دانلود ادبیات نظری وپیشنه تحقیق فراشناخت،شادکامی وسازگاری (docx) 113 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 113 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
ادبیات نظری وپیشنه تحقیق فراشناخت،شادکامی وسازگاری
فصل دوم : ادبیات و پیشینه پژوهش13
-1فراشناخت14
-1-1مؤلفه هاي فراشناخت15
-1-1-1دانش فراشناختی16
-2-1-1تجربه فراشناختی20
-2شادکامی21
-1-2مفهوم شادکامی23
-2-2اهمیت شادکامی28
-3-2رویکردهاي شادکامی29
-4-2متغییرهاي مؤثر بر شادکامی35
-5-2نقش شادي در سیر تکاملی بشر45
-6-2نوروسایکولوژي شادکامی46
-7-2راهبردهاي افزایش شادکامی47
5
-3سازگاري ..............................................................................47 .....................-1-3سازگاري اجتماعی ...............................................................................49-2-3سازگاري فردي ....................................................................................52-3-3دیدگاه نظري درباره سازگاري و ناسازگاري ........................................52-4ادبیات پژوهشی ........................................................................................55-1-4یافته هاي پژوهشی داخلی ...................................................................55-2-4یافته هاي پژوهشی خارجی .................................................................59
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
فراشناخت
شادکامی
سازگاري ادبیات پژوهشی
20
در این فصل ابتدا از متغییر فراشناخت و مؤلفه هاي آن و سپس شادکامی ، مفهوم شادکامی ، اهمیت شادکامی ، رویکردهاي نظري شادکامی ، متغییرهاي موثر بر شادکامی و نقش آن در زندگی بشر صحبت می شود . و در پایان درباره سازگاري ، سازگاري اجتماعی ، سازگاري فردي و نظریه هاي مربوط به آن مطالبی ارائه می گردد .
-1فراشناخت1
یکی از مفاهیم مرتبط با شناخت که به دنبال گسترش روان شناسی شناختی2 و علم شناخت به وجود آمد فراشناخت است. این مفهوم ابتدا توسط فلاول (1979) ، بکار گرفته شد که به توانایی انسان از نظام شناختی خود و کنترل نظارت بر آن گفته می شود . فرد به توانایی خود بعنوان یک پردازشگر اطلاعات آگاه است و می داند براي رسیدن به یک هدف شناختی داراي چه موانع و محدودیت هایی است و چگونه و با چه تدابیري با محدودیت ها مواجه شود. کاستا ( ( 1984 معتقد است اگر بتوانید از وجود یک گفتگوي درونی در مورد فرایندهاي ذهنی خود آگاه شوید و اگر بتوانید فرایند هاي تصمیم گیري و حل مساله را بشناسید ، فراشناخت را تجربه کرده اید . بطور کلی فراشناخت آگاهی فرد از دانسته ها و ندانسته هاي خود را شامل می شود. تعاریف مختلفی از فراشناخت ارائه شده است که به درك بهتر آن کمک می کند از جمله : دانش فرد درباره ي فرایندهاي شناختی خود و فرایند انجام ، سازماندهی و همانگ کردن مجموعه اي از فرایندها ( فلاول ، ( 1988 تفکر درباره ي شناخت ( برون و دولاچ3 ، ( 1978 ، آگاهی فرد از فرایندها و راهبرد هاي شناختی اش ( مسترز4 ، به نقل از فلاول ، . ( 1988 هر گونه دانش یا فعالیت شناختی که موضوع آن شناخت یا تنظیم شناخت باشد ( فلاول ، ( 1987 و دانش فرد درباره ي فرایند هاي شناختی و چگونگی کارکرد آنها ( رفوث و همکاران ،1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375 با توجه به تعاریفی که ارائه شد می توان گفت فراشناخت مجموعه دانش و فرایند هاي است که کشف هاي شناختی فرد را نظارت ، هدایت و کنترل می کنند و در واقع به مدیریت فعالیتهاي شناختی می پردازند . براي درك بهتر فراشناخت ضروري است آن را با شناخت مقایسه کنیم . با مقایسه ي شناخت و فراشناخت با یکدیگر به این نتیجه می رسیم که شناخت جهت توصیف روشهاي
6359588500
1- Metacognitive 2-cognitive psychology 3-Beron & Deloach 4-Mesterz
21
بکار می رود که طی آن اطلاعات پردازش یا معنادار می شود . با انجام این روشها ، اطلاعات مورد توجه قرار می گیرند باز شناسی می شوند و رمزگردانی می گردد تا براي هدف معینی یا اهداف متفاوت دیگر مورد استفاده قرار گیرند . علاوه بر این دامنه آن فرایندهاي همچون تفکر ، حل مساله ، درك مطلب ، و حافظه را شامل می شود : ولی فراشناخت به دانش ما نسبت به تمام این عملکرد ها و اینکه آنها چگونه می توانند به بهترین وجه در تحقق یادگیري یا هدف دیگري مورد استفاده قرار گیرند اطلاق می شود . ولفز و همکاران ( ( 1995 ، تصور روشن تري از تفاوت فراشناخت و شناخت ارائه داده اند . مطابق نظر آن ها فراشناخت عملیات ذهنی انجام شده بر روي یک عملیات ذهنی است ، حال آن که شناخت عملیات ذهنی انجام شده روي یک محتوا است . به اعتقاد آن ها آنچه فراشناخت نامیده می شود عملیات ذهنی سطح دوم است . یعنی یک یادگیرنده آن عملیات ذهنی را انتخاب می کند که روي یک موضوع خاص اعمال می شود و آن ها را هدایت می کند . در این چهارچوب فراشناخت یک مورد ویژه شناخت است که طی آن عملیات ذهنی بر روي یک عامل بیرونی صورت نگرفته ، بلکه روي پدیده هاي ذهنی فرد که در ساختار شناختی وي قرار دارند صورت می گیرند . براي مثال در مورد راهبرد خودپرسشی1 می توان گفت : اگر یادگیرنده اي در مورد اطلاعاتی که پردازش می کند سوالاتی داشته باشد در این صورت عملیات ذهنی روي عملیات ذهنی دیگر انجام شده بلکه عملیات ذهنی روي محتواي بیرونی صورت گرفته است . در این جا یک فعالیت شناختی صورت گرفته است . حال آن که اگر یادگیرنده فرایندهاي در جریان و راهبردهاي انتخاب شده ضمن مطالعه خویش را تجزیه و تحلیل کند در این صورت می توان از فراشناخت صحبت نمود زیرا عملیات ذهنی روي عملیات ذهنی خواندن انجام گرفته است . با توجه به گستردگی سازه فراشناخت متغیر بودن عملکردها و متعدد بودن مؤلفه هاي براي آن دور از انتظار نخواهد بود ، ( ولفز و همکاران ، 1995 ؛ به نقل از سالاري فر ، . ( 1375
-1-1مؤلفه هاي فراشناخت2
63571564500
1-Self guestion 2- Metacognitive compopts
22
فراشناخت مولفه هاي متعددي را شامل می شود . با توجه به تعاریفی که از فراشناخت ارائه شد ، می توان دو مولفه مهم را از همدیگر متمایز کرد. مولفه نخست ، دانش فراشناختی فرد از خودش به عنوان یک پردازشگر اطلاعات و مولفه دوم فرایندها و راهبردهاي نظم دهنده ، کنترل کننده و نظارت کننده است . صاحب نظران به گونه هاي مختلفی به تفکیک این موضوع پرداختند . براي مثال ، فراشناخت داراي دو طبقه از کنش هاي ذهنی است . خود ارزیابی در مورد شناخت و خود مدیریتی در فکر کردن ( کراس و پارسیس1 ، (1988 ، دانش و کنترل خود و فرایند ( وینو گراد2 و پارسیس ، . ( 1988 دو نوع فراشناخت به هم پیوسته است ، دانش درباره شناخت و نظارت بر آن ( بیکر3 و برون ، . ( 1985 دو طبقه دانش فراشناختی و تجربه فراشناختی ( فلاول ، . ( 1988 فرادانش4 ، فرانظارت5 و استفاده مناسب و بجا از راهبرد است ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
-1-1-1دانش فراشناختی
با توجه به این تعاریف می توان گفت اکثر محققان فراشناخت را به دو مولفه تقسیم کرده اند . مولفه نخست دانش فراشناختی است که همه بر آن توافق دارند و در همه نظریات وجود دارد . مولفه دوم که از آن تحت عنوان تجربه فراشناختی ، نظارت و حتی راهبرد فراشناختی یاد می شود . مولفه اول دانش فراشناختی است و زمانی حاصل می شود که فرد از تواناییهاي شناختی خود و نیز ناتوانایی هاي شناختی خود آگاه گردد. براي مثال ، که باید از بیرون بکند را یادداشت می کند تا در موقع تعیین شده و مناسب آنها را انجام دهد. این آگاهی فرد از ضعف حافظه خود نوعی دانش فراشناختی است که به او اخطار می دهد اقدام مناسب را براي جبران این نقص انجام دهد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
فلاول ( ( 1998 معتقد است دانش فراشناختی به بخشی از دانش بدست آمده ما مربوط می شود ، که در ارتباط با امور شناختی به اعتقاد فراشناختی دانش و باورهایی است که به مرور از طریق تجربه در حافظه بلند مدت اندوخته می شود و ارتباطی به سیاست ، فوتبال ، الکترونیک و یا دیگر حیطه ها ندارد ، بلکه به ذهن
63514795500
1 -Cross&Paris 2- Vinograd 3- Baker 4-metakonwedge 5 -metamonitoring
23
و عمل آن مربوط می شود. اسکراو1 و همکاران ( ( 1984 دانش فراشناختی را به سه طبقه : خبري 2 ، فرایند 3 و شرطی4 تقسیم می کنند که از بعضی جهات با طبقات دانش فراشناختی فلاول (1988) هم پوشی دارد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
طبقه دانش در مورد شخص در نظر فلاول (1988) شامل دانش و باورهایی است که شخص در مورد خود بعنوان یک پردازشگر اطلاعات و داراي توانایی پردازشگري می داند. این طبقه داراي سه طبقه فرعی است : دانش بین فردي ، دانش درون فردي و دانش درباره شباهت هاي شناختی انسان ها . دانش بین فردي: 5 به دانش و باورهاي فرد درباره ي تفاوت هاي شناختی بین انسانها و دانش او درباره تفاوت عملکرد شناختی افراد مختلف اطلاق می گردد فرد خاصی ممکن است از جهت عملکردهاي مختل یا عملکرد خاص شناختی با افراد دیگر تفاوت داشته باشد آگاهی فرد بر این تفاوت ها باعث می شود خود را با موقعیت یا تکلیف خاصی هماهنگ کند. دانش درون فردي6 به دانش و باورهاي فرد در باره ي تفاوت هاي شناختی درون انسان ها اطلاق اطلاق می شود ؛ مانند تفاوت در عملکرد حل مساله و درك مطلب . فرد خاصی ممکن است تکالیف حل مساله را به خوبی انجام دهد ولی در تکالیف مرتبط با درك مطلب مشکل داشته باشد . و در نهایت ، دانش درباره توانایی هاي شناختی مشترك بین انسانها بعنوان سومین طبقه فرعی از دانش در مورد شخص است . دانش و باورهایی درباره شباهت هاي شناختی انسان ها به این معناست که ذهن تمام مردم مثل یک پردازشگر شناختی عمل می کند و یا به ظرفیت حافظه کوتاه مدت انسان محدود است . علاوه بر موارد ذکر شده می توان گفت باورهاي انگیزشی7 یا اسنادهاي علی8 که فرد به آن معتقد است و آن را به کار می برد می توانند در طبقه طبقه دانش فراشناختی شخص قرار گیرند و عملکرد شناختی فرد را تحت تاثیر قرار دهند ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
63563944500
1-Schraw 2 -declarative 3-Procedurel 4-conditional
5 -inter-individual knowledge 6 -intra-individual knowledge 7 -motivationalbelieves 8 -casualattrihution
24
دانش در مورد تکلیف دومین طبقه دانش فراشناختی در نظریه فلاول است . این طبقه به دانش فرد در مورد ماهیت اطلاعاتی مربوط می شود که در یک تکلیف فراشناختی فراروي او قرار می گیرد . دانش فراشناختی تکلیف به دانش فرد در مورد تکالیف مختلف شناختی مربوط می گردد . فردي که داراي دانش فراشناختی در مورد موضوعی است می داند که ماهیت اطلاعات موجود اثر مهمی بر نحوه به کارگیري آن ها از سوي او دارد. براي مثال ، فرد در اثر تجربه آموخته است که درك و یادآوري اطلاعات پیچیده و ناآشنا ، مشکل و وقت گیر است . همچنین آموخته است که دانش اطلاعات ناقص1 به نتیجه گیري ها و داوري هاي نادرستی می انجامد . کسانی که داراي دانش فراشناختی طبقه تکلیف هستند می دانند که برخی تکالیف نسبت به تکالیف دیگر مشکل ترند و الزامات2 بیشتري دارند ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
دانش فراشناختی راهبردي3 سومین طبقه دانش فراشناختی است . فرد با داشتن این نوع دانش می داند براي رسیدن به اهداف شناختی خاص باید از راهبردهاي مورد نیاز و مناسب آن استفاده کند و نیز فرد از راهبردهایی که در اختیار دارد و راهبردهایی که براي تکالیف شناختی مورد نیاز است آگاه است و آن ها را در جاي مناسبش به کار می برد . به اعتقاد فلاول ( ( 1988 دانش فراشناختی فرد به تعامل ها و ترکیب بین دو سه مورد از این طبقات بستگی دارد براین. اساس می توان گفت تفکیک این طبقات از همدیگر صرفاً مبناي نظري دارد و در عمل تجزیه آن ها ممکن نیست . مجموع مؤلفه ها به صورت یک کل عمل می کنند و دانش فراشناختی فرد را به وجود می آورند که روي عملکردهاي شناختی اثر می گذارنند . براي مثال ، براي تعامل بین مؤلفه هاي راهبرد و تکلیف می توان به مثال زیر اشاره نمود : راهبرد انتخابی شما موقعی که درباره موضوعی با دیگران صحبت کنید متفاوت از راهبردي است که در موقع گوش دادن به صحبت دیگري در مورد آن موضوع به کار می برید ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
در تقسیم بندي دیگري از دانش فراشناختی که متعلق به پارسیس و همکاران ( ( 1983 است دانش فراشناختی به سه نوع دانش خبري ، فرایندي و شرطی تقسیم می شود . دانش فراشناختی خبري شامل آگاهی
63557023000
1 -defective information 2 -requirements 3-strategiccognitiveknowledge
25
فرد درباره خودش به عنوان یادگیرنده و عوامل مؤثر بر عملکرد او می شود . لورچ1 و همکاران ( 1993 ؛ به نقل از دمبو ، ( 1994 معتقدند دانش خبري شامل موضوعاتی درباره ساخت تکلیف و توانایی هاي شخص است . با مقایسه دانش خبري و طبقات دانش فراشناختی فلاول ( ( 1988 می توان گفت که دانش خبري دو طبقه دانش فراشناختی شخصی و دانش فراشناختی تکلیف را شامل می شود و با آن دو همپوشی دارد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
دانش فراشناختی فرایندي به دانش فرد در مورد اجراي مهارت هاي فرایندي گفته می شود . کسانی که درجات بالایی از این نوع دانش دارند ، مهارت ها را به طور خودکارتري به کار می برند و. احتمالاً به طور کارآمدتري با دانش فراشناختی راهبردي فلاول ( ( 1988 همپوشی دارد . علاوه بر این دانش فرایندي با تجربه فراشناختی که جز دیگري از فراشناخت است و متفاوت از دانش فراشناختی است همپوشی دارد . دانش فرایندي می تواند به سطحی فراتر از دانش فراشناختی فلاول ( ( 1988 گسترش یابد . و سرانجام این که به اعتقاد اسکراو و همکاران ( ( 1995 دانش فراشناختی شرطی به دانستن این که چه وقتی و چرا اعمال مختلف شناختی به کار برده می شود اشاره دارد . کراس و پارسیس ( ( 1988 نیز در این زمینه اظهار می دارند دانش شرطی عبارت است از درك موقعیت ها یعنی چه زمانی استفاده از راهبردهاي خاص مورد نیاز است و چرا آن راهبردها بر درك مطلب تاثیر می گذارند؟ با مقایسه دانش شرطی با دانش فراشناختی فلاول ( ( 1988 می توان گفت دانش شرطی به تعامل طبقات دانش فراشناختی راهبرد و تکلیف و نیز تجربه فراشناختی اشاره دارد . در این جاست که فرد براي یک تکلیف خاص از بین راهبردهایی که در اختیار دارد راهبرد مناسب را انتخاب می کند . دانش شرطی چیزي فراتر از دانش فراشناختی فلاول ( ( 1988 است . دانش شرطی بیش از انواع دیگر دانش ها ماهیت فراشناختی دارد . زیرا که مستلزم تعامل بین انواع دانش هاي سطوح پایین تر است . می توان گفت که دانش شرطی یا مرلفه سوم در نظریه رفوث کهبلاًق اشاره شد همپوشی دارد . رفوث و همکاران ( 1993 ؛ ترجمه خرازي ، . ( 1375 مؤلفه سوم فراشناخت را استفاده به جا و مناسب و با توجه به تکلیف و راهبرد می دانند . به اعتقاد لورچ و همکاران ( 1993 ؛ به نقل از دمبو2 ، ( 1994 دانش فرایندي و خبري بر
63547498000
1-Lorch 2-Dembo
26
دانش و مهارت هاي مستلزم عملکرد تاکید دارند در حالی که دانش شرطی دانستن در مورد چرایی و چگونگی اعمال مختلف است ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
بنابر آن چه گفته شد مؤلفه نخست فراشناخت دانش فراشناختی بوده که نقش مهمی در تنظیم فعالیت هاي شناختی فرد دارد . به طور کلی می توان گفت که هرچند تمایزها و تفکیک هایی بین انواع و یا طبقات مختلف دانش فراشناختی قائل شده اند اما مؤلفه هاي دانش فراشناختی از همدیگر مجزا نیستند ، بلکه به صورت یک کل عمل می کنند و عملکرد آن ها به تعامل و تبدیل هاي این طبقات و انواع دانش فراشناختی بستگی دارد . این تعامل ها مؤلفه فراشناختی دیگري را نیز در بر می گیرد که تجربه فراشناختی ( فلاول 1988 ) نام دارد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
-2-1-1تجربه فراشناختی
دومین مؤلفه فراشناختی در نظریه فلاول ( ( 1988 تجربه فراشناختی است . این مؤلفه برحسب نظریه هاي مختلف به همراه دانش فراشناختی کارکردهاي زیر را انجام می دهد : نظم بخشی فرایندهاي شناختی ( پارسیس و جاکوب1 ، ( 1984 خود مدیریتی2 در فکر کردن ( کراس و پارسیس ( 1988 کنترل فرایند3 و کنترل خود) 4 وینوگراد و پارسیس ، ( 1980 تنظیم و نظارت بر فکر ( کراس و پارسیس ، ( 1988 فعالیت هاي خودگردان ( گلاور و برونیگ5 ، 1990 ؛ ترجمه خرازي ، ( 1376 تجربه فراشناختی ( فلاول ، . ( 1988 به تجارب شناختی یا عاطفی گفته می شود که به یک اقدام شناختی مربوط باشد تجارب. کاملاً آگاهانه به سادگی قابل بیان باشند نمونه روشنی از تجارب فراشناختی اند : البته تجارب فراشناختی تجارب کمتر آگاهانه و کمتر قابل بیان باشند را نیز شامل می شوند . گلاور و برونینگ ( 1990 ؛ ترجمه خرازي ، ( 1376 اظهار می دارند که افراد کمتر از این فعالیت هاي خودگردان خود اطلاع دارند ؛ مگر این که در جریان یک فعالیت شناختی مثل خواندن به مشکلی مثل ابهام در کلمه یا اشکال در جمله برخورد کنند . در این جاست که فراشناخت به آن ها هشدار می دهد که مشکل دارند و باید براي حل مشکل چاره اي بیندیشند .
63518034000
1-Jacobs 2 -self -managing 3-controling procces 4 -control of self 5-GHelawer & Broning
27
تجربه فراشناختی همچنین ممکن است در زمان هاي مختلف ، یعنی قبل از اقدام شناختی ، ضمن آن یا بعد از آن رخ دهد . همچنین تجارب فراشناختی نشان می دهند که فرد در کجاي یک اقدام شناختی است ؟ چه قدر پیشرفت کرده ؟ چه نوع پیشرفتی کرده و یا احتمالاً خواهد کرد ؟ این امر به ویژه به نظر می رسد در موقعیت هایی رخ می دهد که انتظار می رود فرد ناگزیر به نظارت آگاهانه بر فرایندهاي درونی خود باشد و همچنین در موقعیت هایی قرار گیرد که ناچار باشد تک تک گام هاي شناختی را که بر می دارد ، احساس کند و نیز تصمیم گیري هایی را که اشتباه در آن ها پیامدهاي سنگینی دارند مورد نظارت قرار دهد . آن چه گفته شد نمونه هایی از تجارب فراشناختی اند که ممکن است در مورد اعمالی مانند ازدواج ، دوست یابی ، تحصیل و کار صورت گیرد و وابسته به حیطه ي خاصی نیستند ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازي ، . ( 1375
-2شادکامی
تاریخچه شادکامی به گذشته هاي بسیار دور در عهد باستان بر می گردد ( آیزنک ، . ( 1378 انسان ها از دیر باز به دنبال این بودند که چگونه می توان بهتر زندگی کرد و با چه سازش یافتگی می توان از زندگی در این دنیا بیشتر لذت برد . همه این موارد به نوعی با مفهوم شادي مربوط می شود ( دیکی1 ، . ( 1999
در تعالیم بودایی ، شادي نقش محوري دارد . در این آیین ، شادي به معناي رهایی از رنج ها و آلام بشري ، از طریق پیمودن آن چه آن را طریقت هشت مرحله اي می نامند ، امکان پذیر است . مراحل این طریقت بسیار شبیه به آیین مقدس زردتشتی مبتنی بر گفتار نیک ، کردار نیک و پندار نیک است و در سه قالب خرد یا پراجنا یعنی نگرش و نیت صحیح ( نیک ) ، رفتار اخلاقی یا شی لا یعنی گفتار ، عمل ، رزق و کسب درآمد پسندیده و انضباط ذهنی یا سمادي یعنی تلاش ، تفکر و تمرکز نیکو خلاصه می شود . از دیدگاه بودا ، شادي نهایی زمانی کسب می شود که انسان بر هر نوع آرزو و خواسته اي غلبه کند و بتواند از آن چشم پوشی کند ( شهیدي ، . ( 1389
63570167500
1 - Dickey
28
در مذهب کاتولیک ، فیلسوف و قدیس نامی ، توماس آکوئیناس ، در قرن سیزدهم میلادي ، » شادي متبرك « را ادراك ذات الهی در جهان پس از مرگ می دانست . او معتقد بود تنها کسانی که در بهشت به سر می برند می توانند خداوند را بطور مستقیم و براي ابد درك کنند و این ادراك به منزله شادي واقعی است ، در حالیکه زندگان فقط قادر به درك غیرمستقیم خداوند هستند و درك خدا تنها از طریق میانجیگر امکان پذیر است . پاپ جان بیست و دوم در قرن چهاردهم میلادي تجربه این شادي جاودانه را تا قبل از روز قیامت غیرممکن اعلام کرد و رسماً نظر توماس آکوئیناس را تایید کرد ( شهیدي ، . ( 1389
در میان ادیان ، در دین اسلام ، شادکامی از اهمیت ویژه اي برخوردار است . در این راستا برخی آیات و روایات و احادیث به خوبی بیانگر اهمیت شادکامی در اسلام می باشد . براي مثال در سوره نازعات آیه 2 اشاره شده است که ؛ » والناشطات نشطا « و قسم به فرشتگانی که ( جان اهل ایمان را ) به آسایش و نشاط ببرند ( نازعات آیه . ( 2
به رغم تاریخچه طولانی شادکامی ، بررسی علمی این مفهوم به دهه 1960 و مطالعه پیشگام برادبرن) 1 1969 ، به نقل از آرجیل2 ، ( 2001 در خصوص ساختار بهزیستی ذهنی بر می گردد . وي در این پژوهش که بر روي جمعیت شهرنشین آمریکا انجام داد نشان داد که عواطف مثبت و منفی بصورت مستقل از یکدیگر عمل می کنند و شادکامی با درآمد ، مشارکت اجتماعی و کسب تجارب جدید رابطه ي مستقیم دارد . در دهه 1960 موسسات پژوهشی آمریکا ، کار خود را در مورد سنجش میزان شادکامی افراد آغاز کردند ، این کار به چند پزوهش کلاسیک منجر شد . کانتریل( 1965 ) 3 الگوي دغدغه هاي انسان ، که یک پیمایش بین المللی با 23875 نفر پاسخگوست ، برادبرن ( ( 1967 ساختار سلامت روان شناختی که از پیمایش نورك4 استفاده کرد و کمپل ، کانورسی و راجرز( 1967 ) 5 کیفیت زندگی آمریکایی ، از مرکز پژوهش زمینه یابی در دانشگاه
63594170500
1 -Bradburn 2-Argyle
3-Contrill 4-Nore
5-Campbell ,Converse ,Rogers
29
میشیگان1 در 1966 ویلسون2 بازبینی ادبیات مربوط به شادي را در بولتن روان شناختی منتشر کرد ( آرجیل ، ترجمه انارکی و همکاران ، . ( 1382
در خلال سال هاي دهه 1970 مطالعات مربوط به شاخص هاي اجتماعی آمریکا با محوریت بررسی شادي مردم صورت گرفت . در همین سال ها آلاردت( 1967 ) 3 به بررسی ابعاد رفاه اجتماعی و میزان شادي در کشورهاي اسکاندیناوي پرداخت . گلاتزر( 1991 ) 4 نیز پژوهشی راجع به کیفیت زندگی در آلمان غربی انجام داد . در استرالیا نیز هدي و ویرنیگ( 1992 ) 5 اولین پیمایش بزرگ طولی را با عنوان فهم شادي انجام دادند . در خلال همین سال ها مجلات روان شناختی نظیر مجله شخصیت و روان شناسی اجتماعی شروع به انتشار مقالات مرتبط با شادي کردند و وین هوون در سال 1994 کتاب سه جلدي » همبسته هاي شادي « را منتشر ساخت و در آن به تحلیل پژوهش ها انجام گرفته پرداخت ( وین هوون ، ( 1994 ، کانمن ، واینر و شوارتز( 1990 ) 6 نیز جلد بزرگ بنیادهاي روان شناختی لذت را منتشر کردند ( آرجیل ، ترجمه انارکی و همکاران ، . ( 1382
-1-2مفهوم شادکامی
هرچند شادي و شادبودن یکی از مهمترین ابعاد زندگی محسوب می شود ، ولی علم تجربی هنوز نتوانسته است مفهوم شادي را بطور کامل توضیح دهد . هنوز میان متخصصین بر سر این که آیا شادي احساس است یا هیجان یا این که آیا باید آن را توانایی قلمداد کرد یا فلسفه زندگی ، توافقی به دست نیامده است . همچنین جدال بر سر این که تا چه اندازه شادي آموختنی است و تا چه حد ذاتی محسوب می شود همچنان ادامه دارد ( شهیدي ، . ( 1389
در خصوص شادکامی تعاریف گوناگونی ارائه شده است :
63558356500
1-Mishygan University 2-Wilson 3-Allardt 4-Glatzer 5-Heady & Vearing
6- Kahnman & Vayner& Shurtz
30
افلاطون در کتاب » جمهوري « به سه عنصر در وجود انسان اشاره می کند که عبارتند از قوه تعقل یا استدلال ، احساسات و امیال . به زعم افلاطون هنگامی که بین این سه عنصر تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد ، شادي به وجود می آید ( آیزنگ ، . ( 1378
به عقیده ارسطو ، دست کم سه نوع شادي وجود دارد . پایین ترین سطح شادي همان لذت است . در سطح بعد عقیده مردم عادي است که شادي را معادل موفقیت و کامیابی می دانند و در بالاترین سطح ، شادي مورد نظر ارسطو یا شادي ناشی از معنویت قرار می گیرد ارسطو شادي را عبارت از زندگی معنوي می داند ( دیکی ، . ( 1999 تعریف ارسطو از شادي » فعالیت روح باتقوا و پرهیزگار انسان بر اساس شعور واستدلال « است . شادي از دید ارسطو تنها با بکار گیري عقل و منطق در کنار تلاش براي گام نهادن در طریقت معنوي ، امکان پذیر می باشد ( شهیدي ، . ( 1389 جان لاك و جرمی بنتام1 معتقدند که شادکامی مبتنی بر تعداد وقایع لذت بخش است ( آیزنگ ، . ( 1378 مک دوگال1921 ) 2 ، به نقل از ریو ، ( 1381 معتقد است که شادي از عمل هماهنگ همه عواطف یک شخصیت یکپارچه و منسجم ناشی می شود که در آن احساسات اصلی همدیگر را در یک رشته اعمالی که همگی متوجه یک یا چند هدف متحد و تقریباً همانگ هستند تعریف می کنند .
جان مارشال ریو3 ، شادي را حس مثبتی می داند که از حس ارضاء و پیروزي به دست می آید ( ریو ،. ( 1381 وین هوون شادکامی را بعنوان قضاوت فرد از درجه یا میزان مطلوبیت کیفیت کل از زندگی می داند . او همچنین معتقد است که شادکامی داراي سه معیار ثبات زمانی ، ثبات موقعیتی و علت درونی می باشد ( وین هوون ، . ( 1994 آرجیل ( 1966 ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 معتقد است که براي شادکامی بایستی چهار مولفه در نظر گرفت : عاطفه مثبت ، رضایت از زندگی ، فقدان اضطراب و فقدان افسردگی .
لیوبومیرسکی( 2001 ) 4 شادي را تعادل بین تجربه هاي هیجانی مثبت و منفی در طول یک دوره زمانی می داند . دي آنجلیس( 1381 ) 5 معتقد است که شادکامی فقط در زمان حال و لحظه اکنون قابل درك و
63514224000
1-Jan Lacke & Jermy Bentame 2-MakDugall 3-Jahne Marshalle Reeve 4-Lyubomirsky 5-Anjalies
31
و تجربه است . مایرز1 و داینر( 1995 ) 2 شادکامی را ناشی از قضاوت و داوري انسان درباره چگونگی گذران زندگی می دانند . این نوع داوري از بیرون به فرد تحمیل نمی شود بلکه حالتی است درونی که از هیجان هاي مثبت تاثیر می پذیرد .
از دیدگاه روان شناسان دو نوع شادکامی وجود دارد : نوعی از آن از رهگذر شرایط محسوس زندگی همچون زناشویی ، تحصیل ، شغل ، آسایش و به طور کلی امکانات مالی و رفاهی حاصل می گردد که به آن وجه عینی شادکامی می گویند و نوع دیگر آن متاثر از حالات درونی و ادراکات شخصی است که از آن به عنوان شادکامی ذهنی یا احساس شادکامی تعبیر می شود ( حقیقی و همکاران ، . ( 1385 بر این اساس شادکامی بر نگرش و ادراکات شخصی مبتنی است و بر حالتی دلالت می کند که مطبوع و دلپذیر است و از تجربه هاي هیجانی مثبت و خشنودي از زندگی نشات می گیرد ( آرجیل و لو3 ، . ( 2001
داینر و لوکاس( 2000 ) 4 معتقدند که شادکامی به چگونگی ارزیابی مردم از زندگی خود اشاره دارد و شامل متغییرهایی از قبیل رضایت از زندگی ، رضایت زناشویی ، رضایت از کار ، فقدان افسردگی و اضطراب و وجود عواطف و خلقیات مثبت می شود . ارزیابی شخص از خود ممکن است به شکل شناختی باشد . مثلا هنگامی که شخص به طور کلی در مورد رضایت از زندگی خود ، جنبه هایی از زندگی مانند تفریحات به قضاوت آگاهانه می نشیند . ارزیابی شخص ممکن است عاطفی نیز باشد ( تجربه هیجانات و خلقیات ناخوشایند و خوشایند مردم در مواجهه با زندگی خود ) . بنابراین گفته می شود اگر شخص رضایت از زندگی بالایی داشته باشد و غالباً خوشی را تجربه کند و فقط گهگاهی هیجاناتی مثل غمگینی و خشم را تجربه نماید ، داراي شادکامی بالا خواهد بود و برعکس اگر از زندگی خود ناراحتی داشته باشد و خوشی و علاقه اندکی را تجربه نماید و پیوسته هیجانات منفی مثل خشم و اضطراب را احساس کند ئداراي شادکامی پایین است ( داینر و لوکاس ، . ( 2000
63576454000
1-Myers
2-Diener 3-Lu
4-Lucas
32
شوارتز و استراك1993 ) 1 ، به نقل از جوکار و سپهري ، ( 1385 معتقدند که شادکامی علاوه بر جزء عاطفی و شناختی ، جزئی اجتماعی نیز دارد که گسترش روابط اجتماعی با دیگران و افزایش حمایت اجتماعی را به دنبال دارد .
داینر ، سو2 ، لوکاس و اسمیت( 1999 ) 3 در تعریف خود از شادکامی به سه مولفه رضایت از زندگی ، زندگی ، عاطفه مثبت خوشایند و عاطفه منفی ناخوشایند اشاره می کنند . هر یک از این مولفه ها می تواند به اجزاي کوچکتري تقسیم شوند . در جدول 1- 2 مولفه هاي شادکامی ( به نقل از داینر و همکاران ، ( 1999 فهرست شده است .
جدول 1- 2 مولفه هاي شادکامیرضایت از زندگیعاطفه خوشایندعاطفه ناخوشایندمیل به تغییر زندگیلذتگناه و شرمرضایت از زندگی ماديشعفغمگینیرضایت از گذشتهخرسندياضطراب و نگرانیرضایت از آیندهمحبتتنشنظر دیگران در موردشادمانیافسردگیشخص
وین هوون ( ( 2006 مطرح می کند زمانی که کلمه شادکامی در یک جمله وسیع استفاده می شود با » کیفیت زندگی« 4 یا » رفاه ذهنی« 5 مترادف است . در این معنی آن نشان دهنده زندگی خوب است اما چه چیز چیز در زندگی خوب است واضح نیست . این کلمه همچنین در روش هاي مشخص تري استفاده می شود . و این را می توان با کمک طبقه بندي از کیفیت زندگی که در شکل 2- 2 ارائه شده روشن ساخت .
6413529718000
1-Shurtz & Strack 2- Suh
3-Smith 4-Quality of life 5-Well - being
33
جدول 2- 2 چهار کیفیت زندگی ( وین هوون ، ( 2006
کیفیت درونی1کیفیت بیرونی2توانایی زندگی فردي3توانایی زندگی در محیط4شانس زندگی5رضایت از زندگی6سودمندي زندگی7نتایج زندگی8
این طبقه بندي شامل دو قسمت می شود : در قسمت عمودي تفاوت بین شانس براي زندگی خوب و نتایج زندگی واقعی و در قسمت افقی تمایز بین کیفیت » بیرونی « و » درونی . « همه این چهار کیفیت زندگی متمایز شده براي کلمه شادکامی اشاره می شود .
ربع بالا سمت چپ نشان دهنده شرایط زندگی خوب است غالباً. عبارات » کیفیت زندگی « و » بهزیستی « به خصوص در نوشته هاي بوم شناسان و جامعه شناسان در معناي خاصی بکار برده می شود . اقتصاددانان گاهی اوقات از اصطلاح » رفاه « براي این معنی استفاده می کنند . زیست پذیري کلمه بهتري است به این خاطر که صراحتاً به یک مشخصه از محیط زیست اشاره دارد . سیاست مداران و اصلاح طلبان اجتماعی به طور معمول استرس این کیفیت زندگی و چیزهایی که به آن مربوط می شود را به عنوان شادکامی می دانند . اما این به عنوان شرطی براي شادکامی است نه به عنوان شادکامی . در واقع می توان در شرایط عالی زندگی کرد اما هنوز هم به خاطر ناتوانی در به دست آوردن شانس ، غمگین بود . این امر بیشتر شرایطی براي شادکامی می باشد و نه به عنوان شادکامی .
ربع بالا سمت راست بر شانس زندگی درونی اشاره دارد ، که ما چطور به خوبی مجهز به مقابله با مشکلات زندگی می شویم . این جنبه از زندگی خوب نیز با نام هاي مختلف معروف می باشد . به ویژه
6413534036000
1-Inner Qualities 2-OuterQualities 3-Life – ability of the person
4-Livability of environment 5-Life - chances 6-Satisfaction 7-Utility of life 8-Life - results
34
پزشکان و روان شناسان نیز از عبارات » کیفیت زندگی « و » بهزیستی « در اشاره به این معنی خاص دارند . نام هاي بیشتري نیز وجود دارد . در زیست شناسی این پدیده به عنوان » سازگاري بالقوه « اشاره شده است . از سال 1992 این متغییر کیفیت زندگی را استعداد ( صلاحیت ) نامیدند . که این نیز بیشتر یک پیش نیاز براي شادکامی است نه به عنوان خود شادکامی .
ربع پایین و سمت چپ نشان دهنده این مفهوم است که یک زندگی خوب باید چیزي بهتر از خود خوب باشد این پنداشت ها برخی ارزش هاي بالاتر از قبیل حفاظت زیست محیطی و یا توسعه فرهنگی را شامل می شود . مشاوران اخلاقی بر کیفیت زندگی تاکید می کنند . این سودمندي از زندگی نیز بر کلمه شادکامی اشاره می کند اما باز هم نمی توان از این کلمه براي شادکامی استفاده کرد .
سرانجام ربع پایین و سمت راست نشان دهنده پیامد درونی زندگی می باشد یعنی کیفیت در در نظر مشاهده گر است . همچنان که ما با انسان هاي آگاه سر و کار داریم این تحریکات کیفی قدر دانی ذهنی از زندگی را پایین می آورد یعنی متداولاً به واژه هایی نظیر » رفاه ذهنی « ، » رضایت از زندگی « و همچنین » شادکامی « اشاره دارد ( وین هوون ، . ( 2006
-2-2اهمیت شادکامی :
در باب شادکامی ، لیوبو میرسکی ، کینگ داینر ( ( 2005 معتقدند که افراد شاد در حوزه هاي چند گانه زندگی نظیر ازدواج ، درآمد ، عملکرد شغلی و سلامتی ، موفق تر از افراد غیر شاد هستند. علاوه بر این نتایج پژوهش ها مختلف نشان داده اند که شادکامی ، صرف نظر از چگونگی به دست آوردن آن می تواند سلامت جسمانی و روانی را بهبود بخشد ( مایرز ، . ( 2000 به اعتقاد وین هوون ( ( 1993 شادي فعالیت فرد را بر می انگیزد و روابط اجتماعی و سیاسی را تسهیل می کند. همچنین مشخص شده است که افراد شاد احساس امنیت بیشتري می کنند ، آسانتر تصمیم می گیرند ، داراي روحیه مشارکتی بیشتري هستند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی می کنند بیشتر احساس رضایت دارند ( مایرز ، . ( 2000 افراد شاد همچنین داراي عزت نفس بالاتر ، روابط دوستانه قویتر و اعتقادات مذهبی معنادارتري هستند ( مایرز ، 1996 ، به نقل از قمرانی ، . ( 1389
35
سالوي و همکاران ( 2001 ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 معتقدند که شادکامی فعالیت هاي قلبی – عروقی و سیستم ایمنی را بهبود می بخشد. در ایران نیز در پژوهشی که توسط علی پور و همکاران ( ( 1379 انجام شد مشخص گردید که شادکامی با عملکرد و نظام ایمنی بدن ارتباط دارد به گونه اي که در گروه داراي شادکامی بالا در مقایسه با گروه داراي شادکامی کم عملکرد نظام ایمنی بدن مهمتر بود.
اسکونیکتن ، مک آرتور و سامرست( 1997 ) 1 معتقدند که شادکامی بخش مهمی از کیفیت زندگی و بالاتر از ثروت به شمار می رود . شادکامی می تواند مولد انرژي شود و نشاط و حرکت و پویایی بوده و همچون پري آدمی را در برابر استرس ها و مشکلات محافظت نماید ( حقیقی و همکاران ، . ( 1385
شاید بزرگترین توصیه در مورد اهمیت شادکامی همان باشد که در دومین جلسه بیانیه استقلال آمریکا از شادي به عنوان یکی از حقوق جدائی ناپذیر انسانها یاد شده است ( آیزنک ، ( 1387 وین هوون ( 1988 ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 اذعان می دارد که در خصوص اهمیت شادکامی همین بس که تا سال 1960 کل پژوهش هاي مربوط به شادکامی و مقوله هاي وابسته آن از جمله رضایت ، لذت و احساس مثبت 62 مورد بوده است و سپس از سال 1960 ، ده برابر شده است.
-3-2رویکردهاي نظري شادکامی :
به لحاظ تاریخی می توان به خط مشی متفاوت را در قلمرو شادکامی مجزا نمود :
-1مطالعات جامعه شناسان که عمدتا درآمد ، تاهل و ......بر شادي متمرکز بوده است.
-2پژوهش هاي متخصصین بهداشت روانی با تاکید بر این اندیشه که سلامت روانی چیزي بیشتر از نبود افسردگی بوده و شادکامی را نیز در بر می گیرد.
-3پژوهش هاي روانشناسان شخصیت که خط و سیر جدیدي است و به بررسی ویژگی هاي شخصیتی افراد با شادکامی بالا و پایین می پردازد ( داینر و لوکاس ، . ( 2000
63558547000
1-.Skevington.MacArthur.Somrest
36
نظریه لذت گرایی :
رویکرد لذت گرایی از قدمت بسیار طولانی بر خوردار است . این رویکرد ریشه در فلسفه نیز دارد . بر اساس فلسفه لذت گرایی رفتار انسان ها در جهت حفظ و ازدیاد لذایذ زندگی و اجتناب از درد می باشد ( وین هوون ، . ( 2006
دسی و ریان( 2005 ) 1 معتقدند که در رویکرد لذت گرایی اعتقاد بر این است که شادکامی به معناي تجربه لذت در مقابل تجربه ناخشنودي است. بر این اساس شادکامی نمایانگر نشانه هاي است که مبین حضور احساسات مثبت و فقدان احساسات منفی باشد. شادکامی طبق اصل لذت گرایی ، پیشینه کردن اثرات مثبت نظام هاي حسی متفاوت است ( وین هوون ، . ( 2006
نظریه شناختی :
نظریه هاي شناختی مطرح می کنند که شادکامی محصول تفکر انسان است و منعکس کننده اختلاف بین درك زندگی (همانطوري که هست ) و عقیده مفهوم زندگی ( چگونه باید باشد ) است. عقیده مفهوم زندگی ریشه در باورهاي جمعی دارد و در میان فرهنگ ها متفاوت است. در این دیدگاه شادکامی در فلسفه بر جسته می باشد و همچنین بر تفکر بسیاري از دانشمندان علوم اجتماعی سایه افکنده است (وین هوون، .(2006
بر این اساس شادکامی نتیجه لذت و اجتناب از درد نیست بلکه احساسی است که به واسطه پیشرفت منطقی فرد در دستیابی به اهدافش ایجاد می شود ( فرانکن2 ، 1994 به نقل از قمرانی . ( 1389
فرض اساسی دیدگاه شناختی این است که شادکامی بر اساس مقایسه استانداردهاست. هرچند که در ماهیت این استانداردها و روش هاي مقایسه تفاوت هاي وجود دارد . یکی دیگر از فرض هاي اساسی این است که باورهاي جمعی در آن دخالت دارند ( وین هوون ، . ( 2006 فرضیات این نظریه این است که ما ( استانداردهایی ) از زندگی خوب داریم که به طور دایم واقعیت زندگی مان را در برابر این استانداردها می سنجیم . اصل استانداردها متغیراند و از برداشت احتمالات پیروي می کنند . در این دیدگاه جوان شاد ،
63522796500
1- Deci&Ryan 2-Franken
37
شادکامی بیشتري در بزرگسالی نخواهد داشت . تعدادي از این نظریه ها در نظریه اختلاف چندگانه میکالوس1 تر کیب شده که فرض می شود نه تنها چیزي را که ما می خواهیم را با آنچه را که دیگران می خواهند ، مقایسه می کنیم ( وین هوون ، . ( 2006
معقول است فرض کنیم که تفکرمان را در ارزیابی کیفیت زندگی بکار بریم . در عین حال چندان معقول نیست فرض کنیم که تفکر تنها راه براي ارزیابی میزان خوشحالی یا رضایت است. اگر چنین باشد بچه هاي کوچک نمی توانند شاد باشند به خاطر اینکه آنها توانایی تعیین استانداردها و زندگی خوب و مقایسه آن با واقعیت را ندارند. مشکلی که وجود دارد این است که شادکامی نمی تواند به شرایط واقعی زندگی وابسته باشد بلکه بر اساس معیارهاي عقلانی که ارزشیابی می شوند وابسته می باشد . این بدین معناست که می توان در جهنم کاملا خوشحال بود به شرطی که ندانیم جاي بهتري وجود دارد یا اینکه یک اجتماعی بر این باور باشند که این بهترین مکان می باشد . در این دید گاه هیچ ارزش انطباقی در شادکامی و در واقع در فکر کردن یا فکر نکردن وجود ندارد ( وین هوون ، . ( 2006
مطالعات همبستگی روابط میان شادکامی و موفقیت درك اهداف خاص از قبیل کامل کردن مطالعه با بالا بردن سطح خانواده را نشان می دهد. اما این پژوهش همچنین خاطر نشان می سازد که موفقیت در برخی اهداف دیگر را در پی داشته است و موفقیت در اهداف مادي نسبتا ارتباط ضعیفی با شادکامی داشته است. به نظر می رسد که دستیابی به اهداف ذاتی ، شادکامی بیشتري را نسبت به موفقیت در اهداف بیرون داشته است ( کاسر و ریان2 به نقل از وین هوون ، . ( 2006 و این عقیده با این فرض که شادکامی در وهله اول توسط استانداردهاي اجتماعی ساخته می شود در تضاد است . حمایت تجربی بر این فرض است که استانداردها در طول زمان تنظیم می شود و اینکه شادکامی بر حوادث زندگی تاثیر کوتاه مدتی می گذارد. به عنوان مثال پیگیري از مردمی که ثروت باد آورده اي داشته اند ، نشان داد که شادکامی آن ها تنها یک سال به طول انجامید. اما به نظر می رسد که ازدواج اثر ماندگارتري در مورد احساس شادکامی داشته به ویژه براي افرادي که زمانی تنها بوده اند یا کسانی که معلولیت هاي فیزیکی شدید مانند آسیب نخاعی داشته اند، ( کلارك و همکاران ، 2003 به نقل از وین هوون ، . ( 2006
6356413500
1-Mikalos 2-Kasser& Ryan
38
از دیگر یافته ها این است که بیشتر مردم تمایل دارند که اکثر اوقات شاد باشند در حالی که مقایسه طول عمر نشان می دهد که شادکامی مردم در حدود میانگین نرمال و در برخی از مدل هاي دیگر زیر حد نرمال است . یک حقیقت دیگر این است که این تئوري مناسبی براي رابطه بین میانگین شادکامی در ملت ها و کیفیت زندگی نیست .
میانگین شادکامی به طور گسترده در سراسر کشور ها متفاوت است ( بین 8/2 ، 3/2 بر روي مقیاس . ( 0 - 10 و در حدود 75 درصد از این تفاوت ها را می توان در تغییر ویژگی هاي اجتماعی مانند وفور اقتصادي ، آزادي و دموکراسی توضیح داد . به عبارت دیگر نظریه شناختی ، شادکامی را به عنوان وضعیت آخر یا خود هدف می بیند ، ( وین هوون ، . ( 2006
نظریه پایین- بالا و بالا- پایین شادکامی :
از دیدگاه داینر ( 1984 ، به نقل از هاریس و لیتسی1 ، ( 2005 نظریه هاي شادکامی می تواند بر پایه تاکید آن ها نسبت به اثرات پایین بالا ( بیرونی/موقعیتی ) یا اثرات بالا – پایین ( صفات درونی و فرایندها ) به شادکامی ما از یکدیگر متمایز شوند . در نظریه هاي پایین – بالا ، شادکامی عمدتا تحت تاثیر شرایط زندگی و محیط فرد است . یعنی آن که مواردي نظیر پول و درآمد و تحصیلات ، دوستان و پیوندهاي اجتماعی و به طور کلی عوامل محیطی و موقعیتی ، شادکامی فرد را تعیین می کنند . شادکامی دستاورد مجموعه لحظه هاي خوشایند بیشتري را تجربه می کند ( هاریس و لیستی ، . ( 2005
با این وجود چنان که انتظار می رود ، همبسته هاي بیرونی شادکامی ( مانند پول و پیوند هاي اجتماعی ) تنها 10 تا 15 درصد از واریانس شادکامی را تبین می کنند ( آرجیل ، . ( 1999 در رویکرد هاي بالا – پایین ، شادکامی فرایند صفات درونی و فرایندهاي روانشناختی همچون حالت هاي خلقی ، هدف ها ، سبک هاي مقابله و فرایند هاي سازگاري است ( داینر ، سو ، لوکاس و اسمیت ، . ( 1999
63595694500
1-Haris & Lightsey
39
نظریه نقطه تنظیم شادکامی :
نظریه هاي نقطه تنظیم شادکامی معتقد است که ما درجه خاصی از شادکامی برنامه ریزي شده اي را تا حد زیادي صرف نظر از اینکه چگونه به خوبی انجام می دهیم ، تجربه می کنیم . در این دیدگاه شادکامی فقط براي ما اتفاق می افتد ( وین هوون ، . ( 2006 نسخه کلاسیک مذهبی از این نظریه ، فلسفه جبري دیواین1 می باشد . خدا تصمیم گرفته است که برخی از مردم شاد باشند و دیگران نه . او فقط به عنوان کسی که پیش بینی خواهد کرد که چه کسی به بهشت وارد خواهد شد و چه کسی به جهنم می رود . انواع سکولار ، بر این فرض استوار هستند که شادکامی با تمایلات ذهنی که خارج از کنترل فرد خواهد می باشد ، مشخص می شود ( وین هوون ، . ( 2006
این نوع از نظریه معتقدند که شادکامی تاحد زیادي توسط یک آمادگی ذاتی براي اینکه از زندگی لذت ببریم یا نه مشخص می شود. سخنگوي این دیدگاه ( لی کن2 ، 1999 به نقل از وین هوون ، ( 2006 است که ادعا می کند 80 درصد شادکامی به ارث می رسد که در مورد ماهیت این مطلب قطعیت وجود ندارد. برخی مشاهده کرده اند که بین سیستم پاداش مغز و هیجان پذیري مثبت و منفی ارتباط وجود دارد در حالی که برخی دیگر از اثرات ثانویه از قبیل بهداشت فیزیکی ذاتی را مسئول می دانند در. مورد اخیر شادکامی اساساً یک حالت متغییر است هر چند که تمایل دارد تا در همان سطح پایداري در عوامل تعیین کننده آن باقی بماند.
یکی دیگر از دیدگاه هاي معاصر این است که شادکامی به ویژگی شخصیتی که آمادگی براي واکنش به یک روش خاص است ، بستگی دارد . یکی از این روش ها ، تمایل داشتن یا تمایل نداشتن به ویژگی هاي شخصیتی نظیر ( برونگرایی ) و ( روان رنجور خویی ) است. به طور کلی فرض می شود که این صفات یک جزء ژنتیکی دارد . شخصیت نیز می تواند بر عاطفه شادکامی از طریق مسیر حوادث زندگی تاثیر بگذارد و این محوري در نظریه تعادل – بر پایی هدي و ویرینگ ( 1992 به نقل از وین هوون ، ( 2006 می باشد .
63592900500
1-Devine 2-Lyken
40
در سطح هر یک نوع از این دیدگاه در زندگی شخصیت ملی تجسم شده است . در این خط اینگل هارت1990 ) 1 به نقل از وین هوون ، ( 2006 نوشت که اختلافات بین فرهنگی در شادکامی ، منعکس کننده هنجارهاي شناختی فرهنگی است تا غم و شادي . در حالی که هدف نظریه نقطه تنظیم ، توضیح تفاوتهاي موجود در شادکامی می باشد . نظریه هاي دیگري که از این نوع نیز وجود دارند که بر سطح کلی شادکامی تمرکز دارند . این نظریه هاي انگیزشی که فرض می کنند ما گرایش به حفظ یک سطح از شادکامی حتی در شرایط نامطلوب داریم . در این راستا کامینز2 و همکاران ( ( 2002 مطرح می کنند که ما به طور ناخودآگاه شادکامی را بین 7 و 8 بر روي یک مقیاس 10 درجه اي داریم ، همانطور که ما براي حفظ دماي بدن از 32 درجه سانتیگراد عمل می کنیم ( وین هوون ، . ( 2006
نظریه عاطفی شادکامی :
نظریه عاطفی شادکامی مطرح می کند که شادکامی بازتابی از این واقعیت است که ما به طور کلی چگونه احساس خوبی داریم . در این دیدگاه شادکامی محاسبه نمی شود بلکه به اکتشافی بودن آن اشاره می شود ( من بیشتر اوقات احساس خوبی دارم از اینرو من باید خوشحال باشم ). در این راستا یکی از سوال هاي این است که ما چگونه تجربه عاطفی مان را ذخیره می کنیم و سوال دیگر این است که چه چیز باعث می شود ما احساس خوب یا بد داشته باشیم . در این دید خلق مثبت و منفی به عنوان چراغ قرمز و سبز بر روي ارگانیسم انسان است که این امر نشان می دهد که چیز اشتباهی وجود دارد و یا اینکه همه سیستم ها به درستی کار می کند . خلق مثبت تشویق به رفتن و خلق منفی اصرار به هشدار است . این چیزي است که فریدریکسون( 2004 ) 3 نظریه گسترش و ساختن نامیده است ، ( شوارتز ، استراك4 ، 1999 به نقل از وین هوون ، . ( 2006
635143192500
1-Inglehart 2-Cummins 3-Fredrickson 4-Schwartz& Strack
41
-4-2متغییرهاي مؤثر بر شادکامی
سن و شادکامی:
عقل حکم می کند که جوانترها شادتر از مسن ترها باشند . با این وجود براي درك اثرات دقیق سن بر شادي ، بایستی به نتایج پژوهش ها انجام شده متوسل شد . بعضی از بررسی هاي بین المللی که در کشورهاي مختلف و با بیش از صد هزار آزمودنی انجام پذیرفته نشان داد که رضایت از زندگی با سن افزایش می یابد و این براي مردان بیشتر از زنان است ، ( آرجیل ، ترجمه انارکی و همکاران ، . ( 1382
مطالعات مختلفی دریافته اند که عاطفه مثبت همچون رضایتمندي براي مردان با افزایش سن ، افزایش می یابد اما براي زنان کاهش می یابد . مروك زاك و کولاتز1998 ) 1 ؛ به نقل از آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، ( 1382 ، اثر سن را در مورد نمونه بزرگی از آزمودنی هاي آمریکایی بررسی کردند آن ها سایر متغیرهاي دیگر را کنترل کردند. به هر حال افزایش عاطفه مثبت فقط براي مردان درونگرا بالا می ماند . کاهش عاطفه منفی فقط در زنان متاهل اتفاق افتاد .
پژوهش ها پیرامون رابطه سن و شادکامی نتایج متناقضی را به دست داده است . براي مثال در حالی در پژوهش مارجري ، نوئل ، مجراتورهر ، دیویدجیرگیا2 و همکارانش ( به نقل از آیزنک ، ( 1375 ، آزمودنی هاي گروه سنی مختلف بین 20 سالگی را به عنوان بهترین سن و شادترین دوره هاي زندگی خود ذکر کردند . در مجموعه مطالعات اینگل هارت 1990) ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 ، که در 16 کشور دنیا صورت گرفت ، مشخص شد که دوره سنی مشخصی را نمی توان به شادي یا ناشادي اختصاص داد . در ایران نیز در پژوهش قمرانی ، خسروي و بردیده ( ( 1389 ، که بر روي دانشجویان دانشگاه آزاد واحد فیروز آباد صورت گرفت مشخص گردید که بین میزان شادکامی و سن دانشجویان رابطه اي وجود ندارد ، ( قمرانی ، . ( 1389
635116205000
1-Mrozak & Kolanz 2-Marjery ,Noewle , Mejratorher& Dived Jirgya
42
جنسیت و شادکامی
مطالعات زیادي در مورد تفاوت هاي جنسیتی و شادکامی وجود دارد . وود1 وهمکاران ( 1989 ، به نقل از آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، ( 1382 در مورد 93 مطالعه که اکثر آن ها در آمریکا انجام شده بود . به تحلیل آماري پرداختند . آن ها دریافتند زنان به طور متوسط کمی خوشحال تر از مردان بودند ( نه خیلی زیاد ، %7 از انحراف معیار ) کمی عاطفه مثبت تر ( همچنین ( % 7 و کمی رضایتمندي بیشتري از زندگی ( %3 ) داشتند. این اثرات مثبت ضعیف ، براي افراد متاهل کمی قوي تر بود ( . ( % 8
دینرو2 و همکاران ( 1999 ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 معتقدند که زنان و مردان از نظر رضایت کلی و میزان شادکامی تفاوتی ندارند . اما هنگامی که افسردگی را در نظر می گیریم ، موضوع اندکی پیچیده می شود . به این صورت که با وجود شادي یکسان زنان و مردان ، افسردگی در زنان بیشتر از مردان است . دینرو و همکاران ( 1991 ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 در توضیح این امر ، بیان می دارند که زنان نسبت به مردان هم عاطفه منفی بیشتر و هم عاطفه مثبت بیشتر را تجربه می کنند و برایند این دو عاطفه ، شادي زنان و مردان را یکسان می سازد . آرجیل ( ( 1999 نیز در همین راستا معتقد است که مهمترین تفاوت احساس بین زن و مرد این است که زنان تغیر پذیري بیشتري نسبت به مردان دارند . نکته دیگر که در رابطه بین شادکامی و جنسیت قابل توجه می باشد این است که زنان تغیر پذیري بیشتري نسبت به مردان دارند . نکته دیگر که در رابطه بین شادکامی و جنسیت قابل توجه می باشد . اثر افزایش سن بر میزان شادکامی زنان و مردان می باشد. بدین صورت که زنان جوان اندکی شادتر از مردان جوان می باشند ، اما نسبت به مردان مسن ، شادي کمتري دارند ، ( آیزنک ، . ( 1375
منابع شادي براي دو جنس متفاوت است . مردها بیشتر به وسیله شغلشان ، رضایت اقتصادي و خودشان تحت تاثیر قرار می گیرند . زنان بیشتر به وسیله فرزندانشان ، سلامتی خانواده شان تحت تاثیر قرار می گیرند . زنان همچنین بیشتر در مورد خودشان انتقاد می کنند ، براي مردان بلند قد بودن خوب است ، اما زنان همین که نزدیک به قد هنجار باشند ، براي زنان جذابیت جسمانی خیلی مهم است و وزن زیاد داشتن بد است .
63526352500
1-Wood 2-D enro
43
تعداد کمی از زنان بالاي 45 سال ، توسط دیگران جذاب دانسته می شوند و این براي بسیاري از آنها منبع عدم رضایت است . میزان تفاوت هاي جنسیتی در فرهنگ هاي مختلف ، متفاوت است . در تایوان شادي مردان اساسا بستگی به رضایت آنها از شغلشان دارد ، در حالیکه شادي زنان ، به رضایت از خانواده شان و شادي خانواده آنها بستگی دارد ، ( آرجیل ، ترجه انارکی و همکاران ، . ( 1382
سایر یافته هاي پژوهشی نیز از عدم تفاوت بین دو جنس به لحاظ شادکامی حمایت می کنند براي مثال هارینگ ، استوك و اوکان1984 ) 1 به نقل از قمرانی ، ( 1389 در فراتحلیلی که بر روي 146 مطالعه انجام دادند ، دریافتند که از حد میزان شادکامی و احساس بهزیستی بین زنان و مردان تفاوت وجود ندارد و جنسیت به تنهایی ، کمتر از یک درصد واریانس شادکامی را پیش بینی می کنند . این یافته ها ، در پژوهش میکالوس ( ( 1991 که بر روي دانشجویان 39 کشور دنیا نیز صورت گرفت ، نیز تایید شد ، ( قمرانی ، . ( 1389
مذهب و شادکامی
آیا آنچنان که فروید ( 1928/1964 ، به نقل از قمرانی ، ( 1389 مطرح کرده بود ، مذهب ( از طریق ایجاد نوروز وسواس ) خورنده شادکامی است یا با شادي همبسته است؟ به طور کلی ، مذهبی بودن فعال با چندین ملاك بهداشت روانی همبسته است . اولا مشخص شده است کسانی که به طور فعال مذهبی هستند ، نسبت به افراد غیر مذهبی ، علاوه بر اینکه کمتر دخانیات استعمال می کنند ، مشروبات کمتري می نوشند و حتی از لحاظ جسمی سالم ترند و زندگی طولانی تري دارند . وین هوون (1994) زمینه یابی هاي انجام شده در سراسر جهان را بررسی کرده و نشان داده است که تاثیر مذهب بر سلامت در زمینه یابی هاي انجام شده در آمریکا قویتر از زمینه یابی هاي اروپایی است و اینکه این تاثیر براي افراد مسن تر ، سیاه پوستان ، زنان و پروستان ها بیشتر بوده است . پولنر1989 ) 2 به نقل از آرجیل ، ترجمه انارکی و همکاران ، ( 1382 دریافت که حمایت اجتماعی ثابت ، احساس نزدیک بودن به خداوند و داشتن تصویري دوستانه از خداوند با شادي ارتباط دارد . عامل دیگري نیز ممکن است وجود داشته باشد آن عبارت است از ایمان استوار .
63560960000
1-Haring &Stock& okun 2 -Polner
44
پارك1 و همکاران ( 1990 به نقل از آرجیل ، ترجمه انارکی و همکاران ، ( 1382 دریافتند که دانشجویانی که از لحاظ مذهبی درونی در سطح بالایی بودند . سپس از وقایع منفی زندگی ، احساس افسردگی
اضطراب یا کاهش عزت نفس نمی کردند . کرك پاتریک1992 ) 2 به نقل از آرجیل ، ترجمه انارکی و همکاران ، ( 1382 اظهار داشته است که رابطه با خداوند از طریق نیایش ، دعاهاي خصوصی و تجارب مذهبی را می توان به همان صورت رابطه با انسانها ، تجربه کرد و به همان مزایاي مشابه دست یافت . از میزان دعاهاي شخصی به عنوان قوي ترین پیش بینی کننده سلامتی نام برده شده است . مایرز (2000) معتقد است ، از آنجا
که فرد با ایمان داراي ارتباطات و اعتقادات معنوي کمتر است احساس رها شدگی ، پوچی و تنهایی نمی کند .
لذا شادي بیشتري را تجربه می کند. لوئیس، مالتبی، و دي(2005) 3 در تبین کار کردهاي مذهبی به مواردي از جمله احساس اتصال با معبودي بسیار قدرتمند و مقدس ، عشق ، برابري و احساس در جمع بودن اشاره می
کنند . مایرز (2000) در مطالعه اي که در آمریکاي شمالی انجام داد بین شادکامی و پرداختن به فعالیتهاي دینی همبستگی متوسط به دست آورده است . کوهن( 2002) 4 طی مطالعه اي به این نتیجه رسید که سازگاري مذهبی
حمایت اجتماعی ، هویت اجتماعی ، اعمال مذهبی و باورهاي مذهبی با شادکامی همبستگی مثبت دارند . برنا و سواري (1387) دریافتند که بین نگرشهاي مذهبی ، سلامت روانی ، رضایت از زندگی و عزت نفس با احساس شادکامی در بین دانشجویان همبستگی مثبت معنی داري وجود دارد . آزموده و شهیدي و دانش (1386) طی مطالعه اي دریافتند که افراد داراي جهت گیریهاي مذهبی درونی نسبت به افراد داراي جهت گیري مذهبی بیرونی از سرسختی و شادکامی بیشتري برخوردار بودند . همچنین بین جهت گیري مذهبی درونی و بیرونی و سرسختی و مؤلفه هاي آن تعهد ، مهارت مبارزه جویی و شادکامی رابطه وجود دارد . صحرائیان ، غلامی و امیدوار (1390) در بررسی خود نشان دادند که بین شادکامی و نگرش مذهبی رابطه معنی داري وجود دارد . هادیانفر (1384) اظهار داشته که اقامه نمازهاي واجب پیش بینی کننده نیرومندي براي احساس بهزیستی
است . همچنین انتخاب همسر مذهبی ، انتخاب دوست مذهبی ، پرداخت وجوهات شرعی و تشویق دیگران به مذهبی بودن و بررسی درباره دین پیش بینی کننده هاي خوبی براي احساس ذهنی بهزیستی هستند . سلیگمن5
63517526000
1-Park 2-Krk Patrick 3 -Lewls , Maltby&Day 4 -Cohen 5-Sligman
45
(2002) نیز معتقد است که به سه دلیل در افزایش سطح بهزیستی انسان اهمیت دارد . نخست اینکه مذهب ارائه کننده یک نظام منسجم اعتقادي است که به انسان این امکان را می دهد تا براي زندگی به جستجوي معنی بپردازد و براي آینده امید بیابد . دوم اینکه نظام هاي اعتقادي مذهبی کمک می کنند تا فرد دلیل قابل قبول و دست کم آرامش بخشی را براي توجیه ناکامی ها ، شکست ها و مصائب زندگی خود بیابد . سوم اینکه افرادي که واقعا مذهبی هستند و عنصر معنویت در اعتقادات آنها نیرومند است ، گرایش کمتري نسبت به انحرافات دارند و رفتارهاي نیکو و جامعه پسند و انسان دوستانه بیشتري انجام می دهند ، ( وست1 ؛ ترجمه : شهیدي و شیر افکن ، . ( 1387
پس جاي تعجب نیست که میزان شادي گزارش شده توسط افراد مذهبی بیشتر از افراد غیر مذهبی باشد . یکی از اجزاي معنویت که در افزایش میزان شادي نقش به سزایی ایفا می کند ، بخشایش است که در آموزه هاي مذهبی نیز به آن توجه ویژه شده است . پژوهش ها نشان می دهد که بخشایش ، از خشم که یکی از عوامل عمده در ایجاد ناشادي است پیشگیري می کند . اگر به موقع و به طور صحیح انجام شود باعث حل شدن احساساتی مانند درد و سوگ ، شرم و نفرت می شود ، ( وست ؛ ترجمه : شهیدي و شیر افکن ، . ( 1387
فرهنگ و شادکامی:
پژوهش ها اخیر اجتماعی بین المللی تفاوت هاي زیادي در متوسط شادمانی و رضایت ملیت هاي مختلف را نشان داده است . این پژوهش ها عوامل اجتماعی شادمانی ملیت ها را مطرح می سازد . به عنوان مثال ، متوسط در آمد ، حقوق اجتماعی و فردي این ها میتوانند اهمیت علمی بسیار زیادي داشته باشند زیرا می توانند در مورد اینکه چطور تمام کشورها می توانند شادتر باشند پیشنهادي را ارائه کنند ، ( آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، . ( 1382
لین1981 ) 2 ؛ به نقل از آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، ( 1382 ، چندین تئوري در مورد علت تفاوت هاي فرهنگی در شخصیت را توسط پیش بینی کننده هاي اجتماعی اندازه گیري کرد . او دریافت که روان رنجورخوها که آن ها را به عنوان زمینه عواطف منفی قرار می دهیم . در همه کشور هاي خاورمیانه بیشتر
63517526000
1-weste 2 -Lyan
46
بوده است . که می توان آن را ناشی از تغییر سریع و تخریب راه هاي سنتی زندگی دانست . روان رنجورخویی در همه کشور هاي آمریکاي لاتین بالاتر بوده است ( بجز برزیل ) که دلیل آن را ناشی از تعارضات و تحولات سیاسی می داند و او دریافت که کشور هایی که در جنگ جهانی شکست خوردند در روان رنجورخویی بالا بودند و از سال 1965 آنها به حد طبیعی برگشتند . برونگرایی که آنها به عنوان یک وسیله اندازه گیري شادمانی قرار دادند در آمریکا ، استرالیا و کانادا بالا بود برونگراها به احتمال بیشتري مهاجرت می کنند و با همدیگر در کشورهاي زیادي دیده می شوند .
ترایندیس(2000) 1 ، معتقد است که عوامل خاص فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی نیز در تعیین شادکامی نقش مهمی بازي می کنند . در مطالعه بین فرهنگی همواره بین سلامت ذهنی و زندگی در دموکراسی پایدار و عاري از ستم سیاسی و تعارض نظامی رابطه مثبت به دست آمده است ، ( آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، . ( 1382
داینر و همکاران ( 1975 ؛ به نقل از آرجیل ، ترجمه : انارکی وهمکاران ،(1382 از اندازه گیري هاي سنتی فردگرایی استفاده کردند که شامل درجه بندي فردگرایی ، جمع گرایی کشورها توسط ترایندیس بود . آنها دریافتند که همبستگی با سلامت ذهنی 0/77 وجود دارد . به طوري که هر دو درآمد و فردیت قویاً باهم همبستگی دارند و احتمالا علت ذهنی سلامت است.
وین هوون (2000) نشان داد که اگر درآمد ثابت باشد ، همبستگی شادکامی متوسط با فردیت از 0/55 به 0/5 کاهش می یابد . به هر حال وین هوون دریافت که اگر ملیت هاي ثروتمند و فقیر را از یکدیگر جدا کنیم همبستگی با شاکامی براي ملیت هاي ثروتمند کشورهایی که کامیاب هستند و آزادي فردي در آنجا به بهترین نحو است ، مثبت و براي کشورهاي فقیر منفی است ، ( وین هوون ، . ( 2006
635141414500
1 -Triandis
47
فرهنگ هاي که در آنها برابري اجتماعی وجود دارد میانگین یا متوسط سطح سلامت ذهنی بسیار بالاتر است . سلامت ذهنی در فرهنگ هاي فردگرا بیشتر از فرهنگ هاي جمع گرا است ، ( کار1 ، ترجمه : شریفی و همکاران ، . ( 1385
داینر و همکاران 1999) به نقل از آرجیل ، ترجمه: انارکی و همکاران ،(1382 در جوامع جمع گرا رضایت از زندگی با هنجارهاي ارزش گذاري بر این متغییر همبستگی دارد (0/35) در صورتی که در فرهنگ هاي فردگرا این طور نیست ؟ . (0/16 ) به طور واضح برخی از تفاوت ها ي فرهنگی در مورد احساس مانند رضایت می تواند در مفاهیمی از این هنجارهاي فرهنگی تبیین شود .
لوتز1988 ) 2 ؛ به نقل از آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، ( 1382 می گوید مکان هایی وجود دارد که شادکامی کتمان می شود . در این فرهنگ ها شادمانی از لحاظ اجتماعی قابل پذیرش نیست زیرا این ها فکر می کنند که وقتی افراد با خودشان لذت می برند ممکن است خودنمایی به نظر برسد . دیگران عصبانی می شوند و شخصی که شاد بوده مضطرب می شود .
شادمانی نیز با جنبه هاي مهمی از نهادهاي دولت ارتباط دارد . در دولت هایی که به رفاه عمومی توجه دارند ، در کشورهایی که نهاد هاي عمومی به نحو موثر عمل می کنند و در جاهایی که بین شهروندان و اعضاي دیوان سالاري روابط ارضاکننده وجود دارد ، سلامت ذهنی بالاتر است ، ( وست ؛ ترجمه : شهیدي و شیر افکن ، . ( 1387
محیط و شاد کامی :
پژوهش نشان داده اند بسیاري از عوامل زیست محیطی چون آب و هوا و موقعیت جغرافیایی در خلق انسان موثر است . عواملی چون محیط سبز ، پایین بودن رطوبت هوا ، باز بودن فضا وجود آب و به طور کلی وجود آب و هواي معتدل باعث افزایش احساسات مثبت در انسان می شود . همچنین امکانات رفاهی در منزل
63568389500
1-car 2 -Lutz
48
مثل متراژ بالاي خانه ، وجود تسهیلات رفاهی و به طور کلی کیفیت خانه در افزایش خلق مثبت به خصوص شادي موثر است ، ( کار ، 2004 ؛ به نقل از شهیدي : . ( 1389
پاریچ1 و همکاران (1991) معتقدندکه داشتن احساسات مثبت قوي با زندگی در محیط طبیعی به جاي محیط هاي مصنوعی همبسته است . ساکنان مکان هاي جغرافیایی که داراي فضاي سبز ، آب و چشم انداز گسترده است ، احساس مثبت را گزارش می کنند ، ( کار ، 2004 ؛ به نقل از شهیدي : . ( 1389
کانیگهم2 ، ( 1979 ؛ به نقل از کار ، ترجمه : شریفی و همکاران ، ( 1385 ، می گوید آب و هواي خوب ، خلق مثبت را القا می کند . زمانی که آفتاب می درخشد ، هوا گرم است ولی نه زیاد گرم ، میزان رطوبت پایین است ، مردم خلق مثبت تري را گزارش می کنند و اما در هر حال مردم خود را با شرایط آب و هوایی نامطلوب سازگار می کنند و در تمام ملت ها بین شرایط اقلیمی و رتبه بندي هاي شادمانی ملی همبستگی وجود ندارد . اندروز ویتنی1976 ) 3 ؛ کمیل و همکاران ، 1976 ؛ به نقل از کار ، ترجمه : شریفی و همکاران ، ( 1385 ، بین کیفیت مسکن و رضامندي از زندگی همبستگی متوسطی به دست آوردند . نماینگرهاي کیفیت مسکن عبارتند از مکان جغرافیایی ، اتاق بر حسب اندازه افراد ، اندازه اتاق ، وجود گرمایش
. با وجود این انسان ظاهرا به این عوامل زیست محیطی نیز عادت می کند و هر چند تفاوتهایی میان مردم کشورهاي مختلف مشاهده شده ولی هیچ یک از این خصوصیات تاثیر معنی داري بر شادي فراگیر افراد نداشته است ، (کار ، ترجمه : شریفی و همکاران ، . ( 1385
وضیعت جسمانی و شادمانی :
ورزش و تمرین هاي بدنی به حالت هاي خلقی مثبت می انجامد اما پیوند میان سلامت جسمانی و شادمانی بسیار پیچیده است دینرو و همکاران (1999) عنوان می کنند در حالی که رتبه بندي هاي ذهنی از سلامت شخصی با شادمانی همبستگی دارد ، رتبه بندي هاي سلامت عینی توسط پزشکان این همبستگی را نشان نمی دهد مگر در مواردي که افراد به شدت ناتوان باشند ، ( شهیدي ، . ( 1389
63532448500
1-Pariyche 2-Kahningham 3- Withy
49
ویزنبرگ1 و همکاران ( ( 1998 ، معتقدند که رتبه بندي هاي ذهنی از سلامت شخصی از صفات شخصیتی مانند روان رنجورخویی و راهبردهاي کنار آمدن انکار یا چارچوب بندي مجدد بیشتر از سلامت جسمانی عینی متاثر است ، در افرادي که سطح روان رنجوري بالاست ممکن است از ضعف سلامت خود به شدت شکوه داشته باشند ، اما پزشکان آن ها از لحاظ جسمانی سالم ر تبه بندي می کنند . برعکس ، شخصی که پزشک اورا کاملاً بیمار می داند ممکن است گزارش کنند که احساسکاملاً خوبی دارد زیرا این افراد ضعف سلامت جسمانی شان را انکار یا چارچوب بندي مجدد می کنند . همچنین هیجان هاي مثبت به ما امکان می دهد تحمل خود را در برابر درد افزایش دهیم ، ( شهیدي ، . ( 1389
به جز افرادي که به شدت ناتوانند ، بیشتر مردم با مشکلات سلامت خود نسبتا سریع سازگار می شوند و خود پنداره از سلامت خود را پرورش می دهند که با سطح شادمانی آن ها همسو است به هر حال مجموعه اي از شواهد فزاینده وجود دارد که نشان می دهد شادمانی می تواند از طریق تاثیر گذاري در سامانه ایمنی برسلامت موثر باشد . سامانه ایمنی افراد شاد موثرتر از افراد ناشاد کار می کند . وضعیت جسمانی و میزان سلامتی فردي که شامل فعالیتهاي سالم براي حفظ تندرستی چون تغذیه مناسب و فعالیت بدنی کافی و نیز وضعیت دلخواه ظاهري بدن و سلامت مزاجی در شادکامی فرد تاثیر دارد ، ( شهیدي ، . ( 1389
سارافینو2 (ترجمه : احمدي و همکاران ، ( 1384 ، معتقد است که ورزش در کوتاه مدت حالتهاي خلقی مثبت را القا می کند ورزش منظم بلند مدت به شادکامی منجر می شود. اثرهاي کوتاه مدت ورزش از این واقعیت ناشی می شود که اندروفین ، مواد شیمیایی شبیه مورفین را در مغز تولید می شود را رها می سازد . شادکامی افزوده بلند مدت حاصل از ورزش به این واقعیت بر می گردد که ورزش منظم افسردگی و اضطراب را کاهش و سرعت و دقت در کار را افزایش می دهد و سطح خودپنداره را بالا می برد ، ( کار ؛ ترجمه : شریفی و همکاران ، . ( 1385
635107442000
-Weisenberg -Sarafino
1
2
50
تفریح و شادکامی:
تفریح می تواند افراد را شاد کند و از آنجا که تفریح برخلاف ارتباطات ، شغل و شخصیت ما تحت کنترل ماست و به راحتی می تواند تغییر کند اهمیت زیادي دارد ، ( آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، . ( 1382
لو و آرجیل (1994) در یافتند که بزرگسالان انگلیسی که فعالیت هاي تفریحی جدي داشتند از افرادي که این فعالیت ها را نداشتند شادتر بودند . اگر چه آن ها این فعالیت ها را پر استرس و چالش بر انگیز یافتند ، ( آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، . ( 1382
مردم در ایام تعطیل خلق مثبت بیشتر و تحریک پذیري کمتري را گزارش می کنند. زمینه یابی ها نشان داده اند که عضویت در گروه هاي تفریحی و ورزشی ، کارهاي داوطلبانه در امور خیریه یا ورزش توام با سوخت و ساز همه جانبه ، سطح سلامت را افزایش می دهد . علت آن است که عضویت در چنین گروه هایی تعامل با دیگران ، اغلب در یک بافت فرهنگی کوچک را شامل می شود که آداب و رسوم ، ارزش ها ، فعالیت و روابط اجتماعی خاص خود را دارد ، ( کار ، ترجمه : شریفی و همکاران ، . ( 1385
بعضی از انواع تفریحات ،اثر قابل ملاحظه اي بر بهداشت روان خصوصا افسردگی دارند . تمرینات جسمانی ممکن است درمان خوبی براي بعضی از انواع افسردگی باشند تمرینات جسمانی همچنین براي اضطراب و کاهش تنش مفید هستند . این موضوع می تواند ناشی از خلق مثبت آرامش ایجاد شده به وسیله تمرینات جسمانی باشد . موسیقی به عنوان شکلی از درمان براي آرام کردن بیماران بکار می رود . حمایت اجتماعی خصوصا همراهی در تفریحات مشترك براي بهداشت روانی خوب است زیرا از استرس جلوگیري می کند . این موضوع می تواند از طریق هیجان هاي مثبت باشد یا به وسیله فرایند شناختی ایجاد احساس موفقیت باشد ، ( آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، . ( 1382
آرجیل (2001) معتقد است استراحت ، آرامش ، غذاي خوب و فعالیت هاي مربوط به فراغت ، همگی اثرات کوتاه مدت مثبت بر شادمانی دارند . فعالیت هاي تفریحی گروه مدار می تواند با تامین برخی نیازها مثل
51
نیاز به محبت و نوع دوستی ، نیاز به اجراي خودمختار فعالیتهاي ماهرانه ، نیاز بر هیجان و نیاز بر هیجان و نیاز به رقابت و پیشرفت ، شادکامی را افزایش دهد ، ( آرجیل ، ترجمه : انارکی و همکاران ، . ( 1382
-5-2نقش شادي در سیر تکاملی بشر:
دانیل گیلبرگ1 ، استاد روان شناختی اجتماعی در دانشگاه هاروارد2 در کتاب پر فروش خود تحت عنوان (برخورداري اتفاقی با شادي ) بیان می کند که یکی از شاخص هاي تکاملی نوع بشر ، افزایش قابل ملاحظه وزن مغز انسان است . به طوري که مغز انسان هوموسابین امروز تقریبا سه برابر انسان هوموهابیلس است که حدود دو میلیون سال پیش می زیسته این روند تکاملی تنها وزن مغز انسان نیست بلکه در مدت زمان یاد شده ساختارهاي جدیدي نیز در مغز انسان شکل می گیرد . یکی از این ساختارها قطعه پیش پیشانی است که در طول زمان و به تدریج در مغز انسان شکل می گیرد . کار این ساختار در انسان بسیار جالب است ، این بخش مهم مسئول ( شبیه سازي ) تجربه هاي انسانی است ؛ به عبارت دیگر یکی از توانمندیهاي مهم بشر ، یعنی تصور کردن موقعیت ها بدون اینکه الزاما فرد آن موقعیت را تجربه کرده باشد ، از کارکرد هاي این بخش از مغز محسوب می شود. نکته قابل توجه در تجزیه و تحلیل گیلبرگ این است که از دیدگاه وي این دستگاه شبیه سازي در مغز همیشه دقیق کار نمی کند . بسیاري از باورها و ارزش هاي انسان ها در حقیقت بدون تجربه عینی حاصل می شود . به دلیل وجود قطعه پیش پیشانی ، ما قبل از اینکه پدیده اي را تجربه کنیم ، می توانیم به ماهیت یا عواقب احتمالی آن پی ببریم . گیلبرگ معتقد است که انسان از این طریق شادي را به طور ( مصنوعی ) می سازد . در بسیاري از مواقع مغز انسان در ارزیابی موقعیت هاي احتمالی دست به نوعی سوگیري می زند ، به این معنی که معمولا رویدادها عملا آن اثر شدیدي را ندارند که انتظار می رود . ما فکر می کنیم اگر صاحب یک خودروي آخرین سیستم شویم یا اگر مبلغ زیادي پول به دست آوریم چقدر خوشحال خواهیم شد . ولی پژوهش ها نشان می دهد که پس از گذشت زمان کوتاه ، میزان شادي افرادي که خواسته هاي خود را به دست آورده اند ، بیشتر از افراد عادي نیست . گلیبرگ عملکرد قطعه پیش پیشانی را به این صورت می بیند که این بخش از مغز با ساختن شادي نوعی نظام ایمنی را قادر می کند با تغییر باورها و ارزش هاي خود
63540576500
1-Daniyal Gilberg 2-Harward university
52
آن ها را با اهداف خود سازگار و مطابق کنیم . گیلبرگ بین شادي طبیعی و شادي مصنوعی تمایز قایل می شود و شادي طبیعی را پایدارتر و مستحکم تر از شادي مصنوعی می پندارد ، ( شهیدي ، . ( 1389
-6-2نورو سایکولوژي شادکامی :
در سالهاي اخیر علاقه فزاینده اي در بین پژوهش گران به منظور برسی جایگاه هاي مغزي فعال در شادکامی ایجاد شده است. قمرانی و فراهانی (1386) ، با مرور سیستماتیک و تلخیص به پژوهش انجام شده در حوزه عصب روانشناختی به نتایج زیر در خصوص نوروسایکولوژي دست یافتند :
-1سیستم لیمبیک که از بخش هاي نظیر پیاز بویایی1 ، هیپوتالاموس ، هیپوکامپ ، آمیگدال و شکنج کمربندي2 تشکیل یافته ، نقش ویژه اي در رفتارهاي انگیزشی و هیجانی ایفا می کند به گونه اي که لیمبیک را مرکز هیجانات تلقی می کنند.
-2در میان هیجانات مختلف ، شادي وخشم به عنوان نمونه هاي معرف و مناسبی از هیجانات مثبت و منفی در مطالعات نوروسایکولوژي مورد نظر بوده اند.
-3در روشهاي نوین با استفاده از نمایش کلیپ و فیلم توصیف کلامی و تصویر سازي ذهنی ، هیجانات مثبت ( نظیر شادي ) و منفی ( نظیر خشم ) در افراد ایجاد شده و سپس واکنش هاي آنها اندازه گیري می شود . نورولوژیست ها با استفاده از روش الکتروآنسفالوگرافی به بررسی رابطه بین برانگیختگی هیجانی و فعالیت سیستم اعصاب مرکزي پرداخته اند . نتایج این بررسی نشان می دهد که هیجانات مثبت و منفی با الگوي متفاوتی از فعالیت کورتیکال رابطه دارند . در همین راستا مشخص شده است که فعالیت لوب فرونتال چپ با بیان و تجربه هیجانات مثبت ( نظیر شادي ) و لوب فرونتال راست با بیان تجربه هیجانات منفی ( نظیر خشم ) و رفتارهاي گوشه گیرانه ارتباط دارد .
635102171500
1 -Olfactory Bulb 2 -Ogulated Gyrus
53
-4از دیگر یافته هاي نوین نورولوژیست ها در خصوص شادي که دلالت بر اهمیت این سازه دارد ، تاثیر مثبت شادي بر پاسخ هاي قلبی و عروقی نظیر فشارخون ، ضربان قلب و غیره می باشد که می تواند به عنوان عاملی جهت پیشگیري از سکته ها و بیماري هاي قلبی در نظر قرار گیرد ، ( شهیدي ، . ( 1389
-7-2راهبردهاي افزایش شادکامی
برخی از پژوهش گران دریافته اند که می توان شادي را در افراد افزایش داد و این امر از طریق مداخلات و درمان هاي روان شناختی امکان پذیر است پس حتی اگر ما طرف دار فرضیه ارثی بودن ظریفت شادي هم باشیم باید اقرار کنیم که در حقیقت اثربخشی ناخواسته ژن ها بر میزان شادي را می توان تغییر داده و اصلاح کردن رفتار و محیط زندگی فرد و اجتناب از موقعیت هاي مشکل زا و رفتارهاي ناسازگار به حداقل کاهش داد . نتایج قابل ملاحظه اي از پژوهش هاي علتی به این امر مهم اشاره دارد که مداخلات روان شناختی بر باورهاي فراشناختی در زندگی افراد باعث افزایش میزان شادي آن ها شده است . ( شهیدي ، . ( 1389
سلیگمن ( ( 2002 استدلال می کند که بین زندگی مطلوب و زندگی خوب تمایز مهمی می توان قایل شد . زندگی مطلوب را می توان با ترغیب هیجان هاي مثبت از راه بکارگیري راهبردهایی به دست آورد . در مقابل زندگی خوب بهره گیري از نیروهاي تاییدي براي نیل به رضامندي در زمینه هاي مهم زندگی مثل روابط خانوادگی و کار را شامل می شود . فعالیت هایی که در آن نیرومندي هاي تاییدي1 استفاده می شود به طور ذاتی برانگیخته می شوند و به تجربه هایی مانند شیفتگی و جذبه می انجامد .
-3سازگاري
سازگار شدن با محیط مهمترین منظور و غایت همه فعالیت هاي ارگانیزم است . چنان که باتلر2 اظهار می دارد ، در همه دوران زندگی خود در هر روز و هر ساعت سرگرم آن هستیم که خود دگرگون شده و
63567500500
1 -SignatureSfrenght 2 -Battler
54
دگرگون نشده را با محیط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار کنیم . زندگی کردن در حقیقت چیزي جز عمل سازگاري نیست ، ( هاشمیان ، . ( 1387
به نظر مک دانلد ، وقتی می گوئیم فردي سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر می کنند آموخته باشد . در نتیجه به نحو قابل قبول اعضاي جامعه خود رفتار کند تا احتیاجاتش ارضا شوند ، ( درتاج و همکاران ، . ( 1388
به عبارت دیگر سازگاري این است که فرد با دیگران طوري رفتار کند که هیچگونه مشکل و درگیري با آنان نداشته باشد . انسانی را سازگار تلقی می کنیم که مسائل و رفتار منطقی دیگران را قبول کند و اگر با محیطی نمی تواند سازش پیدا کند ، محیط دیگري برایش وجود داشته باشد ، ( نویدي ، . ( 1385
به نظر شعاري نژاد ( ( 1380 ، سازگاري عبارت است از تغییراتی که باید در رفتار فرد پیدا شوند تا با محیط زندگی خود هماهنگ و دمساز باشد .
سازگاري فرایند پیوسته اي است که در آن تجربیات یادگیري اجتماعی شخص باعث ایجاد نیازهاي روانی می گردد و نیز امکان کسب توانایی و مهارت هایی را فراهم می سازد که از آن می توان به ارضاء آن نیازها پرداخت ، ( هاشمیان ، . ( 1387
به عبارت دیگر ، فرایند سازگاري به وسیله کمبود و نیاز بر انگیخته می شود و تنش نامطلوبی ایجاد می کند . براي کاهش تنش ، فرد باید به طریقی واکنش نشان دهد و عمل او معمولا کوششی براي غلبه بر شی یا موقعیت تهدید کننده است . براي مثال اگر انسانی گرسنه باشد ، به تهیه یا به دست آوردن غذا نیاز دارد . فرد بعد از تلاشهاي اکتشافی چندي که براي کاهش تنش انجام می دهد ، دیر یا زود ناچار است دست به انتخاب بزند . در موقعیت ایده آل ، واکنش انتخاب شده موجب ارضاي نیاز می شود . در موقعیتی که زیاد ایده آل نباشد ، واکنش انتخاب شده ناکافی است و فرد احساس آرامش کامل نمی کند . میزان ارضاي بدست آمده به این بستگی دارد که آیا فرد به هدف اصلی خود رسیده است یا هدفی را پذیرفته که کمتر ارضاء کننده است ، ولی هدفی است جانشین و به اندازه کافی معقولانه و یا در دستیابی به هر گونه هدفی با شکست روبرو شده است ، (شعاري نژاد،.(1380
55
اساساً شخص سازگار1 ، شخصی است که میان خود و محیط مادي و اجتماعیش ارتباطهاي سالم و درستی برقرار کند که نتیجه اش استقرار ثبات عاطفی براي خود او باشد ، (شعاري نژاد،.(1380
-1-3سازگاري اجتماعی
روانشناسان ، سازگاري فرد را در برابر محیط مورد توجه قرار داده اند و ویژگی هایی از شخصیت را بهنجار تلقی کرده اند که به فرد کمک می کنند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار سازد ، یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کنند ، و جایگاهی براي خود به دست آورد ، ( اتکینسون و هیلگارد ، 1370 ؛ ترجمه ي براهنی و همکاران ) .
در این میان سازگاري اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران ، رضایت از نقش هاي خود و نحوه ي عملکرد در نقش ها است که به احتمال زیاد تحت تاثیر ، شخصیت قبلی ، فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد ، ( ویزمن2 ، 1975 ؛ به نقل از کشورپناه ، . ( 1392
سازگاري اجتماعی به این گفته می شود که افراد یا گروهها ، رفتار خود را بتدریج و از روي عمد یا غیرعمد تعدیل کنند تا با فرهنگ موجود سازگاري نمایند ، مانند رعایت عادتها ، عرف و تقلید و... (شعاري نژاد،.(1380 در تعریف یمینی دوزي سرخابی (1371)، سازگاري اجتماعی عبارتست از مکانیسمهایی که توسط آنها یک فرد توانایی تعلق به یک گروه را پیدا می کند . بنابراین سازگاري اجتماعی ، بروز تغییراتی در فرد است ، ( خدایاري فرد و همکاران ، . ( 1381
-1-1-3سازگاري اجتماعی دانش آموزان در مدرسه :
مدرسه با آنکه واسطه انتقال دانش و مهارت فنی است ولی تاثیرات بسیار فراتري بر افراد اعمال می کند . مدرسه ضمن اجتماعی کردن افراد ، به همسازي آنان با اخلاق اجتماعی ، از طریق انتقال ارزشها ، هنجارها و نگرشهاي اجتماعی مطلوب و مناسب توجه خاص دارد این امر ، یعنی همساز کردن افراد با اخلاق اجتماعی ، ممکن است به گونه اي که در مدارس اتفاق می افتد خیلی صریح و عمدي و یا آنگونه که غالباٌ در
63522733000
1 -Adjusted indivdual 2-Weissman
56
سطح دانشگاه رخ میدهد. ضمنی و غیر عمدي باشد. به بیان دیگر ، مدارس از لحاظ سازگاري فردي - اجتماعی دانش آموزان نقش مهمی به عهده دارد ، ( درتاج و همکاران ، . ( 1388
مجموع واکنشهایی که توسط آن ، یک دانش آموز ساختار و رفتار خود رابراي پاسخی موزون به شرایط جدید ( مدرسه ) و به فعالیتهایی که آن محیط از دانش آموزان خواهد خواست تغییر دهد ، سازگاري اجتماعی دانش آموزان نامیده می شود . بنابراین هر عامل یا عواملی که این پاسخگویی را در این محیط دچار مشکل کند ، زمینه اي براي ناسازگاري او در این محیط فراهم خواهد ساخت . به این ترتیب ضوابط سازگاري مدرسه اي دانش آموزان باید در این محیط و فعالیتهاي مطرح در آن جستجو گردد. دانش آموزي که بتواند به این ضوابط ( اجراي برنامه اي مشخص ، قبول قواعد انضباطی خاص ، رعایت قاعده بندي مطرح در روابط انسانی درون مدرسه اي و...) پاسخ مثبت دهد (طبیعی) و سازگار قلمداد خواهد شد ، ( درتاج و همکاران ، . ( 1388
در زمینه سازگاري اجتماعی دانش آموزان در مدرسه صاحبنظران معتقدند که کودکان دچار مشکلات رفتاري بایستی یک و یا تمامی صفات زیر شدیداٌ و به مدت طولانی داشته باشند:
-1ناتوانی در ایجاد و یا حفظ روابط رضایت بخش بین شخص با همکلاسی ها معلمان .
-2ناتوانی در ایجاد و یا حفظ روابط رضایت بخش بین شخص با همکلاسی ها و معلمان .
-3انواع رفتارها و یا احساسات نامناسب در شرایط معمولی .
-4 حالت مشخص غمگینی و افسردگی
محققین ، ناسازگاري کودك در مدرسه را در موارد زیر مشاهده کرده است:
-1ناتوانی دانش آموز در موفقیت تحصیلی در زمان قانونی .
-2ناتوانی دانش آموز در موفقیت در یک یا همه ي فعالیتهاي یادگیري اولیه شامل خواندن ، نوشتن و حساب کردن .
57
-3ناتوانی دانش آموز در پاسخگویی به انتظارات ارتباط یافته مدرسه - خانواده ، ( درتاج و همکاران ، . ( 1388
-2-1-3عوامل موثر بر سازگاري اجتماعی :
در یک دسته بندي کلی می توان چهار عامل را در بروز ناسازگاري رفتار کودکان و نوجوانان ، معرفی
کرد:
الف- عوامل پزشکی : اختلالات ممکن است به علت احساس محرومیت ، فقدان یا نقص عضو یا حسی از حواس پنجگانه باشد .
ب- عوامل تربیتی : با توجه به نظریات روان پویایی ، رفتارگرایی و سایر نظریه هاي روان شناسی ، چگونگی رابطه اعضاي خانواده با کودك و بخصوص مادر در سالهاي اول زندگی ، از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت شناخته شده است . هر گاه اختلال در این روابط عاطفی ایجاد شود بالطبع امنیت عاطفی کودك مختل می شود ، و در نتیجه آثار آن در رفتار کودك منعکس می گردد .
ج- عوامل ارثی : کودك پاره اي از خصایصوالدین را به ارث می برد و مسلماً این استعداد را خواهد داشت که روزي مانند والدین خود به اختلالات رفتاري مبتلا شود . اما مسلم است که ما رفتار بزهکارانه را به ارث نمی بریم و آنچه به ارث برده می شود ، ساختمان بدنی ، مزاج و گرایش به اجراي عمل در راهی خاص و آمادگی شخصی براي رفتار بزهکارانه است . این آمادگی سرشتی بر اثر برخورد با عوامل محیطی نامناسب ظاهر می گردد و در این مرحله است که آثار متقابل و مکمل عواملی مانند نیروهاي بیولوژیکی و اجتماعی در ناسازگاري مشخص می گردند .
د-عوامل محیطی و اجتماعی : تغییرات سریع و بزرگ اجتماعی مانند بیکاري ، جنگ ، از هم پاشیدگی کانون خانواده ، فقر و گرسنگی ، اعتیاد و تماس دائمی با معیارهاي اخلاقی و فرهنگی مغایر با معیارهاي خانوادگی احتمالاً به ناسازگاري کودك می انجامد . علاوه بر محیط خانواده مدرسه و اجتماع ، باید از
58
نقش وسایل ارتباط جمعی ( سینما ، تلویزیون ، رادیو ، ویدئو ، مطبوعات و تئاتر ) نیز یاد کرد ، ( میلانی فر ، . ( 1386
-2-3سازگاري فردي
سازگاري فرایند پیوسته اي است که در آن تجربیات یادگیري اجتماعی شخص باعث ایجاد نیازهاي روانی می گردد و نیز امکان کسب توانایی و مهارت هایی را فراهم می سازد از آن طریق می توان به ارضاء آن نیازها پرداخت ، ( نویدي ، . ( 1385
-3-3دیدگاه نظري درباره سازگاري و ناسازگاري :
نظریه زیستی - اجتماعی سازگاري:
پژوهش گرانی که به این مکتب وابسته اند ، اغلب پیشنهاد می کنند که پاره اي از زمینه هاي بیولوژیکی فرد گرایش به رفتار ناسازگارانه را تسهیل می کنند و زمانی که فرد در معرض روابط ناسازگارانه در درون یا بیرون از خانواده قرارگیرد ، زمینه هاي بیولوژیکی فرد با روابط نامطلوب و ناسازگارانه محیط خانه و یا اجتماع ، عامل اصلی و مکانیزم مهم گرایش به ناسازگاري در نوجوانان می شوند ، ( میلانی فر ، . ( 1386
شوآرز. (1979) 1 بیان می کند که تعادل ، تاثیر و تاثر زمینه هاي بیو لوژیکی و نفوذ اثرات خانوادگی در شناخت علت ناراحتیهاي کودکان و نوجوانان ، از جمله ناسازگاري آنان نقش اساسی دارد . به بیان دیگر پاره اي از ویژگیهاي شخصیتی مانند خلق و خوي فرد متاثر از عوامل ژنتیکی است و شیوه هاي برخورد و الگوهاي خانوادگی یا در جهت این گرایشهاي کودکان و یا در جهت مقابل آن یعنی عدم سازگاري با عوامل ارثی - ژنتیکی به تدریج شخصیت کودك یا نوجوان را شکل می دهد ، ( میلانی فر ، . ( 1386
به نظر شوآرز زمانی که والدین منطبق با زمینه هاي ارثی ژنتیکی کودك عمل نکند ، کودك در معرض محیطهاي نامطلوب قرارمی گیرد ، که به سهولت می تواند به ناراحتی هاي روانی گوناگون در او منتهی شود . بدیهی است ویژگیهاي شخصیتی که منشاء ژنتیکی دارند بر اثر فشارهاي محیطی همچون رفتارهاي انضباطی
63525400000
1-Schwarz
59
شدید و حاکم بودن نظام استبدادي در خانواده ، تا بی نهایت می تواند تغییر کند . اما مطلوب ترین راه آن است که بین زمینه هاي بیولوژیکی کودك با شیوهاي پرورشی و تربیتی والدین هماهنگی وجود داشته باشد ، ( میلانی فر ، . ( 1386
مندیک(1977) 1 و همکارانش در پژوهش هاي نشان دادند که عملکرد سیستم عصبی تعداد قابل ملاحظه اي از مجرمان و ناسازگاران اجتماعی با عملکرد سیستم عصبی افراد غیر مجرم و سازگار تفاوت معنی داري دارد . این پژوهش نشان داد که عملکرد سیستم عصبی مجرمان به مراتب کندتر است.
به هر حال کارهاي پژوهش هاي گسترده از جمله پژهشهاي شوآرز و مندیک ، احتمال رابطه بین فرایندهاي فیزیولوژِکی - اجتماعی را با رفتارهاي ضد اجتماعی و ناسازگارانه مطرح می کنند ، ( میلانی فر ، . ( 1386
نظریه هاي روانی - اجتماعی سازگاري :
دیدگاههاي روانی- اجتماعی ناسازگاري در رشد رفتار اجتماعی فرد ، معتقد به دو عامل اساسی بی کفایتی اجتماعی در خانواده و شرایط محیطی خارج از خانه که رفتار بزهکارانه را تقویت می کند ، هستند .
پیروان این نظریه در این زمینه توافق کلی دارند که جوانان بزهکار و نوجوانان ناسازگار در معرض آنگونه از روشهاي اجتماعی قراردارند که از ویژگیهاي آن نبودن رابطه و پیوند نزدیک و صمیمانه بین پدر و مادر و فرزند است ، که بتدریج کیفیت این رابطه در رفتار آنان نسبت به دیگران به ویژه بزرگسالان اثر می گذارد .
مک کیساك( 1975 ) 2 ، پیشنهادیم کند که اینگونه کودکان احتمالاً والدین خود را به عنوان الگو براي همانندسازي قبول ندارندو آنان را طرد می کنند و احتمالاً به رفتارهاي نمایشی بدون توجه وآگاهی به نتایج اعمالشان اقدام خواهند کرد.
63559245500
-Mendik - MC kissak
1
2
60
طرفداران این نظریه معتقدند که بخشی از تجارب اولیه کودك در خانواده زمینه هاي آلودگی او را براي رفتار ناسازگاري در جامعه مثل اثرات گروههاي همسن و سال ضد اجتماعی قرار گیرد ، آمادگی بالقوه در او به فعل و عمل در می آید .
نکته مشترك در همه پژوهش ها نظریه هاي روانی - اجتماعی ، این فرضیه است که نوجوانان ناسازگار متعلق به خانواده هایی هستند که الگوي رفتاري غلط ، نظام ارزشی نادرست و ناهمگن و عملکردهاي نامناسب از ویژگیهاي آن است . تنشها و فشارهاي درونی این خانوادها ، خود محیط اجتماعی نامطلوبی را ایجاد می کند که ارضاي نیازهاي نوجوان را در جمع خانوادگی دشوار می سازد و آنان را بر می انگیزد تا براي ارضاي نیازهاي خود مکانه و موقعیتهاي دیگر را جستجو کنند ، ( میلانی فر ، . ( 1386
از سوي دیگر بر اساس نظریه ي مازلو . (1970 ) انگیزش در بررسی رفتار انسانها از اهمیت بسیار ویژه اي برخوردار است . به این معنی که بی کفایتی روانی - اجتماعی و تظاهرات شخصیتی بیمارگونه بسیاري از نوجوانان یا ناشی از عدم تلاش خود آنها در رفع و تسکین بسیاري از نیازهاي عاطفی و زیستی شان است و یا معلول بی اعتمادي ها و تحقیرهاي پی در پی جامعه ي بزرگسالان نسبت به آنها و حقیر شمردن توانائی ها و قابلیت هاي آنها در سپردن مسئولیت به آنهاست ، ( میلانی فر ، . ( 1386
نظریه هاي روان پویایی سازگاري :
پیروان این نظریه به تجربیات دوره ي کودکی اهمیت بسیاري می دهند و معتقدند که اختلالات رفتاري ، نشانه هاي برخی آسیبهاي نهفته در این دوره می باشند که باید قبل از تغیر رفتار ، درمان شوند . یعنی به عبارت دیگر لازمه ي تغییر رفتار ، درمان و بهبود این آسیب هاي دوران کودکی است، ( میلانی فر ، . ( 1386
نظریه یادگیري :
این نظریه به تاثیر حوادث و اتفاقات محیطی در بروز رفتار تاکید دارد . طرفداران این نظریه معتقدند که ناسازگاري ، یک پاسخ غلط آموخته شده بر اساس انواع روشهاي شرطی شدن است.
61
آنها معتقدند که شخصیت ، یک تاریخچه از انواع شرطی شدن هاست . به نظر سالتر. (1961) 1 ناسازگاري یعنی شرطی شدن غلط و روان درمانی یعنی شرطی شدن ، ( میلانی فر ، . ( 1386
نظریه یادگیري اجتماعی :
بندورا و والترز2 ، طی یک سري آزمایشهاي تجربی شرایطی را نشان داده اند که تحت آن شرایط ، کودکان رفتار مدلهاي مختلف را تلقید می کنند . آنان با بررسی کودکان ناسازگار ، پی به وجود مدلهاي ناسازگار مورد تقلید این کودکان ، در خانه و محیط اطراف برده اند . به گفته این پژوهش گران ، کودکان رفتارهاي تهاجمی و یا مطیعانه را از مدلهاي خود می آموزند .
این تئوري نشان می دهد که رفتارهاي قابل قبول و یادگرفته شده ، چگونه از طریق تشویق تقویت می شوند . چنانچه رفتارهاي ناپسندي به صورت ملایم وجود داشته باشند ، می توان از آنها صرف نظر کرد ، اما اگر این رفتارها به صورت دائمی و شدید در آیند ، می توان از طریق تقویت منفی آنها را تعدیل نمود و جاي ناسازگاري را گرفت ، ( میلانی فر ، . ( 1386
-4ادبیات پژوهشی
-1-4یافته هاي پژوهشی داخلی
در زمینه باورهاي فراشناختی پژوهش هاي زیادي انجام گرفته است اما پژوهش کمی به طور مستقیم به ارتباط باورهاي فراشناختی با سازگاري فردي- اجتماعی و شادکامی پرداخته اند ، از این رو در اینجا به پژوهش هاي غیر مستقیم در این رابطه می پردازیم .
عمیدنیا ، نیسی و سودانی (1389) ، با پژوهش بر 336 دانشجوي دختر نشان دادند که بین ابراز وجود و سازگاري فردي - اجتماعی دانشجویان دختر رابطه اي مثبت و معنادار وجود دارد .
63522860000
1-Sallter 2 - Bandora and Walters
62
عاشوري ، وکیلی ، بن سعید ، نوعی ( ( 1388 ، در پژوهشی بر 100 دانشجوي دختر و پسر نشان دادند که بین نمرات افراد در مقیاسهاي باورهاي فراشناختی و سلامت عمومی همبستگی مثبت معنی داري وجود داشت به این صورت که با افزایش نمره ي فرد در مقیاس کلی باورهاي فراشناختی ، نمره کلی وي در بیانگر GHQ نیز افزایش یافت که افزایش نمره GHQ وضعیت سلامت عمومی بدتر بود . هم چنین بین نمرات افراد در ابعاد کنترل ناپذیري و خطر ، باور مثبت درباره نگرانی ، اطمینان نیز رابطه ي GHQ شناختی ، نیاز به کنترل افکار و نمره ي کلی مثبت معنی داري وجود داشت .
پورنامداریان ، بیرشک و اصغرنژادفرید (1391) ، در مطالعه اي که با هدف بررسی تببین سهم باورهاي فراشناختی در پیش بینی علایم افسردگی ، اضطراب و استرس انجام دادند ، نشان دادند باورهاي فراشناختی ، به خصوص باورهاي منفی مرتبط با کنترل ناپذیري و نیاز به کنترل افکار بهترین پیش بینی کننده براي افسردگی ، اضطراب و استرس است . یکی از ویژگی هاي اختلال هاي روان شناختی نظیر اضطراب یا افسردگی آن است که تفکر دچار سوگیري شده و کنترل آن دشوار می شود و همین امر موجب تداوم ناراحتی هیجانی می شود . الگوهاي تفکر و توجه شخص بر خود و موضوعات تهدیدکننده متمرکز می شود . در این پژوهش نتایج رگرسیون گام به گام در مورد افسردگی نشان داد که مؤلفه کنترل ناپذیري بیشترین سهم را در پیش بینی علایم افسردگی دارد و بعد از آن متغیرهاي نیاز به کنترل افکار و متغیر اطمینان شناختی بیشترین پیش بینی کنندة علایم افسردگی هستند . در مجموع سه متغیر کنترل ناپذیري ، نیاز به کنترل افکار و اطمینان شناختی 24/4 درصد تغییرات متغیر افسردگی را تبیین می کنند . در پیش بینی علایم اضطراب و استرس متغیر کنترل ناپذیري بیشترین سهم را دارد .
بشارت و عباسپور دوپلانی ( ( 1389 ، به منظور بررسی رابطه راهبردهاي فراشناختی و خلاقیت با تاب آوري بر روي 386 دانشجوي دختر و پسر پژوهشی انجام داده اند . نتایج بدست آمده نشان داد که بین راهبردهاي فراشناختی و تاب آوري رابطه مثبت معنی دار وجود دارد . بین خلاقیت و تاب آوري رابطه مثبت معنی دار مشاهده شد . بین راهبردهاي فراشناختی و خلاقیت با تاب آوري رابطه چندگانه اي وجود دارد . همچنین این نتایج نشان داد فراشناخت و خلاقیت پیش بینی کننده هاي خوبی براي متغیرتاب آوري هستند.
63
خانی پور ، سهرابی و طباطبایی ( ( 1388 ، در مطالعه اي با هدف مقایسه برخی از مهمترین باور هاي فراشناختی و راهبردهاي کنترل فکر در میان دانشجویان با سطوح طبیعی و بیمارگون نگرانی بر روي 146 دانشجوي دختر و پسر پژوهشی را انجام داده اند . نتایج نشان داد بین دو گروه از لحاظ سه متغیر باورهاي فراشناختی مثبت درباره نگرانی ، باورهاي کنترل ناپذیري و خطر و راهبرد کنترل فکر خود تنبیهی تفاوت معناداري وجود دارد . اما میان راهبرد کنترل اجتماعی میان دو گروه تفاوت معناداري به دست نیامد . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها باور هاي فراشناختی مرتبط با کنترل ناپذیري و خطر توانایی پیش بینی نگرانی بیمارگون را دارند . نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت می کند که باورهاي فراشناختی و راهبرد هاي کنترل فکر نقش مهمی را در تداوم نگرانی دارند .
کوچکی (1389) ، در پژوهشی به بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارتهاي اجتماعی بر سازگاري فردي - اجتماعی نوجوانان بزهکار پرداخت ، نتایج نشان داد که مداخله درمانی باعث افزایش سازگاري فرد - اجتماعی بزهکاران می شود .
ساداتی (1391) ، پژوهشی به عنوان مقایسه باورهاي فراشناختی در بیماران اسکیزوفرنی ، اختلال افسرده و گروه بهنجار انجام داده و نتیجه گرفت که بین میانگین نمرات باورهاي فراشناختی در بیماران اسکیزوفرنی ، بیماران مبتلا به اختلال افسردگی و گروه بهنجار تفاوت معناداري وجود دارد . میانگین نمرات باورهاي فراشناختی و مولفه هاي آن به غیر از خود آگاهی شناختی در بین بیماران اسکیزوفرنیا نسبت به بیماران افسرده و آزمودنی هاي بهنجار بیشتر می باشد . همچنین نمرات باورهاي فراشناختی بیماران داراي اختلال افسردگی نسبت به گروه بهنجار به طور معناداري بیشتر به دست آمده است .
میکائیلی و همکاران (1391) ، پژوهشی را با عنوان » مقایسه باورهاي فراشناختی در دانش آموزان تیز هوش و عادي « انجام داده و نتیجه گرفتند که بین دانش آموزان تیز هوش و عادي در باورهاي فراشناختی تفاوت معنی دار وجود دارد . همچنین بین دانش آموزان تیز هوش و عادي در خرده عاملهاي خود آگاهی شناختی و باور در مورد نیاز به کنترل افکار ، تفاوت معنی دار وجود دارد . امادر عامل هاي اعتماد شناختی ، باورهاي مثبت در مورد نگرانی و باورهاي منفی در مورد کنترل ناپذیري و خطر ، تفاوت معنی دار مشاهده نشد
.
64
باقري و همکاران (1390) ، در پژوهشی با عنوان » رابطه بین هوش معنوي و شادکامی و متغیرهاي دموگرافیک در پرستاران بیمارستان فاطمه الزهرا و بنت الهدي شهرستان بوشهر « نتیجه گرفتند که ، بین سه متغیر هوش معنوي و شادکامی و تجربیات معنوي و همچنین با نمره کل هوش معنوي و شادکامی رابطه معنی دار خطی وجود داشت . از بین مشخصات دموگرافیک مثل سن ، جنسیت ، وضیعت تاهل ، سالهاي خدمت و نوع مدرك تحصیلی تنها بخش محل کار با مؤلفه سوم هوش معنوي رابطه معنی دار بود .
یعقوبی (1388) ، پژوهشی را با عنوان » بررسی رابطه هوش معنوي با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان « انجام داد و نتیجه گرفت که بین میانگین گروهاي مختلف دانشجویان ، تفاوت معناداري وجود دارد . بدین معنا که با افزایش نمره هوش معنوي ، میزان نمره شادکامی نیز افزایش نشان می دهد .
محمدامینی (1386) ، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه باورهاي فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسرشهرستان اشنویه نتیجه گرفت که ، فراشناخت با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنادار دارد . همچنین میان نمرات سلامت روانی و دانش آموزانی که در سطوح مختلف فراشناخت قرار داشتند تفاوت وجود دارد .
احمدي و همکاران (1390) ، در پژوهش با عنوان » مقایسه باورهاي فراشناختی و تحمل ابهام در افراد معتاد ، سیگاري و عادي « به این نتیجه رسیدند که باورهاي فراشناختی مختل تر و تحمل ابهام پایین به عنوان دو عامل روان شناختی مهم در پیش بینی گرایش افراد به مصرف مواد عمل می کنند و توجه به آنها می تواند نقش مهمی در پیشگیري از سوء مصرف مواد داشته باشد .
بهرامی و رضوان (1388) ، با انجام پژوهشی با عنوان » رابطه افکار اضطرابی با باورهاي فراشناختی در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر « دریافتند که ، افکار اضطرابی ( جسمانی ، اجتماعی و فرانگرانی ) دختران و پسران با باورهاي فراشناختی غیر قابل کنترل بودن نگرانی رابطه معنی داري دارد . دختران بیش از پسران داراي باورهاي فراشناختی منفی درباره نگرانی هستند . بین افکار فرانگرانی و باورهاي
65
فراشناختی غیر قابل کنترل بودن نگرانی و همچنین بین باور فراشناختی پرهیز از نگرانی و فرانگرانی در هر دو گروه رابطه وجود داشت .
شیرین زاده دستگیري و همکاران (1387) ، در پژوهشی با عنوان » مقایسه باورهاي فراشناختی و مسئولیت پذیري در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - اجباري ، اختلال اضطراب منتشر و افراد بهنجار « به این نتیجه رسیدند که با کنترل مسئولیت پذیري و نگرانی ، گروهاي وسواسی و اضطراب منتشر در باورهاي فراشناختی با گروه بهنجار تفاوت معنی داري دارند . اما با کنترل باورهاي فراشناختی و نگرانی ، گروههاي وسواسی و اضطراب منتشر به غیر از باور نیازبه کنترل افکار در سایر باورهاي فراشناختی با هم تفاوت معنی داري نداشتند.
عاشوري و همکاران (1388) ، با مقایسه باورهاي فراشناختی و سلامت عمومی معلمان مدارس عادي و استثنایی در یافتند که باورهاي فراشناختی که از عوامل موثر در وضیعت سلامت روانی هستند و به بهبود وضعیت سلامت روانی افراد کمک می کنند . این باورها در معلمان مدارس استثنایی مختل هستند .
در پژوهشی که کرمی و همکاران (1391) ، تحت عنوان نقش باورهاي فراشناخت و خود کار آمدي در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهر کرمانشاه انجام شد ، نشان داد که بین باورهاي فراشناخت ، فراشناخت کل و خودکار آمدي با هراس اجتماعی رابطه منفی و معکوس وجود دارد . بین نیاز به کنترل افکار و هراس اجتماعی رابطه معنی داري وجود دارد .
-2-4یافته هاي پژوهشی خارجی
نتایج پژوهش هاي ، ولز و پاپاجیورجیو( 1980 ) 1 ، حاکی از این است که باورهاي فراشناختی مثبت و منفی ارتباط مثبتی با استعداد فرد در برابر نگرانی آسیب شناختی دارد . نتایج پژوهش هاي انجام یافته در زمینه ي فراشناخت حاکی از نقش قابل توجه باورهاي فراشناختی در پیدایش و حفظ اختلال هاي روانشناختی
63537782500
1- Papageorgiou
66
است . پژوهش در خصوص ارتباط باورهاي فراشناختی با هیجانات در جنبه نظري عملی داراي ضرورت است
.
کاستا و گري(1980) 1 ، در پژوهش هاي خود دریافتند که برونگردي ، شادکامی و رضایت خاطر می تواند شادکامی فرد را در سیزده سال بعد پیش بینی کنند . افراد برونگرا با محیط اجتماعی بهتر کنار می آیند چرا که این ویزگی نیازمند درگیر شدن مکرر در تعاملهاي اجتماعی است . بنابر این چنین افرادي خود را در معرض موقیعتهاي قرار می دهند که نیاز به تعامل اجتماعی آنها ارضا کنند و در نتیجه شادتر می شوند ، ( چنگ و فورنهام2 ، 2003 ؛ به نقل از علی پور و آگاه هریس ، . ( 1386
بررسیهاي طولی نشان می دهد که شادکامی در طول عمر موثر است ، مطالعه طولی که توسط اسیتر ، مارکیدز ، بلک و گودوین( 2000 ) 3 ، در بیش از دو هزار تن از آمریکاي هاي مکزیکی تبار و بالاتر از شصت و پنج سال انجام شد نشان داد که میزان هیجان هاي مثبت تعیین شده در شروع مطالعه توانستند پیش بینی کنند که پس از دو سال چه کسی زنده می ماند و چه کسی می میرد و چه کسی دچار ناتوانی و استقلال در کنش وري خواهد شد ، ( کار4 ، 2004 ؛ به نقل از علی پور و آگاه هریس ، . ( 1386
لین( 2010) 5 ، به ارزیابی آموزش مهارت کنترل خشم بر سازگاري فردي - اجتماعی در دانشجویان پرستاري و پزشکی پرداخت . نتایج بدست آمده حاکی از این بود که آموزش مهارت کنترل خشم ، سازگاري فردي - اجتماعی در دانشجویان را افزایش داده و همچنین روابط بین فردي آنان رضایت مندي بیشتري یافت .
دالبس(2010) 6 ، در یک مطالعه طولی 2 ساله که میان 159 دانش آموز کلاس هاي چهارم تا ششم انجام دادند ، رابطه معناداري میان ساختار خانواده ، روابط والدین و فرزندان و تاثیر آن در ارتباط با سازگاري با مدرسه مشخص کردند که نشان دهنده هماهنگی بین تجارب خانوادگی و سازگاري در ابتداي نوجوانی است
.
63528321000
1- Kasta & Garee 2- Gangh & Forenham
3- Oseter, Markids , Black & Goudwin 4- Kare 5 -line
6 -dubels
67
برانسورد(2010) 1 در پژوهشی نشان داد که باورهاي فراشناختی و یادگیري ارتباط مثبت وجود دارد و خود آگاهی شناختی لازمه ي یادگیري است .
لوپان و همکاران( 2010) 2 بر اساس پژوهشی عنوان کردند که باورهاي فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه در اختلال اضطراب فراگیر ، اختلال پانیک ، اختلال وسواس فکري و عملی و اختلال استرس پس از ضربه مختل تر است .
رادزیزوسکا و همکاران(2009) 3 در پژوهشی نشان دادند که میان شادکامی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی ، ارتباط وجود دارد.
شومر ( 2011) 4 در پژوهشی نتیجه گرفت که میان باورهاي شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد . هر چه توانایی هاي شناختی دانش آموزان بالاتر باشد ، پیشرفت تحصیلی بهتري خواهند داشت .
مارلو5و همکاران (2010) ، در پژوهش خود با هدف بررسی رابطه خودکارآمدي و شادکامی بر روي دانشجویان ( ( N=6500 شهر دنور نشان دادند که خودکارآمدي با شادکامی نوجوانان همبسته است . بدین معنی که خودکارآمدي با عملکرد مثبت رابطه معنادار دارد و این مساله افزایش شادمانی آنان را سبب شده است.
هدوك و کیندرمن(2010) 6 ، پژوهشی را با عنوان » مقایسه باورهاي فراشناختی در بیماران اضطرابی و و گروه غیر بیمار « انجام داده و نتیجه گرفتند که بیماران اسکیزوفرنی داراي توهم و فاقد توهم در مقایسه با بیماران غیر بیمار ، باورهاي فراشناختی مختل تري دارند . بیماران داراي توهم و گروه کنترل اضطرابی اعتماد پایین تري در فرایندهاي شناختی در مقایسه با اسکیزوفرن هاي فاقد توهم و گروه کنترل بهنجار داشتند . همچنین نتایج این پژوهش نیز نشان داد که فراشناخت در تحول علائم بیماران سایکوتیک نقش مهمی دارد .
63543180000
1 -bransford 2 - lobban & et al 3 -radzizzoska & etal 4 -shmer 5 -Marlow
6 -Haddock & kinderman
68
میتوز و همکاران(2009) 1 ، در پژوهشی نشان دادند که فراشناخت ، رویارویی متمرکز بر هیجان و نگرانی از جمله شاخص هایی هستند که می توان بر اساس آنها تنش ، نگرانی ، تفکر نامربوط به امتحان و علائم بدنی همراه با اضطراب امتحان را پیش بینی کرد .
ولز و کارتر(2009) 2 ، پژوهشی را با عنوان » مقایسه باورهاي فراشناختی در بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی « انجام داده و نتیجه گرفت که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی ، باورهاي فراشناختی و فرانگري مختل بیشتري در مقایسه با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر ، فوبیاي اجتماعی ، اختلال پانیک و گروه بهنجار دارند .
موریسون و فرنچ(2008) 3 ، در پژوهشی با عنوان » بررسی و مقایسه مولفه هاي فراشناختی در اختلالات طیف روان پریشی « نتیجه گرفتند که بیماران داراي تشخیص روان پریشی ( اسکیزوفرنیا ، اسکیزوافکتیو و اسکیزوفرنی ) و بیماران در معرض خطر روان پریشی ، در مقایسه با گروه غیر بیمار ، در مولفه هاي باورهاي فراشناختی نمرات بالاتري کسب نمودند . همچنین بیماران داراي تشخیص روان پریشی در مقایسه با بیماران در معرض روان پریشی ، باورهاي فراشناختی مثبت بیشتري نشان دادند که نشانگر دامنه وسیعی از فراشناختهاي نا کار آمد و غیر سودمند است .
پنتریچ و همکاران(2010) 4 ، در پژوهشی با عنوان بررسی فراشناخت با عملکرد یادگیري بر روي دانش آموزان پایه هفتم در دروس علوم و زبان انگلیسی ، به این نتیجه رسیدند که فراشناخت با عملکرد یادگیري دانش آموزان رابطه مثبت دارد .
ولز و پاپاجیوجیو(2009) 5 ، در پژوهشی که بین شادکامی روان شناختی و علائم وسواس فکري - عملی انجام دادند ، دریافتند که میان شادکامی روان شناختی و علائم وسواس فکري - عملی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد .
63538798500
1 - Matthews & et al 2 -Wells & Carter 3 -Morrison & French 4 - Peintrich & et al
5 -Wells & Papageorgious
69
باستین ، برز و نتلبک( 2005 ) 1 ، در پژوهش خود بین باورهاي فراشناخت با راهبرد مساله مدار ، رضایت از زندگی و اضطراب نشان دادند که باورهاي فراشناخت بالاتر با راهبرد مساله مدار کار آمدتر ، رضایت زندگی بالاتر و اضطراب پایین ارتباط دارد .
تاسیس و نیکلا(2005) 2 ، دو مطالعه اي با عنوان بررسی ارتباط باورهاي فراشناخت با عملکرد سلامت روان و جسمانی نشان داد که بین باورهاي فراشناخت و سلامت روانشناختی و جسمانی آنها رابطه وجود دارد و آنهایی که از باورهاي فراشناخت بالاتري برخوردارند سلامت روانشناختی بیشتري داشتند.
635554545500
منابع
-قرآن کریم ، سوره نازعات ، آیه . 2
-آرجایل ، مایکل ( ( 1925 ، روان شناسی شادي . ترجمه مسعود گوهري انارکی ، حمید طاهر نشاط دوست ، حمید پالالنگ ، فاطمه بهرامی ، مهرداد کلانتري ، اصفهان : انتشارات جهاد دانشگاهی ( . ( 1382
-آزموده ، پیمان ؛ شهیدي ، شهریار و دانش ، عصمت ( . ( 1386 رابطه بین جهت گیري مذهبی با سرسختی و شادکامی در دانشجویان . مجله روانشناسی ، سال یازدهم ، شماره 1 ، صص . 74-60
-آیزنک ، مایکل ( ( 1990 ، روانشناسی شادي . ترجمه مهرداد فیروزبخت و خشایار بیگی ، ( ( 1375 ، تهران : انتشارات بدر .
-آیزنک ، مایکل ( ( 1994 ، همیشه شاد باشید ، ترجمه زهرا چلونگر ، ( ( 1378 تهران : انتشارات نسل نواندیش .
-اتکینسون، ریتال ، ریچاردس ، هیلگارد ، ارنست . ر . (1983) زمینه روانشناسی . ترجمه محمدتقی براهنی و همکاران . ( ( 1370 تهران انتشارات رشد جلد اول.
-احمدي طهور سلطانی ، محسن و نجفی ، محمود ، . (1390) مقایسه باورهاي فراشناختی و تحمل ابهام در افراد معتاد ، سیگاري و عادي . مقاله چاپ شده در مجله روان شناسی بالینی ، سال سوم ، شماره 4 ، صص-13 . 18
-افتخار صعادي ، زهرا ( . ( 1386 بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگري و افزایش سازگاري فردي – اجتماعی در دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه شهرستان اهواز . پایان نامه دکتري روانشناسی – دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات خوزستان .
92
-باقري ، فریبرز ؛ اکبري زاده ، فاطمه و حاتمی ، حمید رضا ، . (1390 ) رابطه بین هوش معنوي و شاکامی و متغیر هاي دموگرافیک در پرستاران بیمارستان فاطمه الزهرا و بنت الهدي شهرستان بوشهر ، فصلنامه قطب جنوب ، سال 14 ، شماره 4 ، صص. 256-263
-برنا ، محمدرضا و سواري ، کریم ( . ( 1387 ارتباط ساده و چندگانه نگرش هاي مذهبی ، سلامت روانی ، رضایت از زندگی و عزت نفس با احساس شادکامی در بین دانشجویان ، یافته هاي نو در روانشناسی ، دوره 8
شماره 2 ، صص . 86-76
بشارت ، محمدعلی و عباسپور دوپلانی ، طاهره ( . ( 1389 رابطه راهبردهاي فراشناختی و خلاقیت با تاب آوري در دانشجویان . پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی عمومی . دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
-بهرامی ، فاطمه و رضوان ، شیوا . (1388 ) رابطه افکار اضطرابی با باورهاي فراشناختی در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر . نشریه روان شناسی و علوم تربیتی روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران ، شماره 50 ، صص. 249-255
-ثابت ، مهرداد و لطفی کاشانی ، فرح ( . ( 1389 هنجاریابی آزمون شادکامی آکسفورد . مجله اندیشه و رفتار ، دوره چهارم ، شماره 15 ، بهار 1389 ، ص . 9
-پورنامداریان ، سپیده ؛ بیرشک ، بهروز و اصغرنژاد فرید ، علی اصغر ( . ( 1391 تبیین سهم باورهاي فراشناختی در پی شبینی علایم افسردگی، اضطراب و استرس در پرستاران . مجله دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردي . سال سیزدهم ، شماره 3 ، پاییز . 1391
-جوکار ، بهرام و سپهري ، صفورا ( ( 1385 ، رابطه شادي و شیوه هاي گزینش ، فصلنامه مطالعات روان شناختی ، دوره 2 ،شماره ( 3 و ( 4 ، صص . 125 – 138
93
-حقیقی ، جمال ؛ خوکنش ، ابوالقاسم ؛ شکر کن ، حسن ؛ شهنی ییلاقی ، منیژه و نیسی ، عبدالکاظم ( ( 1385 ، رابطه الگوي پنج عاملی شخصیت با احساس شادکامی در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران ، مجله علوم تربیتی و روان شناسی ، . 188 – 163 : ( 2 ) 13
- خانی پور ، حمید ؛ سهرابی ، فرامرز ؛ طباطبایی ، سعید ( . ( 1388 مقایسه باور هاي فراشناختی و راهبرد هاي کنترل فکر در دانشجویان با سطوح بهنجار وبیمارگون از نگرانی . مجله پژوهش هاي روان شناسی بالینی و مشاوره .
-خدایاري فرد، محمد؛ نهصت ، مرتضی ؛ غباري بناب ، باقر ؛ شکوهی یکتا ، محسن و بهیژوه ، احمد((1381 عوامل مرتبط با سازگاري اجتماعی فرزندان جانباز و غیر جانباز شهر تهران . گزارش نهایی طرح پژوهشی زیر نظر بنیاد مستعضعفان و جانبازان .
-درتاج ، فریبرز و همکاران (1388) ، تاثیر آموزش مدیریت خشم بر پرخاشگري و سازگاري اجتماعی دانش آموزان پسر 15-14 ساله ، فصلنامه روانشناسی کاربردي ، سال 3 ، شماره .3
-رفوث ، ام . اي ؛ لیندا ، ال . و لئونارد ، دي ( . ( 1993 راهبردهاي یادگیري و یادسپاري مهارت هاي مطالعه در طول برنامه درسی . ترجمه کمال خرازي ( . ( 1375 تهران : نشر نی .
-ریو ، جان مارشال ( ( 2005 ، انگیزش و هیجان ، ترجمه یحیی سید محمدي، ( 1381 )، تهران: موسسه نشر .
-سارافینو ، ادوارد ( . ( 1940 روانشناسی سلامت ، ترجمه سیدعلی احمدي ابهري ؛ حسن افتخار اردبیلی ؛ ابوالقاسم جزایري ؛ فروغ شفیعی ؛ پریوش قوامیان ؛ غلامرضا گرمارودي ؛ علی منتظري مقدم ؛ الهه میرزایی ؛ ابوالحسن ندیم ؛ سیدمهدي نورایی ، انتشارات رشد ( . ( 1384
-ساداتی ، سیده زهرا ، . (1391 ) مقایسه باورهاي فراشناختی در بیماران اسکیزوفرنی ، اختلال افسرده و گروه بهنجار . مقاله چاپ شده در مجله روانشناسی بالینی - سال چهارم ، شماره 2 ، صص. 54-87
-سالاري فر ، محمدحسین ( . ( 1375 بررسی نقش اجزاء دانش فراشناختی در حل مسئله و پیشرفت تحصیلی
. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی . دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران .
94
-شعاري نژاد ، علی اکبر ( . ( 1380 نگاهی نو به روانشناسی آموختن یا روانشناسی تغییر رفتار . جلد اول . تهران : چاپ بخش .
-شهیدي ، شهریار ( 1389) ، روانشناسی شادي ، تهران : نشر قطره .
-شیرین زاده دستگیري ، صمد ؛ گودرزي غنی زاده ، احمد و تقوي ، سید محمد رضا ، . (1387 ) مقایسه باورهاي فراشناختی و مسئولیت پذیري در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباري ، اختلال اضطراب منتشر و افراد بهنجار . مقاله چاپ شده در مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران ، سال چهاردهم ، شماره 1 ، صص. 46-55
-صحرائیان ، علی ؛ غلامی ، عبداالله و امیدوار ، بنفشه ( . ( 1390 رابطه نگرش مذهبی و شادکامی در دانش جویان پژشکی دانشگاه علوم پژشکی شیراز . فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی گناباد ، دوره 17 ، شماره 1 ، صص . 74-69
-عاشوري ، احمد ؛ وکیلی ، یعقوب ؛ بن سعید ، سارا و نوعی ، زهرا . . (1388 ) باورهاي فراشناختی و سلامت عمومی در دانشجویان .مجله اصول بهداشت روانی ، شماره1 ، سال یازدهم ، صص. 20-15
-علی پور ، احمد و آگاه هریس ، مژگان . ( . ( 1386 اعتبار و روایی فهرست شادکامی اکسفورد در ایرانی ها . فصلنامه روانشناسان ایرانی . سال سوم . شماره . 12 ص . 288
- عمیدنیا ، الهام ؛ دکتر نیسی ، عبدالکاظم و دکتر سودانی ، منصور ( . ( 1389 ابراز وجود و میزان سازگاري فردي -اجتماعی در دانشجویان دختر . مجله اندیشه و رفتار . دوره ي پنجم، شماره ي 17 پاییز ( . ( 1389
-فیرس ، ایی جري و ترال ، تیموتی جی . ( . ( 1991 روانشناسی بالینی ، ترجمه مهرداد فیروزبخت ، تهران : رشد ، ( . ( 1374
-قمرانی ، امیر و فراهانی ، حجت االله ( . ( 1386 نوروپسیکولوژي شادي ، مقاله ارائه شده در سومین کنگره نوروپسیکولوژي ایران . تهران : جهاد دانشگاهی تربیت معلم .
95
-قمرانی ، امیر ( ( 1389 ، اثربخشی آموزش قدردانی بر امید ، تاب آوري ، خوش بینی و شادکامی نوجوانان شاهد و ایثارگر و نوجوانان غیر شاهد و ایثارگر ، پایان نامه دکتري ، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان .
-کار ، آلن ( ( 1957 ، روانشناسی مثبت : علم روانشناسی و نیرومندي هاي انسان ، ترجمه حسن پاشاشریفی ، جعفر نجفی زند ، باقر ثنایی ، تهران : نشر سخن ( .( 1385
-کرمی ، جهانگیر ؛ زکی یی ، علی و رستمی ، سمیرا . (1391) نقش باورهاي فراشناخت و خود کارآمدي در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهر کرمانشاه . مجله روانشناسی مدرسه ، دوره ي 1 ، شماره 1 ، ص. 75 - 62
-کشور پناه ، آمنه ( (1392 رابطه شیوه هاي فرزند پروري با خشم و سازگاري نوجوانان پسر شهررشت پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی . دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات گیلان .
-کوچکی ، عاشور ، . (1389 ) تاثیر آموزش گروهی مهارتهاي اجتماعی را بر سازگاري فردي اجتماعی نوجوانان بزهکار شهرستان گنبد کاووس ، مجله ي علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شهید چمران ، صص. 78-65
-گلاور، ج.اي و برونینگ، آر.اچ ( .( 1990 روانشناسی تربیتی . ترجمه کمال خرازي . ( . ( 1376 تهران : مرکز نشر دانشگاهی .
-گلاور، ج.اي ؛ برونینگ، آر.اچ و رانینگ، آر. آر ( .( 1990 روانشناسی شناختی براي معلمان . ترجمه کمال خرازي . ( . ( 1378
-محمد امینی ، زرار ، . (1386 ) بررسی رابطه باور هاي فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر شهرستان اشنویه . فصلنامه نوآوري هاي آموزشی ، شماره 19 ، سال ششم ، صص . 142 -140
-میرزایی ، فروغ ( . ( 1389 رابطه ویژگی هاي شخصیتی وشادکامی در دانشجویان . مجله اندیشه و رفتار ، دوره پنجم ، شماره 17 ، پاییز 1389 ، صص . 48-47
96
-میکائیلی ، نیلوفر ؛ اکبر پور ، فریدون و گنجی ، مسعود ، . (1391 ) مقایسه باورهاي فراشناختی در دانش آموزان تیز هوش و عادي . پایانامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی ، دانشگاه محقق اردبیلی .
-میلانی فر ، بهروز . (1386 ) روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی تهران ، چاپ هجدهم صص. 18-16
-نویدي ، احمد ( . (1388 تاثیر آموزش مدیریت خشم و تاثیر آن بر سازگاري ، خود نظم دهی ، سلامت عمومی در نوجوانان 18-15 ساله ، رساله دکتري روانشناسی . دانشگاه علامه طباطبایی.
-هادیان فر ، حبیب ( . ( 1384 احساس ذهنی بهزیستی و فعالیت هاي مذهبی در گروهی از مسلمانان ، فصلنامه اندیشه و رفتار ، دوره 11 ، شماره 3 ، صص . 232-224
-هادي نژاد ، حسن و زارعی ، فاطمه ( . ( 1388 پایایی ، اعتبار و هنجاریابی پرسشنامه شادکامی اکسفورد . فصلنامه پژوهش هاي روانشناختی ، دوره 12 ، شماره 1و2 ، ص . 62
-هاشمیان ، فاطمه ( . ( 1387 اثربخشی آموزش مهارت هاي کنترل خشم بر سازگاري فردي – اجتماعی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر . مجله دانش و پژوهش در روانشناسی . ( 6 ) 35 ، صص 23 - 12
-وست ، ویلیام ( .( 2001 روان درمانی و معنویت ، ترجمه شهریار شهیدي و سلطانعلی شیرافکن ، ( ( 1387 ، تهران : انتشارات رشد .
-وزیري ، شهرام و موسوي نیک ، مریم ( . ( 1387 رابطه بین باورهاي منفی فراشناختی و فرانگرانی با فوبی . مجله اندیشه و رفتار ، دوره سوم ، شماره 10 ، زمستان 1387 ، صص 61و. 62
-ولز ، آدرین ( . ( 2000 اختلالات هیجانی و فراشناخت . ترجمه : فاطمه بهرامی و شیوا رضوان ( . ( 1385 چاپ اول ، اصفهان : انتشارات مانی ؛ صص . 74-63
-یعقوبی ، ابولقاسم ، . (1388 ) بررسی رابطه هوش معنوي با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان
. مجله پژوهش در نظامهاي آموزشی ، صص . 105 -92
97
-Argyle , M . ( 1999 ) . Causes and correlates of happiness . In D . kahneman . E . Piner . & N . Schwarz ( E ds ) . well-being : the foundations of hedonic psychology
. (pp . 353 – 373 ) . New York : Sage .
-Argyle , M . ( 2001 ) . The psychology of happiness . London : Rutledge .
-Argyle , M & Lu , L . ( 2001 ) . The psychology of happiness . London : Rutledge.
- Baker, L., & Brown, A. L. ( 1985 ) . Metacognition,comprehention monitoring and the adult reader . Educational Psychology Review,vol.2,1-38.
-Bastian, V,A,Burns, N ,B& Nettelbeak, T(2005). Emotional Intelligence Predicts Life Skills , But Not As Well As Personality And Cognitive Abilities.Personality And Individual Difference. 39 , 1135 – 1145.
-Bransford , c , (2010).The relation ship of cognitive confidence to ocd symptoms. Journal of Anxiety disorders. 2010 ;23:463-468 .
-Brown , a . L ., & Deloache , G . S . ( 1978 ) . Skills , plans , and self regulation . In R . S . siegel (Ed) , childrens thinking : what develops? (pp.3-35). Hillsdale,ng. Erlbaum.
-Cross, R., & Paris, S. G. ( 1988 ) . developmental and instructional analyses of childrens Metecognition . journal of Educational Psychology , vol.80,131-142.
-Dembo, M. H. ( 1994 ). Applying Educational Psychology (5 td Ed), New York : Longman.
-Dickey , T . ( 1999 ) . The persuit of Happiness . http://www.Dickey.Org/happy . Htm .
-Diener , E & Lucas , E . R . ( 2000 ) . Subjective emotional well – being , Hand book of emotions ( 2nd Ed ) , New York : Guilford university press .
-Diener , E ., Suh , E . M ., Lucas , R . E ., & Smith , H . L . ( 1999 ) . Subjective well – being : Three decades of progress . psychological Bulletin , 125 , 276 – 302.
-Dubels,D.(2010).2-year Longitudinal Stady among 159 students in grades four to six. Journal of marriage and ite family.56(7),287-313.
98
-Flavell , G . H . ( 1979 ) . Metecognition and cognitive monitoring : A new area of cognitive . developmental inquiry . American Psychologist . vol . 34 , 906 – 911 .
- Flavell , G . H . ( 1988 ) Cognitive Development ( 2 nd ed ) . Eng lewood cliffs . NY : Hall , inc .
-Haddock . Z & kinderman, Q.(2010) .Thought – focused attention and obsessive symptoms: an evaluation of cognitive self – consciousness in a nonclinical sample. Cognitive Therapy and Research . 2010;28:457-471.
-Harris , P . R . & Lightsey , O , R . ( 2005 ) . constructive thinking as a mediator of the relationship between extraversion , neuroticism , and subjective well-being . European Journal of personality , 19 , 409 – 426 .
-line,N.(2010).Assessment of anger control training on personal and social adjustment in Nursing and medical students, journal of consulting development , 44(77),34-50 .
-Lobban, C . sica, c., Ghisigm . chiri,L.& franceschini , S . (2010), . Meta cognitive beliefs and straeg ies predict worry , obsessive – compulsive symptoms and coping styles : A preliminary prospective study on and Italian noncihnhcal samplet.clinical psychology and psychotherapy.2010;14:258-268 .
-Marlow , M(2010) positive Psychological Capital; A preliminary Exploration Of The Construct. Working paper , Monash University, Department Of Mangement.
-Matthews, F. Cartwright –Hatton , S . &Wells,A.(2009).Beliefs about worry and intrusions; The Meta – cognitions Questionnaire and its correlates.Journal of Anxiety Disorders,11,279-296.
-Morrison , A &French , P.(2008).Meta cognitive beliefs across the contienuum of psychosis; Comparisons between patiens with psychotic disorder, patients at ultra – high risk and nonpatients. Behav Res Ther.(45):2241-2246.
-Myers, D. G. (2000). The Friends and Faith of Happy People American Psychologist, 55(1),56-57.
99
-Pariss, S. G., & Jacobs, J. E. ( 1984 ). The benefits of informed instruction for childrens reading awareness and comprehention skills. Child Development, vol.55,2082-2093.
-Peintrich, M & Digrote , C.(2010).New perspectives for a cognitive theory of obsessions. Australian Psychologist.2010;28:161-167.
-Radzizzoska , B ouman . & Meijer , K . (2009).A . preliminary study of worry and metacognitions in hypochondriasis. Clinical psychology and psychotherapy, 6, 96-102 .
-Seligman,M.(2002).Authentic happiness: using the new positive psychology to realize your potential for lasting fulfillment. New York:Froc press .
-Shomer,R . (2011).metacgnition and obsession.clinical psychology and
psychotherapy. 2011;30:102-110 .
-Tsaousis,I&Nikolaou.I.(2005) .Exploring The Relationship Of Emotional Intelligence; A Meta – Anilitye Investigation Of Predictive Validity And Homological Net , Journal Of Vocational Behavior.65,71-95.
-Veenhoven , R . ( 1994 b ) . Correlates of Happiness ( 3 Vols ) . Rotterdam , The Netherlands : RISBO , Center for Socio – Cultural Transformation .
-Veenhoven , R . ( 2006 ) . HOW DO WE ASSESS HOW HAPPY WE ARE ? paper presented at “ New Direction hn the study of happiness : united states and international perspective “ conference , university of Notre Dame .
-Wells,A & carter,k.(2009) . Emotional Disorder and Metacognition Innovative Cognitive Therapy Chichester , Uk ; Wiley.
-Wells,A.& papageorgiou,C.(2009).Relationships between worryg obsessive-compulsive symptoms, and meta – cognitive beliefs, Behavior Research and therapy.2009:3:899-913 .