مقاله پروپوزالمقایسه سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی 5 تا 12 سال شهرستان بندرعباس

مقاله پروپوزالمقایسه سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی 5 تا 12 سال شهرستان بندرعباس (docx) 22 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 22 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مقدمه اختلالات فراگیر رشد شامل گروهی از اختلالات روانی هستند که در آنها تخریب در مهارتهای تعامل اجتماعی، رشد زبان و گسترهی رفتاری وجود دارد. اختلال اتیسم یکی از مشهورترین اختلالات فراگیر رشدی دوران کودکی است. مشخصههای اصلی اتیسم عبارت از رشد نابهنجار یا اختلال قابل توجه در ارتباط، تعامل اجتماعی و محدودیت چشمگیر فعالیتها و علایق است. جلوههای این اختلال با توجه به سطح رشد و سن تقویمی فرد متفاوت است (سادوک و سادوک، 2003). کودکان اتیستیک دارای مشکلات رفتاری بیشماری از جمله رفتارهای کلیشهای، سرکوبش، خودتحریکی، پرخاشگری و طوطیصفتی نیز میباشند. چنین رفتارهایی، مشکلاتی را در پرورش کودکان درخودمانده به وجود میآورد و استرس فراوانی بر والدین این کودکان به خصوص مادران آنها وارد میکند. این احتلال تأثیرات شدیدی بر بر زندگی خانوادگی میگذارد که سطوح بالای اضطراب، استرس، انزوا و بلاتکلیفی در والدین و به خصوص مادران کودکان مبتلا با اتیسم از جملهی این موارد است (وبستر و همکاران، 2004). تحقیقات اخیر در مورد والدین کودکان اتیستیک نشان میدهد که والدین و به خصوص مادران، در معرض خطر بالای بروز مشکلات در سلامت روانی هستند (راید- برانت، 1990). به نظر میرسد یکی دیگر از متغیرهای دیگری که ممکن است تحت تأثیر وضعیت کودکان اتیسم قرار گیرد سازگاری زناشویی باشد. سلامت روان عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقیعتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضا کننده نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعداد فطری خویش می باشد. فردی از سلامت روان برخودار است که قادر باشد تا عقده های درونی خود را حل و فصل کند و با تغییرات و مقتضیات محیط طبیعی و اجتماعی خویش سازگار باشد و تلاش کند تا تندرستی و نشاط برای خود و دیگران فراهم سازد زیرا سلامت روان حالتی مساعد برای رشد و نمو از جهت بدنی، عاطفی و شعوری، بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران است (اختیاریامیری، 1383). امروزه سازگاري زناشويي يکي از اصطلاحاتي است که وسيعاً در مطالعات خانواده و زناشويي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين اصطلاح با بسياري از اصطلاحات ديگر همچون «رضايت زناشويي»، «شادکامي زناشويي»، «موفقيت زناشويي» و «ثبات زناشويي» مرتبط است. در حاليکه اصطلاحات قبلي هر کدام تنها يک بعد از ازدواج را نشان مي‌دهند, سازگاري زناشويي يک اصطلاح چند بعدي است که سطوح چندگانه ازدواج را روشن مي‌کند و فرايندي است که در طول زندگي زوجين به وجود مي‌آيد، زيرا که لازمه آن انطباق سليقه‌ها، شناخت صفات شخص، ايجاد قواعد رفتاري و شکل‌گيري الگو‌هاي مراوده‌اي است، بنابراين سازگاري زناشويي يک فرايند تکاملي در بين زن و شوهر است. در طول سالها از اين مفهوم بدون يک تعريف مشترک و روشن بين محققان استفاده شده‌است. سازگاري زناشويي شيوه‌اي است که افراد متأهل، به‌طور‌فردي يا با يکديگر، جهت متأهل ماندن سازگار مي‌شدند، به‌طوري که سازگاري زناشويي يکي از مهمترين فاکتورها در تعيين ثبات و تداوم زندگي زناشويي است (گال ، 2001؛ گلدنبرگ ،1382). بنابراین پزوهش حاضر با هدف مقایسهی سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و کودکان عادی شهر بندرعباس انجام شده است. 1-2 بیان مسأله تولدفرزند برای والدین در هر سن و شرایطی حاصل باری از فشارهای روانی است.تولد فرزند در زوج های جوان مشکلات ویژه ای چون تغذیه،نگهداری و مانند آن را و درزوج های میانسال که حتی تجربه فرزند پروری دارند، مشکلات عدیده ا ی چون ناهماهنگی تربیتی، یک دست نبودن محیط روانی حاکم برفضای رشدی کودک و مانند آن را به همراه دارد.حال با در نظر گرفتن مشکلات یاد شده اگر نوزادی با نوعی معلولیت و اختلال ذهنی یا جسمی یا رفتاری یا ترکیبی از آن ها متولد شود، فشارهای روانی حاصل از وجود چنین فرزندی بر اعضای خانواده به ویژه والدین چندین برابر می گردد (سیف نراقی و نادری، 1380). اختلال های فراگیر رشد با آسیب شدید و گستردهی زمینههای گوناگون رشد مشخص می شوند مانند: اختلال در مهارتهای تعامل اجتماعی متقابل، مهارتهای ارتباطی یا وجود رفتار، علایق و فعالیتهای کلیشهای.‌ اتیسم یکی از این اختلالات است. اختلال اتیسم (درخودماندگی) که براساس تحول نابهنجار تعامل اجتماعی و ارتباطی و بر مبنای محدودیت قابل ملاحظه فعالیت ها و رغبت ها مشخص می شود، از وخیم ترین و ناشناخته ترین اختلالات دوران کودکی است(دادستان،1378). اختلال اتیسم مشهورترین اختلال گروه از اختلالات فراگیر رشداست که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، انحراف ارتباطی و الگوهای رفتاری کلیشه ای محدودمشخص می شود. طبق متن بازنگری شده چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی کارکرد نابهنجار در زمینه های فوق باید در 3 سالگی وجود داشته باشد(کاپلان- سادوک ،2007). این کلمه از اصطلاح یونانی اتو و به معنی خود ریشه گرفته است. درسال 1943 دکتر کانر این اختلال را شناسایی نموده، آن را اتیسم (درخودماندگی) زودرس دوران کودکی نامید (انجمن روانشناسی آمریکا، 2000). از اتیسم به عنوان یک اختلال طیفی یاد می شود(دبادت،2006).زیرا این ناتوانی از جهات مختلف بر پیشرفت و گسترش توانایی کودک(شامل رشد زبان،ارتباط و مهارتهای اجتماعی) تاثیر می گذارد(انجمن راهنمایی،2008). راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی مهم ترین نشانگان ضروری برای تشخیص اتیسم را در سه حوزه خلاصه کرده است: 1-نارسایی های اجتماعی ،با دونشانه رایج که از ابتدای کودکی خود را نشان می دهند،فقدان تماس چشمی و هماهنگ کردن وضعیت بدنی خود با طرف مقابل به هنگام در آغوش گرفته شدن.2- الگوهای قالبی رفتار. راتر(1987)این رفتارها را در چهار دسته طبقه بندی کرده است:اول،بازی های محدود و انعطاف ناپذیر. دوم،دلبستگی شدید به یک شیء .سوم،مشغولیت فکری در باره یک موضوع و در پایان تمایل شدید به ثابت بودن الگوی برنامه فعالیت های روزمره(جونز،2004). 3- نارسایی های ارتباطی که پژوهش ها نشان داده است بیش از یک سوم کودکان درخود مانده هرگز گفتار کارکردی را به دست نمی آورند(میرندا،2003،لرد،ریزی و پیکلس،2004،ریملند،1964).رفتارهای خودآزاری از رفتارهای مخربی است که افراد دارای ناتوانی رشدی انجام می دهند.رفتارهای خودآزارانه غالبا شکل های مشترکی دارند که عبارتند از :ضربه به سر، ضربه با دست، مالش بیش از حد خود،چنگ زدن و ناخن کشیدن (درخشیده، 1384). در مطالعهای میزان شیوع کودکان اتیسم، حدود یک مورد در 2000 تولد زنده گزارش شده است (تانگوای،2000). و میزان این اختلال در پسران 4 تا 5 برابر دختران است. طیف اختلالات اتیسمتأثیرات شدیدی بر زندگی خانوادگی می گذارد. سطوح بالای اضطراب، استرس، انزوا و بلاتکلیفی در والدین و همشیران کودک مبتلا به اتیسم از جمله این موارد است (وبستر، فیلر و لاول،2000). والدین و بخصوص مادر از اولین کسانی هستند که با کودک ارتباط برقرار می کنند و بیشترین زمان را با کودک سپری می کنند. مادران کودکان اتیسم مشکلات رفتاری شدید کودک و استرس بیشتر و رضایتمندی کمتر از روابط بین یکدیگر(زن و شوهر)را تجربه می کنند (برابست، کلاپتون، هندریک، 2009). وجود کودک معلول و از جمله اتیسم اغلب ضایعات جبران ناپذیری را برپیکر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل این ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدیدی می شود(نریمانی،آقامحمدیان،رجبی،1386). سازمان جهانی بهداشت سلامت روانی را اینگونه تعریف نموده است: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران،تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه،منطقی و مناسب. از سوی دیگرتأثیر رفتار ناسازگارانه کودک اتیسم به تنهایی برای بالا بردن سطح تعارض و ناسازگاری زناشویی بین والدینش گزارش شده است(وسترمن و شانهولتز،1993).یافته ها نشان می دهند که سازگاری زناشویی به طور مستقیم تحت تأثیرچگونگی رویارویی والدین با رشد غیر معمول فرزندشان است(میلگرام و آتزیل،1988).از نظر کرینچر (1986)،سازگاری و تعامل سالم زناشویی،کلید فرایند خانواده ی مطلوب است،زیرا برای زوجین سخت است که زن و شوهر خوبی نباشند و بخواهند والدین با کفایتی باشند(به نقل از بارکر،ترجمه دهقانی،1375).روابط ضعیف والدین،یکی از دلایل معمول اصطکاک در خانواده است(هارلوک1975،به نقل از برجعلی،1378). سازگاری و ناسازگاری زناشویی تمام ابعاد زندگی زوج ها و فرزندان آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد.ناسازگاری موجب کاهش امید به زندگی، افزایش احتمال ابتلا به بیماری های جسمانی و روانی می گردد(پروچینو،ویلسون،کندرسون وکارت رایت،2009).سازگاری زناشویی که جایگاه برجسته ای را در مطالعه ارتباطات خانوادگی و زناشویی به خود اختصاص داده است، را می توان به شکل فرایندی تعریف کرد که بوسيله موارد زير تعيين مي‌شود: 1) تفاوت‌هاي پردرد سر دو تايي، 2) تنش‌هاي بين فردي و اضطراب شخصي، 3) رضايت دوتايي، 4) همبستگي دو‌تايي، و 5) توافق کلي دو‌تايي روي شيوه‌هاي مهم عملکرد (اسپانير ، 1976). با توجه به این که مادران کودکان اتیسم مشکلات عدیدهای در زمینه نگهداری از کودکشان دارند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آیا بین سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی تفاوت وجود دارد؟ 1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش اختلال اتیسم به دلیل برخورداری از چندین ویژگی مانند دربرداشتن طیف متنوعی از ناهنجاری های زبانی، ارتباطی،رفتاری ،اجتماعی و همچنین تشخیص دیرهنگام و دشوار،بروز علائم بعداز یک دوره طبیعی و نرمال رشد کودک، فقدان درمانهای قطعی و مؤثر،پیش آگهی نه چندان مطلوب ،می تواند فشارهای روانی گوناگونی را برخانواده و نزدیکان کودک تحمیل کند. آمارهای جدیدی از میزان شیوع این اختلال منتشر شده است، مرکز پیشگیری و کنترل بیماری هادر سال 2008 شیوع آن را 3/11 مورد بین 100و یا یک مورد در هر 88 تولد برآورد کرده است. که باتوجه به توزیع جنسیتی (تعداد مبتلایان پسر چهار تا پنج برابر دختران)، می توان گفت که تقریبا یک در 54 تولد پسر و یک در 252 تولد دختر. طیف اختلالات اتیسم تأثیرات شدیدی برزندگی خانوادگی می گذارد. سطوح بالای اضطراب، استرس، انزوا و بلاتکلیفی در والدین و همشیران کودک مبتلا به اتیسم از جمله این موارد است (وبستر2004). تحقیقات دیگر نشان داده است که ریسک بالایی برای گرفتاری به مشکلات بهداشت روانی در این خانواده ها وجود دارد (پیون و پالمر،1999؛ راید برانت،1990). فرضیه های علت شناختی متمرکز بر نقش محیط بر سه زمینه متمرکزند: ویژگی های والدین،تعامل های خانوادگی ، تنیدگی های زودرس.از زمانی که کانر(1943)درخودماندگی را به منزله اختلال تعریف کرد این نکته را نیز عنوان کرد که ویژگی های شخصیتی والدین در وقوع این اختلال مشارکت دارند.اما پژوهشگران دیگری نتوانستند وجود چنین تصویر سرد، نامنعطف واختلال آمیزی را به اثبات برسانند(روزهان،1992؛دادستان،1378).در دیدگاهی دیگر تعامل والدین کودکان درخودمانده با فرزندانشان منفی،خصمانه،طرد کننده و غیر تقویت کننده است(دادستان، 1378). هیتگیز،بیلی و پیرس(2005)در بررسی ویژگیهای والدین کودکان درخودمانده دریافتند که والدین کودکان اتیسم عزت نفس سالمی دارند،اما خشنودی زناشویی،جمعیت و سازگاری خانوادگی در آنها درمقایسه با والدین کودکان عادی کمتر است.و مهارتهای کنارآمدن در آنها تفاوتی باوالدین کودکان عادی ندارد.نتایج تعدادی دیگراز پژوهش ها نشان داده است که والدین کودکان اتیسم در سلامت روان مشکلات بیشتری نسبت به والدین کودکان سندرم داون، سندرم ایکس شکننده، کودکان کم توان ذهنی و اختلالات رشدی بدون اتیسم نشان داده اند (استس،مانسن،کوهلر،آبوت،2009). با این وجود اکثر پژوهش های قبلی در مورد سازگاری زناشویی والدین کودکان معلول، گزارش مادران و بندرت پدران به عنوان مطلع گنجانده شده است. برای آن پژوهش هایی که شامل گزارش پدران بوده، حجم نمونه ها بسیار کم بوده است (اوئلوفسن و ریچاردسون، 2006). اکثر مطالعات مشخص کرده است که مادران از معلولیت فرزندان خود بیشتر از پدران در رنج اند (هستینگو براون، 2002). از آن جایی که مادران تمام وقت بدون وقفه از کودکان خود نگهداری می کنند، مشکلات بیشتری را در حیطههای روانی و رضایت زناشویی بروز می دهند (لیکن بروک، کاوشوف، وارد، 2005). آمار روزافزون کودکان طیف اختلال اتیسم، نیاز به حمایت اجتماعی مادران کودکان اتیسم با توجه به فشار روانی که ایشان در تمامی مراحل ،پیش، حین و پس از تشخیص اختلال فرزندانشان متحمل می شوند ،وقلت پژوهش های انجام شده در این حیطه در سطح شهر بندرعباس، پژوهشگر را برآن داشت که در خصوص سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم در مقایسه با مادران کودکان عادی به تحقیق بپردازد. 1- 4 هدفهای تحقیق 1-4-1 هدف اصلی مقایسه سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی 5 تا 12 سال شهر بندرعباس. 1-4-2 هدفهای فرعی مقایسهی سلامت روان مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 1-1- مقایسهی نشانههای جسمانی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 1-2- مقایسهی علائم اضطراب مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 1-3- مقایسهی اختلال در کنش اجتماعی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 1-4 مقایسهی علائم افسردگی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم مقایسهی سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 2-1- مقایسهی رضایت زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 2-2- مقایسهی همبستگی زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 2-3- مقایسهی توافق زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم 2-4- مقایسهی ابراز محبت مادران دارای فرزند عادی و اتیسم فرضيه‏هاي تحقیق: فرضيه‏ی اصلی بین سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی 5 تا 12 سال شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد. فرضيه‏هاي فرعی: 1- بین سلامت روان مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 1-1- بین نشانههای جسمانی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 1-2- بین علائم اضطراب مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 1-3- بین اختلال در کنش اجتماعی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. بین علائم افسردگی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 3- بین سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 2-1- بین رضایت زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 2-2- بین همبستگی زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 2-3- بین توافق زناشویی مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 2-4- بین ابراز محبت مادران دارای فرزند عادی و اتیسم تفاوت وجود دارد. 1-6 معرفی متغیرهای پژوهش سلامت روان- سازگاری زناشویی 1-7 تعاریف اصطلاحات 1-7-1 تعاریف مفهومی سلامت روان: سلامت روانی اصطلاحی است که برای توصیف سطوح شناختی و هیجانی و رفاه و آسایش و نیز عدم وجود اختلال روانی به کار میرود. طبق دیدگاه کلنگر و روانشناسی مثبتنگر سلامت روانی دربرگیرندهی توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی، ایجاد تعادل بین فعالیتهای زندگی و کوشش برای رسیدن به بهبودپذیری روانی است (نس، 2005). سلامت روان عبارت است از سازش با فشارهای مکررو روزمره ی زندگی هر فرد ،به طوری که بتواند فرد را با محیط سازگار نمایدو به حل تعارضات و کشمکش های درونی و پذیرش یا پیروی از سرنوشت و تقدیر بپردازد (هوگان،1976). سازگاری زناشویی: سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند. روابط رضایت بخش بین زوجین از طریق علاقه متقابل، مراقبت از همدیگر و پذیرش و تفاهم یکدیگر است (خدابخش، 1382). 1-7-2 تعاریف عملیاتی سلامت روان: در این پژوهش نمرهی به دست آمده از طریق پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ (GHQ) میباشد. سازگاری زناشویی: نمره حاصل از پرسشنامه سازگاری زناشویی که شامل چهار حیطه (رضایت زناشویی- همبستگی زناشویی- توافق زناشویی- ابراز محبت) میباشد. روش تحقیق پژوهش حاضر در زمرهی تحقیقات توصیفی از نوع علی- مقایسهای قرار میگیرد. در این روش پژوهش محقق مداخلهای به عمل نمیآورد، فقط آثار و نتایج حاصل که در دورهای اتفاق افتاده است را مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. روش علی-مقایسه ای یا روش پسرویدادی معمولا به تحقیقاتی اطلاق می شود که در آن‌ها پژوهشگر با توجه به متغیر وابسته به بررسی علل احتمالی وقوع آن می پردازد این نوع تحقیق گذشته نگر بوده و سعی بر آن دارد که از معلول به علت احتمالی پی ببرد، در این تحقیق علت خصیصهای است و قابل دستکاری نیست (سرمد و همکاران، 1388). 3-2 جامعه آماری در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم و مادران کودکان عادی 5 تا 12 سال سطح شهر بندرعباس که در سال تحصیلی 92-91 در دو مقطع پیش دبستان و ابتدایی مشغول به تحصیل بودهاند، بود. 3-3 نمونه و روش نمونهگیری گزینش نمونهی مادران دارای فرزند اتیسم بر اساس نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. در بندرعباس تنها یک مرکز اتیسم (مرکز مهرجو) وجود دارد و 32 کودک درخودمانده در آن جا خدمات آموزشی و توانبخشی دریافت می کنند. 2 نفر از مادران این کودکان بیسواد بودند و توان پاسخ گویی به پرسشنامه ها را نداشتند بنایراین 30 مادر دیگر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش مادران کودکان عادی از روش نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای استفاده شد. حجم نهایی نمونه مادران عادی تعداد 30 نفر یعنی بابر با تعداد نمونه مادران کودکان اتیسم تعیین شد. که این 30 نفر پس از غربالگری به منظور همتا سازی و به حداقل رساندن مداخله متغیرهای دیگر، از بین 100 مادرانتخاب شد. به این صورت که از هر ناحیه آموزشی سطح شهر دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه ابتدایی و یک پیش دبستانی به تصادف انتخاب شد، و از هر مدرسه دو کلاس به تصادف و از هر کلاس سه تا چهار دانش آموز به تصادف انتخاب شد. سپس مادران این کودکان ازلحاظ متغیرهای سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، شغل و مدت زمان ازدواج با گروه مادران کودکان اتیسم تقریبا همتا شدند. و پرسشنامهها در اختیار آنها قرار گرفت که پس از تکمیل در اختیار محقق قرار دادند. 3-4 ابزار پژوهش در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شد. 3-4-1 پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28: شناخته ترین آزمون غربالگری است که تاکنون در روانپزشکی تاثیر بسیار زیادی بر پیشرفت پژوهشهای داشته است (هندرسون11990). این پرسشنامه توسط گلدبرگ2(1979) برای تفکیک افراد مبتلا به اختلالات روانی از جمعیت مراجعه کننده به مراکز پزشکی عمومی ساخته است امروزه این پرسشنامه به منظور استفاده به 36 زبان ترجمه شده است. بسیاری از محققین(چیونگ واسپیز3،1994) تصریح کرده اند که این پرسشنامه هم استفاده بالینی داشته و هم در جامعه کاربرد دارد لازم به ذکر است که ثمره برش در این پرسشنامه نیز نمره 23 در نظر گرفته می شود (نریمانی و همکاران ، 1386). GHQ 28 چهار مقیاس فرعی را در برمی گیرد که بدین شرح است: الف) نشان های جسمانی: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد سردرد، احساس ضعف و سستی، احساس نیاز به داروهای تقویتی و احساس داغی یا سردی در بدن را مورد بررسی قرار می دهد. ب)علائم اضطراب: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد. اضطراب، بی خوابی، تحت فشار بودن و عصبانیت و دلشوره را مورد بررسی قرار می دهد. ج)اختلال در کنش اجتماعی: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد. توانایی فرد در انجام کارهای روزمره، احساس رضایت در انجام وظایف، احساس مفید بودن، قدرت یادگیری و لذت از فعالیتهای روزمره زندگی را بررسی می کند. د)علائم افسردگی: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد. احساس بی ارزشی، ناامیدی، احساس بی ارزشی بودن زندگی، افکار خودکشی و آرزوی مردن و ناتوانائی در انجام کارها (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1383). گلدبرگ و همکاران (1986) همبستگی بین داده های حاصل از اجرای دو پرسشنامه سلامت عمومی و چک لیست علائم روانی SCL- 90 را بر روی 244 نفر آزمودنی به میزان 78/. گزارش داده است. لذا بر اساس نتیجه این مطالعه، اندازه ی شاخصهای حساسیت و ویژگی، میزان کلی اشتباه طبقه بندی ، و ضریب همبستگی نمرات آن با ارزیابی بالینی به تربیت برابر با 86%، 77%،20% ،70% بوده است (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1383). فرم اصلی و اولیه این پرسشنامه مشتمل بر60 سوال بوده است. به تناسب شرایط، فرمهای کوتاه تری از پرسشنامه سلامت عمومی مشتمل بر 12، 28، 30 ماده نیز تهیه شد. فرم میزان 1 شده یا 28 سوالی در اقدامی به منظور افزایش میزان واریانس ساخته شده و براساس تحلیل عاملی فرم کامل GHQ معنی نسخه 60 سوالی آن می باشد. نتایج چندین مطالعه بنجامین و همکاران ( 1982) دلالت بر وجود همبستگی قوی بین نتایج حاصل از پرسشنامه 28 و 60 ماده ای سلامت عمومی و تشخیص اختلالات روان شناختی دارد (نریمانی و همکاران ، 1386). راپیتزا4 ویراکس (1981) بر این باورند که آزمون سلامتی عمومی از توانایی لازم برای ارزیابی شدت اختلالات روان شناختی برخوردار است و پیشنهاد می کنند که به منظور صرفه جویی در وقت و هزینه، فرم کوتاه 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شود. متن پرسشنامه درباره وضع سلامت عمومی افراد با تأکید بر مسائل روانشناختی در زمان حال است. در تمامی سئوالها، آزمودنی باید گزینه هایی را که با اوضاع و احوال بیشتر مطابقت دارد مشخص نماید. پاسخ آزمودنی به هر یک از پرسشها در یک طیف چهار درجه ای خیلی کمتر از همیشه، کمتر از همیشه، مثل همیشه و بیشتر از همیشه، مشخص می شود در همه گزینه ها درجات پائیین نشان دهنده سلامتی و درجات بالا حاکی از عدم سلامتی در فرد است. یعقوبی(1374) طی پژوهشی، با عنوان، بررسی همه گیر شناسایی اختلالات روانی در و ویژگی این پرسشنامه در بهترین نمره پرسش (23) به ترتیب برابر با 5/86 % و 82% است. آن نوع از پایاپی که بیشترین ارتباط را با روشهای غربالگری دارد همسانی درونی شان می باشد که از طریق ضریب الفای کرونباخ اندازه گیری شود. مطالعات مختلف حاکی از پایاپی بالای پرسشنامه GHQ 28 است در مطالعه ای که چان و جان (1983) با استفاده از پرسشنامه 30 ماده ای GHQ انجام دادند بر اساس روش ساده نمره گذاری لیکرت ضریب همبستگی درونی این مقیاس برابر 85/. گزارش شده است. چیونگ1 و اسپیرز؛ ضریب پایایی را بین 42/. تا 47/. بدست آورند. علاوه بر این ضریب آلفا برای کل مقیاس برابر 88/. و برای خرده مقیاس ها بین 66/. تا 85/. به دست آمد (یعقوبی، 1374). چیونگ و اسپیرز (1994) در جمعیت کامبوجی های ساکن نیوزلند از طریق باز آزمایی به فاصله 2 تا 4 هفته پایایی این پرسشنامه را با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن 55/. ارزیابی کرده اند. البته میزان آن پایین اما از نظر آماری معنی دار بوده است (مهرابیزاده و همکاران ، 1380). دستجردی (1377) طی پژوهشی تحت عنوان هنجارهای آزمون سلامت عمومی برای دانشجویان مرکز تربیت معلم ضریب پایایی و ضریب همبستگی برای کل پاره تست های آزمون سلامت عمومی برابر 82/. گزارش می دهد. مرخشتی (1375) طی پژوهشی با عنوان بررسی رابطه میان رضایت از زندگی زناشویی و سلامت روان بر روی گروه نمونه پژوهش به تعداد مساوی( از زنان و مردان) ضریب آلفای کرونباخ برابر %92 در زمانی کرد که نشان دهنده هماهنگی درونی بسیار قوی این پرسشنامه است مجاهد( 1374) طی پژوهشی با عنوان بررسی وضعیت رفتار کودکان و سلامت روانی والدین در خانواده های چند همسری (منطقه سراوان) از ضریب همبستگی نمرات در دو نوبت استفاده کرده ضریب همبستگی به دست آمده 62% بود که از لحاظ آماری معنا دار است در نتیجه پایانی نسبی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1383). آلفای کرونباخ این پرسشنامه در پژوهش حاضر 91/0 به دست آمد. پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر: این مقیاس دارای 32 سؤال است که میزان سازگاری دونفره را می سنجد،در سال1976 توسط گراهام اسپانیر تهیه شده و تا سال 1984 حدود 1000مطالعه به عنوان ابزار اصلی مورد استفاده قرار گرفت. نمرهگذاری آن بر اساس طیف لیکرت صورت میگیرد. نمرات این پرسشنامه از صفر تا 150 متغیر است. کسب نمرات بیشتر یا برابر با 100 به معنای سازگاری زناشویی افراد و نمرات کمتر از 100 به معنای وجود مشکلی در روابط زناشویی و ناسازگاری و عدم تفاهم خانوادگی است. این پرسشنامه، سازگاری زناشویی کلی فرد را ارزیابی میکند. معالعات مربوط به پایایی و روایی این مقیاس همواره مثبت بوده است. اسپاینر (1978) پایایی 96/0 را از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس به دست آورد. شارپلی و کروس (1982)ضریب پایایی پرسشنامه را 96/0 گزارش کردند، در ضمن آنها استفاده از این مقیاس را به دلیل پایه های روانسنجی مناسب آن در مقایسه با سایر مقیاسها توصیه کردهاند (حسنشاهی، 1378). پایایی به دست آمده را حسنشاهی (1378) با استفاده از روشهای تنصیف برابر 96/0 و با استفاده از ضریب آلفای کرونبخ 92/0 برآورد کرد. که این پایایی در پژوهش شارپلی و کروس)1982)تأیید شد.در پژوهش دیگری که بوسیله اسپانیر و تامپسون (1982)انجام گرفت،همسانی درونی بدست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. در ایران ملازاده(1381)اعتبار مقیاس را با روش بازآزمایی 86/0 و با روش آلفای کرونباخ 89/0 و میزان روایی همزمان آن با پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک والاس برابر 90/0 گزارش نمود. در پژوهش حاضر پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 95/0 به دست آمد. 3-5 روش اجرای تحقیق و جمعآوری دادهها در این پژوهش، پژوهشگر پس از اخذ مجوز از آموزش و پرورش، به اجرای پرسشنامههای پژوهش پرداخت. همهی پرسشنامهها توسط محقق و یک نفر دستیار اجرا شدند. لازم به ذکر است که برای هر دو گروه ترتیب اجرای پرسشنامهها یکسان بود، به این ترتیب که در هر دو گروه ابتدا پرسشنامه سلامت عمومی و سپس پرسشنامهی سازگاری زناشویی اجراشد. به منظور کسب اطمینان از صحت اجرای پرسشنامهها توسط شرکتکنندگان، در هنگام اجرای پرسشنامهها، محقق شخصا حضور داشت و در موارد لزوم به راهنمایی و رفع اشکال برای آزمودنیها در موارد سؤالبرانگیز میپرداخت. مدت زمان اجرای پرسشنامههای این پژوهش تقریبا یک ماه به طول انجامیده است. 3-6 روش تجزیه و تحلیل دادهها روش تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بود. آمار توصیفی شامل: میانگین، انحراف استاندارد و نمودار و آمار استنباطی شامل: آزمون تحلیل واریانس یکراهه است که جهت تحلیل دادهها نرم‌افزار آماری (SPSS) نسخه 19 استفاده گردید. الف: منابع فارسی آزاد، حسین (1378). سلامت روان ازدیدگاه الیس، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره چهارم. احمدوند، محمد علي (1382). بهداشت رواني. تهران، انتشارات دانشگاه پيام نور. احمدی رقآبادی، علی (1384). بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهداشت روانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان رشت. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. اختیاریامیری، راضیه (1383)، مقایسه بهداشت روانی دانشجویان مجرد و متاهل خوابگاهی، خلاصه مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران، دانشگاه شهید بهشتی. آقاجانی، سعید؛ اسدی نوقابی، احمدعلی (1381). نظریه مشاوره و روان درمانی، تهران، مرکزنشردانشگاهی. برجعلی،احمد(1378).رابطه الگوهای فرزندپروری والدین با تحول روانی-اجتماعی فرزندان.رساله دکتری روان شناسی،دانشگاه علامه طباطبایی. بركابي، بيژن؛ خوئيني، حسين (1382). بررسي سلامت رواني دانشجويان دانشگاه بين المللي امام خميني و دانشگاه علوم پزشكي قزوين، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه بين المللي امام خميني. بنی جمالواحدی، شکوه السات؛ احدی، حسن (1370). بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی، تهران، نشر نی. بلقان آبادی،م.،حسن آبادی،ح.،اصغری نکاح،م(1390).تأثیر زوج درمانی مثبت نگر برامیدواری مادران کودکان با نیازهای ویژه.فصلنامه یافته های نودر روانشناسی،سل هفتم،شماره 21،ص 121-113. بهرامیاحسان، هادی (1381). بهداشت روانی در قرن بیست ویکم و چالشهای پیشرو، مجله روانشناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تهران، سال سی و دوم، شماره 1. بهشتی، محمود؛ (1377). خانواده و کودک. تهران : انتشارات مانی. پورافکاری،ن. (1390).خلاصه روانپزشکی 3.علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی(ترجمه). انتشارات شهرآب تقوی،م (1380).بررسی روایی و اعتبارپرسشنامه سلامت عمومی.مجله روانشناسی،5(2)،ص65-63. ثنایی باقر و همکاران. (1389). مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج. انتشارارت بعثت. تهران. ثنایی،باقر (1387).مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج.نشر بعثت. جوانشير، اسد (1383). رابطه هوش هيجاني، سلامت روان و فرسودگي شغلي، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطبايي تهران. جوهري تيموري، ساسان (1384). موضوع همبستگي بين سلامت رواني بر اساس GHQ و نگرشهاي ناسالم بر اساس DAS در دانشجويان پزشكي دانشگاه آزاد واحد مشهد، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد واحد مشهد. چیمه،ن.،پوراعتماد،ح.،خرم آبادی.(1386).مشکلات ونیازهای مادران کودکان مبتلا به اختلالات اتیستیک:یک پژوهش کیفی.فصلنامه خانواده پژوهی،سال سوم،شماره 11،ص707-697. خدارحيمي، سيامك (1373). روان شناسي سالمندي، انتشارات آستان قدس رضوي. دادستان، پريرخ (1378). روان شناسي مرضي تحولي، تهران: انتشارات سمت. جلد دوم. دادستان،پ(1377).تنیدگی یا استرس:بیماری جدید تمدن.تهران:اتشارات رشد. درخشیده،م(1384).اتیسم. انتشارات فرشید. دهقاني آراني، منصور (1374)، بررسي رويدادهاي زندگي، شيوه مقابله و حمايت اجتماعي با سلامت رواني، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رودهن. دهقانی،م.دهقانی،ز(1375).خانواده درمانی پایه(ترجمه).انتشارات رشد . رافعی،طلعت.(1386).اتیسم ارزیابی و درمان.نشر دانژه. رجبی دماوندی،گ.پوشنه،ک.غباری بناب،ب.(1387).رابطه ی ویژگیهای شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان با اختلالهای گستره اتیسم.فصلنامه پژوهش در حیطه کودکان استثنایی،سال نهم،شماره2،ص 144-133. رحمتی عیسی. (1380). روانشناسی از دیدگاه فیزیولوژی. انتشارات نوای قلم. تهران. رحیمینژاد، عباس؛ پاک نژاد، محسن (1383). ارتباط بین سازگاری خانواده با سلامت روانی و سطح ارضاء نیازهای روانشناختی فرزندان و نوجوانان، خلاصه مقالات کنگره آسیب شناسی خانواده در ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی. رضاعی،ف (1387).خلاصه روانپزشکی جلدسوم(ترجمه)،انتشارات رشد. ریاحی،ف.،ایزدی مزیدی،س.(1389).بررسی مقایسه سلامت روان مادران کودکان اتیسم و مادران گروه کنترل.مجله علوم روانپزشکی و رفتاری ایرانیان.جلد 6 شماره 2.ص95-91 . ریاحی،ف.،خواجه الدین،ن،.ایزدی مزیدی،س.،عشرتی،ط.،نقدی نسب،ل(1389).تأثیر درمان حمایتی و شناختی رفتاری برسلامت روان و باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزندمبتلا به اختلال اتیسم.مجله علمی پزشکی،دوره 10،شماره6،ص645-637. سرابی جماب،م.،حسن آبادی،ح.،مشهدی،ع.،اصغری نکاح،(1389).تأثیر برنامه"آموزش والدین و پروراندن مهارتها"بر استرس مادران کودکان مبتلا به اتیسم.فصلنامه خانواده پژوهی،سال هشتم،شماره 31،ص272-261. سرمد،ز. ،بازرگان،ع. ،حجازی،ا. ،(1389).روش های تحقیق در علوم رفتاری.نشر آگه. سلیمانی،ح.(1387).آموزش والدین کودکان دارای درخودماندگی.ماهنامه تعلیم و تربیت استثنایی.شماره 87. ص 36-22. سیف نراقی،م.نادری،ع(1380).روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی.انتشارات ارسباران. شاملو، سعيد (1382)، بهداشت رواني، تهران: انتشارات رشد. شرفی محمدرضا. (1374). خانواده متعادل ( آناتومی خانواده ). تهران : انتشارات انجمن اولیا و مربیان. علي پور، مهران (1383)، بررسي هوش هيجاني مجرمان زنداني و افراد عادي و رابطه آن با سلامت روان. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي. علیزاده،ح(1381).تأثیر فرزندمعلول یا ناتوان برخانواده.ماهنامه تعلیم وتربیت استثنایی،سال سوم،شماره14،ص73-64. علیزاده،ح. ،گنجی،ک.،یوسفی لویه،م.،یادگاری،ف. (1389).روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی(ترجمه).نشر دانژه. غباری بناب،ب.،استیری،ز.(1385).مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبک دلبستگی در مادران کودکان با اختلال درخودماندگی و مادران کودکان عادی.فصلنامه پژوهش در حیطه کودکان استثنایی،سال ششم،شماره3،ص804-787. كاپلان، ه؛ سادوك، ب (1991). خلاصه روان پزشكي (علوم رفتاري – روان پزشكي باليني). ترجمه پورافكاري، نصرالله (1376). تبريز، انتشارات ذوقي. کجباف، محمد باقر؛ آقایی، اصغر وکاویانی، رویا (1383). بررسی رابطه بین میزان رضایت زناشویی والدین و بروز اختلالات رفتاری دختران. فصلنامه مطالعات زنان. شماره 4.. کردتمینی، بهمن (1384). نقش ازدواج مجدد در سلامت روانی همسران و فرزندان شاهد استان سیستان و بلوچستان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران. گلدنبرگ، ا؛ گلدنبرگ، ه.(1382). خانواده درمانی. ترجمه حمید رضا حسین شاهی براوتی تهران : انتشارات نشر روان. گنجي، حمزه (1376). بهداشت رواني، تهران: نشر ارسباران. گنجی، حمزه؛ (1375). روان شناسی تفاوت های فردی. چاپ ششم. تهران : انتشارات بعثت. گود، نانسی؛(2000). زندگی با همسر کج مدار : راهنمای سازگاری زناشویی برای زنان. مترجم فروزنده داور پناه. (1384). تهران : انتشارات جوانه رشد. لشگري، محمد (1381). بررسي مروري بهداشت رواني در اسلام. مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درمان قزوين، شماره 24. لطافتی بریس، امین (1388). نظريه پردازان سلامت روان، فصلنامه تازههاي رواندرماني، سال شانزدهم، شماره 55 و. 56 مفیدی، فرخنده (1376). آموزش خانواده راهنمای عملی والدین و مربیان کودکان استثنایی، انتشارات سرآمد کاوش. ملازاده،ج(1381).رابطه ی سازگاری زناشویی با عوامل شخصیت و سبک های مقابله ای در فرزندان شاهد.پایان نامه دکتری،دانشگاه تربیت مدرس. منشی طوسی، محمد تقی (1374). مشاوره بهداشت روانی: نظریه وعمل، انتشارات آستان قدس رضوی. موسوی، بتول؛ (1388). بررسی اشتغال زنان متاهل و مشکلات آنان با نگاهی به تاثیرات اشتغال در خانواده. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهراء. مهرابی زاده، هنرمند؛ نجاریان، بهمن؛ مسعودی، میترا (1380). مقایسه سلامت روانی والدین کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر 12-7 ساله با سلامت روانی والدین کودکان عادی، پژوهش درحیطه کودکان استثنایی، شماره 2. میلانیفر، بهروز (1376). روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران، نشر قومس. میلانیفر، بهروز (1382)، بهداشت روانی، چاپ هشتم، تهران، نشر قومس. نادری،ع.سیف نراقی،م.(1389). روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی.انتشارات ارسباران. نجات، حميد؛ ايرواني، محمود (1378). مفهوم سلامت در مكاتب روان شناسي، فصلنامه اصول بهداشت رواني، شماره 3. نریمانی، محمد؛ آقامحمدیان، حمیدرضا؛ رجبی، سوران (1386). مقایسه سلامت روانی مادران کودکان استثنایی با سلامت روانی کودکان عادی، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره 33 و 34. نوربالا،ا.،باقری زاده،س.،محمد،ک(1380).اعتباریابی پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی به عنوان ابزار غربالگری اختلالات روانپزشکی در شهر تهران.انتشارات حکیم. هرشنسن، دیوید؛ پاور، پال دبلیو (1988). مشاوره بهداشت روانی: نظریه وعمل، ترجمه منشی طوسی، محمد تقی (1382). مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی. ب: منابع لاتین Abrahams BS, Geschwind DH (2008). «Advances in autism genetics: on the threshold of a new neurobiology». Nat Rev Genet 9 (5): 341–55. doi:10٫1038 /nrg2346. PMID 18414403. Allan, W, and Blackburn, Richards, (1989). Managing Organizational Behavior. Irwin, Inc: 239-240 Amaral DG, Schumann CM, Nordahl CW (2008). «Neuroanatomy of autism». Trends Neurosci 31 (3): 137–45. doi:10٫1060/j.tins.2007٫12٫005. PMID 18258309. American psychiatric association (2000).Diagnostic &statistical manual of mental disorder(4thed). Text revision.Washington,D.C,:American psychiatric association. Arndt TL, Stodgell CJ, Rodier PM (2005). «The teratology of autism». Int J Dev Neurosci 23 (2–3): 189–99. doi:10٫1046/j.ijdevneu.2004٫11٫001. PMID 15749245. Autism, American Psychiatric Association (2000). «Diagnostic criteria for 29900 Autistic Disorder». Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (4th, text revision (DSM-IV-TR) ed.). ISBN 0-89042-025-4. Beckman, P.J(1991). Comparison of mothers and fathers perceptions of the effect of young children with and without. Benderix, Y., Nordson, B., & Sivberg, B. (2006). Parent’s experience of having a child with autism and learning disabilities living in a group home: A case study [on-line]. Available: http://aut.sage pub.com Brobst,J.B,Clopton,J.R&Hendrick,S.S(2009).Parenting children with autism spectrum disorders:The couples relationship..focus on autism and other developmental disabilities,24(1),38-49. Corsini. R.(1973). Current Psychotheraphes. Peacock Pubilshers. Inc Itasaca. Lllonnis Corson. V.(1999) Bermer.A.Elizabeth.N.Mental Health Nursing. Sau Nders Compaany. Debbaudt,D(2006).Autism &Emergency preparedess:Tips and information for& Emergency shelter staff and trainers. Doja A, Roberts W (2006). «Immunizations and autism: a review of the literature». Can J Neurol Sci 33 (4): 341–6. PMID 17168158. Ellis. A. doubson. (1988) How to live with and without anger New york: Reasers Digestpress. Estes,A.,Munson,J.,Dawson,G,Kohler,E(2009).Parenting stress and psychologyical functioning among mothers of preschool children with autism and developmental delay.Autism,13(4).375-387. Filipek PA, Accardo PJ, Baranek GT et al. (1999). «The screening and diagnosis of autistic spectrum disorders». J Autism Dev Disord 29 (6): 439–84. Gerber JS, Offit PA (2009). «Vaccines and autism: a tale of shifting hypotheses». Clin Infect Dis ۴۸ (۴): ۴۵۶–۶۱. doi:۱۰٫۱۰۸۶/۵۹۶۴۷۶. PMID 19128068. [۲]. Lay summary – IDSA (۲۰۰۹-۰۱-۳۰). Geschwind DH (2008). «Autism: many genes, common pathways?». Cell ۱۳۵ (۳): ۳۹۱–۵. doi:۱۰٫۱۰۱۶/j.cell.۲۰۰۸٫۱۰٫۰۱۶. PMID 18984147. Gross L (2009). «A broken trust: lessons from the vaccine–autism wars». PLoS Biol ۷ (۵): e1000114. doi:۱۰٫۱۳۷۱/journal.pbio.۱۰۰۰۱۱۴. PMID 19478850. [۳]. Higgins,D.T,Baily,S.R,Pearce,J.C(2005).Factors assocated with functioning style and coping strategies of families with a child with an autism spectrum disorder.Autism,may;9(2),125-370. Howlin P, Goode S, Hutton J, Rutter M (2004). «Adult outcome for children with autism». J Child Psychol Psychiatry ۴۵ (۲): ۲۱۲–۲۹. doi:۱۰٫۱۱۱۱/j.۱۴۶۹-۷۶۱۰٫۲۰۰۴٫۰۰۲۱۵.x. PMID 14982237. Johnson CP, Myers SM, Council on Children with Disabilities (2007). «Identification and evaluation of children with autism spectrum disorders». Pediatrics ۱۲۰ (۵): ۱۱۸۳–۲۱۵. doi:۱۰٫۱۵۴۲/peds.۲۰۰۷-۲۳۶۱. PMID 17967920. [۱]. Lay summary – AAP (۲۰۰۷-۱۰-۲۹). Kanner,L(1943).Autistic disturbance of affective cotact.Nervous child,(2). Kovshoff,H(2005).Systems analysis of stress and positive perceptions in mothers and fathers of preschool children with developmental disability.Journal of autism and developmental disorders.35(5),635-644. Lloyd,T.T&Hastings,R(2009).Hope as a psychological resilience factor in mothers and fathers of children with intellectual disabilities .Journal of intellectual disability research,53,9657-9968. Myers SM, Johnson CP, Council on Children with Disabilities (2007). «Management of children with autism spectrum disorders». Pediatrics ۱۲۰ (۵): ۱۱۶۲–۸۲. Ness, R. M. (2005). Evolutionary psychology and mental health. In David Buss(ed). Handbook of evolutionary psychology. Hoboken, NJ: John wiley and sons. Pp 203-937. Newschaffer CJ, Croen LA, Daniels J et al. (2007). «The epidemiology of autism spectrum disorders». Annu Rev Public Health ۲۸: ۲۳۵–۵۸. doi:۱۰٫۱۱۴۶/annurev.publhealth.۲۸٫۰۲۱۴۰۶٫۱۴۴۰۰۷. PMID 17367287. Oelofson.N.,&Ricardson,P(2006).Sense of coherence and parenting stress in mothers and fathers of preschool children with developmental disability ,Journal intellectual and development disability.31: 1-12. Paul R (2005). «Parents ask: am I risking autism if I vaccinate my children?». J Autism Dev Disord ۳۹ (۶): ۹۶۲–۳. doi:۱۰٫۱۰۰۷/s۱۰۸۰۳-۰۰۹-۰۷۳۹-y. PMID 19363650. Piven,j.&Palmer,C(1999).Psychiatric disorder and broad autism phenotype:Evidence from a family study of multiple-incidence autism families.American journal of psyschiatry,156(4):557-563. Prunchno,R.M.;Wilson-Genderson,F.P.&Cartwright,R(2009).Depressive symptoms and marital satisfaction in the context of cronic discase.Journal of family psychology,23(4):573-584. Rapin I, Tuchman RF (2008). «Autism: definition, neurobiology, screening, diagnosis». Pediatr Clin North Am ۵۵ (۵): ۱۱۲۹–۴۶. doi:۱۰٫۱۰۱۶/j.pcl.۲۰۰۸٫۰۷٫۰۰۵. PMID 18929056. Rogers SJ (2009). «What are infant siblings teaching us about autism in infancy?». Autism Res. doi:۱۰٫۱۰۰۲/aur.۸۱. PMID 19582867. Rutter M (2005). «Incidence of autism spectrum disorders: changes over time and their meaning». Acta Paediatr ۹۴ (۱): ۲–۱۵. doi:۱۰٫۱۰۸۰/۰۸۰۳۵۲۵۰۴۱۰۰۲۳۱۲۴. PMID 15858952. Rutter(1987).Autism diagnostic interview-revised.LosAngeles,CA:Western psychological servces. Ryde-Brant,B(1990).Anxiety and depression in mothers of children wth psychotic disorders and mental retardation.British journal of psychiatry,156:118-121. Ryff. C. D. Keyes. C. l. m Shomtkin .D. (2002). Optimal well-being :Empirical Encounter of two traditional. Journal of Personality and social psychology. 62 (6). 1007-1022. Sadock BJ, Sadock VA. (2003). Normal child development in comprehensive textbook of psychiatry. Lippincott Williams & Wilkins press. Silverman C (2008). «Fieldwork on another planet: social science perspectives on the autism spectrum». Biosocieties ۳ (۳): ۳۲۵–۴۱. doi:۱۰٫۱۰۱۷/S1745855208006236. Skinner. B. F. (1973). Beyond Freedom and Dignity palific Grov. Califormia u.s.a. Spannier,G.B(1976).Measuring dyadic adjustment:New scales for assessing quality of marriage and similar dyads.Journal of marriage and the family,38:15-28. Sulivan. R.(1953). Current Psychotheraphes. Peacock Pubilshers. Inc Itasaca. Lllonnis. Tanguay,P.e.Pervasive developmental disorders:A 10-years review.Journal of the American academy of child and adolescent psychiatry.2000;9:1079-1095. Tarabek,J.Relationship satisfaction and mental health of parents of children with autism:A comparision of autism,ADHD and normative children,Virginia polytechnic institute and state univ.,2011. Tonge,B.,Brereton,A.,Kiomall.M,Mackinnon,A(2006).Effects on parental mental health of an education and skills training program for young children with autism:Arandomized cotrolled trail.Journal of the American academy of child and adolescent psychiatry,45(5):561-569. Webster, A., Filer, A., Webster, V., & Lovell, C. (2004). Parental perspectives on early intensive intervention for children diagnosed with autistic spectrum disorder. Journal of Early Childhood Research, 2, 25. World Health Organization (2006). «F84. Pervasive developmental disorders». International Statistical Classification of Diseases and Related Health Problems (10th (ICD-10) ed.).

فایل های دیگر این دسته