پاورپوینت مکاتب عمده ژئوپلیتیک(نظریه های برجسته ژئوپلیتیکی)

پاورپوینت مکاتب عمده ژئوپلیتیک(نظریه های برجسته ژئوپلیتیکی) (pptx) 45 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 45 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا مکاتب عمده ژئوپلیتیک(نظریه های برجسته ژئوپلیتیکی) اصلی ترین مفاهیم مطرح در ژئوپلیتیک آلمان: حکومت مقتدر فضای حیاتی مرزهای مستحکم و باثبات مکاتب عمده ژئوپلیتیک(نظریه های برجسته ژئوپلیتیکی) مکتب ژئوپلیتیک آلمان آلمان مهد جغرافیای سیاسی است. آلمان مدرن در سال 1871 به مدد بیسمارک به وحدت رسید، تحت تاثیر رهبری جاه طلبانه پروس، خود را قدرتی بزرگ در رقابت با بریتانیا، فرانسه، اتریش و روسیه میدید. با توجه به محصوریت آلمان در خشکی و میل آن به رهایی از این محدودیت، نظریه های ژئوپلیتیکی مطرح در این مکتب همواره میان قدرت و وسعت سرزمینی، ارتباط تنگاتنگ برقرار ساخته است. مهمترین نظریه پرداز این مکتب فردیک راتزل است که پدر علم جغرافیای سیاسی و از پیشگامان مکتب «جغرافیای انسانی» به شمار میرود. مهمترین نظریه های مطرح در مکتب ژئوپلیتیک آلمان 1. نظریه ارگانیکی فریدریک راتزل(1844-1904) نظریه راتزل با هدف پیدا کردن توجیهی حقوقی و روشنفکرانه برای توسعه سرزمینی آلمان مطرح شده است. وی در مسیر تئوری پردازی، برخی مفاهیم را از تئوری «تکامل تدریجی» داروین علی الخصوص مفهوم «بقای اصلح » اخذ کرده است. راتزل در کتاب معروفش با عنوان «جغرافیای سیاسی»(چاپ در 1897) معتقد بود که: کشورها همانند همه موجودات زنده، تابع قوانین ارگانیکی(طبیعی) هستند که در صورت تبعیت از این قوانین میتوانند بقای خود را تضمین کنند و گرنه محکوم به فنا میباشند. وی در این راستا کشور را به یک درخت تشبیه میکند که برای ادامه بقاء خود ناگزیز است ریشه خود را در خاک(سرزمین) بدواند و گسترش دهد و حجم بیشتری از خاک را به اختیار خود در آورد. 1. نظریه ارگانیکی فریدریک راتزل(1844-1904) راتزل در رویکرد تئوریک خود تشبیه دیگری نیز دارد: او مرز کشور را به پوست ارتجاعی یک موجود زنده تشبیه میکند که وقتی جمعیت آن افزایش می یابد، مرزهای آن نیز لاجرم گسترش پیدا میکند. قوانین سه گانه رشد فضای یک حکومت یا کشور: کشور باید در جهت الحاق سرزمینهای کوچک توسعه و گسترش یابد؛ در مسیر الحاق سرزمینهای کوچک باید تنها سرزمنیهایی را الحاق کرد دارای ارزش ژئواستراتژیک باشند؛ گسترش یک کشور امری مسری و واگیر است که از کشوری به کشور دیگر تسری می یابد. نکته: داروینیسم اجتماعی مشهور راتزل، ملت آلمان و خاک آلمان را به عنوان مافوق تمام ملتها(نژادها) و سرزمینها و خاکهای دیگر مطرح میکند تا جاییکه تسلط آلمان بر کشورهای درجه دوم(نژادهای پایینتر) را از طریق توسعه ارضی- جغرافیایی تحکیم و تثبیت میکند. 2. نظریه رودلف کِلِن/خلن(1864-1922) کلن، جغرافیدان و سیاستمدار سوئدی و از شاگردان راتزل بود که تحت تاثیر تئوری ارگانیکی وی از دولت و کشور قرار داشت. وی مبدع واژه «گئوپلیتیک» بود که بعد از مرگ وی در زبان انگلیسی به ژئوپلیتیک ترجمه شد. کلن با اخذ مفهوم «دولت ارگانیک»(organic state)، ظهور آلمان به عنوان قدرتی بزرگ در آینده جهان را اجتناب ناپذیر و مطلوب میشمارد. زیرا معتقد است نیازهای دولت کوچکی مانند سوئد در چارچوب تشکیل بلوک جدیدی از کشورها در اروپای مرکزی متشکل از کشورهای اسکاندیناوی و بالتیک تا اروپای شرقی و بالکان که البته تحت امپراتوری آلمان باشند، برآورده خواهند شد. کلن بررسی یک دولت - کشور را مبتنی و مستلزم بر 5اصل یا مفهوم میداند: ژئوپلیتیک(ساخت فیزیکی-فضایی) یک کشور یا دولت؛ اکونو پلیتیک(Econo-politics)یا ساخت اقتصادی یک کشور؛ دموپلیتیک(Demo-politics) یا ساخت جمعیتی کشور؛ کراتوپلتیکس(Crato-politics) یا ساخت سیاسی- حقوقی یک کشور. به عقیده کلن، ژئوپلیتیک نقطه اتکای سایر ساختهای یک کشور به شمار میرود. 3. نظریه کارل ارنست هاوس هاوفر(1869-1946) زمینه سیاسی تئوری پرداری هوفر(افسر ارتش آلمان و جغرافیدان عضو حزب نازی): فضای اجتماعی و سیاسی در جامعه آلمان پس از شکست تحقیرآمیزدر جنگ اول بسیار ناامید کننده بود؛ چرا که آلمان بسیاری از سرزمینهای خود را از دست داده بود و نیز خلع سلاح و پرداخت غرامت سنگین به آن تحمیل شده بود. نتیجتا : تمایل شدیدی در میان افکار عمومی، سیاستمداران و نظامیان آلمانی برای احیاء قدرت و برتری از دست رفته آلمان در اروپا با توسل به برتری جغرافیایی و علم جغرافیا به وجود آمد. تاثیرپذیر هوفر از راتزل: هوفر تحت تاثیر نظریه ژئوپلیتیکی راتزل و حتی فراتر از این نظریه، مسئله «فضای زندگی» مدنظر وی را با طرح اصطلاح «فضای حیاتی» تکمیل کرد و لزوم گسترده شدن این فضای حیاتی را به رهبران نازی قبولاند. به اعتقاد او: به منظور توسعه آلمان لازم است خاک سرزمینهای مازاد در کشورهای کم جمعیتی مانند لهستان و چکسلواکی(به عنوان دو کشوری که اتفاقا در جنگ دوم جهانی توسط آلمانها مورد حمله واقع شدند)، اشغال شود. در حقیقت دیدگاه ژئوپلیتیکی هوفر، توجیهات علمی لازم را برای الحاق لهستان و چکسلواکی به آلمان و لزوم اعتماد میان رهبران وقت آلمان(هیتلر) و روسیه(استالین) را فراهم میکرد و در یک کلام تاثیر زیادی برای عملکرد هیتلر و متحدانش در جنگ دوم علی الخصوص در اوایل جنگ داشت. 3. نظریه کارل ارنست هاوس هاوفر(1869-1946) محتوای نظریه ژئوپلیتیکی هاوس هوفر: دشمن اصلی قدرت بری آلمان در آینده، انگلستان است که خواهد کوشید با بهره برداری از مزیت قدرت دریایی خود، قدرت بری سایر رقبا را خنثی کند. بنابراین ضروری است که کشورهایی که به صورت زنجیره ای از مزیت قدرت بری در منطقه اوراسیا(به عنوان جزیره جهان) برخوردار هستند یعنی: (آلمان، روسیه و ژاپن) با یکدیگر متحد شوند چرا که این پیوستگی ژئوپلیتیکی میتواند بزرگترین ضربه را بر پیکره قدرت دریایی استعماری انگلستان باشد. این اعتقاد مخصوصا از آنجایی مورد تاکید هوفر بود که وی معتقد بود: انگلستان در طول تاریخ همواره سعی داشته از اتحاد آلمان- روسیه جلوگیری کند و به همین دلیل به ایجاد، تقویت و حمایت از کشورهای حائل بین این دو کشور(لهستان، رومانی،مجارستان، چکسلواکی، اتریش و ....) و تثبیت موقعیت ارضی و سیاسی آنها اهتمام ورزیده است از اینرو باید اتحاد آلمان- روسیه-ژاپن در دستور کار قرار گیرد.(ما دقیقا قبل از جنگ دوم، شاهد تاثیرگذاری این دیدگاه و اتحاد آلمان- روسیه و ژاپن در اوایل جنگ دوم هستیم) 3. نظریه کارل ارنست هاوس هاوفر(1869-1946) به طور خلاصه: هوفر جهان را به سه کلان منطقه(Pan regions)با مرکزیت سه قدرت تقسیم میکرد: کلان منطقه آمریکا با مرکزیت ایالات متحده؛ کلان منطقه آسیا با مرکزیت ژاپن؛ کلان منطقه اروپا- آفریقا با محوریت آلمان. به اعتقاد هوفر کلان منطقه اروپا- آفریقا با مرکزیت آلمان میتواند در صورت ایجاد محور استراتژیک آلمان- روسیه-ژاپن بر سایر کلان منطقه ها سیطره یابد.

فایل های دیگر این دسته