دانلود ادبیات نظری تحقیق بی سوادی وسواد آموزی (docx) 19 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 19 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سواد و سواد آموزی
ادبیات تحقیق
سابقه پژوهشی موضوع
اولین بررسی: ارزیابی سالانه پیشرفت نوآوران و چگونگی موقعیت نوسوادان
دومین بررسی: مقایسه میزان کارایی برنامه سوادآموزی تابعی یا پیکار با بی سوادی
سومین بررسی: علل عدم استقبال سوادآموزی از کلاسهای سوادآموزی
تعلیمات اکابر
آموزش سالمندان
آموزش بزرگسالان
کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی
بخش دوم: سابقه پژوهش موضوع
امروزه در زمینه های گوناگون آموزش بزرگسالان از جمله سوادآموزی، مدیریت و برنامه ریزی آن کمیت و کیفیت یادگیری بزرگسالان میزان یادآوری و فراموشی در افراد بزرگسال و مشکلات مربوط به آنان در سطح بین المللی، تحقیقات وسیعی انجام شده است. این تحقیقات در جوامع تحت پوشش، مخصوصاً در کشورهای صنعتی، در ارتباط تنگاتنگ با شرایط و موقعیت و مشکلات خاص آن جوامع قرار دارد.
اولین بررسی: ارزیابی سالانه پیشرفت نوآموزان و چگونگی موقعیت نوسوادان
این بررسی درباره چگونگی موقعیت نوسوادان، میزان کیفیت مهارتهای سواد در افرادی است که طی سالهای 47-1346 به فراگیری مشغول بوده اند.
این پژوهش که گزارش ارزشیابی سالانه پیشرفت سوادآموزان است توسط گروهی از اساتید دانشگاه و مسئولین امر و با همکاری مرکز مطالعه و تحقیق و آمار کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی انجام شد و از دو قسمت تشکیل شده است:
1- بررسی و سنجش نتایج کار در کلاسهای پیکار با بی سوادی.
2- بررسی وضع نوسوادانی که در سال 1346 از نظر میزان فراموشی احتمالی و نحوه استفاده از مهارتهای سواد، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. نتایجی که پژوهشگران از این بررسی ارائه کرده اند به شرح زیر جمع بندی می شود:
1- نتیجه سنجش سال 1374 با این که در ساده تر از آزمون 1346 نبوده است ولی به مراتب رضایت بخش تر از آن بوده است.
2- جمع امتیاز زنان و مردان به طور متوسط و یکسان بوده است یعنی هر دو جنس به نسبت مساوی در کلاسهای پیکار با بی سوادی موفق بوده اند.
3- گرچه همه گروه های سنی به طور کلی موفق بوده اند لیکن کمترین امتیاز به دست آمده مربوط به گروه سنی تا 12 سال است یعنی کلاسهای پیکار تا آن حد که برای بزرگسالان مفید بوده برای کودکان کم سن و سال مفید نبوده است.
4- در مورد درک مفاهیم کلی، مجموع نمرات زنان و مردان مشابه است.
5- در زمینه درک مفاهیم جزئی، زنان موفقیت بیشتری نسبت به مردان کسب کرده اند.
از بررسی موارد فوق می توان چنین استنباط نمود که جو فشار و اختناق حاکم بر جامعه در زمان اجرای این پژوهش نقش بسزایی در استخراج نتایج داشته است. زیرا این بررسی از یک سو نتایج کار کلاسهای پیکار با بی سوادی را موفقیت آمیز می داند که گذشت زمان و تاریخ عدم صحت این مدعا را ثابت می کند چرا که در طی این دوره نه تنها از رقم بی سوادان کاسته نشده است بلکه همواره افزایش نیز داشته است. این امر کمیت پایین نتایج کار را آشکار می سازد. از نظر کیفیت نیز عدم کارایی بزرگسالان نوسواد در جامعه بخصوص در زمینه حل مشکلات شخصی و حرفه ای، کیفیت ضعیف برنامه ها را عیان می سازد.
پژوهش به عمل آمده در شهرستان نیشابور به مسائل و مشکلات بزرگسالانی مربوط می شود که در فاصله سالهای 1348 تا 50 در کلاسهای سوادآموزی تابعی شرکت داشتند. مهمترین نتایجی که از این پژوهش حاصل شده در شهرستان نیشابور به قرار زیر است:
1- حدود 48 تا 56 درصد از مشکلات بزرگسالان در زمینه حضورشان در کلاس بود. مهمترین عامل غیبت مواردی از قبیل گرفتاریهای شغلی، هم زمان بودن ساعات کلاس با ساعات کار، مسئولیتهای خانوادگی و کمبود وقت که حدود 67 تا 84 درصد از پاسخها را خود اختصاص داده بودند.
نحوه مدیریت و سازمان دهی برنامه ها، بعد مسافت و کمبود وسایل نقلیه از عوامل دیگری بودند که درصدی از مشکلات مربوط به عدم حضور و غیبت بزرگسالان در برنامه ها را به خود اختصاص دادند. در برخی موارد نظر منفی پدر یا همسر در مورد شرکت زنان در کلاس درس دلیل غیبت آنها در کلاس درس بود.
2- بخش دیگری از این بررسی نشان می دهد که مشکلات یاددهی- یادگیری نیز در 34 تا 39 درصد موارد به علت عدم حضور افراد در کلاس بوده است و همچنین از عوامل عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای درس کار و مسئولیت زیاد و بالا رفتن سن بوده اند. یعنی در گروه سنی 54 تا 56 ساله افزایش سن دلیل یک سوم از عدم مراجعات بزرگسالان به کلاسهای سوادآموزی شده است در حالی که گروه سنی 31 تا 32 ساله، کار زیاد و مسئولیتهای مختلف دلیل عمده برای کاهش انگیزه حداقل یک سوم افراد نمونه بوده است.
دومین بررسی: مقایسه میزان کارایی برنامه سوادآموزی تابعی با بیکار یا بی سوادی
این بررسی به مقایسه میزان یادگیری فارغ التحصیلان کلاسهای پیکار با بی سوادی و کلاسهای تعلیم سواد توأم با حرفه (سوادآموزی تابعی) می پردازد.
موضوع پژوهش درباره وجه تمایز طرح سوادآموزی تابعی با سوادآموزی سنتی است که همزمان برای مدت سه سال (تا سال 1350) در شهرستان نیشابور به اجرا درآمد و میزان موفقیت هر یک مورد بررسی قرار گرفت.
در طرح پیکار با بی سوادی، تعلی مهارتهای سواد به روش سنتی و از طریق تدریس تاریخ، جغرافیا، مسابقه فرهنگی و اجتماعی ایران و همچنین مذهب و آموزشهای اجتماعی صورت می گرفت. محتوا بر اساس ضوابط کلاس اول تا چهارم ابتدایی در تهران تهیه و به مناطق مختلف کشور فرستاده می شود تا حداقل برای مدت آماده (حدود 450 ساعت) تدریس شود.
در حالی که در طرح سوادآموزی تابعی، تعلیم مهارتهای سواد هدف اساسی برنامه آموزشی به شمار نمی آید و هدفهایی دیگر نظیر افزایش کارایی و مهارت حرفه ای بزرگسالان از اهمیت خاص برخوردار است.
سومین بررسی: علل عدم استقبال بی سوادان از کلاسهای سوادآموزی
این مورد یک بررسی اجمالی درباره علل عدم استقبال بزرگسالان بی سواد از شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی است. نمونه این پژوهش 4 نفر از آموزشیاران نهضت سوادآموزی شهرستان نیشابور هستند که نظراتشان از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است و در اینجا به چند عامل که در پرسشنامه مطرح شده بود اشاره می کنم:
1- عوامل شخصی
ضعف جسمانی و روانی، سن، جنس، ترس از تمسخر دیگران و عدم اطمینان نسبت به نتیجه کار و ویژگیهای شخصیتی و فکر افراد.
2- عوامل خانوادگی
نبودن شرایط مساعد برای مطالعه، مخالفت اعضای خانواده، مسئولیتهای شغلی در خانواده
3- عوامل خارجی
فقدان وسایل و امکانات برای شرکت در کلاس، مخالفت کارفرما، خستگی ناشی از کار، شغل و ساعات کار، مناسب نبودن زمان کلاس، جنگ و مسائل آن، عدم برخورد صحیح مسئولین، کمبود تبلیغات، نقل مکانها، عدم امنیت و عدم تغییر درآمد.
4- عوامل هوشی
عقب ماندگی ذهنی، اضطراب برای یادگیری، مطالب درسی فشرده و نامأنوس، عدم اعتماد فرد به حافظه خود، عدم انگیزه برای سوادآموزی کاهش سرعت یادگیری، عدم توجه مسئولین نسبت به تفاوتهای فردی بزرگسالان، احساس عدم امنیت و ترس از محیط های ناشناخته با توجه به نتایجی که از این تحقیق به دست آمده، عوامل عمده و اصلی که در عمد استقبال بزرگسالان بی سواد شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی نقش اساسی داشته اند به ترتیب زیر طبقه بندی شده اند:
1- کثرت وظایف و مسئولیت های خانوادگی
2- مطالب درسی فشرده و نامأنوس
3- نداشتن انگیزه کافی
4- بی اطلاعی از مزایای باسوادی
5- کار زیاد و خستگی ناشی از آن
چهارمین بررسی: میزان نگهداشت سواد
این پژوهش در زمینه میزان نگهداشت سواد توسط نوسوادان در نیشابور است. هدف بررسی در گزارش تحقیق ذکر شده است. مشخص کردن وجود یا عدم ارتباط بین عوامل چون گذشت، زمان، سن، جنس و درآمد نوسوادان با میزان فراگیری و نگهداشت سودی یعنی نگهداری مهارتهایی است که در کلاسهای نهضت سوادآموزی آموخته اند. در این تحقیق وضعیت اقتصادی و شاخص آن یعنی درآمد و همچنین جنسیت، گذشت زمان و سن و نوسوادان به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. یادگیری و میزان نگهداشت سواد نزد آنان، متغیر وابسته است. جامعه آماری فارغ التحصیلان دوره تکمیلی نهضت سوادآموزی در نیشابور هستند که حداقل یک سال و نیم از فارغ التحصیل شدنشان گذشته است. نمونه های تحقیق 131 نفرند که به روش تصادفی و به نسبت 1 درصد از کل جامعه انتخاب شده اند. وسیله سنجش آزمونی است که پرسشهایی در زمینه ریاضی، فارسی و املاء دارد و از نهضت سوادآموزی دریافت شده است و مشابه سئوالاتی است که قبلاً فارغ التحصیلان نهضت سوادآموزی با پاسخگویی به آنها موفق به دریافت کارنامه قبولی شده اند.
در این تحقیق، نوسوادان از نظر سواد قبلی به 3 دسته تقسیم شده اند:
الف) افرادی که هیچ گونه سواد قبلی نداشته اند.
ب) افرادی که حروف را می شناخته اند و قادر به خواندن کلمات ساده بوده اند. در بین این افراد کسانی بوده اند که دوره های پیکار با بی سوادی و یا کلاسهای اول و دوم ابتدایی را در رژیم گذرانده بودند.
ج) افرادی که سواد قرآنی داشتند و یا قادر به خواندن و نوشتن به مقدار قابل توجهی بوده اند. در بین این افراد حتی کسانی بودند که کلاس پنجم ابتدایی را در نظام پیش گذرانده یا چندین یا دوره پیکار با بی سوادی را طی کرده بودند.
بررسی مسائل سوادآموزی ایران قبل از انقلاب اسلامی
مبارزه با بی سوادی در ایران سالهاست که موضوع برنامه های مختلف است و دولتهای وقت، سوادآموزی جمعیت بی سواد کشور را همواره یکی از اولویتهای ملی اعلام کرده اند. از این رو طی سالیان متمادی با وجود صرف بودجه سنگین و بهره گیری از نیروی انسانی و امکانات مختلف نه تنها جهل و نادانی ریشه کن نشد، بلکه روز به روز بر تعداد افراد بی سواد جامعه نیز افزوده شد. در طی این مدت سازمانهای مختلفی برای باسوادکردن بی سوادان تشکیل شدند. این سازمانها هر یک با مشکلات متعددی روبرو بودند و با تأسیس هر سازمان جدید مشکلات مربوط به سازمانهای سابق نیز به آن افزوده شد. در این بخش مروری کوتاه بر سازمان های سوادآموزی قبل از انقلاب خواهیم داشت.
تعلیمات اکابر
تعلیمات اکابر، اولین سازمانی بود که به طور رسمی مسئولیت آموزش بزرگسالان را در ایران به عهده گرفت. این سازمان در سال 1351 تأسیس شد و مقرر گردید در تمام مدارس روزانه، کلاسهای شبانه مخصوص باسواد کردن بزرگسالان تشکیل شود. اداره تعلیمات اکابر یکی از ادارات وزارت معارف محسوب می شد و رئیس آن از طرف وزیر معارف انتخاب می شد. وظایف این اداره به شرح زیر به ظاهر بسیار منطقی و مؤثر تعیین شده بود.
1- تهیه و طرح برنامه تعلیمات اکابر
2- تعیین میزان نیاز کشور به کلاسهای اکابر و پیش بینی آن در بودجه های سالانه
3- تشکیل و اداره کلاسهای اکابر در تمام نقاط کشور
4- بازرسی مداوم از کلیه کلاسهای اکابر توسط بازرسهای ثابت و سیار و تهیه دستورالعملهای لازم برای آنان
طبق اساسنامه وزارت معارف موظف بود در تمام نقاط کشور در هر یک از دبستانهای شش یا چهار کلاسه دولتی، مدرسه اکابر تأسیس کند. این مدارس در هفته شش شب و هر شب دو ساعت دایر و متناوباً هر سه شب مخصوص آموزش یک گروه از بزرگسالان بود به نحوی که در هر مدرسه دو دوره کلاسهای شبانه دایر شد.
بررسی مسایل و مشکلات سوادآموزی در این دوره نشان می دهد که مدیریت و برنامه ریزی سواد آموزی دارای نقایص کلی و اساسی بود از جمله بسیاری از بندهای اساسنامه تعلیمات اکابر اصلاً به اجرا درنیامد و برخی ناقص و محدود اجرا شد.
محتوای آموزشی حاوی مطالبی بود که با نیازها و علایق بزرگسالان فاصله زیادی داشت و چون روش تدریس کتاب روش تحلیلی با تأکید بر یادگیری حروف الفبا بود هیچ گونه علاقه و انگیزه ای را نمی توانست در بزرگسالان بی سواد ایجاد کند. به علاوه این روش برای آموزش زبان فارسی بسیار نامناسب بود.
فعالیت کلاسهای اکابر تا شهریور ماه سال 1320 یعنی تا زمان سقوط رضاخان ادامه داشت و در این تاریخ کلاً منهل شدند.
آموزش سالمندان
با در نظر گرفتن جو سیاسی- اجتماعی آن زمان و وقوع جنگ جهانی، فعالیت های سوادآموزی برای مدت طولانی متوقف شد ولی در سال 1322 پس از یک رکورد بلندمدت، کلاسهای سوادآموزی بزرگسالان تحت عنوان «آموزش سالمندان» شروع به کار کرد.
این کلاسها وابسته به وزارت آموزش و پرورش بودند.
در فاصله سالهای 1320-1335 برداشت تازه ای از آموزش بزرگسالان تحت عنوان تعلیمات اساسی در جهان مورد توجه قرار گرفت. بنیانگذار این تفکر و مجری آن سازمان علمی- فرهنگی- تربیتی سازمان ملل متحد یعنی یونسکو بود که برای اولین بار برنامه ای آزمایشی را در کشورهای مصر- هندوستان، فیلیپین و مکزیک به اجرا درآورد از این رو هیأتی به هندوستان اعزام شد. پس از مراجعت این هیأت با استفاده از اطلاعات آنان برنامه ای به طور آزمایشی در چند استان کشور به مرحله اجرا گذاشته شد. برای اجرای این برنامه از هر استان چهار شهرستان و از هر شهرستان یک روستا در نظر گرفته شد.
پس از انتخاب روستاهای مورد نظر، افرادی با نام «مربی تعلیمات اساسی» از میان معلمان محلی هر استان انتخاب شدند تا پس از کارآموزی به روستاهای محل مأموریت خود بروند. سرپرستان این برنامه از میان کارکنان آموزش هر استان انتخاب می شدند که وظایفشان به شرح زیر بود:
1- نظارت بر حسن اجرای برنامه.
2- انتخاب مربیان تعلیمات اساسی
3- انتخاب مراکز فعالیت در شهر و روستا
4- تشکیل کنفرانسهای سالیانه جدید
5- تشکیل کلاس کارآموزی مربیان جدید
6- جلب همکاری سازمانها و موسسات دولتی جهت اجرای برنامه
طبق آمار موجود برنامه تعلیمات اساسی با شرکت 114 سرپرست، 209 مربی و 88 آموزگار زن و مرد در 731 روستای انتخابی به مرحله اجرا گذاشته شد.
این برنامه با توجه به هزینه اجرایی سنگینی که در برداشت، در سال 1320 متوقف شد و اداره آن به «بنگاه عمران» وزارت کشور محول شد. «بنیاد خاور نزدیک» فعالیت های خود را از سال 1328 در منطقه ورامی متمرکز ساخت.
تعلیمات این بنیاد بر پایه آگاهی های شغلی و اجتماعی بنا گذارده شده و هدفش این بود که از حدود خواندن و نوشتن فراتر رود و به رشد آگاهی مردم در زمینه بهداشت و تندرستی، کشاورزی، خانه داری و تربیت کودک و صنایع دستی بپردازد. اگرچه کلیه این اهداف به نتیجه نرسید و در عمل آموزش سواد با همان اهداف گذشته ادامه یافت ولی حداقل برای اولین بار مفهوم آموزش بزرگسالان به مفهوم واقعی خود نزدیک شد.
یکی از مسائل عمده این برنامه وابستگی های فرهنگی با کشورهای پیشرفته بود علاوه بر این اجرای این برنام هزینه سنگینی در بر داشت و در نتیجه گسترش آن در همه مناطق امکان پذیر نبود.
آموزش بزرگسالان
سومین سازمان رسمی و وابسته به دولت که مسئولیت سوادآموزی بزرگسالان را در ایران به عهده گرفت سازمان «آموزش بزرگسالان» بود در سال 1335 با استفاده از تجارب گذشته، فعالیتهای کلاسهای آموزش بزرگسالان از سر گرفته شد و به ظاهر کوشش جدید و دامنه دار برای گسترش و هماهنگی سوادآموزی بزرگسالان آغاز شد.
در این دوره علاوه بر وزارت فرهنگ اجرای برنامه های آموزش بزرگسالان را به عهده داشت. وزارتخانه های دیگری مثل کشاورزی کار، جنگ و سازمانهایی از قبیل بنیاد خاور نزدیک، اداره کل امور اجتماعی و عمران روستایی، ارتش، بانک عمران و سازمان پیشاهنگی نیز در امر سوادآموزی بزرگسالان مشارکت داشتند.
کلاسهای آموزش بزرگسالان تا سال 1345 به کار خود ادامه داد ولی افزایش سریع جمعیت کشور و رقم چشمگیر بزرگسالان بی سواد و همچنین عدم توانایی دولت و کلاسهای در تحت پوشش گرفتن بی سوادان، خود گویایی عدم موفقیت برنامه های مبارزه با بی سوادی بود. به همین جهت به ویژه به دلیل طرح مسأله بی سوادی ایران در سطح بین المللی، اقدامات ظاهراً دامنه داری با نامهای ابتکاری فریبنده از جمله سپاه دانش، کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی و جهاد ملی سوادآموزی به مرحله عمل درآمد.
کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی
در سال 1343 یعنی دو سال پس از تشکیل سپاه دانش، کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی تشکیل شد. در این تاریخ هنوز تعداد بی سوادان، مخصوصاً در میان طبقات فعال جامعه از جمله کشاورزان و کارگران و اصناف بسیار زیاد بود. این امر بر معضلات اقتصادی کشور می افزود.
از این رو بدون استفاده از تجارب گذشته، تنها راه حل، تشکیل سازمان جدید به نام کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی تشخیص داده شد تا مسئولیت از بین بردن بی سوادی را در میان اقشار مختلف جامعه به عهده داشته باشد.
به موجب اولین اساسنامه مصوب سال 1343 وظایف و اختیارات کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی به شرح زیر تعیین شد.
1- تهیه طرح های لازم برای تعمیم سواد در کشورت و اجرای آنها راساً با توسط سازمانهای دیگر.
2- تشکیل کمیته های محلی پیکار با بی سوادی
3- تشکیل کنفرانسها و سمینارهای مربوط به پیکار با بی سوادی و همکاری با سازمانهای یونسکو و سایر مراکز آموزشی جهان
4- بازرسی و نظارت در حسن انجام وظیفه و اقدامات کمیته های محلی پیکار با بی سوادی و صدور تعلیمات لازم
5- بسیج مردم، روشن کردن افکار عمومی، ایجاد محیط مساعد، جلب همکاری و شرکت مؤثر عموم مردم در امر پیکار با بی سوادی
6- اقدام در زمینه تأسیس مرکز تحقیقات و مراکز تربیت معلم و هرگونه تشکیلات و سازمانهای آماری و اداری که برای اجرای هدفهای مورد نظر گرفته باشد.
فعالیتهای کمیته پیکار جهانی با بی سوادی به سه دوره تقسیم شده است:
الف) دوره آزمایشی که از دی ماه 1343 تا شهریور 1344 ادامه داشت.
ب) دوره گسترش فعالیتها که از شهریور 1344 تا مهر 1349 ادامه داشت.
ج) دوره واگذاری فعالیتها.
به این ترتیب فعالیت های اصلی کمیته ملی پیکار جهانی به بی سوادی از سال 1345 و همزمان با برنامه عمرانی چهارم آغاز شد. در این دوره چندین طرح به تصویب رسید و بودجه قابل ملاحظه ای را به خود اختصاص داد که یکی از مهمترین آنها «طرح پیکار با بی سوادی» بود. به موجب این طرح قرار بود طی 5 ساله 1347 تا 1351 در حدود 5/4 میلیون نفر از طریق سپاه دانش و کمیته پیکار با بی سوادی با سواد شوند تا درصد جمعیت باسواد در گروه سنی 10-45 ساله از 35 درصد به 60 درصد افزایش می شدند. هدفهای کیفی این طرح، تعلیم خواندن و نوشتن و ریاضیات پایه افراد بی سواد و ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار اجتماعی و اقتصادی افراد با استفاده از کتابها و نشریات ذکر شده است.
در سال 1348 با توجه به عدم موفقیت در امر سوادآموزی تصمیمی گرفته شد که وظایف اجرایی کمیته پیکار با بی سوادی به سازمانهای مربوط محول شد و کمیته تنها نقش ستاد هماهنگی و برنامه ریزی، نظارت و ارزشیابی را به عهده داشته باشد.
از این رو سوادآموزی بزرگسالان (افرادی که در سنی 35-13) سال بودند و سوادآموزی کودکان واجب التعلیم به وزارت آموزش و پرورش، سوادآموزی روستاییان به وزارت تعاون و امور روستاها، آموزش کارگران بی سواد به وزارت کار و امور اجتماعی و سوادآموزی زنان به سازمان زنان واگذار شد.
در طی مدتی که کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی مستقیماً مسئولیتهای اجرایی را بر عهده داشت بیش از 3 میلیون نفر در کلاسهای پیکار نام نویسی کردند و از این تعداد تنها حدود یک میلیون نفر موفق به گذراندن امتحانات دوره اول شدند.
بخش دوم: بررسی مسائل و مشکلات سواد آموزی ایران پس از انقلاب اسلامی
مسائل و مشکلاتی که نهضت سوادآموزی به شکلی با آن درگیر بوده است و در بسیاری از موارد سبب پایین آمدن کارایی و کیفیت سوادآموزی شده است طی چند بند به ترتیب زیر خلاصه و جمع بندی می شود:
1- عدم استقبال مطلوب بی سوادان از مشارکت در امر فراگیری سواد و دانش که این مسئله می توان معلول علل بسیار از جمله عوامل ذیل باشد.
الف) فقر مادی و معنوی
ب) بر دوش داشتن مسئولیت سنگین خانواده و تأمین معیشت آنان.
ج) درگیربودن با مسائل اقتصادی و اجتماعی و شغلی
د) آثار سوء سیاستهای رژیم گذشته و بی اعتمادی نسبت به کلاسهای سوادآموزی
هـ ) عیب و عار دانستن شرکت در کلاسها در سنین بالا به خاطر سرزنشها با تمسخر دیگران
و) بی اعتمادی بزرگسالان نسبت به تواناییها و استعدادهای خود و این اندیشه که دیگر زمان آموزش و یادگیری آنان گذشته است و فایده ای در باسوادشدنشان نیست.
ز) وجود این توهم و انتظار که پست و مقام و ثروت الزاماً بایستی به دنبال سواد حاصل شود و طبیعتاً چون همیشه این امر میسر نیست امر آموزش و تحصیل را نیم کاره رها می سازند.
ح) کمبود امکانات مادی و نیروی انسانی لازم در امر آموزش و پروش کودکان واجب التعلیم و در نتیجه دلسرد شدن والدین نسبت به سوادآموزی و پیگیری آموزش خویش چرا که تحصیل فرزندانشان را بر خود مقدم می دانند و انتظار دارند اگرنیرو و هزینه ای صرف می شود ابتدا برای آموزش کودکانشان می باشد.
ت) مهمتر از همه این که هنوز در بی سوادان این باور به وجود نیامده است که بی سوادی چه نقیصه بزرگی است و تا چه میزان در عدم پیشرفت جامعه از ابعاد مختلف اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی تأثیر دارد و سبب به وجود آمدن چه مسائل و مشکلات عمده ای برای خود و خانواده آنان و در نهایت برای جامعه خواهد شد تا در صدد مقابله با آن برآیند.
2- پراکندگی جمعیت، شرایط جغرافیایی متفاوت، وجود زبان و فرهنگهای قومی گوناگون.
3- کمبود نیروهای آموزشی مخصوصاً در استانهای محروم و به ویژه در روستاها و مناطق دورافتاده و همچنین عدم توانایی نهضت در جذب و نگهداری نیروی انسانی لازم به دلیل پایین بودن میزان حقوق و مزایای آموزشیاران و کادر نهضت سوادآموزی و عدم ثبات شغلی آنان به حدی که اعضای این نهاد اطمینانی نسبت به آینده شغلی خود ندارند. در نتیجه با فراهم شدن امکان جذب و استخدام در سازمانهای دیگر، به فعالیت خود در نهضت سوادآموزی خاتمه می دهند.
این امر به طور مداوم سبب جذب و استخدام افراد جدید و بی تجربه در نهضت سوادآموزی می شود و این نهاد را از وجود نیروها و کادرهای مجرب محروم می سازد.
4- اولویت نداشتن امر سوادآموزی در برنامه ها به دلیل این که جامعه درگیر مسائل و مشکلات عمده تری بوده است.
5- عدم توفیق در برنامه ریزی دقیق آموزشی، پژوهشی و تبلیغی
6- عدم هماهنگی ارزش تحصیلی دوره های آموزشی نهضت سوادآموزی با آموزش و پرورش که ادامه تحصیل نوآموزان را در بسیاری موارد غیرممکن می سازد. از سوی دیگر برای ایجاد نسبی، سطح آموزش دوره تکمیلی و کتب مربوط نسبتاً مشکلتر از حد انتظار و مهارتهای آموخته شده قبل بزرگسالان است.
7- به دلیل عدم وجود امکانات و تسهیلات لازم برای پیگیری آموزش بزرگسالان، اکثر سوادآموزان، پس از مدت کوتاهی مطالب آموخته شده را فراموش می کنند و با وجود صرف هزینه، امکانات مادی و نیروی انسانی جامعه از یک سو و تلاشها و از خودگذشتگی بزرگسالان در زمینه سوادآموزی و رسیدن به مرحله باسوادی از سوی دیگر. گرچه نمشان در فهرست اسامی باسواد جامعه رقم می خورد ولی عملاً بی سوادند و نمی توانند از مهارتهای آموخته شده قبلی خویش در حل مسائل و مشکلات اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و شغلی استفاده کنند. این امر سبب ایجاد نگرشهای منفی بسیاری در بزرگسالان می شود. از جمله این که اولاً اعتماد آنان را نسبت به تواناییها و مهارتهای خویش به حداقل می رساند. ثانیاً نظر منفی نسبت به برنامه های سوادآموزی و آموزش بزرگسالان پیدا می کنند، ثالثاً اثرات سوئی در بزرگسالان بی سوادی که هنوز به کلاسهای سوادآموزی راه نیافته اند خواهد داشت، چرا که خود را با افراد دوره دیده یکسان و مشابه می بینند و شرکت در کلاسهای سوادآموزی را بی فایده و غیرضروری ارزیابی می کنند.
8- کمبود امکانات نهضت سوادآموزی نیز سبب بروز مسائل و مشکلات از جمله موارد زیر است که در نهایت از کیفیت و کارآیی برنامه های سوادآموزی می کاهد.
الف) یکسان بودن کتابها، محتوا و مواد و روشهای آموزش در شهر و روستا برای کلیه افراد بدون در نظر گرفتن اختلاف موجود در سن، جنس، قشر اجتماعی و فرهنگی، زبان و غیره.
ب) عدم جذب نیروهای متخصص چه در داخل تشکیلات از جهت ادامه خدمت و چه در خارج از تشکیلات از نظر همکاری و هماهنگی در امر سوادآموزی.
ج) عدم توجه به همگن بودن گروه وجود اختلاف چشمگیر از جمله تفاوتهای بسیار زیاد سنی، سبب کاهش انگیزه و رغبت بزرگسالان برای شرکت در دوره های سوادآموزی و استفاده بجا و مناسب آنان از برنامه های آموزشی است.
منابع و مآخذ
1- آیین نامه آموزشی و امتحانات دوره های مقدماتی و تکمیلی، نهضت سوادآموزی، 1362
2- پیکار با بی سوادی، محمد اسحاق افکاری
3- برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، 1362-1366 «اهداف نهضت سوادآموزی»
4- شرح کوتاهی بر نهضت سوادآموزی، دفتر مرکزی نهضت سوادآموزی
5- دربندی ابوالقاسم «در تحولات وضع سواد در ایران گزیده مطالب آماری»
6- قاسمی احمد، سوادآموزی بزرگسالان، کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی
7- نفیسی، عبدالحسین، «تأمین هزینه های آموزش و پرورش در کشورهای در حال توسعه» گزیده مسائل اجتماعی- اقتصادی» ترجمه
8- مسائل و مشکلات سوادآموزی در ایران، دکتر زهرا صباغیان
9- پیکار جهانی سوادآموزی، پرویز همایون پور
10- عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی حسن خوشکردار