صفحه محصول - پاورپوینت نظریه های مدیریت دولتی فصل پنجمنهضت بازآفرینی دولت

پاورپوینت نظریه های مدیریت دولتی فصل پنجمنهضت بازآفرینی دولت (pptx) 21 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 21 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

1 نظریه های مدیریت دولتی فصل پنجم:نهضت بازآفرینی دولت 2 3 2.مساله مشتری مداری 3.مساله تبعیت از بخش بازرگانی و مدل بازار 4.مساله کوچک سازی 5.منفعت طلبی شخصی در مقابل منفعت طلبی عمومی 6.تناقض های درونی نهضت بازآفرینی انتقادات وارده به نهضت بازآفرینی: 1.مساله عدالت 4 1.مسئله عدالت و برابری: فردریکسون خاطر نشان میکند که قوانین و مقررات با جلوگیری از برخی سوء استفاده ها منجر به تقویت انصاف و برابری میشوند.طبق نظر وی هنگامی که کارایی و اثربخشی و انعطاف پذیری را به قوانین و مقررات ترجیح میدهیم نتایج قابل پیش بینی ای مانند:کارایی بیشتر،نوآوری بیشتر و دولت منعطف تر خواهیم داشت ولی دولتی که درآن انصاف کمتر دیده میشود و برای سوءاستفاده و فساد آماده است. زاژاک میگوید که دولت به طور واضح با بخش خصوصی تفاوت دارد.طبق نظر وی حتی با وجود اقدامات مدیریتی یکسان در دوبخش دولتی و خصوصی،دولت باز هم باید تحت نظریه مختص به خود عمل کند.زیرا بخش دولتی به دنبال تحقق بخشیدن به ارزشهایی است که ممکن است برای بخش خصوصی مهم نباشد ویا با به کارگیری روشهای بخش خصوصی محقق نشود.گرایش افراطی به الگو برداری از بخش خصوصی باعث افول ارزشهای اساسی نظیر عدالت اجتماعی میشود. 5 2.مسئله مشتری مداری: هنری مینزبرگ با انتقاد به نگاه مشتری محوری در بخش دولتی عنوان میکند که مشتری در بخش خصوصی آزاد است و میتواند هر خدمت و کالایی را که دوست دارد انتخاب کند.ولی ما در خصوص نوع و چگونگی انتخاب خدمات دولتی با محدودیت های زیادی مواجه ایم.مامجبوریم علی رغم میل باطنی برخی از خدمات دولتی را بپذیریم.پس نمیتوان واژه مشتری را برای توصیف مردم در بخش دولتی به کاربرد،زیرا واژه مشتری به افرادی اشاره دارد که بتوانند خدمات دلخواه خود را انتخاب کنند.وی عقیده دارد که اگر دولت مانند بخش بازرگانی عمل میکرد از لحاظ منطقی مجبور به نادیده گرفتن بسیاری از اهداف و مقاصد مخصوص بخودش که برای تحققش ایجاد شده بود میشد.پس همه ما به عنوان یک شهروند؛انتظار داریم که دولت به شیوه ای عمل کند که تنها مصرف کردن خدمات را اشاعه ندهد. فردریکسون تاکید میکند که شهروندان،مشتریان دولت نیستند بلکه آنان مالکان دولت اند و رهبران دولتی را جهت تحقق منافعشان انتخاب میکنند.وی عقیده دارد که مدل مشتری محور شهروندان را در نقش منفعلانه ای قرار میدهد و آنان را محدود به دوست داشتن یا نداشتن خدمات میکند،درحالی که شهروندان که همان مالکان اند نقش فعالانه ای دارند.زیرا آنان هستند که تصمیم میگیرند دستورکار دولت چه باشد.وی بیان میدارد که مشتری گرایی(نقش سیاسی شهروند)را به (نقش اقتصادی مصرف کننده)تبدیل میکند. 6 دنهارت بیان میدارد که؛زمانی که مردم به عنوان مشتری عمل میکنند،گرایش به دیدگاه خاصی دارند و هنگامی که به منزله شهروند عمل میکنند دیدگاه دیگری را اتخاذ مینمایند.اساسا مشتریان بر تمایلات و خواسته های شخصی و جزئی خود تمرکز دارند و اینکه چگونه با حدقل هزینه بتوانند آنها را محقق سازند.از طرف دیگر شهروندان به خیرعمومی و منافع بلندمدت جامعه توجه دارند. وی درانتقاد خود به مشتری مداری عنوان میدارد که به اعتقاد آزبورن و گیبلر مشتری مداری سه محور دارد: 1)دولت باید به دقت به خواسته ی مشتریانش گوش دهد. 2)دولت باید برای مشتریانش این امکان را فراهم کند تا از میان ارائه دهندگان مختلف خدمات،که باهم درحال رقابت اند دست به انتخاب بزنند{ایجاد رقابت}. 3)دولت باید به مشتریانش منابعی بدهد تا در راستای انتخاب خدمت دهندگان مورد نظرشان از آنها استفاده کنند. دنهارت میگوید که این افراد دولتی را ترجیح میدهند که بجای حمایت از پیگیری منافع عمومی،به منافع شخصی افراد پاسخ دهد. 7 3.مساله تبعیت از بخش بازرگانی و مدل بازار: ویس میگوید که موفقیت و شکست در تبعیت از بخش خصوصی به میزان زیادی وابسته به تفاوتهای ماهیتی بخش دولتی از بخش خصوصی است.طبق نظر وی استفاده از راه حلهای خلاق مدیران بخش خصوصی میتواند مدیران دولتی را از تفکر سنتی رها کرده و موجب الهام بخشی و تحریک خلاقیت آنها شود.اما بهره گیری افراطی از بخش خصوصی و تلاش برای به کارگیری تمامی روشهای آن در بخش دولتی میتواند منجر به شکست شود.زیرا هردوبخش اساسا در آنچه که بدان اهمیت میدهند متفاوت اند. 8 4.مسئله کوچک سازی: تامسون و ریکوکی کوچک سازی را تهدید بزرگی برای اثربخشی و کارایی میدانند.زیرا در کوچک سازی برنامه ریزان نیروی انسانی باید ارزیابی دقیق از ساختارسازمانهای دولتی و وظایف آنها انجام دهند تا بتوانند تعداد و نوع نیروی انسانی مورد نیاز برای هریک از این سازمانها را مشخص کنند.ولی در بازآفرینی دولتی گویا این مساله را راحت و ساده میپندارند،به همین دلیل بسیاری از بازآفرینان عجولانه و شتابزده اقدام به کوچک سازی میکنند.کوچک سازی هزینه های سنگینی درپی داشته و منجر به کاهش هزینه ها نشده بلکه صدمات غیرقابل جبرانی به بهره وری وارد کرده است،زیرا کاهش نیروی کار غالبا منجر به ترس و بی انگیزگی باقی کارکنان میشود. 9 5.منفعت طلبی شخصی در مقابل منفعت طلبی عمومی: اصلی ترین فرضیه مبنایی در نهضت بازآفرینی دولت: {تجمیع منافع شخصی افراد میتواند تقریبی از منافع جمعی یا عمومی باشد.} دلئون و دنهارت میگویند که ترویج منفعت طلبی شخصی باعث از بین رفتن روحیه همکاری در جامعه میشود.بنابراین اعتماد و همبستگی بین شهروندان و نیز بین آنها و دولت ضعیف میشود.طبق نظر آنها مدل بازار بر پایه(گفتمان عمومی)قرار ندارد بلکه روحیه فردگرایی و منفعت طلبی فردی را ترویج میدهد.زیرا در بازار همواره (رقابت)بر (همکاری)برتری دارد.اما در مقابل،شهروندمداری باعث میشود که افراد در فرآیند گفتمان عمومی به تدوین منافع عمومی پرداخته و برای تحقق آنها تلاش کنند.

فایل های دیگر این دسته