پاورپوینت آشنایی با طرح های جامع، تفصیلی، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده (pptx) 75 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 75 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
آشنایی با طرحهای جامع، تفصیلی و بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده
زمستان 1387
آشنایی با طرحهای جامع، تفصیلی و بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده
مفاهيم و تعاریف
طرح جامع
طرح تفصیلی
بافت فرسوده
برنامه ریزی
برنامه ریزی شهری
تعاریف و فرايند تهیه
شرح خدمات
مشکلات تهیه و اجراء
تعاریف
شرح خدمات
مشکلات تهیه و اجراء
تعاریف
شرح خدمات
مفهوم برنامهريزي
برنامه، نمايش منظم و يا رعايت سلسله مراتب فعاليتهاي مربوط به هم و مربوط به يک رشته تصميمات منظم و برحسب دورههاي زماني مختلف است. برنامهريزي تصميمات منظم براساس سلسله مراتب عمليات است.
عدهاي ديگر از صاحبنظران برنامه را تعيين هدف کوتاهمدت و راه رسيدن به آن و يا تعهد براي انجام مجموعهاي عمليات به منظور تحقق اهداف ميدانند.
امروزه واژه برنامهريزي براي فعاليتهاي مختلف انسان به کار ميرود و هيچ جامعهاي بدون برنامهريزي، نخواهد توانست پاسخگوي نيازهاي مختلف ساکنين خود باشد.
برنامهريزي در زندگي امروزي، در تمام سازمانها و تشکيلات، جايگاه و مفهوم خود را به دست آورده و تمام تصميمات براساس طرحها و برنامههاي از پيش انديشيده شده، اتخاذ ميگردد. شايد در گذشته، بدون برنامهريزي و دورانديشي، رسيدن به مطلوبات امکانپذير بود، اما امروزه زندگي مدرن اين امکان را نميدهد، چرا که جوامع مدرن از نظر تکنيکي، اجتماعي و اقتصادي بسيار پيچيدهتر از قبل شدهاند.
مراجعه به لغتنامه انگليسي "آکسفورد" و لغتنامه آمريکايي "وبستر" جهت ارائه تعريفي براي هريک از کلمات برنامه، برنامهريزي کردن و برنامهريز کمک مؤثري براي توضيح مسأله است. در اين لغتنامهها ديده ميشود که اسم "برنامه"(plan) و فعل "برنامهريزي کردن"(to plan) داراي چندين معني مشخص و متمايز ميباشند. به طور خاص، براي برنامه به عنوان يک اسم معاني زير پيدا ميشود :
نمايش کالبدي اشياء مانند طرح يا نقشه؛
روشي براي انجام دادن امور؛
مرتب کردن قاعدهمند بخشهاي مختلف يک چيز؛
تعريف اول کاملاً متفاوت از تعاريف ديگر است. زماني که از طرح و نقشه خياباني در شهري صحبت ميشود، منظوري متفاوت از زماني که درباره برنامه ديدار از همان خيابان صحبت ميشود در ذهن به وجود ميآيد. اما تعريف ديگري که ساير تعاريف را ترکيب ميکند و تمايز بين تعاريف را درهم ريخته و تفاوت آنها را مبهم ميکند نيز وجود دارد و آن زماني است که درباره برنامهاي (طرح) براي يک ساختمان صحبت ميکنيم. در اين تعريف، به طور همزمان هم طراحي فيزيکي ساختمان و هم نحوه دستيابي به اهداف ما در ساختن آن، مدنظر است.
فعل "برنامهريزي کردن" و اسمهاي "برنامهريزي" و "برنامهريز" که همگي از آن مشتق ميشوند، مشتمل بر معاني کلي دسته دوم هستند. به عبارت ديگر منظور از بيان آنها، هنر ترسيم طرحهاي فيزيکي و يا طراحي روي کاغذ نيست، بلکه هدف، مرتب کردن (ساماندهي) اجزاء يا تحقق بخشيدن به کاري و يا قصد انجام کاري داشتن است. متعارفترين معني برنامهريزي مشتمل بر دو معني اول و در حقيقت فعاليتي آگاهانه براي رسيدن به اهداف است. اين عمل با تعريف و انجام فعاليتهاي مشخص در يک توالي منظم و از پيش تعيين شده امکانپذير ميگردد.
هر نوع برنامهريزي دو ويژگي به شرح زير دارد:
ويژگي موضوعي که موضوع موردنظر برنامهريزي را از ساير موضوعهاي مطروحه شناسايي و جدا کرده و مورد توجه قرار ميدهد؛
ويژگي مکاني يا فضايي که گستره موضوع مورد برنامهريزي را مشخص ميکند و به آن بار جغرافيايي ميدهد، چرا که برنامهريزي بدون درنظر گرفتن اين محدوده عمل يا گستره جغرافيايي (بستري که موضوع معيني در آن تجلي و عينيت يابد)، فقط مقولهاي ذهني است؛
تعاریف برنامهريزي
نظام تصميمگيري براي تعيين خط مشيها؛
کوششي براي انتخاب بهترين راهکار؛
جريان آگاهانه يا سلسله اقدامهاي مرتبط با يکديگر؛
پويش هدايت عقلايي مکانيزم تصميمگيري در امور توسعه؛
انديشيدن و تنظيم پيشاپيش امور؛
فعاليتي عمومي براي رسيدن به اهداف؛
مجموعهاي از تصميمات با مشخصات کمي و کيفي و يا فضايي در افقهاي زماني تعريف شده؛
روشي از انديشيدن درباره مسائل اجتماعي و اقتصادي که در راستاي اهداف آينده ميباشد و به شدت به ارتباط اهداف کلي و تعميمهاي گروهي، مرتبط است؛
کاربرد روشهاي علمي (هر چند ابتدايي) براي سياستگذاري؛
فرآيندي آگاهانه است، يعني قبل از اين که اقدامي صورت گيرد، تصميم گرفته ميشود که اين فعاليت چگونه، در چه زماني و با چه ابزار و منابعي انجام گيرد. از اين رو برنامهريزي تصويري از سياستها، ابزار و روشهاي مناسب براي رسيدن به اهداف را نشان ميدهد.
فرآيند ذهني و عملي مجموعهاي از تصميمگيريهاي سنجيدهاي است که براساس قيودات کمي، کيفي، زماني و مکاني، شيوه دخالت انسان را در موضوعي مشخص بيان ميکند؛
فعاليتي سازمان يافته و تلاشي هوشيارانه به منظور گزينش بهترين راهحلهاي پيشنهادي، براي دستيابي به اهداف کلي؛
نوعي تفکر جامع درباره مسائل اجتماعي و اقتصادي که در زمينه روابط، اهداف و تصميمات داراي جهتگيري و آيندهنگري به صورت عملي ميباشد.
فرآيند تصميمگيري که هدف آن، ترکيب بهينه فعاليتها در ناحيهاي مشخص با توجه به سياستهاي کلي و اهداف تعيين شده نظام و فشارهاي ناشي از منابع موجود ميباشد.
ابزار ساماندهي مکانهاي متفاوتي که ميبايد شرايط رشد و توسعه زندگي جامعه را در تمام ابعاد مادي، معنوي و فرهنگي در همه شکلبنديهاي فردي و اجتماعي فراهم آورد.
کوششي براي کنترل نتايج کار در آينده؛
عمل سنجيده اجتماعي يا فعاليتي سازمان يافته، براي تهيه راهبردي بهينه از اقدامات آينده، به منظور دسترسي به رشتهاي از اهداف آرماني در راستاي حل مسائل پيچيده؛
انواع برنامهريزي
برنامهريزي برحسب تصميمگيري
برنامهريزي راهبردي. چارچوب برنامهها در تمام سطوح است و شامل اهداف و اقدامات اساسي در بلندمدت ميباشد؛
برنامهريزي تاکتيکي. مشخص کردن هدفهاي ميانکار و انتخاب ابزارهاي لازم براي تحقق آنها را در ميانمدت موردنظر قرار ميدهد؛
برنامهريزي عملياتي. شامل گامهاي ويژه يا اقدامات مشخص براي انجام فعاليتهايي است که به اهداف مشخص نائل ميشوند؛
برنامهريزي برحسب موضوع
برنامهريزي عمومي. تمام امور و فعاليتهاي جامعه را در بر ميگيرد. هدف اين برنامهريزي رسيدن به توسعه، رشد، رفاه و عدالت اجتماعي يا قدرت ملي و سياسي است؛
برنامهريزي کالبدي. براي انجام برخي از امور نياز به طرحها و نقشههاي کالبدي امري انکارناپذير است، چرا که توسعه و ساماندهي شهرها، روستاها و ... به طرحهايي نياز دارد که ترکيب و ترتيب منظم کارها در آنها مشخص شده باشد. در اين زمينهها، با استفاده از برنامهريزي کالبدي فرآيند انجام اقدامات و ترتيب زماني آنها روشن ميشود؛