پاورپوینت باگوان شری راجنيش (pptx) 14 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 14 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
باگوان شري راجنيش
« اوشو »
باگوان شري راجنيش « اوشو »
از همان آغاز کودکي بيشتر تحت تاثير پدربزرگ و مادربزرگ مادري خود بود. وي علاقه وافري نسبت به آنان داشت .
در سن هفت سالگي پدربزرگ مادري اش را از دست داد و به گفته خويش اين واقعه تاثير عميقي بر زندگي دروني او گذاشت و پنجره اي شد براي ايجاد اراده اي در جهت کشف حقايق عرفاني او.
مدرک فلسفه اش را از دانشگاه سائوگر گرفت.
در 11 دسامبر 1931 در روستاي کوچک و دورافتاده «کوچ وادا» در ايالت «مادهيا پرادش » بدنيا آمد .
معروف است در سن 21 سالگي تقريباً در سال 1953 به درجه روشن ضميري رسيد.
تحصيلات مقدماتي را در هند گذراند.
حدود نه سال در دانشگاه جلال پور هند به آموزش فلسفه پرداخت.
در دوران تدريس در دانشگاه به اقصي نقاط هند سفر نمود . و علاوه بر بررسي تمام آداب و رسوم مذهبي اقوام هندي و مطالعه در اين زمينه به ايراد سخنرانيهايي پرداخت . و در اين مدت عقائد عرفاني و مراقبه هاي خودش را ترويج و تعليم مي نمود .
« اوشو »
لفظ اوشو از عبارت Oceanic experience به معناي حل شدن در اقيانوس ويليام جيمز فيلسوف و ورانشناس آمريکايي (1910-1842) اقتباس شده است.
بيش از 35 سال به تعليم آموزه هاي خود ادامه داد
در سال 1974 کمون خود را در شهر «پونا» هندوستان بنا کرد .
شاگردانش که به « سانياسين» مشهورند وي را «اوشو» نامیدند.
وي در دوران حیاتش به چند نام شهره بود :
« راجا » نام زمان کودکي
«راجنيش»، در سال 1960
« آچاريا راجنيش»، از 1971
« باگوان شري راجنيش »، از دسامبر 1988
از سپتامبر 1989 « اوشو» ناميده شد.
وي همواره می گفت:
پس از گردآوري آثارش قريب بر 600 عنوان کتاب شد
بسياري از آثارش به بيش از 30 زبان زنده دنيا ترجمه شده است.
اشو اهل نوشتن نبود.
در دوران تدريس تعاليمش در زمينهي روشهاي درماني ، فلسفه و حکمت ، روانشناسي ، شيوه هاي رسيدن به آگاهي ناب و ... بيش از 7000 سخنراني ايراد نمود
من سرآغاز خودآگاهي مذهبي کاملاً نويني هستم.
لطفاً مرا با گذشته پيوند نزنيد.
گذشته حتي ارزش به خاطر سپردن ندارد.
در سال 1981 جهت درمان بيماري جسمي خود به ايالات متحده امريکا رفت و در آنجا حدود پنج سال اقامت کرد.
تحت پافشاري شاگردانش قصد ماندن در ايالت متحده کرد.
مريدانش در مدت چهارماه اراضي دورافتاده کوهپايه هاي ايالت اورگون را خريداري و شهري را به نام اوشو با عنوان « راجنيش پورام » Rajneesh Param تاسيس کردند.
در سال 1986 دولت امريکا به بهانه ي نقص قانون مهاجرت به شهرک راجنيش پورام حمله ور شد و اوشو را به دادگاه کشانيد و پس از زنداني و محاکمات گوناگون وي را مجبور به بازگشت به هند کردند.
به نظر مي رسد علت اخراج اوشو ترس دولت امريکا از محبوبيت روزافزون اوشو بوده است ويا اختلافات گوناگون ديني_ سياسي پشت پرده اوشو با سياستمداران امريکايي.
مرگ اوشو
در سال 1990 در 19ژانويه براثر زهري که هنگام بازگشت به هند به وي خورانده بودند کشته شد . زهر چنان بود که بعد از گذشت مدت طولاني علائم خود را در بدن وي نمايان ساخت و به تدريج او را از پاي درآورد .
گمان مي رود که در زندان ايالت اوکلاهوما ، يک منبع قدرت متوسط تشعشع راديو اکتيو را در تشک خواب او پنهان کرده بودند .تا ناتواني هاي عقلاني ، قابليت هاي گفتاري و سيستم دفاعي بدنش را نابود کنند . در صبح پنجم نوامبر تشک کثيفي که شب پيش به زور اوشو را برآن خوابانيده بودند تعويض شده بود . براي صبحانه نير دو قطعه نان تست خيس خورده در يک سس بي طعم و بي بو را به وي خوراندند .
بلافاصله بعد از خوردن آنها ، اوشو احساس تهوع شديد کرد . بعدها طبق دريافت دکترش ، مشخص شد که وي را جز قرار دادن در معرض تشعشع راديواکتيو ، با زهر فوق العاده مهلک « تاليوم » ( فلز سنگين مورد استفاده در زهر موش صحرايي ) نيز مسموم کرده اند
نیلوفر عشق در مرداب شهوت
تانترا یکی از فرقه های بین مذهبی بودایی و هندویی است. تانترای بودایی بیشتر روی مراقبه تاکید دارد و هندویی عشق را مهمتر قلمداد می کند.
اشو اين دو را تركيب كرده ولي نقش محوری را به عشق و کامروایی مي دهد.
در تانتراي هندويي « شاكتي پرستان» مبنا اين است كه «غريزة جنسي را نبايد سركوب كرد، بايد به دقيقترين وجه به اظهار آن پرداخت و در ارضایش كوشيد.»
بر همين اساس اشو می گوید:
«تانترا... راه رهایی از مسائل جنسی است. کمتر روشی تا این حد در زندگی انسان مؤثر بوده است. روش های دیگر هر کدام سبب در گیری بیشتر انسان با مسائل جنسی می شوند. ...خواهش جنسی همچنان باقی است. نمی تواند از میان برود، چرا که یک واقعیت است و در طبیعت افراد وجود دارد. زنده است و نمی تواند با واپس زدن ناپدید شود. ..»
«آنچه منع می شود، جاذبه پیدا می کند، آنچه انکار می شود، به اشاره فرا می خواندمان! تنها آگاهی به بازی های ذهن است که آزادمان می کند. نفی و انکار، نفی و انکار نیست، برعکس فراخوان و ترغیب است...» بنابراین باید با شهامت وسوسه ها را پذیرفت و ارضا کرد تا ذهن دغدغه مند نشده، مانع کشف و شهود قلبی نگردد.
دیدگاه آسیب شناختی به عشق؛
عشق جنسي نقطة شروع حركت به سوی خداوند
باید نیروی عشق جنسی رها شود، ببالد و فرا رود تا نیلوفر هزار برگ شکوفا گردد. تانترا «کلیدهایی را در اختیارت قرار می دهد که لجن را به نیلوفر آبی بدل کنی.»
الماس های اشو ص240.
