مقاله احادیث اهل بیت نبوت 85 ص (docx) 86 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 86 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
چکیده
و اینک به ارمغان در این مسیر هرچه گل داغ هر سنبل سپیده
هر جا که دیده ام با داس هر کدام بهر تو چیده ام
و تو ای مظلوم تاریخ، ای پیشوای محرومان، ای حامی زحمتکشان ، ای انقلابگوی پیروز ، امشب که می خوابم : شاید آخرین شب هجران باشد ، هجران مشتاقان ،مشتاقان محروم ، برای فرزندانمان خواهیم سرود که ما باغبانان که عمری چشم براه گذاشته ایم تا تو بیایی و با مژگان دیدگانمان فرش راهت را جارو کنیم ، نشستیم و تو نیامدی ، ای صاحب دعوت محمدی(ص) ، ای وارث هیبت عسگری.
از ولادتت تا آمدن و ظهور مبارکت نوشتیم که انگار سال ظهور را درک کرده و علائم حتمی و غیر حتمی را شاهد بوده ایم و حتی ظهور و قیام شما را و نهضت عظیم و پر میمنتتان را و برخی از اقدامات و کارهای شما را در اجتماعات دیده ایم . دیدیم که چگونه کائنات آسمان و زمین با شما هماهنگ و قوای مادّی و معنوی به چه کیفیت یاریت می کنند ! چگونه بر مسند حکومت و رهبری تمامی بشر قرار می گیری و چگونه بر هر وجب زمین حکم می رانی ! وامّا ای کسانی که این نوشته را خواندید در شیپورهای آماده باش خویش ، فریاد «العجل یا صاحب الزمان » را حتی بگوئی دورترین ستاره ها هم برسانید . آخر آنها هم منتظرند ، تکوین در انتظار است ، تشریع مترصّد است، جهان چشم براه است. حماسه سر دهید که او می آید ، او باید بیاید و این وعده ی خداست پس اینک، اسب ها را زین کنید، سلاحها را آماده کنید ، چکمه ها را پوشیده،آستینها را بالا بزنید. آماده باشید شاید که تا لحظاتی چند او شما را بخواند، او بیاید او به پیش و شما به دنبال ... راستی آیا وضوی شهارت گرفته اید، عطر زده اید؟ لاله هایتان را آورده اید ؟ و در آخر تمامی کلاماتی که صادقانه از دل برآمد و بر صفحه نشست را به پیشگاه خدای عزّوجلّ و ذخیره اولیای زمان مهدی موعود تقدیم می کنم و امید توفیق برای همگان دارم .
والسّلام
در پایان از همه کسانی که ما را در این زمینه یاری دادند تشکر می کنیم مخصوصاً مدیریت محترم آموزشگاه و معاونین و خانم امینی که شرایط و امکانات را در این زمینه فراهم نمودند.
اهدا
مطالبی که بر سطر کاغذ آورده شده احادیث اهل بیت نبوت است و از صدق دل هدیه به محضر پاک امام زمان (عج) می کنیم و آرزو داریم که مورد تایید ایشان قرار بگیرد و جالب توجه شیعیان آن حضرت باشد.
ان شاءالله
مقدمه
در تاریخ پرفراز و نشیب دنیا و بشریت همیشه گروهی نور و گروهی ظلمت بودند همیشه بدان با خوبان جنگیده اند تا با هرج و مرج به کرسی حرف خود بنشینند و به آمالهای دور از خدا برسند و پروردگار مهربان بوسیله پیامبران مختلف دین خود را به بشریت آموزش داده تا راه راست را برود و خوب را از بد تشخیص بدهند و سالم و بی دغدغه زندگی کنند از زمان حضرت آدم بعد از آن پیامبران دیگر همچون نوح و عیسی و موسی و محمد (ص) تا کنون که مجتهدان بر احکام نظر دارند و ما می توانیم از دین خدا بهره های عالی ببریم دنیا هر روز منتظر آمدن کسی است که بهشت را فرود بیاورد تا قبل از مرگ بتوان به طور کاملاً ایده آل زندگی کرد و همواره مؤمنان دعا می کنند که زمان فرج نزدیک شود در اینجا سیری به کتب ادیان دیگر در مورد محضرت مهدی(عج) می اندازیم(در عهد قدیماز آیین یهود) آمده است: شرایران، منقطع خواهند شد و اما متوکلان به خداوند ، وارث زمین خواهند شد . هان بعد از اندک مدتی هیچ شریری نخواهد بود . اما حکیمان و صالحان وارث زمین خواهند شد...
زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وی منقطع خواهند شد.
(در این کتاب با سبک آمده است ): دور دنیا تمام می شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستی حق با او باشد و آن چه در دریا و زمین و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خیر می دهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید.
در انجیل متنی چنین آمده است : چون که برق از مشرق بیرون آید و تا به مغرب ظاهر می گردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود . فرزند انسان بر روی ابرهای آسمان می آید با قدرت و جلال عظیم و فرشته های خود را (یاران خود را ) خواهد فرستاد با صور بلند و آواز و آنان گزیدگانشان را جمع خواهند نمود .)
این بود شمه ای از نظریات اقوام غیر از اسلام امید است مورد توجه و عنایت صاحب الزمان قرار بگیرد و این کتاب هدیه ای است روان منظر چشم او که از ما منتظر تر است .
پیشگفتار
در این زمان که ناامنی و فساد سرتاسر جهان را فرا گرفته و سلطه گری ها و خونریزی ها به سر حد خود رسیده و قانونهای حلال خدا را به حکم خود حرام و حرام های دین را به حکم خود حلال می کنند جایگاه مردی از آل رسول (ص) و فرزندان علی چقدر خالی است دوران سیاه امروز که از عدالت و رفاه و امنیت خالی شده چقدر منتظر کسی است که شعارش این باشد که تمام آرزوهای مؤمنان را برآورد و براستی که زمین هرگز از ذخیره های علم و ایمان و عمل خالی نبوده تا امروز که فرزند علی(ع) و فاطمه (س) در این دنیا زندگی می کند و منتظر اذن خروج از پروردگار عالمیان است او می آید و دستاوردهای عمل خویش را به همگان هدیه می کند که از زمان پیامبر و یکی یکی ائمه ی طاهرین(ع) و تمام اولیاء خدا و علماء هر زمان بشارت آمدنش رسیده به روایات متواتر و حتی پیش از آن در کتب مختلف و ادیان گوناگون آمدن صاحب الزمان را با نام های مختلف تأیید کرده و بشارت داده اند ما نیز بر حسب وظیفه سیری در روایات می کنیم و ادای وظیفه می دانیم تا ما که در طوفان فتنه ها گرفتار شده ایم با توسل به ائمه و حضرت مهدی انشاءالله از این گرداب پرخطر برهیم و از پیروان خاص حضرت مهدی قرار بگیریم .
ولادت حضرت قائم (ع)
حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسگری (ع) کیفیت و چگونگی ولادت حضرت مهدی را چنین نقل می کند : ابومحمد امام حسن عسگری (ع) کسی را به دنبال من فرستاد که امشب (نیمه شعبان) برای افطار نزد من بیا، چون خداوند امشب محبتش را آشکار می سازد پرسیدم : این مولود چه کسی است ؟آن حضرت فرمود : از نرجس ، عرض کردم من در نرجس خاتون هیچ اثر حملی مشاهده نمی کنم ! حضرت فرمودند: موضوع همین است که گفتم . من در حالی که نشسته بودم نرجس آمد تا کفش مرا از پایم در آورد و فرمود: بانوی من حالتان چطور است ! من گفتم: تو بانوی من و خانواده ام هستی. او از این سخن من تعجب کرد و ناراحت شد و فرمود: این چه سخنی است؟ گفتم خداوند در این شب به تو فرزندی عطا خواهد کرد که سرور آقای دنیا و آخرت خواهد شد . نرجس خاتون از سخن من خجالت کشید. سپس بعد از افطار، نماز عشاء را به جا آوردم و به بستر رفتم . چون پاسی از نیمه شب گذشت نماز شب خواندم بعد از تعقیبات دوباره به خواب رفتم و باز بیدار شدم در این هنگام نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جای آورد . سپس از اتاق بیرون رفتم تا از طلوع فجر با خبر شوم دیدم فجر اول طلوع کرده و نرجس در خواب است در آن حال نزدیک بود در دلم شکلی ایجاد شود ناگهان امام حسن عسگری از اتاق مجاور صدا زد «ای عمه شتاب نکن که موعود نزدیک است» من نیز نشستم و سوره الم سجده ، و یاسین خواندم . هنگامی که مشغول قرآن خواندن بودم ناگهان نرجس خاتون با ناراحتی از خواب بیدار شد. من با شتاب خودم را به او رساندم و پرسیدم: چیزی احساس می کنی نرجس گفت : آری
گفتم نام خدا را بر زبان جاری کن ، این همان مطلبی است که اوّل شب به تو گفتم. مضطرب نباش و دلت را آرام کن در این هنگام پرده ی نوری میان من و او کشیده شد . ناگاه متوجه شدم کودک ولادت یافته . چون جامه را از روی نرجس برداشتم ، آن مولود سو به سجده گذشته بود چنین می فرمود: اَشهَدُ اَنَّ لا اله الا اللهُ وحدهُ لا شریک له و انِّ جدی محّمدً رسولُ الله و انّ ابی امیرالمومنینَ ولی الله ...پس از آن به امامت امیرالمومنین و سایر امامان معصوم علیه السلام ، شهادت و گواهی داد و چون به نام خود رسید گفت «الهم انجزلی وعدی، و اتمم لی امری، و ثَبِّت و طأتی، و أَملَاء الارض بی عدلاًوقسط» پروردگارا وعده مرا قطعی گردان و امر مرا به اتمام برسان ، و مرا ثابت قدم بدار، و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر کن . و در روایت دیگر چنین آمده که چون حضرت قائم متولد شد نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پخش شد و مرغان سفید را دیدم که از آسمان به زیر می آمدند و بالهای خود را بر سر و روی بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند پس حضرت امام حسن عسگری مرا آواز داد که ای عمه، فرزند را بر گیر و نزد من بیاور، چون بر گرفتم او را ختنه کرده و ناف بریده پاک و پاکیزه یافتم و بر بازوی راستش نوشته بود «جاءَالحق و زهقَ الباطل اِنَّ الباطل کانَ زَهوقاً.
اهمیت موضوع ظهور و ضرورت آن
سخن گفتن از امام مهدی(ع) سخن گفتن از موضوعی دینی و اعتقادی است که دارای نهایت اهمیت است و بستگی و ارتباط کامل به اسلام و مسلمانان دارد . شخصیت امام مهدی (ع) به عنوان حقیقتی اسلامی محسوب گردیده ، مسأله ای از مسائل دینی و امور اصیل دین حنیف به شمار می رود . این مطلب افسانه ای نیست که شیعه به عنوان دلداری دادن به خویشتن در برابر ظلم و جور فراوانی که بر او وارد گردیده و برای التیام بخشیدن به دل خود که از وارد آمدن مصیبتهای فراوان در طی قرون طولانی مجروح گردیده در کتب خویش نگاشته باشد ، آنگونه که برخی از نویسندگان منحرف گمان برده اند. موضوع مهدویت نظریه یا طرز تفکری نیست که در برخی از اذهان به خاطر تخفیف و یا جلوگیری از دردها و رنجهایی که شیعه از تصرفات نابجای حکّام جور متحمل شده ، موجود شده باشد ، آنگونه که برخی از فیلسوف ها نمایان پنداشته اند . و نیز خرافه ای نیست که قصه سرایان آن را ساخته و به اسلام چسبانده باشند . آنگونه که برخی از نادانان مدّعی علم و فرهنگ تصور کرده اند . این موضع امتداد اسلام و قرآن است. مسأله ای است مهم و اساسی و ریشه ای که قرآن به آن بشارت داده و پیامبر در مکانهای عدیده و موارد فراوان از آن سخن به میان آورده و ائمه (ع) و نیز شیعیان و همه مسلمانان را بر آن بشارت داده اند . وعلما و محدثان و مفسران و مورخان در طول قرون کتابهای مفصلی و مستقلی در این موضوع تألیف نموده اند . بنابراین موضوع مهدویت جداً مساله ای استراتژیک و اعتقادی در نوع خود یگانه و در ذات خود بی همتا با ویژگیهای فراوان و خاص از دیگر مسائل ممتاز است . در مورد آن مناقشات فراوان به عمل آمده اقول در مورد آن بسیار است . ایشان را میلیونها نفر می خوانند و دل نسلها را به خود جذب کرده و نگاه امتها را به سوی خود کشیده و آنروی ملتها به وی بسته شده است.
امام زمان عج (ع) از نگاه آیات
و این فرمایش خداوند متعال است که فرمود و العاقبه للمتقین و عاقبت از آن پروا پیشگان و پرهیزکاران است . علی بن قمی در تفسیر آیه شریفه «حم. عسق» از امام باقر روایت کرده که فرمودند : انّها عدد سنی القائم (ع) و قاف جبل محیط ، بالونیا من زمرد اخضر فخضرة اسماءِ من ذلک الجبل ، و علم کل، شیٍ فی عسق مقصود مدت حکومت قائم صلوات الله علیه است و قاف کوهی است که به دنیا احاطه دارد . جنس آن زمرد سبز رنگ است و سبزی رنگ آسمان از آن است و دانش هر چیز در « عسق» است که از رموز الهی است . علی بن ابراهیم در تفسیر آیه « سأل مسائل بعذابٍ واقع» سوأل کننده از عذابی که وقوع آن حتمی است پرسید» از امام باقی روایت شده که فرمودند در آتشی که از مغرب خارج می شود و فرشته ای آن و به جلو می راند خانه ای از خانه های بنی امیه را رها نکند مگر آنکه با اهل آن بسوزاند و هیچ خانه ای نماند که در آن به محمد و آل محمد (ص) ستم شده و حق انتقام برای اهل بیت در آن باشد مگر آن که آن را بسوزاند و کسی که این عملیات را رهبری کند حضرت مهدی (عج) است.
انتظار فرج
حضرت مهدی می فرماید: أَنا خاتم الاوصیاءِ یدفَعُ الله البلاءِ عن اهلی و شیعتی: من آخرین نفر از اوصیاء هستم و خداوند به وسیله من بلا را از خانواده ها و شیعیانم برطرف می گرداند. یکی از موضوعاتی که در آیات و روایات بر آن تکیه شده است و اهمیت بسزایی دارد ، موضوع انتظار فرج است در روایات ، آیه ی «فانتظروُا انّی مَعَکُم مِنَ المنتَظرین: یعنی انتظار بکشید همانا من با شما از منتظرانم که در قرآن تکرار شده به انتظار حضرت مهدی (عج) تأویل شده است . همینطور آیه ی«وارتقبِعوُانّی معکُم رقیب.» یعنی «همانا من با شما از مراقبینم» در روایات انتظار فرج از افضل اعمال به شمار آمده است ، چنانکه امام صادق(ع) از قول حضرت علی (ع) می فرماید: المنتظرُ لاَمنا کا لمتِشّحطِ بَوِمِهِ فی سبیل الله. یعنی کسی که انتظار فرج دارد مانند کسی است که در راه خداوند در خون خود غوطه ور باشد . معنی انتظار آن است که انسان دوست دارد از هم صحبتان مهدی موعود باشد . بلکه از یاران آن حضرت بشمار رود. کسی که چنین قصدی را دارد، باید درباره اصلاح نفس خود بکوشد و اخلاق خویش را نیکو نماید تا قابلیت عنایت و توبه آن بزرگوار را داشته باشد. دوست داشتن حق و بپا داشتن عدل اجرای احکام خداوند و جریان امور بر یک محور اساسی از ثمرات و نتیجه های فرج و انتظار آن خواهد بود. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از مفضل بن عمر روایت می کند که گفت از حضرت صادق (ع) شنیدم که می فرمود : کسی که در انتظار فرج مهدی (عج) باشد و در حال انتظار بمیرد، نظیر آن کسی است که در میان خیمه آن حضرت بوده است.
و اما در قرآن بیش از چند ده آیه درمورد مهدی صاحب الزمان آمده است که اشاراتی کوتاه به آن می کنیم « بقیه الله خیرٌلکم ان کنتم مومنین» بقیه الله یعنی باقیمانده حجت های الهی، برای شما بهتر است اگر اهل ایمان باشید.
نعمانی در کتاب غیبت در تفسیر آیه ی شریفه ی «فلا اقسِِمُ بالخنس الجوار الکنَّسِ از امام باقر نقل کرده است: که فرمود مراد از خنس یعنی ستاره پنهان شده آخرین امام است که از دیدگان پنهان می شود . در آیه ی یسئلونک عن الساعه از تو درباره آن می پرسند و عنده علم الساعه علم به آن ساعت نزد اوست و« ما یُدرکُ لعَل الساعة» و تو چه می دانی شاید آن ساعت نزدیک باشد و الّذین یحارون فی الساعة : کسانی که درباره آن ساعت جدال می کنند هر آینه در گمراهی دور و درازی هستند.وجود مقدس حضرت مهدی ارواهنا فداه و ظهور شریف منظور بوده است. در آیه ی ذلکَ دین القیمه در تفسیر آن از امام صادق آمده است: این است دین استوار و راستین مرا دین امام قائم صلوات الله علیه را مراد بوده و حکومت آن حضرت. سید هاشم برهانی در کتاب نحایة المرام در تفسیر آیه ی نور حدیثی را از امیر مؤمنان علی (ع) نقل کرده که آن حضرت هر قسمت از این آیه شریف را به وجود مقدس یکی از معصومین تفسیر و تأویل نموده ، ابتدا آیه و سپس ترجمه آن را ذکر نموده و بعد تأویل آن را طبق حدیث بیان می کنیم : الله نور السموات و الارضِ مثلُ نوره کمشکوهٍ فیها مصباح فی زجاجهٍ کانَّها دُرّیُّ یوقد من شجرة مبارکة زیتونه لاشرقیة ولاغربیة کارزیتها یضیی دَولَولَم تَمسَسه نار نورٌ علی نور یهدی الله لنورهِ من یشاء و یَضرِبُ الله الامثال للناس والله بکل شیءٍ علیم. خدا روشنی بخش آسمانها و زمین است. مثال او به چراغدانی ماند که در آن چراغی نهاده باشند و آن چراغ در شیشه ای قرار گرفته باشد که مانند ستاره ی درخشانی تلألو نماید و از درخت با برکت زیتون شعله ور و افروخته گردد . آن درخت شرقی یا غربی نباشد و بدون آنکه زیست و روغن آن با آتشی برخود داشته باشد روشنایی ببخشد ، نوری است بر فراز نور خدا هر کس را بخواهد به طرف نور هدایت می کند و خداوند این مثلها را برای مردم می زند و او بر همه چیز داناست و اما تأویل آن آیه از علی بن ابیطالب (ع) مراد از المشکوة محمد است والمصباح من هستم مقصود از الزجاجة حسن و حسین هستند کانّها کوکب دُرّیُّ امام سجاد است یوقدُ مِن شجرة مبارکه ، امام باقر است زیتونه امام صادق لاشرقیه موسی بن جعفر و لاغربیه امام رضا(ع) یکادُزیتها یضییءِ امام جواد(ع): ولولم تمسهُ نار، امام هادی نورُعلی نور امام حسن عسگری یهدی اللهُ لنورهِ من یشاءِ قائم آل محمد است.
انتظار، تمرین و ریاضت
منتظران با اخلاص و تراز مکتب، در مرحله ی تربیت نفس و خود سازی ، به امر دیگری نیز باید توجه کنند، توجّهی عمیق، آن امر، تمرین زندگی است ساده و خشن، و دور از رفاه و تن آسایی ، تا بدینوسیله با زندگی پیشوای خویش هماهنگ گردند.و تاب پیروی از فرزند علی را پیدا کنند . درباره ی موضوعی که یاد شد، در احادیث ما، تعالیمی رسیده است که اهمیت بسیار دارد. این تعالیم می گوید باید در انسان منتظر روح پارسایی ، پایداری ، زهد و بی نیازی ، قدرت و مردانگی ، شهامت و بی باکی ، نظامی گری و سلحشوری ، به وفور وجود داشته باشد ، انسان منتظر ، باید این خصلتها را در خویشتن پدید آورد و به اصطلاح روز ، یک فرد ساخته ی انقلابی ، و یک چریک آماده باشد. هیچگونه ضعفی ، سستی ، امیال و علایقی ، نباید شخصیت انسان منتظر را دستخوش قرار دهد .
دوران تکلیف حسّاس
با توجه و تأمل در ابعاد عملی انتظار می بینیم که انتظار ، تجلی جامع و تبلور کامل تربیت های مکتب است آری غیبت ، جریانی بسیار عمیق، و انتظار جریانی بسیار سازنده و مهم است دوره غیبت و انتظار از یک جهت مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می شود ـ چنانکه در پیش اشاره شد ـ تا بنگرد که شاگردان در غیاب او چه می کنند و درباره تعالیم و تکلیف خود چگونه رفتار می کنند. انسان منتظر ، که شاگرد مکتب پیامبران و حاضر در کلاس دین حق است همواره باید مراقب خود باشد و در علم و عمل بکوشد و بداند که معلم از کلاس بیرون رفته است .
و هر لحظه ممکن است برسد و او را در آن حال که هست ببیند... . باید همیشه در حالی باشد که رضای کامل خاطر معلم را فراهم آورد . آری هنگامی که در مسائل یاده شده بژرفی می نگریم و هنگامی که به ماهیّت دین و تعلیمها و تکلیفهای دین می اندیشیم، و وقتی که به زندگی و تکلیف، با شناخت های درست ، فکر می کنیم به این نتیجه می رسیم، که روزگار انتظار ، نه تنها روزگار سستی و رهایی و بی تفاوتی و قعود و تحمل و ظلم پذیری نیست، بلکه دوران انتظار، دوران حساس حضور تکلیفی است، هم در ابعاد تکالیف فردی ، و هم در ابعاد تکالیف اجتماعی دوران انتظار، دوران تکلیف است ، تکلیفی بزرگ و آن تکلیف بزرگ نگهبانی دین خداست ، در سطح فرد و در سطح اجتماع ... . اگر روزگار انتظار، روزگار فتور بود و انسان وظایف چندانی نداشت، باید تکلیف برداشته می شد. و باید در تعالیم پیشوایان، سخن از چنگ زدن به دین و رعایت تقوی و پارسایی و حفظ خط مکتب و رهبری و امامت گفته نمی شد، با اینکه می بینیم چنین نیست ، بلکه احکام خدا به قوت خود باقی است و حوزه ی تکلیف محروس و محفوظ است، و بر چنگ زدن به دین تأکید شده است . گمان ندارم کسی تصور کند که چنگ زدن به دین منفک از عمل به احکام دین است. و جزء احکام عمده دین ، مبارزه با ظلم ، امر به معروف ، نهی از منکر و حضور در همه ی ابعاد و وظایف فردی و اجتماعی است، اینها همه چنانکه یاد شد مبتنی بر قدرت و حاکمیت است.
انتظار تأیید و نصر
در همه ی دعوت های حق، در طول تاریخ ، تأیید و نصرالهی ، به کمک آن دعوتها آمده است. گاه، این تأیید و نصر ظاهر و آشکار بوده است، و گاه پوشیده و پنهان، چنانکه گاه،در مقطع های حساسی بوده است، و گاه در احوال دیگر، این است که مؤمنان به حق، و فداکاران در راه حق،آثار حق و تأیید حق را و اشعه ی امید افزای نصرالهی را مشاهده کرده اند، و مشاهده می کنند . در مواردی نیز که پیروان حق، به ظاهر، شکست خورده اند، در قیاس با هدف آنان که «اعلام حق» و «اعلام موضع حق» و «طرفداری از حق» بوده است، شکست نخورده اند. به سخن دیگر : پیروان حق، هدفی جز حق ندارند . این هدف ، دو مرحله ی مرتبط برهم دارد: 1- اعلام حق در برابر باطل. 2- غالب ساختن حق بر باطل. با این حساب، پیروان حق ، هیچ گاه و در هیچ مکان شکست نخورده اند.آنان حتی در جایی که شهید شده اند و پرچم از دستشان افتاده است، به بخشی از هدف خویش نایل آمده اند، که همان اعلام حق باشد، و طرفداری از حق . آنان با اعلام حق، وجود باطل را مورد تردید قرار داده اند ، رونق پوشالی باطل را منکوب ساخته اند ، و پایه های آن را لرزان کرده اند. و همین است که هر جا پرچم حق، در میدانی بر زمین می افتاده است . دوباره در میدانی دیگر افراشته می گشته است، و همین گونه ادامه داشته است تاکنون ... و سپس نیز ادامه خواهد داشت... و کجای این امر، شکست است ؟ این است که می گوییم پیروان حق و سربازان حق، هیچ گاه، به معنای واقعی ، شکست نخورده اند . غروب عاشورا ، پیکر حسین (ع) و یارانش روی خاک افتاده بود ، خیمه های آنان در آتش می سوخت، خاندان و اطفال ایشان در میان سنگ و خار بیابان پراکنده بودند، حال آیا آنان شکست خورده بودند ، و آیا آن چگونگی شکست بود ؟ اگر شکست بود، پس آن حق که اعلام شد چه بود ؟ پس ماهیت حکومت باطل که افشا گشت چه بود ؟ پس آنچه در جام خورشید ریخت و باقی ماند چیست.
انتظار (حضور ایرانیان در صحنه)
در برخی از احادیث اشاره شده است به حضور فعّال «عجم» در جامعه مهدی . البته مقصود از عجم ملتهای غیر عرب است، ولیکن، به احتمال توی ، بیشترین مصداق آن در هنگام ظهور ،ایرانیان خواهند بود، بویژه که مرکز ثقل تشیع نیز درایران است، این سرزمین قهرمان ومقدس به هر حال شرق (کشورهای اسلامی) و خراسان (سرزمین خورشید طالع)وطالقان،قم (ری) و مکه مکرمه و مدینه منوره، نجف اشرف ، کوفه ،در جریان ظهور حق مطلق، نقشهایی عمده دارند ، چنانکه قسطنطنیه(استامبول فعلی) نیز ، یکی از مراکز مهم فتحهای اولیه مهدی و یاران اوست !... از شهرها و سرزمینهایی دیگری نیز،در مبارزات و فتوحات اولیه سپاهیان مهدی آل محمد(ص) ،نام برده شده است ، شهرها و سرزمین هایی که محل درگیریهای بزرگ و حوادث گران است ، ازجمله: انطاکیه، دمشق ، فلسطین، اردن ، حِمص و حَلَب . و سپس که در این مراکز، و پاره ای جاهای دیگر ـ از جمله سرزمین چین ـ مبارزات و در گیریهایی اتفاق افتاد، و فتح هایی نمایان و پیروزی های بزرگ ، نصیب مهدی و یاران او شد ، آثار نصر و غلبه ی این قیام معلوم می شود ، و اندک اندک ، سراسر جهان ، از وقوع حادثه کبری و قیامت صغری، آگاه می کردند. آنگاه مقدمات فتح همه جهان فراهم می گردد ، و انقلاب به همه جا راه می گشاید ، ودر مدت کوتاهی از جایی که خورشید طلوع می کند تا آنجا که غروب می کند، همه جا را ، فرا می گیرد.
إِذا کانَ ذلکَ، فتمسلو بالامرِالاول، حتّی یبسَ تکم الاخر إذا أصحبت واَمَسیتَ یوماً لا تری خیر اماماً من آل محمد، فاحبّ من کنتَ تُحب، ابغض من کنتَ تبغض، و وال من کنتَ توالی، وانتظر الفرج صباحاً و مساءً... کونو علی ما انتم علیه ، حتّی یطلعُ اللهُ لکمُ نجمکم.... حتی یاتیکم بصاحبها
هرگاه زمان غیبت فرا رسید، به دستورات امامان پیشین چنگ در زنید، تا امام آخرین ظهور کند ... هرگاه روزی رسید که امامی از آل محمد در میان خود نداشتید، همان امامانی که دوست می داشتید دوست بدارید، و همان کسانی (و خط باطلی) را که دشمن می داشتید دشمن بدارید ( و از آنها دوری کنید و به دام آنها درُ نیفتید)، و همواره در خط رهبری و ولایت حقه جای داشته باشید، و صبح و شام در حالت انتظار (آمادگی) به سر ببرید!... همان دینی که داشتید داشته باشید ، تا خداوند ستاره هدایت شما را طالع سازد، تا خداوند صاحب دین را برساند.
علامه مجلسی، در بیان احادیث وتعالیم ، می فرماید:مقصود از این احادیث این است که در عصر غیبت ، در امر دین متزلزل نشوید ، و در مقام عمل حیرتی به خود را ندهید. در اصول و فروع دین ، به آنچه از امامان به دست شما رسیده است چنگ در زنید، و عمل به دین را ترک نکنید و از دین خدا روی نگردانید، تا زمانی که امام شما ظاهر گردد.
انتظار، نگهبانی ایمان
به تکلیف حساس، در دوران انتظار، اشاره کردیم . یکی از ابعاد عظیم تکلیف حساس و بزرگ ، در دوران غیبت و انتظار حفظ دین ، و نگهبانی مرزهای عقیدتی ،و حراست باورهای مقدسی است. جامعه منتظر نباید درباره این امر عظیم سستی روا بدارد . لازم است فروغ ایمان ، و نور یقین و پرتو عقیده ی به حق و تشعشع اعتقادات راستین ، همواره ، در دل و جان مردم محفوظ باشد، و پیوسته ژرفتر شود و بارورتر گردد. لازم است جان و دل نوباوگان و نوجوانان و جوانان، مردم ، در برابر تابش اعتقادات حقه قرار گیرد ، و از این تابشی و تجلی آکنده گردد. لازم است ایمان ، جزء وجود آنان، و مایه تقویت هویت اصلی آنان باشد ، تا کم کم ، حق، و فداکاری در راه اعتلای حق، چون خون، همه وجود آنان را گرم کند، و چون روح ، جوهر حیات آنان باشد. لازم است سعی شود تا ایمان اعتقادی ، با ایمان عملی در آنان، اتحاد یابد، و از نخستین سنین تکلیف و توجه ، بُعد عمل به احکام نیز، در زندگانی آنان حضور قاطع بیابد. در روزگار غیبت امام و طولانی شدن عصر انتظار ممکن است شبه هایی در ذهن برخی بیابد ، یا شیاطین آشکار به سست کردن پایه های اعتقادی کسانی ـ بویژه جوانان ـ برخیزند، باید در برابر این شبه ها مقاومت کرد و آن ها را از ذهن او دلها زدود همچنین مطالب و مسائلی در روند زمانه ، و تحولات زندگی بشر، و پیدا شدن افکار و مسلک ها بروز می کند، که ممکن است ظلمتهای فکری بیافریند ، و به ایمان ها و روشنایی های قلوب ، زیان برساند، باید در برابر این مطالب و مسائل نیز پایدار بود و در ، رد و رفع آنها ، و روشن کردن پوچی آنها ، به کوشش برخاست ، بطور کلی ، حوضه های علمی و اعتقادی ، و نگهبانان میراث قرآنی و فرهنگ تربیتی اسلامی ، باید در برابر همه تهاجمات پایداری کنند . به تناسب هر مورد ، به دفع این زیانها و خطرها بپردازند ، این همه تأکید که در احادیث ، درباره حفظ ایتام آل محمد (ص) شده است. قسمتی از آن تأکید ها ناظر این بعد است، بعد اعتقادی، این ایتام معنوی و تربیتی هستند و این حفظ ـ از جمله ـ حفظ اعتقاد دینی ، و تربیت دینی است در توده ها ، بویژه جوانان و نوجوانان و این همه که اهمیت داده اند به پاسداری از مرزهای اعتقادی ، و گفته اند : عالمان حافظ دین ، و نگهبانان عقاید مردم از انحراف ، «پاسداران» مرزهای دینند ، اینها همه ، در آن صورت است که این نگهبانی و پاسداری، به نحو احسن به عمل آید .
ملحمه ی کبری، کشتار بزرگ
مَلحمَه(مَلحَمَة)، در استعمالات قدیم عرب ، به معنای «موقعةعظیمة التقل فی الحرب» است ، یعنی : هنگامه ای بزرگ ، و کشتاری عظیم در کارزار . ملحمه ، از ماده (لُحمه) گرفته شده است ، و لحمه به معنای پود است. جنگ بزرگ پر کشتار را از آن جا ملحمه گفته اند که مردمان در چنان در هم فرو می روند که گویی پودهای جامه اند که در تارها فرو رفته اند. در آثار قدیم، و در احادیث اسلام ، سخن از وقوع ملحمه ها (ملاحم) رفته است ، یعنی به هنگام بروز انقلاب است آخر الزمان ، و در طول زمانی پیش از ظهور ، و در آستانه ظهور ، ملحمه هایی به وقوع خواهد پیوست . آری سخن از خونریزی ها، کشتارهای بزرگ است، مستکبران و ستمگستران، فوج فوج کشته می شوند، خون همه جا می گیرد، لاشه ها انباشته می شوند، و مرغان هوا و درندگان صحرا ، از این لاشه ها ، سیر و پر می شوند و خوراک می خورند . بدین گونه دشمنان حق نابود می شوند و ابر قدرتان یکی پس از دیگری خوار و نابود می شوند . از خون ظالمان ، جبّاران ، ناپاکان ، روحانی نمایان ، و عالمان ادیان باطل، نهرها جاری می گردد و زمینها رنگین می شوند و به ما تعلیم داده اند ، و ما را تشویق کرده اند ، که برای این کشتار عظیم ، و این پاکسازی بزرگ جهانی آماده شدیم ، چه آماده سازی از این بهتر که به ما فرموده اند ، از درگاه خدا مسئلت کنید که چنین جنگ بزرگ ، و چنین پاکسازی وسیع تحقق یابد، چنانکه از جمله ، در ذکر صلوات بر حضرت مهدی (ع) آمده است و اقم به الحرب«خدایا آتش جنگ با دشمنان خود را ، به دست مهدی شعله ور کن» در ارتباط با مسئله آماده سازی برای ظهور و یاری حضرت مهدی (ع) ما را با موضوع شهادت نیز توجه داده اند، تا با فدا کاری بیشتر و بی باکی افزونتر، وارد صحنه های پیکار شویم فرموده اند ، اگر شهید شوید زیرا که بطبع در جنگ و کارزار ، کشته شد و شهادت نیز پیش می آید ، باید بسی شادمان باشید ، زیرا که مانند شهیدان سر فرازی خواهید بود که در رکاب پیامبر شهید شدند آری ، هر شهید از ما در رکاب مهدی ، اجر دو شهید دارد . این همه کسان را ، این همه فاجران و کافران را این همه دشمنان عدل و فضیلت را، و این همه خصمان جنایت بیشه ی انسان و انسانیت را چه کسی باید بکشد ؟ تو ای شیعه مهدی ! آری تو باید بکشی . برای اینکه بخوبی آماده شوی ، اجر شهادت در این مبارزه بزرگ را، اجر شهید دانسته اند و اجر کشتن یکی از دشمنان مهدی را، معادل اجر بیست شهید شمرده اند. و آفرین بر این مذهب و بر این مکتب، مذهب و مکتبی که می گوید ، اگر به یاری رهبر حکومت عدل جهانی شتافتی ، و در راه یاری او کشته شدی اجر دو شهید داری ، و اگر دشمنان او را که دشمنان شرف و پاکی و عدالت و انسانیتند، و وارثان همه ظلمها و جنایتها و همه جنایتکاران تاریخند ـ کشتی ، برای کشتن هر یک تن از آن پلیدان ناپاک، اجر بیست شهید خواهی داشت .
وَ من ادرَکَ قائمَنا فَقُتِلَ مَعَه ، کانَ لهُ اجر شهیدین . ومن قَتَلَ بمن یویدِ، عدوّاً لنا، کانَ لهُ اجر یحشرین شهیداً.
هر کسی قیام آل محمد را درک کند و در رکاب او و در یاری او کشته شود اجر دو شهید دارد . و هر کس یکی از دشمنان ما را ، در حضور او بکشد . اجر بیست شهید خواهد داشت.
تفاوت دوم: علایم ظهور، عبارت از چندین رویداد و حادثه است که گاهی نیز به ظهور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی در بین آنها و ظهور تحقق همه آنها پیش از ظهور می باشد . اما شرایط ظهور به اعتبار برنامه ریزی طولانی الهی با ظهور رابطه ی واقعی داشته و سبب پیدایش آن می باشد. تفاوت سوم این که نشانه ها لزومی ندارد حتماً در یک زمان به یکدیگر واقع شدند بلکه یک نشانه در یک زمان پدید می آید و پایان می پذیرد. البته گاهی در یک زمان چند نشانه با هم پدید می آیند و پایان می پذیرد که می تواند تصادفی باشد اما شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند و به تدریج ایجاد شده و آنچه که وجود می یابد استمرار داشته و از بین نمی رود . تفاوت چهارم اینکه : تمامی علامات پیش از ظهور پدید آمده و از بین می رود لیکن شرایط به طور کامل به وجود نمی آیند مگر نزدیک ظهور یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست از بین بروند تفاوت پنجم اینکه : علایم ظهور را می توان شناسایی کرد و می توانیم بفهمیم کدامیک از آنها تا کنون موجود شده و کدامیک هنوز موجود نشده ، اما به شرایط نمی توان کاملاً و در یک زمان پیش از ظهور دست یافت و یا آنها رو حاصل کرد . زیرا برخی از آن شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و با اخلاص درسطح جهان بوده و بررسی درست و شناسایی آنها برای اشخاص عادی ممکن نیست علایم و نشانه های ظهور حضرت مهدی چیست؟
چنان که معلوم است جز خدا کس توانایی تعیین وقت ظهور را ندارد و اما علائم ظهور به دو دسته تقسیم می شوند:
شرایط ظهور حضرت مهدی چیست؟چه تفاوتهایی علائم ظهور دارند.
پاسخ که مقصود از شرایط ظهور همان شرایطی است که تحقق روز موعود متوقف بر آنها است. و گسترش عدالت جهان به آنها و وابستگی دارد . می توان تعداد شرایط را سه چیز دانست :
شرط اول: وجود طرح و برنامه ی عادلانه کاملی . که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکان پیاده کرد و برای انسانیت سعادت خوش به بار آورد و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد ، روشن است که بودن وجود رهبری شایسته که شایستگی رهبری آن روز را داشته باشد.
شرط سوم : وجود یاران همفکر در رکاب آن رهبر معزز باید برای پیاده کردن ، جهانی این برنامه عظیم به صورتی طبیعی و عادی به گسترش عدل و عدالت پرداخت شرط چهارم: وجود توده های عظیم مردم که در سطح کافی از فرهنگ شعور اجتماعی و روحیه فداکاری باشند تا در نخستین مرحله موعود گروههای اولیه پیروان حضرت مهدی رو تشکیل دهند لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه موفق مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است ولی چنانچه نسبت به شرایط ظهور ببینیم. یکی از آنها که وجود رهبر باشد کم می شوند و سه شرط دیگر باقی می ماند زیرا معنی ظهور آنست که فردِ آماده قیام در آن روز وجود دارد که می خواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوم را ضمن پذیرفته اید . خواه ناخواه سه شرط بیشتر باقی نمی ماند . باید گفت که اولین تفاوت در این است که وابستگی ظهور به شریّط یک نوع وابستگی واقعی است ولی وابستگی به نشانه ها و علایم وابستگی از کشف و اعلام است. نه بخوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی.
علایم حتمی و غیر حتمی چنانچه فضل بن یسار از امام باقر روایت کرده که فرمودند : نشانه های ظهور دو دسته هستند یکی نشانه های حتمی و نشانه های غیر حتمی که خروج سفیانی از نشانه های حتمی است و راهی جز آن نیست.
منظور از علائم حتمی آنست که به هیچ غیر و شرطی مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود و مقصود از علایم غیر حتمی آن است که حوادثی بطور مطلق و حتم از نشانه های ظهور نیست بلکه مشروط به شریط است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق می شوند اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمی یابد و لذا مسلم است . علایمی که در مورد حتمی بودن آنها نفی نداشته باشیم ، احتمال رخ دادن آنها نیز وجود دارد و امّا غیر حتمی بسیارند که به یک روایت از امام صادق اکتفا می کنیم در این روای چنان روی علایم و مفاسد انگشت گذارده شده که گویی این پیشگویی مربوط به 14 قرن پیش نیست و مربوط به این قرن نیست امروز که با چشم خود مشاهده می کنیم قبول می کنیم که براستی معجزه آساییست البته در خود روایت به 108 مورد اشاره شده که ما به چند عود از آنها اکتفا می کنیم.
هرگاه دیدی که قرآن فرمود و بدعت هایی از روی هوا و هوس، در مفاهیم آن آمد است.
مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می کنند.
بچه ها به بزرگترها احترام نمی گذارند.
نوجوانان پسرها همان کار کنند که زنان می کنند.
قطع پیوند خویشاوندی می شود.
زنان با زنان ازدواج می کنند.
شراب رو آشکارا می آشامند و برای نوشیدن آن کنار هم می شینند.
کسی که امر به معروف کند خوار و ذلیل می شود.
بدعت و زنان آشکار می شود.
جرأت بر گناه آشکار می شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نمی ماند.
ثروت بسیار زیاد و در راه خشم خدا خرج می گردد.
والیان در قضاوت رشوه می گیرند.
پستهای مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگی.
مردم و از روی تهمت یا سوءِ ظن بکشند.
مرد به خاطر همبستری با زن خود مورد سرزنش قرار می گیرد.
زن بر شوهر خود مسلط می شود و کارهایی که مورد خوشنودی شوهرش نیست انجام می دهد.و به شوهرش خرجی می دهد.
سوگندهای دروغ بسیار می شود.
مسجد ها کالاهای زینت داده می شود.
بد کاری آشکار شده و برای سخن چنین کوشش می شود.
غیبت سخن خوش آنها می شود و بعضی دیگر را به آن بشارت می کنند.
معاش انسان از کم ثروتی بدست می آید.
خونریزی آسان می گردد.
مرد به خاطر دنیایش ریاست می کند.
نماز رو سبک می شمرند.
با حیوانات آمیزش می کنند.
مردم در اطراف قدرتمندانند.
در مکه و مدینه کارهایی می کنند که خدا دوست ندارد کسی از آن جلوگیری نمی کنند و هیچ کس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمی شود.
آلات موسیقی و لهو در مدینه آشکار می گردد.
نشانه های نزدیکی ظهور
ملک عبدالله و مرگ او که از نشانه های حتمی ظهور است .
ملک عبدالله هم اکنون پادشاه عربستان است . با مرگ وی ، بر سر فرمانروایی مجاز کشمکش و درگیری می شود و حوادثی پیاپی در حجاز رخ می دهد که تا ظهور مهدی موعود علیه السلام ادامه می یابد . ابوبصیر می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور را برای او تضمین می کنم پس فرمود وقتی عبدالله بمیرد. مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری با خواست خدا تا ظهور صاحب الامر ادامه می یابد حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماهه و چند روزه شود سوال کردم : آیا این ماجرا به قول می انجامد فرمود: هرگز همچنین فرمود : زمانی که مردم در سرزمین عرفا تند، سواری بر شتر راه وار ، وارد شده و مرگ خلیفه را خبر می دهد با مرگ او فرج آل محمد و گشایش کار تمام مردم فرا می رسد. در مورد مرگ او و علت آن از امام باقر روایت شده که فرمودند علت مرگ او این است که با یکی از خواجگان و خدمتکاران خود ازدواج می کند و بعد دست به قتل او می زند و 40 روز مرگ او را مخفی نگه می دارد. وقتی به جستجوی خواجه می پردازند اولین نفری که برای این امر بیرون می آید تا آخرین نفر باز نمی گردد و کشته می شوند و به ترتیب با این قتلها حکومت و فرمانروایی آنها منقرض می شود.
در سالی قبل از ظهور
یکی از حوادثی که قبل از ظهور واقع می شود، نزول بارانهای شدید و فراوان است که از زمان حضرت آدم (ع) تا کنون سابقه نداشته است از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود «قدام القائم علیه السلام سنه عیدامه یفسد فیها الثمار والتمر فی النخل ،فلا تسکو فی ذلک » در سال پیش از ظهور قائم(ع) باران فراوانی می بارد که محصولات و خرمای مختلف نخلستانها از بین می رود ولی شما درباره این حادثه شک نکنید.
امام مهدی (عج) و سخن امام رضا
شاعر شیعی قدیم ، دعبل خزاعی، در قصیده تائیه ی معروف گفته است، و آن قصیده ی والا را ، در حضور حضرت امام ابوالحسن الرضا(ع) خوانده است :
خروجُ امامٍ الامحالهَ خارجُ یقُومُ علی اسمِ اللهِ واسبرکات
یُمَیز ضیاکلّ حقٍ وباطلٍ وتجزی علی النعماءِ والنتعمات.
امامی از آل محمد (ص) بیقین، خروج خواهد کرد ، او به تأیید اسم اعظم الهی و برکات نصرآسمانی به پا می خیزد .او حق و باطل را از هم جدا می کند ، و همه را بر شاد خواریها و کینه توزها،کیفر می دهد .دعبل می گوید: چون این ابیات را نزد امام رضا (ع) خواندم آن امام بشدت گریست .و فرمود«ای دعبل روح القدس به زبان تو سخن گفته است ، آیا می دانی این اما چه کسی خواهد بود ؟»گفتم نه (شخص او را نمی شناسم ) لیکن شنیده ام که امامی از شما آل محمد(ص) خروج می کند و زمین را از عدل و داد پر می کند. امام رضا(ع) فرمودند«پس از من فرزندم محمد امام است و پس از آن فرزندش علی امام است پس از آن فرزندش حسن و پس از حسن عسگری، فرزندش حجت قائم خواهد بود . اوست که در زمان غیبت چشم به راه اویند ، و در زمان ظهور همه مطیع او گردند. او زمین را پر از عدل می کند.
پس از آنکه پر از جور و ستم شده باشد .»
باری در احادیث رسیده است که «مهدی ،منصور بالّرب، ومؤید بالنصّر» است، یعنی به هنگام ظهور ، رعب او در دلهای قدرتمندان می افتد ، و نیروهای غیبی و غیر مرئی به کمک او و یاران او می شتابند ، و این نیروها، در جای خود کار را خواهند کرد . یک نمونه آن ، بنابر احادیث بسیار ، نابود شدن سپاه عظیم«سفیانی» است که در بیداء سرزمینی میان مدینه و مکه و اینها همه، منافات ندارد با لزوم حضور مردم در صحنه ، و اینکه مهدی (ع) مردم را به حق و یاری حق دعوت می کند، و از آنان کمک می طلبند ـ چنانکه یاد شد . برای تأیید این مطلب ، یعنی اینکه مؤید بودن مهدی(ع) از سوی خدا و به تأییدات غیبی منافات ندارد با لزوم کمک و همکاری و مجاهدت مردم ، برای استعداد حکومت الهی او ، یاد آوری می کنم که در حدیثی از امام جعفر صادق(ع) رسیده است که انقلاب مهدی را سه سپه یاری می دهند و در پیشبرد آن کمک می رسانند: 1- سپاهی از فرشتگان.2- سپاهی از مؤمنان.3- سپاهی از رعب.
پس، هم تأیید و نصرالهی در کار است، و به وسیله فرشتگان عمل می کند، مانند جنگ بدر، هم به تأیید الاهی،رعب او ترس از او و انقلاب او ، دلهای مخالفان و نیروهای آنان را از جا می کند.آن قدرتها را متزلزل و مغلوب می سازد ؛ و هم حضور فعالانه ی مومنان است که آن انقلاب عظیم را پیش می برد ، و به سامان می رساند و در جهان می گستراند.
ظهور مهدی(ع)
ظهور مهدی (ع)همانند غیبتش دو گونه است ، یکی از ظهور صغری و دیگری ظهور کبری
ظهور صغری: حضرت پس از خروج سفیانی و ندای آسمانی که صورت می گیرد و تا ظهور کبری که در شش ماه بعد واقع می شود ادامه می یابد ، حضرت در این مدت با عده محدودی از یاران خود ارتباط برقرار می کند. امیرالمومنین علیه اسلام درباره ظهور صغری می فرماید : ظاهر شدن او ابهام انگیز است تا آنکه نام و یادش همه جا را فرا می گیرد و امرش آشکار می گردد.امام صادق (ع) فرمود چون سفیانی ، یمانی و حسنی (خراسانی ) خروج کنند صاحب الامر با میراث پیامبر(ص) و آن شمشیر و زره و عمامه و تضیب و اسب و به روایتی پرچم پیغمبر می باشد و از مدینه به سوی مکه حرکت می کند ، پس بیاید و در کوه «ذی طوی » که مجاور و متصل به مکه است ساکن شود و تا هنگامی که اجازه خروج به او داده شود ، در مکه بماند و با مردم به طور ناشناس رفت و آمد کند و خود را به کسی معرفی نمی کند و اظهار دعوت نکند تا این که یاران او کم کم بر اثر ندای آسمانی جمع شوند و چون ایّام حج رسد، مردم برای حج از اطراف بیایند و عده ای نیز به خاطر فرار از سفیانی و غیر او به مکه هجوم آورند . در آن وقت قهراً اجتماع عظیمی در مکه خواهد شد ، حضرت همچنان در میان مردم بر سنت موسی (ع) «خائقاً یرتقب» هراسان و مراقب زیست کند تا در ماه ذی الحجه کم کم به بعضی از خواص ، خود را معرفی می نمایند ، اصحاب و یاران و که بر اثر ندا آمده اند، در جستجوی او باشند . تا اینکه بعد از اعمال حج قبل از قیام ، به عقب جمعی از آنان می فرستد و از ایشان بیعت می گیرد اشتیاق فراوان مردم به ظهور مهدی (عج) خروج سفیانی و ندای آسمانی از علائم حتی ظهور هستند ذهن مردم و دولتهای جهان را به ظهور حضرت مشغول می کند ملتهای مسلمان در همه جا از مهدی علیه السلام و نزدیک شدن زمان ظهورش سخن می گویند و اشتیاق عمومی همه جا را فرا می گیرد . شیعیان در این زمان بیش از دیگران خود را برای ظهور و قیام حضرت آماده می کنند.
ظهور کبری: ظهور کبری طی مقدماتی حامل می شود مهدی موعود علیه السلام در مدت کوتاهی قبل از ظهور کبری دست به اقداماتی می زند که یکی از آنها فرستاده نماینده ای به سوی اصل مکه است تا پیامش را به مردم مکه برساند . گروهی از مکیان ،نماینده امام را به شهادت می رسانند و حضرت پانزده شب بعد ظهور می کنند.
دوران ظهور
در آن روز تأویل این آینه شریفه محقق می شود که: یُغن الله ُ کلاً مِن سعته خداوند هر کدام از آنها را با فضل خود بی نیاز می کند . زمین گنجهای خود را آشکار می سازد و حضرت مهدی(عج) می فرماید : کلو اهنیآً بما اَسلَفتُم فی الایام الخالیة : بخورید گوارای وجودتان باشد به سبب اعمالی که روزگاران گذشته انجام دادید . ابوجعفر محمد بن جریر طبری در کتاب دلائل المامه با سندهای مفصلی از امام صادق (ع) نقل می کند که حضرتش می فرماید « کانی بالقائم (ع) علی ظهر النجف، بس درع رسول الله (ص) تتقلس علیه ثم ینتقض بها فتسیدیر علیه ثّمَ یغشی بثوب استبرق، ثم یرکب فرساً له أَبلق بین عینیه شمراخ ینتقض به حتی لا یبقی اهل له الّا اتاهم بین ذلک الشمراخ حتی تکون آیة له » گویی من حضرت قائم را در پشت کوفه (نجف) می بینم که زره رسول خدا را پوشیده و آن را به تن حرکت می دهد ، آن گاه با لباسی حریری خود را می پوشاند و بر اسبی ابلق و خاکستری که میان دو چشمانش سفید است و نوری از آن می درخشد ، سوار می شود و خود را حرکت می دهد و همه مردم دنیا این نور را می بینند و برای آنان نشانه ای و علامتی می شود آن گاه پرچم رسول خدا را پرچمی رسول خدا را پرچمی که همیشه پیروز است و دسته اش از پایه های عرش الهی است و سیرش از یاری خداست به اهتراز در می آورد ، آن پرچم بر چیزی فرود نمی آید ، جز آنکه آن را نابود می کند، عرض کردم آیا آن پرچم در جایی پنهان شده یا برای آن حضرت می آورند فرمود : بل یاتی بها جبرئیل و اذا انشرها اضاءَ لها بین المشرق و المغرب و وضع الله یده علی رووس العباد فلا یبقی مومن الاصار قلبه اشدّ من و بر الحدید ، و اعطی قوة اربعین دجلا، فلا یبقی میت یومئذٍ الّا.
دوران ظهور
دَخَلَت علیه تلک الفرحة فی قبره ، حتی یتزاورون فی قبورهم و یتبا شرون بخروج القائم (ع) فَیَهبط مع الرایة الیه ثلاثه عشر ألف ملک و ثلاثمائة و ثلاثة عشر ملکاً . بلکه جبرئیل این پرچم را می آورد وقتی آن را به اهتزاز در می آورد نورش شرق و غرب عالم را روشن می کند ، خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان می گذارد ، مؤمنی نمی ماند مگر آن که قلبش از آهن سختر می شوند و به هر مؤمنی نیروی چهل مرد داده می شود هیچ مرده ای نمی ماند مگر آنکه سرور شادی آن روز در قلبش داخل می شود ، تا جایی که مردگان همدیگر را در قبورشان زیارت می کنند و حضرت قائم را به هم مژده می دهند ، همراه آن پرچم سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته به یاری آن حضرت فرود می آیند ، عرض کردم آیا همه اینها فرشته اند : فرمود آری همه ی اینان منتظر قیام حضرت قائم هستند آنان فرشتگانی هستند که به همراه حضرت نوح در کشتی بودند ، فرشتگانی که با حضرت ابراهیم بودند ، در آن هنگام که آن حضرت را در آتش انداختند ، فرشتگانی که با حضرت موسی بودند ،؛ هنگامی که دریا را برای بنی اسرائل شکافت ، فرشتگانی که با حضرت عیسی بودند ، هنگامی که خدا او را به آسمانها برد و هزار فرشته ای که در رکاب پیامبر خدا (ص) همه ی آنها نشانه هایی داشتند و هزار فرشته ای که پشت سرهم در یک نظم بودند و سیصد و سیزده فرشته ای که در جنگ بدر در رکاب پیامبر بودند و چهار هزار فرشته ای که در روز عاشورا فرود آمدند تا به همراه امام حسین جنگ کنند ولی اجازه داده نشد و آنان برگشتند تا اجازه بگیرند وقتی فرود آمدند امام حسین (ع) کشته شده بود. آنان با هیئتی ژولیده در کنار قبر آن حضرت تا آسمان محل آمد و شد فرشتگان است . باز در همان کتاب آمده است: محمد بن فضیل می گوید : امام رضا می فرماید که وقتی قائم ما قیام کند و دوران شکوهمند آن سرور فرا برسد ، خداوند امر می فرماید که فرشتگان بر مؤمنان اسلام کنند و در مجالس آنان شرکت کنند ، وقتی مومنی نیازی داشته باشد فرشته ای را نزد حضرت مهدی می فرستد او اطاعت امر می کند و به حضور حضرتش شرفیاب می شوند وجاهت و مشکل آن مؤمن را بازگو می کند و باز می گردد.
شهادت نفس زکیه ، مقدمه ظهور کبری
در روایتی طولانی که ابو بصیر از امام صادق(ع) روایت می کند چنین آمده است : قائم به یاران خود می فرماید ای قوم! اهل مکه مرا نمی خواهند ، ولی من شخصی را به سوی آنان می فرستم تا آنگونه که شایسته است بر آنها حجت را تمام کند از این رو حضرت یکی از یاران خود را فرا خوانده و می فرماید به مکه برو و این پیام مرا به مردم برسان و بگو: ای مردم مکه من پیام آور فلانی برای شمایم که چنین می فرماید : ما اهل بیت رحمت، کانون رسالت و خلافت الهی و سلاله ی محمد (ص) و از تبار انبیائیم ، از آن زمان که پیامبر ما رحلت فرمود تا امروز در حق ،ظلم شد و بر ما ستم ها رفت و حقوق مسلم ما پایمال شد اینک ما از شما یاری می خواهیم پس ما را یاری کنید. وقتی این جوانمرد پیام را ابلاغ کند ، بر او هجوم آورند و او را در مسجد الحرام بین رکن و مقام به شهادت می رسانند ، او همان نفس زکیه است چون این خبر مهم به اطلاع امام می رسد به یاران خود می فرماید : به شما نگفتم که اهل مکه ما را نمی خواهند ، این پیام حضرت ، ما را به یاد پیام حسین به علی می اندازد که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد، اما کوفیان بی وفا تنها او را یاری نکردند ، بلکه فرستاده اش را به شهادت رساند. در آینده ای نزدیک ، گروهی از مکیان خاطره ی تلخ اهل کوفه را زنده خواهند کرد و فرستاده ی امام زمان را به شهادت خواهند رساند. در آن زمان گرچه فرستاده امام مظلومانه به شهادت می رسد اما فردای ظهور، انقلابیون مسلمان و به خصوص انقلابیون شیعی ، امام را تنها نخواهند گذاشت و با تمام قوا از او حمایت خواهند کرد و با یاری خدا و رهبری امام ، انتقام خون سیدالشهداء و یاران، با وفایش را خواهند گرفت. ابن جماد تعدادی روایت درباره ی نفس زکیه ای که در مدینه و نفس زکیه ای که در مکه به شهادت می رسند آورده است، از جمله می گوید: مهدی خروج نمی کند مگر نفس زکیه کشته شود و چون او به شهادت رسید، اهل آسمان و زمین بر قاتلان او غضبناک شوند آنگاه مردم نزد مهدی می آیند و همچون بردن عروس با نشاط گرداگرد او جمع شوند.او زمین را پر از عدل و داد می کند . زمین رویش خود را فزونی می بخشد و آسمان از بارش دریغ نور زد و امت من در سایه ولایت او به شکلی بی سابقه غرق در نعمتهای الهی می گردند. پانزده شب تا ظهور کبری حضرت در 23 یا 24 ذی الحجه یعنی پانزده شب پیش از ظهور خویش، پیام را برای اهل مکه می فرستد که پیام آورش به شهادت می رسد و از امام صادق نقل است که : لیس بین قائم ال محمد صلی الله علیه و آله و سل و بین قبل النفس زکیه لالّا خمس عشر لیلة» فاصله بین ظهور قائم آل محمد (ص) و کشته شدن نفس زکیه تنها پانزده شب است .
جمع شدن یاران امام مهدی (ع)
امام باقر (ع) می فرماید: بعد از آنکه در ماه رمضان یا قبل از آن ، از محل غیبت بیرون آمد تا ماه ذی الحجه به انتظار یاران خود و انتظار رخصت حق به سر می برد تا اینکه اعمال حج را بجا آورد در شب قبل از قیام برای بیعت و اظهار خود بر عموم، خادمی که نزد اوست ، با بعضی از اسحاب آن حضرت ملاقات می کند و از آنان می پرسد، چند نفر در این جا هستید ؟ می گویند چهل نفر. می گوید اگر صاحب خود را ببینید و چگونه خواهید بود ؟ گویند به خدا قسم! اگر ما را به کوه ها ببرد و در آنجا جای دهد با او خواهیم رفت ، پس شب آینده کسی به نزد آنها می آید و می گوید : ده نفر از بزرگسالان و نیکان خود را به من معرفی کنید . ده نفر تعیین می کنند ، آنها را با خود بر می دارد و به نزد صاحب الامر می برد و آن حضرت به آن ها شب آینده را وعده می دهد یاران مهدی علیه السلام در شب جمعه تا فردای آن ، از اقصی نقاط جهان گرد می آیند و حضرت با جمع شدن 313 تن ظهور می نماید.
و من المومنین من یسیر فی السحاب و منهم من یطیر مع الملائکه ، منهم من یمشی مع الملائکه مشیاً، و منهم من یسبق الملائکه ، و منهم من یقحاکم الملائکه الیه، و المؤمنون اکرم علی اله من الملائکه ومنهم من یصیرة القائم (ع) قاضیاً بین مائهالف من الملائکه، درآن دوران برخی از مؤمنان بالای ابرها حرکت می کنند برخی دیگر با فرشتگان پرواز می کنند و برخی از فرشتگان سبقت می گیرند و برخی از آنان کسانی هستند که فرشتگان برای داوری نزد آنان می آیند. آری مؤمنان در پیشگاه خداوند گرامی تر از فرشتگان هستند، در آن زمان برخی از مؤمنان را حضرت مهدی در میان صد هزار فرشته به عنوان داور قرار می دهد .
یمد الله لشیتعنا فی اسماعهم و ابصارهم حتی لایکون بینهم و بین قائمهم (عج) حجاب ، یرید یکلمهم فیسمعونه و ینظرون الیه فی مکانه، در آن دوران خداوند در گوش و چشم شیعیان ما چنان نیرویی قرار می دهد که میان آنها و حضرت مهدی حجاب و پرده ای نیست ، اگر امام بخواهد در همان مکان خود با آنان سخن می گوید و آنان جمال دلبربای او را می بینند و صدای دلنشین او را می شنوند.
«اصحاب القائم ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلاً اولاد العجم ، بعضهم یحمل فی السحاب نهاراً ، یعرف باسمهواسمابید و نسبه و حلیه، و بعضهم قائم علی فراشه فیری فی مکة علی غیر میعاد» یاران قائم (ع) سیصد و سیزده تن از فرزندان عجم هستند آنان با نام پدر و نژاد و خصوصیاتشان شناخته می شوند . در هنگام ظهور حضرت برخی از آن ها هنگام روز روی ابرها به سوی حضرت برده می شوند و برخی دیگر در رختخواب خود در حال استراحت بودند که بی اطلاع قبلی و وعده ، خود را در مکه خواهند دید. کاملی می گوید امام صادق فرمود : امیرمؤمنان در توصیف مسجد کوفه فرمودند « فی وسطه عین من دهن و یحین من لبن ، و عین من الماءِ شراب للمومنین و عین من ماءِ طهور المؤمنین» در میان آن چشمه ای از روغن ، چشمه ای از شیر و چشمه ای از آب برای نوشیدن مومنان و چشمه آب دیگری برای تطهیر مؤمنان وجود دارد ، شیخ مفید در کتاب «ارشاد» می نویسد ابو بصیر می گوید امام صادق فرمود:« إذ اقام القائم (ع) هدم المسجد الحرام حتی یرده الی اساسه، و حول المقام الی الموضع الذّی کان فیه، و قطع أیدی بنی شیبه و علتها علی باب الکعبه و کتب علیها : هولاء سراق الکعبه » وقتی حضرت قائم (عج) قیام کند مسجد الحرام را خراب می کند و از نو مانند اوّلش می سازد (ساخت نخستینش) و مقام ابراهیم را به موضعی که بود بر می گرداند و دست فرزندان شبیه را که خود را متولی حرم می دانند ـ قطع نموده و از درب کعبه آویزان می کن و بر آن می نویسد : اینان دزدان کعبه بودند.
امام صادق علیه السلام به مفضل بن عمرو گفت :
ایشان به تنهایی ظهور می کند و به تنهایی به سوی کعبه رفته و وارد آن می شود و به تنهایی شب را سپری می کند ، پاسی از شب که گذشت و چشمان را خواب ربود ، جبرئیل ، میکائیل و دیگر ملائکه در حالی که به صف ایستاده اند ، بر ایشان نازل شده و جبرئیل به حضرت عرضه می دارد : سرور من ! گفته ات قبول و امرت نافذ است. حضرت هم دستشان به چهره او کشیده و این آیه را تلاوت می کند «الحمدللهِ الَّذی صَرَقنا وَعَدهُ وارثنا الارضَ نَتَبّتواُ مِنُ الجنه حیثُ نشاءُ فنعم اجُر العالمین» . سپاس خداوندی را که به وعده ای که به ما کرد وفا کرد و زمین را میراث ما قرار داد تا از بهشت هر جای را که بخواهیم بر می گزینیم پس چه نیکوست پاداش اهل عمل پس میان رکن و مقام ایستاد و فریاد کشیده و می فرماید : ای جمعیت یاران و نزدیکان من و ای کسانی که خداوند آنها را برای یاری من پیش از ظهورم بر پهنه گیتی ذخیره کرده بود! مطیعانه به سوی من آیید.
فریاد حضرت به گوش آنها می رسد ، در حالی که برخی از آن ها در محراب و برخی هم در رختخواب و در شرق و غرب عالم پراکنده اند . همین یک فریاد را همگی می شنوند و آن را اجابت می کنند . به یک پلک برهم زدن همه شان در مقابل آن حضرت بین رکن و مقام قرار می گیرند . خداوند در پی آن به تو امر می کند و ستونی از آسمان تا زمین کشیده می گردد و هر مؤمنی بر سطح زمین است آن نور را طلبیده و نور هم به درون خانه اش می تابد و نفوس مؤمنان از آن نور شادمان میگردد ، هر چند نمی دانند که حضرت مهدی ظهور کرده است و این نور چیست ؟ پس آن سیصد و سیزده تن که به تعداد یاران پیامبر (ص) در جنگ بدر می باشند در حالی که در مقابل حضرت ایستاده اند ، صبح خویش را آغاز می کنند.مفضل از امام صادق(ع) نقل کرد که فرمودند : هنگامی که امر ظهور امضا شد . امام خدای را با نام عبدانی اش می خواند آنگاه 313 تن از یارانش چون پاره های ابر پاییزی به دو او می گردند. آنها پرچمداران حضرت مهدی هستند . آمدن آنها به مکه به دو گونه است . 1- افرادی که شبانه از رختخواب هایشان ناپدید می شوند و صبح در مکه می باشند .2- افرادی که در روز روشن بر، ابر سوار می شوند و با نام ، نام پدر حسب و نسبشان شناخته می شوند مفضل می گوید : من عرض کردم : فدایت شوم ، کدامیک از این دو گروه ایمان شان قوی تر است ؟ فرمود: آنها که بر ،ابر سوار می شوند و یکباره ناپدید می گردند و خداوند در حقشان فرموده : أینَ ما تکونو یأتِ بِکُمُ اللهُ جمیعا ، هر کجا باشید خداوند شما را گرد می آورد.
مسعده می گوید: در محضر امام صادق (ع) بودم که ابو بصیر عرض کرد : آیا امیرالمؤمنان (ع) شهرهای اصحاب قائم (ع) را می دانست آن چنانکه تعداد آنها را می دانست ، امام فرمودند که آری ، به خدا سوگند! فرد فرد آنها را با نام، نام پدر و محل سکونتشان می دانست. ابوبصیر گفت جانم به فدایت دیگر امامان قبل از شما هم این را می دانستند تا به شما منتقل شود فرمودند : آری بعد از ایشان امام حسن(ع) امام حسین(ع) می دانستند و من آن را به تو منتقل می کنم روز جمع بیا تا تو را از آن آگاه کنم، ابوبصیر می گوید روز جمعه خدمت ایشان رسیدم فرمود : رفیقت کجاست تا برای تو بنویسد ؟(ابوبصیر نابینا بود و رفیقی داشت که برای او می نوشت احادیث را ) گفتم : برای او کار پیش آمد و من نخواستم دیرتر از وقت مقرر بیایم آن گاه امام خطاب به یکی از حاضران ، فرمود : برای او بنویس.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
این متن چیزیست که رسول اکرم آن را املا کرد و امیرالمؤمنین آن را نوشت و آن را نزد او به ودیعت نهاد . این متن مشتمل بر نام یاران قائم و تعداد آنها می باشد ، همان ها که از رختخواب هایشان ناپدید می شوند و در یک شب جمعه به مکه آورده می شوند . آن واقعه در هنگامی خواهد بود که صدای آسمان شنیده می شود و در همان سال امر خدا ظاهر می شود آنها نجیبان ، فثیهان ، فرمانروایان مردم هستند . آنگاه امام صدق (ع) خصوصیات جغرافیایی هر یک را بر می شمارد و در پایان می فرماید : اینها 313 تن می باشند . خداوند همه آنها را در شب جمعه در مکه معظمه گرد می آیند به گونه ای که صبح همه آنها در مسجد الحرام می باشند و حتی یک تن تخلف نمی کند . پس در مکه پراکنده می شوند و به دنبال منزلی می گردند که در آن سکونت کنند . مردم مکه آنها را نمی شناسند و از ورود قافله ای که برای حج عمره یا تجارت آمده باشند اطلاع ندارند . و لذا دچار حیرت شده از یکدیگر می پرسند : اینها از کجا آمده اند روزهای قبل چنین افرادی را ندیده بودیم! اینها اهل یک شهر و یک قبیله و یک تیره نیستند و زن و فرزند و مرکب نیز همراه ندارند ! در این هنگام ، مردی از بنی مخزوم مردم را عقب زده می گوید ک من دیشب خوابی دیده ام که بسیار بیمناکم . او را پیش از ثقیف می برند تا خوابش را باز گوید.او می گوید : دیشب در خواب ابری را دیدم که از اوج آسمان به زیر آمد و روی خانه کعبه نشست این ابر پر از ملنحهایی بود که بالهای سبز داشتند و به چپ و راست پرواز می کردند و هر شهری که می رسیدند آن را طعمه حریق می کردند و به هر قلعه ای می رسیدند آن را ویران می کردند . مرد ثقفی می گوید : امشب لشکری از لشگرهای الهی فرود آمده که شما یاران مقاومت در برابر آنها را ندارید. آنها نیز داستان ورود این جمعیت ناشنانس را بازگو می کنند و از نزد او خارج می شوند و تصمیم می گیرند که با آنها نبرد کنند ؛ولی دلهایشان پر از رعب و وحشت می شود و به یکدیگر می گویند که شتاب نکنید ! اینها تا کنون کار خلافی انجام نداده اند ! دست به اسلحه نبرده اند ؛ کوچکترین اخلاقی در کارهای شما ایجاد نکرده اند و شاید برخی از بستگان شما در میان آنها باشد هرگاه کار خلافی از آنها مشاهده کردید ، آنگاه دست به کار شوید و آنها را از شهر خود بیرون کنید . اینها چهره ایی نورانی و ملکوتی هستند و وارد حرم امن الهی شده اند ، پس تا کار خلافی انجام نداده باشند ، باید در امان باشند . مرد مخزومی که بزرگ مردم مکه است می گوید : می ترسم که نیرویی بزرگ در پشت سر اینها باشد ، تا نیرو نرسیده و در اقلیت هستند اینها را محاصره کنید ؛ گمان می کنم که تعبیر خواب آن پیرمرد صحیح باشد و پیروزی شکوهمندی در انتظار اینان باشد.
یکی از آنها می گوید : اینها مسلح نیستند و اگر نیرویی که ممکن است در پشت سر اینها باشد غیر مسلح باشند نمی توانند ضرری به شما برسانند و اگر سپاه مسلّحی به سراغ شما بیاید ، آنگاه اینها را می گیرید و چون آب خوردن نابودشان می کنید. در این مقوله ها سخن می گویند که شب فرا می رسد و خواب بر آنها مسلط می شود و دیگر اجتماع نمی کنند تا اینکه قائم(ع) قیام کند . سپس یاران او با یکدیگر ملاقات می کنند گویا همگی از یک پدر و مادر به دنیا آمده اند ، اگر شب از هم جدا شوند ، صبح گرد هم می آیند. امام زین العابدین (ع) فرمود : مهدی (ع) از گردنه های کوه طوی با 313 مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر ، فرود آید تا وارد مسجد الحرام شود ، درمقام ابراهیم چهار رکعت نماز گزارد و به حجرالاسود تکیه زند و پس از حمد و ثنای خدا و یاد پیامبر(ص) و درود بر او سخنانی گوید که هیچ یک از مردم ، چنان سخنی نگفته باشد . نخستین کسانی که با او دست بیعت دهند جبرئیل و میکائیل علیه السلام می باشند. در روایات آمده است که قبل از شروع سخنرانی حضرت ابتدا یکی از یارانش که مردم او را می شناسند و در مسجد الحرام به پا می خیزد و آنان را برای شنیدن پیام حضرت و پذیرش دعوت او فرا می خواند از امام زین العابدین(ع) نقل شده که فرمود : مردی وابسته به او برخیزد و ندا دهد : ای مردم ! این شخصی است که خواسته ی شماست و اینک نزدتان آمده ، شما را به همان اموری دعوت می کند که پیامبر خدا(ص) دعوت فرمود ، با شنیدن این کلمات ناگهان مردم به پا خیزند امام نیز بر خیزد و چنین فرماید: ای مردم ! منم فلانی پسر فلانی ، منم فرزند پیامبر خدا، شما را دعوت می کنم به آنچه پیامبر خدا دعوت فرمود در این وقت مردم هجوم می آورند که او را بکشند ، پس سیصد و سیزده نفر از او دفاع کنند. پس از این واقعه ، حضرت بین رکن و مقام نماز گزار امام باقر(ع) فرمود: پس ما بین رکن و مقام چهار نماز می خواند «اولین خطبه مهدی (ع) خطاب به جهانیان» هنگامی که مهدی ما ظاهر شود به خانه کعبه تکیه می دهد و 313 تن از یاران خاص او به دورش می گردند. اولین سخنی که بر زبان مبارکش جاری می شود این آیه شریفه است : بقیتُ الله خیرُ لَکم ان کنتُم مؤمنین. پس می فرماید من بقیه الله ، خلیفه الله و حجه الله هستم بر شما ،آنگاه احدی بر آن حضرت سلام نمی کند جز اینکه می گوید : السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه ، سلام بر تو ای بازمانده ی خداوند در زمین ...
پس حضرت بعد از حمد خدای متعال و سلام و صلوات بر پیامبر (ص) و خاندان پاکش علیه السلام خطبه خویش را چنین ایراد می فرماید: جابر از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمود : والقائم یومئذ کجله و قدأسند ظهره الی بیت الحرام ،مستبحیراً به نیادی : ای مردم ما خدا را به یاری می طلبیم و هر کسی دعوت ما را پذیرا باشد. پس ما اهل بیت پیامبر شما محمد(ص) هستیم و سزاوارترین و نزدیک ترین مردم نسبت به خدا و ایشان هر که با من درباره آدم (ع) احتجاج کند من نزدیک ترین مردم نسبت به آدم هستم و هرکه با من در باره ی نوح (ع) و ابراهیم(ع) و محمد (ص) و پیغمبران احتجاج نماید ، من نزدیک ترین مردم نسبت به آنها هستم مگر خداوند در کتابش نفرموده است : «به درستی که خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید خاندانی که برخی از آنها از بعضی دیگرند و خداوند شنوا و داناست» پس من بازمانده آدم ذخیره نوح و برگزیده ابراهیم و عصاره وجود محمد هستم . هر که با من درباره کتاب خدا احتجاج کند من نزدیکترین مردم نسبت به کتاب خدا هستم . هر که با من درباره سنت رسول خدا احتجاج کند من نزدیکترین مردم نسبت به آنم . شما را به خدا ! هر کس از حاضرین امروز کلام مرا بشنود به غایبین برساند و از شما می خواهم به حق خدا و رسولش و به حق من بر شما که مرا بر شما حق خویشاوندی پیغمبر است ما را یاری کنید و از شر کسانی که به ما ستم کردند ما را از دیار و فرزندان خود مطرود کرده و بر حق ما تجاوز نموده و از حق خود دور ساخته و از اهل باطلی که بر حق ما غلبه کردند ، جلوگیری نمایید . پس الله .الله .که ما را خوار نکنید و راهنمایمان ننمایید و به ما کمک رسانید که شما را یاری نماید . بیعت جبرئیل و یاران حضرت اولین کسی که با حضرت مهدی(ع) بیعت می کند ، جبرئیل است . امام باقر فرمود : پس خداوند جبرئیل را نازل می کند و بر «حطیم» فرمود می آید و می فرماید :به چه چیز دعوت می کند ؟ آن حضرت تکرار نماید و جبرئیل فرماید دستت را دراز کن ، من اول کسی هستم که با تو بیعت می کنم ، پس دست خود که سفید و نورانی و همانند ید بیضای موسی (ع) می باشد را دراز می کند و این آیه را تلاوت می نماید :اِنَّ الّذین یُبا یعونکَ انّما یبایعونَ اللهَ یَدِاللهِ فوقَ ایدیهم صحن نکَثَ فإنما ینکلثُ عَلَی نفسِه.همانا که با تو بیعت می کنند در واقع با خدا بیعت می کنند، دست خداوند بالای دست آنهاست، پس هر کسی پیمان شکنی کند به زیان خود پیمان می شکند.
امام صادق (ع)فرمود: پس جبرئیل دست او را می بوسد و دست خود را به دست او می مالد پس ازجبرئیل ، ملائکه و جن می آیند .
امام باقر(ع) می فرماید: پس آن سیصد و سیزده تن با او بیعت می کنند ، آنان که با ابرها می آیند در آن ساعت می رسند . همچنین ایشان بنابر نقل جابر جعفی می فرماید : بین رکن و مقام سیصد و اندی به تعداد اهل بدر با حضرتش بیعت می کنند و در میان آنها نجیبان مصری و ابدال شامی و اخیار عراقی دیده می شوند. بیعت بشیر با حضرت : امام صادق می فرماید : در آن زمان که حضرت مهدی بر حجرالاسود تکیه کرده و مشغول گرفتن بیعت است. ناگهان بشیر وارد شده و بر فرو رفتن لشکر سفیانی بر زمین مژده می دهد . او مردی است که صورتش به عقب برگشته و پشت سرش به سمت سینه است حضرت جریان را می پرسد : و می گوید: من و برادرم در لشگر سفیانی بودیم ، دنیا را ویران ساختیم، از دمشق تا بغداد و از کوفه تا مدینه ،منبر پیغمبر (ص)را شکستیم، با استرهای خود وارد مسجدالنبی شدیم و استرها در مسجد سرگین انداختند. ما از آنجا بیرون آمدیم و تعداد ما سیصد هزار نفر بود و برای خراب کردن این خانه ، به سوی مکه حرکت کردیم . زمانی که به وادی بیدإِ رسیدیم ،شب آنجا نزول کردیم، ناگاه شخصی به ما صیحه زد و گفت : ای بیدإِ این گروه ستمگر را نابود کن! ناگهان زمین دهان باز کرد و همه لشگر را در خود فرو برد . به خدا قسم! حتی عقال شتری و غیر از من و برادرم که نام یکی و (وتر و دیگری و تیر می باشد ) باقی نماند . پس ملکی پیدا شد که به صورت ما زد و صورتمان به پشت برگشت و فرمود ای نذیر (ترساننده) ! تو به نزد سفیانی ملعون در دمشق برو و او را از ظهور مهدی آل محمد و نابودی لشگرش در بیدا باخبر کن و به من فرمود: تو هم خود را به مکّه برسان و مهدی (ع) را به هلاکت ستمگران بشارت بده و با دست او توبه کن!و توبه تو را می پذیرد. پس آن حضرت دست خود را به صورت او کشد و به حالت اول برگردد و با آن حضرت بیعت کرده و همراه لشگر او می شود. پس از پایان مراسم بیعت جبرئیل بر خاسته و به نام حضرت در جهان بانگ می زند ، ابان بن تغلب از امام صادق چنین روایت می کند: اولین کسی که با قائم بیعت می کند جبرئیل است ، به صورت پرنده ای سفید رنگ فرود آمده و با ایشان بیعت می کند . پس یک پایش را روی کعبه و پای دیگرش را روی بیت المقدس می نهد و با صدای گویا و فصیح ندا در می دهد : فرمان خداوند رسید. درباره آن شتاب نکنید و امام صادق ذیل دو آیه : واستمع یوم ینادِ المنادِ مِن مَکان قریب. یومَ یسمعونَالصَّیحه بالحقّ ذلک یومُ الخروج. و گوش به زنگ روزی باش که منادی از مکان نزدیک ندا می دهد روزی که آن صیحه حقیقی را بشنوند، آن روز ، روز خروج است. پیمان دو طرفه مهدی موعود (ع) پس از بیعت از بیعت کنندگان خویش پیمان می گیرد و نیز تعهدهایی می دهد امیرالمؤمنین در ضمن حدیث طولانی فرمود : 1- هرگز دزدی نکنند. 2-زنا نکنند.3-دشنام ندهند. 4-خون کسی را به ناحق نریزند. 5- به آبروی کسی لطمه نزنند. 6- به خانه کسی هجوم نبرند. 7- کسی را به ناحق نزنند.8 - طلا و نقر و گندم و جو ذخیره نکنند.9- مال یتیم نخورند .10- درمورد چیزی که یقین ندارند گواهی ندهند.11- مسجدی را خراب نکنند .12- مشروب نخورند. 13- حریر و خز نپوشند .14- کمر بند زرّین نبندند. 15- راه را بر کسی نبندند. 16- راه را ناامن نکنند. 17- گرد همجنس بازی نگردند.18 - به کم قناعت کنند.19 - بوی خوش استعمال کنند.20- خود را از زشتی ها باز دارند.21- جامعه های خشن نپوشند.22-خاک را متکای خود کنند .23- در راه حق جهاد کنند. امام هم در مقابل تعهد می دهد که: 1- همانند آنان قدم بردارد .2- جامعه ای مثل آنان بپوشد.3- مرکبی همانند مرکب آنها سوار شود .4- چنان که آنان می خواهند باشد . 5- به کم قانع و راضی باشد. 6- زمین را پر از عدل و داد کند همانگونه که پر از ستم شده باشد.7 - خداوند را آنگونه که شایسته است عبادت کند. 8- برای خود دربان و حاجب اختیار کند .
سیمایی از حکومت مهدی
مهدی موعود علیه السلام پس از قیامش ، حجت تحقق اهداف الهی خویش ، اقدام به تشکیل حکومت می دهد. حکومت او هم در اهداف و نوع آن و هم در شیوه حکمرانی و ترکیب اعضایش با سایر حکومتهای بشری تفاوت اساسی دارد. حکومت حضرت مهدی علیه السلام ، سرآغاز حکومت اهل بیت است که این حکومت ها تا قیامت ادامه دارد . در سخنی از پیامبر اعظم (ص)آمده است که خدای تعالی فرموده است : پس از آنکه مهدی (ع) به حکومت برسد دولت او ار دوان خواهم بخشید و پیوسته تا قیامت روزگار و حاکمیت زمین را در دست اولیاء و دوستان خود دست به دست فراهم کرد. حضرت مهدی(ع)حکومتی اسلامی تشکیل می دهد و بدعتها را نابود می کند و سنت ها زنده می شوند همچنین عدالت رفاه اجتماعی و همگانی و... و به معنای واقعی متحقق می شود مسجد جامع جهانی (مسجد هزاردر ) حضرت مسجد جامعی با کاربرد جهانی ، در نزدیکی کوفه بنا خواهد کرد که بنا بر روایات دارای هزار در دارد. امام باقر و امام صادق (ع) می فرمایند : چون جمعه ای دیگر فرا رسد مردم می گویند: من محل (مناسبی)برای شما در نظر می گیرم . پس به سوی «غری»بیرون می آید و محل مسجد را خط کشی می کند که دارای هزار در شود و با بنای محکم ساخته شود که ظرفیت مردم را داشته باشد و گروهی را می فرستد تا از پشت قبر حسین (ع) نهری کنده و به سوی غریین می آورند تا به نجف برسد و در مسیر این نهر ، پل ها و آسیاب هایی می سازد ، گویا می بینم پیر زنی ظرف پر از گندم را بر گرفته و به کربلا می رود و آرد می کند مفضل می گوید : امام صادق فرمود : هنگامی که قائم ما ظهور کند در پشت کوفه مسجدی خواهد ساخت که هزار در دارد .
ونیز این دعا برای سلامتی و حفظ امام زمان(عج) وارد شده که شیعیان آن را بخوانند.
الهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلوتک علیه و عی ابائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیاً وحافظً وقائداًوناصراً و دلیلاً وعیناً حتّی تسکنه ارضک طوعاً وتمتعه فیها طویلا.یعنی خدایا بوده باش برای ولیت حجت بن الحسن ، درودهای تو بر او و بر پدران او ، در این ساعت و در هر ساعت سرپرست و نگهدار و پیشوا و یاور و راهنما و دیده بان تا او را در زمینت (به سلطنت) بنشانی به رغبت مردم و بهره دهی او را مدت طولانی.
تداوم حکومت اهل بیت علیه السلام
حکومت مهدی علیه السلام سرآغاز حکومت اهل بیت علیه السلام است و این حکومتها تا قیامت تداوم دارد . امام سجاد (ع) در تأویل آیه «اِنّ الذی فرضَ علیک القرآن لرادُّکَ الی معاد»فرمود: پیامبر و امیرالمومنین و ائمه علیه السلام دوباره بر می گردند . در پایان حکومت مهدی (ع) ، امام حسین به همراه یارانش بر می گردد و بر پیکر پاک فرزندش که به شهادت رسیده است نماز می گذارد و او را به خاک می سپارد. لازم به ذکر است که حضرت عیسی علیه السلام نیز پس از سالیانی که در حکومت مهدی (ع) ایفای نقش می کند ، رحلت می نماید ؛رحلت حضرت عیسی (ع) پس از نزول از آسمان به عنوان وزیر و معاون ، به حضرت مهدی (ع) در اجرای برنامه های الهی و جهانیش کمک می کند و پس از مدتی رحلت می کند .مهدی موعود به همراه مسلمانان بر پیکر او نماز می گذارد. در روایات آمده است که امام ، مراسم دفن و نماز را آشکارا در حضور مردم انجام می دهند تا درباره اش سخن ناروا نگویند، پیکر شریف آن حضرت در جوار مزار مطهر مادرش صدیقه علیه السلام و بنا بر روایتی ، در جوار پیامبر خدا در مدینه به خاک سپرده می شود از آنجا که امامان معصوم علیه الاسلام . مرکز و اساس و اصل نیکیها هستند. مرگشان نیز شهادت در راه خداست . رسول خدا (ص) فرمود: امر خلافت را یازده امام از صلب علی و فاطمه (ع) مالک خواهند شد . هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مسموم یا مقتول گردد. امام مهدی نیز مانند دیگر امامان ، با شهادت به سرای باقی می شتابد . امام صادق (ع) می فرماید : هنگامی که کار به اتمام رسید مرگ حجت خدا فرا می رسد ، و زنی از بنی تمیم که به نام سعیده است و مانند مردان ریش و سبیل دارد، سنگ بزرگی را هنگام عبور امام از پشت به سوی آن حضرت پرتاب می کند . رجعت امام حسین (ع) رفاعه بن موسی می گوید که امام صادق (ع) فرمود : اولین کسی که به دنیا بر می گردد حسین بن علی (ع) است و اصحابش و یزید بن معاویه و یارانش هستند پس آنها را مو به مو به قتل می رساند ، پس امام صادق(ع) آیه «ثم ردد نالکم الکره»را تلاوت نمود. همچنین فرمود: امام حسین (ع) با یارانش که با وی کشته شدند در حالی که هفتاد پیغمبری که با حضرت موسی بن عمران (ع) بر انگیخته شدند، با اوست ، برگشت می کنند . قائم انگشتر خود را به امام حسین می دهد و، چون رحلت کند ، امام حسین آن حضرت را غسل داده ، کفن می کند و هنوط می کند در قبر می گذارد.
حکومت رسول الله و امیرالمومنین(ع)
در اینجا روایاتی را در مورد حکومت این بزرگواران نقل می کنیم: اسد بن اسماعیل می گوید : امام صادق فرمود: هنگامی که سوأل کردند از روزی که خداوند در قرآن مقدار او را پنجاه هزار سال یاد کرده است، فرمود: آن روزی است که برگشتن رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم است پس مالکیت و حکومت او در کّرت (برگشت) پنجاه هزار سال است و امیر المومنین (ع) در بازگشت به دنیا چهل و چهار هزار سال خواهد بود عبدالکریم بن عمروالخثعمی می گوید که شنیدم امام صادق(ع) فرمود: امیرالمومنین چهل و چهار هزار سال حکومت می کند تا اینکه از پشت هر مرد شیعه ی علی علیه السلام هزار پسر متولد می شود.
مهدویت باب میل انگلیسی
در این بحث می خواهیم به قسمتی از دخالت های کشورهای استثمارگر و بخصوص انگلیسی بپردازیم و آگاهی بدهیم که افراد با دیدن هر گونه شبه ای با مراجعه به عالمان دین رفع این شبهه نماید و از وظایف الان مومنان اینست که بدانند مهدویت دروغین را چه کسانی به پا می کنند و چه نقشه هایی دارند.
قادیانیی
انگلیسی در پی بدست آوردن منافع بیکران خویش در هند، از هر وسیله ای برای درهم ، کوبیدن مقاومت مردم محروم و ستمدیده و فقیر استفاده می کرد و برای حفظ موقعیت خویش چگونه سلطه های استثمار اقتصادی و اعتقادی را به روی مردم هند پهن می کرد او در پی این نقشه ها ، سرانجام به این نتیجه رسید که با «آرم دین » و «رنگ مذهبی» می تواند سلطه های ظالمانه ی خویش را گسترده کند منتهی مذهب و دینی منحرف و بی اصالت . در پی این فکر ، مزدوری بنام احمد قادیانی (متوفی40- 1839) را پیدا کرد و پس از تعالیم لازم به او ، ماموریت «مهدویت » و «تجرد در اسلام » را به او سپرد،( که البته از این تجربه در کشورهای دیگر نیز با شکلی دیگر استفاده نمود) و او نیز با خوی نوکر صفتی این مأموریت را بخوبی به انجام رسانید و عقایدش را در میان گروه زیادی که متأسفانه هنوز در نقاط زیادی در هند تبلیغات وسیع خود را ادامه می دهند شروع کرد و تعالیم خویش را برای آنها بیان نمود .از این دریچه یعنی از دیدگاه انحرافی قادیانی ، انگلیسی توانست بسیاری از خواسته های خویش را بدست آورد و روح هرگونه مقاومتی را در مردم خفه کند و به نام « مهدی» و« دین » چهره ای « دایه صفتانه» برای خود تدارک ببیند. رجوع به بعضی تعالیم قادیانی، همچون روز ، وضوح این مسئله را برای ما روشن می کند غلام احمد می گوید : لَقد نشرت خمسینَ الف کتابٍ و رساله و اعلانٍ فی هذاه البلاد الاسلامیّه تفیدُ اَنَّ الحکومهَ الا نجلیزیهَ صاحب الفضلِ و المنَّه علی المسلمین. یعنی همانا من غلام احمد،50000 کتاب و رساله و اعلان در این شهر و شهر های دیگر اسلامی نشر دادم که از آنها این فهمیده می شود که حکومت انگلیس صاحب فضل و منّت است بر مسلمانان! سپس اضافه می کند .«فیجب علی کلِّ مسلم ان یطیع هذه الحکومه اطاعه صادقه » یعنی بر هر مسلمان واجب و لازم است که این حکومت را ( یعنی انگلیسی) اطاعت و فرمانبرداری کند آن هم اطاعتی از روی راستی و صداقت ! شاید کسی روشن شده باشد که انگلیسی چگونه توانست از راه مزدوی چون قادیانی روح هرگونه مقاومت را در طرفداران او خفه کند ، به یک مورد دیگر از تعالیم قادیانی توجه می کنیم: « انَّ عقیدتی التی اگر زها انَّ للاسلام جزئین:الجزءالاول اطاعه الله والجزء الصانی اطاعه الحکومه... و هی الحکومه البریطانیه». یعنی همانا عقیده ای که بارها تکرار کردم اینست که اسلام دو جزء دارد جزئ اول اطاعت از خدا و جز دوم اطاعت از حکومت انگلیس
بهائیه
چندین سال قبل از ظهور قادیانی در هند که مکارانه سلطه بیگانه را میان مردم مستحکم می ساخت، مکتب دیگری در ایران پایه گذاری شد تا بتواند برادری خویش را با غلام احمد به اثبات رساند و اعتقاد پر جوش و خروش مهدویت و قائمیت را به خاموشی کشاند و با خراب کردن آن ، سنگرهای مقاومت مردم را در هم بشکند . نحوه شروع این فکر بدین ترتیب بود که ابتدا فردی به نام علیمحمد شیرازی معروف به باب (1226-1235هجری قمری) کار خود را ادعای نیابت امام مهدی (ع) آغاز کرد و با توجه به اوضاع نابسامان و پیچیده کشور بر اثر جنگهای خانمان سوز ایران و روس و انتظار شدید مردم برای رسیدن «یک امیر» « یک منجی» و یک « قیام» دعوت او پروپائی پیدا کرد زیرا او خود را واسطه بین مردم و امام عصر(عج) معرفی کرده بود. ظهور چنین دروغزنی که با انحراف فکری مردم در چنان اوضاع پیچیده ای ، هولناک ترین ضربه ها را به وعده هائی دروغ بر پیکر اعتقادات و نیز اوضاع سیاسی کشور وارد می آورد نشانه ای از فریب کاری و دخالت عوامل بیگانه در ارکان کشور بود و اما پی آمد این سیر کوتاه رسیدن به این نتیجه بود که «مهدویت» در تشریع اسلام، اصالتی ویژه دارد و کسی که این رکن اساسی را نادیده انگارد، همانند کسی است که دیگر ارکان این نهاد را همچون توحید ، نبوت، و ... انکار ورزیده است. همانگونه که اسلام بدون نبوت، معنی ندارد ، بدون مهدویت نیز مفهومی ندارد. برنامه تکاملی اسلام زمانی به تحقق پیوندد. از جمله این وعده ی الهی که هنوز محقق نشده و وقوع کامل آن به ظهور پر سرور حضرت مهدی نوید داده شده است . این آرمان با تکیه بر احادیث انتظار که شکوه های امید و چشم براهی ظهور انقلابگر پیروز الهی را شاداب نگه می داشته ـ آمادگی برای پذیرش هر خطر را در راه پاسداری از حریم اعتقاداتش در او فراهم می آورده است . حتی سکوت او در مراحلی از زمانها، نشانه ی تأیید و تابعیت نبوده در واقع حکم آتشی را داشته که در زیر خاکسترها ، در انتظار هیمه ی مناسب بوده تا ناگهان شعله ی خویش را آشکار نماید . در جایی دیگر عبدالبهاء عباس افندی ، پسر میرزا حسینعلی بهاءالله و دومین رهبر بهائیت در جمعی از چپاولگران اظهار می دارد از الطاف او می طلبم که جمع شما را به یکدیگر مهربان کند این ملت محترمه !! انگلیس را عزیز کند و این دولت عادلانه !! را تأیید نماید.»برای اینکه پیش داوری نکرده باشیم به جمله ای دیگر از ایشان در میان آمریکائیها توجه می کنیم . شاید در مقابل آنها، ایشان از وطن دفاع کرده باشد و جبران دعای بر انگلیس را نموده باشد؛ « از برای تجارت و منفعت امریکا،مملکتی بهتر از ایران نه!! چه که ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است.
آمادگی جامعه بشری برای ظهور
بحث ظهور منجی و موعود مختص به مسلمانان ، مؤمنان نیست و در بین همه انسانها این اعتقاد وجود دارد. مثلاً دانشمندان معتقدند که وضع کنونی جهان قابل دوام نیست و جهان بر سر دو راهی قرار گرفته است که عبارتند از :
1 – تشکیل حکومت واحد جهانی
2- ادامه وضع فعلی و نابودی تدریجی
ظهور اندیشه « انترناسیونالیسم» و قوت گرفتن آن مبنی بر لزوم تشکیل حکومت واحد جهانی ، دلیلی است روشن بر نیاز جهان کنونی به یک حکومت واحد . علت پیدایش این فکر همان هیولای مخوف جنگهای جهانی اول و دوم بود که به صورت وحشتناکی خود را نشان داد و تنها در جنگ جهانی اول در حدود 9 میلیون نفر کشته و 22میلیون معلول و 10 میلیون مفقود الاثر شدند و تلفات جنگ جهانی دوم بسیار وحشتناک تر از جنگ نخست بود این نبردهای جهان ثابت کرد که وجود مرزهای مصنوعی میان ملتها ، عامل جنگ و نبرد، و مایه خونریزی و بدبختی است ، همچنان که ناسیونالیسم افراطی و نژاد پرستی همین عواقب را دارد . اینشتین می گوید: یا باید حکومت جهانی با کنترل بین المللی انرژی تشکیل شود و با حکومتهای ملی جداگانه فعلی همچنان باقی بماند و منجر به اندام بشری گردد.
و برتر اندراسل می گوید:«چون هم اکنون خرابی جنگ بیش از قرون گذشته است یا باید حکومت واحد جهانی را بپذیریم و یا به عهد بربریت برگردیم و به نابودی نژاد انسانی راضی شویم» در حالی که ایجاد حکومت واحد جهانی، بر بشر کنونی که در اخلاق حادی فرو رفته و معنویات و احساسات پاک او ، نسبت به انسانهای دیگر فروکش کرده به صورت یک آرزوی خام و ردّ پای طلایی در آمده است احادیث اسلامی ، تشکیل حکومت واحد جهانی را از ویژگیهای قیام مهدی موعود (عج) می داند.
حمایت از جانشین حضرت
با توجه به اهمیت فوق العاده مسئله ولایت فقیه و تأیید و تأکید علمای بزرگ گذشته و حال ولی متأسفانه اکنون این اصل اصیل اخیرآً اینگونه مورد تهاجم عده ای معاند قرار گرفته ، باید توجه کنیم در طول تاریخ اینگونه بوده که دشمنان اسلام همیشه اصل اساس و ستون اصلی اسلام و نظام اسلامی را هدف حمله قرار می داده اند. به تاریخ صدر اسلام اگر بنگریم مشاهده می کنیم که دشمنان اسلام پس از اینکه در جنگ و فتنه های گوناگون و مخالفت با پیامبر اسلام(ص) ناکام ماندند با چهره ظاهراً اسلامی و منافقانه به میدان آمدند و به صورت ظاهری مدافع اسلام و قرآن و مسجد و منبر شدند ولی بجنگ امامت و ولایت آمدند و با به کنار زدن امامت، اسلام و مسلمین را به انحراف کشیده و وسیله وحدت و یکپارچکی را برداشتند و زمینه را برای تفرقه و پراکندگی و سردرگمی و گمراهی فراهم نمودند. در طول 1400 سال عمر جامعه اسلامی همیشه طاغوتها و خلفای غاصب با مسجد و منبر و حج و سایر مراسم اسلامی مخالفت نداشتند و حتی خود مستقیماً حمایت می کردند و ولی نوک حربه آنان و مخالفت شدید آنان با امامت و ولایت بود زیرا با کنار زدن امام و رهبری مقاصد شوم آنان یعنی نابودی اسلام حاصل می شد فاطمه زهرا(ع) در خطبه تاریخی خود در هنگامه شروع انحراف فرمود: خداوند متعال امامت و ولایت را سبب نظم و نظام جامعه و جلوگیری از اختلاف و تفرقه قرار داد . ولی متأسفانه امت توجه نکردند و سرانجام امت اسلام گرفتار تفرقه و گمراهی شد. لذا در زمان فعلی ما هم که مسئله امامت و رهبری به نایب امام معصوم به عنوان ولایت فقیه واگذار شده و انقلاب ما به برکت و رهبری ولی فقیه به ثمر نشست و در مدت سی سال فتنه ها و توطئه های دشمنان با درایت و تدبیر ولی فقیه و تبعیت مردم ناکام مانده لذا از آنجا که دشمنان خارجی و داخلی به نقش اساسی و ارزنده ولایت فقیه و جایگاه مهم آن پی برده اند وی می دانند که ولایت فقیه ستون اصلی خیمه نظام است.
شهید ثانی در حمایت از جانشین امام زمان (عج)می فرماید : در عصر غیبت همواره وجود فقیهی عارف که واجد صفت عدل هم باشد ضروری است. ملا احمد نراقی می فرماید : هر آنچه نسبی و امام بر آن ولایت دارند و جزو اختیاراتشان به حساب می آید فقیه نیز چنین ولایتی دارد. آیت الله دستغیب می فرماید : مخالفت با ولایت فقیه ، مخالفت با امام زمان است . آیه الله العضمی بروجردی می فرماید : اگر کسی ولایت فقیه را مردود بداند نه تنها منکر فقه تشیع بلکه منکر ضروری فقه اسلام است. و امام خمینی (ره) می فرماید ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است. پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این حکومت آسیبی نرسد ولی فقیه وحی رسول خدا در زمان غیبت امام مسلمین است.
ولایت فقیه باشید مجری قانون و مخالف دیکتاتوری است . ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است. ولایت فقیه این است قانون مترقی اسلام خاری است در چشم دشمنان. ولایت فقیه مسئله ای نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. بلکه از اول مورد بحث بوده است. ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاء الهی است . امام خمینی (ره) طی فرمایشاتی به آقای خامنه ای فرمود : من به شما خامنه ای عزیز تبریک می گویم که در جبهه های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه ها با لباس روحانی به ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند سلامتی شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم . در جای دیگری فرمودند: شما سرباز فداکار در جبهه، معلمی در محراب ، خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه ی انقلاب هستید. و باز فرمودند: اینجانب با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر دانشمند محترم جناب آقای سید علی خامنه ای رأی ملّت را تنفیذ نمودم.
وظایف شیعه
کسی که منتظر عزیزی است خود را زیبا می کند و زندگی را پر درخش جلوه می دهد باید قلب هایمان را آماده ظهور ایشان کنیم اولین کار تقویت ایمان است که عصر غیبت عصر دو دلی و شک و تردید هاست. در این دوره فتنه های گوناگون و اندیشه ها ی رنگارنگ پیدا می شود و بی ایمانی را ایمان جلوه می دهند مؤمن حقیقی ، به خود تردید راه نمی دهد و با یقین برای فردای روشن آماده می شود . مرتبه دوم ایمان به انتظار ایجاد آمادگی در خود و اطرافیان است که منتظر عصر غیبت را عصر آماده باش برای یاری امام تلقی می کند و او هر لحظه منتظر است ندای مهدی در دنیا بپیچد و مردم را برای پیوستن به خدا فرا خواند شیعه هر شب به امید شنیدن ندای امام سر بر بالین می گذارد آنان که در عصر غیبت ، با مستکبران زمان خود مبارزه نکرده و زندگی عملی خود را صحنه ی مبارزه با باطل نساخته اند. در روز ظهور، به علت عدم آمادگی، مانند قوم موسی (ع) به حضرت مهدی می گویند « تو و پروردگارت بروید و ما این جا می نشینیم » البته این آمادگی ابعاد گوناگون علمی، فرهنگی اقتصادی ، و نظامی دارد و منحصر به یک تخصص نمی شود. زیرا امام زمان (عج) یاران توانمندی در همه ابعاد می خواهد ؛ یارانی که بتوانند مسئولیت های بزرگی عصر ظهور را بر دوش گیرند و با هدایت امام خود جامعه ای برخوردار از همه ی مواهب طبیعی و سرشار از شور و نشاط زندگی بنا کنند که در آن خبری از فقر، عقب ماندگی ، جهل و ظلم و تبعیض نباشد. منتظر واقعی با افکار نیک و عمل صالح خود ، دیگران را به این حق فرا می خواند و با کژی ها و زشتی ها مبارزه می کند. او می کوشد آرمانهای امام و آنچه را که ایشان می پسندد ، در جامعه تحقق بخشد تا زمینه ظهور را فراهم نماید . یکی از وظایف منتظر تقویت ایمان و معرفت و محبت به امام است که افزایش محبت به دنبال دارد و این وظیفه هر مسلمانی است پیامبر در سخنانی ضمن معرفی همه ی امامان در ورود حضرت مهدی اینگونه می فرماید: هر کس که دوست دارد خدا را در حال ایمان کامل و مسلمانی مورد رضایت او ملاقات کند ، ولایت و محبت امام عصر را بپذیرد.
دیگر وظیفه منتظر حقیقی: پیروی از امام عصر است باید تلاش کرد که در عصر غیبت هم پیرو امام خود باشد و از ایشان تبعیت کند این پیروی و تبعیت به جنبه ای خاص محدود نمی شود بلکه همه ی ابعاد فردی و اجتماعی را در بر می گیرد و تأسی به این کدام زیبای رسول الله است » خوشا به حال کسی که به حضور قائم برسد در حالی که پیش از قیام او نیز پیرو او باشد.
گام بعدی انتظار منتظر است و بدترین اعمال عصر غیبت است. زیرا فرج و گشایش واقعی برای دینداران با ظهور آن حضرت حاصل می شود امیر مؤمنان فرمود : انتظار فرج ببرید و از لطف الهی مأیوس نشوید و بدانید که محبوب ترین کارها نزد خدا انتظار فرج است و در جای دیگری پیامبر می فرماید : یا علی؛ بزرگترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند که در روزگاران آینده زندگی می کنند ، پیامبرشان را ندیده اند ، امام آنها در غیبت است و فقط به سبب خواندن خطی روی کاغذ (خواندن قرآن کریم و احادیث معصومین) ایمان می آورند.
وظایف مومنین: ایمان و توکل
یکی از وظایف مهم مومنین در عصر غیبت مولایمان اینست که تلاشی کند که امام برای تحقق آن ظهور می کند. یاران امام پیش تازان تحول جهان و سازندگان تمدن متعالی اسلامی اند . یاران ایشان باید چنان ایمان داشته باشند که به قول امام صادق(ع) مردمانی پولاد دل، سرشار از یقین به خدا و محکم تر از صخره ها هستند، اگر به کوهها روی آورند ،آن ها را متلاشی می کنند.
ایمان باید انسان را وادار به ساده زیستی و عدم دل بستگی به دنیا کند تا انوار حکمت و معرفت بر قلوب ایشان وارد شود تا بتواند در همه ی ابعاد عظیم و گسترده ی یک منتظر واقعی قرار بگیرد و هیچ چیز برایش باقی نماند مگر مقام و منزلت انسان با فضیلتی که خداوند عنایت کرده است. باید در مواجهه با مسائل مختلف در شرایط گوناگون جامعه با حفظ اصول در هر موقعیت وظیفه و مسئولیت خویش را متناسب با شرایط زمان و مکان تشخیص دهد و تصمیم درست بگیرد تا با سنجیدن جوانب کار سرانجام صلاح خود و اطرافیان را به خوبی بداند تا هم بتواند خود را از شر آنچه که فتنه یا گناه است نجات دهد اطرافیان را با ایمانی که دارد به سوی مطالبی که خواست خدا و پیامبر است راهنمایی کند کسی که می خواهد منتظر واقعی باشد باید توکل بر خدا کند علاوه بر ایمان که مراقبت می شود و هر شب در پیش خود به محاسبه ی آن بر می خیزد و باید قبل از ظهور آن حضرت تمرین کرده و در صحنه ی درگیریهای فکری و اجتماعی و نبرد دائمی حق و باطل با ایستادگی کامل در مقابل شیاطین درون و برون خصائلی چون شجاعت، عزت نفس، بلند همتی و پاک دامنی را در خود بپروراند. کسی که در عصر غیبت تنها با گریه وای سر کند و در نبرد حق علیه باطل، عدالت خواهان علیه ستم پیشگان و پا برهنگان علیه مستکبران حضور نداشته باشد چنین کسی جوهره شجاعت، از جان گذشتگی و صلابت روحی را بدست نخواهد آورد و در نبرد سهمگین سپاه امام علیه ستمکاران جهان صحنه را ترک خواهد کرد . شخص منتظر مولای خود را یک انسان آرمانی می شناسد ، همه زیبایی ها و کمالات انسانی را یک جا در صاحب امرش می بیند از این رو به طور طبیعی او را محبوب خود می یابد و مشتاق دیدار او می شود امام، محبوب و معشوق هر مؤمن است . مهر و عشق امام زمان باعث می شود عاشق او برای جلب رضایتش تلاش کند و امام را اسوه خود قرار دهد و خصلتهای زیبای او را در خود بوجود آورد.
حمایت از جانشین حضرت در عصر غیبت
رهبر معظم در باره ویژگی منتظر می فرماید : درس دیگر اعتقاد به مهدویت و جشن های نیمه شعبان برای من و شما این است که هر چند اعتقاد به ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه یک آرمان والاست و در آن هیچ شکلی نیست اما نباید مسئله را فقط به جنبه آرمانی آن ختم کنیم یعنی به عنوان یک آرزو در دل یا حداکثر در زبان ، یا به صورت جشن ، نه، این یک آرمانی است که باید عمل به دنبال آن بیاید ، انتظاری که از آن سخن گفته اند فقط نشستن و اشک ریختن نیست ، انتظار به معنی اینست که باید خود را برای سربازی امام (عج) آماده کنیم . سربازی امام کار آسانی نیست . سربازی منجی بزرگی که می خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین المللی مبارزه کند ، احتیاج به خود سازی ، آگاهی و روشن بینی دارد. عده ای این اعتقاد را وسیله ای برای تحذیر خود یا دیگران قرار می دهند ؛ این غلط است ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد امروز وظیفه ای نداریم یا به عکس ما امروز وظیفه داریم در آن حجت حرکت کنیم تا برای ظهور آن حضرت آماده باشیم. در گذشته کسانی که منتظر بودند سلاح خود را همیشه همراه داشتند. این یک عمل نمادین است و معنایش آنست که انسان از لحاظ علمی فکری ، و عملی باید خود را بسازد و در میدان های فعالیت و مبارزه ، آماده کار باشد .
و وظیفه ما در عصر غیبت حمایت از جانشین آن حضرت است و شیخ مفید در عصر غیبت و جدایی از سلطان عادل و فقیهان شیعه عادل ، مدیر خردمند و برجسته می توانند به تولّیت و سرپرستی جمیع اموری که تحت ولایت امام معصوم قرار دارد بپردازد محقق ثانی( کرکی) می فرماید: فقیه عادل امامی جامع الشرایط فتوا و به اصطلاح مجتهد در عصر غیبت ، در شمه آنچه که نیابت در آنها مد خلیتی دارد ،از جانب ائمه نیابت دارد.
دعا
نعمانی در کتاب غیبت خود از ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود : آیا شما را از خبری مطلع نکنم که خدا هیچ عملی را از بندگان قبول نمی کند مگر بوسیله ی آن گفتم چرا؟ فرمودند: 1- شهادت به اینکه خدا یکی است .2- حضرت محمد بنده خداست.3- اقرار به آنچه خدا دستور داده.4- اقرار به ولایت ما خانواده.5- بیزاری از دشمنان ما .6- تسلیم امر ما شدن .7- تقوا و جد و جهد در دین خدا. 8- وقار، صبر و تحمل 9- انتظار فرج قائم (عج). بعد فرمودند ما دولتی داریم. بر حق که هر وقت خدا بخواهد آن را ظاهر می سازد . کسی که دوست دارد از یاران قائم محسوب شود ، باید در انتظار ظهور آن بزرگوار باشد پرهیزکار باشد و دارای اخلاقی خوش و منتظر آمدن آن حضرت، اگر چنین شخصی بمیرد و حضرت قائم (عج) بعد از فوت او قیام نماید ، اجر او نظیر کسی است که حضرت را درک کرده باشد . منتظر فرج در زمان غیبت وظایفی دارد که باید به آنها عمل کند از جمله ی آنها وظایف شناخت و معرفت نسبت به امام زمان (عج) است تا از گمراهیها نجات یابد برای این منظور این دعا را بخواند.«الّهم عرفنی نفسَک فاِنک اِن لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک الهم عّرِفنی رسولَک فانَّک اِن کم تعرفنی رسولک لم اعرِف حُجتک ،الّهم عرَّفنی حجتک فانک اِن لم تُعرِفنی حجتک ظللتُ عن دینی.» یعنی خدایا بشناسان بمن خودت را ، زیرا اگر خودت را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت . خدایا بشناسان بمن رسولت را همانا اگر معرفی نکنی رسولت را نشناسم حجت تو را . خدایا محبت خودت را بمن بشناسان زیرا اگر معرفی نکنی حجت خودت را گمراه شوم از دین خود . و نیز این دعا را بخواند . یا اللهُ یا رحمنُ یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک . یعنی خدایا ای بخشاینده ای مهربان اگر دگرگون کننده قلبها ، قلبم را بر دین خود استوار گردان و ثابت نگهدار. یکی از وظایف عمده مومن دعا کردن برای فرج حضرت صاحب است.
حمایت از جانشین حضرت در عصر غیبت «پیروزی از خط ممتد رهبری»
از ابونصر فارابی نقل است که به هنگام غیبت امام، باید از آداب و احکام امامان پیشین پیروی کرد. و راه را چنانکه آنان فرموده اند پیمود، این تعلیم که این فیلسوف بزرگ اسلامی شیعی مطرح ساخته است ، همان است که در تعالیم ائمه طاهرین (ع) رسیده است ، امامان تأکید کرده اند که در عصر غیبت به آداب و احکام دینی خود که از مکتب آنان فراگرفته اید عمل کنید و خط اعتقادی و عملی خویش را ، با استواری و صلابت و با اعتقاد و تقید، تا طلوع طلایع ظهور فرا رسد، و پیشوای نهان گشته ی شما، از غیبت به در آید. امام جعفر صادق (ع) از راویان نقل کرده اند، همین مطالب را فرموده است.
نهایت تلاش مدعیان دروغین مهدویت
در این مدت شش ماهه مانده به ظهور، مدعیان دروغین مهدویت از اشتیاق فراوان مردم به ظهور ، سوء استفاده نموده و در جهت رسیدن به اهداف دنیوی و گمراهی مردم ، بر تلاششان می افزایند . در روایات آمده که توسط خاندان ابوطالب ، دوازده پرچم قبل از ظهور بر افراشته می شود که مردم را به سوی خود دعوت می نمایند ، این پرچم ها ، درفش های گمراهی است که عموم مردم باید از پیوستن به آنها پرهیز نمایند و آنها را رسوا کنند . مفضل بن عمرو جعفی از امام صادق نقل کرده که فرمودند:از بودن نام آن حضرت برحذر باشید، به خدا سوگند امام شماست لیانی از دیدگانتان پنهان خواهد شد آنقدر که امتحان شوید تا گفته شود آن حضرت مرده یا معلوم نیست کجا رفته ، دیدگان مؤمنان در فراق او اشکبار شود و جماعتی از شما همچون کشتی طوفان زده درباره او تردید و اختلاف می کنید و کسی نجات نمی یابد مگر آنکه خداوند از او عهد و پیمان گرفته و ایمان را در دل او جایگزین کرده و با روح خود او را تأیید نموده باشد ، آری دوازده درفش تردید برانگیز به اهتزاز درآید که هیچیک از دیگری شناخته نشود. مفضل گوید: من در این لحظه ترسیم امام فرمود چرا گریه می کنی ،گفتم ، چرا گریه نکنم در حالی که می گویید دوازده پرچم افراشته می شود که هیچکدام از دیگری شناخته نمی شود . پس تکلیف ما در آن زمان چیست آنگاه امام فرمود ای مفضل به خورشید داخل ایران نگاه کن می بینی؟ گفتم آری فرمود : سوگند به خدا موضوع ولایت ما از این خورشید واضح تر است.
وظایف شیعه
عصر غیبت عصر بلا تکلیفی و بی مسئولیتی نیست . نخستین وظیفه «ثابت قدم بودن» در عقیده به وجود امامت و لزوم اطاعت از اوست . برخی در عصر غیبت دچار تردید و شک می شوند . حفظ این عقیده یک تکلیف است.«امیدوار بودن» وظیفه ی دیگر است . طول کشیدن زمان غیبت و دشواری ها و فراوانی دشمنان و گسترش فساد ، نباید منتظران را به یأس بکشاند . صبر تکلیف دیگر این دوران است . پای بندی به دین خدا و پرستش خدا وسست نشدن در دینداری وظیفه دیگر مؤمنان است . امام حسین می فرماید : هر کس در دوره ی غیبت حضرت مهدی بر سخنان آزار دهنده و تکذیب کننده صبر کند و ایمانش را از دست ندهد ، گویا در رکاب پیامبر خدا جهاد کرده است.
در حدیث دیگری از امام کاظم (ع) به شیعیان سفارش شده که در دوره غیبت حضرت مهدی (ع) هم به رشته محبت اهل بیت چنگ زنید هم در مودت و دوستی با این خاندان و بیزاری از دشمنان ثابت قدم باشند.
از بررسی روایات، غیر از موارد یاد شده نکات دیگری به عنوان وظیفه ی شیعه در عصر غیبت به دست می آید که از قبل در عصر حاکمیت ستمگران ، تسلیم زور نشدن در شرایط فرا گیر شدن فاسد به مفاسد و گناه آلوده نشدن در ره دینداری و پیروی از حق ؛ در برابر مشکلات مقاومت کردن ؛ حماسه ی انتظار و نام و یاد مهدی را زنده نگه داشتن برای ظهور آن نجات بخش همواره آماده بودن و انتظار کشیدن ؛ هنگام شنیدن لقب قائم به نشانه ی احترام و آمادگی برای قیام و بر پا ایستادن ؛ خود را به پارسایی و تقوا ( که از اوصاف یاران اوست ) تمرین دادن؛ تکلیف تولاّ و تبرّی ؛ دوستان و دشمنان را از یاد نبردن ؛ امر به معروف و نهی از منکر را از یاد نبردن ؛ آمادگی رزمی و نظامی داشتن برای یاری او جهاد در رکاب حضرتش ؛ مرزبانی عالمان دین از اعتقادات دینی و دفع شبهات و نفی بدعتها ، تقویت رابطه های عاطفی و ایثار ؛ مواسات و همدردی در میان پیروان اهل بیت ؛ پیوسته در خط امامان بودن و از این راه جدا نشدن ؛ خود را برای دوران سخت و پرکار و تلاش شبانه روزی عصر ظهور ، آماده ساختن ؛ زمینه ی فکری ، فرهنگی ، روحی و اجتماعی را برای ظهور امام و تشکیل حکومت واحد جهانی آماده ساختن . این تکالیف عصر غیبت ، سیمای یاران واقعی ومنتظران راستین حضرت مهدی (عج) را نیز ترسیم می کند . منتظران راستین سلاح بر دوشان شیفته ی جهاد و شهادتند که «استقامت» مدال و نشان آنان است و ایمان و توکل تکیه گاهشان.
یاران او در میان کفن پوشان و جان بر کفان و سنگر نشینان و خدمت نشینان و خدمت گزاران به انقلاب و وفا داران به ولایت و رهبری ، بیشتر می تواند یافت ، تا در میان ساکنان و بی تفاوتان و عافیت طلبان و شهادت گریزان .
امام راحل (ره)فرمود : انقلاب مردم ایران ، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است. یک جلوه از «تکلیف الهی » در عصر غیبت ، در این روزگار از زبان امام خمینی ـ قدس سره ـ تراوید و هزاران بسیجی دریا دل را به جبهه های دفاع و رزم کشید «شبهای حمله» و حملات معنوی رزمندگان و عشقشان به فرمانده جبهه ها یعنی حضرت مهدی (عج) جلوه ای از این باور مقدس بود.
و تکلیف نوجوانان و جوانان در عصر غیبت ، بیشتر و سنگین تر است ، که هم دل هایی پاک تر دارند و هم اراده هایی استوار تر و هم سری پرشور و دلی عاشق وضعیتی که مسلمانان و پیروان حق و مؤمنان راستین به خدا و قیامت و اهل بیت (ع) دارند ، ناراحت کننده است نامطلوب است . جبهه ی حق ، مظلوم و بی پناه است . قرن هاست که این وضعیت ادامه دارد . امام زمان ما غایب است، زمانه بر ضد ماست ، فتنه ها ما را فرا گرفته و دشمنان علیه ما همدست شده اند . آنان بسیارند و ما اندک و از خداوند فتح و گشایش و پیروزی و غلبه حق و ظهور امام زمان را خواسته ایم ، تا از این شدت و تنگنا به گشایش و «فرج» برسیم .
انتظار فرج روزی است که امام زمان(عج) ظهور کند و دوران حاکمیت حق عدل فرا برسد و مؤمنان عزت و اقتدار یابند و ستمگران و مفسدان و گنهکاران ، ذیل و نابود شوند . مسلمان واقعی ، باید چشم به راه دورانی باشد و خود را برای آن آماده کند . یکی از برترین اعمال در عصر غیبت «انتظار فرج » است. زمینه ظهور ، بخشی هم به دست منتظران باید فراهم شود و موانع ظهور حضرتش را از جامعه و زندگی های خویش بر طرف سازند این گونه تلاشهای زمینه ساز ، «حرکت تمهیدی» و آماده ساز است که در روایات و دعاها نیز آمده است بعضی انتظار را به دو دسته و دو نوع تقسیم کرده اند که انتظار مثبت و انتظار منفی تقسیم بندی درستی است . «انتظار منفی» آن است که کسانی به نام منتظر، دست روی دست بگذارند و هیچ اقدام و فعالیتی نکنند و فقط منتظر باشند که حضرت مهدی (عج) بیاید و جهان را اصلاح کند. این دیدگاه با احادیثی که برای منتظران در عصر غیبت تکالیف و وظایفی را بر می شمرد ناسازگار است. انتظار مثبت آن است که منتظر ، برای رسیدن به وضع مطلوب و مورد انتظار ، تلاش هم بکند و دست روی دست نگذارد . کسی که منتظر«مصلع» است ، باید خود و جامعه را اصلاح کند یا به حرکت های اصلاحی کمک کند.
انتظاری که همراه محمل و نگهبانی از ایمان خویش و جامعه و مرزبانی از ارزشهای الهی و احکام خداست اجر شهادت دارد و منتظر و زمینه ساز ظهوری می شود . به تعبیری می توان گفت: «انتظار، آماده سازی است ، نه آماده طلبی». به تعبیر استاد محمد حکیمی آمادگی عمومی و همیشگی، جوهر اصلی انتظار است. این است که باید ماهیت انتظار شناخته شود تا انتظار ، انتظاری اسلامی باشد و شیعی و سازنده ، نه یک تنبلی و تکلیف رهایی و « وادادگی» انتظار پدیده ای عظیم و جریانی مهم است . همه می دانیم که ظهور مهدی (عج) و رسیدن فرج اعظم و فتح اکبر امری بسیار بزرگ و بسیار مهم است : نشر عدالت در همه آفاق و نشر حق در همه نفوس شیعه، منتظر این امر بزرگ است شیعه خود را برای چنین هدفی عظیم آماده می دارد . و چه شیرین است این گونه در انتظار دمیدن صبح عدالت بودن
مثل درخت و سنگ در رهگذر باد در انتظار آمدنت ایستاده ایم .
فردا به شهر نوی می آیی. از راه روستا ، از راه انقلاب، با دشمنان چو موج خروشان ، با ما ولی به مهربانی یک جویبار نرم رفتار می کنی!
وظایف شیعه در عصر غیبت امام زمان
مهمترین وظایف شیعه درعصر غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
شناخت صفات و آداب و ویژگیهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
رعایت ادب نسبت به یاد آن بزرگوار
محبت امام عصر( سعی در تحصیل محبت امام زمان داشته باشیم)
انتظار فرج و ظهور آن حضرت (قال رسول الله صلی الله علیه واله: افضل العباده انتظار الفرج)
محبوب نمودن ایشان در میان مردم
اظهار اشتیاق به دیدار آن بزرگوار
ذکر مناقب و فضائل آن حضرت
اندوهگین بودن مومن از فراق آن حضرت
قیام (بلند شدن) هنگام یاد شد نام یا القاب آن حضرت
دعا برای فرج آن حضرت
مداومت کردن بر خواندن دعا برای آن حضرت
گریه کردن و گریانیدن دیگران بر فراق آن حضرت
حضور یافتن در مجالس و مناقب آن حضرت
تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت
سرود نو خواندن شعر در ذکر مناقب و فضائل آن حضرت
درخواست معرفت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از خدای عزوجل
شناختن علامت های ظهور آن حضرت (با اعتقاد به اینکه امکان بداءنیز در آن می باشد)
تسلیم بودن و عجله نکردن در امر فرج آن حضرت
صدقه دادن به نیابت از آن حضرت
صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت
حج رفتن به نیابت از امام زمان علیه السلام و فرستادن نایب تا از طرف اما حج بجا آورد .
طواف بیت الله الحرام به نیابت از آن حضرت و فرستادن نایب تا از طرف آن حضرت طواف نماید.
زیارت مشاهد رسول خدا و ائمه معصومین به نیابت از امام زمان
مستحب است برای زیارت قبور ائمه نایب اعزام کند تا به نیابت از آن حضرت زیارت کند.
اهتمام ورزیدن به یاری آن حضرت ( منظور یاری کردن دین خدا و پیروی از دستورات پیامبر و ائمه اطهار )
تصمیم قلبی بر یاری کردن آن جناب در زمان حضور و ظهورش
تجدید بیعت با آن حضرت بعد از هر نماز واجب و هر روز و هر جمعه (مانند خواندن دعای عهد)
صله به وسیله مال به آن حضرت (مومن بخشی از دارائی خود را در راه امام زمان مصرف کند .)
خوشحال کردن مومنین (این کار باعث خرسندی امام زمان(عج) می باشد)
طلب خیر برای آن حضرت
زیارت و سلام کردن بر او در هر زمان و مکان
دیدار با مومنین صالح وسلام کردن بر آنان به قصد نایل شدن به فضیلت آن حضرت
دورود و صلوات فرستادن بر آن حضرت
هدیه کردن ثواب نماز به آن حضرت
بجا آوردن نماز مخصوص به عنوان هدیه به آن حضرت یا به یکی از امامان علیهم السلام
هدیه کردن ثواب قرائت قرآن به آن حضرت
توسل و طلب شفاعت به وسیله آن حضرت
دادخواهی و توجه نمودن و عرضه کردن حاجت بر آن حضرت
دعوت کردن مردم به آنحضرت
رعایت حقوق آن حضرت و مواظبت بر ادای آنها
خشوع و نرمش دل هنگام یاد آن حضرت و شرکت در مجالس دوستان آن حضرت(علمای وارسته)
مهمترین وظایف شیعیان در عصر غیبت امام زمان(عج)
شناخت صفات و سیره امام (ع) : بدیهی است که عاشق دلباخته و منتظر حقیقی امام زمان (عج) باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده و چه سیره و روشی رادر زندگی و سایر شئون آن دارد . در این راستا ، مطالعه آیات و روایات فراوانی که در ارتباط با وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان شده ، بسیار سودمند است.
رعایت ادب در همه موارد ک امامی که واجب الاطاعه و حجت خدا بر تمامی اهل زمین است، نامش محترم و یادش بسیار گرامی است او پیشوای همه و چشم بینای خدا در بین مخلوقات اوست . روزی اهل زمین به یمن وجود اوست و هر کسی که به مرتبه ای از مراتب کمال می رسد از پرتو عنایات حضرت حق است که از مسیر امامت به ما رسیده است .
عشق و علاقه نسبت به حضرت: مرحوم سید عبدالکریم کفاش، هفته ای یک مرتبه به محضر آن حضرت مشرف می شد. او در ری در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی می زیست. در یکی از تشریفاتش ، حضرت از او می پرسند: سید عبدالکریم! اگر ما را نبینی چه خواهد شد ؟ پاسخ می دهد : آقا حتماً می میرم حضرت در پاسخ فرمودند » : اگر چنین نبودی ما را نمی دیدی).
علاقمند کردن دیگران به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف : طبیعی است که هر کس به چیزی علاقمند باشد در صدد تبلیغ و ترویج آن برآمده و آن را به دیگران معرفی خواهد کرد ، چه رسد به اینکه وجود مقدس خاتم الاوصیا عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
انتظار فرج: امام صادق علیه السلام : بخشی از ویژگیهای ائمه علیهم السلام را عبارت از تقوی ، پاکدامنی و خیرخواهی ... و صبر در انتظار فرج دانسته است .
اظهار علاقه وافر برای ملاقات با آن حضرت
ذکر فضائل و مناقب آن حضرت و شرکت در مجالس امام شناسی .
صدقه برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
بجا آوردن حج و عمره و زیارت مشاهد مشرفه به نیابت از امام : اعمالی که به نیابت از امام زمان علیه السلام بجا آورده می شود در واقع هدیه ای از جانب عاشقان و شیفتگان به ایشان است.
استغاثه به وجود مقدس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف: در بعضی از روایات از آن بزرگوار به «غیاث المضطر المستکین» تعبیر شده است . توسل و استغاثه بر اهل البیت علیهم السلام ، سیره دائمی بزرگان و صلحا و علما شیعه بوده و حتی ائمه هدی علیهم السلام نیز به وجود مقدس ایشان توسل می جسته اند . مرحوم عاملی در روایتی نقل می کنند که هنگامی که حضرت زهرا (ع) سلام الله علیها بین درو دیوار مجروح شدند ، به دنبال علی (ع) ... بودند ، و ناله: یا ابن الحسن» سر می دادند و به وجود مقدس امام عصر حضرت خجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف استغاثه جستند .
تجدید بیعت با امام علیه السلام : بر اساس پاره ای از روایات ، تجدید بیعت بعد از هر نماز واجب و یا در هر جمعه مستحب است. (مکیال المکارم ومنتخب الاثر) و در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که : هر کس بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگوید : « اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم » ، نمی میرد مگر آنکه حضرت را ببیند و بشناسد .
اجتناب از محارم : کسی که منتظر واقعی است ، باید از آنچه که امام زمانش کراهت و تنفر دارد ، اجتناب نموده و هر عملی که در تقرب او موثر است را به خاطر رضای محبوب وارتباط روحی با او انجام دهد . مرحوم شیخ طوسی متوفی به سال 460 ه . ق در « تجرید الاعتقاد» می نویسد. وجوده لطف و عدمه منا.» یعنی وجود حضرت لطف و عنایت بر ماست و غیبت ایشان به خاطر اعمال و رفتار بد ماست .
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است .
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است .
علی (ع) فرمودند ک زمین خالی از حجت خدا نیست ، لکن خداوند متعال ، خلقش را از اینکه حجت را بشناسند نابینا و محروم می نماید و این بخاطر ظلمی است که بر خودشان روا داشتند . بظلم و جور با بصیرت سنخیت ندارد و کسی که در کلاس گناه و معصیت بسر می برد هم سنخ با اولیای خدا نیست . لذا دیده اش از شناخت حضرت نابیناست .
دوستی با صالحان: دوستی با دوستان حضرت باعث تقرب و جلب خشنودی ایشان است. همچنین ادخال سرور مومنین و محبین اهل بیت علیهم السلام و همچنین رفع حوائج آنان نیز از وظایف منتظران عصر ظهور شمرده شده ؛ چرا که آن حضرت همانند اجداد طاهرینش باب الحوائج هستند . قرآن کریم در وقف یاران حضرت ختمی مرتبیت می فرماید : « محمد رسول الله والذین معه اشدإ الکفار رحماء بینهم» یعنی محمد رسول خدا (ص) وکسانی که با او هستند بر علیه کفار بسیار خشن ، ولی با یکدیگر بسیار مهربانند وهمچنین امر خدای حکیم که می فرماید: «کونوا مع الصادقین» یعنی هماره با افراد راستگو همنشین باشید.
برائت از دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السلام: امام هادی (ع) در زیارت شریفه جامعه می فرمایند : « برئت الی الله عزوجل من اعدائکم و من الجبت و الطاغوت و الشیاطین و حزبهم الظالمین» یعنی به درگاه خدای عزوجل از دشمنان شما و همچنین از جبت و طاغوت و از شیاطین و حزب ستمکار آنان بیزارم .