پاورپوینت بوم ناب-آخرین ادیشن (pptx) 36 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 36 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بوم ناب کسب و کار (Lean Canvas)
1
بوم ناب کسب و کار (Lean Canvas)
نسخهی بهینه شدهی بوم مدل کسب و کار برای استارتاپها است. اش مائوریا نویسندهی دو کتاب “نوپای ناب” و “معیار ناب: کارشناسی شاخصهای کلیدی رشد استارتاپ” با ایجاد تغییراتی در بوم مدل کسب و کار آستروالدر این مدل را معرفی کرد. بوم ناب، با تمرکز بر کارآفرینی یک مدل کسب و کار جامع خلق میکند. در این مدل عواملی مانند مشکلات، راهحلها و مزیتهای رقابتی بررسی میشود و تمرکز بیشتری بر ویژگیهای خاص یک استارتاپ مانند عدم قطعیت و ریسکپذیری وجود دارد. در حقیقت بوم مدل کسب و کار به عنوان یک ابزار تحلیلی برای یک کسب و کار بسیار کارامد ولی برای یک استارتاپ ،مقدماتی و ناکافی است. در این بوم بخشهایی از بوم مدل کسب وکار که در روزهای اول فعالیت یک استارتاپ نقش مهمی ندارند حذف شدهاند، هرچند که این بخش ها برای کسب و کارهای بالغ و چندین ساله بسیار حیاتی هستند، مانند بخش فعالیتهای کلیدی، منابع کلیدی، شرکا و بخش ارتباط با مشتریان. در عوض بخشهای دیگری به بوم ناب کسب و کار اضافه شدهاند که شامل مسئله، راهحل، سنجههای کلیدی و برتری مطلق میباشد.
2
توالي مراحل
3
مشکل یا صورت مسئله (problem)
از آنجاييکه کسب و کارهاي زيادي به دليل ساخت محصولات اشتباه،سرمايه،زمان،منابع و تلاشهاي زيادي را به هدر داده اند ازاين رو وقتی شما قصد دارید استارتاپی برای عرضهی محصول یا خدمتی خاص راهاندازی کنید، باید مطمئن شوید که کسب و کار شما مشکلی برای افراد حل میکند. در این بخش، سه مشکل یا صورت مسئلهی اصلی را که استارتاپ حول آنها تشکیل خواهد شد، یادداشت کنید.
شناسایی جنبه هاي متفاوتی از مساله گاهی اوقات موجب می شود که راه حل مسائلی را پیدا کنید که مدت زمان زیادی غیرقابل حل به نظر می رسیدند.
در نهایت به یاد داشته باشید زمانی که به یک مساله برخورد کردید، به برداشت اولیه از آن اکتفا نکنید و از زوایای دیگر نیز به آن فکر کنید. ولی این فکر کردن نباید در حدی طول بکشد که رقبای شما پا به میدان گذاشته و مشتریان بالقوه شما را تصاحب کنند.
به طور کلی ایده ها به شکل راه حلی برای مشکلات و مسائل موجود، مطرح و پیاده سازی می شوند. همیشه به یاد داشته باشید که اگر محصول شما، مشکلی را حل نکند مورد توجه قرار نمی گیرد.
آشنایی با مفهوم جایگزین های موجود:
در حال حاضر مشتری های شما از چه طریقی مشکلات خود را حل می کنند؟ (منظور مشکلی است که فکر می کنید محصول شما می تواند آن را حل کند(
از چه محصول یا خدماتی برای حل مشکل خود استفاده می کنند؟ در این قسمت مشخص می شود که شما در حال حاضر چه رقبایی دارید؟
با استفاده از روش های متعددی می توانید متوجه شوید که رقبای شما چه محصولات یا خدماتی هستند. مثلا می توانید از مشتریان خود بپرسید که مساله موردنظرشان را در حال حاضر از چه طریقی حل می کنند؟
روش دومی که می تواند خیلی موثر باشد این است که محصول یا خدمات خود را در گوگل جستجو کنید (بله به همین سادگی، ولی بسیاری از افراد از همین موضوع ساده هم غافل هستند!)، مشاهده می کنید که جایگزین های فعلی محصول شما چه کسانی هستند و چه شرکت ها یا استارتاپ هایی با چه روشی دارند مشکلات مشتریان بازار هدف شما را حل می کنند.
جایگزین های موجود، رقبای فعلی شما هستند که ممکن است بسیار شبیه به شما باشند و یا اینکه شبیه به قسمتی از محصول و یا خدمات شما باشند و یا روشی هستند که مشتری با استفاده از آن فعلا مشکل خود را حل می کند.
4
بخشهای مشتریان Customer Segments
چه کسی محصول یا خدمت شما را میخرد؟ آنها متعلق به چه قشری از جامعه هستند؟ آیا دستهبندی خاصی برای مشتریان در نظر دارید یا محصول شما توسط اقشار جامعه خریداری میشود؟ شما در این بخش باید به دنبال شناسایی پذیرندگان آغازین یا Early Adopters باشید، اشخاص حقیقی یا حقوقی که پیش از دیگران از یک تکنولوژی یا محصول استفاده می کنند. آن ها به شما بازخورد می دهند و کمک می کنند تا نقایص محصول را بهبود دهید، هزینه تحقیق و توسعه محصول را کاهش دهید نفوذ در بازار را افزایش دهید.
پذیرندگان آغازین به دلایل زیر برای استارتاپها (Startup) مهم هستند:
– به دنبال فناوری جدید هستند تا مساله خود (یا شرکتشان) را حل کنند، نه تنها به خاطر اینکه جدیدترین فناوری را داشته باشند.
– در تصمیمگیری خرید به سخنان دیگران اتکا نمیکنند. با وجود اینکه معمولاً از دیگر پذیرندگان آغازین تأثیر میپذیرند، توجه اصلیشان حل مسالهای مشخص است.
– پذیرندگان آغازین میخواهند به شما کمک کنند و (بهتر از همه) میخواهند که شما موفق باشید. پذیرندگان آغازین از فرصتهایی که اجازه میدهد تا با حل مسائل واقعی قهرمان شوند لذت میبرند.
5
ارزش پیشنهادیValue Proposition
در واقع همان دلیلی است که مشتریان، شما را به رقیبانتان ترجیح می دهند. ، بعبارتی شما چه چیز ویژه ای دارید؟ در این بخش باید بگونه ای شفاف توضیح دهید که محصول شما چه ارزشی را برای بخش مشتریان ارایه خواهد داد و دلیلی که آنها باید شما را انتخاب کنند چیست.
۱- ارزش پیشنهادی/ دسترسی (Accessibility)
چگونه میتوانید میزان دسترسی به محصول یا خدمات خود را افزایش دهید؟ به سادگی، قیمت گذاری (به عنوان مثال، اجاره دادن به جای خرید)، قابلیتها و توزیع بیاندیشید.
Alibaba Group (گروه علی بابا): بازاری جهانی که خریداران و تامین کنندگان را به هم متصل می کند.
Coursera : توانمند ساختن افراد از طریق آموزش
۲- ارزش پیشنهادی/ مصرف مشارکتی (Collaborative Consumption)
استفاده به جای مالکیت، اجاره به جای خریدن، مصرف مشارکتی بر پایه این روند ساخته شده که مصرفکننده به ارزشی بهتر از مالکیت دسترسی پیدا کند. درباره نحوه عَرضه ی خود بیاندیشید، چگونه اجاره دادن، قرض دادن، مبادله، داد و ستد، اهدا کردن یا به اشتراک گذاری، میتواند ارزش محصول شما را بالا ببرد؟
Airbnb : یک رقیب جدی برای بازار اماکن اجاره ای در تعطیلات.
6
ارزش پیشنهادیValue Proposition
۳- ارزش پیشنهادی/ پیشنهادات مکمل (Complementary Offerings)
فروش یک محصول یا خدمات جدید به مشتریان اصلی، یکی از رایجترین و حائز ارزشترین استراتژیهای رشد است. این رویکرد باعث اولین پیروزیها میشود، چندان پرخطر نیست و احتمالاً دیگران را از کاری که کردید ناراحت نمیکند. در ضمن شما میتوانید راجع به انواع محصولات و خدماتی که ارائه میدهید، خلاق باشید. مثال: McCafé به همبرگر و مرغ سوخاری خود قهوه و کیک هم اضافه کرد. یا خودروها و بیمه، خودروها و تامین مالی، آیپاد و آیتونز و غیره بخش دیگری از این مثال ها هستند.
۴- ارزش پیشنهادی/ آسودگی (Convenience)
چگونه میتوانید آسودگی مشتریان خود را تضمین کنید؟ آمازون را در نظر بگیرید: ارزش پیشنهادیِ آن تماماً به آسودگی باز می گردد؛ قادربودن به بررسی میلیونها محصول، سفارش آنها به راحتی از خانهتان، تحویل گرفتن آنها در درب منزل، و حتی پس فرستادن آنها وقتی محصولی را دوست ندارید.
۵- ارزش پیشنهادی/کاهش قیمت (Cost Reduction)/توان مالی (Affordability)
چگونه می توانید هزینه ها را برای مشتریان خود کاهش دهید؟ به طور گسترده درباره هزینه ها فکر کنید. هزینه می تواند زمان، منابع و مسائل مالی را شامل شود.
Uber: در نقش یک رقیب جدی برای سواری های تاکسی.
7
ارزش پیشنهادیValue Proposition
۶- ارزش پیشنهادی/سفارشی سازی (Customization)
یک محصول با ویژگی های یکسان کار شما را راه نخواهد انداخت. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که این فرصت را در اختیار مشتریانتان قرار بدهید تا محصولات را بر مبنای نیازهای خاص خود بسنجند؟ تحقیقات نشان داده است که مشتریان حاضرند برای محصولات خاص بیشتر پول بدهند. سفارشی سازی تعهد و پذیرندگی مصرف کننده را بالا می برد.
Outfittery: نجات انسان از خرید کردن. (با تعدادی سوال، نوع لباسی که مدنظر مشتری است را تخمین زده و آن را برای مشتری ارسال می کند.)
۷- ارزش پیشنهادی/طراحی (Design)
آیا محصول شما خوب به نظر میآید؟ آیا طراحی آن کارآمد و راحت است؟ ظاهر محصول به صورت فوقالعادهای روی اولین برخورد تأثیر میگذارد.
Nike: مثالی بادوام برای تجهیزات ورزشی.
۸- ارزش پیشنهادی/ سهولت استفاده (Ease of Use)
مردم دوست ندارند چیزهای جدید یاد بگیرند. این مسئله را در زمان طراحی محصولات و خدمات در ذهن داشته باشید. اگر محصولات و خدمات شما براحتی مورد استفاده قرار می گیرند، مردم بسیار سریعتر به استفاده از آن ها رو می آورند. در بسیاری از موارد، سادگی، کلید یک تجربه کاربری عالی است.
PayPal: بازیگرِ بزرگ در انقلاب پرداخت دیجیتال.
8
ارزش پیشنهادیValue Proposition
۹- ارزش پیشنهادی/ بهره وری (Efficiency)
چگونه به مشتریانتان کمک می کنید که بهرهوری خود را افزایش دهند؟ به عنوان مثال، به آنها برای انجام امور روزانهشان چه کمکی میکنید؟ یا در کامل و سریع انجام دادن آن ها بطوریکه هزینه کمتری بردارند؟
Buffer: راه آسانِ برنامه ریزی پُست های شبکه های اجتماعی.
۱۰- ارزش پیشنهادی/ ذهنیت (Emotions)
آیا می توانید ذهنیت مثبتی برای مشتریان خود ایجاد کنید؟ برای مثال، پیشنهادات لوکس به مشتریان احساس خوبی می بخشد و یا دونیشن، به شما احساس پشتیبان بودن و بخشندگی می دهد. به احساسات مثبتی که می توانید در رابطه با محصل خود ایجاد کنید، فکر کنید.
Kickstarter : مرتبط کننده پروژههای خلاقانه با حامیان آنها.
و غيره...
9