پاورپوینت درس ششم سجع و انواع آن (pptx) 9 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 9 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
درس ششمسجع و انواع آن
سجع:یکسانی دو واژه درواج یا واج های پایانی و وزن یاهردوی آنهاست.
آرایه سجع درکلامی دیده می شودکه حداقل دوجمله باشد؛
زیرا سجع ها باید درپایان دوجمله بیایند تاآرایه سجع پدید آید؛درست مانند قافیه که درپایان مصراع ها یا بیت هامی آید.
همه کس راعقل خودبه کمال نمایدوفرزندخود به جمال.
گلستان سعدی
مُلک بی دین باطل است ودین بی ملک ضایع.
کلیله ودمنه
به کلمات مشخص شده درهرجمله «ارکان سجع» وبه آهنگ برخاسته از آنها«سجع» می گویند.
سجع هم درنثروهم شعربه کار می رود.فایده آن ایجادموسیقی درنثرو افزایش موسیقی درشعر است.نثروشعری که سجع درآن به کارمی رود «مسجّع»نامیده می شود.برای آشنایی با انواع سجع،به نمونه های زیر توجه کنید:
توانگری به هنراست نه به مال،وبزرگی به عقل است نه به سال.
سعدی
کلمات«مال وسال»که درپایان دوجمله آمده اند،هم وزن اندو واج های پایانی آنهانیزیکی است.این نوع سجع،«متوازی»نامیده می شود
دوستی راکه عمری فراچنگ آرندنشایدکه به یک دم بیازارند.
سعدی
2.درمثال دوم،کلمه های«آرندوبیازارند»که درپایان دوجمله آمده اند، هم وزن نیستند،اما واج های آخرآنهایکسان است؛این نوع سجع را «مُطَرّف»می گویند.
مال از بهرآسایش عمر است،نه عمر از بهرِ گردکردن مال.
سعدی
3.درمثال سوم،دوکلمه«عمرومال»که درپایان دوجمله آمده اند،فقط هم وزن اند؛این نوع سجع را«متوازن» می نامند.
ارزش موسیقیایی سجع متوازی ازهمه سجع هابیشتراست.سجع بیشتر درنثربه کار می رود،امادرشعرنیزنمونه هایی ازآن رامی توان یافت.به بیت زیردقت کنید:
دررفتن جان ازبدن /گویندهرنوعی سخن
من خودبه چشم خویشتن/ دیدم که جانم می رود
سعدی
چنان که می بینید،شاعربیت رابه چهارقسمت،تقسیم کرده است ودر پایان سه قسمت ازآن،واژه هایی راآورده است که باهم سجع متوازی یامطرّف دارند؛مانند:بدن،سخن وخویشتن.
خود ارزیابی
1-دراشعار وجمله های زیر،سجع را بیابید.
بزرگان گفته اند:دولت،نه به کوشیدن است؛چاره کم جوشیدن است.
کوشیدن وجوشیدن:«سجع متوازی» سعدی
الهی به شناخت تو زندگانیم،به نام توآبادانیم،به یادتوشادانیم وبه یافت توناتوانیم. خواجه عبدالله
زندگانیم وآبادانیم وشادانیم وناتوانیم
سِر عشق،نهفتنی است نه گفتنی وبساط مِهر،پیمودنی است نه نمودنی.
مقامات حمیدی
نهفتنی وگفتنی و پیمودنی ونمودنی
من مانده ام مهجورازاو،دیوانه ورنجورازاو
گویی که نیشی دورازاودراستخوانم می رود سعدی
مهجور ورنجورودور
2-عبارت زیررا می توان مسجّع نامید؟دلیل خودرا بنویسید.
پادشاهی اوراست زیبنده،خدایی اوراست درخورنده،بلندی وبرتری از درگاه اوجوی وبس. جهانگشای جوینی
بله.زیرا کلمات:زیبنده ودرخورنده درپایان دوجمله سجع ساخته اند.
3-درعبارت زیر،واژه های سجع کدام اند؟وجه اشتراک آنها رابنویسید.
تنی چندمتفق سیاحت بودند وشریک رنج راحت. گلستان سعدی
سجع:سیاحت وراحت،وجه اشتراک:آهنگ مشترک وجای قرار گیری یکسان در پایان دوجمله.
4-واژه های بدهد و بنهد درعبارت زیر،سجع متوازی دارند.
جوانمردکه بخوردوبدهد،به ازعابدکه روزه داردو بنهد. گلستان سعدی
5-درهرعبارت،سجع رابیابید ونوع آن رامشخص نمایید.
محبت راغایت نیست؛ازبهرآنکه محبوب رانهایت نیست. تذکره الاولیا،عطار
غایت و محبت:«سجع مطرف»
پشت وپناه سپاه من بود،دردیده دشمن خاروبرروی دوستان خال.
خار وخال:«سجع متوازن»
فلان راکرم بی شماراست وهنربی حساب،دارای عزمی است متین و طبعی کریم. بی شماروبی حساب:«سجع متوازن»،متین وکریم:«سجع متوازن»
ظاهردرویشی،جامه ژنده است وموی سترده وحقیقت آن،دل زنده و نفس مرده. ژنده وسترده:«سجع مطرف»،زنده ومرده:«سجع متوازی»
ارادت بی چون،یکی رااز تخت شاهی فروآرد ودیگری را درشکم ماهی نکودارد. فروآورد ودارد:«سجع مطرف»
6-درمتن زیر،سجع هارابیابید،نوع هریک رامشخص نمایید ودرباره ارزش موسیقیایی هریک اظهارنظرکنید.
«صیادبی روزی،ماهی دردجله نگیردوماهی بی اجل درخشک نمیرد.دو چیزمُحال عقل است:خوردن بیش ازرزق مقسوم ومردن پیش ازوقت معلوم.به نانهاده،دست نرسدونهاده،هرکجا هست،برسد.هرکه به تأدیب دنیا راه صواب نگیرد،به تعذیب عقبی گرفتار آید». گلستان سعدی
نگیرد وبمیرد:«سجع متوازی»،ارزش موسیقایی آن ازهمه انواع سجع بیشتراست.
مقسوم و معلوم:«سجع متوازی»،ارزش موسیقایی آن ازهمه انوع سجع بیشتراست.
نرسد وبرسد:«سجع متوازی»،ارزش موسیقایی آن ازهمه انواع سجع بیشتراست.
نگیرد وآید:«سجع مطرف»،ارزش موسیقایی آن از انواع سجع کمتراست