صفحه محصول - دانلود ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی

دانلود ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی (docx) 38 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 38 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

حیطه‌های رشد مغرب زمین (غرب) غرب در برهه‌ای از تاریخ قرار دارد که واقعا از جنبۀ علمی و فنی و صنعتی درخشیده است، و درخشش بسیار چشم گیر هم بوده است. فاصله بین عهد نوزایی تا شکوفایی صنعتی غرب شاید از دویست یاسیصد سال تجاز نکند، اما تفاوت میان این دو مرحله بسیار بارز و خیره کننده است. پیشرفت غرب در سده20 در زمینه های صنعتی و به خصوص در انتهای قرن بسیار اعجاب برانگیز است. و توانسته به تبع رشد علمی‌اش در سایر جنبه ها هم از باقی تمدن هها ر زمینه های سیاسی ،اقتصادی و در برخی مقام های تربیتی نیز پیشی بگیرد. الف - فرهنگی- علمی عرصه علم و فرهنگ، بی شک یکی از مهمترین حوزه‌هایی است که غرب در آن حیطه به سرعت به رشد دست یافت.عمده دلایل این پیشرفت را می توان در عوامل زیر جستجو کرد. 1- شکل گیری دانشگاه ها و نظام آموزش کارآمد پیدایش انقلابهای گوناگون و پیشرفت علوم و صنعت به ناچار نیروهای کارگری را لازم داشت که با انتقال جمعیت روستاها به شهرها در قرن 11و 12 مدارس شهری از انواع مختلف، که تا این زمان در کارتعلیم و تربیت مشغول بودند، از زیر سایه مدارس رهبانی قد برافراشتند و به صورت نیروهای عمده‌ای بیرون آمدند. نهضت‌های اصلاحی تعلیم و تربیت رهبانیت با هدف کاستن نفش رهبانیت در امور دنیوی و تاکید نهادن بر سرشت معنوی دعوت روحانی, به این تحولات کمک رسانید. و انواع مختلف مدارس دولتی, چه دبستان و چه دبیرستان، پدید آمدند که گر چه مستقیما با نیازها و احتیاجات کلیسایی ارتباطی نداشتند اما به روی هر کسی که تواناییش را داشت باز بودند اهداف تربیتی مدارس جدید گسترده‌تر از مدرسه‌های رهبانی بود؛ مشتریان آن ها در کل، از میان کسانی بودند که پس از تحصیل می خواستند مناصب رهبری را در کلیسا عهده دار شوند و هم کسانی که به دنبال مشاغل دولتی بودند؛ لذا طیف وسیعتری از آموزش‌ها را شامل می‌شد؛ منطق, فنون چهارگانه(موسیقی, حساب, هندسه, الهیات, حقوق و طب موادی بودند که در مدارس شهری بیش از آنچه در صومعه‌ها تدریس می شد به ترویج آن می پرداختند. گرچه بسیاری از این مدارس به ویژه در فرانسه وابسته به کلیسای جامع بود اما مدارسی هم پیدا می شدند که وابستگی کمتری به کلیساها داشتند، به عنوان نمونه مدارس بولونیا و آکسفورد در قرن 12 به دلیل مطالعات پیشرفته آن ها در حقوق و هنرهای آزاد شهرت فراوانی داشت. این مدارس با رشد اقتصادی در اروپا و تحولات اجتماعی و فرهنگی که به وقوع پیوست به تدریج تبدیل به دانشگاه های اروپایی شدند. بدین ترتیب، بولونیا در 1150 و پاریس در 1200و آکسفورد 1220 مقام دانشگاهی را به ست آوردند.وسپس در بقیه شهرهای اروپا به تقلید از آنان دانشگاه‌هایی به وجود آمدند. ظهور این دانشگاهها مصادف شده بود با افول تدریجی علوم به ویژه علوم طبیعی در دنیای اسلامی بنابراین در حالی که شرق به مرور پژوهشهای علمی رو به کاستی می رفت؛ استادان و شاگردان این دانشگاهها با ولع هر چه تمام‌تر میراث علمی مسلمین را دریافت کردند و پس از ترجمه به توسعه و تکمیل آن پرداختند. 2- تغییر نظام آموزشی در غرب توجه زیاد مردم به عقل و کارکرد کاربرد عقل ابزاری برای خدمت به انسان عصر دگرگونی فکری غرب، باعث شد رویکردی جدیدی به مقوله علم آموزی پیدا کند. و توجه مردم به سوی دانشگاه های مختلف غرب، تغییراتی در نظم و اهداف تدریس در دانشگاه ها داده شد عقل گرایی ابزاری به وجود آمد، که در طول زمان موجبات ترقی جامعه غربی را پدید آورد ؛ در قرون 16 و 17 تحقیقات علمی مردانی پون گالیله نیوتن و هایجنس و بویل چنان بنیان محکمی را تشکیل داد که توانستند به یاری مردم برای استفاده از این علوم بیایند. در واقع تحقیقات اینها، به گونه ای بود که دیگران می‌توانستند از آنها بهره برداری کنند 1) سازمان حقوقی مستقل با تشکیل شکل نوین اداره دانشگاه، هسته اولیه دانشگاهها در غرب را یک انجمن صنفی متشکل از اساتید و دانشجویان بر عهده گرفت و امور مربوط به دانشگاه وابسته با اعضا بود. گرچه بسیاری از دانشگاههای اروپایی از میان مدارس کلیسایی رشد کردندو درابتدا، محتوای آموزشی آنها تا حد زیادی با تعلیم دینی اختصاص داشت, اما این دانشگاهها مشروعیت خود را از کلیسا نمی گرفتند و در تنظیم قواعد به صورت خود مختار عمل می کردند و شاید به همین خاطر بود که در راستای جذب اساتید , کسانی که مورد اتهام کلیسا و در معرض دستگاهها تفتیش قرار می گرفتند جذب می شدند و حتی در مواردی برای جذب یک استاد , سه دانشگاه برای استفاده از او به رقابت پرداختند. و چنین به نظر می‌آید که در توافقی نانوشته کلیسا سخت‌گیری کمتری را نسبت به دانشگاهها و و استادان آنجا روا می داشتند. 2) جای دادن رسمی علوم طبیعی و عقلی در آموزش از مواردی که در شکل‌گیری دانشگاه، به عنوان یکی از ارکان موفقیت علمی غرب به شمار می آید؛ یکی، جدا شدن از آموزش های خرافی کلیسا بود و دیگری جایگزین کردن علوم کاربردی به جای دروس کلیسایی است. برای این کار در قرن 12و 13 بود که هسته یک آموزش دانشگاهی بر مبنای علوم طبیعی قرار گرفت؛ واز طریق این فرایند بهترین های حکمت علمی گرد آمده در سنت های یونانی و عربی به اروپا آورده شد, ظرف حدود یک‌صد سال مجموعه آثار ارسطو و مفسران او همچنین آثار برجسته دیگر یونانی و عربی را در اختیار غرب قرار داد. به گفته پروفسور گرانت این تحول که به سبب ترجمه‌های جدید به وقوع پیوست«بنیان های حقیقی را برای تحول مستمر علوم تا زمان حاضر ایجاد کرد.» در دانشگاه‌های این دوره، آثار ارسطو در محور اصلی برنامه درسی دانشگاه‌ها قرار گرفت و سپس نجوم و ریاضیات نیز بدان اضافه شدند و پس از آن نیز آثار بنیادین علمی که از منابع یونانی و اسلامی رسیده بود مشتاقانه مورد استقبال قرار گرفتند. به ویژه آن که مطالعه این کتاب‌ها در برنامه درسی دانشگاه نهادینه شد. بدین ترتیب عقل گرایی و دانش طبیعی در مرکز برنامه ها قرار گرفت. البته، اینکه دانشگاهها به سوی علوم عقلی کشیده شدند به این معنی نیست که دانشگاههای غربی از همان ابتدا راه خود را از آموزشهای دینی جدا کردند بلکه تا قرن ها هم چنان الهیات در مرکز برنامه های درسی قرار داشت ولی اتفاق مهم نهادینه شدن آموزش علوم طبیعی و عقلی در این مراکز بود که با تداوم این سنت علمی و پس از طی بیش از 5قرن در قرن 17و 18 منتج به انقلاب علمی در غرب و شکل گیری دانش جدید شد؛ برنامه درسی جدید به سرعت آثار خود را آشکار کرد و نوعی عقل گرایی و طبیعت گرایی را در میان داشمندان اروپایی ایجاد کرد و تمایل آن ها را برای کشف علل طبیعی اشیا تقویت کرد. 3) نظام استاندارد ارزیابی و ارتقا علمی از جمله وجوه متمایزی که در غرب برای شایسته سالاری علمی و تشویق به دانش جویی صورت گرفت، عبارت بود از این که: در اروپا به دانش جویان که دوره های خود را تکمیل می نمودند مدرکی دال بر موفقیت او در آن درس داده می شد و گرفتن آن مدرک از دانشگاههای اروپا نوعی مجوز برای تدریس و گواهی نامه صلاحیت بود که تنها توسط رییس دانشگاه و پس از آن که دانشجو توسط هییت علمی مورد آزمون قرار می گرفت اعطا می‌شد. و تلاش های فراوان انجام می شد تا برنامه درسی و آزمون های گواهی استاندارد شده و از این طریق مدرک اخذ شده از این دانشگاه ها اعتبار جهانی پیدا کند. در مجموع تلاشهایی که برای کارآتر کردن علوم آموختنی انجام شد؛ موجب شناخت سرمایه‏های انسانی و رشد و تقویت آنها گردید ، در نتیجه این سرمایه در هر کجا و در هر جامعه‏ای شناخته و به کار گرفته می‌شد، می‏توانست توسعه و پیشرفت بیافریند، شهید مطهری در تایید این مطلب مطلب خود به نقش نیروی کار ماهر در پیشرفت کشورها، وضعیت موجود برخی از کشورهای اروپایی استناد نموده و می‏گوید: الان بعضی از این کشورهای اروپایی این طور هستند. مثلاً انگلستان یک کشور تهی و خالی است که نمکش را هم باید از خارج بیاورند، همه چیز را باید از بیرون وارد کنند، ولی به ارزش یک چیز پی برده است، به ارزش ساختن افراد خودش، این معدن‏های انسانی را خوب کشف کرده‏اند. وقتی این معدن‏ها را استخراج و آماده می‏کنند، دیگر باک ندارند که هیچ چیز ندارند و همه چیز باید از بیرون بیاید. می‏گویند ما آدم داریم، آدم که داریم همه چیز داریم، ولی اگر آدم نداشته باشیم هیچ چیز نداریم. 3- انقلاب های علمی در غرب بدون شک مغرب زمین که در قرون وسطی به غیر از توحش و نادانی از آنان گزارش نشده است؛ دارای پیشینه علمی چندانی نبود که بتواند با تکیه صرف بر علم موجود خود بتواند کشتی تمدن خود را به حرکت درآورد. بلکه آشنایی با تمدن های دیگر و بروز اتفاقاتی در این سرزمین باعث به وجود آمدن تلقی جدید از زندگی، علم در آن ها گردید. 1) نهضت ترجمه پیشرفتهای غرب نیز مانند مسلمانان، از نهضت ترجمه آغاز شد. شاید مهمترین دره ای که باعث درک مغرب زمنی از علم گردید زمانی بود که جنگ های صلیبی آغاز گردید؛ از قرن 11تا 13، هشت جنگ صلیبی به وقوع پیوست و اگر چه سرانجام با پیروزی مسلمانان به پیایان رسید، گرچه به کشورهای اسلامی و مسیحی لطمات فراوانی را وارد کرد. اما این جنگ ها فرصتی را برای جمع زیادی از اروپاییان به وجود آورد که از نزدیک با تمدن اسلامی و شکوفایی و عظمت آن آشنا شوند. باید در عدم آشنایی اهالی مغرب با علم و دانش قبل از جنگهای صلیبی گفت: در ابتدا صلیبیون به حدی بی سواد بودند که اعتنایی به فلسفه و عموم مسلمین نداشتند اما نفس این آشنایی باعث شد تا اروپاییان به عقب ماندگی خود پی ببرند و در سفرنامه های خویش به عظمت و بزرگی از تمدن اسلامی یاد کنند. ترجمه متون عربی از نیمه اول قرن 12م به بعد یکی از فعالیت های مهم علمی در اروپا شد و اندلس در کانون جغرافیایی آن قرار گرفت. و دلیل آن هم وجود مراکز بزرگ فرهنگی اسلامی از یک سو و از سوی دیگر امکان ترجمه به زبان لاتین توسط مسیحیان از سوی دیگر بود. جماعت های مسیحی و یهودی (معروف به مستعرب) در دوران تسلط مسلمین اجازه یافته بودند تحت لوای حکومت اسلامی دین خودشان را داشته باشند و پس از سقوط اندلس می توانستند واسطه و میانجیگر بین دو فرهنگ باشند. در نتیجۀ غلبه مسیحیان بر اسپانیا مراکز فرهنگ اسلامی و کتابخانه‌هایشان به زبان عربی بود، به دست مسیحیان افتاد. طلیطله که مهم‌ترین مرکز فرهنگ اسلامی بود در سال 1085 م سقوط کرد و در طول قرن 12 بهره برداری از ثروت‌های کتابخانه آن, آغاز شد. « در تولدو اندکی پس از استیلای مسیحیان و شکست مورها ، رمون، اسقف اعظم روشن فکر و پیشه ور آن شهر، گروهی از مترجمان را تحت رهبری دومینیکوس گووندیسالینوس گرد آورد(1130م) و آن ها را مامور ترجمۀ کتاب‌هایی کرد که درباره علوم و فلسفه به زبان عربی نوشته شده بود. اکثر این مترجمان یهودیانی بودند که آشنا به زبانهای عربی عبرانی اسپانیایی و گاهی نیز متبحر در لغت لاتینی بودند. پرکارترین فرد این گروه شخصی بود به نام یوحنا، که در میان اعراب به ابن داوود مشهور بود. یوحنا به ترجمه یک کتابخانه واقعی از آثار عرب و ترجمه‌هایی که فضلای یهودی از کتاب های ابوعلی سینا، غزالی، فارابی و خوارزمی بودند مبادرت جست و از طریق ترجمه کتاب حساب موسی خوارزمی، ارقام هندی و عربی را به مغرب زمین معرفی کرد» در پایان قرن 12، جهان مسیحیت لاتینی بخش های عظیمی از دستاوردهای فلسفی و علمی یونانی و اسلامی را به چنگ آورده بود؛ در طی قرن 13 بسیاری از شکاف های بازمانده می بایست پر شود. این کتاب های ترجمه شده به سرعت در مراکز بزرگ تربیتی پخش شد، و در آنجا به انقلاب آموزشی و تربیتی کمک رسانید به اعتقادات ویل دورانت: تاثیرات تمامی این ترجمه ها در اروپای لاتین اثری انقلابی بود؛ روانه شدن سیل متونی از دنیای اسلامی و یونان، عشق به تحقیق و تتبع را به طرز عمیقی از نو در نهاد مردمان بیدار کرد، تحولات جدیدی را قهرا در دستور زبان و واژه شناسی به وجود آورد. برنامه دروس مدارس را توسعه بخشید و در رشد شگفت انگیز دانشگاه ها قرن 12 و 13 سهیم بود..جبر، رقم صفر و سیستم اعشاری از راه این ترجمه ها قدم به جهان مسیحی غرب نهاد. فرضیات و طرق عملی طب بر اثر ترجمه کتاب های اساتید یونانی، لاتینی، عرب و یهودی قوت یافت و طریق تکامل پیمود. ورود علم نجوم اسلامی یونانی بسط الهیات را اجباری ساخت. مفاهیم جدیدی در الوهیت به وجود آورد که خود دیباچه تحول عظیم تری بود که پس از کوپرنیک پدید می آمد دورانت، با توضیح اینکه اسلام با اشاعه دانش و تهییج اذهان وادار به ساختن معبد اسکولاستیک نمود می گوید:« سپس یک یک سنگ های آن بنای فخیم شکاف می داد تا در قرن 14 آن دستگاه قرون وسطایی فرو ریزد و به دنبال عشق رنسانس، مقدمات فلسفه جدید فراهم آمد» 2) واردات علم از مسلمانان برخورها و روابط فراوانی که بین مسلمین و مغرب زمین صورت گرفت، باعث پخش علوم و فنون و اخلاق در بین هر دو طرف گشت. والبته چون مسلمین در آن زمان دارای تمدن و فرهنگ والاتری نسبت به مغرب زمین بود، سودی که غرب از ارتباط با اسلام برد به مراتب بیشتر از مسلمین بود. به برخی از مواردی که مغرب زمین از مسلمانان به سوغات برد، در فصول قبل اشاه شد. اما تاثیر نفوذ اسلام در غرب چنان برای مغرب زمین اعجاز کرد که مونتگمری وات در بیان تاثیرات حضور ونفوذ مسلمانان در غرب، می گوید: « هنگامی که انسان تمام جنبه های درگیری اسلام و مسیحیت در قرون وسطا را در نظر بگیرد، این روشن خواهد بود که تاثیر اسلام بر جامعه مسیحیت بیش از آن است که معمولا شناسایی می شود. اسلام نه تنها در تولیدات مادی و اختراعات تکنولوژی اروپا شریک است است ؛ و نه تنها اروپا را از نظر عقلانی در زمینه های علم و فلسفه برانگیخت، بلکه واداشت تا تصویر جدیدی را از خود به وجود آورد.» از ثمرات روزمره ای که دنیای غرب از آشنایی با شکوه تمدن غرب به ست آورد بسیار است. اما يكى از ثمراتی که جنگ هاى صليبى براى اروپاييان داشت؛ رواج حمّام هاى عمومى بخار بود، که به تقليد از گرمابه‌هاى مسلمانانو با رفتن از سرزمنی های اسلامی به ساختن مشابه برای آن پرداختند. در اوضاع بهداشتی و اهمیت این قضیه همین بس که، كليسا با گرمابه هاى عمومى نظر خوشى نداشت; زيرا اين گونه مراكز را مقدّمه واداشتن مردم به اعمال منافى عفّت مى دانست. اين در حالى است كه از مدت ها پيش از آن، در تمام شهرهاى اسلامى، حمّام هاى عمومى در تمامى محلّه ها وجود داشت و مردم مسلمان نظافت را از نشانه هاى ايمان مى شمردند. علاوه بر اين، حتى مسيحيان داشتن مستراح را در خانه هايشان بد مى دانستند؛ ويل دورانت مى نويسد: «در قرن سيزدهم، پاريسى ها بول دان هاى خود را آزادانه از فراز پنجره به معابر خالى مى كردند و تنها تأمينى كه عابر بيچاره داشت اخطار صاحب خانه بود كه با صداى بلند مى گفت: خيس نشوى! مردم در حياط ها، روى پلكان ها و از بالاى بالاخانه ها، حتى در كاخ «لوور»، پيشاب مى ريختند. پس از بروز طاعون در سال 1531م به موجب فرمان مخصوص، به عموم مالكان و خانه داران پاريسى اخطار شد كه براى هر خانه اى مستراحى احداث كنند; اما بيشتر مردم زيربار نرفتند». 3) نهضت اصلاح دینی با توجه به وضعیت اسفناک کلیسا وبه ویژه استفادۀ کلیسا, دیرها و صومعه ها و ساخت و ساز و وابستگی سیاسی آنان، اخذ مالیات و عشریه ها، فروش آمرزش نامه ، و ..همه این امور نارضایتی گسترده ای را در میان مردم ایجاد کرده بود که نهایتا به نهضت اصلاح دینی انجامید. در قرن 16، مارتین لوتر،که در یکی از شهرهای آلمان استاد دانشگاه و معلم رسمی کتاب مقدس بود، با فروش آمرزش‌نامه به مخالفت پرداخت و پاپ را ضد مسیح نامید و پاپ نیز وی را تکفیر کرد. نهضت لوتر به سرعت به آلمان و سایر مملک اروپایی کشیده شد وسرانجام پروتستان‌ها و طرفداران نهضت اصلاح دینی به جمعیتی تاثر گذار در غرب تبدیل شدند. نهضت اصلاح دینی به طور غیر مستقیم موجب رشد عقلگرایی در مسیحیت شد. این نهضت، اقتدار کلیسا رابه چالش کشید و اعلام داشت که هر مومنی حق دارد اسفار کتاب مقدس را شخصا و بدون وساطت کلیسا تفسیر کند وبدین ترتیت فهم رسمی از مسیحیت و ظهور فرقه های متعدد در میان پروتستان ها پدید آمد. و همین امر زمینه مجادلات فکری فراوان را به وجود آورد و در نهایت عقل به عنوان مرجع رفع منازعات برگزیده شد. در حقیقت با سست شدن برخی اصول جزمی مسیحیت و آزاد شدن فهم کتاب دینی برای عموم مردم، زمینه بررسی های خرد گرایانه کتاب مقدس فراهم گردید؛ در کشورهای پروتستان قانون کلیسایی از میان رفت و در دانشگاههای آن، علم حقوق جانشین الهیات شد. 4) کشفیات جدید علمی بدون شک یکی از مهمترین عرصه های پیشرفت غرب در زمهی علم و کشفیات بود است . در نیمه دوم قرن 19 از نظر کشفیات در تمام علوم ، دوره ای بی سابقه محسوب می شود. تنها یک بنای مجلل که بر روی پایه هایی که قبلا مردانی چون گالیله، نیوتن، بیل، لاوازیه، و کوویه بنا کرده بودند ، نبود، بلکه علوم جدید بسیاری به وجود آمد و قوانین کلی اساسی بسیاری بر قرار کرد. که مهمترین کارهای بزرک علمی قرن 19 قوانین ترمو دینامیگ، تئوری امواج الکترو ماگنتیک، کشف ارتباط میکروب ها باامراض و پیشرفت تکنیک جراحی با اصول بهداشتی پیشرفت تلقیح برای پیشگیری امراض واز همه مهمتر از نظر استنباطاط فلسفی، تئوری تکامل تدریجی انواع بود. استفاده عملی از کشفیات علمی چنان انقلاب صنعتی را تسریع کرد که در ربع آخر قرن ، دومین انقلاب عظیم صنعتی را به وجود آورد 5) انقلاب صنعتی یکی از مهمترین دوران ، و از مهمترین دلایل رشد فزاینده غرب، بروز انقلاب صنعتی در غرب بود که این تمدن را از تمدن های دیگر به خوبی متمایز می کند؛ انقلابی که ننیجه اش در همه زمینه ها موازنه قدرت، علم، اقتصاد و...را به سمت غرب تغییر داد. و با تعمق در تحولات این دوره به این نتیجه می‌رسیم که علم و صنعت باهم، پایه های یکدیگر را برای پیشرفت ساختند. انقلاب صنعتی تحولی فن‌آورانه و صنعتی و اجتماعی بود که در سده 18م در انگلستان به آرامی آغاز شد. صنعتی شدن، در اصل به تغییر از کشاورزی به عنوان هدف اولیه کار آدمی و شیوه اصلی ایجاد ثروت به ماشینی شدن تولید کالاها در کارخانه انجامید. در نتتیجه، شیوه ای تازه از بقای آدمی شروع به شکل گرفتن کرد، یعنی تمدن صنعتی، ونوع آدمی همراه با آن به دوران تاریخی تازه ای قدم نهاد. تولید ماشینی شد، و نیروی آن از ماشین هایی با سوخت فسیل تامین گردید؛ صنعتی شدن در کشاورزی بسیاری نقاط انقلاب ایجاد کرد؛ تغییر ساختار گسترده جوامع، طبقه هاای کاملا تازه ای از مالکان ، کارگران، مدیران، رهبران سیاسی و مصرف کنندگان به بار آورد پیشرفت تکنیکی در قرن 19 چنان سریع انجام می شد که به نقل ویل دورانت، در این دوران « تمام کارخانه داران از خود اختراعی دارند و روزانه سرگرم بهبود اختراعات دیگران هستنذ» منابع جدیدی برای تولید نیروهای عضله انسان و حیوانات یکی پی از دیگری کشف شدند و روش های تولید انبوه نیز روز به روز ترقی کرد و زمینه رشد هر چه بیشتر اقتصادی اروپا و کشورهای صنعتی را از قرن 18 به بعد را فراهم کرد. 6) تربیت نیروهای ماهر از مهمترین تاثیرات رشد اقتصادی و علمی، توسعه شهر نشینی و مدنیت در غرب بود و از سوی دیگر تداوم رشد اقتصادی و انقلاب صنعتی نیاز به نیروهای تحصیل کرده و تحقیقات علمی داشت. لذا یک همگرایی ای بین بازار کار و نیروهایی که دانشگاه باید تربیت می کرد به وجود آمد، دانش پژوهان که فرصت های شغلی خود را در گرو آموزش های پیشرفته می دیدند، انگیزه های بیشتری برای تحصیل پیدا کردند و منافع متقابل اقتصاد و آموزش علوم طبیعی سبب شد تا سرمایه کافی برای تحقیقات و آموزش های علمی فراهم آید. امپراتوری‌های قدرتمند و طبقات مرفه با دیدن تاثیر علوم مختلف در زندگی، به خاطر علایق یا رقابت های اشرافی به حمایت از دانشمندان و مراکز علمی می پرداختند. بدین گونه بود که ثروتمندان هزینه ها را متقبل شدند و دانشجویان متخصص شدند و در کارهای دارای تخصص مشغول به کار شدند. طبقه بورژوازی یا طبقه متوسط در اروپا، که به برکت تحولات اقتصادی دارای ثروت و مکنت شده و در تحولات بعدی اروپا نقش موثری را ایفا کرد.این طبقه در برابر اقتدار اشراف سنتی و روحانیون به مبارزه ای تدریجی پرداخت و در همه تحولات اروپای جدید به صورت موثری حضور یافت وسرانجام نظام سلطنتی را به نظام جمهوری تبدیل کردو زمینه را برای حضور مستمر خود در همه مشارکت ها را فراهم کرد. همچنین باید گفت، ثروت این دسته در اروپا موجب تضعیف نقش دین و کلیسا در جامعه غربی شد ودر نتیجه تمرکز به روی آموزش های مذهبی جای خود را به تدرج به حمایت از علوم طبیعی سپرد. اهداف نظام آموزشی غرب مغرب زمین با توجه با دیدگاه عقل گرایی صرف به امور، و به کاربردن عقل در راستای اهداف اومانیستی، از آموزش جز پیدا کردن راههای هر چه بهتر و بیشتر در راه استیلای عقلی به جهان هدفی نداشت؛ و همه مکاناتش را برای رسیدن به این خواسته ها به کار گرفت. الف- آموزش و پرورش همگانی از اهداف اولیه تعلیم در غرب آزادی انسانها برای تحصیل در هر مقطعی است. لذا طبق این شعار هر کدام از مغرب زمین برای کسب مدارج علمی بدون محدودیت، به دانگاهها هجوم آوردند.با توجه به تاکید تفکر لیبرالیستی درباره برابر دانستن انسان ها در برخورداری از حقوق اساسی شان، همه افراد در جامه لیبرال باید از حق تعلیم و تربیت رسمی و بدون تبعیض برخورددار بشند. پس برای رسیدن به ان هدف باید فرصت های برابری برای همه فراهم شود تا بتوانند استعدادهای خویش را شکوفا کنند. ب- آموزش عملی و کاربردی بعد از انقلاب صنعتی در غرب، گویا همه ازعلم، در غرب چیزی را می‌خواهند که بتوان از آن استفادۀ عملی کرد؛ بنابراین بسیاری از اهالی مغرب زمینۀ آموزشی‌ای را ارزشمند و قابل پذیرش می دانستند که جنبه عملی و کاربردی داشته باشد و فرد را برای موفقیت در زندگی فردی و توانایی ایفای نقشی مستقل در جامعه آماده کند. بنابراین ایده‌گیری عقیدتی و نظری که فاقد کاربرد عملی و شغلی در زندگی باشد، در اولویت نخواهد بود. و در این راستا بود که تاکنون دانشگاه ها در غرب با نیاز سنجی هایی که از وضعیت شغل و نیازهای تخصصی آینده بعمل می اوردند نیرهی فکری و کاری برای آن شغل و حرفه ها به وجود می‌آورند به قدری در زمینه آموزش های کاربردر اهتمام داشته و دارند که دانشگاهها هم رتبه بندی می شوند و دانشگاههایی که کارهای بهتری اراده می دهند دانشجویان بهتری را هم از خیل داوطلبان می توانند انتخاب کنند. ناگفته پیداست، امروزه‌ دانشگاهای غربی همیشه رتبه‌های بالای نظر سنجی‌ها را از لحاظ کیفیت‌های گوناگون علمی در اختیار دارند و با تربیت نیرروهای متخصص سعی در هر چه کاربردی‌تر کردن علوم برای ایجاد تحول در تمدن و اجتماعشان دارند. ب- تربیتی- اخلاقی امروزه مسلمین هم اعتراف میکنند که در برخی امور تربیتی مغرب زمین به رشد بیشتری دست یافته اند. حتی کسانی چون سید جمال ها با دیدن صفات مثبت مغرب زمین ، اعتقاد پیدا کردند که ، ما در غرب اسلام دیدیم گر چه مسلمان ندیدیم. قبل از ظهور انقلابات گوناگون در غرب، زندگی سنتی اهالی مغرب زمین، همه چیزش شکل سنتی خود را داشت. جایگاه هر کس طبق همان زندگی سنتی تعریف می شد. پدر نقش محوری ای در این خانواده ایفا میکرد و مادر، از شأن و جایگاه همان زندگی های سنتی برخور دار بودند و در برهه‌ای هم که زندگی ها عقل گرایانه شده بود سعی در رفتارهایی می شد که به سنت کلیسایی نزدیک تر باشد. 1- مسیحیان، همزیستان مسلمانان ما در دنیایی زندگی می کنیم که به مغرب زمین به خاطر برخی افکار و عقایدشان به راحتی از باقی صفات خوبشان هم عبور می کنیم . اما همین غرب، که مسیحی هستند و در پرتو آموز‌های مسیحیت رشد اخلاقی یافته بودند؛ یادمان نرود که در صدر اسلام یکی از نکات مثبت که در مورد مسیحیان مغرب زمین دیده می شود؛ و در قرآن نیز بدان اشاره شده است روحیه همزیستی خوب این ها در صدر اسلام با مسلمانان بوده است. ( ما اینجا فقط به خاطر مسیحی بودنشان مورد توجه قرار دادیم نه غربی بودن. تا نگاه کاملا سیاه به غرب مسیحی هم نداشته باشیم) گرچه در زمان حضرت رسول، مسیحیت دین منسوخ بود و بیشتر آموزه های آن تحریف شده تحویل نسل بعد داده شد؛ اما باز هم تاثیر آموزه ها در میان این جمع بود و لذا به خاطر برخی صفاتی که بین آنان بود، مورد عنایت قران وقع شدند. قران رمز دوستی با آنان را چنین بیان می کند : لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشرَْكُواْ وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى‏ ذَالِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبرُِونَ. در اين آيه خداى تعالى جهت نزديك‏تر بودن نصارا را به اسلام بيان فرموده و در جهت اينكه آنان نسبت به ساير ملل انس و محبتشان به مسلمين بيشتر است، سه چيز را معرفى مى‏فرمايد كه آن سه چيز در ساير ملل نيست، يكى اينكه در بين ملت نصارا علما زيادند. دوم اينكه در بينشان زهاد و پارسايان فراوانند، سوم اينكه ملت نصارا مردمى متكبر نيستند، و همين سه چيز است كه كليد سعادت آنان و مايه آمادگى شان براى سعادت و نيكبختى است. آن ها نه تنها همزیستان خوبی برای مسلمین بودند؛ بلکه در ابتدای پاگرفتن اسلام، نجاشی حاکم حبشه به فراریان مسلمان برای خلاصی از شر کفار به آنها پناه داد. اهمیت این نگاه به مسیحان، از وقتی بیشتر احساس می‌شود که، متوجه می شویم نسبت به یهود کاملا دید برعکسی دارد و دائم از بدی و بدرفتاری های آن ها سخن به عمل می آورد. پس همین مسیحیانی که امروزه بیشتر در غرب زندگی میکنند دارای صفات خوبی بوده‌اند که حتی در قرآن مورد عنایت واقع شده اند. 2- نظم و انضباط اجتماعی این رکن از اخلاق رفتاری در غرب، ظهور ویژه‌ای در بین اهالی مغرب زمین مدرن پیدا کرده است، چرا که ظاهرا با بروز عقل‌گرایی افراطی در غرب، حتی فکر علمی و معقول و اقتصادی در زمینه‌های رفتاری انسان غربی بروز کرد، دیگر انسان غربی، باید طرز رفتارها و ارتباطش باید مثل اجزای ساعت دقیق می‌بود، تا در مجموع تشکیلات به هم بافتۀ غرب به خوبی کار کند، لذا در طول زمان این طرز فکر نظم و انضباط عجیبی و مطابق اصولی را بین مردمان غربی به وجود آورده است . انسان غربی همه اموراتشان با برنامه‌های از پیش تعیین شده صورت می‌گیرد. ساعتها و دقایق برایشان ارزشمند است. خلاصه اینکه: در ذهن اکثر جوامع، از نخستین چیزهایی که از رفتار مغرب زمین به ذهن متبادر میشوند علم و انضباط آن هاست است.در واقع نظم یکی از موارد نیاز دنیای عصر مدرن است. اهالی مغرب زمین با توجه به محیطی که در آن زیست می کنند دریافته‌اند که، بدون رعایت نظم فردی و اجتماعی موفق به انجام امور خود نمی شوند لذا تمام سعی خود را برای ارائه نظم بیشتر در زندگی به کار می‌گیرند. و نظم، یکی از شاخصه‌های مهم تمدن غربی به شمار می آید. 3- حقوق بشر در مغرب زمین، مفهوم حقوق به مقوله‌ای بسیار معتبر و قطعا مرتبط و پیوسته و بدل شده است و عرضه این اصل اخلاقی و الزام شدن مغرب زمین به آن بسیار کمتر از مقولاتی چون برابری، دموکراسی و حتی آزادی جنجال برانگیز بوده است. غرب، در نیمه دوم قرن بیستم شاهد گسترش نگرانی های مربوط به حقوق بشر به طور کلی و همچنین شاهد توجه به حقوق ویژه گروه هایی از جامعه بشری بوده است( مانند زنان، کودکان، سالمندان، معلولان، به دنیا نیامدگان و حتی نسلهای آینده) نهادهای خاصی به منظور ترویج و تعالی حقوق بشر تاسیسی شده است. در یکی از مواری که این قانون به کار مردم آمد، مربوط به پرونده ای است که در سال های اخیر بررسی شد که طبق آن لردهای انگلستان در مورخ 24 مارس1999در مورد دیکتاتور شیلی به خاطر جنایت شکنجه و تبانی برایی شکنجه، گروگان گیری، و تبانی برای قتل عمد و بری دفاع از آسیب دیدگان، وزارت کشور انگلستان اجازه یافت تا رسیدگی برای استرداد پینوشه مورد بررسی قرار بگیرد.. این پرونه علیرغم نتیجه نهایی‌اش‌، در حقوق بشر پرونده مهمی است به خاطر این که فرسایش مفهوم مصونیت دولت برای جنایات بین المللی را به عنوان نتیجه لازم الاجرا شدن کنوننسیون منع شکنجه تایید کرد در موارد متعددی استناد به همین قانون در مغرب زمین، منجر شده است که افراد با نفود و متمول نتوانند به آزادی ادیان آسیبی برسانند و افراد فاقد مقام از آن ها توانسته اند از لحاظ قانونی مستندتر جلوه کنند. و پویا حقوق بشر پیشتون اطمینانی قرار دادشده، در برابر طغیان مردم؛ پرا که؛ بند سوم مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر اشعار میکند: «....حقوق بشر باید از حمایت حاکمیت قانون بریخوردار باشند تا مردم مجبور نشوند که، دست کم، به عنوان آخرین چاره در برابر ظلم و تعدی به عصیان برخیزند« 4- رشد اخلاق محیط زیستی رشد ثروت در کشورهای پیشرفته سرمایه داری، پس از جنگ جهانی دوم باعث افزایش علاقمندی طبقه متوسط به لطافت و ویژگیهای محیط زیست و توریسم طبیعت شد و نگرانی های عمیقی درباره مخاطارات محیط زیست بر تندرستی پیدید آمدو... نگرانی های زیست محیطی سیستماتیکی درباره هر مسئله‌ای از جمله چشم‌اندازی از رفع آلودگی، میراث مشترک بشری و جلوگیری از گسترش بیابان ها، کنترل کیفیت هوا و کیفیت آب و... مورد توجه طبقه متوسط قرار گرفت در اعلامیه استکهلم، محیط زیست انسانی 114 دولت این مساله را تایید کردند که: « فرد حق بنیادین آزدای، برابری و برخورداری از شرایط زندگی خوب را در یک محیط زیست مناسب که به وی اجازه زندگی با شرافت و عزت را عطا می کند، دارد و نیز وی در حفظ و پیشرفت محیط زیست برای نسل کنونی و نسل های آینده وظیفه خطیری را دارد» به طور کلی، محیط زیست گرایی به عنوان بحثی درباره حقوق ذاتی طبیعت دانسته می شود. محیط زیست گرایان کسانی هستند که حیوانات ومود غذایی را دوست دارند و زمان زیادی را برای گسترش پارک های ملی صرف میکنند. حافظان محیط زیست و بیوسنتریک ها اغلب حقوق طبیعت را مستقل از موضوع ارتباط یا سودمندی آن برای موجودات انسانی، مورد بحث قرار می دهند. یکی از نکات مثبت در زمینه حفظ محیط زیست در غرب، رشد گستردۀ سازمان های غیر حکومتی است که باعث شده است تا گفتمان محیط زیست گرایان درباره جهانی شدن اهمیت فراوانی بیابد و بسیاری از این سازمان ها در مذاکرات زیست محیطی بسیار قدرتمندتر از دولت‌ها ظاهر شوند. و ببا توجه به اهمیتی که در نزد افکار عمومی پیدا کرده‌اند می توانند جلوی خیلی از اقدامات مخرب محیط زیست را بگیرند. 5- حقوق زنان زن غربی که در قرون وسطی کم مقدار و بی ارزش بودند، با توجه به انقلابات به وجود آمده در قرن هفدهم، درکی نو از زنان پدید کردند؛ زن صاحب قریحه سهم فعالی در زندگی اجتماعی و ادبی پیدا کرد که از آن پس به طور سنتی ابقا شد. این زنان برای خودشان محفلی به نام « زنان فاخر» تشکیل دادند و خواستار پاکسازی زبان گردیده و در گفتگوهای رایج آن زمان شرکت می کردند. زنان در انقلاب 1789 نقش فعالی را ایفا کردند. اکتشافات مهم پزشکی در قرن 18 به گسترش تحول در آداب و رسوم که ناشی از افزایش معرفتهای جدید بود انجامید. راه گشوده شد و زنان دیگر به عنوان انسان های فر دست انگاشته نمی شدند. سرانجام با انقلابات فراوان امروزه در غرب حقوق زنان به عنوان حقی مسلم برای آنان پذیرفته شود. جنبش های فمنیستی که از نیمه دوم سده 19 به وجود آمدن برای زنان حق رأی و حق آموزش را به ارمغان اوردند؛ در کمبریج و آکسفورد حدود سال 1875 زنان توانستند به تحصیل بیردازند؛ و زنان تا آنجا از لحاظ اجتماعی به پیشرفت کردند که توانستند مالکیت اموال خود را حتی با وجود شوهردار بودن به دست خودشان داشته باشند. و طبق قوانین به وجود آمده « همه انسان ها در مققابل قانون برابرند. مردان و زنان ددارای حقوق یکسان هستند. هیچکس به دلیلی جنسیت، تبار، نژاد، وطن و...نباید فرو دست یا فرا دست قرار بگیرد» و کلمه انسان، در قانون آلمان به نحوی قررار گرفت که شامل زنان و مردان باشد در انگلستان لایحه قانون جنسی در 26 مارس 1975 به تصویب مجلس عوام رسید. و قانون دستمزد برابر نیز در 1970 به تصویب رسید تا از زنان کارگر به طور معمول محافظت صورت گیرد. البته موارد پیشرفت که زنان در غرب بدان رسیدند و جامعه هم اخلاقا آن را قبول کرد بسیار زیاد است اما به ذکر همین اجمال بسنده می کنیم. ج- اجتماعی- سیاسی در دنیای امروز دو عنصر، اقتصاد و علم هر دو بازویی برای کارایی، سیاست‌و حکومت هستند. مغرب زمین که از قدرت تکنولوژیکی و علمی و نظری بر سایر تمدنها فائق آمده، خواه ناخواه توانسته برتری سیاسی عظیمی را نیز نسبت به بقیه با خود داشته باشد؛ چرا که با توجه به تعریف اهالی سیاست از این واژه، غرب امروز، هر آن چه که مورد نیاز یک سیاست مقتدر است دارا می باشد. و با اقتدار سیاسی و اقتصادی‌اش هر زمان نظمی نوین برای جهان تعریف کرده و توسط این قدرت والاتر به جهانی سازی در همه عرصه های زندگی و موارد نیاز بشر مشغول شده. دور زمانی تمام اقتدار و سیاست مردم به دست ارباب کلیسا بود ولیکن بروز برخی نهضت‌ها باعث پیدایش سیاستی نوین در مغرب زمین گشت که بعدها نهضت اقتصادی و علمی نیز به بروز سیاست مردن امروزه به غرب کمک کرد. 1- نهضت های اصلاح طلبانه مغرب‌زمین شاهد نهضت‌های فراوانی در زمینه های مختلف علمی و دینی بوده است؛ نهضت‌های علمی که اساسا برای ترویج علم گرایی در غرب طرح ریزی شده بود اما نهضت‌های دینی‌ای هم که به نیت علم گرایی قیام نکرده بودند و انگیزه های پیرایش دین را داشتند طوری عمل کردند که بعدها به سکولار شدن و جامعه انجامید. 1) پروتستانتیسم بعد از رنسانس و همزمان با رشد فکری اروپاییان، در خود کلیسا هم تحولاتی پیدا شد. برخلاف نهضت رنسانسی ادبی قرون 13تا 16م در اروپا، نهضت پروتستانتیسم نوعی بازگشت به مسیحیت اصیل بود ولی از آنجا که اقتدار پاپ و کلیسا را هدف گرفته بود موجب تضعیف دستگاه پاپی شد و بدین وسیله توانست در نهضت های اجتماعی بعدی تاثیرات فراوانی را بگذارد. در مغرب زمین برای حفظ منزلت دستگاه کلیسا در طی صدها سال و برای حفظ منافع پاپی تلاش شده بود تا مسیحیان، شخصیت استثنایی برای پاپ و کشیشان منصوب وی قائل شوندو او را وارث مسیح بداننذ؛ اما لوتر همه را انکار کرد. لوتر از انکار آمرزش نامه , کار را به انکارمرجعیت پاپ کشانید و معتقد شد دلیلی ندارد که آلمان به کلیسای ایتالیا باج بدهد و در این میان پاپ را ضد مسیح نامید. سرانجام ایده های وی به انقلاب عمومی منجر شد و عملا اقتدار پاپ از آلمان رخت بر بست و سپس به برخی کشورهای دیگر نیز تسری یافت. لوتر مسیحی متعصبی بود که معتقد بود تمام کتاب مقدس وحی است اما فرمان‌های کلیسایی و پاپی و مراسمی که آنها بعدها ایجاد کرده‌اند مستندی در کتاب مقدس نداشته و وسیله ای برای پر کردن کیسه‌ها شده بود. را محکوم کرد. با وجود این اعتقادی به عقل در میان وحی نداشت ودر واقع نهضت وی نوعی پیدایش مسیحیت و بازگشت به اصول اولیه و شوریدن بر علیه ساختار کلیسا و محتوای آن بود. 2) دموکراسی خواهی دموکراسی در حوزه خاص سیاسی، اشاره می کند به « فرصت شهروندان یک کشور برای مشارکت آزادانه درتصمیم های سیاسی» دموکراسی در مقام فلسفه سیاست، مردم را در تمشیت امور خود و نظارت بر حکومت، ذی حق و توانا می داند و حاکمیت و دلت را برخاسته از ازاده عمومی می شمارد. در اروپای غربی این نطام حکومتی با شکل نوین نمایندگی ( پارلمانی) با پیدایش دولت- ملت های جدید در قرن 16 ظهور یافت. درانگلستان، با انقلاب 1688 عقیده به این که سلطنت یک حق الهی است مردود شد، و پارلمان بر شاه برتری یافت. مردم آمریکا در انقلاب1776 و در فرانسه، انقلاب کبیر(1789) با شعارهای دموکرسی با انقلاب برخاستند. بسیاری بین دموکراسی(آزادی، برابری؛، برادری) با سرمایه‌داری رابطه نزدیکی وجود دارد. 2- تاثیر انقلاب صنعتی بر سیاست و اجتماع انقلابی که در غرب به نام صنعتی شدن صورت گرفت، نه تنها فقط عرصه اقتصاد ، فناوری و علم را درنوردید بلکه آثارش در سیاست و اجتماع هم به وضوح نمایان شد الف- روی کار آمدن طبقه بورژوازی( طبقه متوسط) این طبقه را انگلستان بوسیله لایحه اصلاحات سال 1832 به روی کار آمد و صاحب قدرت سیاسی مهمی شد. این لایحه اجازه می‌داد که عده از کرسی‌های پارلمان به مراکر صنعتی تخصیص داده شود و از تتعداد نماایندگان قصبه کاسته گرددو همچنین حق رای را تا اندازه ی به کسانی می داد که مرفه بودند. در فرانسه وضع بورژوازی به وسله انقلاب 1830، پادشاه توسط بورژوازی ها انتخاب شد. و در آلمان هم در سال 1834 یک تعرفه حفاظتی برای حمایت از صنایع داخلی به نفع بورژوازی برقرار شد ب- ظهور طبقه کارگر چون یک قدرت سیاسی بعد از مدتی طبقۀ کارگر به تدریج یک احساس هوشیاری عمومی نشان داد و در جستجوی وسایلی برای بهبود وضع خود از راه انقلاب سیاسی و شرکتت در اتحادیه ها ی صنفی و اقسام مختلف تعاونی برآمدو با پشرفت دموکراسی ، طبقات کارگر از لحاظ سیاسی قوی شدند. ب- بستگی تفوق نظامی به صنعتی شدن کشور انقلاب صنعتی باعث شد موازنه جدیدی بین کشورهای صنعتی به وجود آید زیرا دبا مرور زمان و نظاره کارایی علوم عنعتی در جهت تفوق نظامی، به خوبی می دانستند که قدرت نظامی بستگی زیادی به پیشرفت صنعتی دارد. پیشرفت صنعتی کشورهای انگلستان، آلمان و فرانسه و عقب ماندگی نسبی روسیه دلیل بسیارزیادی سه کشور فوق بر تفوق بر روسیه و اروپای شرقی بود علم و تکنولوژی امروزه دست به دست هم داده‌اند و بنابراین که به دست چه کسانی افتاده باشد یا وسایلی اختراع می‌شود که برای ترقی انسانها است یا وسیله‌ای برای به هلاکت راندنش اختراع می شود. 1- رشد جامعه مدنی توسعه تجارت وامنیت عمومی سبب شده بود که مرم اروپا از قلعه های فئودالی بیرون آمده و در شهرها ساکن شوند. این شهرها در ابتدا بخشی از قلمرو اسقف یا خانان فئودال محسوب می شدند اما به مرور مردمان شهر نشین منشور آزادی خویش را به دست اوردند. این شهرها که در ابتدا کمون نامیده می شدند به تدریج و با رشد بازرگانی یه مراکز رشد اقتصادی و فرهنگی اروپا تبدی شددند. تشکیل این شهرها از جوانب گوناگون اهمیت دارد: اول آن که منجر به رونق اقتصادی اروپا شد و دیگر آن که بنابرشواهد تاریخی گسترش شهر نشینی با گسترش علم ودانش ارتباط مستقیم دارد چرا که در شهرها تاسیس مدارس علمی و دانشگاهها ضرورت یافته و سرمایه‌گذاری آموزشی توجیه پیدا می کند و در نتیجه، زمینۀ رشد فراهم می آید. ویژگی بعدی این شهرها،خودمختاری آن‌هاو دموکراسی نسبی بر آنها حاکم بود. مردم صاحب منصبات شهری و شهردار را انتخاب می کردند و مجالسی نیز برای قانونگذاری‌ و تدوین مقررات قضایی داشتند یعنی دیگر کسان دیگر به تنهایی نمی‌توانستند برای این افراد تصمیم فردی بگیرند. یکی از دلایلی که باعث پیشرفت جامعه اروپایی شد، رشد جامعه مدنی و آزادی های به وجود آمده در بین آن ها بود؛ برای رشد جامعه مدنی باید درجامعه مدنی باید افرادی داری ویژگی مدنی موجود باشد که لازمه این وجود افراد با تخصص و اندیشمند است؛ ملازمت و پیوستگی با جامعه سرمایه داری، اقتصاد آزاد و مالکیت خصوصی که به عنوان شالوده انواع دیگر آزادی ها بود به عنوان شراط های اولیه تحقق جامعه مدنی مطرح می شود. که با ساختاری که در مدارس و نیز در سیاست گذاری های دولت ها انجام شده اروپا کم‌کم دارای نیروهای بسیار مستعدی شد که همگی برای ساختن جامعه مدنی به کمک دولت ها آمدند. به نظر برخی رکن اساسی در تحقیق جامعه مدنی حاکمیت قانون است که به نحوی با دخالت مردم تدوین شده باشدو این عنصر نیز بیانگر تاثیر مبانی لیبرالیسم در مفهوم جامعه مدنی است در واقع ساختن جامعه مدنی به شرایط ویژه ای بستگی دارد که دولتها سعی در برآوردن آن خصوصات ددارند و لذا موجب پیشرفت دائمی برای آن محیط می‌شود. سید جمال با اشاره به برخی از ویژگیهای جامعه مدنی در غربی، تاثیر آنها بر پیشرفت جوامعشان را یادآور می‏گردد. برای مثال می‏گوید: «سبب آبادی فرانسه، عدل و مساوات و اخوت و آزادی است که تمام اینها در ایران مفقود می‏باشد... یکی از مسائلی که باعث ترقی غرب گردیده، آزادی مطبوعات است، این آزادی خوب و بد حکام را بدون استثناء نشر می‏دهد.» 2- کشف قاره های جدید از قرن 15 به بعد عصر اکتشافات آغاز شد. در این قرن شاهزاده پرتغالی در جستجوی راهی برای دور زدن آفریقا و رسیدن با آسیا کشتی هایی را به جنوب گسیل داشت. آن ها سرانجام در ابتدای قرن 16 به دیار هند رسیدند. کریستف کلمب اسپانیایی نیز در جزایر آمریکا به خشکی رسید. اسپانیا و پرتغال با استفاده از موفقیت کاشفانشان به ثروتی عظیم دست یافتند و تجارت برده داری, تجارت با هند و کشف طلا و نقره موجود در تمدن های بومی آمریکا که در تناژ بالا توسط فاتحین ذوب و با کشتی به اسپانیا فرستاده می شد و پس از آن معادن طلا و نقره منبع درآمد مهمی را برای آن ها ایجاد کرد. کشف قاره جدید نقطه سرآغاز استعمار سایر کشورها بود که توسط سایر کشورهای اروپایی پیگیری شد. و باعث گرفتاری ها و خونریزی های فراوانی برای ملت های بومی سرزمین های استعماری گشتند. اروپاییان هنگامی که سرزمین های مغلوب را ترک می گفتند حکومت های دست نشانده را برجای می گذاشتند تا منافع آنها را تامین کنند. گاه نیز با تصفیه نژادی مانند آنچه در قاره آمریکا اتفاق افتاد اقوام خویش را در این سرزمین ها ساکن کردند و انجا را به سرزمین های اروپایی تبدیل کرددند.. هم چنین کشفیات جدید نیازمند توسعه تکنولوژی درزمینه حمل و نقل ، صنایع نظامی و سایر فنون بود که تاثیر غیر مستقیمی در رشد علم داشت؛ کشفیات جغرافیایی و افتخاراتی که نصیب افراد می کرد این حس را تقویت کرد که کشفیات به جانب علم رهنمون شود واز آن پس هر کسی در ریاضی، فیزیک، مکانیک، نجوم و غیره به دنبال کشف جدیدی می گشت تا برای خود فتخاری کسب کند. از بعد سیاسی، اروپاییانی که در سرزمین های جدید به ویژه آمریکا سکنی گزیده بودند نظام جدیدی را برای خود پدید آوردند که با نظامات کلیسایی غرب تفاوت فراوانی داشت. حکومت مبتنی بر دموکراسی و تصمیم جمعی و به دور از فشار دستگاه پاپی که در آمریکا شکل گرفته بود بعدها تاثیرات خود رادر کشورهای غربی به جای گذاشت و الگویی برای تشکیل جمهوری های جدید در اروپا گشت و معیارهای نوینی را به اروپاییان داد. 3- شهر نشینی انقلاب اقتصادی در قرن 12و 13 موجب انقلابی در ساختار حکومت شد زمینۀ تبدیل نظام فئودالی به نظام شهری را فراهم آورد. فزونی جمعیت هم یک نتیجۀ تحول اقتصادی بود و هم یک علت آن؛ به عبارت دیگر, جمعیت شهرها از آن رو افزایش یافت که تامین جانی و مالی افراد زیادتر , خورطرز استفاده از منابع طبیعی در صنعت کامل تر و دایره گردش خوار بار و کالاها, به برکت افزایش ثروت و داد و ستد وسیع تر شد، از طرف دیگراین امر بازار رو به گسترشی را در اختیار بازرگانی و صنعت، ادبیات, درام, موسیقی و هنر گذاشت. تفاخر رقابت آمیز کمون‌ها ثروت شهرها را به کلیساهای جامع؛ تالارهای شهرداری؛ برج های ناقوس,فواره ها,مدارس و دانشگاهها تبدیل کرد. تمدن به دنبال بازرگانی , از دریاها و کوهستان ها گذر کرد، اسلام و دنیای بیزانس خطه ایتالیا و اسپانیا را درنوردید. از سلسله جبال آلپ گذشتندو پا به آلمان، فرانسه, فلاندر و اسپاینا گذاشتند. از قرون تیرگی هیچ چیزی جز خاطره ای به جا نماند و اروپا قوت شباب از نو گرفت د- اقتصادی تا پیش از آغاز قرن 18 در اروپا، صنعت کمتر از پنج درصد جمعیت اروپا را به خود مشغول داشته بود واقتصاد بیشتر مبتنی بر کشاورزی و یا بازرگانی بود و صنعت نیزبیشتر مبتنی بر تولیدات کشاورزی مانند پشم خام و پنبه بود. نظام خانگی صنعت تکاپوی بازارهای رو به گسترش مصرف و رشد اقتصادی اروپا را نداشت، وسرمایه‌های ناشی از استثمار سایر قاره‌ها، تجارت برده‌داری و بازرگانی گستردۀ کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه‌داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد. درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخ‌ریسی و بویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایه‌گذاران قرار داد که سرعت تولید و بهره‌وری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد. به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد. و به این ترتیب ظهور انقلاب صنعتی اقتصاد اروپا را نیز با اختراع ماشین‌هایی به کارایی بالا برای تولیدات بیشتر و کسب منافع بیشتر تحت تاثیر قرار داد. 1- تجارت امروزه، یکی از حیطه‌های تسلط اروپاییان بر دنیا، حوزه تجارت است و سرمنشأ پیشرفت‌های کنونی در« تجدید تشکیلات کشاورزی و حمایت اربابان فئودال, رام شدن دریا نوردان نورس و درآمدن به صورت برزگران و سوداگران نورمان, دفع هجوم های هون ها و تشویق آن ها به قبول آیین مسیح, باز پس گرفتن دریای مدیترانه از جانب بازرگانان ایتالیا, گشودن مجدد لوان از طرف صلیبیون و بیداری مغرب بر اثر ارتباط با تمدن های جلو افتاده‌تری چون اسلام و بیزانس، در خلال قرن 12 مجال و انگیزه ای برای بهبود اوضاع اروپا فراهم آورد و وسایل مادی لازم را برای رونق فرهنگی قرن 12 و اوج کمال قرون وسطایی قرت 13 تدارک کرد» و بدین ترتیب کم کم بنای تجارت در مغرب زمین رشد کرد. وجود امپراتوریهای قدرتمند در مرزهای اروپا و تشکیل امیراتوری های قدرتمند امنیت و بستر لازم را برای رشد بازرگانی ایجاد کرده بود و بازار پررونقی را در اختیار بازرگانان اروپایی قرار داد.. در عصر کنونی و با پیشرفت راه های تجاری جدید، به کارگیری اینترنت و... این موزانه در همه زمینه‌ها به نحو بسیار محسوسی به نفع مغرب زمین و به ضرر کشورهای جهان سوم ادامه پیدا کرده است. و هر روز اشکالی بسیار مدرنی از تجارت توسط مغرب زمین به دنیا شناسانده می شود که بقیه کشورها فقط پیروی مغرب زمین را می‌کنند. 2- تشکیل اتحادیه ها و اصناف اروپایی‌هایی که تجربه فعالیت های جمعی و صنفی را از دوران یونان و روم باستان به ارث برده بودند این بار به تشکیل اتحادیه بازرگانی دست زدند تا از منافع مشترک خویش دفاع کنند و موانع بازرگانی را از راه خویش بردارند. یکی از مهمترین اتحادیه ی هانسایی بود که در قرن 13 به وجود آمد و حدود صد شهر را در بر می گرفت و قوانین و مقررات خاص خود را داشت. ویل دورانت می نویسد: « اتحادیه هانسایی برای حل اختلافاتی که میان اعضایش پیش می امد به تاسیس محاکمی اقدام کرد. مدافع اعضای خویش در دعاوی حقوقی با کشورهایی شد که در اتحادیه عضویت نداشتند, و گاهگاهی مثل حکومت مستقل واحدی اعلان جنگ می داد. هم چنین این اتحادیه به وضع قوانین و مقرراتی برای معاملات بازرگانی و حتی سلوک اخلاقی شهرهای عضو و ساکنان آن پرداخت...اتحادیه هانسایی به مدت یک قرن به منزله سازمانی برای اشاعه تمندن بود.یورش دریازنان را از حوزه دریای بالتیک و دریای شمال دفع کرد. رودخانه ها و کانال ها را صاف گردانید. چزر و مد و جریان های آن را به دقت ضبط کردو...به طور کلی در عرصه بازرگانی اروپای شماالی نظم را جانشین هرج و مرج ساخت» به جز اتحادیه بازرگانی عامل دیگری که به رونق تولید انجامید, تشکیل اصناف در اروپا بود. هر کدام از این اصناف مقررات استانداردی را برای اعضای خود وضع کردند و از حقوق آنها حمایت می کردند . در قرن13 تشکیلات صنفی به قدری قدرتمند شده بود که با شوراهای شهری حتی در مسیل سیاسی رقابت می کردند. در کنار این انقلاب بازرگانی در کشاورزی نیز انقلابی در شرف وقوع بود. 3- رونق کشاورزی با پیشرفت های انجام شده در اروپا، اصول فنی کشاورزی به تدریج رو با تکامل گذاشت. مسیحیان این رموز را از اعراب در اسپانیا, سیسیل, و مشرق زمین فرا گرفتند و رهبانان و فرقه های بندیکتیان و سیستسیان ، تکنیک‌های جدید ایتالیایی درباره کشاورزی و گله‌داری و حفظ خاک زراعتی را به انضمام شیوه‌های کهن سال رومی در کشورهای شمال کوه های آلپ رواج دادند. شیوه قدیمی فئودالی که تکه تکه کردن اراضی کشاورزی, آیش دادن و یک نوع زراعت اشتراکی بود؛ در سیستم جدید متروک شد» با اختراعات فراوان انجام شده در عرصه ابزارهای کشاورزی مغرب زمین توانست با ابزارهای مناسب به بهره دهی بالا دست پیدا کرده و محصولات اضافی خود را در اقصی نقاط دنیا صادر نماید. 4- ظهور بانکداری صنعت بانکداری به عنوان ابزار کارآمد جابجایی دارایی ها نقش عمده ای ر پیشرفت اقتصادی اروپا بازی کرد. فلورانس مرکز بانکداری اروپا بود و در قرن 15 شرکت مرسیس به تنهایی 16 شعبه در سراسر اروپا تاسیس کرد. در این میان خانواده های معروفی از طریق بانکداری ثروت های کلان اندوختند یکی از این ها به نام یاکوب فوگر امپراتوری مالی پدید آوری که از اروپا تا آمریکا وسعت داشت. بانکداری ضمن تسهیل بازرگانی منابع لازم را برای فعالیت های اقتصادی ایجاد کرده بود. در کنار بانکداری نوین ابداعات تجاری نیز هم چون ظهور شرکت های سهامی, دفتر داری و بیمه نیز به تجارت و بازرگانی را تسهیل و توسعه دادند. با گشتی در دنیای امروز متوجه میشویم که اکثر بنگاه های اقتصادی و مالی دنیا دست مغرب زمین است و آن ها با سیستم کارامد بانکی خود نه تنها اهالی مغرب زمین، بلکه مسلمین را هم تحت تاثیر قرار داده اند به گونه ای که اکثر کشورهای اسلامی حساب هایی برای نگه داری اموال خود در این بانک ها دارند؛ و با پیدایش انواع مختلف روش های ارتباطی سیستم پولی و بانکی در غرب، روزه بروز به مجازی شدن مفهوم بانک و بانکداری می رود. و با توجه به اینکه اکثر فناوری های سخته و پرداخته خود ممالک غربی هستند روز بروز گستره نفوذشان بر انبارهای سرمایه ای دنیا بیشتر و بیشتر می شود. 5- نتایج اقتصادی انقلاب صنعتی اکتشافات جغرافیایی و تاسیس مستعمرات در قرون 16 و 17 باعث توسعه تجارت توسعه مبادلات ارزی و موجب پیایش طبقه ثرتمند تجار و سرمیه داران شد. در حالیکه اثر این انقلاب بر صنایع خیلی فوری نبود اما وسعت یافتن افق اقتصادی به مردم زیرک نشان داد اگرمواد تولدی زیاد شود فرصت های بیشتری برای پول در آوردن خواهند داشت. در قرن 18 ابداعات و ابتکارات فراوان در روش و تشکیلات کشاورزی تحولات و سیعی را فراهم آورد که انقلاب صنعتی را از پیش خبر می داد. این عصر اختراعات فراوانی در عرصه‌های صنایع نساجی، قوۀ بخار زغال سنگ و آهن و فولاد، ارتباطاط، مااشین سازی روی داد. و در نتییجه انقلاب صنعتی سیستم کارخانه‌ای: روش قدیمی تولید کم محصول در منازل با ابزارهای شخصی نمی‌توانست در مقابل ماشین مقاومت کند و ارزش ماشین برای کارگران معمولی خیلی گزاف بود.از این رو سیستم کارخانه‌ای بسیار رواج پیدا کرد. و از راه استاندارد کردن طریقه‌های عمل و قطعات ماشین باعث پیشرفت تقسیم کار و تولید محصول به صورت سری شد. الف- توسعه صنعت و افزایش ثروت صنایع قدیم با استفاده از دستگاههای جدید، بیشتر محصول دادند و صنایع و کالاهای تازه، جهت اقناع امیال بشر پدید آمد و افزایش تولید ماشین ها، باعث ازدیاد فوق العاده ثروت گردید ب- ترقی سرمایه داری صنعتی صاحبان کارخانه‌ها ثروت اضافی‌ای را که از راه تولید محصول به دست آورده بودند تحت کنترل داشتند. وهر قدر که انقلاب صنعتی پیش می رفت قدرت ونفوذ سرمایه داران صنعتی بیشتر می شدو آن ها بودند که به جای اینکه ثروت اضافی را بین مردم تقسیم کنند برای ایجاد صنایع جدید به کار می انداختند ج- پیدایش حوزه های نفود اقتصادی توسعه زیاد تولیداحتیاج به بازار وسیع تری بود. ایز این رو در اواخ ر قرن 19 وقتیکه بازارهای داخلی به اشباع رسید ، فشار برای پیدا کردن حوزه نفوذ، در کشورهای عقب افتاده جهان به وجود آمد سرمایه‌های ناشی از استثمار سایر قاره‌ها، تجارت برده‌داری و بازرگانی گسترده‌ی کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد. درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخ ریسی و به ویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایه گذاران قرار داد که سرعت تولید و بهره وری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد. به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد. در این دوران « تمام کارخانه داران از خود اختراعی دارند و روزانه سرگرم بهبود اختراعات دیگران هستند» منابع جدیدی برای تولید نیروهای عضله انسان و حیوانات یکی پی از دیگری کشف شدند و روش های تولید انبوه نیز روز به روز ترقی کرد و زمینه رشد هر چه بیشتر اقتصادی اروپا و کشورهای صنعتی را از قرن 18 به بعد را فراهم کرد. انقلاب صنعتی به جز آثار اقتصادی آثار دیگری نیز بر حوزه‌های مختلف زندگی بشری بر جای گذاشت. نیازهای روز افزون صنعت سبب شد تا زمینۀ رشد علوم طبیعی فراهم آید. سرمایه‌داران نیز به حمایت از مدارس نوبنیاد پرداختند.و در راه اعتلای علمی جامعه بسیار موثر بودند. منابع: قرآن نهج البلاغه 1- آمدی ، عبدالواحد ابن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1364 2-آشكار، ژيلبر، جدال دو توحش: 11 سپتامبر و ايجاد بي‌نظمي نوين جهاني،مترجم:حسن مرتضوي، تهران: اختران، 1384 3- اگریدی، جوان، مسیحیت و بدعت ها، ترجمه عبدالرحیم سلیماانی اردستانی، قم، موسسه فرهنگی طه چ 2 ، 1384 4- الیاده، میرچا، فرهنگ و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، طرح نو، 1374 5- ابن منظور، لسان العرب، ج 13، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، موسسه التاریخ العربی، 1374 6- انیس ، ابراهیم و دیگران، معجم الوسیط، ج 1و2،المکتبه االاسلامیه، استانبول، ترکیا 7- آر بلاستر، آنتونی، ظهور و سقوط لیبرالیسم ، عباس مخبر، تهران، مرکز، 1377 8- ابن اثیر، الكامل فی التاریخ، تحقیق علی شیری، ج 6. بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408ق 9- احمدیان، محمد علی ، ویژگیهای جغرفیایی جهان اسلام، انتشارات سخن گستر،1388 10- اخوان كاظمى، بهرام، عدالت در انديشه‌هاى سياسى اسلام ، قم، بوستان كتاب، 1382 11- اصغری لفمجانی، صادق ،اصل تربت زیست محیطی در اسلام، هاتف، 1384 12- اجتهادی، ابوالقاسم ،بررسی وضع مالی و مالیه‏ی مسلمین،، تهران: سروش، 1363 13- ابن جوزی، جمال الدین ابی الفرج عبد الرحمن، تلبیس ابلیس، انتشارات دارالقلم، بیروت، 1403 ق 14- الهامى، داود، ايران و اسلام ، قم، كانون نشر جديد، بى‌تا 15- اقبال آشتیانی، عباس ، تاریخ مغول و اوایل تیمور ایران، تهران، نشر نامک، 1376 16- امينى، ابراهيم؛ بررسى مسايل كلى امامت، چاپ هشتم قم: دفتر تبليغات اسلامى، 1361 17- امینی، حسین، نقش دین در تعالی روحی و روانی افراد، پایان نامه، کارشناسی ارشد کلام، 1384 18- اینگلهارت، رونالد ، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، کویر، تهران،1373 (ب) 19- ﺑﺎﻓﻜﺎر، ﺣﺴﻴﻦ ، ﻛﺎﻧﻮن ﻣﻬﺮ (وﻳﮋه ﺧﺎﻧﻮاده)، ﭼﺎپ اول، 1380، ﻣﺮﻛﺰ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي اﺳﻼﻣﻲ ﺻﺪا و ﺳﻴﻤﺎ 20- باربور٫ایان ، علم و دین، ترجمه بهاالدین خرمشاهی ، مرکز دانشگاهی، 1362 21- بجنوردی، محمدکاظم، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چ دوم، 1374 22- ﺑﺴﺘﺎن، ﺣﺴﻴﻦ ، اﺳﻼم و ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده، ﭼﺎپ دوم، 1380، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﺣﻮزه و داﻧﺸﮕﺎه 23- بختی، کامران، فرهنگ انگلیسی - فارسی، مترادف و متضاد؛ تهران، نشر کلمه، ج اول، 1371 24- برنال، جان، علم در تاريخ، ترجمه: حسين اسدپور پيرانفر، کامران ماني، ج1، چاپ دوم، اميرکبير، تهران: 1380 25- برنجکار ،رضا ، آشنایی با علوم اسلامی، طه، چ2، 1382 26- بایارد ، داج ، دانشگاه الازهر، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، چ1، 1376 27- بوش، ریچارد و سایر نویسندگان، جهان مذهبی( ادیان در جوامع امروز) مترجم دکتر عبدالرحیم ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 2، 1378 28- بورلو، ژوزف،تمدن اسلامی، مترجم: اسدالله علوی، آستان قدس رضوی، 1386 29- بیرو، آلن ، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران ، انتشارات کیهان چاپ دوم، 1370 30- بیات ، عبدالرسول با جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژه ها، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی، قم، 1381 (پ) 31- پاپکین، ریچارد هنری، کلیات فلسفه،، کليات فلسفه، ترجمه سيد جلال الدين مجتبوي، تهران، انتشارات حکمت 1367 32- پترسون ، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی ترجمه احمد نراقیو ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، 1377 33- پهلوان،چنگیز ، فرهنگ شناسی، پیام امروز، تهران، ج1 ، 1378 (ت) 34- تالیافرّ ،چارلز ، عقل و فلسفه دین در قرن بیستم، ترجمه انشاء الله رحمتی ،تهران: سهروردی، 1382 35- تدوین کتب درسی، شناخت مذاهب کلامی، ج2، سازمام حوزه ها و مدارس علمیه خارج از کشور، 1379 36- توسلی ، غلام عباس و جمعی از نویسندگان، جامعه شناسی کشورهای اسلامی، انتشارات جامعه شناسان، 1389 37- توفیقی، حسین، آشنائی با ادیان بزرگ، ، چاپ نهم، سمت ، پائیز ۱۳۸۵٫ 38- ثقفی ، دکتر محمد، و جمعی از نویسندگان،« جامعه شناسی کشورهایی اسلامی»، انتشارات جامعه شناسان،1389 (ج) 39- جعفریان،رسول ، تاریخ سیاسى اسلام، چ1، ج 2، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371 40- جعفری، محمد تقی، شرح نهج البلاغه، ج 24، نشر فرهنگ اسلامی، چ 1، 1359 41- جعفری، محمد تقی، فلسفه دین، تدوین جمعی نویسندگان، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1386 42- جعفری ، محمدتقی ، فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، 1390 43- الجرری، عزالدین ابن الاثیر ابی الحسن علی بن محمد، اسد الغابه، دارالکتتاب العلمیه، بیروت، ج2 44- جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم: مرکز نشر إسراء، نوبت دوم، 1379 45- جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، چ 3، مرکز دفتر انتشارات اسلامی، 1384 46- جوان، عبدالله، نظم اجتماعی در اسلام، مرکز پژو هشهای اسلامی صدا و سیما،چ 1، 1383 (ح) 47- حاجتي ، مير احمد رضا ,عصر امام خميني ره , قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه , 1382 48- حائری، عبدالهادی ، ایران و جهان اسلام، مشهد: انتشارات آستان قدس، 1368 49- حتي، فيليپ ،تاريخ عرب، ترجمه: ابوالقاسم پاينده، چاپ سوم، تهران، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي،1380 50- حكيمى، محمدرضا، دانش مسلمين ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چ دهم، 1379 51- حكيمى، محمدرضا ، الحياة، ، ج 1، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1360 52- حسن، ابراهیم ، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه‏ی ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان،1376، ج 2 53- حسینی، سید محمد عارف، رویا رویی اسلام و غرب، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، چ 1،1481، 54- حسينى طباطبائى، مصطفى ، دين ستيزى نافرجام (در نقد تولّدى ديگر)، تهران، روزنه، 1380 55- حسینی بهشتی، درس گفتار های فلسفی، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، تهران، چ 1، 1382، 56- حسيني، حسن،طرح خاورميانه بزرگ‌تر؛ القاعده و قاعده در راهبرد امنيت ملي امريكا، تهران: مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين‌المللي ابرار معاصر تهران، 1383 57- حجازی، فخر الدین، نقش پیامبران در تمدن انسان، تهران: انتشارات بعثت.، 1352 58- حریری، محمد یوسف، ، اسلام و عقاید اقتصادی، تهران: انتشارات امیری، 1362 59- حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش چ 6، 1374 60- حلبی، علی اصغر، تاریخ تمدن اسلام، ج1، تهران، 1356 61- حکیمی، محمد رضا ، دانش مسلمین،انتشارات دلیل ما، چ 15، 1386 62- حوراني، آلبرت ، تاريخ مردمان عرب، ترجمه فريد جوهر كلام، موسسه انتشاراتي امير كبير، تهران، 1384 63- حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام فی مسایل الحرام والحلال،تعلیق سید صادق الشیرازی، انتشارات استقلال، تهران (خ) 64- عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ ، تعلیم و تربیت اسلامی، چ1، 1389 65- عبدالحسبن خسروپناه، جریان شناسی فکری ایران اسلامی، موسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی، 1388، ص 89 66-عبدالحسین خسروپناه، دین شناسی، انتشارات کانون اندیشه جوان،چ1، 1389 67- خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر امام خمینی، 1378 68- ------------------، ج1،وزارت ارشاد اسلامی، تهران، 1362 69- ------------------، ج 4، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1368 70- ------------------، ج 7، ارشاد، 1370 71- ---------- ولایت فقیه، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چ دوم، 1369 72- خرمشاهی، بهاءالدین ، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید،1377،ج1 (د) 73- دورانت، ویل ، تاریخ تمدن، ج1، مترجم: ضیاالدین علایی طباطبایی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1388، 74- ------------------، ج4، عصر ایمان؛ ابوطالب صارمی و دیگران؛ تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1385، 75- ------------------، ترجمه احمد آرام و ديگران تهران، ج 1، انتشارات علمی و فرهنگی، چ 9، 1367، 76- ------------------, ج5, رنسانس, مترجمان؛ تقی صفدر زاده و دیگران, تهران, انتشارات علمی و فرهنگی, 1385 78- ------------------, ج 6، اصلاح دینی , مترجمان, فریدون بدره ای و دیگران، تهران انتشارات علمی 1385 79- ------------------، ج8، عصرلویی, ترجمه :پرویز مرزبان و دیگراان, انتشارات علمی و فرهنگی تهران؛ چ 12، 1385 80- ------------------، روسو و انقاب ، مترجم: ضیاالدین علایی طباطبایی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1388، ج10 81- دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1358، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد ج8و 5و 6 82-، دانش نامه امام علی، جمعی از پزوهشگران ،ج3 83- دانش نامه جهان اسلام، ج4، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دایره المعارف ، اسلامی، تهران، 1373 84- دانشپور ، سید علی، آشنایی با کلیات علوم اسلامی، دانشگاه پیام نور، چ6، 1383 85- دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 15، انتشارات دانشگاه تهران، 1375 86- ديون پورت، جان، عذر تقصير به پيشگاه محمّد و قرآن، ترجمه سيد غلامرضا سعيدى، تهران، شركت نسبى حاج محمدحسين اقبال و شركاء، 1334 دی یر، پیتر رابرت، ترجمه عبدالحسین آذرنگ . نگار نادری، تهران، سخن، 1388 (ر) 87- رازی ، ابن مسکویه ، تهذیب الاخلاق، ترجمه و توضیح دکتر علی اصغر حلبی، انتشارات اساطیر، 1381 88- راسل، برتراند ، آزادی و سازمان، علی رامین، تهران، امیر کبیر، 1357 89- رامیار، محمود، بخشی از نبوّت اسرائیلی و مسیحی، قم: انتشارات در راه حق، 1352 90- رادمنش ، دکتر عزت الله ، کلیات عقاید ابن خلدون درباره فلسفه تاریخ و تمدّن، / قلم 91- رشید، منور جمال، قدیم اسلامی مدارس، لاهور، بی تا 92- رنی، آستین، حکومت و آشنایی با علم سیاست، لیلا سازگار، تهران؛ دانشگاهی، 1374 93- رحیم پورازغدی، حسن ، عقلانیت،انتشارات طرح فردا، تهران ۱۳۸۷ 94- رفیعی علامرو دشتی، علی ،درآمدی بر دایره المعارف کتاب خانه های جهان، قم، 1374 95- عباس رسول زاده و جود باغبانی،شناخت مسیحیت، انتشارات موسسه اموزشی و پژئهشی امام خمینی، 1389 96- رنان، كالين ، تاريخ علم كمبريج، ترجمه حسن افشار، تهران، نشر مركز، 1366 97- رهنمایی،، سید احمد، غربشناسی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388 (ز) 98- زرین‏کوب، عبدالحسین ،کارنامه‏ی اسلام، 1369، تهران : امیرکبیر 99-زرین‏کوب، عبدالحسین ، بامداد اسلام، تهران: امیرکبیر. (1362 100- زيبا كلام‌، صادق‌، ما چگونه‌ ما شديم‌ ، انتشارات‌ روزنه‌، چاپ‌ سوم‌، 1376 101- زيدان، جرجى ، تاريخ تمدّن اسلام، ترجمه على جواهرى كلام، چ دهم، تهران، اميركبير، 1382 (ژ) 102- ژان پل ويلم، جامعه شناسي اديان، مترجم: عبدالرحيم گواهي، چ 1، تبيان، 1377 103- ژیلسون، اتین، مبانی فلسفه‌ی مسیحیت،1375، ترجمه محمد محمد رضایی، قم، دفتر تبلیغات انتشارات اسلامی (س) 104- ساندرز، ج.ج، تاریخ فتوحات مغول، ترجمه بوالقاسم حالت، تهران، امیر کبیر، چ2، 1362 105- سبحانی، جعفر ، مدخل مسایل کلام، ج 3، موسسه امام صادق، چ 1، 1383 106- ----------، جبر و اختیار، قم: مؤسسه امام صادق علیه‏السلام ، چاپ اول، 1381 107- ----------، در سرزمين تبوك ، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1380 108- سبحانی نیا، محمد، کارکرد دین در زندگی بشر، چ1، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،1387 109- سروش، محمد، دین و دولت دراندیشه اسلامی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چ1، 1378 110- سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، چاپ اول، کتاب طه، قم ، ۱۳۸۲ 111- سعد، محمدبن ،الطبقات الكبرى، بيروت، دارالكتب العلمية، 1410 ق، 112- شاخت، یوزف، دیباچه ای بر فقه اسلامی، ترجمه اسدالله نوری،انتشاررات هرمس، تهران، 1388 (ش) 113- شریف، میان محمد، منابع فرهنگ اسلامی، ترجمه سید جلیل خلیلیان، تهران، 1359 114- شفیق، منیر، اسلام رو در روی انحطاط معاصر، ترجمه غلامحیسن موسوی ، قم، مرکز بررسیهای اسلامی،1362 115- شهیدی، جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1369، 116- شيخى، محمدتقى ،جامعه شناسى زنان و خانواده، شركت سهامى انتشار، 1381 (ص) 117- صاحبی، محمد ,جواد جهانی شدن و دین؛ فرصت‌‌ها و چالش‌ها (مجموعه مقالات چهارمین کنگره دین پژوهان)، قم، احیاگران، 1382 ش 118 - صدر محمد باقر ، اقتصادنا، مجمع‏الشهيد الصدر العلمى والثقافى، ، چ2، 1408 119- صفا، ذبیح الله، تاريخ‌ علوم‌ عقلي‌ در تمدن‌ اسلامي‌ ج1، انتشارات‌ دانشگاه‌ تهران‌، چاپ‌ پنجم‌، تهران‌، 1374 (ط) 120- طبری ، محمد ابن جریر؛ تاریخ طبری، قم، منشورات مکتبه ارومیه، 1358 121- طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج2، چاپ اسماعیلیان، قم 122- ---------------، آموزش عقاید و دستورهای دینی، ج1،چاپخانه علامه طباطبایی، انتشارات حکمت، 1370 123- ---------------، خلاصه تعالیم اسلام، انتشارات کعبه، 1362ش 124- ---------------، سنن النبی، ترجمه و تحقیق محمد هادی فقیهی، کتابفروشی اسلامیه،1370 125- ---------------، قرآن در اسلام، چ دوم،قم،هجرت، 1369، 122- ---------------، بررسی های اسلامی، موسسه انتشار هجرت قم،بی تا 123- ---------------، آموزش دین، دفتر انتشارات اسلامی، 1382 124- طباطبائي، سيدجواد، زوال انديشه سياسي درايران،انشارات کوير، چاپ پنجم،تهران،1383 125- طلوعی، محمود ،تاریخ و تصویر، ،تهران، تشر علم،1374 126- طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین»، ج 1، ص 422. ، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مکتب النشر الثقافة الاسلامیه، 1367 ش. 127- طاهری، حبیب الله، بررسی مبانی فرهنگ غرب و پیامد های آن، بوستان کتاب، 1383، 128-طه، صابر احمد، نظام الاسرة فى اليهودية و النصرانية و الاسلام،قاهره، نهضة مصرللطباعةوالنشروالتوزيع،2003 (ع) 129- علمداري،کاظم ، چرا ايران عقب ماند وغرب پيش رفت؟، تهران ، نشرتوسعه،چاپ سوم، 1379 130- حر عاملی، شیخ ممد بن حسن ، وسایل الشیعه، موسسه آل البیت، دار احیائ التراث، 1414ه ق، ج17 131- عباس نژاد، محسن ،پیشرفت علم( بررسی عوامل رشد و انحطاط دانش یونان باستان، تمدن اسلامی، قرون وسطی و غرب جدید، با تاکید با نقش دین)، بنیاد پژوهشهای قرانی حوزه و دانشگاه،چ 1، 1388 132- عنایت، حمید، جهانی از خود بیگانه، تهران: انتشارات فرمند، 1353 133- على، امير، روح اسلام، ترجمه ايرج رزاقى و محمد مهدى حيدر پور، مشهد، آستان قدس رضوى، 1366 134- عمید، حسن، فرهنگ‌ فارسی‌ عمید، تهران، امیرکبیر، 1377 135- عمرانی، اسعد ، مالک بن نبی اندیشمند مصلح، ترجمه‏ی صادق آئینه وند، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1369 (غ) 136- غنی، قاسم، بحثی در تصوف، ، انتشارات زوار، تهران، 1369 137- غروی، سید محمد ، مع علماأالنجف الاشرف، ج1،دارالثقلین،بیروت، چ1، 1420 138- الغفّار، عبدالحسن ، المرأة المعاصرة، مطبعة المهر، 1404 ق (ف) 139- فاضل قانع، حمید، مجله معرفت فرهنگی اجتماعی آینده پژوهی و جامعه مطلوب اسلامی» زمستان 1388، ش1 140- فاستر، مایکل ب، خداوندان اندیشه ی سیاسی، ج 2 ، تهران: امیر کبیر، 1376 141- فان فورست، رایرت، مسیحیت از لابلای متون، ترجمه: جواد باغبانی و عباس رسول زاده، قم، مرکز اتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384 142- فراهیدی، خلیل ابن احمد، العین، چ اسوه، تهران ، بی تا 143- فوراستيه , ژان ، بحران دانشگاه , ترجمه علي اکبر کسمايي , سهاما انتشار ، 1363 144- فوراستیه ، ژان ، تمدن سال 2001،ترجمه خسرو رضایی، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368 145- فقیهی، علی‌اصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان ، چاپ سوم 146- فیومی، احمد ابن محمد ،مصباح المنیر، مکتبه لبنان، 1366 147- فیلیپس،کورزین ، امپراطوری اسلامی، مهدی حقیقت خواه، انتشارات ققنوس، 1386 (ق) 148- قدردان قراملکی، حسن، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه، چ 1، 1379 149- قطب، محمد، جاهیلیت قرن بیستم، ترجمه صدرالدین بلاغی، چ1، انتشارات امیر کبیر، 1346 150- قربانی، زین‏العابدین علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین، (چاپ سوم: 1368) 151- قربانی، زین العابدین، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ،نشر سایه، 1385 (ک) 152- کاشفی، محمد رضا، فرهنگ و مسیحیت در غرب، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر،1380، تهران 153- کلینی ، محمد یعقوب، اصول کافی، قم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، 1365 154- کاپلستون، فردریک، نیچه فیلسوف فرهنگ، ترجمه علیرضا بهبهانی و علی اصغر حلبی، بهبهانی، تهران، 1371 155- کاپلستون، فردریک ، تاریخ فلسفه، ج7، ترجمه داریوش آشوری، انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، تهران، 1370 156- کتاب مقدس، تهران، انشارات اساطیر، ترجمه فاضل خان همدانی و دیگران، چ دوم، 1380 157- کاشفی، محمد رضا ، نقل از فرهنگ و مسیحیت در غرب، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر،1380 158- کجوری، محمد باقر، الخصائص الفاطمیه»، ج 2قم، انتشارات الشریف الرضی، 1380 (گ) 159- گارودی، روژه، هشدار به زندگان، ترجمه علی اکبر کسمائی، هاشمی، تهران 160-«گفتگو با پروفسور حامد الگار»،کتاب نقد، شماره 2و 3،. اسلام‌ منهای‌ احکام، اسلام‌ نیست‌ بهار و تابستان‌ 79 161- گلی زواره ، غلام رضا ، جغرافیای جهان اسلام (اوضاع کنونی کشورهای اسلامی)، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1چ،1385 162- گوتک، جرالد ال، مکاتب فلسفی و ارا تربیتی، محمد جعفر پاک سرشت، ص 279تهرانف سمت، 1386 163-گلدنر، ویلیام، بحران جامعه شناسی غرب، ترجمه فریده ممتاز، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1383 164- گنون، رنه ، بحران دنیای متجدد، ضیاءالدین دهشیری، تهران، امیرکبیر، 1372 165- گروسه، رنه ، تاریخ جنگ های صلیببی، ترجمه دکتر ولی الله، تهران، پژوهش فرزان،1377 شادان (ل) 166- لاهوری، اقبال، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، رسالت قلم، بی تا بی نا 167- لویی ،گارده و محمد ارغون ، اسلام، دیروز- فردا، ، ترجمه محمد علی اخوان، تهران،مرکز نشر سمر، 1370 168- لوکاس، هنری، تاریخ تمدن، عبدالحسین آذرنگ، تهران، ج 1،کیهان، 1387 169- لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمدتقى فخر داعى گيلانى، چ چهارم، بى جا، بنگاه مطبوعاتى على اكبر علمى، 1334، 170- لاهيجى، عبدالرزاق؛ گوهر مراد ، تهران: اسلاميه، بى‏تا، 171- لیندبرگ, دیوید سی؛ سرآغاز علم در غرب, ترجمه فریدون بدره ای, شرکت انتشارات علمی و فرهنگی, تهران 1377 172- لیتل فیلد، هنری نیلسون ،تاریخ اورپااز سال 1815 به بعد، مترجم فریده قره چه داغی،انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، 1381 (م) 173- مجلسى ، محمّدباقر بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق ، ج 75، ج 15، ج 2، ج1 174- مالک ابن نبی ، شروط النهضه ، ترجمه عمر کامل مسقاوی و عبدالصبور شاهین/ دمشق 1992 175- مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب، ج ۲، شرح حال پولس 176- مسعودی، مروج الذهب، دارالاندلس، بی تا 177- مدني، جلال‌الدين ، مباني و كليات علوم سياسي، ج 6، تهران: پايدار، 1383 178- معین، حسن، فرهنگ معین ، ج 1، 1375، امیر کبیر 179- مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، تهاجم فرهنگی، تهران، انتشارات مرکز فرهنگی سپاه، 1387 180- مکارم شیرازی،تفسیر نمونه، ج2، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهلبیت،1368 181- مطهّرى، مرتضى، بيست گفتار، قم، جامعه مدرسين، 1361 182- -----------اخلاق جنسى در اسلام وجهان غرب، تهران، صدرا، 1384 183- -----------، مجموعه آثار، ج6ج 17 و16و 3،و 4 تهران، صدرا 184- -----------، ده گفتار ،تهران، صدرا، چ6، 1370 185- -----------، خدمات متقابل اسلام و ایران ، صدرا، 1362 186------------، انسان و ایمان صدرا، چاپ یازدهم، تهران 1374 187- -----------، انسان و سرنوشت، تهران، صدرا، یازدهم، 1371 188- -----------، کلیات علوم اسلامی، ج2، تهران، صدرا، چ30، 1384 189- مصباح یزدی، محمد تقی، انسان سازی در قرآن، قم، انتشارات موسسه آموزش پژوهشی امام خمینی، 1388 190- ----------------آموزش فلسفه، ج2، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، چ1، 1364 191- ----------------، تهاجم فرهنگی ، چاپخانه موسسه امام خمینی، 1376 192- مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق ، اطلاعات، چ8، 1381 193- ورنر منسکی، پگی مورگان، النور نسبیت، کلایولاتون، تروز شانون، معشوق ابن علی)، اخلاق در شش دین 194- جهان، ترجمه محمد حسین وقار،انتشارات اطلاعات، 1378، 195- مالرب، میشل، انسان و ادیان،( نقش دین در زندگی فرردی و اجتماعی) ترجمه مهران توکلی،تهران نشر نی،چ 6، 1390 196- مک کلیلن ، جیمز ؛ هرولد درن ، تاریخ علم و فناوری، ؛ ترجمه: عبدلاحسین آذرنگ و نگار نادری،تهران، انتشارات سخن،1387 197- مكى، محمّدكاظم، تمدّن اسلامى در عصر عبّاسى، ترجمه محمّد سپهر تهران، سمت، 1383 198- مظلومان ،رضا ، جامعه شناسی کیفری، چاپ سوم، اقبال، 1355 199- مظاهرى، على، زندگى مسلمانان در قرون وسطى، ترجمه مرتضى رواندى، تهران، صداى معاصر، 1378 200- مک گراث، آلیستر، مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، حدادی، مرکز مطالعات و مذاهب قم، ۱۳۸۶ 201- مهدوی زادگان، داوود، اسلام ونقد سنت وبری، چاپ سپهر، چ 1، 1377 202- مغنیه، محمد جواد، هذی هی الوهابیه، بی‌جا، بی‌تا 203- میلر، و.م.، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین،حیات ابدی، 1981 204- مسجد جامعی، محمد، «اسلام،مسیحیت‏ و تمدن نوین» مجله نامه فرهنگ » زمستان 1372 - شماره 12 205- میشل، توماس،کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان ومذاهب، 1377 206- مجتهدی شبستری، محمد « سخنی چند درباره روش ما و مسیحیت ،مجله معارف جعفری 207- موسوى لارى، سيدمجتبى ، سيماى تمدّن غرب، قم، انتشارات اسلامى، 1360 208-موسویان، سید عباس، پس انداز و سرمایه گذاری در اقتصاد اسلامی،انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1379 (ن) 209- ناصری طاهری، عبدالله ، بیت المقدس شهر پیامبران، تهران، سروش، 1367 210- ندوی، سیدابولحسن، نبرد ایدئولوژیک ،ترجمه و اقتباس سید محمد ثقفی و علی اکبر مهدی پور، قم، دارالتبلیغ، بی تا 211- نظری ، علی اصغر، تاریخ عمومی،ویژ گیهای جغرافیایی جهان اسلامی، گروه تاریخ دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی و تألیف، تهران، وزاردت آموزش و پرورش، 212- نیکسون، پیدایش و سیر تصوف، ترجمه محمد باقر معین، تهران، انتشارات توس، 1380 213- نهرو، جواهر لعل، نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه‌ی محمود تفضلی،ج 1،تهران: امیرکبیر، 1343 214- ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ،1383 215- نصر، سید حسین، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، چاپ دوم، طرح نو، 1374، 216- نصر. حسین، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری / مؤسسه فرهنگی طه، تهران 217- نصر، سید حسین ،علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، ج2، تهران 1359 218- نور احمدی، محمد جواد، اقتصاد دینی، انتشارات دانشگاه امام صادق، 1389 219- نیچه، فردریش، فراسوی نیک و بد،، ترجمه داریوش آشوری، قطعه 222و 260، خوارزمی، تهران، 1373 (و) 220- وبر، ماكس، اخلاق پروتستاني و روح سرمايه داري، ترجمه عبدالكريم رشيديان و پريسا منوچهري كاشاني، تهران انتشارات علمي و فرهنگي 1382، 221-وارد ،کیت ،مسیحیت و اخلاق، مترجم: حسن قنبری، فصلنامه هفت آسمان، شماره16 Hawzah.net/fa/articlealphabet 222- وزیریان،آرمین ، روح القدس و نقش آن در حیات مسیحیت، انتشارات رضویه، 1386 223- وات،ویلیام مونتگمری، تاثیر اسلام بر اروپای قرون وسطا،حسین عبدالمحمدی؛قم،موسسه آموزشی‌و پژوهشی امام خمینی، 1378 224- ولایتی، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران،مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ج1 225- ولایتی،علی اکبر،فرهنگ و تمدن اسلامی،ص 50-51، دفتر نشر معارف، 1387، چ 7 226- ویلسون، برایان ، دین اینجا و آنجا، مقاله ی عرفی شدن، ترجمه ی مجید محمدی، (نشر قطره، چ 1، 1377) 227- (ورنر منسکی، پگی مورگان، النور نسبیت، کلایولاتون، تروز شانون، معشوق ابن علی)، اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمد حسین وقار،انتشارات اطلاعات، 1378 228- واکر ، آرنولد توماس ، تاريخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتى، دانشگاه تهران ، 1358 (ه) 228- هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، موسسه فرهنگی خانه خرد، چ2، 1383 229- هاف, توبی. ای, خاستگاه نخست علم جدید, حمید تقوی پور, موسسه تحقیقات‌ وتوسعه‌علوم انسانی, تهران, 1384 230- هانتینگتون،ساموئل، برخورد تمدّنها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمد علی حمید رفیعی،دفتر پژوهشهای فرهنگی 231- هينس، جف ، دين، جهاني ‌شدن و فرهنگ سياسي در جهان سوم، داود کیانی، تهران، پژوهشکده راهبردی، 1381 232- هونكه، زيگريد، فرهنگ اسلام در اروپا ،ترجمه مرتضى رهبانى، چ سوم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370 233- هیوم،رابرت ارنست، ادیان زنده جهان ؛. ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، علم، چ 15، 1386،258 (ی) 234- یزدی، نرگس و دیگران ، اسنادی تاریخی تقدیم به عالیجناب پاپ ، دفتر هنر و ادبیات صریر، 1387ٌ 235- دی یر ، پیتر رابرت ، تاریخ علم، عبدالحسین آذرنگ، تهران، سمت، چ 1، 1371 236- یزدان پناه ، سید یدالله ، عرفان نظری مبانی و اصول، انتشارات موسسه آموزشی و پژئهشی امام خمینی، 1389 237- يونسيان، مجيد، «القاعده عربستان را مي‌گرداند»، شرق، 25/3/1383 مجلات 238- اقلیدی نژاد، علی ،عوامل ذلت و انحطاط مسلمین در عصر حاضر، ص 56، معرفت، ش 39، (حوزه دات نت) 239- پارسانيا، حميد «از عقل قدسى تا عقل ابزارى»، علوم سياسى، ش 19 پاييز 1381 240- ساسان پور ، شهرزاد ، نگرش صلیبیان به مسلمانان طی جنگهای صلیبی، فصلنامه تاریخ، ش 22، 1384، 241- جوادى آملى ، عبدالله، علل پیشرفت و انحطاط جامعه از منظر آموزه‏هاى اسلامی،85 /پاسدار اسلام ـ ش 298 – مهر 242- جعفریان، رسول، «نگاهی به ادوار تمدن اسلامی» مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا ،شهریور و مهر 1385 - شماره 107 و 108/. نور مگز 243- حسيني، حسن ، طرح خاورميانه بزرگ‌تر؛ القاعده و قاعده در راهبرد امنيت ملي امريكا، تهران: مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين‌المللي ابرار معاصر تهران، 1383، صص 12 ـ 9. 244- حیدری ، محمد حسن و دیگران ، بررسی تطبیقی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت های تربیت اخلاقی آن، فصلنامه اسلام و پژو هش های تربیتی، ، ٌ1391 245- حجتی کرمانی ، علی، تلخیص بشرِیت در حال سقوط، مجله درسهایی از مکتب اسلام،» بهمن 1349، سال دوازدهم - شماره 1 246 - جوادى آملى، عبدالله، علل پیشرفت و انحطاط جامعه از منظر آموزه‏هاى اسلامی، پاسدار اسلام ـ ش 298 247- زارعيان ، فائزه و شانظري، جعفر، نگاهي بر مباني و آموزههاي اخلاق مسيحيت، فصلنامهی علمی تخصصی اخلاق ش4، زمستان 1390 248- داعی نژاد، سید محمد علی، دین پژوهی، مجله صباح،1382 ، ش 7و8، / همچنین درhawza.net 249- ذوعلم، علی ، انقلاب اسلامی، تحجر و سنت ، مجله کتاب نقد » بهار و تابستان 1382 - صفحه 13 250- صمیمی، سید رشید ، کارکردهای معنوی و معرفتی دین، کوثر معارف، س4،ش 6، 1387 251- فاضل قانع، حمید ، مجله معرفت فرهنگی اجتماعی آینده پژوهی و جامعه مطلوب اسلامی » زمستان 1388 - شماره 1 ص46 252- نصیری، علی ، اندیشه اباحیگری آفت دین داری، کتاب نقد، شماره40، 1358 253- کيث وارد ، مسیحیت و اخلاق، مسيحيت و اخلاق، قنبری، حسن ، تهران، فصل نامه هفت آسمان، ،1382، شماره16 254- کامستوک، گئری ال، مترجم انشالله رحمتی، ماهنامه پژوهشی اطلاعات حکمت و معرفت، ش 13، ص 62 255- گوستافسون ، جیمز.م، اخلاق و مسیحیت، مترجم: حبیب اللهی،مهدی،حوزه اصفهان » تابستان 1380 - شماره 6 ص 132 / 256- مسجد جامعی، اسلام، مسیحیت‏ و تمدن نوین، مجله نامه فرهنگ » زمستان 1372 - شماره 12 صفحه 46 تا 50 ن 257- مجتهدی شبستری، محمد، مجله معارف جعفری » شماره ویژه سخنی چند درباره روش ما و مسیحیت نویسنده 258- شریفی، بسم الله، نقش دین در معنا بخشی به زندگی انسان، پایان نامه کارشناسی ارشد، 1389، حجتیه 259- ولایتی علی اکبر، پویایی و بالندگی تمدن اسلامی، مجله اندیشه حوزه، ش 47و 48 ، 1383 . سایت ها خیری، حسن، سقوط اخلاقی در جامعه غربی ، فصلنامه معرفت، شماره 21/ hawzah.net www.hawza.net* www.mgiran.Com noormags.com www. Amoozeh. Ir did.ir کتابخانه دیجیتال سایت باشگاه اندیشه www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/xx.html#People پیامددهای منفی تمدن غرب در اثر عدم توجه به دین mortezamotahari.com( پایگاه جامع استاد شهید مطهری) دایرة المعارف اینترنتی طهور، مشترکات ادیان آسمانی در نظام ارزشها و اخلاق magiran.com ، فروپاشی نهاد خانواده درغرب، روزنامه رسالت 3/5/91 شماره 7595.. بهرام اخوان کاظمی، راهبردهای اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی و تضمین امنیت ملی، پرتال جامع علوم انسانی http://vazeh.com نمایه و مطبوعات 1- سراج زاده، حسين (اجتماع‌ اخلاقي‌ مسلمـانـان‌: تبييـن‌ جـامعه‌ شنـاختي‌ تـاثيــرباورهاي‌ اسلامي‌ بر ميزان‌ جرم‌) ، پژوهش‌ 2- شماره‌ ٣ - تابستان‌ ١٣٧٩/ نمایه 3- کیهان، شماره 15898،مورخ 17/1/1376. Magiranپایگاه مجلات 4- روزنامه ايران , 7/5/75 5- روزنامه جمهوري اسلامي , نگاهي از زاويه ديگر , 24/3/ 74 به نقل از مجله فارين پالسي آمريکا ) 6- هفته نامه اشترن , 16/11/95, 7- کیهان، شماره 15898،مورخ 17/1/1376. 8- روزنامه کيهان، 20 تيرماه، 1 138 9- جمهوری اسلامی، 27/11/80 10- مجيد يونسيان، « القاعده عربستان را مي‌گرداند»، شرق، 25/3/1383. Magiran.

فایل های دیگر این دسته