مقاله موج صوتی acoustic wave (docx) 26 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 26 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
موج صوتی acoustic wave
ریشه لغوی:
صوت ریشه در کلمه یونانی فون به معنی ارتعاش دارد .
تئوری و نحوه تولید :
وقتی کسی صحبت می کند هوای داخل ششها از میان دو پرده نازک در نای به تمام تارهای صوتی عبور می کند این دو پرده نازک که مرتعش شده و هوا را جبهه جبهه کپه کپه به بیرون می فرستد. در هر ثانیه صدها و گاهی اوقات هزاران جبهه هوا ساخته می شود بطوریکه هوا بین گلو و دهان با مکانیزم لوله ها ی صوتی مرتعش می شود این ارتعش تحت تاثیر چگونگی قرار گرفتن زبان ـ دندانها ـ لب و سایر عوامل قرارمی گیرد .این هوای مرتعش باعث تغییرات جزئی در اطراف شخص صحبت کننده می شود که به آن صوت می گوییم .
آزمایش ساده :
یک پر خیلی کوچک را با نخ ابریشمی آویزان کنید و در مقابل دهان خود قراردهید دقت کنید که در موقع صحبت چگونه پر هماهنگ با کلمات مخصوصاً برای کلماتی با تغییرات آوایی بیشتر مانند ‹‹پوپک›› حرکت می کنند .
البته برای تغییرات فشاری بزرک حرکت می کند اغلب تغییرات چنان سریع و پیچیده هستند که پر نمی تواند هماهنگ با آن حرکت نماید .
تعمیم پدیده :
بهترین روش نمایش ارتعاشات با تغییرات سریع استفاده از دستگاه ‹‹ نوسان نما ›› یا اسیلوسکوپ که شبیه یک تلویزیون هست ، می باشد .
آناتومی گوش :
در داخل گوش انسان پرده گوش قراردارد که شبیه یک پوسته پهن در سطح گوش هست این پرده هماهنگ با تغییرات سریع فشار داخل هوا که صوت نام دارد نوسان می کند و یک اندام پیچیده شنوایی در پشت پرده گوشی پیام را به مغز می رساند . و در آنجا تغییر فشار به توسط پرده گوش با انتقال به مغز و تبدیل آن به پالس های الکتریکی در مغز مورد ترجمه و استفاده قرارمی گیرد .
اندازه گیری فرکانس صوت
دید کلی
معمولا اندازه گیری فرکانسهای صوتی 20Hz تا 20kHz سادهتر از فرکانسهای دیگر انجام میشود و برای اندازه گیری این فرکانسها ابزارها و روشهای بسیاری موجود است. البته توجه داشته باشید که به صرف سادگی اندازه گیری فرکانسهای صوتی نباید از دقت لازم کاست، بلکه همانند دیگر اندازه گیریها این اندازه گیری نیز باید صحیح و دقیق باشد.
روشهای اندازه گیری
روش Beat _ Note صدای تداخلی
سادهترین روش اندازه گیری فرکانس مجهول صوتی تنظیم دستگاه سیگنال ژنراتور صوتی روی تداخل صفر است. پس از این عمل میتوان از روی صفحه مدرج سیگنال ژنراتور مقدار فرکانس را خواند. در این روش هم میتوان از گوشی استفاده نمود و یا به جای آن میتری در مدار قرار داد. دو سیگنال بطور همزمان به شاخص اختلاف فرکانس وارد میشود. چنانچه اختلاف فرکانس دو سیگنال صفر باشد، در گوشی صدایی با قدرت بیشتر و یا در میتر با انحراف عقربه بیشتر روبهرو خواهیم شد.در این حالت آزمایشگر باید دقت کند که سیگنال ژنراتور را روی هماهنگها یا هارمونیکهای تنظیم نکند. با چند آزمایش میتوان به اختلاف این دو حالت پی برد. سیگنال منتجه حاصل از فرکانس اصلی دارای شدت بیشتری است. چنانچه آزمایشگر در اندازه گیری خود دقت لازم بکار برد، دقت اندازه گیری معادل با دقت دستگاه سیگنال ژنراتور صوتی که معمولا تا است، خواهد شد.
روش ولت متر
این روش اندازه گیری صامت است و در نتیجه از خطاهای حاصل از عیوب ممکن در گوش پرهیز میشود. در این روش با اندازه گیری مقدار موثر موج حاصل از تداخل دو سیگنال توسط ولت متر مقدار فرکانس مجهول بدست میآید. سیگنال مجهول و سیگنال ژنراتور از طریق مقاومتهای جداسازی و که میتوانند دارای مقادیری بین 820 تا 1800 اهم باشند، به ولت متر وارد می شود.
برای اندازه گیری فرکانس با این روش ابتدا باید سیگنال مجهول را کنار گذارده و خروجی ژنراتور را برای انحراف عقربه ولت متر تا وسط صفحه مدرج تنظیم کنید. سپس با اعمال سیگنال مجهول مشاهده خواهید کرد که عقربه به نوسان افتاده و به بالا و پایین وسط صفحه حرکت میکند. با تنظیم فرکانس ژنراتور چنانچه روی فرکانسی برابر فرکانس مجهول قرار گیرد، عقربه از نوسان افتاده و به حالت سکون میرسد. بنابراین در این روش میتوان با دقت بیشتری فرکانس مجهول را بدست آورد. یکی از مزایای این روش این است که عقربه تنها در فرکانس اصلی سکون خواهد یافت و در هماهنگها نیز نوسان خواهد کرد.
اندازه گیری فرکانس نوع القایی
این دستگاه را اندازه گیری فرکانس نوع آهن متحرک نیز مینامند. در این دستگاه فرکانس مستقیما توسط آهن متحرک خوانده میشود. در این دستگاه دو سیم پیچ ثابت و بطور عمود بر یکدیگر سوار میشوند. عنصر متحرک یک تیغه آهنی نرم و باریک و بلند است که به آن عقربهای متصل کردهاند. انحراف این تیغه آهنی متناسب با میدان مغناطیسی حاصل از دو سیم پیچ و است. شبکه سلفی _ مقاومتی متصل به سیم پیچها اختلاف فاز بین جریانهای جاری در سیم پیچها را کاهش داده و بدان وسیله مانع از چرخش تیغه آهنی میشود. در این صورت چون تیغه نمیتواند چرخش میدان مغناطیسی را دنبال کند، انحرافی متناسب با فرکانس جریان پیدا میکند.این نوع فرکانس را معمولا برای اندازه گیری فرکانس برق شهری 25 ، 40 ، 50 ، 60 و 125 هرتز بکار میبرند. البته وسایلی با این چنین ساختمانی برای اندازه گیری فرکانسهای بالاتر تا حدود 500 هرتز نیز ساخته شده است. اغلب دستگاه را برای یک فرکانس معمول طراحی کرده و آن را در وسط صفحه مدرج قرار میدهند. انحراف عقربه در دو طرف فرکانس کار دستگاه از 30 درصد تا 85 درصد متغیر است. دقت این نوع وسایل بستگی به نوع ساخت و مدل آن دارد و میتواند به 0،5درصد برسد. دستگاه اندازه گیر فرکانس نوع القایی را میتوان برای یک ولتاژ / یک فرکانس ، دو ولتاژ/ یک فرکانس یا دو ولتاژ / دو فرکانس بکار برد.
اندازه گیری فرکانس نوع تیغهای
این وسیله به نام تیغه مرتعش معروف است. در این وسیله M یک ماده مغناطیس دائمی میباشد. روی گردن این مغناطیس یک سیم پیچ L با تعداد دور بسیار از سیم نازک پیچیده شده است. این سیم پیچ به منبع جریان فرکانس صوتی مجهول متصل میشود. یک طرف تیغه R یک نوار نازک فلزی مانند آهن یا فولاد به یکی از قطبین آهنربا وصل شده است. طرف دیگر این تیغه با فاصله کمی روی قطب دیگر آهنربا قرار میگیرد. تیغه فنری دارای پریود ارتعاشی است که با توجه به طول و ضخامت آن تعیین میشود.
چنانچه جریان متناوبی به سیم پیچ جاری شود، نیروی میدان مغناطیسی منتج با فرکانس موج ac تغییر میکند و تیغه را وادار به ارتعاش مینماید. وقتی فرکانس موج ، معادل با فرکانس طبیعی باشد، ارتعاش خیلی شدید است، بطوری که انتهای آزاد تیغه دیده نمیشود. چنانچه فرکانس موج بالاتر یا پایینتر از فرکانس طبیعی تیغه باشد، ارتعاش کندتر صورت گرفته و به شکل خاکستری رنگ دیده میشود.
در دستگاههای عملی چندین تیغه را با طولهای مختلف کنار هم سوار میکنند. قطب بالایی آهنربا چنان بریده شده که تیغهها دارای طولهای متفاوتی باشند. این عمل بدین منظور انجام میگیرد که انتهای آزاد تیغهها در یک خط قرار گرفته و از خارج به سهولت قابل روئیت باشند. برای روئیت بهتر تیغهها خمیدگی سر آزاد آنها را به رنگ سفید در میآورند. اگر اختلاف طول تیغهها کم باشد، در یک فرکانس مشخص چندین تیغه به ارتعاش در میآید معمولا 3 تیغه، اما آن تیغه که ارتعاش طبیعی وی به فرکانس مجهول نزدیکتر است، فعالتر بوده و از دید محو میشود، در حالی که تیغههای دیگر به رنگی تیره هنوز دیده میشوند.
اندازه گیری الکترونیکی فرکانس از نوع آنالوگ
این دستگاه دارای امپدانس زیادی بوده و قابلیت اندازه گیری 0 تا 10kHz و 0 تا 100kHz را دارد. از آمپرمتر فرکانس جریان dc از 0 تا 50 میکروآمپر عبور میکند. مقدار فرکانس مستقل از دامنه سیگنال 1،7 ولت به بالا بوده و همچنین مستقل از شکل موج میباشد و پاسخ مدار خطی است و بنابراین کافی است در هر باندی یک نقطه تنظیم شود. این آرایش شامل دو تقویت کننده بیش تغذیه شده Overdriven است. خروجی طبقه آخر یک موج مربعی است که در یک مدار RC بکار برده میشود. دیودهای و عمل یکسوسازی را انجام میدهند.تا وقتی دامنه موج مربعی ثابت است، انحراف عقربه M تنها به تعداد پالسهای موجود در هر ثانیه بستگی پیدا میکند و بنابراین بطور مستقیم با فرکانس سیگنال متناسب است. دستگاه را باید ابتدا روی یک نقطه از هر باند تنظیم نمود. این تنظیم تنها برای یک بار انجام میشود. بهترین نقطه برای تنظیم عبارت از فرکانس حد بالای باند جهت انحراف کامل عقربه است. پتانسیومترهای تا برای این منظور در مدار جای گرفتهاند.
اندازه گیری الکترونیکی نوع دیجیتال
همانند اندازه گیر نوع آنالوگ اندازه گیر نوع دیجیتال نیز الکترونیکی است و امپدانس بالایی تولید میکند. در این نوع اندازه گیرها میتر M حذف شده و فرکانس به صورت یک سری اعداد که توسط مدارهای خاص تولید میشود، نشان داده خواهد شد. بنابراین اندازه گیر دیجیتال ، یک دستگاه تمام الکترونیکی است. دستگاه نوع دیجیتالی اصولا شامل یک شمارنده الکترونیکی است که تعداد پالسهای موجود در هر ثانیه را شمرده و سپس یک نمایش دهنده 5 یا 8 عددی را جهت نمایش فرکانس بکار میاندازد. گیت مبنای زمانی یک ثانیهای توسط یک سیگنال مبنای زمانی دقیق سیگنال ساعت کنترل میشود. این سیگنال در داخل دستگاه تولید شده و معمولا از یک نوسان ساز کریستالی بدست میآید.
نگاه اجمالی
کسی که از مباحث علم فیزیک اطلاع داشته باشد، میداند که موضوع ارتعاش و موج در اغلب مباحث فیزیک و مکانیک یا بطور مستقیم وارد است یا وسیله و ابزاری برای استدلال و فهم موضوعات دیگر است. اگر گفته شود که: بدون اطلاع از خواص ارتعاشات تحصیل علم فیزیک و مکانیک کلاسیک غیر ممکن است شاید سخنی به اغراق گفته نشده است. اما موضوع ارتعاشات و فیزیک امواج مخصوص نور و صوت اهمیت اساسی دارند، زیرا در حقیقت موضوع قسمتهای عمده و مختلف این دو علم جستجو در خواص ارتعاش و موج چیز دیگری نیستند.
تاریخچه
زندگی پر از صداست و ما همیشه طالب شنیدن صداهای خوش و حیاتی هستیم و از صداهای نامطبوع و خطرناک گریزانیم. بطور کلی باید گفت که هر چه پیش میرویم، بشر نسبت به حس شنوایی بیشتر توجه پیدا میکند. پیشرفت روز افزون صنایع صوت از قبیل: تلفن ، رادیو ، فونوگراف ، ضبط صوت روی فیلم و تهیه فیلمهای صدا دار و غیره خود میتواند بر این موضوع دلیلی مسلم باشد. از نظر اهمیتی که آکوستیک یا علم صدا دارا میباشد میتوان انتظار داشت که این موضوع در تاریخ علوم فیزیک جزء مطالب اساسی به شمار رفته باشد، در صورتی که چنین چیزی نیست، زیرا در قبال تاریخ سایر علوم ، تاریخ آکوستیک قسمت از قلم افتاده و مهجوری بیش نیست. یکی از دلایل این مهجوریت تاریخی این است که نظریه اساسی اصلی راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهای بسیار قدیم در تحولات فکر بشری پیدا شده و اسلوب این فکر همان است که امروزه مورد قبول ماست. قسمتهای عمده علم آکوستیک عبارتند از:
تولید صوت
وقتی که به یک جسم جامد ضربه وارد میسازیم، تولید صدا میکند. تحت بعضی از شرایط صدای حاصل ، بگوش انسان خوش آیند و مطبوع است و این در واقع اساس پیدایش علم موسیقی است که سالیان دراز قبل از تاریخ ضبط صوت ، موجود بوده است، اما موسیقی ، قرنها قبل از نظر علمی مورد تحقیق قرار گرفته ، جزء صنایع ظریفه محسوب میگردید. این مطلب مورد قبول عموم است که اولین فیلسوف یونانی که مبنای موسیقی را برسی نموده است فیثاغورث میباشد که 6 قرن قبل از میلاد زندگی میکرده است.
انتشار صوت
از مشاهداتی که در قدیم الایام شد و بدست ما رسیده ، معلوم میشود که صوت بوسیله آزمایشهای مربوط به هوا از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل میگردد. در حقیقت ارسطو اصرار داشت که حرکت آزمایشهای مربوط به هوا در نقل و انتقالات صوت موثر است، ولی این موضوع مانند سایر مطالبی که در فیزیک بیان نموده است همراه با ابهام است. چون در موقع انتقال صوت ، آزمایشهای مربوط به هوا حرکتی نمیکند، بنابراین جای تعجب نیست که بگوییم که فلاسفه دیگر معاصر ارسطو این عقیده او را تکذیب نمودند.
به همین ترتیب در زمان گالیله ، یک فیلسوف فرانسوی گاساندی Gassandi ، انتشار صوت را جریانی از اجزا کوچک غیر مرئی بسیار ریز میدانست که از جسم صدا دار برخاسته و پس از عبور از آزمایشهای مربوط به هوا به گوش ما رسیده و آنرا متأثر میسازد. اولین کسی که تجربه زنگ زیر سرپوش خالی از آزمایشهای مربوط به هوا را امتحان کرد، آتانازیرس کیرثر Jesuit Athanasuis Kircher میباشد.
از ابتدای تاریخ آکوستیک تا به امروز ، تنها گیرنده صوتی مفید و جالب توجهی که دائما بکار رفته عبارت از گوش انسان میباشد. از اینرو قسمت عمده موضوع اخذ صوت به مطالعه و بررسی خواص آکوستیکی این عضو انحصار یافته است. جالب توجه این است که تا بحال یک نظریه کامل و قابل قبولی راجع به کیفیت شنوایی پیدا نشده است و موضوع شنوایی انسان یکی از مسایل پیچیده و گیج کننده علم جدید پیسکو فیزیک Psycho Physics میباشد.
ارتباط صوت و ارتعاش
تجربیات روزانه نشان میدهد که احساس شنیدن وقتی برای ما پیدا میشود که شی که در مجاورت ما واقع شده است به ارتعاش در آید. مثلا اگر پهلوی ما جامی فلزی قرار داشته باشد، چنانچه با یک قطعه فلز به بدنه جام بزنیم صدایی از آن به گوش میرسد و اگر با دقت به آن نگاه کنیم ملاحظه میگردد که در حین صدا دادن لبه جام غیر واضح میباشد و این علامت ارتعاش سریع است. اگر در این هنگام پاندول سبک وزن سادهای را به بدنه جام نزدیک کنیم ضربههای پشت سر هم بدنه جام را روی پاندول که دلیل ارتعاش آن است بخوبی مشاهده میکنیم. اما بعضی اوقات ارتعاش به اندازهای سریع است که با چشم دیده نمیشود و باید با وسایل مختلف از قبیل وسیله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت.
آیا فقط آزمایشهای مربوط به هوا وسیله انتقال صوت است؟
علاوه بر آزمایشهای مربوط به هوا جامدات و مایعات نیز برای صوت ناقل خوبی هستند. هر کس میداند که با گذاشتن گوش خود به زمین میتواند حرکت عابرین پیاده و چهارپایان را از مسافت نسبتا زیادی بشنود. همچنین اگر گوش خود را به ریل راه آهن بچسبانیم حرکت قطار را ممکن است از چندین کیلومتر بشنویم. خاصیت انتقال صوت در جامدات و مایعات قویتر از خاصیت مزبور در گازها میباشد.
اغلب دیدهایم که با وجودی که پهلوی ریل راه آهن ایستادهایم ، صدای حرکت قطاری را که دور از ما واقع شده است نمیشنویم و اگر بخواهیم صدای حرکت قطار مزبور را بشنویم یا باید گوش خود را به ریل بچسبانیم و یا اینکه یک سر میله چوبی و یا فلزی را به ریل چسبانده و سر دیگر را روی گوش خود بگذاریم، طوریکه در هر دو حالت استخوان خارجی گوش به ارتعاش در آید. به همین دلیل است که دیاپازون را روی جعبه مخصوص قرار میدهند تا صدایش قوی شود.
پیانو
پیانوی بیبی گراند
پیانو یکی از سازهای صفحهکلیددار و مشهورترین آنها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکشهایی با سیمهای آن تولید میشود. این چکشها در اثر فشردهشدن کلیدها کلاویهها به حرکت در میآیند. سیمهای پیانو به صفحهای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شدهاند که نقش تقویتکنندهٔ صدای آنها را دارد.
پیانو به عنوان مادر سازها و کاملترین ساز نیز شناخته میشود؛ علت نسبت دادن این لقبها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گستردهای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید میکنند. پیانو در شکل فعلیاش بیش از هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانسهایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز میباشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خوانندهها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند.
تاریخچه
پیانو را آقای بارتولومئو کریستوفوری در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمیتر به نام «هارپسیکورد» Harpsichordاستفاده میشد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشردهشدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربهزدن به کلیدها صدایی نرمتر ایجاد کند، یا با ضربات محکمتر صدایی درشتتر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.
نامگذاری
نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته Pianoforte است، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شدهاست، و به خوبی منعکس کنندهٔ توانایی این ساز در تولید صداهای ملایم و قوی میباشد.
پیانوهای اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آنچه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته میشود و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته میشود غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگیاست که برای هرچهبهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمهباز توسط پایهٔ کوچکی ثابت میکنند. انواع دیگر پیانو با نامهای پیانوی ایستاده یا دیواری Stand یا Upright پیانوی چهارگوش Square و غیره، ابعاد کوچکتری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شدهاند.
نحوه صدادهی
چکشهای پیانو
چکشهای پیانو به واسطهٔ مجموعهای از اهرمهای ظریف به کلیدهای پیانو متصل میشوند. به مجموعهٔ این اهرمها و چکشها عملگر یا Action پیانو گفته میشود. وظیفهٔ این مجوعه افزایش شتاب چکشها در برخورد به سیمها، و کنترل عکسالعمل بازگشتی آنها پس از برخورد به سیم است. معمولاً سر چکشها توسط لایهای از نمد یا الیاف مشابه طبیعی یا مصنوعی پوشانده میشود تا کیفیت صدای پیانو را بهبود ببخشد. کیفیت صدای پیانو متأثر از عوامل دیگری نظیر کیفیت صفحهٔ صدا و غیره نیز میباشد.
کلیدهای پیانو
۷ کلید سفید در هر اوکتاو پیانو برای ۷ نت دو ر می فا سل لا سی وجود دارد. علاوه بر این کلیدهای سفید کلیدهای سیاهرنگی هم بین بعضی از کلیدهای سفید وجود دارد. بین کلیدهای سفیدرنگ می و فا و نیز بین کلیدهای سفیدرنگ سی و دو کلید سیاهرنگ وجود ندارد.
هر کلید سیاهرنگ در پیانو در حکم نت دیز برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت چپ آن یعنی آن کلید سیاه در سمت راست آن کلید سفید قرار دارد و در حکم نت بمول برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت راست آن یعنی آن کلید سیاه در سمت چپ آن کلید سفید قرار دارد است.
انواع پیانو
پیانو دیواری Vertical - Upright
پیانو اسپینت
پیانو کنسول
پیانوی بزرگ
البته پیانوهای بسیار زیادی در گذشته رایج بودهاند. برای مثال پیانوهای گنجهای، صرافی، میزی، میز منشی، دوطبقه و انواع دیگر. ولی امروزه دیگر آنها رواج ندارند و از پیانوهای پیشرفته تر استفاده میشود.
نحوه نواختن پیانو
محل قرارگیری انگشتان دو دست روی کلیدهای پیانو در نواختن آن اهمیت دارد. معمولا در آهنگها نت اول شماره دارد که انگشت شروع کننده در نواختن آن آهنگ را مشخص میکند. در این صورت شماره یک برای انگشتهای شست دو دست است و به ترتیب سایر انگشتها شمارههای ۲ تا ۵ را خواهد داشت. شست دست راست روی چهارمین نت دوی پیانو قرار میگیرد. البته این مورد در مورد همه آهنگها عمومیت ندارد و برخی آهنگسازان نت شروع کننده در آهنگشان را شماره نمیزنند. در این صورت پیانیست باید خودش محل قرارگیری انگشتانش روی کلیدهای پیانو را با توجه به نوع نتهای موجود در آهنگ تشخیص دهد.
گاهی پیانیست جای دو دستاش را روی کلیدهای پیانو با هم عوض میکند و گاهی بدون نواختن کلید پیانو با انگشتان شست دو دستش از سایر انگشتها استفاده میکند.
نحوه نتنویسی برای پیانو
نت مربوط به چهارمین کلید "دو" در پیانو مربوط به دست راست روی خط پایین پنجمین خط از خطوط موازی موسیقی قرار میگیرد. سپس سایر نتهای دست راست یعنی ر می فا سل لا و سی به ترتیب یک درمیان بین دو خط نت و روی یکی از خطوط نتها جای میگیرند. نت دوی دست چپ بین خطوط دوم و سوم نتها است و سایر نتهای دست چپ یعنی ر می فا سل لا و سی به ترتیب یک درمیان روی یکی از خطوط نتها و بین دو خط نت جای میگیرند.
افزودن یک نقطه سیاه جلوی یک نت به معنای اضافه شدن نصف آن نت به آن نت است. افزودن یک نقطه سیاه بالای یک نت به معنای منفصل شدن آن نت از نت بعدیاش است و در این صورت پیانیست با رسیدن به آن نت باید کلید مربوط به آن نت در پیانو را با انگشت فشار دهد و سپس انگشتش را از روی کلید پیانو رها کند و بدون متصل نواختن آن نت نسبت به نت بعدی کلید مربوط به نت بعدی را با انگشت فشار دهد. اگر بالای نتهای یک آهنگ نقطه سیاه نباشد نواختن آن نتها به طور متصل یکی بعد از دیگری باید انجام شود و انفصال بین نتها نباید باشد
گیتار نوعی سازهای زهی است که با مضراب یا انگشت نواخته میشود. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجهی در قرن گذشته چه از لحاظ ساختار خود ساز و چه از لحاظ تكنیك های نوازندگی هم گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشم گیری داشته. كه این پیشرفت علاوه بوجود آوردن گونههای متفاوتی از این ساز، برای آن جایگاه ویژهای در موسیقی امروز جهان بوجود آورده است.
سير تاريخی گیتار
گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود به عربی العود=چوب و بربط است. گفته میشود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق اروپا رایج شد.
در زمان حکومت اسلام در اروپا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به آندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا میگفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار مي تواند موید این باشد که گیتار سازی ایرانی است.
زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد. در آن زمان اسپانیایی ها خود سبکی غنی بنام فلامنکو داشتند که با سازهایی از جمله کاستانت، کاخون با همراهی پالماس، بایلا رقص فلامنکو و کانته آواز فلامنکو نواخته میشد.
اجزای گیتار
همان طور که در عکسها ملاحظه میکنید، گونههای مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند. یا شکل اجزا و یا جنس آنها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتا اجزای موجود در همهٔ انواع گیتارها همینها هستند.
سردسته
خرک
گوشیها برای کوک کردن ساز
فرت Fret
Truss Rod پیچی ست که برای تنظیم انحنای دسته به کار میرود
Inlays تزئیناتی هستند که نقش راهنما را دارند و معمولا پشت فرتهای ۳ ۵ ۷ ۹ ۱۲ ۱۵ ۱۷ ۱۹ ۲۱ ۲۴ قرار میگیرند
دسته
Heel اتصال بدنه با دسته
بدنه
پیکاپها pickups
قسمتهای مربوط به مدار الکتریکی تنظیمات ولوم و تن صدا
خرک پایینی Bridge
صفحه پیک گارد گاهی برای مخفی کردن مدارها و گاهی صرفا برای جلوگیری از خشدار شدن رنگ بدنه در اثر برخورد پیک به مرور زمان
صفحهٔ پشتی
صفحهٔ جلویی
قسمتهای جانبی
سوراخ صدا معمولا دارای تزئینات زیبا به نام rosset
سیمها
saddle تنظیمکننده ارتفاع هر سیم
فرت بورد چوبی که فرتها روی آن کوبیده شدهاند
انواع گیتار
گیتارها را به شیوههای مختلفی میتوان دسته بندی كرد. در اين بين اگر بخواهيم از لحاظ صوتي آن ها را دسته بندي كنيم، كه مسلما براي يك ابزار موسيقي مناسب ترين روش خواهد بود. از آن جایی كه نحوه تولید صدای آكوستیك در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد، ناچار به استفاده از دسته بندی بدنه خواهيم بود:
گيتار با بدنه چوبی توخالی
انواع گیتارهای آكوستیك
گیتار آكوستیك گیتاری ست كه برای شنیده شدن وابسته به ابزارهای دیگر مثل آمپلی فایر نیست. صدای سیم ها تنها در بدنهٔ چوبی توخالی آن تقویت شده و به گوش میرسد. این نوع گیتار معمولا شش سیم فلزی دارند كه ضخامت آن ها از زیرترین سیم تا بم ترین سیم به طور معمول بین 13 تا 56 هزارم اینچ میباشد. بدنه از اتصال صفحه چوبی پشتی، صفحه چوبی جلویی، و دو قسمت چوبی انحنادار كناری ساخته میشود، كه صفحهٔ بالایی معمولا دارای سوراخ یا سوراخ های بزرگی است كه به واسطه شكل و محل قرار گرفتنشان میتوانند ویژگی های آكوستیكی خاصی به ساز بدهند.
گونهٔ اسپانیایی گیتار آكوستیك با عنوان گیتار فلامنكو شناخته میشود. كه نامش را از سبك زیبای فلامنكو به ارث برده است.
انواع گیتارهای كلاسیك
اكولايزر يك گيتار الكتروآكوستيك
اصولا باید گفت گیتار كلاسیك نوعی گیتار آكوستیك است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده میشود. اما این نوع گیتار كمی با گیتارهایی كه با عنوان گیتار آكوستیك شناخته میشوند تفاوت دارد. بدنه آن كمی كوچكتر بوده و در آن به جای سیم های فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده میشود، كه به آن صدای نرم و آرامی میدهد. این ساز نسبت به سازهای دیگر اركستر و نیز گیتار آكوستیك صدای كمتری دارد.
گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیایی ها آن را به کار میبرده اند مشتق گشته است . بین گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو تفاوط نا چیزی وجود دارد , معمولا گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوهای تیره دارتد ساخته میشود و گیتارهای با چوبهای زرد و روشن تر از آن گیتار های فلامنکو هستند . اسپانیایی ها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده میکرده اند که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عدهای از این ساز برای نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند .
انواع گیتارهای الكتروآكوستیك
از لحاظ ظاهری شاید نتوان تفاوت چندانی بین یك گیتار الكتروآكوستیك با یك گیتار آكوستیك پیدا كرد. اما از لحاظ صوتی گیتار الكتروآكوستیك روند الكتریكی را پیش میگیرد، بدین صورت كه صدا توسط پیكاپ به شكل سیگنال الكتریكی درآمده، كه بعد از طی كردن مسیرها و برخی ادوات الكتریكی، به وسیله آمپلی فایر تقویت میشود و سر انجام از طریق اسپیكرهای آمپلی فایر به گوش میرسد.
اگر تنظیمات خیلی خاصی برای آمپلی فایر و افكت یا افكت ها نداشته باشیم، صدای این نوع گیتار با گیتار آكوستیك تفاوتی نخواهد داشت، با این تفاوت كه حالا صدا تا حدود زیادی تحت كنترل میباشد. نوازنده بدون آنكه مجبور به تعویض ساز برای پیدا كردن صدای مورد نظرش باشد میتواند از طریق تنظیم اكولایزری كه روی گیتار قرار دارد حالت صدا را تغییر دهد و با صدایی كه مورد نظرش است نوازندگی كند.
گيتار با بدنه چوبی نیمه خالی
انواع گیتارهای جاز و بلوز
گيتار با بدنه چوبی توپر
انواع گیتارهای الكتریك
گيتار با بدنه فلزی
انواع رزوناتور
گیتارها را از جنبههای دیگری هم میتوان دسته بندی كرد:
از نظر طول گام دسته Scale Size:
تنور با گام دسته در حدود 21 تا 23 اینچ
معمولی با گام دسته در حدود 24 تا 25.5 اینچ
باریتون با گام دسته در حدود 26 تا 28 اینچ
بیس با گام دسته در حدود 30 تا 36 اینچ
از نظر تعداد و جنس سیم ها:
چهار و پنج سیم معمول در انواع گیتاربیس
شش سیم معمول در انواع گیتار و گاهی در گیتاربیس
از جنس فلز معمول در انواع گیتار آكوستیك
از جنس نایلون معمول در انواع گیتار كلاسیك
هفت و هشت سیم گاهی در انواع گیتار الكتریك
دوازده سیم به صورت شش سیم دوبله گاهی در انواع گیتار الكتریك
از نظر شيوه صدابرداری
آكوستيك بدون واسطه توسط ميكروفون
الكتريك با استفاده از پيكاپ