صفحه محصول - مقاله نمونه کارنمای معلمی 3 ( به صورت word) و مخصوص دانشجویان دانشگاه فرهنگیان

مقاله نمونه کارنمای معلمی 3 ( به صورت word) و مخصوص دانشجویان دانشگاه فرهنگیان (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

کارنمای معلمی رشته علوم تربیتی دوره کارشناسی پیوسته عنوان پروژه(روایت پژوهی ) استاد راهنما: دانشجومعلم: خردادماه 95 فرم تاییدیه استاد راهنما و تعهد دانشجو معلم این گزارش حاصل تلاش و تجارب کسب شده آقای .......... در طول دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی بوده ومورد تایید اینجانب می باشد ونمره .........(نمره به حروف)را اخذ نموده است. نام و نام خانوادگی استاد راهنما تاریخ و امضا اینجانب ........... دانشجومعلم دوره کارشناسی پیوسته رشته علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی ورودی سال 91 به شماره دانشجویی ......... بدینوسیله متعهد می شوم : 1-کارنمای معلمی تهیه شده حاصل تلاش ، تجارب و ایده های اینجانب در طول تحصیل دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان بوده و شخصا به رشته تحریر در آورده ام . 2-چنانچه در هر مقطع زمانی خلاف موارد فوق ثابت شود ، عواقب ناشی از آن را می پذیرم و پردیس / واحدهای تابعه واحد دانشگاه فرهنگیان مجاز است با اینجانب مطابق ضوابط و مقررات رفتار نموده و هیچگونه ادعایی نخواهم داشت . نام و نام خانوادگی دانشجو معلم: تاریخ و امضا تقدیم نامه ما حصل آموخته هایم را تقدیم می کنم به آنان که مهر آسمانی شان آرام بخش آلام زمینی ام است به استوار ترین تکیه گاهم ، دستان پر مهر پدرم به سبز ترین نگاه زندگیم ، چشمان سبز مادرم که هر چه آموختم در مکتب عشق شما آموختم و هرچه بکوشم قطره ای از دریای بی کران مهربانیتان راسپاس نتوانم بگویم امروز هستی ام به امید شماست و فردا کلید باغ بهشتم رضای شما را آوردی گران سنگ تر از این ارزان نداشتم تا به خاک پایتان نثار کنم ، باشد که حاصل تلاشم نسیم گونه غبار خستگیتان را بزداید . بوسه بر دستان پر مهرتان چکیده: یک معلم موفق کسی است که هیچ وقت از مطالعه وآموزش در ابعاد گوناگون دست نکشد و همیشه در حال دانش افزایی برای آموختن علم وتجربه جدید باشد تا بتواند باعلم روز خود راوفق دهد ومشکلی برای یاد دادن وتربیت نداشته باشد .پس شغل معلمی ثقیل ووظیفه ای ارزشمند است باید خوب خود را مهیای این خدمت کنیم. بی تردید یکی از بهترین لحظات عمر آدمی زمان اشتغال وی به علم آموزی و کسب دانش می باشد. تک تک این لحظات برای هر فرد جویای علم لحظه ای خاطره انگیز و به یاد ماندنی میباشد لذا اینجانب نیز مانند بسیاری از افراد سعی بر برداشتن گوشه ای از خاطرات خود داشته و از تحصیل اولیه خود تا دوران کنونی تحصیل با دیدی منتقدانه به عرصه ی نقد و بررسی گذاشته و امیدوارم این مجموعه علاوه بر کسب تجربه، زمینه را برای صعود به قله های رفیع آموزش مطلوب و احسن برای فرزندان ایران عزیز در بر داشته باشد. موضوعات مطرح شده در این پروژه شامل سه بخش اصلی است که بخش اول آن مربوط به شرح تجارب تحصیلی دوره آموزشی (دوران دانش آموزی از شروع دبستان تا پایان دوره پیش دانشگاهی ،دوران دانشجویی و کارورزی می باشد) بخش دوم در باره ی قابلیت ها یعنی آنچه در دوران دانشجویی آموخته ام که شامل محتوای تمام واحد های پاس شده ،کارورزی روش تدریس اساتید وتکنولوژی های جدید درآموزش پرداخته شده است. ودر پایان هم به آرمان و آرزو های معلمی خودم که می خواهم آنها را در طول دوران معلمی بکار گیرم آمده است. کلید واژه:مدرسه،معلم ،دانش آموز،تحصیل، دانشگاه ،استاد ،درس فهرست مطالب مقدمه.................................................................................................7 فصل اول :تجارب مقدماتی......................................................................9 پیش دبستانی ............................................................................10 دبستان......................................................................................11 راهنمایی.................................................................................13 دبیرستان..................................................................................14 شرح تجارب تحصیلی (در دوران دانشگاه) ............................16 تجارب زیسته...........................................................................17 آنچه در ابتدادر باره فضای تربیت معلم متصور بودم ...................18 تحلیل رخداد های واقع شده در فرایند تحصیل........................18 9-دانش ارائه شده........................................................................26 10-دانش مورد قبول.................................................................31 فصل دوم:تشریح معلمی کردن خود در آینده...................................32 اصول و نظریه های مبنایی برای معلمی کردن.......................35 آرمان های معلمی کردن ....................................................36 فصل سوم :تعهدات حرفه ای دانشجو معلم .....................................39 نتیجه............................................................................................41 منابع ............................................................................................42 پیوست ها ...................................................................................43 مقدمه: تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد. انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد. معلم تعلیم دیده ومهارت یافته توانمندیهاوهمچنین نا تواناییهای دانش آموزانش راسنجش می دهد علاقه واستعدادهای آنان رادر کنار هم می چیند وآنهارا باسوزن دوستی وصمیمیت به هم می دوزد با نخهای تدبیر کوکهایی می زند که مناسب با نوع وکیفیت همان استعدادها وعلاقه مندیهای کودکان باشد.نقش معلم تنها تدریس نیست ،بلکه هدایت دانش آموزان در امر یادگیری است.به عبارتی یادگیرنده باید بیاموزد که چگونه یاد بگیرد. تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد. انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.(شهید رجایی) فصل اول تجارب تحصیلی دوره آموزشی اینجانب ............متولد 1/06/1372 از سال 1378 به طور رسمی و با شور و شوق فراوانی به دنیای تعلیم و تربیت گام نهادم و دوران تحصیل را شروع کردم .وبه مدت زمان تحصیل 12 ساله دوران دانش آموزی و 4ساله در دانشگاه فرهنگیان در پی علاقه خودم بودم . به نظر بنده قلب تپنده هر جامعه ای آموزش و پرورش آن جامعه است در واقع آموزش و پرورش نهادی است که قالب و اساس نسل جدید را برای ادامه مسیر حرکت کشور پی ریزی می کند ورودی های آموزش و پرورش کودکانی هستند که 7سال سن دارند و خروجی های این نهادنوجوانانی هستند 17یا 18 سال سن دارند پس با کمی محاسبه می توان دریافت که هر فرد 11تا12 سال از عمرش که بخش قابل ملاحظه ای است را در نهادی به نام مدرسه می گذراند و در مدرسه به بلوغ اجتماعی می رسند و این امر برای تربیت افرادی که در آینده اداره ی حکومت را برعهده دارند قابل تامل است ،بر این اساس رابطه بین دولت و آموزش و پرورش یک رابطه متقابل وبسیار مهم است (مدیریت آموزشی علاقه بند) دوره ی پیش دبستانی : بنده به علت اینکه در روستا زندگی می کردم و متاسفانه روستای محل سکونت ، پیش دبستانی دایر نبود به نحوی از گذراندن پیش دبستانی محروم بودم. اما از آنجایی که در خانه مادر بزرگوارم امر آموزش پیش دبستانی را بر عهده گرفته بودند و دایی بنده هم معلم بودند و گاهی همراه ایشان به سر کلاس درس میرفتم ، در این مدت به صورت جزئی با قوانین و مقررات کلاس آشنا شده بودم و می دانستم مدرسه علاوه بر سواد آموزی موقعیتی در ساعات تفریح و ورزش برای استراحت وبازی با دوستان فراهم می کند لذا به نظر بنده شرکت یکساله شرکت یکساله در دوره آموزش پیش دبستانی بسیار مفید و کاربردی است همانطور که در کتاب آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی خانم فرخنده مفیدی آمده است که:پژوهشگران دلیل اهمیت آموزش در دوران کودکی را از دو جنبه مهم در نظر گرفته اند یکی حساسیت و سهولت اثر پذیری کودکان از محیط های آموزشی می باشد و دیگری دوام وعمق یادگیری آنها در این دوران است .یعنی یادگیری های اولیه زمینه مناسبی برای کسب تجارب بعدی کودکان فراهم می آورند و آنچه درسنین اولیه و پیش دبستانی آموخته می شود هم پایداری و دوام بیشتری دارد و هم تخریب و ازبین بردن آنها مشکل تر است . و در این باره چنین امده است : ((العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر )) دوره دبستان: در سال 1378 در دبستان....شهر ............. در کلاس اول ثبت نام کردم با توجه به آمادگی قبلی و تلاش مادر بزرگوارم همگام با معلم وگاهی جلوتر از معلم به آموختن نمادهاو یادگیری لوحه ها می پرداختم پس از قبولی با معدل 20در مهر ماه سال1380وارد کلاس دوم شدم سال دوم تحصیل من دردبستان آزادی روستای عباس آباد شهر خاش بود آقا معلم کلاس دوم ما با صبر و حوصله مثال زدنی به آموزش و تربیتمان پرداخت و در رشد وپیشرفت تحصیلی همه ی دانش آموزان تلاش مثال زدنی داشتند با پایان سال دوم وکسب معدل 20در امتحانات وارد کلاس سوم شدم معلم این پایه که آقا معلمی کوشا و به مهربانی مشهوربودند و همین باعث شد که من با ایشان صمیمی شده و انگیزه چند برابر برای حضور در مدرسه داشته باشم و با معدل بالا این سال را هم پشت سر بگذارم در همین سال بود که پدرم به وعده ی خود جامه ی عمل پوشاند و دو چرخه ای که قرار بود در صورت کسب معدل بالا برایم بخرد را تهیه نمود و این تشویق به خاطرات خوب سال گذشته افزود و روحی تازه به کالبد پر انگیزه من برای تحصیل دمید . همین طورکه در کتاب روانشناسی تربیتی دکتر علی اکبر سیف آمده که پاداش و جایزه ها در پایان هر سال نقش تقویت کننده مثبت جهت ادامه رفتار مطلوب در سالهای آتی را داشت و باعث می شد تلاش های بنده جهت دریافت پاداش ها و دوری از تنبیه زیاد تر گردد . سال چهارم به علت نقل مکان ما به شهر کرمان در مدرسه رضویه ثبت نام کردم ، معلم آن خانم بود مشغول به تحصیل شدم ایشان نسبت به درس تک تک دانش آموزان حساس بودند و به نظم اهمیت ویژه ای می دادند.این سال با افت تحصیلی مواجه شدم و در طول سال سال تحصیلی عملکرد مناسبی نداشتم که شاید یکی از علل آن عزیمت نابهنگام و تغییر مکان بود. یکی از شیوه ی تدریس معلم کلاس چهارم مشارکت گروهی بود ، ایشان با گروهبندی اقدام به تدریس می کردند و نحوه تشویق ایشان به اینگونه بود که دانش آموزی که بهترین عملکرد را داشت روز بعد به عنوان نماینده کلاس فعالیت می کرد. در مهر ماه سال 1384 در حالی پایه پنجم وارد شدم که مهمترین هدف من در این پایه درس خواندن برای قبولی در راهنمایی نمونه امام موسی کاظم بود به همین خاطر تلاش مجدانه و مثال زدنی در یادگیری دروس از خود نشان می دادم و جوی رقابتی بین بنده و سایر دوستانم برای قبولی در راهنمایی نمونه وجود داشت و همین رقابت در کنار رفاقت باعث شد تا در مدرسه راهنمایی نمونه امام موسی کاظم که بهترین مدرسه راهنمایی سطح شهر بود قبول شوم. سال پنجم سال سرنوشت ساز ما بود معلممان می گفت اگر شما تلاش کنید و در این سال بتوانید در راهنمایی نمونه قبول شوید ادامه مسیر زندگیتان راحت تر می شود و دیگر مشکلی ندارید و چه خوب می گفت ،همین نصیحت های معلم وپدر ومادرم باعث شد تمام تمرکز من برای قبولی در آزمون راهنمایی نمونه باشد به طوری که در تابستان همان سال در کلاس های خصوصی تست زنی که در سطح شهر برگزار می شد شرکت کردم و این کمک چشمگیری به من کرد . دوره راهنمایی: بالاخره در تابستان همان سال در آزمون راهنمایی نمونه شرکت کردم ونتیجه این شد که در مرحله دوم قبول شدم ودر مدرسه راهنمایی نمونه امام موسی کاظم ثبت نام کردم در سال اول راهنمایی آنچه بیش از همه نحوه ی تحصیل و پیشرفت من را تحت تاثیر قرار داد حضور تعداد زیاد معلمان بود به گونه ای که با تخصصی شدن دروس هر درس معلم مخصوص به خود را داشت و من به شدت از این مسئله احساس نگرانی می کردم به طوری که ترس از حضور معلم های متفاوت و روش تدریس های مختلف باعث شد تا در 2 ماه اول وضعیت درسی من با افت چشمگیری رو به رو شود تا اینکه با کمک معلمان و والدینم با محیط سازگار شدم وتوانستم حضور اختصاصی یک معلم برای هر درس را به طور کامل درک کنم و پس از آن بود که پیشرفت تحصیلی من آغاز شدو به لطف خدا توانستم سال اول راهنمایی رابه پایان برسانم ، سختگیرترین و بداخلاقترین معلم که پایین ترین نمره ی عمر تحصیلی من تا آن زمان در این سال در کارنامه ی من ثبت شد و آن هم نمره زبان انگلیسی بود و همین باعث نفرت من از زبان شد به طوری که در سالهای بعدی من به این طرز تلقی ذهنی رسیده بودم که در درس زبان نسبت به بقیه ضعیف تر هستم و این تلقی در دوره سه ساله راهنمایی همیشه همراه من بود و زمینه شکل گیری اولین تقلبی ها را در من ایجاد کرد . آنچه از خاطرات تلخ و شیرین سال اول دوره راهنمایی در ذهنم مانده برخورد معلم ریاضی با من بود که به خاطر ضعف در درس ریاضی معلم به خاطر همین امر مرا تنبیه کرد و این تنبیه باعث شد از معلم ریاضی متنفر باشم . در طول این دوره به علت علاقه به مسائل اجتماعی و تاریخی در درس مطالعات اجتماعی خیلی قوی عمل کردم و همیشه بهترین نمرات را داشتم ، نحوه یادگیری بنده بگونه ای بود که مسائل کتاب را با مسائل روز تطبیق میدادم و حتی متون و مسائل جدیدی را بیان میکردم و به کتاب متکی نبودم و طبق سرفصل ها خود اقدام به تالیف می کردم و در کلاس گزارشات را ارائه میدادم . این امر در امتحانات این درس نیز جلوه خود را به خوبی نشان میداد به نحوی که هیچگاه خط کتاب را در امتحان نمی نوشتم و درک و فهمیده خودم را ذکر میکردم. شناخت قبلی معلمان و انگیزه فعالیت من در درس مطالعات اجتماعی باعث شد که در طول سه سال راهنمایی به عنوان نماینده کلاس ومعلم یار به معلمان در پیشبرد اهداف آموزشی کلاس کمک نمایم آنچه در این سال تحصیلی بیش از هر چیزی باعث موفقیت من شد تلاش و کوشش وصف ناپذیری بود که که جهت حفظ و ارتقای موقعیت کسب شده انجام می دادم و در این مسیر چنان موفق بودم که گاهی برخی از معلمان با گرفتن امتحاناتی که بیش از حد سخت بود و اکثر دانش آموزان نمی توانستند نمره قابل قبولی در آن امتحان کسب کنند معلم برگه امتحانی من را به عنوان منبعی کامل از آنچه لازم بود ه است درباره ی هرسوال نوشته شود چاپ کرد و در اختیار دانش آموزان قرار می داند تا با مطالعه آنها به اطلاعاتی کامل درباره ی آن سوال دست یابند اما آنچه در سال سوم راهنمایی برای خودم تعجب برانگیز بود استفاده معلمان از روش بحث گروهی بود ،که گروههای کوچک به روش مباحثه و گفتگو بر آموزش می پرداختند و براساس آنچه دکتر امان اله صفوی در کتاب روش ها و فنون تدریس گفته است :تدریس فرایند تعامل میان معلم وشاگردان که بر اساس طرح منظم وهدفدار صورت می گیرد و معلمان دوره راهنمایی به خصوص سال سوم با داشتن طرح درس های مدون و از پیش تعیین شده به خوبی از پس تدریس برآمدند و موجبات پیشرفت روز افزون را برای من وسایر همکلاسیهایم فراهم آوردند .درتابستان سال 1386 دوره دبیرستان: در امتحان ورودی دبیرستان نمونه و دبیرستان دانشگاه شرکت کردم و دو هفته بعد از اعلام نتایج متوجه شدم که هم در امتحان ورودی دبیرستان دانشگاه و هم مدارس نمونه قبول شده ام و با این امر موجبات خوشحالی خانواده و اطرافیانم را فراهم کردم .با شروع سال تحصیلی 86-87در سال اول دبیرستان همراه با سایر هم شاگردی های خود که اکثر آنها از دوستان دوران راهنمایی من بودند در دبیرستان دانشگاه مشغول به تحصیل شدیم. و بنا به تغییرات رسشی و در اوایل جوانی یک افت تحصیلی داشتم اما باز از غافله عقب نماندم و وضعیت مطلوب درسی خود را حفظ کردم در سال تحصیلی 87-88در پایه دوم متوسطه رشته علوم انسانی را انتخاب کردم و دلیل انتخابم علاقه من دروس ادبیات و شعر و مطالعه جامعه و بررسی جوامع بود. و برای این علاقه مجبور شدم مدرسه خود را تغییر دهم چون رشته علوم انسانی در دبیرستان دانشگاه دایر نبود. در ضمن باید بیان کنم در دبیرستان دانشگاه به من خیلی سخت گذشت چون توجه ای به من نشد و برچسب درس نخوان بودن به من چسبانده شده بود. با ورود به کلاس دوم دبیرستان و رشته انسانی و با مدیری مدبر همچون جناب آقای ............. و مشاوری کاردان بنام ......که مرا حمایت کردند و نگذاشتند اتفاقات تلخ تکرار شود و با ورودم به مدرسه بیان کردند که تو میتوانی موفق شوی انگیزه ما بالا بردند و من هم به خودم قول دادم که جوابگوی اعتماد باشم و برای موفقییت تلاشم را چند برابر کنم. کلاس دوم دبیرستان شروع حرکت طوفانی من در تحصیل و نقطه ی قوت من شد، در پایان ترم تحصیلی اول شاگرد دوم کلاس شدم و در طول سال تحصیل به موفقیت های تحصیلی زیادی دست یافتم ، بطوری که مدیر و دبیران اکثرا در امور با من مشورت می کردند. همچنین با پایان سال تحصیلی امتحانات را با قوت تمام به پایان رساندم و شاگرد اول کلاس شدم درسال سوم دبیرستان با توجه به پیش رو داشتن امتحانات نهایی همچون سایر همکلاسی های خود با عزمی راسخ تصمیم به گرفتن دیپلم انسانی با بالاترین معدل را گرفتم لذا با تلاشی دو چندان سعی در پیشبرد اهداف خود داشتم که به لطف پروردگار و کمکهای پدر و مادر و معلمانم در سال تحصیلی 1389-1390مفتخر به کسب مدرک دیپلم با معدلی قابل قبول شدم گرچه معدل کسب شده در سال سوم دبیرستان آن معدل آرمانی و مد نظر بنده نبود اما رضایتی نسبی از نمرات کسب شده را به دنبال داشت . در این سال آنچه مانع از دستیابی کامل به اهداف از پیش تعیین شده بود بنا بر آنچه دکتر حمزه گنجی در کتاب روانشناسی عمومی گفنه است ترس از شکست می باشد که مانع دستیابی به پیروزی می شد در سال تحصیلی 1390-1391تمام فکر و ذکر ما به کنکور بود به طوری که اقدام به مرور کتاب های سال گذشته ویادگیری کتاب های سال جدید کردیم اما آنچه برایم در این سال سخت بود استفاده زیاد و افراطی از کلاس های مختلف تقویتی و تست زنی به طوری که بیشتر ایام هفته را از 7 صیح تا 8شب یکسره کلاس بودم این افراطی گری در کنکور به حدی رسید که در ماه های انتهایی منتج به کنکور وقتی تصمیم به مطالعه بیشتر گرفتم خود را در میان انبوهی از منابع و کتب پایه و اساس یافتم که در برخی دروس عنوان های مشترک و در برخی دروس عنوان های نا مر بوط و غیر مشترک داشتند اما آنچه در این برهه اززمان موجب پیشرفت بنده شدنباختن قافیه به انبوه کتب درسی و کمک آموزشی بود ویک کتاب را به عنوان منبع در نظر گرفته و شروع به مطالعه نمودم سخت ترین دوران عمر من یک سال پیش دانشگاهی بود به طوری که ماه ها در حسرت یک شب خواب راحت بودم به طوری که ماهها در حسرت یک شب خواب راحت بودم به طوری که در ماه های پایانی مدت خواب من در 24ساعت به 6 ساعت رسیده بود. بعداز دادن کنکور و اعلام نتایج بنده با کسب رتبه 4000 باعث خوشحالی خانواده ام شدم و به گفته شان با این امکانات کم گل کاشتم.که این امر بیش از بیش چراغهای های امید و آرزو را در دلمان روشن کرد. در انتخاب رشته بهدعلت علاقه وافر به معلمی و اهدافی که در ذهن داشتم اولین انتخاب خود را رشته علوم تربیتی پردیس .....زدم که در اولین انتخاب هم قبول شدم. شرح تجارب تحصیلی (در دوران دانشگاه): دربهمن بهمن ماه سال 1391 در دانشگاه فرهنگیان را آغاز کردم و گام در مسیر پر شور تحصیلات عالی گذاشتم در ترم اول دانشگاه انچه مورد توجه قرار گرفت بی برنامگی دانشگاه فرهنگیان بود با وجود تصوری از دانشگاه های دیگر داشتیم ولی آنچه در این مدت دیدیم کاملا متفاوت و نو بود، بدیهی است هر سیستم و هر دانشگاهی برای خود نقاط قوت و ضعفی دارد که مناسفانه در این دانشگاه نمود بارزتری داشت.یکی از این نمودها واحدهای ارائه شده است که جامعیت نداشت و از یک پردیس با پردیس دیگر و از یک استان با استان دیگر متفاوت بود مثلا در پردیسی الف دانشجو واحدی پاس می کرد که در پردیسی دیگر این واحد ارائه نمی گشت. سپس حذف شدن و تطبیق و اضافه شدن واحد ها بود که به کل دانشجوها و حتی مسئولین آموزش پردیس ها را سردرگم نمود، به باور نشستنش سخت است که یک ترم دانشجو بر سر کلاس درس برود و سپس اعلام بفرمایند درس مورد نظر بی تاثیر است. موضوع دیگر روش تدریس اساتید بود که به نحوه ای کاملا متفاوت با آموزش و تدریس در دوره دبستان صورت می گرفت روش سخنرانی بود که به طور کامل و تمام وعیار از جانب اساتید مختلف به عرصه ظهور گذاشته می شد این روش تدریس گر چه به صورت کامل و بی نقص از جانب استاد مربوطه اجرا می شد و بدلیل تک بعدی بودن و عدم استفاه و تلفیق روشهای تدریس دیگر موجب کسالت در کلاس و ناتوانی در یادگیری مطلوب این دروس می گردید .اما در این بین اساتیدی گرانقدری هم بودند که با روشهای تدریس مطلوب خود باعث اتفاقات و تصمیمات جدی در من شدند و به نحوی که روش تدریس استاد .... مدرس درس تفسیر موضوعی نهج البلاغه باعث شد جرقه های نویسنده شدن و تالیف کتاب و مقاله در ذهن من زده شود. دلیل دیگری که لازم می دانم ذکر کنم این است که همه ی ما در بدو مصاحبه در ارتباط با اینکه چرا می خواهی معلم شوی پاسخ دادیم که معلمی شغل انبیا است ، بله معلمی شغل انبیا است وکسی که معلم می شود باید مراقب باشد که نماینده ی پیامبر محسوب گشته وخدای ناکرده کاری نکند که موجب تنزل ارزش جایگاه معلمی در بین اذهان گردد؛ وتمام تلاش بنده در این شغل ا ین است که در هر منصب وجایگاهی که در این ارگان باشم به گونه ای کار کنم که دین خود را به آموزش وپرورش عطا کرده وجلوی پیامبر سرافراز گردم؛ البته در راستای این موارد، هدفم این است که به مقام تصمیم گیر در حوزهی تعلیم وتربیت کشور برسم. تجارب زیسته از این قسمت به بعد وارد بحث اصلی یعنی همان دوران تربیت معلم می شویم، نکاتی که تا این جا گفته شد در واقع زمینه سازی برای ورود به این بحث بود. واکنش به قبولی در تربیت معلم: وقتی که نتایج دانشگاه امد از قبولی خود در دانشگاه فرهنگیان خوشحال بودم و نگرانی من این بودکه شروع فرایند تحصیل از بهمن ماه بود واین برای من که از تعطیلی وبیکاری متنفر بودم ، بدبود.و نگرانی هایی را ایجاد کرده بود.و ترس از نحوه کتابها ، درجه سختی و کلا معضلات دوران دانشجویی بود. برنامه هایی که به محض قبولی ترسیم شد : من همان هایی هستند که در بحث چرا معلمی ، ذکر کردم ؛ اما برنامه های کوتاه مدت من این بود که مفید باشم ، مطلب کاربردی یاد بگیریم و بتوانم از آموخته ای خود استفاده کاربردی کنم؛ البته این موارد درآن زمان شاید چیزی جز خواب وخیال نبود و برای سرگرمی خودم انجام می دادم وبه تحقق آن ها امید نداشتم ، چون می دانستم که تعداد دانشجویان زیاد و همه از مدارس پیشرفته به تربیت معلم آمدند، وجایی برای عرض اندام برای من که از یک مدرسه معمولی آمدم نیست ولی باز هم توکل بر خدا کردم. آنچه که در ابتدا راجع به تربیت فضای تربیت معلم متصور بودیم: باتوجه به اینکه ما نخستین گروهی بودیم که در قالب دانشگاه فرهنگیان جذب شدیم ؛، تصور من این بودکه به ما نگاهی ویژه ای است ، برنامه های حمایتی ویژه ای در نظر گرفته شده و حتی فضای فیزیکی دانشگاه خیلی بهتر از دانشگاههای دیگر است و سیاست ها واصول تدریس وتربیت نیرو با گذشته فرق خواهد کرد وبه قول معروف عرق پذیرفته شدگان را در خواهند آورد، وبه طور کلی تحولی در زمینه کتاب های درسی ، اساتید ، قوانین ومقررات درکنار دیگر تحولات پیش بینی شده در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایجاد خواهد شد. بنده خودم معتقدم که تربیت معلم زمانی موفق خواهد بود ومعلمان سخت کوش وپرتلاشی را تحویل مجموعه ی آموزش وپرورش خواهد داد که به دانشجویان توجه شود و از آنان حمایت کنند.و آنان مفید بودن و کار مفید انجام دادن را تمرین کرده باشند، ما به حق امروز نیازمند معلمی هستیم که محقق باشد، رویکرد فعال محور داشته باشد ؛ خوب این ها همه در سایه ی مدیریت درست در تربیت معلم میسر خواهد بود. تحلیلی از رخدادهای واقع شده در فرایند تحصیل وتصمیمات اتخاذ شده واعمال به انجام رسیده: در این قسمت به بررسی اتفاقات در تمامی ابعاد که در طول این هشت ترم رخ داد می پردازیم: ترم اول: شروع تحصیل ترم اول در دانشگاه فرهنگیان در تاریخ 23/11/ 1391بود، ساعت هفت روزدوشنبه درس اصول ومبانی آموزش وپرورش کلاس 11؛ اولین کلاس در دانشگاه فرهنگیان بود. برنامه ی درسی ترم اول باذکر نام اساتید در جدول شماره 2 ذکر شده است: 30/17-1630/15-1430/12-1130/10-9 30/8-7ایام هفتهتاریخ آموزش وپرورش دراسلام وایران/ تفسیرموضوعی نهج البلاغهشنبهزبان انگلیسیزبان انگلیسییکشنبهتاریخ اسلاماصول ومبانیاصول ومبانیدوشنبهاخلاق اسلامیروانشناسی عمومیروانشناسی عمومیفارسی عمومیسه شنبهانقلاب اسلامی ایران----چهارشنبه مسلما وقتی در یک محیط جدید باافرادجدید قرار می گیریم ، تازمانی که خود را پیدا کنیم وبا شرایط سازگار شویم ، وقت خواهد برد، لذا با توجه به اهدا ف وبرنامه هایی که متصور شده بودم شروع به مطالعه کرده وموفقیت هایی هم دردرس ها علی الخصوص روانشناسی عمومی کسب کردم، وشاید یکی از دلایلی که من را به درس خواندن در تربیت معلم ترغیب می کرد، شرایط این درس بود؛ در کل ترم اول را با معدلی متوسط گذراندم ودر کل ترم راضی کننده ای بود ، اما برای ترم بعد باید به گونه ای برنامه ریزی می کردم که بتوانم پسرفت در معدل نداشته باشم ؛ اتفاق شیرین ترم اول هم بحث تعهدات وبرقراری حقوق ما بود، که تا حدودی تسلی خاطری رغبت مند برای ادامه ی کاربود، واینکه در تابستان وقتی دوباره نوبت به کنکور وانتخاب رشته رسید از اینکه می دیدم متقاضی دانشگاه فرهنگیان زیاد است واقعا خوشحال بودم و باعث غرور بود. ترم دوم: ترم دوم در تاریخ 4/7/1392 آغاز شد، وبه طور قطع متفاوت تر از ترم قبل با توجه به تجربه ی ترم قبل بوده است، برنامه درسی ترم جدید در جدول شماره ی 3 ذکر می گردد. 30/17-1630/15-1430/12-1130/10-930/8-7ایام هفته فلسفهفلسفه تعلیم وتربیتاندیشه اسلامیشنبهآموزش وپرورش تطبیقیرایانهرایانهیکشنبهتربیت بدنی 1زبان انگلیسیزبان انگلیسیفارسی 2دوشنبهروانشناسیروانشناسی تربیتیتاریخ فرهنگسه شنبه تحلیل دو جدول: در ترم اول فاصله ی بین در سها وزمان برگزاری زیاد بوده ، نکته ی دیگری که می توان گفت وجودکلاس های بعداز ظهر است، اصولا برگزاری کلاس در ظهر در ساعت 2تا4 با توجه به خستگی مدرس ودانشجو راند مان کار به طور قطع پایین خواهد امد و گفته ای در این بازه همه در خواب هستند، این نکته ای بود که در ترم دوم به استثنای یک درس کاملا رعایت شده بود،وبرنامه یک برنامه ی منسجم بود. ترم سوم: ترم سوم در تاریخ 26/11/1392 رسما آغاز شد، حالا دیگر یک سال است که در دانشگاه فرهنگیان مشغول به تحصیل هستیم ونکته ی جالب دیگر اینکه ورودی های 1392 هم شروع به تحصیل کردند وبر تعداد دانشجویان دانشگاه ا فزوده شد، این ترم یک ترم عجیب بود هم نکات مثبت داشت هم نکات منفی که در ادمه به بیان آن ها می پردازم. لیست دروس ترم سوم در جدول شماره ی 4 ذکر می شود: 30/17-1630/15-1430/12-1130/10-930/8-7ایام هفتهاندیشه 2 فنون تدریسشنبهمدیریت کارورزی1ادبیات کودکانیکشنبهروانشناسی رشد 1تربیت بدنیتربیت بدنیدوشنبهفعالیت های تربیتیفنون تدریسآوپ پیش دبستانی سه شنبه در این ترم نخستین درس تمرین معلمی را پیش رو داشتیم و باید برای تمرین تدریس وحرفه ی معلمی به مدارس مختلف سطح شهر می رفتیم، این ترم سفر استانی ریاست محترم جمهور رابه استان داشتیم،این جزو امر مثبت وخاطره های خوب بود، ام اتفاقات عجیب وهم خوشایند وناراحت کننده ی ترم مذکوردر لیست انتخاب واحد استاد درس روانشناسی رییس پردیس بودند ، اما گویا بعد از انتخاب واحد استادعوض شده بود وروزی که به کلاس رفتیم استاد مربوطه با حالتی خشمگین وارد کلاس شد، شروع به تهدید و دادن کتاب ششصد صفحه ای کرد وما هم از ترس ناچار به پذیرش شدیم، بلافاصله بعد از کلاس به سمت آموزش رفته وبا اعتراض ونوشتن نامه خواهان تعویض استاد شدیم، آموزش گفت که پیگیری می کنیم ، این گفتن همانا وپیگیری نکردن همانا، مجبور شدیم که سازش کنیم وامید به آینده داشته باشیم. این استاد از جلسات بعد با ما کنار آمد وکم کم گفت که کار جلسه ی اول من فقط برای زهر چشم گرفتن از شما بود نکته ی جالب اینکه نمرات ما در پایان ترم در این درس بیشتر نمرات دانشجویانی شد که با استادی که برای برگرداندنش اول ترم نامه نوشتیم، از این قضی به شخصه نتیجه گرفتم که با نگاه اول در ارتباط با افراد تصمیم نگیرم . به قول شفیع آبادی ((اگر مبنای جمع آوری اطلاعات بر اساس مشاهده باشد ؛ فقط به یک بار مشاهده اکتفا نکنید)). (( شفیع آبادی ،1389) ترم چهارم: ترم مذکور هم به مانند ترم های قبلی سپری شد و تغییر خاصی نه در تدریس و ... ایجاد نشد. با توجه به اتفاقات ترم های قبل ، تصمیم گرفتم که برای ترم های آتی برنامه ریزی منسجمی بنمایم ، ووقت خود را بین پژوهش و مطالعه تقسیم بنمایم، نوشتن مقاله وتحقیق از اهداف بنده در ترم های قبل بود اما راه تحقیق ونوشتن مقاله را نمی دانستم. ترم 5: اتفاقی که از ترم چهارم به بعد افتاد این بود که سرفصل دروس رشته ی علوم تربیتی تغییر بنیادی کرد،وبه قول مقامات بالاتر مطابق با سند تحول بنیادین آموزش وپرورش شد، که در خلا این تغییر یک سری دروس حذف گردید ویک سری دروس اضافه شد وبرخی از این دروس حذف شده همان دروسی بودند که ما در ترمهای قبل گذرانده بودیم ، نمونه ای از این تغییرات را در جدول شماره ی 5 ذکر می کنم: نکات ضعف وقوتی در این برنامه ی جدید وجود دارد که به ذکرآن می پردازم: درس مهمی مثل روش تحقیق که پایه واساس برای دوره های تحصیلی بعد افراد است برای ورودی 91معادل سازی شد، از میزان دروس سه واحدی درترم های گذشته به میزان یک واحد کاسته شد، معادل سازی ها گاها بی ربط بوده ؛ به عنوان مثال تفاوت های فردی کودکان با اختلالات یادگیری 2 معادل سازی شده در حالی که طبق صحبتی که مدرسین این رشته داشتم ، موضوعات این دو درس کاملااز هم فاصله دارد و ... ، نکات مثبتی که می توان نام برد ، روش های تدریس دروس مختلف مقداری عمقی تر شد وابتدا در هردرس دانشجو مبانی آن را می آموزد که نکته ی مثبتی است. جدول شماره 5: درس قدیمدرس جدیدمیانگین نمرات زبان 1و 2زبان انگلیسی تخصصی فارسی2 (دو واحد بین دو درس تقسیم )نگارش خلاق+ نگارش علمی (1+1) واحد(روانشناسی عمومی 3 واحد)نظریه های یادگیری در آموزش(2واحد)روش تدریس علوم اجتماعی وتجربیمبانی آموزش مطالعات اجتماعیروش های آماری در علوم تربیتی آمار وروش تحقیق درعلوم تربیتی ترم 5 اتفاق مثبت که در این ترم افتاد حضور اساتید دانشگاهای مطرح استان برای تدریس در تربیت معلم بود، که نتیجه ی این حضور چیزی جز بالا رفتن سطح علمی دانشگاه ودانشجویان نبود؛ این ترم یک ترم فوق العاده برای من بود وبه تمامی اهدافم رسیدم .و در این ترم شروع به فعالیت در عرصه مقاله نویسی کردم.و چندین مقاله کار کردم. دروس ترم تابستان در جدول شماره6 مبانی آموزش علوم دانش خانوادهفنون مشاوره مبانی نظری نظام سیاسی اسلامجدول شماره 11 ترم 6: قبل از شروع ترم شش در دوره ی تابستان به میزان هشت واحد درس گذاشته اند که با توجه به فشرده بودن زمان اموزش به هیچ وجه کارایی بالایی نداشت.و نکته مثبت این ترم درس داشتن با استاد بهروز صاحب زاده از پژوهشگران برتر استنی و کشوری بود ، نقطه ای قوتی برای تحقق اهداف من بود ، با راهنمایی های این با قدرت و صلابت به کار مقاله نویسی پرداختم ، و توانستم مقالاتی را در کنفرانس های معتبر کشوری به چاپ برسانم و همچنین موفق به کسب گواهی مهارت از آکادمی مهارت pcmsکشور استرالیا شدم. در این ترم با جدیت تمام کار تالیف کتاب را هم پیگیر بودم و بخشی از آن را به انجام رساندم ترم هفتم: در ترم هفت میزان دروس عملی بیشتر شد. ولی در طرف دیگر این ترم توانستیم با همکاری دوستان واساتید اولین کتابم را به چاپ برسانم و بالا خره به برنامه هایی که در بدو ورود به تربیت معلم برای خود ترسیم کرده محقق شد. آخرین ترم تربیت معلم ، این ترم حسن ختامی است بر آنچه که در این مدت گذشت وانشالله با موفقیت به پایان برسد، در این ترم توانستم با همکاری دوستان شروع به نوشتن کتاب بکنم و این مدت دو کتاب به چاپ نهایی برسان و یک کتاب هم در دست چاپ و مراحل نگارشی کتاب چهارم هم رو به پایان است وبا انجام این کار می توانم با جرات بگویم که به تمامی اهداف خود در دانشگاه فرهنگیان رسیدم. معلم آشنایی وهمکاری با اساتید به نامی همچون دکتر ..... رییس دانشکده علوم تربیتی و ..... ، جناب استاد ... و جناب استاد ........ اشاره کرد، انشالله بتوانم با یاری خدا در جریان ادامه کار موفق باشم وبه هدف نهایی که در وهله ی اول برای خود ترسیم نموده یعنی مقام تصمیم گیر در حوزه ی آموزش وپرورش برسم. لیست دروس ترم هفت: جدول شماره 6 اختلالات1تحلیل محتوا2ارزشیابیارزشیابی توصفی---قران------ریاضیریاضیفارسی2فارسی2---هنر3هنر3هنر2هنر2---پروژهپروژهمطالعاتبهداشت ایمنی---کارورزیکارورزی -آنچه شنیده شده (دانش ارایه شده) در این قسمت به بررسی دروس گذ رانده شده در تربیت معلم و چگونگی تدریس آن ها می پردازیم، به علت کثرت دروس به بررسی همه ی آن ها نمی پردازیم ولی سعی می کنیم نکاتی را که ذکر می کنیم ؛ نکاتی باشد که تمامی موضوعات را دربر بگیرد وپوشش دهد.در هررشته ای با هر گرایشی یک سری دروس مشترک وجود دارند که به آن ها دروس عمومی می گویند که برای مثال تعدادی از آن ها عبارت اند از: انقلاب اسلامی ایران، اندیشه ی اسلامی ، تاریخ فرهنگ وتمدن ، تربیت بدنی و.. که طبق سر فصل وزارت علوم در هر دانشگاهی باید در هرترم چند واحدی در هر گروه درسی گذرانده شود، بنده هم چند مورد را در جدول شماره 7 از لحاظ محتوایی وشیوه ی تدریس بررسی می کنم: توضیحات ارایه شدهنام درسبررسی موضوعات کتاب نهج البلاغه ، مدرس این درس از روش تحقیق موضوعی استفاده کرده وبه علت فراگیر محوری کاملا رضایت دارم. تفسیرموضوعی نهج البلاغه بررسی تعاریف فرهنگ وتمدن ، قدمت وتاریخچه ی فرهنگ وتمدن ایران واسلام، تدریس کاملا مبتنی بر سخنرانی بود ودانشجو فعالیتی غیر از کنفرانس داوطلبانه نداشت.تاریخ فرهنگ و تمدن ایران واسلام شناساندن اهمیت جایگاه خانواده بین دانشجویان و ذکر نکات راجع به ازدواج، مدرس کاملا به مباحث مسلط بود، از روش های نوین تدریس ووسایل کمک آموزشی استفاده می کرد.دانش خانواده وجمعیتکمک به شناساندن اهمیت بشر در قران و بحث خلیفه الهی ، به طور کامل کلاس در اختیار استاد بود و وی از طریق روش سخنرانی تدریس می کرد.انسان در اسلام همان طور که قبل هم گفتم در تربیت معلم علاوه بر درس های مربوط به معلمی ، فنون ومهارت های دیگر را از قبیل چگونگی تریس با استفاده از روش های نوین ، فن کلاسداری و.. را نیز باید فرا بگیریم در ادامه به بررسی دروس تخصصی رشته ی تحصیلی می پردازیم؛ رشته ی علوم تربیتی رشته ای است که دروس تخصصی آن در چند حوزه قرا می گیرند ؛ که شاخص ترین آن ها حوزه های تربیتی و روانشناسی وموضوعی (خاص هنر معلمی )است که در جدول های جدا به بررسی مهمترین آن ها میپردازیم: جدول شماره ی 8 : ( حوزه ی روانشناسی) شیوه ی تدریس شده مهمترین محتوا های مربوط به درسنام درس سخنرانیشناختهدفعلمروانشناسی،ساختار وشاخه های آنروانشناسی عمومیفعال محوری- استنباط مطالب توسط دانشجوبررسی اهداف روانشناختی حوزه ی تعلیم وتربیتروانشناسی تربیتیسخنرانی ، عدم فعال بودن دانشجوبررسی مراحل رشد انسان وویژگی های آن در دوره کودکی، منبع این درس، کتاب لورا برک.روانشناسی رشد1فعال محور بود ولی استاد همکاری نداشت.بررسی مراحل رشد انسا ن در دوره ی نوجوانی، منابع متعدد ولی بازدهی به علت عدم مشارکت استاد صفر بود.روانشناسی رشد2سخنرانی محض، کلاسخستهکنندهآشنایی با مقدمات مفهوم مشاوره وراهنمایی ووظایف مشاور وعوامل مرتبط با مشاور در مدرسه مشاوره وراهنماییهمکاری وتعامل استاد ودانشجو، استاد، دکترجناآبادیآشنایی با بازی وتاثیر آن بر روند تدریس، نظریات دانشمندان در این مورد.روانشناسی بازی جدول شماره 9:(دروس تربیتی –موضوعی) شیوه ی تدریس شده مهمترین محتوای ارایه شدهنام درسبی برنامگی کامل استاد ، سخنرانی صرفاصول صحیح در تعلیم وتربیت برای شروع امر تدریس چیست؟(هدف کلی در یک جمله)ا صول ومبانیسخنرانی صرف استاد وعدم فعال بودن دانشجوآشنایی با مکاتب فلسفی ونظرات فلاسفه در ارتباط با تعلیم وتربیتفلسفه تعلیم وتربیتسخنرانی صرف وبی برنامگی استاد.تعریف آموزش وپرورش ، آشنایی با آموزش وپرورش کشورهای مختلف وساختار آنها ، مقایسه آموزش وپرورش کشورهای مختلف، در سرفصل جدید حذف این درس حذف شد.آموزش وپرورش تطبیقیسخنرانی صرف وحجم زیاد مباحث تدریس شدهبررسی تاریخچه شکل گیری رسمی آموزش وپرورش وبررسی نظرات فلاسفه در ارتباط با آموزش دوران کودکیآموزش وپرورش پیش دبستانیبرگزار نشد، تطبیق خوردبررسی قوانین اموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران، تطبیق بادرس آوپ سه گانه در سرفصل جدید وعدم برگزاریاسناد وقوانین آوپ جدول شماره 10 :(دروس خاص خاص) شیوه تدریس شدهمهمترین محتوای ارایه شدهنام درسکنفرانس مطالب توسط دانشجویان ونظارت استادآشنایی باروش های نوین تدریس ، طرح درس نویسی مقایسه روش های تدریس نوین با روش تدریس سنتیروش ها وفنون تدریسراهنمایی در عمل آشنایی عملی دانشجویان بامعلمی باحضور درمدرسهکارورزی هاجنبه عملی داردبررسی کتب ودر کل مهندسی کتاب های درسی توسط دانشجویان مثل بررسی ساختار ومحتوا و...تحلیل محتواماهیت وجنبه املا نظری دارد وبیشتر مبتنی بر روش سخنرانی بوده است.طبق سرفصل جدید، قبل از آموزش عملی دانشجویان برای تدریس در س های ابتدایی،ابتدابا چیستی این دروس تحت عنوان مبانی آشنا شوند. مبانی دروسمختلفشیوه ی تدریس شدهمهمترین محتوای ارایه شدهنام درسحالت عملی وفعال محوری داردتمرین تدریس دروس تحت نظارت استادآموزش دروس مختلفحالت عملی ونظری با تعامل کامل دو استاد ودانشجوآشنایی با شیوه های طرح سوال وتصحیح وتحلیل آزمون به صورت کمی وکیفیارزشیابی از یادگیری آنچه پذیرفته است (دانش مورد قبول) این قسمت را با استناد به مطالب بخش بعد تکمیل کردم ، دروس متعدد را در حوزه های مختلف سرفصل رشته ی مورد نظر، همه ی دروس قابل کاربرد در موقعیت واقعی هستند از دروس تربیتی گرفته تا دروس خاص، اما آنچه که مهم است این است که دانشجو چگونگی کاربرد آن ها را در موقعیت واقعی، توسط مدرسین یاد بگیرد؛ اما متا سفانه فضای تربیت معلم از لحاظ علمی آنگونه که قبل از ورود فکر می کردم نبود، به عنوان مثا ل درس روش ها وفنون تدریس باید به گونه ای باشد که استاد خود روشهای مختلف تدریس را به کارببرد تا دانشجو یاد بگیرد نه اینکه فقط به روخوانی اکتفا کند، انشالله در این زمینه بازنگری های لازم بشود، در درس ارزشیابی از یادگیری به طور قطع مطالبی که گفته شد به طور کامل در روند تدریس استفاده خواهد شد ؛ در مورد دروس روانشناسی می توان گفت که مطالب آموخته شده است در کاربرد آن ها در موقعیت های مختلف شغلی وغیر شغلی موثر خواهد بود؛ امیداست که با برنامه ریزی درست وتلاشی جهاد گونه آینده ی روشنی برای نظام تعلیم وتربیت کشور شاهد باشیم. فصل دوم تشریح معلمی کردن خود در آینده محتوا ومطالب این فصل بر می گردد، به شرایطی که ما از مهر 1395خواهیم داشت ، زمانی که ما با کوله با ردانش وتجربه ای که از تربیت معلم کسب کرده ایم باید آن هارا طبق اصل کاربرد که ازاصول تعلیم وتربیت است درکلاس واقعی به کار ببریم ( شریعتمداری ، 1388) اما قبل از بررسی نکات مرتبط با این فصل براساس تجارب این چهار سال نکاتی در ارتباط با بهبود عملکرد تربیت معلم از حیث تقویت نقاط قوت ورفع نقاط ضعف از نظر خود ذکر می کنم: برای تربیت معلمان در طراز نظام جمهوری اسلامی ایران و ورود نیروهایی کارامد در تربیت معلم این بستر سازی انجام گیرد.به دروسی که جنبه ی عملی دارند وموجب افزایش مهارت های معلمی می شود ، بیشترتوجه گردد. به شروع وپایان کلاس ها با یک برنامه ریزی منظم ومدن بیشتر توجه گردد. با افزودن ملاک های تشویق فضا را برای درس خواندن وپژوهش آماده سازند. ونکاتی از این قبیل. چگونگی معلمی کردن خود در آینده: از این مبحث به بعد در واقع ما به ترسیم نقشه ی عملکرد در آینده ی شغلی خود باتوجه به آموخته ها وتجارب کسب شده در دوران تربیت معلم ودروان تحصیل درمدرسه خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد به بیان آنچه که در این راستا فرا گرفتیم بپردازیم واز نکات حاشیه صرف نظر خواهیم کرد. من و تمام افرادی که در خانواده های فرهنگی رشد یافته اند باید دید ونگرش آن ها نسبت آموزش وپرورش با بقیه فرق کند؛ چرا؟ چون درک این افراد اولا از فضای آموزش وپرورش نسبت به بقیه ملموس تر است و سرشت این افراد با آموزش وپرورش شروع شده و با آموزش وپرورش پایان خواهد یا فت ، لذا بنده با این دید 22 ساله همانطور که در صفحات پیشین ذکر کردم ، تمامی تلاش خود را در هر مقام ومنصبی که باشم، جهت اطلاع نظام آموزش وپرورش به کار خواهم گرفت ، وهدف غایی من در موقعیت تدریس برای تربیت درست دانش آموزان جهت انسان بار آمدن آن ها ، انسان هایی که به درد نظام وجامعه بخورند خواهد بود ودر حوزه ی اجرایی تمامی تلاش خود را به کار خواهم برد تا بستر ها وزمینه های لازم را برای تربیت وتعلیم دانش آموزان و رفع دغدغه هایشان بنمایم ؛ چرا که باور دارم که نه تنها در شغل معلمی بلکه در همه ی شغل ها در نظر داشتن رضایت خلق که رضایت باری تعالی نیز در گرو آن است ؛ بالاترین توشه برای هر فرد محسوب می گردد ؛ امید است که همه ی همکاران درهر مقام وجایگاهی که هستند ؛ در پی رضایت خلق وخداوند از خود باشند. باورهای یادگیری وآموزش: در ابتدای این مبحث به تشریح دو مفهوم یادگیری وآموزش خواهم پرداخت. یادگیری : تغییرات تدریجی ونسبتا پایداری هست که در توانایی هر فرد براثر تجربه وشناخت در افراد به وجود می آید. (کریمی ،1389) آموزش : من آن را معادل با تعلیم می دانم ، وتعلیم به معنای انتقال دانش و اطلاعات ازمعلم به فراگیر می باشد ومحدوتر از تربیت است وتربیت باید اساس آموزش وپروش قرار گیرد واین زمان خواهد بود که آموزش وپروش کارامد وکارساز خواهد بود.(نقیب زاده ، 1392) این باورهای ایجاد شده در ما منوط به تجارب ما از تربیت معلم وآموخته های ما از درس های گذرانده شده در این دوران خواهد بود که مهمترین آن ها به شرح ذیل می باشد: من آموختن را به دانش آموزانم یاد خواهم داد نه آموخته ها را در آموزش وتدریس باید همیشه از ساده به مشکل پیش رفت.در تدریس وکلاس داری به تفاوت های فردی توجه شود. به همه ی دانش آموزان توجه گردد وبه دانش آموزان ضعیف تر نگاه ویژه تری داشت. معلم کلاسی باید یک روانشناس باشد وبه ویژگی های دانش آموزان وشرایط آن ها مسلط باشد. (سیف، 1391) لازمه ی موفقیت چه در امر آموزشی وچه امر اجرایی برقرای ارتباط عاطفی وتعامل منطقی با ارباب رجوع وطرف مقابل است. اصول یا نظریه ها ی مبنایی برای معلمی کردن: تعبیر من از این بخش ویژگی هایی است که یک معلم موفق باید داشته باشد؛ و این ویژگی ها و اصول به شرح ذیل است: صبور بودن: معلم در حوزه ی تدریس چون حداقل با سی یا چهل دانش آموز با شرایط وویژگی های مختلف ، طرز تفکر مختلف ، روبه روست ؛ پس در مواجه با آن ها باید صبر پیشه کند. اهل مطالعه باشد: در شرایط امروز تعلیم وتربیت ، معلمی موفق است که با مطالعه سرکلاس حاضر شود ونسبت به مسایل و موضوعات درس مسلط باشد. روانشناس باشد: باید نسبت به شرایط دانش آموزان و نحوه ی برخورد با آ ن ها در موقعیت های مختلف آگاه باشد. برنامه داشته باشد: بی هدف به کلاس نرود، وقتی به کلاس می رود بداند که چه باید بکند؛ چگونه زمان کلاس را اداره کند، چه موقع و کجا به دانش آموزان استراحت دهد. روش های نوین تدریس را بداند: محور تعلیم وتربیت در رویکرد های جدید تدریس فعال بودن دانش آموزان است واین امر تنها با کاربرد روش های نوین در امر تدریس میسر خواهد بود. (سیف ، 1391) آرمان های معلمی کردن: در این قسمت به ذکر اهدا ف و برنامه های خود در راستای شغل مد نظر می پردازم: برخی از این اهداف وآرمان ها را در صفحات پیشین ذکر شد ، بنا به ضرورت دوباره به آن ها اشاره خواهد شد. هدف وغایت هر معلمی نه تنها من در هر جایگاهی کسب رضایت خلق ، خدا وپیامبر به عنوان اول معلم انسان ها باید باشد. همیشه در حال یادگیری باشم، متکی به دانش قبلی نباشم ، مطالب جدید و به روز بیاموزم و آنان را به دانش آموزان منتقل کنم. معلم محقق وپژوهشگر باشم ، وبا توکل برخدا وتلاش بتوانم کتب ومقالات متعددی در حوزه ی آموزش وپرورش در جهت بهبود وضعیت آن بنویسم وطرح های تحقیقاتی مرتبط انجام دهم. برای کسب تجربه به کشورهای مختلف موفق در امر تحصیل سفر کنم و از تجربیات و برنامه های آنان مطلع شوم. چالش های عمل معلمی در موقعیت واقعی وچگونه مواجه شدن خود با این چالش ها: در این قسمت به بیان سختی ها ومشکلاتی که حرفه ی معلمی دارد ، می پردازیم ؛ این چالش در کشورها و فرهنگ ها متفاوت است؛ یک سری چالش های کلی که درکشور وجود دارد؛ مساله ی مالی و بودجه ای معلمین می باشد ، که یک مشکل در سطح کلان وجود دارد وبر عهد ه ی برنامه ریزان حال حاضر است ؛ به فرض اگر معلم در امنیت مالی نباشد چگونه می توانید به کشورهای دیگر برای کسب علم و معلومات سفر کند ، چگونه می تواند کتب جدید خریداری کند و آیا معلمی که دغدغه مالی دارد می تواند تمرکز حواس داشته باشد و تمام فکرش فقط دانش آموزان و فرآیند یاددهی و یادگیری باشد. البته یکی از پیشنهادات من برای حل چالش مالی در سطح وزارت خانه ی متبوع ،راه اندازی معاونت اقتصادی در وزارت خانه است ، تا افراد این بخش چه در سطح کشوری وچه استانی بتوانند با استفاده از ظرفیت ها وتوانمندی های آموزش وپرورش برنام هایی را جهت جذب منابع مالی به سمت آموزش وپرورش طرح ریزی نمایند. از چالش های دیگری که در کشور واستان ما وجود دارد، کثرت تعداد دانش آموزان وکمبود فضای آموزشی برای تربیت و تعلیم آن ها است ؛ در کشورهای دیگری که از لحاظ برنامه های تربیت وتعلیم و وضعیت آموزشی از ما به نوعی جلوترند؛ دیده می شود که به ازای هر ده دانش آموز یک معلم قرار دارد، این تعداد دانش آموز به طور قطع کار را برای برنامه ریزی معلم واینکه او بداند که چه بایدبکند، باز تر خواهد نمود. برای حل این چالش خود پیشنهاد می کنم ؛ باید معلم مقداری فشار وسختی جهت هدایت کلاس به سمت هدف مطلوب تحمل بنماید ؛ البته کاملا واضح است که در چنین شرایطی وامکاناتی نباید انتظارات غیرواقع بینانه از معلم داشت. مسئله دیگر تکنولوژی روز و ابزارهای جدید است ، که به علت مفید بودن ، به صرفه بودن ، علاقه دانش آموزان ، تاثیری که در یادگیری و یاددهی می گذارد جزء لاینفک فرآیند دهی و یادگیری باید باشد که متاسفانه هنوز نه مدارس ما به این تکنولوژی ها مجهز شده و یه کلامی هوشمند سازی مدارس صورت نگرفته است که از این جهت دست معلم خالی می ماند و از این ابزار محروم است و از جهتی دیگر برخی معلمین با ابزار و تکنولوژی های روز آشنا نبوده و نحوه استفاده را بلد نیستند ، در دوره های اموزش معلمین برای حل این مشکل ، آموزشهایی در نظر گرفته شود. این بود پر رنگ ترین چالش هایی که مد نظر من بود وراهکارهایی را که بنا به نظر خود برای حل این چالش ها داده ام. فصل3 تعهدات حرفه ای دانشجو معلم این فصل ، فصل آخر پروژه این جانب می باشد وهدف این است که در این فصل یک نتیجه گیری از آنچه که گفتیم تحت عنوان تعهدات حرفه ای دانشجو معلم برای این که زمینه را برای تبدیل شدن به یادگیرنده ی مادام العمر فراهم خواهد کرد وچه تعهداتی در این مسیر شغلی خواهد داد؛ در ادامه به ذکر این مطالب خواهیم پرداخت. همان طور که درآغاز نگارش این متن گفتم که قلب تپنده ی هر جامعه ،آموزش وپرورش آن جامعه است ، لذا باید قدر وحساسیت شغل وجایگاهی را که در آینده اینزدیک در آن قرار خواهیم گرفت دانست وبرای اعتلا وارتقای آن یک سری تعهداتی ازهمان ابتدا به خود وبه وجدان خود بدهیم ودر این را ه به هیچ وجه سستی ننماییم. تعهدات بنده: تعهد می نمایم که ------------------------------ تمام توان خود را برای عزت و سربلندی ایران عزیز بکار بندم. شغل معلم برایم عزیز و گرانبها باشد ، به آن عشق بورزم از هیچ تلاشی برای رسیدن سیستم آموزشی به وضعیت مطلوب دریغ نکنم. در امر تدریس به هیچ وجه سستی واهمال ننمایم، وبه وقت کلاس وآموزش ارج بنهم. از پرداختن به نکات حاشیه ای که موجب تضعیف شغل معلمی در بین اذهان می شود،پرهیز نموده وهمواره تلاش خود را جهت با لا رفتن ارزش واعتبار این شغل دربینجامعه به کار ببرم. دانش آموزانم را خلاق ، پژوهشگر و یادگیرنده مادالعمر بار بیاورم. دانش اموزان را به سوی تبدیل شدن به فردی اجتماعی ، تاثیر گذار و مفید هدایت کنم. همیشه در پی مطالعه و افزایش دانش خود در ارتباط با رشته ی مربوطه باشم. در سمت های اجرایی که به دست خواهم آورد ، تمام تلاش خود را جهت ایجادتغییرات مثبت در آموزش وپرورش وکسب رضایت خلق به کار ببرم. در انجام اعمال همیشه رضایت خداوند را در نظر داشته باشم. نتیجه گیری: هر آنچه که در این پیوستار ذکر شد، همه ذکر مطالبی بود در ارتباط با جایگاه معلمی وذکر نکاتی در باره ی اهمیت آن وبهبود جایگاه آن ؛ تمامی آموخته های خود از این پیوستار را خلاصه می کنم وآن این است که: معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است: اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: ۱ـ ۵) بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست. در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد: چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد              هزاران نقش بر لوح عدم زد از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است. کلام شهید رجایی: ((معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است)) (( اگر یک دلار برای بهبود مملکت و مملکت داری هزینه می کنید، صد دلار برای بهبود آموزش وپرورش کشور هزینه کنید)) ( مفیدی ، 1393) منابع : 1-شریعتمداری علی، اصول تعلیم وتربیت ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ 22 ، 1388 2-آقا زاده احمد، آموزش وپرورش تطبیقی ، نشر پیام نور ، چاپ 5 ، 1389 4-مفیدی فرخنده ، آموزش وپرورش پیش دبستانی ودبستانی ، نشر پیام نور، چاپ نهم 1393، 5-صافی احمد، آموزش وپرورش ابتدایی ، متوسطه اول ودوم، نشر سمت، چاپ اول 1392 6-صفوی امان ا..، کلیات روش ها وفنون تدریس،انتشارات دانشگاه تهران،چاپ18،1392 7-علاقه بند علی ، مقدمات مدیریت آموزشی ، نشر روان چاپ43 ،1392 8-نقیب زاده میرعبدالحسین ،نگاهی به فلسفه آموزش وپرورش ،نشر طهوری،چاپ 27،1392 9-لورا برک، روانشناسی رشد، ترجمه یحیی سید محمدی ، جلد دوم، نشر ارسباران ، چاپ21،1389 10-کریمی یوسف، روانشناسی تربیتی ، نشر ارسباران ، چاپ15،1389 11-شفیع آبادی عبدالله ، مقدمات مشاوره وراهنمایی ، نشر سمت ، چاپ 12، 1389 12-سیف علی اکبر؛ سنجش وارزشیابی آموزشی ، نشر سمت ،1391

فایل های دیگر این دسته