صفحه محصول - مقاله كارآفريني در سایر کشورها 36 ص

مقاله كارآفريني در سایر کشورها 36 ص (docx) 41 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 41 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

كارآفريني در ســـــــاير كشــــــــورهاrightcenter کارآفرینی مفهوم کارآفرینی کارآفرینی مفهومی است که تاکنون از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و همه بر این باورند که کارآفرینی (Entrepreneurship) موتور محرکه‌ی توسعه‌ی اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، توسعه‌ی تکنولوژی و اشتغال مولد است. در حالی که در کشور ما به اشتباه این مفهوم صرفا با اشتغال‌زایی مترادف شده و فقط برای حل مشکل اشتغال به سمت کار آفرینی پیش می‌رویم. در اواخر دهه‌ی 70 در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزش‌ها و گرایش‌های جامعه و البته تغییرات جمعیت شناختی، موجی از کسب و  کارهای کوچک و افراد خوداشتغال به وجود آمد. به علت تاثیرات عمیق این پدیده مطالعات زیادی از چهار دیدگاه اقتصاد، مدیریت، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی انجام شده است. باوجود قدمت بررسی کارآفرینی و تلاش محققین فراوان، مانند سایر مفاهیم علوم انسانی ارائه‌ی تعریفی قطعی و مشخص برای آن، کاری دشوار و حتی غیرممکن است. توجه به سیر تکاملی این مفهوم، خود شامل نکات جالبی است. در سیر تکاملی مفهوم کارآفرینی، عوامل زیادی مانند ریسک‌پذیری، نوآوری و ... به این مفهوم اضافه شده است. در بخش حاضر، برای درک بهتر کارآفرینی، سیر تاریخی تعریف کارآفرینی و تغییر نگرش به آن از ابتدا تاکنون مورد بررسی قرار می‌گیرد. سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی ریشه‌ی واژه کارآفرینی از کلمه‌ی فرانسوی Entreprendre، اصطلاحا به معنای واسطه یا دلال، مشتق شده است. این واژه در طول زمان همراه با تحول شیوه‌های تولید و ارزش‌های اجتماعی دچار دگرگونی و افزایش مفاهیم در بر گیرنده شده است. از آن‌جا که بررسی این تحولات و موارد کاربرد این واژه تا حد زیادی در راستای توسعه‌ی نظریه‌ی کارآفرینی حرکت کرده است، مروری داریم به پنج دوره دگرگونی، در مفهوم کارآفرینی. دوره‌ی اول: قرون 15 و 16 میلادی «صاحبان پروژه‌های بزرگ» اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارائه می‌شود. این دوره همزمان با دوره‌ی قدرتمندی ملاکین و حکومت‌های فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژه‌های بزرگ را بر عهده می‌گیرد و البته در این راه مخاطره‌ای را نمی‌پذیرد، زیرا عموما منابع توسط حکومت محلی تامین می‌شود و او صرفا مدیریت می‌کند. نمونه‌ی بارز کارآفرین در این دوره معماران مسئول ساخت کلیسا، قلعه‌ها و تاسیسات نظامی هستند. دوره‌ی دوم: قرن 17 میلادی «مخاطره‌پذیری» در این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد: مخاطره. کانتیلون یکی از اولین محققین این موضوع، کارآفرینی را این گونه تعریف می‌کند: «کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت نامشخص می‌خرد، روی آن فرایندی انجام می‌دهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده می‌فروشد، از این رو مخاطره‌پذیر است.» کارآفرین در این دوره شامل کسانی نظیر بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی می‌گردید. دوره‌ی سوم: قرون 18 و 19 میلادی و اوایل قرن بیستم «تمایز کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنه‌ی اقتصاد» در این دوره ابتدا کارآفرین از تامین‌کننده‌ی سرمایه متمایز می گردد. یعنی کسی که "مخاطره" می‌کند، با کسی که سرمایه را تامین می‌کند، متفاوت است. ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره پایه‌گذار فناوری‌های جدید شناخته می‌شود، ولی او سرمایه‌ی مورد نیاز فعالیت‌های خود را از طریق اخذ وام از سرمایه‌گذاران خصوصی تامین می‌کرد. همچنین در این دوره میان کارآفرین و مدیر کسب و کار نیز تفاوت گذارده می‌شود. کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت می‌کند با شخصی که سود حاصل از توانمندی‌های مدیریتی را دریافت می‌کند، تفاوت دارد. دوره‌ی چهارم: دهه‌های میانی بیستم میلادی «نوآوری» مفهوم نوآوری در این دوره به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل می‌شود. از تعاریف برآمده از این دوره می‌توان موارد زیر را نام برد. کارآفرین فردی نوآور و توسعه‌دهنده‌ی فناوری‌های به کار گرفته نشده است (جوزف شومپیتر 1934). کارآفرینان کسب و کاری جدید را شروع می‌کنند در حالی که دیگران برخلاف آنان تغییرات اندکی در محصولات موجود می‌دهند.(ویکلن، 1979). مفهوم نوآوری می‌تواند شامل همه چیز، از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد. اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنهاست. دوره‌ی پنجم: دوران معاصر (از 1980 تاکنون) «رویکرد چند جانبه» در این دوره همزمان با موج جدید ایجاد کسب و کارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریع‌کننده‌ی این ساز و کار، توجه زیادی به این رشته جلب شد. تا این زمان کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار می‌گرفت، ولی در این دوره توجه جامعه‌شناسان و روان‌شناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده توجه این محققین بر شناخت ویژگی‌های کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است. از تعاریف شناخته شده‌تر این دوره می‌توان به مورد زیر اشاره کرد: کارآفرینی روند پویایی در جهت ابجاد و افزایش سرمایه است، این کار توسط کسی انجام می‌شود که مخاطره‌ی از دست دادن زمان یا فرصت‌های شغلی دیگر را با هدف ایجاد ارزش برای یک محصول یا خدمت می‌پذیرد (رابرت رونستات، 1983). امروزه واژه‌ی کارآفرینی مفاهیم زیر را به ذهن متبادر می‌سازد: نوآوری مخاطره‌پذیری ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی، اجتماعی رضایت شخصی و استقلال‌طلبی کارآفرین ایده‌ای را یافته و آن را تبدیل به فرصتی اقتصادی می‌کند. در فضای کسب و کار، فرصت، فکر نویی است که قابلیت تجاری شدن دارد. آگاهی از محیط، بازار و نیازهای مشتری و نگرش کارآفرین او را در یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری می‌دهد. سپس کارآفرین یک طرح تجاری می‌نویسد که در آن مسائلی چون بازار محصول یا خدمت، مسائل حقوقی و قانونی شرکت، تأمین سرمایه‌ی راه‌اندازی و رشد، سازمان‌دهی و مدیریت کسب و کار را بررسی می‌نماید. در واقع کارآفرین مانند یک رهبر ارکستر وظیفه دارد که مهارت‌ها و توانایی‌های مختلف را در کنار هم جمع نماید و برنامه‌ای تدوین شده ارائه دهد. همان طور که صدا باید دلنشین باشد، طرح نهایی کارآفرین نیز باید زیبا باشد. دو رویکرد متفاوت به کارآفرینی وجود دارد: رویکرد شخصیتی و رویکرد رفتاری. در رویکرد شخصیتی، تمرکز بر کارآفرین و شناسایی ویزگی‌های فردی اوست. در واقع این رویکرد تقدم زمانی دارد چرا که اول کارآفرینان وجود داشتند و بعد کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مستقل به وجود آمد. در رویکرد رفتاری تکیه بر رفتارهای کارآفرین در فرآیند راه‌اندازی یک کسب و کار است. البته قابل ذکر است امروزه کارآفرین تنها یک جزء از فرآیند کارآفرینی است. در انتها، شاید بهترین تعریفی که می‌توان ارائه کرد این است که کارآفرینی عبارت است از فرآیند نوآوری و بهره‌گیری از فرصت‌ها، با تلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسک‌های مالی، روانی و اجتماعی که با انگیزه‌ی کسب سود مالی، توفیق‌طلبی، رضایت شخصی و استقلال صورت پذیرد (هیسریچ، 1985). انواع کارآفرینی علاوه بر کارآفرینی فردی، در دهه‌های اخیر دو واژه‌ی کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی شرکتی نیز در ادبیات کارآفرینی به میان آمده‌اند. علت رواج این مفاهیم، هماهنگی با تغییرات محیط اجتماعی و اقتصادی بوده است. پینگات، کارآفرینی درون سازمانی را این چنین تعریف می‌کند: «کارآفرین درون سازمانی، رؤیاپردازی است که مسئولیت به ثمر رساندن یک نوآوری را در درون سازمان بر عهده می‌گیرد.» او ادامه می‌دهد «کارآفرین درون سازمانی ممکن است مبتکر یا مخترع باشد، اما همیشه فردی است که می‌داند چگونه یک ایده را به واقعیتی سودآور تبدیل کند.» کارآفرینی شرکتی شامل فعالیت‌های رسمی و غیررسمی است که با هدف ایجاد کسب و کار جدید، محصول و فرآیندهای جدید و توسعه‌ی بازار صورت می‌گیرد. تحقیقات جدید سه مفهوم را در تعریف کارآفرینی شرکتی نام می‌برند: تجدید راهبرد (نوسازی راهبردها/تجدید ساختار سازمان)، نوآوری (ارائه‌ی چیز جدیدی به بازار) و کسب و کار درون شرکت (فعالیت‌های کارآفرینانه‌ی شرکتی که منجر به ایجاد کسب و کاری جدید در درون شرکت مادر می‌شوند). تمایل به این گونه کارآفرینی در پاسخ به افزایش سریع تعداد رقبا، عدم اعتماد به شیوه‌های سنتی کسب و کار، حرکت تعداد زیادی از افراد نخبه به سمت ایجاد کسب و کارهای کوچک مستقل، رقابت بین‌‌المللی و نیاز به افزایش بهره‌وری، افزایش یافته است. در شرکت‌های جدید انقلاب جدیدی به سوی تسهیل امر کارآفرینی درون سازمانی و تقدیر از کارآفرینان درون سازمانی جریان دارد. کارآفرین کارآفرین کیست؟ زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه‌های مختلف تکرار می‌شود و هر کس به سلیقه‌ی خود از این واژه‌ی جدید برای اشاره به مدیران، افراد موفق، سرمایه‌داران، سرمایه‌گذاران، صادرکنندگان، دلال‌ها و تاجران استفاده می‌کند. هر چند هر کدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچ کدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند. به راستی کارآفرین کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگی‌های متمایزی از دیگر بازیگران صحنه‌ی اقتصاد دارند؟ نگاهی به مسیر حرکت فعالیت‌های کارآفرینان، مبدا و منشا حرکت و انرژی که در طول مسیر آنان را تغذیه می‌نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است. چه چیز باعث می‌شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می‌تواند باشد، اولین چیزی است که جمود کارآفرین را در هم می‌شکند. یعنی کارآفرین آرزومند است. آن‌چه جهت و مسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می‌کند از درون او برمی‌خیزد.عزم او برای حرکت یا توقف و اقدام یا عدم اقدام، چیزی نیست که مولود شرایط، محیط یا اطرافیان باشد. یعنی کارآفرین کنترل درونی دارد. او برای این که بتواند درست آن چه را که می‌اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کارفرمای خود باشد. یعنی کارآفرین نیاز به استقلال دارد. ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین شده و قالب‌های رایج را درهم می‌شکند و با وجودی که همان چیزی را می‌بیند که دیگران می‌بینند، اما چیزی را می‌اندیشد که دیگران نمی‌اندیشند. یعنی کارآفرین خلاق است. وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می‌شود، نوآوری صورت می‌گیرد. نوآوری یعنی پیمودن راه نارفته. کسی که اولین بار راهی را می‌پیماید، اولین کسی است که می‌تواند خبر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد. یعنی کارآفرین خطرپذیر است. او به جای آن که منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند، به فکر و تلاش خود تکیه می‌زند، به مشکلات حمله می‌کند و پیش می‌رود. یعنی کارآفرین منفعل نیست و برای استقبال از آینده روحیه‌ای تهاجمی دارد. لحظه‌ی آغاز تصمیم، تنها زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه می‌شود؛ ابهام یک پایان نامعلوم، بر هر قدم این راه سایه می‌اندازد. یعنی کارآفرین قدرت تحمل ابهام دارد. به استقبال فردا رفتن، آخر ماجرا نیست. کسی که آگاهانه و پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می‌اندازد، باید توان سخت کارکردن در شرایط پرتنش راهم داشته باشد. یعنی کارآفرین با وجود فشار زیاد، کارآیی خود را حفظ می‌کند. باید گفت تعریف مجموعه‌ای از صفاتی که کارآفرین ایده‌آل را به تصویربکشد، امکان‌پذیر نیست و از طرفی هر کارآفرینی تمام ویژگی‌های به دست آمده در تحقیقات کارآفرینی را ندارد. برخی دیگر از ویژگی‌هایی که محققین بسیاری آنها را به عنوان ویژگی‌های کارآفرین بر شمرده‌اند عبارتند از: آینده‌نگر بودن و داشتن چشم‌انداز: چشم‌انداز برای شخص کارآفرین کاملا شفاف و خالی از هر گونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می‌باشد. داشتن چنین چشم‌اندازی به کارآفرین کمک می‌کند تا حرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد. علاوه بر این، چشم‌انداز قابل انتقال، دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می‌نماید. مصمم بودن: عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگی‌های بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می‌کند. کارآفرینان مصمم از ایده‌های جدید و فرصت‌ها و پیشنهادهای شغلی دیگر چشم‌پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده‌اند پایبند می‌مانند. این قطعیت کارآفرین را طی فرایند راه‌اندازی از هر گونه شک و تردید و دودلی مصون نگاه می‌دارد تا حدی که مخالفت نزدیکان و آشنایان نیز نمی‌تواند در اراده‌ی آنان خللی وارد نموده بلکه دودلی دیگران نیز تحت تاثیر این قطعیت برطرف می‌شود. تمرکز: برای این که کارآفرین از انجام موفقیت‌آمیز تمام طرح و برنامه‌ها و جزئیات کار مطمئن باشد، لازم است که همانند یک فوتبالیست خوب که لحظه‌ای چشم از توپ برنمی‌دارد در تمام لحظات با تمرکز بر چشم‌انداز، همه‌ی انرژی، وقت و سایر منابع را حول این هدف مصروف نماید. انگیزش: نیاز خودشکوفایی یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های کارآفرینان در محقق کردن چشم‌انداز خود است. نتیجه‌ی این نیاز قوی این است که در مسیر حرکت به سوی هدف، هر چیز دیگری در اولویت پایین‌تری قرار می‌گیرد. در روابط شخصی، علایق خارج از این چشم‌انداز و یا پروژه‌های با سود مالی زیاد، همه از مواردی هستند که در مقایسه با هدف، اولویت پایین‌تری خواهند داشت. البته سود مالی به ندرت انگیزه‌ی کارآفرینان قرار می‌گیرد چرا که پول به تنهایی نمی‌تواند انگیزه‌ی انجام تمام زحماتی باشد که در شروع یک فعالیت کارآفرینانه لازم است، هر چند که معیار خوبی برای اندازه‌گیری موفقیت فعالیت کارآفرینان است. وقف و از خودگذشتگی: کارآفرینان همه‌ی زندگی خود را وقف کار نموده‌اند. بسیار سخت‌کوش هستند و پشتکار آنان مثال‌زدنی است. در حقیقت آنان از کار در راستای هدف خود لذت می‌برند. داشتن چشم‌انداز روشن و ترکیب آن با خوش‌بینی و ریسک‌پذیری کارآفرینان، سخت‌و تعلق خاطر به کار را در آنان پدید می‌آورد. کارآفرینی و حوزه‌های مرتبط کارآفرینی و اقتصاد دامنه‌ی تاثیرات کارآفرینی بر جامعه بسیار وسیع است. از تغییر در ارزش‌های اجتماعی تا رشد شتابان اقتصادی، محققین تغییرات مختلفی را که رواج فرهنگ کارآفرینی در یک جامعه ایجاد می‌کند بررسی کرده و آثار آن را از دیدگاه‌های متفاوت مورد بحث قرار داده اند، برخی از تاثیرات ذکر شده عبارتند از: • ایجاد ثروت • اشتغال‌زایی • ایجاد و توسعه فناوری • ترغیب و تشویق سرمایه‌گذاری • شناخت، ایجاد و گسترش بازارهای جدید • افزایش رفاه • ساماندهی و استفاده اثربخش از منابع پیامدهای مثبت توسعه کارآفرینی در اقتصاد کشور بیش از سایر اثرات آن مورد توجه قرار گرفته است. به باور محققین، کارآفرینان از رسیدن نظام اقتصادی به تعادل ایستا جلوگیری می کنند و بواسطه رفتارهای فرصت جویانه خود، اقدام به فرصت سازی برای کلیت نظام اقتصادی می نمایند. تاثیرات دیگری نظیر ایجاد اشتغال و رشداقتصادی نیز مدنظر پژوهشگران بوده است. کارآفرینی، پایه‌های شکل‌گیری اقتصاد نوین اقتصاد در ابتدای هزاره سوم میلادی شاهد دگرگونی‌های شگرفی بوده است. انقلاب فناوری اطلاعات و تغییر ترکیب نیروی کار به نفع نیروهای دانش- محور از زمره این تغییرات است. شاید مهم‌ترین روندی که در اقتصاد دیده می‌شود حرکت به سوی نظام اقتصادی با ماهیت شبکه‌ای است. در چنین اقتصادی کنترل و تخصیص منابع به صورت توزیع شده صورت می گیرد و نقش شبکه‌های اجتماعی در رشد و توسعه‌ی اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی خواهد بود.نقش کارآفرینان در رویکرد شبکه مدار به مراتب پررنگ‌تر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین، کارآفرینان در شبکه‌های اجتماعی نقش عناصر فعالی را ایفا می‌کنند و موجب ارتقای بازده سرمایه‌های مادی و انسانی می‌شوند. کارآفرینی و رشد اقتصادی ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است.درچنین اقتصادی کشورهایی می توانند موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آنها میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است به واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات ، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند. تحقیقات انجام شده نشان داده است که رشد اقتصادی با سطح فعالیتهای کارآفرینانه همبستگی مثبت دارد. به عنوان مثال در تحقیق (GEM General Entrepreneurship Monitor)، که به صورت سالیانه فعالیتهای کارآفرینی و تاثیرات آن را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار می دهد و در حال حاضر در بیش از 20 کشور جهان صورت می گیرد، این نتیجه به دست آمده است که نرخ رشد اقتصادی یک کشور رابطه معنی دار یا سطح فعالیتهای کارآفرینانه آن کشور دارد. کارآفرینی و اشتغال کار آفرینان در ایجاد اشتغال نیز نقش مهمی ایفا می نمایند.درحدود نیمی از کارکنان کشورهای توسعه یافته در کسب و کارهای کوچک مشغول فعالیت هستند. بیشتر مشاغل جدید را کسب و کارهای کوچک ایجاد می کنند و سهم این کسب و کارها در بازار کار در حال افزایش است. از سال 1980 تاکنون کسب و کارهای کوچک در اقتصاد آمریکا بیش از 34 میلیون شغل ایجاد کرده اند.حال آن که از تعداد کارکنان شرکت‌های بزرگ در این کشورها کاسته شده است. کارآفرینی و رشد فن آوری بیش از 67 درصد از نوآوریها در زمینه فن آوری و حدود 95 درصد از نوآوریهای منجر به تحولات بنیادی در عرصه صنعت را کسب و کارهای کارآفرینانه پدید آورده اند.کارآفرینان از طریق ایجاد فن آوری، محصولات و خدمات جدید، قدرت انتخاب مصرف کنندگان را افزایش داده و با افزایش بهره وری کار، سرگرمی‌های نو، بهبود بهداشت و سلامتی، تسهیل ارتباطات و ... موجب افزایش کیفیت زندگی نوع بشر می شوند. در واقع بیشترین بخش نسل جدید صنایع را کارآفرینان ایجاد کرده‌اند که می توان از رایانه های شخصی، تلفنهای همراه، خرید از طریق اینترنت و صنعت نرم‌افزار به عنوان نمونه‌هایی از آن یاد نمود. كارآفريني در ساير كشورها اتریش کشور اتریش با داشتن بیش از8 میلیون نفرجمعیت دراروپای مرکزی قراردارد .این کشورجزوء کشورهای صنعتی است که ازوضعیت اقتصادی خوبی برخوردارمی باشد. درسال 2000 سرانه تولید ناخالص داخلی این کشورحدود 23000 دلارآمریکا بوده است ومیزان بیکاری درآن نیز حدود 4% تخمین زده می شود. بعضی ازشاخصهای اقتصادی این کشوردرمقایسه با 47 کشوردنیا به قرارذیل است:- سرانه ناخالص داخلی به ازای هرنفرشاغل حدود 52000 دلارآمریکا می باشد( رتبه 9 بین 47 کشور)- توانایی سرمایه گذاری مخاطره آمیزبرای توسعه کسب وکاردراین کشوردارای مقیاس حدود 2/4 ( ازمقیاس یک تا 10) است . ( رتبه 33 ازبین 47 کشور) - میزان درک مدیران این کشورازکارآفرینی دارای مقیاس حدود 5/6 ( ازمقیاس یک تا 10 ) است. ( رتبه 20 از47 کشور) - هزینه کل تحقیقات دراین کشورحدود 3 میلیارد دلارآمریکا می باشد( رتبه 41 از47 کشور) 1- رشد اقتصادی وکارآفرینی دراتریش: رشد اقتصادی اتریش به میزان 3/2% درسال 1999 می باشد . رشد سریع اقتصادی درسال 1999 به صورت افزایش استخدامی منعکس شد. برای اولین بارازسال 1994 میزان بیکاری کاهش یافت. میزان کسب وکارهای جدید به طورثابتی درچند سال اخیرافزایش یافته است. تعداد شرکتهای بوجود آمده به عنوان درصدی ازتعداد کل شرکتها حدود 4/0% افزایش یافته است . 6/99% کسب وکارها, درتجارت وصنایع رادراتریش, SME ها تشکیل می دهند. 2- مشکلات کارآفرینی دراتریش:میزان راه اندازی کسب وکارها هنوزهم کمترازحد استانداردهای بین المللی است, هرچند که میزان بقا نسبتا بالا است. به نظرمی رسد اقتصاد اتریش فاقد گروههای بزرگی ازشرکتهای با رشد سریع می باشد که بخواهند چشم اندازرشد را درطولانی مدت تحکیم ببخشند. ازدومانع می توان دراین میان نام برد : یکی سیستم مالیاتی ودیگری محیط قانونی. علاوه بر موانع بالا ازوامهای بانکی که ازابزارهای تامین مالی غالب برای شرکتها محسوب می شوند, می توان نام برد. با وجود اینکه هنوزبازارهای سرمایه اتریش توسعه نیافته اند, اما دولت اتریش با ایجاد فرشته های کسب وکارتا حدودی امکان سرمایه گذاریهای مخاطره آمیزرا افزایش داده است . برنامه های حمایت مستقیم مالی دولت درحال حاضرگسترش یافته است وبسیاری ازآنها افزایش مشارکت رادربعضی نقاط تشویق می کنند. نکته مهم این است که کارآفرین بخش عمده ریسکها را برعهده دارد ونباید فقط به راه اندازی, خود اشتغالی وتکنولوژی بالا محدود شود واین برنامه های مالی نباید کارآفرینان رابه فعالیتهای rent-seeking تشویق کند.3- برنامه های دولت اتریش درارتقای کارآفرینی:- آموزش برای یک جامعه کارآفرینی - دسترسی به منابع مالی برای شرکتهای کوچکترودریک مرحله زودتر, تامین مالی برای گسترش شرکتها وبا تکنولوژی بالا. - دسترسی به تحقیق ونوآوری وبا استفاده بهترازپنتنها توسطSMEها .- بهبود دیدگاه خدمات حمایتی- بهبود اموردولتی- بهبود استخدام وشرایط کاری4- معرفی سازمانهای حامی کارآفرین وsme دراتریش :- سازمانهای دولتی حامی کارآفرینی وSMEها دراتریش:- وزارت فدرال اموراقتصادی - وزارت فدرال اقتصادی دولتی وحمل ونقل- وزارت فدرال کارواموراجتماعی- دولتهای ایالتی- شورای شهر- اتاق اقتصادی فدرال- بانک بورگس- صندوق (ERP(ERPFundAsterreichische lnvestitionskedi AG-- سازمان های حامی صادرات SME اتریش: - اتاق اقتصادی فدرال- موسسات ارتقای اقتصادی اتاق اقتصادی - انجمن پیمانکاران فرعی اتریش- وزارت اموراقتصادی درزمینه تبلیغات به منظورجذب سرمایه گذاران داخلی وخارجی- شرکت صندوق صادرات اتریش- آکادمی صادرات اتاق اقتصادی - سازمانهای حامی نوآوری فنی وr&d اتریش:- بنیان علم اتریش( FWFAustrian science Foundation FWF) - مرکزتحقیق وتوسعه زایبردوف- دفترپتنت اتریش- موسسه طراحی اتریش- انجمن مراکزتکنولوژی اتریش- آژانس استفاده ازانرژی - موسسات تحقیقاتی تعاونی اتریش ACR Austrian cooperative)) (Research lnstiues) - اداره بین المللی همکاریهای متقابل تحقیقاتی وتکنولوژی BIT (Technology CO-Operation BIT Bureau for International Researnch and)- بخش تحقیق وتوسعه FFR Forschungs for derungsrat- صندوق ارتقای تحقیقات صنعتی اتریش- وزارت فدرال علوم وتحقیقات - آژانس نوآوری- سازمانهای حامی آموزش برای کارآفرینی وsme دراتریش: - موسسه پیشرفت حرفه ای دروین vocational advancement invienna bei institute of- موسسه بین المللی مدیریت اتاق اقتصاد وین - موسسه ارتقاء اقتصادی اتاق اقتصادی فدرال اتریش WIFIWIFI Economic promotion institute ot the Austrian federal economic chamber- موسسه IWI Industriewrssen schaftliches Institut- مراکز گسترش دانشگاهی - صندوقهای نوآوری وتکنولوژی - سازمانهای حامی تحقیقات اقتصادی کارآفرینی SMEها دراتریش: - موسسه پیشرفت حرفه ای دروین BFIموسسه تحقیقات حرفه ای اقتصاد IBW استرالیا بطور کلی، دولت یکی از ارکان مهم تعیین کننده سرنوشت اقتصاد و سیاست استرالیا است. ولی با توجه به تعدد اقوام و فرهنگ‌های مختلف، استرالیایی‌ها به دلایل متعددی دارای روحیه کارآفرینی بوده‌اند که بخشی از آن مرهون مهاجر بودن مردم استرالیاست. اهم دلایل ارتقاء روحیه‌ کارآفرینی بشرح زیر می‌باشند: 1) به دلیل خط‌مشی و سیاست مهاجرپذیری، جمعیت استرالیا در طول زمان در مسیر گرایش‌های کارآفرینانه حرکت کرده است. روحیه فردگرایی و تمایل به پایداری قومیت و هویت گروه‌های مهاجر روحیه کارآفرینی را نیز ارتقاء داده است.2) با توجه به محیط باثبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی استرالیا تمایل مهاجرین به ایجاد شرکت بیشتر می‌شود که به نوبه خود می‌تواند به رشد اقتصاد ملی کمک کند.3) سیاست حمایتی دولت اکثراً بدنبال حفظ و حمایت از بخش صنایع کوچک بوده است. مواردی مانند تشویق، ساده کردن قوانین و مقررات، خدمات رایانه‌ای دولت در زمینه مشاوره ‌آموزش استرالیا را به سمت گسترش صنایع کوچک سوق داده است.4) مهاجرینی که وارد استرالیا می‌شوند می‌توانند در آسیا، منطقه اقیانوس هند و اروپا نیز فعال باشند و خدمات خود را گسترده‌تر ساخته و اتحادیه‌های بیشتری تشکیل دهند. 5) در جامعه استرالیا، فردگرایی (استقلال طلبی) و کارآفرینی بعنوان یک هنجار پذیرفته شده است. بعلاوه، در فلسفه مدیریت استرالیا سطح تحمل خطر پذیری هم بالاست و مدارا با ابهام و عدم اطمینان قابل توجه است. به همین دلیل زمینه برای کارآفرینی نسبت به سایر کشورهای مشابه بسیار بالاست.بر این مبنا، سیاست دولت و رقابتی‌بودن در سطح بین‌المللی، روحیه تاسیس شرکت را ترغیب نمود و اقدامات متعددی در این کشور صورت پذیرفت. از اینروست که استرالیایی‌ها افراد نوآور و کارآفرینی هستند. البته آنچه که در اینجا قابل ذکر است آنکه اغلب تلاش‌های کارآفرینانه بر مبنای موسسات کوچک استوار بوده است، همانطور که در سایر کشورها نیز ما چنین پدیده‌ای رو به رو هستیم.نقش موسسات کوچکاصولاً یکی از بخش‌های مورد توجه در مباحث کارآفرینی، بحث مدیریت صنایع کوچک است. مدیریت صنایع کوچک با مالکیت آنها تفاوت‌هایی دارد که در مباحث دیگری به آنها اشاره می‌شود. آنچه که در اینجا مهم است آن است که برداشت‌ها از موسسه کوچک متفاوت است. در استرالیا صاحبنظران نسبت به اندازه موسسه کوچک نظراتی متفاوتی دارند. برای مثال موارد زیر قابل توجه است.1) تعریف «ویلتشایر رپرت» از موسسه کوچک: موسسه کوچک، موسسه‌ای است که در آن یک یا دو نفر تصمیمات مهم مدیریتی را اتخاذ می‌کنند و از هیچگونه کمک تخصصی هم استفاده نخواهند کرد و خود هم معلومات خاصی در زمینه این تصمیمات ندارند.2) تعریف اداره آمار استرالیا: موسسه دارای کارکنان کمتر از 20 نفر بدون توجه به نوع موسسه (اعم از صنعتی، خدماتی و...) موسسه کوچک به شمار می‌رود.3) «بدال رپرت» در تعریف خود معتقد است که سازمانی که در بخش غیر تولیدی در حدود 20 نفر و در بخش تولید در حدود 100 نفر کارمند داشته باشد، موسسه کوچک تلقی می‌شود.4) آنگ معتقد است که ویژگی یک موسسه کوچک این است که دارای اوراق بهادار عمومی (مانند سهام) نیست و مالکین به ادغام پرتفولوی مشخص خود نمی‌پردازند. مالکان نسل اول کارآفرین و خطر پذیر هستند؛ تیم مدیریت کامل نیست و موسسه با هزینه بالای بازار مواجه است.تعاریف فوق باعث شده است که دولت نیز در تعریف کارآفرینی دچار مشکل شده و بعضاً قوانین متضاد و ناهماهنگی را از تصویب بگذارند. به همین دلیل یکی از موارد مهم در تعریف صنایع کوچک ارایه تعریف صحیحی از آنهاست که همگان بر آن توافق داشته باشند. برای استرالیا توجه به صنایع کوچک و صنعت از اهمیت حیاتی برخوردار است.نوآوری و کارایی در صنایع استرالیا بطور کلی مرهون دو امر حیاتی است: استفاده بیشتر و بهتر از تحقیق و توسعه و اطمینان از اینکه محصول جدید و ابتکاری و فنّاوری فرآیند تولید جزء لاینفک توسعه و تجدید ساختار است. فعالیت موفقیت آمیز به بهره‌گیری صحیح و خردمندانه از ابداع و نوآوری، طراحی، تحقیق و توسعه و بهبود محصول بستگی دارد. رشد اقتصادی استرالیا مرهون تغییر ساختاری در این رابطه بود که بر اثر آن توانست شرایط اولیه لازم را برای ایجاد و توسعه و گسترش صنایع نیرومند و نوآور فراهم نماید.هدف سیاست صنعتی دولت استرالیا بالابردن و ارتقاء صنعت از طریق فراهم کردن یک محیط باثبات و دارای کارایی و با کفایت می‌باشد. در آینده، صنعت استرالیا از طریق فعالیت‌های شدید و موثر در تحقیق و توسعه، مرغوبیت و بازاریابی شناخته خواهد شد.رشد صنعت نیازمند وجود ویژگی‌های زیر است:توانایی رقابت در صحنه بین‌المللیصادرات گراییتوانایی ابتکار و نوآوری و خلاقیت (که در بالا اشاره شد)توانایی تطبیق با شرایط متغیر جهانآماده و مجهز بودن برای بهره‌جویی از فرصت‌های بدست آمده در نتیجه توسعه فنّاوری برای نیل به اهداف فوقدولت توجه شایانی به صنایع نموده و در چارچوب سیاست‌های حمایتی از آنها پشتیبانی نموده است. در هر کارگاه صنعتی در استرالیا بطور متوسط 37 شاغل وجود دارد و ارزش افزوده سالانه هر شاغل رقمی حدود 37500 دلار است و در بعضی صنایع بیشتر دارد.بطور کلی، با توجه به افزایش تقاضا برای سطح زندگی بالاتر و نیاز به پیشرفت در فعالیت‌های صادراتی، دولت در خصوص صنعت دو راه در پیش دارد: از یک سو در جستجوی سهمیه‌بندی و افزایش تولید و کارایی در صنایع حمایت شده قدیمی باشد و از سوی دیگر در جهت افزایش ارزش افزوده و فعالیت صنعتی، فنّاوری را توسعه دهد. بازسازی صنایع در استرالیا همیشه با کمک و یارانه دولت همراه بوده است و بعضی از صنایع هم آثار مثبتی از کمک دریافت نموده‌اند. علاوه بر آن، استرالیا طرحی وجود دارد بنام اعطای کمک برای تحقیق و توسعه صنعتی که براساس آن به آن دسته از شرکت‌ها که در زمینه تحقیق و توسعه کار کنند 15 درصد تخفیف مالیاتی داده می‌شود.با توجه به مسائل فوق موسسات کوچک از اهمیت زیادی برخوردارند. اهم مواردی که در اداره امور موسسات کوچک باید در نظر گرفته شوند و در محیط اقتصادی ـ سیاسی استرالیا از اهمیت بیشتری برخوردارند عبارتند از:1) رویه‌های مدیریت و فرهنگ‌های محیط کاری:نوسان و آشفتگی فزاینده محیطی، مدیران موسسات کوچک استرالیا را تحت فشار قرار داده است به طوری که آنها مجبور به تعیین مسیر آینده خود در راستای رسیدن به اهداف سازمانی می‌باشند. بسیاری از موسسات کوچک بر نرخ پیشرفت یکسانی متکی هستند که براساس برآورد رشد آینده در فروش آن را مشخص می‌کنند. در حالیکه در محیط فعلی موسسات زیادی بوده‌اند که برآوردهایشان اشتباه از آب درآمده است. بهر حال، در استرالیا امروزه این روند وجود دارد که با توجه به رشد موسسات کوچک و افزایش تعداد آنها بیش از پیش باید بر شاخص‌ها و روش‌های آماری معتبر تاکید شود تا اینکه پیش‌بینی‌ها صحیح‌تر باشد.مزیت اصلی استفاده از شاخص‌های عملی‌تر آن است که موسسات مزبور از روندها و نوسانات پیش‌بینی شده آگاهی یافته و روند آینده بر حسب یک دانش و تجربه منسجم از آینده به دست می‌آید. اطّلاعات حاصله از این نحوه پیش‌بینی به کاهش خطر پذیری و افزایش شناخت صحیح از محیط کمک می‌کند.2) آموزش مهارت‌ها:رشد شرکت مستلزم آموزش مهارت‌های لازم برای مدیران و مالکان موسسات کوچک است. این آموزش‌ها به اجرای رویه‌های برنامه‌ریزی پیچیده‌تر کمک می‌کند. آموزش کارآفرینی که در کشورها به گونه‌های مختلفی صورت می‌گیرد، در بخش بعدی در مورد استرالیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.3) توجه به محیط قانونی، رسمی و مجاز: عامل دیگری که مدیران را در اداره سازمان یاری می‌دهد و یا اینکه امکان دارد آنها را محدود نماید محیط رسمی و قانونی است. در این محیط سازمان‌ها باید تابع قوانین بوده و خود را با آن وفق دهند.4) فرصت‌های رودرروی موسسات کوچک:از آنجا که استرالیا یک کشور حاصلخیز و ثروتمند می‌باشد فرصت‌های فعالیت خرد و کوچک هم در آن بیشتر است. در حال حاضر، منابع فرصت کلیدی از موارد زیر می‌تواند بدست آید:الف) اصلاح محیط کاری و شغل: محیط‌های کاری استرالیا در معرض اصلاحات عمده‌ای قرار گرفته است. موسسات و شرکت‌های دولتی عملیات خود را جهت داده و بر فعالیت غیرهسته‌ای و فرعی کمتر تاکید دارند. دولت از این فرآیند برای نیل به اهداف راهبردی استفاده کرده است و خدمات را از طریق شبکه‌ای از راهبرد‌های متفاوت ارایه می‌کند. از اینرو فرصت جدیدی برای موسسات بوجود آمده و موسسات باید بدنبال خلاءهایی میباشند که در محیط ایجاد شده است. برای مثال، در حال حاضر بخاطر خدماتی شدن بسیاری از فعالیت‌ها با اصلاح‌های لازم در محیط شغلی، فرصت‌های گرانبهایی می‌تواند در اختیار شرکت‌ها قرار گیرد.ب) سبک‌ زندگی: چهره استرالیا در حال تغییر است. جمعیت استرالیای امروزه دارای طول عمر بیشتر بوده و افراد در سنین بالاتری بچه‌دار می‌شوند. آنها ساعات زیادی کار می‌کنند و در رفتار و عادات خرید خود احتیاط بیشتری به خرج می‌دهند. برای مثال، در طی 25 سال آینده نسبت افراد 65 ساله در جامعه دو برابر خواهد شد و مردم در ساعات بیشتری کار کرده و درآمد بیشتری کسب خواهند نمود.ج) رفتار مصرف کننده: یک مشخصه بارز مصرف کنندگان استرالیایی مصرف سریع کالا و خدمات جدید است، بویژه که مربوط به فنّاوری‌های اطّلاعاتی و رایانهای باشد. بر حسب آمار اداره آمار استرالیا 99 درصد استرالیایی‌ها یک دستگاه تلویزیون دارند. 80 درصد آنها از VCR استفاده می‌کنند و 30 درصد دارای رایانه شخصی هستند.د) گردشگری و تفریحات: یکی از فرصت‌های موجود در استرالیا، گردشگری و صنعت گردشگری است. شورای پیش‌بینی گردشگری برآورد کرده بود که در سال 2000 بیش از شش میلیون نفر از استرالیا دیدار نمایند. همچنین با توجه به برگزاری المپیک 2000 در سیدنی استرالیا، نیاز به تسهیلات و خدمات جدید بسیار زیاد بود. امروزه گردشگری یکی از زمینه‌های فعالیت اقتصادی است که در بخش خدمات می‌تواند مورد توجه زیادی قرار گیرد و درآمدهای زیادی را عاید کشور نماید.5) کمک و حمایت مالی:دولت‌های ایالتی و مشترک‌المنافع طرح‌ها و کمک‌های مالی متعددی مانند یارانه، کمک‌های اعطایی بلاعوض و ضمانت‌های وام را به صنایع کوچک ارایه می‌دهند. این کمک‌های مالی برای موسسات استرالیا از ارزش خاصی برخوردار بوده و انگیزه اقدام به ایجاد موسسه کوچک را بیش از پیش می‌کند.برای مثال، دولت استرالیا برای تجدید نظر در مقررات قانونی مربوط به سرمایه‌گذاری و تامین منابع مالی برنامه اصلاحات اقتصادی قوانین شرکت‌ها را مطرح کرد که موجب تسهیل سرمایه‌گذاری، ایجاد اشتغال و ایجاد اعتماد متقابل در محیط تجاری می‌گردد. در این برنامه به تامین مالی بعنوان یکی از زمینه‌های اصلی و حیاتی برای شرکت‌های کوچک و متوسط متوجه شده است. براساس مقررات تامین منابع مالی، یک چارچوب مناسب‌تر به شرکت‌ها داده می‌شود و اطّلاعات جامع، مربوط و با صرفه‌ای را در اختیار آنان قرار می‌دهد و فرصت‌های تامین منابع مالی را برای آنان مشخص می‌کند.سیاست‌های دولت و کارآفرینیبطور کلی منطقه اقیانوسیه و کشور استرالیا از نظر جغرافیایی به 6 ایالت و دو قلمرو تقسیم شده است. سپس با توجه به تسلطی که مهاجرین بویژه مهاجرین انگلیسی بر استرالیا پیدا نمودند به فرمان ملکه ویکتوریا، مشترک‌المنافع استرالیا تاسیس شد و در واقع سیاست‌های دولتی در استرالیا در سه سطح ایالتی، قلمرو و مشترک‌المنافع ظاهر شد. در استرالیا دو سطح ایالتی و مشترک‌المنافع در حال حاضر بیشتر مطرح می‌باشند.الف) برنامه‌های دولت در سطح مشترک‌المنافع1) اداره صنایع استرالیا:اداره صنایع استرالیا کانون پیوند و اتحاد بین سه دولت قلمرو، ایالت و مشترک‌المنافع است. این اداره تنها پل ارتباطی بین کمک‌های دولت و موسسات می‌باشد. اداره صنایع استرالیا با هدف تشویق موسسات به فعالیت رقابتی و پویاتر در صحنه اقتصاد در وزارت صنعت، علم و گردشگری استرالیا ایجاد شده و در حال حاضر دارای 500 برنامه حمایتی بوده و به ارایه حمایت مالی و غیر مالی می‌پردازد. سه سطح اصلی خدمات این اداره عبارتند از: ارایه اطّلاعات، مشاوره، هدایت ارباب رجوع در مسیر مناسب.برنامه‌های اداره صنایع استرالیا گستره‌ای از برنامه‌های روستایی تا خدمات مربوط به بهبود وضعیت شرکت‌ها را در بر می‌گیرد و در واقع هدف اصلی آن بالا بردن سطح رقابت میان صنایع و موسسات کوچک و ترغیب آنها به نوآوری و صادرات می‌باشد. اداره صنایع استرالیا که توسط دولت ایجاد شد برنامه‌هایی را اجرا می‌نماید که از نظر کارآفرینان فعال استرالیا مشکل و دیوانسالارانه به نظر می‌رسد و حتی در بعضی از موارد به علت ایجاد موانع اداری حتی باعث وقفه در کار کارآفرینان نیز شده است.2) سیاست‌های مشترک‌المنافع:دولت در سطح مشترک‌المنافع هم برنامه‌ها و ایده‌های مهمی را برای کارآفرینی دنبال می‌کند که اهم آنها عبارتند از:2-1) نوآوری و تحقیق و توسعه: منظور از نوآوری، کاربرد و بکارگیری یک ایده جدید در فعالیت‌ها یا محصولات شرکت است. نوآوری مرهون وجود افراد خلاق، مبتکر و خطر پذیر است و تا حد زیادی به ظرفیت جامعه هم بستگی دارد. از سوی دیگر تحقیق و توسعه (R&D) نیز یکی از عواملی است که نقش مهمی را در فرآیند نوآوری و ارتقاء سطح کمی و کیفی موسسات ایفاء می‌کند و خود یک شاخص و معیار برای فعالیت نوآورانه به شمار می‌رود.شرکت‌های استرالیایی با توجه به اینکه توسط مهاجرین ایجاد شده‌اند از ابتدا بر تحقیق و توسعه و نوآوری تاکید داشته‌اند و توجه به این دو مسئله خیلی مرهون فعالیت‌های دولت استرالیا نمی‌باشد. ولی از سوی دیگر نقش ترغیبی و تشویقی دولت در ارتقاء سطح نوآوری و تحقیق و توسعه قابل بوده است. در سال 1986 هیئت IR&D توسط دولت ایجاد شد که نقش آن عبارتست از افزایش سطح موفقیت تجاری و بازرگانی R&D صنعت در استرالیا و اعضاء این هیئت شامل مدیران دولتی و بخش خصوصی می‌باشند. یکی از وظایف اصلی هیئت IR&D تصمیم‌گیری راجع به تخصیص منابع مالی برای تاسیس یا راه‌اندازی پروژه‌های موسسات کوچک می‌باشد. طرح‌های دولت در رابطه با افزایش نوآوری معطوف به پذیرش فنّاوری جدید، بهبود طراحی و تحقیق و افزایش سطح نوآوری بهینه در سازمان می‌باشد. براین اساس و با همکاری اداره صنایع استرالیا معیارها و پاداش‌های خاصی را هم ارایه می‌دهند که اهم آنها عبارتند از: برنامه R&D Start همراه با تامین مالی نوآوری موسسات کوچک (SBIF)، کمک اعطای رقابتی به R&D، وام خرید فنّاوری و معافیت مالیاتی برای R&D (تا %125) برنامه R&D Start سال 1996 برای شرکت‌های کوچک با هدف افزایش تحقیق و توسعه اجرا شد و عنصر اصلی در آن SBHF است. این برنامه شامل تمام پروژه‌های با نرخ بازگشت کمتر از 50 میلیون دلار است و موسسات را به فعالیت‌های نوآوری و ارایه خدمات، محصولات و فرآیندهای نوآورانه تشویق می‌نماید. در این برنامه 250 میلیون دلار استرالیا بودجه تخصیص یافته است که 15 میلیون دلار آن به کمک‌های اعطایی و وام اختصاص می‌یابد. چهار جزء اصلی این برنامه عبارتند از: پروژه‌های R&D صنعتی، پروژه‌های R&D دانشگاهی، پروژه‌های مشارکتی R&D، وام‌های تجاری2-2) صادرات در ارتباط با خط‌مشی‌ها و برنامه‌های صادرات استرالیا، کمیسیون بازرگانی استرالیا (Austrade) به عنوان بازوی دولت در بازارهای بین‌الملل عمل میکند و می‌خواهد به موسسات استرالیایی جهت بهره‌برداری از فرصت‌های بازرگانی و صادرات کمک کند. کمیسیون بازرگانی استرالیا به صادرکنندگان بالقوه استرالیا کمک می‌کند که موسسات خود را برای صادرات آماده کنند و وارد صحنه اقتصادی شوند و فرصت‌های فروش در بازار را به دست آورند. این کمیسیون طیفی از خدمات را از ارایه اطّلاعات کلی گرفته تا اعطای کمک‌های بلاعوض ارایه می‌دهد. این خدمات غالباً همراه با یارانه می‌باشد و در مقابل نیز صادر کنندگان استرالیا دقیقاً از موازین و قواعد این موسسه تبعیت می‌کنند. در حال حاضر کمیسیون مزبور بیش از 100 شعبه در 67 کشور دارد که نه تنها به صادر کنندگان استرالیا بلکه به صادرکنندگان کشورهای دیگر نیز کمک می‌کند. بهر حال اجرای این برنامه در سطح مشترک‌المنافع نشان دهنده میزان توجه و اهمیت دولت به صادرات است. این کمیسیون در مجموع برنامه‌ها و ابزارهای متفاوتی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:طرح اعطای کمک جهت توسعه بازار صادرات و شرکت بیمه مالیه صادرات دولت استرالیا همچنین در سطح ایالتی و قلمرو نیز برنامه‌هایی را ارایه می‌دهد که مشوق فعالیت‌های شرکت‌های کوچک است. خلاصه‌ای از برنامه‌های آنها عبارت است از:1) ایالت نیوساوث ویلز: در ایالت نیوسارث ویلز، سازمان توسعه منطقه‌ای و ایالتی یک سازمان دولتی است که به حفظ یا بهبود محیط تجاری و بازرگانی مناطقی چون «سیدنی» و «نیوساوث ویلز» کمک می‌کند تا بتوانند جو تجاری و بازرگانی «نیوساوث ویلز» از طریق تغییر درون ساختاری و تغییر خط مشی است. این موسسه مدیران را به «جهانی اندیشیدن» تشویق می‌کند و در این راستا برنامه بهبود صنایع استرالیا را اجرا می‌کند. اجزاء و واحدهای اصلی و فرعی این سازمان شامل موارد زیر است:1- ده بخش صنعتی مانند بخش اول شامل گروه‌های پزشکی، بهداشت، صنایع علمی، بیوفنّاوری، دارویی و....2- شش بازار بین‌المللی شامل:صادرات به ژاپن، کره، هنگ‌کنگ، تایوان و چینصادرات به آفریقای جنوبی، خاورمیانه و هندصادرات به آسیای جنوب شرقیسرمایه‌گذاری در آسیاسرمایه‌گذاری در اروپاسرمایه‌گذاری در آمریکااداره و ارایه برنامه‌های بهبود وضعیت شرکتسازمان توسعه منطقه‌ای و ایالتی کل ایالت «نیوساوث ویلز» را تحت پوشش قرار داده و در سطح منطقه‌ای عمل می‌کند. اعطای یارانه، آموزش مهارت‌های اصلی، جبران هزینه‌های دولت محلی از طریق اعطای کمک‌های بلاعوض می‌باشد.2) ایالت «ویکتوریا»: همانند ایالت «نیوساوث ویلز» که سازمان توسعه منطقه‌ای و ایالتی در آن فعال است، در ایالت «ویکتوریا» سازمان ویکتوریا بیزنس (VB) به رشد موسسات کوچک کمک می‌کند. این موسسه در جهت جذب سرمایه‌های خارجی، تشویق جابجایی سرمایه و افزایش صادرات ایالت «ویکتوریا» کمک می‌کند.این سازمان دسترسی آسان و مداوم خدمات بهبود وضعیت صادرات شرکت‌ها و بهبود خدمات سرمایه‌گذاری را فراهم می‌کند. اهم این خدمات و فعالیت‌ها عبارتند از:خدمات بهبود وضعیت شرکتخدمات پیگیری سریع پروژه‌های سرمایه‌گذاریجذب سرمایه‌گذاری جدیدکمک به موسسات واقع در ایالت «ویکتوریا»برقراری روابط با کارکنانارایه اطّلاعات صنعتی و بازرگانیسازمان «ویکتوریا بیزنس» در هر دو بخش خصوصی و دولتی و در همه سطوح از جانب موسسات کوچک تحت پوشش خود فعالیت می‌کند. البته سازمان دیگری هم در این ایالت وجود دارد که به ادارات بازرگانی دولتی ویکتوریا (VBGO) معروف است و خدمات حرفه‌ای و خاصی به مناطقی چون هنگ‌کنگ، توکیو، جاکارتا، لندن، فرانکفورت و سئول ارایه می‌دهد.ارتباط با موسسات کوچکیکی از موانع مورد اشاره و مهم برای کارآفرینان استرالیا، مقررات پیچیده و موانع دست و پا گیر اداری است و بطور کلی، طبق نظر صاحبنظران و کارآفرینان و مدیران، بوروکراسی و دیوانسالاری یکی از موانع مهم بروز خلاقیت و ترویج روحیه کارآفرینی است. در این بخش به بررسی رابطه دولت و مقررات اداری با موسسات کوچک و اینکه آیا آنها باعث پیشرفت هستند یا مانع پیشرفت را مورد بررسی قرار می‌دهیم.از سال 1990 تاکنون دولت استرالیا و موسسات بازرگانی کوچک روابط متقابل خود را تقویت نموده‌اند و سالانه یک نشست ویژه بنام «National Small Business Forums» تشکیل می‌شود که در آن دولت به بررسی معضلات و مشکلات شرکت‌های کوچک و در صورت امکان به رفع آنها می‌پردازد. اخیراٌ گروه مشاوره موسسات کوچک نیز تشکیل شده است که رابطه دولت با موسسات را تسهیل می‌کند.در سال 1996 دولت ائتلافی ناسیونال/ لیبرال در برنامه 3 ساله خود نخستین گام را برداشت و گزارشی تحت عنوان «A New Deal For Small Business» ارایه داد که خط‌مشی و سیاستگذاری موسسات کوچک را مشخص می‌کند. علاوه بر مورد بالا، نشست ملی موسسات کوچک توسط دولت در جهت هماهنگ کردن تصمیمات دولت و موسسات کوچک تشکیل می‌شود که نقش بسزایی در رشد موسسات دارد.بهر حال، آنچه که از مباحث بالا بدست می‌آید این است که در استرالیا دولت نقش مهمی را در ترغیب کارآفرینی و ارتقاء روحیه کارآفرینی ایفاء می‌کند. دولت با تشویق روحیه کارآفرینی و توجه به موسسات کوچک زمینه‌های خلاقیت، اشتغال و رفاه جامعه را فراهم می‌کند.برنامه فرهنگ شرکت‌های کوچکدر ماه مه 1999 دولت استرالیا در بودجه کشور، «برنامه فرهنگ شرکت‌های کوچک» را مطرح ‌کرد. هدف از این برنامه انتظار بهبود مهارت مدیران و ارایه خدمات برای رفع نیازهای مدیران و توسعه مهارت‌های مدیران زن در موسسات کوچک بود.براساس این برنامه پروژه‌هایی که دارای شرایط خاص بوده و یا در زمینه‌ خاصی فعالیت کنند می‌توانند از تامین مالی برنامه فرهنگ شرکت‌های کوچک برخوردار شوند.بطور کلی، پروژه‌هایی که در سطح منطقه‌‍ای اجرا شوند و یا بتوانند علاوه بر تامین مالی از ناحیه برنامه مزبور از جاهای دیگر هم تامین مالی شوند از تامین مالی این برنامه برخوردار خواهند بود.پروژه‌هایی که خدمات توسعه مهارت‌های مورد نیاز موسسات کوچک را فراهم کنند و بتوانند خدمات عملی و تجربی و بهبودگرا در جهت توسعه مهارت‌های مدیریتی شرکت‌های کوچک ارایه دهند، از تامین مالی این برنامه بهره‌مند می‌شوند.بعلاوه، این برنامه طرح‌های مربوط به نظارت بر پروژه‌های صنعتی را هم تحت پوشش خود می‌گیرد. در عین حال، چنانچه فعالیت‌های یک شرکت در زمینه‌هایی مانند آموزش کارکنان، امور زیربنایی، فعالیت‌های تحقیقاتی، برگزاری سمینار، اعزام افراد به خارج از کشور و تهیه گزارش باشد از تامین مالی برنامه محروم می‌ماند.آموزش کارآفرینیدر استرالیا بطور کلی آموزش و پرورش و نیروی انسانی بر عهده دولت فدرال بوده و برای افراد 6 تا 15 ساله اجباری و رایگان است. آموزش ابتدایی معمولاً از سن 6 سالگی آغاز می‌شود و شش ساله هم ادامه دارد. آموزش متوسطه از سن دوازده سالگی شروع شده و 5 ساله به طول می‌انجامد میزان ثبت نام در سطح دبیرستان 82 درصد است.مدارس در این کشور به دو شکل دولتی و غیردولتی وجود دارند.بطور کلی نیروی کار استرالیا با پنج چالش عمده مواجه است:توسعه یک فرهنگ شرکتی مثبت از طریق آموزش و پرورشارتقاء آموزش‌های حرفه‌ایبهره‌برداری از استعدادهای درخشاندستیابی به بهترین رویه‌های توسعه مدیریتاصلاح آموزش مدیریتبطور کلی، در استرالیا وزارت آموزش و پرورش فنی و حرفه‌ای بزرگترین آموزش دهنده مدیریت و کارآفرینی در استرالیاست و براساس توصیه‌های زیر عمل می‌کند:ارتقاء ظرفیت TAFE برای ارایه دروس مدیریت و ایجاد مشوق‌هایی برای بهبود کیفیتاعطای گواهینامه صلاحیت به کارآموزان و مشاورین شرکت‌های کوچکایجاد نشست‌های حضوری و ارایه کمک‌های مالیاستفاده از وسایل کمک آموزشی پیشرفته جهت آموزش و استفاده از فنّاوری‌های اطّلاعاتی برای مبادله اطّلاعات در سطح سازمانی و فراسازمانیبطور کلی حیطه فعالیت TAFE مربوط به بهبود موارد زیر برای مدیران است:مهارت‌های انسانیمهارت‌های رهبریمهارت‌های راهبردیگرایش بین‌المللیکارآفرینیگسترش تخصص‌های حرفه‌ایمرتبط کردن مهارت‌ها با سازماناستفاده از منابع متفاوتعلاوه بر آموزش‌های رسمی که به مدیران صنایع ارایه می‌شود، برگزاری سمینارها هم در این رابطه قابل ذکر است. برای مثال، دولت استرالیا در سال 1998 نشستی متشکل از 110 هیئت اعزامی از موسسات کوچک تشکیل داد که مسائل زیر بطور مفصل در آنها بررسی شد: اصلاح ساختار مالیات، مسائل مربوط به کاغذ بازی و موانع اداری، گردشگری، توسعه مهارت‌های مدیران موسسات کوچک، مقررات صادرات برای موسسات کوچک، خط‌مشی‌ها و سیاست‌های دولت و مسائل منطقه‌ای.علاوه بر این، دولت استرالیا علاوه بر آموزش زمینه لازم را برای تحقیق هم فراهم می‌کند. دولت منافع‌المشترک «برنامه تحقیقات موسسات کوچک» را برای ایجاد یک پایگاه آماری جامع قابل اعتماد و دراز مدت راجع به موسسات کوچک ایجاد نمود. این اطّلاعات به موسسات کمک می‌کند که در فعالیت‌های الگو برداری خود موفق این اطّلاعات و تجزیه و تحلیل آنها منجر به شناخت بهتر مسائل سیاستگذاری شرکت‌ها خواهد شد. یکی از اهداف اصلی این برنامه انجام تحقیقات مقطعی یا طولی راجع به عملکرد موسسات می‌باشد. آلمان اهم تجربیات عملی دولت آلمان در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر می‌باشد:• حمایت های آموزشی- تحت پروژه‌ Junior انستیتو Instiutder Deutschen Wintschuft برای دانش‌آموزان سال چهارم دبیرستان یک کسب و کار کوچک ایجاد می‌کنند که مدت آن کمتر از یکسال است. این سازمان به بهترین کسب و کار کوچکی که توسط این دانش‌آموزان ایجاد شده جایزه‌ای اهداء می‌کند. - به منظور بهبود تسهیلات مربوط به یادگیری کارآفرینی در دانشگاه‌ها، دولت آلمان با همکاری بانک توازن آلمان اقدام به ایجاد کرسی‌های دانشگاهی برای کسب و کارها نموده است. تحت مدل آزمایشی «Exist» شروع به ایجاد کسب و کارهای تکنولوژی از طریق دانشگاهی نموده و به بهترین کسب و کارهای تکنولوژی جوایزی اهداء نمودند. در دو شبکه «Push» در اشتوتکارت و Kiem در کار سروهه بیش از 100 کسب و کار جدید ایجاد شده و مورد حمایت قرار گرفته‌اند و آخرین طرح حمایتی اعطای بورس تحصیلی جزئی برای کمک به تدارکات ایجاد کسب و کار می‌باشد.- فدراسیون انجمن‌های کسب و کاراین فدراسیون یک گروه کاری صنعتی مدرسه‌ای در سال 1992 تشکیل دادند و هدف آنها انتشار دانش اقتصاد در مدارس و گنجاندن نیازهای صنعت در سیستم مدرسه و معرفی کارآفرینی به عنوان یک انتخاب با ارزش در مراحل اولیه آموزش می‌باشد که به شکل ذیل مطرح گردید:- تبادل اطلاعات و تجارب بین مدارس و صنعت- آموزش معلمان- بازدید و آموزش عملی در زمینه کسب و کارها برای دانش‌آموزان و معلمان- ایجاد و حمایت از تاسیس شرکت‌ها توسط دانش‌آموزان- ایجاد یک رقابت به عنوان مدرسه و صنعت موفق با یکدیگر- در مدرسه عالی Gelesenkirchen دانشگاه Wappental دو پروفسور در رشته کارآفرینی و نوآوری وجود دارد.در اغلب کرسی‌های استادی مواد درسی به شکل ذیل قابل ارایه می‌باشد:• کارآفرینی، تاسیس عمومی، مدیریت تاسیس، تاسیس شرکت، واقعیت‌های تاسیس، تاسیس شرکت‌های فامیلی، تجارب فامیلی، کسب و کار فامیلی، دوران عمر شرکت، توسعه شرکت، توسعه علم اقتصادی کار اشتراکی شرکت، فرم سرمایه‌گذاری در نوآوری، مدیریت نوآوری کسب و اطلاعات تکنولوژی تاسیس، تاسیس شغلی، سرمایه‌گذاری تاسیس، اساس بازار، سرمایه‌گذاری- ایجاد بانک اطلاعاتی برنامه‌های حمایتی، که توسط وزارت فدرال امور اقتصادی و تکنولوژی اداره می‌‌شود و پایگاه آن بر روی اینترنت موجود می‌باشد.- فهرست کردن به برنامه‌های حمایتی اتحادیه اروپا و دولت فدرال و روش‌های درخواست و برقراری تماس با افراد می‌باشد.- یک خط مستقل در سطح کشور برای افرادی که یک کسب و کار جدید ایجاد می‌کنند و نیاز به مشاوره دارند.- در سپتامبر 1999 وزارت امور اقتصادی اقدام به تشکیل گروهی به نام گروه پروژه حذف بوروکراسی کرد و مسول این گروه ابتدا فهرستی از تقاضاهای موجود برای کاهش موانع اداری را از کسب و کارها جمع‌آوری کرد. سپس تمام طرح‌های پیشنهادی و اظهار نظرات خود را برای کم کردن و موثر کردن قوانین و بهتر شدن فرآیندهای سازمانی ارایه داد.• حمایت‌های مالی- شبکه فرشتگان کسب و کار آلمان، در سال 1998 اولین شبکه فرشتگان کسب و کار در نوع خود ایجاد شد این شبکه از وزارت فدرال امور اقتصادی، وزارت تکنولوژی و تحقیق و بانک توازن تشکیل شده است.• خدمات حمایتی- حمایت دولت از بازارچه‌های کسب و کار و کسب و کارهای جدید- برداشتن موانع موجود از سر راه ایجاد کنندگان کسب و کارهای جدید و شرکت‌های کوچک از طریق مشارکت دادن تمام ساختارها در فرآیند ایجاد کسب و کار- ایجاد بانک اطلاعاتی برنامه‌های حمایتی، که توسط وزارت فدرال امور اقتصادی و تکنولوژی اداره می‌شود و پایگاه آن بر روی اینترنت موجود می‌باشد.- فهرست کردن برنامه‌های حمایتی اتحادیه اروپا و دولت فدرال و روش‌های درخواست و برقرار تماس با افراد- یک خط مستقل در سطح کشور برای افرادی که یک کسب و کار جدید ایجاد می‌کنند و نیاز به مشاروه دارند.- در سپتامبر 1999 وزارت امور اقتصادی اقدام به تشکیل گروهی به نام گره پروژه حذف بوروکراسی کرد و مسول این گروه ابتدا فهرستی از تقاضاهای موجود برای کاهش موانع اداری را از کسب و کارها جمع‌آوری کرد. سپس تمام طرح‌های پیشنهادی و اظهار نظرات خود را برای کاهش و موثر کردن قوانین و بهتر شدن فرآیندهای سازمانی ارایه داد. آمریکا آمریکا درسال 1953 میلادی با چارچوب قانونی ونظام تشکیلاتی مستقل ومنسجمی درجهت توسعه کارآفرینی اقدام نموده است . سابقه طولانی امریکا درتوسعه کارآفرینی باعث توانا بودن بخش خصوصی این کشوردرانجام بسیاری ازبرنامه های توسعه کارآفرینی شده است. قانونگذاری ایالات متحده آمریکا برای حمایت ازکارآفرینان اقتصادی با تصویب قانون وکسب وکارهای کوچک به عنوان قدیمی ترین سابقه سیاستگذاری وبرنامه ریزی دولتی برای توسعه کارآفرینی محسوب می گردد.. دپارتمان مذکورکه به طورخلاصه SBA small business administration نامیده می شود. به عنوان مدافع ومحافظ منافع کسب وکارهای کوچک وکارافرینان اقتصادی درنظام حکومتی ایالات متحده آمریکا برنامه های متعددی رادرسطوح ملی ومحلی ودرجهت بهبود موقعیت این گروه ازکسب وکارها وکارآفرینان به اجرا گذاشته است. SBAیک سایت اختصاصی با آدرس Http://www.sba.ogv برروی اینترنت داردکه علاوه بر تامین اطلاعات کامل درمورد sba ومراکز وابسته منبع منحصر به فردی نیزبرای کارآفرینان اقتصادی داخل این کشورمحسوب می گردد. همانند کتابخانه ای الکترونیکی , منابع نوشتاری متعددی را درخصوص سیاست ها وبرنامه های توسعه کارآفرینی درایالات متحده آمریکا دردسترس قرار می دهد. این گزارش با استفاده ازاطلاعات موجود برروی سایت تهیه شده است وطی مراجعه به آن اسناد متعددی جهت استفاده دراین گزارش به داخل کشور منتقل می شود که فهرست کتاب شناختی آنها درانتهای گزارش ارائه شده است.اهداف SBA- تسهیل موفقیت برای کسب وکارهای کوچک - تحویل درSBA وتبدیل آن به تشکیلاتی مناسب با مقتضیات قرن آینده- مساعدت به افراد وکسب وکارها بحران ها ومخاطرات طبیعی واقتصادی - هدایت کسب وکاردرمشارکت برای کارگیری بیکاران - حفاظت ازمنابع کسب وکارهای کوچک درآمریکا درنظام حکومتی این کشوربرنامه های SBA1- برنامه های تامین مالی- برنامه تضمین وام - وام های کوچک - برنامه وام دهندگان مجازوتوجیهی- برنامه بازارضمانت نامه ها (Secondary Market)- برنامه وام حداقل کاغذ بازی (Loan Low Documentation)- وام های کوتاه مدت- برنامه تشخیص صلاحیت اولیه متقاضیان وام - برنامه تغییردرکسب وکارهای دفاعی - برنامه کمک به کسب وکارهای فردی - برنامه تامین سرمایه درگردش صادراتی - برنامه وام تجارت بین المللی - وام های حرفه جوئی درانرژی - وام های کنترل آلودگی - وام کمتراز25000 دلار برای کسب وکارهای بسیارکوچک ومتوسط موسسات غیرانتفاعی 2- برنامه های حمایت ازسرمایه گذاری- برنامه شرکتهای سرمایه گذاری - شبکه الکترونیکی سرمایه گذاران خیر- تضمین بیمه نامه ها وسپرده ها - برنامه قراردادهای دولتی - برنامه های تحقیق وتوسعه - تحقیقات نوآوری درکسب وکارهای کوچک - انتقال تکنولوژی به کسب وکارهای کوچک6- مشاوره وآموزش های کاربردی- مراکزتوسعه کسب وکارهای کوچک - مراکزاطلاعاتی کسب وکارهای کوچک- هیات خدماتی مدیران بازنشسته 7- خدمات اطلاعات کسب وکارها - اتاق مشاوره- انتشارات - اطلاع رسانی کامپیوتری8- حمایت های زمان بحران 9- برنامه کمک به گروه های ویژه - برنامه کمک به بازنشستگان - برنامه حمایت ازصادرکنندگان - حمایت ازبومیان- حمایت ازکارآفرینان با قدرت اقتصادی کم - حمایت اززنان کارآفرین - حمایت ازکارآفرینان ساکن درمناطق کم توسعه تجارت ایالات متحده آمریکا درتوسعه کارآفرینی تعداد واقعی کسب وکارها درآمریکا برای SBA نامشخص است. ولی گمان می رود بین 13 تا 16 میلیون کسب وکاردرامریکا وجود دارد که کسب وکارهای کوچک 99% ازکل شرکت ها را تشکیل می دهند و52% ازکارکنان شاغل دربخش خصوصی را دراستخدام خود دارند. 96% ازکل صادرات متعلق به این کسب وکارها است . حدود 35% ازقراردادهای دولتی توسط کسب وکارهای فوق اجرا می شود. به دلیل قدمت سیاستگذاری جهت توسعه کارآفرینی دراین کشور, استانداردهای متعددی برای تعیین حدود ومشخصات شرکت های کوچک ومتوسط ازیکدیگروازشرکت های بزرگ تدوین شده است. مطالعه این استانداردها نشان می دهد:1- این استانداردها درطول زمان ثابت نبوده ومرتبا مورد بازبینی واصلاح قرار می گیرند2- این استانداردها درحوزه های مختلف تعاریف یکسانی ندارند وبسته به زمینه کاری این کسب وکارها, استاندارد آنها متغییراست. تقسیم بندی کسب وکارهای کوچک برحسب اوضاع وویژگی های مالکان وکارآفرینان می باشد. به این معنی که توجه سیاستگذاران توسعه کارآفرینی دراین کشوربرارائه انواع حمایت ها به کارآفرینانی است که به دلایل تاریخی یا جنسی یا نژادی وجغرافیایی نسبت به سایرکارآفرینان ازموقعیت مشابهی برخوردارنمی باشند. دریک جمع بندی ازتجارب این کشوردرزمینه توسعه کارآفرینی می توان اظهارداشت که اصولا سیاست های توسعه کارآفرینی درایالات متحده آمریکا برای بسترسازی ومتناسب کردن محیط اقتصادی گذاشته می شود. به طورکلی سیاست های این کشوررا درزمینه توسعه کارافرینی می توان درمحورهای زیرتفکیک نمود:- سیاست های حمایت وپشتیبانی مالی- سیاست های حمایت وپشتیبانی اطلاعاتی - سیاست های آموزشی - شبکه سازی - تحول اداری اندونزی اهم تجربیات عملی دولت اندونزی در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر می‌باشند:تاسیس صندوق اعتبارات خاص برای صنایع کوچک پیمانکار در سال 1991 (بانک‌های تجاری طبق دستور دولت موظف هستند تا 45 درصد از کل سقف صندوق را پر کنند) ایجاد مدل‌های همکاری صنایع کوچک با صنایع بزرگپیمانکاری مستقیمهیچ تعهدی مبنی بر ادامه همکاری پس از پایان مدت قرارداد برای طرفین وجود ندارد.پیمانکاری شبکه‌ایهمکاری بین صنایع کوچک و متوسط و بزرگ وجود دارد. دولت با امکانات مناسبی از جمله راه‌اندازی صندوق ویژه اعتبارات تضمینی و قانونمند کردن وظایف هر یک از طرفین قرارداد نسبت به یکدیگر را در نظر گرفته است.همکاری تولیدی ـ صنعتی مشترکاز سال 1993 این مدل معرفی و گسترش یافته است. طبق این مدل کارخانه بزرگ به همراه تعداد مشخصی از واحدهای صنعتی کوچک یا شرکت مستقل تولیدی تاسیس خواهند کرد که با استفاده از امکانات فنی ـ فنّاورانه، نیروی انسانی و نوآوری‌های صنعتی هر دو طرف نسبت به تولید یک کالا یا محصول خاصی تحت یک نام جدید اقدام خواهند کرد. سرمایه‌گذاری در شرکت جدید به صورت 40 درصد از طرف صنایع کوچک و 60 درصد از طرف کارخانه بزرگ تامین را دریافت می‌نمایند. دولت اندونزی تخفیف‌های ویژه مالیاتی، آموزش نیروی انسانی،‌ حمایت از بازاریابی،.... را به عنوان مشوق‌های لازم در این زمینه انجام می‌دهد. تا به حال 24 شرکت صنعتی مشترک تاسیس شده است.شرکت‌های سهامی متشکل از صنایع کوچکاز سال 1995 این مدل طراحی و اجرا شده است. براساس این مدل واحدهای کوچک صنعتی به ایجاد شرکت تولیدی با مالکیت سهامی اقدام می‌کنند که 40 درصد از سرمایه لازم توسط عرضه سهام و فروش به افراد حقیقی تامین خواهد شد و 60 درصد مابقی توسط واحدهای کوچک صنعتی تامین خواهد شد.توسعه صنایع کوچک خرد (خود اشتغال) برای مقابله با بیکاری و ایجاد اشتغال در سال 1993، بیش از 40/41 درصد از کل شغل ایجاد شده در کلیه بخش‌های اقتصادی در اندونزی مربوط به این بخش بوده است.عمده برنامه‌ حمایتی دولتی از این بخش عبارتند از:- تامین سرمایه اولیه برای راه‌اندازی پروژه تولیدی و نیمه تولیدی تا 75 درصد کل هزینه پروژه از سال 1986 به بعد- آموزش نیروی انسانی در مراکز‌ آموزش‌ فنی و حرفه‌ای برای مناطق محروم بدون دریافت شهریه و در سایر مناطق دریافت شهریه با شرایط پرداخت آسان توسط وام آموزشی صورت می‌گیرد.- آموزش مدیریتی برای کارآفرینان واحدهای صنعتی کوچک خود اشتغال- تامین ماشین‌آلات از طریق اجاره بلندمدت یا فروش ماشین‌آلات دولتی دست دوم به این واحدها- ایجاد بانک اطّلاعاتی و انجام مشاوره‌های مختلفبرنامه «توسعه خود اشتغالی و کارآفرینی (SEED) در دانشگاه Merdeka Malang اندونزی.- ایجاد رشته کارآفرینی و خود اتکایی در این دانشگاه- فعالیت‌های اجباری درون رشته‌ای (کارآموزی اجباری) در تمام رشته‌های دانشگاه برنامه‌ آموزشی فوق برنامه برای آماده‌سازی دانشآموختگان دانشگاهی برای تاسیس کسب و کارهای خود و تبدیل آنها به افراد کارآفرین که شامل سه مرحله زیر می‌باشد اجرا می‌گردد:الف) پیش آموزش: (به کار آموزان اطلاع داده می‌شود و از میان داوطلبان آنهایی که بیشترین انگیزه را داشته‌اند و نمره خوبی کسب کرده‌اند. انتخاب می‌شوند).ب) آموزش (به 144 ساعت وقت نیاز دارد. تمام وقت 12 روز طول می‌کشد و نیمه وقت حدود یک ماه).ج) بعد از آموزش (مشکلات عمومی که در حین اجرای طرح‌ها بروز می‌کنند مانند مجوز، گواهی‌نامه، تامین مالی، بازاریابی و... مشاوره داده می‌شود).نتیجه برنامه: 40 درصد از شرکت‌کنندگان در برنامه آموزشی SEED در شروع کسب و کار موفق بوده‌اند و هر کارآفرین 50 نفر را استخدام کرده است.چاپ کتاب «توسعه کردشگری و کارآفرینان کوچک، سیاست ملی و فرهنگ کارآفرینی در مورد اندونزی» در سال 1999. ایتالیا اهم تجربیات عملی دولت ایتالیا در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر می‌باشند:حمایتهای آموزشی- طرح آشنایی دانش‌آموزان در سال آخر دبیرستان با شرکت‌ها (با همکاری سازمان‌های کسب و کار SMEها)- ارایه راهبرد آموزش حرفه‌ای ـ فنی بالاتر (FIS) برای برآورده سازی نیازهای SMEها جهت آموزش کارگران سطح متوسط (کارگران فنی، حرفه‌ای، ماهر و...) - ایجاد پروژه نمونه آموزش فنی بالاتر (IFTS) برای آموزش محققین سطح بالا، تکنسین‌ها، مدیران و اپراتورهای تولید (بیش از 50 درصد کارکنان آموزشی از شرکت‌ها تامین می‌شوند) (600 دوره آموزشی با هزینه 70 میلیون دلار در سال 2000)- ایجاد طرح آموزشی ویژه «آموزش شرکت» توسط اتاق‌های بازرگانی (811 طرح آموزشی برای 1300 دانش‌آموز اجرا شده است).- ارایه دوره‌هایی در مورد مهندسی صنایع یا مدیریت در بیش از 20 دانشگاه ایتالیایی مثلاً دانشکده مدیریت کسب و کار باکونی (SDA)، 855 دوره را برای 10000 نفر شرکت کننده به صورت آزاد اجرا نموده است.- ایجاد یک دوره فوق لیسانس در مدیریت شرکت‌های کوچک به مدت 12 ماه برای افراد زیر 28 سال که قصد دارند در آینده یک کسب و کار خانوادگی را ارایه کنند.حمایت‌های مالی- عدم وجود شبکه‌های فرشتگان کسب و کار در ایتالیا- دادن وام بدون وثیقه برای افراد جوان و بیکار توسط سازمان کارآفرینی جوانان (تا فوریه 2000، 212 پروژه سرمایه‌گذاری شده و 1000 شرکت تاسیس شده است)- ایجاد راهبرد condifi که عبارت از سازمان‌هایی است که تضمین‌های گروهی و همچنین تسهیل دسترسی به اعتبارات یا وام‌های بانکی را به ویژه برای SMEها ارایه می‌دهند و شامل شرکت‌ها، اتاق‌های بازرگانی و انجمن‌های کارآفرینی می‌باشد.در سال 1998، حدود 3/6 میلیارد دلار را برای 850000 شرکت تضمین نمودند.- ایجاد صندوق تضمین مرکزی برای SMEها- اولویت سرمایه‌گذاری، برای طرح نوآور می‌باشد. تاکنون 13 میلیارد دلار برای 860000 شرکت سرمایه‌گذاری شده است.- قانون 488 سال 1992، امتیازاتی را به شرکت‌های واقع در نواحی ضعیف اقتصادی اعطا می‌کند. 64 درصد از این سرمایه‌ها به منطقه جنوب و 82 درصد به SMEها اختصاص یافته است.- ایجاد «مالیات درآمد دوگانه» در سال 1997، به منظور تحریک سرمایه‌گذاری شرکت‌ها از طریق تسهیل امور مالیاتی روی سرمایه‌هایی که مجدداً سرمایه‌گذاری می‌شود.- اعطای امتیازاتی به فعالیت‌های کارآفرینانه بدیع و نوآوری که توسط افراد جوان بین 18 تا 35 سال (شامل کمک‌های بلاعوض و وام‌های با نرخ‌های کم) انجام می‌شود.- تشویق افراد و زنان برای ایجاد شرکت توسط اعتبارات مالی و مالیاتیحمایت‌های نوآوری- افزایش اختصاص هزینه‌های تحقیق توسط شرکت‌ها- قانون 317 سال 1991 در رابطه با مزیت‌های مالیاتی برای شرکت‌هایی که روی نوآوری سرمایه‌گذاری می‌کنند تصویب گردید.- کمک‌های مالی (به مبلغ 14000 دلار در هر سال برای هر کارمند جدید) به SMEهایی که برای امور تحقیقاتی، دانش آموختگان متخصصین را استخدام می‌کنند.- برنامه انتشار نوآوری فنّاوری (DIT) از طریق شبکه اتاق‌های بازرگانی در سراسر ایتالیا آموزش و همکاری‌هایی را ارایه می‌دهد. (از سال 1990 بیش از 2000 SME برای توسعه قابلیت‌های خود در زمینه فنّاوری و نوآوری بازار، توسط این برنامه حمایت شده‌اند.- قانون 140 وزارت صنایع، امتیازاتی را برای SMEها ارایه می‌دهد که شامل سر فصل‌هایی برای تحقیق، توسعه و نوآوری در بودجه آنها می‌باشد.- ایجاد 20 مرکز اطّلاعاتی در سطح ناحیه‌ای برای افزایش آگاهی کاربران بالقوه از ثبت اختراع‌ها- پروژه‌ رایانه ای کردن راهبرد ثبت ثبت اختراع در حال اجرا می‌باشد.- اعطای جایزه بازرگانی (ECommerce) برای SMEهایی که روی اینترنت فعالیت می‌کنند.بهبود دیدگاه خدمات حمایتی- تاسیس آژانس جدید Sviluppo Italia برای توسعه کارآفرینانه و ناحیه‌ای (از سطوح فعالیت این آژانس می‌توان به ارتقای تولید و طرح‌های تامین اشتغال، کارآفرینان جوان، توسعه سرمایه‌گذاری‌ها، تقاضا برای نوآوری و... اشاره کرد).- تالیف کتابچه خود راهنمای که تهیه کنندگان خدماتی نظیر شرکت‌ها، سازمان‌ها، کنسرسیوم‌ها و صادر کنندگان را فهرست می‌کنند و به SMEها کمک می‌نماید تا به بازار متصل شوند. 700 شرکت مشاوره‌ای و کارشناسی ثبت شده و بیش از 1000 درخواست به صورت ماهانه از طریق اینترنت دریافت می‌شود.- راه‌اندازی راهبرد ملی ارتباط از راه دور ثبت شرکت‌ها از طریق راهبرد اطّلاعاتی Infocamereبهبود امور اداری- تصویب قوانین Bassanini مربوط به فرآیند ساده سازی امور اداری در سال 1998- ایجاد مدل ایتالیایی بازارچه کسب و کار برای شرکت‌ها (ساده سازی روش‌های اداری) در سال 1999 این مدل تمام روش‌های لازم برای کسب مجوز برای تعیین محل، تاسیس، تجدید ساختار، گسترش، اتمام کار، شروع مجدد، انتقال، اجرای کارهای داخلی و تغییر محل واحدهای تولیدی را در کنار هم ارایه می‌دهد و شهرداری از طریق این مدل، یک سند کسب مجوز را منتشر می‌کند.- تاسیس واحد Simplification task Force برای تسهیل روش‌ها و قوانین در دفتر نخست وزیربهبود اشتغال و شرایط کاری- ارتقای کارهای پاره وقت با سرمایه‌گذاری 280 میلیون دلار در طی یک دوره سه ساله در سال 2000 که 100000 فرصت شغلی جدید را ایجاد کند.- طرح ارتقای شرکت‌ها و سرمایه‌گذاری در جنوب در تابستان سال 2000 توسط دولت ارایه شد که معافیت از مالیات برای کارکنان تازه استخدام شده را در پی‌داشت. بریتانیا بریتانیا از لحاظ بررسی سیاست‌ها و تجارب در زمینه توسعه کارآفرینی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ضمن اینکه از دهه 1970 میلادی در زمینه سیاستگذاری حمایت از کارآفرینی فعال بوده‌است و در حال حاضر پس از ایالات متحده آمریکا رتبه دوم را از نظر تأسیس و راه اندازی کسب و کارهای جدید در بین کشورهای توسعه یافته دارا می‌باشد. 1- سیاست‌های توسعه کارآفرینی در بریتانیاتوجه به نقش و جایگاه کارآفرینان در اقتصاد بریتانیا از دهه‌های 70 و 80 میلادی وجود داشته‌ است سیاست‌گذاری حمایتی از کارآفرینی در بریتانیا در دهه‌های مذکور عموماً در جهت حمایت اطّلاعاتی از طریق خدمات مشاوره‌ای، آموزشی و اطلاع‌رسانی بوده ‌است و در طول زمان با تکامل تدریجی خود به راهبرد اصلی توسعه اقتصادی در این کشور تبدیل شده‌ است. پیگیری روند تکاملی این سیاست‌ها در گزارشات رسمی دولت بریتانیا در طی سال‌های اخیر امکان‌پذیر است. جدول شماره 4 حاوی فهرستی از گزارشات تأثیرگذار دولت بریتانیا در زمینه حذف موانع فرآوری کسب و کارها طی سال‌های گذشته است.جدول شماره 4: گزارشات رسمی دولت بریتانیا در زمینه توسعه کارآفرینیسال عنـــــوان1984تدارکات دولتی: بازبینی قراردادها و رویه‌های خرید دولتی1985کتاب سفید: حذف موانع (تشریح نیاز به مقررات‌زدایی)1986کتاب سفید: ایجاد کسب و کارها.... حذف موانع1988کتاب سفید: آزادسازی کسب و کارها1991کتاب سفید: رقابت در کیفیت1991کتابچه: حذف موانع فرآوری کسب و کارها1994کتاب سفید: رقابت‌پذیری1995موانع بوروکراسی1996بررسی سیاست رقابت در کیفیت1998کتاب سفید: فردای رقابتی، ایجاد اقتصاد مبتنی بر علمدر طول دهه گذشته بستر فکری لازم برای تدوین و اجرای یک راهبرد توسعه کارآفرینی در بریتانیا براساس دستاوردهای دهه‌های قبل فراهم شده و در حال حاضر دولت بریتانیا تعهد اصلی خود را توسعه کارآفرینی در این کشور می‌داند. این تعهد ناشی از تحلیلی است که بریتانیائی‌ها از تحولات محیطی در عرصه اقتصادی ـ تجاری دارند: تحلیل بریتانیائی‌ها از تحولات محیط تجارت و اقتصاد جهانی تفاوت ماهوی با تحلیل سایر کشورهای پیشرفته از این تحولات ندارد. این موضوع طبیعی است، چرا که کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از سایر کشورها در شکل گیری این تحولات نقش داشته‌اند و بیش از دیگران نیز تحت تأثیر فشارهای ناشی از این تحولات قرار گرفته‌اند. در تحلیل دولت بریتانیا فشارهای زیر برای دهه آینده پرقدرت و اثرگذار محسوب می‌گردند:● سرمایه از تحرک زیادی برخوردار شده و براحتی از درون نظام‌های اقتصادی فرار می‌کند.● مواد و نیروی انسانی ارزانتر از انگلیس در بسیاری از کشورهای در حال توسعه قابل تأمین است.تحلیل دولت بریتانیا با توجه به این واقعیت، تأکید بر ضرورت حمایت و حفاظت از یگانه عامل تولیدی است که نقطه قوت بریتانیا محسوب می‌گردد و امکان تکثیر کردن آن برای سایر کشورها فراهم نیست. بریتانیا بعد از ایالت متحده آمریکا بیشترین جوایز جهانی در زمینه علم و فنّاوری را دریافت کرده و بر این مبنا اطّلاعات و دانش به عنوان عامل اصلی و بلکه یگانه عامل توسعه در این کشور محسوب می‌گردد.دولت بریتانیا در تلاش برای حفظ مزیت رقابتی این کشور به واسطه دانش انباشته در داخل و بیرون از بریتانیا 3 سیاست اصلی را مورد توجه خود قرار داده است: ● ظرفیت (Building UK Ccapabilities)● همکاری (Collaborate to Compete)● ترویج رقابت ( (Promoting Competitionدر درون هر یک از این سیاستهای اصلی مجموعه ای از سیاست‌ها و برنامه‌های قابل ذکر است.2- ظرفیت سازیمنظور از ظرفیت سازی در جهت تأمین مالی، تجهیز منابع مالی جامعه برای رفع نیازهای مالی و اعتباری سرمایه‌گذاری در فعالیت‌ها و کسب و کارهایی است که توسط کارآفرینان تعریف شده و معمولاً از درجه خطر پذیری بالاتری برخوردارند.علم و فنّاوری و افزایش ظرفیت‌های علمی و فنی کسب و کارهای کوچک به‌طور اعم و کارآفرینانی که این کسب و کارها را ایجاد می‌کنند محور و مؤلفه دوم از سیاستهای کلان بریتانیا در زمینه توسعه کارآفرینی است. در این مؤلفه افزایش و بهبود توان و دانش علمی و فنّاوری این کسب و کارها و بهبود توان رقابتی آنها در بازارهای بین‌المللی است.علاوه بر تأمین مالی و افزایش توان علمی و فنی، بهبود و افزایش دانش و مهارت‌های مدیریتی کارآفرینان مؤلفه دیگری است که در سیاست کلان توسعه کارآفرینی بریتانیا مشاهده می‌شود.مؤلفه دیگر اصلاحات ساختاری و ایجاد بسترهای قانونی و حقوقی مناسب برای فعالیت‌های سالم اقتصادی توسط کارآفرینان است. اصولاً نیاز به اصلاحات ساختاری و ایجاد بسترهای قانونی و اداری و تغییر در قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت‌های اقتصادی ناشی از حذف رانتهای اقتصادی و ایجاد فضائی است که شایستگان اقتصادی در چارچوبی سالم و اخلاقی به رقابت با یکدیگر بپردازند. این نکته حائز اهمیت و قابل تأکید است که کارآفرینی با رانت خودی اقتصادی شدیداً در تعارض قرار داشته و بهره‌گیری تمام عیار از توان و توان کارآفرینان در جهت توسعه اقتصادی هنگامی میسر است که با حذف رانتهای اقتصادی، فضا برای سبقت و پیشی گرفتن افراد در خصوص خلاقیت‌ها، نوآوری‌ها، پشتکار و خطرپذیری فراهم گردد.آنچه در مجموعه سیاست‌های کلان توسعه کارآفرینی در بریتانیا و همچنین بسیاری دیگر از کشورها قابل تأمل است تأکید و توجه ویژه‌ای است که به جوانان ابراز می‌شود. جوانان (نیروی کار آتی این جوامع) تحت مراقبت و توجه ویژه‌ای قرار می‌گیرند تا ظرفیت بهره‌برداری حداکثر از فرصت‌های فراهم آمده در زمینه‌های مالی، فنی، مدیریتی و حقوقی ـ قانونی را پیدا کنند و با توجه به این‌که بسیاری از سیاست‌ها در دوره‌های طولانی مدتی جواب مناسب خواهند داشت ضروری است برای تربیت انسانی در مقاطع 10 ساله و بیشتر از ابتدای برنامه‌های توسعه کارآفرینی توجه ویژه ای به جوانان مبذول گردد تا بذر مناسب در بستر مناسب قرار گیرد. بنابراین در بریتانیا این توجه به جوانان جزو مؤلفه‌های اساسی ساست توسعه کارآفرینی است. در ظرفیت‌سازی برخی سیاست‌ها ادامه سیاست‌های تجربه شده در سال‌های قبل و برخی دیگر حاصل آگاهی از نیاز به سیاست‌های جدید برای افزایش توانمندی‌ها و ظرفیت‌های فنی، مالی، مدیریتی در اقتصاد بریتانیا به‌طور اعم و کسب و کارهای کوچک بخش خصوصی به طور اخص می‌باشند. در بریتانیا ظرفیت‌سازی در محورهای زیر دنبال شده و می‌شود: الف) تأمین مالیب) علم و فن آوریج) مدیریتد) بستر قانونی و حقوقی انجام فعالیتهای اقتصادیهـ) جوانان به عنوان راهبران آتی جامعهبرنامه‌های مختلفی جهت ظرفیت‌سازی در هریک از محورهای مذکور در حال اجرا بوده و یا برای دهه آتی طراحی شده است. این برنامه‌ها در ادامه گزارش مورد بررسی قرار گرفته‌اند.3- همکاریدر تحلیل دولت بریتانیا استفاده تمام عیار از فرصت‌ها، بهره‌برداری از ظرفیت‌های علمی، فنی، مالی و مدیریتی افراد و شرکت‌ها و حضور موفق تر در عرصه رقابت مستلزم همکاری در سطوح مختلف زیر است:● همکاری بین دولت مرکزی بریتانیا با دولت‌های محلی و شوراهای ایالتی، شهری و بخش‌ها و روستاها● همکاری بین دولت و بخش خصوصی● همکاری بین مراکز مختلف با ماهیت فعالیتی متفاوت نظیر دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی و کسب و کارها● همکاری بین کسب و کارهای مختلف با زمینه‌های فعالیتی متفاوت● همکاری با خارج کشوربا این تحلیل دولت بریتانیا از تفکر غالب دهه‌های 70 و 80 میلادی مبنی بر برنامه‌ریز و برنامه‌نویس بودن فاصله گرفته و در حال حاضر در پی برآوردن الزامات کارکرد آزاد بازار است که در توان سایر بازیگران این عرصه نمیباشد.در زمینه بهبود همکاری میان اجزا و عناصر مختلف در نظام اقتصادی دولت بریتانیا سیاست‌ها و برنامه‌های متعددی را به اجرا گذاشته یا طراحی کرده است که در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.4- تشدید رقابتبریتانیا یکی از کشورهائی محسوب می‌گردد که اقتصاد آن بازتر از کشورهای همردیف است. با این حال باز نمودن هرچه بیشتر اقتصاد، ایجاد شفافیت در آن و رقابتی‌تر کردن فضای اقتصادی هنوز هم به عنوان یک سیاست اصلی توسعه در این کشور مورد توجه است.5- ساز و کار اجرای برنامه‌ها و سیاست‌هابی‌تردید اتخاذ رویکردی نو به نظام اقتصادی و قبول سیاست‌های جدید نیاز به تحولی ساختاری در نظام دولتی ـ اداری بریتانیا برای تضمین درجه موفقیت اجرای برنامه‌ها دارد. با این تحلیل دولت بریتانیا نوآوری و کارآفرینی در درون دولت را نیز وجهه همت خود قرار داده است. این وجهه از راهبرد توسعه بریتانیا در قالب برنامه‌های اصلاحات ساختاری و تحولات اداری دنبال می‌گردد که در ادامه به برنامه‌های مذکور اشاره خواهد شد.در هر صورت توجه به این نکته ضروری است که ساز و کار اجرای سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه کارآفرینی در بریتانیا ثابت نبوده و به موازات تحول در محتوای سیاست‌ها و برنامه‌ها در تشکیلات و ساز و کارهای اجرای برنامه‌ها نیز می‌توان تحولاتی را پیگیری نمود.6- برنامه‌های توسعه کار آفرینی در بریتانیا بررسی برنامه‌های توسعه کارآفرینی در بریتانیا که توسط وزارت صنایع و بازرگانی به اجرا گذاشته شده‌اند از 3 زاویه قابل انجام است:الف) برنامه‌هایی که بر اساس فرایند تأسیس و بالندگی کسب و کارها هر یک از مراحل آن را هدف قرار داده‌اند.ب) برنامه‌هایی که اختصاصاً برای برخی جنبه‌های حائز اهمیت در فرایند کارآفرینی نظیر نوآوری طراحی و به اجرا گذاشته شده‌اند و اصولاً تمام کسب و کارها بدون توجه به اندازه آن را مورد توجه قرار داده‌اند.ت) برنامه‌هایی که اختصاصاً برای بخش‌های معینی از صنایع طراحی شده‌اند. نظیر برنامه‌های اختصاصی صنایع با فنّاوری بالا (Hi ـ Tech)6- 1 - برنامه‌های کسب و کارهای تازه تأسیس و کوچکاگرچه بسیاری از برنامه‌ها متناسب با کسب و کارها با هر اندازه‌ای طراحی و اجرا می‌شوند، اما برخی برنامه‌ها اختصاصاً برای مرحله تأسیس و راه اندازی طراحی شده‌اند.مراکز کسب و کاربرنامه مراکز کسب و کار نوعاً در خدمت کسب و کارهای جدید و تازه تأسیس می‌باشند.فلسفه راه‌اندازی این مراکز که در سال 1999 میلادی قریب به 240 مرکز فعال در بریتانیا تأسیس شده‌اند، تأمین خدمات زیر برای صاحبان و مدیران کسب و کارهای کوچک و کارآفرینانی است که اقدام به تأسیس و راه‌اندازی یک کسب و کار نموده باشند:● اطلاع رسانی و مشاوره بر اساس نیازهای مدیران● مطالعه و بررسی جهت تعیین مشکلات و مسائل● آموزش مدیران و کارکنان واحدها● سایر خدمات مشاوره‌ای از قبیل:- فروش و بازاریابی- تهیه و تدوین طرح‌های توجیهی و راهبرد رقابت- بهبود کیفیت● مدیریت مالی● قوانین و مقررات● تأسیس و راه‌اندازی واحدهای جدید● صدور کالا و خدمات● کاربرد فنّاوری اطّلاعات و رایانه ● طراحی محصولات و خدمات جدیداطّلاعات موجود نشان می‌دهد که بیش از 90 درصد از خدمات نقاط تجاری از طریق پیمانکارانی تأمین می‌گردد که شامل مشاوران خصوصی، اساتید آموزش‌های بازرگانی، مراکز آموزشی و دانشگاه‌ها و سایر نهادهای محلی می‌باشند. معمولاً هر نقطه تجاری فهرستی از 10 الی 30 پیمانکار را دارد که پس از مراجعه متقاضیان و انجام بررسی‌های اولیه در خصوص مشکلات و مسائل متقاضیان توسط مشاوران بازرگانی نقطه تجاری 3 پیمانکار به متقاضی معرفی می‌شوند و وی از میان آنها اقدام به گزینش یک نفر می‌کند.در فاصله سال‌های 95 ـ 1988 میلادی نقاط تجاری بیش از 67000 پروژه مشاوره‌ای عموماً برای صنایع کوچک و متوسط اما در حال رشد ارائه کرده بودند. این پروژه‌ها در 6 محور اصلی زیر بوده‌اند: ● کیفیت● طراحی● بازاریابی● راهبرد‌های تولید و خدمات● راهبرد‌های مدیریت مالی ـ اداری ● برنامه‌ریزیدر سال‌های اول حدود 50 درصد از هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های انجام کار توسط وزارت صنایع و بازرگانی و مابقی توسط متقاضیان پرداخت ‌شده و در طی سال‌های بعدی سهم وزارت صنایع و بازرگانی مالی این مراکز از طریق ارائه خدمات، با کیفیت مطلوب برای متقاضیان بوده است. اگرچه مشاوران نقاط تجاری عموماً از کیفیت خدمات‌دهی بالایی برخوردار بوده و دارای تجارب عملی در زمینه صنایع کوچک و متوسط بوده‌اند، اما در حال حاضر سیاست دولت متوجه استانداردسازی قابلیت‌‌‌‌ها و توانائی‌های شغلی افراد شاغل در نقاط تجاری است تا در تمام کشور خدمات یکسانی از نظر کیفیت ارائه دهند. متوسط ترکیب کارکنان هر مرکز تجاری به قرار زیر است: حدود 8 نفر مشاور بازرگانییک یا دو نفر مشاور اطّلاعاتیک نفر مشاور فنییک نفر مشاور طراحییک نفر مشاور صادراتیمدیر ارشد مرکز به همراه کادر پشتیبانیعلاوه بر راه‌اندازی مراکز خدمات کسب‌ و کار که نوعاً بدان اشاره شد نشریات متعددی در زمینه‌های مختلفی همچون تأسیس یک کسب‌ و کار، استخدام نیروی کار، تأمین مالی توسط وزارت صنایع و بازرگانی تهیه و با توجه به شیوع استفاده از اینترنت در بریتانیا اسناد و نشریات مذکور بطور برخط در دسترس همگان قرار داده شده است.لازم به ذکر است که علاوه بر برنامه‌های دولتی حمایت از ایجاد کسب‌ و کارهای جدید، بنیادهای خیریه‌ای نیز وجود دارند که از گروه‌های محروم‌تر جامعه جهت ایجاد کسب ‌و کارهای جدید حمایت می‌کنند. به‌طور مثال می‌توان به بنیاد Princes Trust اشاره نمود که جوانان متعلق به مهاجرین آسیایی در بریتانیا را تحت پوشش خود قرار داده و صفحه الکترونیکی آن بر روی اینترنت به زبان‌های بومی این مهاجرین قابل دسترسی است.● برنامه حمایت از اشتغالعلاوه بر برنامه مذکور طرح دیگری در بریتانیا وجود دارد که New Deal نام داشته و فلسفه آن حمایت از اشتغال است. در این طرح وزارت صنایع و بازرگانی از واحدهایی که بیکاران و جوانان را به‌کار می‌گیرند حمایت مادی نموده و بخش قابل توجهی از هزینه‌ها را بر‌عهده می‌گیرد. این طرح برای جوانان 18 تا 24 ساله، برای زنان بی‌سرپرست و معلولین جداگانه اجرا می‌شود و روال کلی آن بدین‌صورت است که متقاضی ابتدا با یک مشاور آشنا و تحت حمایت وی قرار می‌گیرد. متقاضی به مدت 4 ماه تحت آموزش قرار داشته و سپس مخیر است که یا به استخدام کارفرماهای داوطلب درآید و یا کسب ‌و کار تازه‌ای را شروع کند. همچنین برای او این امکان وجود دارد که به گروه‌های خیریه و داوطلب معرفی شود و در کنار آنها کار کند و تجربه بیاندوزد.در صورتی‌که کارفرمایی داوطلب استخدام متقاضیان باشد در ازای کمکی که به کاهش سطح اشتغال می‌کند، یارانهای به وی پرداخت می‌گرد تا امکان تعلیم و تجربه‌اندوزی برای متقاضیان کار را فراهم آورد.● مرکزرشد کسب‌ و کارهامرکزرشد کسب ‌و کارها معمولاً فضائی با بخش‌های کوچکتر است که این بخش‌های کوچکتر فضای لازم برای پرورش کسب ‌و کاری جدید را فراهم می‌کنند.هدف از تأسیس مرکزرشد‌های کسب ‌و کار افزایش نرخ تأسیس کسب ‌و کارهای جدید و کاهش نرخ مرگ‌ومیر کسب ‌و کارها و تسهیل فرآیند رشد این کسب ‌و کارهاست. در مورد مرکزرشد توجه به این نکته ضروری است که تنها کسب‌ و کارها از آن استفاده نمی‌کنند، بلکه شرکت‌های بزرگ نیز می‌توانند محصولات جدید خود را در قالب کسب‌ و کارهای جدید در درون مرکزرشد‌ها توسعه دهند.مرکزرشد‌های متعددی در بریتانیا برای کسب‌ و کارهای جدید وجود دارند. این مرکزرشد‌ها در ارتباط نزدیکی با اتحادیه پارک‌های علمی بریتانیا، مراکز نوآوری کسب‌ و کارهای بریتانیا شبکه کسب‌ و کارهای اروپایی و نیز مراکز خدمات کسب‌ و کار قرار دارند. خدماتی که مرکزرشد‌ها ارائه می‌دهند عبارتند از:● کمک به تشکیل کسب‌ و کارهای جدید و حمایت از حیات کسب‌ و کارهای تازه تشکیل از طریق مشاوره یا همکاری و اجرای مشترک● تأمین اطّلاعات بهترین شیوه‌های عمل در ارتباط با تأمین مالی، مدیریت و بازاریابی و انتقال فنّاوری● تشویق و حمایت از مشارکت دانشگاه‌ها، مدارس و مراکز آموزش کسب‌ و کار شرکت‌های سرمایه‌گذار و شرکت‌های تجاری با کارآفرینان● معرفی شرکت‌های تازه تشکیل به جامعه از طریق شبکه اینترنتی مرکزرشد با دیگر مراکز● تعیین استانداردهای آموزش و مساعدت در کشف منابع جدید مالی● جستجوی فرصت‌های جدید کسب و کار و اشکال جدید کسب‌ و کارهر مرکزرشد هیئت امنایی دارد که از اقشار مختلف اجتماعی نظیر کارآفرینان، صاحبان صنعت و تجارت و نیز مراکز دولتی و مالی ـ اعتباری تشکیل می‌گردد و هدف از آن ورود تجارب مختلف به فضای کاری مرکز رشد است.هر مرکزرشد مدیریتی دارد که 50 درصد یا بیشتر از وقت وی اختصاص به کار با کارآفرینان ساکن در مرکزرشد دارد. وظایف وی عبارتند از ارائه مشاوره به کارآفرینان، راهنمائی آنها برای بهره‌برداری حداکثر از منابع محیطی، ارتباط دادن کسب‌ و کارهای جدید در درون مرکزرشد با کسب‌ و کارهای بیرون. علاوه بر مدیر مرکزرشد، حداقل یک نفر دیگر مدیر اداری در مرکزرشد‌های کسب‌ و کار بریتانیا مشغول به کار می‌باشند. روال کاری مرکزرشد بدین صورت است که بر اساس معیارهایی نظیر توان اشتغال‌زایی، توان رشد سریع، میزان استفاده از فنّاوری‌های نوین، وجود یا عدم وجود یک طرح توجیهی، ساختار مناسب، نوآورانه بودن طرح و نیاز به شروع آن، مرکزرشد اقدام به پذیرش کارآفرینان می‌کند.بنابراین مرکزرشد‌ها علاوه بر فضای فیزیکی که برای شروع فعالیت کارآفرین تأمین می‌کنند در نقش مشاوره‌ای و ارتباط‌دهنده کارآفرین با شبکه روابط اجتماعی ـ اقتصادی بین کسب‌ و کارها عمل می‌کنند.مسئله حائز اهمیت در تأسیس مرکزرشد‌ها توجه به این نکته است که اصولاً فعالیت این مراکز مبتنی بر پرداخت یارانه به کارآفرینان نمی‌باشد. بلکه گاهاً تجاری و مطابق عرف نسبت به اخذ هزینه‌ها از کارآفرینان اقدام می‌کنند. آنچه در این مراکز اصل شمرده می‌شود فضائی سرشار از موفقیت برای کارآفرینان است.● برنامه حمایت اطّلاعاتی از کسب و کارهااین برنامه تنها به کسب‌ و کارهای کوچک اختصاص نداشته و بدون توجه به‌اندازه کسب‌ و کارها خدمات خود را ارائه می‌دهد. خدمات این برنامه که از طریق 100 مرکز به کسب و کارها ارائه می‌گردد، ارائه مشاوره در زمینه کاربرد بهینه فنّاوری‌ها به کارآفرینان و صاحبان کسب‌ و کارها می‌باشند.در این برنامه نشریات آموزشی متعددی با هدف کمک به کارآفرینان در انتخاب فنّاوری بهینه تکثیر و بصورت رایگان در اختیار آنها قرار می‌گیرد.● برنامه SMARTاین برنامه از آوریل 1997 میلادی به اجرا گذاشته شده است. در این برنامه کمک‌های بلاعوض در اختیار کسب‌ و کارهای کوچک و متوسط قرار داده می‌شود تا مطالعات امکان سنجی استفاده از فنّاوری‌های نوآورانه را انجام دهند. این کمک‌ها شامل هزینه‌های لازم برای ساخت نمونه‌های اولیه نیز می‌باشد.در این برنامه کسب‌ و کارهایی می‌توانند متقاضی استفاده از تسهیلات باشند که کمتر از 50 نفر کارمند داشته و گردش نقدینگی آنها در سال از 70 میلیون واحد پول مشترک اروپایی تجاوز نکند. در این برنامه تا 75 درصد هزینه‌های مربوط به امکان سنجی و حداکثر تا سقف 45 هزار پوند بصورت بلاعوض پرداخت می‌گردد. این برنامه از طریق مراکز کسب‌ و کار به اجرا گذاشته می‌شود.● برنامه تشویقی صادرکنندگان کسب‌ و کارهای کوچکاین برنامه از سال 1969 تاکنون و بصورت سالانه برگزار‌شده‌است تا بهترین شیوه عمل در صادرات توسط کسب‌ و کارهای کوچک مورد تشویق و ترویج قرار گیرد. این جایزه برای کسب و کارهایی با کمتر از 250 نفر کارمند طراحی و به اجرا گذاشته ‌شده است. این کسب و کارها برای دریافت جایزه که از 1000 پوند تا 5000 پوند متغیر است باید نشان دهند که چگونه در طی یک سال موفق به افزایش صادرات خود شده‌اند. در کنار آن، جوایز کوچکتری در حدود 2000 دلار نیز به کسب‌ و کارهایی پرداخت می‌گردد که اخیراً اقدام به صادرات نموده و در این کار موفق عمل کرده باشند.6 - 2‌- برنامه‌های معطوف به بهبود کسب‌ و کارها● برنامه الگو برداریشاید بتوان گفت که هسته اصلی برنامه‌های بهبود کسب‌ و کار در بریتانیا برنامه الگو برداری است که طی آن کسب‌ و کارها امکان یادگیری از یکدیگر را پیدا می‌کنند. این برنامه در زمینه‌های مختلفی همچون بهترین شیوه‌های عمل در مدیریت، بازاریابی، مشارکت و کاربرد فنّاوری اجرا می‌گردد.● برنامه حمایت از مناطق محروماین برنامه جهت جذب سرمایه به منطق محروم‌تر طراحی و اجرا شده‌است. در این برنامه تا سقف 10 درصد از هزینه‌های قابل قبول پروژه‌ها به سرمایه‌‌گذار داده می‌شود تا اقدام به سرمایه‌گذاری در منطقه مورد نظر و تحت حمایت نماید. هزینه‌های قابل قبول عبارتند ‌از:- هزینه‌ ماشین‌آلات و تجهیزات- هزینه‌های حق امتیاز و اختراع- هزینه‌های مشاوره‌ای- هزینه‌های زمین و آماده‌سازی آن و ساخت● صندوق مشارکتهدف از تأسیس این صندوق ترویج مشارکت در محیط‌های کاری است. این صندوق با سرمایه 5 میلیون پوند در طی دوره‌ای 4 ساله اجرا می‌شود و طی آن برای انجام پروژه‌های استقرار نظام مشارکت در کسب‌ و کارها تا 50 درصد از هزینه‌های قابل قبول پروژه‌های حداکثر تا سقف 50 هزار پوند از طرف دولت پرداخت می‌گردد.تقاضاهای رسیده به این برنامه با یکدیگر مقایسه و مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و 50 درصد هزینه‌ طرح‌های برگزیده از طرف دولت تأمین می‌گردد.● برنامه تضمین وام‌ها و اعتبارات کسب‌ و کارهای کوچکدر برنامه ضمانت وام کسب‌ و کارهای کوچک که یک طرح توجیهی است وزارت صنایع و بازرگانی در نقش حامی کسب‌ و کارهای کوچک و متوسط، بازپرداخت وام توسط این واحدها را ضمانت می‌کند. وام‌ها توسط نهادهای مالی و بانک‌های تجاری پرداخت می‌شوند و نقش دولت فقط حمایتی است. تقاضا برای این وام‌ها که به استثنای موارد جزئی محدودیتی در نوع استفاده از آنها وجود ندارد، توسط متقاضیان در نقاط تجاری طرح و مورد بررسی قرار می‌گیرند. در این طرح شکایت‌های کوچکی که تا 2 سال سابقه فعالیت داشته باشند مجاز به تقاضا برای 250 هزار پوند وام می‌باشند که در صورت تأیید تقاضای آنها، وزارت صنایع و بازرگانی 80 درصد از کل وام را تضمین می‌کند. در مورد سایر شرکت‌ها سقف تضمین 70 درصد است. متقاضیان این وام‌ها نیز در صورت دریافت وام و تضمین بازپرداخت آن توسط وزارت صنایع و بازرگانی سالانه 1.5 درصد از کل مبلغ وام را به وزارت مذکور پرداخت می‌کنند. این وام‌ها توسط 19 نهاد مالی ـ اعتباری در سراسر بریتانیا اعطا شده و دوره بازپرداخت آنها بین 2 تا 10 سال است. در جدول شماره (5) اطّلاعات مربوط به پرداخت این وام‌ها طی سال‌های 99 ـ 96 میلادی ارائه شده‌است.6ـ3 ـ برنامه‌های معطوف به رشداین برنامه‌ها اصولاً همان برنامه‌های تعریف شده در بندهای قبلی است. توجه به این نکته ضروری است که یک ویژگی خمیره طرح‌های توسعه کارآفرینی از برنامه‌های حمایت از کسب‌ و کارهای کوچک و متوسط رشد جزئی در طرح‌های توسعه کارآفرینی است. بنابراین نوع برنامه‌های طراحی شده که قبلاً به آنها اشاره شد برای مرحله رشد شرکت‌ها نیز صادق می‌باشند.جدول شماره 5 ـ طرح تضمین وام‌ها9ـ19988ـ19977ـ1996487550816942میزان وام تضمین شده197201256ارزش (میلیون پوند)404103955936844متوسط میزان وام1992221519661/471/504/43ارزش266382261922090متوسط کسری (پوند)97/87/9دریافت‌ها (میلیون پوند)1/383/417/33هزینه خالص (میلیون پوند)6-4- برنامه‌های معطوف به نوآوری و فنّاوری / رشته‌های معین صنعتیعلاوه بر راه‌اندازی مراکز کسب‌ و کار و برنامه SMARTکه قبلاً مورد بررسی قرار گرفتند و کانالی برای افزایش نوآوری و بهبود توان فنّاورانه کسب‌ و کارها محسوب می‌گردند، برنامه‌هایی در بریتانیا طراحی و اجرا می‌گردند که یا معطوف به جنبه‌های شناخته شده و مهمی از کارآفرینی نظیر نوآوری و استفاده از فنّاوری‌های نوین می‌باشند. این برنامه‌ها عبارتند از:- برنامه Access to Knowledgeدر این برنامه هدف ایجاد ارتباط بین کسب‌ و کارها و مراکز تحقیقاتی است. ازجمله فعالیت‌های این طرح اشتغال به کار متخصصان به مدت 2 سال در کسب‌ و کارهای کوچک و رشد یابنده با هدف تحقیق و آموزش، انجام پروژه‌هایی توسط دانشجویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی برای کسب‌ و کارها و به عنوان پروژه‌های پایان‌نامه تحصیلی و کارآموزی تابستانی دانشجویان دوره لیسانس در کسب‌ و کارها می‌باشند.- برنامه Linkمکانیسم اصلی دولت بریتانیا برای ایجاد همکاری بین صنعت و دانشگاه در انجام پروژه‌های تحقیق و توسعه است و طی آن از طرح‌های مذکور حمایت مالی می‌گردد.دولت بریتانیا تا 50 درصد هزینه‌های قابل قبول این طرح‌ها را می‌پردازد و تمام کسب‌ و کارها بدون توجه به‌اندازه می‌توانند متقاضی استفاده از این تسهیلات باشند. - برنامه Foresightدر این طرح مراکز خدمات کسب‌ و کار فعال بوده و از سال 1994 تاکنون در حال اجرا بوده است. پانل‌ها هسته مرکزی برنامه محسوب می‌گردند. هر پانل ترکیبی است از صاحبان صنایع، اساتید دانشگاهی، نمایندگان دولت که در کنار خود گروه‌های کاری دارند، این پانل‌ها بر روی آینده تمرکز داشته و در صورت نیاز پروژه‌هایی را برای انجام در بیرون پانل تعریف می‌کنند.مدیریت کلی پانل‌ها توسط اداره علوم و فنّاوری وزارت صنایع و بازرگانی انجام می‌گردد و از طریق نتایج کار این پانل‌ها و گروه‌های کاری وابسته به آنها تلاش می‌گردد آینده و دورنمای کلی حرکت بخش‌های مختلف کسب‌ و کارها ترسیم گردد. کارآفرینی زنان در لبنان در لبنان در سال 2000، 7/19 درصد نیروی کار زن کارمند حقوق‌بگیر نبودند.  محاسبات مربوط به میزان اشتغال زنان نشان می‌دهد حدود 28 هزار زن لبنانی که 11‌درصد زنان در سن کار را در این کشور تشکیل می‌دهند به نوعی خوداشتغال بوده‌اند. نرخ رشد کارآفرینی در لبنان طی پنج سال منتهی به سال 2005، هر سال _5/2 درصد رشد کرده است. در لبنان جنگ و بحران سیاسی مشکلات بزرگی را برای اقتصاد به وجود آورده و زنان جزو قربانیان اصلی این بحران‌ها بوده‌اند. کارآفرینی زنان در مراکش در مراکش در سال 2000، 300 زن در مشاغل مدیریت عالی مشغول فعالیت بودند، اکثر این افراد کارآفرین بودند. همچنین بیش از 45 هزار زن با استفاده از اعتبارهای کوچک به کسب و کار پرداخته و از لحاظ اقتصادی مستقل شده‌اند. در حال حاضر 6/27 درصد زنان در نیروی کار مراکش به کار اشتغال ندارند.  دولت برای حل این مشکل برنامه‌هایی شامل افزایش دسترسی زنان به آموزش، تشکیل دوره‌های آموزش مهارت‌ها و توسعهء اعطای اعتبار به آن‌ها تدوین کرده که به تدریج زمینهء اشتغال را برای زنان فراهم‌تر می‌کند. در عربستان سعودی 45 هزار کسب و کار به مالکیت و مدیریت زنان ثبت شده است. این کسب و کارها در زمینه‌های عمده‌فروشی، خرده‌فروشی و خدمات هستند و عموما کوچک بوده و در آن‌ها از تکنولوژی پیشرفته استفاده نمی‌شود. در شهر ریاض 800ر4 کسب و کار توسط زنان اداره می‌شود و اکنون 32 درصد زنان کارآفرین عضو اتاق بازرگانی و صنعت ریاض هستند. زنان عربستانی به سرمایه‌گذاری نیز مشغول هستند. سال 2004 ادارهء سرمایه‌گذاری عمومی عربستان مجوز 27 مورد سرمایه‌گذاری را توسط زنان سرمایه‌گذار صادر کرد. این تعداد 1/2 درصد کل مجوزهای صادر شده برای سرمایه‌گذاری در آن سال بود. سال 2005 زنان در کل حدود 7/1 میلیون دلار در پروژه‌های صنعتی و 5/2 میلیون دلار در پروژه‌های خدماتی سرمایه‌گذاری کردند. کارآفرینی زنان در بحرین در بحرین در سال 1991، 132 زن کارآفرین که 5/1 درصد جمعیت زنان مشغول به کار این کشور را تشکیل می‌دادند، ثبت شدند. در سال 2001 تعداد آن‌ها به 815 نفر رسید که 1/3 درصد جمعیت زنان مشغول به کار بودند.  در سال 2005 تعداد آن‌ها پنج برابر شد.در مصر شش درصد زنان خوداشغال یا کارآفرین هستند در حالی که 31 درصد مردان چنین ویژگی‌ای دارند. سال گذشته 40 هزار زن کارآفرین در مصر مشغول فعالیت بودند. در حال حاضر نرخ بیکاری در جمعیت زنان در سن کار 21 درصد است.آمارهای کشور عراق مربوط به سال 1997 است. در آن سال 3/13 درصد زنان در مشاغل مدیریتی بودند. زنان در اتحادیه‌های تجاری مشاغل جایگاه‌های بالایی داشتند. در آن سال 5/9 درصد زنان خوداشتغال بودند. این میزان برای مردان 32 درصد بود. زنان اردن هم 8/3 درصد کارآفرین‌ها را در این کشور تشکیل می‌دهند. کارآفرینی زنان در سوریه سوریه در دههء 1990 تنها شش درصد زنان مشغول به کار و کارآفرین داشت. در سال 2003 بیش از 24 درصد زنان سوریه در سن کار فاقد شغل بودند. روند اشتغال و کارآفرینی زنان سوریه رو به رشد بوده.  اما به سبب دسترسی غیرکافی به آموزش عالی و مجموعه‌ای از موانع دیگر، این رشد کند است.همچنین سال 2004 هفت هزار زن کارآفرین در تونس مشغول فعالیت بودند. این عده 6/0 درصد زنان در سن کار در این کشور هستند.در امارات در سال 2003 تعداد زنان کارآفرین دوبی 45000 نفر) پنج برابر یک دهه پیش از آن بود. با ادامهء پیشرفت اقتصادی دوبی و تبدیل شدن آن به یکی از مراکز تجاری و صادرات منطقهء خاورمیانه، روند کارآفرینی زنان و مردان در آن کشور بسیار سریع‌رشد خواهد کرد. کل سرمایه‌گذاری در شرکت‌های تحت مالکیت زنان در امارات حدود 8/3 میلیارد دلار است. 55 درصد از زنان کارآفرین دوبی اتباع امارات و بقیه خارجی هستند. 45 درصد بقیه را هندی‌ها، لبنانی‌ها، مصری‌ها، مراکشی‌ها و اتیوپیایی‌ها تشکیل می‌دهند.

فایل های دیگر این دسته