پاورپوینت ترتیب شکل گیری دوره ها (pptx) 14 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 14 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست:
ترتیب شکل گیری دوره ها
مقدمه
تاریخچه مصرباستان
اسطوره شناسی مصر
معماری در دوره پادشاهی کهن
معماری در دوره پادشاهی میانه
معماری در دوره پادشاهی جدید
غروب اهرام
چگونگی ساخت اهرام مصر
معبد آمون-رع
معبد میلیونها سال
معبد رامسس سوم
تالار ستوندار اصلی
معبد تدفینی رامسیوم
خورشید پرستی
اطلاعاتی مختصر درباره اهرام
منابع
مقابرمصطبه ای
هرم پله پله ای زوسر
اهرام ثلاثه
مقابر صخره ای
معبد منتوحوتب
مقبره ملکه حتشپ سوت
معابد سردردار
معبد آمون در القصر
معبد آمون-رع
ترتیب شکل گیری دوره ها:
پارینه سنگی
میانه سنگی
نو سنگی
ماقبل تاریخ
بین النهرین
مصر
سومر
آکاد
و...
پادشاهی کهن
پادشاهی میلنه
پادشاهی جدید
مقدمه :
چه بسیار زمان و فکر و کار سخت در بنای جامعه بشری با آن همه کلیسا ، مسجد ، فرودگاه ، راه آهن ، کتابخانه ، بندرگاه و کارخانه اش صرف شده است . این بناها چنان سخت و پایدار می نماید که پنداری همیشه می مانند . ممکن نیست که حتی به خیال خود راه دهیم که روزی این بناهای برجسته در دل خاک مدفون گردد . بشر آینده بر خرابه های جهان ما جهانی دیگر سازد . چه بسا مردم جوانی که بیش از سه هزار سال پیش در مصر باستان کنار رود نیل می زیستند ، نیز چنین فکری داشتند . شاید می پنداشتند که جلال شاهانشان هرگز زوال نمی گیرد و فراموش نمی شود و معابد و قصر های بزرگشان هرگز زیر شن و خاک مدفون و مفقود نمی گردد . مصریان قدیم مردمی نجیب و سرفراز بودند . در میانشان معماران و مهندسان بزرگ فراوان بود . شاهان نیرومندشان در بحبوحه ی جلال بی پایان و ثروت بی کرانی می زیستند که هرگز به جهان امروز ما شباهت نداشت . با این همه از آن مردم پیشین چیزی نمامد و آخرین اثر آنان نیز در اقوام غالب ، حل شد . فقط بزرگترین و مستحکم ترین بناهای ایشان اکثرأ نیمه خراب باقی مانده است تا مورخان را به تحقیق و جهانگردان را به اعجاب وا دارد . بشر عصر جدید تنها به دیدن اهرام نزدیک قاهره که حتی هزاران سال وزیدن باد شن نیز نتوانسته است دفن یا خرابشان سازد قناعت نکرده و پیوسته به خود گفته است : " نمی دانم که این ها چیستند یا چنان عجایبی را چه کسانی میان صحرا ساخته اند . گویا هرگز این معما را نتوان گشود " . با گذشت سال ها کم کم قطعات پراکنده داستان این نژاد بزرگ و باستانی به هم پیوست و آثاری از تاریخ قدیمش در کتب پیشینیان و تراجم کتیبه هایی که بر سنگ و بر خرابه ها کنده بودند و حتی بر کاغذ هایی از برگ نباتات آبی نوشته بودند ، یافته شد . در این مدارک و اسناد ، مصریان خود شرح رسوم و عادات مردم و پادشاهان خویش را داده بودند .» « چنانچه مکرر به بیان آمده است تاریخ با اختراع خط، یعنی حدود ۵۰۰۰ سال قبل، آغاز شد. این نشانه گذاری برای تعیین مبداء تاریخ پذیرش عمومی یافته است، زیرا دو پدیده مورد بحث - یعنی اختراع خط وآغاز تاریخ- شاید فقط با اندک اختلافی همزمان بوده اند ؛ و از جهتی نیز فقدان مدارک خطی مسلما یکی از اختلافات عمده ای است که جامعه های قبل از تاریخ را از جامعه های تاریخی متمایز می دارد. اما چون بخواهیم وارد چون و چرای مطلب فوق شویم ، با چند مساله ی غامض روبه رو می شویم . تمایز میان "تاریخ" با "قبل از تاریخ" تا چه اندازه میتواند معتبر باشد؟»
تاریخچه ی مصر باستان:
« بسیاری از کتب تاریخ هنر، بهنگام پرداختن به هنر تمدن های کهن، یا تمدن بین النهرین را اولین مبحث قرار می دهند و یا تمدن مصر را . البته قدمت تمدن بین النهرین در قیاس با تمدن های دیگر بیشتر است لیکن تمدن بین النهرین همواره محل تاخت و تاز اقوام مختلف بوده و تاریخی آشفته دارد . همین آشفتگی در تنوع و تغییرات مدام در جلوه های هنری آن تمدن دیده می شود ، و لذا در آثار هنری باقی مانده از تمدن بین النهرین ، همان گونه که دیدیم به رغم زیبایی و قدرت ، نمی توان به دنبال یک منشا و یک منبع الهام و حتی یک شیوه ی بادوام بود . تمدن بین النهرین به رغم سرگذشت پر نشیب و فراز خود در آثار هنری شکل گرفته در تمدن های دیگر تاثیراتی مهم گذاشته است . حتی در ابتدایی ترین تجلیات هنر مصر می توان آثاری از این تاثیر مشاهده کرد ، اما این تاثیرات ، به همان ادوار ابتدایی محدود می شود . هنر مصر در این زمینه سرنوشتی کاملا متفاوت و متضاد با سیر تاریخی بین النهرین دارد . مصر با تاریخی نسبتا آرام و یکدست که کمتر تحت هجوم قرار گرفته ، توانست در زمینه های هنری هویتی مستقل و با ثبات و دست نخورده را برای مدتی بسیار طولانی حفظ نماید . رود نیل در طول تاریخ منشأ آبادانی و منبع حیات این سرزمین و ساکنان آن بوده است . با توجه به این که این رودخانه از میان دو بیابان خشک " صحرای عربستان " (در شرق) و " صحرای لیبی " (در غرب) عبور کرده و نوار سبز و حاصلخیزی را در این پهنه خشک و سوزان ایجاد نموده ، می توان به جرأت نیل را شاهرگ حیاتی تمدن مصر دانست « ساکنین مصر از دو تیره مختلف بوده اند . در قسمت شمالی ، در دلتای نیل انسانهایی از نژاد آسیایی با صورتهای گرد و پوست های روشن می زیسته اند . ساکنین دره نیل مردمی با جمجمه ها و صورت های کشیده و پوست قهوه ای از تیره آفریقا ییان بوده اند. این دو تیره در ابتدا حکومت های مجزا داشته اند و در نتیجه سرزمین مصر به دو قسمت مصر علیا و مصر سلفی نقسیم شده بود . پادشاه نارمرNarmerکه در این ایام حکمران مصر علیا و فرماندهی مقتدر بود توانست در سال ۳۲۰۰ ق.م. با تسلط بر مصر سفلی اتحادی میان دو منطقه به وجود آورد و تاریخ مدون و مستند مصر هم از همین زمان شروع می شود . هنر مصر را در عهد کهن می توان اجمالأ با صفات دینی، ابدیت گرا، کاهنی و ایستا توصیف نمود »2« تمدن مصر از دیر زمان چون خامدترین و محافظه کارترین تمدن روی زمین شناخته شده است . به گفته افلاطون هنر مصر در مدت ۱۰۰۰۰ سال تغییری نیافته بود .»
شکل گیری اهرام
درکنار رود نیل
رود نیل
مسیررود نیل
« مصریان باستان زندگی جهانی خود را بیشتر در اندیشه پایندگی و تامین سلامت و شادی در زندگی بعد از مرگ می گذرانیدند . انسان مصری میان روح و جسم جدایی نمی شناخت و معتقد بود که از لحظه تولد یک "خود" دیگر با انسان همراه می شود. این "خود" دیگر که "کا" نامیده می شد، به عقیده او بعد از مرگ در درون جسد لانه می گرفت و به حیات خود ادامه می داد ، و انسان مصری برای تامین امنیت زندگی "کا" می کوشید بدن مرده را تا حد امکان از صدمات و ضایعات حفظ کند . مومیایی کردن یکی از راههای حفظ جسد بود. اما کار به همین جا ختم نمی شد. می باید غذا و آشامیدنی ، و همچنین لباس و لوازم زندگی مورد نیاز "کا" شوند. دیوار نگاره های درون مقابر،عمدتا ، فعالیت های روزمره انسانی را در خود ثبت می کردند تا موجبات لذت "کا" را فراهم آورند. اما نکته ای که باید تذکر بدهیم این است که همه این اقدامات ، و همه این آثار هنری ، در خدمت قدرت نمایی فرمانروایان نیمه خدای مصری یعنی فرعونها و شخصیتهای مهم مذهبی و سیاسی قرار می گرفت .گفتیم که تندیس هایی از متوفی در داخل مقبره گذاشته می شد در این تندیس ها ، شباهت چهره مهم ترین مسایلی بود که تندیس ساز باید آن را در نظر بگیرد . استحکام اسلوب و مسایل نیز ضرورت داشت . لذا ، بخصوص در مورد افراد سرشناس ، تندیس ها عموما از سنگ تراشیده می شد . تندیس یکی از فرعون ها به نام خفرن یکی از مجموعه تندیس های شبیه به هم است که برای مقبره او ساخته شده بودند. در این تندیس ، خفرن بر تختی نشسته است که در روی پایه هان آن نقشی ترکیبی از ساقه های دو گیاه بومی مصر به نام "پاپیروس" و" لوتوس" کنده شده است . بال های محافظ یک شاهین که بر سر او گسترده شده اشاره به مقام الهی خفرن به عنوان پسر " خدای- خورشید " دارد . ظاهر قالبل گونه تندیس به خاطر ان است که پیکر تراش مصری تندیس خود را به روش "تراش قسمت های اضافی از تخته سنگ " به وجود می آورد . آن ها در هنر چهره سازی تا حد امکان به طبیعت وفاداری نشان می داده اند . به طور کلی نقاشان مصری ، برای تجسم پیکره های انسانی قواعد و قراردادهایی را به کار می بردند که بی شباهت به سنتهای تجسمی بین النهرین نبود.
از روزگاران بسیار کهن، مصریان باور ادامة حیات بعد از مرگ را، تداول بخشیدند و دریافتند که میبایستی با جامعة خود در مناسبات خدایان مربوط به طبیعت، کشاورزی و جانوری، همنوا شوند. بسیاری از اسطورهها، با این دو جنبه از باور دینی در ارتباطند. در آغاز، هر ناحیه، خدای بومی خود را، به صورت یک نماد پرستشی داشت که در ضریحی نئین نگهداری میشد. سپس، رؤسای قبایل قدرتمندتر، عنوان پادشاه را به دست آوردند و زیارتگاهها و ضریحها، به تدریج تبدیل به معابد شدند که در آنجا شاه، آیینهای پرستشی را، در مقابل خدایان بومی بهجای مردم منطقه، اجرا میکرد. معبد جای پرستش عموم مردم نبود، بلکه به عنوان خانة خدا تلقی میشد، یعنی جایی که تندیس پرستشی با ملازمت کاهنان، نیایش میشد. کاهنان وظایف مذهبی برعهده نداشتند کار عمدة آنها، اجرای مراسم دینی جهت خدایان، و در برخی موارد، برای مردگان یا پادشاهان خدا شده بود.
خدایان به عنوان موجوداتی با نیازهای انسانی مانند خوردن غذا، آشامیدن، در برکردن جامه، استراحت و بازآفرینی تلقی میشدند. دادن غذا پوشاندن جامه، بر پیکر خدایان پرستشی، به عنوان یک شعیرة دینی، همه روزه انجام میگرفت و در ضمن برای خدایان، جشنهای موسمی و سالانه برپا میشد و حتی در مواقعی که حوادثی ویژه رخ میداد، جشن گرفته میشد. با آن که جشنها در نقاط مختلف، دارای گونههای متفاوتی بودند، ولی آیینهای روزانه در تمامی معابد خدایان برگزار میگشت. صحنههایی از این گونه مراسم، هنوز زینتبخش برخی دیوارهای معابداند و شاه را در حال اجرای مراسم نشان میدهند. از لحاظ اصول ظاهری، شاه به سبب برتری موقعیت یگانة خود، به عنوان پسر خدا، میتوانست به پیشگاه آنان برود. باور بر این بود که شاه فرزند خلف مادر خود، یعنی ملکة بزرگ خاندان سلطنتی با موقعیت مهم و برجستة خدایی بود و غالباً ملکه، دختر شاه پیشین و ملکة بزرگ او به شمار میرفت. ازدواج با این دختر عظیمالشأن درباری، امر ولایتعهدی وی را بردستیابی بر تاج و تخت، مسلم میساخت و همین باور، بیشتر، موجب ازدواج میان خواهر و برادر در خانوادة دربار میشد.
با وجود نقش یگانة شاه به عنوان پسر خدا، در هر معبد، کاهن اعظم در مراسم روزانه شرکت میجست و شاید در معبد اصلی که مقرّ بزرگترین خدای منطقه در شهر، و اقامتگاه شاه بود وی، به عنوان پسر خدا، انجام اینگونه وظایف را خود او شخصاً، برعهده میگرفت. بر اساس اندیشة یک مبادلة متقابل، در مورد اجرای مراسم روزانه جهت خدایان، تصور میرفت که انجام اینگونه مراسم، موجب پیروزی شاه بر دشمنان، و رفاه و شکوفایی مصر میشد.
اسطوره شناسی مصر:
اسطورهشناسی مصر، با ارجاعات بسیار پدیدههای طبیعی و خدایان طبیعت، بافت جغرافیایی و اجتماعی ویژة مصر را بازتاب میدهد و وابستگی کامل آن سرزمین را، به نیروهای دوگانة حیاتبخش، یعنی رود نیل و گرمای خورشید، مشخص میسازد. درة نیل که از تهاجمات و نفوذ تأثیرات بیگانه به دور مانده بود، در طول دورة سازندة تاریخ مصر، به تمدن یگانهای حیات بخشید. اسطورههای مصری در جامعهای با تضادهای بسیار پدید آمد و پیوسته، یادآور مفهوم مرگ و حیات به مصریان بود.
رود نیل با مسیر پرپیچ و تاب خود از درة باریکی در مصر علیا به دلتا میرسد و سرانجام وارد دریای مدیترانه میشود. بارش باران در مصر، موجب وابستگی آن سرزمین به طغیان سالانة رود نیل بود. این رود، از آفریقای مرکزی سرچشمه میگیرد و طغیان آن، موجب افزایش حجم آب و شستن ساحل و پوشاندن آن، با رسوبات غنی از گل سیاه میشود. توجه جدی به امر آبیاری موجب آن شد که مصریان به سرعت به کار کشاورزی در دو سوی نیل، که زمینی سرسبز و حاصلخیز بود، دست یابند، زیرا نیل، حامی حیوانات و محصولات است که اگر این رود نمیبود، مصر به صورت صحرایی متروک درمیآمد. مجاورت زمین حاصلخیز و صحرا، این تأثیر را بر اندیشة ساکنان کهن بر جای نهاد که یک همجواری میان حیات و مرگ، نیز درست به همین شکل صورت میگیرد و همچنان که زمین هر ساله میمیرد و دوباره زنده میشود، پدیدة مرگ و زندگی برای انسانها نیز، از چنین کیفیتی برخوردار است.