مقاله تمرين-و-آمادگي-جسماني-42-ص (docx) 42 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 42 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
تمرين و آمادگي جسماني
امروزه کساني که به گونه اي با ورزشکاران سرو کار دارند به خوبي مي دانند که بهره گيري از زحمات توان فرساي ورزشکار و مربي به پيروي از اصول علمي و انضباط و جديت در بکارگيري يافته هاي علمي وابسته است .
بنابراين نوشته حاضر با هدف کمک به مربيان و ورزشکاران شيفته ي پيشرفت و موفقيت، با يک ساختار کاربردي و در همان حال ساده براي انتقال برخي مفاهيم علم و تمرين و آمادگي جسماني تهيه شده است .
آشکار است که با توجه به گستردگي موضوعات آمادگي جسماني و علم تمرين، پرداختن به همه ي مفاهيم امکان ندارد. بنابراين منتخبي از مفاهيم براي شما برگزيده شده است و هر مفهوم نيز به صورت گذرا بررسي شده .
اميدواريم بسط و تحليل مفاهيم در جزوات ديگري انجام شود. روشن است که تاييد اين نوشتار با بحثهاي گروهي (در کلاس هاي تخصصي و جلسات مشورتي) دو چندان خواهد شد .
مفهوم اول، علم تمرين
علم و تمرين زاييده ي همه ي اطلاعات علمي درباره ورزش و تمرين است. اين اطلاعات همراه با تجربه و دانش مربي ورزشکار، به مربي کمک مي کند تا برنامه تمريني موثري براي بالا بردن سطح آمادگي ورزشکار طراحي و اجرا کند .
بهتر آنست که همگي به مفاهيم زير توجه کنيم و آنها را به کار بنديم :
1- علوم تمرين: براي تحقق اهداف تمرين، بايد يافته ها و فن هاي چند شاخه از علم را به کار گرفت، تغذيه، روان شناسي، مديريت، فيزيولوژي، بيومکانيک و بيوشيمي، ... بنابراين علوم تمرين، يعني در مجموعه دانش هايي که براي رسيدن ورزشکار به اوج عملکرد مورد نياز است. مربي بايد با علوم تمرين آشنا باشد و تا حد امکان از يافته هاي آنها بهره گيرد، ولي انجام دادن وظيفه ي متخصص تغذيه، روان شناسي يا ديگر متخصصان را کسي از او انتظار ندارد .
2- طرح برنامه تمرين: براي تحقق اهداف تمرين بايد برنامه اي نوشت که در آن هر چه مربوط به افزايش توانايي هاي جسماني، مهارتي و رواني ورزشکار است، منظور شده باشد، امکان ارزيابي ورزشکار را نيز فراهم مي کند و به اوج عملکرد ورزشکار در مسابقه بينجاميد. امروزه در ايران علم تمرين را بيشتر به جاي طرح تمرين به کار مي گيرند .
3- بدنسازي و آمادگي جسماني: بخشي از آمادگي ورزشکار که در برنامه نيز پيش بيني مي شود، بهبود عواملي چون قدرت، سرعت، استقامت و ... است، اين مفهوم بخشي از علوم تمرين است و نه همه آن که پيشتر به آن پراخته شد .
مفهوم دوم، آمادگي
توانايي سازگاري با يک رفتار مشخص سازگاري ناميده مي شود. يک برنامه ي منظم تمرين که مبناي علمي داشته باشد، چارچوبي براي آمادگي ورزشکار است. بنابراين علم تمرين مي تواند مکمل دانش مربي براي کمک به او در طرح برنامه هاي آمادگي ورزشکاران در هر سطح باشد. پيشرفت هاي ورزشي در گرو رسيدن به سطح بالاتر آمادگي است و هدف علم تمرين، افزايش آمادگي با طراحي برنامه ي مناسب تمرين است .
مفهوم سوم، تمرين
اين مفهوم به فعاليت منظم و برنامه داري گفته مي شود که با هدف بهبود عملکرد ورزشکار انجام مي شود. در واقع تمرين انجام فعاليت هايي است که قابليت سازگاري بدن در برابر فشارهاي وارد شده را به تدريج و پيوسته افزايش مي دهد با اين تعريف تمرين فرايندي تدريجي و آهسته است. و در آن هيچ گونه تعجيلي مجاز نيست. اگر تمرين به خوبي انجام شود به تغييرات آشکاري در بافتها و دستگاههاي بدن مي انجامد که آن نيز خود به بهبود عملکرد در ورزش خواهد انجاميد .
براي بيان دقيق مفهوم تمرين بايد به نکات زير توجه داشت :
1- تمرين بايد موجب توسعه ي همه سويه شود، يعني استقامت، قدرت، سرعت، انعطاف و هماهنگي را بيشتر کرده و بدن ورزشکار را از توسعه اي هماهنگ برخوردار سازد. اين ويژگي به عنوان شالوده ي عملکرد بهتر همه ي ورزشکاران در رشته هاي گوناگون شناخته مي شود و براي همه ي آنها است .
2- تمرين بايد موجب توسعه ي بدني ويژه ي هر رشته ورزشي شود، يعني موجب پيشرفت عوامل گوناگون آمادگي شود که هر رشته ورزشي خاص به آنها نياز دارد. در هر رشته ي ورزشي خاص چه عواملي هستند ؟
قدرت مطلق يا نسبي توده ي عضلاني يا انعطاف؟ ... ؟ اين ويژگي تمرين موجب مي شود که ورزشکار توانايي اجراي آسان و روان همه ي حرکات ويژه ي رشته ي مورد نظر خود را بدست آورد .
3- تمرين بايد توانايي اجراي همه ي فنون لازم را افزايش داده يک اجراي مناسب همراه با بهره وري، بيشترين سرعت ممکن، بالا سطح تولي نيرو، کمترين اثر پذيري از شرايط ناخواسته و صحيح ترين حرکات را ممکن کند .
4- تمرين بايد عامل تاکتيک را نيز فرا گيرد، يعني مناسب ترين تاکتيک را که بر خواسته از توانايي هاي هر ورزشکار است شامل مي شود و همچنين راهکار ورزشکار را براي رو به رو شدن با شرايط مسابقه بهينه کند، بنابراين در طول تمرين، به راهکارهاي گوناگوني مي توان توجه کرد که با در نظر گرفتن اهداف ورزشکار، استفاده خواهند شد و به تکامل خواهند رسيد .
5- تمرين بايد ابعاد رواني را نيز در بر گيرد، زيرا براي بهبود عملکرد و اجراي ورزش، آمادگي رواني ورزشکار نيز لازم است. عواملي چون بهبود انضباط، پشتکار و پايداري، خواستن، اعتماد به نفس، انگيزه و ميل و رغبت بخشي از تمرين به شمار مي آيد .
6- تمرين بايد توانايي گروهي را در نظر بگيرد. يعني در ورزشهاي گروهي آمادگي گروهي هدف تمرين است. هماهنگي در آمادگي بدني، فني و تاکتيکي گروه نقش اصلي را در موفقيت داراست .
اصول و مبانی تمرین
آمادهسازی صحیح بدنی علاوه بر اینکه باعث توانائی انجام بهتر فعالیت ورزشی و کسب نتایج مطلوب در رقابتها میگردد. از صدمات و آسیبهای جسمانی نیز جلوگیری مینماید. عدم تمرینات کافی و آمادهسازی غلط بدنی که باعث عدم هماهنگی لازم عصبی عضلانی، کمی انعطافپذیری، عدم وجود قدرت و مقاومت کافی در عضلات، تاندونها و رباطها و ... میگردد، باعث افزایش میزان آسیبهای جسمانی خواهد شد. آمادگی بدنی یا ورزشی را میتوان به طرق مختلف طبقهبندی نمود. در زیر عناصر آمادگی جسمانی، تعریف و کاربرد این عوامل در پیشگیری از آسیبدیدگی را ارائه میدهد.
● عناصر آمادگی جسمانی و اصول تمرینی مربوطه
▪ اجزاء تناسب بدنی/ ویژگی / اضافه بار فزاینده / شدت/ مدت/ تکرار
ـ استقامت قلبی - تنفسی / دوچرخهسواری، دو آهسته، طناب زدن، شنا، پیادهروی/ افزایش سرعت تا میزان مجاز ضربان قلب، حفظ ضربان قلب در (EBZ*)/ افزایش تدریجی مدت تمرین، ۱۵ دقیقه حداثل زمان موردنیاز برای کسب اثرات تمرین/ حداقل یک روز در میان.
ـ ترکیب بدنی/ دوچرخهسواری، دو آهسته، شنا، پیادهروی/ افزایش سرعت تا میزان مجاز قلب، حفظ ضربان قلب در EBZ/ افزایش تدریجی مدت تمرین، ۳۰ دقیقه حداقل زمان موردنیاز برای کسب اثرات تمرین/ حداقل یک روز در میان، ۵ روز در هفته اگر صرف کاهش ذخایر چربی و یا وزن باشد.
ـ نیروی عضلانی/ تمرین با وزنه/ هالتر زدن در دورههای ۶ تکراری، افزایش وزنه پس از تکمیل دورههای ۱۰ تکراری/ افزایش به وسیله تکرار دورههای ۶-۱۰ تکراری / حداقل یک روز در میان
ـ استقامت عضلانی/ ورزشهای سوئدی تمرین با وزنه/ افزایش دشواری تمرینات، هالتر زدن در دورههای ۱۵-۲۵ تکراری، افزایش وزنه بعد از تکمیل دورههای ۲۵ تکراری/ افزایش یا تکرار بیشتر هر دوره تمرین، افزایش تکرار دورههای ۱۵-۲۵ مرتبهای/ حداقل یک روز در میان حداقل یک روز در میان
ـ انعطافپذیری / ورزشهای سوئدی، یوگا/ استفاده از نیروی متوسط جهت کشیدن رباطها و مفاصل/ افزایش مدت تمرین برای هر حرکت از ۱۰ ثانیه به ۶۰ ثانیه/ حداقل یک روز در میان
▪ Exercise Bene fit zone=Maximum Heart Rate.
● اصول دهگانه آمادگی جسمانی جهت پیشگیری از آسیبهای ورزشی
اصول دهگانه ذیل را میتوان در آمادهسازی بدن در رشتههای مختلف ورزشی جهت پیشگیری از آسیبدیدگیها بهکار برد.
۱) گرم کردن و سرد کردن
۲) افزایش تدریجی: روزانه مقدار کمی به فعالیت خود بیافزائید (رسیدن به بالاترین سطح آمادگی به شش تا هشت هفته وقت نیاز دارد).
۳) زمانبندی: از فعالیت بیش از اندازه پرهیز کنید. بسته به رشته ورزشی دورههای تمرین باید از یک ساعت تا یک ساعت و چهل و پنج دقیقه طول بکشد (فرد خسته مستعد پذیرش صدمات بدنی است).
۴) شدت عمل: بهجای میزان فعالیت بر شدت آن تأکید کنید.
۵) میزان ظرفیت: از خود، آن مقدار فعالیت بدنی انتظار داشته باشید که محدودیتهای فیزیولوژیک شما اجازه میدهد و یا حفظ ایمنی و سلامتیتان قابل انجام است.
۶) قدرت بدنی: باعث افزایش مقاومت عضو در مقابل نیروهای وارده به آن میگردد. افزایش قدرت به معنی ایجاد استقامت و سرعت بیشتر نیز میباشد.
۷) انگیزش: از عوامل اولیه در آمادهسازی بدنی در رشتههای مختلف ورزشی محسوب میگردد. برای ایجاد انگیزش بیشتر ورزشکار میتوان از تمرینات دایرهای (تمرینات با وزنه یا بدون وزنه که در آنها از یک تمرین به تمرین دیگر میپردازند. بدون اینکه استراحت کنند) و ورزشهای ایزومتریک استفاده نمود.
۸) اختصاصی بودن: برنامههای ورزشی باید تمرینات لازم برای ایجاد قدرت بدنی آرامش و نسل شدن عضلات و قابلیت انعطافپذیری را دربرداشته باشد.
۹) آرامسازی و شل کردن عضلات: آموزش تمرینات ویژه که باعث آرامش و شل شدن عضلات شده و به رفع خستگی و فشارهای موجود کمک کند ضروری است.
۱۰) شیوه معمول: هم در فصل مسابقات و هم در فصل تعطیلی باید یک شیوهٔ معمول و مشخص ورزشی روزانه برقرار گردد.
● اصول و مبانی آمادگی جسمانی
این مبانی بهطور کلی در اصل SAID مخفف و گرفته شده از حروف اول کلمات Specific Adaptation to Imposed Demands خلاصه شده است. اصل Said با سازگاری ویژه نسبت به نیازهای تحمیلشده بیان میکند که وقتی بدن تحت فشارهای مختلف قرار میگیرد سعی کند با نیازهای تحمیل شده سازگاری و انطباق پیدا کند. در اینجا دو اصل مهم اضافه بار که نشانگر تغییر میزان فشار و ویژگی که نشانگر نوع فشار و سیستم خاص تمرینی میباشد را مورد دقت قرار میدهیم.
● اصل اضافه بار
میگویند میلو بزرگترین قهرمان قرن ششم قبل از میلاد هر روز گوسالهای را به دوش میکشید و حمل میکرد تا به گاوپرواری تبدیل شد. وی با استفاده از این روش آنقدر قوی شد که در طول ۲۴ سال هرگز شکست نخورد و ۶ بار پیاپی مقام قهرمانی المپیک را کسب کرد. این داستان بیانگر اصل اضافه بار است. یعنی برای بهبود آمادگی جسمانی باید سیستم درگیر را بهصورت فزاینده و تدریجی تحت فشار اضافه قرار داد. این فشار اضافه میتواند با افزایش عوامل ذیل ایجاد گردد.
۱) مقاومت
۲) تکرار تمرین
۳) شدت تمرین
۴) مدت تمرین
مثلاً جهت افزایش قدرت عضلانی باید تمرین یا مقاومت نزدیک به حداکثر (مثل کشیدن یا هل دادن یک نیروی مقام) که بهتدریج افزایش داده میشود انجام شود.
به سازگاری بدن در مقابل فشار افزایش یافته، اثر تمرین گفته میشود. بهطور مثال اثر تمرین در برنامهٔ توسعه ترکیب بدن ازدیاد قطر و وزن عضلات و کاهش میزان و چربی و .. میباشد.
افزایش فشار ایجاد شده باید بهحدی باشد که بدن بتواند خود را با آن سازگار نماید. لذا باید اضافه بار بهصورت آهسته و تدریجی اعمال گردد. افزایش سریع فشار باعث آسیبدیدگی و یا یأس و سرخوردگی خواهد شد. علایم ذیل نشانگر آن است که احتمالاً اضافه بار خیلی شدید است.
- ضربان سریع قلب که هنگام فعالیت ایجاد میشود ۵ الی ۱۰ دقیقه پس از تمرینات همچنان ادامه یابد.
- خستگی و سستی تا ۲۴ ساعت پس از توقف تمرینات ادامه یابد.
- ایجاد گرفتگی و درد عضلانی
● اصل ویژگی تمرین
آمادهسازی و تمریندهی باید مطابق با نیازمندیهای ویژهٔ رشته ورزشی جهتگیری شود. این نیازها شامل دستگاه یا دستگاههای انرژی درگیر در ورزش موردنظر، الگوهای حرکتی، رستههای عضلانیای که بیشتر درگیر هستند و ... میباشد.
برنامهٔ تمرینی باید مطابق اهداف موردنیاز طراحی شود، چرا که فقط آن گروه از اندامهای بدن که بهطور مستقیم تحتتأثیر تمرین قرار میگیرند، از فواید تمرین برخوردار میشوند. مثلاً تمرینات لازم برای ازدیاد قدرت بازوها با تمرینات لازم برای افزایش کارآئی قلبی - عروقی بسیار متفاوت است.
اگر طراحی تمرین جهت دستیابی به هدف موردنظر نامناسب باشد مزیتی نخواهد شد. مثلاً فرد چاقی با قد ۱۷۰ سانتیمتر، دور کمری به اندازه ۱۰۰ سانتیمتر داشت، جهت کاهش دور کمرش به پیشنهاد دوستش تمرین دراز و نشست را صبح و ظهر و شب برای مدت سه ماه انجام داد. با وجود آنکه روزی صد مرتبه حرکت را تمرین میکرد، اما پس از این مدت تغییری در اندازههای بدنش حاصل نشد و سرانجام تسیلم شد. یک ماه بعد در نشریهای خواند که فعالیت هوازی مانند دویدن و دوچرخهسواری در جهت کاهش وزن بسیار مؤثر است.
به این ترتیب او دوچرخهسواری را با روزی یک ساعت و پنج روز در هفته آغاز نمود. همچنین رژیم غذائیش را تنظیم نمود و موفق شد اندازه کمرش را تا ۹۵ سانتیمتر کاهش دهد. یک سال بعد دور کمر او تا ۸۵ سانتیمتر کاهش یافت.
● مراحل گرم کردن و سرد کردن
توصیه میشود جلسات تمرین با مرحله گرم کردن شروع و با مرحله سرد کردن خاتمه یابد. لذا هر جلسهٔ تمرین علاوه بر خصوصیات خاص آنکه با توجه به نیاز تعیین میگردد مانند: سیستم انرژی غالب، نوع فعالیت، شدت، مدت و ... باید شامل یک مرحله گرم کردن اولیه و یک مرحله سرد کردن پایانی باشد. گرم کردن و سرد کردن نقش مهمی در پیشگیری از بروز آسیبهای ورزشی دارد.
● تمرینات مقداتی با گرم کردن
هر چند در خصوص انجام و سودمندی مرحلهٔ گرم کردن اختلافنظر وجود دارد عقیدهٔ عمومی بر این است که این مرحله بدن را از نظر جسمی و روحی برای انجام فعالیت شدید آماده میکند. از گرم کردن جهت پیشگیری از آسیبهای ورزشی استفاده میشود، گرچه اطلاعات محدودی جهت اثبات این امر وجود دارد اما عقیده بر این است که گرم کردن بدن از بروز ضربدیدگیها و پارگی تارهای عضلانی از محل اتصال تاندونی آنها پیشگیری نموده یا از میزان این آسیبها میکاهد:
بیش از همه، عضلات مخالف دچار پارگی میشوند. عدم توانائی این عضلات در شل شدن سریع، به اضافه قوه انقباضی عظیم عضلات موافق که به اندازهٔ حرکت قسمت متحرک افزوده میشوند، عضلات مخالف را در معرض ضربدیدگی شدید و ناگهانی قرار میدهند که در نتیجه میتوانند باعث پارگی خود تارهای عضلانی و نیز پارگی از محل اتصال تاندونی آنها بشود، فرآیند گرم کردن صحیح بدن میتواند از سختی و دردناک شدن عضله جلوگیری کرده و یا میزان آن را کاهش دهد.
● اهداف فیزیولوژیک گرم کردن بدن
اهداف اصلی این کار افزایش دمای عمومی بدن و عضلات عمقیق است تا قدرت کشانی در بافتهای کلاژنی بالا رفته و امکان انعطافپذیری بیشتری را به بدن بدهد. با این کار احتمال پارگیهای عضلانی و پیچخوردگیهای رباطی کاهش یافته و به پیشگیری از دردهای عضلانی نیز کمک خواهد شد. هنگامی که دمای سلولها افزایش یابد همگام با آن در فرآیندهای متابولیکی داخل سلولها نیز ازدیاد سرعت متقابل روی خواهد داد، زیرا اینگونه فرآیندها وابسته به حرارت و دمای سلولی میباشند.
در برابر یک درجه افزایش دمای داخلی، تقریباً معادل ۱۳% ازدیاد سرعت متابولیسم ایجاد میشود. در دماهای بالاتر آزاد شدن اکسیژن از هموگلوبین و میوگلوبینها با سرعت و میزان بیشتری میسر شده و میزان جریان خون بالا میرود و چسبندگی عضلانی کاهش مییابد که این پدیده باعث بهبود اکسیژنرسانی در خلال فعالیت خواهد شد. سرعت انتقال تکانههای عصبی نیز افزایش مییابد. بهکارگیری دستجات عضلانی قبل از بهکارگیری آنها در فعالیتهای قدرتی به بهبود عملکرد شخص منجر خواهد شد.
اگر در یک واحد حرکتی ابتدا بار کاری نسبتاً بالائی اعمال شده و سپس فعالیت اصلی به عضله تحمیل شود، احتمالاً انگیزش بیشتری حاصل خواهد شد که در مجموع نتیجه آن، افزایش ظرفیت فعالیت بدنی در شخص ورزشکار است.
برای اینکه فرآیند گرم کردن، بدن را به حالت آماده دربیاورد حداقل پانزده تا سی دقیقه وقت لازم است که در این مدت دمای بدن افزایش مییابد و تغییرات ذیل در فیزیولوژی بدن ایجاد میشود: افزایش دسترسی عضلات به شبکههای مویرگی بهمنظور آمادگی برای فعالیت بیشتر و فراهم نمودن قند خون و آدرنالین موردنیاز. مدت زمان لازم برای اینکه بدن بهطور رضایتبخشی گرم شود برحسب وضعیت فرد متغیر است و با بالا رفتن سن افزایش مییابد.
فرآیند گرم کردن برحسب نوع رقابت نیز فرق میکند. به ورزشکاران توصیه میشود که در چارچوب فعالیتهائی خود را گرم کنند که شباهت به مسابقه داشته و قرار است آنها در آن رقابت نمایند. بنابراین شخصی که دوندهٔ دو سرعت است باید مقداری به صورت آهسته بدود، چند بار استارت زده و باالأخره بعضی از نرمشهای کششی و تمرینات عمومی بدن را اجراء کند.
بازیکن بینسبال ابتدا باید نرمشهای عموم یبدن را انجام دهد، چند بار چوب بیسبال را در هوا حرکت داده و پرتابهای مقدماتی را اجراء نماید و در این ضمن متناوباً حرکات کششی را نیز انجام دهد. بهنظر میرسد بهکارگیری اصل اضافه بار و حرکات تقلیدی برای آن دسته از مسابقاتی که نیاز به هماهنگی عصبی - عضلانی دارند بسیار حائزاهمیت باشد. در روزهائی که هوا سرد است مدت زمان فرآیند گرم کردن بدن باید افزایش بیابد و هنگام انجام فعالیتها لباس گرم پوشیده شود. حرکات کششی در مراحل گرم کردن و سرد کردن از اهمیت خاصی برخوردار است.● فرآیند گرم کردن بدن
عموماً این فرآیند به دو دسته تقسیم میشود:
۱) گرم کردن عمومی یا گرم کردنی که به رشتهٔ ورزشی ارتباط ندارد. این دسته شامل فعالیتهائی هستند که باعث گرم شدن عمومی بدن میشوند. بدون کوچکترین ارتباطی به مهارتهائی که در رشتهٔ مربوطه لازمالاجراء است.
۲) گرم کردن اختصاصی یا مرتبط با رشته ورزشی که تقلیدی است، یعنی همان مهارتها و یا مشابه همان مهارتهائی هستند که در مسابقه باید انجام شوند (مانند: پرتاب وسیله، ضربه زدن با راکت یا چوب و مرور فنون رشتهٔ ورزشی خاص).
گرم کردن عمومی: شیوههای این فرآیند باید شامل دویدن به صورت آهسته یا دوی راحت و تمرینات عمومی و کششی باشد. این مراحل باید بدن را برای فعالیت آماده ساخته و آن را نرم و روان کند. این فعالیتها باید از شدت عمل کافی و مدت زمان مناسب برخوردار باشند تا دمای بافتهای عمقی بدون ایجاد خستگی افزایش بیابد، هنگامی که ورزشکار عرق کرد، دمای داخلی بدن به حد مطلوب رسیده است.
طبیعت گرم شدن بدن متغیر بوده و تا حدودی به ماهیت فعالیت وابسته است. برخی از این فعالیتها برای کلیه رشتههای ورزشی مناسب بوده و باید با کنار سایر فعالیتهائی که برای رشتههای ورزشی تخصصی طراحی شدهاند، انجام شوند.
گرم کردن اختصاصی: پس از اتمام شیوههای عمومی گرم کردن بدن، ورزشکار باید به آن دسته از تمریناتی که مختص مسابقات با فعالیتهای اوست بپردازد. افراد باید با سرعت متوسط کار را شروع کرده و سپس هنگامی که متوجه ازدیاد دمای بدن و افزایش فعالیت قلب و عروق شدند به شدت عمل خود بیافزایند. اثرات فرآیند گرم شدن بدن ممکن است تا مدت چهل و پنج دقیقه نیز ادامه یابد. ولی هر چه قدر که دورهٔ گرم کردن به فعالیت اصلی نزدیکتر باشد. اثرات مثبت آن بر روی فعالیت فوق بیشترین بهره را از فرآیند گرم کردن خواهد برد. نباید بین اتمام این فرآیند و شروع فعالیت اصلی بیش از پانزده دقیقه فاصله بیافتد.
● تمرینات پایانی یا سرد کردن
چنین مرسوم است که ورزشکارها و سایر افرادی که درگیر تمرینات بدنی منظم میشوند، به سرد کردن بدن خود دست میزنند. به این معنی که پس از جلسات رقابت و تمرین به انجام تمرینات نرم و سبک میپردازند. حداقل دو دلیل عمده جهت این قبیل تمرینات در دست است.
۱) سطح اسید لاکتیک عضله و خون، هنگام برگشت به حال اولیه فعال نسبت به برگشت به حال اولیه غیرفعال سریعتر کاهش پیدا میکنند. لذا سرد کردن بدن، سبب کاهش اسیدلاکتیک و برگشت به حال اولیهٔ سریعتری پس از خستگی بدنی میشود.
۲) فعالیت سبک و سنگین سبب ادامهٔ تلمبه عضلانی حاصل از انقباضات شده لذا تجمع خون در اندامها بهویژه پاها جلوگیری میکنند. تلمبه عضلانی یا عمل مکشی که توسط انقباض و انبساط متناوب عضلات فعال ایجاد میشوند به بازگشت وریدی کمک میکند. جلوگیری از تجمع خون نه فقط امکان کوفتگی تأخیری عضلات را کاهش میدهد، بلکه ضعف و سرگیجه را نیز کاهش میدهد.
در مورد سرد کردن بدن در حال حاضر مراحل ویژه یا فعالیتهائی در دسترس نیست، هر چند میتوان توصیه نمود که فعالیتهای اصلی باید بلافاصله پس از جلسات تمرین یا مسابقه دنبال شوند، بهعنوان مثال میتوان پس از دوهای سنگین و شدید به انجام دوی سبک یا راه رفتن و پس از یک مسابقه فشردهٔ بسکتبال، به اجراء شوت آزاد یا شوت از نقاط مختلف زمین پرداخت. پس از این، به انجام پارهای از نرمشها و سپس تمرینات کششی اقدام نمود. فعالیت اصلی و تمرینات کششی میبایست بهعنوان مهمترین مراحل سرد کردن بدن مورد توجه قرار گیرند.
● انعطافپذیری
انعطافپذیری به دامنهٔ حرکت یک مفصل معین و یا گروهی از مفاصل اطلاق میشود که تحتتأثیر استخوانها و ساختارهای استخوانی مربوطه، خصوصیات فیزیولوژیک عضلات، تاندونها، رباطها و سایر بافتهای کلاژنی که مفصل را احاطه میکنند قرار دارد. در زیر میزان دامنهٔ طبیعی انعطافپذیری مفاصل مختلف بدن را نشان میدهد.
در صورت کم بودن انعطافپذیری مفاصل، با افزایش آن علاوه بر اینکه انجام بهتر و مطلوبتر فعالیت ورزشی میسر میشود، میزان بروز صدمات نیز کاهش خواهد یافت. کاهش انعطاف باعث ایجاد کشیدگی عضلانی، پیچخوردگی مفصلی و ... میگردد. از طرف دیگر انعطافپذیری بیش از حد نیز امکان بروز برخی از صدمات را افزایش میدهد. مثلاً بهعلت کاهش میزان استحکام مفصلی احتمال پیچخوردگی، نیمهدررفتگی و دررفتگی مفصل افزایش مییابد. همچنین احتمال بروز استئوآرتریت و دردهای عضلانی افزایش خواهد یافت.
● افزایش قابلیت انعطافپذیری
افزایش انعطافپذیری در ورزشکاران جهت افزایش توانائی ورزشی و پیشگیری از آسیبدیدگیهای بسیار مهم است. همچنین این مسئله در بازتوانی ورزشکاران آسیبدیده، تندرستی عمومی و آمادگی جسمانی اهمیت دارد. مثلاً تمرینات مربوطه در ناراحتیهائی مانند: قاعدگی دردناک، تنش عمومی عصب و عضله، دردهای تحتانی ستون فقرات و ... مفید واقع میشود.
امروزه جهت افزایش انعطافپذیری از سه روش اعمال کشش استفاده میشود که عبارتند از: کششهای ایستا، تابی، تسهیلسازی عصبی عضلات عمقی، باید دقت شود که در همه روشها، افزایش انعطافپذیری با ملایمت و آهستگی صورت گیرد.
● کشش ایستا
در این روش مفصل را تا حد ممکن باز میکنیم، تا حدی که عضله و بافتهای در حال کشش تا مرز ایجاد درد کشیده شوند. حرکت با کشش ساده شروع و به مدت ۲۰ الی ۳۰ ثانیه در وضعیت کشش ثابت میمانیم تا به ملایمت عضله و بافتها کشیده شوند. سپس استراحت نموده و بعد کشش تکمیلی را به مدت ۲۰ تا ۳۰ ثانیه در حالت کشش متوسط انجام میدهیم. در کلیه مراحل از حیس نفس پرهیز کنید. هنگام اعمال کشش تکمیلی، همزمان با اعمال کشش، هوا را به کلی از ریه خارج نمائید و مجدداً با نفسگیری آهسته، آرام و موزون بهکار خود ادامه دهید. از اعمال کشش شدید دردناک اجتناب نمائید. سه تا پنج بار تکرار هر نرمش کششی مفید خواهد بود. حداقل دفعات تمرین سه جلسه در هفته میباشد. جهت حصول نتیجهٔ بهتر باید هر روز کشش انجام شود. با گذشت زمان میتوان کشش را افزایش داد مثلاً تا یک دقیقه.
● کشش تابی
شامل حرکت تابی و فعال عضو در انتهاء محدودهٔ حرکتی مفصل است. در این نوع کشش، عضلات در حالت کشیدگی نهائی نگاه داشته نمیشوند. این روش نیز مانند: نوع ایستا باعث بهبود انعطافپذیری میگردد. اما با توجه به اینکه حرکات تابی سریع و شدید باعث ایجاد آسیبدیدگی بیشتر در نسوج، مصرف انرژی بالاتر، ایجاد خستگی و کوفتگی عضلانی بیشتر به خصوص برای غیرورزشکاران میشود در مجموع کمتر توصیه میشوند.
● تسهیلسازی عصبی عضلات عمقی
در این روش چندین شیوه وجود دارد که هر نوع ترکیبی از انقباض و انبساط متناوب عضلات آگونیس (موافق حرکت) و آنتاگونیست (مخالف حرکت) را شامل میشود. هر شیوه شامل یک مرحله فشار به مدت ۵ تا ۱۰ ثانیه و یک مرحله انبساط به مدت ۱۰-۵ ثانیه میباشد.
● منقبض کردن - منبسط(شان) کردن
عضو را تا انتهاء دامنه حرکتی به صورت غیرفعال (به کمک یار کمکی) حرکت میدهیم. سپس ورزشکار عضلات آنتاگونیست خود را بهصورت ایزوتونیک منقبض میکند. یار کمکی، باید به مدت ۱۰ ثانیه تا وقتی که خسته شود از حرکت جلوگیری نماید. سپس ۵ ثانیه عضلات را شل میکند تمرین دو تا سه بار تکرار میشود.
● نگاه داشتن - شل کردن
مانند روش قبل است. اما انقباض عضلات آنتاگونیست به صورت ایزومتریک انجام میشود.
● نگاه داشتن معکوس آهسته
ورزشکار بهصورت فعال عضو را به انتهاء دامنه حرکتی میبرد. سپس عضلات آنتاگونیست شل شده و عضلات آگونیست منقبض میشوند. این کار عضو را به محدودهٔ دامنه حرکتی جدید میبرد.
عناصر تشكيل دهنده آمادگي جسماني:
1.توانايي قلبي و تنفسي
2.قدرت عضلاني
3.استقامت عضلاني
4.قابليت انعطاف
5.تركيب بدني
توانايي قلبي – تنفسي (استقامت هوازي)
مهمترين عنصر تشكيل دهنده آمادگي جسماني ،توانايي قلبي و تنفسي است.دستگاه قلبي ،تنفسي از دو سيستم1.قلبي عروقي.2.تنفس .تشكيل شده است.
قلب:
قلب عبارت است از تلمبه اي عضلاني كه خون را از طريق دستگاه گردش خون به جريان وا ميدارد،جهت جريان خون توسط دريچه هاي يك طرفه واقع در قلب كنترل ميگردد.همه تارهاي آن با يكديگر مرتبط مي باشند.لذا قلب به صورت يك تار واحد منقبض مي شود.قلب داراي انقباض ذاتي موزوني است كه از گره سينوسي دهليزي در دهلیز راست آغاز شده و سپس به طرف گره دهليزي بطني جريان يافته و از آنجا در سراسر عضله قلب منتشر ميگردد.براي اينكه انتقال گازهاي خون بتواند نيازهاي مورد لزوم بدن را هنگام تمرين كاملاٌ برآورده سازد دو تغيير اساسي در جريان خون ضروري است:1.افزايش در برون ده قلب.2.توزيع مكرر جريان خون از اندامهاي غيرفعال به عضلات مخطط فعال.
تنفس:
وارد و خارج كردن هوا از ريه ها را تنفس گويند كه هدف از آن تامين اكسيژن براي بافت ها و خارج كردن CO2 است.براي انجام اين كار تنفس را مي توان به چهار بخش عمده تقسيم كرد:
1.تهويه ريوي كه به معناي ورود و خروج هوا بين محيط و حبابچه هاست.
2.ديفوزيون O2 و CO2 بين حبابچه ها و خون.
3.انتقال O2 و CO2 در خون و مايعات بدن به سوي سلولها و بالعكس.
4.تنظيم تنفس و ساير جنبه هاي تنفس
ريه ها را مي توان به دو روش بزرگ و كوچك كرد:
1.به وسيله حركت رو به پايين و رو به بالاي ديافراگم براي دراز كردن يا كوتاه كردن حفره سينه.
2.به وسيله بالا بردن و پايين آوردن دنده ها براي زياد يا كم كردن قطر قدامي –خلفي حفره سينه.
هنگام استراحت اكسيژن مورد نياز چندان قابل توجه نيست.در تمرينات پيشينه مقدار مذكور افزايش نسبتاٌزيادي داشته ولي با اين حال نمي توان به عنوان عامل محدود كننده اي در عملكرد ورزشي مورد توجه قرار گيرد.با انقباض عضلات دم و كم شدن فشارهاي درون ريوي و درون جنبي هوا به داخل ريه ها هجوم مي آورد.هنگام بازدم اين فشار معكوس شده و هوا به شدت از ريه ها به خارج باز مي گردد.هنگام تمرين انتشار O2 و CO2 از عرض غشاء حبابچه اي مويرگي و بافتي مويرگي افزايش پيدا مي كند.
در يك وضعيت ايده آل بايد حداقل سه جلسه تمرين آمادگي قلبي-تنفسي (برنامه پنج روز در هفته بهتر است)در برنامه گنجانيده شود.تمرينات قلبي-تنفسي بايد آنقدر شدت داشته باشند كه ضربان قلب را بين 60 تا 90 درصد ضربان قلب (HRR) بالا ببرد،كساني كه آمادگي جسماني كمتري دارند بايد ضربان قلب هنگام تمرين(THR) را از سطح پايين تري (درحد60درصد HHR)شروع كنند.
زمان لازم نيز مانند شدت تمرين به نوع تمرين انجام شده بستگي دارد.براي تقويت استقامت قلبي –تنفسي لازم است حداقل 20 تا 30 دقيقه تمرين مداوم صورت گيرد.
تمرين آمادگي قلبي-تنفسي براي فردي كه داراي آمادگي جسماني نسبي است بايد 70 تا 75 درصد HRR باشد تا به درجه مطلوب دست يابد و كسي كه آمادگي بيشتري دارد با HRR بيشتري تمرين كند.
تنها نوع تمرينات هوازي كه حجم زيادي از هوا را براي تنفس لازم دارند براي تقويت قلبي تنفسي مفيد هستند و فعاليت هاي هوازي ارزشمند بايد گروه عضلات بزرگ را بكار گرفته و به صورت آهنگين انجام شوند.
عواملي كه به توان هوازي تاثير گذارند:
1.مونواكسيد كربن حاصل از سيگار و هواي آلوده
2.ارتفاع بالا. 3.بيماري 4.چاقي
5.زندگي بي تحرك و كمبود فعاليت كه ناشي از بالا رفتن سن است عامل عمده كاهش آمادگي جسماني است.
6.هر عاملي كه ميزان فرو بردن ،انتقال يا استفاده از O2 را كاهش دهد،قدرت هوازي شخص را كاهش مي دهد.
تمرينات توان هوازي:
دو
شنا
بالا رفتن از طناب
پله نوردي
اسكي صحرايي
پاروزني
دوچرخه سواري
راكتبال،فوتبال
خيابان نوردي
پياده روي
تمرين با موزيك
انواع برنامه دو در آمادگي جسماني:
1.دو استقامت گروهي:از اين دو براي ايجاد هماهنگي و تقويت آمادگي جسماني استفاده مي كنند،هر گروه با سرعتي خواهد دويد كه اثر آموزش لازم را براي گروه و تك تك افراد داخل در آن را فراهم آورد.
2.دو استقامت FARTLEK :شدت(سرعت)دويدن را در حين انجام تمرين تغيير مي دهيم ،فرايند تند و كند كردن سرعت دو و استراحت همان فوايد دو متناوب را داردو زمان دو و زمان استراحت ،هيچكدام اندازه گيري نمي شود.
3.دو متناوب به نوعي آموزشي پيشرفته است كه به شخص امكان مي دهد تا در زمان كوتاهي سطح آمادگي جسماني خود را به طور چشم گيري افزايش دهد و بر سرعت دو خود بيفزايد.
4.دو جايگزين نفر آخر به اول :اين تمرين شامل دو سرعت 40 تا 50 ياردي تقريباٌ با تمام قدرت مي باشد و بيشتر مناسب دو دسته اي و گروهي است.
5.دو صحرايي:در طول فاصله معيني در مسيري خاص از روي زمين (فراز تپه يا وسط جنگل و يا هر منطقه نامنظم ديگر انجام مي شود.
6. پياده روي يكي از بهترين راه هاي تقويت و حفظ آمادگي جسماني است و مي تواند به صورت معمولي يا فني انجام داد.
جايگزينهاي تمرينات هوازي در آمادگي جسماني:
1.شنا:جايگزين بسيار خوبي براي دو به حساب مي آيد و محاسن آن به شرح زير است:
الف)به كارگيري تمام عضلات اصلي
ب)وضعيت قرار گرفتن بدن به نحوي است كه بازگشت خون به مغز را تقويت مي كند.
ج)كاهش وزن
2.دوچرخه سواري 3.اسكي صحرايي 4.تمرين باموسيقي
آمادگي عضلاني
آمادگي عضلاني دو مولفه دارد:
1.استقامت عضلاني-2.قدرت عضلاني
قدرت عضلاني و استقامت وابسته به عضلات و سيستم عصبي مي باشد.لذا به بررسي ساختار و عملكرد تارهاي عضلاني و چگونگي ارتباط آنها خواهيم پرداخت:
تقريباٌ 40 درصد بدن را عضلات اسكلتي و تقريباٌ 10 درصد ديگر را عضلات صاف و عضله قلبي تشكيل مي دهد.اما در حال حاضر به طور عمده عضله اسكلتي مورد بحث قرار خواهد گرفت.عضله اسكلتي از فيبرهاي متعددي با قطر 10 تا 80 ميكرو متر ساخته شده اند هر تار (فيبر) عضلاني محتوي صدها تا هزاران ميوفيبريل است و هر ميوفيبريل حاوي1500 فيلامان ميوزين و3000 فيلامان آكتين است و انقباض ،حاصل سرخوردن فيلامان هاي ميوزين با فيلامانهاي آكتين توليد مي شود به انجام مي رسد كه در حال استراحت اين نيروها مهار مي شوند.(اين نيروي مكانيكي از طريق آزاد سازي انرژي ATP موجبات سر خوردن را فراهم مي آورد.
انقباض عضلاني:
جمع انقباضات (Summation) به معني جمع شدن انقباضات انفرادي عضله جهت افزايش دادن شدت انقباض كل عضله و از دو راه مختلف ايجاد ميگردد:
1. به وسيله افزايش دادن تعداد واحدهاي حركتي كه به طور همزمان منقبض مي شوند.
2. به وسيله افزايش دادن فركانس انقباض كه جمع انقباضات فركانس ناميده مي شود كه مي تواند منجر به كزاز شود.
انواع انقباض:
1.انقباض هم اندازه(isometric)
2.انقباض هم توان( isotonic)
3.انقباض هم حركت(isokinetic)
4.انقباض منفي(ecsentrice)
1.انقباض هم اندازه(isometric)
عضله بدون حركت كردن عمل مي كند و تغييري در طول آن بوجود نمي آيد از آنجايي كه زاويه مفصل تغيير نمي كند به آن عمل ايزومتريك گويند،مانند حالتي كه جسمي را بلند كنيد كه سنگين تر از نيروي توليد شده توسط عضله باشد.
2.انقباض هم توان( isotonic)
تنش عضله علي رغم كوتاه شدن در هنگام غلبه بر مقاومت معيني ثابت و بدون تغيير باقي مي ماند.
3.انقباض هم حركت(isokinetic)
تنش گسترش يافته در طي انقباض به نحو بيشينه اي در همه زوايا و در دامنه كامل حركت مفصل انجام مي شود.
4.انقباض منفي(ecsentrice)
عضلات مي توانند حتي درحال طويل شدن هم نيرو توليد كنند.اين عمل را برون گرا مي گويند.از آنجايي كه حركت درمفصل وجود دارد .اين عمل نيز يك عمل پويا است.مثالي از اين عمل مي تواند عمل عضله دو سر بازويي به هنگام پايين آوردن يك شيء سنگين توسط ساعد باشد.در اين حالت فيلامان هاي اكتين بسيار دورتر از مركز ساركور كشيده مي شوند و بنا بر ضرورت در آن كشش ايجاد مي شود.
اصول تقويت عضلات:
1.بار اضافه
4.نظم
7.تنوع
2.پيشرفت
5.تجديد قوا
3.تخصصي بودن
6.تعادل
بار اضافه:
وقتي مي خواهيم قدرت ماهيچه ها را افزايش دهيم بايد باري را كه در طول تمرين برآن تحميل مي كنيم بيشتر از مقداري باشد كه آن ماهيچه طبق روال عادي متحمل مي شود و در اثر اين بار اضافي ماهيچه ها با بزرگتر و قوي تر شدن و افزايش استقامت مي توانند خود را با اين بار اضافه وفق دهند.
بار اضافي را مي توان با هر يك از روشهاي زير بدست آورد:
1.افزايش تعداد تكرارها در هر دوره.
2.افزايش دفعات دوره.
3.كاهش وقت استراحت در ميان دوره هاي تمرين.
4.افزايش سرعت حركت در حالت هم مركزي (شكل صحيح بهتر از انجام سريع حركت است)
5.تركيب هر كدام از موارد بالا.
پيشرفت:
معمولاٌ افزايش چشم گير قدرت و استقامت عضلاني پس از 3 تا 4 هفته تمرين صحيح براي فرد محقق ميگردد.اگر ميزان بار اضافي با افزايش قدرت و استقامت عضلاني جديد هم خواني نداشته باشد پيشرفت حاصل نخواهد شد.وقتي فرد بدون رسيدن به مرحله ناتواني عضلاني بيشتر از محدوده تكرار يك مجموعه تمرين انجام دهد وقت افزايش مقاومت فرا رسيده است.(5% افزايش).
تخصصي بودن:
برنامه بايد گروه ماهيچه هايي را كه به تقويت احتياج دارند بالا ببرد.
نظم:
برنامه آموزشي بايد به صورت منظم انجام شود،انجام تمرينات به صورت پراكنده به جاي سودمند بودن مضر خواهد بود.
تجديد قوا:
ماهيچه هاي فعال در تمرينات سخت بايد وقت كافي براي تجديد قوا داشته باشد.
تعادل:
وقتي برنامه قدرتي در حال اجرا است عضلات اصلي پايين تنه و بالا تنه بايد در تمرين شركت داشته باشند و از سوي ديگر ماهيچه ها به صورت جفت هاي متضاد در بدن قرار دارند.وقتي يك عضله در تمرين كشيده مي شوند.ماهيچه هاي مقابل آن به عكس عمل كرده و فشرده مي شود.موقع برنامه ريزي تمرين بايد براي عضلات يك مفصل هم تمرينات كششي و هم تمرينات فشاري در نظر گرفته شود.
تنوع:
برنامه افزايش قدرت اگر به صورت ضعيف طراحي شود.خيلي كسل كننده خواهد بود.استفاده ازابزارهاي مختلف و تغيير حجم ،شدت تمرينات راه حل خوبي براي افزايش جذابيت تمرينات هستند.
انعطاف پذيري:
انعطاف عبارت است از حداكثر كشش عضلات (دامنه حركتي)حول محور مفاصل كه در حالت غير بيماري بدست مي آيد.براي بدست آوردن انعطاف بيشتر معمولاٌ از تمرينات كششي استفاده مي گردد.
انواع تمرينات كششي كه مورد استفاده قرار مي گيرد به شرح زير مي باشد:
1. كشش ايستا 2.كشش انفعالي
3.كشش تحريك عصبي عضلاني(PNF) 4.كشش پرتابي
1. كشش ايستا
عبارت است از كشش تدريجي عضلات و زرد پي ها موقع حركت قسمتي از بدن حول يك مفصل. اين روش تمرين بسيار موثر براي افزايش قابليت انعطاف ميباشد.تمرين كننده بايد هر كشش ماهيچه ها را به مدت 5 تا 10 ثانيه يا بيشتر ادامه دهد،اين عمل باعث ميشود كه ماهيچه هاي كشيده شده بتواند بدون آسيب ديدن خود را با وضعيت كشيدگي تطبيق دهند،هر قدر مدت كشش بيشتر باشد ماهيچه ها راحت تر خواهند توانست خود را با كشيدگي تطبيق دهند.
2.كشش انفعالي
فرد براي كشش از يار كمكي و يا وسايل كمكي استفاده مي كند.
3.كشش تحريك عصبي عضلاني(PNF)
يك دسته ماهيچه تحريك مي شود تا قابليت انعطاف افزايش يابد در اين كشش نيز از وسايل و يار كمكي استفاده مي شود.اما مجموعه اي از انقباضات و استراحت را براي ماهيچه هاي خود به وجود آورد و در آنها كشش ايجاد كند.
4.كشش پرتابي
شامل حركت هايي مانند پرش و رقص براي دست يابي به حوزه حركتي و كشش بيشتر مي باشد.
عوامل آمادگي جسماني
عوامل آمادگي جسماني شامل موارد زير مي باشد(FITT)
1.تكرار (FERQUENCY) 2.شدت(INTENSITY) 3.زمان (TIME)4.نوع(TYPE)
1.تكرار (FERQUENCY)
منظور از تكرار تعداد دفعات تمرين در طول يك هفته مي باشد كه حداقل براي هر كدام از عناصر تشكيل دهنده آمادگي جسماني بايد سه بار تكرار گنجانيده شود تا اثرات تمرين بارز گردد.
2.شدت(INTENSITY)
به صورت درصدي از حداكثر ضربان قلب در تمرينات قلبي تنفسي و يا درصدي از حداكثر يك تكرار پيشينه اجرا مي شود كه متناسب با نوع تمرين بايد قابليت انعطاف داشته باشد.شدت تمرينات قلبي تنفسي بايد آنقدر شدت داشته باشد كه ضربان قلب را بين 60 تا 90 درصد ذخيره قلب بالا ببرد.در مورد استقامت و قدرت عضلاني نيز شدت تمرين به درصد حداكثر مقاومت مورد نياز براي هر تمرين وابسته است.شخصي كه مي خواهد به قدرت عضلاني خود تكيه نمايد بايد وزنه اي را انتخاب كند كه بتواند آن را قبل از خسته شدن عضلاتش يك تا هفت بار بالا ببرد و از طرف ديگر براي شخصي كه مي خواهد استقامت عضلاني خود را تقويت كند ميزان حداكثر RM +12 مي باشد.هر قدر ميزان تكرار بالا بردن وزنه در يكدوره بيشتر باشد.حاكي از پيشرفت استقامت عضلاني خواهد بود.
3.زمان TIME:
زمان لازم براي تمرين بستگي به نوع و شدت تمرين دارد.براي تقويت استقامت قلبي –تنفسي لازم است حداقل 20 تا 30 دقيقه تمرين مداوم صورت گيرد.زمان لازم براي تقويت استقامت و قدرت عضلاني به تعداد تكرار عمل انجام شده بستگي دارد.براي يك فرد معمولي تكرار 8 تا 12 بار تمرين كه تا مرحله خستگي كامل ادامه پيدا كند.قدرت و استقامت او را تقويت خواهدكرد.
4.نوع(TYPE)
در موقع انتخاب تمرين بايد به اصل تخصصي بود توجه شود.
ورزيدگي:
براي ورزيدگي سه مرحله در نظر گرفته مي شود:
1.آمادگي 2.پرورش 3.نگهداري
مرحله آمادگي:
در اين مرحله سيستم قلبي و عظلاني براي انجام تمرينات آمادگي پيدا مي كنند و بدن را براي ورود به مرحله اوليه بايد در حد متوسط باشد و پيشرفت به صورت تدريجي برنامه ريزي شود و در برنامه ريزي بايد هماهنگي ميان قسمت هاي مختلف بدن و مهارت هاي جسمي اساسي نيز مورد توجه قرار گيرد در طول هفته اول 3 جلسه به مدت ده تا 15 دقيقه با سرعت مناسب راه رفته و يا بدوند تا ضربان قلبشان به 60 درصد HRR ارتقاء يابد به مدت تمرين 16 الي 20 دقيقه افزايش يابد. در تمرين با وزنه در طول هفته اول 2 يا 3 تمرين اوليه در آن انجام ميشود . فرد بايد تمرين را با وزنه هاي بسيار سبك شروع كند .
مرحله پرورش :
معمولا هفته سوم از زمان شروع تمرينات را مرحله پرورش مينامند كه همزمان با افزايش قدرت و يا استقامت خود ، تعداد و شدت دفعات تمرين را افزايش ميدهيم ، فرد بايد براي تقويت استقامت قلبي تنفسي در هر بار تمرين يك يا دو دقيقه بر زمان دويدن خود بيفزايد تا بتواند نهايتا به طور مداوم 20 تا 30 دقيقه بدود (حداقل بايد 3 بار در هفته انجام گرفته و نبايد دو روز فاصله بيندازد )و وزنه ها را افزايش دهد (تعداد 8 تا 12 بار براي هر تمرين .
مرحله نگهداري :
در اين مرحله به پرورش بيشتر نيرو تاكيد نمي شود ، بلكه هدف حفظ پيشرفت هاي حاصله است كه اين برنامه بايد در طول زندگي حفظ شود.
منابع و مأخذ:
۱) Wilmore, J.H. and Cosill, D.L.
Phsiology of sport and exercise.
Chammpaign IL: Human Kinetics publication, ۲۰۰۱
۲)Shepherd Roy, Exercise physiology. Torento, BC.Decker, ۱۹۹۹. ۲۰۰۱ PP:۹۰۷
۳) Bloom Field, P.A Fricker K.Dfictch. The text book of science and medicience in sport. First P.A ustrailian Spoerts Comissin. ۲۰۰۰. PP:۵۹۱.
۴) Arenheim, D.Moern Principles of athletic training. Mosby college Publishing, ۹th ۲۰۰۱
۵) فاکس و ماتیوس. فیزیولوژی ورزش. ترجمه دکتر اصغر خالدان،چاپ هشتم، جلد اول و دوم، دانشگاه تهران ۱۳۸۰.
۶) خداداد، احمد اصول عمومی آمادگی جسمانی. سازمان تربیت بدنی، چاپ دوم، ۱۳۶۹.
۷) ویلیمور، جک اچ و کاستیل، دیوید ال. فیزیولوژی و فعالیت بدنی. ترجمه: دکتر سیدضیاء معینی و همکاران. چاپ اول. جلد اول. مبتکران، ۱۳۷۵.
۸) ژاله دوست ثانی، بهرور و دهخدا، محمدرضا فیزیولوژی آمادگی جسمانی. انتشارات تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش. چاپ اول، ۱۳۷۲.
ماهنامه علمی تحلیلی و آموزشی ورزش