صفحه محصول - مقاله جغرافیایی استان تهران 110 ص

مقاله جغرافیایی استان تهران 110 ص (docx) 110 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 110 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دبیرستان نمونه دکتر حسابی پرو ژه درس جغرافیا 1 موضوع : تهران دبیر راهنما : جناب آقای فلّا ح بررّسی و تحقیق از : محمّد الهی کلاس : دوم ریاضی سال تحصیلی : 89 -1388 اطّلاعات جغرافیایی استان : موقعیت جغرافیایی استان تهران : استان تهران با ۱۸۹۰۹ کیلومتر مربع مساحت، فضایی معادل ۲/۱ درصد مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از غرب به استان قزوین و از شرق به استان سمنان محدود می‌شود. استان تهران از نظر موقعیت جغرافیایی بین ۳۴ درجه و ۵۲ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۲۱ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۵۳ درجه و ۱۰ دقیقه طول شرقی قرار دارد. در مورد ارتفاعات موجود در استان تهران می‌توان از رشته‌ کوه‌های البرز نام برد که این استان را از همسایه شمالی خود جدا می‌کند؛ این ارتفاعات از غرب به شرق افزایش می‌یابد و در قله دماوند به حداکثر ارتفاع خود می‌رسد. کوه‌های «سواد کوه» و « فیروزکوه » در سمت شرق استان تهران قرار دارند که از شرق به ارتفاعات «شهمیرزاد» می‌پیوندند. از دیگر ارتفاعات این استان می‌توان به کوه‌های حسن‌آباد و نمک در جنوب، بی‌بی‌شهربانو و اقاعذر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق اشاره کرد.      استان تهران علاوه بر این که به عنوان مرکز سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطرح می‌باشد، که یکی از وجوه تمایز آن به شمار می‌رود، با ۱۳ شهرستان، به نام‌های شهریار، رباط‌کریم، کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد، ورامین، اسلامشهر، شمیرانات، ری، دماوند، فیروزکوه، پاکدشت و تهران، ۲۷ بخش، ۴۳ شهر، ۷۱ دهستان، ۱۳۵۸ آبادی و ۲۵۷۸ روستا، از استان‌های بسیار مهم کشور محسوب می‌شود. طول و عرض جغرافیایی : شهر تهران از نظر جغرافیایی در ۵۱ درجه و ۸ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۷ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است. موقعیّت استقرار : تهران در پهنه‌ای بین دو وادی کوه و کویر در دامنه‌های جنوبی رشته‌کوه‌های البرز گسترده شده است که از سمت جنوب به کوه‌های ری و بی‌بی شهربانو و دشت‌های هموار شهریار و ورامین می‌رسد و از شمال، به واسطه رشته کوه‌های البرز، محصور گردیده است. شیب زمین : از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات ۱۰ % تا ۱۵ % از تجریش تا تپه‌های عباس‌آباد با شیب متوسط ۳ % تا ۵ % از عباس‌آباد تا خیابان انقلاب ۲ % و از مرکز شهر تهران تا کناره ۱ % است. ارتفاع از سطح دریا : ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۷۰۰ متر در شمال است که به ۱۲۰۰ متر در مرکز و بالاخره ۱۱۰۰ متر در جنوب می‌رسد. شرایط اقلیمی : تهران از نظر آب و هوایی، غیر از نواحی کوهستانی شمالی که اندکی مرطوب و معتدل است، کلاً گرم و خشک است. حداکثر دمای ثبت شده در تهران ۴/۳۹ درجه و حداقل آن ۴/۷- درجه سانتی‌گراد و میانگین ماهانه حداکثر ۲۹ و حداقل ۱/۰ درجه می‌باشد.     بر ساختار کُلی اقلیم تهران نیز سه عامل کوه، کویر و بادهای غربی مؤثرند.      فصل سرما در تهران معمولاً از آذرماه شروع می‌شود و بیش‌ترین دمای سال را در اواسط تابستان (مردادماه) دارا می‌باشد. کوه‌های اطراف تهران مانع بسیار مؤثری در نفوذ توده ‌هواهای مختلف هستند. به همین سبب هوای تهران از آرامش و سکون بیش‌تری نسبت به مناطق مجاور خود برخوردار است؛ به عبارت دیگر واقع شدن کوهستان از سمت شمال و دشت‌های حاشیه کویر از سمت جنوب و جنوب شرقی سبب ایجاد یک جریان خفیف و آهسته هوا از دشت به کوه در طی روز و از کوه به دشت در طول شب می‌گردد.      متوسط میزان بارندگی در سطح شهر تهران کم بوده و به مقدار ۳۱۶ میلی‌لیتر در طول سال اندازه‌گیری و تعداد روزهای یخ‌بندان آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده است.      شهر تهران به وسیله دو رودخانه اصلی کرج و جاجرود و نیز تعدادی رودخانه‌های فصلی دیگر مشروب می‌شود، در واقع حد طبیعی فضای جغرافیایی تهران به واسطه این دو رودخانه مشخص می‌گردد.     رودخانه کرج پرآب ترین رود دامنه‌های جنوبی البرز است که از باران‌های فصل سرد و ذوب شدن برف‌های مناطق کوهستانی تأمین می‌شود و در ۴۰ کیلومتری غرب تهران از کانون آبگیر خرسنگ کوه سرچشمه می‌گیرد.      رودخانه جاجرود نیز از کوه‌های کلون بسته، که جزو بلندی‌های خرسنگ کوه است، سرچشمه می‌گیرد؛ که این دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفی شهر تهران را تأمین می‌کنند. تهران هم‌چنین دارای شمار زیادی قنات و آبراه است ولی به رغم داشتن منابع آبی فراوان به دلیل رشد بی‌رویه جمعیت و بارندگی کم در برخی دوره‌ها با مشکل کمبود آب روبه‌رو می‌باشد. ضمناً شهر تهران از نظر زمین لرزه جزو مناطق پر زیان با ۸ تا ۱۰ درجه مرکالی به شمار می‌آید. وضعیت اقتصادی و جمعیّت استان تهران : استان تهران، با جمعیتی بالغ بر ۱۲۱۴۷۵۴۳ نفر، بزرگ‌ترین استان ایران از نظر بازار مصرفی بوده و نیز با وجود تمامی امکانات بازاری و بازاریابی قلب تجاری ایران به شمار می‌آید. این استان ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است و با ۳۰ درصد صنایع، ۳۶ درصد ازکارخانجات بزرگ، ۴۰ درصد بازار مصرف کل کشور، ۴۰ درصد صنایع غذایی، ۴۰ درصد تعاونی‌های سراسر کشور، ۴۴ درصد از تولید گل و گیاه و ۳۱ درصد تولید گوشت قرمز، در مجموع با قدرت اقتصادی کل کشور قابلیت‌های ویژه‌ای در بخش اقتصادی و صنایع به خود اختصاص داده است. تاریخ تهران در عصر های مختلف : نخستین توصیف های مربوط به تهران - باغ غار نشین ها : تهران در گذشته‌های دور بر خلاف تهران کنونی فرشی بود سبزفام از باغ ها و بستان های نفوذ ناپذیر که مأوای ساکنان غریبش در میان آنها قرار داشت بنابراین تهران بی‌گذشته نیست. آثاری که در قلب تهران قدیم بر وجود ساکنان نخستین آن در اعصار ما قبل تاریخ شهادت دهند، به فرض وجود، بر اثر توسعه شهر از میان رفته است. متأسفانه وقتی تصادفی نشانه‌هایی از وجود این آثار پیدا شد به دلیل عدم آگاهی نسبت به اهمیت آنها و نگرانی از کند شدن روند شهرسازی از میان رفت. با وجود این می توان گفت که زمین‌های واقع در بین کوه توچال در شمال تهران و چشمه علی در ری باستان در اعصار ماقبل تاریخ مسکونی بوده است. این سخن به دلایل باستان شناختی و شواهد توپوگرافیکی و اقلیمی متکی است.     کشفیات انجام شده در چشمه علی، دروس و به ویژه قیطریه، واقع در شمال تهران قدیم، از وجود گروه‌هایی در این منطقه حکایت می‌کنند. اولین گروه‌هایی که در قیطریه زندگی می‌کردند. شبیه کسانی بودند که حدود هشت هزار سال پیش در چشمه علی به سر می‌بردند. بعد از آنها، اقوام دیگری آمدند و همین منطقه و منطقه مجاور را در دروس اشغال کردند. این گروه آریایی بودند و از پایان هزارة دوم قبل از میلاد مسیح به این منطقه کوچ کردند.     بنابراین نخستین گروه، حدود هشت هزار سال پیش، بر تپه‌ای واقع در کنار چشمه‌ای دایمی زندگی می کردند که در دوران اسلام ،به نام اولین امام شیعه، چشمه علی نام گرفت . تقریباً در همین دوران گروه دیگری در طول همین رشته زمین‌های قابل کشت که در پای البرز بین کویر و کوه واقع شده، اسکان یافتند. البته، استقرار در شهرری به مراتب بیش از دیگر مکان‌ها و به گونه‌ای پایدار توسعه یافت. زیرا این شهر از موقعیت استراتژیکی خاصی برخوردار است. نحوه قرار گرفتن کوه‌ها و کویر، وجود آب و نیز پهنة گسترده‌ای از زمین‌های حاصلخیز موجب پیدایش شهر شدند و سرنوشت آن و سرنوشت فرزند آن؛ یعنی تهران آبی را رقم زدند.     با وجود این هنوز نمی‌دانیم که هستة این شهر چه وقت به وجود آمد و از چه دروانی تهران نام گرفت. در هیچ یک از منابع ،دوره قبل از اسلام، ذکری از تهران نشده است. چنین می‌نماید که این نام برای نخستین بار در نسبت محمدبن خماد ابوعبداله حافظ تهرانی رازی که محدث بوده پدیدار شده است. خطیب بغدادی متوفی به سال ۴۶۳ ه.ق، به این شخص به عنوان نخستین تهرانی مشهور استناد کرده است. تأثیر این نسبت در قرن سوم قمری، می رساند که هسته اولیه شهر حاضر و نام آن دست کم از آغاز دوران اسلامی وجود داشته است. بنابراین، این امکان وجود دارد که هسته اصلی شهر و همچنین نام آن به دوران های بسیار قبل از اسلام برسد؛ به زمانی که بر ما معلوم نیست.     اگر محمد حافظ تهرانی رازی نخستین تهرانی شناخته شده است. نخستین محصولی که در گفتگو دربارة پایتخت آتی ایران به آن اشاره شده است آثار یاقوت حموی به سال ۶۱۷ ه.ق، زکریای قزوینی به سال ۶۷۴ ه.ق، که این آثار مرغوب را آثار تهران دانسته و از آن تعریف کرده‌اند. قوت به استناد یکی از ساکنان ری که مردی مورد اعتماد بوده تهران را اینگونه توصیف نموده است.     تهران قریه‌ای در فاصله یک فرسخی ری و متشکل از دوازده محله می باشد که خانه‌های آن در زیرزمین و در میان باغ های میوه و سبزی کاری محصور و تو در تو ساخته شده است . "¬کربوتر" جهانگرد انگلیسی نیز به سال ۱۸۱۸م، می نویسد: « در داخل شهر و به فاصله ۲۰۰ تا ۳۰۰ باردی دروازة قزوین فضای وسیعی وجود دارد که در سطح آن چاه‌هایی به چشم می‌خورد که به خانه‌های زیرزمینی منتهی می‌شود.»     این خانه‌های مسکونی که در میان مزارع در زمین‌های آبیاری شده حفر می‌شدند. بدون تردید مرطوب بودند و این یکی از دلایل ابتلای مردم تهران به انواع تب‌ها بوده است از طریق نوشته‌های کلاوبخو سفیر پادشاه کاستیل و لئون (اسپانیا) در دربار تیمور لنگ می‌دانیم که در تهران دست کم خانه‌هایی بوده که بخشی از آن در سطح زمین بوده است و اقامتگاهی وجود داشته که وقتی شاه از تهران می‌گذشته در آن اقامت می‌کرده است.     شهرسازی خاص تهران که از آرایش باغ‌های محصور و ترتیب خانه‌های زیرزمینی یا دهلیزهای متعدد ناشی می‌شده است، علت اصلی به حصار بودن شهر را در آن زمان به دست می‌دهد. اگر می‌بینیم که این قرارگاه انسانی قرن‌ها و تا سال ۹۶۱ ه.ق، که شاه طهماسب نخستین حصار و بازار آن را ساخت. بی‌برج و بارو بوده، به این سبب است که نیازی به آن نداشته زیرا تسخیر ناپذیر بوده است.     امنیت خانه‌های زیرزمینی و نفوذ ناپذیر بودن باغ‌های محصور در دل تهرانی‌ها اطمینانی به وجود می‌آورد که به آنها امکان می‌داد اغلب بر ضد حکام سر به شورش بردارند. حکام هم که کاری از دستشان ساخته نبود با آنها مدارا می کردند و به تفاهم می‌رسیدند و چون ضمانت اجرایی وجود نداشت تهرانی‌ها از پرداخت هرگونه مالیاتی عملاً سرباز می‌زدند.     ساکنان دوازده محله تهران هم بیشتر با یکدیگر منازعه داشتند. پس تعجبی نداشت که هر محله شیخ خود را داشت و حتی اگر شیوخ دوازده محله و حاکم در مورد پرداخت مبلغی به عنوان مالیات به توافق می‌رسیدند. بازهم تهرانی‌ها با اموالی که خودشان قیمت آنها را تعیین می کردند و همیشه بیش از میزان واقعی بود، مالیات خود را می‌پرداختند.     تغییر تدریجی شیوه خانه‌سازی و ایجاد خانه‌هایی در روی زمین که به حمایت و مراقبت قدرت حاکم نیاز داشت باعث شد به هنگام حملة مغول سال ۶۱۷ ه. ق، به شهرری و اضمحلال آن طی دوران ایلخانان و تیموریان که با سرکوب قیام ورامین در قرن ششم قمری بود. جمعیت روز افزونی که دارای ذوق و سلیقه بومیان غارنشین نبودند را پذیرا شود.     در کاوش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که تهران در دوره‌های قبل از اسلام ، از مناطق مذهبی و پیرو آیین زرتشت بوده است. آنان مانند اهالی مازندران، دامغان، قم و کاشان پیش از به قدرت رسیدن صفویان به مذهب شیعه گرویدند که البته قبل از تشیع، مانند اهالی ری بخشی پیرو مذهب شافعی و برخی پیرو مذهب حنفی بوده‌اند.     قدیمی‌ترین آثار اسلامی شهر تهران که به قرن نهم ه.ق، تعلق دارد متعلق به مذهب شیعه است. در هر حال، می‌توان گفت که در سال ۷۴۰ ه.ق، اهالی تهران تماماً شیعه مذهب شده بودند. تهران در عصر ایلخانان مغول : در زمان حمله مغول، شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتل عام شدند. سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند. کوشش‌هایی که ایلخان غازان (۷۰۳ – ۶۹۴ هـ .ق) برای عمران شهر ری انجام داد با شکست مواجه شد و ورامین نیز سرانجام به صورت تلی از خاک درآمد. اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویدادها به تدریج سود برد.     سفیر اسپانیا ،نخستین جهانگرد غربی، که از تهران یاد کرده است. در حالی که برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر می‌کرده شهر را بسیار وسیع و دلپذیر یافته و نوشته است که در یک قصر به او مسکن داده‌اند. این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان اتراق کرده بود. این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شده است.     منتهی‌الیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباً در نزدیکی محلی بوده که در حال حاضر، بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد. محله چاله میدان فعلی همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین می‌کرده است. اقامتگاه‌های زیرزمینی، خانه‌ها و بستان ها با گردش به سمت غرب، تا آن سوی امامزاده یحیی امتداد می‌یافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش می‌رفتند. این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل می‌داده است. تولد شهر سلطنتی : بنا به گفته اعتماد السلطنه، در سال ۹۶۱ ه.ق، شاه طهماسب، فرمانروای صفوی، که قزوین را پایتخت خود کرده بود فرمان ساخت بازاری واقعی و حصاری مستحکم از خشت خام را در شهر کوچک تهران صادر کرد. این حصار یک فرسخ (۶ کیلومتر) طول، ۱۱۴ برج به تعداد سوره‌های قرآن و چهار دروازه داشت که عبارت بودند از: دروازه شمیران در مدخل پامنار دروازه دولاب در مدخل بازارچه نایب‌السلطنه در میان ری فعلی، دروازه حضرت عبدالعظیم یا دروازه اصفهان در جهت شمال خیابان مولوی فعلی و دروازه قزوین در مدخل بازارچه قوام‌الدوله.     شاه عباس صفوی به سال ۹۹۸ ه.ق، نخستین کاخ سلطنتی را به نام چهار باغ در تهران برپا داشت و شهر تهران در سال ۱۰۲۸ ه.ق، با قنات های پرشمار و بویژه چنارستان خود که قصر سلطنتی را احاطه کرده بود و سرآغاز ارک سلطنتی به شمار می‌رفت. شهری نسبتاً زیبا بود. در اواخر عصر صفوی، با آن که پایتخت شاهان ایران اصفهان بود ، اما غالباً در تهران اقامت می‌کردند. شاه سلیمان صفوی فرمان ساخت دیوانخانه سلطنتی را در چنارستان صادر کرد.     در همین بنای سلطنتی است که شاه سلطان حسین، سفیر عثمانی را به سال ۱۱۳۵ ه.ق، به حضور پذیرفت.     در زمان شاه طهماسب دوم و چند ماه بعد با فتنة افغان، دوره دشواری برای تمام ایران و تهرانی‌ها آغاز شد. در سال ۱۱۴۱ ه.ق، سران این شهر دستگیر و اعدام شدند. گفته شده که افغان‌ها دروازه ارک را در حصار شمالی ساختند تا در صورت حمله بتوانند به راحتی از قصر بگریزند. تهران در عصر افشاریه : چابک سواران قاجار در ظهور نادر، که از نوابع نظامی عصر خود بود، در ارتش جهان گشای او نقش مهمی داشتند.     نادر پس از رهایی از قید طهماسب میرزا و آزاد سازی پایتخت (اصفهان) از دست سپاهیان اشرف افغان و سر و سامان دادن به اوضاع نابسامان نواحی شرقی کشور و خراسان، در روز پنجم ربیع‌الاول سال ۱۱۴۵ هـ .ق. شاه طهماسب را از مقام شاهی خلع کرد.     نادر شاه پس از تاج‌گذاری، چون قصد کشور گشایی داشت، رضاقلی میرزا، فرزند ارشد خویش، را به نیابت سلطنت تعیین کرد و خود با سپاهیانش عازم نواحی شرقی کشور شد.     رضا قلی میرزا پس از انتخاب مشهد به عنوان مرکز حکومت خویش و تشکیل گارد مخصوصی مرکب از سیزده هزار تن سرباز خراسانی، وقتی که در بهار سال ۱۱۵۲ هـ .ق. مصادف با ۱۷۳۹ م.، شایعه دامن گیر شدن ارتش ایران به بیماری خطرناک و به قتل رسیدن نادر شاه در هندوستان قوت گرفت، به تحریک محمدحسین خان قاجار، تصمیم به نابودی شاه طهماسب و فرزندانش گرفت تا مانعی در رسیدن به سلطنت بر سر راه خود نداشته باشد و این تصمیم را عملی کرد.     تشکیل کنگره حکام کشور در تهران:     بعد از قتل شاه طهماسب و فرزندانش، رضا قلی میرزا، در حدود اسفندماه سال ۱۱۵۳ هـ .ق. مصادف با ۱۷۴۰ م.، برای شرکت در کنگره‌ای از حکام سراسر کشور، که به انجمن نوروز شهرت یافت، راه تهران را در پیش گرفت. راجع به قصد رضاقلی میرزا از تشکیل این انجمن شایعات اغراق آمیزی انتشار یافت و برخی این کنگره را به انجمن دشت مغان تشبیه نموده و می‌گفتند رضا قلی میرزا برای آن همه حکام ایران را به تهران فرا خوانده است که ضمن رسیدگی به حساب دخل و خرج ایالات مختلف به هدف‌های بلند پروازانه‌ی خود نیز جامه‌ی عمل بپوشاند.     انتخاب تهران برای برگزاری کنگره نوروز می‌رساند با وجودی که پایتخت افشاریه شهر مشهد بود، اما تهران در آن دوره از اهمیت خاصی برخوردار و مورد توجه بوده است.      ملاقات سفیر روسیه با نادر در تهران:     نادر در هرات بود که شنید رضا قلی میرزا در تهران برای خود دستگاه شاهانه‌ای ترتیب داده است و شاید خیالاتی را نیز در سر می‌پروراند، پس فوراً او را احضار و با متفرق کردن گارد ۱۳۰۰۰ نفری او ناراحتی و نارضایتی خود از عملکرد وی را بروز داد و به دلیل قتل وحشیانه شاه طهماسب و فرزندانش سخت ابراز خشم نمود و او را از ولایت عهدی عزل و نصراله میرزا، پسر دومش، را به ولایت عهدی برگزید.     نادر در تاریخ ۲۸ صفر ۱۱۵۴ هـ .ق. مصادف با ۱۵ می ۱۷۴۱ م. به اتفاق حرم و قرقچی‌های خود عازم تهران شد، که در این سفر نیز به جان وی سؤ قصد شد ولی جان سالم به در برد. نادر شاه پس از ورود به تهران کالوشکین نماینده روسیه را بار داد و کالوشکین، بر طبق دستورهایی که از سن پترسبورگ دریافت کرده بود، حُسن نیت و مراتب دوستی و وداد روسیه را نسبت به ایران اعلام داشت. این اقدام روسیه از هر حیث ضروری بود زیرا ظاهراً سفیر ایران در دربار سن پترسبورگ گزارش‌های افراط آمیزی درباره سؤنیت روسیه نسبت به ایران برای نادر فرستاده بود.     کالوشکین پس از ملاقات با نادر به سن پترسبورگ گزارش داد که در رفتار نادر نسبت به پیش تغییرات بزرگی حاصل شده است و مانند گذشته نمی‌توان با او آزادانه صحبت کرد. او در این خصوص چنین نوشته بود:     «بُختُ نصر جدید از باده پیروزی‌های خود سرمست است و می‌گوید که: تسخیر هندوستان برای من کار دشواری نبود. من هرگاه با یک پا حرکت کنم هند را فتح می‌کنم و هرگاه با دو پا حرکت کنم دنیا را می‌گیرم.»     تهران در تیول رضا قلی میرزا:     نادر شاه مدت زیادی در تهران نماند و این شهر را به قصد قزوین ترک کرد. اما رضاقلی میرزا از تهران همراه پدرش نرفت. در واقع شاهزاده دستور یافت در تهران بماند و مالیات این شهر را به مخارج خود اختصاص دهد. این امر در حقیقت نشانه آن بود که وی مغضوب پدر واقع شده است. در آن زمان معلوم نبود آیا سؤ ظن نادر نسبت به رضاقلی میرزا درباره قصد کشتن پدر موجب این اقدام شد و یا این که نادر قصد داشت وی را به مناسبت غفلت در رعایت مسئولیت خویش در دوران نیابت سلطنت‌ گوشمال دهد.     تا مدتی پس از سوء قصد به نادر تمام تلاشی که برای کشف عامل آن و مجازات او به عمل آمد بی‌نتیجه ماند. لکن سرانجام عامل سؤ قصد در نزدیکی هرات دستگیر شد؛ نام او نیک قدم بود. پس از دستگیری، او را نزد نادر بردند و نادر با او به تنهایی مدتی صحبت کرد و او را تحت بازپرسی دقیق قرار داد. نیک قدم در پاسخ به سؤال‌های مکرر نادر در مورد محرک او تأیید کرد که هیچ محرکی نداشته اما وقتی نادر به او قول داد در صورتی که حقیقت را بگوید جانش در امان خواهد بود؛ وی رضا قلی میرزا را به عنوان محرک خویش معرفی کرد و نادر نیز به قول خود وفا نمود و از کشتن او صرف‌نظر و تنها به نابینا کردن او اکتفا کرد.     باری پس از آن که نادر پیش خود رضا قلی میرزا را محاکمه و محکوم نمود از تهران احضارش کرد. شاهزاده نگون بخت وقتی تهران را ترک می‌کرد هرگز تصور نمی‌کرد که چه سرنوشت تلخی در پیش رو دارد؛ اما وقتی از نحوه‌ی کشتن شاه مخلوع و قتل ناجوانمردانه دو کودک معصوم، مظلوم و محبوب شاه طهماسب توسط وی آگاه شویم، که شنیدن چه‌گونگی آن جنایت لرزه بر اندام می‌اندازد و اشک از دیدگان روان می‌کند، نه تنها چنین عقوبتی در حق او روا به نظر می‌رسد بلکه شاید بیش از این هم انتظار می‌رفت.     به هر تقدیر وقتی رضا قلی میرزا به داغستان رسید بی‌درنگ به نزد پدر رفت. نادر در مورد حادثه سؤ قصد به خود، وی را مجرم دانست و بلافاصله دستور داد تا، در حضور او و عده‌ای از رجال، رضا قلی میرزا را از ناحیه هر دو چشم نابینا کنند و دستور وی بلادرنگ انجام شد. رضا قلی میرزا پس از بهبودی دیگر به تهران بازنگشت و به تقاضای خود به مشهد رفت.     تهران بعد از نادر شاه:     نادر که در پایان عمر خود دچار جنون قدرت شده بود بعد از دوازده سال سلطنت و آن همه فتوحات نمایان درماورای مرزهای ایران سرانجام به دست سران قزلباش، که از فرماندهان سپاه او بودند، کشته شد. با قتل نادر شاه در شب یک شنبه یازدهم جمادی الاخر سال ۱۱۶۰ هـ .ق. در فتح آباد، نزدیک قوچان، آتش جنگ و ناامنی در سراسر ایران شعله کشید. تهران نیز از این آتش بی‌نصیب نماند و به طورکلی مردم این شهر بعد از قتل نادر و تا هنگامی که دوباره در ایران آرامش برقرار شد دوره‌ی سختی را پشت سر گذاشتند؛ زیرا شهر تهران در مکانی بود که بر سر راه استرآباد، مازندران و گیلان قرار داشت و آن‌هایی که می‌خواستند به مازندران، گیلان و استرآباد حمله کنند از تهران عبور می‌کردند و این شهر دست به دست می‌گشت و در هر جنگ و محاصره عده‌ای از سکنه آن کشته می‌شدند و یا بر اثر گرسنگی و یا امراض مختلف جان خود را از دست می‌دادند. کریم خان زند و آقا محمدخان قاجار : پس از انقراض سلسله افشاریه، شهر مدتی عملاً در دست قبیله‌ای ترک به نام قاجار افتاد که قلمروشان در کوه‌های مازندران، در چند ده کیلومتری شمال شرقی این شهر کوچک، قرار داشت. در این زمان زندیه در ایران به حکومت رسیده بود کریم‌خان‌زند عهده‌دار حکومت ایران شد. وی تهران را از قبیله قاجار رقیب خود گرفت و بر آن شد تا پایتخت خود را به آنجا منتقل کند. او ضمن مرمت حصار شهر که از حمله افغان‌ها صدمه دیده بود و بر پا کردن برج‌های دیده‌بانی در بیرون هریک از دروازه‌های شهر، بناهایی چند در محوطه ارک سلطنتی بنا کرد.     کریم‌خان‌زند به علت درگیری با محمدحسن خان قاجار و نیز به خاطر دور کردن پایتخت از ترکمن صحرا، پایتخت خود را به شیراز منتقل کرد و تهران را به غفورخان واگذار کرد. غفوریان پس از مرگ کریم‌خان به دلیل آنکه به زندیه وفادار مانده بود. بر سر شهر تهران با آقامحمدخان قاجار برخورد شدیدی پیدا کرد و در ۲۷ شوال ۱۲۰۰ ه.ق، آقامحمدخان قاجار بر تهران مسلط شد و در روز ۱۱ جمادی‌الاول ۱۲۰۰، آقامحمدخان قاجار به تهران وارد شد که به این هنگام عملاً «پایتخت» قصر سلطنت، دارالسلطنه و سپس دارالخلافه ایران شده بود.     تهران در عصر قاجار : پس از آن که آقامحمدخان قاجار تهران را به عنوان پایتخت برگزید، دیوان دارالعماره را وسعت بخشید و عمارت خروجی را در ارک سلطنتی بنا نهاد.     شهر تهران در این زمان ۱۵۰۰۰ نفوس داشت که از میان آنها ۳۰۰۰ نفر سپاهی بودند و مساحت شهر ۵/۷ کیلومتر مربع بود که فقط نیمی از آن ساخته شده بود و کاخ و باغ‌های سلطنتی به تنهایی یک چهارم مساحت شهر را اشغال کرده بود و از طریق خیابان‌های کالسکه‌رو به دروازه‌های شهر منتقل می‌شد. در حالی که راه‌های دیگر تنگ و غالباً بن‌بست بود.     بدون هیچ تردیدی نخستین سازندة شهر تهران فتحعلی شاه است. این پادشاه که دستور تراشیدن تخت مرمر مشهور را داد. ارگ سلطنتی را با ساختن عمارت بادگیر و اندرونی آذین کرد. با احداث مساجدی چون مسجد شاه در بازار که ساختمان آن به سال ۱۲۵۶ ه.ق، به پایان رسید نیز مدرسه مروی و صدر، سر در بازار و دروازة شاه عبدالعظیم در جنوب شهر نخستین بناهای عمومی لازم ساخته شد و تهران شکل اولیه یک پایتخت را به خود گرفت. در تهران ساختمان مسجد حاجی رجال علی کار، اسناد محمدقلی، آغاز شد و در سال ۱۲۵۶ ه .ق، امامزاده اسماعیل در بازار ساخته شد. نخستین نقشه تهران در این دوران (۱۲۵۷ ه.ق) به توسط جهانگرد شرق شناس روسی برزین تهیه و به سال ۱۲۶۹ه.ق، در مسکو منتشر شد.    فتحعلی شاه فرمان داد تا قصر فجر معروف را با شکل هرمی، باغ‌های مطبق خارج از حصار در سمت شمال و نیز کاخ نگارستان و لاله‌زار احداث شود که به حصار شهر نزدیکتر بودند. جمعیت تهران در این زمان سی هزار نفر سرشماری شده که دارای حدود سی مسجد و سیصد حمام بوده است. فتحعلی شاه در اواخر سلطنت خود تهران را به حال خود گذاشت و حس سازندگی را از دست داد و در واقع در این زمان هنوز ساختمان هیچ یک از مساجد بزرگ به پایان نرسیده بود. در آغاز قرن بیستم، تهران به صورت بزرگترین شهر ایران درآمده بود، اما هنوز پایتختی بسیار معمولی بود که ۲۵۰۰۰۰ هزار نفر جمعیت داشت. در عهد آخرین سلاطین قاجاریه، شهر تغییر مهم دیگری نکرد. تهران در عصر پهلوی : در سال ۱۳۰۵ ه.ش، با روی کار آمدن خاندان پهلوی حکومت قاجار به پایان رسید ولی تهران کماکان پایتخت ماند. با روی کار آمدن رضا شاه تغییرات فراوانی در زمینه‌های اجتماعی سیاسی بوجود آمد. ساخت‌های اقتصادی و ارتباطی و سرمایه‌گذاری‌های صنعتی در تهران شروع گردید. ایجاد راه‌آهن سراسری، تقویت ارگان های دولتی، پیدایش ارتش، بانک ها و وزارتخانه‌های جدید چهره تهران را به کلی دگرگون ساخته و به مهاجرت‌های داخلی دامن زده و موجب رشد و گسترش سریع تهران شد. شهر می‌بایست به سرعت تغییر می‌یافت تا با نیازهای جدید دولت مرکزی که در حال شکل گرفتن بود هماهنگ شود. شهر سنتی چون در میان حصار احاطه شده بود. مانعی در راه گردش سریع کالا و آمد و شد اشخاص بود . از این رو نخستین اقدام، احداث دو محور شمالی _ جنوبی و شرقی _‌ غربی بود. قوانین یلدیه و تعویض توسعه معابر و خیابان‌ها تصویب شد و با به اجرا درآمدن این قوانین، تهران این شهر کوچک پایان قرن نوزدهم، صحنه مداخله‌های شهری مداوم و همه جانبه شد.     خیابان‌های جدید (بوذر جمهری و خیام) احداث و معابر اصلی عریض‌تر شد. تخریب حصار تهران قدیم از ۱۳۱۱ ه.ش، آغاز شد و در سال‌های بعد خیابان‌های عریض کمربندی جانشین حصار شدند. در شمال شهر، خیابان‌ شاهرضا (انقلاب)؛ در شرق خیابان شهباز (۱۷ شهریور)؛ در جنوب، خیابان شوش و در غرب، خیابان سی متری نظامی (کارگر) احداث شدند. تهران در این دوران دارای مساحتی حدود ۴۶ کیلومتر مربع و به عبارتی ۱۱ برابر دوره فتحعلی شاه و ۵/۲ برابر دوره ناصرالدین شاه بود.     براساس طرح جدید تهران که توسط «وزارت داخله» تهیه شد. عملکردهای شهری جدید در هسته کهن شهر جای گرفت. ساختمان‌ها و محله قدیمی ارک تقریباً به طور کامل تخریب شد و به جای آنها عمارات جدید دولتی، نظیر کاخ دادگستری _ وزارت دارایی و ... ساخته شد. عمارت گلستان و شمس‌العماره تنها بناهایی بودند که تخریب نشدند و بر جای ماندند.     دو خیابان چلیپایی، معروف به خیابان‌های رضا خانی (خیابان خیام و خیابان بوذرجمهری) شکل نهایی خویش را یافتند و محله سنکلج کاملاً ویران شد و بعدها پارک شهر در آن محدوده احداث گردید.     (خیابان خیام و خیابان بوذر جمهری) شکل نهایی خویش را یافتند و محله سنگلج کاملاً ویران شد و بعدها پارک ‌شهر در آن محدوده احداث گردید.     دانشگاه، بیمارستان پانصد تختخوابی، ایستگاه راه‌آهن، کارخانه چیت‌سازی و ... دیگر مراکز جدیدی بودند که در شمال و جنوب شهر مستقر شدند. ساختمان‌های دولتی از سمت شمال و غرب میدان توپخانه گسترش یافتند و معماری کاملاً جدیدی،چه از نظر ترکیب و چه از نظر ابعاد، عرضه شد. از این گونه بود بناهای پستخانه، شهربانی کل کشور، وزارت امور خارجه و ...     در حقیقت طرح سال۱۳۱۶ ، تهران سبب توسعه راستین شهر و نیز منطقه نشد و الگویی به دست نداد.     در عهد سلطنت محمدرضا پهلوی، تهران به طور مسلم عمیق‌ترین دگرگونی‌های تاریخ کوتاه خود را از سرگذرانده است. شهر معمولی و پایتختی که حکومت مرکزی ضعیفی داشت و در پایان حکومت رضا شاه تحت اشغال بود. در سال ۱۳۵۷ ، یک شهر مهم بین‌المللی شده بود.  خانواده سلطنتی خانه‌های زیبای قدیمی خود را در مرکز شهر ترک کردند و به طور دایم و در ویلاهای جدید شمال شهر سکنی گزیدند. این صعود محله های مرکزی و بسیار ثروتمند به شمال شهر موجب جدایی اجتماعی و سپس گسستگی سپاسی شد و به تجزیه پایتخت به دو بخش شمال و جنوب منجر شد. در شکل‌گیری تهران در عهد محمدرضا پهلوی سه دوره متمایز را می توان تشخیص داد.     تقویت جدایی شمال و جنوب شهر، که در نقل مکان شاه به اقامتگاه‌های شمال شهر (کاخ نیاوران) تبلور می‌یابد.     تهیه طرح جامع که از طریق حاشیه‌ای کردن محله های قدیم و محدوده کردن توسعه شهر به یک محدوده ۲۵ ساله سعی شده شهر بر محوری شرقی_ غربی سازماندهی شود.     اینده‌نگری در شمال تهران و احداث شهر بین‌المللی معتبر به نام شهستان پهلوی طی سه دهه و توسعه شهری در این چارچوب بسیار دوگانه که شمال و جنوب شهر را رو در روی هم قرار داد،تقابل‌های اجتماعی روز افزونی پدید آورد.     طی چهار سالی که دولت درگیر انقلاب سفید بود. تهران توسعه می‌یافت و طبق طرح شهرسازی در سال ۱۳۴۸، انتقال محور شهر و سازماندهی توسعة آن بر مبنای محور شرقی _ غربی به سمت کرج در رأس امور و حمل و نقل به مناطق صنعتی را،که بیشترشان در مسیر آزاد راه کرج قرار دارند،مطرح کرد.     طبق طرح جامع شهرسازی، ۹ قطب شهری بر مبنای محوری که در امتداد رشته کوه‌های البرز قرار داشت، سازماندهی می‌شدند. این قطب‌های جدید شهری که بین کرج و تهرانپارس پخش بودند، می‌بایست از طریق شبکه گستردة آزاد راه‌ها و یک خط مترو به یکدیگر متصل شوند؛ محله قدیمی اطراف بازار می‌بایست نوسازی شود و پس از جا به جایی غالب مراکز فعالیت‌های تجاری و صنایع دستی، به صورت «مرکز قدیمی برای جهانگردان» در آید. برای آنکه وسایل حمل و نقل عمومی بازدهی داشته باشد. سرانجام تصمیم گرفته شد با ساختن ساختمان‌های جمعی مدرن به جای خانه‌های سنتی دو یا سه طبقه جمعیت مرکز شهر را بسیار متراکم کنند.     سرانجام آن که تهران می‌بایست از طریق جنگل‌کاری تپه‌های هزار دره در شرق پایتخت و شمال منطقه صنعتی تهران_ کرج با فضای سبز محصور شود تا فضاهای کاری از مناطق مسکونی آنی واقع در دامنه البرز جدا شوند.     با احداث مجتمع‌های مسکونی عظیم (لویزان، شهرک غرب)، بزرگراه‌های شهری، جنگل کاری و بستن گاراژهای مسافربری مرکز شهر در نزدیک بازار و خیابان امیرکبیر، این پروژه‌ها به اجرا در آمدند، اما شهر از تحول پیش‌بینی شده پیروی نکرد.     می‌دانیم که هر دوره بزرگ تاریخ ایران معاصر در شکل دهی به مرکز مدرن و جدیدی در پایتخت تبلور یافته است. سبزه میدان بین بازار و ارک عهد قاجار،توپخانه در زمان رضا شاه، میدان فردوسی و سپس خیابان تخت‌جمشید در زمان محمدرضا پهلوی و در پایان شهستان پهلوی در تپه‌های عباس‌آباد بین شمیران و مرز شمالی تهران.     ثروت حاصل از صعود ناگهانی قیمت نفت به احداث خانه‌های تازه و ظهور محلات جدید در مناطق مسکونی طبقات متوسط (گیشا، لویزان) و نیز فقیرنشین‌ترین محله های تهران سرعت بخشد.     در طرح جامع ۱۳۴۸ ه .ش، ایجاد محله جدیدی برای امور اداری، سیاسی و بین‌المللی پیش‌بینی شده بود. این محله قرار بود در فضای بی‌نظیر و خالی ۵۵۴ هکتاری شمالی خیابان عباس‌آباد ایجاد شود، بین دو خیابان بزرگی که تهران را به شمیران می‌پیوندند. در این طرح احداث مجموعه بناهایی عظیم پیش‌بینی شده بود. هدف این طرح احداث یک مرکز جدید برای تهران نبود بلکه ایجاد مجموعه‌ای بود که می‌بایست پایتخت یا مظهر درخشان ایران شود.     سطح زیر بنا نمی‌بایست از ۱۹۹ هکتار بیشتر شود. این بناها می‌بایست در میان فضاهای سبز وسیع و راه‌های ارتباطی و در طول محور پر عظمت شمالی _ جنوبی و میدان مرکزی وسیع شاه و ملت احداث شوند. این میدان از میدان شاه اصفهان و میدان سرخ مسکو وسیع‌تر بود و به برگزاری مراسم بزرگ ملی اختصاص داشت و بناهایی برای دستگاه‌های اداری کشوری نظیر وزارتخانه‌ها، شهرداری‌ها و بانک‌ها اختصاص یافته بود. همچنین فعالیت‌های فرهنگی نظیر موزه‌ها، کتابخانه‌ها و همچنین سطوحی به کارهای تجاری بین‌المللی گالری‌ها و نمایشگاه‌ها و مراکز پذیرایی و سفارتخانه‌ها اختصاص یافته بود.     هرچند احداث مرکزی مدرن و سطح بالا برای توسعه آنی تهران ضرورتی مسلم بوده و هست. اما تأکید بی‌مورد و فقدان تدبیر و حتی جدی نبودن پروژه شهستان، آن را سست و بی‌اعتبار کرد؛ چرا که خود دولت ظاهراً توانایی مالی ایجاد زیر بنا و احداث بناهایی را نداشت که قلب شهر جدید را تشکیل می‌دادند.    در عصر سلطنت محمدشاه، شهر در خارج از حصار از طرف شمال که مبدأ آب‌های جاری از شمیران و دامنه‌های توچال بود به آرامی رو به توسعه نهاد. بزرگان و اعیان به تبعیت از شاه به احداث باغ‌های تفریحی و خانه دوم در خارج از حصار شهر در سمت شمال (محمدیه، عباس‌آباد) پرداختند.      نخستین وزیر محمدشاه، حاج میرزا، به دلیل عدم کفایت میزان آب قنات‌های قدیم دستور حفر قنات‌های تازه را صادر کرد و کانالی به طول ۴۲ کیلومتر برای گذراندن بخشی از آب‌های رودخانه کرج به سوی وصفنارد، یافت‌آباد و سپس تهران احداث کرد.         شهر در این نقشه فضای عمومی بازی نداشت. تقریباً فاقد بناهای بزرگ بود و تنها فضای باز آن میدانی کوچک به نام میدان شاه بود که بین بازار و ارک قرار داشت.     کاخ سلطنتی ارگ، در این زمان به عنوان شهری پیچیده درون شهر تهران باقی ماند و تا حصار شمالی پیش رفت که در آن دروازه‌ای به نام عضدالدوله ساخته بودند که امکان دسترسی مستقیم به شهر سلطنتی را فراهم می‌آورد.     ضلع جنوبی مسجد جمعه تهران و بازار بین این مسجد و مسجد شاه را که بین‌الحرمین می‌نامند از آثار دوران حکومت محمدشاه است. ناصرالدین شاه با بر چیدن حصار قدیم و احداث استحکامات تازه و ساختمان‌ها و راه‌های آمد و شد ضروری تهران را بسیار تغییر داد. ظرف چند سال از بناها بهتر نگهداری شد و تهران رنگ و رویی تازه یافت. توسط امیرکبیر دارالفنون، مدرسه آموزشی زبان‌های اروپایی و دروس فنی تأسیس شد و در سال ۱۲۸۴ ه.ق، هنگام افتتاح محدوده شهر تهران «دارالخلافه ناصری» نامیده شد و به صورت پایتختی واقعی درآمد. این زمان تهران تحت نفوذ تمدن غرب قرار گرفت و به دنبال آن نظام بوروکراسی بوجود آمد و اداره های حکومتی و دیوانخانه و سفارتخانه تأسیس شدند.     در این زمان اداره‌ای، به منظور رسیدگی به امور روشنایی و اوراق عمومیف در شهر تهران به دستور ناصرالدین شاه تأسیس گردید. پست خانه مبارک، اداره گمرک و راه‌آهن (ماشین دودی تهران – ری) تأسیس شد. ناصرالدین شاه عده‌ای را مأمور ساخت تا برای پایتخت محدوده و نقشه‌ای جدید در نظر بگیرند که براساس آن، اراضی جدید وارد محدوده تهران شد. وسعت شهر از شمال ۱۸۰۰ زرع و از جوانب دیگر هر کدام ۱۰۰۰ زرع وسعت پیدا کرد.     برج و باروی شاه طهماسب صفوی خراب شد و با خاک آن خندق‌های دور بارو را پر کردند و به تقلید از نقشه شهر پاریس، شهر تهران به شکل هشت ضلعی غیر متساوی‌الاضلاع درآمد و ۱۲ دروازه به دور شهر احداث شد و دور تا دور آن را خندق کشیدند.     این دروازه‌ها در سال ۱۳۰۸ ه.ش، تخریب شد. ولی خاطره آنها در ذهن تهرانی‌ها تا امروز زنده مانده و برای نشان دادن محل کنونی آنها از نامشان استفاده می‌کنند. در شمال، دروازه یوسف‌آباد، دروازه دولت و دروازه شمیران؛ در شرق دروازه دوشان تپه. دروازه دولاب و دروازه خراسان؛ در غرب دروازه باغ شاه، دروازه قزوین و دروازه گمرک و در جنوب، دروازه شاه عبدالعظیم. دروازه غار و دروازه خانی‌آباد قرار داشته است.     در سال ۱۳۰۸ه.ق، عبدالغفار (نجم‌الملک) که نقشه شهر جدید غربی را پس از نقشه «کرشیش» استاد اتریشی مدرسه دارالفنون به عنوان آخرین شواهد وجود شهر اسلامی ترسیم کرده است. جمعیت تهران را ۲۵۰۰۰۰ نفر اعلام می‌کند.     در نقشه عبدالفغار، ترتیبات جدید شهر بسیار مهم است. زیرا خیابان‌های مستقیم و کالسکه‌رو (لاله‌زار و علاءالدوله) در محله های جدید و ( امیریه و چراغ گاز) در محل حصار قدیم صفوی احداث شده بودند و همچنین در شمال ارک دو میدان مشق و توپخانه (جایی که بعدها وزارت‌خانه‌ها در آن تأسیس شدند) در شمال محله سلطنتی بوجود آمده بود. این میادین به سرعت به شلوغ‌ترین نقطه شهر تبدیل شدند. نمایندگی‌های خارجی در این محله ها ی پردرخت (محله دولت) در بالای خیابان علاءالدوله که بعدها خیابان امین سلطان، خیابان سفارتخانه و سپس خیابان فردوسی می‌شود، به سرعت مستقر می‌شوند. اما طلب شهر هنوز همان بازار قدیمی است که مدخل آن همچنان در جنوب ارک قرار دارد.     معظم‌ترین بناها در آن زمان مسجد و مدرسه سپهسالار (میرزا حسین‌خان) بوده که در جوار کاخ بهارستان یا مجلس شورای ملی ساخته شده است.     کاخ های سلطنتی یا خصوصی تنها بناهای زیبای شهر هستند.     عشرت‌آباد در شمال، شمس‌العماره در ارک، کاخ‌های صاحبقرانیه، قصر یاقوت، قصر فیروزه و دوشان تپه در خارج از حصار شهر.     قصر قاجار که در عصر فتحعلی شاه ساخته شده بود در آن هنگام رو به ویرانی نهاده بود. بازار با مساجد متعدد، تکیه‌ها، امامزاده‌ها و کاروانسراها همچنان قلب اقتصادی و اجتماعی شهر بود در حالی که مرکز سیاسی در ارک قرار داشت.     در جنوب محله میدان ارک که از کمی پیش درختکاری و به حوضی مزین شده بود و در آن زمان و آغاز قرن بیستم «میدان شاه» نامیده می‌شد. مسجد خلل‌السلطان جای خود را به تکیه دولت معروف می‌دهد. در شمال خیابان جدید اندرونی، در سال ۱۲۹۵ ه.ق، خیابان زیبای الماسیه را می‌کشند که از بین اسلحه خانه جدید و مدرسه دارالفنون می‌گذرد و به طرف دروازه دولت سابق و میدان توپخانه میرود و در جنوب به باب‌همایون منتهی می‌شود. در این دوران برخی تجهیزات عمومی نظیر واگن اسبی، ماشین‌دودی، روشنایی گاز و نیروی برق در شهر پدیدار شد. وجه تسمیه تهران : درباب وجه تسمیه تهران عقاید و نظرات متفاوتی اظهار شده است. مرحوم سعید نفیسی در این خصوص نوشته است:     « وجه تسمیه‌ای که یاقوت در معجم‌البلدان آورده و قزوینی در آثار البلاد تکرار کرده است، به این قرار است که مردم این ناحیه در هجوم خصم به زیرِزمین پناه می‌بردند و ایشان را تَه ران گفته‌اند. مشتق از تَه به معنی زیر و ران به معنی راننده از فعل راندن؛ یعنی کسانی که به تَه می‌رانند و پس از آن این اسم که بدواً بر اهالی اطلاق می شده است بر این ناحیه قرار گرفته است. می‌توان گفت که این وجه تسمیه به ذوق نمی‌نشیند و مخصوصاً اگر در اسامی قرای اطراف ری تفحص کنیم می‌بینیم که لفظ ران در دنباله اسامی بعضی از قرا و محال دیگر مثل جماران، نیاوران، شمیران، قصران و تهران دیده می‌شود و از این قرار می بایست همه از فعل راندن مشتق شده باشد و حتا در نقاط دورتر از طرف ری.»     فرهنگ نظام، تهران را واژه‌ای فارسی دانسته و وجه نام‌گذاری آن را چنین ذکر کرده است:     « تیران منسوب به تیر است که نام فارسی عطارد است. شاید ده مذکور به نام ستاره تیر، که در ایران قدیم مقدس بوده، بنا شده یا منسوب به شخص تیرداد نامی بوده. » و دلیل این نظریه را الف و نون آخر کلمه تیران آورده است؛ زیرا در ایران قدیم مرسوم بوده است که شهرها و دهات را به وسیله الحاق الف و نون نسبت به سازنده آن نام‌گذاری می‌کردند. احتمال دیگری که این فرهنگ داده این است که چون اوستا تئیره نام قله‌ای است از البرز، شهر مذکور را تیران و منسوب به آن قله دانسته و در هر صورت طهران و تهران را غلط مشهور و نام صحیح تاریخی آن را تیران می‌داند.     به نظر می‌رسد قول مرحوم کسروی در مورد وجه نام‌گذاری تهران منطقی تر از دیگران باشد. او عقیده دارد:     «تهران شهری است که از هزار سال بازمانده و اکنون تخت گاه کشور است. نام آن از دو بخش پدید آمده تَه و ران. تَه یا که اگر چه در فارسی کنونی معنایی ندارد، ولی در زبان‌های بسیار کهن به معنای گرم بوده است. تمام دیه‌هایی که در زبان فارسی دارای بخش تَه یا کََه هستند مانند کهران ، تهران ، کهرم یا جهرم دارای هوای گرم بوده‌اند و ران نیز به معنای مکان است و جاهایی که در نام‌شان بخش شمی یا سمی پدید آمده جاهای سردسیر است مانند شمیرم و سمیرم و سمیران و شمیران. پس تهران یا کهران جای گرم (گرم‌سیر) و شمیران یا سمیران به معنای جای سرد (سردسیر) است. این نکته در خور توجه است که شمی یا سمی یا کلمه زمی شباهتی دارد که در بعضی زبان‌ها به معنی سرما و زمستان است. در زبان اوستایی زیما به معنی زمستان است که قسمت زم در زمستان و زمهریر هنوز هم باقی مانده است. » املای کلمه‌ی تهران : (طهران یا تهران)     در خصوص املای کلمه‌ی تهران نیز میان مورخان و محققان اختلاف نظر وجود دارد و حتا در سال‌های گذشته در این موضوع مباحثی بین محققان و دانشمندان به میان آمد که تا مدت‌ها ادامه داشت.     خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن بلخی در فارس‌نامه، محمدبن محمود بن احمد طوسی در عجایب نامه ، سمعانی در الانساب، ظهیرالدین نیشابوری در سلجوق‌نامه، قاضی عمادالدین در عجایب البلدان، شرف الدین علی یزدی در ظفرنامه تیموری و بسیاری دیگر از دانشمندان و محققان در آثارشان تهران را با طا و به صورت «طهران» ثبت کرده‌اند.     یاقوت در معجم البلدان با آن که آن را با طا ضبط کرده است اما می‌نویسد: « ... این کلمه عجمی است و ایشان تهران گویند. » و پس از آن قزوینی در آثار العباد آن را با تای منقوط (ت) آورده است.     محمد حسن خان صنیع الدوله در کتاب مرآت البلدان درباره املای درست کلمه‌ی تهران متنی دارد که مضمون آن چنین است که به منظور نوشتن مطلبی در مورد تهران دچار تردید شدم که نام این شهر را با «طا» بنویسم یا با «ت» ؛ زیرا دانشمندان قدیم علوم جغرافیا در متن عربی و فارسی و نیز محققان علوم ادبی اغلب نام این شهر را با «ت» نوشته‌اند و آن‌هایی هم که با «ط» نوشته‌اند توضیح داده‌اند که با «ت» صحیح است. ضمن آن که این اسم فارسی است و در فارسی استفاده از «ت» متداول‌تر است. مدتی در این تردید بودم تا این که به نظرم رسید موضوع را رسماً از وزیر علوم جناب اعتضاد السلطنه سئوال کنم؛ که قول و نظر ایشان نسبت به سایر صاحب‌نظران، مستندتر و به عنوان سند معتبر قابل استناد است.     ایشان در پاسخ مرقوم فرمودند که نام شهر تهران را با «ت» نوشته‌اند و درست هم همین است. در کتاب آثار البلاد بعد از بیهق، که در ردیف «ب» است، تبریز را نوشته و بعد از آن تهران را با «ت» نوشته‌اند. در کتاب معجم‌البلدان نیز با «ت» نوشته شده است و چون کتابی از معجم‌البلدان و آثار البلاد معتبر‌تر نمی‌باشد، دیگر لازم نیست به خود زحمت بدهید و به سایر کتب رجوع کنید. به خصوص این که کتاب شما فارسی است و در فارسی از «ت» استفاده می‌شود. اعتقادات و رسوم مردم تهران قدیم : تعبیر خواب : افرادی که به کار تعبیر خواب اشتغال داشتند از روی تعاریفی که فرد مراجعه کننده برای او نقل می کرده،‌ معنایی را برای خواب او ذکر می کردند و گاهی از کتاب های تعبیر خواب نیز استفاده می کردند که یکی از آنها کتاب تعبیر ابن سیرین و دانیال بود که اکنون نیز مراجعه به این کتاب ها در بین برخی افراد رواج دارد. رسم و رسوم چهارشنبه سوری : توضیحی در مورد رسم و رسوم چهارشنبه سوری : براساس تحقیق استاد ذبیح بهروز شب چهارشنبه سوری جشنی است که مانند سایر جشن های ایرانی با ستاره شناسی ارتباط دارد و مبدا همه حساب های علمی و تقویمی است. در آن روز در سال ۱۷۲۵ پیش از میلاد، زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری را در جهان محاسبه نموده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرد. در آن شب، زرتشت تاریخ را اصلاح نموده و به یادبود آن مردم جشنی بر پا کردند و آن رصد و اصلاح تا کنون، در هیات و یادمان چهارشنبه سوری مانده است. برای اولین بار این جشن در کتاب تاریخ بخارا در نیمه اول سده چهارم هجری ، یاد شده که منصور بن نوح سلمانی آن را برگزار می کرد. عده ای نیز زمان پیدایش این جشن را در دوران بعد از اسلام می دانسته اند. هنگامی که مختار پس از واقعه جانگداز کربلا به خونخواهی امام حسین( ع) برخاست و دستور داد که برای شناخت شیعه از غیر شیعه، شیعیان بر بام خانه هایشان آتش بیفروزند این حرکت مصادف بود با چهارشنبه آخر سال. عده ای نیز معتقد بودند که اعراب روز چهارشنبه آخر سال را روز نحوست می دانستند و پس از نفوذ فرهنگ عرب به ایران، ایرانیان نیز به این عقیده معتقد شدند و همچنینف ایرانیان که از گذشته های دور به خاطر اعتقادات قبلی خود برای آتش احترام خاصی قابل بودند و آن را دارای قدرت های بسیار می دانستند آتش را برای دفع این نحوست در روز چهارشنبه آخر سال روشن می کردند. آجیل چهارشنبه سوری : این آجیل مخلوطی بود از آجیل های شور و شیرین و معمولا تشکیل می شد از: برگه هلو و زردآلو، باسلق، کشمش، شکر پنیر، مغز گردو، انجیر، توت و غیره. خرید این آجیل مشکل گشای نذر می کردند و غیر از آن نیز خوردن یک چنین آجیلی را باعث شگون و خوش یمنی و آمد کار در سال جدید می دانستند. افروختن آتش در شب چهارشنبه سوری : افروختن آتش جزو جدایی ناپذیر مراسم شب چهارشنبه سوری بود و مردم از سر شب اقدام به این کار می کردند آنگاه از کوچک و بزرگ و پیر و جوان همگی از روی آتش می پریدند و اشعاری را نیز در این هنگام می خواندند، غم برو شادی بیا - محنت برو شادی بیا و در دفعات بعدی به آتش می گفتند:     زردی من از تو، سرخی تو از من کوزه شکستن در شب چهارشنبه سوری : رسم دیگری در شب چهارشنبه سوری اجرا می شد که انجام آن را برای دور کردن بلایا موثر می دانستند به این ترتیب که هنگام غروب، چند سکه درون کوزه ای آب ندیده می انداختند و سپس به نیت دور کردن بلا از خانه، کوزه مزبور را از پشت بام خانه به داخل کوچه پرتاب می کردند و باز می گشتند. در موقع پرتاب زیر لب می گفتند درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه، معتقد بودند در هنگام انجام این مراسم و بازگشت نباید برگردند و پشت سرشان را نگاه کنند چون ممکن است بلایا دوباره به خانه برگردد!! نحوه خرید اسپند و کندر : یکی از آداب و رسوم شیرین شب چهارشنبه سوری آن بود که زنان، به منظور کارگشایی و دفع جادو رفع و دفع چشم زخم، در این شب اقدام به خرید اسپند و کندر می کردند. نحوه خرید به این صورت بود که زنان به دکان های عطاری رفته و تقاضای کندر و اسپند می کردند. هنگامی که عطار برای آوردن آنها می رفت ناگهان زنان با دختران فرار کرده و به دکان دیگری می رفتند و همان تقاضا را می کردند و معمولا هم عقیده شان بر این بود دکان هایی را برای خرید انتخاب کنند که رو به قبله باشد، خلاصه پس از فرار از دومین مغازه به عطاری سوم مراجعه کرده و از آنجا کندر و اسپند را خریداری می کردند و آن را به نیت و منظورهای یاد شده دود می کردند. قاشق زنی و آش ابودردا : از مراسم دیگر شب چهارشنبه سوری، قاشق زنی بود. نحوه کار بدین ترتیب بود که زنان طوری چادر به سر می کردند که کسی آنها را نشناسد و سپس کاسه ای مسی با یک قاشق بدست گرفته و در کوچه ها به راه می افتادند و پس از رسیدن به در هر خانه ای، با قاشق محکم به ته کاسه می کوبیدند با در آوردن این سر و صداها صاحب خانه متوجه قاشق زن می شد و پس از باز کردن در مقداری بنشن و یا مقداری پول در داخل کاسه قاشق زن می انداخت. پس از رفتن به منازل بسیار، قاش زن پس از اینکه به خانه بر می گشت با بنشن های جمع آوری شده مقدمات پختن آشی را تدارک می دید و اگر برای تهیه آش چیزی نیز کم بود با پول های حاصل از قاشق زنی آن را خریداری می کرد. پختن آش مزبور را یا برای تبریک و شگون انجام می دادند و یا اینکه در خانه اگر فرد مریضی داشتند به نیت شفای وی این آش را تهیه و به خورد فرد مریض می دادند و بر این اعتقاد بودند که این آش علاج تمامی دردهاست و با خوردن این آش درد و بلای مریض آنها به سال دیگر نخواهد کشید و شفا پیدا خواهد کرد و معمولا، این آش را آش امام زین العابدین ( ع) و یا آش ابودردا می نامیدند. رسم و رسوم چشم زخم : دود کردن اسپند : یکی دیگر از اعمالی که برخی از افراد برای دفع چشم زخم انجام می دادند دود کردن اسفند بوده است. اسفند( اسپند) تخم بوته ای است به همین نام که خاصیت گندزدایی دارد و معتقد بودند که دود کردن آن برای دفع چشم زخم موثر بوده و هنگام دودکردن آن ورد های متفاوتی خوانده می شد مانند: اسفند و اسفند دونه، اسفند سی و سه دونه، از خویش و قوم و بیگونه، هر که از دروازه بیرون رود، هر که از دروازه تو بیاید کور شود چشم حسود و بخیل شنبه زا یکشنبه زا پنجشنبه زا جمع زا، زیرزمین، روی زمین، سیاه چشم، زاغ چشم، هر که دیده و هر که ندیده، همسایه دست راست، همسایه دست چپ، همسایه پیش رو، بترکه چشم حسود و بخیل، پس از گفتن این اوراد مقداری اسفند که قبلا دور سر فرد مورد نظر گردانده شده بود را دود می کردند و با این حربه به جنگ چشم زخم می رفته اند. شکستن تخم مرغ : هنگامی که کودکی مریض می شد و یا اتفاقی برایش می افتاد. می گفتند که او را چشم زده اند و به همین خاطر گاهی برای پیدا کردن فردی که او را چشم زده و همچنین ، برای رفع آن خرافه پرستان اعمالی را انجام می دادند که یک نمونه از آن شکستن تخم مرغ بوده است و شرح آن بدین ترتیب می باشد که تخم مرغی را برداشته و سر تخم مرغ را به اسم مادر و ته ان را به اسم پدر لامت و نشانی که معمولا یک خط و یا یک دایره بود، می گذاشتند و آنگاه اسامی کسانی را که فکر می کردند ممکن است بچه را چشم زده باشد. مانند همسایه دست راستی، همسایه دست چپی، عمه خانم و خاله خانم و غیره را نام برده و به نیت هر کدام از آنها هم یک علامت روی تخم مرغ می گذاشتند. پس از آن یکی از لباس های چرک بچه را برداشته، تخم مرغ را همراه قدری نمک و ذغال در میان آن قرار می دادند. پس از آن سکه ای را از جهت ضخامتش روی تخم مرغ می گذاشتند به طوری که انگشت شست روی سکه باشد و توسط آن فشاری به تخم مرغ وارد می آوردند. این کار را ادامه می دادند تا سرانجام تخم مرغ بشکند و در هنگام شکستن اسم هر کسی که برده شده معلوم می شد که او بچه را چشم زده بود و پس از انجام این اعمال کمی از زرده تخم مرغ را به کف پا سر بچه می مالیدند و آن سکه را هم نگاه داشته. به فقیری می دادند و به این ترتیب فرد خاطی پیدا می شد و بچه نیز از شر چشم زخم راحت می گشت. رسم و رسوم عید نوروز : توضیحی در مورد رسم و رسوم عید نوروز : در مورد تاریخ پیدایش نوروز روایات مختلفی وجود دارد که ما در اینجا به طور خلاصه چند نمونه از آنها را ذکر می کنیم:     عده ای بر این عقیده اند که نوروز از دوران پادشاهی جمشید به وجود آمده است به این صورت که جمشید علما را گرد هم آورد و از ایشان پرسید: چه چیز این پادشاهی را بر من باقی و پایبند دارد؟ گفتند: دادکردن و در میان خلق نیکی پس او داد بگسترد و علما را فرمود که روز مظالم من بنشینم و نخستین روز که به مظالم نشست روز هرمز بود از ماه فروردین، پس او را نوروز نام کرد.     از دیگر راویان در این مورد ابوریحان بیرونی را می توان نام برد وی می گوید: حضرت سلیمان بن داود انگشتری خویش را گم کرد و با این گم شدن سلطنت و فرماندهی از کف وی برفت. ولی پس از چهل روز دوباره آن را باز یافت و به دنبال آن فرماندهی و پادشاهی به وی بازگشت و این روز، همان روز نوروز بود.     ابوریحان همچنین می گوید: نخستین روز است از فروردین ماه، و زین جهت روز تو نام کردند زیرا که پیشانی سال نو است و اعتقاد پارسیان اندر نوروز آن است که اول روزی است از زمانه و به دو فلک آغازین گشتن.     عقاید دیگری نیز درباره نوروز وجود دارد و از آن جمله اند: هوشنگ، کیخسرو و کیومرث که از پادشاهان پیشدادی ایران بوده ا ند به سال های مختلف در این روز زاده شدند. همچنین سام نریماندر این روز در پی سرکوبی تبهکاران برآمده و بنیان تبهکاران را برانداخته و آسایش مردمان را تامین کرد.     روایت دیگری نیز وجود دارند که پیغمبر بزرگ ایرانیان زرتشت، در این روز به دنیا آمده و باز هم او در چنین روزی از سوی اهورامزدا به پیغمبری برگزیده شده است. بعد از ذکر این عقاید می توان نتیجه گرفت که عید نوروز از زمان های بسیار دور از لحاظ ملی و مذهبی مورد احترام ایرانیان بوده و جزو بزرگترین اعیاد آنها به حساب می آمده است. چرا هفت سین : عدد هفت عموما در طول تاریخ و در بین ملت ها دارای حرمت خاصی بوده است و این مساله شامل عقاید ملی و اسلامی ایرانیان نیز می باشد. نمونه هایی از استعمال عدد هفت عبارت است از: هفت سین نوروز،‌ هفت جزو قرآن،‌هفت خان رستم،‌ هفت طبقه آسمان،‌ در مورد چیدن سفره شب عید نظرات متفاوتی وجود دارد عده ای بر این عقیده اند که این سفره در اصل هفت سیم بوده و هفت چیز که اول اسمشان با میم شروع می شده در آن چیده می شد مانند،‌ مرغ،‌ ماهی،‌ میگو، ماست،‌موسیر و مسقطی، عده ای نیز معتقدند در آغاز به نام هفت شین بوده که این مراسم تا زمان حکومت اعراب در ایران ادامه داشته اشت و چون این فرقه ادعای حکومت اسلامی را می کرده است و در آن سفره جزو شین‌ها،‌ شراب نیز بوده است به همین خاطر آن را تبدیل به هفت سین کرده اند. به هر حال آنچه به جا مانده و مردم ایران چون طفل خویش آن را حفظ می کند،‌ هفت سین می باشد. اجزاء هفت سین : تمام اجزای تشکیل دهنده سفره هفت سین به نیلی در سفره قرار می گیرند. به طور کلی، قرار دادن خوردنی ها برای آن است، که در تمام طول سال جدید، زندگی و سفره شان دارای روزی و خبر و برکت باشد. قراردادن آینه برای یکرنگی و رفع کدورت هاست. تخم مرغ رنگ کرده به نیت برکت و روزی اعضای خانواده است و معمولا به تعداد افراد سر سفره می گذارند. شمع روشن به معنای روشنایی خانه و طول عمر اعضای آن می باشد. شمع های سر سفره هفت سین را نباید خاموش کرد. در غیر این صورت باید آنها را با یک برگ سبز و یا نقل و نباتی خاموش کرد و معمولا هم به تعداد افراد خانواده و یکی هم برای سلامتی و طول عمر امام زمان ( عج) در سر سفره نوروز شمع روشن می کنند. آب نشانه صافی و پاکی و گشایش در کارهاست. سبزه به معنای حیات و نشاط و شادابی است و ماهی قرمز به نشانه زنده بودن و پایداری و رنگ قرمز نیز به معنای شادابی و نشاط است و احتمال نیز بر آن است که از زمان سلطه اعراب در ایران ماهی قرمز جزو هفت سین به شمار آمده باشد چرا که در زبان عربی سمک به معنای ماهی می باشد. سفره هفت سین : چیدن سفره هفت سین از دیرباز، از مراسم جداشدنی نوروز به حساب می آمده است. معمولا ساعتی به تحویل سال مانده، ترتیب چیدن سفره هفت سین داده می شود. سفره هفت سین سفره ای است که در آن هفت نوع خوردنی که اول اسم آنها با سین شروع می شود. در آن چیده می شود و علاوه بر آنها چیزهای دیگری نیز وجود دارد که بر سفره به نیات گوناگون گذاشته می شود که از نعمت های خوردنی خداوند به شمار می آید. از آن جمله: سماق، سیر، سنجد، سیب، سمنو، سبزی، سرکه و برای تبریک یک سکه صاحب الزمان همچنین اشیاء دیگری نیز علاوه بر خوردنی ها بر سر سفره نهاده می شود مانند:     آینه، شمعدان، شمع، قرآن کریم، ماهی قرمز، سبزه، تخم مرغ رنگ کرده، کاسه آب، نقل ونبات و شیرینی. تحویل سال نو : به هنگام تحویل سال همه اعضای خانواده جامه های تازه خود را پوشیده و دور سفره هفت سین گرد می آیند. پدر بزرگ و مادر بزرگ در بالای سفره و پس از آنها پدر و مادر و فرزندان در کنار سفره می نشستند عقیده بر این است که به هنگام تحویل سال همگی باید به آینه نگاه کنند و پس از آن بزرگترین فرد خانواده قرآن را برداشته اندکی از آن را می خواند. قبل از تحویل سال همه اعضای خانواده،‌ دعای تحویل سال را بارها زیر لب زمزمه می کنند:     یا مقلب القلوب و الابصار،‌ یا مدبر اللیل و النهار،‌یا محول الحول و الاحوال،‌ حول حالنا الی احسن الحال.     از دیگر عقاید این است که آینه ای را به صورت خوابیده در سفره قرار داده و تخم مرغی را روی آن قرار می دهند و می کوبند که به هنگام تحویل سال این تخم مرغ تکام می خورد. این عقیده از آنجا سرچشمه می گیرد که قدما می گفته اند،‌ کره زمین بر روی شاخ گاوی قرار گرفته است و هرگاه که گاو خسته می شود کره زمین را از یک شاخش به سمت دیگر پرتاب می کند و این موقع همان زمان تحویل سال است! هنگام تحویل سال توپی شلیک می شد که از صدای آن همه متوجه تحویل سال نو می شدند و آنگاه همگی به روبوسی مشغول شده و فرارسیدن سال جدید را به یکدیگر تبریک می گفتند و پس از آنکه بزرگترها عیدی های کوچکترها را که معمولا سکه و یا اسکناس بوده است از لای قرآن کریم در آورده و به آنها می دادند پس از آن بسته به هنگام تحویل سال که اگر روز باشد فورا افراد کوچکتر فامیل به دیدن بزرگترها رهسپار می شوند و معمولا ناهار یا شام روز اول عید را در منازل بزرگان خویش صرف می کنند. باز این عقیده حکفرماست که در روز اول عید باید رشته پلو خورد تا به این وسیله در سال جدید سر رشته کارها دستشان آمده و تا پایان سال از دستشان خارج نشود. نوروز و پاشیدن آب به یکدیگر : در گذشته رسم بر این بوده که در روز نوروز مردمان به یکدیگر آب می پاشیدند و شادمانی می کردند. ابوریحان بیرونی در این مورد می گوید:« سلیمان باد را امر کرد که او را با وسیله آسمان پیمایش،‌ پرواز دهد. در این هنگام پرستویی پیش آمده و بدو گفت: در این آسمان از برای من کاشانه ای است و چند تخم در آن،‌ که امید من است. از آنسوتر رو که کاشانه مرا در هم مشکنی. سلیمان خواهش او را پذیرفته و مسیر خود را کج کرد و از سوی دیگر رفت. چون این کرد پرستو برای قدردانی از جایی مقداری آب آورد و بر روی سلیمان پاشید و یک ران ملخ نیز بدو داد. این ماجرا به روز نوروز اتفاق افتاد و همین شد سرآغازی برای به وجود آمدن این رسم که به هنگام نوروز مردمان به روی یکدیگر آب پاشیده و هدیه ها رد و بدل کنند.»     در مورد فلسفه پاشیدن آب به یکدیگر در روز نوروز در گذشته مرحوم مجلسی از امام جعفر صادق ( ع) نقل می کند که « این روزی است که خدا حیات بخشد چندین هزار کس را که از مرگ گریختند. یعنی از طاعون و به یک دفعه خداوند قهار ایشان را می راند پس بعد از مدت ها که استخوان شده بودند،‌ پیغمبری از پیغمبران خدا بر آن استخوان ها گذشت و از پروردگار خود سوال کرد که به او بنماید که چگونه این استخوان های پوسیده را زنده می گرداند. پس خدا وحی فرستاد به سوی او که آب بریزد بر استخوان های آنها، در همان جاهای خود که هستند پس چنین کرد و همه به قدرت الهی زنده شدند و به این سبب سنت شد که آب بر یکدیگر بریزند و در این روز غسل کنند.» در مقابل این روایات،‌ ایرانیان نیز داستانی کهن دارند که از این قرار است: نخستین کسی که پیش از مسیح در گهواره سخن گفت « زو» از سلاطین پیشدادی ایران بود. در این هنگام قحطی و خشکی فراگیر بود و مردم در عسرت به سر می بردند. و به همین خاطر « زو» در گاهواره به سخن آمده و از خداوند درخواست کرد که به مردم رحمت آورد. پس از درخواست وی باران بسیار فرود آمد و مردم و زمین ها سیراب گشتند. پس از این واقعه مردم این روز را نوروز نامیدند و هر سال فرارسیدن آن را جشن گرفته و شادی ها کردند و بر روی یکدیگر آب ها پاشیدند. عید نوروز از جنبه دینی و اسلامی : نوروز پس از اسلام از احترام خاصی برخوردار بوده و روایاتی در این مورد وجود دارد. مرحوم علامه مجلسی از امام جعفر صادق( ع) نقل می کند که فرموده اند: در این روز( نوروز) کشتی حضرت نوح بعد از طوفان برکوه جودی قرار گرفت.     در این روز فرشته وحی بر حضرت رسول (ص) نازل شد و پیام پیامبری بدو داد( عید مبعث) این روزی است که پیامبر اسلام(ص) بت های کفار قریش را در مکه شکست و روزی که حضرت ابراهیم نیز بت های کافران را شکست.     همان روزی است که حضرت رسول( ص) در بین مکه و مدینه صحابه را به دور خود جمع کرد و به آنها مساله جانشینی حضرت علی( ع) را بعد از خویش ابلاغ نمود( عید غدیر)     باز در همین روز بود که حضرت رسول( ص) مولای متقیان علی( ع) را فرستاد به وادی جنیان که از ایشان بیعت از برای او بگیرد.     در این روز بعد از کشته شدن عثمان، مردم با امام علی( ع) بیعت کردند و بدین سان خلافت به امیرالمومنین علی( علی) بازگشت.     امام جعفر صادق( ع) به یکی از صحابه خود می فرمایند: اینروز را عجمان حفظ می کردند و حرمت آن را رعایت کردند و شما عربان آن را ضایع کردید و باز بدو فرمودند: در این روز غسل بکن و پاکیزه ترین و بهترین جامه های خویش را بپوش و با بهترین بوها خود را خوشبو ساز. توضیحی در مورد رسم و رسوم نذری : یکی از مراسم و آداب مردم تهران قدیم،‌ پختن و توزیع انواع نذری ها میان اهل محل بود. این نذرها عبارت بودند از پلو خورش ،‌شله زرد،‌ آش شله قلمکار،‌ حلوا به اضافه شربت و سایر مخلفات،‌ نذری پلو عبارت بود از پلوی ساده که گوشت و ادویه،‌ خورشت آن می گردید و وقتی آماده می شد تقسیم آن یا به وسیله قابلمه یا بادیه های مسی بود و یا اینکه وقتی فقرا به در خانه نذری پز می آمدند پلو را در یک نان سنگک ریخته به دست طرف می دادند. عده ای هم بودند که علاوه بر اینها آش شله قلمکار و یا آش رشته و شله زرد نذر می کردند و بعضی هم بودند که فقط نان و ماست نذری آنان بود. بعضی از خانواده ها سمنو نذر می کردند و طرز پخت آن عبارت بود از: مقداری گندم سبز شده که مقداری آرد به آن اضافه کرده و بعد فندق و بادام و گردوی پوست دار در آن می ریختند. نکته قابل ذکر این است تکه جماعتی از مردم تهران قدیم بودند که ، قبل از پختن نذری، یک دیگ بزرگ در حالی که سینی بزرگی بر روی آن قرار داده بودند در جلوی خانه خود می گذاشتند تا هر کسی که میل دارد برای کمک به پختن آش نذری پولی به سوی سینی بیاندازد. آشپزان : از زمان فتحعلی شاه یک رسم سنتی بر قرار شد که سال ها بر قرار بود و ادامه داشت و     آن هم ریختن آش شله قلمکار در سرخه حصار بود و تشریفات فوق العاده جالبی داشت. این آش را در گردش ایام عید، می پختند و گویا جزو تشریفات تحویل سال نو بوده است. در هنگام آشپزان به قرار معلوم،‌ ظروف می باید شکسته شود و میوه و شیرینی ها به تاراج برود و در این روز بعضی کنیزان را در حوض آب می انداختند که با هم در آنجا کشتی بگیرند و بعد که بیرون می آمدند پول های نقره و طلا را به هوا می انداختند و کلفت و خواجه ها و غلام بچه ها بهم می ریختند تا سکه های زیادی به چنگ آورند و در این گیر و دار جامه ها پاره و دریده می شد. سمنو پزان : قبل از فرارسیدن نوروز، از اعمالی که کما بیش در گوشه و کنار انجام می شد مراسم سمنوپزان بود. پختن سمنو با آداب خاصی انجام می شد و این سمنوپزان نه تنها، قصدی بود برای درست کردن یکی از اجزای سفره هفت سین، بلکه ، نذری برای برآوردنه شدن حاجات بود. همچنین، گذشتگان بر این عقیده بوده اند که سمنو توان و نیروی مرد خانه است و اگر به هنگام نوروز، در خانه ای درست نشود‌ در سال جدید، مرد خانه خواهد مرد! نذری ها برای برآورده شدن نیازها و دست حاجتی به سوی خدا و معصومین و امامزاده ها بود. هر نوع نذری معمولا به یک موضوع اختصاص داشت، مثلا پختن شله زرد اختصاص به امام حسن( ع)،؛ آش شله قلمکار ویژه امام زین العابدین( ع) و سمنو نیز به فاطمه زهرا(‌س) اختصاص داشت. به عنوان مثال: زنی برای بچه دار شدن و یا مادری برای گشایش بخت دخترش ممکن بود که چنین نذرهایی بکند. نذر کنندگان هنگام خواستن حاجت خود چند سالی را مشخص و نیت می کنند که در صورت برآورده شدن خواهششان این چند سال را اقدام به پختن غذای مورد نظر بنمایند و گاهی هم زنان، پیش از آنکه آرزوهایشان برآورده شود،‌نذر خود را انجام می دادند. عده ای از زنان که به خاطر دلایلی امکان پختن سمنو را نداشتند نذر می کردند که در پختن سمنوی کس دیگری که اقدام به این کار می کند ‌شریک شوند و یا به او مساعدت کنند. به عنوان نمونه نذر می کردند که بادام یا گندم سمنوی فلان خانم را تامین نماید و برای صاحب سمنو پیغام می فرستادند که نذر ما فلان چیز است پس به هنگام پختن سمنو، ما را هم خبر کنید. کف بینی : در این روش فرد فالگیر، از روی خطوط کف دست افراد،‌ آینده آنها را پیش بینی می کند. فالگیرها بر روی هر یک از خطوط موجود در کف دست، اسامی‌ مشخص را گذرده اند که از آن جمله اند: خط سر،‌ نشانه قوای ذهنی،؛ خط زندگی که نشان دهنده طول عمر انسان است؛ خط تقدیر یا سرنوشت که خط خورشید است و به آن خط موفقیت با خط درخشش نیز می گویند و خط قالب،‌ که روشن کننده حالات قلبی و احساسی می باشد.     فالگیران به غیر از پیش بینی آینده معمولا اکثرشان به کار دعا و طلسم نویسی نیز اشتغال داشته اند و برای این کار از جداول و یا کتاب هایی استفاده می کرده اند که یکی از آنها کتابی است به نام جوامع الدعوات که در آن به بیان خیلی از این دعاها و طلسمات پرداخته شده است و نمونه هایی از آن به شرح زیر است:     دعاهای چشم زخم اطفال،‌ دعا در زیاد شدن شیر مادر،‌ برای آسانی وضع حمل،‌ برای رفع زلزله،‌ برای سیاه سرفه،‌ آبله کودکان،‌ برای طلب فرزند، دعای زبان بند،‌ دعای احضار اجنه برای معالجه دیوانه و بسیاری دعاهای دیگر که نمونه ای از خرافات رایج بوده است. رسم و رسوم ادواج در تهران قدیم : توضیحی در مورد رسم و رسوم ازدواج : یکی از اعتقادات در رابطه بخت گشایی این بود که وقتی فرد پنبه زنی را به داخل خانه برای کار می آوردند، منتظر می شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فوراً، دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه زن آورده و از توی کمان پنبه زنی عبورش می دادند و معتقد بودند که به زودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب نیز بخت دخترشان باز می شود. در صورت پاره شدن چله کما، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه زن ها بود و به همین خاطر پنبه زن ها سعی می کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هیچ دختری به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود.     برای بخت گشایی کار دیگری نیز می کرده اند و آن اینکه هر گاه درون خانه و یا در منزل همسایگان برای نذر گوسفندی می کشتند، مادری که می خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود چادر دخترش را از درون روده گوسفند عبور دهد و بر این اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر به زودی بختش باز می شود!     از دیگر معتقدات مردم برای بخت گشایی و همچنین برآورده شدن دیگر حاجات خویش، دوختن پیراهن مراد بوده است. این مراسم به این شکل بود که در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان ، که روز قتل ابن ملجم می باشد زن ها آرایش کرده و به مساجد می رفته اند. تهرانی ها عموما در مسجد شاه تجمع می کردند و با پارچه هایی که از قبل تهیه کرده بودند در بین دو نماز پیراهن مراد می دوختند و معتقد بودند در بین بعضی از زنان این اعتقاد نیز بود که پارچه پیراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند! خواستگاری و بله برون : مراسم خواستگاری معمولا بدین ترتیب بود که مادر داماد به چند تن از زنانی که کارشان پیدا کردن دختر بود، می سپردند که اگر دختری را با شرایط مورد نظر وی در نظر دارند به وی معرفی کنند و یا در صدد پیداکردن چنین دختری باشند. پس از مدتی یکی از زنان، دختری را در نظر گرفته و همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد، برای دیدن دختر مورد نظر، سرزده به خانه او می رفتند. دختر دم بخت بعد از مدتی با کاسه ای آب وارد اتاق خواستگاران می شد و آب را به آنها تعارف می کرد و پس از آن به کناری می نشست. در این هنگام یکی ازخواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر یا چاد قد دختر را کنار زده. دستی به سر و روی وی می کشید و موهای دختر را کنار زده. دستی به سر روی می کشید و موهای دختر را جابجا می کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل باشد و مولای عاریه ای باشد. بعد از مطمئن شدن از موها، شروع می کرد به بو کردن دهان و زیر بغل و خلاصه تمامی بدن دختر، که خدای ناکرده بوی بد ندهد. پس از انجام این تشریفات و مورد پسند واقع شدن دختر، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می کرد و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می داشت.     در صورت موافقت داماد، پدر وی همراه چند تن از بزرگان فامیل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شیرینی می خوردند. فردای آن روز مادر و خاله و عمه و دیگر کسان نزدیک داماد برای بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهریه و شیربها و روز عروسی و مسائلی دیگر نظیر آن صحبت می کردند. پس از چند روز از خانه داماد هدایایی به وسیله چندین مجمع به منزل عروس فرستاده می شد که وسایل درون مجمع ها معمولا عبارت بودند از: یک عدد انگشتر یا حلقه طلا، یک کاسه نبات، دو کله قند، تعدادی لباس برای پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس های مختلف انتخاب می شده است. البسه ای که برای عروس فرستاده می شد معمولا عبارت بود از: یک چادر، یک پیراهن، یک تنبان با دامن، یک جفت کفش، دو جفت جوراب، یک یا دو عدد چادر، یک یا دو عدد لباس زیر و زیر جامه همچنین مقداری از میوه های فصل و شیرینی نیز جرو اصلی این هدایا به شمار می آمده است. خرید عروسی : پس از خواستگاری و پسند هر دو طرف و انجام مراسم بله برون، هر زمانی را که طرفین موافقت کردند و مورد قبول واقع می شد و ایجاد اشکالی نمی کرد برای خرید وسایل عروسی تعیین می کردند. وسایلی که معمولا در این زمان خریده می شد عبارت بود از: پارچه و یا لباس دوخته شده، آیینه و شمعدان، وسایل آرایش عروس، لباس های زیر برای عروس، کفش و جوراب، لوازم مربوط به سفره عقد و دیگر وسایل اینچنین. نکته دیگر آن که برای این خرید یک یا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب می شدند که معمولا مادر و خواهر عروس و داماد از همه مناسب تر تشخیص داده می شدند و معمولا نیز در این خرید عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته این قضیه جنبه همگانی نداشته و گاهی خود عروس و داماد شرکت می کردند) و نمایندگان به سلیقه خود وسایل مورد نیاز را خریداری می کردند. در ضمن این نکته را نیز باید متذکر شد که خرج این دسته خریدها کلاً به عهده داماد بوده است. بنداندازان : یک یا دو روز به عقد مانده عروس را بند می انداختند، در این زمان از خانه داماد چند تن به خانه عروس می رفتند. مراسم عقدکنان : مراسم عقدکنان را معمولا در خانه عروس انجام می دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می گرفتند که مراسم عقدکنان در آن اجرا می شد. قبل از شروع مراسم چند تن از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل برای تزیین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می شدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود می چیدند. اسباب سفره عقد عموماً عبارت بود از: نقل و شیرینی، چند کله قند، چند لاله یا جار، گلایدان، خنچه، اسپند، کاسه ای آب که رویش یک برگ سبز باشد و . . . به هنگام عقد، عروس را مقابل آیینه و رو به قبله می نشاندند و به هنگامی که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می دانستند که عروس خانم حتما در آیینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین، در موقع خواندن خطبه دو زن سپید بخت دو سر پارچه ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می داشتند و زن سپید بخت دیگری، به نیت شیرین شدن زندگی عروس، بر سر او قند می سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی کوک بر پارچه مزبور می زد به هنگام این کار، زیر لب می خواندند: دوختم، دوختم، زبان مادر شوهر، خواهر شوهر، جاری و پدر شوهر را دوختم!! اعتقاداتی در مورد مراسم عقد کنان : از دیگر اعتقاداتی که در مورد مراسم عقدکنان وجود داشته این موارد را می توان نام برد: اطاق عقد نباید زیرش خالی باشد، زن هایی که موقع عقد در اطاق مزبور هستند همه باید سپیدبخت و یک بخته باشند. سفره عقد و عروس باید روبه قبله باشند. به هنگام عقد در لباس های عروسی نباید گره ای باشد و وی باید تمام بندهای لباس هایش را باز کند تا گره ای در کار و زندگیش نیفتد. مغز یک فندق را از توی پوستش در می آوردند و مقداری جیوه در ان ریخته و سوراخ پوست را با موم می گرفتند و سپس آن را به عروس می دادند که همراه خود داشته باشد به این نیت که داماد زن دیگری نگیرد و بر سر عروس هوو نیاورد. همانطور که جیوه در فندق می لرزد، دل داماد هم همواره برای عروس بلرزد! جایگاه نشستن عروس باید به این ترتیب باشد که اول پیه سوزی را از عسل و روغن تدارک دیده و آن را روشن می کردند و رویش یک تشت واژگون و روی تشت نیز یک زین اسب قرار می دادند و عروس را بر روی این زین می نشاندند! جهازبران : چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن، مراسم جهازبران صورت می گرفت. برای جهازبران چند نفر طبق کش همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند. علاوه بر طبق کش ها، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند. قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمت هایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند. هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت، فردی از طرف خانواده عروس، صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می داد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت می کرد که به آن سیاهه می گفتند. علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چی ها جزو وظایف داماد به حساب می آمد. طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه های کف طبق ها را که برای تزیین تدارک دیده شده بود را برای خود بردارند. وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلا بین خانواده های عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه می شد. به عنوان مثال گاهی عبارت بود از: دیگ، قابلمه، ملاقه، آبکش، مجمع های مسی، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب، متکا، پشتی، پرده، سماور، بلور و علاوه بر همه این ها، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار می رفته است. حنابندان : سه یا چهار روز به عقد مانده، حنابندان انجام می گرفت که اولین آرایش عروس را انجام می دادند. حمام عروس : روز عروسی یکی از حمام های محل را غرق می کردند و صبح زود داماد را همراه عده ای به حمام می فرستادند. به هنگام استحمام و پس از آن، همواره فرد مجردی را تعیین می کردند تا دوش به دوش داماد راه برود. این فرد را اصطلاحاً ساقدوش می خواندند و بر این عقیده بودند که با انجام این عمل فرد مزبور به زودی ازدواج خواهد کرد. قبل از پایان استحمام داماد، دسته ای همراه موزیکچیان به خانه عروس می رفتند و لباس های داماد را که درون بقچه زری دوزی شده زیبایی، پیچیده شده بود را برای داماد می آوردند. عروس را نیز در مراسمی دیگر به گرمابه می بردند. البته حمام کردن عروس ساعت ها به طول می انجامید، به طوری که در بین انجام اعمال استحمام، شیرینی و میوه به گرمابه برده می شد و در آنجا به مصرف می رسید و گاهی ناهار نیز در حمام صرف می شد. در حمام به جز شستشو اعمال دیگری نیز انجام می شد از جمله: مالیدن سفید آب، بستن حنا به سر و ناخن های انگشتان دست و پا غیره. آرایش عروس( بزک عروس) : پس از پایان استحمام، عروس را با ساز و دهل به خانه می آوردند و در این هنگام مشاطه ای که از قبل فراخوانده شده بود شروع به آرایش عروس می کرد. آرایش های گذشتگان در فرهنگ های فارسی تحت عنوان( هر هفت) معرفی شده است و هر هفت یعنی لوازم آرایش زنانه که در قدیم عبارت بود از هفت چیز: سرخاب، سفیدآب، حنا، وسمه، زرک، غالیه و خال. بنابراین هر هفت کردن به معنی آرایش کردن است و مترادف آن نیز همان اصطلاح هفت قلم آرایش کردن می باشد. بردن عروس : پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقدکنان، چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می کردند. آنگاه چند نفر از خانه داماد یا اسب سفیدی برای بردن عروس می آمدند. عروس را سوار بر اسب کرده و در جلوی آنها مطرب ها و پشت سر آنها نیز جارو کشان و سپس اسب عروس حرکت می کرده است. وقتی قافله عروس به خانه داماد می رسید باید داماد به پیشواز عروس می رفت و نارنجی به طرف وی پرتاب می کرد. اگر عروس می توانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود که عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد. هنگامی که می خواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یک بقچه حاوی نان و پنیر را به وی می دادند و بچه موظف بود که این بقچه را به کمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد می کردند. وقتی که عروس می خواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد. فندق یا گردویی را زیر پایش قرار می دادند تا به این ترتیب هر گونه طلسمی که برای عروس شده از بین برود. در هنگام ورود، عروس زیر لب می گفت یا عزیزالله، به این نیت که عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او رد شود و یا باید پاهایش را باز کند و عروس از زیر پاهای او عبور کند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داماد به اتاق عروس نیز ، کفش های عروس را در بالای در قرار می دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد. بعد از اینکه عروس به خانه داماد وارد شد. زن های فامیل می آمدند و شروع به شادمانی می کردند. آنان بر سر عروس و داماد مانند سر عقد نقل و پول می ریختند و می گفتند که هرگاه از این نقل، دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می شود. مساله دیگر اینکه داماد نیز می تواند در این مجلس زنانه حضور داشته باشد و بر این عقیده بودند که در این شب داماد به تمامی زنان محرم می باشد. پاتختی و مادر زن سلام : یکی از مجالسی که پس از عروسی، به اجرا در می آمد مراسم پاتختی بود که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می شد. در این مراسم عموما نزدیکان عروس و داماد شرکت داشتند و عده ای مطرب نیز دعوت می شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی کنند. همچنین در صبح بعد از عروسی، داماد موظف بود که با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند. پاگشا : مراسمی بود که چهل روز بعد از عروسی، در خانه مادر عروس بر پا می شد و در آن عروس و داماد و فامیل های نزدیک دو طرف شرکت داشتند. برگزاری این مجلس به این علت بود که دو فامیل بیشتر با هم آشنا شوند و نیز دختر بتواند بعد از گذشت زمانی دوباره به خانه مادرش بیاید. لباس و پوشاک تهران قدیم : لباس مردان : لباس عادی مردان در تابستان، پارچه ای پنبه‌ای بود مانند قدک بوشهری و اصفهانی، کاشی و قلمکار اصفهانی، چیت بروجردی، ابریشمینه‌های یزدی، کاشی( کاشانی) و خراسانی، الجه‌های یزدی و ترکمنی، آفری کرمانی، عبادی اصفهانی و یزدی، کتان و شیرپنیر مازندرانی و در زمستان، پشمینه‌های کرمانی، خراسانی، گیلانی، مازندرانی و استرآبادی. لباس زنان : لباس زنان تهران قدیم عبارت بود از پیراهن کوتاه و ارخالی از آن کوتاهتر برای پوشاندن بالاتنه به کار می رفت و نیز زیر جامه ای که تا پشت قدم ها را می پوشانید.     در زمستان ، کلچه ای هم برای حفظ از سرما بر آن اضافه می شد. سرپوش زن ها چادر قدی بود که سر و موی بافته بلند آنها را از نظرها می پوشاند. آنها وقتی می خواستند از خانه بیرون بروند، چاقچوری که زیر جامه در آن بگنجد به پا و چادر سیاهی بر سر و روبنده ای از پارچه سفید بالاتنه جواهر که از پشت سر آنها می درخشید، به صورت می زدند. زیر جامه زنان : مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا و دیدن بالرین های شهر پطرزبورگ در روسیه که شلوارهای بافته ای چسبان نازکی به تن می کردند و زیر جامه بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب پوشیده و روی انگشت پا جست و خیز می کردند. ناصرالدین شاه را بر آن داشت تا زن های حرم را به این لباس در آورد. از آنجایی که طرز پوشاک و به اصطلاح مد لباس زنان دارالخلافه همواره از اندرون و حرم صادر می گردید ابتدا، به شاهزاده خانم ها و زنان اعیان و بعد به سایرین سرایت کرد. به همین دلیل زن ها شروع به کوتاه کردن زیر جامه ها کردند. بعد تدریجاً زیر جامه خانم های شیک پوش آن روزگاران ، ‌از پشت قدم ها تا سر کاسه زانوها بالا رفت. ولی زن های مسن تر زیر جامه را قدری بلندتر نمودند و هر چه جلوتر می رفت زیر جامه ها کوتاه تر می شد تا بالاخره زیر جامه های کوتاه روزی منسوخ گشته و نیم تنه و چادر نمازی جای این لباس جلف را گرفت. نیم تنه ای که به جای ارخالق سابق بود با آستین شمشیری ساده و یقه برگردان یا عربی بسته برای پوشاندن بالاتنه به کار می رفت و گاهی چادر نماز کوتاهی از همان پارچه نیم تنه که اگر به کمر می بستند تا پشت قدم را می پوشاند جای زیر جامه قدیمی و تنبان کوتاه را گرفت. زیر جامه ها را از خالق های ترمه قدیمی به وسیله روفوگرها و صنعت خیاطی تبدیل به نیم تنه کردند. چادر نماز را باید حد فاصل بین لباس قدیم و لباس امروز خانم ها به شمار آورد. چادر چاقچور : جنس چادر خانم ها از دیبا و پارچه پشمی بود. زن های فقیر پارچه دیبا و خانم های اشراف پارچه پشمی به کار می بردند. پیر زن ها دور کمر چادر را نوار می گذاشتند و این نوار را به گردن خود می انداختند و زن های جوان برای آن کمر می دوختند.     چاقچور شلوار بلندی بود که لیفه داشت و در قسمت مچ پاچین داشت. شال کلاه و جبه : لباس رسمی، معمول و متداول در عصر قاجارها ، برای تمام طبقات شال کلاه و جبه بود. شال کلاه نوعی عمامه بود که ریشه قدیمی و تازی دارد. بعد از اشغال ایران به وسیله اعراب، کلاه باستانی آنان مبدل به عمامه شد. سلاطین زمان صفویه ،که تا حدی خود را روحانی و مذهبی جلوه می دادند، عمامه سبز را که نشانه سیادت آنها بود به عنوان کلاه یا سرپوش انتخاب نموده و برای اینکه امتیاز بر سایرین داشته باشند تاج یا جقه جواهر بر روی آن نصب می کردند. اهل علم و رجال عمامه عادی سبز می گذاشتند و دیگر شاهان مثل نادرشاه، کریم خان، ناصرالدین شاه و فتحعلی شاه ، که جنبه روحانی نداشتند، شال ترمه دوزی حاشیه داری به کلاه عادی پیچیده به سر می گذاشتند. جبه هم ریشه عربی و ترکمنی دارد زیرا، لباس بلند و گشاد در پیش اعراب و ترکمنان مرسوم بود و آنها از قدیم لباس بلند می پوشیده اند. از زمان آقا محمدخان به بعد ، شاه کلاه و جبه و ترمه جافجوری از ماهوت گلی و کفش ساقری، لباس رسمی به حساب می آمد و رنگ شال و جبه اختیاری بوده است. در عهد ناصری، جاقجوری به جوراب ماهوت کلی و کفش ساقری به کفش دستک دار تبدیل شد ولی شال کلاه و جبه تغییر نکرد. کلاه نمدی : در آن زمان‌ها، کلاه برای مرد همانند چادر برای زن بود. هیچ کس بدون کلاه در انظار ظاهر نمی گردید و اگر کسی استطاعت خریدن کلاه نداشت، سر خود را با دستمال و شال و مانند آنها می پوشانید لزوم کلاه بر سرداشتن به حدی بود که شب ها، مردها عرق جین به سر می گذاشتند و می خوابیدند و روزها در داخل کلاه عرق جینی داشتند.     چون اکثر کلاه ها ، قبل از مد شدن کلاه مقوایی، از نمد ساخته می شدند لذا ، نمدمالی یکی از پیشه های مهم بود. برای ساختن و مالیدن نمد در مغازه های مربوط به این کار، در وسط مغازه ها محل برآمده‌ای بود که سینی بزرگ توگردی روی اجاق جاسازی شده بود که همواره مقداری آب صابون از وسط آن بخار می کرد و کارگران در حال نشسته در دو طرف، نمدها را می مالیدند و تبدیل به کلاه می کردند. کوتاه شدن کلاه : از زمان آقا محمدخان تا سالیان دراز ، طبق عادات و رسوم کلاه های بسیار بلندی از پوست های بخارا و سمرقند که به بهای گراف تهیه می‌شد مد روز بود ولی از زمان محمدشاه، به منظور جلوگیری از اسراف و نیز به دلیل اینکه چنین کلاه هایی از تناسب خارج بود به حکم شاه قاجار طول کلاه ها کوتاه تر گردید. مشاغل تهران قدیم : آسیاب‌ها و عصارخانه‌ها : آسیاب ها عبارت بودند از محوطه ها یی که در وسط آن دو قطعه سنگ از یک طرف یا اهرمی به یک راس چارپا مانند الاغ، شتر،‌ قاطر و یا اسب متصل بود و با حرکت دورانی سنگ روی آسیاب را به حرکت در می آورد و با گردش این سنگ، آنچه مواد از قبیل نمک و دانه های زرد چوبه و فلفل به وسط سنگ مزبور ریخته می شد، نرم می گردید. در قسمت بالای متحرک جایگاهی بود که مواد خرد شونده را در داخل آن می ریختند تا از داخل سوراخ به زیر سنگ رفته و سپس خرد گردد. اما، نوعی دیگر از این آسیاب ها وجود داشت که به نام عصارخانه معروف بود و این عصارخانه ها به همان شکل و کیفیتی که گفته شد کار می کردند. با این تفاوت که به جای نمک و غیره مواد نباتی و روغنی مثل کرچک و غوره و غیره را به داخل آن می ریختند تا روغن و یا آب آنها گرفته شود. اسلحه خانه : تا زمانی که قشون ایران مرکب از پیاده های چریکی و سوارهای ایلاتی بود، فرمانروایان خزانه ای از اسلحه ترتیب داده و آن را به شخص امینی می سپردند تا در مواقع آرامش، اسلحه کهنه و از کارافتاده را اصلاح کرده و در موارد جنگ، افرادی را که به میدان رزم می رفتند مسلح می کردند. ایشیک خانه : به کسی که امور مربوط به تشریفات را انجام می داد ایشیک آقاسی می گفتند و ایشیک آقاسی عرایض کسانی را که از ولایت ها برای دادخواهی به دربار می آوردند به عرض می رساند. بازار مفت برها : در تهران قدیم در کنار خندق بیرونی شهر، بازاری بود به نام بازار مفت برها که مرغوبترین اجناس در آن فراهم می گردید تا آنجا که خرید دربار و درباریان نیز در آنجا صورت می گرفت. بازاری که شامل همه نوع کالا مانند خوراکی، پوشاک،‌ خرازی، بلور، عطر، عتیقه ... بود.     کله پزی،‌ نانوایی سنگکی، آش فروشی، فرنی فروشی،‌ آجیل فروشی،‌ عطاری،‌ سقایی، سقاخانه، کلاهدوزی، توتون فروشی، سیگارپیچی، سیگار فروشی،‌ ساعت سازی، رنگرزی، سلمانی،‌ دندان کشی( که جزو کار سلمانی هابود). دندانسازی ها خارجی،‌ نقالی و سخنوری، مسگری،‌ صحافی، چاپخانه،‌ عبادوزی، عطاری و نسخه پیچی از جمله مشاغل موجود در‌ آن بود. همچنین، بازار ارسی دوزها،‌ بازار خیاط ها ( در جنوب امامزاده زید) بازار آهنگرها و بازار پالان دوزها از جمله بازارهای موجود بود. تره بار نیز در میدان امین السلطان قرار داشتند. تلگراف خانه : در سال ۱۲۷۴ ه.ق، بنای آن شروع شد و در ابتدای امر رشته سیم آزمایشی آن به وسیله معلمین و استادان و شاگردان دارالفنون میان تلگراف خانه و باغ لاله زار دایر شد و چند سال بعد، علیقی خان پسر رضا قلی خان هدایت ( ناظم سابق مدرسه دارالفنون) از تهران تا سلطانیه و از آنجا به تبریز سیم تلگراف خانه را برقرار نمود. این اقدام موجب گردید که بعدها علیقلی خان به لقب مخبرالدوله معروف شده و وزیر تلگراف گردد. جارچی : زمانی که روزنامه در ایران به شکل منظم منتشر نمی شد، جارچی ها مطالب مهم را به گوش مردم می رساندند و مردم هم به گفته جارچی ها اعتماد داشتند. رئیس جارچی ها را جارچی باشی می نامیدند. چای فروشی های سیار : این کاسب های دوره گرد، سماور بزرگی را از حلبی و یا آهن سفید همراه داشتند که آن را با یک کمربند با خود حمل می کردند. علاوه بر این کمربند، یک کمربند دیگری هم قهوه چی به کمر می بست که در آن برای استکان و نعلبکی ها جاسازی شده بود.یک سطل آب و یک ظرف مخصوص ذغال و مقداری سوخت دیگر برای جوش آوردن آب سماور نیز از مضافات بسیار بود. داروخانه : داروخانه« شورین» نخستین داروخانه ای بود که داروهای فرنگی می فروخت. پس از چندی مولبون فرانسوی برای تدریس در دارالفنون استخدام گردید و داروخانه ای هم به نام خودش تاسیس کرد.     اولین داروی خارجی که به ایران آمد «کنه کنه» بود که یک پزشک انگلیسی به نام کورمک برای عباس میرزا نایب السلطنه فرزند فتحعلیشاه وارد کرد که معالجه کننده تب نوبه بود. زنبورک خانه : زنبورک تفنگ بزرگی بود که گلوله هایش به اندازه یک گردو بود و سه پایه داشت که آن پایه ها را روی زمین می گذاشتند. گاهی هم، زنبورک ها را بر پشت شتر می گذاشتند زنبورکچی و زنبورکچیان نظامیانی بودند که زنبورک داشتند و زنبورک چی باشی؛ یعنی رئیس کل زنبورک خانه. زیندارخانه : زیندارها ،زین و یراق اسب ها را نگهداری می کردند و در جایی به نام زیندارخانه آمد و شد داشته اند. سرایدارخانه : سرایدار به نگهبانان عمارت های دولتی و اثاثیه آنها می گفتند و اداره ای که این اشخاص با آن سروکار داشتند را سرایدار خانه می گفتند. سمسارهای دوره‌گرد : غیر از پیشه ها و کسب و کارهای گفته شده در تهران قدیم، عده ای کاسب های دوره گرد بودند که در تمام مدت روز در خیابان ها و کوچه و بازار پرسه می زدند و با فریاد کردن متاع و کالای مستعمل از قبیل کت، شلوار، کلاه کهنه، کفش، خرده شیشه، آهن پاره و غیره خریداری می کردند. شاطرخانه : شاطرها کسانی بودند که در جلو اسب یا کالسکه شاه حرکت می کردند تا اگر فرمانی دهد، برای اجرای امر حاضر باشند. رئیس شاطرها را شاطرباشی می گفتند. فراش خانه : فراش ها کسانی بودند که خلافکاران را به مجازات می رساندند. آنها در خانه اعیان،‌ مجرم را به رو خوابانیده و چند چوب به ران هایش می نواختند. اما در کارهای دولتی اشکلک و کند و زنجیر به کار برده و حتی گوش و دماغ و دست بریدن و به طناب افکندن و سربریدن از وظایف آنها به شمار می رفت. کالسکه خانه : کالسکه خانه هم از عهد ناصری تشکیل شد و این هنگامی بود که کالسکه به ایران وارد گردید. کالسکه چی باشی رئیس کالسکه خانه بود و تمام کالسکه چی ها تحت امر او بودند. کشیک خانه : گارد مخصوص را می گفتند که تحت ریاست کشیکچی باشی بود. سواران کشیک خانه را غلام کشیک خانه هم می گفتند و رئیس آنها را که بعد از کشیک چی باشی، شخص اول کشیک خانه بود قولر آقاسی باشی می نامیدند. مریض خانه : نخستین مریض خانه ای که در تهران قدیم دایر گردید بیمارستان دولتی بود که در سال ۱۲۹۰ هجری قمری، در خیابان مریض خانه ( خیابان سپه) تاسیس گردید. در حال حاضر، این مریض خانه بیمارستان سینا خوانده می شود. میرآخوری : نگهداری حیواناتی مثل اسب و مادیان که در اصطبل نگهداری می گردید کار میرآخوری بود. سرگرمی پایتخت نشین ها : سینما : مقدمه (سینما) : سینما از سال ها پیش، وارد ایران شد و همان طور که می دانید فیلم هایی که در آن نمایش داده می شد همگی فیلم صامت و غیر ناطق بودند. اولین سینما، در خیابان مریض خانه( سپه) به نام سینما سپه تاسیس گردید که چندین سال فعال بود. اولین فیلم صامت در سینما : در دی ماه سال ۱۳۰۹ هجری شمسی، اولین فیلم ایرانی در تهران به نمایش در آمد این فیلم صامت که« آبی و رابی» نام داشت توسط فردی به نام اوانس اوگانیاسن نوشته و ساخته شده بود. اوگانیاسن اولین کسی بود که مدرسه ای برای تربیت آرتیست در ایران تاسیس کرد و برای ساختن اولین فیلمش نیز از شاگردان همین مدرسه استفاده کرد. هنرپیشگان اولین فیلم آبی و رابی که یک فیلم کمدی بود عبارت بودند از محمد ضرابی و غلامعلی سهرابی که یکی نقش فرد کوتاه قد و دیگری نقش فرد بلند قد را بازی می کرد. در طی فیلم حوادث غیر مترقبه و جالب و خنده داری برای این دو به وجود می آمد این فیلم برای اولین بار در سینما ماباک تهران به نمایش در آمد و طبق روایتی می گویند که در یک حادثه آتش سوزی در این سینما فیلم آبی و رابی نیز از بین رفته است. پس از فیلم آبی و رابی اوگانیاسن دست به کار ساخت دومین فیلم خود به نام حاجی آقا آکتور سینما می شود را شروع کرد و این فیلم پس از طی مراحل تولید در اواخر سال ۱۳۱۲ هجری شمسی، آماده نمایش شد ولی در همین زمان ،تب اولین فیلم ناطق فارسی همه گیر می شود و این نمایش ،گر چه جزو اولین فیلم های ایرانی بود ، توفیقی برای سازندگانش نداشت و تاحدودی نیز باعث ورشکستگی آنان نیز شد. اولین فیلم ناطق ایرانی : فیلم «دختر لر» اولین فیلم ناطق ایرانی است که در اوایل سال ۱۳۱۲ هجری شمسی، به نویسندگی و بازیگری نقش اول و کارگردانی هنری عبدالحسین سپنتا در بمبئی شروع به فیلمبرداری می شود و پس از اتمام کار، فیلم دختر لر در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی، در تهران به روی پرده می رود و از همان روزهای آغاز نمایش با استقبال چشمگیر و بی سابقه ای مواجه می شود. در آن زمان، سینماهای تهران هفته ای یک تا دو فیلم عوض می کردند ولی این بار سینماهایی که این فیلم را نمایش می دادند؛ سنت شکنی را آغاز کرده و به علت فروش بسیار خوب آن، مدت زیادی این فیلم را بر روی پرده باقی گذاردند. به طوری که حدود یک ماه، سینما ماپاک و ۱۱۰ روز، سینما سپه در اوایل کار به نمایش این فیلم پرداخته اند و پس از آن بارها این فیلم در سینماهای مختلف به روی پرده رفت.     سپنتا را می توان پدر سینمای ناطق ایران نامید. وی زمانی دست به ساخت فیلم ناطق ایرانی زد که میزان آگاهی های مختلف در نزد مردم ایران بسیار پایین بود و او تصمیم داشت تا به این وسیله به مردم آگاهی داده و آنها را با فرهنگ و گذشته خویش آشنا سازد. از کارهای بعدی سپنتا هم روشن می گردد که وی تا چه اندازه در احیای فرهنگ ایران سعی داشت. فیلم های دیگر او عبارتند از: فردوسی، شیرین و فرهاد، چشم های سیاه، لیلی و مجنون و چند فیلم کوتاه دیگر. الک دولک بازی : الک دولک بازی که تا این اواخر هم به وسیله کودکان محلات تهران بازی می شد، ‌بازی جالبی بود که بچه های محل و حتی بزرگسالان خود را به آن مشغول می داشتند. این بازی چنین بود ،که طبق قرعه انداختن، شخص چوب کلفتی را به دست می گرفت و چندین چوب کوتاه را بر روی دو آجر یا دو سنگ قرار می داد و به وسیله چوب ضخیم و بلند، چوب کوچک را به فضا پرتاب کرده و ضربه شدیدی بر آن وارد می آورد و بازیکنان که با فاصله قرار داشتند اگر چوب کوتاه را می گرفتند برنده شده و به جای بازیکن نخست می رفتند و این دور تسلسل همچنان ادامه می یافت. بادبادک : اختراع بادبادک به دنبال مشاهده اولین هواپیما ، که در فضای تهران به پرواز درآمد، قدم به عرصه وجود گذاشت. بچه ها بادبادک را که عبارت بود از یک زر ورق نازک با چوب های نی بود که میانش را به نخ بلندی بسته بودند به هوا می فرستادند و وقتی در جریان باد قرار می گرفت شروع به اوج گرفتن می کرد. گاهی به دم این بادبادک ها فانوس نورانی می بستند که وقتی شب به فضا فرستاده می شد با نور خود منظره جالبی را تشکیل می داد. در چهار گوشه بادبادک ها گوشواره هایی هم از کاغذ متصل می کردند که بر زیبایی آنها افزوده می شد. بندبازی : بندبازی و عملیات آکروباتی نیز یکی از نمایش های جالب توجه روزگار قدیم تهران بود و این بازی ها دو نوع بودند: یکی از آنها مختصر و محدود و سیار بود و یک دسته بندباز مرکب از یک آدم نسبتا گردن کلفت زورمند و یک کودک خردسال ‌آن را اجرا می کردند. کودک خردسال بر روی نوک چوب کلفتی می رفت و سردیگر چوب که کودک عملیات خود را بر فراز آن انجام می داد در بین کمربند محکمی قرار داشت که بر روی شکم شخص زورمند بسته شده بود و در همین زمان که عملیات بندبازی شروع می گردید، ‌شخص سومی که ضربی به زیر بغل داشت آهنگ هایی را زمزمه می کرد و بر روی ضرب می نواخت. پرده قیامت : پرده قیامت از دیگر سرگرمی های مردم به حساب می آمد و عبارت بود از: یک پرده نقاشی شده بزرگ که معمولا اوضاع و خصوصیات دوزخ را به زعم تصویرپرداز، مجسم می گردانید. بر روی چنین پرده ای تصویر جهنم با شعله های آتش تجسم می یافت و از گوشه و کنار آن چند مار و عقرب و حتی اژدها دیده می شد که گناهکاران و دوزخیان، علاوه بر مکافات عمل خود، به وسیله لهیب آتش، گرفتار جانوران وحشتناک هم می گردیدند. در برابر جهنم چند سگ با چشمان وغ زده هم دیده می شد که گویا از گماشتگان دوزخ به شمار می رفتند. متصدی پرده قیامت با چوبی بلند و صدایی زنگدار و گرفته یکایک خصوصیات و گوشه های پرده را که بر دیوار آویخته بود یادآوری می کرد. خربازی و خرسواری : یکی از سرگرمی های جمعی مردم، خربازی( خرسواری، بابو سواری) بود و این بازی و تفریح منحصرا خصوص داش مشدی های خوش پوش بود که برای سوار شدن بر خرهای معروف به خربندی و یا خرهای دولایی به خیابان علاء الدوله ( فردوسی) می رفتند. در این خیابان ده ها خر کوچک و بزرگ همراه پالان های دیدنی و افسارهای مزین به برنج و نقره و گل میخ نقره کوبی شده و زنگوله های ریسه ای و پالان های مخمل و شال و ترمه و اطلس پرزرق و برق و دست و پا و یال و دم حنا بسته و سم های سیاه شده و منگوله های زیبا آماده شده بود.     خربازها و یا یابوسوارها نیز لباس های جالبی می پوشیدند. مثلا لباده های بلند از ماهوت و مخمل و رداهای رالی و کپک های نمدی و شال های ابریشمی و کبوه های آجیره و ملکی و غیره و این خرسوارها در برابر چشمان صدها تماشاچی از حاشیه خیابان علاء الدوله و گاهی لاله زار بالا و پایین می رفتند. عکاسی : از ورود اولین دوربین عکاسی به ایران بیش از ۱۵۰ سال ، می گذرد. در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، کلاسی در مدرسه دارالفنون دایر شد که برای آموزش عکاسی به شاه زادگان و درباریان قاجار و توسط عبدالله قاجار اداره می شد که می توان به عنوان پدر عکاسی ایران از وی نام برد .     ناصرالدین شاه، به علت علاقه ای که خود به عکاسی داشت، عکاسی می کرد و از آن دوران عکس هایبسیاری باقی مانده که در کاخ گلستان موجود است.     بعد از دارالفنون و عبداله قاجار، عکاسی تدریجاً توسط اشخاصی مانند آنتوان عکاس، ماشاء الله خان و روسی خان، توسعه یافت و از حالت درباری خارج شد و فراگیر شد. از جمله عکاسی های قدیمی به فتوگرافی تهامی یا بیش از ۷۰ سال سابقه می توان اشاره نمود که دارای آرشیو بزرگی از عکس های تاریخی می باشد. مساله گوها یا مرشدها : یکی از سرگرمی های تهرانی ها مساله گوها یا مرشدها بودند که با صدای رگه دار و زنگدار در میدان ها و خیابان های دارلخلافه معرکه به راه می انداختند. آنها معمولا دو نفر بودند یکی خود مرشد ( مساله گو) و دیگری بچه مرشد به این ترتیب که مرشد مساله ای را در برابر جمعیت حاضر مطرح می کرد و بچه مرشد به آن پاسخ می گفت. این مرشدها معمولا تا پولی از مردم جمع آوری نمی کردند شروع به مساله گویی نمی کردند و گاهی این حضرات مرشدها حرف های خود را در یک جای حساس قطع می کردند، بقیه آن را به روز دیگر حواله می کردند تا خلایق را تشنه تر و مشتاق تر گردانند. نمایش لوطی عنتری : تماشای لوطی عنتری هم از جمله سرگرمی های مردم تهران قدیم بود و به کمک یک کمانچه، عنتر یا میمون تربیت شده ای را در حضور مردم به رقص و عملیات شگفت آور وا می داشتند گاهی به جای یک عنتر، خرس های کوچک دست آموز وظیفه اجرای نقش عنتر را به عهده داشتند و حرکاتی جالب را در معرض دید تماشاگران قرار می دادند. لوطی عنترها به طور سیار نمایش می دادند و در کوچه و خیابان ها با نواختن ضرب اهل محل را خبر می کردند. حمل ونقل در تهران قدیم : وسایل نقلیه اولیه : وسایل نقلیه ابتدایی غیر موتوری تهران قدیم عبارت بودند از:     واکن اسبی، کجاوه، پالکی، هودج، درشکه، ارایه و اسب، واگن اسبی و درشکه وسایل نقله ی مخصوص داخل شهر بودند ولی کجاوه، پالکی، هودج و ارایه مخصوص حمل مسافران خارج شهرها به شمار می‌رفتند. از جمله وسیله نقلیه آتشخوار، ماشین دودی بود. واگن اسبی : واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت می‌کرد و تقریباً ، بیشتر خیابان‌های اصلی شهر را به هم وصل می‌کرد. این واگن با تراموای، دارای چند قسمت بود. قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص قرار گرفتن سورچی و قسمت‌های دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکت‌هایی قرار می گرفتند که در دو طرف واگن‌ها تعبیه شده بود.     خطوط مختلف واگن اسبی در خیابان‌ها به قرار زیر بود:      اول، خط بازار که تا آخر خیابان لاله‌زار نزدیک خیابان رفاهی رفت و آمد می‌کرد. دوم، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه می‌افتاد و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی می‌کرد و از خیابان ری می‌گذشت و به کار ماشین دودی می‌رسید. سوم، خط باغ شاه که از بازار حرکت می‌کرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه می‌رسید. کجاوه،پالکی و هودج : سه وسیله نقلیه ساخته شده از چوب بودند که بر روی قاطر، الاغ، اسب و یا شتر حمل می‌گردید. هر کجاوه و پالکی و هودج فقط جای یک نفر بود و بر مرکب از هر نوع دو تا از این جایگاه ها قرار می‌گرفت که تعادل آن برقرار گردد. دلیجان : دلیجان کالسکه‌ای هشت نفره بود با اتاق و پشتی، بار بنددار با دور چرخ‌هایی از آهن که از درشکه و کالسکه که چرخ‌هایش رزین دار، سخت‌تر و از گاری که فنر نداشت راحت‌تر بود. اولین خط آهن(ماشین دودی) : نخستین خط آهن ایران، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی و ۱۸۸۳ میلادی، امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی« به نام مسیوبوانان» ازناصرالدین شاه گرفت. ماشین‌هایی که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخلافه آنها را ماشین دودی می‌گفتند. اولین اتومبیل تهران : به دنبال کالسکه‌هایی که با بخار و آتش حرکت می‌کردند، اولین اتومبیل‌هایی که به ایران وارد شد، سواری‌های فورد کروکی کلاچی با لاستیک تو پر بود. اتومبیل‌هایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آن ها ماشین لاری می‌گفتند و هم چنین اتومبیل‌های دور سیمی که برای حمل بار و مسافر می‌آمدند. به هرحال، نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید. سیستم آب رسانی در تهران قدیم : قنات های تهران : در دارالخلافه تهران، بیش از اینکه آب رودخانه کرج به این شهر جریان یابد چندین قنات وجود داشت که در هر محله و منطقه روان بود. این قنات ها اکثراً وقف بود به این کیفیت که شخص خیرخواه و نیکوکاری به خاطر رفاه خلق خدا اقدام به حفر قنات می کرد تا با این امر ثوابی برای خود ذخیره کرده باشد. معروف ترین قناتی که در تهران جریان داشت قنات مرحوم حاج میرزا علیرضا بود که در سرچشمه، از زمان فتحعلی شاه، حفر شده بود و اکنون هم پس از گذشت بیش از ۱۶۰ سال ، جریان آن قطع نگردیده . حاج میرزا علیرضا فرزند حاج ابراهیم کلانتر معروف شیراز بود که دروازه شهر شیراز را در جنگ لطفعلی خان و آقا محمد خان به سوی آقامحمد خان گشود و باعث پیروزی وی گردید.     قسمت دیگری از قنوات مهم تهران و حومه را حاج میرزا اقاسی ایجاد کرده است. اصولا حاج ملاعباس ایروانی معروف به میرزا آقاسی مردی بود که به کارهای زراعتی و حفر قنات عشق خاصی داشت. او که صدر اعظم چندین ساله محمد شاه بود برای اولین بار نهری از رودخانه کرج برای یافت آباد و وصفنارد جاری ساخت که بعدها این آب را به وسیله نهر دیگری به تهران آوردند تا قنات فرمانفرما در خیابان پاستور امروزی، قنات حاج حسین خان شاهسون نظام الدوله، قنات میرزا علیخان امین الدوله و پارک امین الدوله را در خیابانی به همین نام مشروب سازد.     از دیگر قنات های مشهور می توان به قنات های زیر اشاره نمود: قنات امین السلطان که به وسیله میرزا علی اصغر خان اتابک( امین السلطان) احداث گردید. قنات مخبرالدوله قنات میرزا عیسی وزیر تهران، قنات حاج ظهیرالدوله، قنات علاء الدوله و قنات حسن آباد مستوفی الممالک. آب انبارها : در تهران قدیم علاوه بر قنات ها، آب انبارهای متعددی وجود داشت که بناکنندگان آن اکثرا مردم خیراندیش و نیکوکار بودند. این آب انبارها که اغلب گنجایش مقدار زیادی آب را داشت، در موقع خشکسالی و هنگامی که قنات های تهران جوابگوی احتیاج های مردم نبود، نقش مهمی را به عهده داشتند و از طرفی ذخیره آب در این انبار یک کار مال اندیشانه بود که نگرانی های مردم را در مواقع خشکسالی و احتیاج مرتفع می ساخت. یکی از مهمترین آب انبارهای دارالخلافه، آب انبار سید اسماعیل بود. این آب انبار تاریخی و کهنسال در زمان حکومت سلجوقیان و سلطنت طغرل اول به وجود آمد ولی بعدها متروک گردید. آنگاه در دوران صفویه شاه طهماسب اولین امر به تعمیر آب انبار داد ولی باز هم متروک شد تا اینکه حاج عیسی وزیر دستور تجدید بنای آن را داد. سقاخانه ها : در تهران قدیم سقاخانه ها را بیشتر به دلیل مذهبی و ثواب آن می ساختند و بنای آن چنین بود که در یک دکان نیم بابی یا ظروف سنگی بزرگی قرار می دادند و در اطراف آن جام ها و یا پیاله هایی که معمولا بسته به زنجیر بود می نهادند و این کارها بیشتر در ایام عزاداری و یا روضه خوانی سید الشهداء و یا شهیدان دشت کربلا انجام می شد. در شب هنگام ، برای اینکه چشم تشنه لبان بهتر ببیند در محفظه هایی در کنار محل آب شمع هایی روشن می کردند و بعد از مدتی این کار مقدمه ای شد برای کسانی که نذر و نیازی داشتند. آنها هر شب جمعه، شمع هایی را در سقاخانه های تهران قدیم نصب و روشن می ساختند در بعضی سقاخانه ها که کار و وضعشان مفصل تر بود تعدادی شمایل مقدسین مثل حضرت عباس و حضرت علی اکبر را به دیوار می آویختند و معمولا هر سقاخانه ای برای خود یک متولی و کارگردان داشت. معروفترین سقاخانه ها عبارت بودند از:     سقاخانه نوروزخان، سقاخانه مرحوم آشیخ هادی نجم آبادی، سقاخانه آیینه.     سقاخانه نوروزخان معروف ترین و مفصل ترین سقاخانه های تهران قدیم بود ولی سقاخانه شیخ هادی معروفیتش به علت کشته شدن ماژورایمبری« مامور کشور آمریکا » بود که هنگام عکسبرداری از چگونگی استفاده از سقاخانه و طریقه روشن کردن شمع و بعضی نذر و نیازها به تحریک جمعی از ماجرا جویان مرموز که در ورای آن سیاست خاصی پنهان بود. مورد ضرب و شتم قرار گرفته و هنگام فرار و پناه بردن به کمپسری به قتل رسید. مشک سقاها : در آن زمان، یک قسمت از خانه ها و محله های تهران به وسیله آب مشک سقاها مشروب می گردید و این سقاها که هر کدام خیک و یا مشک بزرگی بر دوش افکنده بودند از قنوات موجود در تهران آنها را پر کرده و به خانه ها می بردند و تدریجا که تغییراتی در نحوه آب رسانی پدیدار شد. این کار به وسیله شبکه های آبی صورت می گرفت که توسط چارپایانی مثل اسب و الاغ کشیده می شد. اما در کنار اینگونه آب رسانی ها، در بیشتر خانه ها آب انبارهای کوچک و بزرگی نیز می ساختند و انها را ، اواخر شب ، پر می کردند که احتمالا آب نهرها و جوی ها کمتر آلوده بود. بیشتر این آب ها از نهر کرج می آمد و میراب های بلدیه ( شهرداری) که مامور رساندن و به جریان انداختن و تقسیم عادلانه آب در جوی های محله ها بودند از آنجایی که این افراد سر رشته کاری مهم را در دست داشتند در واقع نفوذ و قدرت زیادی داشتند و گاهی اتفاق می افتاد همین میراب های کذایی وقتی از ساکنان خانه ای دلخوری پیدا می کردند، به انواع بهانه های مختلف مانع جریان آب به خانه های مورد نظر می شدند و گاه هم یک کوچه یا یک محله بر سر حق تقدم آب و یا تاخیر در استفاده از آب ، نزاع ها و مناقشات خونینی راه می انداختند. سیستم روشنایی در تهران قدیم : پیه سوز و فانوس : قبل از اینکه در خیابان های تهران چراغ های گازی و بعدها برقی به کار افتد، اکثر معابر و گذرگاه ها و مخصوصا محله های بازار، شب ها به وسیله فانوس های فتیله ای و پیه سوز و غیره روشن می شد. پیه سوزها با روغن پیه افروخته می گشت و فانوس ها را با نفت پر و روشن می ساختند. این چراغ ها، فانوس ها و پیه سوزها را در فاصله های معین بر فراز دیوار نصب می کردند و هر محله ای برای این چراغ ها یک متصدی داشت که شب ها آنها را روشن کرده و صبح ها خاموش می کردند.     فانوس ها تحت کنترل شخصی به نام حسین خان چراغچی بود که سر دسته چراغچیان به شمار می رفت و آنها را استخدام می کرد. انواع چراغ ها و فانوس ها : در دارالخلافه در خانه ها و اماکن از انواع چراغ ها استفاده می کردند که از همه پر نورتر( کنترهای نمره ۳۰) بود که با رکابی از سقف می آویختند و حبابی از چینی یا بلور رنگدار داشت. از دیگر انواع چراغ ها، چراغ های لامپا با سرپیچ های دو شعله و سه شعله بود که آنها نیز بر پایه های بلور و چینی و فلز سوار می شد. بعد از اینها، جاوهای پایه بلند با پایه هایی از سنگ مرمر در سرپیچ های گرد سوز نمره ۲۰ و ۲۵ با حباب های لب کنگره الوان که وسط مجلس قرار می گرفت و بعدها از شمعدان ها و یکپایه های شمع سوز مفرغی و بلوری که به وسیله شمع روشن می شدند و نیز چلچراغ های پرنور که از سقف می آویختند استفاده شد. فانوس های شیشه دار و نفت سوز و پارچه ای شمع سوز که اولی را فانوس و دومی را فانوس شمعی می گفتند از جمله وسایل روشنایی بودند که برای عبور از کوچه ها و کشیدن جلو اسب و الاغ روضه خوان ها و پیشاپیش اعیان و رجال و علما به کار می آمد. در حمام ها از نوعی چراغ که پیه سوز بود استفاده می شد و نیز چراغ موشی که بدون سرپیچ و لوله بود و دود و بوی تعفن به فضا می فرستاد. بعدها ، چراغ های تلمبه ای معروف به زنبوری توری دار تدریجا وارد بازار و خانه ها گردید. چراغ گاز : کارخانه گاز ابتدا ، در خیابان چراغ گاز(چراغ برق) تاسیس شد و کار خود را شروع کرد. طرز کار این کارخانه چنین بود که دیگ های در داری تعبیه کرده بودند که درهایشان با پیچ و مهره هایی بسته می شد در آن کار گذاشته بودند و از آن لوله هایی به اطراف کشیده بودند که این لوله عمده اش به خیابان ناصریه و در اندرون می آمد. هنگام غروب، شیرهای دیگ ها باز می شد و گاز کاربیت در لوله جریان پیدا می کرد و در همین وقت عده ای چراغچی با میله های بلند مشتعل، فانو س های مخصوص گازی را که به دیوار نصب شده بود روشن یا خاموش می کردند. اولین کارخانه برق : اولین کارخانه برق توسط حاج امین الضرب اصفهانی ( مهدوی) به کار افتاد. حاج امین الضرب که اصفهانی زیرک و تاجر حسابگری بود قبلا، نیز ضرب مسکوکات را به عهده داشت و ضمنا آدم سرمایه داری بود. وقتی جزء ملتزمین مظفرالدین شاه به روسیه رفت روزی هنگام قدم زدن در خیابان چشمش به کارخانه برق افتاد که شهر را روشن می کرد. وی چنان مجذوب روشنایی برق شد که تصمیم گرفت او نیز چنین کارخانه ای در دارالخلافه دایر نماید و برای این منظور ابتدا ، امتیازش را از مظفرالدین شاه اخذ نمود و سپس کارخانه را رو به راه کرد. کارخانه حاج امین الضرب فقط ۴۰۰ کیلووات نیروی برق داشت که می توانست قسمتی از خیابان های دارالخلافه را روشن نماید. حمل ونقل در استان تهران : بزرگراه ها : امروزه ، بخش در خور توجهی از بودجة برنامه‌های توسعه و عمران ،در کشورهای در حال پیشرفت جهان، به احداث راه‌ ها و بزرگراه ‌ها اختصاص یافته است. بزرگراه ‌ها تأثیری تعیین‌کننده در برقراری ارتباطات درون شهری و میان شهری دارند. با وجود این احداث بزرگراه ‌ها مستلزم صرف هزینه ‌های هنگفتی است، اما مشکلات اجرای پروژه بزرگراه ‌ها فقط به هزینه سنگین آنها محدود نمی‌شود. این مشکلات بیشتر هنگامی خودنمایی می‌کنند که مسیر بزرگراه ها از بین بافت موجود شهری و یا از کنار مناطق مسکونی می‌گذرند و به شکل‌های گوناگون عوارضی از خود بر جای می‌گذارند. خوشبختانه ، در کشور خودمان نیز این واقعیت ها از نظر برنامه‌ریزان پنهان نمانده و از، نخستین برنامه پنج ساله توسعه و عمران نظام جمهوری اسلامی، گسترش راه‌ها و بزرگراه‌ ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار شده است. احداث و تکمیل پروژه‌های بزرگراه‌ های شهر تهران در سال های اخیر موکد این توجه می‌باشد.     چگونگی عملکرد ترافیک و قابلیت دسترسی به مسیرها در شبکه‌های بزرگراه‌ ها اهمیت بسیاری دارد. ترافیک : از آنجایی که معمولاٌ محدوده‌های مرکزی شهر به دلیل قرار گرفتن مراکزی با کاربری‌های اداری – تجاری، فرهنگی و بهداشتی تقاضای سفرهای زیادی دارد و به سبب هجوم وسایل نقلیه به خصوص در ساعات اداری دارای ترافیک متراکمی است. سازمان حمل و نقل ترافیک تهران که عهده‌دار سیاستگزاری و برنامه‌ریزی ترافیک است. تدابیری را به مرحله اجرا در آورده است از جمله:     اجرای محدوده طرح ترافیک،بزرگراهها،پارکینگ‌های عمومی. طرح ترافیک : از آنجایی که معمولاٌ محدوده‌های مرکزی شهر، به دلیل قرار گرفتن مراکزی با کاربری‌های اداری – تجاری، فرهنگی و بهداشتی، تقاضای سفرهای بسیاری دارد و به سبب هجوم وسایل نقلیه، به خصوص در ساعات اداری، ترافیک متراکمی دارد. سازمان حمل و نقل ترافیک تهران که عهده‌دار سیاست گزاری و برنامه‌ریزی ترافیک است. تدابیری را به مرحله اجرا در آورده است از جمله:     اجرای محدوده طرح ترافیک :    این طرح از سال ۱۳۵۸ ، و با تصویب شورای انقلاب آغاز و تاکنون ۹ مرحله اجرایی را پشت سر گذاشته و طی این مدت ،ضمن افزایش ساعت، تغییراتی در محدوده جغرافیایی آن ایجاد شده است.     طبق این طرح تنها وسایل نقلیه‌ای که دارای مجوز از سوی سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران صادر شده است و به دو صورت توزیع می‌گردد ، اجازه عبور دارند. پارکینگ‌های عمومی : بنا به محاسبات پژوهشگران سازمان حمل و نقل و ترافیک شهری، زمان توقف وسیله نقلیه، بیش از زمان تردد آنهاست. نبودن مکان‌های مناسب و کافی برای توقف خودروها در نهایت به کاهش کارآیی و کشش معابر و اخلال در ترافیک جاری می‌انجامد. یکی از کوشش‌های مؤثر در بهبود وضعیت حمل و نقل شهری، ایجاد توقفگاه‌های موقت خودروها به ویژه در مرکز شهر و نیز در جوار پایانه‌های مسافری است.     مکان‌یابی و طراحی توقفگاه‌های طبقاتی در دستور کار معاونت فنی و عمرانی شهر قرار دارد. پارکینگ طبقاتی لاله‌زارنو، با گنجایش ۲۲۰ خودرو با زیر بنای ۷۳۰۰ مترمربع و در ۷ طبقه از بتن آرمه ساخته شده است. این پارکینگ به انضمام سه پارکینگ طبقاتی دیگر، جمعاٌ با بیش از ۱۱۱۰۰۰ مترمربع زیر بنا و ظرفیت پذیرش حدود ۲۵۰۰ اتومبیل، به صورت مستقیم و غیرمستقیم در صرفه جویی وقت و ایجاد آسایش برای شهروندان و کاهش آلودگی هوا تأثیر دارند. راه آهن : کلنگ ساختمان راه آهن سراسری ایران (ایستگاه مرکزی‌) در ۲۳ مهر ماه سال۱۳۰۶، با حضور رضا شاه در اراضی جنوبی تهران‌، که تمامی آن بیرون از دروازه گمرک به همین منظور در نظر گرفته شده بود، به زمین زده شد. هم زمان نیز ریل گذاری از تهران تا خورموج در اهواز آغاز گشت‌. طرح ایجاد راه آهن سراسری برای اتصال جنوب به شمال و شرق به غرب ایران بود که به این منظور مجلس شورای ملی هزینه ساخت راه آهن را از عایدات قند و شکر در سال ۱۳۴۵ ، تصویب کرده بود.     بنای ایستگاه مرکزی راه آهن، با الهام از عظمت و شوکت معماری ایران باستان‌، توسط مهندسان آلمانی ساخته شد و با استفاده از شیوه اکسپرسیونیسم آرمان گرا و ویژگی‌هایی که آلمان زمان هیتلر در ساخت بناها و حفظ عظمت آلمان به کار می‌برد بنایی هر چند ساده‌، اما عظیم و با صلابت به وجود آمده است‌. ورودی ایستگاه مرکزی وسیع است و این ریتم از طریق پنجره‌ها، بازشوها و جرزهای سراسری دیوارها نیز کاملاً آشکار است‌.     احساس گشودگی در بدو ورود به ایستگاه مرکزی‌، حس گذر را در مسافران القا می‌کند. این نوع معماری که القا کننده نوعی خشونت و قدرت نیز هست‌، کاملاً با رمانتیسم اروپایی اوایل قرن بیستم متفاوت است‌.     عمارت ایستگاه تهران از پی تا سقف با آهن و سیمان ساخته شده است‌. پنجره‌های این عمارت همه از برنز و آهن بوده که از سال‌ها پیش تخریب شده است‌. نماد صلیب شکسته هیتلری، که داخل سقف سالن اصلی کنده‌ کاری شده‌، هنوز هم وجود دارد. نمای خارجی ایستگاه از سنگ سفید تراورتن است که از معدن سنگ پل سفید مازندران استخراج شده است‌. جایگاه سلطنتی این عمارت، که بعد از انقلاب اسلامی به مسجد تبدیل شده است‌، از سنگ‌های مرمر سفید و سیاه معادن مشهد و یزد ساخته شده است‌. در ساختمان ایستگاه تهران ۴۵ مهندس و معمار کار کرده و ۷۰ شرکت ساختمانی و صنعتی از ۱۲ کشور مختلف جهان در مناقصه ساختمان آن شرکت کرده‌اند که از این میان‌، شرکت‌های آلمانی برنده مناقصه شدند و ساختمان آن را به پایان رساندند.     ارتفاع ایستگاه تهران از سطح دریا ۱۱۱۷ متر است‌.     پس از ساخت راه آهن، در نیمه اول قرن نوزدهم‌، دولت‌های خارجی برای به دست آوردن امتیاز ساختمان راه آهن در ایران شروع به فعالیت کردند. لیکن رقابت‌های استعماری کشورهای روس و انگلیس مانع ایجاد راه آهن در ایران گردید و جز پاره‌ای فعالیت‌ها، که منجر به احداث چند کیلومتر راه آهن در نقاط مختلف کشور شد، بقیه امتیازها به نتیجه نرسید.     عمده‌ترین این امتیازات چنین است‌:     به موجب امتیاز مهندس بواتال‌، اولین راه آهن ایران در سال۱۸۸۸ م‌، بین تهران و حضرت عبدالعظیم به طول هشت کیلومتر به نتیجه رسید و ۲۷ سال بعد سال ۱۹۱۵م، ساختمان راه آهن جلفا به تبریز به طول ۱۴۶ کیلومتر، صوفیان به شرف خانه به طول ۵۳ کیلومتر احداث شد ،در نتیجه امتیاز بانک استقراض ایران از طرف دولت روسیه ایجاد شد و در سال۱۹۱۹م،انگلیسی‌ها نیز بنا بر مقاصد سیاسی خود، خط آهنی به طول ۹۴ کیلومتر از میرجاوه به زاهدان احداث کردند. از این سه مورد، اولی پس از چند سال فعالیت حتی قبل از انقضای مدت امتیاز کاملاً برچیده شد و دو راه آهن دیگر با تغییر و تحولات فراوان هر دو جزو شبکه راه آهن فعلی ایران است‌.     از انشعاب های راه آهن سراسری یکی راه آهن تهران مشهد است که در سال ۱۳۱۷ ،شروع شد و پس از مدتی توقف ناشی از مشکلات جنگ جهانی دوم‌، در ۱۷ دی ۱۳۳۵ ، خاتمه یافت‌. خط تهران به تبریز هم در سال۱۳۱۷ ، شروع و بالاخره در ۸ اسفند ۱۳۳۶ ، به پایان رسید و به شبکه راه آهن تبریز جلفا متصل شد و شعبه‌ای از این خط از شرف خانه تا مرز ترکیه در تاریخ ۵ مهر ۱۳۵۰ ، افتتاح شد و مورد بهره برداری قرار گرفت‌. راه آهن قم- یزد -زرند نیز در سال ۱۳۱۷ ، شروع شد و ریل گذاری خط بین قم و کاشان به طول ۹۸ کیلومتر در مرداد سال ۱۳۲۸ ، به پایان رسید و از شهریور سال ۱۳۳۷، عملیات ساختمانی این خط به طرف یزد شروع شد و در ۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۰، این خط تا ایستگاه زرند به طول ۸۴۷ کیلومتر بهره برداری شد. برای بهره برداری از کارخانه ذوب آهن اصفهان نیز راه آهنی به طول ۱۱۲ کیلومتر از ایستگاه سیستان‌، که در کیلومتر ۳۲۸ راه آهن قم یزد واقع شده‌، به آن کارخانه کشیده شد. در ادامه احداث مسیرهای جدید، راه آهن زرند - کرمان نیز به طول ۸۰ کیلومتر در ۶ آبان ماه ۱۳۵۶ ، افتتاح شد و در پی آن راه آهن بافق- بندرعباس نیز که طرح آن به صورت راه آهن دو خطه پیش‌بینی شده بود، بعد از پیروزی انقلاب به مرحله اجرا درآمد و مراحل اجرایی و بهره برداری آن به چهار فاز تقسیم شد که در پایان سال ۱۳۵۷، به صورت یک خطه از آن بهره برداری شد. در عین حال‌، خط آهن مشهد- سرخس به طول ۱۶۵ کیلومتر در پایان سال ۱۳۴۷ ، آماده و در اردیبهشت سال ۱۳۵۷ ، افتتاح شد و به شبکه سراسری راه آهن جمهوری اسلامی ایران پیوست و بهره برداری از آن آغاز گردید.     محور بافق - بندرعباس ضمن آن که در امر ترانزیت کالا با احداث راه آهن مشهد - سرخس بسیار اهمیت دارد، از نظر حمل مواد اولیه کارخانه فولاد مبارکه از راه آهن بافق- بندرعباس به طول ۶۲۶ کیلومتر؛ راه آهن دو خطه تهران - مشهد به طول ۹۶۲ کیلومتر ؛ راه آهن بادرود - میبد به طول ۲۵۴ کیلومتر؛ راه آهن چادرملو - اردکان ارژنگ به طول ۲۱۹ کیلومتر ؛ راه آهن امید آباد -رستم‌کلا به طول ۲۰ کیلومتر.     به طور کلی شبکه راه آهن جمهوری اسلامی ایران تا سال۱۳۸۰، شامل ۷۱۵۶ کیلومتر خطوط اصلی و فرعی است و ۱۱۰۸ کیلومتر را خطوط دو خطه تشکیل‌می‌دهد، که به این منظور خط دوم راه آهن تهران مشهد در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی افتتاح شد.     ایستگاه راه آهن تهران نقطه صفر محسوب می‌شود و مرکز تمام اداره ها و از جمله هیئت مدیره راه آهن است‌. همچنین، ایستگاه تهران محلی است که ‌دستگاه کنترل مرکزی شبکه سراسری راه آهن در آن جا در اتاق مخصوصی نصب شده است که نسبت به دستگاه کنترل نواحی راه آهن کامل‌تر است‌. در روی‌جعبه‌ای کلید زنگ اخبار تمام ایستگاه‌های طول خطوط نصب است‌. تمامی قطارها از ایستگاه تهران به هر سمت که حرکت کنند، یا از هر سو که به طرف تهران ‌بیایند، تحت کنترل مرکزی عمل می‌کنند که اختیار حرکت قطارها و سبقت و محل تلاقی آن‌ها را نیز تعیین می‌کند.     ساختمان هتل چهار ستاره نیز در جوار ایستگاه برای اسکان مسافران غیر بومی شروع شده و نزدیک به اتمام است‌. در ضلع شرقی ایستگاه نمازخانه برای ‌استفاده مسافران تدارک دیده شده است‌.     در حال حاضر، امور مربوط به قبول و اعزام و بارگیری و مانور قطارهای باری در ایستگاه آپرین اسلام شهر انجام می‌گیرد و امکانات خطوط داخل ایستگاه ‌تهران بیش‌تر به قطارهای مسافری اختصاص دارد که سوار و پیاده شدن آن‌ها در سکوهای مختلف و در محورهای متفاوت انجام می‌گیرد.     از مهم‌ترین حوادث مربوط به راه آهن‌، به اشغال ایران توسط متفقین در شهریور سال ۱۳۲۰ ، می توان اشاره کرد که از راه آهن سراسری ایران برای انتقال تسلیحات و منابع مورد نیاز خود استفاده می‌کردند. به این ترتیب‌، متفقین توانستند از طریق ایران قوای متحدین را شکست دهند و فاتح جنگ جهانی دوم شوند و به همین‌دلیل‌، ایران <پل پیروزی‌> لقب گرفت‌. احداث پل ورسک نیز ، به طول ۱۱۱ متر در کوهستان صعب العبور البرز و در مسیر تهران گرگان از طریق فیروز کوه در منطقه‌ای به اسم ورسک، از جمله فعالیت‌های جالب توجه راه آهن است‌.     پل ورسک از جمله پل‌های استراتژیک ایران است که توسط مهندسان آلمانی و با تضمین ۱۰۰ ساله احداث شد.     معروف است که رضا شاه با پایان یافتن ساخت پل ورسک‌، مهندس آلمانی و خانواده‌اش را در زیر پل نگه داشت و دستور داد تا قطار از روی پل رد شود تا در صورت خرابی پل‌، مهندس آلمانی و خانواده‌اش هم از میان بروند.     به دنبال خط آهن سراسری اروپا، آسیا نیز قرار است از طریق خط آهن پاکستان ایران ارمنستان و نیز ترکیه عراق سوریه به اروپا متصل شود. این اتصال از طریق طولانی‌ترین پل راه آهنی ایران به اروپا با نام پل‌قطور صورت می‌گیرد. حمل و نقل جاده‌ای : حمل و نقل جاده‌ای از مواردی است که در موضوعاتی چون اقتصاد، جذب توریسم و ... مطرح می‌باشد.     چون ایران از دیرباز یکی از مسیرهای مهم ارتباطی آسیا و اروپا بوده و از طرف دیگر به دلیل وجود جاذبه‌های سیاحتی و زیارتی و نیز آثار تاریخی و باستانی در کشور باعث شده است که فکر مکانیزه کردن نحوه اجرایی حمل و نقل مطرح شود. حمل و نقل جاده‌ای، رایج‌ ترین و آسان ترین روش جابجایی کالا و مسافر در جمهوری اسلامی ایران است. به طوری که ،۸۰ درصد حمل و نقل به وسیله حمل و نقل جاده‌ای انجام می شود و پایانه‌ها دروازه‌های اصلی ورود به شبکه حمل و نقل جاده‌ای کشور به شمار می روند.     براساس برآوردهای کارشناسان، ناوگان حمل و نقل جاده‌ای بار ظرفیت جابجایی بالغ بر ۶۰۰ میلیون تن کالا در هر سال را دارد. حمل و نقل جاده‌ای ظرفیت جابجایی ۳۵۰ میلیون نفر مسافر در هر سال را دارد. لازم ذکر است که سازمان حمل و نقل جاده‌ای کشور هم اکنون، توانایی ساخت پایانه بار در خارج از کشور را دارد. نمود این توانایی احداث پایانه بار در عشق آباد ترکمنستان و ایروان ارمنستان می‌باشد. مترو(قطار شهری) : تاریخ احداث راه آهن شهری در تهران به ۱۲۰ سال قبل، بر می‌گردد. تأسیس تراموای شهری، از جمله نکات پیش بینی شده در امتیاز نامه‌ای بود، که به نام بارون‌جولیوس دو رویتر ثبت شده بود. امتیاز دهنده قرار داد مشیرالدوله‌، صدر اعظم ناصرالدین شاه‌، بود.     بر این اساس‌، رویتر امتیاز استخراج و بهره‌برداری از تمام معادن و منابع طبیعی را در سراسر خاک ایران به دست ‌گرفت و اجازه داشت برای احداث راه آهن‌سراسری ایران اقدام کند. تأسیس تراموای شهری نیز از جمله این امتیازات بود. امتیاز نامه فوق بر اثر مخالفت‌هایی پس از یک سال لغو شد و با جایگزینی ‌بلژیکی‌ها، به جای رویتر انگلیسی‌، خط آهن تهران- ری احداث شد. در همان سال‌ها، یک خط آهن روی زمین‌، بین دروازه حضرت عبدالعظیم و میدان باغ شاه‌، به وجود آمد که به واگن اسبی معروف شد. این قطار از وسط خیابان‌های ری‌، چراغ گاز و سپه‌، روی ریل حرکت می‌کرد و به وسیله چند اسب کشیده می‌شد. این اولین و آخرین تراموای دایر شده در تهران تاسال ۱۳۲۰ه. ش، بود.     از دهه سال۱۳۲۰ ، به این سو همواره اندیشه احداث مترو و قطار شهری، در مقاطع مختلف زمانی، در میان مسئولان دولت و شهر تهران مطرح شده است‌.     درسال ۱۳۳۴، پیشنهاد شخصی به نام وفادار، درباره احداث تراموای برقی بین تهران تا شمیران‌، در هیئت دولت تصویب و تصمیم گرفته شد تا مطالعات و تحقیقات بیش‌تری انجام شود.     درسال ۱۳۳۷، مهندس کورس طرح متروی تهران را تجزیه و تحلیل کرد و یکی از شرکت‌های آلمانی نیز آمادگی خود را برای احداث مترو اعلام کرد.     درسال ۱۳۴۵، دولت شوروی سابق، در مقابل خرید گاز، پیشنهاد احداث متروی تهران را داد که بر طبق طرحی که از سوی کارشناسان روس تهیه شد، متروی تهران ‌از میدان راه آهن تا میدان تجریش امتداد می یافت و از جاده قدیم شمیران به خیابان شوش می‌رسید. طرح اولیه این پروژه در حدود ۷۰ کیلومتر برآورد شده ‌بود.     درسال ۱۳۴۸، شهرداری تهران از گروه مهندسان و طراحان ژاپنی برای بررسی وضعیت حمل و نقل شهری دعوت کرد تا در زمینه‌های لازم طرح‌های خود را عرضه‌کنند. در آن هنگام‌، براساس آخرین سرشماری ملی درسال ۱۳۴۵، جمعیت تهران حدود ۳۰۰۰۰۰۰ نفر و تعداد اتومبیل‌های شخصی و عمومی ۱۴۵۰۰۰ دستگاه بود.     گروه ژاپنی پس از مطالعات خود درسال ۱۳۴۹، در مورد طرح‌های دراز مدت و نیاز های شهر تهران‌، ایجاد شبکه راه‌های سریع را همچون بزرگ‌راه و آزاد راه‌، به‌طور نهایی ۲۰۰ کیلومتر و شبکه راه آهن سریع (مترو) به طول حدود ۱۱۲ کیلومتر ضروری دانست‌. در این طرح‌، شبکه راه آهن شهری از چهار خط‌تشکیل می‌شد که اولویت به خط شماره یک داده شده بود که شمیران را به ایستگاه راه آهن متصل می‌کرد و حدود ۲۱ کیلومتر بود.     درسال ۱۳۴۹، شرکت فرانسوی سوفرتو مطالعات مقدماتی خود را درباره احداث متروی تهران شروع کرد که تا سال ۱۳۵۱،ادامه یافت‌. سپس در سال۱۳۵۴، قرارداد طرح آن ‌با شرکت سوفرتو امضا شد. براساس مطالعه مؤسسه فوق‌، اجرای سیستم مختلط (خیابان مترو) بهترین طرح بود که شامل شبکه‌ای مرکب از هفت خط‌مترو به طول ۱۴۶ کیلومتر بود.     سپس در اردیبهشت همان سال‌، مجلس وقت طرح را تصویب و به دولت ابلاغ کرد. در اواسط همان سال، شرکت سوفرتو با امضای قراردادی کارهای اجرایی ‌متروی تهران را آغاز کرد و با این که طراحی خطوط ایستگاه‌ها و سایر موارد از سوی شرکت مزبور انجام شده بود، این شرکت تا سال۱۳۵۷، تنها توانست ۲/۳ کیلومتر تونل در تپه‌های عباس آباد را به صورت ترانسه باز احداث کند. با وقوع انقلاب اسلامی‌، کار احداث نیز متوقف شد.     در ۱۵ تیر ماه سال ۱۳۵۹، لایحه قانون تأسیس شرکت راه آهن شهری، که به تصویب شورای انقلاب رسیده بود، به شهرداری تهران ابلاغ شد، اما به سبب جنگ‌، در تاریخ ۱۲ اسفند سال۱۳۶۰ ، عملیات اجرایی مترو کامل متوقف شد. سرانجام، فعالیت مجدد مترو در اول تیر ماه سال ۱۳۶۵، آغاز و نخستین مرحله از چهار خط پیشنهادی احداث خط یک و خط دو اجرا شد.     متروی تهران پس از یک دوره طولانی‌، درسال ۱۳۷۸، از مبدأ میدان امام‌خمینی تا میدان صادقیه‌، جهت مرکز به غرب‌، افتتاح شد. در حال حاضر سه خط مترو به‌این ترتیب‌، خط یک از میدان امام خمینی تا صادقیه‌، خط دو از شهرری تا میرداماد و خط پنج از صادقیه تا کرج فعال است‌.     شبکه مترومی تواند به هفت خط افزایش یابد که در مجموع بالغ بر ۱۴۶ کیلومتر خواهد بود. فرودگاه مهرآباد : فرودگاه بین‌المللی مهرآباد در شمال بزرگ‌راه ۶۵ متری فتح‌، غرب بزرگ‌راه آیت‌الله سعیدی و جنوب جاده مخصوص کرج قرار دارد.     فرودگاه بین‌المللی تهران در زمین و روستایی به نام مهرآباد ساخته شد که در گذشته جزو اراضی دارالخلافه تهران محسوب می‌شد. مرحوم دوست‌علی معیرالممالک درباره سابقه تاریخی این محل یادداشت‌هایی دارد، از این قرار: «مهرآباد از املاکی بود که حاج میرزا آقاسی به ناصرالدین شاه هبه کرد. ولی در ۱۲۷۱ ه.ق‌، نظام الدوله معیرالممالک آن را از دولت به ۲۸۰۰ تومان خریداری کرد و به احداث قنات و باغ و قلعه روستایی همت گماشت‌. در ابتدا نام آن حسین آباد بود، ولی پس از آن که جزء مهریه عصمت الدوله درآمد، نام مهرآباد را بر آن گذاشتند. اما بعدها به مناسبت خرج‌های بی‌رویه دوست محمدخان معیرالممالک‌، مهرآباد به گرو رفت و از تملک خانواده او خارج شد. مرحوم دوست‌علی خان معیرالممالک بنا به خصلت حفظ حرمت بستگان از شرح کامل قضیه خودداری کرد و تنها به دادخواهی از رضا شاه در مورد باز گرداندن مهرآباد پرداخت‌، اما در نهایت به خاطر بی‌مهری خویشاوندان‌، چنان آزرده شد که دست از مهرآباد کشید و شکوه به شاه نیز نبرد.»     چندی بعد، در یکی از روزهای سال ۱۲۹۶ ه.ش ، و در اواخر جنگ جهانی اول‌، مردم تهران برای اولین بار شاهد پرواز هواپیما بر فراز آسمان کشور بودند. این هواپیما به صورت قطعات مجزا از روسیه و از طریق بندر انزلی به وسیله اتومبیل به تهران حمل شد و پس از سوار کردن قطعات‌، توسط خلبان روس بر فراز تهران و در ارتفاع پایین پرواز کرد. با توجه به این‌که در آن موقع محلی به عنوان فرودگاه در تهران وجود نداشت خلبان در محل وزارت امور خارجه و شهربانی کنونی تهران (میدان مشق‌) به زمین نشست‌.     به دنبال پیشرفت سریع صنعت نوپا و پر شتاب هواپیمایی و تمایل کشورها به استفاده از این تکنولوژی‌، حق انحصاری هواپیمایی در ایران به موجب قانونی‌، در بهمن‌ماه سال۱۳۰۴ ، به شرکت هواپیمایی آلمانی یونکرس واگذار گردید. شعبه این شرکت درسال ۱۳۰۵ ، در ایران افتتاح و ارتباط هوایی بین تهران و شهرهای مشهد، شیراز، بندر انزلی و بوشهر برقرار شد و به حمل و نقل مسافر و محموله‌های پستی در آسمان کشور پرداخت‌.     در سال ۱۳۱۷، باشگاه خلبانی با ۲۰ فروند هواپیما تأسیس گردید و در مردادماه سال ۱۳۲۵ ، اداره‌ای تحت عنوان اداره کل هواپیمایی کشوری تشکیل و یک سال بعد این اداره به فرودگاه مهرآباد منتقل شد. با تصویب قانون هواپیمایی کشوری در تاریخ ۲۸ تیرماه سال ۱۳۲۸ ، در مجلس وقت‌، اداره کل هواپیمایی کشوری زیرنظر وزارت راه قرار گرفت‌. درسال ۱۳۵۳، اداره مذکور تحت عنوان سازمان هواپیمایی کشوری زیر پوشش وزارت جنگ قرار گرفت و مجدداً در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۵۷و با تصویب شورای انقلاب به وزارت راه و ترابری ملحق شد.     از سال‌های ابتدایی پیدایش حمل و نقل هوایی در کشور و تأسیس سازمان هواپیمایی کشوری‌ فعالیت‌های هوانوردی، از جمله اعمال حاکمیت بر مجموعه صنعت حمل و نقل هوایی‌، تدوین استانداردهای هوانوردی و نظارت بر ایمنی پروازها و عملکرد فرودگاه‌ها به عهده سازمان هواپیمایی کشوری بود و از طرف دیگر، فعالیت‌های مربوط به حمل ونقل هوایی بار و مسافر در اختیار شرکت‌های هواپیمایی قرار داشته است‌. با گذشت زمان و هم‌گام با تحولات سیاسی‌، اجتماعی و تکنولوژیکی که در جهان به وجود آمده‌، صنعت هوانوردی کشور نیز متحول شد. با توجه به تقاضای روز افزون توسعه حمل و نقل هوایی کشور، علاوه بر وجود شرکت‌های هواپیمایی دولتی‌، از جمله شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی و شرکت آسمان‌، اجازه فعالیت به شرکت‌های حمل و نقل غیردولتی نیز داده شده است‌. این شرکت‌ها مسئولیت تدارک هواپیما از طریق خرید یا اجاره و حمل و نقل مسافر و بار در مسیرهای پروازی داخلی و بین‌المللی را به عهده دارند.     به منظور اقتصادی‌تر کردن فعالیت‌ها در شبکه فرودگاهی کشور، وظایف مربوط به ساخت و توسعه و اداره و نگه‌داری فرودگاه‌ها در اختیار شرکت فرودگاه‌های کشور قرار گرفته و سازمان هواپیمایی کشوری انجام وظایف اصلی حاکمیتی و تنظیم برنامه‌ریزی هوانوردی و تدوین مقررات و استانداردهای ملی نظارت بر اجرای امور و ایمنی پروازها را برعهده دارد. همچنین در سطح بین‌المللی با تصویب قانون اجازه الحاق به معاهده شیکاگو در تاریخ ۱۳۲۸/۴/۳۰، جمهوری اسلامی ایران عضو سازمان بین‌المللی کشوری ایکائو (I.C.A.O) شد و سازمان هواپیمایی کشوری نماینده رسمی ایران در این سازمان است‌.     در حال حاضر این فرودگاه شش ترمینال مسافربری دارد که عبارتند از: ترمینال یک و دو که مربوط به پروازهای خارجی است‌، ترمینال سه که متعلق به حجاج می‌شود، و ترمینال‌های چهار و پنج و شش که به ترتیب برای خروج و ورود پروازهای داخلی از آن استفاده می شود.     در محوطه این فرودگاه حدود ۱۰۰ شرکت هوایی و غیرهوایی و اشخاص حقیقی و حقوقی فعالیت‌های تجاری دارند.     شرکت‌های هوایی ایران ایر، ایران نفت‌، ایران ایرتور، ایروفلوت‌، آسمان‌، ماهان‌، سفیران‌، ساها، کاسپین‌، کیش ایر، فراز قشم‌، آریا، کراس ایر، لوفت هانزا، اتریش‌، گلف ایر، کی‌.ال‌.ام هلندی‌، آلیتالیا، سوریه‌، عربستان سعودی‌، امارات و کویت هستند. شرکت‌های غیر هوایی عبارتند از: DHL خدمات پستی‌، دفتر مخابرات بین‌المللی‌، صدا و سیما، دفتر ایران‌گردی و جهان‌گردی‌، سازمان حج و زیارت‌، دفتر وزارت دفاع‌، شرکت سپهران‌، گمرگ مهرآباد، پارکینگ طبقاتی بامپاد، شرکت‌های تبلیغاتی‌، اتومبیل کرایه‌ای بهارانه‌، رستوران سنتی‌، بانک ملی‌، نمایشگاه سنتی و صنایع دستی و خدمات بار ترمینال حجاج‌.     برج مراقبت این فرودگاه دارای ۱۵۰ مترمربع فضای مراقبت پرواز، ۲۲۵ مترمربع فضای رادار تقرب پرواز، ۲۲۵ مترمربع فضای تجهیزات ناوبری‌، هر طبقه با ۱۲۰ مترمربع فضاهای اداری و عملیاتی (یکم تا هفتم‌)، ۳۰۰ مترمربع ساختمان سایت رادار، ۱۲۰۰ مترمربع در چهار طبقه و ساختمان تسهیلات است‌. این ساختمان در ۱۰ طبقه و ۴۰ متر ارتفاع ساخته و نمای خارجی آن از سنگ گرانیت و شیشه است‌.     سیستم رادار فرودگاه مهرآباد که در انتهای محوطه فرودگاه نصب و اطلاعات آن به وسیله کابل نوری به سیستم اتوماسیون منتقل می‌شود، شامل سیستم RTPLEFDP است که ارسال تمام اطلاعات پروازی از جمله مسیر، سرعت‌، ارتفاع و کد مشخصه بر روی صفحه نشان‌دهنده آن ظاهر می‌گردد.     فرودگاه مهرآباد با ظرفیت فنی تکنیکی خود کنترل بیش از ۷۰۰۰۰ پرواز عبوری‌، ۱۰۰۰۰ پرواز داخلی و ۳۰۰۰۰ نشست و برخاست بین‌المللی را برعهده دارد. فرودگاه امام خمینی (ره) : آدرس: آزاد راه تهران قم ضرورت احداث فرودگاه بین المللی بزرگ متناسب با استانداردهای جهانی، و با توجه به مشکلات موجود در فرودگاه بین المللی مهرآباد به سبب گسترش ساخت و سازهای شهری‌، ارتفاعات موجود در شمال تهران و نیز تداخل پروازهای نظامی‌، توجه مسئولان کشور را به خود جلب کرد. احداث فرودگاه امام خمینی (ره‌) عمدتاً به منظور پاسخ‌گویی به نیازهای روز افزون مسافرتی و حمل و نقل هوایی داخلی و بین المللی و جذب پروازهای ترانزیت بین المللی در جهت دست‌یابی به جایگاه ایران به عنوان قطب اصلی در پروازهای بین المللی منطقه و کانال عبور در مسیر اروپا و آسیا و در عین حال کسب درآمد ارزی ناشی از آن و بهره برداری بیش‌تر از صنعت توریسم توجه خاصی به آن شده است.     این فرودگاه در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی تهران بین آزاد راه تهران قم - تهران - ساوه و در زمینی به وسعت ۱۳/۵ هزار هکتار ساخته شده است‌. راه‌های دسترسی به فرودگاه از طریق آزاد راه تهران قم‌، جاده تهران ساوه و آزاد راه تهران ساوه است‌. علاوه بر آن‌، راه آهن اختصاصی متصل به شبکه مترو و برای حمل و نقل مسافران و مراجعان به فرودگاه راه‌اندازی می‌شود.     این فرودگاه دارای یک باند پرواز ۲۹ با ۱ به طول ۴۲۰۰ متر و عرض ۴۵ متر و دو تاکسیوی موازی به عنوان باند اضطراری و ارتباط و دسترسی به سطوح پروازی جنوبی پایانه بار، آشیانه تعمیر هواپیما و محل آزمایش موتور هواپیما است‌. تاکسیوی موازی اضطراری، به طول ۴۲۰۰ متر و عرض ۴۵ متر ،و تاکسیوهای موازی ارتباطی، در طول ۹۷۰۰ متر و عرض ۳۰ متر ،احداث شده‌اند.     پایانه مسافری با زیربنای ۷۸۳۵۷ متر مربع از دو بخش سمت هوا و سمت زمین تشکیل شده است‌. سمت زمین یا مرکز پایانه مسافری دارای ساختمانی ۴ طبقه با سقف کمانی سبک برای تمامی فعالیت‌های مسافران ورودی و خروجی و همراهان آن‌ها و با نمای شیشه‌ای کامل است‌. سمت هوا نیز دارای بنای کشیده و ظریف برای تمامی مسافران ورودی و خروجی با سقفی ساده و مسطح با هفت دروازه ورودی و خروجی (۱۴ پل اتصال به هواپیما) پیش بینی شده که با دو نوار فضای سبز در حد فاصل دو بخش سمت هوا و سمت زمین و دالان سرپوشیده بین دو بخش که فضای پایانه را تعدیل و محیط خشک بیابانی را تلطیف می‌کند، احداث گردیده است‌.     فرودگاه امام خمینی مجهز به سیستم‌های روشنایی‌، کمک ناوبری زمینی‌، پهلوگیری هواپیما، انتقال بار مسافر، پل‌های انتقال مسافر به هواپیما و بالعکس‌، سیستم اطلاعات مدیریت (MTS) فرودگاه‌، سیستم CUTE، سیستم مدیریت ساختمان (BMS)، کنترل تردد، سیستم تلویزیون‌های مدار بسته (CCTV)و سیستم اعلام حریق است‌. این فرودگاه از ساختمان‌های جانبی مختلفی نیز برخوردار است که مهم‌ترین آن‌ها برج مراقبت پرواز و ساختمان پشتیبانی است‌. برج مراقبت به ارتفاع ۵۶/۹ متر بین جاده‌های شرقی و غربی اسپاین با زیر بنای ۱۱۰۰ متر مربع با سازه بتونی احداث شده است‌. اتاق کنترل برج با مساحت ۱۷۵ متر مربع در طبقه یازدهم احداث شده و در قسمت فوقانی آن تجهیزات مربوط به مراقبت پروازها و سطوح پروازی نصب شده است‌.     ساختمان پشتیبانی که واحدهای فنی و عملیاتی مربوطه در آن مستقر است‌، در چهار طبقه با زیر بنای ۶۸۰۰ متر مربع با سازه بتونی و تمامی شیشه‌ای احداث شده است و شامل فضاهای اداری‌، آموزشی‌، اطلاعاتی‌، هواشناسی‌، خدماتی و استقرار مدیریت فرودگاه است‌.     ۴۷ واحد مسکونی نیز در داخل فرودگاه با زیربنای ۵۹۰۰ متر مربع احداث گردیده و برای اسکان بقیه پرسنل فرودگاه شهرک‌هایی مسکونی اطراف فرودگاه در نظر گرفته شده است‌.     در فرودگاه امام خمینی ساختمان‌های مختلف دیگری مانند آتش نشانی‌، تعمیر خودروهای سنگین مدیریت فرودگاه‌، انبارها، پست‌های برق‌، تصفیه خانه‌ها، اماکن امنیتی‌، مخابرات و پمپ بنزین وجود دارد که مساحتی در حدود ۳۵۰۰۰ متر مربع از فضای فرودگاه را به خود اختصاص داده‌اند.     شایان ذکر است که در هنگام احداث این فرودگاه‌، شهری باستانی از دل خاک فرودگاه بیرون آورده شده که قرار است با هماهنگی مسئولان فرودگاه و سازمان میراث فرهنگی‌، از این مکان به عنوان یکی از جاذبه‌های توریستی فرودگاه امام‌خمینی استفاده شود. اتوبوسرانی در تهران بزرگ : اتوبوسرانی تهران : تهران تا قبل از این که به عنوان پایتخت انتخاب شود، دهکده کوچکی بود با جمعیت اندک در دامنه البرز و نزدیک به شهرری که در آن زمان مرکزیت شهری‌، داشت که با چند دروازه محدود می‌شد. وسایل حمل و نقل به گاری و درشکه و کالسکه‌های اختصاصی محدود می‌شد و مردم بیش‌تر پیاده از این سوی تهران‌به آن سو می‌رفتند. حمل و نقل با گاری در آن زمان توسط دو نفر از گاریچی‌ها به نام‌های میرزا علی اصغر و سید حسن گاریچی اداره می‌شد. تا آن زمان وسایل ‌نقلیه عمومی در تهران وجود نداشت و نیازی هم به چنین وسایلی احساس نمی‌شد، اما رفته رفته با افزایش جمعیت‌، حمل و نقل مسافر در داخل شهر مورد توجه قرار گرفت‌.     نخستین وسیله نقلیه عمومی که در پایتخت آغاز به کار کرد واگن‌های اسبی بود. بلژیکی‌ها بعد از ایجاد راه آهن حضرت عبدالعظیم (ماشین دودی شهری‌)، به فکر تأسیس چند خط حمل و نقل مسافر در شهر تهران افتادند; به همین منظور حدود سال ۱۲۹۸ ه.ش‌، در خیابان‌های ری‌، لاله زار، ناصریه (ناصرخسروی فعلی‌)، سپه (خیابان امام خمینی‌) و شاهپور (وحدت اسلامی‌) ریل کار گذاشتند و پس از نصب ریل در این خیابان‌ها، مسافران با واگن اسبی که از روی ریل عبور می‌کرد، جا به جا می‌شدند. کرایه این واگن‌ها پنج شاهی بود و از ساعت شش صبح تا نه شب کار می‌کردند. این سرویس‌ها تا سال۱۳۰۳ ،ادامه داشت‌، سپس با اختلاف نظری که بین شهرداری تهران و مدیر بلژیکی واگن به وجود آمد، شرکت کار خود را متوقف و مسئولان آن به کشور متبوع خود مراجعه کردند. چندی بعد دانمارکی‌ها با استفاده از اتوبوس‌های بنزینی بزرگ چند خط اتوبوس‌رانی در تهران و شمیران دایر کردند، ولی بعد به علت کمی درآمد آن را منحل‌کردند.     درسال ۱۳۰۵ ، و در زمان سلطنت رضا شاه‌، تعدادی اتوبوس مدل زایس از شوروی خریداری و با ورود آن‌ها، هشت خط اتوبوس‌رانی خصوصی در تهران دایر شد که مقررات و ایستگاه مشخصی نداشتند; یعنی هر جا مسافر بود، اتوبوس توقف می‌کرد و مسافر هم هر جا که می‌خواست پیاده می‌شد و گاهی به خاطر سوار شدن به اتوبوس جنگ و دعوا در می‌گرفت که کم از جنگ تن به تن نداشت‌.     بعد از شهریور سال۱۳۲۰، اتوبوس‌رانی شکل مرتب‌تری به خود گرفت و مردم برای سوار شدن به اتوبوس‌ها صف می‌بستند. تا قبل از تأسیس شرکت واحد، تعداد خطوط اتوبوس‌رانی ۳۸ خط بود.     اولین شرکت سهامی اتوبوس‌رانی عمومی کشور با ادغام شرکت‌های اتوبوس‌رانی خصوصی در شهر تهران و با نام شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه در فروردین ۱۳۳۵، تحت شماره (۵۱۳۷) به ثبت رسید و محل قانونی آن در شهرداری وقت تعیین گردید، که ۵۱ درصد سهام شرکت واحد به مسئولیت اداره شرکت واحد در آمد و ۴۹ درصد سهام باقی مانده از آن را به سهام‌داران بخش خصوصی سابق و چهار نفر از طرف شهرداری تهران واگذار شد که به این شرح انتخاب شدند: تیمسار سرلشکر مهدی قلی علوی مقدم (رئیس وقت شهربانی کل کشور ) با حفظ سمت‌ در مقام رئیس هیئت مدیره‌، اسدالله اکرمی‌، نصیر دادخواه و سرهنگ ناصر امیر انصاری‌.     سپس برای اجرای مرتب سرویس‌ها، هیئتی به نام هیئت عالی نظارت و مشاور اتوبوس‌رانی عمومی تهران تشکیل شد که عبارت بودند از: وزیر کشور، مدیر کل بانک ملی ایران‌، رئیس شهربانی‌، شهردار تهران‌، معاون وزارت بازرگانی‌، معاون وزارت کار، معاون وزارت صنایع و معادن و سه نفر نماینده از طرف صاحبان سهام ۴۹ درصد.     امروز تهران مرکز فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی ایران‌، با جمعیتی بیش از ۱۰ میلیون نفر، بزرگ‌ترین شهر کشور و یکی از فعال‌ترین شهرهای جهان در سطح بین‌المللی‌، و به عنوان مرکز اقتصادی‌، اجتماعی‌، سیاسی و ارتباطی‌، حایز بالاترین درصد جمعیت شهر نشین است که بیش‌ترین سرمایه گذاری صنعتی کشور را دارد. تمرکز فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی و وجود واحدهای بزرگ علمی و فرهنگی و تمرکز فعالیت‌های اداری در تهران‌، باعث شده که افراد از شهرستان‌های دیگر به این شهر مهاجرت کنند.     آغاز ب کار خطوط اتوبوس‌رانی در تهران با ۳۸ خط و ۱۲۶ اتوبوس و به طول ۳۰ کیلومتر بود. هم اینک، در حدود ۳۵۵ خط و در ۲۸۹۱ کیلومتر خطوط اتوبوس‌رانی شامل خطوط عادی‌، اکسپرس‌، سراسری‌، کرایه نقدی‌، شبانه‌، پارک سوار و سریع‌السیر و در مجموع ۲۷۰ خط سیستم اتوبوس‌رانی تهران را تشکیل می‌دهد.     با جایگزینی اتوبوس‌های جدید، بنابر آخرین آمار تا پایان سال۱۳۸۱، تعداد اتوبوس‌ها ۵۶۸۱ دستگاه بوده است که بالغ بر ۲۸۰۰۰۰۰ مسافر را در روز جا به جا می‌کردند.     بودجه شرکت واحد از طریق سازمان برنامه و بودجه شهرداری تهران‌، یک درصد افزایش بهای سوخت‌، فروش بلیت‌، واحد آگهی‌ها، واحدهای تابعه شرکت و اجاره اتوبوس‌ها و غیره تأمین می‌شود.     به منظور کاهش آلودگی هوای تهران و کمک به سرویس حمل و نقل‌، طی قراردادی‌، شهرداری تهران و شرکت اشکودا اکسپورت از کشور چک توافق کردند که سه فاز اتوبوس برقی در سه محل تهران بر پا گردد:     فاز ترمینال شرق میدان امام حسین که با دو خط و ۷/۲ کیلومتر در سال۱۳۷۱ ، افتتاح شد.     فاز میدان امام حسین، میدان خراسان ،انتهای ۱۷ شهریور با سه خط و ۶/۲ کیلومتر درسال ۱۳۷۵.     فاز میدان خراسان ،میدان شوش و انتهای ۱۷ شهریور .میدان شوش نیز با دو خط و به طول ۱/۳ کیلومتر درسال ۱۳۷۹ ، شروع به کار کرد.     تعداد کارکنان شرکت با توجه به بازنشستگان و ورود و خروجی‌های در حال تغییر تا آخر ۱۳۸۱ ،(۱۶۵۸۹کارگر) و ( ۷۲۱) کارمند و (۱۱۰۸۰) راننده بوده است.     .     شرکت واحد در حال حاضر بیش از ۱۶ تعمیر گاه فعال دارد که وظیفه تعمیر و نگه‌داری اتوبوس‌ها را به عهده دارد.     پارک سوار و شبکه اتوبوس برقی نیز در کنار خطوط اتوبوس‌رانی به جابه‌جایی مسافران اقدام می‌کند و بیش از ۲۰ ترمینال در سطح شهر خطوط مختلف را به هم ارتباط می‌دهد.     به علاوه‌، حدود ۴۵۵۹ دستگاه مینی‌بوس و اتوبوس‌های تحت پوشش واحد نظارت که جزو واحدهای تابعه شرکت‌واحد است‌، با حدود ۱۱۲ خط فعال‌، روزانه حدود ۱۴۰۰۰۰۰ نفر را جابه‌جا می‌کنند.     هم‌چنین‌، در شرکت واحد، فعالیت‌های ورزشی در رشته‌های فوتبال‌، والیبال‌، کشتی‌، دو و میدانی‌، شطرنج‌، ورزش باستانی و کوه‌نوردی رایج است و در زمینه فرهنگی با صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادها همکاری دارد. ترمینال جنوب : آدرس: بزرگ‌راه بعثت‌، بین خیابان بخارایی و عباسی اولین پایانه تهران در سال۱۳۵۲، در زمینی به مساحت ۱۷ هکتار بنا شد. ساختمان ترمینال شامل چهار طبقه (دو طبقه‌، همکف و زیرزمین‌) است‌. در همکف که ۸۸۰۰ متر مربع مساحت دارد، ۱۹ غرفه مربوط به تعاونی‌های مسافربری و شرکت‌های مسافربری خصوصی‌، فروشگاه‌ ها، پست‌، بانک‌، تلفن‌، دفتر های برخی ارگان‌ها، نیروی انتظامی و سرویس‌های بهداشتی قرار دارد.     طبقه اول، با مساحت ۴۲۰۰ متر مربع‌، شامل سالن غذاخوری‌، تریا، سایت کامپیوتر ترمینال و نمازخانه است‌.     طبقه دوم نیز ، با مساحت ۶۲۰ متر مربع‌، قسمت‌های اداری را شامل می‌شود. زیر زمین نیز مساحتی حدود ۳۴۰۰ مترمربع دارد.     به علاوه‌، ترمینال شامل فضای پارکینگ اتوبوس‌های بین شهری‌، پهلوگاه خروجی‌، پهلوگاه ورودی و محل شست‌وشو و نگه‌داری اتوبوس است که تعداد آن به پنج جایگاه و هریک با پنج اتوبوس می‌رسد. ایستگاه سوخت‌گیری و ۲۵۰۰۰ متر مربع فضای سبز محوطه نیز از دیگر فضاهای ترمینال است‌.     هفت شرکت مسافربری شامل مینی‌بوس‌رانی و سواری نیز علاوه بر شرکت‌های اتوبوس‌رانی در این ترمینال فعالیت دارند.     ساختمان ضد بمب و ضد زلزله این ترمینال مدور ، به دست مهندسان اسرائیلی ساخته شده است و طوری طراحی شده‌است که ، با توجه به محوطه پر دود و آلوده‌، هیچ دودی وارد ساختمان نمی‌شود. ترمینال شرق : آدرس: ابتدای بزرگ‌راه اسب دوانی ترمینال شرق از شمال به خیابان دماوند، از شرق به دپوی اتوبوس برقی و از جنوب به بزرگ‌راه هجرت منتهی می شود.     ترمینال که به طور موقت در زمینی به مساحت ۳۰۰۰۰ مترمربع و در اواسط سال۱۳۶۰، احداث شده است شامل ۲۰ غرفه و ۱۰ تعاونی مسافربری و دو شرکت خصوصی مستقر در ترمینال است‌. همچنین‌، ترمینال برای رفاه حال مسافران به ایجاد نمازخانه و سالن‌های انتظار، انتظامات‌، تبلیغات اسلامی‌، مطبوعات‌، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‌، خرازی‌، رستوران‌، لوازم بهداشتی‌، لوازم یدکی‌، بیمه ایران‌، تاکسی سرویس‌، پیک بادپا و کتاب‌فروشی اقدام کرده است‌. سالن ورزشی برای کارکنان نیز در محل ساخته شده است‌. ترمینال غرب : آدرس: شمال غرب میدان آزادی طرح احداث ترمینال در زمینی به مساحت ۵۰ هکتار در سال۱۳۷۰ ، و در شمال غرب میدان آزادی اجرا شد. این ترمینال در سال۱۳۶۰، گاراژی موقت در شمال غرب میدان آزادی بود که به دلیل نداشتن امکانات رفاهی‌، ضرورت احداث ترمینال اساسی غرب احساس و در سال ۱۳۷۵ ، مکان جدید افتتاح شد. این ترمینال شامل سالن خروجی است که در دو طبقه ساخته شده است‌. طبقه‌ اول یا همکف ۱۴۰۰۰ متر مربع مساحت دارد و از ۳۴ غرفه مربوط به تعاونی‌ها و شرکت‌های خصوصی تشکیل شده است‌. خدماتی که دراین قسمت داده می شود عبارتند از: فروشگاه شهروند، بانک‌، پست و تلفن‌، شهر کتاب‌، نمازخانه‌، چای‌خانه و سرویس‌های بهداشتی‌. طبقه بالا که وسعتی معادل ۱۰۰۰۰ متر مربع دارد، از قسمت‌های اداری و مالی‌، شرکت‌های مسافربری‌، رستوران‌، تریا، سینما و تعدادی غرفه خدماتی تشکیل شده است‌.     به جز خدمات ذکر شده‌، جایگاه سوخت‌، پارکینگ اتوبوس‌ها، شستشوی ماشین، تأسیسات و فضای سبز محوطه نیز در محدوده ترمینال واقع شده‌اند. در حال حاضر ۲۶۰۰ ماشین، اعم از اتوبوس و مینی‌بوس و سواری ،با ۲۷۰۰ سرویس روزانه بالغ بر ۶۶۰۰۰ مسافر را از طریق شرکت‌ها و تعاونی‌های این ترمینال جا به جا می‌کنند. بازارهای تهران بزرگ : بازار امیر : آدرس: ورودی اصلی بازار بازار صراف‌ها از چهارسوق کوچک شروع و به بازار امیر منتهی می‌شود و از بازار بزرگ تا انتهای بازار فرش فروش‌ها منتهی شده است‌.   در گذشته‌، به علت فقدان بانک‌، این بازار محل مبادلات ارزی و تبدیل پول و طلا و نقره بود. صراف‌ها با کیسه‌های پولی که در دست داشتند، از جایی به جایی می‌رفتند و معامله می‌کردند. اما در حال حاضر زرگری و خرید و فروش سکه رونق بیش‌تری دارد.      معماری سنتی دیوارها و سقف‌های بازار امیر مانند دیگر نقاط بازار خودنمایی می‌کند. نوسازی و معماری جدید نیز حال و هوای دیگری به بازار داده است‌.      دالان امین الملک نیز ، به صورت دو طبقه ، از انتهای بازار سراج‌ها به بازار کفاش‌ها منتهی شده است‌. در انتهای بازار صنف‌های دیگری مثل کیف و لباس فروشی هم دیده می‌شود. بازار امیر همان‌طور که از اسمش پیدا است‌، یادگار امیرکبیر است‌، که به آن بازار خیاط‌ها هم گفته می‌شود، زیرا در قدیم در این بازار معروف‌ترین خیاط‌های پایتخت قرار داشتند که بدون استفاده از چرخ خیاطی‌، با نخ و سوزن لباس و پوشاک مردم را می‌دوختند. بعدها مظفرالدین شاه اولین چرخ خیاطی را ، همراه یک خیاط قفقازی، به ایران آورد که لباس درباریان را با چرخ می‌دوخت‌. بعدها این چرخ وارد بازار شد و این امر باعث شد تا لباس‌های جدید و مد روز اروپایی جایگزین عبا و بالاپوش شود.      دالانی نیز به نام گبرها وجود دارد که زرتشتیان در آن پارچه فروشی دارند و در راسته‌ای به نام کیلویی‌ها، پارچه‌ها کیلویی فروخته می‌شود. بازار بین الحرمین : آدرس: خیابان پانزده خرداد، ورودی بازار بزرگ بازار بین‌الحرمین در شرق درب شمالی مسجد امام (شاه سابق‌) ، یا به عبارتی ابتدای بازار سلطانی، و غرب مسجد جامع قرار گرفته است‌.      بازار زمانی محل کار صحافان و کسانی که با کتاب و نشر کتاب سر و کار داشته‌اند بود، اما هم اکنون دچار تغییرات بسیاری شده‌است‌.      این بازار ، به دلیل فروش انواع لوازم تحریر و کاغذ، یکی از مهم‌ترین و فعال‌ترین قسمت‌های بازار است و به دلیل قرار گرفتن در بلندی‌، دارای سرازیری و راه‌های باریک‌تری نسبت به دیگر نقاط بازار است‌. پاساژها و سراهای متعدد و تودر تو و چند طبقه نیز در این بازار به وجود آمده‌اند.      از بناهای مهم بازار از سقاخانه بین‌الحرمین می توان نام برد که قدمتی دیرینه دارد. همچنین خانه ملک، که از سوی آستان قدس رضوی ، به کتاب‌خانه و موزه تبدیل شده است و قدمتی ۲۰۰ ساله دارد. در حال حاضر بسیاری از قسمت‌های خانه در دست تعمیر یا بازسازی است‌، مثل سقف‌ها و در و پنجره‌های چوبی که با همان نقش در حال ساخت و جااندازی است‌. کتاب‌های آن نیز به کتاب‌خانه وزارت امور خارجه انتقال داده شده است‌. کارهای نجاری این خانه بر عهده استاد محمد جواد کردی و پسرش بوده است‌.      از ویژگی‌های بنا پنجره‌های خانه است که به شکل ارسی است و از بالا و پایین باز می‌شود. بنا مساحت بسیار ی دارد، به طوری که از شمال چهار یا پنج حیاط تو در تو به بازار نوروز خان می‌رسد. از مشخصات ظاهری بنا در چوبی با پله‌ای رو به پایین و سنگ بیضی شکل حجاری شده در سردر ورودی است که به خط امین‌الملک الحق نگاشته شده است و چهار ستون باریک نزدیک به دو متر، و گنبدی شکل دارد. بازار تجریش : آدرس: ضلع جنوب شرقی میدان تجریش بازار تجریش که از یک طرف به میدان تجریش، از سمت دیگر به امام‌زاده صالح و کوچه‌های اطراف آن راه دارد، از قدیمی‌ترین مراکز خرید شمیران بوده و هنوز بافت قدیمی خود را حفظ کرده است‌. اگر چه ساخت بازار قائم به سبک جدید در کنار آن شکل کاملاً سنتی بازار را تحت تأثیرقرار داده است‌، اما هنوز حجره‌های معروف و قدیمی بازار هویت خود را از دست نداده‌اند.      بازار قدیمی تجریش، به صورت سرپوشیده و متصل کننده دو محله سرپل و تجریش است‌، که نمونه کوچکی از بازار تهران است‌. در بازار تجریش که از سوق‌های کوچکی تشکیل شده‌، یک میدان سرپوشیده میوه و تره ‌بار هم وجود دارد که از نظر مکانی بسیار جذاب و زیبا است‌. بازار تجریش همچون دیگر بازارهای سنتی مسجد و حسینیه دارد‌. بازار تهران : بازار اصلی تهران که در زمان فتح علیشاه قاجار شکل گرفت ،امروزه مجموعه‌ای است از دالان ها و کوچه‌های تو در تو با ردیف دکان ها و راسته مغازه‌هایی که گویی تمامی ندارد. گرچه از چند دهه قبل مراکز تجاری تازه‌ای در جاهای دیگر تهران نیزشکل گرفته است؛ ولی بازار تهران هم چنان از مراکز اصلی داد و ستد تجاری این شهر و حتی کشور به شمار می‌آید.      دو چهار سوق عمده به نام‌های چهار سوق بزرگ و چهار سوق کوچک،قسمت های بازاربزرگ تهران را به هم پیوند می‌دهند. تیمچه امین اقدس : این بنا در قرن سیزدهم هجری قمری، در عهد ناصرالدین شاه قاجار ساخته شد و به نام امین (امینه) اقدس، یکی از همسران معروف ناصرالدین شاه ، موسوم شد. بنای یاد شده در بازار تهران، پس از چهار سوق بزرگ قرار دارد. تیمچه صدر اعظم : این تیمچه در قرن سیزدهم هجری قمری، به همت میرزا علی خان اتابک، صدر اعظم ایران ،ساخته است. تیمچه علاءالدوله : این بنا در میانه قرن سیزدهم هجری قمری به وسیله شخصی به نام علاءالدوله ساخته شده است و از ویژگی‌های معماری تیمچه‌های بازاری ایران برخوردار است. تیمچه قیصریه : تیمچه قیصریه در اواسط قرن سیزدهم هجری قمری در زمان قاجاریه ساخته شده است. این بنای معروف در بازار بزرگ و پس از بنای چهارسوق بزرگ واقع شده است. تیمچه کتاب فروشان : ساختمان تیمچه کتاب فروشان، متعلق به قرن سیزدهم هجری قمری است. تیمچه مهدیه : این بنا در اواسط قرن سیزدهم هجری قمری ساخته شده است. چهار سوق بزرگ : چهار سوق بزرگ، یکی از قدیمی‌ترین بناهای تهران است که در بازار اصلی شهر تهران و در اواسط قرن سیزدهم هجری قمری، پس از انتخاب این شهر به پایتختی ایران، ساخته شد. ارتباطات و مخابرات (به طور کلّی ) : تلفن از نظر معنی لغت مرکب از دو کلمه یونانی( تله به معنای دور) و (فون به معنای صوت است) ، که الکساندر گراهام بل اسکاتلندی در دهم مارس سال ۱۸۷۶ م، درکشور آمریکا آن را ساخته است و نخستین عبارت تلفنی دنیا در شهر بوستون با جمله، وه پروردگار ما چه کارهای شگفتی دارد ، شنیده شد.     ایران قدیم نخستین پایه‌های ارسال خبر در دنیای آن زمان را بنا نهاد. داریوش، پادشاه هخامنشی، چابک سواران دولتی را تربیت کرده بود که نوشته‌های دولتی را از یک ایستگاه به ایستگاه دیگر ببرند و به چاپار برسانند. بدین ترتیب، به وسیله این چابک سواران همیشه از اخبار دورترین نقاط کشور مطلع می‌شد . سیستم تلگراف در ایران زیر نظر علی قلی میر زا اعتماد السلطنه ،فرزند فتحعلی شاه، با موفقیت آزمایش شد و توجه و تحسین بسیاری را بر انگیخت. سپس ، دستور داده شد از عمارت سطنتی ارک تا باغ لاله‌زار، به مسافت حدود یک کیلومتر ، سیم‌کشی شود. در ۱۹ تیرماه سال۱۳۲۸ه.ش، برای نخستین خبر ورود ناصرالدین شاه به چمن سلطانیه در نزدیکی زنجان، که اردوگاه تابستانی وی بود، تلگرافی به تهران اطلاع داده شد.     ارتباط تلگرافی به خارج کشور نیز در سال ۱۳۴۲ ه.ش، به وسیله اتصال خط تبریز به شبکه تلگرافی روسیه ، برای نخستین بار ، برقرار شد.     ارتباط تلفنی در ایران بین سال‌های ۱۲۶۴- ۱۲۶۵ ه.ش، آغاز شد. در آن زمان صاحب‌امتیاز راه‌آهن تهران – ری، برای ایجاد ارتباط بین گاز شهری و واگن خانه ،سیم‌کشی را انجام داد و به این ترتیب ارتباط تلفنی برای نخستین بار در ایران دایر شد. در سال ۱۲۶۶ ه.ش، نیز بین کامرانیه شمیران و عمارت وزارت جنگ ارتباط تلفنی برقرار کرد.     حال در پایان قرن بیستم، در می‌یابیم که چگونه این رشته‌های سیم زندگی انسان‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار داده و بشر را نیازمند خود نموده است.     اکنون با پیشرفت تکنولوژی مخابراتی، در ظرف کمتر از چند ثانیه، امکان برقراری تماس تلفنی از یک نقطه به نقطه دیگر جهان پهناور به راحتی انجام می شود و این ها همه بازتاب افکار قدرتمند بشر در نیل به کشف ناشناخته‌ها است. آسایشگاه های تهران بزرگ : آسایشگاه خیریه معلولین و سالمندان کهریزک : آدرس: آزاد راه تهران قم آسایشگاه خیریه کهریزک بنیادی غیر دولتی و مردمی است که تحت شماره ۱۴۹۴ به ثبت رسیده است و دارای شخصیت حقوقی،‌ تحت نظر هیئت مؤسس امنا و هیئت مدیره، که عموماً از افراد نیکوکار تشکیل شده است‌ اداره می‌شود. مدیر عامل نیز با انتخاب از سوی هیئت مدیره‌، مجری تصمیم‌گیری کلی است‌. این آسایشگاه در سال ۱۳۵۱، در ۱۰۰۰ متر مربع زمین با حداقل امکانات و با ده تخت کار خود را آغاز کرد. مؤسس این مکان شادروان دکتر محمد رضا حکیم زاده است‌.     مساحت فعلی ۴۰۰۰۰۰ متر مربع است که به مرور زمان از وسعت اولیه به این سطح رسیده است‌. سطح زیربنای مفید آسایشگاه ۱۱۰۰۰۰ متر مربع است‌. ظرفیت آن نیز برای ۱۶۰۰ معلول و سالمند در نظر گرفته شده که از این میزان ۲/۳ درصد سالمند زن و ۱/۳ درصد معلولان دختر و پسر هستند.     واحدهای فعال آسایشگاه عبارتند از:     ۲۲ بخش نگه‌داری زنان و مردان معلول و سالمند، بخش‌های تخصصی که شامل دو بخش قرنطینه زنان و مردان‌، دو بخش مراقبت‌های ویژه زنان و مردان و دو بخش بیماران ام‌. اس زنان و مردان است‌; درمانگاه مجهز به تمام امکانات درمانی‌; توان‌بخشی با تمام امکانات فیزیوتراپی‌، کار درمانی و کارگاه‌های تولیدی‌; سرای فرهنگی و مهدکودک‌; مسجد، موزه و کتابخانه‌‌; شهرک گل‌ها نیز با ۵۴ واحد مسکونی ویژه کارمندان و شهرک امید و عمید با ۴۵ واحد مسکونی برای زوج‌های معلول در نظر گرفته شده است‌. آسایشگاه سالمندان هاشمی نژاد : آدرس: جاده قدیم قم مجتمع خدمات بهزیستی هاشمی نژاد با قدمت ۴۵ ساله‌، توسط مرحوم دکتر حکیم زاده و جمعی از خیرین به نام آسایشگاه امین الدوله تأسیس شد. این آسایشگاه در محیطی به مساحت ۲۳۱۰۰ متر مربع با احداث حدود ۳۰۰ متر مربع بنا و برای نگه‌داری از ۳۰ نفر تأسیس شد. درسال ۱۳۶۵، این مجتمع خدماتی و بهزیستی از آسایشگاه امین الدوله به شهید هاشمی نژاد تغییر نام داد و ساختمان‌های جدیدی نیز در ۲و۳و۴ طبقه به آن افزوده شد. در حال حاضر، بر زیربنای آن افزوده شده است و دارای سالن پذیرایی و مراقبت و نگه‌داری شبانه روزی برای ۴۰۰ معلول جسمی حرکتی و سالمندان بی‌سرپرست بی‌مکان و مجهول الهویه است که ۲۳۵ پرستار از آن‌ها مراقبت می‌کنند. کاروانسرا های تهران : کاروان سرای خانات : آدرس: خیابان صاحب جمع‌، میدان امین السلطان سابقه این کاروان‌سرا، با مساحت ۱۰۰۰۰ متر مربع و ۵۴ حجره کوچک، به زمان قاجار باز می‌گردد. در ورودی کاروان‌سرا با ارتفاع پنج متر از چوب روسی ساخته شده و ۴۰ گل میخ آن نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند. این کاروان‌سرا اکنون به نام بنگاه خانات شناخته و از آن به عنوان انبار استفاده می‌شود. معماری آن به شیوه ی آجر کاری است و دارای دو بخش حیاط و راهروی ورودی است‌. کاروان سرای دوقلو : آدرس: شهر ری‌، بازار قدیمی ری کاروان‌سرای دو قلو، واقع در بازار قدیمی‌، از دو قسمت تشکیل شده که مساحت آن‌ها با یک‌دیگر برابر است و از این رو نام آن را کاروان‌سرای دوقلو نهاده‌اند. این مکان در دوره شاه عباس صفوی ساخته شده است و با ۴۰۰ سال قدمت‌ جزو ابنیه تاریخی شهر ری محسوب می‌شود. کاروان‌سرای دوقلو در زمان قاجار توسط فردی از بزرگان ری اداره و از آن برای تخلیه بارهای شتر و انتقال نفت از باکو استفاده می‌گردید؛ اما پس از فوت او میان پسران او بر سر تصاحب ملک اختلاف افتاد و در نهایت‌ تولیت آن به حاج ملاعلی کنی داده شد.     مساحت هر کدام از کاروان‌سراها به ۴۰۰ متر مربع می‌رسد. در حال حاضر از این محل به عنوان انبار مغازه‌های اطراف استفاده می‌شود. کاروان سرای شاه عباسی : آدرس: شهر ری‌، جنوب شرقی میدان حضرت عبدالعظیم کاروان‌سرای شاه عباسی در جنوب شرقی میدان حضرت عبدالعظیم و روبه‌روی مسجد خاتم‌النبیین قرار دارد و مساحت آن حدود ۱۰۰۰ متر مربع است‌.     این کاروان‌سرا اکنون جزو موقوفات آستان مقدس حضرت عبدالعظیم است و به عنوان انبار از آن استفاده می‌کنند. کاروانسرای کنار گرد : کاروانسرای کنار گرد در بخش قشافویه (حسن آباد) کنار جاده واقع است. کاروانسرا دارای ساختاری متشکل از گل، گچ و آجر بصورت دو ایوانه ساخته شده و از نظر قدمت به عهد صفویان می‌رسد.     کاروانسراها عموما از چند قسمت تشکیل می‌شدند؛ در وسط میدان فضای بزرگی که برای باراندازی و خالی کردن بارهای بسته‌بندی شده اختصاص داشت و در کنار این باراندازها چندین شبستان حجره و طاق نما وجود داشت، که مرکز اطراق صاحبان کالاها، باربران و ساربانان بوده است. آبشار های تهران : آبشار دوقلو : آدرس: مسیر کوهستانی دربند، توچال این آبشار در ارتفاع ۲۷۰۰ متری در زیر پناهگاه شیرپلا قرار گرفته و یکی از زیباترین آبشارهای ناحیه شمیرانات است. این آبشار از ذوب برف های بلندی های البرز به وجود آمده است و محلی مناسب برای رفع خستگی کوه‌نوردان است.     از دیگر آبشارهای استان تهران می‌توان به آبشار اوسون در دربند، آبشار پسنگ در مسیر پناهگاه شیرپلا ،آبشار سوتک در شمال غربی دربند و آبشار شکر آب در ناحیه میگون اشاره کرد.     آبشارهای فصلی دیگری در استان تهران وجود دارد که از ذوب برف ها در بهار و تابستان پدید می‌آیند. مانند آبشار فصلی پیچ آدران در کیلومتر ۱۵ جاده کرج- چالوس، آبشار سنگان در مسیر امامزاده داوود و آبشار منظریه در ناحیه شمیرانات.     آبشار یخ کوه دماوند نیز یکی از مشهورترین آبشارهای یخی جهان است. آبشار لار : یکی از جاذبه‌های مهم ناحیة لار، آبشار آن است که در محلی در نزدیکی روستای وما واقع شده است. این آبشار زیبایی خاصی دارد. چند اداره ی مهمّ موجود در استان تهران : مجلس شورای اسلامی : این ساختمان که در خیابان امام‌خمینی(ره)، مقابل دانشگاه افسری نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی واقع شده همان خانه ملّت و خانه برگزیدگان است که به مناسبت کاربری آن در امور سیاسی و اجتماعی کشور و نقشی که در ادوار مختلف داشته، شاخص می‌باشد. خصوصاً که تصویر این بنا در پشت اسکناس‌های ۱۰۰ ریالی به چاپ رسیده است. این بنا در هسته مرکزی شهر به منظور کاربری و استقرار در یکی از خیابان های پرتردد به طور روزانه در دید بسیاری از مردم قرار می گیرد. وزارت امور اقتصادی و دارایی : وزارت دارایی از جمله ساختمان‌های متصل به کاخ گلستان بوده است که به دستور رضا شاه، به منظور اصلاحات شبانه ، خراب و پایه ساختمان این وزارت خانه ریخته می‌شود.     وزارت دارایی توسط ماکسیم سیرو و همکاری محسن فروغی و براساس آرمان خواهی و عظمت جویی و تقلید از دوران هخامنشی و ساسانی‌، با ستون‌های بسیار و پنجره‌های متعدد و بلند ساخته شده است‌.     ماکسیم سیرو به مدت سه دهه برجسته‌ترین معمار خارجی در ایران بود. او در اوایل دهه ۱۳۱۰ ، به عنوان باستان‌شناس وارد ایران شد و به سرعت جذب برنامه‌های بازسازی شد. او هم‌چنان سرمعمار چند وزارت‌خانه مهم‌، مثل وزارت فرهنگ‌، صنایع و معادن‌، کشاورزی‌، امور داخله و هم‌چنین ساختمان دارایی بود. سیرو علاقه وافری به سنت‌های معماری ایران نشان داد و در پروژه‌های بازسازی مساجد قم و یزد دخالت داشت‌. او به طراحی ساختمان‌های مدرن متعددی پرداخت که تفسیر او را از معماری سنتی ارائه می‌کردند. خصوصیات بارز معماری او را می‌توان در مدارسی دید که در شهرستان‌های مختلف احداث کرده است که توجه به شرایط آب و هوای منطقه و فرهنگ محلی و بومی در دستور طرح‌های او بوده است‌.     سیرو در ساختمان وزارت دارایی با همکاری محسن فروغی‌، اساساً از شیوه‌های مدرن با توجه به ظرافت‌های گذشته اسلامی کشور استفاده کرده است‌. استفاده از بتون مسلح‌، آجر و ملات و سیمان‌، و تفکر و بینشی که در آن زمان دوباره باب شد همان آرمان گرایی بود که ذکرش رفته است‌. بعد از شراکت سیر و فروغی در این ساختمان‌، گابریل گورکیان نیز به همکاری با آن‌ها پرداخت‌. وزارت دادگستری (کاخ دادگستری) : آدرس : خیابان پانزده خرداد، خیابان خیام‌، مجموعه وزارت کاخ دادگستری این بنا در زمان رضا شاه‌، توسط گابریل گورکیان برای وزارت عدلیه (دادگستری‌) طراحی و ساخته شد. معماری آن مدرن و به سبک نئوکلاسیک اروپایی و با استفاده از ویژگی‌های معماری ایران باستان است‌. سپس با حضور گابریل گورکیان و با اجرای شرکت خارجی اشکودا، در سال ۱۳۲۵، افتتاح شد.     گورکیان که در کنار برخی از مهم‌ترین شخصیت‌های جهانی معماری مدرن مطرح است‌، در ساختمان دادگستری و در کلیت بنا از جناح‌های ساختمانی مدرن و متقارن و نئوکلاسیک که چند حیاط دارد، استفاده کرده است‌. در تقسیم‌بندی بنا به سه بخش و جناح مرکزی تأکید زیادی شده است‌. بر نمای ساختمان نقوشی برجسته به سبک نو هخامنشی دیده می‌شود که به دلیل کشفیات تازه باستان‌شناسی در تخت جمشید و شوش و هم‌چنین علاقه‌مندی او به تاریخ این سرزمین بوده است‌.     در دوره اول پهلوی بسیاری از ساختمان‌های دولتی به دلیل تأثیر بینش معماران ایرانی‌تبار مثل گورکیان به این شیوه ساخته شد. در این بنا، استفاده از اصول سبک نئوکلاسیک اروپا و استفاده از احجام متقارن و شدت یافته‌، به کارگیری پنجره‌ها در ابعاد بسیار بزرگ‌تر از حد معمول‌، و استفاده از ستون‌ها به تعداد زیادتر از حد مورد نیاز و به صورت ریتمیک‌، قدرت و عظمتی به وجود آورده است که بیانگر آرمان‌ها و ارزش‌های ایدئولوژیک نهفته در حکومت وقت بوده است‌. اگر چه در کاخ دادگستری از نقوش و بن‌مایه‌های ایرانی نیز استفاده شده‌، این ساختمان در اصول و ویژگی‌های اصلی طراحی مشابه نمونه‌های اروپایی است‌.     در نگاه نخست‌، عظمت و ارتفاع ساختمان با ستون‌ها و نقش برجسته‌ها و پنجره‌های بلند و متعدد کاملاً منطبق است‌. در نمای اصلی چهار ستون بزرگ اصلی و در دو جناح چهار ستون باریک وجود دارد. در سردر اصلی بنا، آرم شیر و خورشید بوده که در سال ۱۳۵۷ ، این آرم برداشته شده و آرم جمهوری اسلامی ایران نصب گردیده که این عمل نیز به خوبی انجام شده است‌. در دو طرف ساختمان ورودی‌، دو صفحه حجاری شده وجود دارد که تصویری است از قضات در حالت‌های نشسته و ایستاده که بعضی قلم و بعضی دیگر کتابی بزرگ در دست دارند و همگی نگاهی خاص به نقطه‌ای دارند که نشان دهنده افق‌های دور است‌. نقش برجسته‌ها با ردای بلند مانند لباس یونانیان و دست‌مال گردن و کلاه مخصوص‌، که همگی لباس قضاوت است‌، بر روی سنگ‌های سفید سپری با ارتفاع ۹۰*۱۸۰ سانتی‌متر درسال ۱۳۲۱ ه.ش‌، توسط ابوالحسن خان صدیقی حجاری شده است‌. در بالای نقش برجسته قضات که در هر دو طرف ورودی اصلی نصب شده است‌، سه لت مربعی بزرگ به کوچک از پایین به بالا بوده که دارای نقوشی است که در حال حاضر برداشته شده است‌. دو عدد دیگر در فضاهای دیگر کاخ استفاده شده است‌. نقش برجسته های نمای خارجی کاخ اثر استاد تک متاژ است‌.     در زیر طاقی ورودی در بالای سردر، شمایل اهورامزدا، که نماد گفتار و پندار و کردار نیک است‌، نصب شده و در اطراف آن نیز شیری در حال بلعیدن ماری است که در زیر پایش کتابی بزرگ باز شده و اطرافش گل‌های نیلوفری و شش پر تزیین شده است‌.     کف سالن اصلی و دیوارها از سنگ مرمر سیاه است‌. شش ستون در روبه‌رو و چهار ستون دیگر در ضلع شرقی و غربی ساختمان قرار دارد که تا انتهای بالایی ساختمان رفته است‌. این بنای سه طبقه و دو هم‌کف به صورت دوبلکس طراحی شده است‌.     در طبقه هم‌کف‌، راهروهای پهن و باریک وجود دارد که به جهت های مختلف ساختمان ارتباط پیدا می‌کند و دارای اتاق‌های بسیاری است‌. سالن اصلی دادگاه بسته است و فقط برای فیلم‌برداری در چند فیلم سینمایی از آن استفاده شده است‌. مجسمه زنی به ارتفاع ۲۲۰ سانتی‌متر از سنگ مرمر سفید درسال ۱۳۲۳ ، توسط ابوالحسن خان صدیقی ساخته شده است که به مجسمه فرشته عدالت معروف است‌. مجسمه زن که در دستانش ترازویی فلزی به رنگ طلا است‌، در واقع نماد عدالت است‌. مجسمه دارای ردای بلندی است که یکی از شانه‌های آن برهنه و نمادی از عدالت و بی‌عدالتی است‌.     نکته قابل ذکر این که تا قبل از دوره رضا شاه‌، هیچ نامی از معماران ثبت نمی‌شده است‌، اما از این دوره به بعد، نام معماران و طراحان و ویژگی‌های ساختمانی به ثبت رسیده است‌.     این مجموعه ساختمان و ساختمان‌های اطرافش که محل رسیدگی‌های قضائی و حقوقی مردم است‌، به مجموعه کاخ دادگستری معروف است‌.     نام خیابان داور از شخصی بنام علی اکبر داور، وزیر فواید عامه و دارایی و عدلیه در سال های ۳۱۵- ۱۳۰۰، گرفته شده است‌.     گابریل گورکیان در سال های ۱۳۴۹- ۱۲۷۹ ، از معماران ارمنی ایرانی تبار است که پس از تحصیل در آکادمی هنرهای زیبای وین به ایران بازگشت‌. او از شاگردان اسکار اشترناد و جوزف هوفمان بود که بعدها به سمت معمار ارشد روبر ماله استیونز انتخاب شد. بینش و نظریات گورکیان تأثیر بسزایی در معماری بناهای ایران داشت و به دلیل آشنایی با ویژگی‌های معماری باستانی ایران‌، در طراحی‌های خود از شاخصه‌های معماری هخامنشی زیاد استفاده کرده است‌. او در نمای کاخ وزارت دادگستری نیز در سمت شمال شرق از حجاری‌های نمونه‌های هخامنشی و ساسانی بهره فراوان برده ‌است‌.     استاد تک متاژ مجسمه سازی را از ۱۱ سالگی و نزد شوهرخاله خود فرا گرفت‌. او نقش برجسته‌ها را در ۱۷ سالگی انجام داد. تک متاژ متولد ۱۳۰۰ ه.ش، در مشهد است‌. وزارت کشاورزی : آدرس : بلوار کشاورز، نبش خیابان حجاب ساخت بنای ۲۴ طبقه وزارت کشاورزی در سال ۱۳۴۹ ، شروع شد و در سال۱۳۵۴ ، به بهره برداری رسید. مکان قبلی این وزارت‌خانه نبش خیابان ۱۶ آذر بود.     مساحت ساختمان بدون در نظر گرفتن حیاط و پارکینگ مجموعه‌، ۲۱۰۰ متر مربع است‌. این ساختمان مکان اصلی وزارت کشاورزی است و ساختمان‌های دیگر این وزارت‌خانه در خیابان فاطمی‌، میدان انقلاب و خیابان طالقانی (۲ ساختمان‌) قرار دارند.     درسال ۱۳۷۹ ، وزارت کشاورزی با وزارت جهاد سازندگی ادغام و با نام جدید وزارت جهاد کشاورزی مشغول به کار شد.     در اولین گام بعد از ادغام‌، شرح وظایف جهاد کشاورزی در خرداد سال ۱۳۸۰ ، تهیه شد و تصمیم مدیریت عالی کشور به تشکیل وزارت جهاد کشاورزی با هدف اصلاح ساختار اداری و به منظور کاهش اعمال حاکمیت و نظارت دولت‌ سرآغاز حرکتی جدید در صنعت کشاورزی به شمار می‌رود.     ادغام وزارت‌های جهاد و کشاورزی از نظر نوع و گستردگی سطحی و عمیق و به دلیل تنوع و تعدد وظایف و ریشه دار بودن این تشکیلات و شمار فراوان کارکنان‌، قابل قیاس با سایر سازمان‌های مشابه نیست‌.      هم اکنون، تعداد پرسنل شاغل در ساختمان وزارت کشاورزی ۲۳۰۰ نفر است‌. وزارت نفت : آدرس : خیابان طالقانی‌، تقاطع خیابان حافظ با آغاز پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار، نفوذ دولت‌های روس و انگلستان در ایران بیش‌تر شد و هر کدام سعی داشتند تا امتیازات مختلفی از دولت ایران بگیرند. در این میان‌، دارسی انگلیسی سرانجام در ۲۸ ماه مه ۱۹۰۱ م‌، برابر با ۱۲۸۱ ه.ش‌، به موجب امتیازی‌، توانست استخراج معادن نفت سراسر ایران به جز استان‌های شمالی (آذربایجان‌، گیلان‌، مازندران و خراسان‌) را به دست بگیرد و از این طریق‌، تا مدت ۶۶ سال اختیار هرگونه کاوش و خاک‌برداری را به دست آورد.     به این ترتیب‌، مظفرالدین شاه با عقد قراردادی‌، ۱۶ درصد کل سود شرکت دارسی را برای ایران و امنیت سرمایه دارسی را تضمین کرد و شرکت نفت انگلیس و ایران آغاز به کار کرد. ویلیام ناکس دارسی انگلیسی به واسطه یک مرد ارمنی ایرانی تبار به نام کتابچی‌خان‌ که زمانی رئیس گمرکات ایران بود و از وجود نفت و منابع دیگر در خاک ایران آگاهی داشت‌ به ایران آمد و با گرفتن امتیاز از مظفرالدین شاه شروع به کاوش کرد. او از آتشکده‌های فارس تا کوه‌های آرارات به دنبال نشانه‌های نفت جست‌وجو کرد و سرانجام درسال ۱۹۰۱ ، به این اکتشاف در مسجد سلیمان دست یافت‌. اما، دارسی چندان نتوانست از عهده این کار بر آید و امتیاز خود را به کمپانی نفت برمه‌، که شرکتی انگلیسی بود، واگذار کرد. سرانجام پس از هشت سال کوشش مداوم‌ در سال۱۹۰۸ م‌، نفت در مسجد سلیمان کشف و تا حد قابل قبولی استخراج شد.     به این ترتیب و از آن جا که نیروی دریایی انگلستان به واسطه دست‌اندازی بر کشورهای دیگر، نیاز فراوانی به نفت داشت تا ناوگان دریایی خود را گسترش دهد، بهره‌برداری از منابع نفتی ایران در سرزمین‌های جنوبی شدت گرفت و درسال ۱۹۰۹، شرکت نفت انگلیس و ایران به ریاست لرد استرانکونا و با سرمایه‌ای نزدیک به ۲۰۰۰۰۰۰ لیره استرلینگ تشکیل‌ شد.     این شرکت برنامه وسیعی برای عملیات استخراج نفت در مسجد سلیمان و نقاط دیگر خوزستان تدارک دید و هم‌چنین پالایشگاه آبادان را احداث کرد. سرانجام صدور نفت خام در سال۱۹۱۱ م، آغاز شد و میزان آن درسال ۱۹۱۴ م، به ۳۵۰۰۰۰ تن رسید. شرکت نفت انگلیس و ایران سودی که بابت استخراج به ایران می‌داد، معادل هر بشکه دوریال‌بود.     با اتمام جنگ جهانی اول، در سال۱۹۱۹م، میزان تولید نفت ایران به ۵۰۰۰۰۰۰ تن رسید. درسال ۱۹۲۳م، امتیاز دارسی لغو شد و درسال ۱۹۳۳ م، قرارداد جدیدی بین دولت ایران و شرکت نفت انگلیس و ایران به امضا رسید.     طی این سال‌ها، حدود ۳۰۰۰۰ کارگر ایرانی و ۳۰۰۰ کارگر هندی و فلسطینی در عملیات بهره‌برداری و پالایش کار می‌کردند. تولید نفت جنوب ایران در سال۱۹۴۶ م، بیش از ۲۰ میلیون تن و در سال۱۹۵۱ م، که صنعت نفت در ایران ملی شد؛ محصول منابع نفتی جنوب حدود ۳۲ میلیون تن بود که ۲۴ میلیون تن آن در پالایشگاه آبادان به محصولات نفتی تبدیل می‌شد.     پس از ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از قدرت‌های انگلیسی‌ ازسال ۱۳۳۳ ه.ش، به بعد راه برای ورود شرکت‌های عامل خارجی هموار شد. این شرکت‌ها عبارت بودند از: کمپانی فرانسه دپترول‌، گلف اویل‌، باتافساپترولیوم‌، رویال داچ شل‌، موبیل اویل‌، استاندارد اویل تگزاکو، دی بریتیش پترولیوم‌، دی آیریکون گروپ و ... که تا پیش از انقلاب اسلامی‌، هریک در حوزه‌ای از مناطق نفت خیز عملیات اکتشاف و بهره‌برداری را برعهده داشتند. در این میان‌، شرکت‌های امریکایی تایدواتر، شل و هفت خواهران از معروف‌ترین آن‌ها بودند.     از مهم‌ترین اتفاقاتی که، پیش از ملی شدن صنعت نفت، در آبادان رخ داد به اعتصاب و سپس شورش کارگران می توان اشاره کرد که در سال۱۹۴۶، مصادف با اسفند سال ۱۳۲۴، به وقوع پیوست‌. شورش کارگران به دلیل عدم پای‌بندی شرکت انگلیسی به تعهدات ساخت و آماده‌سازی مدرسه‌، بیمارستان‌، تلفن‌، جاده‌، حقوق کافی و فرصت و امکان پیشرفت برای کارگران ایرانی بود در حالی که اتباع انگلیسی در مکان‌هایی زندگی می‌کردند که هم چون شهر و کشور خودشان بود و حتی اتوبوس‌هایی که کارگران ایرانی و انگلیسی را سرکار می‌برد جداگانه بود. در نتیجه این شورش‌، ۴۸ نفر کشته و بیش از ۱۷۰ نفر زخمی شدند. در آن هنگام رئیس شرکت نفت انگلیس و ایران ویلیام فریزر بود. انگلیسی‌ها هم به منظور مقابله با ایرانی‌ها، قبایل عرب را تحریک کردند تا به استخدام شرکت نفت در آیند.     پنج سال آخر دهه ۱۳۳۰ ، را باید سال‌های نا آرامی‌های صنعت نفت نامید. ۱۳ اسفند سال ۱۳۲۹ ، روز مهمی در این تاریخ است‌ زیرا هر چند رزم آرا، نخست‌وزیر وقت‌، از معامله ۵۰ -۵۰ به نفع ایران دفاع نکرد و اصرار داشت تا به دیگران بفهماند که ملی کردن صنعت نفت فاجعه می آفریند، کسی قبول نکرد. مردم در خیابان‌ها دست به تظاهرات وسیعی زدند و روز بعد کمیته نفت به اتفاق آرا به ملی کردن نفت رأی داد. در ۲۴ اسفند در سال ۱۳۲۹، دکتر محمد مصدق پیروزمندانه لایحه ملی کردن نفت را به مجلس برد. سرانجام در ۲۹ اسفند صنعت نفت ایران ملی و از اختیار انگلستان خارج شد. شرکت ملی نفت تحت پوشش کمیته نفت مجلس و به عنوان شرکتی مستقل تأسیس شد. مهدی بازرگان اولین رئیس موقت هیئت مدیره شرکت نفت بود. پس از انقلاب اسلامی‌، شرکت ملی نفت به دلیل گستردگی عملیات به وزارت‌خانه تبدیل شد.     ساختمان وزارت نفت درسال ۱۳۵۰، با ۵۴۰۰ مترمربع مساحت و در ۱۰ طبقه احداث شده است‌.     شرکت‌های تحت پوشش وزارت نفت عبارتند از: شرکت مهندسی و توسعه نفت‌، شرکت نفت مناطق نفت خیز جنوب‌، شرکت نفت مناطق مرکزی‌، فلات قاره و نفت خزر که حدود ۲۳ شرکت مانند خدمات‌، مهندسی‌، مدیریت اکتشاف‌، شرکت ملی حفاری و ... زیرنظر این شرکت‌های اصلی فعالیت می‌کنند.     وزارت نفت تا پایان سال ۱۳۸۱ ، حدود ۳۲۰۰۰۰ کارمند و کارگر رسمی و حدود ۱۰۰۰۰۰۰ کارمند و کارگر غیر رسمی دارد.     ارسال مستقیم نفت به خارج از کشور زیرنظر شرکت پایانه‌های نفتی و سکوهای موجود در خلیج فارس صورت می‌گیرد.     در حال حاضر، ایران اولین کشور تولیدکننده گاز در جهان است که حوزه‌های عسلویه و پارس جنوبی حوزه‌های تولید گاز کشور با ۱۴ حلقه چاه است‌.     نفت ایران هر چند از نظر مرغوبیت‌، سبکی هم چون نفت دریای شمال نیست و نیازمند هزینه سنگین پالایش است‌، چاه‌های نفت ایران بیش‌ترین حجم نفت را دارد، به طوری که یک چاه در مسجد سلیمان به مدت سی سال و روزی ۲۰۰۰ بشکه نفت استخراج می کنند. شهرداری تهران: آدرس: خیابان وحدت اسلامی‌، خیابان بهشت ایجاد سازمان شهرداری تهران با عنوان بلدیه‌، پس از استعفای میرزا نصرالله خان مشیرالدوله به عنوان نخستین کابینه قانونی و مطابق خواست مجلس‌، که وزیران باید مسئول و جواب‌گوی دولت باشند، در ۲۹ اسفندماه سال ۱۲۸۵ ه.ش‌، در مجلس اول مطرح شد. در آن دوران‌، سلطان علی خان وزیر افخم‌، با این که عنوان ریاست وزرایی نداشت‌، عملاً این وظایف شهردار را انجام می‌داد. در سازمان‌دهی ابتدایی‌، اداره بلدیه جزو تشکیلات وزارت کشور منظور گردید و متعاقب آن نظام نامه بلدیه تقدیم مجلس شد.     این نظام نامه در ۲۰ ربیع الثانی سال ۱۳۲۵ ه.ق‌، در پنج فصل و ۱۰۸ ماده به تصویب نمایندگان رسید. هدف از تأسیس بلدیه حفظ منافع شهرها و برآورده کردن حوایج شهرنشینان بوده است ‌; مثل اداره کردن اموال منقول و غیر منقول و سرمایه هایی که متعلق به شهر است‌، تسهیلاتی برای دسترسی آسان مردم به مواد غذایی‌، پاک نگه داشتن کوچه‌ها و میدان‌ها و خیابان‌ها روشن کردن شهر، پاکیزگی حمام‌ها، بیمه بناهای متعلق به شهر در برابر حریق و...     ساختمان شهرداری یا بلدیه سابق که در ضلع شمالی میدان توپ‌خانه واقع بود، هر چند نماد تهران مدرن در اواخر دوره قاجاریه به حساب می آمد، در تغییرات اساسی و تخریب بناهای میدان توپ خانه از سوی رضا شاه در امان نماند و به بهانه گسترش میدان‌، تخریب شد و از میان رفت‌.     ساختمان شهرداری تهران، پس از چند بار تغییر محل‌، هم اکنون در جنوب پارک شهر واقع است‌. وظایف شهرداری هر چند همان وظایف نظام نامه بلدیه است‌، به دلیل گسترش شهر تهران و تغییر شیوه‌های زندگی‌، وظایف آن نیز با تکنولوژی روز هماهنگ شده است‌. به عنوان مثال ایجاد شهر سالم در یکی از مناطق جنوبی تهران و تبدیل آن به منطقه‌ای استاندارد برای سکونت از جمله اقدامات مهم شهرداری است که هم اکنون نیز ادامه دارد. مشاهیر تهران بزرگ : آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) : بنای اصلی و نخستین بقعه در نیمه دوم قرن سوم هجری قمری، توسط محمد پسر زید داعی علوی‌ تعمیر اساسی شد. درگاه اصلی ورودی بنا که در سمت شمال قرار دارد، برای نخستین بار در زمان پادشاهان آل بویه و سپس در دوره قاجار به یاری مجد الملک قمی کامل شد.      با گذشت زمان‌، متعلقات دیگری هم بنای فوق افزوده شد تا به صورت مجموعه بزرگ کنونی درآمد. در حال حاضر، بنا مشتمل بر حرم‌های متعدد، رواق‌ها، مسجدها، ایوان‌ها و صحن‌ها است‌. در دوره صفویه‌، بناهای اطراف به آن افزوده شد و در دوره قاجار، به دلیل نزدیک بودن به پایتخت‌، توجه بیش‌تری به آن شد و بیش‌تر بناهای وابسته به حرم عبدالعظیم و امام‌زاده زید در این دوره تکمیل و تزیین شد.      از آثار تاریخی این مجموعه به سردر آجری دوران سلجوقی و صندوقی از چوب عود، فوفل و گردو و با کتیبه‌هایی به خط نسخ و ثلث برجسته می توان اشاره کرد که به سال ۷۲۵ ه.ق، تعلق دارد .      بنای اصلی حرم‌، اتاقی چهار ضلعی به ابعاد ۷/۵ متری است که در بالا با چهار گوشواره به هشت ضلعی و سپس به کمک طاق‌بندهایی کوچک به شانزده ضلعی تبدیل و زمینه برای برپایی گنبد فراهم می‌شود. پوشش زیرین گنبد با طاق ضربی مدور در زمان شاه تهماسب تغییر یافت و پوشش خارجی آن درسال ۱۲۷۰ ، به دستور ناصرالدین شاه با خشت‌های مسی و زرین تزیین‌شد.      حرم در هر ضلع به وسیله دری به رواق‌های مجاور گشوده می‌شود. اطراف ضریح حرم از سنگ مرمر سیاه و سفید به ارتفاع ۱/۶۵ متر پوشیده شده و نیز درسال ۱۲۷۳، به فرمان ناصرالدین شاه بالای آن تا سقف به طرز چشم نوازی آینه کاری شده است‌.      در قسمت شرقی حرم‌، مسجد زنانه و در قسمت غربی مسجد مردانه و مقبره ناصرالدین شاه قرار داشت‌. در آن دوران‌، درِ کوچکی در سمت جنوبی مقبره ناصرالدین شاه وجود داشت که به حرم امام‌زاده حمزه باز می‌شد. در حال حاضر، اثری از قبر ناصرالدین شاه نیست‌.      در سال۱۲۷۰ ، بالای حرم و در کنار گنبد، دو گل دسته به ارتفاع ۲۴ متر از سطح بام و به قطر دو متر ساخته شد. بر فراز ضریح نیز حدود ۶۴ گلدان زرین قرار دارد.      مهم‌ترین صحن و ایوان حرم متعلق به ایوان وسیع آستانه است که در شمال حرم واقع شده است‌. این ایوان به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد. ایوان جنوبی حرم نیز درسال ۹۴۴ ، به فرمان شاه تهماسب صفوی ساخته و در دوره قاجار آینه کاری و تزیین شد.      صحن‌های دیگر حرم شامل صحن توتی یا مدرسه امین السلطان در شمال غربی‌، حرم و صحن ناصرالدین شاه یا صحن ولی‌عهدی که اکنون ، به صحن کاشانی معروف است در غرب‌ حرم و صحن باغ علی جان در شرق و حرم و صحن جنوبی است که به صحن امام زاده حمزه معروف است‌.      در غرب حرم مسجد و رواق بالاسر قرار دارد که از ساخته‌های دوران صفوی است‌. این مسجد دارای محراب بسیار زیبایی است که با کاشی‌های معرق رنگارنگ تزیین شده است‌.      گورستان حضرت عبدالعظیم حسنی با مقابر، صحن‌ها و مجموعه‌های خصوصی اطراف حرم‌، اعتبار ویژه‌ای دارد. احترام و تقدس ویژه‌ای که مردم برای حضرت قایل بوده‌اند موجب خاک سپاری بسیاری از شخصیت‌های سیاسی‌، اجتماعی و فرهنگی در این گورستان شده است‌. ناصرالدین شاه‌، قاآنی شیرزای‌، خاندان قائم مقام فراهانی‌، بدیع‌الزمان فروزانفر، آیت‌الله کاشانی‌، علامه محمد قزوینی‌، حسین علی میرزا، نصرت السلطنه‌، ستارخان‌، گروهی از دراویش نعمت‌اللهی و فرزندان آیت‌الله بهبهانی در این گورستان آرمیده‌اند.      درسال ۱۳۶۹، طرح توسعه حرم عبدالعظیم‌، در قالب بیش از ۱۶ پروژه بزرگ مذهبی‌، فرهنگی و رفاهی انجام و ازسال ۱۳۷۱ ، عملیات اجرایی طرح به شعاع ۲۰۰ مترمربع از حرم مطهر در زمینی به وسعت ۲۰۰۰۰ مترمربع آغاز گردید. به همین منظور، تمام قبرهای قدیمی اطراف حرم که به مرور زمان خراب شده بود و شکل ناخوشایندی به مجموعه بخشیده بود تخریب و تعداد زیادی از منازل و مغازه‌های اطراف خریداری گردید. زیربنای تقریبی مجموعه ۱۰۰ هزار مترمربع بوده و بودجه مورد نیاز آن نیز بالغ بر ۱۲۰ میلیارد ریال برآورد گردیده است‌، که از محل درآمدهای آستان‌، همیاری مردم و مساعدت‌های دولت تأمین می‌شود. احداث این پروژه‌ها زیر نظر تیمی از کارشناسان متعهد معاونت عمران آستان مقدس و با بهره‌گیری از معماران چیره دست‌، هم‌زمان انجام گرفته است که در نوع خود از نظر سرعت و کیفیت عملیات ساختمانی کم نظیر است‌.      این حرم پس از اجرای طرح توسعه‌، دارای زیربنای ۳۷۰۰ مترمربع‌، رواق‌های جدید با ۸۰۰۰ متر مربع‌، مصلای بزرگ ری ۵۰۰۰ مترمربع‌، مرکز فرهنگی جوانان ۵۰۰۰ مترمربع‌، دارالتولیه ۲۷۰۰ مترمربع‌، صحن مصلی (صحن سابق باغچه علی‌جان‌) ۱۶۵۰ مترمربع؛ صحن امام‌زاده حمزه ۲۰۰۰۰ متر مربع‌؛ دانشکده علوم حدیث ۵۸۰۰ مترمربع‌؛ سالن اجتماعات ۳۰۰۰ مترمربع‌؛ موزه جدید ۱۸۰۰ مترمربع‌؛ تختگاه‌های شمالی و جنوبی ۷۰۰ مترمربع‌؛ صحن امام‌زاده طاهر ۶۵۰۰ مترمربع‌؛ بیمارستان ۵۰۰۰ مترمربع‌؛ مهمان‌سرا ۵۰۰۰ مترمربع‌؛ حوزه علمیه برهان ۵۰۰۰ مترمربع‌؛ کتابخانه‌ ری با ۱۸۰۰ مترمربع و بستان‌های جنوبی و شمالی است‌.      حضرت عبدالعظیم‌، ملقب به سید الکریم‌، با کنیه ابوالقاسم‌، فرزند علی ابن حسن‌ ، فرزند حسن ابن زید، فرزند زید ابن حسن‌، فرزند علی ابن ابی‌طالب‌، علیهم السلام‌ است‌.      بنا به نوشته شیخ جواد بن مهدی لاریجانی در کتاب الخصائص العظیمه ، ولادت آن حضرت به تاریخ ۱۷۳ ه.ق، در مدینه بوده است‌.      ایام زندگانی آن حضرت مقارن با امامت امام موسی کاظم و امام رضا و امام محمد تقی و امام علی النقی‌(ع‌)، بوده است‌. آن حضرت از معارف مذهبی آگاه بوده و در احکام قرآن شناخت و معرفت وافری داشته است‌. حضرت عبدالعظیم اخبار و احادیث فراوانی از امام جواد و امام هادی (ع‌) روایت کرده است‌. شیخ صدوق در کتاب امالی در ضمن حدیثی گفته است که هنگامی که حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی (ع‌) مشرف شد و عقاید خود را اظهار کرد امام هادی فرمود تو از دوستان ما هستی‌.      او دارای کتب و تألیفاتی نیز بوده که از مهم‌ترین آن‌ها، کتاب روز و شب و خطب امیرالمومنین (ع‌) را می‌توان نام برد. آن حضرت در پانزدهم شوال ۲۵۲ ه.ق‌، در شهرری وفات یافت‌. حضرت عبدالعظیم حسنی به این علت که متوکل عباسی شرایط نامساعد و وحشتناکی برای زندگی و فعالیت نوادگان پیامبر (ص‌) و علی (ع‌) فراهم آورده بود به شهرری هجرت کرد زیرا در این شهر زمینه‌های مساعد شیعی و انقلابی وجود داشت‌. به روایتی که از ملاباقر مازندرانی ذکر شده است‌ هجرت حضرت عبدالعظیم به شهرری به دستور امام هادی بوده است‌. برج آزادی(شهیاد) : بنای میدان آزادی (شهیاد سابق‌) یکی از بناهای معروف تهران در عصر پهلوی است‌. برج شهیاد به یادبود دو هزار و پانصدمین سال بنیان‌گذاری شاهنشاهی ایران بر پا گردید و در تاریخ ۲۴ مهرماه سال ۱۳۵۰ ، ازآن پرده‌برداری شد. طراح و ناظر این برج، مهندس حسین امانت بوده است‌.      در ساختمان این برج نهایت دقت و ظرافت به عمل آمده و بهترین نمونه معماری تلفیقی ایرانی و اسلامی است‌.      مساحت زیر بنای این میدان، حدود ۷۸ هزار مترمربع است و بنای آن به صورت دروازه‌ای به ارتفاع حدود ۴۵ متر ساخته شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است‌. طاق آن از زمین، ۲۳ متر فاصله دارد و دارای هشت بخش مجزا است‌. عرض پایه این بنا ۶۶ متر است و ساختن آن ۳۰ ماه زمان برده است‌. در محوطه میدان‌، ۶۵۰۰۰ مترمربع، به صورتی زیبا باغچه‌بندی و گل کاری شده است‌. در ساختمان آن ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ به کار رفته و ۹۰۰ تن آهن مصرف شده‌است‌.      مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه‌، کتاب‌خانه‌، واحد سمعی و بصری‌، سالن نمایشگاه‌، سالن اجتماعات ،سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس است‌. مجموعه فرهنگی با ۵۰۰۰ مترمربع در بر گیرنده برج اصلی نیز هست‌. کتاب‌خانه مجموعه، با مساحتی حدود ۲۷۱۵ مترمربع و بیش از ۵۰۰۰۰ جلد کتاب‌، بسیار مجهز است و کتاب‌خانه محققان و مؤلفان نیز، با مساحت ۲۴۳ مترمربع، مکانی است که از طریق ۳۰ دستگاه کامپیوتر به شبکه‌های اطلاع‌رسانی داخلی و خارجی متصل است‌. برج سپهر : یکی از بلندترین ساختمان‌های تهران است که در خیابان سمیه واقع شده، و عملکرد اداری دارد. این برج با معماری ساده به شکل مکعب مستطیل به رنگ خاکستری و با مساحت ۲۸/۴۹۰۲ مترمربع که شامل ۳۳ طبقه می‌باشد به علت ارتفاع زیاد نسبت به بافت شهری تهران از مهمترین بناها محسوب می‌شود. و در تمام طول خیابان‌های سعدی و سمیه، بخش هایی از بزرگراه رسالت، خیابان مفتح و بزرگراه مدرس در معرض دید است و از میدان قدس به سمت جنوب بر محور خیابان شریعتی قرار گرفته است. برج میلاد ( یادمان تهران) : این برج در مجموعه‌ای به نام مرکز ارتباطات بین‌المللی تهران، در تپه‌های کوی‌نصر (گیشا) واقع شده و تقریباً از تمامی نقاط شهر قابل رؤیت است. این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر بعد از برج های تورنلو با ۳/۵۵۳ متر؛ مسکو یا ۳/۵۳۳ متر و شانگهای با ۴۶۰ متر ارتفاع، بلندترین برج جهان محسوب می‌شود.     برج مخابراتی، تلویزیونی یادمان تهران در کنار مجموعه‌ای با سه بخش مجزای دیگر قرار دارد که شامل مرکز همایش‌های بین‌المللی با ۱۵۰۰ نفر ظرفیت، هتل پنج ستاره با ۱۷ طبقه و ۵۰۰ اتاق و مرکز تجارت بین‌المللی می‌شود که به منظور متمرکز کردن بسیاری از دفتر ها و شرکت‌های پراکنده در سطح شهر و همچنین، مراکز متعدد تصمیم گیرنده و مؤثر در تجارت خارجی و در کنار آن اهمیت بحث الکترونی و ایجاد شبکه‌های اطلاع رسانی تجاری در نظر گرفته شده است. پارک شهر : پارک شهر اولین پارک عمومی شهر تهران واقع در منطقه ۱۲ شهری و تحت پوشش پارک ها، از شمال به خیابان شهید فیاض‌بخش از جنوب به خیابان بهشت از غرب به خیابان وحدت اسلامی و از شرق به خیابان خیام محدود می‌شود. مساحت آن ۲۴۶۸۰۰ مترمربع (تقریباٌ ۲۵ هکتار) می‌باشد. ساعت های استفاده مردم از ۵ صبح الی ۲۲ شب می‌باشد و دارای ۶ در است. پارک شهر دارای بوفه و رستوران مهد کودک، آبریزگاه‌های عمومی، نیمکت و سکو، آبخوری سنگی، جای زباله و دریاچه برای قایقرانی است. امکانات ورزشی این پارک عبارتند از: زمین تنیس، یک زمین بازی کودکان شامل وسایل بازی از قبیل سرسره، تاب، بارفیکس و چرخ و فلک مراکز فرهنگی این پارک کتابخانه، سالن اجتماعات، نمازخانه و سالن سواد آموزی و انجمن اسلامی است. پارک لاله (پارک فرح) : اراضی پارک لاله، معروف به میدان اسب دوانی جلالیه، در اختیار ارتش بود که از آن برای رژه و سان استفاده می شد. ارتش این اراضی را در ازای مطالبات وزارت دارایی به آن وزارت خانه واگذار کرد. وزارت آبادانی و مسکن وقت ماموریت داشت برای این منطقه طرحی تهیه کند. قسمت شمال پارک برای تاسیسات فرهنگی و عام المنفعه و قسمت جنوبی صرفاً به منظورفضای سبز در نظر گرفته شد. طرح آن بوسیله طراح معروف فرانسوی، به نام ژوفه و همکاری سایر طراحان ایرانی، تهیه و ادامه عملیات اجرایی به شهرداری تهران واگذار شد و دست آخردر سال ۱۳۴۵، پارک لاله به بهره برداری رسید. مساحت این پارک ۲۷۱۲۴۶ متر مربع، ۲۸ هکتار آن فضای سبز است و۷هکتار باقی مانده شامل تاسیسات و قسمت های گوناگون و خیابان‌های پارک می‌شود که از جنوب به بلوار کشاورز، از شرق به خیابان حجاب، از غرب به خیابان کارگر شمالی و از شمال به خیابان دکتر فاطمی منتهی می شود.. براساس آخرین برآورد، گونه‌های گیاهی پارک عبارتند از: ۷۷ گونه چنار، کاج تهران و اقاقیا. سایر گونه‌های موجود عبارتند از: سرو شیراز، سدروس‌، ارغوان‌، بید مجنون‌، سرو نقره‌ای‌، ماگنولیا، کاتالپا، سپیدار، زبان گنجشک‌، کبوده‌، افرا، نارون‌، نوئل‌، نوئل آبی‌، لیلکی‌، زربین‌، سروتبری‌، عرعر، ابریشم‌، گردو، نخل و ... است . طراحی پارک نیز عبارت است از: باغ ژاپنی که در ضلع جنوب شرقی پارک به مساحت دو هکتار و نیم به سبک پارک‌های ژاپن طراحی و احداث شده و آب نما و نهرهای مار پیچ دارد; محوطه میزهای شطرنج که در خیابان‌های شمالی پارک در دسترس علاقه‌مندان است‌; آب نمای بزرگ پارک‌; زمین‌های بازی کودکان‌; زمین ورزشی پارک که در قسمت شمالی پارک واقع است و شامل زمین‌های والیبال و بسکتبال است که با توری محصور و مشخص شده‌اند. تندیس خیام‌، مجسمه ابوریحان‌، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مرکز تئاتر عروسکی از دیگر امکانات پارک‌است‌.غرفه‌های خدماتی و تفریحی نیز در قسمت جنوب غربی پارک شامل چند کافی شاپ‌، مرکز ارائه خدمات کامپیوتر و اینترنت‌، و مرکز ارائه خدمات عکاسی و فیلم‌برداری است‌. اولین مرکز اطلاع رسانی شهرداری تهران هم در این محوطه قرار دارد. غرفه‌های فروش صنایع دستی و محصولات فرهنگی نیز در قسمت‌شمال غربی پارک واقع شده‌اند. مسجد پارک با معماری الهام گرفته از معماری اسلامی‌، در جنوب غربی پارک بنا شده است‌. پارک لاله در قسمت مرکزی شهر تهران واقع شده است‌. از شمال به خیابان دکتر فاطمی‌، از شرق به خیابان حجاب‌، از جنوب به بلوار کشاورز و از غرب به‌خیابان کارگر محدود می‌شود . امکانات:      بوفه ـ زمین بازی کودکان – آب نما – واحدهای بهداشتی - مبلمان پارک - فضای سبز (چمن - گیاهان پوششی – جنگل کاری - گل و گل کاری ) پارک ملت (پارک شاهنشاهی) : تلفن: ۲۲۰۴۵۵۶۳ آدرس: خیابان ولی‌عصر، بالاتر از میدان ونک پارک ملت در شمال تهران و در منطقه ۳ شهرداری تهران قرار دارد.این بوستان از شمال به خیابان جام جم ، از جنوب به خیابان نیایش ، از شرق به خیابان ولیعصر و از غرب به خیابان سئول (باشگاه انقلاب ) محدود می شود. این پارک ابتدا زمین بایری بوده که احداث آن بر اساس موقعیت خاص خود در ۲ فاز متفاوت از سال ۱۳۴۵، آغاز گردیده است. فاز اول آن شامل قسمتی از پارک، که به موازات خیابان ولیعصر (عج) است، به بلوار کنار جاده موسوم بوده و بخشی از آن که در قطعه ای از پیاده رو گسترده شده در سال ۱۳۴۷، بهره برداری شد. فاز دوم آن نیز در سال ۱۳۵۳، بهره برداری شد که شامل دو بخش تپه ای می باشد. جنگل کاری های سمت صداو سیما و چمن کاری و گل کاری های سمت خیابان نیایش و سئول. طراحی پارک نامنظم را، به سبک پارک های انگلیسی، شخصی به نام پوسن Posen انجام داده است . مساحت این بوستان ۳۴ هکتار می باشد که حدود ۲۳ هکتار آن به چمن کاری، ۳/۲ هکتار آن به جنگل کاری و ۲/۰ هکتار آن به گل کاری اختصاص یافته است . فاز اول در ۱۳۴۷ ه.ش‌، به صورت بلوار و به طول ۱۰۰۰ متر برِ خیابان ولی‌عصر انجام شد; و فاز دوم نیز در ۱۳۵۳ ه.ش‌، بر پایه طرح یک پارک ساز انگلیسی و با الهام از پارک‌های آن کشور روی تپه‌های غربی ادامه یافت‌. این بخش از پارک از شمال به صدا و سیما، از جنوب به خیابان نیایش و از غرب به باشگاه انقلاب منتهی می‌شود. پارک در ابتدا زمینی بایر بوده و قسمت‌های مسطح‌، شیب‌دار و تپه‌های زیادی در آن دیده ‌می‌شود.. پوشش گیاهی اغلب پارک شامل درختان سدروس،صنوبر، چنار ، نارون، اقاقیا ، بیدمجنون، انواع سرو،تبریزی ، زبان گنجشک ، بداغ ،یوکا ، ارغوان ، برگ بو ، ترون ، شمشاد، و نشاهای فصلی است. در این پارک حدود ۱۲۰ گونه درخت و درختچه و درخت میوه از جمله سیب‌، زردآلو، هلو، توت‌، به‌، موز، خرمالو، انجیر و ... وجود دارد. هم‌چنین درختان افرا، تبریزی‌، صنوبر، سپیدار، چنار، اقاقیا، سرو، سرو بادبزنی‌، نوئل نقره‌ای‌، نارون‌، سدروس‌، چنار، کاج کاندیلا، توری‌، ارغوان پیچ آبجویی‌، ختمی‌، یاس شیروانی‌، شمشاد پرتقالی‌، شمشاد اناری و رسمی‌، مرچسب نی و بسیاری درختان دیگر، فضای پارک را دل‌انگیز کرده‌اند. گل‌های چند ساله و دائمی نیز مثل رعنا، گالانیا، کوکب‌، شمعدانی و کردئوپیس و انواع رزهای مینیاتوری‌، قلمه‌ای‌، پیوندی‌، هفت‌رنگ‌، حنایی و ساناز، زیبایی خاصی به پارک بخشیده‌اند. قسمت شمالی پارک بیش‌تر جنگل کاری و قسمت جنوبی چمن کاری شده است‌. این پارک دارای پنج زمین بازی برای کودکان‌، چهار سرویس بهداشتی در چهار نقطه پارک‌، حدود ۹۰۰ نیمکت‌، دو بوفه و نمازخانه در قسمت ورودی پارک و زمین پینگ‌پنگ است‌. هم‌چنین دو آب‌نما، یکی در مرکز پارک و دیگری در بلوار پارک وجود دارد. از دریاچه پارک نیز برای قایق‌رانی استفاده می‌شود. در بازسازی ۱۳۷۹، نیمکت‌ها، رنگ و روشنایی و کف‌پوش پارک نیز تعویض گردید و بر روی دریاچه پارک نیز پل زده شد. از دیگر امکانات پارک‌، حیات‌وحش‌آن است که در آن گوزن‌، میمون‌، غاز، اردک‌، پلیکان‌، طاووس‌، عقاب‌، جغد، مرغ عشق‌، طوطی‌، فنچ‌، عروس هلندی و گونه‌های دیگر نگه‌داری می‌شوند. در ضمن‌، یکی از موارد تماشایی پارک ملت‌، استقرار اولین قطار دیزل‌، مشهور به قطار دودی است که در ضلع غربی پارک بر روی ریل‌های خود کار گذاشته‌شده است‌. این دیزل که تاریخ ۱۸۸۷ م، را بر روی خود دارد اولین قطاری است که در زمان ناصرالدین شاه میان تهران و حرم شاه عبدالعظیم به کار گرفته است. امکانات :      پارک ملت دارای یک نمازخانه، ۴ سرویس بهداشتی در جهت های اصلی پارک، یک زمین پینگ پنگ ، ۲ زمین اسکیت و ۵ زمین بازی کودکان که در ۳ قسمت جنوب غربی پارک و ۲ زمین در قسمت شرقی پارک می باشد برای پاکیزگی هوا و زیبایی پارک در قسمت های شرقی و مرکزی پارک ۲ آب نما و یک دریاچه با امکانات قایق سواری دارد. در کنار دریاچه بوفه ، قفس های پرندگان و محوطه حیات وحش واقع شده است که گونه های مختلف جانوری در آنها نگهداری می شوند. در قسمت شمالی پارک و محوطه جنگل کاری ، وسایل ورزشی از قبیل بارفیکس ، پارالل و... در مکانی به نام خیابان ورزش وجود دارد که عموم مردم از آن استفاده می کنند. حدود ۱۷ آبخوری با منابع آب شرب شهری در نقاط مختلف پارک تعبیه شده است و آب مورد نیاز ، به منظور آبیاری و حفظ فضای سبز، در پارک از قناتی تامین می شود که سرچشمه آن ولنجک بوده و به دریاچه پارک منتهی می شود . این آب، به وسیله ۵ موتور پمپ، برای آبیاری گیاهان به روش بارانی استفاده می شود. تئاتر شهر : آدرس: خیابان انقلاب‌، چهارراه ولی‌عصر بنای زیبای تئاتر شهر به شکل دایره‌، براساس طرحی از بیژن انصاری و مهندسی ناظر سردار افخمی‌، طی پنج سال ساخته شد و درسال ۱۳۵۰ ، گشایش یافت‌.تئاتر شهر ابتدا زیرنظر رادیو و تلویزیون اداره می‌شد، سپس تحت نظارت اداره فرهنگ قرار گرفت و پس از انقلاب نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سرپرستی آن را برعهده گرفت‌.      تئاتر شهر چهار سالن نمایش دارد سالن اصلی با گنجایش ۵۷۰ نفر; سالن چهارسو با گنجایش ۱۲۰ الی ۴۰۰ نفر (که وسعت دکور و صحنه امکان افزایش جمعیت را می‌دهد) ; سالن شماره دو با گنجایش ۱۰۰ نفر و سالن قشقایی که برای تمرین از آن استفاده می‌شود. تئاتر شهر همچنین، دارای کتابخانه‌ تخصصی هنر است که دانشجویان تئاتر و هنرجویان کارگاه‌های نجاری و خیاطی از آن استفاده می‌کنند.      امروزه، مجموعه فرهنگی تئاتر شهر هفت سالن نمایش دارد. دانشگاه تهران : آدرس: خیابان انقلاب دانشگاه تهران از اولین مؤسسه های آموزشی در ایران است که طرح آن از سوی علی اصغر حکمت‌، وزیر معارف دوره رضاشاه‌، مطرح شد و درتاریخ ۸/۴/۱۳۱۱، به تصویب مجلس شورای ملی رسید و سپس درتاریخ ۸/۴/۱۳۱۳، پردیس مرکزی آن افتتاح شد.      این دانشگاه در ابتدا ، برای شعبه‌هایی از جمله علوم معقول و منقول‌، علوم طبیعی و ریاضی‌، ادبیات‌، فلسفه و علوم‌تربیتی‌، طب و فروع آن و حقوق و علوم سیاسی تأسیس شد، اما به تدریج توسعه یافت و در نقاط دیگر شهر هم ساختمان‌هایی به آن اضافه شد.      مجموعه پردیس مرکزی دانشگاه تهران به مساحت ۲۲۴۰۰۰ مترمربع در محدوده دو خیابان انقلاب و پور سینا واقع است و دانشکده‌های پزشکی‌، دندان‌پزشکی ، داروسازی‌، فنی مهندسی‌، علوم‌، ادبیات‌، هنرهای زیبا و حقوق و علوم سیاسی در آن قرار دارند. پردیس دانشگاه تهران از نظر محوطه سازی‌، زمینی مستطیل شکل با محور طولی شمالی جنوبی و شیب آن از شمال به جنوب است‌. طراحی متقارن و محوری‌، حول دو محور شمالی جنوبی و شرقی غربی زمین‌، از دیگر عوامل حاکم بر طرح مجموعه بوده است که به صورت طراحی دو مسیر پیاده از ورودی جنوبی آغاز و در شمال به فضای سبز و دانشکده پزشکی ختم می‌شود، و مسیر اصلی شرقی غربی آن‌، زمین را به دو بخش مساوی تقسیم می‌کند.      از نظر معماری‌، ۱۹ بلوک مکعب مستطیل شکل در قطعه زمینی به مساحت حدود ۱۰ هکتار، طرح کلی دانشگاه تهران را می‌سازند. هر گروه آموزشی با نیازهای فضایی ویژه به صورت‌های مختلف در مجموعه قرار گرفته است‌. دانشکده حقوق و علوم سیاسی و دانشکده ادبیات در دو ساختمان چهار طبقه‌، دانشکده علوم در دو بلوک چهار و پنج طبقه مجزا و دانشکده فنی در یک بلوک اصلی چهار طبقه و بلوک‌های مجزا طراحی شده است‌.      دانشکده‌ها با وجود تمایزات عملکردی‌، نماهای مشابهی دارند که در نهایت‌، روحیه‌ای واحد و حاکم بر نماها را می‌توان در آن مشاهده کرد. نماهای اصلی و فرعی ساختمان‌ها به صورت متقارن طراحی شده اند که نسبت به محور میانی ، ورودی‌های بنا نیز بر آن منطبق هستند. . ورودی‌های اصلی دانشکده‌ها رو به محوطه میانی و اغلب با عقب نشستگی دیواره‌های ساختمان و یا با ردیف ستون‌های بلند تعریف شده‌اند. ورودی‌های فرعی دانشکده‌ها نیز اغلب با عقب‌نشستگی دیواره‌ها، یا با دو ستون در خارج بنا مشخص شده اند که سقف پیش آمده‌ای را حمل می‌کنند. دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۴، با ریاست علی اصغر حکمت و ۸۸۶ دانشجو در پنج دانشکده حقوق‌، پزشکی‌، فنی‌، علوم و ادبیات‌، دوره جدید آموزش را در ایران آغاز کرد. قله دماوند : قله دماوند در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران است و بلندترین قلة رشته کوه های البرز است که ارتفاع آن از سطح دریای مازندران ۵۶۳۶ متر و از سطح دریاهای آزاد ۵۶۷۱ متر است. گمان می‌رود آتشفشان دماوند حدود یکصد هزار سال پیش خاموش شده باشد. یادگار این آتشفشان ماقبل تاریخ سنگ های گوگرددار و تکه‌های گوگرد خالص و نیز حوضچه‌ای است به شعاع ۱۰۰ متر و عمق ۳۰ متر در قله قیفی شکل دماوند که معمولاً آب برف در آن یخ زده است. درجه برودت هوا در قله دماوند ،در میانه تابستان ، بین ظهر تا ساعت شانزده در حدود چهار درجه زیر صفر است. دامنه دماوند در ارتفاع ۲۰۰۰ تا ۳۵۰۰ متری یکسره از گل های شقایق پوشیده می‌شود.      از مکان های جذاب در محدوده دامنه و کوهپایه آن، غارالملک ،واقع در سه کیلومتری بلور خارج از جاده و در مسیر صعود به قله دماوند،و غار گل زرد ،واقع دریک کیلومتر مانده به بلور در مسیر قله، است.      از دیگر مناطق دیدنی آن ناحیه لاریجان است که دارای فضای روستایی جذاب و آب گرم معدنی است. آب معدنی این منطقه ،با ۳۰۰ حمام خصوصی و ۲ حمام همگانی، بسیاری از مبتلایان به بیماری های جلدی، روماتیسم، مجاری تنفسی و عصبی را جذب می کند.      از دیگر مناطق دیدنی دماوند دشت دوراو است که با هشت متر برف در فصل زمستان رکورددار ریزش برف است و در تابستان جایی بسیار مناسب برای گذران اوقات فراغت می‌باشد. مناسب‌ترین راه رسیدن به قله دماوند از طریق روستای بلور در جاده هراز است.      مسیرهای پر رفت و آمد دماوند عبارتند از:      مسیر جنوبی : جاده هراز _‌ بلور _ ده رینه      مسیر غربی :جاده هراز _‌ بلور _ جاده سدلار _‌ دشت ورارو مسیر شمالی : جاده هراز _ آب گرم لاریجان _ دهنان دل _ منطقه چمن _ گوسفند سرا     مسیر شمال شرقی : جاده هراز _ پلور _ آب گرم _ لاریجان _‌ده گز مجموعه ورزشی آزادی(آریا مهر) : این مجموعه ورزشی در حال حاضر ، بزرگترین مجموعه ورزشی شهر تهران می‌باشد که در جوار دهکده ‌المپیک قرار دارد. مسافرین ورودی از آزاد راه تهران _ کرج هنگام ورود به تهران، بخش هایی از تأسیسات این مجموعه، به خصوص استادیوم فوتبال و دومیدانی را در سمت چپ خود مشاهده می‌نمایند. این مجموعه با مرکز تفریحی _ ورزشی و برگزاری مسابقه های بین‌المللی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مجموعه ورزشی شهید شیرودی( امجدیه) : از این مجموعه می‌توان به عنوان یکی دیگر از عناصر شاخص شهر تهران نام برد که همواره، مورد توجه ورزش دوستان و ورزش کاران خصوصاً جوانان در طی سال های طولانی می‌باشد. مجموعه ورزشی شهید شیرودی در خیابان مفتح، بین میدان هفت تیر و خیابان طالقانی قرار دارد. مرقد امام خمینی(ره) : به جهت همجواری با بهشت‌زهرا(س) _ تنها گورستان شهر تهران _ و بزرگراه ارتباط دهنده تهران با سایر نقاط ایران، از نظر دسترسی موقعیت ممتازی داشته و یا رسیدن به محدوده آن از جنوب کشور به شمال، احساس ورود به تهران ایجاد می‌شود و نشانه خوبی نیز برای بهشت‌زهرا(س) محسوب می‌گردد. چند اثر باستانی موجود در استان تهران : آتشکده ری : آدرس: شهر ری‌، جاده ورامین آتشکده ری و تپه میل، در جاده ورامین و در نزدیکی روستای قلعه‌نو، برفراز تپه‌ای موسوم به تپه میل قرار دارد.     قدمت این آتشکده عظیم به بیش از ۲۰۰۰ سال قبل باز می‌گردد. مساحت کل تپه و آتشکده بالغ بر ۲۰۰۰ متر مربع است‌. این آتشکده پیش از این‌ دارای چهار طاق بزرگ به ارتفاع ۲۰ متر بوده که هر یک بر سه پایه استوار بوده است‌. اما درحال حاضردو طاق به طور کامل تخریب شده و دو طاق دیگر استوار مانده است‌. ارتفاع تپه و آتشکده بالغ بر ۳۰۰ متر است‌. قسمت وسیعی از بنای آتشکده تاچندی قبل در زیر خاک مدفون بود که اخیراً ،توسط باستان شناسان، شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است‌. این بخش از ساختمان که شامل دهلیزها و راهروهای تو در تو است‌ توسط راهرویی زیر زمینی به منتهی الیه غربی بنا، که همانا ضلع غربی تپه نیز محسوب می‌شود، متصل می‌گردد. تعداد زیاد سفالینه‌ها و ستون‌های به دست آمده از این مکان بیانگر اهمیت،ابهت و ارزش بسزای آن در دوران ایران باستان است‌.     بر طبق روایات‌، این آتشکده یکی از مهم‌ترین آتشکده‌های ایران بوده که احتمالاً توسط اسکندر مقدونی تخریب شده است‌. ارگ سلجوقیان : سلجوقیان در حدود سال ۴۴۶ شمس در ری بارگاه و ارکی معروف داشتند که در آن پادشاهان این سلسله و کارگزاران ایشان اقامت داشته‌اند سرای ایالت همان دارالاماره سلجوقیان بوده که احتمالا در عصر ما برج طغرل در آن عرضه افتاده است. طغرل اول و زوجه وی و طغرل سوم در ری مدفون شده‌اند، مدفنشان در همان سرای ایالت (احتمالا برج طغرل بازمانده آن است) واقع بوده است.     طغرل اول بنا به نقل منابع از جمله « تاریخ گزیده » ، در آغاز کار وی را به پای تختی برگزیده بوده « و ری دارالملک ساخت... » ری را آباد گردانید، و در تجریش نیز جهت خویش کاخ ییلاقی بساخت.     در سلجوقنامه آمده : « وفاتش (طغرل).. به در شهر ری به ده طجرشت که خانه او بود.» در کتب « راحه الصدور» و «مجمع التواریخ» نیز ری دارالملک و تختگاه طغرل قلمداد گردیده است.     محل این بخش به مناسبت آب فراوان و هوای لطیفی که داشت، ظاهرا مورد توجه طغرل واقع گردید و عمارت خود را آنجا بی‌افکند و پس از مرگ نیز وی را در همان مکان به خاک سپردند. از این کاخ عظیم، آثاری در جنوب شرقی دژ رشکان باقیمانده است. استودان گبرها : کوه بزرگ ری (کوه بی‌بی شهربانو) در روزگاران پیش از اسلام گورستان زرتشتیان بوده است. دخمه گبرها واقع در دامنه شمالی کوه ری قرار دارد. تاریخ احداث این دخمه ظاهرا به زمان ساسانیان و شاید جلوتر برسد. در این محل زرتشتیان اجساد مردگان خویش را طعمه حیوانات می‌ساخته‌اند زیرا اعتقاد داشتند دفن مرده در خاک،‌ و یا انداختن آن در آب رودخانه و یا سوزاندن در آتش حرام است، چون عناصر چهارگانه (آب، باد، آتش و خاک) را مقدس و آلودن آن را ناروا می‌دانستند؛ و استخوان آنرا پس از جدا شدن گوشت و خشک شدن در استودان که از سنگ یا آهک یا گل می‌ساختند قرار می‌دادند. برج طغرل : آدرس: شهر ری بنای آجری برج طغرل ،که مساحت آن با احتساب باغ و دیوارهای احداث شده درسال ۱۳۷۹ به ۵۰۰۰ مترمربع می‌رسد، از جمله آثار به جا مانده از دوره سلجوقیان و مربوط به نیمه دوم قرن ششم قمری است‌. ارتفاع برج بدون سقف در حدود ۲۰ متر است‌. از نظر معماری ضخامت دیوار برج از ۱/۷۵ تا ۲/۷۵ متر و قطر داخلی و خارجی آن به ترتیب ۱۱ و ۱۶ متر است‌. سطح بدنه بیرونی برج به ۲۴ ترک تقسیم شده است‌. در قسمت فوقانی برج تزیینات و کتیبه‌ای به خط کوفی وجود داشته که در قرون گذشته از بین رفته است‌. در ۱۳۰۱ ق‌، به فرمان ناصرالدین شاه‌، بخش فوقانی برج که فرو ریخته بود، مرمت و بازسازی شد و آخرین مرمت نیز در سال‌های اخیر صورت گرفته است‌.     برج طغرل در واقع یک ساعت طبیعی نیز به حساب می آید؛ زیرا معماری آن به صورتی است که در بالای هر ترک‌ چهارو نیم دایره وجودداردکه بیانگر یک ربع ساعت است‌. در بالای آن‌ها نیز شش مستطیل است که هریک ۱۰ دقیقه را نشان می‌دهد. سپس شیارهای ریزتری، به عنوان ثانیه ،وجود دارد که هرگاه خورشید در وضعیت تازه‌ای قرار بگیرد‌، با ایجاد سایه روشن‌ها، زمان دقیق نشان داده می‌شود. ۲ ناودان شرقی و غربی ساعت سه و نه رانشان می دهدو درهای ورودی برج ،در شمال و جنوب آن، نیز ساعت شش و دوازده هستند. گفته می‌شود که این مکان آرامگاه طغرل‌، از سلاطین سلجوقی، است که به دلیل علاقه به نجوم‌این برج را بنیاد گذاشته است‌.     از ویژگی‌های این محوطه آرامگاه استاد سیدمحمد محیط طباطبایی‌، ادیب معاصر، پدر تاریخ ایران است که وصیت کرده بود، تا به خاطر علاقه خاصی که به این برج و معماری آن داشته است‌، او را در پای این برج به خاک بسپارند. برج علاء الدین : برج آزادی علاءالدین با ارتفاع ۱۷ متر با فاصله‌ای اندک در شمال مسجد جامع ورامین قرار دارد و شامل دو قسمت مشروحه زیر است: قسمت اول با بدنه‌ای مدور به ارتفاع ۱۲ متر که بخش اصلی بنا را تشکیل می‌دهدو قسمت دوم که شامل گنبدی مخروطی شکل و بزرگ به ارتفاع ۵۴ متر است و روی قسمت اول قرار دارد.     تاریخ بنای برج به سال ۶۸۰ هـ . ق برمی گردد و برخی آن را مقبرة سلطان علاءالدین خوارزم شاه می‌دانند. سبک ساختمان، برج، ترکیبی از معماری زمان مغول و دورة آق قویوتلو و قره قزیونلو است. تپه‌گبری (گنبد مرداویج زیارگیلی) : آدرس: شهر ری‌، خیابان امین آباد این مکان در شمال شرقی امین آباد و در یک کیلومتری جنوب شرقی بقعه قرار دارد. تپه‌گبری تپه‌ای مشهور است که بر بالای آن آثار برج سنگی و گچی بزرگی از دوران دیلمیان باقی مانده است که به احتمال قوی مقبره زیارگیل‌، از سرداران دیلمی‌، می باشد. تپه میل : آدرس: ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی شهر ری در حدود ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی شهرری به سوی ورامین بر بلندای تپه‌ای وسیع در روستای قلعه‌نو بقایای کاخ یا آتشکده‌ای واقع است که به تپه میل مشهور گردیده و آن به سبب دو پایه بزرگ بنا می‌باشد که از دور شبیه به میل است. جهت بنا به صورت شرقی و غربی است. در جبهه شرقی ایوانی با چهار ستون مدور بوده که در حال حاضر پایه‌های دو ستون آن برجاست. بیشتر قسمتهای غربی بنا از میان رفته، در قسمت زیرین مجموعه یک راهروی کم عرض وجود دارد که سراسر طول بنا را طی می‌کند. بقایای معماری تپه معماری میل دارای ساختاری، تشکل از گل، خشت، لاشه سنگ، گچ و از نظر قدمت متعلق به دوره ساسانیان (حدود ۱۸۰۰ سال پیش) است و به آتشکده بهرام گور نیز معروف است. برج نقاره خانه : آدرس: شهر ری‌، شمال امین آباد برج نقاره خانه یا برج یزید در ناحیه شمالی امین آباد شهر ری و بر بالای کوه ری قرار دارد.     این برج آجری که ارتفاع آن به سه متر می‌رسد، در حدود ۱۰۰۰ سال پیش به دست شخصی به نام « بزرگ امید » جهت استفاده شخصی ساخته شد.. به گفته برخی پژوهشگران‌ ممکن است این مکان مقبره یکی از شاهان سلجوقی باشد. این برج دارای هشت ترک است که سبب زیبایی و استحکام آن شده است‌. مردم محلی برج نقاره خانه را به نام برج یزید نیز می‌شناسند. چشمه علی : قدمت چشمه علی به حدود ۸۰۰۰ سال پیش بر می‌گردد؛ زمانی که نخستین اجتماع در کنار چشمه‌ای دایمی واقع بربالای تپه ای گرد آمدند. نخستین نشانه‌های تمدن در چشمه علی، که شامل تپه باستانی‌، برج و باروهای قدیمی ری و چشمه زیرزمینی است،مربوط به تولید سفالینه‌های سرخ رنگ با نقش‌های سیاه یا قهوه‌ای سیر و تصاویری که بر آن نقش شده‌ می باشد. در کنار چشمه‌، تپه‌ای است که در کاوش‌ سال‌های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۶ م، به رهبری اریک اشمیت که برای موزه هنرهای زیبای بوستون و فیلادلفیا در امریکا انجام شد، از آن آثاری به دست آمده است‌. قدیمی‌ترین شواهد موجود در این منطقه که به اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد بر می‌گردد، سفالینه‌هایی است که ذکر آن رفت‌. این محل در هزاره سوم پیش از میلاد ناگهان متروک شد و دوباره از هزاره دوم مسکونی و آباد گشت‌. آثاری از عهد پارت‌ها (حصار معبد آناهیتا متعلق به آغاز عصر مسیحی‌)، ساسانی‌ها و اسلام تا عهد تیموریان نیز در این محل به دست آمده است‌. به استناد روایت‌های مختلف‌ مادر زرتشت نیز در این مکان متولد شده است‌. درباره آب چشمه گفته می‌شود که از جاجرود و قیطریه تأمین می‌شود و پس از گذر از راه‌های زیرزمینی‌، از دل تپه می‌جوشد.     چشمه علی به عنوان یک منطقه طبیعی شناخته شده است‌. برج و باروهای آن در هنگام استحکام به چهار تا پنج متر می‌رسید و سوراخ‌های دیده‌بانی و آتش‌دان داشته است که هنوز هم آثار آن باقی مانده است‌. اکنون حدود ۱۰۰ متر از دیوار آن بازسازی شده است‌. وجود نقش برجسته‌ای از فتح علیشاه ،در حال تاج‌گذاری‌، بر صخره مسلط بر آب‌های چشمه‌علی از ویژگی‌های منطقه است و آن را نباید با نقش برجسته‌ای که همین پادشاه را سوار بر اسب و در حال شکار نشان می‌دهد اشتباه کرد. قبلاً این نقش برجسته متعلق به دوران ساسانی‌ها بوده است‌.     نام چشمه به امام اول شیعیان باز می‌گردد که ساکنان اطراف آن در دوران اسلام بر آن نهادند. اما ایرانیان باستان این چشمه را سورنا می‌نامیدند؛ زیرا در کنار معبد آناهیتا قرار داشته است‌. دژ رشکان : آدرس: شهر ری‌، چهارراه خط آهن دژ رشکان در چهارراه خط آهن و بر بالای کوهی استوار است که از جمله دژهای محافظ ری، در چهار سوی شهر، به حساب می آید. دژ رشکان با ساختاری متشکل از لاشه سنگ و ساروج‌ متعلق به دوره اشکانیان است‌. این دژدر گذشته با انتساب به فخرالدوله، ابن رکن الدوله دیلمی‌، فخر آباد نامیده می‌شد.     فخرالدوله این دژ را که در جریان فتح ری به دست مسلمانان ویران شده بود مرمت کرد. در این قلعه کاخ‌ها، اموالی گران‌بها و اسلحه خانه‌هایی وجود داشته است. بخش‌های اصلی قلعه تا زمان قاجار نیز پا بر جا بود؛ اما امروزه قسمت اعظم آن تخریب شده است‌. دیوارهای غربی این دژ دارای سوراخ‌هایی برای تیر وکمان است‌. دژ اشکان : حدود ۲۲۰۰ سال پیش ری پایتخت بهاره سلسله اشکانیان بوده است. نام قلعه عظیم «رشکان» از کلمه « ارشک» که بنیانگذار این سلسله پادشاهی بوده گرفته شده است و دیگر پادشاهان این سلسله جهت افتخار کلمه « ارشک » را به نام خود اضافه می‌کردند. ری در آن زمان «ارشکیه » نام داشته است. از این محل وسایل جنگی کهنه زیادی بدست آمده که در موزه «‌ایران‌باستان» موجود می‌باشد. دژ از مواد و مصالحی متشکل از سنگ، ساروج و گچ تشکیل گردیده است. این بنا یکی از دژهای محافظ شهر ری بوده است. زندان هارون : بنای تاریخی زندان هارون ،که در ده کیلومتری جاده تهران - خراسان، در دامنه کوه های مسگرآباد ،واقع است از سنگ های نامنظم سیاه رنگ با ملاط گچ و تاق آجری ساخته شده است (اتاق آجری این بنا از بین رفته است). این بنای شگفت، که در قرن چهارم هجری ساخته شده، به دوران آل بویه مربوط است. پارک های جنگلی تهران : پارک جنگلی چیتگر : پارک جنگلی چیتگر با۴۵۰/۱هکتار زمین پر درخت، و وجود یک پیست ویژه دوچرخه سواری، از شمال به زمین‌های چیتگر، از جنوب به بزرگراه کرج، از غرب به پیکان شهر و از شرق به منطقه خرگوش دره محدود می‌شود. پارک چیتگر از بزرگترین پارک‌های جنگلی استان است که در بیشتر فصل‌های سال از آن استفاده می‌شود. پارک جنگلی لویزان : پارک جنگلی با وسعتی معادل ۱۰۰/۱ هکتار، که بیشتر کاربرد تفریحی دارد.، از شمال به قوچک، از جنوب به شمس‌آباد، از غرب به ده لویزان و از شرق به پادگان خاتم‌الانبیاء محدود می‌شود. پارک لویزان نیز از گردشگاه‌های بزرگ استان به ویژه شهر تهران است. پارک جنگلی وردآورد : پارک جنگلی وردآورد، با ۰۲۰/۱ هکتار وسعت، دومین پارک جنگلی بزرگ استان است که در محدوده کوههای وردآورد، در حد فاصل اتوبان کرج و پادگان سپاه، قرار دارد.     در سطح استان چند پارک جنگلی دیگر نیز وجود دارد که بیشتر آنها کاربرد گردشی دارند. از جمله این پارکها، پارک سوهانک با ۲۰۰ هکتار مساحت، غزال با ۹۷۵ هکتار در شمال شرقی؛ سرخه‌حصار با ۸۵۰ هکتار در شرق؛ توسکا با ۳۰۰ هکتار در جنوب شرقی و خجیر با ۱۲۰ هکتار در شمال شرق تهران هستند. رودخانه های استان تهران : حبله رود : این رود که به نام فیروزکوه نیز معروف است از فیروزکوه، سواد کوه و کوه‌های شهمیرزاد سرچشمه می‌گیرد. مهمترین شعبه‌های آن نمرود، گرمسار، دلی چای و هویر است. سواحل سرشاخه‌های این رود ارزش‌های گردشگاهی مناسبی دارد. رود شور یا ابهر رود : رود شور از کوه‌های سلطانیه قزوین سرچشمه می گیرد و به رودخانه کرج می‌پیو ندد. از شاخه‌های آن به ابهر رود، فرقان و خشکه رود می توان اشاره کرد. سرشاخه‌های این رودخانه نیز دارای ارزش‌های گردشگاهی است. رودخانه جاجرود : این رودخانه یکی از مهم‌ترین رودخانه‌های استان تهران است که مانند رودخانة کرج از کوه‌های کلون بستک، در بلندی‌های خرسنگ کوه، سرچشمه می‌گیرد. شعبه‌های فشم، میگون، دماوند و آهار به این رود می‌ریزند. روی این رودخانه، سدی به نام لتیان ساخته شده و مانند رودخانه کرج از گردشگاه‌های زیبای استان است. رودخانه کرج : این رودخانه یکی از پر آب ترین رودخانه‌های استان است که ،از ضلع جنوبی کوهستان البرز و ۴۰ کیلومتری غرب تهران ،از کانون آب‌گیر خرسنگ کوه سرچشمه می‌گیرد. روی این رودخانه، در کنار جادة چالوس، سد بزرگ امیرکبیر ساخته شده است و سواحل رودخانه گردشگاه‌هایی زیبا دارد. طالقان رود : این رود از کوه های کندوان و کهار بزرگ در شمال تهران سرچشمه می‌گیرد و در د ره طالقان به سوی غرب جریان می‌یابد و سپس به سفید رود می‌پیو ندد. از شاخه‌های مهم آن علی زان، خسبان و الموت رود است که از کوه‌های تخت سلیمان سرچشمه می‌گیرند. سواحل آن به ویژه در بخشهای بالا دست، دارای ارزش‌های تفریحی و جهانگردی است. دریاچه و سدهای موجود در استان : دریاچه تار و ممج : دریاچه‌های تار و ممج روی محور چین‌دار میان دو رشته کوه قره‌داغ در شمال و کوه زرین در جنوب واقع شده است. این دریاچه‌ها در مدخل کوه و در ارتفاع ۲۵۰۰ متری قرار دارند و سطح آب آنها در فصل‌های گوناگون سال تغییر می‌کند. این منطقه دارای آب و هوایی کوهستانی است و برای تفریحات آبی از جمله شنا و قایق رانی مناسب است. دریاچه سد امیرکبیر (کرج) : دریاچه سد امیرکبیر در کیلومتر ۲۲ جاده کرج – چالوس در تنگه واریان واقع است. هوای این منطقه در تابستان ها خنک و مطبوع است. در این دریاچه فعالیتهای ورزشی و تفریحی مانند قایقرانی، ماهی‌گیری، اسکی روی آب، شنا و پرواز با کایت انجام می‌شود. دریاچه سد لار : دریاچه سد لار در ۸۴ کیلومتری تهران است. این منطقه به دلیل نزدیک بودن به قلة دماوند هوایی خنک و چشم‌اندازهایی زیبا دارد و ورزشهایی مانند شنا و اسکی در این دریاچه امکان‌ پذیر است. دریاچه سد لتیان : این دریاچه در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی تهران واقع شده است. علاوه بر زیبایی‌های طبیعی خود، محل مناسبی برای پرورش انواع ماهی نیز می‌باشد. تصاویر تهیه شده برای این تحقیق و همچنین اطلاعات موزه ها به ترتیب در پوشه و لوح های دیگری می باشد . با تشکّر "محمّد الهی" "پایان"

فایل های دیگر این دسته