مقاله تأملي كوتاه درباب فرهنگ توسعه وتوسعه فرهنگي 30 ص (docx) 38 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 38 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
تأملي كوتاه درباب فرهنگ توسعه وتوسعه فرهنگي
از پيش خواندم كه رشد ومفهوم كمي است وتوسعه علاوه برآن شامل مفهوم كيفي هم مي شود وبه كشورهاي پيشرفته (غربي) عمدتاً توسعه يافته وبه ما شرقي ها – جهان سومي ها- توسعه نيافته مي گويند واين نامگذاري سبب مي شود كه كمتر درباب ماهيت توسعه بيانديشم ، به اين كه توسعه چيست ؟ چه زماني ، كجا ، چراوچطورمطرح شد؟ شرايط وزمينه هاي تحقق توسعه چيست ؟ واين كه توسعه چه نسبتي با سياست ، اقتصاد وازهمه مهمترفرهنگ دارد ؟
غرب كه امروز توسعه يافته معرفي مي شود توانسته درحوزه اقتصاد وعلم وصنعت وفرهنگ وتكنيك وسياست به توسعه بپردازد واين پيشرفت باعث حيرت ما گرديده ، چنانكه از شدت حيرت عقلانيت را به كناري گذاشته وخود را ملزم به گزينش راه غرب مي دانيم وكمتر به مباني نظري توسعه درغرب فكر مي كنيم با تصوراين كه با شعاردادن ودست به گزينش زدن مي توان يك شبه راه توسعه را پيمود ، همگان را دعوت به تبعيت از گفتارمان وپذيرش بي چون وچراي آن مي كنيم ، درحالي كه چنانچه اشاره شد نتوانسته ايم به درك درستي از توسعه برسيم وتوسعه را تعريف كنيم و براي رسيدن به آن يا طي آن برنامه ريزي درست ودقيق وعلمي نماييم وبا فضاسازيهاي سياسي وگل آلود كردن آن برعليه كساني كه مارادعوت به تفكر درباب چگونگي محقق شدن شرايط توسعه وهمين طوراز امكان بودن توسعه حرف مي زنند خودرا منطقي جلوه مي دهيم !! ونهايتاً كارمان به جايي ختم پيدا مي كند كه ديگران را مقصربدانيم وبا برچسب زدن به مخالفان داخلي ومتهم كردن مخالفان خارجي از پاسخگويي فراركنيم ، غافل از اين كه نزديك به 50 سال از طرح توسعه درايران مي گذرد وما هنوز درالفباي آن مانده ايم ومتوجه اين موضوع نشده ايم كه اولاً توسعه هدف نيست ، ثانياً توسعه تعريفي دارد وبراي اجراي آن نيازمند تحقق شرايطي هستيم ، به عبارتي هربذري كه درهرزميني نمي رويد پس براي بذرريختن درزمين ابتدا بايد آن را شخم زد وعلف هاي هرز آن را از بين برد .....
بعد كه زمين براي كاشت مساعد شد دست به كاشت بزنيم وبعد از تلاش منطقي ومستمرانتظاربرداشت داشته باشيم وگرنه با شعار دادن هرگز به توسعه نمي رسيم وتوسعه محقق نخواهد شد ، چرا كه توسعه شرايط خاص خود را دارد يعني همان طوركه اشاره شد بايد بستر آماده باشد وشكست توسعه اقتصادي وسياسي درايران بيان گرهمين نكته مهم است كه بدون توجه به ساختارهاي اجتماعي وشاخصه هاي فرهنگي نمي توان برنامه ريزي كرد وانتظار داشت كه برنامه ها به ثمربنشيند ، چون جامعه يك ماشين نيست بلكه پديده اي پوياست كه ما هركاري را كه بخواهيم به سادگي نمي توانيم انجام دهيم واگر هم انجام بدهيم به نتيجه مطلوب ومورد نظرخود نمي رسيم .