وظايف يك زنبور كارگر عمل پاكسازي و نظافت - تغذيه و مراقبت از نوزادان - شان سازي - كمك كردن به ملكه - پرواز جهت يابي - تهويه كندو - وظايف محافظتي - جاسازي عسل ، گرده ، شهد و آب در سلولها - جلوگيري از غارت
رقص زنبورچيست؟
رقص نيم دايره اي يا دم جنبان...: رقص نيم دايره كه جهت آن به سوي بالا باشد بدين معني است كه غذاي پيدا شده در جهت خورشيد است.رقص نيم دايره كه جهت آن به سوي پايين باشد بدين معني است كه غذاي پيدا شده در خلاف جهت خورشيد قرار دارد.رقص نيم دايره اي كه در زاويه 60 درجه به چپ نسبت به خط عمود انجام مي گيرد به كارگران مي گويد كه مسير خود رادر 60 درجه به چپ در مسير خورشيد به منظورپيدا كردن غذا قرار دهند.رقص در زاويه 120 درجه به سمت راست نسبت به خط عمود به آنها مي گويد راه خويش را در 120 درجه به سمت راست نسبت به خورشيد قرار دهند.
تاریخچه ظهور و پيدايش زنبور عسل در كره زمين
بدليل جثه كوچك زنبور عسل، فسيل هاي اين حشره به فراواني ساير جانوران نمي باشد. قديمي ترين آثاروجود حشرات اوليه دردوره پيلوزوئيك pellozoic در حدود 400 ميليون سال قبل و در عهد دونين ( Devonian)مشاهده شده است ، زنبور عسل حشره نسبتاً جديدي است كه در عهد ژوراسيك jurasicدر دوره مزوزوئيك (Mesozoic) يعني حدود 180 ميليون سال قبل پا به عرصه وجود گذاشته است درهمين دوره است كه گياهان گل دار و پرنده گان نيز ظاهر شده اند. اجداد زنبورعسل بدون شك زنبورهاي زرد و خرمايي (( غارتگر )) يا حشراتي مشابه آنها بوده اند كه مانند زنبور هاي وسپايده (vespidae) ( زنبورهاي سرخ و زرد) امروزي لانه هاي خود را در جاهاي سر پوشيده بنا مي كردند.زنبورهاي زرد (غارتگر) امروزي گوشتخوار يا گندمخوار هستند. زنبورهاي اوليه و اجداد زنبورهاي عسل فعلي نيز همين رفتار را داشتند .
با پيدايش گياهان گلدار كه منابع تازهً مواد غذايي، شهد و گرده گل در اختيار زنبور داران قرار گرفت و به دليل سازش با محيط ،زنبوران توانستند تقريباً درتمام قسمتهاي اروپا ، آسيا ، آفريقا، به جزء درصحراي خشك و كوهستانهاي مرتفع كه گياهان مورد نياز آنها در دسترس نبود ،انتشار يابند.انسانها احتمالاً آشيانه هاي زنبورهاي وحشي را پيدا كرده و در مدت زماني كه زنبوران زنده بودند از عسل آنها استفاده مي كردند زنبوران در حدود 4500 سال قبل از كندوها استفاده كرده و عسل آن را برداشت مي نمودند.
جمع آوري عسل از آشيانه هاي اوليه(وحشی)
در اوايل انسانها احتمالاً عسل را از آشيانه هاي وحشي در هر جايي كه پيدا مي كردند جمع آوري مي كردند. اين عمل به غير از مناطقي كه پرورش زنبورعسل معمول گرديده هنوز نيز رايج است . بعضي از حيوانات نيز آشيانه هاي زنبوران را مورد هجوم و غارت خويش قرار مي دادند.
شامپانزه ها به نحوه استفاده از دست خويش براي برداشت عسل آگاهي يافته ,ياچوب نوك تيزي را به داخل آشيانه وارد كرده و پس از بيرون آوردن عسل آن را مي خوردند.
بعد از پايان يافتن آخرين دوره يخ بندان(حدود 9000 سال پيش از ميلادمسيح) ناحيه اي در اسپانيا به احتمال زياد داراي بهترين آب و هوا بوده وچندين لوحه در مورد نحوه برداشت عسل در صخره هايي در آنجا پيدا شده است.
انواع مختلف زنبوران بدون نيش بومي مناطق گرم سير ي مي باشند و از بسياري از آنها عسل برداشت مي شود (اگر چه مقدار عسل توليدي سالانه آنها كم است).آشيانه هاي آنها ممكن است در روي زمين و يا در روي درخت بوده باشند كه به آساني در دسترس انسانها هستند . آنها نيش نمي زنند اگر چه مي توانندمتهاجم را به انواع مختلف مورد اذيت و آزار قرار دهند ، ولي مانند زنبوران عسل مناطق گرمسيري ترسناك نيستند.
فلوكور يا فرهنگ عامه در مورد زنبور عسل
بوجود آمدن خلق الساعه جانوران به عنوان يك واقعيت سالها مورد قبول آدميان بود و خيال مي كردند كه زنبور عسل از اجساد گاو هاي مرده به وجود مي آيد.
بدون شك قفسه سينه اسكلت دام مي توانست منطقه خوبي به عنوان كندو باشد.
بخصوص اگر روي آن را پوست پوشانيده باشد. همين عقيده در ميان آفريقايي ها رواج داشت ، با اين تفاوت كه آنها عقيده داشتند كه زنبور عسل از جسد شير به وجود مي آيد بر اساس داستانهاي مردم آلمان زنبور عسل براي توليد موم براي كليساها آفريده شده اند . در افسانه مصريان ، زنبور عسل از خداي فتاب(( Ra))منشاً گرفته شده است . زنبور عسل سمبل خدايان هندوها Krishna indera و vishna بود .در بعضي از قسمت هاي اروپايي تصور مي شد كه زنبور هاي عسل پيام آورانخدا مي باشند و وجود آنها با مرگ و زندگي آدميان در ارتباط است . اگر عضوخانواده اي ميمرد ، زنبوران عسل آن خانواده از آن آگاه بودند . در اين صورت كلني را ترك مي كردند ، مي مردند و يا عسل نمي دادن .
مردمان ايرلند اسرار خود را براي زنبوران عسل فاش كرده و برنامه هاي آتي خود را با آنها در ميان مي گذاشتند اگر طرح آنها انجام شدني بود زنبورها در كار توليد و ازدياد عسل موفق بودند و اگر زنبورها وضع خوبي نداشتند طرح آنها نيز مو فقيت آميز نمي شد هيچ وقت نبايد بچه اول كندو ها را خريد بلكه بايد آن را در مقابل جنسي معامله كرد. آوردن بچه كندو به خانه و ملك اشخاص و مستقر شدن آنها آمد ندارد.
حتي در خواب ديدن بچه بيرون كردن زنبور عسل خبر دهنده وقوع مرگ در خانواده است
نيش زدن زنبور عسل در خواب علامت آن است كه دوستي به انسان خيانت مي كند . اگر خواب ديده شود كه زنبور عسل براي شخص عسل توليد كرده است نشانه ان است كه پولي به دست او خواهد رسيد اگر زنبور عسل در حالت پرواز وارد خانه شده و خارج گردد نشانه شانس
و آمد كار است ولي اگر بميرد نشانه بد شانسي است اگر زنبور عسل را در دست نگه داريد مادامي كه نفس را در سينه حبس كنيد ، زنبور نيش نمي زند
خواص درمانی زنبور عسل
زنبور که نوعی از حشرات است دارای فوائد طبی می باشد.اگر زنبور بزرگ سرخ را بکوبند و با مقداری نمک طعام و عسل مخلوط کرده و بر برص یازخم ها و یا ورم های سرد مزاج بگذارند نافع می باشد زهر این زنبورها برای افرادی که ناراحتی عصبی سرد مزاج دارند بسیار نافع است وهنگامی که اینگونه افراد به وسیله این زنبورها گزیده می شوند به تجربه رسیده که
ناراحتی آنان تقلیل می یابد مانند افراد فلج و سایر ناراحتی های سرد مزاج.
اگر بچه های این زنبور هارا سرخ کنند(بو بدهند)سپس مقدار 4 گرم از آنرا با مقداری
فالوده سیب میل نمایند بدن را چاق می کند.
جهت تسکین درد محلی که این زنبورها گزیده اند باید اول محل را به شدت بمکند تا به
هر مقدار که ممکن است از زهر خارج سازند سپس سرکه را با مقداری گل رس مخلوط کرده برمحل گزیدگی بگذارند ضمنا می توان عضو گزیده شده را برای تسکین درد مقداری در آبگرم قرار بدهند سپس از اب گرم بیرون آورده در آب خنک بگذارند درد تسکین پیدا می کند درباره گزش زنبور عسل و ورود زهر آن در بدن نوشته اند که برای افراد دارای ناراحتی های عصبی مفید است. به علاوه زهر زنبور گرم مزاج است و برای ناراحتی های مزمن و سرد مزاج خوب است.افرادی را که زنبور در سال چند بار نیش می زند کمتر به مرض بهق و برص مبتلا می شوند. ضمنا سم این حیوان در بهبودی بیماری ها کمک می کند و از پیشرفت بیماری جلوگیری می کند.
افرادی که در برابر زهر زنبور حساسیت دارند با واکسینه کردن خود حساسیت ارثی خود را زایل سازند و در غیر اینصورت باید خود را در معرض گزش زنبور قرار ندهند.
پزشکان قدیم برای مداوای سکسکه هایی که با داروهای معمولی خوب نمی شده اند لانه زنبور معمولی را پودر کرده و پودر حاصل را با مقداری شکر به بیمار می خورانیده اند که در اکثر مواقع سبب قطع سکسکه می شده است.
معرفی کردن ملکه جدید به کلنی
گاهی پیش می آید که مجبور به تعویض ملکه می شوید. در این زمان شما چند کار میتوانید انجام دهید:
1 – گاهی پیش می آید که زنبورهای کلنی خود نیاز به تعویض ملکه را حس می کنند. در این هنگام آنها اقدام به پرورش ملکه نموده و ملکه را از بین می برند. در این صورت نیاز نیست که شما کاری انجام دهید زنبورها خود بصورت غریزی و خودکار این کار را انجام داده اند.
2 – در صورتی که شما خواسته باشید این کار را انجام دهید بایستی کلنی را یتیم کنید یعنی ملکه را از بین ببرید . در این حالت در صورتی که در کندو تخم روز وجود داشته باشند زنبورها اقدام به پرورش ملکه می نمایند . در صورت عدم وجود تخم روز در کلنی بایستی یک کادر تخم روز به کندو داد تا زنبورها اقدام به پرورش ملکه نمایند.
در دو روش بالا زمان کمی طولانی می شود یعنی مدت زمان پرورش ملکه به مدت زمان افزوده میشود و زمانی که ما خواسته باشیم که سریعا به کندو ملکه معرفی کنیم و شروع به کار کند بهتر است که از روشهای زیر استفاده شود .
1 – از کندویی دیگر ملکه بگیریم و این زمانی است که خودمان در زنبورستان اقدام به پرورش ملکه نماییم .
2 - ملکه را از بیرون خریداری نماییم.
برای معرفی کردن ملکه جدید به کلنی بایستی از قبل اقداماتی را انجام داد که در زیر به آن اشاره می شود.
1 - 24 ساعت قبل از معرفی ملکه جدید باید کندو را یتیم کرد و در صورتی که در کندو شاخون و جود دارد باید آنها را از بین برد چون در صورتی که در کندو شاخون وجود داشته باشند از پذیرش ملکه امتناع می کنند.
2 - قفس ملکه در دو طرف درهایش پلمپ شده است و بایستی آنها را بشکنیم .
3 - در داخل قفس معمولا 3 تا 4 زنبور کارگر را برای تغذیه ملکه قرار میدهند که باید این کارگران را بیرون کرد .
4 – قفس را در وسط کادرها قرار میدهیم .
یک طرف قفس از خمیر شکر پر شده است که در صورتی که کلنی ملکه را بپذیرد خمیر شکر را خورده و ملکه را آزاد می کنند .
48 ساعت پس از معرفی ملکه باید کندو را بازدید کرد و از پذیرش ملکه توسط کلنی مطمئن شد .
زنبورهای کارگر
کارگران از نظر جثه کوچکترین ولی فراوان ترین افراد در یک کلنی هستند . این حشرات ماده های از لحاظ جنسی ناقصی هستند که در شرایط عادی قادر به تخمگذاری نیستند . اگر در یک کلنی برای مدت حدود 10 روز ملکه بعللی وجود نداشته ، تخم و لارو جوان نیز وجود نداشته باشد تخمدانهای بعضی از کارگران فعال شده و تخم های زیادی را به طور نامنظم در داخل سلولها می گذارند . تخمهای کارگران بعلت عدم آمیختن با اسپرم ، بارور نشده و به نر تبدیل می شوند و در این حالت اصطلاحا می گویند که کندو نر ریز شده است .
در بین آنها زندگی اجتماعی به قدری خوب توسعه پیدا کرده که هیچ یک از آنها زندگی انفرادی ندارند و عملا تمام فعالیتهای کندو بوسیله کارگران صورت می گیرد.
برای روشن شدن وظیفه زنبوران کارگر در طول دوران زندگی ، ابتدا زنبورهای کارگر را به دو دسته ، زنبوران کندو و زنبوران مزرعه تقسیم نموده و به طور خلاصه به شرح فعالیتهای هر دسته می پردازیم.
زنبوران کندو
زنبوران عسل کارگر به طور طبیعی و عادی پس از خروج از سلولها تا مدت سه هفته در داخل کندو مانده و وظایف مختلفی را متناسب با سن خود انجام می دهند . در سه روزه اول زندگی وظیفه کارگران تمیز کردن سلولهایی است که به تازگی خود و یا سایر زنبورها از آن خارج شده اند . بین 3 تا 6 روزگی غذا دادن به لاروهایی که سن آنها بیشتر از سه روز است بعهده این زنبورها است . وظیفه بعدی زنبوران کارگر یعنی در سن 6 تا 12 روزگی ، غذا دادن به لاروهای جوان کمتر از سه روز است.
در هفته سوم زنبورهای کارگر وظایف بیشتری به شرح زیر انجام می دهند:
1- تمیز کردن کندو از مواد خارجی و زنبورهای مرده
2- بسته بندی گرده های گل در سلولها
3- ترشح موم و ساختن لانه های مومی
4- بستن سلولهای پر شده از عسل و یا سلولهایی که در آنها لارو تنیده است
5- گرفتن شهد گل از زنبوران مزرعه
6- تبدیل شهد گل به عسل
7- کاربرد بره موم
8- تغذیه و مواظبت از ملکه
9- محافظت از کندو
زنبوران عسل در سن 18 تا 21 روزگی بیشترین مقدار زهر را در کیسه زهر خود داشته و وظیفه آنها محافظت از کندو است.
INCLUDEPICTURE "http://www.tiac.wa.gov.au/forum/2003/tapley/images/hbonblkbry3%20pollinating.jpg" \* MERGEFORMATINET
زنبوران مزرعه
پس از گذشت سه هفته از عمر زنبوران عسل کارگر ، ابتدا پرواز تمرینی شروع شده و سپس پرواز اصلی برای آوردن غذا شروع می شود . زنبوران عسل کارگر بر حسب نیاز کندو ، مواد مورد احتیاج خود را به کندو می آورند. عده ای از زنبورها شهد گل ، برخی گرده گل ، تعدادی آب و معدودی بره موم جمع آوری می کنند .
اگر یک زنبور را از ابتدای تولد تا انتهای مرگ عادی اش مورد مطالعه قرار دهیم فعالیتهایی را که بر حسب سن خود انجام می دهد عمدتا به شرح زیر است:
1 تا 3 روزگی تمیز کردن سلولها
3 تا 6 روزگی تغذیه کردن لاروهای مسن تر (بیش از سه روزگی)
6 تا 12 روزگی تغذیه کردن لاروهای جوان تر (خوردن عسل و گرده جهت ترشح ژله)
12 تا 18 روزگی ترشح موم ، ساختن شان
18 تا 20 روزگی گارد بودن و تبدیل شهد به عسل
20 روزگی به بعد چرای در صحرا ، مزرعه و باغات جهت جمع آوری شهد،گرده گل،آب ،بره موم و غیره
ملکه
طول بال ملکه نسبت به طول بدن در مقایسه با افراد نر و کارگر کوتاهتر است و شکم به نحو بارزی کشیده است . وقتی که ملکه زنبور عسل به رشد کافی رسید، با آرواره هایش درپوش سلول خود را می برد و از آن خارج می گردد. ملکه پس از خروج از سلول، ابتدا مقداری عسل می خورد،پس از آن شروع به گردش در کلنی می کند. در فاصله کوتاهی به جستجوی رقبای بالقوه خود می پردازد و آنها را می کشد. در این هنگام اگر ملکه به ملکه دیگر (خواهران خود) برخورد کند با آنها می جنگد تا یکی از آنها فاتح شود، پس از آن در جستجوی سلولهای بسته ملکه برمی آید و نوزاد ملکه داخل آنها را می کشد.
جفت گیری ملکه در فاصله 6 تا 10 روز پس از خروج ملکه از سلول صورت می گیرد. قبل از پرواز جفتگیری، ملکه چندین پرواز آشنایی انجام می دهدکه 2 تا 30 دقیقه ممکن است طول بکشد پرواز یا پروازهای جفتگیری ممکن است 5 تا 20 دققیقه طول بکشد. بیشتر، پروازهای جفتگیری درروزهایی که درجه حرارت بیشتر از 20 درجه سانتیگراد باشد در ساعات بین 2 تا 4 بعدازظهر صورت می گیرد.
در خلال جفتگیری ملکه به اندازه تمام عمرش اسپرم دریافت داشته و آن را در کیسه اسپرم جای می دهد . تخمگذاری ملکه معمولا 2 تا 3 روز پس از بازگشت به کندو شروع می شود و تا آخر عمر، مگر در اواخر پاییز در هنگام نبودن گرده ادامه دارد.
شخصا به تجربه دیده ام که ملکه اولین تخمهای خویش را در همان کادری می گذارد که در آن متولد شده است .
ملکه از خود موادی را ترشح می کند که باعث می گردد کلنی به صورت یک واحد متشکل در آید و همچنین باعث می شود که کارگران نتوانند ملکه جدیدی تولید کنند و نیز مانع رشد تخمدان کارگران کلنی میگردد.
حال این سوال برای ما پیش می آید که ملکه خوب دارای چه علائمی است؟
یکی از علائم یک ملکه خوب وضعیت تخم ریزی آن است در یک ملکه خوب وضع استقرار تخمها منظم و بهم فشرده است و سلولهای خالی در بین آن کمتر دیده می شود. توضیح اینکه در اثر پیری ملکه و یا همخونی ملکه این وضعیت مشاهده نمی شود و حجره هایی که در آن تخمگذاری صورت گرفته است به صورت پراکنده است که این ملکه را باید از بین برد و ملکه سالمی را جایگذین آن کرد.
باید دست و پای ملکه سالم باشد تا بتواند بخوبی بر روی کادرها گردش کند. در صورتی که ملکه از نظر دست و پا مشکلی داشته باشد بخوبی نمی تواند تخمگذاری کند و زنبوردار از این جهت متضرر می گردد. همچنین باید ملکه دارای بالهای سالم باشد.
ملکه بایستی از نظر بدنی چون دست و پا سالم باشد. برخی از مشکلاتی که در برخی از ملکه ها دیده می شود انحراف در شکم است که در اولا در هنگام جفتگیری به مشکل برخورده و ثانیا در صورتی که موفق به جفتگیری شود در هنگام جفتگیری به مشکل برمی خورد و نمی تواند به خوبی تخمگذاری کرده و مشاهده شده که در هر حجره بیش از یک تخم می گذارد.
جهت یابی توسط زنبور عسل
مهمترین وظیفه زنبور کارگری که بیش از 20 روز از عمرش گذشته است چرای در مزارع، باغات و صحرا جهت جمع آوری شهد، گرده گل، آب و صمغ یا بره موم می باشد. به منظور انجام اینگونه از فعالیت ها این گروه از زنبورها مجبور به انجام پروازهای شناسایی و جهت یابی می باشند.
برای انجام پروازهای شناسایی ابتدا از کندو خارج شده و در اطراف آن به مدت حدود 5 دقیقه پرواز می کنند. این پرواز در هنگام بعدازظهر انجام می شود و بعدا به کندو مراجعت می کند. در اینگونه پروازها زنبورها اختصاصا محل دقیق کندوی خود را شناسایی میکنند. برای شناسایی دقیق محل کندو از علائم زمینی اطراف کندو مثل درختان، بوته ها، جویبارها و هر علامتی که نزدیک کندو باشد استفاده می کنند (Lindauer,1954).
در مرحله بعدی پرواز دیگری بنام پرواز جهت یابی انجام می دهند. زنبورهای کارگر معمولا برای جمع آوری شهد و گرده تا مسافت چند کیلومتری را طی می کنند لذا لازم است جهت مراجعت به کندو، راه خود را تشخیص داده و ضمنا از کوتاهترین راه به کندو بازگردد.
زنبورهای کارگر ، برای جهت یابی از نور خورشید بعنوان یک قطب نما استفاده می کنند.
به این ترتیب زنبور کارگر قادر به تشخیص شمال، جنوب، شرق و غرب خواهد بود (Lindauer,1954). پس از انجام پرواز شناسایی و جهت یابی و پس از آنکه منبع غذایی یافت شد، زنبورهای چرا کننده به کندوی خود مراجعت کرده و با انجام رقصهای مخصوص و دادن مقداری از شهد به سایر زنبورها، محل دقیق منبع غذا را اطلاع می دهند. در مورد منبع گرده گل، علاوه بر انجام رقصهای مخصوص، بوی گرده گل آورده شده نیز ملاک مهمی جهت یافتن آن منبع توسط سایر زنبورها است.
قفس ملکه | پرورش زنبور عسل
طول دوران زندگی زنبور عسل
طول دوران زندگی زنبوران عسل در زمانهای مختلف سال بسیار متغیر است. زنبوران کارگر بطور متوسط در تابستان و فصل فعالیت کندو حدود 6 هفته و در زمستان حدود 6 ماه زنده می مانند.زنبورهای نر بطور متوسط 22 روز عمر می کنند. ملکه به طور معمول و متوسط 3 سال زندگی می کند .
متوسط طول عمر زنبور عسل نشان داده شده است.
نوع جنسیت کارگرها ملکه ها نرها فصل بهار و تابستان 38 روز 2تا4 سال 22 روز پاییز و زمستان 6 ماه
مراحل رشد و نمو زنبوران عسل
ملکه تخمهای خود را در ته سلولهای شان و عمود بر محور شان با مواد چسبنده ای که ترشح می کند می چسباند. پس از گذشت سه روز تخم ها باز شده و از آن ها لاروهای کوچک سفید رنگی خارج گردیده و بلافاصله توسط مواد غذایی که کارگران تهیه می کنند احاطه می گردند.لاروها در ته سلولها چمبره زده و به تغذیه و رشد خود ادامه می دهند.لاروها وقتی به حداکثر رشد رسیدند به دور خود پیله تنیده و کارگران سر این نوع سلولها را با موم می پوشانند.
در داخل سلولهای سر پوشیده لاروها به شفیره تبدیل شده و پس از پایان دوران شفیرگی، حشرات کامل پیله و سرپوش سلولهای مومی را پاره کرده و از آن خارج می شوند.
تغییرات دوران دگردیسی (مراحل مختلف رشد و نمو از تخم تا حشره کامل) به تدریج و طی دوعمل از بین رفتن بعضی از خصوصیات لاروی و بوجود آمدن اعضا و ضمائم حشرات کامل در دوران شفیرگی صورت می گیرد. مراحل رشد و نمو زنبوران کارگر، نر و ملکه با هم شبیه بوده اما از نظر طول هر دوره با هم فرق دارند.
طول دوران رشد زنبور کارگر، نر و ملکه با هم مقایسه شده اند.
جنسیت کارگر نر ملکه مراحل رشد تخم 3 3 3 لارو 6 5/6 5/5 شفیره 12 5/12 5/7 جمع 21 24 16
اثر کمبود گرده بر روی افراد یک کلنی
1- نرها بسرعت از کندو حذف می شوند و آنهایی که باقی می مانند اسپرم کمی دارند.
2- هر ملکه ای که بوجود آید از رشد طبیعی برخوردار نبوده و جانشین می شود.
3- اگر گرده ذخیره شده در کندو نباشد، مقدار پروتئین موجود در بدن زنبور در پاییز کم می شود . چنین زنبورهایی پیله را جویده، غذای خشک شده لاروها و مواد دفعی را لیسیده و ضمن پاره کردن بدن زنبوران مرده از محتویات داخلی بدن آنها استفاده می کنند.
قطر و عمق سلولها
قطر سلولهای نر با قطر سلولهای کارگران فرق می کند به طوری که قطر سلولهای کارگران 4/5 و قطر سلولهای نر 7/6 میلیمتر است.این قطر در جریان زندگی و رشد لاروها در داخلشان مرتب تنگتر می شود.چون هر لارو در جریان رشد طبیعیش در داخل سلول چندین بار پوست اندازی میکندو زنبورهای دیگر هنگام تمیز کردن سلول پوستها را به دیواره های داخلی آن می چسبانند.بعلاوه لاروها در مرحله ای که می خواهند تبدیل به شفیره شوند دورشان پیله می تنند و پس از آنکه تبدیل به زنبور کامل شدند نخست پیله و سپس سر مومی سلولها را سوراخ می کنند و از آن خارج میگردند.
زنبورها پوسته این پیله ها را هم بدیواره سلول می چسبانند در نتیجه همانطور که گفته شد سلولها مرتب تنگتر و تنگتر میگردند تا آنجا که پس از حدود سه سال پرورش نوزاد در داخلشان غیر ممکن میشود.
عمق سلولهای کارگران و سلولهای نرها با هم مساوی و حدود 12 میلیمتر است تنها در موافع فراوانی شهد در طبیعت عمق آنها را تا 18 میلیمتر هم میرسانند تا بتوانند عسل زیادتری در داخلشان ذخیره کنند.
قطر سلولها در برخی از نژادها می توانند با آنچه که در بالا گفته شد تفاوت داشته باشد
در هر جمعیت سالم و کامل سه نوع زنبور عسل وجود دارد:
الف:یک ملکه
ب:چند هزار تا چند ده هزار زنبور کارگر
پ:چند صد تا چند هزار زنبور نر
ملکه و همه زنبورهای کارگر ماده اند؛ فرق ایندو در این است که دستگاه تناسلی کارگران ناقص بوده و جفتگیری برایشان ممکن نیست و حال اینکه دستگاه تناسلی ملکه کامل است و امکان جفتگیری برایش فراهم است و جفتگیری هم میکند.
مجموعه ملکه زنبورهای کارگر و زنبورهای نر را«یک جمعیت»زنبور عسل مینامند.محلی که یک جمعیت زنبور عسل در آن زندگی، تولید مثل و رشد میکنند یک«کندو»نامیده میشود.کندو خانه زنبور عسل است.
فرق ظاهری ملکه و زنبورهای کارگر در طویلتر بودن شکم و اندام در ملکه است.فرق ظاهری زنبورهای نر با کارگران و ملکه در این است که اولا چشمهای مرکب زنبورهای نر درشت تر و از پشت سر به هم می رسند حال آنکه چشمهای کارگران از پشت سر به هم نمی رسد.ثانیا نرها کلفتتر و چاقتر از کارگران و ملکه اند.ثالثا انتهای شکم زنبور نر گرد است ولی ملکه و کارگران دارای انتهایی نوکتیز میباشند
سر و تفاوت های آن در زنبور کارگر نر و ملکه
الف:سر يك زنبور كارگر
سر هر زنبور كارگر از قسمتهاي مختلف زير تشكيل شده است:
۱.چشمهاي نقطه اي به تعداد سه عدد و در قسمت بالاي پیشانی قرار دارد.
۲.پيشاني در جلو سر.
۳.چشمهاي مركب در طرفين سر به تعداد دو عدد.
۴.شاخكها يا آنتن به تعداد دو عدد در طرفين سر زنبور قرار داشته كه در ملكه و كارگران 12بند و در زنبور نر 13 بند دارد.
۵.پوششي در جلو سر.
۶.لب جلو.
۷. آرواره هاي جلويي: كه در ملكه و كارگران قوي و در زنبور نر نسبتا ضعيف است. ۸.اعضاي لامسه وسطي آرواره اي.
۹.آرواره وسطي.
۱۰.اعضاي لامسه انتهاي آرواره اي.
۱۱.خرطوم يا زبان كه از موهاي بسيار ريز و ظريف پوشيده شده است.
۱۲.قاشق: براي جمع آوري شهد از روي گلها.
ب:سر يك ملكه
سر ملكه از لحاظ شكل و ساختمان ظاهري درست همانند سر يك زنبور كارگر است. تفاوت بين اين دو تنها در كوتاه تر بودن خرطوم ملكه مي باشد.
ملكه به خرطوم درازي هم نياز ندارد زيرا نمي خواهد با خرطومش شهد را از روي گلها جمع آوري كند بلكه در داخل كندو دائما بوسيله كارگران تغذيه مي شود و حال آنكه كارگران بايد اغلب شهد را در پايين ترين و عميق ترين نقطه گلها جستجو كنند.در خيلي از موارد شهد در عميق ترين نقطه لوله هاي نسبتا دراز گلها قرار دارد و زنبور عسل براي جمع كردنش ناچار است كه خرطوم را بداخل آن تا عمق فرو برده و آن را بمكد.بنابراين داشتن خرطوم دراز در زندگي و فعاليتهايش نه تنها بسيار موثر بلكه حتي لازم هم است.
ج:سر يك زنبور نر
سر زنبور ملكه و كارگر با هم شباهت دارند و تشخيص آنها مشكل است ولي سر زنبور نر با هر دو تفاوت زيادي نشان مي دهد بطوري كه تميزش از آنها حتي با چشم هم ساده است و با چند بار تمرين از عهده همه برمي آيد.مهمترين اختلافها بين آنها عبارتند از:در حالي كه چشمهاي مركب ملكه و زنبور كارگر از دو طرف سر به هم نمي رسند،چشمهاي مركب زنبور نر خيلي بزرگ بوده و از پشت سر از دو طرف به يكديگر مي رسند.اين واضح ترين و مهمترين فرق بين آنهاست و به كمك آن مي توان زنبور نر را حتي در حال پروازش شناخت.
زنبودرارها هم با استفاده از همین موضوع آنها را می شناسند.شناخت سایر اختلافات که در زیر شرحشان می آید تنها پس از گرفتن زنبور و دقت زیاد و یا حتی اغلب در آزمایشگاه امکان پذیر است.
۱.تعداد بندهای هر یک از شاخکها در ملکه و زنبوران کارگر 12عدد و در زنبور نر 13 عدد است.
۲.خرطوم زنبور نر کوتاه تر از زنبور کارگر است دلیلش هم مثل آنچه در مورد ملکه گفته شد دراین است که زنبور نر ازآن در جمع آوری شهد استفاده نمی کند.چون زنبور نر هم مانند ملکه بوسیله کارگران تغذیه میشود.
۳.آرواره های جلوی زنبور نر ضعیف تر از آرواره های جلوی کارگران است.
۴.سه چشم نقطه ای زنبور نر در جلو پیشانی ولی در ملکه و زنبور کارگر در بالای پیشانی قرار دارند.
نر ریزی
هنگامی که به هر دلیلی ملکه در کندو بمیردیا کشته شود که ممکن است در فصل جفتگیری با شکار شدن ملکه حین پرواز جفتگیری توسط پرندگان شکاری و یا له شدن ملکه حین بازدید،حمل و نقل کندوها یا حین برداشت عسل زیر یا بین کادرها اتفاق بیفتد.
در این هنگام در صورتی که در کندو شاخون یا تخم روز برای درست کردن شاخون وجود نداشته باشد پس از اینکه بوی ملکه در کندو از بین رفت تخمدان برخی از زنبورهای کارگر فعال شده و شروع به تخم ریزی می نمایند و از آنجایی که تخمدان زنبورهای کارگر ناقص بوده و قادر به جفتگیری نمی باشند و همچنین تخمهایی که با اسپرم لقاح پیدا نکرده اند تولید زنبور نر می نمایند تمام تخمهای گذاشته شده توسط کارگران تبدیل به زنبور نر میگردد و پس از مدت کوتاهی بدلیل عدم تولید زنبور کارگر کندو رفته رفته ضعیف می شود و پس از مدتی در صورت عدم رسیدگی از بین خواهد رفت.
روش تشخیص
در هنگامی که کارگران تخم گذار می شوند بدلیل کوچک بودن شکمشان قادر به گذاشتن تخم در ته حجره ها نیستند بنابراین تخم ها را روی دیواره های حجره می گذارند و به همین دلیل هنگام مشاهده حجره ها توسط بازدید کننده چندین تخم در هر حجره دیده می شود.
روش از بین بردن کارگران تخم گذار
بدین منظور بایستی کندو را در فاصله یک کیلومتری از زنبورستان برده و تمام جمعیت کندو را درگودالی تکانده و کندو را همراه با کادرها به محل اولیه کندو در زنبورستان برمیگردانیم.
کارگران سالم به محل اولیه کندو برگشته و به کندو می روند اما زنبوران تخمگذار بدلیل سنگین بودن شکمشان قادر نیستند که این مسافت را طی کرده و به کندو باز گردند در نتیجه از بین می روند.
لازم به یاداوری است که پس از برگشت زنبورها به کندو بایستی نسبت به معرفی ملکه جدید،شاخون یا کادر تخم روز به کندو اقدام کرد.
ضمنا بایستی کادر هایی که در آنها کارگران تخم ریزی کرده اند را از کندو خارج کرد تا کارگران وقت خود را صرف پرستاری از آنها بنمایند.
بیماری لوک در زنبور عسل
بیماری لوک در زنبور عسل به دو صورت زیر دیده میشود:
الف)لوك آمريكائي :
اين بيماري خسارات زيادي رابه زنبوران وارد مي سازد ونه تنها منجربه نابودي يك كلني شده بلكه همه زنبورستان را نابود مي نمايد. اين بيماري فصلي نبوده و در هر فصلي رخ ميدهد.عامل بيماري نوعی باسیل بنام Bacillus Larvae است كه لاروها و شفیره های زنبور کارگر تنها میزبان این باسیل می باشند ضمنا این باسیل اسپور بسيار مقاومي دارد.
انتفال بیماری:
آلودگی از طریق غذای آلوده به اسپور بیماری به لاروهای سالم منتقل میشود.اغلب ناقلان، زنبور های جوان پرستار یا زنبورهایی که حجره ها را تمیز نموده و لاشه تلف شده ها را به خارج از کندو منتقل می کنند می باشند.در معده لارو زنبور اسپور تبدیل به باسیل میشود که این باسیل تولید مثل کرده و لارو را بیمار می کند.اين ارگانيزم به لارو زنبور حمله می برد ولارو را پس از پوشانيده شدن سلول با موم در مرحله پيش شفيرگي از بين مي برد.
سرعت انتشار بیماری:
سرعت انتشار بیماری متناسب با کمی و زیادی مردگان لاروها می باشد و وقتی که بیماری عمومیت پیداکردو لاروهای مرده زیاد شدند دیگر زنبورها از بیرون کشیدن آنها صرف نظر کرده و از طرفی چون بر جمعیت کندو افزوده نمی شود کندو ضعیف شده و از بین می رود.
اسپر بیماری در مقابل نور آفتاب،خشکی،حرارت،سردی و ضدعفونی های عادی و عمل ضدعفونی عسل بسیار مقاوم است.
علائم بیماری:
در اثرآلودگي،لاروها در مرحله پيش شفيره اي مرده ، به رنگ قهوه اي درآمده ودر نهايت خشك مي شوند و به صورت يك پوسته در مي آيند كه حذف آنها ازسطح شانها كار مشكلي است. معمولا در اين بيماري پوشش محدب سلولها فرورفته شده وپس از پیشرفت بیماری سوراخ مي گردد.یکی دیگر از علائم مشخصه این بیماری بوی سیریشم ماهی است که از سلول آلوده به مشام میرسد.این بو ممکن است تا یک متری کندویی که درب آنرا برداشته اند استشمام شود. وقتي چوب كبريتي درون سلول حاوي شفيره فاسد شده وارد شود اين شفيره به ميزان چند سانتي متر چون ماده لزجي كش مي آيد.
نحوه برخورد:
موثرترين شيوه مبارزه ۱- استفاده کردن از آنتي بيوتيک ها تا حد امکان کمترمثل سديم سولفا تيازول و ترا مايسين ۲-در آخر اگر کندوي ما به عامل بيماري مبتلا شد سوزاندن کندوی مبتلا با زنبورها و تمام محتویات داخلش اعم از موم،عسل و... موثر ترين راه ممکنه است چون در غير اين صورت خطر ابتلا ديگر کندوهاي ما نيز ميرود.
ب)لوك اروپايي:
اين بيماري عفوني ناشي از نوعي باكتري بنام Bacillus Alvei است البته این باکتری مانند لوک آمریکایی تولید اسپر نمی نماید.این باسیل تنها عامل بیماری نیست بلکه یک عامل ثانوی یا کمکی برای تولید این بیماری بنام Bacillus Pluton شناخته شده است كه این باکتری هم تولید اسپر نمی نماید.
علائم بیماری:
علائم این بیماری برعکس لوک آمریکایی بسیار متغیر است زیرا لاروها در سنین مختلفی می میرند.نامنظمی علائم با شدت بیماری و طول زمان آلودگی بستگی زیاد دارد.با پیشرفت بیماری سلولهای باز کندو که باید خالی و یا دارای تخم و یا لارو سالم و مریض باشند بطور پراکنده و نامنظم بین سلولهای بسته قرار دارد.
تعداد زیادی از لاروها در این بیماری در صورتی که هنوز بشکل حلقه در ته حجره بدون درب قرار دارند مرده اند بعضی در فاصله سه روزگی که از تفریخ تخم می گذردمرده ولی اکثرا در فاصله بین سه روزگی و روزهایی که درب حجره ها بسته می شوند می میرند یعنی در موقعیکه لاروها زیاد تغذیه می شوند.
حلقه شدن ته سلول و نامنظم بودن زمان مرگ لاروها نسبت به سنشان این بیماری را از بیماری لوک آمریکایی مشخص می نماید.
اولین نشانه این بیماری این است که لاروهای بیمار چاقی و براقی و رنگ سفید زنده کرم سالم را از دست داده و برنگ سفید بی روحی در می آیند و نزدیک به مرگ لارو به رنگ زرد روشن در می آید،ممکن است لاروهای مبتلا حرکات غیر طبیعی از خود نشان دهند و این حرکات سبب می شود که شکل غیر طبیعی در سلول پیدا کنند.
ممکن است در طول پشت کرم رنگ سفید خاکستری تیره یا سفید قهوه ای تیره مشاهده شود علت آن وجود تعداد زیاد باکتری می باشد .در این توده که شکل باسیل پلوتن دیده شده و فرم دیگر باکتری موجود نیست،اول لارو حلقه شده و سپس پوسیدگی شروع و رنگ آنهم از زرد به قهوه ای خاکستری تبدیل شده و نیم شفافیت خود را از دست می دهد،رنگ زرد همزمان با آب شدن و پهن شدن هیکل لارو میباشد،این خاصیت اختصاص به این بیماری دارد.
وقتی که لاشه کرم در سلول خشک شد لوله های تنفسی بعلت اینکه مواد تجزیه شده بدن کرم دور آن جمع شده برجستگی پیدا می کند و بالاخره بقایای لارو برنگ زرد قهوه ای یا خاکستری قهوه ای بوده و با شکل نا منظم بدیواره پایین سلول باقی می ماند(اگر قبل از مرگ بشکل منظم در نیامده باشد) بقایای لاشه کرم هرگز بدیواره سلول نمی چسبد و کارگر برای تمیز کردن حجرات باسانی می توانند تعداد زیادی از آنها را از سلول خارج نمایند.
بوی این بیماری در دوره های اول بیماری بوی ترشیدگی کپک زدگی می باشد ولی موقعی که مواد لاروها به فرم طناب در می آید بوی گوشت گندیده که خیلی زننده می باشد به مشام می رسد.
مطلب دیگر اینکه لاروهای ملکه و نرها هم به این مبتلا می شوند در صورتی که در لوک آمریکایی اینچنین نیست.
منابع
برگزیده تفسیر نمونه" (جلد دوم) زیر نظر "آیت ا... مکارم شیرازی." تحقیق و تنظیم: احمد بابایی
گروه زنبور عسل نوشته مهندس میر جواد سعادتمند.
پرورش زنبورعسل دکتر نعمت الله شهرستانی