پاورپوینت اصول مدیریت استراتژیک صفحات95_75 (pptx) 26 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 26 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
فصل دوم
اصول مدیریت استراتژیک
صفحات:95_75
1
مقدمه
این فصل اصول پایه مدیریت سازمانهای تجاری را مرور می کند .
گام اول اصول پایه ای استراتژی کسب و کار را توضیح می دهد .
گام دوم درباره نقش استراتژی سازمانی و روابط آن با استراتژی های واحد کسب و کار بحث می شود .
گام سوم اصول برنامه ریزی استراتژیک و اندازه گیری استراتژی رقابتی توصیف می شود .
گام چهارم برای کمک به مدیران جهت توسعه استراتژی کسب و کار مناسب در شرکت ها تشریح می کند .
2
3
اصول بنیادی استراتژیاستراتژی،نه جستجو برای یافتن بهترین راه برای رقابت است و نه تلاشی برای برآورده کردن تمام خواسته های هر مشتری محسوب می شود .استراتژی،تعیین راهی رقابتی برای ارائه ارزش منحصربه فرد در مجموعه ای خاص از مشتریان است(پورتر1985)تامسون واستریک لند ادعا کردند، ًاستراتژی شرکت،طرح بازی ای است که مدیریت به منظور محکم کردن جایگاه خود در بازار،اداره عملیات خود،جذب و راضی کردن مشتری،رقابت موفق و دستیابی به اهداف سازمانی از آن استفاده می کند ً.
برای بنانهادن و حفظ یک جایگاه استراتژیــــــــک ممتــــــــــاز، پورتر(2001)تصریح می کند که شرکت نیاز به پیروی از شش اصل پایه ای دارد :
4
هدف شرکت باید درست باشد یا ارزش واقعی در بازگشت بلند مدت عالی،در سرمایه گذاری است.ارزش اقتصادی زمانی ایجاد می شود که مشتریان مشتاق به پرداختن هزینه برای خدماتی باشند که از هزینه تولید آن ها تجاوز می کند . استراتژی شرکت باید به شرکت امکان هدف گیری یک طرح ارزشی یا مجموعه ای از منافعی را بدهد که با منافع پیشنهادی رقبا تفاوت داشته باشد. استراتژی باید در یک پیکربندی ارزش متمایز منعکس شود.برای بنا نهادن مزیت رقابتی پایدار،شرکت باید فعالیتهای مختلفی نسبت به رقبا و یا فعالیتهای مشابه را به روشهای متفاوت انجام دهد . استراتژی نیرومند همراه با بده و بستان ها هستند.شرکت باید بعضی از ویژگی محصول،خدمات ویا فعالیتها را کنار بگذارد یا در برخی از آنها پیش قدم باشد .
استراتژی بیانگر این است که چگونه تمام عناصر آنچه که یک شرکت انجام می دهد،با یکدیگر هماهنگ می شود.تمام فعالیتهای شرکت باید به صورت متقابل در حال تقویت یکدیگر باشند .
استراتژی با ادامه مسیر سروکار دارد .
5
پیکربندی ارزش منحصربه فرد ومنابع استراتژیکی که برای ارائه آن طرح ارزش متمایز مورد نیاز هستند،به عنوان بخشی از فرایند ایجاد استراتژی طراحی می شوند .دراینجاست که تعریف استراتژیit معنا پیدا می کند .استراتژی هم یک طرح برای آینده و هم یک الگو از گذشته است .استراتژی :مسیر بلند مدت سازمان است.به معنی اقداماتی برای دستیابی به هدف سازمان است .مسیرو قلمرو سازمان در بلند مدت است که مزیتی را برای سازمان به واسطه پیکربندی منابع در یک محیط در حال تغییر به ارمغان می آورد و انتظارات ذینفعان را برآورده می کند .به عنوان طرح،یک مسیر،راهنما ویا اقداماتی در آینده و راهی برای رسیدن از یک جابه جایی دیگر است و بعنوان یک الگو در بردارنده ثبات رفتاری در طول زمان و تعیین کننده جایگاه محصولات خاص در بازارهای خاص است ودر آخر به عنوان دورنما،بیانگر روش سازمان در انجام کارهاست .
عناصر لازم استراتژی کسب و کار عبارتند از :
مأموریت ، چشم انداز ، اهداف ، استراتژی بازار .
6
مأموریت :دلیل وجود شرکت را توجیه می کند.برای مثال،دلیل وجودشرکت حقوقی،نیازهای موکلین برای مشاوره قانونی است.مأموریت سؤال ًما در چه نوع کسب و کاری هستیم؟ ً را مشخص می کند. نقش اصلی مأموریت،تعیین مسیر برای پیروی کردن از آن است. ارزش ها اغلب در طول مأموریت شرح داده می شود.سه مثال متفاوت از مأموریت :کمک به مردم برای حرکت از جایی به جای دیگر،فراهم کردن درمان پزشکی برای افراد بیمار و ایجاد ارتباطات الکترونیکی بین مردم. چشم انداز : توصیف می کند که شرکت به چه چیزی می خواهد دست پیدا کند.برای مثال ،یک شرکت حقوقی می خواهد به شرکت حقوقی پیشتاز در نروژ تبدیل شود .چشم انداز،دیدگاهی را نشان می دهد که مدیران عالی آن را برای آینده سازمان متصور هستند .
چشم انداز می تواند؛ به منظور تحقق اهداف برای ادامه کار و شرح هدف کلی سازمان بصری سازی شود تا هر ذینفعی، تصویری مشترک از اهداف آتی داشته باشد .
7
اهداف عینی : توصیف می کند که سازمان به کجا می رود.برای مثال، قصد یک شرکت حقوقی می تواند انتخاب این موضوع باشد که با شرکت حقوقی دیگری ادغام شده و به شرکت حقوقی پیشتاز در نروژ تبدیل شود .اهداف عینی ،مجموعه ای از دستاوردهای اصلی است که چشم انداز را به انجام می رساند .اهداف ممکن است از نظر عددی کوچک باشد اما مهمترین جنبه های چشم انداز را دربرداشته باشد . استراتژی بازار : بخش ها و محصولات بازار را توصیف می کند .برای مثال شرکت حقوقی میتواند بر موکلان شرکت در حوزه قانون مالیات تمرکز کند .
8
استراتژی سازمان :استراتژی سازمان با تصمیمات استراتژیک در سازمان سرو کار دارد. سؤال کلیدی این است که چه اندازه و چگونه سطح سازمان می تواند به آنچه که کسب و کار انجام می دهد،ارزش اضافه کند .ساختار یک شرکت چند منظوره تجاری، ممکن است از تعدادی واحد کسب و کار که به بخش های مختلف دسته بندی شده اند،تشکیل شده باشد .نقش شرکت مادر می تواند به صورت یکی از موارد زیر بیان شود : مدیر پورتفولیو: شرکت مادر به عنوان نماینده بازارهای مالی و سهام داران با دیدگاه افزایش ارزش بدست آمده از کسب وکارهای مختلف عمل می کند.نقش آنها، شناسایی و تعیین کسب و کارها و دارایی های کم ارزش و بهبود آن هاست .اصلاح کننده ساختار :شرکت مادر ،فرصت های اصلاح ساختار در کسب وکارها را شناسایی می کند و در مداخله به منظور تغییر عملکرد آن کسب و کارها مهارت دارد.
در نتیجه نقش محدودی را در سطح واحد کسب و کار برای شناسایی راه های بازگشت به مسیر توسعه و مدیریت دوره های اصلاح مجدد ساختار دارند .
9
مدیر هم کوشی :هم کوشی معمولا دلیل اصلی پیرایش شرکت مادر است.برحسب استراتژی سازمان،منطبق بر این است که ارزش می تواند در سطح واحدهای کسب و کار افزایش پیدا کند، که به چند روش می تواند انجام شود: فعالیت ها ممکن است به اشتراک گذارده شوند و ممکن است شایستگی ها یا مهارت های مشترک در سطح کسب و کار وجود داشته باشند .توسعه دهنده مادر :شرکت مادر به دنبال به کار گرفتن شایستگی های خود برای ارزش افزایی در کسب و کارهای خود است .
مدیر پورتفولیو مستقیماً در استراتژی های واحدهای کسب وکار دخـــالت نمی کند ، اصلاح کننده ساختار مستقیماً در امور واحدهای کسب و کــــار دخالت می کند ، مدیر هم کوشی اقدامات اولیه ای را آغاز و منابــــعی را توسعه می دهد که در سطح واحدهای کسب و کار مشترک هستند ، سرانجام توسعه دهنده مادر باید ظرفیت واحدهای کسب و کار را به روش های مختلف افزایش دهد .