پاورپوینت فرهنگ تعریف، قلمرو و اهمیت آن در علم روانشناسی (pptx) 20 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 20 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خدا
مقدمه
در هر جلسه ی تدریس نگاه ما در مقوله یادگیری مفاهیم جامعه شناسی اهمیت و کاربردی است که این مفاهیم در حوزه روانشناسی دارند. یکی از مهمترین این مباحث، مبحث فرهنگ است. حال پرسش اساسی این است که چرا مقوله ی فرهنگ بعنوان یک مفهوم جامعه شناسی از دیدگاه علم روانشناسی دارای اهمیت است؟
پاسخ پرسش مذکور را باید در این نکته یافت که انسان بعنوان یک کالبدی جسمی به خودی خود، موجودی خام و شکل نایافته به حساب می آید که در او استعداد ها تکامل پیدا نکرده است؛ این که چگونه به مرور زمان او به موجودی خلاق، متفکر، تصمیم ساز، سازنده و مجهز به مهارت های ارتباطی فردی و اجتماعی تبدیل می گردد معمایی است که کلید حل آن در قلب مفهوم فرهنگ جا دارد. فرهنگ به مثابه اساسی شکل دهنده به روح و روان انسان نقش مهمی در اجتماع سازی جوامع بشری ایفا کرده است. فرهنگ با پیوند سه عامل ارزش ها، روابط و ساختار اجتماعی کلیت نظام اجتماعی را خلق می کند که در آن مفاهیمی همچون زبان و ادب، آئین و مذهب، وضعیت معیشتی و اقتصادی، تاریخ و رویدادها، محیط جغرافیای و شرایطی اقلیمی یا خلق می شوند یا تاثیر می پذیرند یا تاثیر می گذارند.
این گفته ها، نشان می دهد که این مفهوم به وسعت تاریخ قدمت داشته و به وسعت هویت انسانی اهمیت دارد. امروزه به آسیب های اجتماعی همچون جرم و جنایت، طلاق، بیماری های روانی، خودکشی ها، اعتیاد، فساد و فحشا و ... به عنوان جدی ترین بحران های فرهنگی عصر نگاه می کنند که دامن جامعه را در خود گرفته و صدمات جبران ناپذیری به انسان و هویت او وارد می سازد.
در این جلسه در نظر داریم که دانشجویان را با ضرورت و چرایی یادگیری مفهوم فرهنگ در کنار واکاوی عناصر و معانی آن آشنا سازیم زیرا چنان که گفتیم بدون در نظر گرفتن ابعاد این مفهوم نمیتوان به شناخت، درمان و پیشگیری بیماری های روانی در جامعه که تخصص دانش روانشناسی است، دست یافت
قبل از هر گونه ورود به مفهوم فرهنگ لازم است که این واژه مورد ریشه یابی قرار بگیرد. در زبان و ادب پارسي واژه فرهنگ در متون بازمانده از اوستا و نوشتههاي فارسي باستان يافت شده است ولي صورت پهلوي آن «فرهنگ» است. گمان ميرود پيشوند «فَرـ» به معناي پيش و ريشة تنگ به معناي كشيدن باشد. از همين ريشه با افزودن «فرـ»، «فرهيختن» را داريم (به معناي تربيت كردن، ادب آموختن، تاديب كردن) و نيز «فرهيخته و فرهنجيده» را (به معناي ادب آموخته) و «فرهنگ» و «فرهنج» نيز در واژهنامهها «فراهختن» و «فراهيختن» و نيز به معناي ادب كردن آمده است.معادل واژه فرهنگ در زبان انگليسي واژة کالچر(Culture) به كار برده ميشود. اساس اين واژه لاتيني است و معنايي كه براي آن در نظر گرفته شده، معناي كشت و كار و پرورش است. اين واژه در ابتدا و در زبان آلماني كاربردهايي داشته است. آغاز رشد اين واژه در غرب همراه بود با رشد واژة ديگري به معناي شهر آيين يا تمدن، هر چند كه اين واژه در كشورهايي همچون پرتقال، اسپانيا، فرانسه، ايتاليا، رومانيا به جاي به كار برده ميشده است و مرادشان از آن پرورش، بهسازي، بهبودبخشي يا پيشرفت اجتماعي بوده است
ریشه یابی واژه فرهنگ
تعریف فرهنگ
فرهنگ، واژه ای است درباره شیوه زندگی مردم؛ به معنی روشی که مردم، کارها را انجام می دهند. فرهنگ كليت تامي از ويژگيهاي معنوي، مادي، فكري و احساسي است كه يك گروه اجتماعي را مشخص ميكند. گروههای متفاوت مردم، که ممکن است فرهنگ های متفاوتی را دارا باشند.
ادوارد تايلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲) مردم شناس انگلیسی، فرهنگ را مجموعه پيچيده ای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد بعنوان عضوی از جامعه، از جامعه خویش فرا مي گيرد، تعریف می کند.
تعریف برخی بزرگان:
حضرن امام (ره) در خصوص تعریف فرهنگ می فرمایند: بالاترین عنصری که در که در موجودیت هر جامعه انسانی دخالت اساسی دارد و هویت جامعه را تشکیل می دهد.
مک دیور نیز معتقد است: فرهنگ بیان حالات زندگی، ایدئولوژی، دین، ادبیات و ... است
پرفوسور آشوری معتقد است: فرهنگ بیشتر جنبه های معنوی زندگی جسمی انسانها همانند دین، آیین ها، آداب، زبان و دانش را در بر می گیرد
پس : فرهنگ عبارت از مجموعه ارزشهاى مادى و معنوى است که توسط انسانها در طى تاريخ انسانى آفريده شده است و از آن جا که اکتسابی بوده قابلیت انتقال به دیگران را دارد. هر فرهنگى در هر دورهاى مبين ميزان، سطح پيشرفت و ترقيات فني، تجربيات توليدى در کار، وضع آموزش و پرورش، علوم، ادبيات، هنرها، آرمانها و نهادهاى اجتماعى معين از زندگى انسانها است.
دانشجویان روانشناسی به دنبال چه تعریفی از فرهنگ باشند؟از فرهنگ تعاریف مختلفی ارائه شده است که عبارتند از: تعاریف توصیفی، تاریخی، هنجاری، روانشناختی، ساختاری، تکوینی یا ژنتیکی و تعاریف نمادین، که از این میان دو تعریف روانشناختی و هنجاری داراری اهمیت می باشد.
تعريف هنجاري
در این تعریف فرهنگ مجموعه قواعد و روشهایی است که الگوهای رفتاری و چگونگی روابط انسانها را با یکدیگر و با محیط تعیین می کند . به تعبیری راه حل گروهی برای حل مسائل مختلف زندگی انسانهاست
در این معنا فرهنگ راه و روش یک زندگی است ولی جامعه مجموعه سازمان یافته از این افراد برای بکار گیری این راه و روش است .
تعريف روانشناختي
در اين تعريف ها تأکيد بر فرهنگ به عنوان ابزاري براي انطباق با جامعه و حل مسائل و مشکلات است. يانگ (1942) «فرهنگ را ترکيبي مي داند از انگاره ها، نگرشها، عادتهاي مشترک و کمابيش يکساني که در جهت برآوردن نيازهاي آدمي پرورانده شده است».
یا انواع مدلهای اجتماعی رفتاری است که جهت رفع نیازها به وسیله اکثریت مردم پذیرفته شده و براین اساس به مردم اجازه داده می شود که با یکدیگر مراوده داشته با شند ، آموزش ببینند و نیازهای عاطفی خود را برآورده سازند .
با توجه به تعاریفی که از مفهوم فرهنگ ارائه گردید می توان فرهنگ را به مثابه درختی دید که ریشه های آن بر بستر جامعه قرار دارد، شاخه های آن سخت افزارهای و نرم افزارهایی را تشکیل می دهد که در حوزه ی کالبدی و روانی خود را نشان می دهد
درخت فرهنگ
درخت فرهنگ
کالبد جامعه
(انسان ها، گروه ها، خانواده،، محیط جامعه(سیما و منظر شهری)؛ مدنیت، رفتار و تعاملات جامعه، محیط زیست، اقتصاد).
سخت افزارفرهنگ
نرم افزار افزارفرهنگ
مسجد
تلوزیون
هنجارها
باور ها
ارزش ها
پرچم
دانشگاه
خیابان
نگرش ها
آداب و رسوم و عرف
معیار ها
فرصت های فرهنگ:
فرهنگ پذیری، نو آوری
تهدیات فرهنگ:
ضربه، دگرگونی، تاخر
توضیحات درخت فرهنگبا توجه به تعاریفی که از مفهوم فرهنگ ارائه گردید می توان فرهنگ را به مثابه درختی دید که ریشه های آن بر بستر جامعه است که در این میان هر کدام از گزینه ها نیازمند توضیح و تعریف اند.
نرم افزار های فرهنگ
هنجارها: اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار می رود آنها را رعایت کنند، هنجارها نشان دهنده بایدها و نبایدها در زندگی اجتماعی هستند. ( ارزش ها، آداب و رسوم، عرف)
ارزش ها: بيانگر مطلوبيت ها و ترجيحات مبتني بر منافع اند. به عبارت بهتر ارزشها آرمان های ذهنی هستند
آداب و رسوم :شيوه هاي عملكرد مرسوم و عاداتي هستند كه در جامعه رواج دارند (کتاب) . مثلا : نحوه سلام وخداحافظي كردن – طرز لباس پوشيدن وانجام مراسم خاص در عروسي ها و سوگواري ها.
عرف ها : باورداشت هاي اخلاقي جامعه اند كه دلالت هاي شايست و ناشايست يا بايد و نبايد دارند (کتاب). مثلا رعايت احترام بزرگترها يا كمك به نيازمندان
سخت افزارهای فرهنگ
عموما سخت افزارهای فرهنگی به مواردی اطلاق می گردد که برآمده از یک ایده، تفکر، ارزش، هنجار، آداب و رسوم و به طور کل بر آمده از نرم افزارهای فرهنگی باشند که قالبی مادی و قابل مشاهده به خود گرفته اند
فرصت های فرهنگ
نوآوري فرهنگي= عموما از طريق كشف واختراع صورت مي گيرد (راهبردهای پیشگیری و برخورد با رفتارهای غلط اجتماع ما ایرانی ها مثل: دروغ گویی ، بزرگ نمایی ، زیر آب زنی و ...)
فرهنگ پذيري عبارت است از پذيرش عناصر فرهنگ هاي ديگر(هم در سطح افراد وهم در سطح جامعه ).(آشنایی کودک با هنجارها و رفتارهای اجتماعی )
تهدیدات فرهنگ
ضربه (يا شوك) فرهنگي عبارت از حالت فردي است كه در يك محيط فرهنگي بيگانه و متفاوت قرار مي گيرد.(سفره هفت سین نوروز را نمی چینیم ولی جشن کریسمس برگزار می کنیم و یا اصلا نام جشن سپندار مذگان نشنیده ایم ولی روز عشق ورزی غربی را دنبال می کنیم . )
دگرگوني فرهنگي به معني پديدارشدن عناصر ومجموعه هاي فرهنگي نو در يك فرهنگ است. (تاثیر انقلاب مشروطه بر رفتار فرهنگی و سیاسی ایرانیان )
منبع و سرچشمه هاي دگرگوني فرهنگي عبارتند از:1- تكنولوژي، 2- دگرگوني در محيط طبيعي: مثل حوادث طبیعی 3- دگرگوني هاي جمعيتي : مثل : مهاجرت ، 4- دگرگوني هاي اجتماعي : مثل : انقلابات، 5- دگرگوني در نيازها: مثل : ارتباطات بیشتر
تاخرفرهنگي(بخش های مادی فرهنگ سریعتر از بخش های معنوی تغییر می بابند.)
به اختلاف فاز ميان فرهنگ هاي مادي و معنوي در شرايط پذيرش عناصر يك فرهنگ ديگر و يا در دگرگوني هاي فرهنگي اطلاق مي شود.