صفحه محصول - دانلود ژئوپوليتيک و ژئوا کونوميک خليج فارس

دانلود ژئوپوليتيک و ژئوا کونوميک خليج فارس (docx) 7 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 7 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

ژئوپوليتيک و ژئوا کونوميک خليج فارس در واقع از انجائي که حداقل 40% از منابع انرژي نفت و گاز جهان از خليج فارس توليد صادر مي شود . مشخص است که از موقعيت ژئوپولتيکي و ژئواکونوميکي ممتازي را برخوردار است . بنابر اين ، منطقه خليج فارس براي قدرت هاي بزرگ و بويژه ايالات متحده بسيار مهم و مورد توجه است ، و هر ناآرامي امنيتي و اخلال در سيستم امنيتي خليج فارس باعث مي‌شود، ساختارهاي اقتصادي در کشورهاي اين منطقه مورد تهديد قرار گيرند و سپس امنيت تضمين صدور نفت و گاز از اين منطقه حساس به چالش کشيده شود و چرخش دنده اقتصاد جهاني و بويژه ، سازمانها ، نهادها و شرکت هاي اقتصادي جهاني با مشکل جدي مواجه شود . لذا اين منطقه مستلزم برقراري امنيت محکم تا اقتصاد آن مود تهديد قرار نگيرد . پس عامل اقتصادي منطقه وابسته و تحت تاثير عامل امنيتي – سياسي قرار دارد . براي ايالات متحده بهتر است سيستم امنيتي خليج فارس را حمايت و تضمين نمايد و از هر گونه کنش نظامي براي حل هر مشکل امنيتي در منطقه اجتناب ورزد ، و از راه هاي حل ديپلماتيک فعال و سازنده و همچنين همکاري و گفتگو با طرف مقابل و تقويت روابط اقتصادي بين اين کشورهاي منطقه خليج فارس تا فقط به مشکلات اقتصادي شان وابسته نمايد . چون گرفتاري هاي اقتصادي بين کشورها باعث دور شدن از مسائل سياسي و امنيتي مي شود . تئوري منطقه گرايي نوين اين را تصديق مي نمايد که بدليل اهميت روندهاي وابستگي متقابل کشورها و چند بعدي بودن پديد هاي بين المللي حساسيت و تاثير پذيري متقابل کشورها باعث تشديد و تقويت روندهاي همکاري اقتصادي – تجاري و تضعيف روندهاي سياسي – امنيتي ، نظامي آن مي شود . منطقه گرايي نوين داراي ويژگي هاي مهم زير است . 1- بر خلاف منطقه گرايي کلاسيک که داري اهداف ويژه با موضوعي خاص به خصوص دفاعي و امنيتي بود ، منطقه گرايي نوين چند ساختي جامع و فراگير ، چند بعدي است که بر تعاملات چند جانبه و در زمينه هاي متعدد سياسي ، اقتصادي ، تجاري و فرهنگي اجتماعي و زيست محيطي و امنيت تاکيد دارد . 2- منطقه گرايي نوين به شدت متاثر از جنبش هاي غير ملي (زير ملي و فراملي) است . 3- منطقه گرايي نوين به دليل ماهيت برهم پيچيده مسائل ، مستلزم همکاري و اهميت تمام بازيگران است . 4- منطقه گرايي نوين از عمق و شدت و سرعت بيشتري برخوردار است (6) بنابراين ، از اين نظريه نتيجه مي گيريم که تمام کشورهاي منطقه خليج فارس آمادگي و مقومات (قوام دهندگان) همکاري و همگرايي را دارند . عوامل همکاي و همگرايي ، اصيل و با لذات هستند ، لذا کشورهاي منطقه براي حل هر مشکلي به سوي همکاري اقتصادي و تجاري حرکت کنند . عوامل همکاري و همگرايي 1- دين اسلام : اصولاً جهاني بودن مکتب اسلام و مسئوليت مسلمانان در قبال يکديگر ضرورت همکاري و همگرايي را به خوبي روشن مي سازد . 2- پيوستگي جغرافيايي و ژئواکونوميکي : موقعيت حساس و استثنايي منطقه خليج فارس و اهميت آن در مبادلات اقتصادي و تجاري جهان ، نقش راهبردي آن در معادلات سياسي – امنيتي و همچنين موقعيت خاص آن در تعاملات کشورهاي منطقه ، خليج فارس را به صورت يک واحد بزرگ جغرافيايي مشترک در آورده که ضرورت همکاري و همگرايي براي حفظ ثبات و امنيت آن و بهره وري از منابع اقتصادي امري حياتي به شمار مي رود . 3- عضويت در اوپک : سازمان اوپک بعنوان يک نهاد همکاري و هماهنگي منافع اقتصادي کشورهاي عضو منطقه مي باشد . اوپک هم مي تواند بعنوان يک عاملي تاثير گذاري مثبت جهت افزايش همکاري و هماهنگي بين کشورهاي منطقه به حساب آيد که سپس به همکاري بيشتر در جنبه هاي ديگر و ابعاد گوناگون بين اطراف شريک کمک نمايد . 4- منافع متقارب و مشترک : از آنجائي که منطقه خليج فارس که صاحب غني ترين ذخاير نفت و گاز جهان است ، ضرورت و الزامات سياسي – اقتصادي ، آماج هدف هاي اقتصادي مفيد تر و در بر گيرنده انگيزه هاي توسعه و پيشرفت اين کشورها مي باشد . بنابر اين تا کشورهاي منطقه از وابستگي لازم بين خود شکل گيرد بايستي از وابستگي موجود به کشورهاي غربي رها شوند که از راه همکاري اقتصادي شان امکان پذير است . 5- حفاظت از محيط زيست خليج فارس : حفاظت از محيط زيست خليج فارس بسيار حساس و حياتي است که در اين باره تمام کشورها منطقه داراي مسئوليت مشترک هستند و اين مسئوليت تنها از طريق همکاري و هماهنگي مي توان انجام داد . در نتيجه لازم است همکاري هاي نزديک در اين زمينه فعاليت نمايند که خود يکي از اساسي ترين زمينه هاي وابستگي متقابل کشورهاي منطقه مي باشد . 6- بهره برداري از منابع غني دريايي : با توجه به ذخاير عظيم سطحي و زير سطحي در خليج فارس کشورهاي منطقه با همکاري يکديگر مي توانند از اين زخاير استفاده بيشتر و بهينه تر داشته باشند که خود موجب همکاري و همگرايي در ساير زمينه ها خواهد شد . بنابراين با گسترش سازمانهاي همکاري اقتصادي و تجاري بين کشورهاي منطقه ، کانالهاي ارتباطي و هماهنگي بين آنها در جهت مشکلات خودشان چه ناشي از حضور قدرت هاي بزرگ ، چه ناشي از سياست هاي خودشان ، مي توانند معضلات سياسي – امنيتي را از راه همکاري و گفتگو حل و فصل نمايند . لذا تامين تداوم همکاري و همگرايي و اعتماد بين اين کشورها منطقه و با مشارکت بازيگران بين المللي بر اساس نيازهاي کارکردي مانند حمل و نقل ، ارتباطات بهداشت . فعاليت هاي فرهنگي و تجاري به دست مي آيد . با گسترش اين شبکه ها براي رفع مشکلات و نيازهاي گوناگون ، تمايل به راه حل هاي نظامي از ميان مي رود و در مسير همکاري و گفتگو قرار مي گيرند . همکاري هاي اقتصادي کشورهاي خليج فارس : تمام کشورهاي خليج فارس بر توليدات نفتي و گازي اتکا دارند . بنابر اين بخش اعظم همکاري ها با همديگر در بخش نفت و گاز مي باشد . تمام اين کشورها ، توليدات عظيمي در نفت و گاز دارند و هر همکاري در اين زمينه مي تواند باعث همکاري در بخش هاي ديگر شود . بعضي اين کشورها توليدات جايگزين يا غير نفتي را هم دارند و بعضي ديگر ندارند . بنابر اين همکاري امکان پذير تر است چون آن دسته از کشورهايي که توليدات غير نفتي ندارند مي توانند با رفع نيازهاي غير نفتي خود با همکاري اقتصادي با کشورهاي که توليدات غير نفتي را هم دارند . مبادلات تجاري و اقتصادي خود را افزايش دهند . مثلاً ايران و عربستان توليد کننده بزرگ نفت هستند و هم داراي توليدات غير نفتي هستند ، مي توانند با پر کردن خلأ موجود در زمينه هاي توليدات غير نفتي در کشورهايي مانند کويت ، امارات، قطر ، بحرين و عمان همکاري نمايند . بويژه در زمينه هاي توليدات غير صنعتي يا در کالاهاي مصرفي مانند محصولات کشاورزي ، مواد غذايي ، مواد خام معدني و حتي آب مي باشد . بنابر اين زمينه هاي لازم براي گسترش همکاري بين اين کشورها و بويژه اقتصادي و تجاري وجود دارد و سودهاي مشترک کلان براي همه امکانپذير است . اينک مروري بر توليدات کلي اين کشورها در زمينه هاي نفتي و غير نفتي خواهيم داشت . توليدات نفتي و غير نفتي کشورهاي خليج فارس ايران : جمهوري اسلامي ايران با وجود مشکلات فني و عدم وجود تکنولوژي پيشرفته لازم براي توليد نفت خود ، چهارمين توليد کننده نفت مي باشد و حدود 4 ميليون بشکه نفت در روز است . علاوه بر اين داراي ظرفيت هاي توليدي در بخش هاي غير نفتي مي باشد . داراي امکانات فراوان و برخورداري از تجارب فني در زمينه هاي شهرک سازي و نصب کارخانجات و داشتن مواد خام معدني و کشاورزي و داراي سواب و هوايي متنوع که در نتيجه محصولات کشاورزي گوناگون مي باشد و داري يک بازار 70 ميليون نفري مي باشد . (7) کويت : اين کشور با وسعت بسيار کم و درآمد سرشار تنها توليدات خود در زمينه نفت مي باشد . اين کشور حدود 1/2 ميليون بشکه در روز توليد مي کند . ذخاير نفت حدود 97 ميليارد بشکه را دارد و گاز 5/1 هزار ميليارد متر مکعب . سهم در‌آمدهاي نفتي کويت حدود 3/93 در صد کل در‌آمدهاي ارزي و 5/41 در صد کل توليدا ناخالص ملي مي باشد . امارات عربي متحده : اين کشور علاوه بر ذخاير نفت خود داراي پيشرفت قابل ملاحظه در مقايسه با کشورهاي منطقه مي باشد . ذخاير نفت اين کشور بيش از 100 ميليارد بشکه مي باشد و 6 تريليون متر مکعب گاز را برخوردار است و مقام چهارم در ذخاير گاز جهان را دارد . اين کشور هم از يک منطقه آزاد تجاري و اقتصادي در منطقه را برخوردار است و مي تواند بعنوان مرکز مبادله تجاري و اقتصادي بين اين کشورها باشد . قطر : ذخاير نفت اين کشور 5/4 ميليارد بشکه و ذخاير گازي 5/8 هزار ميليارد متر مکعب مي باشد . قطر حدود 694 هزار بشکه در روز مي باشد درآمد‌هاي نفتي اين کشور 85 درصد کل درآمدهاي ارزي خود مي باشد . بحرين : اين کشور کوچکترين واحد سياسي در خليج فارس مي باشد . ذخاير نفت و گاز اين کشور نسبت به بقيه کشورهاي همسايه قابل توجه نيست ولي باز هم اقتصاد آن متکي بر صدور مواد نفتي است که بيش از 60 درصد درآمد ارزي آن از نفت تامين مي شود . توليد نفت اين کشور حدود 179 هزار بشکه در روز و ذخاير آن 150 ميليون بشکه مي باشد و ذخاير گاز 110 ميليارد متر مکعب . عمان : اين کشور بر نفت اتکا دارد و 75 درصد کل درآمد به نفت اختصاص دارد . ذخاير نفت آن حدود 4/5 ميليارد بشکه و 805 ميليارد متر مکعب گاز برآورده شده است . عربستان سعودي : اين کشور داراي 4/1 ذخاير نفت جهان را مي باشد . اين کشور مهمترين توليد کننده نفت جهان است لذا از اهميت زيادي برخوردار است . اين کشور حدود 10 ميليون بشکه در روز توليد مي کند . (8) ميزان ذخاير گاز آن 5/219 تريليون متر مکعب و ميزان توليد گاز 63/1 تريليون متر مکعب در روز مي باشد . اين کشور هم داراي زمينه هاي توليدات غير نفتي مي باشد و بويژه در بخش صنعتي و کشاورزي پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي را داشته است . پس از اين آمار نتيجه مي گيريم که اين کشورها داراي ويژگي هاي مشترک متعددي و مولفه هاي همکاري و همگرايي و هماهنگي در بخش هاي مختلف هستند که آنها را به يکديگر پيوند مي دهد . و قابل توجه است که يکي از اهداف اصلي اين کشورها توسعه روابط اقتصادي با همديگر که در جهت رهايي از وابستگي به اقتصاد غربي براي تامين نيازهاي غير نفتي خود مي باشد . و شاهد بر اين است اجلاس هاي متعدد کميسيون هاي مشترک بين اين کشورها صورت گرفته است . تاکيد اين کشورها بر توسعه همکاري اقتصادي و فني و توسعه مبادلات فيما بين و سرمايه گذاري و تبديل امکانات و توانمندي هاي بالقوه به بالفصل مي باشد و اين لازم شناخت دقيق تر و درست تر از امکانات خود مي باشد . با ايجاد بازار مشترک بين کشورها و ايجاد واحدات واحدهاي بزرگ صنعتي مي توان در آنها به صورت مشترک سرمايه گذاري و فعاليت کرد . علاوه بر آن پيشبرد قراردادهاي امضاء شده بين اين کشورها با ايران در زمينه هاي همکاري اقتصادي صنعتي و فن آوري ، سرمايه گذاري مشترک ، انتقال فن آوري ، صدور مجوز و دانش کار ، بهدف تحکيم روابط اقتصادي بين اين کشورها مي باشد . بنابر اين ، بخاطر اهميت اين منطقه ، و وجود سرمايه هاي کلان و ارجعيت اقتصاد و سودهاي اقتصادي و تجاري بيشتر در همکاري با همديگر ، اين شکورها ترجيح مي دهند براي حل و رفع مشکلات متعدد خود از تقويت و تشديد روابط اقتصادي و همکاري در اين زمينه ها در پيش گيرند و در غير اين صورت راه حل هاي امنيتي نظامي جز نابودي اقتصادهاي اين کشورها منجر نمي شود ، بلکه فقر و نا امني اجتماعي و گسست فرهنگي و عقد ماندگي را مي آفريند . در نتيجه ، اين کشورها براي ايجاد حل مسالمت آميزي براي برنامه هسته اي ايران کوشش خواهند کرد و از استفاده از راه حل هاي نظامي مخالفت و اجتناب خواهند کرد ، چون منافع فعلي شان اقتضا مي کند که بر همکاري و گفتگوي براي حل اين موضله تاکيد کنند . همانطوريکه در مواضع اين کشورها ديده شده است که بر راه حل مسالمت آميز و ديپلماتيک ، و هم بر حق ايران بر استفاده مسالمت آميز از انرژي هسته اي تاکيد دارند و براي تمام کشورها اين حق را محترم اعلام نموده اند . منابع 1- دهشيار – حسين ، سياست خارجي امريکا و هژموني – انتشارات خط سوم تهران 1381 2- همان 3- مشير زاده – حميرا ، تحول در نظريه هاي روابط بين الملل – رژيم هاي بين المللي – انتشارات سمت ،‌تهران 1384 4- همان 5- The Future of The World economy – Hopkins and wallerstine – Cambridge university press , 2000 6- همان 7- Regions and powers , The structure of international security , Burry Buzan ole woe uer – Cambridge unlversity press (2000) 8- والداني – اصفري جعفر – روابط خارجي ايران – انتشارات آواي نور – تهران 1382 9- خبرگزاري اسوشتد پرس و رويترز – ترجمه خبر گزاري جمهوري اسلامي ايران – سايت اينترنتي ايرنا – 10/10/1385

فایل های دیگر این دسته