صفحه محصول - دانلود نمونه پروپوزال رشته مدیریت بازرگانی گرايش بازاریابی

دانلود نمونه پروپوزال رشته مدیریت بازرگانی گرايش بازاریابی (docx) 27 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 27 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

فرم پيشنهاد تحقيق پايان‏نامه‌ی دوره کارشناسی ارشد عنوان تحقيق به فارسي: بررسی تأثیر استراتژی گرایی و قابلیت های بازاریابی بر عملکرد بانک های خصوصی دانشجو: شماره دانشجویی:نام دانشجو:نام خانوادگی دانشجو:جنسیت:زن مردگروه عمده تحصیلی:پزشکی علوم انسانی علوم پایه فنی و مهندسی کشاورزی و دامپروری هنررشته تحصیلی:مدیریت بازرگانی - گرايش بازاریابیزمان ورود به مقطع جاری: نیمسال اول نیسمال دوم سال تحصیلی 9- 139زمان اخذ واحد پایان نامه:نیمسال اول نیسمال دوم سال تحصیلی 9- 139شماره تماس مستقیم:مشخصات استاد راهنما:مشخصات استاد مشاور(انتخاب استاد مشاور در شرایط خاص با تأیید شورای پژوهشی) :نام:نام:نام خانوادگی:نام خانوادگی:شماره شناسنامه:شماره شناسنامه:سال صدور:سال صدور:استان محل تولد:استان محل تولد:شهرستان محل تولد:شهرستان محل تولد:کد ملی:کد ملی:مرتبه علمی:مرتبه علمی: مقدمه: از ویژگیهای جهان امروز میتوان به جهانی شدن اقتصاد، تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اکثر بازارها، رقابت بر مبنای زمان، انبوه اطلاعات و کارآیی ارتباطات و دانش اشاره کرد. این بیانگر یکپارچگی بازارهای جهانی و پیچیدگی روزافزون بازارها و پویایی محیط فراروی سازمانها است)حاجی پور و مؤمنی، 1388). در چنین فضایی این سؤال قابل طرح است که راز بقا و موفقیت سازمانها در شرایط رقابتی امروز چیست؟ در جواب باید گفت سازمانها برای مصون ماندن از امواج سهمگین محیطی ونیز سازگاری با الزامات رقابتی چارهای جز کسب و تداوم مزیت رقابتی پایدار ندارند. به منظور تبیین مزیت رقابتی در سازمانها دو دیدگاه کلی مطرح است؛ دیدگاه اول که براساس تئوری سازمان صنعتی در اندیشههای مایکل پورتر در دهه 80 میلادی به عنوان یک دیدگاه غالب مطرح شده است، کسب مزیت رقابتی را ناشی از فرصتهای محیطی میداند. در این دیدگاه ایجاد تناسب میان کسب وکار ومحیط اطراف آن مورد توجه قرار میگیرد تا از این طریق سازمانها را به کسب موقعیتی رقابتی وعملکرد برتر رهنمون ساخته ومتعاقباً زمینه رسیدن به جایگاه انحصاری به عنوان یک هدف ایدهآل و به دنبال آن انحصار در سودآوری را فراهم آورند(پورتر، 1980).در مقابل دیدگاه سازمان صنعتی، دیدگاه مبتنی بر منابع مطرح گردیده است. این دیدگاه مبتنی بر قابلیتهای داخلی سازمان است و بیان میکند که بررسی و تجزیه و تحلیل محیط خارجی برای کشف فرصتها و تهدیدها، نمیتواند به تنهایی موجب برتری رقابتی سازمان شود. مدیران سازمانها باید به درون سازمان خود نیز توجه کنند تا با شناسایی، تقویت و بهبود قابلیتهای خود، عملکردی برتر داشته و خود را در بازارها حفظ نمایند(اعرابی، فتح الهی و اسدزاده، 1388). بیان مسأله طی دهه اخیر رویکرد دولت به نظام بانکی از فضایی که در آن بانکها بازوی اجرایی سیاستهای دولت محسوب شوند وتکالیف دولتی را انجام دهند به فضایی که در آن بانکها در شرایط رقابتی به واسطهگری مالی مشغول باشند تغییر یافته است. همچنین تهدیدات وفشارهای ناشی از جهانی شدن و رشد روزافزون مؤسسات مالی و اعتباری غیربانکی، بانکها را برآن داشته است تا برای بقا و رقابت نسبت به بهبود عملکرد خود در بازارهای داخلی و خارجی اقدام نمایند(ایران زاده و برقی، 1388). تعامل رقابتی با اقتصاد جهانی از طریق یک نظام بانکی عقب مانده امکان پذیر نبوده و طبعاً مستلزم آمادگی و به روز بودن بانکهای تجاری کشور برای هماوردی در بازارهای رقابتی جهان است(دیواندری و همکاران،1387). سازمانهایی میتوانند در دنیای پررقابت امروزی به فعالیت و حیات خود ادامه دهند که دارای عملکرد سازمانی بهینه و برتر نسبت به رقبا باشند. عملکرد سازمانی یکی از مهمترین سازه های مورد بحث در پژوهشهای مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت در سازمانها به حساب میآید(ابزری، رنجبریان، فتحی و قربانی، 1388). عملکرد هر بنگاه اقتصادی میتواند در تعیین موقعیت فعلی بنگاه(میزان موفقیت در دستیابی به اهداف راهبردی) ؛ حرکت و جهتگیریهای آینده؛ و برنامهها و فعالیتهای بهبود دهنده مؤثر باشد(ورهایز، مورگان و اوتری، 2009).در این راستا مسئله چالش برانگیز مدیران امروزی، درک اهمیت و میزان تأثیر ویژگیهای سازمان بر عملکرد است. از این رو دلایل تفاوت عملکرد در بین سازمانها را عموماً از طریق دیدگاه مبتنی بر منابع(RBV) میتوان توضیح داد(راست وهمکاران، 2004). براساس این دیدگاه عدم تجانس در سطوح، ارزش، غیر قابل تقلید بودن و غیر قابل جانشین بودن منابع و قابلیتهای سازمانها علت اصلی تفاوتهای عملکرد میان آنهاست(ورهایزومورگان، 2005). دیدگاه مبتنی بر منابع، بر ناهمگنی و بیتحرکی منابع به عنوان منابع بالقوه مزیت رقابتی متمرکز است(بارنی، 1991). منابع سازمانی میتوانند به عنوان داراییها و قابلیتها تقسیمبندی شوند. داراییها منابع مشهودی هستند که سازمان اندوخته است مانند صرفه جویی ناشی از مقیاس، شهرت و اعتبار و ارزش برند. قابلیتها همچون چسبی هستند که این داراییها را با هم همراه کرده و سازمان را قادر میسازد تا آنها را به شکلی رقابتی توسعه دهد مانند کیفیت برتر محصولات سازمان و مهارتهایی که منجر به نوآوری میشود(بارنی، 1991؛ دی، 1994). استراتژیگرایی مهمترین قابلیت سازمان است. استراتژیگرایی مسیرهای استراتژیک اجرا شده بوسیله سازمان در جهت ایجاد رفتارهای مناسب که منجر به عملکرد برتر میشود را منعکس میکند و عناصر محیطی را با ویژگیهای سازمانی متناسب میکند. استراتژیگرایی اصول راهنمایی است که فعالیتهای بازاریابی و تدوین استراتژی سازمان را بهبود میبخشد(تئودوسیو، کهاجیاس و کاتسیکا،2012). موفقیت شرکت وابسته به توسعه قابلیتها و ارتباطی است که برای شرکت منحصربه فرد است و در میانمدت تا بلندمدت حفظ میگردند. دستیابی به شناخت کافی از بازار و کنترل منابع ارزشمند مزیت رقابتی، همچون قابلیتهای بازاریابی میتواند شواهدی واقعی برای مدیران در راستای تشخیص نیاز به بهبود قابلیتها فراهم کند(حاجیپور، درزیان عزیزی و شمسی گوشکی، 1391). در ادبیات بازاریابی، قابلیتهای مرتبط با بازاریابی به عنوان عامل کلیدی در دستیابی به عملکرد شرکت مورد توجه قرار میگیرند. بنابراین این اعتقاد وجود دارد که شرکتهایی با قابلیتهای بازاریابی برتر، ویژگیهایی دارند که آنها را قادر میسازد تا به عملکرد برتر و مزیت رقابتی پایدار دست یابند. مطالعات تجربی قبلی نشان میدهند که قابلیت بازاریابی عاملی است که به عملکرد متفاوت در میان شرکتها میانجامد(چانگ، پارک و چایی، 2010). با اهمیت و ضرورت انجام تحقیق امروزه ماهیت کسب وکار با چالشها و تغییرات سریع و مهمی مواجه است که فعالیتهای اقتصادی سازمانها را دگرگون ساخته است. وقوع رویدادهایی مانند گسترش رقابت، پیشرفت فناوری اطلاعات، تغییر در ساختارهای سازمانی و تلاش همه جانبه واحدهای اقتصادی برای احراز رتبه برتر، ضرورت توجه به بهبود مستمر عملکرد سازمانی را اجتناب ناپذیر کرده است. بقا و بالندگی در چنین محیطهایی تنها با بدست آوردن عملکرد سازمانی برتر امکانپذیر است که لازمه آن رسیدن به ویژگی سازمانهایی با عملکرد برتر وتوجه به مقولههای تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است(قربانی زاده، بدرآبادی، ابراهیم زاده، 1391).جهت رسیدن به عملکرد برتر یک کسب و کار، باید مزیت رقابتی را پایدار نمود. سازمانها همواره به دنبال این موضوع بودهاند که چطور مزیت رقابتی خود را در محیطهایی نامطمئن و به سرعت در حال تغییر کسب کنند(دوبنی و لوفمان، 2000). در صورتیکه سازمان بتواند به واسطه شایستگیهای خود، مزیت رقابتی پایداری خلق نماید که برای مشتریان ارزشمند بوده و همواره برتر از رقبا باشد، در واقع عملکردی شایسته از خود برجای گذاشته و رقابتپذیری را به ارمغان آورده است(بارنی، 1999). یک روش مهم و کلیدی برای ایجاد تمایز و یک جایگاه رقابتی، استفاده از دیدگاه منبع محور در راستای تحقق مزیت رقابتی پایدار است. یکی از ضروریات کلیدی برای موفقیت شرکتها در محیط رقابتی، شناسایی این نکته است که چگونه میتوان فواید و مزایای رقابتی را همیشگی کرد؟ برای توسعه و بکارگیری یک مزیت رقابتی سازمانها بایستی قابلیتهایی داشته باشند که بتوانند در ایجاد منابع غیرقابل تقلید، باارزش، کمیاب و غیرقابل جایگزینی مورد استفاده قرار گیرند(عطاران، دیواندری و آدینف، 1391). برای هر شرکتی در هر صنعتی که باشد کلید موفقیت تنها اتکا بر یک منبع برای کسب مزیت نیست بلکه بهترین و موفق ترین شرکت ها میدانند که همواره باید از زوایای تازهای به مزیت رقابتی بنگرند و از انواع منابع برای خلق مزیت رقابتی بهره بگیرند(استاک، 1998). پیشینه تحقیق جاوروسکی و همکاران(2002) نشان دادند که تحقیقات اندکی در این زمینه که چگونه سازمانها بطور کارآمد هوشمندی مرتبط با رقبا ایجاد میکنند موجود است در مقابل ایجاد هوشمندی مرتبط با مشتریان که بطور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. جنبههای رقابتی بازارگرایی علی رغم اهمیت آن در ادبیات نظری و تجربی بازارگرایی نادیده گرفته شده است. در نتیجه بینش تجربی اندکی پیرامون این محرک بالقوه بازارگرایی در توضیح عملکرد سازمانی در دسترس است(سورنسن، 2009). نوبل و همکاران(2002) دریافتند که رقیبگرایی عملکرد سازمان را بهبود میبخشد. محیط رقابتی بر تمرکز نسبی بر مشتریان در مقابل رقبا و سطح مورد نیاز از رقیبگرایی اثر میگذارد. آرمسترانگ و کولوپی(1996) نشان دادند در سطوح پایین رقابتی ((انجام آنچه برای سازمان شما بهتر است)) بجای ((حمله به رقبایتان))، بهترین استراتژی میباشد که به نقش تعدیل کننده شدت رقابت بر اثرگذاری رقیبگرایی اشاره دارد. گائو، ژائو و ییم (2007) دریافتند سازمانهایی با سطوح بالای رقیبگرایی میتوانند به عملکرد بهتر دست یابند و این اثر مثبت با شدت رقابت تعدیل نشده است. در اقتصادهای انتقالی همچون چین رقیبگرایی برای کسب مزیت رقابتی و عملکرد برتر انتخاب عاقلانهای به نظر میرسد. گرینستین(2008) ادعا کرده است که اجزای بازارگرایی بر فرآیندهای محصول جدید اثر مثبت دارد و تأثیر رقیبگرایی بر موفقیت محصول جدید بستگی به سطوح حداقلی از مشتریگرایی دارد. ثابت شده است که تمرکز بیش از حد بر مشتریان نتایج منفی برای سازمانها به همراه دارد. با این حال درگیری ذهنی قوی با رقبا و هوش رقابتی نیز میتواند عواقب منفی برای عملکرد مالی سازمان به همراه داشته باشد(سورنسن، 2009). آرمسترانگ و کولوپی(1996) متوجه شدند سازمانهایی با اهداف رقیبگرا که با داشتن تمرکز بیش از حد بر سهم بازار و حمله به رقبا تعریف میشوند، عملکرد مالی ضعیفتری نسبت به سازمانهایی با اهدافی مانند سوداوری دارند. آنها نتیجهگیری کردند که استفاده از اطلاعات رقبا باید به عنوان ورودی فرآیند تدوین استراتژی باشد نه به عنوان یک هدف برای عملکرد مالی شرکت. نتایج لنگلر، سوسا و مارکوس(2013) نشان میدهد که رابطه بین رقیبگرایی و سود صادرکنندگان مثبت و خطی است، اگر شرکتها بطور مداوم بر اقدامات و حرکات رقبایشان نظارت نمایند عملکردشان را افزایش میدهند. همچنین هنگامیکه رقیبگرایی و فروش صادرکندگان افزایش مییابد سود صادرکنندگان نیز افزایش مییابد. اسمیرنوا و همکاران(2011) نشان دادند که در بازار صنعتی روسیه رقیبگرایی تأثیرمستقیم و مثبت بر عملکرد دارد، در حالیکه مشتریگرایی و هماهنگی میان وظیفهای از طریق توسعه قابلیتهای رابطهای، تأثیر غیرمستقیم و مداخلهگرانه بر عملکرد دارند. اسمیرنوا و همکاران(2011) بیان کردند که مدیران صادراتی برای اطمینان از توسعه محصول و قابلیتهای مبتنی بر بازار نیاز به سرمایهگذاری در هر دونوع جهتگیری(مشتریگرایی و رقیبگرایی) دارند. اما رقیبگرایی با قابلیتهای اکتشافی مرتبط نیست. سورنسن(2009) بیان میکند که تأثیر مثبت و معنی دار رقیبگرایی بر سهم بازار سازمان نشان میدهد که سطوح بالای رقیبگرایی منجر به سهم بازار بالاتر میشود. سازمانهایی با سطوح بالای رقیبگرایی از سهم بازار بالاتری برخوردارند اما این سازمانها نرخ بازده دارایی(ROA) بالاتری را به دست نمیآورند که این نظرات آرمسترانگ و کولوپی(1996) را منعکس میکند که بیان میدارند تمایل قوی به سهم بازار و حمله به رقبا اثر منفی بر عملکرد سازمان دارد. چنگ و کروم واید(2012) نشان دادند که رقیبگرایی و هماهنگی میان وظیفهای با نوآوری بنیادی در خدمات ارتباط معناداری دارد. همچنین این مطالعه نشان میدهد که رابطه معناداری بین رقیبگرایی و نوآوریهای تدریجی در خدمات وجود ندارد. مورگان و همکاران(2009) به بررسی اثر متقابل بازارگرایی و قابلیتهای بازاریابی به عنوان هسته اصلی مکانیزم ایجاد ارزش که پل ارتباطی بین رابطه رقیبگرایی- قابلیتهای بازاریابی- عملکرد است پرداختند. گرایش به داخل/ هزینه توسط اولسون، اسلاتر و هولت(2005) مطرح گردیده است. آنها در مطالعه خود این عامل را به همراه مشتریگرایی، رقیبگرایی و نوآوریگرایی به عنوان رفتار استراتژیک سازمان نام بردهاند. تئودوسیو و همکاران(2012) نیز در مطالعه خود تأثیر این متغیر را بر قابلیتهای بازاریابی مورد بررسی قرار دادند. نتیجه مطالعه آنها نشان میدهد که گرایش به داخل/ هزینه تأثیری بر قابلیت بازاریابی نداشته است. آنها بیان میکنند که ممکن است این عامل بر قابلیت سازمانی دیگری اثرگذار باشد و لزوم بررسی بیشتر را یادآور میشوند. نوآوری شرط اصلی رقابت در قرن 21 است. رقابت فزاینده، تلاطمات شدید محیطی، تغییرات فن آوری و عدم اطمینانهای محیطی، سازمانها را مجبور به پذیرش نوآوری به عنوان بخش اصلی استراتژی آنها کرده است(خیمنز، 2008). نوآوری برای کارآیی اقتصادی کشورها و شرکتها بسیار مهم است. نوآوری یکی از عوامل کلیدی موفقیت بلندمدت شرکتها به خصوص در بازارهای پویا است(بیکر و سینکولا، 2002). تحقیقات نوآوری میان انواع مختلف نوآوری تمایز قائل میشود زیرا آنها دارای ویژگیهای مختلف هستند و پذیرش آنها به وسیله عوامل سازمانی و محیطی تحت تأثیر قرار نمیگیرد(دامانپور، واکر و آولاندا، 2009). دامانپور(1991) یک طبقهبندی توسعه یافته و پذیرفته شده را پیشنهاد داده است. او بین نوآوری فنی و اداری تمایز قائل میشود(خمینز و سانز-واله، 2011). نوآوریهای فنی شامل محصولات، بازاریابی، خدمات و فناوری مورد استفاده برای تولید محصولات، فروش محصول و یا ارائه خدمات به طور مستقیم مرتبط به فعالیتهای پایه سازمان میباشد. نوآوری اداری مربوط به ساختار اداری و فرآیندهای سازمانی که به طور غیرمستقیم به فعالیت پایه سازمان مربوط است و بیشتر به طور مستقیم مرتبط با مدیریت آن میباشد. پس میتوان گفت در حالی که نوآوریهای فنی شامل فرآیند جدید و محصولات و خدمات جدید میشود، نوآوریهای اداری به شیوهها، سیاستها و روشهای جدید سازمانی اشاره دارد(دامان پور و ایوان، 1984). زالتمان و همکاران(1973) در حدود 20 نوع نوآوری را شناسایی کردند که بر حسب ویژگی سازمان و تمرکز و نتیجه نوآوری دستهبندی شدهاند(دامانپور و همکاران، 2009). علیرغم تنوع انواع نوآوری، تمایز میان نوآوری محصول و نوآوری فرآیند، بطور گسترده مطالعه شده و شناخته شدهترین گونه شناسی نوآوری است(همان). نوآوری محصول بر ارائه کالاها و خدمات جدید، میزان درآمد حاصل از آنها، میزان موفقیت کالاها و خدمات جدید و سرعت مناسب در ارائه محصولات تأکید دارد(طبرسا و همکاران، 1391). نوآوری فرآیند تمرکز داخلی دارد و هدفش افزایش کارآیی و اثربخشی فرآیندهای داخلی سازمان به منظور تسهیل در تولید و تحویل کالا یا خدمات به مشتریان میباشد(آبرناتی و اترباخ، 1978؛ بوئر و دورینگ، 2001). ادکوئیست و همکاران(ادکوئیست و همکاران، 2001 ؛ می یوس و ادکوئیست، 2006 ) این دو گونهشناسی (نوآوری محصول و نوآوری فرآیند) را در کنار هم قرار دادند و طبقه بندی ارائه نمودند که میان دو گونه از نوآوری محصول(نوآوری در محصول و نوآوری در خدمات) و دو نوع نوآوری فرآیند(تکنولوژیکی و سازمانی) تمایز قائل میشود(دامانپور و همکاران، 2009). در حالیکه نوآوری تکنولوژیکی به طور مستقیم با فعالیتهای ابتدایی سازمان مرتبط است و عمدتاً تغییرات در سیستمهای تولید سازمان ایجاد میکند، نوآوریهای اداری بطور غیرمستقیم با وظایف اساسی سازمان مرتبط هستند و عمدتاً سیستمهای مدیریت سازمان را تحت تأثیر قرار میدهند(دامان پور و ایوان، 1984). همل(2006) میان دو نوع از نوآوری فرآیند تمایز قائل میشود: نوآوری در فرآیندهای عملیاتی(نظیر خدمات مشتری، تدارکات و خرید) و نوآوری در فرآیندهای مدیریت(نظیر برنامهریزی استراتژیک، مدیریت پروژه و ارزیابی کارکنان) که مشابه تمایز مییوس و ادکوئیست میباشد(دامان پور و همکاران، 2009). با توجه به تمرکز بر نیازهای مشتری در بخش خدمات، ماهیت نوآوری خدمات از طریق ارتباط آن با استفادهکننده خدمت بهتر درک میشود. نوآوری خدمات به عنوان معرفی خدمات جدید به مشتریان موجود یا جدید و ارائه خدمات موجود به مشتریان جدید تعریف میشود(همان). نوآوری فرآیندهای تکنولوژیکی عناصر جدید معرفی شده به سیستم تولید سازمانی یا عملیات خدمت به منظور تولید محصولات یا ارائه خدمات سازمان به مشتریان میباشد(آبرناتی و اترباخ، 1978 ؛ دامانپور و گوپالاک ریشنان، 2001). محرک چنین نوآوریهایی کاهش در زمان تحویل، افزایش انعطافپذیری عملیاتی و کاهش هزینههای تولید است(بوئر و دورینگ، 2001).نوآوری فرآیند اداری با تغییرات در ساختار و فرآیند سازمان، سیستمهای مدیریتی، دانش به کار برده شده در اجرای وظایف مدیریت ومهارتهای مدیریتی مرتبط است(دامان پور و همکاران، 2009). اهمیت نوآوری به عنوان محرک عملکرد و مزیت رقابتی به خوبی در ادبیات پوشش داده شدهاست(لسکوار-اسپاکاپان و باستیک،2007 ). نوآوری برای مقابله با آشفتگی محیط خارجی به شرکت کمک میکند بنابراین یکی از محرکهای اصلی موفقیت بلندمدت در کسب و کار بویژه در بازارهای پویا است(خمینز و سانز-واله، 2011). شرکتها به منظور رقابت در بلند مدت نیاز به یک فرهنگ نوآور دارند و باید به نیازهای مشتری پاسخ گویند(تاجدینی و ترومان، 2012).رایت و همکاران(2005) با استفاده از یک نمونه از کسب و کارهای کوچک دریافتند که در محیطهای با ثبات نوآوری محصول بر عملکرد تأثیر نمیگذارد اما در محیطهای متخاصم اثر مثبت بر عملکرد دارد. منصوری و لاو(2008) با تمرکز بر یک نمونه از شرکتهای خدماتی دریافتند که وقوع و تکرار و میزان نوآوری خدمات اثر مثبت بر رشد داشته اما تأثیری بر بهرهوری ندارد. جیمز تامپسون(1967) در کتاب کلاسیک خود((سازمان در عمل)) چگونگی اثرگذاری متغیر انسانی بر اقدامات سازمان را توصیف کرد. همبریک و ماسون(1984) اظهار میکنند که سازمانها بازتاب مدیران ارشدشان هستند. فینکلستین و هامبریک(1996) اهمیت عامل انسانی بر انتخاب استراتژیک و عملکرد سازمان را بررسی نمود(هیت و همکاران، 2000). ارتباط میان سرمایه انسانی و متغیرهای گوناگون عملکرد را میتوان در بسیاری از جریان های تحقیقاتی نظیر نظریه سرمایه انسانی اقتصادی، یادگیری سازمانی، تئوری مبتنی بر منایع شرکت، و اخیراً تئوری مبتنی بر دانش شرکت دنبال کرد(سلیم، آشور و بونتیس، 2007). بونتیس، چائو چانگ کو و ریچاردسون(2000)آنها دریافتند که صرف نظر از نوع صنعت سرمایه انسانی دارای اهمیت است، سرمایه انسانی اثر بیشتری بر چگونگی سازماندهی یک کسب وکار در صنایع غیرخدماتی در مقایسه با صنایع خدماتی دارد. سرمایه انسانی بطور قابل توجهی بر سرمایه مشتری در تمامی صنایع اثرگذار است و بر سرمایه ساختاری در صنایع غیرخدماتی اثر قابل توجهی دارد. هیت، بیرمان، شیمیتزو و کوچهار(2000) در مطالعه خود اثر مستقیم و مداخلهای سرمایه انسانی بر عملکرد سازمانهای خدماتی حرفهای را مورد آزمون قرار دادند. نتایج مطالعه آنها نشان میدهد که سرمایه انسانی اثر منحنی U شکل بروز میدهد و اهرم قرار دادن سرمایه انسانی اثر مثبت بر عملکرد دارد. بعلاوه سرمایه انسانی اثر مداخلهای بر رابطه بین استراتژی و عملکرد سازمان دارد. استوارت اظهار میکند که موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانالهای بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتری نشاندهنده توانایی بالقوه یک سازمان به خاطر عوامل نامشهود بیرونی آن است. تعاریف جدید مفهوم آن را به سرمایه رابطهای توسعه دادهاند که شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمینکنندگان، انجمنهای تجاری یا دولت برقرار میکند(مشبکی و قلیچ لی، 1386 ). نتایج هسو و فانگ(2009) نشان میدهد که سرمایهگذاری سازمانی در سرمایه رابطهای و انسانی تأثیر معناداری بر انباشت سرمایه ساختاری شامل سرمایه فرآیند و سرمایه نوآوری دارد. سرمایه رابطهای نسبت به سرمایه انسانی اثر مشهودتری بر سرمایه ساختاری دارد و سرمایه رابطهای بطور مثبت بر قابلیت یادگیری سازمانی اثرگذار است. سابرامانیان و یوندت(2005) دریافتند که سرمایههای انسانی، سازمانی و اجتماعی و روابط متقابل آنها بر قابلیتهای نوآوری بنیادی و تدریجی اثرگذار است. سرمایه رابطهای نقش قابل توجهی در هر دو گونه نوآوری دارد که بطور مثبت قابلیتهای نوآوری بنیادی و تدریجی را بهبود میبخشد. اهداف تحقیق 1)شناخت تأثیر عوامل محیطی(آشفتگی بازار و شدت رقابت) و امل سازمانی عدم تمرکز بر ابعاد استراتژیگرایی بانکهای خصوصی سطح شهر کرمانشاه. 2)شناخت تأثیر ابعاد استراتژیگرایی شامل مشتریگرایی، رقیبگرایی، گرایش به داخل/هزینه و نوآریگرایی بر قابلیتهای بازاریابی بانکهای خصوصی 3)شناخت تأثیر سرمایههای انسانی، رابطهای، سازمانی و اطلاعاتی بر قابلیتهای بازاریابی بانکهای خصوصی سوالات تحقیق: آیا قابلیتهای بازاریابی بر عملکرد شعب بانکهای خصوصی تأثیر مثبت دارد؟ تاثیر مشتریگرایی بر قابلیتهای بازاریابی چگونه است؟ آیا آشفتگی بازار بر مشتریگرایی تأثیر مثبت دارد؟ رقیبگرایی بر قابلیتهای بازاریابی چه تاثیری دارد؟ فرضیههای تحقیق: قابلیتهای بازاریابی بر عملکرد شعب بانکهای خصوصی تأثیر مثبت دارد. مشتریگرایی بر قابلیتهای بازاریابی تأثیر مثبت دارد. آشفتگی بازار بر مشتریگرایی تأثیر مثبت دارد. رقیبگرایی بر قابلیتهای بازاریابی تأثیر مثبت دارد. گرایش به داخل/هزینه بر قابلیتهای بازاریابی تأثیر مثبت دارد. نوآوریگرایی بر قابلیتهای بازاریابی تأثیر مثبت دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر بر حسب هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد و بر حسب روش، توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری جامعه پژوهش حاضر از مدیران شعب بانکهای خصوصی (شامل بانکهای دی، کارآفرین، پاسارگاد، سامان، شهر، گردشگری، سینا، ملت، صادرات، تجارت) که در سطح شهر ... مشغول فعالیت هستند، تشکیل شده است. بطور خلاصه دلایل این انتخاب را میتوان به شرح زیر بیان نمود: 1)ادراک مدیران عملیاتی از استراتژیها، هنجارها و ارزشهای سازمانی بطور مستقیم با رفتارهای آنان هنگام انجام وظایف و مسئولیتهایشان در ارتباط است. 2)مؤسسات بانکی به شکل شبکهای از شعب سازماندهی شدهاند در نتیجه مدیران عملیاتی با فراهم آوردن دستورالعمل و راهنماییها و همچنین هدایت کارکنان عملیاتی و تعامل با مشتریان، نقش حساسی را در انجام استراتژیهای سازمانی در سطح مشتریان بر عهده دارند(تئودوسیو و همکاران، 2012). نمونه و تعیین حجم نمونه روش نمونهگيري مورد استفاده در اين تحقيق، نمونهگيري تصادفي ساده است. با در نظر گرفتن فاكتورهاي زير حجم نمونه با استفاده از رابطهي زير محاسبه شدهاست. N: حجم جامعه = 170 α: خطاي نمونهگيري =05/0 QUOTE d: خطاي مطلق = 047/0 n: حجم نمونه QUOTE :انحراف استاندارد بر اساس متغیر عدم تمرکز که برابر با 46/23 QUOTE : میانگین متغیر عدم تمرکز که برابر با 37/53 مقدار به دست آمده براي n برابر با 112 است. ابزار گردآوری دادهها روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانهای و میدانی بوده است. در روش کتابخانهای فیش برداری اینترنتی مورد استفاده قرار گرفته است همچنین برای جمعآوری دادههای آماری، از روش گردآوری اطلاعات بصورت میدانی و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. متون و مقالات علمی مقالات منتشر شده پیرامون متغیرهای بررسی شده در این پژوهش انتخاب و با فیش برداری از آنها اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردیدهاند. پرسشنامه پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد شده میباشد که شامل یازده بخش: آشفتگی بازار، شدت رقابت، عدم تمرکز، مشتریگرایی، رقیبگرایی، گرایش به داخل/ هزینه، نوآوریگرایی، سرمایه انسانی، سرمایه رابطهای، سرمایه سازمانی، سرمایه اطلاعاتی، قابلیتهای بازاریابی و عملکرد میباشد. روش و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها آمار استنباطی: در این تحقیق ما از این نوع آمار بهره بردهایم. در آمار استنباطی هدف اصلی پژوهشگر كسب اطلاع در مورد گروههای كوچك نیست بلكه وی علاقمند است تا از طریق این یافتهها، اطلاعات لازم را در مورد جامعهای كه این گروه كوچك از آن انتخاب شده است را بدست آورد. به بیان دیگر هدف پژوهشگر، تعمیم اصول و یافتهها بهگونهای است كه بتواند حوادث را تبیین و پیشبینی كند. برای استنباط ويژگیهای یك گروه بزرگ، از طریق یافتههای حاصل از یك گروه كوچك، از آمار استنباطی استفاده میشود(خاکی ، 1379 ،ص 299). قبل از بررسی درستی فرضیات آزمون کولمگروف اسمیرونف را به منظور بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای مورد بررسی انجام می دهیم.جهت بررسی فرضیات از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار AMOS به بررسی مناسبت مدل هایی پرداخته خواهد شد که در آنها روابطی که درستی آنها در آزمون فرضیات اثبات شده است، پرداخته می شود. همانطور که اشاره گردید از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده میشود. برنامه زمانبندی شده انجام پایان نامه: ردیفمراحل انجام پژوهشمدت زمان لازم بر حسب ماهتاریخ شروع این مرحلهتاریخ اتمام این مرحله1 FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT      2 FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT      3 FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT      4 FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT      5 FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT      6 FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       FORMTEXT       تاریخ احتمالی دفاع از پایان نامه: FORMTEXT       منابع وماخذ : ابزری، مهدی؛ رنجبریان، بهرام؛ فتحی، سعید؛ قربانی، حسن(1388). تأثیر بازاریابی داخلی بر بازارگرایی و عملکرد کسب وکار در صنعت هتلداری. چشم انداز مدیریت، شماره 31، 42-25. اعرابی، سید محمد؛ فتح اللهی، افشین؛ اسدزاده، عبدالله.(1388). رویکردی نوین از دیدگاه مبتنی بر منابع به استراتژی سطح شرکتی در شرکت های مادر. مدیریت توسعه و تحول، شماره 3، 7-1. آقازاده، هاشم؛ مهرنوش، مینا(1389). مقیاس بومی بازارگرایی بانک های تجاری ایران. چشم انداز مدیریت بازرگانی، شماره 2، 143-119. ایران زاده، سلیمان؛ برقی، امیر(1388). رتبه بندی و ارزیابی عملکرد بانک با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی(PCA). پژوهشگر فصلنامه مدیریت، شماره 14، 61-47. جعفرپور، محمود.(1391). تبیین و ارزیابی مدل رابطه دارایی های ناملموس و عملکرد تجاری سازمان های بازرگانی. کاوش های مدیریت بازرگانی، سال چهارم، شماره 7، 53-20. حاجی پور، بهمن و مؤمنی، مصطفی(1388). بازشناسی رویکرد منبع محور نسبت به منابع سازمان و مزیت رقابتی پایدار مورد مطالعه: شرکت تولیدی ساران. اندیشه مدیریت، سال سوم، شماره اول، 102-77. حاجی پور، بهمن؛ درزیان عزیزی، عبدالهادی؛ شمسی گوشکی، سجاد(1391). تبیین استراتژی محصول-بازار و قابلیت های بازاریابی شرکت بر عملکرد بازار. کاوش های مدیریت بازرگانی، سال چهارم، شماره7، 87-54. حافظ نیا، محمدرضا(1387). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت. حمیدی زاده، محمدرضا؛ خیرخواه عسکرآباد، محمد رضا(1391). بررسی تأثیر قابلیت های مدیریت دانش بازاریابی بر عملکرد سازمان در صنایع پتروشیمی ایران. کاوش های مدیریت بازرگانی، سال چهارم، شماره 8، 45-30. خاکی، غلام رضا (1379). روش تحقیق با رویکرد پایانامه نویسی. تهران: انتشارات علمی. دلاور، علی(1391). مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی. تهران: انتشارات رشد. دهقان، نبی اله؛ دهقان، فاطمه؛ فتحی، صمد(1391). تبیین و تعامل راهبرد قابلیت های یادگیری، نوآوری و مزیت رقابتی پایدار. مطالعات مدیریت راهبردی، شماره9، 150-128. دیواندری، علی؛ سید جوادین، سیدرضا؛ نهاوندیان، محمد؛ آقازاده، هاشم(1387). بررسی رابطه بین بازارگرایی و عملکرد بانک های تجاری ایران. تحقیقات اقتصادی، شماره ، 17-4. دیوید، فرد آر(1390). مدیریت استراتژیک(علی پارسائیان و محمد اعرابی، مترجمان). تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی. رابینز، استیفن(1389). تئوری سازمان ساختار و طرح سازمانی(سید مهدی الوانی و حسن دانایی فرد، مترجمان). تهران: نشر صفار. رجوعی، مرتضی(1387). بازارگرایی: مفاهیم، نظریه ها و نتایج آن در سازمان. فصلنامه تخصصی رشته مدیریت دانشگاه امام رضا(ع). 17-10. رضایی دولت آبادی، حسین؛ خائف الهی، احمد علی(1385). مدلی برای تعیین میزان تأثیر بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار با توجه به قابلیت های بازاریابی در صنایع شیمیایی. فصلنامه مدرس علوم انسانی، شماره1، 161-131. رنجبریان، بهرام؛ بنی طالبی، محمد باقر؛ مهینی زاده، سعید(1388). تعیین میزان بازارگرایی صنایع کاشی استان های اصفهان و یزد. مهندسی صنایع و مدیریت شریف، شماره2، 19-15. شقاقی، مهدی؛ نقشینه، نادر(1388). تعمیم زنجیره ارزش پورتر به فعالیت های کتابخانه های تخصصی و تأثیر فناوری اطلاعات بر آن. پیام کتابخانه، (1)15، 64-47. ضیایی، محمد صادق؛ حسنقلی پور، طهمورث؛ عباسپور، عباس؛ یاراحمد زهی، محمد حسین(1391). تبیین مدل توسعه قابلیت های فردی سرمایه انسانی با هدف چابک سازی بنگاه های کوچک ومتوسط (مطالعه ای در شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران). پژوهش های مدیریت عمومی، سال 5، شماره16، 44-27. طاهرپور کلانتری، حبیب الله؛ طبیبی طلوع، احمد(1389). رابطه بین مدیریت ارتباط با مشتری CRM با عملکرد. چشم انداز مدیریت بازرگانی، شماره1، 122-109. طبرسا، غلامعلی؛ دری، بهروز؛ قوچانی، فرخ؛ احمدی زاد، آرمان(1391). بررسی نقش سرمایه انسانی در ارتقا نوآوری سازمانی(با توجه به نقش میانجی گری خلق دانش). چشم انداز مدیریت دولتی، شماره11، 89-73. طبیبی، سید جمال الدین؛ ملکی، محمدرضا؛ دلگشایی، بهرام(1390). تدوین پایان نامه، رساله، طرح پژوهشی و مقاله علمی. تهران: انتشارات فردوس. عطاران، جواد؛ دیواندری، علی؛ آدینف، حیات(1391). شناسایی عوامل مؤثر بر تحکیم بازار(تحقق مزیت رقابتی پایدار) خدمات بانکی در بانک ملت بر مبنای دیدگاه منبع محور. مدیرت بازرگانی، شماره 12، دوره4، 112-91. قربانی زاده، وجه الله؛ حبیبی بدرآبادی، حسین؛ ابراهیم زاده، حسین(1391). نقش تعدیل کننده فرآیند یادگیری در رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی. پژوهش های مدیریت عمومی، سال 5، شماره16، 161-135. قلیچ لی، بهروز؛ هجاری، زیاءالدین؛ رحمان پور، لقمان؛ حبیب پور، الله وردی؛ یزدانی، سودابه(1388). طراحی مدل اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری(مطالعه موردی:بانک رفاه کارگران). چشم انداز مدیریت، شماره 33، 150-131. لشکربلوکی، مجتبی(1387). ابزارهای تحلیلی رویکرد مبتنی منابع، نشر فرا. نایب زاده، شهناز؛ حیدرزاده، کامبیز(1388). ارزیابی بازاریابی توسعه یافته(EMO) بر عملکرد کسب وکارها شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و ارائه چارچوب کاربردی. مجله پژوهش های مدیریت، شماره 80، 39-13. Abernathy, W.J., Utterback, J.M.(1978). Patterns of industrial innovation. Technology Review, 80, 40–7. Adler, P. S., Kwon, S. W. (2002). Social capital: Prospects for a new concept. Academy of Management Review, 27(1), 17–40. Akdeniz, M.B., Gonzalez-Padron, T., Calantone, R.J.(2010). An integrated marketing capability benchmarking approach to dealer performance through parametric and nonparametric analyses. Industrial Marketing Management 39, 150–160. Ansoff, H.I.(1965). Corporate Strategy. NewYork: MacGraw-Hill. Appiah-Adu, K., Singh, S.(1998). Customer orientation and performance: a study of SMEs. Management Decision, 36(6), 385-394. Arino, A., De la Torre, J., Ring, P.S. (2001). Relational quality: managing trust in corporate alliances. California Management Review, 44(1), 109-131. Armstrong, J. S., Collopy, F.(1996). Competitor orientation: Effects of objectives and information on managerial decisions and profitability. Journal of Marketing Research, 33(2), 188−199. Augier, M., Teece, D. J. (2009). Dynamic capabilities and the role of managers in business strategy and economic performance. Organization Science, 20(4), 410-421. Augusto, M., Coelho, F.(2009). Market orientation and new-to-the-world products: exploring the moderating effects of innovativeness, competitive strength, and environmental forces. Industrial Marketing Management, 38(1), 94–108. Auw, E.(2009). Human Capital, Capabilities and competitive Advantage. International Review of Business Research Paper, 5(5). 25-36. Avlonitis, G.V., Gounaris, S. P.(1997). Marketing orientation and company performance—Industrial vs. consumer goods companies. Industrial Marketing Management, 26(5), 385−402. Avlonitis, G.J., Gounaris, S.P.(1999). Marketing orientation and its determinants: an empirical analysis. European Journal of Marketing, 33 (11/12), 1003–1037. Baker, W.E., Sinkula, J.M.(2002). Market orientation, learning orientation and product innovation: delving into the organization's black box. Journal Market Focus Management, 5(1), 5-23. Barney, J. (1991). Firm resources and sustained competitive advantage. Journal of Management, 17 (1), 99–120. Blesa, A., Ripolle´s, M.(2008). The influence of marketing capabilities on economic international performance. International Marketing Review, 25(6), 651-673. Blois, K., Ramirez, R. (2006). Capabilities as marketable assets: A proposal for a functional categorization. Industrial Marketing Management, 35(8), 1027–1031. Boer, H. During, W. E.(2001). Innovation, what innovation? A comparison between product, process, and organizational innovation’. International Journal of Technology Management, 22, 83–107. Bontis, N. (1999). Managing organizational knowledge by diagnosing intellectual capital: framing and advancing the state of the field. International Journal of Technology Management, 18(5-8), 433-62. Bontis, N., Keow, W.C.C. and Richardson, S. (2000). Intellectual capital and business performance in Malaysian industries. Journal of Intellectual Capital, 1 (1), 85-100. Bontis, N. (2001). Assessing knowledge assets: a review of the models used to measure intellectual capital. International Journal of Management Reviews, 3(1), 41-60. Bontis, N., Seleim, A., Ashour, A.(2007). Human capital and organizational performance: a study of Egyptian software companies. Management Decision, 45 (4), 789-801. Brady, M.K.,Cronin,J.J.(2001).Customer orientation. Journal of Service Research, 3(3), 241–251. Bruderl, J, Preisendorfer, P. (2000). Fast growing businesses: empirical evidence from a German study. International Journal of Sociology, 30, 45–70. Cadogan, J. W., Diamantopoulos, A., Siguaw, J. A. (2002). Export Market Oriented Activities: Their Antecedents and Performance Consequences. Journal of International Business Studies, 33 (3), 615-626. Carmona-Lavado, A., Cuevas-Rodríguez, G., Cabello-Medina, C.(2010). Social and organizational capital: Building the context for innovation. Industrial Marketing Management 39, 681–690 Chang, W., Park, J.E., Chaiy, S.(2010). How does CRM technology transform into organizational performance? A mediating role of marketing capability. Journal of Business Research 63, 849–855. Chen, W.J. (2011). Innovation in hotel services: culture and personality. International Journal of Hospitality Management, 30 (1), 64–72. Cheng, C.C., Krumwiede, D. (2012). The role of service innovation in the market orientation—new service performance linkage. Technovation, 32, 487–497. Cross, R., Baird, L. (2000). Technology is not enough: improving performance by building organizational memory. Sloan Management Review, 41(3), 69-78. Damanpour, F. Evan, W. M.(1984). Organizational innovation and performance: the problem of organizational lag. Administrative Science Quarterly, 29, 392–409. Damanpour, F., Gopalakrishnan, S.(2001). The dynamics of the adoption of product and process innovation in organizations. J Manag Stud, 38(1), 45–65. Damanpour, F., Wischnevsky, J.D.( 2006). Research on organizational innovation: distinguishing innovation-generating from innovation-adopting organizations. Journal of Engineering and Technology Management 23, 269–291. Damanpour, F., Walker, R.M., Avellaneda, C.N.(2009). Combinative effects of innovation types organizational performance: a longitudinal study of service organizations. Journal of Management Study, 46(4), 650–75. Davenport, T.H. and Prusak, L. (1998). Working Knowledge: How Organizations Manage What They Know, Harvard Business School Press, Boston, MA. Day, G. S., Nedungadi, P.(1994). Managerial representations of competitive advantage. Journal of Marketing, 58(2), 31−44. Day, G. S. (1994). The capabilities of market driven organisations. Journal of Marketing, 58, 37−51. Dawes, J.( 2000). Market orientation and company profitability: further evidence incorporating longitudinal data. Australian Journal of Management. 25, 173–199. Dawson, A.(2012). Human capital in family businesses: Focusing on the individual level. Journal of Family Business Strategy. 3, 3–11. Deshpandé, R., Farley, J.U., Webster, F.E., (1993). Corporate culture, customer orientation, and innovativeness in Japanese firms: a quadrad analysis. Journal of Marketing, 57, 23–37. Dev, C.H., Zhou, K.Z. Brown, J., Agarwal, S.(2009). Customer Orientation or Competitor Orientation? Which Marketing Strategy Has a Higher Payoff for Hotel Brands?. Cornell Hospitality Quarterly, 19-28. Dobni, C.B., Luffman, G.(2000). Market orientation and market strategy profiling: an empirical test of environment-behaviour-action coalignment and its performance implications. Management Decision, 38(8), 503 – 522. Donaldson, B. (1993). Customer driven organizations can smile. Proceedings of the Annual Conference of the Marketing Education Group, Vol. 1, Loughborough University Business School, Loughborough, pp. 243-55. Dosi G, Nelson R.R., Winter S.G. (2002). The nature and dynamics of organizational capabilities. New York, Oxford University Press. Dowling, J., Pfeffer, J.(1975).Organizational legitimacy: social values and organizational behavior. The Pacific Sociological Review, 18(1), 122–136. Gao, G. Y., Zhou, K. Z., & Yim, C. K. (2007). On what should firms focus in transitional economies? A study of the contingent value of strategic orientations in China. International Journal of Research in Marketing, 24(1), 3–15. Ganesan, S.(1994). Determinants of long-term orientation in buyer-seller relationships, Journal of Marketing, 58, 1-19. Gatignon, H. & Xuereb, J.M. (1997). Strategic orientation of the firm and new product performance. Journal of Marketing Research, 34, 77-90. Greenley, G.E., Hooley, G.J., Rudd, J.M.(2005). Market orientation in a multiple stakeholder orientation context: implications for marketing capabilities and assets. Journal of Business Research, 58, 1483– 1494. Grewal, R., Tansuhaj, P. (2001). Building organizational capabilities for managing economic crisis: The role of market orientation and strategic flexibility. Journal of Marketing, 65(2), 67. Griffith, D.A., Yalcinkaya, G., Calantone, R.J. (2010). Do marketing capabilities consistently mediate effects of firm intangible capital on performance across institutional environments? Journal of World Business, 45, 217–227. Grinstein, A.(2008).The relationships between market orientation and alternative strategic orientations: a meta-analysis. European Journal of Marketing, 42(1/2), 115-34. Guenzi, P., Troilo, G.(2005). Developing marketing capabilities for customer value creation through Marketing–Sales integration. Industrial Marketing Management, 35, 974–988. Haijian, L., Chuanming, CH. (2009). Corporate organizational capital, strategic proactiveness and firm performance: An empirical research on Chinese firms. Front Business Research China, 3(1), 1–26. Hambrick, D.(1987). Top management teams: Key to strategic success. California Management Review, 30, 88-108. Hall, D. (1992), The Hallmarks for Successful Business, Mercury Books, London. Han, J. K., Kim, N., Srivastava, R. K.(1998). Market orientation and organizational performance: Is innovation a missing link?. Journal of Marketing, 62(4), 30−45. Hitt, M. A., Bierman, L., Shimizu, K.,&Kochhar,R. (2001). Direct and moderating effects of human capital on strategy and performance in professional service firms: a Resource based perspective. Academy of Management Journal, 44(1), 13-28. Hooley, G.J., Greenley, G.E., Cadogan, J.W., Fahy, J.(2005). The performance impact of marketing resources. Journal of Business Research, 58(1):18–27. Hult, G. T. M., Ketchen, D. J.(2001). Does market orientation matter? A test of the relationship between positional advantage and performance. Strategic Management Journal, 22(9), 899–906. Hunt, S.D. Morgan, R.M. (1995). The comparative advantage theory of competition. Journal of Marketing, 59(2), 1-15. Hsu, Y.H., Fang, W.(2009). Intellectual capital and new product development performance: The mediating role of organizational learning capability. Technological Forecasting & Social Change 76, 664–677. Jaakkola, M ., Möller, K., Parvinen, P., Evanschitzky, H., Mühlbacher, H.(2010). Strategic marketing and business performance: A study in three European‘engineering countries’. Industrial Marketing Management, 39(8). 1300-1310. Jiménez-Jimenez, D., Sanz -Valle, R., Hernandez-Espallardo, M. (2008). Fostering innovation: The role of market orientation and organizational learning. European Journal of Innovation Management, 11(3), 389 – 412. Jiménez-Jiménez, D., Sanz-Valle, R. (2011). Innovation, organizational learning, and performance. Journal of Business Research, 64, 408–417. Kohli, A.K, Jaworski B.J.(1990). Market orientation: the construct, research propositions, and managerial implications. Journal of Marketing, 54(2), 1-18. Krasnikov, A., Jayachandran, S. (2008). The relative impact of marketing, research-and-development, and operations capabilities on firm performance. Journal of Marketing, 72(4), 1–11. Kumar, V., Jones, E., Venkatesan, R., & Leone, R. P. (2011, January). Is market orientation a source of sustainable competitive advantage or simply the cost of competing? Journal of Marketing, 75, 16–30. Lafferty, B. A., Hult, G. T. M. (2001). A Synthesis of Contemporary Market Orientation Perspectives. European Journal of Marketing,35, 92-109. Learnd, E.P., Christensen, C.R., Andrews, K.R., Guth, W.(1969). Business Policy. Homewood, IL: Irwin. Lee, CH., Lee, K., Pennings, J.M.(2001). Internal capabilities, external networks, and performance: A study on technology based ventures. Strategic Management Journal, 22, 615–640. Lee, J.S., Hsieh, C.J.(2010). A research in relating Entrepreneurship, Marketing Capability, Innovation Capability and Sustained Competitive Advantage. EABR & ETLC conference proceedings. Lepak, D.P. and Snell, S.A. (1999), ‘‘The human resource architecture: toward a theory of human capital allocation and development’’, Academy of Management Review, 24(1), 31-48. Leskovar-Spacapan, G., Bastic, M.(2007). Differences in organizations’ innovation capability in transition economy: Internal aspect of the organizations’ strategic orientation Technovation, 27, 533–546. Lin, X., Germain, R.(2003).Customer Orientation in Chinese Industrial Firms and Global Marketing Implications. Journal of Global Marketing, 17(1), 93-115. Lippman, S., Rumelt, R.(1982). Uncertain imitability: An analysis of interfirm differences in efficiency under competition. Bell Journal of Economics, 13, 418-438. Lisboa, A., Skarmeas, D., Lages, C.(2011). Innovative capabilities: Their drivers and effects on current and future performance. Journal of Business Research, 64, 1157–1161. Mansury, M., Love, A., James, H.(2008). Innovation, productivity and growth in US business services: a firm-level analysis. Technovation, 28(1–2), 52–62. Martinez-Sanchez, A., Vela-Jimenez, M.J., Perez Perez, M., De-Luis-Carnicer, P., (2009). Inter organizational cooperation and environmental change: moderating effects between flexibility and Innovation performance. British Journal of Management, 20, 537–551. Megicks, P.,Warnaby,G.(2008).Market orientation and performance in small independent retailers in the UK. The International Review of Retail, Distribution and Consumer Research, 18(1), 105–119. Merrilees, B., Rundle-Thiele, Sh., Lye, A.(2010). Marketing capabilities: Antecedents and implications for B2B SME performance. Industrial Marketing Management, 40(3), 368-375. Möller, K. (2006). Role of competences in creating customer value: A value-creation logic approach. Industrial Marketing Management, 35(8), 913−924. Morgan, N.A., Slotegraaf, R.J., Vorhies, D.W. (2009). Linking marketing capabilities with profit growth. International Journal of Research in Marketing, 26, 284-93. Mukerjee, K. (2013). Customer-oriented organizations: a framework for innovation. JOURNAL OF BUSINESS STRATEGY, 34(3), 49-56. Nahapiet, J., Ghoshal, S. (1998). Social capital, intellectual capital, and the organizational advantage. Academy of Management Review, 23(2), 242–266. Naranjo-Valencia, J.C., Jime´nez-Jime´nez, D., Sanz-Valle, R. (2011). Innovation or imitation? The role of organizational culture. Management Decision, 49(1), 55-72. Narver, J.C., Slater, S.F.,(1990). The effect of a market orientation on business profitability. Journal of Marketing, 54(4):20–35. Narver, J.C., Slater, S.F., MacLanchlan, D.L., (2000). Total Market Orientation, Business Performance, and Innovation. Working Paper Series, Marketing Science Institute, Cambridge, MA. Nath, P., Nachiappan, S., Ramanathan, R.(2010). The impact of marketing capability, operations capability and diversification strategy on performance: A resource-based view. Industrial Marketing Management, 39, 317–329. Newbert S.L. (2007). “Empirical research on the resource based view of the firm: an assessment and suggestions for future research”. Strategic Management Journal 28(2), 121–146. Nwankwo, S.(1995).Developing a customer orientation. JOURNAL OF CONSUMER MARKETING, 12(5), 5-15. Nwokah, N.G., Maclayton, D.W., (2006). Customer-focus and business performance: the study of food and beverages organizations in Nigeria. Measuring Business Excellence, 10 (4), 65–76. Noble, C. H., Sinha, R. K., Kumar, A.(2002). Market orientation and alternative strategic orientations: A longitudinal assessment of performance implications. Journal of Marketing, 66(4), 25−39. Naranjo-Valencia, J.C., Jime´nez-Jime´nez, D., Sanz-Valle, R. (2011). Innovation or imitation? The role of organizational culture. Management Decision, 49(1), 55-72. Neely, A., Fillippini, R., Forza, C., Vinelli, A., Hii, J.( 2001). A framework for analysing business performance, firm innovation and related contextual factors: perceptions of managers and policy makers in two European regions. Integrating Manufacturing Systems 12 (2), 114–124. Nieves, J., Haller, S.(2014). Building dynamic capabilities through knowledge resources. Tourism Management 40, 224-232. O'Cass, A., Viet Ngo, L.(2011). Winning through innovation and marketing: Lessons from Australia and Vietnam. Industrial Marketing Management, 40, 1319–1329. Olson, E., M. Slater, S. F., Hult, G. T. (2005). The Performance Implications of Fit among Business Strategy, Marketing Organisation Structure, and Strategic Behaviour. Journal of Marketing, 69(7), 49-65 Pelham, A. M., Wilson, D. T.(1996). A longitudinal study of the impact of market structure, firm structure, strategy, and market orientation culture on dimensions of small firm performance. Journal of the Academy of Marketing Science,24 (1), 27-43. Pelham, A.M.(2000).Market orientation and other potential influences on performance in small and medium-sized manufacturing firms. Journal of Small Business Management,38(1), 48–67. Price, D.P., Stoica, M., Boncella, R.J.(2013). The relationship between innovation, knowledge, and performance in family and non-family firms: an analysis of SMEsPrice et al. Journal of Innovation and Entrepreneurship 2:14. Porter, M. E. (1980). Competitive strategy. New York: Free Press. Quinn, J. B., Anderson, P., Finkelstein, S. (2005). Leveraging intellect. Academy of Management Executive, 19, 78−94. Rapp, A., Trainor, K.J., Agnihotri, R.(2010). Performance implications of customer-linking capabilities: Examining the complementary role of customer orientation and CRM technology. Journal of Business Research, 63, 1229–1236. Rothaermel, F. T., Hess, A. M. (2007). Building dynamic capabilities: innovation driven by individuale, firme, and networke level effects. Organizational Science, 18(6), 898-921. Ruekert, R. (1992). Developing a market orientation: an organisational strategy perspective”. International Journal of Marketing, 9, 25-45. Rumelt, R.(1984). Towards a strategic theory of the firm. IN R. Lamb (Ed), Competitive Strategic Management, 556-570. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall. Rumelt, R. (1991). How much does industry matter? Strategic Management Journal, 12, 167–185. Rust, R.T., Ambler, T., Carpenter, G.S., Kumar, V., Srivastava, R.K.(2004). Measuring marketing productivity: Current knowledge and future directions. Journal of Marketing, 68(4), 76-89. Schulz, M., Jobe, L. (2001). Codification and tacitness as knowledge management strategies. An empirical exploration. Journal of High TechnologyManagement Research, 12, 139−165. Shapiro, B. (1988). What the hell is ‘market-oriented’?. Harvard Business Review, 66, 19-25. Shin, S., Aiken, K.D. (2012). The mediating role of marketing capability: evidence from Korean companies. Asia Pacific Journal of Marketing and Logistics, 24(4), 658-677. Slater, S., Narver, J.(2000).Intelligence generation and superior customer value. Journal of the Academy of Marketing Science, 28(1), 120–127. Spillan, J., Parnell, J.,( 2006). Marketing Resources and Firm Performance among SMEs. European Management journal, 24(2–3), 236–245. Sin, L.Y., Tse, A. C. B., Yau, O. H. M., Lee, J. S. Y.(2000). Market orientation and business performance: An empirical study in mainland China. Journal of Global Marketing, 14 (3), 5-29. Sinkula, J.M., Baker, W.E., Noorde wier, T. (1997), A Framework for Market-Based Organizational Learning: Linking Values, Knowledge and Behavior. Journal of the Academy of Marketing Science, 25, 305-18. Smirnova, M., Naudé, P., Henneberg, S. C., Mouzas, S., Kouchtch, S. P. (2011). The impact of market orientation on the development of relational capabilities and performance outcomes: The case of Russian industrial firms. Industrial Marketing Management, 40, 44–53. Song, M., Parry, M. E.(2009). The desired level of market orientation and business unit performance. Journal of the Academy of Marketing Science, 37(2), 144–160. Sørensen, H.E.(2009). Why competitors matter for market orientation. European Journal of Marketing, 43(5/6), 735-761. Stinchcombe, A.L.(1965). Social structure and organizations. In. I.G. March(Ed), Handbook of organizations: 142-193. Chicago: Rand-McNally. Strand, S.(2006). Patents as a source of sustainable Competitive Advantage. Seminar in Business Strategy and International Business, Helsinki University of Technology. Strong, C.A., Harris, L.C. (2004), The drivers of customer orientation. Journal of Strategic Marketing, 12 (3), 183-204. Subramaniam, M., Youndt, M. A. (2005). The influence of intellectual capital on the types of innovative capabilities. Academy of Management Journal, 48(3), 450-463. Sydler, R., Haefliger, S., Pruksa, R.(2013). Measuring intellectual capital with financial figures: Can we predict firm profitability?, European Management Journal, http://dx.doi.org/10.1016/j.emj.2013.01.008 Tajeddini, K., Trueman, M. (2012). Managing Swiss Hospitality: How cultural antecedents of innovation and customer-oriented value systems can influence performance in the hotel industry. International Journal of Hospitality Management, 31, 1119– 1129. Tajeddini, K., Elg, U., Trueman, M.(2013). Efficiency and effectiveness of small retailers: The role of customer and entrepreneurial orientation. Journal of Retailing and Consume Service , 20, 453–462. Tajeddini, K., Trueman, M., Larsen, G.(2006). Examining the Effect of Market Orientation on Innovativeness. Journal of Marketing Management, 22, 529-551. Theodosiou,M., Kehagias, J., Katsikea, K.(2012). Strategic orientations, marketing capabilities and firm performance: An empirical investigation in the context of frontline managers in service organizations. Industrial Marketing Management, 41, 1058–1070. Theoharakis, V., Hooley,G.(). CUSTOMER ORIENTATION AND INNOVATIVENESS: DIFFERING ROLES IN NEW AND OLD EUROPE. Vorhies, D. W., Morgan, R. E., & Autry, C. W. (2009). Product-market strategy and the marketing capabilities of the firm: Impact on market effectiveness and cash flow performance. Strategic Management Journal, 30(12), 1310–1334. Vorhies, D. W., & Morgan, N. A. (2005). Benchmarking marketing capabilities for sustainable competitive advantage. Journal of Marketing, 69(1), 80–94. Vorhies, D.J. (1998). An investigation of the factors leading to the development of marketing capabilities and organizational effectiveness, Journal of Strategic Marketing, 6(1), 3-23. Viet Ngo, L., O'Cass, A. (2012). Performance implications of market orientation, marketing resources, and marketing capabilities, Journal of Marketing Management, 28(1-2), 173-187. Walker, R. M. (2004). Innovation and Organizational Performance: Evidence and A Research Agenda. Advanced Institute for Management Research Working Paper Number 2. London: AIM Research. Available at: http://www.aimresearch.org (accessed 15 June 2004). Wang, C.H.(2013). How relational capital mediates the effect of corporate reputation on competitive advantage: Evidence from Taiwan high-tech industry, Technol. Forecast. Soc. Change ,http://dx.doi.org/10.1016/j.techfore.2013.06.009 Weerawardena, J. (2003). The role of marketing capability in innovation based competitive strategy, Journal of Strategic Marketing, 11(1), 15-35. Weerawardenaa, J., O'Cass, A. (2004). Exploring the characteristics of the market driven firms and antecedents to sustained competitive advantage. Industrial Marketing Management, 33, 419–428. Wernerfelt, B.(1989). From critical resources to corporate strategy. Journal of General Management, 14, 4-12. Williamson, P.J. (1991). Supplier strategy and consumer responsiveness: managing the links. Business Strategy Review, ,75-90. Wright, R.E., Palmer, J.C., Perkings, D.(2005). Types of product innovations an small business performance in hostile and benign environments. Journal of Small Business Strat, 15(2), 33–44. Wu, J.(2013). Marketing capabilities, institutional development, and the performance of emerging market firms: A multinational study. International Journl of Research in Marketing, 30, 36-45. Yong Eng, T., Spickett-Jones J.G. (2009). “An investigation of marketing capabilities and upgrading performance of manufacturers in mainland china and Hong Kong”. Journal of World Business, 44, 463–475. Zhou, K. Z., Yim, C. K., Tse, D. K. (2005). The effects of strategic orientations on technology and market-based breakthrough innovations. Journal of Marketing, 69(2), 42−60. Zhou, K. Z., Gao, G. Y., Yang, Z., Zhou, N. (2005). Developing strategic orientation in China: Antecedents and consequences of market and innovation orientations. Journal of Business Research, 58(8), 1049−1058.

فایل های دیگر این دسته