پاورپوینت بافت فرسوده و تاریخی (pptx) 32 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 32 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
بافت فرسوده و تاریخی
دوره های مرمت شهری:
مرمت شهری در آغاز نوسازی و باز سازی شهری ـ در قرن بیستم تا به امروز 6 دوره خاص را از سر گذرانیده است که هر دوره بنا به شرایط زمانی خود دارای معنا و مفهومی روشن بوده و سرشت زمانه خویش را بازگو می کند.
دوره اول:
دهه 1950دهه ای که عمدتاً با بازسازی و نوسازی های پس از جنگ جهانی دوم رویارو است، در این دوره مفهوم اصلی »باز سازی شهری» (urban reconstruction) می باشد که در هر سه معنای خود کاربست می یابد.بازسازی مو به مو؛ باز سازی نوگرایانه در قطع کامل با گذشته؛ بازسازی نو پردازانه با نگاه به گذشته و تاکید بر آینده.
دوره دوم:
دهه 1960 میلادی، این دوره عمدتاً با بازخوانی اقدامات نوگرایانه و نوپردازانه دهه پیشین و نقد آنها شکل می گیرد، نبود و یا کمبود حیات مدنی و اجتماعی در اقدامات بازسازی شهری سبب می گردد که مفهوم مرمت شهری در این دوره بر «باز زنده سازی یا تجدید حیات شهری» (urban rivitalization) متمرکز گردد و نگاه از بازسازی دقیقاً کالبدی به نوسازی اجتماعی، فرهنگی معطوف شود.
دوره سوم:
دهه 1970 میلادی، در این دهه با شناخت موقعیت ها، امکانات و ارزش ها ی نهفته در بافت های کهن شهری، تسخیر مجدد این بافت ها از سوی شهرداری ها و بخش خصوصی در دستور کار قرار میگیرد؛ توانمند سازی این بافت ها سبب می گردد تا افراد کم توان اقتصادی مستقر در این بافت ها مجبور به ترک آنها شده و بافت های کهن مرمت شده در اختیار توان گران شهری قرار گیرد، «نوسازی شهری» (urban revewal) مفهوم مرکزی مرمت شهری در این دوره است.
دوره چهارم:
دهه 1980 میلادی، در این دهه تسخیر مجدد بافت های کهن فراموش شده یا از توسعه شهری بازمانده، و با فرسودگی کالبدی و کارکردی کامل در دستور کار قرار می گیرد، این امر با توسعه دوباره بخشیدن به این بافت ها یا در دستور کار توسعه قرار دادن آنها را آغاز می گردد. شعار اصلی مرمت شهری این دهه در «توسعه مجدد شهری» (urban redevolopement) خلاصه می گردد.
دوره پنجم:
دهه 1990 میلادی، این دهه اصولاً با بازنگری در همه زمینه های عملی، فلسفی و هنری همراه است، به همین سبب نگاه به نوسازی و مرمت شهری نیز با بازنگری در مورد آنچه در دهه های پیشین رخ داده همراه می گردد.مداخله های ناشی از این نگاه، با در نظر داشتن گذشته و با ملحوظ داشتن هویت های تاریخی دوره های متفاوت، تولید هویتی جدید متناسب با شرایط زندگی امروزین را در دستور کار قرار داده اند. مفهوم مرکزی مرمت شهری در این دوره «معاصر سازی» (urban regeneration) چارچوبی نو را در فرآیند دگرگونیهای شهری تدارک می کنند که بر آن اساس مرمت شهری مفهومی جامع پیدا می کند، مفهومی که بهبود و توان بخشی بافت های کهن را در همه ابعاداقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی مد نظر قرار می دهد.
دوره ششم:
آغاز قرن بیست و یکم میلادی، این دوره اصولاً با مفهوم همزیستی، همنشینی و گفت و گوی مسالمت آمیز سبک ها و فرهنگ ها آغاز می شود.با این حرکت مفهوم مرمت شهری نیز تعریفی جدید می یابد، تعریفی که در آن وجوه فرهنگی و هنری در ایجاد محیط سرزنده،پویا و جذاب شهری غلبه پیدا می کنند، در دهه های پیشین مرمت شهری، احیای کالبد، اقتصاد و وضعیت اجتماعی ساکنین را مورد نظر قرار داده و زمینه را برای پرداخت فرهنگی و هنری بافت های کهن آماده کرده بود.«نوزایی شهری»(urban reinessance) در آغاز دهه اول قرن بیست و یکم میلادی در پی دگرگونی بنیادی نقش و عملکرد شهر به طور اعم و بافت کهن به طور اخص است.در این نگاه جدید، جاذبه، اصالت بخشیدن و تمایز شهری در دستور کار قرار گرفته و مرمت شهری به عنوان مقوله ای فرهنگی ـ هنری، احیاء اقتصادی و سرزندگی اجتماعی شهر را پی می گیرد و مراکز قدیمی و تاریخی شهر ها را به کانون تحرکات اجتماعی، واقعه ها وحادثه های شهری تبدیل می کند، مکانی برای شکل گیری خاطره های جمعی جدید در ارتباط با حافظه شهری کهن.
مقدمه:
مرمت شهری در تعریف تازه خود، در اواخر دهه 1970 در اروپا مطرح شد.این امر در اواخر دهه 1990 از سوی یونسکو از دو وجه اساسی برخوردار گردید:
یکم ـ آینده ای برای گذشته: در این وجه زمان حال می تواند به صورت پلی بین گذشته و آینده عمل نماید.
دوم ـ رهایی آینده از گذشته: بدین معنا که رهایی از باورهای منسوخ گذشته می تواند در طرحی از آینده ای نو موثر واقع شود.
با اندکی تعمق به این دو وجه اساسی در مرمت شهری می توان دریافت که مرمت شهری سعی در پیوند خلاق بین گذشته و آینده دارد و بر چالش و گفت و گو میان باورهای گذشته، حال و آینده تاکید می کند. در مرمت شهری، از نظر زمانی، زمان حال می تواند نقشی اندک ولی سخت موثر در این چالش و گفت و گو بازی کند. زمان حال می تواند بر انباشتی عظیم از تجربیات فرهنگ ها و تمدن های گذشته که در مکان تبلور یافته است، سهمی در خور بیفزاید و مهر و نشان خود را بر این انباشت بزند، به گونه ای که آیندگان بتوانند این گفت و گوی خلاق میان گذشته و حال را درک کنند و نقش حال را در تطور تاریخی بازیابند.
هم از این روست که هدف مرمت شهری، چیزی فراتر از اقدامی کالبدی و فضایی است. مرمت شهری عملی فرهنگی است که می تواند فرهنگ ساز نیز باشد. مرمت شهری، سعی در انتقال ارزش های کالبد یافته در مکان، به آینده دارد و این انتقال همراه با اضافه نمودن ارزش های پایدار کهن است. در این انتقال ارزش ها، آنچه معنا می یابد، حفظ مادی و معنوی ارزش های مستمر و مستقر در اثر تاریخی پایدار است. این انتقال به معنای معاصر سازی اثر تاریخی نیز می باشد که از دو بعد مادی و معنوی مورد مطالعه است. معاصر سازی اثر تاریخی، از نظر مادی، به معنای دخل و تصرف در اثر برای گفت و گوی خلاق بین ارزش های پایدار کهن و ارزش های والای معاصر است و نه تصمیم گیری های مقطعی و گذرا. معاصر سازی اثر تاریخی، از لحاظ معنوی، به معنای تبدیل کردن میراث مادی و فرهنگی است.میراث در بیان لغوی خود به معنای ارثیه ایست که از گذشتگان به باشندگان رسیده باشد و حامل ساختارهای زمانی و مکانی دوران گذشته است.
چنانچه این ساختارها به روز نشود ، میراث به لحاظ معنایی با مفاهیمی چون کهنه ، قدیمی ، یادگاری ، بدون مصرف و... مترادف می شود و عمدتاً نقشی خاطره ای و گنجینه ای می یابد ، که در آینده ای نه چندان دور می تواند از خاطره نیز محو گردد و جنبه ای تزئینی یابد. بنابراین هرگاه میراث صرفاً از جنبه ارزش های مادی آن مورد نظر واقع شود ، در نهایت امر ،حتی در صورت حفظ دقیق آن جنبه ای یادگاری یافته و نقش گنجینه ای دارد و اگر میراث ،تنها از نظر ارزش معنوی مورد توجه قرار گیرد ، تبدیل به اثری می شود مملو از خاطرات شخصی یا جمعی که در این صورت نیز جنبه یادگاری و هجر زده آن بر روزآمد بودنش رجحان می یابد .