پاورپوینت پایدارگرایی و آموزش و پرورش (pptx) 23 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 23 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
1
2
پایدارگرایی وآموزش و پرورش
perennialism
3
پرنیالیسم(پایدارگرایی)
پرنیالیسم که به فارسی پایدارگرایی یا پایاگرایی ترجمه شده است، یک نظریه تربیتی است که متاثر از مکتبهای ذهن گرایی و عقل گرایی است.عده ای نیز بر این اعتقادند که مبانی فکری پایدارگرایی ازفلسفه های رئالیسم و تومیسم متاثر شده است.هر چه هست این نظریه تلفیقی از مکتبهای متفاوتی است که بصورت یک مکتب درآمده و به معنی توجه و علاقه مندی به امور جاودانی و ابدی است.طرفداران این نظریه بر خلاف پیشرفتگرایان که توصیه و تاکید به نوآوری و تغییر دارند، به اصول مطلق و ثابت پایبند هستند.اصحاب این مکتب معتقدند که علی رغم تغییرات شدید و گذرای اجتماعی، ثبات، واقعی تر از تغییر می باشد.ازاین رو پیروی از مسائل ثابت نیز به عنوان یک آرمان مطلوب در این مکتب محسوب می شود.از نظر متافیزیکی ، پایدارگرایان برای جهان و جایگاه انسان در آن خصیصه عقلانی و روحانی قائل شده اند.
4
به عقیده پیروان این فلسفه تربیتی طبیعت آدمی از آغاز خلقت تغییر نیافته است.زیرا انسان امروز با همان مسائلی مواجه است که انسان گذشته مواجه بوده است.پایدارگرایان روی کاربرد خرد تاکید می کنند و می گویند محصلان باید یاد بگیرند که چگونه انگیزه ها یا تکانه های اساسی خود را خردمندانه کنترل کنند.کار آموزش و پرورش این نیست که محصلان را با جامعه یا روند معاصر سازگار کند بلکه باید ایشان را با حقیقت خارجی سازگار کند.پایدار گرایان مدرسه را بصورت نهادی اجتماعی که بالاخص برای پرورش قوای عقلانی طرح ریزی شده است، در نظر می گیرند. به عقیده آنان اولین مسئله فیلسوف آموزش وپرورش ، تامل در طبیعت انسانی و تدارک برنامه ای بر پایه خصیصه های کلی است.
5
اصول اساسی پایدارگرایان
1)به رغم محیط های متفاوت، طبیعت انسان همه جا یکسان است. ازین رو، تربیت باید برای همه یکسان باشد {معرفت نیز همه جا یکسان است}.اگر چنین نبود هرگزعلما نمی توانستند درباره چیزی توافق کنند.
2)وظیفه آموزش و پرورش این است که معرفت به حقیقت ابدی را انتقال دهد. در این مکتب "تربیت باید در پی سازگاری فرد با آنچه راستین است باشد، نه با عالم به صورت کنونی آن ،سازگاری با حقیقت ،غایت یادگیری است. "
3) تعقل عالی ترین صفت انسانی است پس باید از آن برای هدایت طبیعت غریزی خویش،طبق اهدافی که آگاهانه و به عمد برگزیده شده اند استفاده کرد. در این مکتب به آزادی انسان احترام گذاشته شده است. این آزادی از یک طرف باید با تربیت و پرورش عقل و خرد همراه باشد واز طرف دیگر انسان با آن طرز استفاده از امیال و جلوگیری از آنها را یاد گیرد.
6
4) آموزش و پرورش تقلیدی از زندگی نیست، بلکه آماده شدن برای آن است. آموزشگاه هرگز نمی تواند به صورت یک موقعیت زندگی واقعی باشد. وجود آموزشگاه عبارت است ازتربیت تصنعی برای کودک تا بدان واسطه با زیباترین دستاوردهای میراث فرهنگی خود آشنایی پیدا کند. وظیفه او عبارت است از توجه به ارزشهای میراث خود و همچنین در صورت امکان افزودن به دست آوردهای آن از طریق کوشش های خویش.
5) موسسات تربیتی باید بعضی از درسهای را که با جنبه های پایداری جهان در ارتباط است در برنامه درسی خود منظور کنند و فراگیران را در مسایل آموزش تحت فشار نگذارند،از طرفی به دانش آموزان اجازه ندهند تا فقط موادی که دلخواه اوست یاد بگیرد.
6) دانش آموزان باید آثار بزرگ ادبیات،فلسفه،تاریخ و علم را مطالعه کنند. وقتی اجازه می دهیم که تمایلات سطحی کودک تعیین کننده آن چیزی باشد که یاد می گیرد،در واقع مانع پیشرفت استعداد واقعی او شده ایم. لازمه تحقق خویش انضباط شخصی یا درونی اوست و دستیابی به انضباط درونی تنها از طریق انضباط بیرونی حاصل می شود.
پیروان این مکتب می گویند که تمام نوشته ها و کتابهای بزرگ پیشینیان گنجینه ای از معرفت و خردمندی هستند.
7
برنامه درسی
برنامه درسی باید برمضامین کلی و حیات انسانی تاکید کند. برنامه باید حاوی موضوعات شناختی مختص پرورش عقلانیت باشد.نظریه تربیتی پایدار گرایی بر آن است که استعدادهای بالقوه عقلی و معنوی کودک را به کاملترین وجه از طریق برنامه موضوع مدارمبتنی بر معارفی همچون تاریخ، زبان، ریاضی، منطق، ادبیات، علوم انسانی و علوم تجربی شکوفا سازد .نظریه تربیی پایدارگرایی، علوم انسانی را به دلیل آنکه به روی انسان چشم اندازی از خیر، حقیقت و زیبای می گشاید، مهم تلقی می کنند. در این آثار بشریت جلوهایی از حقایق و ارزش های جاویدان را به ثبت رسانده است. این جلوها که در علوم، فلسفه، ادبیات، تاریخ و هنر یافت می شود به موازات انتقالشان از نسلی به نسل دیگر به حیات خود ادامه می دهند.
8
تعریف تربیت
در این مکتب تربیت عبارت از « ایجاد انضباط در نیروهای عقلانی و پروراندن فکر دانش آموزان» یعنی هم به رشد عقلانی فراگیران اهمیت داده می شود و هم به پرورش فکری آنها. این نظم و انضباط از طریق علم و ادبیات و هنرهای خواندن و گوش دادن، نوشتن و سخن گفتن و ضرورتأ با اندیشیدن انجام می گیرد. در این مکتب انسان به همان اندازه که حیوان عاقل است،حیوان اجتماعی نیز هست و زندگی فکری او در جامعه ای که زندگی می کند،در ضمن ارتباط متقابل خود با همنوعان خود شکوفا می شود.
9
شاخه های پایدارگرایی:
پایدار گرایی دو شاخه اصلی دارد:
الف)شاخه غیرمذهبی( ازجمله طرفداران این شاخه هوچینز است )
ب)شاخه مذهبی یا کلیسایی(ازجمله طرفداران این شاخه ژاک ماریتن است)