پیشینه و مبانی نظری ورزش کورکان و پیشرفت تحصیلی (docx) 40 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 40 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق ورزش کورکان وپیشرفت تحصیلی
فصل دوم : پیشینه تحقیق
زمينه نظري مسأله مورد پژوهش
نظرات اسلام وانديشمندان اسلامي
اهداف تربيتبدني
ورزش به عنوان يك درس اصلي دردبستان
آثار جسماني تربيتبدني بركودكان
فيزيولوژي ورزش
آثار تربيتي تربيتبدني در كودكان
حب ذات
نشاط آفريني
گسترش جهان بيني
روان شناسي آمادگي جسماني
شخصيت وآمادگي جسماني
تقويت خود مفهومي
كاهش اضطراب
اثر آرام كننده
كاهش فشارهاي عصبي
نقش ورزش و ارتقاي توانمنديهاي روحي و
جسميدانش آموزان ابتدايي
الف ـ نقش ورزش در جلوگيري از بيماريها وسلامت جسم
ب ـ نقش ورزش درايجاد نشاط
ج ـ نقش ورزش در ايجاد ارتباط با ديگران و تقويت روحيه گروهي
د ـ نقش ورزش در رشد عقلاني و فكري دانش آموزان وپيشرفت تحصيلي
مطالعات انجام شده در خارج از كشور
تحقيقات انجام شده در داخل كشور
زمينه نظري مسأله مورد پژوهش :
تئوري هاي مربوط به ارتباط ذهن و بدن وتاثيرات متقابل اين دو بر روي يكديگر از ويژگي خاصي برخوردار است . هر كدام از اين تئوريها بر پايه يافته هاي تجربي نظريه پردازان و با توجه به تجربيات روانشناسي و تربيتي مايه گرفته است وهر كدام به صورتي بيان كنندة ارتباط قواي ذهني و هوشي با رفتارهاي حركتي و جسماني در نزد انسان است .
بعضي از اين تئوريها از طريق تجربيات علمي و پژوهشهاي گوناگون پايه علمي پيدا كرده اند ولي بعضي ديگر در حد تئوري و نظريه علمي مانده اند 1.
مفهوم (رشد يكپارچه ) يعني : ( توجه به رابطه متقابل جنبه هاي ذهني و غير ذهني پايه و اساس بسياري از تئوريهاي رشد و تكامل كودكان را تشكيل ميدهد 2.
در ذيل چند نظريه درباره ارتباط ذهن و بدن و تئوريهاي مربوط به تأثير پذيري قواي ذهني ( هوش، حافظه و يادگيري ) از فعاليت بدني و ورزشي آورده ميشود :
تئوري سن ارگانيكي اولسون 3 ميگويد كه اجراهاي حركتي يك كودك با عوامل متعددي مانند پيشرفت حركتي ،انگيزش اجتماعي و ذهني در ارتباط است و از روي سن ارگانيكي فرد ميتوان موقعيت و استعداد ذهني فرد را برآورده و پيش بيني كرد.
روانشناسان پيرو مكتب گشتالت كه برساير روانشناسان كارشناسان تعليم وتربيت نفوذ دارند، بر اين نكته تأكيد ميكنند كه هر فردي در محيط خود به صورت كل عمل ميكند وبنابراين رفتاري هماهنگ با محيط خود دارد.
هال ـ ليندسي 1 احساس روانشناسان پيرو مكتب گشتالت را به خوبي بيان ميكند. اندام انسان هميشه به صورت يك كل واحد عمل ميكنند نه به صورت يك سري بخشهاي جدا از هم . ذهن و بدن از هم جدا نيستند. نه ذهن از عناصر استعدادهاي مستقل تشكيل شده است ونه بدن از اندامها و بخشهاي متفاوت به وجود آمده. اندام انسان واحدي يكپارچه است وهر بخش آن ميتواند بر كل اندام اثر بگذارد 2.
اصل اساسي نظريه ادراكي ـ حركتي كپارت3 2 براين است كه رشد بهنجار ادراكي ـ حركتي به كودك كمك ميكند تا مفهوم باثبات وقابل اعتمادي از جهاني كه در آن به سر ميبرد بدست آورد. به اعتقاد وي اولين يادگيري، يادگيري حركتي است يعني واكنشهاي عضلاني و حركتي كودك در خلال رفتار حركتي در كنش متقابل با جهان است. و دست به تجربياتي درباره آن مي زند. به نظر كپارت مشكل يادگيري ممكن است درهمين مرحله آغاز شود به اين دليل كه پاسخهاي حركتي كودك در قالب الگوهاي مربوط به آن قرار نميگيرد. كپارت چهار تعميم را كه در پيشرفت آموزش مهم هستند به اين شرح ارائه داده است :
توازن و نگهداري وضع تن، تماس، حركت و جابجايي، گردش و رانش كودك از طريق اين چهار تعميم اطلاعاتي دربارة فضا ومكان وجهاني كه در آن بسر ميبرد بدست ميدهد به موازات اطلاعاتي كه كودك از راه تعميم هاي حركتي كسب ميكند، توجه خود را به اطلاعات ادراكي نيز معطوف مينمايد. از آن جايي كه كودك نميتواند تمامي امور را در شكل حركتي آنها دريابد سعي ميكند ارزيابي آنها را از راه ادراك فرا گيرد. داده هاي ادراكي زماني مفهوم مييابند كه با اطلاعات حركتي پيش آموخته نيز پيوند خورده وهمبسته شوند 1.
دلاكاتووكفارت 2 با عنوان و معرفي حركات درماني به اين نتيجه رسيدند كه به منظور اينكه دانش آموزان بتوانند به سطح پيشرفته اي در خواندن و نوشتن و رياضيات برسند بايد مشكلات هماهنگي حركت از قبيل تقارن يا جهت يابي را به وسيله تمرين روي حركتهاي مختلف عصبي ـ عضلاني و تمرينات هماهنگي برطرف كنند3.
كارل دلاكاتو در جريان كار خود تئوري تشكيل نظام عصبي را تكميل و ارائه كرد .اساس كاراين تئوري معيار قراردادن مراحل رشد كودكي است كه داراي كاركرد مغزي سالم است و اين كاركرد در اصطلاح آنان نظام عصبي كامل ناميده شده است. در اين تئوري فرض بر اين است كه تكامل ارگانيسم انسان ( از نظر تاريخي ) او را به ياد مي آورد يا يك فرد در فراگرد بلوغ جنسي خود از مراحل ثطور مشابهي همانند بشر نخستين كه دوره تكامل را طي نموده گذر ميكند و از اين رهگذر تكامل نظام عصبي براساس يك روند منظم تشريحي در نظام اعصاب مركزي است وانسان مرحله به مرحله به سطوح بالاتري از نظام عصبي ميرسد. توالي اين مراحل عبارتند از :
1 ـ نخاع شوكي ،بص النخاع .
2 ـ برجستگي هاي حلقوي
3 ـ مغز مياني
4 ـقشر مخ
5 ـ نظام عصبي كامل يا تثبيت غلبه يكي از نيمكره هاي مغز.
عدم توفيق در مرحله معيني از رشد درگذر از مراحل متوالي نشان دهندة نقص نظام عصبي بوده ومنتج به مشكلاتي در امر تحرك يا ارتباط خواهد شد1.
در واقع فعاليتهاي حركتي موجب تقويت دستگاه عصبي وباروري ذهن ميشود زيرا حركات بدني موجب تسريع حركات قلب ميگردد و به طور محسوس مقدار اكسيژون وارده به بدن را افزايش ميدهد .در نتيجه تمام اعضاي بدن از جمله مغز از اكسيژن كافي استفاده مينمايد وتمام علائم ناراحتي و خستگي وبيماري از بدن ميروند ومغز براي كارهاي فكر ي بصري آمادگي بيشتري پيدا ميكند. اين ديدگاه فيزيولوژيكي همچنان تأكيد دارد تربيتبدني و تمرين، نرونها رافعال هدايت عصبي را از ياد و رابطه بين نرونها را آسان مينمايد .حتي هوش با تمرين و فعاليت بيشتر نرونها ،زيادتر ميشود.
كپارت ،گتمن، 1 برچ معتقدند كه يادگيري حركتي مبدا يادگيري است و فرآيندهاي ذهن پس از رشد مناسب سيستم حركتي وسيستم ادراكي و همچنين پيوندهاي ارتباطي ميان يادگيري حركتي و ادراكي بوجود مي آيد .دكتر كپارت عقيده دارد كه يادگيري حركتي بر هوش تحصيلات تأثير دارد2 .
كن رايد 3 وينسنت نظريه اي را در بارة مفهوم رشد همه جانبه بدن عرضه كرده اند. تئوري آنها بدين صورت است كه يك فرد از بسياري از بخشهاي مختلف كه برروي هم بدن را مشخص ميسازد تشكيل شده است.
هوش با تندرستي بدن در ارتباط است. بهداشت جسميبه طور قطع تحت تأثير احساسات و هيجانها قراردارد. احساسات تحت تأثير موقعيتهاي درسي قرار دارد وموفقيت درسي تحت تأثير بهداشت جسمي، هوش و استعداد ذهني قرار دارد و بالاخره، رشد بدني، رشد اجتماعي و رشد عضلاني تحت تأثير وراثت و خانواده ومحيط تربيتي است.
بياژه وهب هردو به اين عقيده دارند كه در طول دوره حسي ـ حركتي تعداد محركات دريافت شده بر كيفيت محركات برتري دارد. با وجود اين توجه به جنبه هاي كيفي محركات حداقل در سن 4 سالگي اهميت پيدا ميكند واز سن 4 سالگي به بعد براي اينكه يك محرك از سودمندي بيشتري برخوردار شود بايد مستقيماً به رفتاري كه فرد علاقمند به ايجاد تغيير در آن رفتار ميباشد مربوط باشد .اين دو محقق به وجود يك همبستگي مستقيم بين تجارب حركتي درسالهاي اوليه زندگي ورشد ذهني كودك معتقد هستند 1.
نظريه استراحت ورفع خستگي كه لازاروش 2مطرح كرده ، براين باور است كه بازي، به عنوان فرصتي جهت اعاده و آرامش قواي ذهني است .فرد زماني كه خسته است ،بازي ميكند تا تجديد قوا كند.
پست لوزي معلم بزرگ سوئيسي بدون ترديد يكي از شخصيتهايي است كه در توجه به تربيتبدني در برنامههاي آموزشي سوئيس تأثير بسيار داشته است ولي معتقد بود كه تربيتبدني برنامههاي ورزشي بايستي از ارزش و اهميت و توجهي يكسان وبرابر با ساير برنامههاي درسي و آموزشي مدرسه برخوردار باشد3.
ميگويد : مربيان دريافته اند كه كودك باقواي ذهني محدود و معين به دنيا مي آيد ولي با غرايز گوناگون وسوابق نامعين ونامحدود. اين غرايز و سوابق فرزند، فقط وفقط در حين فعاليتهاي عملي به كار مي افتد و رشد و نمو ميكنند وبازي از بهترين نوع فعاليتهاي كودك است براي چنان رشد و نموي و بنابراين اهميت تربيتي زيادي دارد .
ژان ژاك روسو ميگفت : اگر مي خواهيد هوش و ذكاوت فرزند را بپروريد ،ابتدا قوائي را كه مربوط به هوش وذكاوت اواست پرورش دهيد .او را وابداريد كه مستمراً ورزش كند. طفل را به كارهاي مختلف وادار نمائيد .طفل را تا 5 سالگي بوسيله فعاليتهاي جسماني پرتاب و توان سازيد وبدانيد كه با اين روش كودك زندگي را مستقيماً مورد آزمايش قرار خواهد داد و آزموده خواهد شد1.
گالن2 كه يكي از فلاسفه و پزشكان معروف يوناني الاصل رومي است معتقد بود كه بهترين ورزشها و فعاليتهاي بدني و ورزشي است كه علاوه بر تقويت جسم موجب لذت و شادي و تقويت روح هم باشد.
سقراط در دفاع از ضرورت توجه به برنامههاي تربيتبدني در برنامه آموزشي جوانان نقش اساسي واجتناب ناپذير بدن در انجام همه فعاليتهاي انسان اشاره ميكند و لزوم سلامت وتوانايي و شايستگي بدن را توصيه مينمايد .
افلاطون شاگرد سقراط تربيتبدني را وسيله تهذيب اخلاق ميداند .
ارسطو منكر اهميت تربيتبدني نميشود ولي اهميت آن را پس از ادبيات و موسيقي اعلام ميكند وسلامت عقل را مرتبط با شرايط بدن وجسم ميداند و معتقد است معيارهاي اخلاقي جوانان را ميتوان از طريق تربيتبدني پيشرفت داد و اصلاح نمود .ارسطو ورزشهاي قهرماني راتائيد نميكند اما سلامت، زيبايي، قدرت و چالاكي را به عنوان هدف ورزش مي پذيرد .
سرتامس ايليوت ( سال 153 ميلادي ) مينويسد : شخصيت هر فرد منوط به ميزان توجهي است كه براي «ورزش » مصروف مينمايد. « ورزش » بدن را قوي ميدارد و ورزشكار را زرنگ و با استقامت تربيت مينمايد.
ديوئي ميگويد : اگر درس مدرسه با بازي و فعاليتهاي عملي آميخته شود، ملال « آموزش » هم از ميان ميرود. « سينكو » ميگويد : پس از اجراي فعاليتهاي فكري خوب است آدميبراي مقابله باتغييرات جوي ، و براي قوت جسم و آمادگي فكر گاهگاه پياده روي كند و وزنه برداري نمايد.
به عقيده «افلاطون » بهترين طريقه تعليم وتربيت آميختن ورزش تحصيل است ، كه اين روش روحيات راقوي تر و فكر را روشن تر ميدارد .
زالجمان ميگفت : قواي بدني وفكر ي و اخلاقي شاگردان را بايد با ورزشهاي بدني كامل نمود.
يكي از انديشمندان و علماي معاصر ايران ،آقاي شريعتمداري است، ايشان معقتد است براي اينكه بتوانيم در زمينه هاي عقلاني، عاطفي و اجتماعي رشد كنيم بايد از بدني سالم برخوردار باشيم يعني وجود يك بدن سالم شرط عمده براي فعاليتهايي از قبيل ادراك وتخيل وتفكر وقضاوت وهمكاري وسازگاري جمعي و كنترل و ابزار عواطف است .
وي در مورد درس تربيتبدني معتقد است در اين درس هدف ،سالم سازي جسم وتقويت روان از طريق حركت است.
غزالي به اثرات رواني جسميبازي توجه داشته واز كسالتي كه ممكن است دركودك بر اثرعدم تحرك ايجاد گردد اشاره نموده است، همچنين براي جلوگيري از سستي و تنبلي عضلاني و پايين آمدن كيفيت ها، بازي را سفارش ميكند و حتي مقدار آن را و محتوي آن را نيز بيان ميكند لذا نظرشان دراين باره چنين است :« هر روز يك ساعت وي را از بازي باز ندارد تا فرهيخته شود ( يعني تربيت گردد وادب آموزد) و تنگدل نشود كه از آن بدخوي گردد و كوردل1 .
« غزالي » تاكيد ميكرد كه ورزش كردن، تنبلي را از جان فرزند بدور ميسازد واو را آماده تحصيل و كار ميكن « بازي » هوش و ذكاوت او را بر مي انگيزد ودر كار ميدارد.
خواجه نصير طوسي، ورزش و بازي را براي رفع خستگي از تحصيل علم ميداند، مشروط به آن كه خود بازي درد و رنج نداشته باشد2 .
در گذشته عقايدي وجود داشت كه به طور كلي فعاليت جسماني را از كارهاي فكري و روحي جدا مي پنداشتند .بر اساس اين طرز تفكر، جسم فاسد و هرز تصور ميشد و لذا، هرگونه كوشش وتلاش در جهت پيشرفت توانائيهاي جسميبه وسيله ورزش و بازي كارشيطان وبايستي اجتناب ميگرديد. بعداً انسان در عقايد و نظريه هاي گذشته خود تجديد نظر به عمل آورده و نظريه منصفانه تري عرضه كرده و نقش فعاليت جسماني و يادگيري محيطاطراف را پذيرفت در حاليكه برخي براي تربيت بدني بواسطه ارزشهاي ظاهريش مكاني در برنامة مدارس قائل ميشدند، ديگران شيوه واقع بينانه تري در تعليم وتربيت كودك پذيرفته و فعاليت جسماني را به صورت جزئي از برنامههاي آموزشي و پرورش ضروري ميدانستند .
بسياري از علماي تعليم وتربيت معاصر، نظريه هاي پيشرفته تري ابراز كرده وعقيده دارند كه فعاليت بدني بايستي به عنوان يكي از شروط يادگيري به منظور تامين نيازهاي اساسي فيزيولوژيكي رواني، اجتماعي، و مثبت به هدفهاي تربيتي كودك بشمار آورد.
در ده سال اخير بعضي از متخصصين آزمايشگاهي با استفاده از حركات بدني به معالجه كودكاني كه دچار عقب ماندگي شديد عصبي بودند پرداخته و در مقاله هايي كه به همين مناسبت انتشار داده اند « ضريب همبستگي » بسيار خوبي بين فعاليتهاي جسماني وهوش اين قبيل كودكان گزارش داده اند .
اين چنين ادعا شده است كه در اثر حركات انتقالي امكان داردكارآئي سيستم عصبي كودكان معمولي را افزايش داد و اگر برخي حركات سادة حركتي تمرين داده شده ميتوان پيشرفتهايي در مهارت هاي ديدن، شنيدن و فكر كردن كودكان مشاهده كنيم 1.
در سالهاي 1930 1940 كورتز و فريمن اعلام كردند اگر ميزان تنش عضلاني را در افراد افزايش دهيم، مثلاً آنها را وادار كنيم كه 50 درصد از حداكثر فشار را در مچ دست تحمل كنند بهتر ميتوانند ليستي از كلمات و مهارت هاي شناختي ـ كلامي مشابه را به خاطر بسپارند، تنشي كه حاصل كار عضلاني ساده ميباشد فعاليت افراد را به سطح مطلوب مورد نياز اجزاء مهارت هاي فكري، افزايش ميدهد .
از بررسي نتيجة مطالعات پژوهشگران معاصر استنباط ميشود كه تنش اضافي موقعي كه در اثر شركت در فعاليتهاي طولاني پائين آورده شود ميتواند عملكرد عالي فعاليتهاي مختلف هوشي را سبب گردد گاتين1 و همكارانش در كالج شهر نيويورك 2 عملكرد ذهني بسيار خوبي در حل مسائل رياضي كه به دنبال شركت درتمرين ملايم روي دورگرد انجام گرفت، بدست آوردند. ولي اين پژوهشگران بهترين عملكرد توانائي ذهني را فقط در افراد با آمادگي خوب جسماني بعد از شركت در تمرين ملايم گزارش كردند .افرادي كه فاقد آمادگي جسماني بودند و مدت طولاني به تمرين فعاليتهاي بدني پرداختند و همچنين افرادي كه از آمادگي جسماني بسيار خوبي برخوردار بودند ولي دردويدن تا سرحد از حال رفتن افراط كرده بودند عملكردهاي خوبي در حل مسائل رياضي نشان ندادند بنابراين شركت در تمرينهاي سبك، كاهش مطلوب درتنش هاي اضافي را بوجود مي آورد كه خودسبب افزايش فعاليتهاي ذهني ميشود.
ايدة ديگري كه به تربيتبدني و يادگير ادراكي حركتي مربوط ميشود اكتشاف حركت است. اساس اكتشاف حركت زبادبر. برنامه ادراكي حركتي متفاوت نيست. ايده اين است كه محيط حركتي غني و متنوع براي دانش آموزان فراهم گردد تا به پيشرفت آنان در مراحل مختلف كمك شود اگر چه اهداف اكتشاف حركت با اهداف تربيتبدني چون كسب مهارتها، آمادگي بدني ودانشها يكي است نحوه عمل به گونه سنتي نيست.
دسترسي به اهداف در اين روش از طريق جويايي خلاق صورت ميگيرد. به طوري كه هر دانش آموز در گروه به طور مستقل عمل ميكند ولي فعاليتها همة آنها در جهت حل يك مسئله حركتي است .با اين نحوة برخورد خلاق با حركت ،دانش آموزان وادار به تفكر و خلق مهارتها در پاسخ به مسئله ميشوند .
هنگاميكه اين مرحله انجام شده رفتار حركتي لازم كسب شد و فرد ميتواند به انجام فعاليتهاي پيچيده تر در بازيها وورزشها بپردازد. از آنجا كه همه كودكان از حركت لذت ميبرند و از آن جا كه اكتشاف حركت و شادابي و كنجكاوي و ماجراجوئي در يك جو خلاق همراه است شركت در فعاليتهاي همواره زمان اشتياق و جاذبه براي كودكان محسوب ميشود و به دنبال آن، كسب موفقيت باعث افزايش جاذبه و اشتياق كودكان خواهد شد .اكتشاف حركت در واقع بايي از تائيد اجتماعي بر روي كودكان بازي ميكند زيرا همه موفق ميشوند و هيچكس كاملاً شكست نميخورد وموفقيت باعث بهتر شدن كار در كلاس ميگردد1.
نظرات اسلام وانديشمندان اسلامي :
حركت ازجمله عوامل موثر در حيات انسان است كه اسلام و علماي بزرگ مسلمان آن را پذيرفته اند وبرآن صحه گذشته اند. نظام تربيتي اسلام به تربيتبدني به عنوان يكي از جنبه هاي مهم تربيت مجموعي انساني نظر دارد.
براي انسان سه گونه تربيت قائل است :
1- تربيت خلاق 2-تربيت عقلاني 3-تربيت جسماني
كه از نظر اسلام اين جنبه ها در عمل انفكاك ناپذير و فقط درذهن قابل تخكيك ميباشند و هر كدام در موضع خويش داراي ارزش شاياني هستند كه به طور يكپارچه تربيت انسان را تشكيل ميدهند.
اخبار واحاديث و روايات بسياري در كتب معتبر اسلامي آمده است كه توجه و عنايت خاص اسلام را به سلامت جسم مسلمانان نشان ميدهند .
پيامبر اكرم (ص) كه تندرستي را با ارزش ترين نعمتها اعلام فرموده است وبراي تشويق مسلمانان به پرورش تن مي فرمايد : « مومن نيرومند بهتر و محبوبتر از مومن ناتوان است » و براي جلب توجه مسلمانان ،بدن را شخصيتي مستقل و صاحب حق قرار داده و فرموده است « بدن توبر تو حقي دارد كه بايد آن را ادا كني.
علي (ع) سرآمد نيرومندان و دلاوران وجوانمردان تاريخ را فرموده هايي است كه توجه آن حضرت را به ضرورت تندرستي وپرورش و تربيت تن و كسب نيروي جسمينشان ميدهد .
مولاي متقيان هنگام رازو نياز با پروردگار از خداي خويش مي خواهد تااعضاي وي را ما براي خدمتگزاري نيرومند گرداند و براي نشان دادن اهميت نيرومندي بدن در جاي ديگر مي فرمايد : « غفلت حاسدان از سلامت جسم ها مايه شگفتي است »
در مكتب اسلام آنقدر گسترش بينش وسعه صدر وجود دارد كه همين توجه به پرورش جسم را، ما نه تنها درابعاد عبادي، سياسي، نظامي و اقتصادي ملاحظه ميكنيم بلكه حتي به صورت دعا و نيايش وجود چنين حالتي را از خالق يكتا مي طلبيم. چنآنچه در دعاي روز چهارشنبه، امام زين العابدين (ع)مي فرمايد :« خداوندا نيروي مرا در اطلاعت و نشاطم را درعبادت خود قرار بده »
و در جاي ديگراز حضرت امام حسين ( ع ) نقل است كه مي فرمايد : « در طول عمر براي كسب تندرستي و سلامتي تلاش كنيد ». مردي كه براي رهبري و حكومت برقوم بني اسرائيل برگزيده شده بود امتيازش اين بود كه قرآن درباره اش ميگويد «خداوند نيروي علمي و جسمي او را گسترش داد »
امام جعفر صادق (ع) نيز فرموده اند : « فرزند خود را آزاد بگذار تا سن هفت سالگي بازي كند »
از ميان علماي متأخر امام خميني (ره ) در بيان اهميت تربيت جسم وسلامت جسماني و رابطه اش با سلامت عقلاني مي فرمايد :« ورزشكار هاهميشه اين طور بوده اند كه روحي سالم داشتند از باب اينكه توجه به شهوات نداشتند. » ايشان بر اين نكته كه عقل سالم در بدن سالم صحه گذاشتند و آن را مورد تاكيد قرار دادند.
استاد مطهري اين انديشمند بزرگ اسلام اين رابطه را در جمله اي شيوا و جامع چنين مي آورند : « بدن سالم مقدمه سلامت روح است وروح سالم بدون جسم سالم وقوي متصور نيست » .
استاد دانشمند مصباح يزدي اعتقاد دارد آن دسته از تكاليف شرعي كه جنبه فكري و رواني دارد نيز از آن جهت كه بين روح و بدن روابط و پيوندهاي محكمي وجود دارد وسلامتي و نيرومندي بدن و در بهتر انجام دادن فعاليتهاي ذهني و تحصيل حالات مطلوب رواني موثر است نيازمند به ورزش ميباشد1 .
استاد شهيد مطهري درباره ضرورت پرورش جسم چنين ميگويد : « تضعيف جسم در روشهاي غير اسلامييعني همان روش معروف هندي كه ميگويد جسم و قواي جسماني را بايد ضعيف نگهداشت، اين چنين طرز تفكري در اسلام نيست. از نظر اسلام انسان وقتي جسم سالم و قواي جسماني را بايد ضعيف نگهداشت اين چنين طرز تفكري در اسلام نيست. از نظر اسلام انسان وقتي جسم سالم وقوي نداشته باشد آن وقت روح سالم هم نخواهد داشت، اما داشتن جسم سالم هم تنها شرط و زمينه است نه هدف و غايت »2 .
به قول ملافيض كاشاني : « بدن مركب و نوكري براي نفس و جان است، نقش وجان نيز خادم ونوكري براي علم و دانش ميباشد، علم و دانشي كه بايد براي تعالي روح و پيوستن به خدا از آن ياري گرفت.
احاديث و رواياتي كه به عنوان نمونه آورده شد، ديدگاه اسلام وبزرگان دين را درمورد ضرورت اعتنا وتوجه به سلامت و نيرومندي بدن روشن ميسازد و وظيفه مسلمان مومن را در حفظ سلامت وتقويت بنيه جسماني وايجاد تعادل در جسم و روح به منظور رسيدن به مرحلة كمال معين ميكند .در اصول فقه آمده است كه : مقدمة امر واجب، واجب است. به بيان ديگر : يك فرد مسلمان براي انجام فرايض ديني وامور واجب مانند روزه، نماز، جهاد، مبارزه با ستمگران وقدرتهاي شيطاني به طور مطلوب بايد از توان ، قدرت و بنيه جسماني مناسب برخوردار باشد. بنابراين، حفظ سلامت بدن ودستيابي به آمادگي ، قدرت وتوان استقامت جسماني كه مقدمه اي براي انجام امور واجب است ،خود امري واجب تلقي ميشود .پس هيچ مسلماني نبايد در حفظ سلامت وتقويت قواي جسماني خود كوتاهي واهمال كند. هر فرد مسلمان بايد در دستيابي به بهترين موقعيت آمادگي جسماني وحفظ سلامت خود،متناسب با موقعيت سني كه دارد، كوشا باشد اين، مرز ورزش عبادي است .
اهداف تربيتبدني :
يكي از ابعاد اساسي تربيتبدني در انسان پرورش بعد عقلائي است كه همواره با برنامه تربيتبدني با انجام حركات بازيهاي و يادگيري مهارتها، ميتوان به پرورش آن همت گماشت به طور مثال پياده كردن روشهاي اجرايي و هماهنگي حركات، تاكتيكها و تكنيكها ،احتياج به خلاقيت فكري وقوة دراكه دارد كه در برنامه درس ورزش و تربيت بدني ميتوان در تطبيق وظايف اعضاء با قواي فكري در كسب مهارتها ،در تكوين ورشد اين جنبه انساني كمك قابل توجهي نمود.
كودكي كه در حين انجام حركات و فراگيري مهارتهاي ضروري و اجتماعي به مشكلات خاص همان حركت و مهارت بر مي خورد، در رفع آن به تعقل وتفكر و تدبير مي پردازد و در پي يادگيري اين حركات جنبة عقلاني خود را به كار و فعاليت وا ميدارد وآن را تقويت مينمايد واز اين نظر تربيتبدني نقش حساسي را در رابطه با رشد عقلاني ايفا مينمايد.
پرورش عقلاني به دو نوع مستقيم وغير مستقيم تقسيم ميگردد :
پرورش مستقيم عقلاني به ازدياد سطح اطلاعات ،تيز بيني، پيش بيني، تدبير ، نقشه كشي .موارد ايمني، استفاده درست از وسايل و تسهيلات موجود و موارد مشابه ديگر ذهني بستگي دارد. در نوع غير مستقيم همانطور كه گفته اند وشنيده ايم عقل سالم در بدن سالم است. به عبارت ديگر جسميكه داراي مشكلات بوده و از سلامت كامل برخودار نباشد. ناراحتيهاي آن، اثرات نامطلوب در رشد وپرورش عقل دارد. بنابراين با پرورش جسم سالم، تربيتبدني و ورزش در آراسته نمودن و مناسب ساختن اقامتگاه عقل و تسهيل رشد فكري ابزار مفيدي به شمار ميرود .
اصولاً يادگيري مهارتهاي بدني احتياج به هوش و ذكاوت دارد. موفقيت در انجام يك مهارت ورزشي بستگي به توجه ،درك و تجزيه و تحليل تصوير سازي ذهني و انتقال تصوير حركتي به الگوي حركتي دارد .فعاليت بدون تفكر در تربيتبدني خيلي كم ميباشد وتفاوت محسوس برنامههاي تربيتبدني وورزش در آموزش جدي با آموزشهاي گذشته وسنتي در بكار بردن ذهن هنگام حركت وجود دارد1. هدف از تكامل شناخت، توسعه ومعرفت و بالا بردن فهم و ادراك است .تربيتبدني به طرق مختلف دراين روند تكاملي موثر است .اين راهها عبارتند از :
1ـ تربيتبدني در موفقيت تحصيلي و فرهنگي موثر است :
تحقيقات بيانگر اين مطلب است كه تربيتبدني گاهي اوقات موجب موفقيت تحصيلي است. يافته هاي تحقيقاتي حاكي از ارتباط مثبت و معني دار تربيتبدني با توسعه و تكامل عقلي، جسمي و هيجاني است هورمون شناسي تغييرات ذهني به تبع از تغييرات شيميايي بدن را ثابت كرده است .زيست شناسي بين سلول و تجارب يادگيري رابطه برقرار كرده، و روان شناسي به اين حقيقت اشاره ميكند كه يادگيريهاي اوليه كودك واقعي اند واز طريق حس حركتي صورت ميگيرد .
2 ـ فعاليت حركتي با جريان فكري پويا و متعادل در ارتباط است :
ژان پياژه (1) دانشمند و فيزيولوژيست سوئيسي ياديگري اوليه كودك را يادگيري حركتي ميداند كه زير بناي يادگيريهاي بعدي هستند. مطالعات تحقيق زيادي، يادگيريهاي نخستين كودك را در اثر تقابل جسمي او با محيط اجتماعي ميدانند.
3 ـ تربيتبدني موجب شناخت تمرين وورزش، تندرستي و بيماري است :
فرد آموزش ديده شناخت صحيحي از حقايق تمرين تندرستي، بيماري خواهد داشت. تا حدود زيادي موفقيت فردي در گرو سلامتي است . ميزان تندرستي وآمادگي جسماني تعيين كنندة ميزان موفقيت در فعليت بخشيدن به استعداد هاي خود است.
4 ـ تربيتبدني موجب شناخت بدن انسان است :
تربيتبدني موجب آگاهي از سيستمهاي مختلف ارگانيكي ،اعمال وشيوة بهينه محافظت از اين سيستمها ميگردد، همچنين در تربيتبدني شناخت نتايج بلند مدت و كوتاه مدت فعاليتها و ارتباط جسماني با ساختار و عملكرد بدن مورد توجه است، چنين آگاهي و معرفتي، باروري فرايندهاي عقلاني را در پي دارد ودر تربيت عمومي افراد نقش موثري دارد .
5 ـ تربيتبدني روشنگر نقش فعاليت جسماني و ورزش در فرهنگ ملل است :
تربيتبدني وورزش در فرهنگ جامعه و ملل جهان جايگاهي خاص دارد. سياست كشورها، سيستمهاي حكومتي، اقتصادو فرايندهاي تربيتي از اين مقوله تأثير مي پذيرند. اين قلمرو در روزنامه ها، مجلات ،راديو وتلويزيون به شدت مورد توجه است.
6 ـ تربيتبدني و ورزش به مصرف معقول واستفاده مطلوب از خدمات وتسهيلات كمك ميكند
فرد تربيت شده كالا وخدمات را با روشن بيني خريداري ميكند از ارزش و مزاياي آنها با خبر است و درهدايت هزينه ها ازاستانداردهاي مورد نظر پيروي كرده در ارضاي علايق شخصي شيوه هاي معقول ومقتضي را دنبال ميكند .1
ورزش به عنوان يك درس اصلي دردبستان :
امروزه مدارس ما موظفند برنامههاي آموزشي و پرورشي را هماهنگ و همگام با اصول ومراحل رشد كودك و نوجوان و تامين اصول صحيح بهداشت « سلامت روان » دنبال كنند.
شرايط جسماني كودك و رفع و تسكين نيازهاي او به فعاليتهاي سالم و سازنده بر موفقيت درسي، رشد شخصيت سلامت روان كودك تأثير مستقيم غير مستقيم دارد .
آگاهي از وضع وماهيت جسماني كودك در يك محيط باز، مثل ساعت ورزش، در شناخت رفتار كودك در خانه و مدرسه كمك بسيار موثري ميكند .كودك خسته، بيقرار و تحريك پذير است .كودكي كه دچار سوتغذيه است، احتمالاً فاقد انرژي لازم براي انجام تكاليف مدرسه است و طبيعتاً در ساعت ورزش بي حال و بي انرژي است.
كودكان پرخاشگر درخلال بازي و فعاليتهاي بدني ،تعادل و آرامش نسبي را باز مييابند، كه بر كيفيت سازگاري آنان مي افزايد. كودكان كم انرژي به هر علت معمولاً كمرو، گوشه گير ،خوددار، افسرده و غير اجتماعي هستند .
يكي از ويژگيهاي مهم كودك دبستاني، پرجنب و جوشي و فعاليتهاي جسمي مداوم در اوست .مدارس بايد براي اين فعاليتهاي جسماني يعني رشد، كنترل سيستم عصبي ،عضلاني ومهارتهاي حركتي ونيل به قدرت ونيرومندي و بالا بردن ميزان تحمل و بردباري كه براي يك زندگي سالم وهنجار ضروري است، با فعاليتهاي سازمان دادة ورزشي ، تسهيلاتي فراهم كند، فعاليتهائي كه با مراحل رشد جسماني كودك و رشد شخصيتي او هماهنگ باشد .بديهي است اينگونه فعاليتهاي ورزشي به علت ماهيت هدفدار بودن و معني دار بودن به عنوان يك درس اصلي در رشد اجتماعي، عاطفي، ذهني كودك تأثير ميگذارد .
آثار جسماني تربيتبدني بركودكان :
بازيها وحركات ورزشي آثار مثبت بر دستگاههاي داخلي به ويژه دستگاه گردش خون ودستگاه تنفسي واعصاب دارند ميدانيم كه بسياري از ضعفهاي عضلاني از راه بازي و فعاليتهاي مختلف بدني از بين ميروند وبدن بازسازي وتقويت ميشود. به اين سبب ضعفهاي يك عضله نبايد از چشم مربي پوشيده بماند زيرا كه بدن اعضاي تفكيك شده اي نيست و تمام اعضاء و دستگاههاي داخلي بدن يكپارچه وهماهنگ عمل ميكنند وضعف و نارسائي يك قسمت غالباً به ضعف و نارسائي اعضاي ديگر بدن مي انجامد به عنوان مثال بد ايستادن سبب انحراف ستون فقرات ،كمردرد و ضعف دستگاههاي تنفسي، ضعف دستگاه گردش خون در نتيجه ضعف عموميبدن ميشود.
بنابراين روشن است كه براي توجه به سلامت جسماني ورواني كودك بايد به نيازهاي حركتي او به طور منظم پاسخ گفت زيرا همان گونه كه اميرالمومنين ( ع ) مي فرمايد : « روح در جسد آدمي همانند معني در لفظ است »
براي توجه بيشتر به سلامت بدن كودك لازم است معلمان تربيتبدني هگام طرح برنامه درسي تربيتبدني به اين مورد مهم توجه داشته باشند كه بازي بايد از حركات آسان و نشاط انگيز شروع شود و با حركات مشكل ادامه يابد ودوباره به حركات آسان و نشاط آور ختم شود آگاهي از موارد زير لازم وضروري است :
1 ـ آگاهي از آثار ويژه بازي ونوع حركات بر دستگاههاي داخلي بدن وعضلات مختلف .
2 ـ آشنايي با آزمونهاي مختلف براي شناسايي عضلات ضعيف.
3 ـ انتخاب بهترين و مناسب ترين بازي براي فعاليت داشتن عضلات ضعفيف .
4 ـ در نظر گرفتن بازي و حركات متنوع براي جلوگيري از عوارض سوء حركات.
آمادگي هاي جسماني وآزمون هاي مربوط به آنها :
آمادگي هاي جسماني عبارت است از توانائي انجام كارهاي روزانه با قدرت و چابكي بدون احساس خستگي مفرط وداشتن انرژي ذخيره كافي براي پرداختن به كارهاي تفريحي دراوقات فراغت ورويارويي با اتفاقات غير منتظرة ميزان توانايي و كارآيي بدن بستگي به ميزان رشد ماهيچه و آمادگي قلب و عروق خوني و ريه دارد .علاوه بر اين موارد، شكل بدن و كيفيت مواد غذايي مورد مصرف، سلامت عموميبدن ( عدم ابتلاء به بيماري )، خواب واستراحت و فراغت از فشارهاي عصبي و روحي نيز از آمادگي جسماني نقش به سزايي دارد.
به تعريف ديگر، آمادگي جسماني حالت ووضعيتي است كه بدن بتواند كارهاي شخصي ووظايف روزمره را بدون احساس خستگي انجام داده و انرژي اضافي براي تفريح وساير فعاليتها وموقعيتهاي ويژه داشته باشد.
بسياري از مردم آمادگي جسماني را حفظ شكل ظاهري بدن ميدانند .عده اي هم قدرت جسماني را پايه واساس آمادگي جسماني ميدانند و گروهي هم كيفيت و كارآيي بدن را براي انجام كارهاي سخت شديد آمادگي جسماني ميدانند.
به طور كلي آمادگي جسماني را به 8 جزء تقسيم ميكنند :
1 ـ قدرت 2 ـ استقامت
3 ـ سرعت 4 ـ چابكي
5 ـ هماهنگي 6 ـ انعطاف پذيري
7 ـ تعادل 8 ـ توان
1 ـ قدرت :
قدرت عبارتست از حداكثر نيرويي كه يك يا گروهي ازعضلات براي مقابله با يك مقاومت مشخص و تنها براي يك مرتبه ايجاد كند. واحد اندازه گيري قدرت كيلوگرم است ، قدرت عضلاني در ايجاد سلامتي عمومي و اجراي مهارتهاي ورزشي نقش دارد .
قدرت عضلاني به سه دسته تقسيم ميشود :
الف ) قدرت عضلاني ايستا يا ساكن : عبارت است از حداكثر نيرويي كه بر يك جسم ثابت بتوان وارد آورد. به عبارت ديگر مفصل تغيير شكل نميدهد ووزنه ياچيزي جابه جا نميشود.
ب ) قدرت عضلاني پويا يا قدرت عضلاني حركتي يا ديناميك : عبارتست از حداكثر نيرويي كه بتواند يك وزنه را فقط براي يك مرتبه به حركت درآورد كه همراه با تغيير در زاويه مفصل باشد.
ج ) قدرت عضلاني انفجاري : قدرت انفجاري تحت عنوان نيروي عضلاني و يا توان نيز معرفي شده است وعبارت است از توانايي وارد آوردن حداكثر نيرو براي يك حركت انفجاري است. به عبارت ديگر حداكثر نيرويي كه يك عضله يا گروهي از عضلات ميتواند بر يك مانع فقط براي يك مرتبه وارد كنند تا آن مانع را در كوتاهترين زمان با بيشرين سرعت به حداكثر ارتفاع و يا فاصله حركت دهد. نيروي عضلاني بيشتر در حركات انفجاري مطرح ميشود همانند پرش ها مثل پرش جفت بدون دورخيز و پرش عمودي در جا.
2 ـ استقامت :
استقامت يعني توانايي بدن يا عضوي از اعضاي بدن براي انجام دادن كاري در مدت طولاني و بر دو نوع است :
الف ) استقامت عضلاني : قابليت تكرار انقباض ياادامه فعاليت طولاني يك يا گروهي از عضلات را استقامت عضلاني گويند .استقامت عضلاني به مقدار زياد به قدرت شخص بستگي دارد يكي از روشهاي اندازه گيري استقامت عضلاني اجراي آزمون كشش بارفيكس ميباشد.
ب ) استقامت دستگاه گردش خون : يعني توانائي سيستم گردش خون در تدارك و رساندن اكسيژن به سلولها به منظور توليد انرژي وانتقال مواد زائد ميباشد يا به عبارت ديگر توانايي انجام كار طولاني بدون ايجاد خستگي. يكي ازروشهاي اندازه گيري استقامت قلبي و تنفسي اجراي آزمون دوي 540 متر ميباشد1 .
3 ـ سرعت :
عبارت است از حداقل فاصله زماني كه شخص بتواند بدن يا قسمتي از آن را يك يا چند مرتبه در فضا به حركت درآورد. سرعت بر دو نوع تقسيم ميشود :
الف ) سرعت حركتي : عبارت است از سرعتي كه شخص در جابجايي بدن و يا قسمتي از بدن خود بكار ميبرد مانند دوي صد متر و يا سرعت پرتاب مشت. تستها و يا آزمونهايي كه اين كيفيت را اندازه گيري ميكنند عموماً دوي سرعت هستند واساس اندازه گيري آن ها بر واحدزمان است .
ب ) سرعت عكس العمل : همان پاسخ حركتي به محرك است. معمولاً در آزمايشگاهها اندازه گيري و واحد آن زمان است.
4 ـ چابكي :
عبارت است از حداقل زماني كه فرد بتواند اعضاي بدن خود را تغيير شكل دهد ويا اينكه در مسير حركت خود تغيير بوجود آورد. چابكي بر سه نوع تقسيم ميشود :
الف ) چابكي در تغيير شكل بدن : در اين كيفيت، فرد بايد بتواند با سرعت هر چه تمامتر اشكال مختلفي به بدن خود بدهد .
ب ) چابكي در تغيير مسير حركت : بازيهاي دبستاني را كه دستمالها را جابجا ميكرديم به خاطر بياوريد هر دويدن رفت برگشت يك تغيير مسير است اين نوع چابكي را ميتوان با واحد زمان اندازه گيري كرد.
ج ) چابكي در تغيير شكل بدن و تغيير مسير حركت، ميتوان به نسبت نياز تستهاي نوع اول و دوم را در يك مسير متنوع ادغام كرد و اين مسير را از شروع تا خط پايان با كرنومتر براي هر فرد اندازه گيري كرد1 .
5 ـ هماهنگي :
همكاري اعصاب و عضلات وارگانهاي حسي ( چشم وگوش ) را هماهنگي گويند در ورزش به قابليتي كه ورزشكاران بتوانند فعاليتهاي ورزشي را با حركت نرم وروان و متعادل اجرا نمايند هماهنگي گفته ميشود. يكي از روشهاي اندازه گيري چابكي وتعادل ،آزمون دوي رفت و برگشت 9*4 متري ميباشد.
6 ـ انعطاف پذيري :
انعطاف پذيري عبارتست از ايجاد وسعت دامنه حركتي بيشتر حول مفصل از طريق كشيدن عضلات كه با سلامتي مفصل و ساختمان آن، انعطاف پذيري و بافتهاي نرم ارتباط دارد .
7 ـ تعادل :
عبارت است از حفظ و نگهداري بدن به طور ارادي در يك حالت دلخواه ودر وضعيتهاي مختلف كه به دو صورت وجود دارد .
الف ) تعادل پويا يا حركتي : عبارت است از نگهداري و حفظ بدن در حركات مختلف و مهارت هاي ورزشي
ب ) تعادل ايستا ياساكن : عبارت است از نگهداري بدن دريك حالت ثابت.
تعادل زماني خوب انجام ميشود كه هر دو نوع تعادل با هماهنگي انجام پذيرد .
8 ـ توان :
توان يعني تركيب دو عامل قدرت وسرعت كه غالباً آن را قدرت انفجاري يا قدرت كششي مينامند .مثلاً از طريق اجراي كشش بارفيكس ميتوان عضلات كمربند شانه اي را اندازه گيري نمود 1.
فيزيولوژي ورزش :
انسان براي اينكه بتواند نقش خود را به طور موثر ايفا كند از آمادگي جسماني مطلوبي بايد برخوردار باشد بايد به طور مداوم انرژي لازم را در اختيار داشته باشد تا بتواند وظايف خود را به نحو احسن انجام دهد و ميزان توانايي و كارگيري بدن بستگي به ميزان رشد ماهيچه ها وآمادگي آنها دارد. تمرينات منظم ومداوم باعث رشد عضلات ميشود وآمادگي جسماني به عوامل مختلفي بستگي دارد مهم ترين اين عوامل عبارتند از : شكل بدن، كيفيت مواد غذايي مورد مصرف، سلامت عموميبدن، خواب استراحت و فراغ بودن از فشارهاي عصبي و روحي زندگي.
اگر رشد عضلات وقدرت بدني انسان در حدي باشد كه بتواند به طور موثر و مفيد به فعاليت بپردازد ميتوان گفت كه او فردي سالم و از آمادگي جسماني لازم برخوردار است .
چهارعامل بيشتر از عوامل ديگر در آمادگي جسماني بدن نقش بسيار مهم دارند اين عوامل عبارتند از : قدرت عضلاني، استقامت عضلاني، انعطاف پذيري و استقامت قلبي وريوي1 .
آثار تربيتي تربيتبدني و نقش مربي :
يكي از دلايلي كه سبب ميشود بازيهاي كودكان به عنوان يك عامل تربيتي موثر مورد توجه قرار گيرد فعاليتهايي است كه برخلاف درس آموزشي خشك و يكنواخت اجرا نميشود.
اين فعاليتها در مورد همه كودكان به يك شكل نيست، زيرا تربيتبدني ميدان وسيعي است كه كودك ميتواند از روي ميل ورغبت و تفريح وتنوع به كوششهاي دسته جمعي بپردازد وبه لذت ونشاط دست يابد كودكان خيلي زود در بازيها به نتايج مطلوب ميرسند آنها هر بار شكست و پيروزي را تمرين وتجربه ميكنند تا سرانجام به پيروزي نهايي و غلبه بر ضعف و ناتواني برسند .
پيشواي گرامي اسلام امام علي ( ع ) مي فرمايد : « پيروزي و غلبه در پرتو احتياط است و احتياط به آزمودگي وكسب تجربه بستگي دارد. »
كودك پس از هر شكست يا پيروزي تجارب گذشته خود را مرور ميكند وبه تلاش وتمرين مجدد مي پردازد در نتيجه انگيزه تلاش و تمرين مجدد او شكوفا ميشود پذيرفتن شكست عادلانه واجتناب از مسابقه هاي غير انساني و پيروزي در آنها متضمن زير پا گذاشتن حقوق انساني ديگران ميشود .در پرتو تربيتبدني و هدايت مربيان متعهد بدست مي آيد.
آثار تربيتي تربيتبدني در كودكان :
حب ذات :
بعضي از خصوصيات وتظاهرا ت منفي كودكان به دليل تربيت ناصحيح نيست و از عدم تكامل جسمي ورواني آنها ناشي ميشود يكي از خصوصيات كه از جمله گرايشهاي فطري انسان است حب ذات است كه در سنين اوليه دبستان به دليل محدوديتها، ناتوانيهاي جسماني و رواني كودك و عدم آگاهي و شناخت كافي نسبت به محدوديتهاي خود وابستگيهاي محيطي به صورت خودگيرايي، خودپسندي و تظاهرات منفي جلوه گر ميشود1.
نشاط آفريني :
از جنبه هاي ديگر بازي ميتوان ايجاد نشاط دركودكان را نام برد كودكان ذاتاً داراي انرژي سرشار هستند واين انرژي وسيله اي است تا جسم وروان آنها مرحله رشد و بلوغ را به خوبي طي كنند بنابراين نبايد از كودك ونوجوان انتظار داشت كه چون انسانهاي بالغ ساعتها ،ساكت وآرام پشت نيمكت كلاس يا در گوشه اي از خانه بنشينند وبدون شيطنت و بازي به كارهايي كه از نظر افراد بالغ مفيد است بپردازد .
صرف انرژي به كودك نشاط ميبخشد و بازي يكي از پرنشاط ترين فعاليتهاي زندگي و در حقيقت متن اصلي زندگي آنها است.
گسترش جهان بيني :
جهان بيني كودك به مقياس محيطي كه در آن به سر ميبرد رشد ميكند كودك به نسبتي كه رشد ميكند با مفاهيم مختلف آشنا ميشود .بسياري از كلمات ايفا شخصيتها و موقعيتها در بازي براي كودك مفهوم و معني پيدا ميكند.
كودك از علم سياست و فرهنگ و ادب اطلاع چنداني ندارد و نيازي هم براي درك اينگونه مسائل در خود سراغ ندارد .اما اگراين مفاهيم قادر باشند خود را به جهان دروني كودك يعني جهان بازي او وارد سازد كودك بسيار مايل است در مسائل وجريانات اجتماعي وسياسي وفرهنگي قرار بگيرد خشم و كينه خود را به دشمنان دين و ملت و آئين فرهنگي ابراز كند ومحبت خود را به الگوهاي صحيح نشان دهند.
روان شناسي آمادگي جسماني :
به طور كلي سلامتي رواني ممكن است اين طور بيان شود : « داشتن احساس خوب نسبت به خود وزندگي » جواب كلي به اين سئوال كه « چرا ورزش و يا تمرين بدني ميكنيد ؟ » ممكن است اين باشد كه از اين كار لذت به انسان دست ميدهد. البته درباره ورزشهاي سنگين ميتواند اين احساس نباشد ولي تنها تمرين منظم و متوسط است كه به انسان لذت ميدهد. بعضي از دلايل فيزيولوژيكي و روانشناسي را كه چرا بايد اين طور باشد ارائه ميدهيم :
شخصيت وآمادگي جسماني :
« كاتل » 1 پيشنهاد ميدهد كه شخصيت انسان به هنگامي است كه وقتي درمحيطي و يا در حالتي قرار ميگيرد آنچه كه از او در آن محيط سر مي زند نمايانگر شخصيت او ميباشد .
مطالعات شخصيتي كه با استفاده از يك سري سئوالات كاتل در دانشگاه پردو 2 وانجام شد، نشان داد كه آزمايش شونده هايي كه امتياز آمادگي جسماني دارند، افرادي هستند كه : به مسايل عرضي بي توجه نيستند ،بسيار خونسرد ،مطمئن، آسان گيرند ؛ از نظر احساسات بسيار استوار و ماجراجو هستند ؛از نظر هوش نسبت به آزمايش شنونده هايي كه آمادگي جسماني پايين تري دارند، در سطح بسيار بالايي هستند. اختلافهاي شخصيتي عمده اين دو گروه، مربوط به استواري دراحساسات و اطمينان به خود بود.
تقويت خود مفهومي :
تغيير در آمادگي جسماني و خود شخص، به نظر مي آيد كه در شخصيت فرد نيز اثر ميگذارد . بر اثر پيشرفت معني دار آمادگي جسماني ،تغييراتي در اجزاي خود مفهوميديده ميشود .
البته براي رسيدن به اين پيشرفت بايد سالها وقت صرف كرد. بيشترين ومحسوس ترين تغيير، همان گونه كه انتظار ميرود ،در خود جسم يا تصوير از بدن ديده ميشود .وقتي شما وزن اضافي خود را از دست ميدهيد و به جاي آن، تقويت عضلاني، تقويت استقامت، تقويت آمادگي هوازي ميكنيد، از بدن خود احساس بهتري بدست ميآوريد. اين اعتماد تازه در علايم شخصيت شما و يا ديگر جنبه هاي خود مفهومي اثر ميگذارد .
كاهش اضطراب :
فرد مضطرب از اتفاق هايي كه ممكن است بيفتد، مضطرب، نگران و ناراحت است. اضطراب، فكر انسان را پراكنده ميكند .شركت منظم در برنامه آمادگي جسماني ،شيوه مثبتي از زندگي است .هنگاميكه افراد مضطرب به ورزشي كردن رو مي آورند، از حالت اضطراب آنها كاسته ميشود .
اثر آرام كننده :
انجام يك جلسه تمرين جهت مقايسه اثر آرام كننده آن نتيجه مطلوبي دارد. ورزش و تمرين بدني هماهنگي حركتي واعمال آن را تقويت ميكند و منجر ميشود كه فرد و شيوه زندگي او فعال شود .تمرينات ورزشي ( فعاليتهاي بدني ) كه با شدت متوسط انجام ميشوند حتي به خوابيدن انسان كمك ميكنند.
كاهش فشارهاي عصبي :
فشارهاي عصبي و روحي ديگر ناراحتي هاي شخصيتي كه با بيماريهايي هم چون زخم معده ،افزايش فشار خون، بيماري قلب و بيماريهاي ديگري از اين قبيل درارتباط هستند، انسان عصر حاضر را آزار ميدهند .فشار عصبي هنگاميبوجود مي آيد كه تغييرات دروني وبروني بدن را تهديد ميكند .
در سال 1956 « سي ليه »1 دريافت كه بسياري از عوامل استرس آور را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد :
گرما و سرماي بيش از حد، عفونتها وداروهاي زهر آگين، ضربه هاي روحي، هراس هاي ناگهاني، تب، ناراحتي هاي احساسي، فعاليتهاي جسماني سنگين و عكس العمل هايي كه از نظر سي ليه نشانه هاي « انطباق عمومي » ناميده ميشوند. سه عامل از اين نشانه ها شامل : مرحله اخطار، مرحله مقاومت و مرحله خستگي است.
در مرحله اخطار عامل فشار عصبي به قسمت سطحي اثر ميكند و گردش خون نيز با ترشح هورمون آدرنوكورتيكوتروفيك كند ميشود و در نتيجه مقاومت در مقابل عامل استرس افزايش مييابد.
در مرحله مقاومت، مقاومت در برابر فشارعصبي با افزايش تشرح هورمون ذكر شده افزايش مييابد.
اين هورمونها ترشح شده از غده آدرنال، در بسيج انرژي و كمك به هورمونهاي اپي نفرين نوراپي نفرين به منظور دادن پاسخ هاي متابلوليكي به استرس اثر بسزايي دارند .
در مرحله خستگي با افزايش سطح هورمونهايي كه از بخش غده آدرنال ترشح ميشود، دستگاه هاضمه، گردش خون و سيستم دفاعي خسته ميشوند .زخم معده ، بزرگ شدن غده آدرنال وكاهش مقاومت نسبت به عفونت، نشانه خستگي ،شوك و حتي مرگ است .
افرادي كه به تمرينات جسماني مي پردازند كمتر خسته ميشوند ودر نتيجه، ابتلا به عفونتهاي ممكنه كاهش مييابد .البته افراد تمرين كرده حتي در هنگام خستگي، كمتر به بيماريهاي عفوني مبتلا ميشوند. سپس، دلايلي وجود دارد كه تأثير فعالتيهاي جسماني منظم را در كاهش دادن فشارها ومسايل مربوطه تائيد ميكند1.
نقش ورزش و ارتقاي توانمنديهاي روحي و جسميدانش آموزان ابتدايي :
تربيتبدني و ورزش كه بخش مهمي از برنامههاي تعليم وتربيت است، علاوه بر سلامت جسم نقش مهميبر پرورش شخصيت وساير استعدادهاي دانش آموزان و پيشرفت تحصيلي آنان دارد، لذا آموزش وپرورش با اهميت بخشيدن بر ورزش در پرورش قواي جسمي وروحي دانش آموزان ،بايد در جهت نيل به اهداف تعليم وتربيت گام بردارد.
از نظر نويسنده فوايد ورزش به صورت زير دسته بندي ميشوند :
الف ـ تقويت توانايي هاي جسماني براي انجام كارهاي سخت وسنگين زندگي.
ب ـ تامين سلامتي بدن و ايجاد مقاومت در برابر بيماريها.
ج ـ تامين سلامت روح وروان وتعادل شخصيت رواني وآمادگي برابر تكامل معنوي.
د ـ حفظ زيبايي وتناسب اندام.
سپس نويسنده با اين توصيه كه به ورزش در جامعة اسلامي ما، بايد به عنوان يك ارزش نگريسته شود نه ضد ارزش ،به تبيين نقش ورزشي در ارتقاي توانمنديهاي جسمي و روحي دانش آموزان مي پردازد كه شامل جنبه هاي زير است :
الف ـ نقش ورزش در جلوگيري از بيماريها وسلامت جسم :
نقش ورزش در سلامتي جسم و نشاط روحي افراد انكار ناپذير است، كه هر دوي اين شرايط در يادگيري ،بسيار موثرند .
ب ـ نقش ورزش درايجاد نشاط :
دانش آموزاني كه به علت عدم تحرك و جنبش كافي، روحيه و نشاط خود را از دست داده باشند،دچار ضعف و افسردگي شده واحساس خستگي وكسالت در آنها بوجود مي آيد كه يكي از عوامل موثر در عدم پيشرفت تحصيلي است .
ج ـ نقش ورزش در ايجاد ارتباط با ديگران و تقويت روحيه گروهي :
دانش آموزان در ضمن فعاليتهاي ورزشي با ايجاد ارتباط باهمديگر ،نظم وانضباط، راستگويي و رعايت حقوق ديگران، از خود گذشتگي وهمكاري را فرا ميگيرند. تقويت روحيه تعاون، بردباري ،خودياري و … از ديگر نتايج فعاليتهاي ورزشي است. رعايت مقررات ورزشي نيز در فرد ،روحية اطلاعات از قانون ومقررات اجتماعي را تقويت ميكند .
د ـ نقش ورزش در رشد عقلاني و فكري دانش آموزان وپيشرفت تحصيلي:
قرار گرفتن در موقعيتهاي ورزشي ودقت وتفكر در ايفاي مطلوب نقش ورزشي ومهارتها وتوانايي هايي كه فرد در ورزش كسب ميكند او را در انجام بهتر فعاليتها كمك ميكند. اين موقعيتها به منزله پيش رو داشتن مسأله و حل آن است .تقويت توانايي ها ايجاد آمادگي هاي جسمي و روحي در اثر ورزش زمينة مناسبي براي يادگيري بهتر وپيشرفت در برنامه درسي است1 .
مطالعات انجام شده در خارج از كشور :
آرنت 2در مورد ارتباط بين آمادگي جسماني و پيشرفت تحصيلي بانوان دانشگاهي تحقيق انجام داد. آزمونهاي مصرف آمادگي جسماني عبارت بودند از : پرش طول جفتي، كشش بارفيكس ،پرس سينه، تست پله سه دقيقه اي و معدل درسي نيز نمايانگر پيشرفت تحصيلي بود. كليه 826 نفر بانوان دانشگاهي به صورت سه گروه آمادگي جسماني طبقه بندي ميشدند وبراي گروههاي طبقه بندي شده معدل درسي نيز مشخص شد.
تجزيه وتحليل اطلاعات نشان داد كه از لحاظ معدل درسي در هر يك از گروهها اختلاف معني داري وجود دارد يعني كساني كه از لحاظ معدل درسي پيشرفته ترند از لحاظ آمادگي جسماني نيز بالاترند اما درهر حال مقدار رابطه بين متغييرهاي آمادگي جسماني و معدل درسي به اندازه كافي بالا نبود كه بتوانبر اساس آن پيشگويي كرد 1.
ايدز مور 2 در سال 1951 « لستن » 3در سال 1964، نمرات درسي ورزشكاران و غير ورزشكاران را با هم مقايسه كردند و در هر دو مورد ورزشكاران معدل درسي بالاتري نسبت به غير ورزشكاران داشتند.
«كلاس ماير » 4و همكارانش با كودكان سنين مختلف كاركرده اند و روي ارتباط بين « رشد بدني » و « عملكرد ذهني » مطالعه ميكنند، به طور صريح و روشن نتيجه گرفته اند كه با اينكه يك برنامه سازمان يافته تربيتبدني هيچ اثري بر نمرات هوشي ندارد ليكن چنين برنامه اي داراي اثر مساعدي بر نمرات تحصيلي دارد 5.
اغلب پژوهشهاي انجام شده بر روي جمعيت بهنجار، درباره ارتباط متغييرهاي آمادگي جسمييا حركتي با عملكرد ذهني نتايج متناقضي بدست آورده اند و بين عملكرد ذهني و رشد جسمي هيچ ارتباط معني داري نيافته اند. اين تناقضات غالباً به علت عدم توانايي در ارائه تعريفي روشن وواضح از حيطه حركتي و جسماني وبيان مفهوم اين حيطه رخ داده است .
تحقيقات انجام شده در داخل كشور :
در بررسي ارتباط بين آمادگي هاي حركتي و آمادگي هاي ذهني معلمان و مربيان ورزش ،نتايج تحقيقات به عمل آمده نشان داده است كه بين آمادگي هاي ذهني و آمادگي هاي حركتي معلمان ورزشي مرد همبستگي معني داري وجود دارد. در حاليكه در گروه زنان همبستگي معني دار نبود 1.
در بررسي و.ضعيت تحصيلي دانش آموزان پسر، عضو تيمهاي ورزشي منتخب و غير عضو كه بخشهاي مختلف تئوري « سن اندامي » و « اولسون 2 كه بر اساس قد، وزن، قدرت گرفتن دستها، سن دنداني وسن استخدامي استوار است. ارتباطي ناچيز با اندازه گيريهاي ذهني دارد .
جارمن در سال 1965 همبستگي معني دار منفي بين نتايج 21 آزمون كه قابليتهاي مختلف ذهني و بدني را اندازه گيري ميكرد بدست آورد. جارمن ميگويد : با وجود آن كه همبستگي چند متغيير، بين متغييرهاي بدني و موفقيت هاي تحصيلي معني دار بوده است ولي ميزان ضريب همبستگي آن قدر ناچيز و پائين است كه نميتوان موفقيت تحصيلي را به كمك آزمونهاي بدني پيش بيني كرد.
از طرفي اسماعي و جي جي گراير 1 در كتاب خود تحت عنوان تكامل شكل يافته استعداد حركتي و اجراي ذهني، چنين نتيجه گرفتند كه بين فعاليتهاي ذهني و عواملي مانند رشد جسماني، قدرت، سرعت ونيرو همبستگي پاييني وجود دارد و ميافزايند بين ميزان رشد جسماني و رشد ذهني رابطه پاييني وجود داشته است وبه هر حال آنها از مطالعه خود در مقطع متوسطه استان خراسان، سال تحصيلي 1375-1374، فريبرز رمضاني و سيد اصغر زاده گلزار چنين نتيجه اي گرفته اند :
دانش آموزان عضوتيمهاي ورزشي در دوران تحصيل خوداز درصد مردودي بالاتري در مقايسه باگروه غير عضو برخوردار ميباشد. اين تفاوت حدود 10 درصد ميباشد. ( 37% به 27% )
دانش آموزان عضو تيمهاي ورزشي هم چنين از نسبت تجديدي بالاتري نسبت به گروه غير عضو برخوردارند هر چند اين تفاوت نسبت به مردوديها كمتر است.
دانش آموزان غير عضو تيمهاي ورزشي نسبت به دانش آموزان عضو تيمهاي ورزشي موفقيتهاي علمي ودرسي ( مانند المپيادهاي رياضي ،شيمي و …) بيشتري داشته اند. نسبت گزارش شده 2 به 1 ميباشد .
ميانگين بدست آمده در مورد دانش آموزان ورزشكار 07/14 است وهر واحد انحراف معيار معادل 4/2 ميباشد .
ميانگين بدست آمده در مورد دانش آموزان غير عضو تيمهاي ورزشي 67/14 است وهر واحد انحراف معيار معادل 73/2 ميباشد .
بين ميانگين معدلهاي دانش آموزان عضو تيمهاي ورزشي ودانش آموزان غير عضو تفاوت معني داري وجود دارد1 .
حسن انبائي فريماني ومحمد بادياني در سال 1375 تحقيقي را به عنوان مطالعه رابطه ميان آمادگي جسماني و بهره هوشي در دانش آموزان كلاس پنجم ابتدايي دبستانهاي پسرانه فريمان انجام دادند ك نتيجه آن نشان ميدهد.
1 ـ بين توانايي هاي حركتي وهوشي دانش آموزان همبستگي وجود دارد .
2 ـ بين نيروي عضلاني و هوش دانش آموزان همبستگي وجود دارد.
3 ـ بين چابكي و هوش دانش آموزان همبستگي وجود دارد .
4 ـ بين سرعت و هوش دانش آموزان همبستگي وجود دارد. (1) انبائي فريماني، بادياني، 1375
جناب آقاي محمد نيكوكار در مقايسه عملكرد تحصيلي دانش آموزان عضو تيمهاي ورزشي با ساير دانش آموزان دورة راهنمايي شهر دزفول با توجه به رشد اجتماعي وتوانايي كلامي چنين نتيجه گرفتند :
متوسط عملكرد كلي تحصيلي دانش آموزان عضو تيمهاي ورزشي به طور معني داري از ساير دانش آموزان بالاتر است. ميانگين عملكرد كلي تحصيلي دختران ورزشكار از دختران غير ورزشكار بالاتر بوده وولي بين پسران دو گروه تفاوتي ملاحظه نگرديد2 .
جناب آقاي محسن يادگار در مقايسه آمادگي عموميبدني دانش آموزان تيز هوش و معمولي كلاسهاي دوم دبيرستان در استان لرستان چنين نتيجه گيري كرد كه :
دانش آموزان تيزهوش آزمون آمادگي عموميبدن ايفرد را بهتر از دانش آموزان معمولي انجام داده اند و امتيازهاي بدست آمده نشان ميدهد كه در آزمودنهاي پرش طول جفتي ،دو 9*4 متر رفت و برگشت ، دوي 45 متر، 540 متر، آمادگي حركتي ومعدل شش آزمون، دانش آموزان تيزهوش وضعيت بهتر داشتند ودر آزمون كشش بارفيكس وآمادگي جسماني ،دانش آموزان وضعيت بهتري داشتند در آزمون دراز ونشست دو گروه با هم اختلافي نداشتند1
منابع :
الف ) كتب
آزاد، احمد، مباني تربيتبدني و ورزش، انتشارات كميته ملي المپيك جمهوري اسلامي، بهار 74.
باقري ،قدرت الله، اصول آموزش آمادگي جسماني (رشته تربيتبدني و علوم ورزشي ) دانشگاه پيام نور، مهر 74 .
پيماني زاد، حسين ( مدرس )، اصول و مباني تربيتبدني ويژه دانشجويان دوره كارشناسي رشته تربيتبدني و علوم ورزشي، جزوه انتشار يافته زمستان 76.
تربيتبدني 1، از سري انتشارات آزمايشي متون درسي ،دانشگاه پيام نور، آبان 75.
خلجي، حسن ،اصول ومباني تربيتبدني ( رشته تربيتبدني و علوم ورزشي ) دانشگاه پيام نور.
رازي ،محمود، روشهاي آماري ،جزوه انتشار يافته زمستان 76.
راهنمايي تدريس وارزشيابي واحدهاي درسي تربيتبدني نظام جديد، آموزش متوسطه، هسته تحقيقات كارشناسي تربيتبدني ،انتشارات ضريح آفتاب، 1376 .
روش تدريس تربيتبدني در مدارس ابتدايي ويژه مراكز دانشسراهاي تربيت معلم، رشته هاي آموزش ابتدايي وتربيتبدني، دفتر تحقيقات برنامه ريزي درسي، كد 1032 ، سال 68
شاركي، براين، فيزيولوژي آمادگي جسماني، ترجمه ،بهروز ژاله دوست ثاني، محمد رضا دهخدا ،انتشارات اداره كل تربيتبدني وزارت آموزش و پرورش، پائيز 72 .
مجموعه مقالات اولين كنگره علمي ورزشي مدارس كشور، معاونت مطالعات اداره كل تربيتبدني، وزارت آموزش و پرورش، پائيز 73 .
كريمي، جواد، نگاهي به تاريخ تربيتبدني جهان، نشر دانشگاهي تهران، سال 64 .
كاشف، مجيد ،مجتهدي، حسين، اثرات فعاليت بدني بركودكان، مجموعه مقالات وزارت آموزش و پرورش اداره كل تربيتبدني، زمستان 72.
طباطبائي، محمود، كالبد شناسي سلسله اعصاب مركزي ،انتشارات ايران، ارشاد، سال 65 .
شهسواري ،ابوالحسن، خلاصه مقالات برگزيده، سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، دفتر آموزش ابتدايي، ارديبهشت 76 .
مظلومي، رجبعلي ،ورزش در مسير تاريخ، انتشارات اداره كل تربيتبدني وزارت آموزش و پرورش نشريه پژوهشي و تحقيقي نيرو نشاط، دفتر هشتم، بهار، 66
نادري .عزت الله ، سيف نراقي ،مريم، اختلالات يادگيري ،انتشارات امير كبير، چاپ دوم، سال 66 .
نصفت، مرتضي ،اصول وروشهاي آماري انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم، سال 74 .
نمازي زاده، مهدي، سلحشور، بهمن، تربيتبدني عمومي، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها با همكاري موسسه انتشارات امير كبير ، سال 66.
شكوهي يكتا، تعليم وتربيت اسلامي، شركت چاپ و نشر ايران، سال 66 .
نيلگون، شمس، روش تدريس تربيتبدني، 1375 .
ب ) نشريات :
ورزش و ارزش، نشريه ماهانه اداره كل تربيتبدني، وزارت آموزش پرورش شماره 43، بهمن 64 .
ورزش و ارزش نشريه ماهانه اداره كل تربيتبدني، وزارت آموزش پرورش شماره 44، اسفند 64 .
ورزش و ارزش نشريه ماهانه اداره كل تربيتبدني، وزارت آموزش پرورش شماره 45، فروردين 65 .
ورزش و ارزش، نشريه ماهانه اداره كل تربيتبدني وزارت آموزش و پرورش، شماره 54، ارديبهشت 66 .
ج ) پايان نامه :
انبائي فريماني، حسن، بادياني، محمد، مطالعه رابطه ميان آمادگي جسماني و بهره هوشي در دانش آموزان كلاس پنجم ابتدايي، سال تحصيلي 75-74 .
رمضاني، فريبرز، گلزار، سيد اصغر زاده بررسي وضعيت تحصيلي دانش آموزان پسر عضو تيمهاي ورزشي منتخب وغيرعضو در مقطع متوسط استان خراسان، سال 75-74، ناظر طرح سيد رضا عطارزاده، حسيني، اداره كل آموزش و پرورش استان خراسان، كارشناسي تحقيقات، بهار 76 .
علائي، محمد، مقايسه وضعيت تحصيلي دانش آموزان ورزشكار و غير ورزشكار، استاد راهنما، جناب آقاي غفاري ، سال تحصيلي 73 .
گائيني، عباسعلي، ارتباط بين آمادگي هاي حركتي ـ آمادگي ذهني معلمان و مربيان ورزش دانشكده تربيتبدني و علوم ورزشي، دانشگاه تهران، سال 67.
مختار زاده، صفدر، بررسي رابطه فعاليتهاي بدني و آمادگي جسماني با يادگيري و عزت نفس دانش آموزان دبيرستان شوراي تحقيقات اداره كل آموزش و پرورش استان خراسان، زمستان 76 .
نيكوكار ،محمد رضا ،مقايسه عملكرد تحصيلي دانش آموزان عضو تيمهاي ورزشي با ساير دانش آموزان دوره راهنمايي شهر دزفول با توجه به رشد و توانايي كلامي، ناظر، حسين الهامپور، اداره كل آموزش و پرورش استان خوزستان، شوراي تحقيقات .
يادگار ،محسن، مقايسه آمادگي عموميبدني دانش آموزان تيز هوش و معمولي كلاسهاي دوم دبيرستان در استان لرستان، استاد راهنما : جناب آقاي دكتر سيد امير احمد مظفري، استاد مشاور : جناب آقاي دكتر محمد كاظم واعظ موسوي، بهمن 75 .