پاورپوینت دفاعیه (pptx) 10 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 10 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
دفاعیه
مقدمه:
یکی از رسالت های دانشگاه فرهنگیان ایجاد امادگی در بین دانشجومعلمان و تامین منابع مورد نیاز در زمینه افزایش آگاهی دانشجو معلمان برای یک معلم پویا و کارامد و به روز می باشد وباید با برنامه ریزی جامعه به این امر جامه عمل بپوشاند اما از سال 91 که بنیان این دانشگاه به عنوان یکی از نهادهای رسمی و تخصصی درخصوص تربیت معلمان اینده بنا گردید.هیچ چیز به اندازه تعلیم و تربیت اهمیت ندارد اینده کشور در دست های اموزش و پرورش ومعلمان کشور است.بهترین نسل ها و اماده ترین انها برای تعلیم و
تربیت در اختیار اموزش و پرورش است.پایه اول شخصیت انسان ها در سنین کودکی و نوجوانی و اغاز جوانی در اختیار اموزش و پرورش است.ثروت اصلی هر ملتی نیروی انسانی ان است اموزش و پرورش این ثروت را از بالقوه به بالفعل در می اورد. اعتقاد به مساله تعلیم و تربیت یک اعتقاد عمیق و بنیانی و اصولی است.اموزش و پرورش سنگ بنای اینده کشور است. دکتر هایم گینات وقتی معلم جوانی بوده به این مطلب اشاره می کند:من به این نتیجه رسیدم من عاملتصمیم گیرنده در کلاس هستم و این برخورد شخصی من است که جوخاصی بوجود می اورد.من به عنوان یک معلم دارای قدرت شگرفی هستم و می توانم زندگی یک کودک را تیره و تاریا پر از سرور سازم.در تمام موقعیت ها این پاسخ من است که اوج یافتن یا فرو نشستن یک بحران و انسان شدن و یا وحشی شدن یک کودک را معلم تعیین می کند.بررسی های علمی نیز نشان می دهد که 53 درصد کودکان در هفت سال دوم زندگی دوست دارند همانند معلم خود باشند . ازاین رو اگر معلمان دانش اموزان را به رفتارها صفات و نگرش های خاصی دعوت کنند ولی خود در عمل به انها پایبند نباشند اموزش های شفاهی انان نیز تاثیر نخواهد گذاشت .
تجربه کار در گروه درس پژوهی به من آموخت که :
همواره کارگروهی میتواند نتیجه ای بی نظیر و شگفت داشته باشد و
بسیار فراتر از آنچه آدمی فکر میکند.این متدی است که در کشور های مختلف سالها تجربه شده و مفید و مثبت بودن خود را ثابت کرده است و
حالا وقت آن رسیده که ما نیز از آن استفاده کنیم .همچنین آموختم که هر انسانی سرشار از ایده های ناب و خلاق است که در درس پژوهی افراد این ایده ها را باهم به اشتراک میگذارند و نتیجه کار اینبار تنها به یک فکر و نظر محدود نمیشود بلکه مجموعه ای از اندیشه ها یک تدریس نمونه را میسازند. البته همانطور که هر انسانی ایده هایی نو دارد امکان خطا و اشتباه نیز برای او ممکن است اما وقتی کار تبدیل به درس پژوهی میشود دیگر یک نفر به تنهایی ایده و تدریس خود رابررسی نمیکند بلکه سایرین نیز ناظر بر اعمال وی و تفکراتش هستند.همچنین یکی از نکات منفی در خیلی از انسان ها از جمله من استرس و نگرانی ست که با همراهی و کمک دوستانم در تدریس به شیوه درس پژوهی این مشکل نیز مرتفع شد.
اکنون به عنوان یک معلم
می توانم از توانایی های حرفه ای خود
اینگونه دفاع کنم:
که من در درجه اول معلمی هستم که میپذیرم نادانسته هایم بیشتر از دانسته هایم است و هرگاه چیزی را ندانم به دانش آموزم خواهم گفت که نمیدانم ولی با هم می آموزیم.
اما 12 سال تحصیل در مدارس و 4سال در دانشگاه فرهنگیان و کارورزی ها و مشقات فراوان توانسته مرا به انسانی تبدیل کند که در مرحله اول کودکان را خوب بشناسم و به محیط اطرافم به دقت توجه کنم و بدانم هیچ چیز بی علت نیست و نباید راحت از کنار آن گذشت برای تغییر باید تلاش کرد و ناامید نشد. همچنین در مرحله بعدی روش ها و فنون تدریس را به صورت تئوری آموخته و در کلاس ها و دوره های کارورزی آن را به کار بسته ام .همچنین سعی کرده ام همواره از دانش روز اطلاع کافی داشته تا بتواند پاسخگوی دانش آموزان و نیاز های آنان باشم . همچنین آموخته ام که هر چند که دانش و اطلاعات من جامع و کافی باشد بایستی بتوانم کلاس را اداره کنم بنابراین مهارت و محبت نیز از جمله ابزار های مهم من در ادامه راه معلمی خواهند بود. در آخر باید بگویم آنچه که مرا به این راه کشاند و توانستم تمام سختی ها و ناملایمات را تحمل کنم همچنان تا پایان مسیر با من خواهد بود تا همواره از زندگی و تلاش برای بهتر شدن در شغل خود نا امید نشوم و همواره معلمی پویا و پر تلاش باشم آن انگیزه و خواست قلبی من بود.
اکنون احساس میکنم:
با اینکه بسیار خسته هستم اما باید ازهر لحظه ام برای ایجاد آمادگی بیشتر برای تدریس در مهرماه خودم را اماده کنم. حس خوبی دارم و بسیار امیدوارم هموراه تصویر ذهنی که درباره خود داشتم معلمی مهربان بود که بچه ها هر روز برای دیدنش دلتنگ میشدند یا حداقل از او ناراحت یا خسته نبودند. دیگر وقت آن رسیده که از تمام دانش این سالها استفاده کنم و خجالت و کم رویی را کنار بگذارم تا بتوانم به حرف بزرگی که میگفت برای تدریس به بچه ها باید مثل آنها بچه شد و از دید انها به دنیا نگریست عمل کنم. میدانم دیگر همراه و حتی کوچکترین کمکی هم نیست و درست احساس جوجه پرنده ای را دارم که بعد از دیدن آموزش ها اینبار باید از دره ای بلند خود را پرت کند و فقط در اینصورت است که پرواز را یاد میگیرد او بالاخره باید یک روز به آنچه که دیده را عمل کند.
دلم به آینده روشن است و با توکل ان شالله موفق خواهم بود.
اگر بخواهم به سایر دانشجو معلمان برای یادگیری حرفه ای در دوره کارورزی توصیه ای کنم خواهم گفت:
کارورزی دوره ای بسیار کوتاه با تجارب فراوان است انچه که آدمی در این دوره می اموزد هرگز در دانشگاه و هیچ کلاس دیگری قابل اموزش نیست . هرلحظه کارورزی درسی ست حتی زنگ های تفریح و برخورد با معلم هایی که هیچ ربطی به کار شما ندارند . شاید بهترین موقعیت های یادگیری در کارورزی 1 وجود دارد تا آنجا که میتوانند بایستی در کلاس های معلمان متنوع حضور پیدا کنند تا انوان تدریس را ببینند. هرگز به خاطر رودربایستی و خجالت معلمی را که دانش پایینی دارد را به عنوان معلم راهنما انتخاب نکنند بهتر است برای این موضوع از معلمان با سابقه تحصیل در تربیت معلم استفاده کنند. اگر ورزی معلم راهنمایشان نمی آید حتما به مدرسه بروند زیرا کلاسی متفاوت را خواهند دید. از تدریس و بچه ها نترسند و تا جایی که میتوانند به مسائل و مشکلات وارد شوند و هرگز احساس دخالت نکنند. بیشتر وقت خود را به کسب تجربه و حضور در کلاس سپری کنند و تمرکز خود را کمتر به کارهای نه چندان کاربردی کارورزی متمرکز کنند.
اکنون مهم ترین دغدغه های من به عنوان یک معلم این است:
که در مدرسه ای که وارد میشوم توقعات مدیر به جا و به اندازه باشد چون آخرین باری که ایشان را دیدم گویی مرا با یک معلم پرورشی اشتباه گرفته اند یا شاید دنبال جلب توجه منطقه برای خود هستند همچنین بسیار پر حرف و اهل نصیحت بودند که مرا خسته میکرد و اینکه من قرار است در مدرسه ای پسرانه تدریس کنم و متاسفانه در دوره کارورزی من فقط مدرسه دخترانه را تجربه کرده ام و این نا آشنایی برای من نوعی نگرانی را ایجاد کرده است. همچنین از اینکه دانش آموزان و والدین و حتی همکاران من را به عنوان یک معلم بپذیرند نگرانم زیرا گاهی در کشور ما کم تجربگی با ناتوانی اشتباه گرفته میشود به طور کلی از اینکه جدی گرفته نشوم نگرانم.همچنین نحوه برخورد با والدین و رعایت حدود نیز از دغدغه های من است.در ادامه باید بگویم رفت وآمد و تدریس در منطقه ای که برایم نا آشناست و فرهنگی متفاوت با محل زندگی من دارم نیز از دیگر دغدغه هایم است و...
به روش های تدریس روز در دنیا مسلط تر شوم.
اطلاعات بیشتری در مورد بچه ها و ویژگی های جسمی و اخلاقی و رشدی آنان کسب کنم.
سعی کنم یا همکاران خود تبادل اطلاعات را داشته باشم که البته بعید میدانم چون امروز که در زمینه کارورزی علاقه ای ندارند.
از معلمان باتجربه کمک بگیرم و از تجارب آنان استفاده کنم.
مطالعات خود را درزمینه تعلیم و تربیت بیشتر کرده تا بتوانم معلم مفیدی برای دانش آموزانم باشم.
برای توسعه حرفه ای خود در آینده قصد دارم :