صفحه محصول - پاورپوینت پویایی شناسی

پاورپوینت پویایی شناسی (pptx) 60 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 60 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

پويايي شناسي جمعيت پراكنش و ذخيره واحد حوزه پراكنش تمامي گونه هاي دريايي داراي محدوده هايي است. براي مثال پراكندگي ماهي كاد محدود به اقيانوس اطلس شمالي است و در اين محدوده جغرافيايي نسبتاً وسيع، ماهيان كاد بصورت زير جمعيت ها يا نژادهاي كوچكتر و كم و بيش مجزا از يكديگر زيست مي كنند. در چنين مواردي بنظر مي رسد صيد زير جمعيت ها تاثيري بر جمعيت هاي ديگر نداشته باشد. بررسي هاي شيلاتي معمولاً بر اساس گروه هاي كوچكي از آبزيان كه بعنوان ذخيره واحد محسوب مي شود، انجام مي گيرند. از ديدگاه ارزيابي و مديريت ذخاير، مشخص نمودن اين مسئله كه آيا ذخاير مجاور به اندازه اي با يكديگر مرتبط هستند كه بصورت يك ذخيره واحد محسوب مي شوند، يا به اندازه اي از يكديگر مجزا هستند كه ذخاير جداگانه اي محسوب شوند، بسيار بااهميت است. در بررسي هاي شيلاتي، برآورد فراواني ذخيره اغلب جهت تخمين ديگر ضرايب جمعيتي مانند ميزان بقاء و توليد اهميت و ضرورت دارد. در برخي از موارد تخمين هايي از فراواني مطلق ( تعداد كل افراد) مورد نياز است. با اين حال در بسياري از موارد بدست آوردن تخمين هايي از فراواني نسبي افراد كافي است ( تعداد افراد در يك منطقه، نسبت به افراد موجود در منطقه اي ديگر در يك زمان خاص). فراواني نسبي معمول ترين شاخص فراواني نسبي در مطالعات شيلاتي، صيد به ازاي واحد تلاش (CPUE) (Catch Per Unit Effort) است. صيد (‍C) و تلاش صيادي (F) معمولاً در تمامي ماهيگيري هاي مديريت شده و گشت هاي تحقيقاتي ثبت مي شوند. صيد به ازاي واحد تلاش ( CPUE = ) را مي توان از راههاي مختلفي ثبت نمود. براي مثال بصورت تعداد يا وزن ماهي صيد شده به ازاي هر قفس در هر روز يا تعداد يا وزن ماهيان كفزي صيد شده در هر ساعت استفاده از تورهاي كفروب. اگر تعداد روزهاي صيادي نيز معلوم باشد يك معيار دقيق تر براي CPUE كيلوگرم صيد در روز خواهد بود. چنانچه طول تورهاي گوشگير نيز مشخص باشد، CPUE را مي توان بصورت كيلوگرم صيد به ازاي هر واحد تور در هر روز ثبت نمود. همچنين روز- قايق - نفر يا روز- شناور- ساعت. اگر ماهيگيري در يك منطقه 20 ماهي در هر ساعت و در منطقه اي ديگر 40 ماهي در هر ساعت صيد كند، مي توان چنين نتيجه گرفت كه در منطقه دوم تعداد ماهيان دو برابر منطقه اول است. اما اينكه چنين برداشتي تا چه حد منطقي است به اين مسئله بستگي دارد كه ماهيگيران مورد نظر از مهارت هاي يكسان و ابزار صيد مشابه در هر دو منطقه استفاده كرده باشند. همچنين به اين مسئله بستگي خواهد داشت كه ماهيان پراكنش تصادفي داشته باشند. اگر تمامي اين شرايط صادق باشند، يك واحد تلاش صيد، نسبت ثابتي ( كه به آن ضريب قابليت صيد يا q گفته مي شود) را از كل ذخيره برداشت مي نمايد. اين مسئله نشان مي دهد كه رابطه CPUE با فراواني كل ذخيره (N) از نوع خطي است: CPUE = q N كه در آن q ضريب قابليت صيد ( و شيب خط) مي باشد. بوجود آمدن يك الگوي خاص زندگي، شامل ميزان رشد، مرگ و مير و الگوهاي توليدمثلي، همگي به مجموعه هاي پيچيده اي از عوامل انتخابي بستگي دارند كه از سوي محيط اطراف اعمال مي شوند. تعداد هر جمعيت متاثر از رشد، بازسازي و مرگ و مير مي باشد كه خود تحت تاثير عوامل وابسته و مستقل از تراكم هستند. عوامل وابسته به تراكم عبارتند از آنهايي كه مربوط به تراكم جمعيت بوده و شامل رقابت براي غذا و فضا و همچنين ميزان حمله شكارچيان طبيعي و انگل ها مي باشند. عوامل مستقل از تراكم ربطي به تراكم جمعيت نداشته و برخي از آنها عبارتند از نوسان دماي آب، طوفان ها، جريانات مختلف آبي و ديگر خصوصيات فيزيكي محيطي. در يك محيط پايدار يا قابل پيش بيني، گونه ها بيشتر تحت تاثير عوامل وابسته به تراكم هستند و اندازه ذخاير در طول زمان مي تواند نسبتاً ثابت باشد. در محيط هاي ناپايدار، عوامل مستقل از تراكم نيز مي توانند موجب نوسان اندازه ذخاير در طول زمان شوند. هر گونه تغيير در شرايط مطلوب مورد نياز يك گونه، موجب كاهش تعداد جمعيت آن خواهد شد و بهبود شرايط محيطي مي تواند پس از مدتي، موجب افزايش جمعيت شود. بنظر مي رسد ذخاير بسياري از ماهيان در سطحي پايين تر از ظرفيت طبيعي محيط پيرامون آنها باشد. بازسازي هاي بزرگ مي توانند گاهي موجب ايجاد كوهورت هاي بزرگ در بسياري از ماهيگيري هاي تجارتي شوند. بخش اعظم صيد برخي گونه هاي داراي عمر طولاني، اغلب به يك يا دو گروه سني غالب بستگي دارد كه بتدريج با گذشت زمان و در طول چند سال، در تركيب جمعيت و صيد ديده مي شوند. وجود اين گروه هاي سني قوي كه در ذخاير بالغ به مدت چند سال ديده مي شوند، نشان مي دهد كه اين توليد اضافي در ظرفيت محيط قرار دارد. اولين تلاش ها براي مرتبط نمودن دوره زندگي يك گونه با ماهيت فيزيكي و زيستي محيط اطراف، توسعه مفاهيم r و k توسط مك آرتور و ويلسون (1967) ارائه شدند. در بررسي آنها، r ميزان تمايل يك جمعيت براي افزايش تعداد است و k ظرفيت حمل محيطي يا حداكثر تعدادي است كه نيازهاي آنها توسط محيط برآورده مي شود. چنانچه گونه اي در يك محيط ناپايدار زندگي كند كه شانس بقاي افراد آن غيرقابل پيش بيني باشد، تكامل در جهت بلوغ زودرس و وقوع يك تخمريزي ناگهاني با شدت زياد پيش مي رود. در اين صورت، تخمريزي زود هنگام، عليرغم شانس اندك بقاء مي تواند تضمين كننده موفقيت گونه مورد نظر باشد و در چنين حالتي ، توانايي گونه مورد نظر از جنبه توليد مثل، موفقيت آميز خوانده مي شود. در چنين گونه اي احتمالاً رشد سريع بوده، مرگ و مير اغلب بالا و وابسته به تراكم و دوره زندگي كوتاه مي باشد. در گونه اي كه در يك محيط پايدارتر زندگي مي كند، توانايي توليد مثل در چندين نوبت و يك دوره زندگي طولاني تر مي تواند موفق ترين سياست باشد. بنابراين بطوركلي موفقيت در توليد مثل، برآيندي است از انرژي و منابع اختصاص داده شده براي توليد مثل ، بقاء و رشد.

فایل های دیگر این دسته