صفحه محصول - مقاله قومیت 30 ص

مقاله قومیت 30 ص (docx) 53 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 53 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

قوميت از منابع اصلي معنا و بازشناسي در طول تاريخ بشر بوده است. در بسياري از جوامع معاصر ، از ايالات متحده گرفته تا كشورهاي افريقايي زير خط صحرا ، قوميت زيربناي تفكيك اجتماعي و بازشناسي اجتماعي و نيز تبعيضهاي اجتماعي است. قوميت همچنين پايه و اساس قيام براي عدالت اجتماعي بوده و هست : نظير قيام سرخپوشان مكزيك در چياپاس در سال 1994 ؛ و نيز پايه و اساس منطق غير عقلاني تصفية قومي مثلاً به دست صربهاي بوسني در 1994 و به ميزان زيادي شالوده اي فرهنگي است كه موجد فعاليتهاي بازرگاني شبكه بندي شده و انحصار گرايانه (متكي بر تراست) در دنياي نوين تجارت است ، از شبكه هاي تجاري چيني گرفته (ج 1 فصل سوم) تا قبيله هاي قومي كه تعيين كنندة موفقيت در اقتصاد نوين جهاني هستند. در واقع همان طور كه كورنل وست مي نويسد: «در اين عصر جهاني شدن كه با نوآوريهاي خيره كنندة علمي و تكنولوژيك در عرصة اطلاعات ، ارتباطات و زيست شناسي كاربردي همراه است، تمركز بر تاثيرات نامعلوم و غير قطعي نژادگرايي بسيار كهنه و منسوخ به نظر مي رسد... اما نژاد – در زبان مدون مباحث اصلاحات رفاهي ، سياست مهاجرت ، كيفر جنايي، اقدامات مثبت و خصوصي شدن حومة شهر – هنوز در مشاجرات سياسي داراي اهميت زيادي است». قوميت به مثابة منبع و هويت در حال رنگ باختن ، نه در برابر ساير قوميتها ، بلكه در برابر اصول كلي تر «خود – تعريف » فرهنگي از قبيل دين ع ملت يا جنسيت ، است. بنابر اين فرضية من اين است كه قوميت در جامعة شبكه اي مبنايي براي بهشتهاي جمعي فراهم نمي آورد ، زيرا قوميت بهشتهاي مبتني بر پيوند هاي اوليه اي است كه بخصوص هنگامي كه بريده از زمينة تاريخي خود باشند، به عنوان پايه اي براي بازسازي معنا در دنيا ي شبكه ها و جريانها، و براي تركيب مجدد تصاوير و اسناد مجدد معنا اهميت خود را زا دست مي دهند. مواد و مصالح قومي در اجتماعات فرهنگي نيرومندتري ادغام مي شوند كه وسيع تر از قوميت هستند، مثل دين يا ملي گرايي كه بياني از خود مختاري فرهنگي در جهاني از نمادها هستند. يك امكان ديگر اين است كه قوميت بنيادي براي ايجاد دژهاي دفاعي شود كه سپس در اجتماعات محلي ع يا حتي دسته هاي جنايتكاران كه از قلمرو خود دفاع مي كنند ويژگي منطقه اي پيدا كند. ريشه هاي قومي در طيف ميان جماعتهاي فرهنگي و واحدهايي كه منطقه هاي قرق گروهها را تشكيل مي دهد ، در هم مي پيچند ، تقسيم مي شوند ع باز پرورده مي شوند، تركيب مي گردند و به انحاء متفاوت بدنام يا تقدير مي شوند و همة اينها بر اساس منطق تازه اي از جهاني شدن – اطلاعاتي شدن فرهنگها و اقتصادها انجام مي شوند كه تركيب و تاليفهاي نهادي را زا دل هويتهاي مبهم بيرون مي كشد . نژاد اهميت دارد اما ديگر معنايي بر نمي سازد. اين است كه مردم در برابر فرايند فردي شدن و تجزية اجتماعي مقاومت مي كنند و مايل به گرد هم آمدن در سازمانهاي اجتماعي گونه اي هستند كه در طول زمان احساس تعلق و در نهايت در موارد بسيار هويتي فرهنگي و همگاني ايجاد كند. فرضية من اين است كه براي اينكه چنين چيزي رخ دهد فرايندي از بسيج اجتماعي ضرورت دارد . يعني مردم بايد درگير نهضتهاي شهري شوند (نه كاملاً انقلابي) تا از طريق آن منابع مشترك كشف و از آن دفاع شود، شكلي از سهيم شدن در زندگي پديد آيد و معناي تازه اي توليد شود.

فایل های دیگر این دسته