مقاله تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” (خود پویی) و تعیین ویژگی‌‏‏‏های روان‏‌سنجی آن.

مقاله تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” (خود پویی) و تعیین ویژگی‌‏‏‏های روان‏‌سنجی آن. (docx) 91 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 91 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

leftcenter lefttopدانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران دانشکده روان‏شناسی و علوم اجتماعی پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی‏ارشد (M.A.) گرایش: مشاوره و راهنمایی عنوان تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” (خود پویی) و تعیین ویژگی‌‏‏‏های روان‏‌سنجی آن. فهرست مطالب عنوانصفحه TOC \o "1-8" \h \z \u چکیده PAGEREF _Toc286742576 \h 1 1-فصل اول – کلیات پژوهش PAGEREF _Toc286742577 \h 2 1-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742578 \h 3 1-2-بیان مساله PAGEREF _Toc286742579 \h 7 1-3-هدف‌‏‏‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742580 \h 8 1-4-اهمیت موضوع پژوهش PAGEREF _Toc286742581 \h 9 1-5-پرسش‌‏‏‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742582 \h 9 1-6-تعریف واژه‌‏‏‏ها و اصطلاحات PAGEREF _Toc286742583 \h 9 2-فصل دوم – ادبیات پژوهش PAGEREF _Toc286742584 \h 12 2-1-بخش اول – بررسی خود PAGEREF _Toc286742585 \h 13 2-1-1-شناخت انسان PAGEREF _Toc286742586 \h 13 2-1-2-شخصیت PAGEREF _Toc286742587 \h 14 2-1-3-نظام شخصیت از دیدگاه فروید PAGEREF _Toc286742588 \h 14 2-1-3-1-من PAGEREF _Toc286742589 \h 15 2-1-4-روان‏شناسی من PAGEREF _Toc286742590 \h 16 2-1-4-1-جین لوینگر PAGEREF _Toc286742591 \h 16 2-1-5-روان‏شناسی خود PAGEREF _Toc286742592 \h 17 2-1-6-تاریخچه مطالعه خود PAGEREF _Toc286742593 \h 18 2-1-7-مفهوم خود PAGEREF _Toc286742594 \h 20 2-1-8-تعریف خود PAGEREF _Toc286742595 \h 21 2-1-9-خود از دیدگاه‏های متفاوت PAGEREF _Toc286742596 \h 21 2-1-9-1-ویلیام جیمز (1910-1842) PAGEREF _Toc286742597 \h 21 2-1-9-2-ویلیام مک دوگال (1938-1871) PAGEREF _Toc286742598 \h 22 2-1-9-3-کارل گوستاو یونگ (1961-1875) PAGEREF _Toc286742599 \h 22 2-1-9-4-هری سالیوان (1949-1892) PAGEREF _Toc286742600 \h 23 2-1-9-5-گوردن آلپورت (1967-1897) PAGEREF _Toc286742601 \h 24 2-1-9-6-کارل راجرز (1987-1902) PAGEREF _Toc286742602 \h 24 2-1-9-7-هینز کو‏هات (1981-1913) PAGEREF _Toc286742603 \h 25 2-1-9-8-دیوید پ. آزوبل (2008-1918) PAGEREF _Toc286742604 \h 26 2-1-9-9-بوبان چاندرا ماهاپاترا (معاصر) PAGEREF _Toc286742605 \h 26 2-1-10-مقایسه زیرساخت‏‏‏های خود به عنوان موضوع و خود به عنوان کارگزار یا عامل PAGEREF _Toc286742606 \h 26 2-1-11-ارتباط‏های همسو و غیرهمسو مفهوم “خود” با “من” PAGEREF _Toc286742607 \h 28 2-1-12-تفاوت‏‏‏های “روان‏شناسی خود” با “روان‏شناسی من” PAGEREF _Toc286742608 \h 28 2-1-13-بررسی پایه روان‏شناسی-عصبی خود PAGEREF _Toc286742609 \h 30 2-2-بخش دوم - مشاور و مشاوره PAGEREF _Toc286742610 \h 31 2-2-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742611 \h 31 2-2-2-تعریف مشاوره PAGEREF _Toc286742612 \h 32 2-2-3-خصوصیات و ویژگی‌‏‏های مشاور PAGEREF _Toc286742613 \h 32 2-2-4-مشاور در فرایند مشاوره PAGEREF _Toc286742614 \h 35 2-2-5-خصوصیات مشاور موفق PAGEREF _Toc286742615 \h 35 2-2-6-رشد فردی مشاور PAGEREF _Toc286742616 \h 36 2-3-بخش سوم – خانه سلامت وابسته به شهرداری PAGEREF _Toc286742617 \h 40 2-4-بخش چهارم – آزمون‏های مرتبط با موضوع PAGEREF _Toc286742618 \h 40 2-5-بخش پنجم – آزمون سازی PAGEREF _Toc286742619 \h 41 2-5-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742620 \h 41 2-5-2-تعریف اندازه‏گیری PAGEREF _Toc286742621 \h 41 2-5-3-آزمون PAGEREF _Toc286742622 \h 41 2-5-4-پایایی PAGEREF _Toc286742623 \h 41 2-5-5-روش‏های تعیین پایایی PAGEREF _Toc286742624 \h 42 2-5-5-1-روش بازآزمایی PAGEREF _Toc286742625 \h 42 2-5-5-2-همسانی درونی PAGEREF _Toc286742626 \h 42 2-5-6-روایی PAGEREF _Toc286742627 \h 42 2-5-6-1-روایی محتوایی PAGEREF _Toc286742628 \h 43 2-5-6-2-روایی محتوایی منطقی PAGEREF _Toc286742629 \h 43 2-5-6-3-روایی سازه PAGEREF _Toc286742630 \h 43 2-5-7-تجزیه و تحلیل سوال‏ها آزمون PAGEREF _Toc286742631 \h 43 2-5-8-تحلیل عاملی PAGEREF _Toc286742632 \h 44 2-5-9-هنجاریابی PAGEREF _Toc286742633 \h 44 2-5-10-نکات اساسی در اجرا و نمره‏گذاری آزمون‏ها PAGEREF _Toc286742634 \h 44 2-6-پیشینه‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742635 \h 45 2-6-1-پیشینه‏های پژوهش در داخل کشور PAGEREF _Toc286742636 \h 45 2-6-2پیشینه‏های پژوهش در خارج از کشور PAGEREF _Toc286742637 \h 45 3-فصل سوم – روش پژوهش PAGEREF _Toc286742638 \h 49 3-1-مقدمه PAGEREF _Toc286742639 \h 50 3-2-جامعه آماری PAGEREF _Toc286742640 \h 50 3-3-روش نمونه‏گیری PAGEREF _Toc286742641 \h 50 3-4-ابزار پژوهش PAGEREF _Toc286742642 \h 50 3-5-روش نمره‏گذاری PAGEREF _Toc286742643 \h 51 3-6-شیوه ساخت پرسشنامه PAGEREF _Toc286742644 \h 51 3-6-1-تدوین پرسشنامه مقدماتی PAGEREF _Toc286742645 \h 51 3-6-2-گام اول (روایی محتوایی منطقی) PAGEREF _Toc286742646 \h 51 3-6-3-گام دوم (روایی محتوایی صوری) PAGEREF _Toc286742647 \h 51 3-6-4-گام سوم (پایایی اولیه) PAGEREF _Toc286742648 \h 52 3-6-5-گام چهارم (روش تحلیل عاملی لوپ) PAGEREF _Toc286742649 \h 52 3-6-6-گام پنجم (پایایی به روش بازآزمایی) PAGEREF _Toc286742650 \h 52 3-6-7-گام ششم (روایی ملاک) PAGEREF _Toc286742651 \h 52 3-7-روش‏های تجزیه و تحلیل داده‌‏‏‏ها PAGEREF _Toc286742652 \h 53 3-7-1آمار توصیفی PAGEREF _Toc286742653 \h 53 3-7-2-آمار استنباطی PAGEREF _Toc286742654 \h 53 4-فصل چهارم – یافته‏‏‏‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742655 \h 54 4-2-آزمودن پرسشنامه (101 سوالی) PAGEREF _Toc286742656 \h 55 4-2-1-بررسی توصیفی داده‏ها PAGEREF _Toc286742657 \h 55 4-2-2-بررسی استنباطی و تحلیل روان‏سنجی داده‏ها PAGEREF _Toc286742658 \h 57 4-2-2-1-روایی ملاکی PAGEREF _Toc286742659 \h 57 4-2-2-2-همسانی درونی PAGEREF _Toc286742660 \h 58 4-2-2-3-پایایی به روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc286742661 \h 59 4-2-2-4-ساختار عاملی PAGEREF _Toc286742662 \h 59 4-3-سنجش فرم نهایی پرسشنامه (72 سوالی) PAGEREF _Toc286742663 \h 65 4-3-2-ضریب پایایی پرسشنامه نهایی PAGEREF _Toc286742664 \h 65 4-3-3-ضریب پایایی پرسشنامه به تفکیک عامل‏‏‏ها PAGEREF _Toc286742665 \h 66 4-3-4-پایایی به روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc286742666 \h 66 4-3-6-جدول هنجاری برای هر دو جنس PAGEREF _Toc286742667 \h 71 5-فصل پنجم – بحث و نتیجه‏گیری PAGEREF _Toc286742668 \h 72 5-1-خلاصه یافته‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742669 \h 73 5-1-1-سوال اول PAGEREF _Toc286742670 \h 73 5-1-2-سوال دوم PAGEREF _Toc286742671 \h 74 5-1-3-سوال سوم PAGEREF _Toc286742672 \h 74 5-1-4-سوال چهارم PAGEREF _Toc286742673 \h 75 5-1-5-سوال پنجم PAGEREF _Toc286742674 \h 76 5-1-6-سوال ششم PAGEREF _Toc286742675 \h 76 5-2-محدودیت‌‏‏‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742676 \h 77 5-3-پیشنهاد‌‏‏‏های پژوهش PAGEREF _Toc286742677 \h 77 5-3-1-پیشنهاد‌‏‏‏های کاربردی PAGEREF _Toc286742678 \h 77 5-3-2-پیشنهاد‌‏‏‏های پژوهشی PAGEREF _Toc286742679 \h 78 6-منابع PAGEREF _Toc286742680 \h 80 6-1-منابع فارسی PAGEREF _Toc286742681 \h 81 6-2منابع لاتین PAGEREF _Toc286742682 \h 84 7-پیوست‏ها PAGEREF _Toc286742683 \h 87 7-1-ویژگی‏های جامعه شناختی PAGEREF _Toc286742684 \h 88 7-2-نمونه پرسشنامه نهایی PAGEREF _Toc286742685 \h 89 7-3-روش تحلیل لوپ در مرحله مقدماتی شیوه ساخت پرسشنامه PAGEREF _Toc286742686 \h 90 7-4- شاخص‏های آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفه‏های اصلی و پس از چرخش واریماکس واریماکس PAGEREF _Toc286742687 \h 95 8-Abstract PAGEREF _Toc286742688 \h 99 فهرست جدول‏‏‏ها شمارهعنوانصفحه TOC \h \z \c "جدول2-" جدول2- 1-ساخت های خود به عنوان موضوع و عامل PAGEREF _Toc286742689 \h 27 جدول2- 2-دیدگاه‏های نظریه‏های شغلی درباره “رشد و عملکرد مشاور” PAGEREF _Toc286742690 \h 38 TOC \h \z \c "جدول3-" جدول3- 1-ضریب‏های پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم اولیه 165 سوالی) PAGEREF _Toc272797967 \h 52 TOC \h \z \c "جدول4-" جدول4- 1-خلاصه‏ای از تدوین پرسشنامه مقدماتی (165 سوالی) PAGEREF _Toc272797786 \h 55 جدول4- 2-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب جنسیت PAGEREF _Toc272797787 \h 55 جدول4- 3-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب رشته تحصیلی PAGEREF _Toc272797788 \h 56 جدول4- 4-ماتریس همبستگی بین مولفه‏ها PAGEREF _Toc272797789 \h 57 جدول4- 5-میزان اشتراک مولفه‏های اصلی PAGEREF _Toc272797790 \h 58 جدول4- 6-خلاصه توصیفی سوال‏ها PAGEREF _Toc272797791 \h 59 جدول4- 7-پایایی از روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc272797792 \h 59 جدول4- 8-اندازه شاخص KMO و آزمون کرویت بارتلت ماتریس همبستگی سوال‏ها PAGEREF _Toc272797793 \h 60 جدول4- 9-شاخص‏های آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفه‏های اصلی و پس از چرخش واریماکس PAGEREF _Toc272797794 \h 61 جدول4- 10-میزان درصد تبیین شده توسط هر عامل PAGEREF _Toc272797795 \h 62 جدول4- 11-تشخیص عامل‏ها به وسیله چرخش واریماکس PAGEREF _Toc272797796 \h 62 جدول4- 12-نام و شماره سوال مولفه‏ها PAGEREF _Toc272797797 \h 65 جدول4- 13-ضریب‏های پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم نهایی 72 سوالی) PAGEREF _Toc272797798 \h 65 جدول4- 14-ضریب‏های پایایی پرسشنامه به تفکیک مولفه‏ها PAGEREF _Toc272797799 \h 66 جدول4- 15-خلاصه توصیفی سوال‏ها PAGEREF _Toc272797800 \h 66 جدول4- 16-پایایی از روش دو نیمه کردن PAGEREF _Toc272797801 \h 67 جدول4- 17-مقایسه میانگین و انحراف استاندارد نمره های عامل‏های هفت گانه پرسشنامه “رشد خود” PAGEREF _Toc272797802 \h 68 جدول4- 18-آزمون آماری t مستقل برای دو گروه بر حسب جنسیت PAGEREF _Toc272797803 \h 69 چکیده پژوهش حاضر یک پژوهش توسعه‏ای است که به منظور تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” و تعیین ویژگی‌‏‏‏های روان‏‌سنجی آن انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه کلیه مشاوران و روان‏شناسان استان تهران می‏‏باشند که با روش تصادفي ساده بدون جايگذاري از میان شرکت‏‏ها، سازمان‏‏ها، و نهادهای دولتی و یا غیر دولتی که درون مجموعه خود مشاور و روان‏شناس دارند، به صورت قرعه کشی انتخاب شد و نمونه مورد مطالعه کلیه مشاوران و روان‏شناسان خانه‏های سلامت وابسته به شهرداری استان تهران (مناطق 22 گانه) و حجم نمونه برابر با 273 نفر در زمان پژوهش بوده است. ‏این پرسشنامه دارای 101 سوال به صورت مقیاس لیکرت 7 تایی شامل مولفه‏های “نگرش، حس جسمانی، سبک هویت، فضیلت و نیروهای منش، ارزش‏‏ها، احساسات و افکار” می‏‏باشد. پس از اجرای پرسشنامه و حذف پاسخنامه‏‏‏‏های ناقص، اطلاعات 258 نفر (214 نفر مونث و 31 نفر مذکر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و هنجار‏‏‏های لازم به دست آمد. از روایی سازه، روایی محتوایی منطقی، روایی محتوایی صوری، روش تحلیل لوپ، دو نیمه سازی پرسشنامه و تحلیل عاملی با روش تحلیل مولفه‏‏‏‏های اصلی و چرخش واریماکس به منظور دسترسی به روایی، پایایی پرسشنامه استفاده شد که در نتیجه هفت عامل از پرسشنامه استخراج گردید. از مجموع روش‏هایی که برای روایی و پایایی پرسشنامه استفاده شد نتیجه می‏شود که ضریب پایایی در حد مطلوب و قابل قبول بود. همچنین روایی آزمون نیز اثبات شد. بین گروه زنان و مردان در این پرسشنامه تفاوت معناداری مشاهده نشد.همچنین بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید که وضعیت مسلط بین گروه نمونه پژوهش عامل افکار است. کلید واژه‏‏ها: هنجاریابی، رشد، خود، مشاور، روان شناس، شهرداری 1-فصل اول – کلیات پژوهش 1-1-مقدمه در طول تاریخ بشر شناخت انسان همواره یکی از بحث برانگیزترین مسایل بوده است. هر نظریه‏ای شخصیت انسان را به دلیل پیچیده بودنش به گونه‏ای خاص بررسی کرده است. “شخصیت هر فرد همان الگوی کلی یا همسازی ساختمان بدنی، رفتار، علاقه‏ها، استعداد‏ها، توانایی‏ها، گرایش‏‏‏ها و صفات دیگر اوست. بدین ترتیب، می‏توان گفت که منظور از شخصیت، مجموعه یا کل خصوصیات و صفات فرد است” (مان، 1961، ترجمه ساعتچی، 1356 به نقل از کریمی، 1388). در این میان دیدگاه روان‏کاوی نه تنها به نظریه پردازی درباره انسان و جامعه پرداخت بلکه در عمق آن فلسفه‏ای نیز برای زندگی نهفته است. ‏این دیدگاه تلاش بسیاری نموده تا کلیت انسان را مورد بررسی قرار دهد. مبدع نظریه روان‏کاوی “زیگموند فروید“ می‏‏باشد. فروید کسی بود که توانست افکار متقدمان خود را که به صورت پراکند‏های اظهار داشته بودند در نظمی هماهنگ و جامع ارایه دهد و از آن استفاده‏‏های نظری و عملی ببرد. ریشه افکار فروید را می‏توان در برخی از عقاید کلی که درطی چندین هزار سال مبنای همه افکار غربی بوده است یافت و هم می‏توان آن را در برخی از اکتشافات خاص قرن نوزدهم جستجو کرد (شفیع‏آبادی، 1388). این نظریه به منظور شناخت انگیزه‏‏های درونی و عمیق رفتار و اختلال‏‏های روانی است که پس از تجزیه و تحلیل، انسان را برای غلبه بر این اختلال‏ها یاری می‏دهد و یا ‏این که رفتار انسان را به نحو شایسته‏ای تبیین می‏‏کند (شفیلد، 1964، به نقل از شفیع‏آبادی، 1388). نظریه ساختاری فروید شخصیت را به سه قسمت نهاد، من و فرامن تقسیم بندی می‏کند. او معتقد بود اگر سه بخش شخصیت به گونه‏ای هماهنگ با یکدیگر عمل ننمایند و در صورتی که میان آنها تعارض و کشمکش پدید آید، نتیجه‏ای جز اختلال شخصیت و ناراحتی روانی نخواهد داشت (برنر، 2006). پس از فروید برخی از روان‏شناسان بر روی اصطلاحات فروید کار کرده و آنها را شرح و بسط دادند. اولین حاصل این شرح و بسط پدیدآیی نظریه‏ای به نام “روان‏شناسی من” شد. روان‏شناسی خود از دل قسمتی از روان‏تحلیل‏گری که علاقه به جمع‏آوری سخت‏گیرانه اختلال‏‏های شخصیت و دیگر اشکال مقاومت‏‏های درمانی در آسیب‏شناسی روانی بود، بیرون آمد (گلدبرگ، 1990؛ کو‏هات، 1971 به نقل از میلون، لرنر و وینر، 2003). اولین فردی که وسیع‏ترین چارچوب شناخته شده از روان‏شناسی خود را توصیف کرد هینز کو‏هات (1971، 1977) بود (میلون، لرنر و وینر، 2003). پس از فروید (1933)، کو‏هات به افراد با عنوان موضوع‏های مجزا اشاره می‏‏کرد، اگر چه او تا حد زیادی نظریه فروید را تغییر داد از جمله عدم تاکید بر تمایز‏های جنسیتی و سلطه‏جویانه (بانای و همکاران و 2005). براساس گفته کو‏هات (1971، 1977، 1984)، “خود (که با عنوان یک فرایند یا مجموعه ‏‏در نظر گرفته می‏‏شود که تجربه ذهنی را سازماندهی می‏‏کند) ماهیت اصلی وجود روان‏شناسی خود را تشکیل می‏دهد و شامل حس‏‏ها، احساسات، افکار و نگرش‏‏های فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامونش می‏‏شود”. در حالیکه فروید ضمیر فرد را به عنوان قسمتی از وجود افراد در نظر می‏‏گیرد (تا حدی همانند دیدگاه ویلیام جونز در مورد “من”) اما کو‏هات مفهوم فرد را به عنوان محور اصلی شخصیت (ایگل، 1984) مانند نظریه جیمز در مورد “من” در نظر می‏‏گیرد. به عبارت دیگر کو‏هات “خود” را به عنوان یک نیروی روان‏شناسی در نظر می‏‏گرفت که به توصیف پیشرفت شخصیت بالغ و سالم و همچنین شکل‏گیری بیماری‏‏های شخصیتی می‏‏پردازد. کو‏هات (1966 و b1978) به ارایه یک خط پیشبردی سالم عشق و علاقه به خود پرداخت که به سمت ایجاد ساختار منسجم فردی، ایجاد حس هویت، ارزش، معنا و عملکرد اجرایی حرکت می‏‏کند و به‏ ترویج ایجاد شخصیت واقعی افراد می‏‏پردازد (استعداد‏های اصلی و مهارت‏‏های اکتسابی). این فرضیه تاکید بیش از‏ انداز‏ه‏ای بر انسجام و پیوستگی فردی و خلاقیت و ایجاد شخصیت واقعی فرد دارد. بر اساس گفته کو‏هات (1971)، عشق و علاقه به خود از اول زندگی فعال می‏‏باشد و شرط لازم برای عملکرد مناسب شخصیت می‏‏باشد (بانای و همکاران، 2005). ویژگی‏های زیر مجموعه “خود” در افراد متفاوت فرق می‏کند و بنابراین افراد به لحاظ شخصیتی دارای تفاوت‏‏های فردی هستند. این تفاوت‏ها می‏توانند نه تنها مسیر تحصیلی، شغلی، عاطفی و دیگر زمینه‏‏های زندگی انسانها را تحت‏الشعاع قرار دهند بلکه می‏توانند سبب انتخاب زمینه‏ای خاص در هر کدام از این مسیر‏ها شوند. به عنوان مثال در زمینه انتخاب شغل یکی از نظریه‏پردازانی که به اهمیت تیپ‏های شخصیتی در انتخاب شغل اشاره می‏کند، ‏‏هالند است (شفیع‏آبادی، 1387). ‏هالند نظریه‏ی خود را بر مبنای دو اصل مهم استوار نموده است؛ 1)انتخاب شغل و حرفه به نوع شخصیت فرد بستگی دارد و راهی برای ابراز وجو فرد به حساب می‏ آید، 2)انتخاب شغل و حرفه رابطه‏ی مستقیمی با طرز تلقی و گرایش فرد دارد. هالند به اين نكته نيز معتقد است كه افرادي كه خودشناسي بيشتري دارند در مقايسه با كساني كه خودشناسي كمتري دارند انتخاب‏‏هاي بهتري را انجام مي‏دهند. وي خودشناسي را، توانایي فرد براي شناسایي استعداد‏هاي بالقوه در محيط اجتماعي، مي‏داند. او تاثير تجربيات دوران كودكي، نحوه‏ي تربيت كودك و فشار‏هاي اجتماعي را نيز در تعيين ترجيح‏‏هاي شغلي، نوع شخصيت و خودشناسي مهم ارزيابي مي‏نمايد (شفیع‏آبادی، 1387). با شناخت این مطلب می‏توانیم بگوییم که هر فردی در هر شغلی که قرار دارد، دارای ویژگی‏‏های شخصیتی خاصی می‏باشد. به عبارت دیگر به زبانی ساده‏تر “خود” اشخاص در هر زمینه شغلی و حتی در همان زمینه نیز با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال تمرین‏‏های روان‏درمانی مدل خاصی از شیوه زندگی را بنا می‏کند که در شخصیت و نقش حرفه‏ای فرد به صورت مکمل ایفای نقش می‏کنند. تعداد کمی از حرفه‏‏ها هستند که بین شغل و نقش فرد یا به عبارتی بین زندگی شخصی و زندگی حرفه‏ای حد و مرزی قایل نیستند. تمامی توانایی‏‏ها در مشاهده، درک، حس و تشخیص به طور همزمان می‏توانند در ارتباط با مراجعین، خانواده و دوستان مفید باشند (کاتلر، 2010). از طرفی ويژگي‏‏هاي فرهنگ جهاني و اثرات آن بر هويت‏يابي پيامد‏هایی ویژه به همراه دارد که عبارتند از: هويت دو فرهنگي و آشفتگي هويت، فرهنگ‏‏هاي خودگزيده، تاخير در پذيرش نقش‏‏هاي بزرگسالي، هويت مجازي، و هويت مصرفي، سپس چالش‏‏هايي که مواجهه با فرهنگ جهاني پيش روي مشاوران و روان‏شناسان قرار داده است. بنابراین در این زمان بیشتر از گذشته، لزوم ارتقای انعطاف‏پذيري و اتخاذ ديدگاهي گسترده‏تر به مسال رشدي به‏ويژه هويت‏يابي، برخورد منطقی با پيچيدگي مشکلات پديد آمده و لزوم بکارگيري رويکرد‏ها و راهبرد‏هاي متفاوت، احساس می‏شود (محسن‏زاده، شهرآرای، 1387). پس می‏توان نتیجه گرفت هرچه میزان مولفه‏‏های شخصیتی درمان‏گر (یا مشاور) سالم‏تر باشد کارآمدی و تاثیر مثبت‏تری در محیط پیرامونی خود خواهد داشت، چه این محیط اتاق مشاوره باشد و چه در بین خانواده درمان‏گر. شرتزر و استون (1974) مشاوران کارآمد و غیر کارآمد را در زمینه تجربه، نوع رابطه و عوامل شخصیتی از یکدیگر تفکیک می‏کنند (کاویانی و همکاران، 1381). شفیع‏آبادی (1370) با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگی‏هایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد (احمدی، 1387). اما در گستره‏ای به پهناوری شخصیت یک انسان کدام مولفه می‏تواند در پرسشنامه “رشد خود” جای گیرد؟ برای پاسخ به این سوال و در این پژوهش مولفه‏‏هایی از شخصیت یک مشاور موفق و کارآمد انتخاب شده‏اند که این مولفه‏‏ها هم در جهت “رشد خود” است و هم بلوغ و سلامت جامعه نمونه را پوشش می‏دهد. در زمینه ساخت ابزاری برای سنجش “نیاز‏‏های خود” و بر مبنای نظریه کو‏هات در غرب پژوهشی توسط بانای، می‏کولینسر و شاور (2005) انجام شده و طی آن پرسشنامه‏ای با سه محور بزرگ‏نمایی، آرمان‏سازی و ارتباط نفس هنجار شده است. این آزمون تنها از زوایه نیازها به “خود” می‏‏نگرد. ترول و همکاران (2008) در پژوهشی بر روی 46 کارآموز روان‏شناسی، پزشکی، مددکاری اجتماعی و آموزشی و با استفاده از آزمون GHQ و با هدف بررسی رشد سلامت روان در افرادی که مشغول به کار حرفه‏ای هستند گزارش کرد که کارآموزانی که دیدگاه نسبتاً متفاوتی نسبت به توانایی خود در محیط کاری دارند، این دیدگاه به آنها کمک می‏کند که تنش‏های هیجانی‏شان را بهتر شناخته و در زندگی حرفه‏ای‏اشان موثرتر، متفکرتر و حساس‏تر عمل کنند. همچنین آنها در مقایسه با دیگر افراد آمادگی بیشتری در محیط کار داشته و فردیت باروری دارند. بنابه مطالب ذکر شده لزوم تدوین و هنجاریابی این پرسشنامه برای جامعه مورد هدف می‏‏نماید. 1-2-بیان مساله یکی از مسایل عمده که افراد با آن روبرو می‏‌شوند مساله “رشد خود” است. جستجوی “رشد خود” متضمن این است که شخص تشخیص دهد که برای او چه چیز‏هایی مهم و چه کار‏هایی ارزشمند است و نیز متضمن تنظیم معیار‏هایی است که وی بر اساس آنها بتواند رفتار خود و دیگران را هدایت و ارزیابی کند. مشاوران علاوه بر خلق “رشد خود” که مبنای آن متمایز بودن نسبت به دیگران است، نیاز به ابعاد دیگر رشد از جمله رشد اجتماعی، رشد معنوی، رشد شغلی و ... دارند. مشاور به عنوان فردی که مورد اعتماد افراد جامعه قرار می‏‌گیرد و به منظور رفع مشکلات آنها شناخته می‏‌شود، رسالت سنگینی بر عهده دارد. برای جلوگیری از پدیده انتقال متقابل که یکی از خطر‏های جلسه درمان می‏‌باشد لازم است تا مشاور به محدودیت‌‏ها و نقطه ضعف‌‏های خودآگاهی داشته باشد تا در جلسه درمان آنها را وارد جلسه ننماید. به همین منظور بررسی بعد “خود” برای مشاور بسیار با اهمیت‌تر است تا برای افراد دیگر. درمان‏گران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت خود به دنیای ذهنی درمان‏جویان خویش وارد شوند (کری، 2004، ترجمه سید محمدی، 1387). “رشد خود” می‏تواند در حیطه‌‏های متفاوتی مورد بررسی قرار گیرد که این حیطه‌‏ها عبارتند از شناختی، رفتاری، انگیزشی، هیجانی. با توجه به اینکه مشاوران نه تنها از جنبه شغلی، بلکه از جنبه معنوی دارای رسالت خاصی می‏‌باشند، کمک به مشاوران برای دستیابی به “رشد خود” باعث انسجام شخصیت آنان می‏‌گردد. تنها در‏این صورت است که می‏‌توانند در برخورد با مسایل و مشکلات راهکار‏‏‏های منطقی‌تری ارایه دهند. از سوی دیگر شناسایی میزان “رشد خود” آنها در ابعاد مختلف لازمه ‏این امر است. بنابراین فراهم کردن ابزاری برای مشاوران به منظور مطالعه در مورد ویژگی‌‏‏‏های رشد ضروری به نظر می‏‌رسد و هدف اصلی پژوهش حاضر را دربر می‏‏گیرد. این پرسشنامه قصد دارد تا میزان “رشد خود” مشاور را مورد ارزیابی قرار دهد. با توجه به اهمیت موضوع و محدودیت‌‏های موجود مبنی بر اینکه در جامعه ایران ابزار‏های دقیق و معتبر که بتواند میزان “رشد خود” مشاوران را مورد سنجش قرار دهد تدوین یا هنجاریابی نشده است و ضرورت توجه به آزمون‏ها و پرسشنامه‌‏های استاندارد شده، پژوهش حاضر درصدد بررسی ابعاد مهم “رشد خود” بوده و به این منظور به تدوین و هنجار کردن این پرسشنامه‌ اقدام شده است. به عبارتی مساله پژوهش حاضر این است که آیا می‏‌توان با تدوین پرسشنامه‏ای، هنجار معتبری برای سنجش ابعاد مختلف “رشد خود” مشاوران را فراهم کرد؟ به عبارتی مساله پژوهش حاضر ‏این است که آیا می‏‌توان با تدوین پرسشنامه‏ای، هنجار معتبری برای سنجش ابعاد مختلف “رشد خود” مشاوران شاغل در خانه‏های سلامت شهرداری تهران فراهم کرد. این نکته نیز قابل توجه است که در کشور ما برای سنجش “رشد خود”، مطالعه‏ای در دسترس نمی‌باشد و از‏ این رو تدوین و هنجاریابی پرسشنامه‏ای که به سنجش “رشد خود” مشاوران در ابعاد مختلف بپردازد و ارایه راه‌‏‏‏های شکل‌گیری “رشد خود” آنان، می‏تواند گامی ‏مفید در ‏این خصوص باشد. 1-3-هدف‌‏‏‏های پژوهش 1)تعیین مولفه‏‏های و محتوای پرسشنامه سنجش “رشد خود” در جامعه مشاوران. 2)تعیین ساختار عاملی پرسشنامه “رشد خود”. 3)تعیین میزان روایی پرسشنامه محقق ساخته. 4)تعیین میزان پایایی پرسشنامه محقق ساخته. 5)تعیین تفاوت معناداری میزان “رشد خود” بین زنان و مردان. 6)تعیین هنجار‏های مناسب برای پرسشنامه “رشد خود”. 1-4-اهمیت موضوع پژوهش با توجه به اینکه مشاوران نه تنها از جنبه شغلی، بلکه از جنبه معنوی دارای رسالت خاصی می‏‌باشند، کمک به آنها برای دستیابی به “رشد خود” باعث انسجام شخصیت آنان می‏‌گردد. تنها در‏این صورت است که می‏‌توانند در برخورد با مسایل و مشکلات راهکار‏‏‏های منطقی‌تری ارایه دهند. از سوی دیگر شناسایی میزان “رشد خود” آنها در ابعاد مختلف لازمه این امر است. بنابراین فراهم کردن ابزاری برای مشاوران به منظور مطالعه در مورد ویژگی‌‏‏‏های رشد ضروری به نظر می‏‌رسد و ‏این نکته نیز قابل توجه است که در کشور ما برای سنجش میزان “رشد خود” مشاوران ابزار خاصی تدوین نشده است، از‏ این رو تدوین و هنجاریابی ابزاری که به “رشد خود” در ابعاد مختلف بپردازد می‏تواند گامی‏ مفید در ‏این خصوص باشد. 1-5-پرسش‌‏‏‏های پژوهش این پژوهش با هدف ساختن آزمون در پی پاسخ‏گویی به سوال‌‏‏‏های زیر است: 1)مولفه‌‏‏‏ها و محتوای پرسشنامه سنجش “رشد خود” در جامعه مشاوران کدامند؟ 2)پرسشنامه “رشد خود” از چه ساختار عاملی برخوردار است؟ 3)پرسشنامه‏ای که بر اساس مولفه‌‏‏‏ها و محتوای “رشد خود” ساخته می‏‌شود تا چه اندازه از روایی قابل قبولی برخورداراست؟ 4)پرسشنامه‏ای که بر اساس مولفه‌‏‏‏ها و محتوای “رشد خود” ساخته می‏‌شود تا چه اندازه از پایایی قابل قبولی برخوردار است؟ 5)آیا بین زنان و مردان در پرسشنامه “رشد خود” تفاوت معناداری وجود دارد؟ 6)هنجار‏‏‏های مناسب برای پرسشنامه “رشد خود” چگونه است؟ 1-6-تعریف واژه‌‏‏‏ها و اصطلاحات خود: خود، یک فرایند یا مجموعه برای سازماندهی تجربه ذهنی است و شامل حس‏‏ها، احساسات، افکار و نگرش‏‏های فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامونش می‏شود. این ویژگی فرد را از دیگران جدا می‏‏کند (کو‏‏هات، 1971، 1977، 1984 به نقل از بانای و همکاران، 2005). کو‏هات مفهوم خود را به عنوان محور اصلی شخصیت (ایگل، 1984) در نظر می‏‏گیرد که به توصیف کمال شخصیت بالغ و سالم و همچنین شکل‏گیری بیماری‏‏های شخصیتی می‏‏پردازد (بانای و همکاران، 2005). مشاور: از دید پاترسون (1937) مشاور فردی است که در حل مشکلات روانی مهارت دارد. از دید آرباکل (1977) مشاور به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکل مراجع پرداخته و او را موارد ناشناخته آگاه می‏سازد و عوامل ناخواسته و مزاحم را تغییر می‏دهد و زندگی بهتر و مطلوب‏تری را برای مراجع فراهم می‏کند (شفیع‏آبادی، 1386). خانه سلامت: با توجه به هویت‏های قومی ‏اجتماعی و فرهنگی موجود در محله‏ها وگرایش به مدیریت محل‏های می‏‏توان پروژه شهر سالم را در مقیاس کوچک محله به نام “محله سالم” به اجرا گذاشت و در هر محله ستادی به عنوان “خانه سلامت” برای اجرای پروژه و هدایت و رهبری برنامه‏‏ها زیر نظر شهرداری منطقه تشکیل شده است. خانه سلامت هدایت و رهبری اجرای پروژه محله سالم در محلات شهر تهران را بر عهده دارد (سایت شهرداری). روایی: مراد از روایی آن است که ابزار اندازه‏گیری برای هدف مورد نظر یعنی اندازه‏گیری متغیر پژوهش از کارایی لازم برخوردار باشد. به عبارت دیگر، روایی مستلزم آن است که ابزار پژوهش همان متغیری را اندازه‏گیری کند که پژوهشگر قصد اندازه‏گیری آن را دارد (پاشاشریفی، 1381). پایایی: پایایی، سه معنای متفاوت دارد. یک معنای پایایی و ثبات و پایایی نمره‏های آزمون در طول زمان است. بدین معنا که اگر یک آزمون چندبار تحت شرایط یکسان درباره یک آزمودنی اجرا شود، نمره وی در همه موارد یکسان باشد. معنای دوم پایایی به همسانی درونی آن اشاره دارد و مفهوم آن این است که سوال‏های آزمون تا چه اندازه با یکدیگر همبستگی متقابل دارند و همه سوال‏های آزمون یا ابزار سنجش، سازه واحدی را می‏‏سنجد. سومین معنای پایایی به درجه توافق ارزشیابان مختلف اطلاق می‏شود. بدین معنا که اگر دو یا چند ارزشیاب متغیری را که با ابزار واحد و در شرایط یکسان درباره یک آزمودنی به دست آمده است بدون اطلاع یکدیگر نمره‏گذاری کنند، باید بین نمره‏های آنان همخوانی وجود داشته باشد (پاشاشریفی، 1381). هنجاریابی: عبارت است از حد متوسط حالات، معلومات یا خصیصه افرادی که در یک آزمون شرکت داشته‌اند و تعداد حالات، معلومات یا خصایص افراد دیگر را می‌توان با آن سنجید تا مشخص شود که فرد در مقایسه با افراد متجانس و مشابه خود در چه وضعیتی قرار دارد. به عبارت ساده‌تر میانگین نمره‏ها گروه مرجع را نرم می‌گویند. آزمودنی‌ که قرار است نمره او با نرم گروه مرجع تفسیر شود باید شبیه به آزمودنی‌های آن گروه باشد (کرمی، 1387). نرم‌ها، دارای انواع متعددی هستند که معروف‏ترین آنها عبارتند از نرم سنی، کلاسی، درصدی و نمره‌های معیار یا ترازشده. البته نرم‌های کلاسی و سنی را تحت عنوان “نرم‌های تحولی” و نرم‌های درصد و ترازشده را تحت عنوان “نرم‌های درون‌گروهی” نیز معرفی کرده‌اند (بهرامی، 1377). 2-فصل دوم – ادبیات پژوهش 2-1-بخش اول – بررسی خود 2-1-1-شناخت انسان به راستى انسان کیست؟ و چه کسى را مى‏توان انسان نامید؟ آیا آفریده‏اى با این همه گوناگونى و دگرگونى را مى‏توان تعریف کرد؟ آیا انسان فطرت و سرشت ثابت و از پیش تعیین شده‏اى دارد؟ در پاسخ به این سوال‏ها ثَبات و تعریف پذیرى طبیعت و ماهیت انسان اهمیت دو چندانى پیدا می‏کند، زیرا گلوگاه و گردنه اصلى در میان پرسش‏‏هاى به میان آمده به شمار مى‏آید. در این باره پاره‏اى از اومانیست‏هاى دوره رُنسانس به روشنى ابراز مى‏داشتند: انسان هیچ طبیعت و فطرت ثابت و ویژه‏اى ندارد. این گفته برابر همان نظریه اگزیستانسیالیست‏ها در قرن بیستم است که مى‏گویند: همه موجودات ماهیت دارند اما انسان ماهیت ندارد. انسان وجود دارد و وجود او مقدم بر ماهیت اوست. معناى ساده این سخن این است که تمام آفریدگان هویت و سرشت تعریف شده و ثابتى دارند و تنها انسان است که هیچ ماهیت روشنى ندارد (سایت حوزه). در چشم‏انداز تاریخ تمدن بشری نیز، موضوع شناخت انسان و ابعاد مربوط به او همیشه به عنوان سوالی اساسی مطرح بوده و از دوران یونان باستان، سقراط حکیم با گفته معروف “خود را بشناس، زیرا زندگی آزمون نشده ارزش زیستن ندارد” (دانیلز TA \l "دانیلز" \s "دانیلز" \c 9 ، 1992، ترجمه فصیح،1380)؛ در مقابل سوفسطاییان که شناخت واقعیت را ممکن نمی‏دانستند، با روشی معتدل و بیانی استوار و مطمئن، انسانها را به تامل در نفس خویشتن دعوت می‏کرد تا در درون خود گوهر الهی را کشف کنند، و از نو آن عقل ربانی که جهان را روشن ساخته است را نیز، در ضمیر خویش نیز مشاهده کنند (طالب زاده، 1379، به نقل از اژه‏ای، 1380). یکی از بحث برانگیز‏ترین سازه‏هایی که پیرامون شناخت انسان توصیف شده است، شخصیت می‏‏باشد. 2-1-2-شخصیت در روان‌شناسی، شخصیت این گونه، تعریف می‏‏‏‌شود: “شخصیت مجموعه تفکیک‏ناپذیر آن خصایص بدنی و نفسانی است که شناخته دوستان نزدیک شخص یا به عبارت دیگر، آن نقاب یا ماسکی است که فرد برای سازش با محیط، که در حقیقت نوعی بازیگری در صحنه زندگی است، به چهره خود نهاده است” (ایزدی، 1351، به نقل از کریمی‏، 1388). اولین نظریه‏ای که به لحاظ تاریخی شخصیت را ساختاربندی کرده است، نظریه روان‏کاوی فروید می‏باشد. 2-1-3-نظام شخصیت از دیدگاه فروید فروید در سال 1923 با تعریف مفاهیم نهاد، من و فرامن که به جنبه‏‏‏های مختلف کنش فرد اطلاق می‏‏‏‏شود، الگوی سازمان یافته‏ای از نظریه روان‏کاوی به وجود آورد. در واقع‏ این مفاهیم اولین کار‏‏های بزرگ نظریه‏ای فروید بودند. این مفاهیم یک توصیف از ذهن و کارکرد‏‏های آن را ارایه می‏‏‏‏کند که در اولین نگاه تازه و انقلابی به نظر می‏‏‏‏رسند و تمام نوشته‏‏‏های روان‏تحلیل‏گران از آن تاریخ به بعد، حداقل از نظر واژه‏شناسی به آنها‏ اشاره دارد. با تعریف فروید نهاد سیستم ابتدایی شخصیت است و هنگام تولد شخص سراپا نهاد است. نهاد منبع اصلی انرژی و جایگاه غرایز است. نهاد بی نظم و کور، پرتوقع و مضر است. نهاد که طبق اصل لذت عمل می‏کند، (اصلی که هدف آن کاستن از تنش، اجتناب از درد و کسب لذت است)، غیر منطقی و غیر اخلاقی است و برای ارضاء نیاز‏‏های غریزی برانگیخته می‏‏‏‏شود. نهاد فکر نمی‏کند بلکه فقط “می‏‏‏‏خواهد” یا “عمل می‏کند”. نهاد عمدتاً ناهشیار و یا خارج از آگاهی است (فیست TA \l "فیست" \s "فیست" \c 9 و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388). در مقابل آن فرامن نماینده درونی شده ارزش‏های سنتی، کمال مطلوب‏ها و معیارهای اخلاقی جامعه است. به صورتی که توسط والدین برای فرد (کودک) تفسیر شده و از طریق نظام تشویق و تنبیهی که نسبت به کودک اعمال شده، تقویت گردیده است. فرامن برای کمال تلاش می‏کند (نوردبی و هال، 1974، ترجمه ‏پژوه و دولتی، 1381). در ادامه به تعریف “من” می پردازیم. 2-1-3-1-من با بررسی سیر مطالعاتی فروید بر روی “من” متوجه می‏‏‏‏شویم که او طی سه مرحله مفهوم “من” را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا فروید “من” را با حداقل وضوح به عنوان عاملی قابل مبادله با شخصیت خود فرد یا “خود” معرفی می‏کند. در این دید، “من” همراه با فرایند خود که “عملکرد‏‏های دفاعی” است معرفی شده است. در واقع در این دید “من” به عنوان عامل جلوگیری کننده از ورود خاطرات دردآور به آگاهی مفهوم پردازی شده است. در دید دوم، فروید جنبه اصلی عملکرد “من” را مشخص کرد: فرایند ثانویه (باور‏‏ها و‏ ایده‏‏‏های عقلانی-هشیار)، اصل واقعیت و سرکوبی. در دید سوم که با مقدمه فروید از “مدل ساختاری” آغاز شد، “من” را به عنوان یک سیستم مرتبط با نهاد (تکانشی و با ‏ایده‏‏‏های غیر عقلانی) و فرامن (هشیار)، معرفی نمود. در‏ این دیدگاه “من” یک بخش از سازمان سه گانه شخصیت است. با این کار فروید در واقع “من” را به عنوان نمایند‏‏ه‏ای فعال، با علاقه‏ها مستقل خودش نسبت به پاسخ دهی به فشار‏‏های روانی دیگر (تضاد‏ها، ضوابط اخلاقی، پاسخ به دیگران) معرفی می‏کند. من با دنیای بیرونی واقعیت تماس دارد. من به عنوان “پلیس راهنمایی” بین غرایز و محیط اطراف میانجی می‏‏‏‏شود، هشیاری را کنترل می‏کند و سانسورچی است. من طبق اصل واقعیت عمل می‏کند، تفکر منطقی انجام می‏دهد و اعمال را برای ارضاء کردن نیاز‏‏ها برنامه ریزی می‏کند (فیست و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388). از دیدگاه روان کاوی فروید دیدگاه‏‏های بسیاری منشعب شدند. یکی از آنها “روان‏شناسی من” می‏باشد. نمودار2- 1-نظریه‏‏‏های عمده منشعب از روان‏کاوی (منبع: سایت ویکی‏پدیا) 2-1-4-روان‏شناسی من این نظریه بیان می‏دارد که “من” نقش‏های موازی دیگری در زندگی درون روانی ایفا می‏کند. برخی از این نقش‏ها عبارتند از: کارگذاری اهداف، جستجو در پی رقابت، کوشش برای سلطه و شکوفایی استعداد نهانی (‏هارتمن، 1964 به نقل از میلون، لرنر و وینر، 2003). با این دیدگاه به نظر می‏رسد “من” به جای آنکه موجودیتی باشد که به خواسته‏‏های نهاد و فرامن و دنیای بیرونی به سادگی پاسخ می‏دهد، مستقل و آزاد از هرگونه تعارض است. روان‏شناسی من، مراحل من را برای ارتباط شی و روان‏شناسی خود مفهوم سازی مجدد می‏کند (میلون، لرنر و وینر، 2003). 2-1-4-1-جین لوینگر از نظر لوینگر “من” بعد محوری شخصیت است، بعدی که از نظر اهمیت، تنها نسبت به هوش در درجه دوم اهمیت قرار دارد. این مولفه به مثابه “چارچوب ارجاع” یا نقش‏‏هایی جهت “درک خود و جهان پیرامونی” جهت‏گیری پیوسته و غالب فرد نسبت به خود و جهان را در بر دارد. کنش “من”، جستجو برای تجربه کردن معانی منسجم و هماهنگ با چارچوب ارجاع فرد است و بنابراین “قابل مقایسه با کنش سیستم ‏ایمنی است”، زیرا سیستم روانی فرد را از طریق تصفیه اطلاعات که تعادل حیاتی او را مختل می‏‏‏‏سازد، حفظ می‏کند (لوینگر، 1996). منطق حاکم بر نظریه لوینگر این است که “من” مطابق با یک توالی منظم و مرحله‏ای تحول می‏‏‏‏یابد و در حین عبور از مراحل نه تنها در هر یک از زمینه‏‏‏های مهمی ‏‏مانند “مهار تکانه”، ‏”اشتغال‏های هشیار”، “سبک شناختی”، “پیچیدگی شناختی” و ادراک‏ها و مفاهیم استنباط شده از جهان بین فردی، بلکه یکپارچه کردن زمینه‏‏‏های نامبرده نیز تحول می‏‏‏‏یابد (‏‏هاوسر، 1993). این بدان معنی نیست که “من” دارای مراحلی از عدم تعادل نباشد، در واقع تناقض در تجارب توان بالقو‏‏ه‏ای برای ‏ایجاد دوره‏‏هایی از عدم تعادل دارد که خود باعث تسهیل حرکت از مرحله‏ای به مرحله بالاتر می‏‏‏‏شود (لوینگر، وسلر و ردمور، 1970؛ بست، هاوسر و آلن TA \l "آلن" \s "آلن" \c 9 ، 1997 به نقل از اسمن، 2000). پس از انشعاب نظریه روان‏شناسی من از روان‏کاوی نظریه‏های دیگری نیز ظهور کردند. یکی از این نظریه‏ها روان‏شناسی خود می‏باشد که به صورت تاریخچه‏ای مبنای این پژوهش قرار گرفت. 2-1-5-روان‏شناسی خود روان‏شناسی خود از دل قسمتی از روان‏تحلیل‏گری که علاقه به جمع‏آوری سخت‏گیرانه اختلال‏‏های شخصیت و دیگر اشکال مقاومت‏‏های درمانی در آسیب‏شناسی روانی بود، بیرون آمد (گلدبرگ، 1980؛ کو‏هات، 1971 به نقل از میلون، لرنر و وینر، 2003). روان‏شناسی خود نظریه ارتباط شی را با تاکید بر تمثیل‏های ذهنی به مثابه زیر ساخت‏های شخصیت در نظر می‏گیرد. اگرچه، روان‏شناسان خود ادعا می‏کنند که کلید عقاید درون شخصیتی “خود”، شامل خودموضوعی‏ها (که شامل درجات مختلفی از ادغام خود و دیگری هستند و عدم تمایز) و متعلقات‏شان هستند. 2-1-6-تاریخچه مطالعه خود از دهه 1970 ساختار یکپارچه‏سازی درون روان‏شناسی، جامعه‏شناسی و سایر علوم رفتاری و اجتماعی، “خود” بود که ده‏‏‏ها مقاله، فصل و کتاب را به پدیده‏‏‏‏های مرتبط با خود اختصاص داد. در طول دو هزار سال گذشته، بیشترین مباحثه‏ها در مورد “خود” در مذاهب و متون نظری ظاهر شده است، در واقع محور بحث آنها کمک به مردم برای فرار از بدی‏‏‏‏های خودمحوری–مانند غرور، منیت، خودخواهی و. . . – بوده است. در عصر روشن‏گری، فیلسوفانی چون دکارت، لاک، هیوم، لایبنیتز، برکلی و کانت در مورد مشکلات “خود” صحبت کردند. اما اولین مباحثات دقیق در مورد خود توسط “جیمز“ 1890 انجام شد. او یک فصل از کتاب خود با عنوان “اصول روان‏شناسی“ را به “هشیاری از خود“ اختصاص داد. جیمز نه فقط یک بنیاد قوی مفهومی‏‏ برای مطالعه “خود” گذاشته بلکه بر اهمیت مطالعه خود برای فهمیدن رفتار انسان تاکید کرده است و یک پیشینه قوی برای لحاظ کردن “خود” به عنوان یک موضوع مهم پژوهشی پدید آورده است (میشل، 2002). جیمز در کتابش از “خود” به عنوان “پیچیده‏ترین پازل“ روان‏شناسی یاد کرده است. در تمام طول قرن گذشته روان‏شناسان در این مورد بحث کرد‏ه‏اند که آیا “خود” به ‏انداز‏ه‏ای که پیچید‏ه‏اش کرد‏ه‏اند پیچیده است یا خیر (پروین TA \l "پروین" \s "پروین" \c 9 و جان TA \l "جان" \s "جان" \c 9 ، 1999، ترجمه جوادی TA \l "جوادی" \s "جوادی" \c 9 و کدیور TA \l "کدیور" \s "کدیور" \c 9 ، 1381). در طول قرن بیست، نظریه‏پردازان تاثیرگذاری به اهمیت “خود” برای درک رفتار آدمی‏ ‏و نیز عموم جامعه تاکید کرد‏ه‏اند. “کولی“ (1902) با ارایه مفهوم “خود ‏آیینه‏ای“ در توجه دادن جامعه‏شناسان به مفهوم “خود” و تاثیر آن بر رفتار آدمی‏‏ موثر بود، همچنین فاریس (1937) و بلومر (1937) مطالعه مفهوم “خود” را در جامعه‏شناسی گسترش دادند که منجر به تحولی شد که با عنوان “تعامل‏گرایی سمبلیک“ شناخته می‏‏‏‏شود. کمی‏ ‏بعد، کار TA \s "کار" بنیادی گوفمن (1959) روی “ابراز خود“ موج دیگری از علاقه به مطالعه “خود” را برانگیخت. آلپورت در سال 1955 در یک مقاله با عنوان “‏آیا نیازی به مفهوم پردازی در مورد خود هست؟” “خود” را به عنوان یک مانع در مسیر فرایند روان‏شناختی مطرح کرد. اسکینر 1990 اعلام کرد که: “در یک تحلیل معنادار از رفتار، جایی برای ذهن و یا خود وجود ندارد. “علی‏رغم تمام این مخالفت‏‏‏های رفتارگرایان با مطالعه روی مفهوم خود و مفاهیم وابسته به آن، نوفرویدی‏‏‏‏ها شروع به ارایه دیدگاه‏‏هایی در مورد “خود” کردند که به طور مشخصی از تصویر فرویدی “من” متفاوت بود و همچنین با مفهوم “خود” در فرایند‏‏‏‏های بین فردی آمیخته بود. به عنوان مثال آدلر TA \l "آدلر" \s "آدلر" \c 9 ، هورنای و سالیوان دیدگاه‏‏هایی را فراهم کردند تا نسبت به آنچه نماد روان‏تحلیل‏گران شده بود برای روان‏شناسان علمی دلپذیرتر باشد (کورزویل، 1989 به نقل از لیری و تانگنی، 2005). مید در دهه 1950 و گوردون آلپورت در سال 1955‏ این شرایط را بدین شکل توصیف کرد‏ه‏اند: “بسیاری از روان‏شناسان احتمالاً بدون آگاهی از شرایط تاریخی، مبادرت به قبول آن چیزی کردند که دو دهه پیش از آن به عنوان بدعت در نظر گرفته شده بود. آنها دوباره “خود” و “من” را بدون هیچ نگرانی معرفی کردند و به جبران زمان از دست رفته، مفاهیم کمک کنند‏‏‏ه‏ای چون تصور خود، خود شکوفایی، من تاییدی، من پدیداری، خود رقابتی و بسیاری از سایر جزییات را به کار TA \s "کار" گرفتند” (لیری و تانگنی، 2005). روان‏شناسی خود اصولاً روی خودشیفتگی متمرکز است آن هم نه به عنوان یک آسیب‏روانی بلکه به عنوان بخشی از رشد و تحول انسان. مجذوب خود شدن (یا خود بزرگ‏منشی) و توجه به والد قدرتمند (خود-موضوعی آرمانی) قبل از 4 سالگی مشاهده می‏‏‏‏شود. بروز‏ اشکال در مراحل رشدی اولیه، روی طرز ارتباط ‏اشخاص با دیگران و نظرشان در مورد خودشان تاثیر می‏‏‏‏گذارد. خود ابتدایی و مقدماتی دوران طفولیت از موضوع که تصویر والد آرمانی است و موضوع یا خود بزرگ‏منش تشکیل می‏‏‏‏شود که بخش “آیا من عجیب نیستم” کودک محسوب می‏‏‏‏شود. خود-موضوعی، شخص نیست (یعنی یک موضوع محبوب کامل نیست) بلکه الگو‏‏ها یا مضامین، تصورات یا بازنمایی‏‏‏های ناهشیار دیگران می‏‏‏‏باشد (شارف TA \l "شارف" \s "شارف" \c 9 ، 2000، ترجمه فیروزبخت TA \s "فیروزبخت" ، 1387). بسیاری از‏ این کار TA \s "کار" ‏‏‏ها درون روان‏شناسی، تمایلی انسان‏گرایانه دارند. به عنوان نمونه نظریه راجرز 1959 از شخصیت و روان‏درمانی و کار مازلو 1959 روی عملکرد تکاملی افراد (خودشکوفایی). به طور کلی این سیر تلاش‏‏‏‏های نوفرویدی‏‏‏ها، انسان‏گرا‏‏‏ها و عکس‏العمل‏گرا‏‏‏های سمبولیک منجر به پژوهش‏های تجربی منظم بر روی “خود” شد (لیری و تانگنی، 2005). وقتی کودکان در مرحله‏ای گیر می‏کنند یا خود بزرگ‏منش یا خود-موضوعی آرمانی XE "خود-موضوعی آرمانی:خود" \b \i آنها رشد بهنجاری ندارد، بعداً در زندگی با مشکلاتی مواجه می‏‏‏‏شوند. برای مثال، کودکی که مادر پاسخده (آینه‏ای) ندارد بعداً افسرده می‏‏‏‏شود یا پیوسته دنبال عشق و محبتی می‏‏‏‏گردد که در سنین اولیه خویش از آن محروم بوده است. عد‏‏ه‏ای نیز که با والدین خود (خود-موضوعی آرمانی XE "خود-موضوعی آرمانی:خود" \b \i ) رابطه کافی نداشته‏اند دنبال همسر یا دوست‏ آرمانی یا کامل می‏‏‏‏گردند. ولی همیشه شکست می‏‏‏‏خورند چون کسی نمی‏تواند مطابق معیار‏‏های آنها باشد (سنت کلیر، 1986، به نقل از شارف TA \s "شارف" ، 2000، ترجمه فیروزبخت TA \s "فیروزبخت" ، 1387). 2-1-7-مفهوم خود مفهوم “خود” در طول تاریخ روان‏شناسی سیر متفاوتی را طی کرده است، مدتی در مرکز توجه بود و پس از آن – در اوج اقتدار رفتارگرایی – دچار فراموش شدگی نسبی گردید، اما مجدداً در دهه‏‏‏‏های اخیر در کانون توجه قرار گرفته و امروزه مشکل می‏‏‏‏توان از مفهومی‏‏ با نتایج و کاربرد‏‏هایی گسترده‏تر از مفهوم “خود” یاد کرد و توجه به آن به عنوان یکی از موضوع‏های مهم و اساسی روان‏شناسی همچنان رو به افزایش است. در اهمیت و کاربرد مفهوم “خود” باید گفت مهم‏ترین و رایج‏ترین‏ اشکالات و اختلال‏های رفتاری به “خود” رجوع دارند و متخصصان بالینی، نه فقط روان‏پویان و روان‏تحلیل‏گر‏‏ها، بلکه شناخت‏گرایان و رفتارگرایان نیز چه در زمینه نظری و چه در کاربرد‏‏‏های بالینی و‏ تربیتی به “خود” توجه می‏کنند. روان‏شناسان شخصیت، روان‏شناسان اجتماعی و تحولی بیش از پیش پژوهش‏‏‏‏ها را متوجه و معطوف به “خود” ساخته‏اند و حتی نظریه‏‏‏‏های جدید هوش (استرنبرگ، 1985) رجوعی به “خود” دارند (محسنی، 1375). 2-1-8-تعریف خود در بسیاری از لحظه‏‏های زندگی این سوال را از خود پرسیده‏ایم: “من که هستم”؟ “دیگران مرا چگونه می‏بینند”؟ “می‏خواهم در زندگی چه کنم”؟ “آیا از آنچه هستم راضیم”؟ و سوال‏هایی از این قبیل. مکاتب متفاوت تعریف‏‏های متفاوتی از خود ارایه می‏‏‏دهند. این خود اغواگر کیست که همه در جستجوی آن هستند؟ آیا گنجی است که در پایان راه کشف خواهد شد؟ یا سرابی بیش نیست؟ به لحاظ لغوی خود این گونه تعریف شده است: شخص. ذات. وجود. نفس. خويش. خويشتن (فرهنگ دهخدا و فرهنگ معین). در ادبیات پارسی و در متن‏های نظم و نثر واژه‏های “خود” و “من” به کرات مورد استفاده قرار گرفته است. از در درآمدي و من از خود بدر شدم گويي کز اين جهان به جهان دگر شدم (سعدی) 2-1-9-خود از دیدگاه‏های متفاوت 2-1-9-1-ویلیام جیمز (1910-1842) در روان‏شناسی معاصر، ویلیام جیمز را می‏توان نخستین کسی دانست که در چارچوب روان‏شناسی علمی، اولین نظریه را در مورد “خود” مطرح نمود. جیمز “خود” را به دو جزء یا جنبه کلی و اساسی تقسیم می‏کند: من موضوعی یا “مفعولی” و من عامل یا “فاعلی” (محسنی، 1375). جیمز میان “خود” شناخته شده، یعنی “من تجربی” و خود شناسنده، یعنی “ایگو” یا من فرق گذاشت. من تجربی در برگیرنده همه آن چیز‏هایی است که فرد می‏تواند از آن خود بداند. من تجربی سه جنبه دارد: جنبه “مادی“ که شامل بدن من، لباس من، خانه من، خانواده من و مایملک من است. جنبه “اجتماعی“ عبارت است از تشخیص و شناسایی دیگران از من و جنبه “روحی“ که شامل حالات هشیاری من، خصلت‏های من، نگرش‏های من و جنبه‏‏های سرشتی من است. به تعداد مردمی که مرا مورد شناسایی قرار می‏دهند، من اجتماعی وجود دارد. در مورد خود در نقش شناسنده – یعنی من – جیمز، لزومی به فرضیه‏سازی این که یک روح یا یک نفس یا یک انسان کوچک درون سر آدمی است، یعنی منی که فکر می‏کند، احساس می‏کند و عمل می‏کند، نیازی ندید. در نظر جیمز، من، هیچ چیزی بیشتر یا کمتر از همان جریان هشیاری نیست. افکار، حاصل تفکر یک من نیست، بلکه همان خود من است (نوردبی و هال، 1974، ترجمه به‏پژوه و دولتی، 1381). 2-1-9-2-ویلیام مک دوگال (1938-1871) از نظر دوگال (1926) توجه به خود عاطفه‏ای است که این عاطفه به دلیل قدرت و میدان وسیعش مهم‏ترین عاطفه است. عاطفه توجه به خود عبارت است از حس “من” یا “مرا”، یعنی آگاهی فرد از خود، مصداق “مرا”، از طریق تجربه، توسط نظامی وسیع و پیچیده از حالت‏ها و شبکه‏ای از پیوند‏ها با وقایع گذشته متعدد – که کم و بیش در زمان و مکان معینی واقع شده‏اند – در ذهن شخص نمایانده می‏شود (نوردبی و هال، 1974، ترجمه به‏پژوه و دولتی، 1381). 2-1-9-3-کارل گوستاو یونگ (1961-1875) یونگ شخصیت را مرکب از چندین سیستم یا دستگاه روانی می‏‏‏‌داند که ضمن مستقل بودن، بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. این سیستم‌‏‏ها و زیر شاخه‌‏‏های آنها در نمودار پایین رسم شده است. نمودار2- 2-ساختار شخصیت از نظر یونگ من یا خود (در سیستم یا دستگاه روانی): همان شعور آگاه یا ضمیر خودآگاه است که مجموعه‏ای است از احساسات، خاطرات، افکار، و عواطفی که شخص نسبت به آنها آگاهی دارد و برای او معلوم است و باعث پی‏بردن و شناخت او از وحدت و هویت خود می‏‏‏‌شود (کریمی‏، 1388). خود (صورت‌‏‏های ازلی یا کهن الگو‏ها): یکی از مهم‏ترین صورت‏‏های ازلی در نظریه یونگ خود یا خویشتن است، که معرف کوشش‏‏های فرد برای رسیدن به یکپارچگی و تعادل است. به گفته یونگ، خود، مرکز خودآگاه است نه مرکز شخصیت آدمی‏؛ چرا که خودآگاه همه شخصیت نیست بلکه بخشی از آن را تشکیل می‏دهد. خود در آغاز از انرژی حیاتی کمتری نصیب می‏‏‏‌برد؛ زیرا بخش عمده این انرژی صرف رشد جسمی‏ و بلوغ فرد می‏‏‏‌شود، اما در دوره‏‏های میانسالی که رشد جسمی‏ متوقف شده و دیگر نیاز زیادی به صرف انرژی حیاتی ندارد، این انرژی صرف رشد و کمال یافتن خود می‏‏‏‌شود و در این دوره است که خود به صورت محور شخصیت درآمده و همه سیستم‏‏های دیگر شخصیت به صورت اقماری به گرد آن می‏‏‏‌گردند و خود، آنها را با هم هماهنگ نگاه داشته، شخصیت را به وحدت و تعادل نسبی می‏‏‏‌رساند (کریمی‏، 1388). خویشتن تلاش فرد را برای وحدت، تمامیت و کامل شدن نشان می‏‏دهد. خویشتن مرکز روان است که تمامی نظام‏های دیگر پیرامون آن در گردش هستند. انسانها با هدف زندگی می‏کنند، لیکن به ندرت به آن نایل می‏‏شوند. پیش از آنکه خویشتن امکان ظهور و بروز پیدا کند، باید اجزای متعدد روان به طور کامل رشد کرده باشد (نوردبی و هال، 1974، ترجمه به‏پژوه و دولتی، 1381). در نظریه‏ی یونگ، “خود” یکی از انواع الگوهاست که کلی منسجم را بیان می‏کند، که ضمیر هشیار و نیمه هشیار فرد را متحد می‏سازد. بر اساس نظریه‏ی یونگ، “خود” حاصل تفرد است که به عنوان فرآیند یکپارچگی شخصیت فرد تعریف شده است. از نظر یونگ، “خود” توسط دایره‏ای نمایش داده می‏شود. آنچه روان‏شناسی یونگ را از گفته‏های قبلی متمایز می‏کند این انگاره است که دو مرکز تشخیص موجود است. من، مرکز هشیاری فرد است، در صورتی که “خود” مرکز شخصیت کلی شامل هشیار و نیمه هشیار و ناخودآگاه جمعی است. خود، کل و مرکز است. در حالیکه من شامل “خود” است که در دایره‏ای خارج از کل قرار دارد، “خود” می‏تواند به عنوان دایره‏ای بزرگتر پنداشته شود. “خود” علی‏رغم اینکه مرکز روان است مستقل هم می‏باشد، به این معنا که خارج از زمان و مکان بروز می‏کند. هم چنین یونگ “خود” را آرمان خردسالی می‏نامد. “خود” منبع رویاهاست و اغلب به عنوان عامل اقتدار در رویاها پدیدار می‏شود با قدرت درک آینده یا راهنمای فرد در زمان حاضر (کریمی‏، 1388). 2-1-9-4-هری سالیوان (1949-1892) نظام خود شامل مجموعه‏ای از تدابیر امنیتی یا دفاعی در برابر اضطراب است. این تدابیر امنیتی آن دسته از رفتار‏های خاصی را که با “خود-خوب-من” مطابقت دارد، تصویب می‏کنند و از بروز شکل‏های دیگر رفتار که با “خود-بد-من” مطابقت دارد، پیشگیری می‏کنند. نظام خود اگرچه برای کاهش اضطراب، که هدف مفیدی است، سودمند است ولی در توانایی شخص برای زندگی سازنده با دیگران مداخله می‏کند. سالیوان معتقد بود که نظام خود محصول جنبه‏‏های غیر عاقلانه جامعه است. منظور او این بود که کودک بنا به عللی ناگزیر احساس اضطراب می‏کند، عللی که در یک جامعه معقولتر وجود ندارد. در نتیجه، او مجبور می‏شود شیوه‏‏های غیر طبیعی رفتار را یاد بگیرد. نظام خود خار راه رشد سالم شخصیت است (نوردبی و هال، 1974، ترجمه به‏پژوه و دولتی، 1381). 2-1-9-5-گوردن آلپورت (1967-1897) آلپورت خصلت ویژه را که خاص اوست در مورد تمام کنش‏هایی که به “خود” نسبت داده‏اند به کار می‏برد. خصلت ویژه را می‏توان فردیت نیز نامید. خصلت ویژه ذاتی نیست، بلکه در طول زمان تکوین می‏یابد. آلپورت برای خصلت ویژه و تظاهرات آن در جریان رشد و تکامل فرد هفت جنبه تشخیص داده است. سه جنبه نخست در سه سال اول کودکی ظاهر می‏شود: حس خود جسمانی، حس تداوم خودشناسی و عزت نفس یا غرور. در چهار تا شش سالگی دو جنبه دیگر آشکار می‏شود: گسترش خود و تصور از خود. کودک در شش تا دوازده سالگی، به خودآگاهی می‏رسد، به طوری که می‏تواند با کمک عقل و تفکر مسایل خود را حل و فصل کند. در طی دوره نوجوانی، نیت‏ها، غایت‏ها و هدف‏های دور و دراز پدید می‏آیند. این جنبه‏‏ها “تلاش‏های ویژه“ نامیده می‏شوند (نوردبی و هال، 1974، ترجمه به‏پژوه و دولتی، 1381). 2-1-9-6-کارل راجرز (1987-1902) خود یک جز از اجزای میدان پدیداری می‏‏باشد که ضمناً از آن میدان جدا شده و عبارت است از مجموع ادراکات و ارزشیابی‏های آگاهانه من (خود)، که ضمناً از عمل متقابل فرد و محیط به وجود می‏‏آید، ارزش‏های دیگران را به درون می‏افکند و این ارزش‏‏ها را به این عنوان که متعلق به او هستند، ادراک می‏‏نماید. دیگر این که ممکن است خود بر اثر رشد و یادگیری، تغییر و تحول حاصل کند (سیاسی، 1371، به نقل از ساعتچی، 1377). نخستین مفهوم راجرز، مفهوم ارگانیسم (سازواره) است که محل همه تجربه‏‏هاست. مجموع این تجربه‏‏ها میدان پدیداری نامیده می‏شود، که بخشی از آن تمایز می‏یابد تا خود را تشکیل دهد. ارتباط بین سازواره و خود ممکن است از نوع توافق یا عدم توافق باشد. راجرز گرچه، مانند گلدشتاین و مزلو بر این باور است که سازواره تنها یک هدف و مسیر دارد و آن شکوفا ساختن خودشان است، لیکن به دو نیاز توجه مثبت و نیاز به توجه به خود. -88902195195بخشی از میدان پدیداری به تدریج تمایز یافته به خود تبدیل می‏گردد. خود، مرکب است از ادراک‏های “من” یا “مرا” و ادراک‏های مربوط به اینکه چگونه این “من” یا “مرا” به دیگران مربوط می‏شود. به این ادراک‏ها، ارزش‏هایی نیز متصل است. برای مثال، خود ممکن است خوب یا بد، خوشحال یا غمگین، کوشا یا تنبل باشد. خود، فرایندی سیال و متغیر است. اگرچه در هر زمان خاص ماهیت مخصوص و معینی دارد. علاوه بر خود، یک “خود آرمانی” وجود دارد که همان خودی است که شخص تمایل دارد چنان باشد (نوردبی و هال، 1974، ترجمه به‏پژوه و دولتی، 1381). 2-1-9-7-هینز کو‏هات (1981-1913) براساس گفته کو‏هات (1971، 1977، 1984)، خود (که با عنوان یک فرایند یا مجموعه ‏در نظر گرفته می‏‏‏‏شود که تجربه ذهنی را سازماندهی می‏کند) ماهیت اصلی وجود روان‏شناسی خود را تشکیل می‏دهد و شامل حس‏‏ها، احساسات، افکار و نگرش‏‏های فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامونش می‏‏‏‏شود. در حالیکه فروید ضمیر فرد را به عنوان قسمتی از وجود افراد در نظر می‏‏‏‏گیرد (تا حدی همانند دیدگاه ویلیام جونز در مورد “من”) اما کو‏هات مفهوم فرد را به عنوان محور اصلی شخصیت (ایگل، 1984) در ارتباط با نظریه جیمز در مورد “من” در نظر می‏‏‏‏گیرد. به عبارت دیگر کو‏هات فرد را به عنوان یک نیروی روان‏شناسی در نظر می‏‏‏‏گرفت که به توصیف پیشرفت شخصیت بالغ و سالم و همچنین شکل‏گیری بیماری‏‏‏های شخصیتی می‏‏‏‏پردازد. کو‏هات (1966 و b1978) به ارایه یک خط پیشبردی سالم عشق و علاقه به خود پرداخت که به سمت ایجاد ساختار منسجم فردی، ایجاد حس هویت، ارزش، معنا و عملکرد اجرایی حرکت می‏کند و به‏ ترویج ایجاد شخصیت واقعی افراد می‏‏‏‏پردازد (بانای و همکاران و 2005). 2-1-9-8-دیوید پ. آزوبل (2008-1918) به نظر آزوبل ترتیب مراحل رسیدن از خود به شخصیت را می‏‏‏توان در شکل زیر مشاهده کرد. شکل زیر طرح است وی در سال 1952 ارایه نمود (آزوبل، 1952): (تصور بدنی+تصور دیداری از چگونگی به نظر رسیدن فرد)+(تصویر شنیداری از نام یکنفر+حس جنبشی+تنش‏های احشایی+حافظه شخصی+ارزش‏های خود)=خود+(نگرش خود+خود ایده آل+انگیزه خود)=من+(دیگر مهارت‏های درگیر با غیر من+عادت‏ها+خاطرات و دیگر چیزها)=شخصیت شکل2- 1-”رشد خود” و شخصیت از دیدگاه آزوبل 2-1-9-9-بوبان چاندرا ماهاپاترا (معاصر) از دید ماهاپاترا (2005) خود چیزی در درون ما، ملغمه‏ای از دانش، ارزش‏‏ها و نگرش‏ها. ما درک از خودمان را در دوره‏‏های متفاوتی رشد می‏‏‏دهیم. این درک می‏تواند مثبت باشد زمانی که لیاقت و توانایی خود را خوب ارزیابی می‏‏‏کنیم و می‏تواند منفی باشد زمانی که خودمان را دوست نداریم و خود را نالایق می‏‏‏دانیم. 2-1-10-مقایسه زیرساخت‏‏‏های خود به عنوان موضوع و خود به عنوان کارگزار یا عامل تمایز بین خود به عنوان موضوع و خود به عنوان عامل یا کارگزار در سرتاسر ادبیات روان‏شناسی خود مضمونی پایدار و مستمر است (روبینز و همکاران، 1999، به نقل از کار، 2004، ترجمه پاشاشریفی و نجفی‏زند، 1385). خود به عنوان موضوع شالوده سازه‏‏هایی از روان‏شناسی اجتماعی، شناختی، رفتاری و روان‏شناسی داستانی مانند خودپنداره، خودانگاره‏ها، خود به عنوان مجموعه مهارت‏‏های آموخته شده، خود به عنوان داستان، خود به عنوان مفهومی ساختار یافته در زبان و خود به عنوان یک پدیده ساختار یافته اجتماعی یا رقم خورده فرهنگی به شمار می‏‏رود. خود با مضمون کارگزار، هسته اصلی نظر‏یه در سنت تحولی است که شالوده زیست‏شناسی خود را به عنوان کارگزار هشیار با توان ادراک کردن، آموختن، ارتباط برقرار کردن و سازگار شدن با محیط نمایان می‏‏سازد. خود با مضمون کارگزار، شالوده برداشت‏‏های روان تحلیلی از خود را تشکیل می‏دهد که برای دستیابی به آرمانهای متعارض مانند خودحفاظتی پرخاشگرانه، خودباروری جنسی و همیاری اجتماعی برانگیخته می‏‏شود. در مقابل، مفهوم خود آرمانی یا خود‏‏های احتمالی به عنوان هدف‏‏هایی که می‏‏توان آنها را دنبال کرد در مفهوم خود به عنوان موضوع به جای کارگزار به شمار می‏‏رود (کار، 2004، ترجمه پاشاشریفی و نجفی‏زند، 1385). روبینز و همکاران (1999) زیر ساخت‏‏های خود به عنوان موضوع و عامل را به صورت جدولی تشریح کردند (کار، 2004، ترجمه پاشاشریفی و نجفی‏زند، 1385): جدول2- SEQ جدول2- \* ARABIC 1-ساخت های خود به عنوان موضوع و عامل خود به عنوان کارگزار یا عاملخود به عنوان موضوعخودآگاهیارایه خودخود به عنوان “من”خود به عنوان “من”خود به عنوان هشیاریخودپندارهخود به عنوان مجموعهخودانگاره ‏‏‏‏هاحالت‏‏های هشیاری خود به عنوان ادراک کنندهخود به عنوان موضوع ادراکخود به عنوان ارگانیسمخود به عنوان مفهوم ساختار یافتهزیست شناختی که با محیط سازگار می‏‏شوداجتماعی در یک اجتماع و فرهنگخود به عنوان ارگانیسمی با توان یادگیریخود به عنوان خزانه مهارت‏‏های آموخته شدهخود به عنوان سخن‏گوخود ساختار یافته در زبانتجربه ذهنیخود داستانی و حافظه خود شرح حالیخود به عنوان ارگانیسمی که برای نیل به آرمآنهای متعارض برانگیخته می‏‏شودخود آرمانی و خود‏‏های احتمالی به عنوان آرمآنهایی که باید آنها را دنبال کردخود تنظیمیباور‏‏های خود ارزیابیخود به عنوان استفاده کننده از راهبرد‏‏های کنار آمدن و سازوکار‏‏های دفاعیعزت نفس و خودکارآمدی 2-1-11-ارتباط‏های همسو و غیرهمسو مفهوم “خود” با “من” با بررسی سیر روان‏تحلیل‏گری چنین به نظر می‏‏‏‏رسد که علی‏رغم تفاوت این دو مفهوم، گاهی اوقات یک نوع یگانگی بین دو مفهوم “خود” و “من” پدید آمده است و “روان‏شناسی خود” و “روان‏شناسی من” یک مسیر مطالعاتی و پژوهشی را پیمود‏ه‏اند. آلپورت برای جلوگیری از بروز ابهاماتی که در مورد کاربرد این دو واژه وجود دارد پیشنهاد نموده است که افعالی که در مورد “من” و “خود” بکار گرفته می‏‏‏‏شوند به عنوان کنش‏های اختصاصی شخصیت خوانده شوند. از نظر او‏ این دو واژه باید به صورت صفت برای نشان دادن کنش‏های اختصاصی شخصیت مورد استفاده قرار گیرند (ایرانفر، 1381). نظر دیگری که در‏ این زمینه وجود دارد نظر‏‏ ‏هارتمن است، او معتقد است “خود” از “من” متمایز بوده و یکی از تظاهرات من محسوب می‏‏‏‏شود (منصور و دادستان، 1376). اولین دیدگاهی که به طور منظم و مشخص‏ این دو مفهوم را از هم جدا کرده است، دیدگاه یونگ (1921) است. تعریف اولیه یونگ از “خود” از مطالعات تجربی او بر روی ناهشیاری آمده است؛ اما در واقع‏ این مفهوم وامدار فلسفه هندو و مشابه با مفهومی‏ ‏همسان در دیدگاه ویلیام جیمز است. یونگ معتقد است که در نیمه دوم زندگی، من و خود در تقابل با یکدیگر قرار می‏‏‏‏گیرند و یک مفهوم کلی که “من” خطاب می‏‏‏‏شود را پدید می‏‏‏‏آورند، به این مفهوم که یگانگی “من” با “خود” پدید می‏‏‏‏آید (هندرسون، 1975). 2-1-12-تفاوت‏‏‏های “روان‏شناسی خود” با “روان‏شناسی من” با توجه با تاکید زیادی که فروید بر مفهوم نهاد و نقش تعیین کننده آن داشت، گاهی اوقات برای نشان دادن تمایز بین رویکرد او با سایر رویکرد‏‏‏های روان‏کاوی، از نام “روان‏شناسی نهاد” استفاده می‏‏‏‏شود. “روان‏شناسی نهاد” با “روان‏شناسی خود” تفاوت‏‏هایی دارد که بررسی این تفاوت‏‏‏ها نشان می‏دهد که اولاً: چرا از دل رویکرد روان‏کاوی، رویکرد جدیدی به نام “روان‏شناسی خود” پدید آمد و ثانیاً: چه نقاط ضعفی در رویکرد روان‏شناسی نهاد وجود دارد. عمده تمایز این دو رویکرد را می‏‏‏‏توان به شرح زیر بیان نمود: 1-روان‏شناسی نهاد معتقد است که “خود” تمام انرژی خویش را از نهاد کسب می‏کند، اما روان‏شناسی خود معتقد است که “خود” دارای فرایند‏‏هایی مثل حافظه، ادراک و هماهنگی حرکتی است که فطری هستند و انرژی مجزا از نهاد دارند (شارف، 2000، ترجمه فیروزبخت، 1387). 2-”روان‏شناسان نهاد” تمرکز زیادی بر مراحل اولیه رشد دارند اما “روان‏شناسان خود” به مراحل بعدی رشد هم توجه دارند و معتقدند که به هیچ وجه تمام مشکلات به تکرار تعارض‏‏‏‏های دوران کودکی تنزل نمی‏‏یابد و مسایل هویت، صمیمیت و انسجام خود برای “روان‏کاوان خود” اهمیت ویژ‏‏ه‏ای دارند. این دیدگاه “روان‏شناسان خود” بر سیر روان‏درمانی آنها نیز تاثیر گذاشته است، در واقع قسمت عمده‏ درمان بر ‏این گونه مسایل جاری ‏درمان‏جویان تمرکز دارد. ‏درمان فقط در صورتی به گذشته باز می‏‏‏‏گردد که احساس شود تعارض‏‏‏‏های حل نشده کودکی مانع از سازگاری فعلی فرد بر زندگی می‏‏‏‏شوند و از این رو تحلیل دوران کودکی صورت می‏‏‏‏پذیرد (فیست و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388). 3-روان‏شناسی نهاد معتقد است که در تعارض‏‏‏‏های جاری بین غرایز و مقررات جامعه، “خود” برای یافتن تعادل امن و ارضاء کننده، فقط وظیفه دفاعی دارد، اما روان‏شناسان خود معتقدند که “خود” جایگاهی فارغ از تعارض دارد و سازگاری فرد با واقعیت و تسلط یافتن بر آن انگیزش اصلی رشد شخصیت است. روان‏شناسان خود یقیناً انکار نمی‏کنند که در تعارض‏‏‏‏های ناشی از تلاش‏‏‏‏های تکانه‏‏‏ها، برای ارضاء فوری، تاثیرات مهمی‏‏ بر رشد شخصیت دارند، آنها فرض می‏کنند که تلاش مجزا برای سازگاری و تسلط نیز با اهمیت است (شارف، 2000، ترجمه فیروزبخت، 1387). 4-”روان‏شناسان” خود معتقدند که گرچه یکی از وظایف اولیه خود پرورش کنترل تکانه است. اما به هیچ وجه تنها تکلیف آن نیست. افراد در برقراری رابطه با واقعیت برای ثمربخش بودن نیز تلاش می‏کنند. پیدایی اثربخشی و شایستگی مستلزم آن است که غیر از مکانیزم‌‏‏‏های دفاعی خود، فرایند‏‏‏های دیگر‌ان نیز پرورش یابند. برای مثال، یادگیری هماهنگی حرکتی–دیداری، تشخیص رنگ‌‏‏‏ها و مهارت‌‏‏‏های زبان تکالیفی هستند که افراد مستقل از تمایل به ارضا کردن تکانه‌‏‏‏های جنسی و پرخاشگری برانگیخته می‏‏‏‌شوند که بر آنها تسلط یابند (لوینگر، 1976، به نقل از فیست و فیست، 2005، ترجمه سید محمدی، 1388). بنابراین “خود” با انرژی‌‏‏‏های ویژ‏‏ه‏اش، نیروی مهمی‏‏در رشد شخصیت سازگار و شایسته محسوب می‏‏‏‌شود. ناتوانی در پروراندن فرایند‏‏‏های خود مانند قضاوت و استدلال اخلاقی، می‏تواند همانند تثبیت‌‏‏‏های اولیه جنسی یا پرخاشگری به آسیب‏روانی منجر شود. کسی که “رشد خود” نابسند‏‏‏ه‏ای دارد، برای سازگار شدن با واقعیت فاقد ‌آمادگی کافی است. وقتی که فرض شود خود انرژی و نیروی رشد ویژ‏‏ه‏ای دارد، پس معلوم می‏‏‏‌شود که در مراحل رسش، غیر از حل تعارض‌‏‏‏های جنسی و پرخاشگری، مسایل دیگری هم دخالت دارند. بنابراین، مراحل روانی–جنسی فروید برای توجیه تمام جنبه‌‏‏‏های شخصیت و ‌آسیب‏روانی کافی نیستند. رشد قلمرو فارغ از تعارض خود طی سه مرحله اول زندگی به ‏اندازه دفاع کردن علیه تعارض‌‏‏‏های اجتناب ناپذیر تکانه‌‏‏‏های د‏‏هانی، مقعدی و آلتی اهمیت دارد. علاوه بر ‏این، تلاش‌‏‏‏های خود برای سازگاری، شایستگی و تسلط بعد از پنج سال اول زندگی ادامه می‏‏‏‌یابد. در نتیجه مراحل بعدی زندگی نیز همانند مراحل اولیه آن برای رشد شخصیت و آسیب‏روانی اهمیت دارند (شارف، 2000، ترجمه فیروزبخت، 1387). 2-1-13-بررسی پایه روان‏شناسی-عصبی خود در علوم اعصاب شناختی-عاطفی با فراتحلیل بیماران دچار توهم دریافتند که نواحی فرونتال داخلی در پردازش خود نقش مهمی ایفا می‏کنند، در حالی که قسمت تحتانی قشر آهیانه و اینسولا نقش حیاتی در تشخیص خود از دیگران دارند. شکل زیر با توجه به نظریه ذهن می‏‏باشد: شکل2- 2-نواحی فرونتال داخلی و قسمت تحتانی قشر آهیانه و اینسولا شکل2- 3-لوب آهیانه، قشر پیشانی، قشر قدامی و خلفی شاید سطح اولیه خود شامل توابع پردازش حسی یکپارچه ناشی از لوب آهیانه باشد در حالی که پردازش خود شامل درگیری پیچیده‏ای از تعامل قشر پیشانی و آهیانه است. در حالی که به نظر می‏رسد توسعه مفهوم خود توسط نیمکره راست صورت می‏گیرد، اما ممکن است نیمکره چپ نقش مهمی در ایجاد داستان در مورد خود داشته باشد. مطالعه fMRI نشان دهنده فعال شدن قشر قدامی و خلفی، هنگام فرایند ارجاع به خود می‏باشد. شکل2- 4-توسعه مفهوم خود توسط نیمکره راست پیشرفت علم شیمی-عصبیِ عملکرد، احساسات، شخصیت و پدیده‏های دیگری نشان داد که این عناصر در ساختن عملکرد خود دخیل هستند. همچنین در طول دارو درمانی برای اختلال‏های روان‏پزشکی، تغییرات گوناگونی در “خود” به وجود آمد که راهی را برای توجیه پایه ملکولی خودآگاهی، ارایه خود و هویت خود هموار ساخت (استین، 2007). 2-2-بخش دوم - مشاور و مشاوره 2-2-1-مقدمه در این بخش به توصیف فرایند مشاوره و خصوصیات مشاور چه در حالت معمول و چه در حالتی که مشاور اصطلاحاً کارآمدی را تجربه می‏‏کند، پرداخته خواهد شد. 2-2-2-تعریف مشاوره مشاوره فعالیتی تخصصی، یاورانه، حضوری، هدف‏دار و عاطفی-ذهنی بین مراجع و مشاور است که در آن مراجع در یک جو مملو از تفاهم و همدلی، آزادانه و صادقانه به طرح مشکلش با مشاور می پردازد و پس از تجزیه و تحلیل مشکل و خودشناسی بهتر و عمیق‏تر، با کمک او تصمیم مناسبی می‏گیرد و در نهایت به حل مشکل کنشی توفیق می‏یابد (شفیع‏آبادی، 1385). 2-2-3-خصوصیات و ویژگی‌‏‏های مشاور بحث درباره مشاور به عنوان یک شخص درمانی موضوع دیگری را در برنامه تربیت مشاور طرح می‏کند، مبنی بر اینکه: آیا اشخاصی که می‏خواهند مشاور شوند پیش از آنکه آنها تخصص پیدا کنند باید تحت مشاوره قرار گیرند؟ به نظر کوری (1991) “ مشاوران باید مدتی تجربه مراجع بودن را داشته باشند. زیرا چنین خودکاوی می‏تواند سطح خودآگاهی آنها را افزایش دهد. این تجربه می‏تواند قبل از آموزش، در طول آن، یا هر دو، حاصل شود. “ کوری قویاً بعضی اشکال کاوش شخصی را به عنوان یک پیش نیاز برای مشاوره دیگران مورد تایید قرار می‏دهد. یک چنین مشاور‏ه‏ای نباید به خودی خود به منزله یک غایت در نظر گرفته شود، بلکه باید شرایطی را فراهم کند که شانس بیشتری در اثرگذاری مثبت بر مراجعان داشته باشد. خود‏شناسی مشاور باعث می‏شود که او نیاز‏ها و مکانیزم‏‏های دفاعی خود و چگونگی اثر آنها را بر کار مشاوره شناخته و درک نماید. این خودشناسی به شناخت و درک نارسایی‏‏ها و کمبود‏های خود مشاور نیز منجر می‏گردد. مشاوری که در پرداخت به خویش و خودشناسی به صداقت و خلوص نیت دست یابد می‏تواند در زندگی حرف‏های خود از احساس رشد شخصی برخوردار شود. چنین مشاوری در برقراری رابطه با دیگران و در بیان، ثابت و منطقی خواهد بود (خاکپور، 1374). از دیگر عامل‏های موثر درموفقیت درمان‏گر و روان‏شناس، داشتن اطلاعات و معلومات بنیادی از رفتار آدمی‏ و نیز تعیین‌کننده‌‏‏های “روانی”، “اجتماعی” و “جسمی‏” رفتار است. شاید یکی از جامع‌ترین توصیف‌‏‏ها درباره مشاوره خوب را بتوان در مطالعه‏ای که توسط دو نفر محقق به نام‏‏های کازنیکو TA \l "کازنیکو" \s "کازنیکو" \c 9 و نیت TA \l "نیت" \s "نیت" \c 9 (1962) انجام گرفته است یافت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که مشاوران خوب: جدی و با حوصله هستند، آرام سخن می‏‏‏‌گویند، نسبت به امنیت علاقه‌مند هستند ولی نسبت به کسب ثروت، نیازی احساس نمی‏کنند، دوست ندارند زیرک و ناقلا باشند، احساس می‏کنند مددجو حق دارد با آنها متفاوت باشد و نسبت به سخت‌گیری ارزشی قایل نیستند. سال‏‏ها قبل محققی به نام فارسون (1954) چنین نتیجه گرفت که خصوصیات مشاور خوب شامل رقت قلب داشتن و مهربان بودن، شفقت، ملایمت، توانایی درک و دریافت و منفعل بودن است (اسکاتر TA \l "اسکاتر" \s "اسکاتر" \c 9 ، اُلیور TA \l "اُلیور" \s "اُلیور" \c 9 و پرتر TA \l "پرتر" \s "پرتر" \c 9 ، 2004). مهارت‏های اصلی برای روان‏درمان‏گر بودن عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارت‏های مفهومی و مهارت‏های بالینی. دستیابی به دانش فنی می‏تواند ساده باشد اما بررسی مهارت‏های بالینی کار ساده‏ای نیست اما همین امر مهم‏ترین نقش را در تاثیر درمانی دارد (لامبرت TA \l "لامبرت" \s "لامبرت" \c 9 و برگاین TA \l "برگاین" \s "برگاین" \c 9 ، 1983؛ ساکینوفسکی TA \l "ساکینوفسکی" \s "ساکینوفسکی" \c 9 ، 1979؛ استراپ TA \l "استراپ" \s "استراپ" \c 9 ، 1978؛ تراکس TA \l "تراکس" \s "تراکس" \c 9 و کارخوف TA \l "کارخوف" \s "کارخوف" \c 9 ، 1967؛ یورکوهات TA \l "یورکوهارت" \s "یورکوهارت" \c 9 ، اسمیت TA \s "اسمیت" و لنکستر TA \l "لنکستر" \s "لنکستر" \c 9 ، 2000؛ ولر TA \l "ولر" \s "ولر" \c 9 و مانهارت-بارت TA \l "مانهارت-بارت" \s "مانهارت-بارت" \c 9 ، 1994؛ یاگر TA \l "یاگر" \s "یاگر" \c 9 ، 1989 به نقل از اسکاتر TA \s "اسکاتر" ، اُلیور TA \s "اُلیور" و پرتر TA \s "پرتر" ، 2004). در این میان به نظر می‏رسد عامل اصلی موثر بر نتیجه درمان مهارت‏های بالینی و روابط موثر درمانی می‏باشد. همچنین مهارت‏های فردی و شخصی درمان‏گر نقش اساسی در روند درمان دارد (باربر و همکاران، 2000؛ لامبرت و بارلی، 2001؛ وامپولد، 2001). پترسن و برای (1980) با پژوهشی در زمینه قابلیت‏های حرفه‏ای روان‏شناسان، تعریف تجربی و استقرایی ارایه دادند. این قابلیت‏‏ها عبارت بودند از مسولیت حرفه‏ای داشتن (صداقت، وجدان، مثبت‏اندیشی)، خون‏گرمی (شوخ طبعی، شفقت)، هوش (آداب سخنوری، خلاقیت، روشنفکر بودن) و تجربه (اعتماد به نفس، مهارت‏های فنی، خود-کارآمدی). همچنین آنها دریافتند که صفاتی مانند عدم آگاهی، عملکرد تدافعی داشتن، انگیزه ضعیف، اضطراب، بی‏مسولیتی، اختلال روانی، بی‏عاطفه بودن می‏تواند در روند درمان اختلال ایجاد کند. در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهش‏هایی انجام شده است. نتایج پژوهش‏های بریسچیتو و مرلوتزی (2004) نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمان‏گران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایین‏تر درجه‏بندی کرده‏اند (دوکانه‏ای، 1387). هان و مک‏لین (1950) خصوصیاتی از قبیل خون‏گرمی، پذیرا بودن، درک و عقل را برای مشاوران مطرح نمودند (خاکپور TA \s "خاکپور" ، 1374). در پژوهشی به صورت پیگیری ده ساله که اثربخشی مشاوران توسط ویگینز (1993) مورد بررسی قرار گرفته است، بین کارآیی فردی و عوامل شخصیتی مشاران همبستگی بالایی به دست آمده است اما بین سن، جنس، مدت اشتغال و محل اشتغال مشاوران، همبستگی معناداری به دست نیامده است (برفه، 1382، به نقل از دوکانه‏ای، 1387). تغییر مسیر درمان‏گر در فرایند درمان یک پدیده شایع است که در آن درمان‏گر به جای “انجام درمان“، “حرف درمان“ می‏‏زند. کلید چنین تغییر مسیری می‏تواند در تحریف شناختی، عکس العمل هیجانی و استفاده از رفتار‏های امن دانست. و این موضوع ثابت می‏کند که افراد به عنوان درمان‏گر و به منظور ایجاد تغییرات ظریف و موثر، بایستی از زمینه شناختی-رفتاری قوی برخوردار باشند (والر، 2009). راجرز (1970) درباره تجربه درمان‏گر در فرایند درمان مراجعان می‏گوید: “ برای درمان‏گر، تجربه یک جرات نو در برقراری ارتباط است. او احساس می‏کند، “ در اینجا شخص دیگری که مراجع من است قرار دارد من کمی از او می‏ترسم، ترس از اعماق وجود او، به همان گونه که قدری هم از ژرفای وجود خودم می‏ترسم. ممکن است من بدون اینکه حتی ترس خود را بشناسم، به درون خویشتن خود بخزم و از برخی احساساتم فرار کنم که او آنها را کشف می‏کند در این گستره، من می‏دانم که توانایی‏ام در یاری رساندن به مراجع محدود خواهد بود، آگاه باشیم (خاکپور، 1374). 2-2-4-مشاور در فرایند مشاوره در فرایند درمانی، نه تنها مراجع به رفع مشکلش می‏پردازد بلکه درمان‏گر نیز از این جریان بی‏بهره نیست. بنابراین ضرورت، درمان‏گر نیز با قسمت‏های تاریک وجودش روبه‏رو شده و فرصتی برای رشد و نوسازی آنها می‏‏یابد (رابینور، 2009). 2-2-5-خصوصیات مشاور موفق مشاوران در رفتار شغلی خود براساس سه خصوصیت عمل می‏کنند. 1)ویژگی‏‏‏های فردی، 2)دانش حرفه‏ای، 3)مهارت‏‏‏های خاص مشاوره. مهم‏ترین ویژگی‏‏‏های فردی یک مشاور کارآمد عبارتند از: 1)مشاوران موثر تجربه‏‏‏های رفتاری و احساسی خود را می‏‏‏‏پذیرند: به عبارت دیگر مشاوران کارآمد واکنش‏های عاطفی‏شان را کنترل نمی‏کنند؛ احساسات خود را به همان صورتی که هستند می‏‏‏‏پذیرند؛ به واکنش‏های هیجانی خود آگاهند و رفتارشان را می‏‏‏‏توانند کنترل کنند. 2)مشاوران کارآمد و اثربخش ارزش‏‏‏ها و باور‏‏‏های خود را می‏‏‏‏شناسند. آنها با استفاده از نظام ارزشی خود، نقش با معنی برای زندگی خود می‏‏‏‏یابند و به راحتی می‏‏‏‏توانند با افراد رابطه برقرار کنند. 3)مشاوران موثر قادرند با دیگران رابطه‏ای گرم و عمیق و همدلانه ایجاد کنند. 4)مشاوران موثر نقاب به چهره نمی‏‏زنند. خود را آنطور که هستند به دیگران نشان می‏‏‏‏دهند. 5)مشاوران موثر مسولیت شخصی رفتار خود را می‏‏‏‏پذیرند آنها به جای انکار خود و سرزنش دیگران به راحتی عدم موفقیت و ضعف‏‏‏های خود را می‏‏‏‏پذیرند، این افراد انتقاد پذیرند. 6)مشاوران موثر می‏‏‏‏توانند هدف‏‏‏های قابل دسترسی را انتخاب کنند. آنها به توانایی‏‏‏ها و مهارت‏‏‏های خویش واقف هستند و از خود به همان ‏اندازه‏ی توانایی‏‏‏ها و مهارت‏‏‏ها انتظار دارند. 7)مشاوران موثر تجربه‏‏‏های همخوان دارند. آنها افزون بر ‏اینکه افکار، احساسات، رفتار‏‏ها، ارزش‏‏‏ها و انگیزه‏‏‏های خویش را می‏‏‏‏شناسند توانسته‏اند بین این جنبه‏‏‏های شخصیت خویش همخوانی ‏ایجاد کنند. آنها با خودشان صداقت دارند. 8)مشاوران کارآمد و توانا نه تنها خود را آنگونه که هستند می‏‏‏‏پذیرند بلکه دیگران را نیز به همین شکل قبول دارند، آنها نسبت به مراجعان توجه مثبت و نامشروط دارند و از هرگونه ارزش‏گذاری و قضاوت‏اندیشی نسبت به مراجعان اجتناب می‏کنند و نمی‏‏خواهند ارزش‏‏‏ها و افکار و باور‏‏‏های خودشان را به مراجع تحمیل کنند. به مراجع فرصت می‏‏‏‏دهند تا با ابراز افکار و احساسات‏شان، خودشان را آنگونه که هستند تجربه کنند. آنها دنیا را چشم‏انداز مراجع می‏‏‏‏دانند و بدون هرگونه داوری صرفاً به درک مراجع و شناخت او همانگونه که هست می‏‏‏‏پردازند. آنها بدون توجه بموقعیت و جایگاه مراجعان برای آنها ارزش و احترام انسانی قایلند (جورج TA \l "جورج" \s "جورج" \c 9 و کریستانی، 1990، ترجمه فلاحی TA \l "فلاحی" \s "فلاحی" \c 9 و حاجیلو TA \l "حاجیلو" \s "حاجیلو" \c 9 ، 1381). درمان‏گران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت “خود” به دنیای ذهنی درمان‏جویان خویش وارد شوند (کری، 2004، ترجمه سید محمدی، 1387). 2-2-6-رشد فردی مشاور در فرایند مشاوره مهم‏ترین عامل شناخته شده در موفقیت شغلی مشاور، همان شخصیت مشاوران و یا مجموعه ویژگی‏های شخصیتی آنان است. برای مراجع این نکته اهمیت دارد که مشاور یا درمان‏گر را که با او کار می‏‏کند شخصیتی با کفایت، با صلاحیت، با ثَبات، با پشتکار و به عنوان فردی ببیند که همیشه در حال یادگیری و رشد است. مشاور و مراجع هر یک دارای نیازها و نظام ارزشی خاص، مفهوم خاصی از خویشتن، تصویری از جهان اطراف، درکی از انسان و انتظارات او هستند و هر کدام برداشت خاصی از خود دارند (ساعتچی، 1385). کراس و پاپادوپولوس (2001)، 21 عنصر را به منظور اندازه‏گیری رشد شخصیتی مشاور در فرایند مشاوره ذکر کرده‏اند: 1)از ارزش‏‏ها و باور‏هایی که به طور معمول از دیگران برگرفته شده است، و بر خودپنداره و رفتارش تاثیر گذاشته است، آگاهی دارد. 2)از تاثیرات اجتماعی بر مفاهیم موجود در خودآگاهی دارد. 3)از اینکه مجموعه نیرو‏‏های فردی و اجتماعی چگونه می‏‏توانند بر “رشد خود” تاثیر داشته باشند آگاهی دارد. 4)از اینکه چگونه “شرایط ارزشی” که در مراحل رشد اولیه‏اش وارد شده است بر عملکرد امروز او تاثیر دارد. 5)اینکه چه هنگامی تغییر را تجربه می‏کند و چه هنگامی در برابر تغییر مقاومت می‏کند را می‏‏فهمد. 6)حس قوی هویت دارد. 7)آگاهی از طرح‏‏‏های بادوام در رفتار‏‏‏های خود و ارتباط‏‏‏های بین فردی. 8)از منبع احتیاج‏‏ها و ترس‏‏هایی که مسبب تعصب‏‏های فردیش می‏‏شود، آگاه است. 9)از اینکه چگونه جنسیتش در ارتباط‏‏های فردی و حرفه‏ای‏اش نمایان می‏‏شود، آگاهی دارد. 10)درباره رفتار انسان نظریه خاص خودش را دارد. 11)از اینکه هرگونه سد فردی می‏تواند عیناً در ارتباطات درمانی‏اش مشکل آفرین باشد، آگاهی دارد. 12)آگاهی داشتن به اینکه ترجیحات فردی و تعصبات‏اش ممکن است به زمینه مشاور‏ه‏ای‏اش کشیده شود. 13)از سد‏هایی که در رشد فردیش وجود دارد، آگاه است. 14)از اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که خود را بسیار زیاد درگیر مراجع کند، آگاه است. 15)از اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که میزان درگیری‏اش با مراجع به حداقل مطلوب برسد، آگاهی دارد. 16)قادر به باروری فراگیری اهداف شخصی است. 17)گرایش دارد مهارت‏‏ها و نگرش‏هایش را به صورت نقادانه‏ای مورد ارزیابی قرار دهد. 18)از اینکه در صورت چالش درباره مجموعه ارزشی خود تحمل دارد و این موضوع موجب یادگیری‏اش می‏‏شود، اطمینان دارد. 19)از انتخاب‏‏های فردی خود آگاه است. 20)توانایی پذیرش و پاسخ بازخورد به دیگران را دارد. 21)توانایی ارزیابی خود به صورت باز و به دقت را دارد. خلاصه‏ای از دیدگاه‏های نظریه‏های شغلی پیرامون تاثیر و تاثر شغل مشاوره بر مشاور و از آن در زیر آمده است (چنگ، 2008): جدول2- SEQ جدول2- \* ARABIC 2-دیدگاه‏های نظریه‏های شغلی درباره “رشد و عملکرد مشاور”نظریه‏پردازسالنظریهجنینگز و همکاران20032005مشاوران با تجربه از مهارت‏های حرفه‏ای و ارتباطی بیشتری استفاده می‏کنند تا مشاوران تازه کار TA \s "کار" .جنینگز و اسکهولت1999لنت و براون2002مهارت‏های الگوسازی نقش مشاوره‏ای آموخته می‏شوند و هویت حرفه‏ای را تشکیل می‏دهند.کرامبولتز و هندرسون2002ویژگی‏های شناختی مشاوران سدی برای یادگیری‏شان محسوب می‏شود.میشل و کرامبولتز19901999کوکران1997تاثیر قصه بر ساختن معنا یا هدف برای حرفه یا حسی که به راه حرفه‏ای فردیت می‏بخشد.هالند1996خصوصیات شخصیتی بر انتخاب حرفه مشاوره تاثیر می‏گذارد.مارتین و همکاران1989مشاوران با تجربه از حیطه‏های شناختی و ادراکی خودشان بیشتر از مشاوران تازه کار TA \s "کار" استفاده می‏کنند.گلاسر و چی1988سوپر19871994مشاوران ادراک‏های خود را در فرایند مشاوره‏ای بکار می‏برند.هالوی و وامپولد1986تاثیرات شناختی مشاوران با تمرین‏های مشاوره ایشان افزایش پیدا می‏کند. خودآگاهی یک خصوصیت مهم در مشاور و درمان‏گر است (واینر، 1975) مشاوران و درمان‏گران باید قادر باشند که با عینیت به مراجعان خود نگاه کنند و در پویش‏شناسی شخصی آنها گرفتار نشوند. اتاق درمانی مکانی برای کامرواسازی و ارضای نیاز‏های نوروتیک خود درمان‏گر نیست (بوجنتال، 1964؛ سینگر، 1965) اگر احتیاجات نوروتیک درمان‏گر کنترل نشود ممکن است مراجع صدمه ببیند. اگر درمان‏گر ندانسته با مراجع رابطه برقرار کند و در آن ارضای احساس برتری، تسلط و میل جنسی خود را بجوید، بی شک حال مراجع بدتر خواهد شد. متاسفانه نمی‏توان تمام رفتار‏های نوروتیک درمان‏گر را کنترل نمود، مگر اینکه درمان‏گر خود تحت روان‏‏درمانی قرار گیرد. در واقع این اصولی‏ترین راه حلی است که برای برطرف کردن خطرات ناشی از شخصیت درمان‏گر کشف شده است. اکنون در بسیاری از برنامه‏‏های دانشگاه‏‏های معتبر دنیا مشاوران، روان‏‏شناسان بالینی، روان‏‏پزشکان و روان‏کاوان قبل از مبادرت به روان‏‏درمانی اشخاص دیگر، خود تحت روان‏‏درمانی قرار می‏گیرند (شاملو، 1370). در ایران برخی از مشاوران متخصص، ضرورت رعایت چنین شرطی را به عنوان یک پیش نیاز برای مشاوره و درمان دیگران مطرح می‏سازند. از نظر شفیع آبادی (1370) “ یک مشاور یا روان‏‏درمان‏گر قبل از پرداختن به روان‏‏درمانی مراجعان، باید خود تحت روان‏‏درمانی بوده باشد “. با وجود این، به نظر نمی‏رسد که تحت درمان قرار گرفتن به منزله شرط لازم مبادرت به روان‏‏درمانی، برای تمام مشاوران و روان‏‏درمان‏گران ضروری باشد (فارس، 1992، به نقل از خاکپور، 1374). پس می‏توان نتیجه گرفت هرچه میزان مولفه‏‏های شخصیتی درمان‏گر (یا مشاور) سالم‏تر باشد کارآمدی و تاثیر مثبت‏تری در محیط پیرامونی خود خواهد داشت، چه این محیط اتاق مشاوره باشد و چه در بین خانواده درمان‏گر. شرتزر و استون (1974) مشاوران کارآمد و غیر کارآمد را در زمینه تجربه، نوع رابطه و عوامل شخصیتی از یکدیگر تفکیک می‏کنند (کاویانی و همکاران، 1381). شفیع‏آبادی (1370) با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگی‏هایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد (احمدی، 1387). درمان‏گران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت خود به دنیای ذهنی درمان‏جویان خویش وارد شوند (کری، 2004، ترجمه سید محمدی، 1387). 2-3-بخش سوم – خانه سلامت وابسته به شهرداری در خانه‏های سلامت تلاش می‏‏شود با تلفیق دو نگاه “مدیریت محله” و “شهر سالم” بتوان در کلان شهری مانند تهران علاوه بر مدیریت کار آمد، مشکلات سلامت را هم برطرف ساخت. طرح مدیریت سلامت محله یکی از نگاه‏های کارآمد و اثرگذار بر مدیریت و سلامت شهری است و با نگاهی کاربردی تمام سازمآنهای شهری و مردم را به مشارکت وا می‏‏ دارد. امروزه ساکنان محله‏ها بر خلاف گذشته، حس تعلق به محله را از دست داده‏اند و تمایل به اقامت دایم در محله خاص را ندارند. این امر منجر به عدم تحکیم روابط همسایگی می‏‏شود و زمینه را برای عدم امنیت جرم و بزهکاری مساعد می‏سازد. لذا محله‏های مسکونی باید کاملاً با نیاز‏های اجتماعی ساکنان‏شان همخوانی داشته باشند و بتوانند حس آسایش را در آنها بپرورانند. به عبارت دیگر، در طراحی محله‏ها باید تمام ارتباطات اجتماعی و رفتاری متناسب تقویت گردد. با توجه به گستردگی شهر تهران و تنوع فرهنگ‏ها در آن، امکان اجرای پروژه شهر سالم در مقیاس کلان بدون در نظر گرفتن مشکلات، اولویت‏ها، تنوع قومی‏ و فرهنگی، آسیب‏های اجتماعی موجود در مناطق امکان‏پذیر نخواهد بود. جهت تحقق این امر، با توجه به هویت‏های قومی‏ اجتماعی و فرهنگی موجود در محله‏ها و گرایش به مدیریت محل‏ها می‏‏توان پروژه شهر سالم را در مقیاس کوچک محله به نام “محله سالم” به اجرا گذاشت و در هر محله ستادی به عنوان “خانه سلامت” برای اجرای پروژه و هدایت و رهبری برنامه‏ها زیر نظر شهرداری منطقه تشکیل خواهد شد. در همین راستا و به منظور عملیاتی کردن این طرح شرح وظایف متفاوتی تعریف شده است. یکی از آنها سلامت یار می‏باشد. سلامت یار به فردی اطلاق می‏‏شود که در محله محل سکونت خود، حداقل یک دوره آموزش سلامت را گذرانده و با دریافت کارت سلامت یار، تلاش در تامین سلامت خانواده و اطرافیان خود خواهد بود (سایت شهرداری). 2-4-بخش چهارم – آزمون‏های مرتبط با موضوع “خود” به تنهایی یک مفهوم ذهنی است که تا الان بیشتر بر روی مفهوم آن تکیه شده است تا تهیه یک مقیاس برای آن و سنجش افراد با توجه به این مقیاس. اما تا کنون آزمون‏های فراوانی بوده است که صفت‏ها، قیدها و افعال منتسب به خود را سنجیده است. به همین دلیل آزمون مرتبطی با این موضوع یافت نشد. 2-5-بخش پنجم – آزمون سازی 2-5-1-مقدمه شروع آزمون‏ها را معمولاً اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می‏دانند، زیرا فعالیت‏هایی که در این دوره انجام گرفته، منجر به تهیه‏ی آزمون‏ها به معنای امروزی کلمه شده است. آلفرد بینه نیز به کمک همکارش سیمون برای اولین بار در سال 1905 نتیجه‏ی تحقیقات خود را به عنوان روش‏های تازه برای تشخیص سطح هوش افراد غیر عادی منتشر کرد. مقاله‏ی او در واقع حاوی نخستین آزمون‏های روانی به معنای امروزی بود (گنجی، 1382). با توجه به گستردگی مبحث آزمون سازی در این بخش تلاش شده است تنها مفاهیمی شرح داده شود که در این پایان‏نامه کاربرد داشته‏اند. 2-5-2-تعریف اندازه‏گیری اندازه‏گیری یعنی اختصاص اعداد و نشانه‏های ریاضی به اشیاء، افراد یا رویدادها به منظور کمی ساختن آنها. هدف گردآوری اطلاعات درباره‏ی موضوع یا فرد معین و حاصل کار آن، تعیین اندازه‏ی مربوط به کمیت یک متغیر برحسب واحدهای اندازه‏گیری است که نتایج به صورت عدد و رقم بیان می‏شود. اندازه‏گیری نخستین مرحله‏ی توصیف آماری است و بنابراین بخشی از روش‏شناسی پژوهش تجربی را تشکیل می‏دهد و فرآیند آن بسته به اینکه با چه نوع متغیر یا گروهی سروکار داشته باشیم می‏تواند ساده یا پیچیده باشد (هومن، 1384). 2-5-3-آزمون آزمون وسیله‏ای است عینی و استاندارد شده که برای اندازه‏گیری نمونه‏ای از رفتار یا خصایص آدمی به کار می‏رود (پاشاشریفی، 1381). 2-5-4-پایایی پایایی آزمون به دقت اندازه‏گیری و ثبات آن مربوط می‏شود. اگر ضریب پایایی درونی آزمون کم باشد، بدین معناست که سوال‏های مختلف آزمون متغیر واحدی را اندازه‏گیری نمی‏کنند به عبارت دیگر آزمون ممکن است دارای نوعی اشکال باشد. بنابراین، آزمونی که بین سوال‏های آن تشابه و هماهنگی وجود داشته باشد از همسانی درونی خوبی برخوردار است. البته، گاهی بالا بودن همسانی درونی آزمون به بهای کاهش روایی تمام می‏شود (شریفی، 1381). به طور کلی آزمون در صورتی دارای پایایی است که عاری از خطای اندازه‏گیری غیر نظامدار باشد. خطاهای اندازه‏گیری غیر نظامدار که بر نمره‏های آزمون تاثیر می‏گذارند، غیر قابل پیش‏بینی بوده و پایایی تست را کاهش می‏دهند. از سویی دیگر، خطاهای اندازه‏گیری نظامدار، اگرچه نمره‏های آزمون را تحت تاثیر قرار می‏دهند، اما چون آنها نسبتاً ثابت و قابل پیش‏بینی است، دقت روایی آزمون را کاهش نمی‏دهند (ایکن، 1985؛ به نقل از پاشاشریفی، 1381). 2-5-5-روش‏های تعیین پایایی 2-5-5-1-روش بازآزمایی در این روش، آزمون واحدی دو بار بر روی یک گروه انجام می‏شود و ضریب همبستگی بین نمره‏های حاصل از دو بار اجرای آزمون محاسبه می‏شود. همبستگی که از این روش به دست می‏آید، حالت خاصی از ضریب روایی است که در اصطلاح به آن ضریب ثابت یا پایایی آزمون گفته می‏شود. بهترین مورد کاربرد آن در آزمون‏هایی است که صفات پایدار شخصیت آدمی را اندازه‏گیری می‏کنند (پاشاشریفی، 1381). 2-5-5-2-همسانی درونی برای به دست آوردن این شیوه پایایی از سه روش دو نیمه کردن آزمون، کودر ریچاردسون و آلفای کرنباخ استفاده می‏شود (کرمی، 1387). 2-5-6-روایی روایی عبارت است از توافق بین نمره آزمون با صفت یا خصیصه‏ای که آزمون برای اندازه‏گیری آن ساخته شده است (کاپلان و سادوک، 1996، ترجمه پور افکاری، 1379). در بررسی انواع روایی می‏توان به 13 نوع روایی اشاره کرد که در زیر به توضیح برخی از آنها پرداخته شده است. 2-5-6-1-روایی محتوایی روایی محتوا به تحلیل منطقی محتوای یک آزمون بستگی دارد و تعیین آن براساس قضاوت ذهنی و فردی است. در این روش سوال‏های آزمون در اختیار متخصصان یا برخی از آزمودنی‏ها گذاشته می‏شود و از آنها می‏خواهند که مشخص کنند آیا سوال‏ها آزمون صفت مورد نظر را اندازه‏گیری می‏کند یا خیر، و اینکه آیا سوال‏ها، محتوای آزمون را در بر می‏گیرد یا خیر. در صورتی که بین افراد مختلف در زمینه روایی آزمون توافق وجود داشته باشد، آن آزمون دارای روایی محتوایی است. برای محاسبه روایی محتوا روش‏های آماری خاصی وجود ندارد و بر اساس قضاوت ذهنی و فردی شکل می‏گیرد (کرمی، 1387). 2-5-6-2-روایی محتوایی منطقی در این روش صفت مورد اندازه‏گیری به طور دقیق تعریف و اجزا تشکیل دهنده آن مشخص می‏شود. سپس برای هر یک از اجزا سوال‏های منطقی مطرح می‏کنند، به طوری که کلیه بخش‏های حیطه مورد اندازه‏گیری را بپوشاند. این نوع روایی اولین قدم در تهیه آزمون‏ها است ولی در کنار آن باید از سایر روش‏های روایی نیز استفاده کرد (کرمی، 1387). 2-5-6-3-روایی سازه این روایی را به عنوان روشی برای اصلاح نارسایی‏های روایی محتوایی و ملاکی توسعه یافته است. روایی سازه بر این مطلب تاکید می‏کند که آزمون تا چه اندازه سازه‏ی نظری یا صفت مورد نظر را اندازه می‏گیرد. گاهی تفاوت بین متوسط عملکرد گروه‏ها را می‏توان به عنوان شواهدی از روایی سازه تلقی کرد. 2-5-7-تجزیه و تحلیل سوال‏ها آزمون هدف از تحلیل سوال‏های آزمون وارسی یکایک سوال‏ها و تعیین میزان دقت و نارسایی آنهاست. در تحلیل سوال‏های آزمون نقاط قوت و ضعف یک آزمون و کیفیت تک تک سوال‏های آن تعیین می‏شود (سیف، 1375). در تجزیه و تحلیل سوال هر دو جنبه کیفی و کمی آن مورد توجه قرار می‏گیرد. از نظر کیفی، فرم و شکل، روش تهیه، دقت در ساختن متن سوال و سرانجام گزینه درست و گزینه‏های نادرست آن ارزیابی می‏شود (هومن، 1384) 2-5-8-تحلیل عاملی مجموعه‏ای از روش‏ها برای تحلیل روابط همبستگی میان چند متغیر به این هدف که بتوان ابعاد بنیادی موجود در پس داده‏ها را برآورد کرد و آن ابعاد را توصیف کرد (کرمی، 1387). تحلیل عاملی، روشی آماری برای مطالعه علمی وابستگی‏های داخلی کنش‏های روانی و مطالعه ساخت روان است. در این روش، محاسبه همبستگی بین نتایج مواد، سوال‏ها آزمون‏های مختلف، شناسایی سوال‏هایی که همبستگی بیشتری با هم دارند و عامل مشترکی را می‏سنجند، به تعیین عامل‏های تشکیل دهنده آزمون منتهی می‏شود (گنجی، 1382). این عامل‏ها متغیرهای قابل اندازه‏گیری هستند که به شکل عینی‏تری در اختیار آزمون ساز قرار می‏گیرند. تحلیل عاملی، روش مناسبی برای تحلیل عامل‏ها سازنده‏ی یک آزمون است. زیرا می‏توان از آن برای شناسایی و سنجش صفات مختلف روانی استفاده کرد. تحلیل عاملی یک فن آماری است که در روان‏شناسی و علوم اجتماعی کاربرد فراوان دارد. بخصوص مواردی که در آنها از آزمون و پرسشنامه استفاده می‏شود (کلاین، 1994، ترجمه مینایی، 1380). انواع تحلیل عاملی عبارتند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی. 2-5-9-هنجاریابی یکی از مراحل اساسی در آزمون ها، مساله‏ی تهیه‏ی هنجار است. هنجار به معنی متوسط عملکرد گروه نمونه‏ای از آزمودنی‏‏ها است که به روش تصادفی از یک جامعه تعریف شده، انتخاب می‏شوند. البته این گروه باید معرف افرادی باشد که آزمون برای آنها تهیه شده است (پارسا به نقل از کردی، 1386). به همین دلیل نمره‏های خام معمولاً بر مبنای هنجارها که کارکرد نمونه‏های هنجاریابی شده در آزمون است، تفسیر می‏شوند. یعنی نمره خام بدست آمده با توجه به نمونه‏ی هنجاریابی شده بررسی می‏شود تا جایگاه او در توزیع معلوم شود (آلن و ین، 1979، ترجمه دلاور، 1374). 2-5-10-نکات اساسی در اجرا و نمره‏گذاری آزمون‏ها اصولی که در اجرای آزمون‏های روانی باید رعایت شود، به شرح زیر است (کرمی، 1387). 1- صلاحیت آزمونگر. 2- دستورالعمل اجرا. 3- شرایط اجرای آزمون. 4- مدت اجرا. 5- تصحیح و نمره‏گذاری آزمون. 2-6-پیشینه‏های پژوهش 2-6-1-پیشینه‏های پژوهش در داخل کشور در پژوهشی که سید ‏‏‏هادی مدرسی در سال 1373 با موضوع “مقایسه نظرات مشاوران و مراجعان آنان درباره ویژگی‏‏‏‏های شخصیتی مشاوران” انجام داد دریافت که مراجعان میزان روان‏رنجوری مشاوران را بیشتر از آن چیزی که خودشان به آن معترف بود‏ه‏اند دانسته‏اند و میزان پوشیده‏گویی مشاوران از 67% گروه هنجاری بالاتر بوده است که این امر نشان دهنده مقاومت نسبی مشاوران در برابر سوال‏ها پرسشنامه بوده است. در پژوهشی که حقیقی 1373 با عنوان “بررسی انتظارات دانش آموزان، والدین و مدیران از مشاور” انجام داد نتایج زیر حاصل شد: عامل‏هایی مانند سن، جنسیت، وضعیت تاهل و وضعیت ظاهری مشاور از جمله عامل‏هایی هستند که در انتخاب وی توسط مراجع تاثیر می‏‏‏‏گذارند. از سوی دیگر افراد مشاورانی را‏ ترجیح می‏‏‏دهند که تا سرحد امکان اسرار آنان را حفظ می‏کنند و بموقع از تماس‏‏‏‏های چشمی‏‏استفاده می‏کنند و با لبخند خود پیام‏‏‏های مثبت پذیرش را منعکس می‏‏‏‏سازند. 2-6-2پیشینه‏های پژوهش در خارج از کشور رایدلی TA \l "رایدلی" \s "رایدلی" \c 9 و مولن TA \l "مولن" \s "مولن" \c 9 اثبات کردند که چگونه رویکرد شناختی مشاور بر ادراک او از مشکل مراجع تاثیر می‏گذارد. آنها دریافتند که اغلب تلفیق برنامه آموزشی، و فرایند فراشناختی مانند استفاده از یک نقشه منجسم برای هدایت فرایند مشاوره، شناسایی اشتباهات و انجام سازگاری‏های لازم و دستیابی به پیشرفت درمانی از تمرین‏های کارآموزی مشاوره با اهمیت‏تر هستند. دیگر پژوهش‏گران همچنین بر افزایش مهارت‏های شناختی پیچیده تاکید کردند. سیستم شناختی مشاور مهم‏تر از دانش آموخته شده اوست (نلسون TA \l "نلسون" \s "نلسون" \c 9 و نافلت TA \l "نافلت" \s "نافلت" \c 9 ، 1998؛ ویستون TA \l "ویستون" \s "ویستون" \c 9 و کوکر TA \l "کوکر" \s "کوکر" \c 9 ، 2000، به نقل از مانلای TA \l "مانلای" \s "مانلای" \c 9 و همکاران، 2002). پژوهش‏گران دریافتند که سه مهارت اصلی برای روان‏درمان‏گر بودن لازم است. آنها عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارت‏های مفهومی و مهارت‏های بالینی. دستیابی به دانش فنی می‏تواند ساده باشد اما بررسی مهارت‏های بالینی کار ساده‏ای نیست اما همین امر مهم‏ترین نقش را در تاثیر درمانی دارد (لامبرت و برگاین، 1983؛ ساکینوفسکی، 1979؛ استراپ، 1978؛ تراکس و کارخوف، 1967؛ یورکوهات، اسمیت و لنکستر، 2000؛ ولر و مانهارت-بارت، 1994؛ یاگر، 1989 به نقل از اسکاتر، اُلیور و پرتر، 2004). در پژوهشی که گلادینگ (1988) انجام داد به این نتیجه رسید که شخصیت دانشجویان (رشته مشاوره) در انتخاب رویکرد نظری آنها تاثیر دارد (فریمن و همکاران، 2007). در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهش‏هایی انجام شده است. نتایج پژوهش‏های بریسچیتو و مرلوتزی (2004) نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمان‏گران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایین‏تر درجه‏بندی کرده‏اند (دوکانه‏ای، 1387). در پژوهشی که تین-ته (1973) انجام داد دریافت که درجه ادراک مشاور از همدلی، خونگرمی، صداقت، صمیمیت، مهارت، احترام و همخوانی به صورت مستقیمی با سطح اعتماد به نفس مشاور ارتباط دارد. ترول (2008) در پژوهشی بر روی 46 کارآموز روان‏شناسی، پزشکی، مددکاری اجتماعی و آموزشی و با استفاده از آزمون GHQ و با هدف بررسی رشد سلامت روان در افرادی که مشغول به کار حرفه‏ای هستند گزارش کرد که کارآموزانی که دیدگاه نسبتاً متفاوتی نسبت به توانایی خود در محیط کاری دارند، این دیدگاه به آنها کمک می‏کند که تنش‏های هیجانی‏شان را بهتر شناخته و در زندگی حرفه‏ای‏اشان موثرتر، متفکرتر و حساس‏تر عمل کنند. همچنین آنها در مقایسه با دیگر افراد آمادگی بیشتری در محیط کار داشته و فردیت باروری دارند. مهارت‏های اصلی برای روان‏درمان‏گر بودن عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارت‏های مفهومی و مهارت‏های بالینی. دستیابی به دانش فنی می‏تواند ساده باشد اما بررسی مهارت‏های بالینی کار ساده‏ای نیست اما همین امر مهم‏ترین نقش را در تاثیر درمانی دارد (لامبرت و برگاین، 1983؛ ساکینوفسکی، 1979؛ استراپ، 1978؛ تراکس و کارخوف، 1967؛ یورکوهات، اسمیت و لنکستر، 2000؛ ولر و مانهارت-بارت، 1994؛ یاگر، 1989 به نقل از اسکاتر، اُلیور و پرتر، 2004). محققی به نام فارسون (1954) چنین نتیجه گرفت که خصوصیات مشاور خوب شامل رقت قلب داشتن و مهربان بودن، شفقت، ملایمت، توانایی درک و دریافت و منفعل بودن است (اسکاتر، اُلیور و پرتر، 2004). در این میان به نظر می‏رسد عامل اصلی موثر بر نتیجه درمان مهارت‏های بالینی و روابط موثر درمانی می‏باشد. همچنین مهارت‏های فردی و شخصی درمان‏گر نقش اساسی در روند درمان دارد (باربر و همکاران، 2000؛ لامبرت و بارلی، 2001؛ وامپولد، 2001). تغییر مسیر درمان‏گر در فرایند درمان یک پدیده شایع است که در آن درمان‏گر به جای “انجام درمان”، “حرف درمان” می‏‏زند. کلید چنین تغییر مسیری می‏تواند در تحریف شناختی، عکس العمل هیجانی و استفاده از رفتار‏های امن دانست. و این موضوع ثابت می‏کند که افراد به عنوان درمان‏گر و به منظور ایجاد تغییرات ظریف و موثر، بایستی از زمینه شناختی-رفتاری قوی برخوردار باشند (والر، 2009). در فرایند مشاوره مهم‏ترین عامل شناخته شده در موفقیت شغلی مشاور، همان شخصیت مشاوران و یا مجموعه ویژگی‏های شخصیتی آنان است. برای مراجع این نکته اهمیت دارد که مشاور یا درمان‏گر را که با او کار می‏‏کند شخصیتی با کفایت، با صلاحیت، با ثَبات، با پشتکار و به عنوان فردی ببیند که همیشه در حال یادگیری و رشد است. مشاور و مراجع هر یک دارای نیازها و نظام ارزشی خاص، مفهوم خاصی از خویشتن، تصویری از جهان اطراف، درکی از انسان و انتظارات او هستند و هر کدام برداشت خاصی از خود دارند (ساعتچی، 1385). شفیع‏آبادی (1370) با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگی‏هایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد (احمدی، 1387). در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهش‏هایی انجام شده است. نتایج پژوهش‏های بریسچیتو و مرلوتزی (2004) نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمان‏گران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایین‏تر درجه‏بندی کرده‏اند (دوکانه‏ای، 1387). در پژوهشی به صورت پیگیری ده ساله که اثربخشی مشاوران توسط ویگینز (1993) مورد بررسی قرار گرفته است، بین کارآیی فردی و عوامل شخصیتی مشاران همبستگی بالایی به دست آمده است اما بین سن، جنس، مدت اشتغال و محل اشتغال مشاوران، همبستگی معناداری به دست نیامده است (برفه، 1382، به نقل از دوکانه‏ای، 1387). 3-فصل سوم – روش پژوهش 3-1-مقدمه پژوهش حاضر در صدد تدوین و هنجاریابی ‏ میزان “رشد خود” مشاوران و روان‏شناسان سازمان نظام روان‏شناسی استان تهران، و از نوع پژوهش “توسعه‏ای” بوده است. 3-2-جامعه آماری در ابتدای فرایند انتخاب جامعه آماری تلاش بر آن شد تا پرسشنامه روی نمونه‏ای از مشاوران سازمان نظام روان‏شناسی انجام گیرد. پس از پخش فرم اولیه سوال‏‏‏ها به منظور دست یافتن به پایایی اولیه سوال‏‏ها و پس از تعیین روایی منطقی و روایی صوری، متاسفانه تنها 4% از پرسشنامه‏‏ها بازگشت داشتند، بنابراین تصمیم بر آن شد تا از میان شرکت‏‏ها، سازمان‏‏ها، و نهادهای دولتی و یا غیر دولتی که درون مجموعه خود مشاور و روان‏شناس دارند، به صورت قرعه کشی یکی از آنها انتخاب شده و کار هنجاریابی روی آن مجموعه که به عنوان نمونه انتخاب شده‏اند، انجام شود. در این قرعه کشی شهرداری تهران به عنوان سازمانی که جمعی از مشاوران و روان‏شناسان در آن مشغول به کار هستند، به صورت تصادفی انتخاب شده و کار هنجاریابی شروع شد. بنابر این جامعه آماری این پژوهش شامل مشاوران و روان‏شناسانی بوده است که در زمان انجام پژوهش زیر مجموعه‏ای از خانه‏های سلامت وابسته به تمامی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده و حداقل مدرک آنها کارشناسی‌ارشد در رشته مشاوره و روان‏شناسی (تمامی گرایش‏ها) و مشغول به فعالیت مشاوره بوده‏اند. کل تعداد نمونه در زمان انجام پژوهش 273 نفر بودند. 3-3-روش نمونه‏گیری روش نمونه‏گیری در این پژوهش از نوع نمونه‌گيري تصادفي ساده بدون جايگذاري بوده است. حجم کل مشاوران و روان شناسانی که در این سازمان مشغول به فعالیت بودند 273 نفر بود. 3-4-ابزار پژوهش ابزار اندازه‏گیری پرسشنامه مداد و کاغذی محقق ساخته بوده است. نتایج کلی این بخش نشان داد که آزمون 101 سوالی از روایی، پایایی و ساختار عاملی مناسبی برخوردار است و در نتیجه فرم نهایی پرسشنامه 72 سوالی استنتاج شد. 3-5-روش نمره‏گذاری هر سوال شامل هفت گزینه بود: “بسیار موافق/درست، موافق/درست، کمی‏ موافق/درست، بدون نظر/بی تفاوت، کمی‏ مخالف/نادرست، مخالف/نادرست، بسیار مخالف/نادرست”. در سوال‏هایی که مستقیم نمره‏گذاری شدند، نمره‏گذاری از سیستم یک تا هفت پیروی کرد و به منظور اجتناب از آمایه پاسخ، نمره‏گذاری برخی از سوال‏ها به صورت معکوس انجام شد. 3-6-شیوه ساخت پرسشنامه کل فرایند ساخت پرسشنامه به 3 بخش تقسیم شد: 1)تدوین پرسشنامه مقدماتی. 2)آزمودن پرسشنامه. 3)سنجش روایی، پایایی، و هنجار آزمون نهایی. در این فصل به شرح بخش اول که مراحل تدوین پرسشنامه است، پرداخته می‏شود و دو بخش دیگر در فصل چهار به صورت مفصل مورد بررسی قرار خواهند گرفت. 3-6-1-تدوین پرسشنامه مقدماتی رسیدن به محتوای پرسشنامه از طریق توافق بین دانشی که معرف مجموعه “خود” است و هدف‏های پرسشنامه به ساخت سوال‏های اولیه مبادرت ورزیده شد. 3-6-2-گام اول (روایی محتوایی منطقی) به منظور دست‏یابی به روایی محتوایی منطقی منابع داخلی و خارجی در حوزه نظریه کوهات مورد مطالعه قرار گرفت. در این گام صفت‏های مورد اندازه‏گیری به طور دقیق تعریف شده و اجزای تشکیل دهنده آنها به طوری مشخص شد که کلیه بخش‏های حیطه مورد اندازه‏گیری را بپوشاند. پس از جمع‏بندی، نه مولفه‏ استخراج گردید. 3-6-3-گام دوم (روایی محتوایی صوری) برای دست‏یابی به روایی محتوایی صوری از پیشنهاد و انتقاد هفت استاد مجرب و متخصص و همین طور دانشجویان رشته مشاوره و روان‏شناسی در این زمینه استفاده شد و تغییرات لازم در فرم اولیه اعمال گردید. به منظور بالا بردن انگیزه پاسخدهی آزمودنی‏‏ها چیدمان و شکل ظاهری آزمون نیز مورد بازنگری قرار گرفت. 3-6-4-گام سوم (پایایی اولیه) پس از تنظیم فرم اولیه (165 سوالی)، به منظور بررسی پایایی اولیه این فرم، پرسشنامه روی یک گروه 30 نفری اجرا گردید و ضریب پایایی آن به روش کرُنباخ 0.89 محاسبه شد. جدول3- SEQ جدول3- \* ARABIC 1-ضریب‏های پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم اولیه 165 سوالی)آلفای کرنباختعداد سوال‏ها0.89165 3-6-5-گام چهارم (روش تحلیل عاملی لوپ) جهت بررسی سوال‏ها از روش تحلیل عاملی لوپ (محاسبه پایایی با حذف هر سوال) استفاده شد و 64 سوال به علت ضریب همبستگی منفی با دیگر سوال‏ها از پرسشنامه حذف گردیده و پرسشنامه نهایی با 101 سوال تینظیم شد (پیوست ب-1). 3-6-6-گام پنجم (پایایی به روش بازآزمایی) به منظور بررسی ضریب پایایی آزمون به روش بازآزمایی، پرسشنامه 101 سوالی بر روی 50 نفر اجرا شد. برای جلوگیری از خطای آزمون، بعد از 2 هفته همین پرسشنامه روی همان افراد مجدداً اجرا شده، و از محاسبه همبستگی پیرسون بین دو اجرای پایایی بازآزمایی مقدار 0.83 به دست آمد. 3-6-7-گام ششم (روایی ملاک) در زمینه وجود ملاک در روایی پیش‏بین، به دلیل اینکه برخی مشاغل از جمله مشاوره اصولاً منجر به تولید نبوده نمی‏شود، لذا ملاکی برای پیش‏بینی پرسشنامه حاضر یافت نشد. و به دلیل فقدان سوابق علمی، شرایط تکیه بر روایی ملاکی مقدور نبود. از طرفی به منظور رسیدن به روایی ملاکی می‏توان از نظر متخصصان نیز استفاده کرد اما از آنجایی که این عامل نیز تحت تاثیر مستقیم شرایط درجه بندی کننده و درجه بندی شونده قرار دارد، لذا فاقد دقت، اعتبار و پایایی لازم است. از طرفی ملاک نهایی ارزشیابی “رشد خود” مشاوران مربوط به همه دوران زندگی آنها است و به همین دلیل قابل حصول نیست. از طرف دیگر به منظور رسیدن به روایی پیش‏بین، لازم است اندازه رشد خود پایا باشد تا بتوان آن را با نوعی وسیله پیش‏بینی کرد. اگر نمره ملاک از زمانی به زمان دیگر تغییر کند به گونه ای که کارکرد شخص در هر زمانی به گونه‏ای باشد تعیین نمره ملاک عملاً غیر ممکن است زیرا یک اندازه کاملاً بی ثَبات را نمی‏توان به وسیله دیگری پیش‏بینی کرد. از جمع بندی مجموع این روایی‏‏ها نتیجه می‏شود که این پرسشنامه دارای روایی لازم می‏‏باشد. 3-7-روش‏های تجزیه و تحلیل داده‌‏‏‏ها 3-7-1آمار توصیفی در سطح آمار توصیفی که بیشتر مربوط به خصوصیات جمعیتی و نمره‏ها هنجار نمونه مورد مطالعه است، از شیوه‏های زیر استفاده شد: *محاسبه شاخص‌‏‏‏های گرایش مرکزی و شاخص‏های پراکندگی. *ضریب همبستگی پیرسون برای به دست آوردن همبستگی نمره‏ی سوال با نمره‏ی کل آزمون به منظور بررسی روایی آزمون. 3-7-2-آمار استنباطی *محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به منظور بررسی پایایی آزمون. *روش تحلیل عاملی به منظور بررسی روایی سازه آزمون و حذف سوال‏های ناهمساز و همبستگی سوال‏ها با نمره کل. *استفاده از آزمون t برای دو گروه مستقل به منظور معناداری تفاوت دو گروه زنان و مردان. *استفاده از نمره‏ها z و t برای محاسبه نمره‌‏‏‏های استاندارد برای تدوین جدول‌‏‏‏های هنجار آزمون. *ارایه جدول کیفی برای تفسیر نتایج آزمون. 4-فصل چهارم – یافته‏‏‏‏های پژوهش 4-1-مقدمه کل فرایند کار به 3 بخش تقسیم شد: 1)تدوین پرسشنامه مقدماتی. 2)آزمودن پرسشنامه. 3)سنجش روایی، پایایی، و هنجار آزمون نهایی. در بخش اول کار که در فصل سوم شرح داده شد، نتایج زیر به دست آمد: جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 1-خلاصه‏ای از تدوین پرسشنامه مقدماتی (165 سوالی)روایی محتوایی منطقیمطالعه منابع داخلی و خارجی در حوزه نظریه کوهات √روایی محتوایی صوریاستفاده از پیشنهاد و انتقاد هفت استاد مجرب و متخصص √پایایی اولیهجامعه = 30 نفر / آلفای کرنباخ = 0.89 √روش تحلیل عاملی لوپحذف 64 سوال √پایایی به روش بازآزماییجامعه = 50 نفر / آلفای کرنباخ = 0.83 √ 4-2-آزمودن پرسشنامه (101 سوالی) 4-2-1-بررسی توصیفی داده‏ها توزیع فراوانی، درصد، شاخص‏های گرایش مرکزی و پراکندگی نمره‏‏های گروه نمونه در جدول‏های 4-2 و 4-3 ارایه شده است. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 2-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب جنسیتفراوانیدرصددرصد تراکمیشاخص‏هابی‏پاسخ135.00.5مونث21482.988.0مذکر3112.0100.0کل258100.0 جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 3-توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی گروه نمونه بر حسب رشته تحصیلیفراوانیدرصددرصد تراکمیشاخص‏هابی‏پاسخ197.47.4مشاوره و راهنمایی6826.433.7مشاوره خانواده218.141.9مشاره تحصیلی10.442.2مشاوره شغلی31.243.4روان‏شناسی بالینی2810.954.3سنجش و اندازه‏گیری31.255.4روان‏شناسی شخصیت72.758.1روان‏شناسی کودکان استثنایی197.465.5روان‏شناسی تربیتی3413.278.7روان‏شناسی عمومی4919.097.7آموزش پیش از دبستان31.298.8تکنولوژی آمورشی20.899.6توانبخشی10.4100.0کل258100.0 4-2-2-بررسی استنباطی و تحلیل روان‏سنجی داده‏ها 4-2-2-1-روایی ملاکی جستجو برای آزمونی که بتواند ملاک قرار گرفته و ارتباط و همخوانی این پرسشنامه را با آن را پیش‏بینی کرد، نتیجه مثبتی در بر نداشت. بنابر این از همبستگی مولفه‏ها با یکدیگر به منظور دستیابی به روایی ملاکی استفاده شد (همچنین در زمینه عدم لزوم استفاده از روایی ملاکی در زمینه سنجش خصیصه‏های مکنون در فصل سوم توضیح داده شده است). جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 4-ماتریس همبستگی بین مولفه‏هانگرشحس جسمانیحس هویتفضیلت‏ها و نیروهای منشارزش‏هااحساساتافکارنگرش1.000.188.419.091-.184.303-.355حس جسمانی.1881.000.172.228.056.233.133سبک هویت.419.1721.000.146-.228.317-.272فضیلت‏ها و نیروهای منش.091.228.1461.000.236.053.260ارزش‏ها-.184.056-.228.2361.000-.085.646احساسات.303.233.317.053-.0851.000.086افکار-.355.133-.272.260.646.0861.000 همانگونه که در جدول 4-3 مشاهده می‏شود تمامی ضریب‏ها مقداری پایین‏تر از 0.5 داشتند، بنابر این نتیجه می‏شود، آزمون از روایی قابل قبولی برخوردار بوده است. 4-2-2-2-همسانی درونی به منظور بررسی وجود یا عدم وجود روایی همسانی درونی سوال‏ها از تحلیل میزان اشتراک مولفه‏های اصلی استفاده شد. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 5-میزان اشتراک مولفه‏های اصلیاولیهاستخراج شدهاولیهاستخراج شدهاولیهاستخراج شده11.000.677361.000.703711.000.68521.000.715371.000.750721.000.63031.000.709381.000.676731.000.64841.000.720391.000.692741.000.68451.000.660401.000.707751.000.57461.000.614411.000.761761.000.74871.000.766421.000.697771.000.63481.000.655431.000.676781.000.63791.000.711441.000.701791.000.622101.000.732451.000.640801.000.595111.000.705461.000.637811.000.824121.000.648471.000.641821.000.708131.000.705481.000.727831.000.674141.000.717491.000.721841.000.710151.000.672501.000.809851.000.629161.000.690511.000.711861.000.679171.000.622521.000.720871.000.730181.000.707531.000.672881.000.751191.000.735541.000.604891.000.705201.000.737551.000.733901.000.733211.000.721561.000.658911.000.724221.000.691571.000.687921.000.688231.000.704581.000.657931.000.639241.000.661591.000.637941.000.659251.000.678601.000.751951.000.732261.000.668611.000.679961.000.773271.000.656621.000.773971.000.729281.000.661631.000.647981.000.835291.000.705641.000.618991.000.592301.000.752651.000.7461001.000.640311.000.674661.000.7491011.000.634321.000.697671.000.676331.000.760681.000.775341.000.674691.000.638351.000.663701.000.633 با توجه به جدول 4-5 مقدار کلیه سوال‏ها از 0.3 به بالا بودند، لذا هیچکدام از سوال‏ها در این مرحله ریزش نکرده و روایی محتوایی سازه آزمون تایید شد. 4-2-2-3-پایایی به روش دو نیمه کردن برای این منظور ابتدا میزان واریانس دو نیمه سوال‏‏ها مورد ارزیابی قرار گرفت: جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 6-خلاصه توصیفی سوال‏هاواریانستعداد سوال‏هاهمبستگی درونی سوال‏هاقسمت اول.87951aقسمت دوم.86850bدو قسمت روی هم.873101 همانطور که در جدول 4-5 ملاحظه می‏شود، میزان واریانس دو نیمه آزمون تقریباً با هم برابر است بنابر این می‏‏توانیم با استفاده از این دو قسمت پایایی دو نیمه کردن آزمون را محاسبه کنیم. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 7-پایایی از روش دو نیمه کردنآلفای کرنباخ دو نیمهقسمت اولارزش.720تعداد سوال‏ها51aقسمت دومارزش.718تعداد سوال‏ها50bتعداد کل سوال‏ها101همبستگی بین فرم‏ها.354ضریب اسپرمن-براونمقدار مساوی.522مقدار نامساوی.522ضریب دو نیمه سازی گاتمن.522 طبق جدول 4-6-ضریب‏های دو نیمه تقریباً با یکدیگر مساوی هستند و این نشان می‏‏دهد که اگر آزمون در شرایط دیگری روی نمونه‏ای با این ویژگی اجرا شود، همان مقدارها را خواهد داشت. 4-2-2-4-ساختار عاملی به منظور کفایت نمونه‏برداری، اندازه KMO همراه با نتیجه اجرای آزمون کُرَویت بارتلِت محاسبه شد. مقدار 0.89 که در جدول 4-4 ملاحظه می‏شود بیانگر کفایت نمونه‏برداری در این پژوهش بوده و سطح معنادار بودن آزمون کرویت بارتلت کوچکتر از 0.001 است. نتیجه شد که علاوه بر کفایت نمونه‏برداری، اجرای تحلیل بر پایه ماتریس‏های همبستگی نیز بین مواد پرسشنامه قابل توجیه بوده است. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 8-اندازه شاخص KMO و آزمون کرویت بارتلت ماتریس همبستگی سوال‏هاکفایت نمونه‏برداری KMO0.888آزمون کرویت بارتلتApprox.Chi-Square14767.619درجه آزادی5050Sig.0.000 به منظور پاسخ به این پرسش که آزمون از چه عواملی اشباع است، از روش تحلیل مولفه‏های اصلی استفاده شده است. سه شاخص عمده این روش عبارتند از: 1)ارزش ویژه، 2) نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل، 3)نمودار ارزش‏های ویژه یا نمودار سنگ ریزه‏ای. نمودار4- SEQ نمودار4- \* ARABIC 1-طرح سنگ ریزه‏ای عامل‏ها در پرسشنامه “رشد خود” ارزش ویژهتعداد سوال‏‏‏‏‏ها در طرح سنگ ریزه‏ای پرسشنامه “رشد خود” که در نمودار 4-1 نمایش داده شده می‏توان استنباط کرد که سهم عامل اول تا هفتم در واریانس کل ماده‏های پرسشنامه چشمگیر و از سهم بقیه عامل‏ها بوده است. ارزش ویژه و نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل (اولیه و پس از چرخش واریماکس) در جدول پیوست ب-4 قابل بررسی است. در اینجا قسمتی از جدول که نمایانگر مبنای تصمیم گیری بوده، ذکر شده است. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 9-شاخص‏های آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفه‏های اصلی و پس از چرخش واریماکسComponentInitial EigenvaluesExtraction Sums of Squared LoadingsRotation Sums of Squared LoadingsTotal% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %dimension0124.02023.78223.78224.02023.78223.78223.10322.87422.87425.9195.86129.6425.9195.86129.6422.4962.47125.34634.7094.66334.3054.7094.66334.3052.3752.35127.69742.5932.56836.8732.5932.56836.8732.3182.29529.99252.3862.36239.2352.3862.36239.2352.2442.22232.21362.2632.24041.4752.2632.24041.4752.2192.19734.41172.1632.14243.6172.1632.14243.6172.1952.17336.58481.8741.85545.4721.8741.85545.4722.0071.98738.57191.8561.83747.3091.8561.83747.3091.9781.95840.529101.8251.80749.1161.8251.80749.1161.9131.89542.423111.7341.71750.8331.7341.71750.8331.8941.87544.299121.5911.57552.4091.5911.57552.4091.8541.83546.134131.4681.45453.8621.4681.45453.8621.8381.82047.954141.4561.44155.3041.4561.44155.3041.8371.81949.773151.3881.37456.6781.3881.37456.6781.8171.79951.572161.3301.31657.9941.3301.31657.9941.7901.77253.344171.2551.24359.2371.2551.24359.2371.7181.70155.045181.2351.22360.4601.2351.22360.4601.6981.68156.726191.1961.18461.6431.1961.18461.6431.6731.65758.383201.1581.14762.7901.1581.14762.7901.6661.64960.032211.1401.12963.9191.1401.12963.9191.6501.63361.665221.0821.07164.9911.0821.07164.9911.6081.59263.258231.0681.05766.0481.0681.05766.0481.5651.55064.807241.0441.03467.0811.0441.03467.0811.5521.53766.344251.0351.02568.1071.0351.02568.1071.5311.51567.860261.0201.01069.1161.0201.01069.1161.2691.25669.11627.973.96470.08028.957.94871.02729.925.91671.943 همانطور که در جدول 4-9 دیده می‏شود ارزش ویژه 26 عامل بزرگتر از یک بوده و درصد پوشش واریانس مشترک بین مواد پرسشنامه برای این عامل‏ها به ترتیب از 23.782 درصد شروع و به کمترین مقدار 1.010 درصد می‏رسید. ترکیب این 26 عامل بر روی هم 69.116 درصد کل واریانس ماده‏های پرسشنامه را تبیین کرد. از بین عامل‏هایی که با استفاده از تحلیل مولفه‏های اصلی به دست آمده هفت عامل که دارای بیشترین ارزش ویژه بودند انتخاب شده و چرخش داده شدند. به بیان دیگر با توجه به نمودار سنگ ریزه‏ای و جدول 4-9، هفت عامل معنادار از پرسشنامه “رشد خود” استخراج شده است. مجموعه سوال‏های پرسشنامه مورد مطالعه هفت عامل استخراج شد و میزان واریانس مشترک تبیین شده توسط هر کدام از عامل‏ها به شرح زیر بود: جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 10-میزان درصد تبیین شده توسط هر عاملعاملمیزانمقدار تبیین شده توسط عاملاول36.584/22.8740.625%دوم36.584/2.4710.067%سوم36.584/2.3510.064%چهارم36.584/2.2950.062%پنجم36.584/2.2220.060%ششم36.584/2.1970.060%هفتم36.584/2.1730.059%جمع کل100% به منظور تعیین پاسخ نهایی و تشخیص عامل یا عامل‏هایی که احتمالاً زیربنای پرسشنامه 101 سوالی را تشکیل داده بودند، و همچنین به منظور تعیین ساختار ساده آن، در این پژوهش از روش چرخش واریماکس استفاده شده است. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 11-تشخیص عامل‏ها به وسیله چرخش واریماکسComponent1234567W002 90.862S003 22-.850N002 28-.848J007 59-.845O004 31-.812U005 85.786F006 94.782.314M005 48.782J011 92.758D002 93-.743E012 98-.732U006 89.725H002 49.713K003 40.711E007 58.705Z002 83-.694.302S001 6-.689W001 79.684F001 24-.645V004 78.643.308F004 64.640O005 42-.639W003 95.633E002 10-.619.389U001 5.613J002 12.592.345A001 14-.590N001 18.576H004 74.576S005 45-.549.305R005 84-.549O001 3-.547V001 17-.545.365J010 81-.539E003 19-.530.385T001 60.523.345E009 80-.522.302E005 41.511N004 66.505.314U004 71-.492.358H003 65.491.307.324H001 9.480F005 73-.476A003 69.450K002 29-.450-.321U003 63.446.382F002 36.410C001 7-.405M001 8-.401P001 27-.398.376J009 75.394E004 30.393Z001 54-.383.353R004 77-.323M004 37.576B001 56.548B002 72.518R003 70.479P002 39.330.478V002 26-.470D003 101.446R001 55.443A004 76.417J006 53.339A002 61.306A006 100.586A005 87.367.529U007 97.404.488T002 82.480-.385J013 99.407E001 2.330.383E006 51.491O002 11.477N003 50.470J012 96.316.428E008 67.398O003 20-.390.306R002 62.349V003 38.330M002 16.579S002 15.523D001 88.306.504C004 46.485O006 52-.375.465P003 57.417M003 25-.333.391C002 23.375K001 1J004 32-.365.592J005 43.555J008 68.492C003 35.465J001 4.414F003 47.363E010 86.360J003 21.309G002 33.558S004 34-.428.439E011 91.336.375G001 13.351U002 44 با توجه به اندازه ضریب‏های جدول 4-11، می‏توان موارد زیر را استنتاج کرد: جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 12-نام و شماره سوال مولفه‏هاعاملنام مولفهشماره سوال‏هااولافکار90-85-94-48-92-89-49-40-58-79-78-64-95-5-12-18-74-60-41-66-65-9-69-63-36-75-30دوماحساسات37-56-72-70-39-55-101-76-53-61سومارزش‏ها100-87-97-82-99-2چهارمفضیلت‏ها و نیروهای منش51-11-50-96-67-62-38پنجمسبک هویت16-15-88-46-52-57-25-23-1ششمحس جسمانی32-43-68-35-4-47-86-21هفتمنگرش33-34-91-3-44 29 سوال با هیچ کدام از هفت مولفه همبستگی نداشت. 4-3-سنجش فرم نهایی پرسشنامه (72 سوالی) 4-3-2-ضریب پایایی پرسشنامه نهایی در این مرحله ضریب پایایی پرسشنامه برای تمام سوال‏ها و همچنین عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه محاسبه گردید. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 13-ضریب‏های پایایی پرسشنامه “رشد خود” (فرم نهایی 72 سوالی)آلفای کُرنباختعداد مولفه‏ها0.88672 همانطور که مشاهده می‏شود، ضریب آلفای کرنباخ فرم نهایی 0.886 بود که پایایی مناسب فرم نهایی پرسشنامه را نشان می‏‏دهد. 4-3-3-ضریب پایایی پرسشنامه به تفکیک عامل‏‏‏ها جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 14-ضریب‏های پایایی پرسشنامه به تفکیک مولفه‏هانام مولفهآلفای کرنباختعداد سوال‏ها در این مولفهافکار2.43727احساسات0.71110ارزش‏ها0.5696فضیلت‏‏ها و نیروهای منش0.6327سبک هویت0.6789حس جسمانی0.5818نگرش0.5195 ضریب‏های پایایی محاسبه شده، برای هفت عامل و همچنین کل آزمون، نشان دهنده همسانی درونی قابل قبول برای پرسشنامه و پایایی نتایج حاصل از داده‏های استخراج شده توسط پرسشنامه تدوین شده بود. 4-3-4-پایایی به روش دو نیمه کردن برای این منظور ابتدا میزان واریانس دو نیمه سوال‏‏ها مورد ارزیابی قرار گرفت: جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 15-خلاصه توصیفی سوال‏هاواریانستعداد سوال‏هاهمبستگی درونی سوال‏هاقسمت اول.03436aقسمت دوم.03636bدو قسمت روی هم.03572 همانطور که در جدول 4-15 ملاحظه می‏شود، میزان واریانس دو نیمه آزمون تقریباً با هم برابر است بنابر این می‏‏توانیم با استفاده از این دو قسمت پایایی دو نیمه کردن آزمون را محاسبه کنیم. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 16-پایایی از روش دو نیمه کردنآلفای کرنباخ دو نیمهقسمت اولارزش.815تعداد سوال‏ها36aقسمت دومارزش.822تعداد سوال‏ها36bتعداد کل سوال‏ها72همبستگی بین فرم‏ها.696ضریب اسپرمن-براونمقدار مساوی.821مقدار نامساوی.821ضریب دو نیمه سازی گاتمن.781 طبق جدول 4-16 ضریب‏های دو نیمه تقریباً با یکدیگر مساوی هستند و این نشان می‏‏دهد که اگر آزمون در شرایط دیگری روی نمونه‏ای با این ویژگی اجرا شود، همان مقدارها را خواهد داشت. 4-3-5- وجود یا عدم وجود تفاوت معنادار در دو جنس برای این منظور ابتدا میانگین و انحراف استاندارد نمره‏های هفت عامل “رشد خود” در دو گروه زنان و مردان محاسبه شد. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 17-مقایسه میانگین و انحراف استاندارد نمره های عامل‏های هفت گانه پرسشنامه “رشد خود”جنسیتNMeanStd.DeviationStd.Error Meanنگرشبعدزنان21422.94394.46443.30518مردان3123.45164.93179.88578حس جسمانیبعدزنان21431.93935.62031.38420مردان3131.12905.38976.96803سبک هویتبعدزنان21447.66826.14666.42018مردان3145.67747.773401.39614فضیلت‏ها و نیروهای منشبعدزنان21424.94865.51840.37723مردان3127.83874.19600.75362ارزش‏هابعدزنان21422.24776.51105.44509مردان3124.06456.340011.13870احساساتبعدزنان21455.24306.91849.47294مردان3155.06456.692961.20209افکاربعدزنان213121.554033.045472.26424مردان31127.806528.025495.03353 سپس با استفاده از آزمون آماری، میانگین دو گروه مستقل، با یکدیگر مقایسه شد. جدول4- SEQ جدول4- \* ARABIC 18-آزمون آماری t مستقل برای دو گروه بر حسب جنسیتLevene's Test for Equality of Variancest-test for Equality of MeansFسطحمعناداریZدرجهآزادیSig.(2-tailed)تفاوتمیانگین‏هاخطای استانداردتفاوتنگرشیکسانی واریانس‏ها.022.882-5.0584243.560-.50769.86954عدم یکسانی واریانس‏ها-5.054237.471.591-.50769.93688حس جسمانییکسانی واریانس‏ها.045.833-4.9246243.452.810221.07471عدم یکسانی واریانس‏ها-4.922240.055.441.810221.04148سبک هویتیکسانی واریانس‏ها4.907.028-4.8374243.1051.990801.22415عدم یکسانی واریانس‏ها-4.863535.639.1811.990801.45800فضیلت‏ها و نیروهای منشیکسانی واریانس‏ها3.528.062-5.2799243.006-2.890111.03251عدم یکسانی واریانس‏ها-5.342946.505.001-2.89011.84276ارزش‏هایکسانی واریانس‏ها.004.949-5.1457243.146-1.816851.24725عدم یکسانی واریانس‏ها-5.148639.737.145-1.816851.22259احساساتیکسانی واریانس‏ها.300.584-4.9865243.893.178471.32428عدم یکسانی واریانس‏ها-4.986239.871.891.178471.29178افکاریکسانی واریانس‏ها4.150.043-5.1002242.317-6.252466.24086عدم یکسانی واریانس‏ها-5.113343.119.264-6.252465.51934 بر اساس نتایج حاصل از مقایسه نمره “رشد خود” در بین زنان و مردان که در جدول 4-18 گزارش شده است، نتایج زیر به دست آمد: نگرش: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.0584 کوچکتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. حس جسمانی: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 4.9246 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. سبک هویت: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 4.8374 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. فضیلت‏ها و نیروهای منش: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.2799 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. ارزش‏ها: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.1457 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. احساسات: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 4.9865 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. افکار: با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده 5.1002 بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به نتایج فوق جدول‏های هنجار برای کلیه مولفه‏‏ها یکسان بوده و بر اساس نمره‏های تراز شده z و t تدوین شده است (جدول‏های پیوست ب-6 تا ب-12) 4-3-6-جدول هنجاری برای هر دو جنس مولفهنگرشZTمولفهحس جسمانیzTمولفهسبک هویتzTمولفه فضیلت و نیروهای منشzTمولفه سبک هویتzT10.00-2.8421.599.00-4.435.6824.00-3.6613.3810.00-2.7622.397.00-3.3017.0011.00-2.6223.7816.00-3.2917.0628.00-3.0319.6512.00-2.4025.989.00-2.9420.5912.00-2.4025.9718.00-2.9720.3129.00-2.8821.2213.00-2.2227.7810.00-2.7622.3913.00-2.1828.1520.00-2.6423.5630.00-2.7222.7914.00-2.0429.5711.00-2.5824.1814.00-1.9730.3424.00-1.9930.0631.00-2.5624.3515.00-1.8631.3712.00-2.4025.9815.00-1.7532.5325.00-1.8331.6933.00-2.2527.4916.00-1.6833.1713.00-2.2227.7816.00-1.5334.7226.00-1.6733.3134.00-2.0929.0517.00-1.5034.9614.00-2.0429.5717.00-1.3136.9127.00-1.5134.9435.00-1.9430.6218.00-1.3236.7615.00-1.8631.3718.00-1.0939.0928.00-1.3436.5636.00-1.7832.1919.00-1.1438.5616.00-1.6833.1719.00-0.8741.2829.00-1.1838.1937.00-1.6233.7520.00-0.9640.3517.00-1.5034.9620.00-0.6543.4730.00-1.0239.8138.00-1.4735.3221.00-0.7842.1518.00-1.3236.7621.00-0.4345.6631.00-0.8641.4439.00-1.3136.8922.00-0.6143.9519.00-1.1438.5622.00-0.2247.8532.00-0.6943.0640.00-1.1538.4523.00-0.4345.7420.00-0.9640.3523.000.0050.0333.00-0.5344.6941.00-1.0040.0224.00-0.2547.5421.00-0.7842.1524.000.2252.2234.00-0.3746.3142.00-0.8441.5925.00-0.0749.3422.00-0.6143.9525.000.4454.4135.00-0.2147.9443.00-0.6843.1626.000.1151.1423.00-0.4345.7426.000.6656.6036.00-0.0449.5744.00-0.5344.7227.000.2952.9324.00-0.2547.5427.000.8858.7937.000.1251.1945.00-0.3746.2928.000.4754.7325.00-0.0749.3428.001.1060.9738.000.2852.8246.00-0.2147.8629.000.6556.5326.000.1151.1429.001.3263.1639.000.4454.4447.00-0.0649.4230.000.8358.3227.000.2952.9330.001.5465.3540.000.6156.0748.000.1050.9931.001.0160.1228.000.4754.7331.001.7567.5441.000.7757.6949.000.2652.5632.001.1961.9229.000.6556.5332.001.9769.7342.000.9359.3250.000.4154.1233.001.3763.7130.000.8358.3233.002.1971.9143.001.0960.9451.000.5755.6934.001.5565.5131.001.0160.1234.002.4174.1044.001.2662.5752.000.7357.2635.001.7367.3132.001.1961.9235.002.6376.2945.001.4264.1953.000.8858.8236.001.9169.1033.001.3763.7146.001.5865.8254.001.0460.3937.002.0970.9034.001.5565.5147.001.7467.4455.001.2061.9638.002.2772.7035.001.7367.3148.001.9169.0756.001.3563.5339.002.4574.4936.001.9169.1050.002.2372.3257.001.5165.0940.002.6376.2938.002.2772.7051.002.3973.9558.001.6766.6654.002.8878.8259.001.8268.2355.003.0480.4560.001.9869.7961.002.1471.3662.002.2972.93 5-فصل پنجم – بحث و نتیجه‏گیری این پژوهش به منظور تدوین و هنجاریابی ابزاری کارآمد و سودمند جهت تعیین میزان “رشد خود” مشاوران و روان‏شناسان صورت گرفته است. جامعه آماری متشکل از کلیه مشاوران و روان‏شناسان استان تهران بوده و از بین آنها، نمونه آماری متشکل از 258 مشاور و روان‏شناس می‏‏باشد که در خانه‏های سلامت وابسته به شهرداری شهر تهران در سال 1389 مشغول به کار بوده و حداقل مدرک تحصیلی آنها کارشناسی‏ارشد بوده است. در این فصل نتایج بدست آمده خلاصه شده و مورد بحث قرار گرفته‏اند، اما بدلیل جدید بودن موضوع پژوهش و نتیجه محدود سوابق آن امکان مقایسه و مطابقت نتایج با یافته‏های قبلی، ممکن نشد. پایه نظری این هنجارسازی نظریه “خود” هینز کوهات بوده است. 5-1-خلاصه یافته‏های پژوهش 5-1-1-سوال اول مولفه‌‏‏‏ها و محتوای پرسشنامه سنجش “رشد خود” در جامعه مشاوران کدامند؟ به منظور دستیابی به محتوای پرسشنامه از منابع داخلی و خارجی در حوزه نظریه کوهات مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور پاسخ به این سوال، صفت‏های مورد اندازه‏گیری به طور دقیق تعریف شده و اجزای تشکیل دهنده آنها به طوری مشخص شد که کلیه بخش‏های حیطه مورد اندازه‏گیری را بپوشاند. پس از جمع‏بندی، نه مولفه‏ استخراج گردید. اما پس از تحلیل عاملی دو مولفه حذف شده و هفت مولفه باقی ماند. بررسی محتوای سوال‏ها نشان داد که تعدادی از سوال‏ها دارای عدم تطابق مفهومی با گروه نمونه هستند و بنابراین در فرایند تحلیل عاملی از لیست سوال‏ها حذف شدند. عدم تفكيك سوال‏های پرسشنامه براساس ساختار نظري به وسيله تحليل عاملي اكتشافي تا حدودي مي‏تواند طبيعي باشد و آن هم به دليل همسويي و همپوشي سوال‏ها در نه مولفه “رشد خود” بوده است. اما بررسي دقيق‏تر محتواي سوال‏ها آشكار كرد كه هفت مولفه این پرسشنامه داراي مفهوم مشتركي هستند. مولفه‏های پرسشنامه “رشد خود” بدین صورت ارایه شد: نگرش، حس جسمانی، سبک هویت، فضیلت و نیروهای منش، ارزش‏ها، احساسات، افکار. 5-1-2-سوال دوم پرسشنامه “رشد خود” از چه ساختار عاملی برخوردار است؟ 1)مقدار کفایت نمونه برداری مساوی با 0.888 شد که نشان می‏دهد پرسشنامه به لحاظ نمونه برداری از کفایت کافی برخوردار است. همینطور مقدار کرویت بارتلت نیز کوچکتر از 0.001 بود که نتیجه شد، اجرای تحلیل بر پایه ماتریس همبستگی بین مواد پرسشنامه قابل توجیه بوده است. 2)استفاده از طرح سنگ ریزه ای نشان داد که سهم عامل اول تا هفتم در واریانس کل ماده‏های پرسشنامه چشمگیر و از سهم بقیه عامل‏ها بیشتر بوده است. 3)به منظور دستیابی به واریانس ماده‏های پرسشنامه از ارزش ویژه استفاده شد. این ارزش نشان داد که مقدار 26 عامل بزرگتر از یک بوده و درصد پوشش واریانس مشترک بین مواد پرسشنامه برای این عامل‏ها به ترتیب از 23.782 درصد شروع و به کمترین مقدار 1.010 درصد می‏رسید. ترکیب این 26 عامل بر روی هم 69.116 درصد کل واریانس ماده‏های پرسشنامه را تبیین کرد. سپس از بین عامل‏هایی که با استفاده از تحلیل مولفه‏های اصلی به دست آمده هفت عامل که دارای بیشترین ارزش ویژه بودند انتخاب شده و به منظور تعیین پاسخ نهایی و تشخیص عامل یا عامل‏هایی که احتمالاً زیربنای پرسشنامه 101 سوالی را تشکیل داده بودند، و همچنین به منظور تعیین ساختار ساده آن، در این پژوهش از روش چرخش واریماکس استفاده شده است. این روش‏ها در ساخت عوامل اصلی پرسشنامه کمک کرده و هفت عامل از پرسشنامه استخراج شدند. در اینجا معلوم شد 29 عامل با هیچکدام از هفت مولفه همبستگی نداشتند. 4)عامل‏های مورد تایید عبارت بودند از: نگرش (5 سوال)، حس جسمانی (8 سوال)، سبک هویت (9 سوال)، فضیلت و نیروهای منش (7 سوال)، ارزش‏‏ها (6 سوال)، احساسات (10 سوال) و افکار (27 سوال). 5-1-3-سوال سوم پرسشنامه “رشد خود” تا چه اندازه از روایی برخورداراست؟ 1)به منظور بررسی روایی محتوایی منطقی، منابع داخلی و خارجی در زمینه نظریه "خود" کوهات مورد بررسی قرار گرفتند. 2)برای بدست آوردن روایی محتوایی صوری، از پیشنهاد و انتقاد هفت استاد مجرب و متخصص و همین طور دانشجویان رشته مشاوره و روان‏شناسی در این زمینه استفاده شده و چیدمان و شکل ظاهری آزمون نیز مورد بازنگری قرار گرفت. 3)متاسفانه به دلیل اینکه ارزشیابی “رشد خود” مشاوران مربوط به همه دوران زندگی آنها است (و در حالت کلی تمامی آزمون‏هایی که خصیصه‏های مکنون را اندازه‏گیری می‏‏کنند)، به همین دلیل دسترسی به روایی ملاکی عملاً غیر ممکن است. از طرف دیگر به منظور رسیدن به روایی پیش‏بین، لازم است اندازه رشد خود پایا باشد تا بتوان آن را با نوعی وسیله پیش‏بینی کرد. از طرفی در زمینه وجود ملاک در روایی پیش‏بین، به دلیل اینکه برخی مشاغل از جمله مشاوره اصولاً منجر به تولید نبوده است، لذا ملاکی برای پیش‏بینی پرسشنامه حاضر یافت نشد. اما از ماتریس همبستگی بین مولفه‏‏ها برای نمایش روایی ملاکی استفاده شد. نتایج این سنجش نشان می‏دهد که طیف همبستگی بین مولفه‏های “رشد خود” بین 0.355- تا 0.646 می‏باشد. 4)سنجش روایی از طریق همسانی درونی نشان می‏دهد که به دلیل اینکه مقدار همبستگی سوال‏ها بزرگتر از 0.3 بودند، بنابر این پرسشنامه از همسانی درونی برخوردار است. نتیجه اینکه مولفه‏هایی که در این پرسشنامه بدست آمد می‏تواند بیانگر این موضوع باشد که به طور مثال شرایطی نظیر ارتقای نحوه نگرش، ثَبات در هویت، تفکر در مورد ارزش‏های کسب شده، پذیرش و انتقال احساسات می‏تواند به ارتباط فرد با خودش و با دیگران و با دنیای پیرامونش کمک کند. این یافته نشان می‏دهد که هرچه میزان خودآگاهی مشاور از "خود" بالاتر باشد مولفه‏های سازنده این خصیصه نیز در سطح بالاتری از شناخت قرار خواهند داشت. پژوهش مدرسی (1373) نشان می‏دهد که مراجعین می‏‏توانند میزان “رشد خود” مشاور را تخمین بزنند. یافته‏های این پژوهش با یافته‏های جینینگز و همکاران (2005) هم راستا بوده است. جینینگز نیز دریافت که خودآگاهی درمانگر یکی از عوامل موثر در فرایند درمان به حساب می‏‏آید. کتز و همکاران (2002) نیز دریافتند که رویکرد درمانگر بسته به ارزش‏‏‏ها و نگرش‏های وی می‏باشد. 5-1-4-سوال چهارم پرسشنامه‏ای که بر اساس مولفه‌‏‏‏ها و محتوای “رشد خود” ساخته می‏‌شود تا چه اندازه از پایایی برخوردار است؟ 1)برای دستیابی به پاسخ این سوال یکی از روش‏ها استفاده از آلفای کرنباخ بود. در فرم اولیه (165 سوالی) آلفای کرنباخ مساوی با 0.89، برای فرم (101 سوالی) مساوی با 0.886 بدست آمد. 2) جهت بررسی پایایی با حذف هر سوال از روش تحلیل عاملی لوپ استفاده شد و 64 سوال به علت ضریب همبستگی منفی با دیگر سوال‏‏ها، از پرسشنامه حذف گردیدند. 3)در روش پایایی به روش بازآزمایی که روی 50 نفر و در فاصله 2 هفته صورت گرفت، مقدار این اندازه‏گیری برابر با 0.83 بدست آمد. 4)یکی دیگر از بررسی‏های آماری استفاده از روش دو نیمه کردن سوال‏ها بود. این کار در دو مرحله سوال‏های 101تایی و 72تایی صورت گرفت. قبل از شروع این کار ابتدا مقدار واریانس دو بخش آزمون با هم سنجیده شد، سپس بازآزمایی به روش دو نیمه کردن صورت گرفت. مقدار به دست آمده در پرسشنامه 101تایی و 72تایی نشان داد که هر دو آزمون از پایایی مناسبی برخوردارند. 5)همینطور به منظور بررسی قوت ضریب پایایی، این ضریب برای پرسشنامه و به تفکیک مولفه‏‏ها مورد ارزیابی قرار گرفت. 5-1-5-سوال پنجم هنجار‏‏‏های مناسب برای پرسشنامه “رشد خود” چگونه است؟ با استفاده از نمره‏های z و t داده نشان داده شد که بین گروه زنان و مردان در مولفه‏های مورد نظر تفاوت معناداری وجود ندارد و به همین علت یک نیمرخ برای هفت مولفه ارایه شد. 5-1-6-سوال ششم آیا بین زنان و مردان در پرسشنامه “رشد خود” تفاوت معناداری وجود دارد؟ با توجه به اینکه در عامل نگرش z محاسبه شده برابر با مقدار 5.584، در عامل حس جسمانی z محاسبه شده برابر با مقدار 4.9246، در عامل سبک هویت z محاسبه شده برابر با مقدار 4.8374، در عامل فضیلت‏‏ها و نیروهای منش z محاسبه شده برابر با مقدار 5.2799، در عامل ارزش‏‏ها z محاسبه شده برابر با مقدار 5.1457، در عامل احساسات z محاسبه شده برابر با مقدار 4.9865 و در عامل افکار z محاسبه شده برابر با مقدار 5.1002 بوده است و با توجه به اینکه قدرمطلق شاخص z محاسبه شده بزرگتر از قدر مطلق شاخص 0.01z بحرانی در آزمون های دو دامنه (1.96) است بنابر این با اطمینان 95 درصد فرض صفر مبنی بر برابری میانگین نمره زنان و مردان در “رشد خود” تایید می‏‏شود. به عبارت دیگر بین نمره “رشد خود” زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. 5-2-محدودیت‌‏‏‏های پژوهش 1)مشکل اجرا: با توجه به اینکه جامعه‏ای که انتخاب شده بودند، خود دانش پایه‏ای نسبت به موضوع آزمون و آزمون سازی داشتند، اجرای پرسشنامه با موانعی روبرو شد. از جمله اینکه به دلیل مقاومت پاسخ‏گویی به پرسشنامه با دو نوع مشکل روبرو شد یکی اینکه برخی از پاسخ دهندگان هرگز حاضر به پاسخ‏گویی نبودند و برخی به دلیل مقاومت، پرسشنامه را به صورت تنها دو کرانه بالا و پایین پر کردند (که این پرسشنامه‏ها از دایره تحلیل خارج شد). 2)عدم وجود پژوهش مشابه در موضوع مورد پژوهش در ایران و جدید بودن موضوع. 3)بسیار اندک بودن منابع و مراجع فارسی در موضوع مورد مطالعه. 4)عدم همکاری بعضی از استادان بزرگوار در تعیین روایی محتوایی صوری و نامگذاری عامل‏ها به علت مشغله فراوان. 5)از آنجایی که انسانها هر روز در حال تغییر و تحول هستند و افزایش خودآگاهی رمز بهینه شدن در این فرایند است، چه بسا عامل‏های که برای یک مشاور موفق در این زمان در نظر گرفته شده است و یا عامل‏های که منجر به “رشد خود” فرد می‏شود، در زمان دیگری قابل تعریف نباشد، بنابراین نگرانی پژوهشگر آن است که به چه میزانی پایایی آزمون با گذشت زمان حفظ خواهد شد. 5-3-پیشنهاد‌‏‏‏های پژوهش 5-3-1-پیشنهاد‌‏‏‏های کاربردی 1)کارکرد این آزمون نباید جای مشاهده همه جانبه را به سادگی بگیرد و به عنوان کمکی برای فرضیه پردازی و الگوی پیش‏بینی و نه به عنوان حقیقت محض استفاده گردد. 2)این ابزار می‏تواند در سازمان نظام روان‏شناسی، سازمان ملی جوانان، سازمان بهزیستی کشور، آموزش و پرورش، وزارت علوم پژوهش‏های و فناوری و به منظور جداسازی صره از ناصره مورد استفاده قرار گیرد. چرا که شغل مشاوره و روان‏شناسی همانند جراحی است، اما نه بر روی جسم، بلکه بر روی روان و شخصی که قصد دارد در این راه قدم بگذارد می‏‏بایستی از حداقل‏های خاصی برخوردار باشد. 3)این آزمون می‏تواند مبنای ورود افراد به کارگاه‏ها و دوره‏‏ها و احیاناً واحدهای دانشگاهی خودشناسی و خودسازی باشد و در دوره‏های آموزشی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گیرد. 4)همزمانی انجام این آزمون با آزمون میزان موفقیت شغلی مشاوران برای رسیدن به سازه‏های جدید. 5-3-2-پیشنهاد‌‏‏‏های پژوهشی 1)با انجام این آزمون بر روی دانشجویان مشاوره و مشاورانی که به عنوان مثال بالاتر از 5 سال است که در حال مشاوره هستند می‏توان این موضوع را بررسی کرد که آیا شغل مشاوره با گذشت زمان در فرد تغییراتی در “خود” او به وجود می‏‏آورد؟ 2)پیشنهاد می‏گردد پرسشنامه طراحی شده در مطالعه ميداني بين کلیه مشاوران و روان‏شناسان زیر پوشش سازمان نظام مورد حمایت قرار گرفته و به صورت گسترده و در سطح ملي مورد آزمون قرار گيرد. 3)این پژوهش بر روی درمان‏گرانی انجام شده است که حداقل مدرک آنها کارشناسی‏ارشد می‏باشد. یکی از پژوهش‏های بعدی می‏تواند بر روی گروه‏های دیگری از افراد مانند جامعه معلمان، مهندسان، پزشکان و. . . باشد و با این یافته ‏‏ها مقایسه گردد. 4)از آنجایی که آزمون وابسته به مکان و زمان خودش می‏باشد، بنابراین پیشنهاد می‏‏شود برای دقیق‏تر شدن و علمی‏تر شدن این آزمون، روایی و پایایی آن به صورت دوره‏ای مورد ارزیابی قرار گیرد. 5)به منظور مقایسه جامعه مشاوران و روان شناسان داخل ایران و خارج ایران، می‏توان روایی و پایایی آنرا در سطح جهانی نیز اندازه‏گیری نموده و این دو دسته را با هم مقایسه نمود. و بدین وسیله خلاء‏های موجود در این سیستم را شناسایی نموده و به رفع آن مبادرت ورزید. 6)با توجه به اینکه این آزمون صرفاً روی مشاوران و روان شناسان ساکن تهران صورت گرفته است و از آنجایی که در ایران قومیت‏های فراوان با سنت‏‏‏ها، آداب، اقلیم و رفتارهای بسیاری زندگی می‏کنند بنابراین پیشنهاد میشود برای بالا بردن سطح روایی و پایایی آزمون آنرا در کل کشور اجرا کرد. 7)آزمون به شیوه تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گیرد. 8)از آنجایی که این آزمون برای جامعه مشاوران و روان شناسان ساخته شده است، پیش فرض برای ساخت این آزمون وجود بهداشت روان برای این جامعه بوده است. به منظور تکمیل میزان سنجش، می‏توان این آزمون را روی گروهی با شرایط مرضی بررسی نمود و این دو روایی و پایایی با هم مقایسه شود. 9)پیشنهاد می‏شود با تعویض مولفه‏های این آزمون با مولفه‏های همگن آن، و آزمون کردن مجدد بر روی جامعه مشاوران و روان‏شناسان، برآورد کرد که آیا در روایی و پایایی آزمون تفاوتی به وجود می‏آید؟ 10)این آزمون می‏تواند بر روی فارغ التحصیلان دانشگاه‏های متفاوت در رشته مشاوره و روان‏شناسی صورت گیرد. 11)این آزمون می‏تواند بر روی جامعه مشاوران جدای از جامعه روان‏شناسان و روان‏پزشکان صورت گرفته و میزان “خود” این گروه‏‏ها را با هم مقایسه کند. 12)می‏توان مولفه‏های موجود در این آزمون را به جامعه مشاوران و روان شناسان تعلیم داده و با این آزمون میزان این تغییر در ابتدا، انتها و پیگیری مشخص شود. 13)از آنجایی که این آزمون “خود” فرد را می‏‏سنجد، در صورتی که روی گستره افراد دیگر و نه تنها مشاوارن اجرا شود، می‏تواند در ادارات، موسسات، زوج درمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد. 6-منابع 6-1-منابع فارسی احمدی، احمد. (1387). مقدمه‌ای بر مشاوره و روان‌درمانی (ویرایش چهارم، چاپ هفتم). اصفهان: دانشگاه اصفهان. اژه‏ای، جواد. (1380). مقایسه تحولی ادراک خود نزد دانش آموزان عادی و تیزهوش. استعدادهای درخشان. 10 (4)، 388-369. ایرانفر، مهرداد. (1381). بررسی بهره هوشی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن بستری شده در بیمارستان فارابی کرمانشاه با استفاده از آزمون هوش ریون طی سال‌های ۸۱ – ۱۳۸۰. رساله دکترا چاپ نشده. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمانشاه، دانشکده پزشکی. آلن، مری. جی.؛ ین، وندی. ام. (1979). مقدمه‏ای بر نظریه‏های اندازه‏گیری. ترجمه: علی دلاور (1374). تهران: سمت. بهرامی، هادی. (1377). آزمون‏های روانی. تهران: دانشگاه علامه. پاشاشریفی، حسن. (1381). اصول روان‏سنجی و روان‏ آزمایی. تهران: رشد. پروین، لارنس. ا.؛ جان، الیور. ب. (1999). شخصیت: نظریه و پژوهش. مترجمان: محمد جعفر جوادی و پروین کدیور (1381). تهران: آی‍ی‍ژ. جورج، ریکی. ال.؛ کریستیانی، ترز. اس. (1990). روان‏شناسی مشاوره، نظریه‏‏‏ها، اهداف فرآیند‏‏‏های مشاوره و روان‏درمان‏گری (چاپ سوم). مترجمان: رضا فلاحی و محسن حاجیلو (1381). تهران: رشد. حقیقی، محسن مشکبید. (1373). بررسی انتظارات دانش آموزان، والدین و مدیران از مشاور. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روان‏شناسی و علوم‏تربیتی. خاکپور، رضا. (1374). ویژگی‏ها و صلاحیت‏های شخصی مشاوران و روان درمان‏گران. گردآورنده: عبدالله شفیع‏آبادی. مجموعه مقالات اولین سمینار راهنمایی و مشاوره. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. دانیلز، مایکل. (1992). خ‍ودش‍ن‍اس‍ی‌ ب‍ا روش‌ ی‍ون‍گ‌: ت‍ک‍ن‍ی‍ک‌ “رم‍ز واژه‌”. ترجمه: اسماعیل فصیح (1380). تهران: نشر آسونه. دوکانه‏ای، فریده. (1387). طراحی یک مدل مناسب برای پیش‏بینی موفقیت شغلی مشاوران در دو سطح کارشناسی ارشد و دکتری در استان تهران و شهرستان‏های آن. رساله دکتری چاپ نشده. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشکده علوم‏ انسانی. ساعتچی، محمود. (1385). مشاوره روان‌درمانی (نظریه‌ها و راهبردها) (چاپ سوم). تهران: ویرایش. ساعتچی، محمود. (1377). نظریه پردازان و نظریه‏ها در روان‏شناسی. تهران، سخن. سیف، علی اکبر. (1375). روش تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم). تهران: آگاه. شارف، ریچارد. (2000). نظریه‏‏‏های روان‏درمانی و مشاوره (چاپ چهارم). ‏ترجمه: مهرداد فیروز بخت (1387). تهران. خدمات فرهنگی رسا. شفیع‏آبادی، عبدالله. (1385). فنون و روش‏های مشاوره (چاپ پانزدهم). تهران: چپر نشر ترمه. شفیع‏آبادی، عبدالله. (1386). ‏راهنمایی ومشاوره تحصیلی و شغلی(مفاهیم و کاربردها)‏ (چاپ هفتم). تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‏ها (سمت)‏. شفیع‏آبادی، عبدالله. (1387). راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه‏ای و نظریه‏های انتخاب شغل (چاپ هفدهم). تهران: انتشارات رشد. شفیع‏آبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا. (1388). نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی (چاپ پانزدهم). تهران: مرکز نشر دانشگاهی. فیست، جس؛ فیست، گریگوری. (2005). نظریه‏های شخصیت (چاپ چهارم). ترجمه: یحیی سید محمدی (1388). تهران: روان. کار، آلان. (2004). روان‏شناسی مثبت علم شادمانی و نیرومندی‏های انسان. مترجمان: حسن پاشاشریفی، جعفر نجفی‏زند و باقر ثنایی (1385). تهران: سخن. ‏کاویانی، حسین؛ نوری‏زاده، مریم؛ پورناصح، مهرانگیز؛ میرحیدری قدس، سیمین. (1381). جایگاه مشاوران مدارس و موانع مشاوره: نقد کیفی. تازه‏های علوم شناختی، 4 (1). کردی، مریم. (1386). ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی برای نوجوانان مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی شهر گرگان. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روان‏شناسی و علوم تربیتی. کرمی، ابوالفضل. (1387). آشنایی با آزمون سازی و آزمون‏های روانی. تهران: مرکز نشر روان‏سنجی. کری، جرالد. (2004). نظریه و کاربست مشاوره و روان‏درمانی (ویرایش هفتم، چاپ دوم). ترجمه: یحیی سید محمدی (1387). تهران: ارسباران. کریمی، یوسف. (1388). روان‏شناسی شخصیت (چاپ بیست و یکم). تهران: دانشگاه پیام نور. کلاین، پل. (1994). راهنمای آسان تحلیل عاملی. مترجمان: سید جلال صدرالسادات و اصغر مینایی (1380). تهران: سمت. گنجی، حمزه. (1382). آزمون‏های روانی (چاپ دوم). تهران: ساوالان. محسن‏زاده، فرشاد؛ شهرآرای، مهرناز. (1387). تحلیلی بر هویت و جهانی شدن: چالش‏های فراروی مشاوران و روان‏شناسان. تازه‏ها و پژوهش‏های مشاوره، 7 (25)، 118-97. محسنی، نیک‏چهره. (1375). ادراک‌ خ‍ود “از ک‍ودکی‌ ت‍ا ب‍زرگ‍س‍ال‍ی‌”: دی‍دگ‍اه‏ه‍ا، ن‍ظری‍ه‌ه‍ا و ک‍ارب‍رده‍ای‌ ت‍رب‍ی‍ت‍ی‌ و درم‍ان‍ی‌. تهران: بعثت. مدرسی، سید ‏‏‏هادی. (1373). مقایسه نظرات مشاوران و مراجعان آنان درباره ویژگی‏‏‏‏های شخصیتی مشاوران. پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده. دانشگاه‏تربیت معلم، دانشکده علوم‏تربیتی. منصور، محمود.؛ دادستان، پریرخ. (1376). روان‏شناسی ژنتیک 2 (چاپ سوم). تهران: رشد. نوردبی، ورنون؛ هال، کالوین. (1974). راهنمای زندگی‏نامه و نظریه‏های روان‏شناسان بزرگ (چاپ دوم). ترجمه: احمد به‏پژوه و رمضان دولتی (1381). تهران: انتشارات تربیت. هومن، حیدرعلی. (1384). اندازه‏گیری های روانی و تربیتی (چاپ چهاردهم). تهران: بهار. 6-2منابع لاتین Ausubel, D. P. (1952). Ego Development And The Personality Disordeers: A Developmental Approach To Psychopathology. Grune & Stratton, Inc. Banai, E. , Mikulincer, M. , & Shaver, P. R. (2005). “Selfobject” Needs In Kohut’s Self. Psychoanalytic Psychology , 22 (2). Barber, J.P., Connolly, M.B., Crits-Cristoph, P., Gladis, L., & Siqueland, L. (2000). Alliance Predicts Patients' Outcome Beyond In-Treatment Change In Symptoms. Journal Of Consulting And Clinical Psychology, 68, 1027-1032. Brenner, C. (2006). Psychoanalysis: Mind And Meaning. New York: Psychoanalytic Quarterly Press. Chang, J. C. H. (2008). An Interpretive Account Of Counsellor Development [Thesis]. Alberta, Canada. Cross, M. C. ,، Papadopoulos, L. (2001). Becoming A Therapist: A Manual For Personal And Professional. New York: Brunner-Routledge. Esman, A. H. (2000). Adolescent Psychiatry: Annals Of The American Society For Adolescent Psychiatry (Vol. 25). The Analytic Press, Inc. Farhangi. (N.D.). Retrieved From Http://Www.Tehran.Ir Freeman, M. S., Hayes, B. G., Kuch, T. H., & Taub, G. (2007). Personality: A Predictor Of Theoretical Orientation Of Students Enrolled In A Counseling Theories Course. Counselor Education & Supervision , 46. Hauser, S. T. (1993). Loevinger’s Model And Measure Of Ego Development: A Critical Review, 2.Psychological Inquiry. ;4(1). Henderson, J. L. (1975). The Self And Individuation. In J. B. Wheelwright (Ed. ), International Encyclopedia Of Neurology, Psychiatry, Psychoanalysis, And Psychology. Aesculapius Publishers, Inc. Vol. I Jennings, L.;Sovereign, A.;Bottorff, N.;Mussell,M.P.Vye, C. (2005). Nine Ethical Values of Master Therapists. Journal of Mental Health Counseling, Vol. 27 Issue 1, p32-47. Katz, B.;Juni, S.;Matz, P. (2002). The Values of Psychoanalytic Psychotherapists at Two Points in Time (1979 vs. 1993): A Cross-Over Comparative Study. Vol. 21 Issue 4, p339. Kottler, J. A. (2010). On Being A Therapist (4 Ed. ). San Francisco: John Wiley And Sons. Lambert, M.J., & Barley, D.E. (2001). Research Summary On The Therapeutic Relationship And Psychotherapy Outcome. Psychotherapy, 38, 357-361. Leary, M. R. , & Tangney, J. P. (2005). Handbook Of Self And Identity. New York: The Guilford Press. Loevinger, J. (1996). Measuring Ego Development. New Jersey: Lawrence Erlbaum Associates, Inc. Mahapatra, B. C. (2005). Training For Sustainable Development. Sarup، Sons. Millon, T. , Lerner, M. J. ,، Weiner, I. B. (2003). Handbook Of Psychology (Vol. 5). New Jersey: John Wiley، Sons, Inc. Mitchell, R. W. (2002). Subjectivity And Self-Recognition In Animals. In Leary, M. R. And Tangney, J. P. (Eds. ). Handbook Of Self And Identity. New York: Guilford Press. Munley, P. H., Anderson, M. Z., Baines, T. C., Borgman, A. L., Briggs, D., Dolan, J. P. Jr., Et Al.(2002). Personal Dimensions Of Identity And Empirical Research In Apa Journals. Cultural Diversity And Ethnic Minority Psychology, 8, 357–365. Peterson, D.R., & Bry, B.H. (1980). Dimensions Of Perceived Competence In Professional Psychology. Professional Psychology, 11, 965-971. Psychotherapy. (N.D.). Retrieved From Http://En.Wikipedia.Org Rabinor, J. R. (2009). A Meditation On Life, Love And Being A Therapist: It's Not What I Expected. Eating Disorders: The Journal Of Treatment & Prevention , 17 (3). Schottler, T. , Oliver, L. E. , & Porter, J. (2004). Defining And Evaluating Clinical Competence: A Review. Guidance & Counseling, 20 (1). Shakhsiyat. (N.D.). Retrieved From Http://Www.Hawzah.Net Stein, D. J. (2007). What Is The Self? A Psychobiological Perspective. Cns Spectrums Journal, 12 (5). Tien-Teh, L. (1973). Counseling Relationship As A Function Of Counselor's Self-Confidence. Counseling Psychology , 20 (4), 293-297. Trowell, J. ; Davids, Z. ; Miles, G. ; Shmueli, A. ; Paton, Anne. (2008). Developing Healthy Mental Health Professionals: What Can We Learn From Trainees?. Infant Observation, 11,(3). Waller, G. (2009). Evidence-Based Treatment And Therapist Drift. Behaviour Research And Therapy , 47 (2). Wampold, B.E. (2001). The Great Psychotherapy Debate: Models, Methods, And Findings. Mahwah, Nj: Lawrence Erlbaum. 7-پیوست‏ها 7-1-ویژگی‏های جامعه شناختی 1)جنسیت: مونث FORMCHECKBOX مذکر FORMCHECKBOX 2)رشته تحصیلی: 3)گرایش تحصیلی 4)تاریخ تولد: سال. . . . . . . . 135)ترتیب تولد: فرزند. . . . . . . . . . از. . . . . . . . . . فرزند 6)وضعیت تاهل: مجرد FORMCHECKBOX متاهل FORMCHECKBOX مطلقه FORMCHECKBOX بیوه FORMCHECKBOX ازدواج مجدد FORMCHECKBOX نامزد FORMCHECKBOX 7)تعداد فرزندان: 8)قومیت: آذری FORMCHECKBOX لُر FORMCHECKBOX فارس FORMCHECKBOX کرد FORMCHECKBOX بلوچ FORMCHECKBOX عرب FORMCHECKBOX 9)میزان تحصیلات: کارشناس ارشد FORMCHECKBOX دکترا FORMCHECKBOX فوق دکترا FORMCHECKBOX دانشجوی کارشناس ارشد FORMCHECKBOX دانشجوی دکترا FORMCHECKBOX 10)به منظور حرفه‏ای شدن در شغل مشاوره از کدام یک از گزاره‏های زیر بهره جسته‏اید؟ کتاب FORMCHECKBOX دیدن فیلم آموزشی FORMCHECKBOX مشاوره کردن تحت نظر سوپر وایزر FORMCHECKBOX رفتن پیش مشاور به منظور درمان FORMCHECKBOX گذراندن کارگاه آموزشی FORMCHECKBOX مطالعات جانبی FORMCHECKBOX 11)اگر قرار باشد در یک مقیاس بین 1 تا 7 خود را برای مشاور بودن ارزیابی کنید، چه نمره‏ای به خود می‏دهید؟ بسیار موفق 1 FORMCHECKBOX 2 FORMCHECKBOX 3 FORMCHECKBOX 4 FORMCHECKBOX 5 FORMCHECKBOX 6 FORMCHECKBOX 7 FORMCHECKBOX بسیار ناموفق 12)عضو انجمن روان‏شناسی ایران هستم FORMCHECKBOX عضو انجمن مشاوره ایران هستم FORMCHECKBOX عضو انجمن‏های مریوط به این رشته در خارج از ایران هستم FORMCHECKBOX 13)آیا خود شما تا به حال تحت مشاوره قرار گرفته‏اید؟ خیر FORMCHECKBOX بله FORMCHECKBOX 14)در صورت مثبت بودن پاسخ لطفاً مفید بودن یا عدم مفید بودن درمان را چگونه ارزیابی می‏کنید؟ بسیار مفید 1 FORMCHECKBOX 2 FORMCHECKBOX 3 FORMCHECKBOX 4 FORMCHECKBOX 5 FORMCHECKBOX 6 FORMCHECKBOX 7 FORMCHECKBOX بسیار غیر مفید 14)سابقه بیماری جسمانی: خیر FORMCHECKBOX بله FORMCHECKBOX 15)از کدام سبک(های)/ نظریه(ها)ی درمانی بیشتر استفاده می‏کنید؟ رشد FORMCHECKBOX یادگیری FORMCHECKBOX روان تحلیلی FORMCHECKBOX مراجع-محوری FORMCHECKBOX اصالت وجود FORMCHECKBOX گشتالت FORMCHECKBOX روان‏شناسی فردی FORMCHECKBOX رفتار درمانی FORMCHECKBOX شناختی-رفتاری FORMCHECKBOX واقعیت درمانی FORMCHECKBOX ساختاری یا سیستمی FORMCHECKBOX راه حل محور FORMCHECKBOX قصه درمانی FORMCHECKBOX تحلیل رفتار متقابل FORMCHECKBOX روان‏پویشی کوتاه مدت FORMCHECKBOX مثبت درمانی FORMCHECKBOX فلسفه درمانی FORMCHECKBOX سایر سبک‏های درمانی FORMCHECKBOX توضیح: 16) حیطه و جمعیت ویژه و تخصصی شما برای درمان کدام است؟ فردی FORMCHECKBOX توانبخشی FORMCHECKBOX ازدواج و خانواده و زوجین FORMCHECKBOX مشاوره شغلی FORMCHECKBOX مشاوره تحصیلی FORMCHECKBOX گروهی FORMCHECKBOX روان‏درمانی FORMCHECKBOX روانسنجی FORMCHECKBOX سالمندی FORMCHECKBOX اعتیاد FORMCHECKBOX دادگاهی FORMCHECKBOX کودک FORMCHECKBOX بحران FORMCHECKBOX زندانی FORMCHECKBOX سایر حیطه‏ها: 17) نام خانه سلامت: . . . . . . . . . . 18) منطقه شهرداری: . . . . . . . . . 19) ناحیه شهرداری: . . . . . . . . . . 20) نام محله: . . . . . . . . 21)دارای مدرک از سازمان نظام روان‏شناسی هستم FORMCHECKBOX نیستم FORMCHECKBOX 7-2-نمونه پرسشنامه نهایی درمان‏گر گرامی؛ با سلام اینجانب خاطره ع-ملکیان دانشجوی سال آخر مقطع کارشناسی ارشد رشته “مشاوره و راهنمایی” بر آن شدم تا موضوع پایان نامه‏ام را در حیطه خود (Self) برگزینم. با توجه به عدم وجود پرسشنامه‏ای با این مضمون، کارم را بر مبنای ساخت این آزمون گذاشته و جامعه هدف را مشاوران و روان‏شناسان برگزیدم. 101 سوال مطرح شده‏ است. مقیاس اصلی سنجش، لیکرت 7 سطحی می‏باشد که آزمون‌شونده بنابه میزان اهمیت موضوع بین شماره 1 تا 7 پاسخ دهی می‏کند. در پاسخ‏گویی به این پرسشنامه: طول زمان پاسخ‏گویی اهمیتی ندارد. شرایط تحلیل به گونه‏ای اجرا می‏گردد که رازداری و امانت‏داری در آن به طور کامل لحاظ شود. دقت و حوصله‏ی شما، در ارزیابی نهایی پرسشنامه و بهینه کردن آزمون هنجار، تاثیر ارزشی بالایی دارد. امیدوارم نتایج این پرسشنامه در دراز مدت منجر به پدیدآیی راهکارهایی برای روش‏های درمانی موثرتر و رشد مشاوران و روان‏شناس کارآمدتر گردد. در صورتی که شما مشاور گرامی‏ پیشنهاد یا انتقادی در زمینه شکل و محتوای سوال‏ها داشته باشید، با عنوان کردن آن بر من منت خواهید گذاشت. در صورت نیاز به ارتباط می‏توانید با شماره همراه یا صندوق الکترونیکی زیر تماس حاصل فرمایید: صندوق پستی الکترونیکی: kmalekian2000@gmail. com این کار TA \s "کار" زیر نظر معاونت فرهنگی شهرداری تهران، اداره کل سلامت و جناب آقای دکتر گلمکانی می‏باشد. شرایط مهم پاسخ‏گویی به پرسشنامه: داشتن مدرک حداقل کارشناسی‏ارشد در رشته‏های مشاوره و روان‏شناسی با هر زیر گرایشی. در صورتی که سلامت یار محترم دانشجوی کارشناسی‏ارشد می‏‏باشد، حتماً و فقط می‏‏بایستی واحد پایان نامه باقی مانده باشد. زمان کل پاسخ‏گویی به آزمون اهمیت ویژه‏ای ندارد. اما در صورتی که هر یک از شما دوستان زمان انجام شده را اعلام فرمایید در فرم نهایی آزمون می‏‏توان از گزینه زمان نیز به عنوان یک عنصر تعیین کننده استفاده کرد. مشاور گرامی، در صورتی که تمایل به داشتن نتیجه آزمون خود دارید، لطفاً نام و شماره تماس یا صندوق پست الکترونیکی خود را ذکر فرمایید تا پس از هنجاریابی آزمون، نتیجه آن خدمت شما اعلام گردد. پاسخ‏گویی هر یک نفر از شما درمان‏گران عزیز، یک هدیه بزرگ برای هنجاریابی این آزمون است. با تشکر از زمانی که صرف می‏کنید و با تشکر از لطف شما. 7-3-روش تحلیل لوپ در مرحله مقدماتی شیوه ساخت پرسشنامه شماره سوالمیانگین مقیاس در صورت حذف سوالواریانس مقیاس درصورت حذف سوالسوال‏های تصحیح شده-همبستگی کلآلفای کرُنباخ در صورت حذف سوال1743.273454.605.210.8892742.353447.595.196.8893741.423453.774.289.8894741.733407.485.469.8885743.233547.305-.361.8926743.423553.134-.286.8937743.503466.260.196.8898741.353426.235.376.8889740.423459.534.250.88910743.693473.422.116.89011741.003429.680.427.88812743.193482.242.061.89013742.233441.065.196.88914742.123486.586.053.89015741.233467.545.172.88916741.463483.938.123.89017741.083458.314.358.88918743.083431.194.352.88819742.883421.546.291.88920743.883531.066-.267.89121741.273438.285.277.88922743.503417.780.315.88823741.353476.235.145.89024740.653435.755.355.88825742.383500.726-.027.89126743.963468.278.172.88927741.043446.598.332.88928743.083444.634.353.88929741.583488.814.061.89030742.813395.362.502.88731741.543475.858.099.89032742.193414.562.369.88833740.583460.894.452.88934743.423384.974.522.88735742.043537.798-.204.89236741.773526.905-.151.89237743.653455.195.176.89038741.193449.042.359.88939741.503456.260.348.88940741.733443.325.297.88941740.653464.555.433.88942744.313456.222.295.88943742.813432.402.272.88944740.813454.802.417.88945742.313446.222.338.88946742.273428.205.353.88847740.773464.105.288.88948741.813426.962.358.88849744.123518.826-.139.89150741.003446.560.240.88951742.813506.482-.053.89152743.313457.902.166.89053741.233415.065.549.88854742.543382.018.492.88755742.423435.694.320.88956741.193435.842.458.88857744.123452.106.300.88958742.813424.482.344.88859741.083463.434.190.88960743.003429.600.292.88961742.153356.615.659.88662740.623455.766.285.88963741.233448.185.316.88964743.813529.682-.208.89165740.773508.985-.079.89166741.773402.345.547.88767741.273445.805.256.88968741.693407.182.565.88769742.883425.946.333.88870743.313418.222.406.88871743.653495.115.003.89172742.233450.505.200.88973741.733498.765-.016.89174744.083466.794.196.88975743.383494.086.009.89076743.543441.378.258.88977741.773410.985.516.88878740.653446.715.531.88879744.733553.725-.516.89280743.193423.442.324.88881742.043488.438.027.89182741.123442.026.369.88883741.463521.218-.269.89184742.503395.060.470.88785742.083513.834-.109.89186742.883524.426-.139.89287744.043480.598.079.89088740.963444.678.502.88889742.503466.820.127.89090744.463494.578.013.89091742.963385.558.427.88792740.773475.545.220.88993741.043459.798.200.88994740.353462.955.514.88995741.543438.098.328.88996742.853424.615.416.88897742.043487.478.060.89098742.543439.938.282.88999743.353458.795.183.889100743.883462.506.178.889101741.653400.955.443.888102743.353443.115.254.889103742.583408.734.370.888104742.353383.035.482.887105742.963515.718-.097.891106744.123449.386.283.889107741.233456.345.250.889108742.813406.802.404.888109741.273463.485.221.889110741.853416.535.424.888111741.963476.038.086.890112743.423420.734.292.889113742.503486.340.043.890114741.353454.635.234.889115740.853491.495.045.890116742.313346.542.594.886117740.503473.700.261.889118740.813480.482.157.890119741.883496.666.000.890120741.273486.525.056.890121744.043453.158.251.889122741.583396.574.360.888123741.153409.575.414.888124741.653401.115.496.887125741.503420.020.338.888126741.543434.898.298.889127741.963513.718-.101.891128741.503446.500.386.889129740.653448.475.547.888130744.083522.474-.154.891131742.813479.682.063.890132744.923497.674-.008.890133741.543419.058.389.888134742.883488.506.031.891135743.233483.945.048.890136742.083407.194.416.888137742.503516.340-.103.891138740.963442.278.412.888139743.543465.778.141.890140744.273512.365-.096.891141741.653520.155-.144.891142742.503539.380-.199.892143741.463441.938.309.889144741.693449.182.167.890145743.383478.726.110.890146741.653444.955.209.889147741.583440.494.322.889148742.583376.094.508.887149743.503558.500-.425.892150741.693429.582.412.888151742.543432.098.308.889152741.423443.214.307.889153744.193479.282.097.890154741.003462.000.225.889155742.923573.434-.341.893156741.923459.674.192.889157741.313479.902.069.890158742.233471.385.145.890159740.883446.586.454.888160741.963420.838.350.888161742.583429.774.371.888162742.003438.880.397.888163743.193573.442-.370.893164743.233508.905-.061.891165740.773477.705.162.890 7-4- شاخص‏های آماری اولیه با اجرای تحلیل مولفه‏های اصلی و پس از چرخش واریماکس واریماکس ComponentInitial EigenvaluesExtraction Sums of Squared LoadingsRotation Sums of Squared LoadingsTotal% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %Total% of VarianceCumulative %dimension0124.02023.78223.78224.02023.78223.78223.10322.87422.87425.9195.86129.6425.9195.86129.6422.4962.47125.34634.7094.66334.3054.7094.66334.3052.3752.35127.69742.5932.56836.8732.5932.56836.8732.3182.29529.99252.3862.36239.2352.3862.36239.2352.2442.22232.21362.2632.24041.4752.2632.24041.4752.2192.19734.41172.1632.14243.6172.1632.14243.6172.1952.17336.58481.8741.85545.4721.8741.85545.4722.0071.98738.57191.8561.83747.3091.8561.83747.3091.9781.95840.529101.8251.80749.1161.8251.80749.1161.9131.89542.423111.7341.71750.8331.7341.71750.8331.8941.87544.299121.5911.57552.4091.5911.57552.4091.8541.83546.134131.4681.45453.8621.4681.45453.8621.8381.82047.954141.4561.44155.3041.4561.44155.3041.8371.81949.773151.3881.37456.6781.3881.37456.6781.8171.79951.572161.3301.31657.9941.3301.31657.9941.7901.77253.344171.2551.24359.2371.2551.24359.2371.7181.70155.045181.2351.22360.4601.2351.22360.4601.6981.68156.726191.1961.18461.6431.1961.18461.6431.6731.65758.383201.1581.14762.7901.1581.14762.7901.6661.64960.032211.1401.12963.9191.1401.12963.9191.6501.63361.665221.0821.07164.9911.0821.07164.9911.6081.59263.258231.0681.05766.0481.0681.05766.0481.5651.55064.807241.0441.03467.0811.0441.03467.0811.5521.53766.344251.0351.02568.1071.0351.02568.1071.5311.51567.860261.0201.01069.1161.0201.01069.1161.2691.25669.11627.973.96470.08028.957.94871.02729.925.91671.94330.911.90272.84531.890.88173.72532.867.85874.58433.830.82275.40534.811.80376.20835.788.78176.98836.779.77177.75937.756.74978.50838.721.71479.22239.712.70579.92740.688.68180.60741.663.65681.26442.660.65381.91743.638.63282.54944.630.62483.17345.594.58883.76046.589.58484.34447.563.55884.90248.560.55485.45649.557.55286.00750.530.52586.53251.506.50187.03352.502.49787.53053.495.49088.02054.486.48188.50155.469.46588.96556.459.45589.42057.447.44389.86358.441.43790.29959.434.43090.72960.414.41091.13961.406.40291.54162.391.38791.92863.373.37092.29864.367.36392.66065.344.34093.00166.338.33593.33667.330.32793.66268.326.32393.98569.314.31194.29770.302.29994.59671.295.29394.88872.290.28795.17573.274.27195.44674.267.26495.71075.259.25795.96776.247.24596.21277.243.24096.45278.235.23396.68579.231.22996.91480.213.21197.12581.202.20097.32582.199.19797.52283.198.19697.71884.182.18097.89885.174.17298.07186.169.16798.23887.166.16598.40288.156.15598.55789.151.14998.70690.146.14598.85191.137.13598.98692.127.12699.11293.123.12199.23494.118.11799.35195.113.11299.46396.110.10999.57197.096.09599.66698.095.09499.76099.087.08699.846100.080.07999.925101.076.075100.000 8-Abstract Titlee: Codification and Normalization of Self-Development Questionnaire and its Psychometric Traits. Objective: This study is a research development and standardization in order to develop a questionnaire "to grow" and determine its psychometric properties have been conducted. The study population of all of Tehran consultants and psychologists are randomly without the insertion of the companies, organizations, and governmental institutions or NGOs within their collections and consulting psychologist have to draw the sample was selected and all the counselors and psychologists affiliated with the health council houses in Tehran province (22 regions) and sample size equal to 273 people were at the time of study. This questionnaire has 101 questions divided into seven Likert scale includes components "attitude, sense of physical, identity style, virtue and manners forces, values, feelings and thoughts" are. After implementing the questionnaire answer sheets and remove partial, information 258 (214 females and 31 males) were analyzed and obtained the required norm. Validity of the structure, logical validity, face validity, loop analysis, the two halves making questionnaires and factor analysis using principal component analysis and varimax rotation in order to access valid, reliable questionnaire was used resulting in seven factor was extracted from the questionnaires. Total methods for validity and reliability of the questionnaire was used to conclude that the reliability coefficient was acceptable and desirable. The validity of the test was proven. Between men and women in this questionnaire was not significant. Well was determined based on research results that the situation between the dominant group opinion sample is operating. Keyword: Codification, Normalization, Self-Development, Questionnaire, Psychometric Traits.

فایل های دیگر این دسته