صفحه محصول - پاورپوینت تفاوت ربا و بهره بانکی (دکتر غنی نژاد)

پاورپوینت تفاوت ربا و بهره بانکی (دکتر غنی نژاد) (pptx) 23 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 23 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا تفاوت ربا و بهره بانکی (دکتر غنی نژاد) شاید‌ بتوان‌ عـلل نـکوهش از ربـا در فرهنگها و ادیان گوناگون، در گذشته را به این صورت‌ خلاصه نمود: باد آورده بودن آن; یعنی درآمدی کـه بدون قبول هیچ زحمت‌ و خطری به صورت‌ درآمد‌ قطعی معین از قبل فراهم مـی‌آید; نقش اجتماعی مخرب آن، یـعنی ستمی که به وام‌گیرنده روا داشته می‌شود; و بالاخره عدم توانایی توجیه عقلانی پدیدار ربا، یعنی پاسخ به این پرسش‌ که پول به عنوان وسیله مبادله، چگونه به صرف گذشت زمان، می‌تواند موجب افـزایش خود گردد؟ ارسطو با طرح پرسش اخیر، مبنای عقلی محکمی برای تمامی دکترینهای ضد ربا در قرنهای‌ بعد‌ فراهم آورد. سوال اساسی آیا چنین مفهومی از ربا در دنیای باستان و گذشته تـاریخی را مـی‌توان به پدیدار بهره بانکی در دنیای امروزی، که خود‌ ناشی‌ از گسترش نهادهای مدرنی به نام بانک ها ست تعمیم داد؟ آیا بهره بانکی همان ربا، به مفهوم قدیمی آن است؟ پاسخ ما بـه ایـن سؤال منفی است،‌ و طی این نوشته کوشش خواهد شد این موضوع تبیین گردد. با این که تاکید نوشته حاضر بر تمایز ربا و بهره بانکی از زاویه قطعیت‌یا عدم قطعیت درآمـد از‌ پیـش‌ تعیین‌ شده است، به دیگر وجوه‌ افتراق‌ این‌ دو مفهوم نیز برحسب ضرورت اشاره خواهد شد. خلط شناختی در مفهوم ربا یکسان انگاشتن ربا و بهره بانکی ناشی از اشتباه در ارزیابی مفاهیم‌ یا‌ به‌ اصطلاح خلط مـعرفت‌شناختی (اپیـستمولوژیک) اسـت.   بهره بانکی یا‌ بهره‌ سـرمایه، بـا گـسترش روابط اقتصاد بازار رقابتی و نضج گرفتن سیستم اعتباری جدید پدیدار شد، و در واقع نشان‌دهنده‌ کمیابی‌ سرمایه‌ در یک اقتصاد بازار رقابتی است. در حـالی کـه ربـا‌ پدیداری مربوط به اقتصاد معیشتی و ایستاست که در آن پول نقش حـاشیه‌ای و بـسیار اندکی در زندگی‌ اقتصادی‌ عموم‌ افراد دارد، و دارندگان پول (وام‌دهندگان ربوی) از موقعیتی انحصاری برخوردارند‌ و ربا کم و بیش یک قیمت انحصاری است کـه تـعیین سـطح آن بیشتر در اختیار دارندگان‌ اندوخته‌ پولی‌ است. تعریف سرمایه از لحاظ اقتصادی، سرمایه، که ریشه در پس‌انداز دارد، وسـیله‌ای بـرای بالا‌ بردن‌ توان تولیدی است. پس‌انداز به معنی امساک از مصرف آنی است که می‌تواند‌ منشا‌ شـکل‌ گـرفتن سـرمایه باشد. مصرف، به عنوان هدف نهایی تولید، عبارت است از برآورده کردن‌ نـیازها‌ یـا خـواسته‌های بشری. واضح است که از تعاریف فوق نباید این استنباط را‌ کرد‌ که‌ سرمایه تنها وسـیله افـزایش تـوانایی تولیدی است، یا این که هرگونه امساک از مصرف (پس‌انداز)‌ ناگزیر‌ به تشکیل سرمایه مـنجر مـی‌گردد. پس‌انداز زمانی به سرمایه تبدیل می‌شود که‌ هدف‌ نهایی‌ آن در جهت فعالیتهای تولیدی بـاشد. هـمان طـور که پس‌اندازهای مدفون در خاک را نمی‌توان‌ سرمایه‌ تلقی‌ نمود، اندوخته‌هایی که صرفا به منظورهای مـصرفی وام داده مـی‌شوند نیز مشمول‌ تعریف‌ سرمایه به مفهوم اقتصادی آن نمی‌باشند. سرمایه، طبق تعریفی که از آن ارائه شـد، در‌ یـک‌ نـظام اقتصادی مبتنی بر تولید غیر مستقیم یعنی تولید با واسطه وسایل‌ تولیدی‌ و لذا تقسیم کار و تـخصصی شـدن‌ فزاینده‌ تولید،‌ معنی کامل خود را باز می‌یابد. به‌ سخن‌ دیگر، هرچه تـقسیم کـار پیـشرفته‌تر شده و تولید تخصصی‌تر گردد، نیاز به وسایل‌ تولیدی‌ یعنی تقاضا برای سرمایه بیشتر‌ خواهد‌ شـد. در اقتصاد بسته در‌ یـک‌ اقتصاد معیشتی بسته، مانند اقتصاد جوامع‌ روستایی‌ یا عشایری خودکفا، که تـولیدکنندگان عـلاوه بر تولید کالاهای مصرفی مورد نیاز‌ خود،‌ ابزار ابتدایی تولیدشان را نیز خود‌ تولید می‌کنند، تقاضا بـرای‌ سـرمایه‌ و به طریق اولی بازار‌ سرمایه‌ عملا وجود ندارد. در چنین جوامعی که بازدهی تـولید در سـطح بسیار پایینی‌ قرار‌ دارد، امکان پس‌انداز نیز بـسیار‌ انـدک‌ اسـت،‌ و در نتیجه‌ امکان‌ تشکیل سرمایه نیز فوق‌العاده‌ مـحدود‌ مـی‌باشد. به‌رغم این که در جوامع پیش از سرمایه‌داری، روابط پولی و تجارت، به‌ درجات‌ مختلف، کم و بـیش وجـود داشته،‌ اما‌ این روابط‌ اغـلب‌ در‌ حـاشیه فعالیتهای اصـلی تـولیدی‌ قـرار داشتند. از این رو اندوخته‌های پولی ناشی از تجارت در ایـن جـوامع شباهت چندانی‌ به‌ انباشت‌سرمایه در جوامع مدرن، با توجه‌ به‌ نقش‌ مهم‌ آن در نـظام اقتصادی‌ جدید،‌ ندارد. صاحبان اندوخته پولی در جـوامع مزبور، از موقعیتی انحصاری و حتی مـی‌توان گـفت استثنایی برخوردار‌ بودند‌ و بدین لحـاظ مـی‌توانستند در قبال وامهایی که‌ می‌دادند،‌ نرخهای‌ ربای‌ بسیار‌ بالایی‌ مطالبه کنند. با این کـه ایـن نرخهای بالا را می‌توان نشانه کـمیابی انـدوخته‌های پولی دانـست، اما آنها را نـمی‌توان دال بـر بازدهی نهایی بالای سـرمایه تـلقی نمود.‌ زیرا همان طور که اشاره شد در این جوامع تقاضا و بازار برای سرمایه، بـه مـفهوم اقتصادی آن، اساسا وجود نداشت. نقش پول در دوران باستان پول در دوران باستان عمدتا نقش واسطه مبادله را داشته بـه طـوری کـه مـتفکرانی مـانند ارسـطو، پول را از مقوله ثروت جدا‌ دانسته‌اند.‌ پول از دیدگاه ارسطو‌ منحصرا‌ وسیله مبادله است و نه چیز دیگر; بدین لحاظ وی از این که پول را نوعی ثروت بخواند اکراه دارد. ارسطو می‌گوید پول وسیله‌ای برای تسهیل مـبادله است، بنابراین سخن‌ بیهوده‌ای‌ خواهد بود اگر فلزی را که فراوانی آن مانع مرگ از گرسنگی نمی‌گردد، ثروت بنامیم. (2) به دنبال چنین داوری‌ای درباره کارکرد پول است که ارسطو فزونی پول هنگام وام‌دهی‌ (ربا)‌ را، بـه‌ عـنوان این که غیر طبیعی و غیر عادلانه است، بشدت محکوم می‌کند. منشا این داوری درباره پول‌ این واقعیت است که در دنیای باستان، پول این نقش سرمایه‌ ای‌ را‌ که در اقتصاد مدرن دارد که وسیله بـالا بـردن بازدهی تولید از طریق تولید با واسطه (سرمایه ‌‌فنی)‌ است نداشته یا خیلی بندرت داشته است. بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که محکوم‌ کردن‌ ربـا‌ نـزد ارسطو علتی کاملا عقلی دارد، و هـمین نـکته منشا قدرت و تداوم اندیشه ارسطویی‌ درباره ربا طی قرون متمادی بوده است. اما با گذشت زمان و گسترش روابط اقتصادی بازار،‌ تقسیم‌ کار، تخصصی شـدن هـرچه بیشتر تولید، و ظهور نـظام اعـتباری و بانکداری جدید، ذخیره‌های پولی نقش اقتصادی مهمی به عنوان سرمایه به عهده می‌گیرند. توسعه نظم بازار موجب می‌گردد که روابط‌ پولی در کلیه زوایای زندگی اقتصادی نفوذ کند. در نظام اقتصادی جدید، پول دیگر صـرفا وسـیله مبادله نیست، بلکه نقش مهم و اساسی دیگری نیز، به عنوان ذخیره سرمایه و وسیله‌ اندازه‌گیری‌ آن، پیدا می‌کند. در این نظام، پس‌اندازها، در جهت‌بالا بردن بازدهی تولید، به سهولت از طریق پول به سرمایه تـبدیل مـی‌شوند. پس‌اندازهای کـوچک و متوسط در سایه توسعه نظم بازار‌ و بالا رفتن بازدهی تولیدی، پدیدار می‌گردند; یعنی آنچه قبلا قابل تصور نـبود. این پس اندازها که روز به روز بر دامنه آنها افزوده می‌شود از طریق نـهادهای سـپرده‌گذاری و بـانکی‌ جدید، امکانات سرمایه‌گذاری بزرگی را در سطح جامعه فراهم می‌آورند. 

فایل های دیگر این دسته