پاورپوینت زيگورات چغازنبيل (pptx) 27 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 27 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
زيگورات چغازنبيل
مقدمه
تقيريباً نيم قرن پيش، يكي از زمينشناسان اين شركت، آجر كتيبهداري را كه از چغازنبيل يافته بود، براي سرپرست هيات باستانشناسي مستقر در شوس برد و به اين ترتيب اين دين ادا شد. خواندن اين كتيبه امكان شناخت شهري را فراهم ميكرد كه توسط اونتاش ـ گال ـ Untash-Gal، پادشاه ايلام ساخته شده بود. او در اواسط قرن سيزدهم قبل از ميلاد، پادشاهي ميكرد و پايتخت او شهر شوش بود.
زيگوارت چغازنبيل، در حال كشف حجاب از دنيايي است كه در دامنههاي اين زيگوارت مخفي بوده و هرگز به ذهن كسي خطور نكرده بود. موضوع كلي، همين پردهبرداري از چنين دنيايي است.
نگرشي تاريخي
حدود اواسط قرن سيزدهم قبل از ميلاد، پشته وسيعي كه بيش از 30 متر از رودخانه آب ـ دز، يكي از شعبات كارون را از مسير مستقيم خارج و به آن قوس ميدهد، توسط شاه ايلام اونتاش ـ گال انتخاب شد تا در آن شهركي مذهبي بنيان گذاشته شود و تبديل به مركزي زيارتي براي مردم ايلام گردد. اين شهرك دور ـ اونتاش ناميده شد كه چنين نامي برگرفته از نام بنيانگذار آن بود.
بين شوش، كه در آن زمان پايتخت ايلام بود و اين پديده نوين كه در جنوب شرقي آن قرار داشت، حدود 30 كيلومتر، يعني يك روز كاروانرو، فاصله است. مسير مشابهي نيز دور ـ اونتاش را به شهر هيدالو ـ Hidalu، كه در نزديكي شهر شوشتر امروزي قرار دارد، متصل ميكرد. اين شهر در كنار رود كارون، اندكي پس از خروج اين رود از كوهساران به طرف دشت سوزياناي قديم بنا شده بود.
درباره نوع زندگي اين شهر در زمان ساسانيان يا قرنهاي بعد از آن و ورود اسلام، هيچ نوع شواهدي در دست نيست. فقط در قرن هفدهم ميلادي، يكي از حاكمان كوچك محلي، روي ديوار بيروني شمال شرقي و در بالاي آبكندهاي عميق، اقامتگاه كوچكي براي خود ميسازد كه به چشمانداز وسيع دره آب ـ دز مسلط بوده است. از اين خرابه كوچك تكهاي از سفال لعابدار با زمينهاي به رنگ سفيد و نقوش آبي رنگ و يك قطعه دستبند شيشهاي الوان به دست آمد.
سكوتي كه شهر مغضوب و مخلوع از پا درافتاده را در بر گرفته بود، يك بار ديگر قبل از رسيدن باستانشناسان شكسته ميشود و آن هنگامي است كه يك سياستمدار غربي ظاهراً مقامي در دزفول داشته است، براي رسيدن به اين شهر از چغازنبيل ميگذرد و احساس ميكند كه استعداد و قريحه كاوشگري دارد. ميگويند كه كارگران او روزها و روزها براي حفر زاويه غربي برج سماجت به خرج دادهاند. بديهي است كه فقط در خشت خام كلنگ زده و آن را زير و رو كردهاند. اين زخم را هنوز هم زيگورات بر تن خود دارد.
زيگورات
شهرسازان اونتاش ـ گال براي بناي شهر جديد، پشتهاي را انتخاب كردند كه در نزديكي ساحل يك رود قرار داشت. شكل طبيعي اين رود نيز در شكل كلي جديد تاثير ميگذاشت. اين شهر در نيمه راه دو مجتمع انساني قرار ميگرفت كه از بزرگترين مجتمعهاي مسكوني ايلامي بودند. اين مكانيابي به نحوي انتخاب شده بود كه بر تمام دشت اشراف داشت تا جايي كه وقتي هوا صاف و شفاف بود، ميشد هم شوش پايتخت را از آن ديد و هم شهر بزرگي را كه قبلاً از شوشتر كنوني در اين مكان بوده است. بخش عظيمي از اين سلسله تپهها، كه حاشيهاي براي موقعيت استقرار شهر هستند، هم به خط سير ديوار بيروني شهر تحميل ميشده است و هم به ديواري كه تمنوس [شهر مقدس] را محدود ميكرد.
زيگورات كه براي خود داراي حصار جداگانهاي بود، در مركز همين تمنوس برپا شده بود. شهر نوبنياد شاه ايلام در حد شرقي دوآب در مقابل كوهساري برپا شده بود كه مانعي عظيم، خشن و تا حدي غيرقابل عبور را تشكيل ميداد. دنياي اطراف اين شهر غالباً خصمانه بود. رودي يا بستري بسيار گسترده از اين بنياد حمايت ميكرد. زيگورات دور ـ اونتاش نشانگر و تعيين كننده مرز شرقي مذاهبي بود كه برج مقدس همين زيگورات براي آنها نمايشي از خط ارتباط بين زمين و آسمان را ارائه ميداد.
اگر سلسله اتلالي كه شهر را از جنبه شمال شرقي محدود ميكند، با گذاشتن شهرك در اين سوي خندقهايي با سراشيب تند، موجب به وجود آمدن تسهيلاتي براي قامت افرازي حصار خارجي ميشوند، در عين حال زمين محلي را كه بستر شهر را تشكيل ميدهد، از نظر سراشيبي و فرود دچار نوعي حالت آسيبپذيري ميكند. اختلاف سطح بين ديوار خارجي شمال شرقي و ديوار جنوب غربي بالغ بر 5/20 متر بوده است. در نتيجه، سيلابها و جريانات شديد آب كه از اين تپهها سرازير ميشده، ضايعات و خربيهايي را به بناهاي خشتي وارد ميكرده است. با توجه به ضمائمي كه بعداً به زير ديوار جنوب غربي تمنوس اضافه شده تا از دفع آبهايي مطمئن گردند كه در اين جهت جاري ميشدهاند، تصور ميشود كه مبارزه عليه آب بايد قرنها به طول انجاميده باشد. زماني كه هيات عمليات خود را در اين مكان آغاز كرد، محوطه باستاني را مسيلهاي متعدد عميقي بريده و بخشهايي از ديوارهاي صحنها و تمنوس و شهر را با خود برده بود. به اين ترتيب، زيگورات در جهت جنوب غربي، از حد و حدود خود تجاوز كرده و تنها اميد اين است كه توان بناهايي را بازيابي نمود.