دانلود درباره فرهنگ و نشانگان آن توضیح دهید (docx) 18 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 18 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
. درباره فرهنگ و نشانگان آن توضیح دهید ؟
فرهنگ برای جامعه ، همچون حافظه برای انسان است . به عبارت دیگر فرهنگ شامل سنتهایی است که نشان می دهد پیش از چگونه عملمی شده است . فرهنگ همچنین شامل شیوه نگرش مردم به خود و محیط اطرافشان ، پیش فرضهای بیان نشده آنها درباره را و رسم دنیا ، همچنین روشی است که مردم باید عمل کنند . جامع ترین تعریف فرهنگ را هرسکویتز چنین ارائه داده است : فرهنگ بخش انسان ساخته محیط است . این تعریف کلی است ولی ما می توانیم آن را به اجزای کوچکتری تقسیم کنیم برای مثال با جداکردن جنبه های عینی فرهنگ ( ابزار،جاده هاو ایستگاههای رادیویی ) از جنبه های ذهنی آن ( طبقه بندیها ، هنجارها ، قواعد و ارزشها ) می توانیم تاثیر فرهنگ بر رفتار را مطالعه و بررسی کنیم .
اجزای فرهنگ ذهنی دارای الگوهای منظمی است و در هر فرهنگ شکل ویژه ای دارند و لی برخی قالبها کلی و قابل تسری هستند و این قالبها نشانگان فرهنگی هستند . یک نشانگان فرهنگی الگویی از باورها ، نگرشها و دید افراد نسبت به خود ،هنجارها و ارزشهایی است که بر گرد مضمونی موجود در یک جامعه سازمان یافته اند . 4 نشانگان بررسی شده عبارتند از : الف ) الف ) پیچیدگی : برخی فرهنگها پیچیده تر از فرهنگهای دیگر هستند .
ب ) فرد گرایی : برخی فرهنگها تجربه اجتماعی را حول افراد خود گردان سازمان می دهند .
ج ) جمعگرایی : برخی از فرهنگها ، فرهنگ ذهنی خود را حول یک یا چند جمع همچون خانواده ، قبیله ، گروه مذهبی یا کشور سازماندهی می کنند
د ) چیرگی : برخی فرهنگها ، هنجارها ، قواعد و محدودیتهای بسیاری را به رفتار اجتماعی تحمیل می کنند . حال آنکه برخی دیگر از فرهنگها از تحمیل چنین محدودیتهایی تقریبا مبرا هستند . تا زمانیکه با فرهنگ دیگری ارتباط برقرار نکنیم ، فرهنگ خودمان را نخواهیم شناخت . برای مثال سفر به هندوستان و ماجرای آماده نمودن اتاق و این حکایت موضوع مهمی را متذکر می شود :چه مقدار از محتوای روانشناسی با تسری به دیگر فرهنگها معلوم می شود که در حقیقت نادرست است
2. ملاحظات اساسی در مورد ویژگیهای فرهنگی چیست ؟
الف ) فرهنگها و جوامع در سطح بسیار وسیعی ناهمگون هستند . اگر بخواهیم واضح تر بگوییم ملتها و فرهنگها دارای مفاهیم کاملاً متفاوتی هستند
ب ) هرگونه توضیحی درباره یک فرهنگ بر افراد نخستین نمونه در آن فرهنگ دلالت دارد .
ج ) فرهنگ عاملی است که با زبان ، جغرافیا ، تاریخ ، مذهب ، طبقه اجتماعی ، نژاد ، شهر نشینی – روستا نشینی ، ملیت و مقولات بسیار دیگری در هم می آمیزد .
د ) فرهنگها پیوسته در حال تغییرند و بشدت هم تحت تاثیر شرایط جهانی عواملی همچون جنگ قرار دارند .
هو ( آموختن اینکه این فرهنگ خاص چنین ویژگی یا چنان خصیصه ای دارد ، چندان مهم نیست بلکه مهم این است که بیاموزید : امکان اینکه فرهنگی چنین خصوصیاتی داشته باشد ، وجود دارد .
و ) فرهنگها از طریق مسافرت ، تجارت ، وسایل ارتباط جمعی ، گروههای تبلیغی و دیگر منابع تغییر بر یکدیگر اثر می گذارند .
3. زیستبوم یعنی چه و شامل چیست و رابطه آن با فرهنگ را بررسی نمایید ؟
زیستبوم به جایی گفته می شود که مردم در آنجا زندگی می کنند و شامل اشیاء ، منابع ، جغرافیای محیط و روشهایی است که فرد با آنها زندگیمی کند و بقا می یابد مثلاٌ اگر در محیط زیستی ماهی وجود داشته باشد مردم می توانند ماهیگیری کنند . زیستبوم ، فرهنگ را و فرهنگ هم به نوبه خود ، انواع خاص رفتار ها را شکل می دهد . به طور خلاصه : روش ساده شده تفکر درباره فرهنگ ، قرار دادن آن بین زیستبوم و رفتار اجتماعی است . مثل این رابطه : رفتار اجتماعی فرهنگ زیستبوم
فرهنگها حس کنترل بر محیط را افزایش می دهند و برای انسانها ، رسوم ، اسطوره ها و هنجارهایی فراهم می کنند که به آنها اجازه می دهندتا نسبت به خودشان احساس رضایت بخشی داشته باشند .
4. عقب ماندگی فرهنگی یا تاخر فرهنگی چیست ؟
باید به یاد داشته باشیم که شرایط در حال تغییر است و آنچه در یک دوره سودمند محسوب می شود ( مثل داشتن فرزند در زمانی که میزان مرگ و میر نوزادان بالا بود ) در دوره ای دیگر ممکن است زیان بار باشد زیرا اگر عناصر موجود در یک فرهنگ سودمند نیستند منطقی است که آنها را تغییر دهیم البته برخی از انسان شناسان معتقدندکه فرهنگها را باید مطالعه کرد ، اما دانشمندان نباید آنها را تغییر دهند یعنی زمانی که محیط تغییر یافته ، اما فرهنگ ، سنتهایی را که می تواند در محیط جدید مضر باشد ، حفظ کرده باشد آن را "عقب ماندگی فرهنگی" می نامند .
5. عناصر مشترک یک فرهنگ چیست و چگونه باعث ایجاد فرهنگ می شوند ؟
الف ) زبان مشترک ب ) زمان مشترک ج ) مکان مشترک د ) سرنوشت مشترک و هرعامل دیگری که تعامل را تسهیل می کند و یا باعث ایجاد تعامل مثبت بین افراد می شود ، همه می توانند فرهنگها و خرده فرهنگها را شکل دهند . بنا براین ملت ها ، گروههای شغلی ، طبقات اجتماعی ، جنسیت ، نژاد ، دین ، قبیله ، شرکتها و انجمن ها و حرکتهای اجتماعی می توانند اساس خرده فرهنگهای خاصی می شوند . با این روش تفکر می بینیم که صدها هزار فرهنگ وجود دارد .
6. انتقال فرهنگ چه زمانی صورت می گیرد و 2 عامل مهم آن کدامند ؟
تعامل ممکن است بین افرادی صورت گیرد که دارای یک زبان مشترک نیستند ( ازطریق مترجم ) یا زمان مشترکی ندارند ( مثل خواندن یک کتاب قدیمی ) و یا مکان آنها مشترک نیست ( از طریق ماهواره ) در چنین شرایطی برخی از عناصر فرهنگی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر منتقل می شوند . اشاعه و فرهنگ آموزی دو راه مهم تاثیر فرهنگها بر یکدیگرند .
7. رابطه بین امیک و اتیک فرهنگ را توضیح دهید ؟
انسانها در سطح بسیار وسیع ، زیستبوم های مشترکی دارند و در محیط های فیزیکی و ساختارهای اجتماعی مشابهی زندگی می کنند اما در درون این چارچوب شباهتها و تفاوتهایی نیز وجود دارد مثلاً در زبان یا طبقات اجتماعی : می توان گفت که فاصله فرهنگی" اتیک" است اما لوث کردن تشریفات مذهبی بعنوان یک فاصله فرهنگی" امیک" است . اگر عناصر امیک تطابقهای عملی عناصر اتیک تلقی شوند بسیار سودمند خواهند بود برای مثال همه انسانها داشتن فاصله اجتماعی از گروههای بیگانه ( یک عامل اتیک ) را تجربه می کنند یعنی نسبت به خانواده ، خویشان و کسانی که آنها را شبیه خود می بینند احساس نزدیکی بیشتری می کنند تا نسبت به کسانیکه آنها را متفاوت از خود می بینند اما فاصله اجتماعی اغلب یک ویژگی امیکی است . در برخی فرهنگها این ویژگی امیکی تنها بر قبیله یا نژاد مبتنی است در دیگر فرهنگها بر آموزه های دینی طبقات اجتماعی و ملیت استوار است . در مجموع می توان گفت که فاصله فرهنگی اتیک است اما لوث کردن تشریفات مذهبی بعنوان یک فاصله فرهنگی امیک است . برای خلاصه کردن شرح معنی امیک و اتیک باید بگوییم : زمانی که ما فرهنگها را به خاطر خود آن فرهنگها مطالعه می کنیم بخوبی می توانیم روی عناصر امیک تمرکز کنیم اما زمانی که می خواهیم فرهنگها را با هم مقایسه کنیم باید روی عناصر اتیکی فرهنگ کار کنیم .
8. فرهنگها" فرا اندامواره" هستند یعنی چه ؟
فرهنگ فرا اندامواره است یعنی متکی به فرد خاصی ( تو یا من ) نیست اعضا می آیند و می روند اما فرهنگ کما بیش ثابت می ماند مثلاً در یونان مردم در یک ساعت خاص در طول خیابان بالا و پایین قدم می زدند و با این کار جوانان امکان یافتن فرد مورد نظر را پیدا می کردند که گاهی هم به نامزدی رسمی می انجامید که بعد از 50 سال بچه های آن جوانان هم همان کاری را می کنند که 50 سال پیش پدر و مادرانشان می کردند در همان ساعت و مکان اما مردم دیگری بودند ، در واقع فرهنگ در حد بسیار ناچیزی تغییر کرده بود .
فرهنگ و رفتار اجتماعی فصل دوم استاد : سرکار خانم تراب پرور
1. عوامل اندازه گیری فاصله فرهنگی چیست ؟
ا ) زبان : می دانیم که زبانها دارای خانواده هایی هستند . زبان شناسان این خانواده ها را از طریق بررسی شباهت های موجود در کلمات و الگوها گفتاری کشف کرده اند . مثال : زبان هند و اروپایی از هند تا ایسلند گسترده است و این خانواده از خانواده زبان ژاپنی متفاوت است .
2 ) ساختهای خانوادگی : این ساختها از خانواده های چند زنی ، چند شوهری تا خانواده های تک همسری و نیز از خانواده گسترده تا خانواده های هسته ای متفاوت است .
3 ) مذهب : در قالبهای متنوعی همچون مسیحیت ، اسلام ، یهودیت ، هندو و .... مطرح است .
4 ) میزان دارایی : برای اندازه گیری دارایی افراد اغلب تفاوت تولید سرانه ناخالص ملی استفاده می شود و این تفاوت در کشورها بسیار بالا است .
5 ) ارزشها : از جنبه های مختلفی متفاوت است . مثال : در برخی فرهنگها "سنت" و یا " احترام به والدین و بزرگتر ها" نسبت به" لذت" یا "داشتن یک زندگی هیجان انگیز" ارزش بیشتری دارد .
2. مزایای مطالعات بین فرهنگی چیست ؟
الف ) در هر پدیده روان شناسی می توانیم بین جنبه های جهانی و جنبه های ویژه هر فرهنگ خاص تمایز قائل شویم .
ب ) فرهنگها ، تجربیات طبیعی در اختیار ما قرار می دهند .
ج ) تفکیک متغیر ها .
3. چگونه می توان تغییر فرهنگ را با یک تغییر مشابه مطالعه کرد ؟
فرهنگها به طرق گوناگون تغییر می کنند آنها بر یکدیگر تاثیر می گذارند عوملی چون جنگ ، توریسم و ... فرهنگها را تغییر می دهند که اغلب مطالعه برخی از تغییرات در فرهنگ خودمان دشوار است زیرا این تغییرات قبلاً رخ داده اند اما ما می توانیم تغییرات مشابه را در فرهنگهای دیگر مطالعه کنیم برای مثال تاثیر تلویزیون بر رفتار کودکان چیست ؟ ما می توانیم زندگی اجتماعی را در جوامعی که در حال حاضر تلویزیون ندارند ، قبل و بعد از معرفی تلویزیون ، مطالعه کنیم و ببینیم چگونه رفتار های اجتماعی تغییر می یابند .
4. برای اجتناب از قوم مداری چه مطاللبی را باید آموخت ؟
الف ) باید بیاموزیم که از بهترین دستاوردهای بشری قدر دانی کنیم بدون توجه به اینکه به کدام فرهنگ تعلق دارد .
ب ) باید بیاموزیم فرهنگها را تجزیه و تحلیل کنیم .
ج ) به آموزش فرهنگی نیاز داریم تا بتوانیم مکانیزم های رفتار اجتماعی بین فرهنگها را درک کنیم .
د ) آن دسته از مهارتهایی را فراگیریم که ارتباط اجتماعی موفقیت آمیز بین فرهنگها را تقویت می کند .
5. رابطه بین فرهنگ و مباحث اجتماعی را بررسی نمایید ؟
مدارک قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهد فرهنگ با وضع بهداشت افراد ارتباط دارد . رژیم غذایی در سطح وسیع عاملی است که به شرایط زیستیوم و فرهنگ بستگی دارد ، در کشور های توسعه یافته رژیم غذایی از نظر چربی غنی است به این لحاظ بسیاری از کشور های فقیر با بسنده کردن به سبزیجات و مواد غذایی کم کالری رژیم غذایی بهتری نسبت به کشورهای غنی دارند . یا مثلاً مصرف فراوان گوشت نیز خطر حمله قلبی را در کشورهای غنی افزایش می دهد . پیوستگی اجتماعی ( مثل فراهم بودن حمایتهای اجتماعی ) عاملی است که می تواند تاثیر حوادث نامطلوب زندگی را کاهش دهد فرهنگها از نظر میزانی که مردم به تنهایی با مشکلات خود روبرو می شوند ( فرهنگهای فرد گرا مثل ایالات متحده ) و یا به کمک دیگران مشکلات خود را حل می کنند (فرهنگ جمعگرا مثل جوامع سنتی) متفاوت هستند . در فرهنگهای جمع گرا مشورت بطور گسترده صورت می گیرد ، تصمیمات اغلب از طریق همفکری اتخاذ می شود و مسئولیت این تصمیمات بر عهده همه است بنا براین در فرهنگهای فرد گرا شکست در کاری اغلب فشار بیشتری به دنبال دارد تا در فرهنگهای جمعگرا که شکست بین گروه مشترک است . پس می توان نتیجه گرفت که حوادث نا مطلوب زندگی بسته به روشی که فرهنگ و جامعه پذیری پیش روی فرد قرار می دهند تا او برای برخورد با آنها آماده باشد فشار کم و زیاد بر فرد وارد می کنند برای مثال بیکاری اگر مردم آن را نتیجه اعمال خود بدانند فشار روانی بیشتری ایجاد می کند تا زمانی که ان را نتیجه تغییرات اقتصادی جهانی بدانند .
فرهنگ چگونه باعث نابرابری جنسی می شود ؟
الگوی کلی در سراسر جهان این گونه است که مردان نسبت به زنان ، جایگاه و قدرت بیشتری دارند البته این تفاوت در همه فرهنگها مشابه نیست . میزان بی عدالتی ناشی از این نابرابری را می توان با کمک اعداد و ارقام به بهترین نحو چنین خلاصه کرد : زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند ، تقریبا دو سوم ساعات کاری را به خود اختصاص می دهند ، یک دهم درآمد جهان متعلق به آنها ست و آنها کمتر از یک صدم مالک داراییهای جهان هستند .
این تفاوتها از کجا ناشی می شود ؟
نظریه های بسیاری در این زمینه وجود دارد اما شواهدی که در حمایت از این تئوریها وجود دارد متناقض است ، خلاصه آنها را شرح می دهیم : فرهنگها از نظر میزان نابرابری موجود بین زن و مرد متفاوت هستند حتی در فرهنگهایی که مطلوب بودن برابری جنسی به صراحت بیان شده است مردان و زنان در جوامع اولیه که شکار می کردند به نسبت جوامع پیچیده امروزی باهم بیشتر برابر بودند . در جوامع لایه بندی شده زنان تمایل دارند که در جای خود قرار گیرند . نابرابریهای جنسی و اجتماعی – اقتصادی اغلب رابطه متقابلی باهم دارند . استثمار جنسی نیز اغلب با بهره برداری اقتصادی سازگار است . شاخص دیگر نابرابری جنسی برابر نبودن درصد زنان در شغلهای کلیدی بر مردان است . عامل اصلی برای وجود تفاوتهای موجود بین زنان و مردان ممکن است این باشد که زنان و مردان از فعالیتهای سنتی متفاوتی ( مثل اشتغال به کارهای متفاوت ) پیروی می کنند . اما چرا باید این طور باشد ؟ اعضای فرهنگها با توجه به حقایق مربوط به زیست شناسیهای متفاوت ، میزان ترشحات هورمونی و آناتومی فیزیکی برخی از ویزگیها را زیاد یا کم جلوه می دهد و نتیجه می گیرد فعالیتی مطلق برای زن است یا مرد و به این ترتیب جنسیت از دو عامل ساخته می شود : الف ) از درون حقایق فیزیولوژیکی ب ) فرضیات فرهنگی ( باورها ، دیدگاهها و ارزشها ) که در زیست بومهای مختلف پدیدار شده اند .
6. تفاوت دیدگاه فرهنگهای فرد گرا و جمعگرا در مورد اخلاق را بررسی نمایید ؟
در فرهنگهای جمعگرا نسبت به فرهنگهای فرد گرا که بر حقوق شخص تاکید می شود نقش اخلاق چیزی فراتر از خوب عمل کردن است . در میان جمعگرا ها رفتار اجتماعی ، رفتاری پرهیزکارانه است و مفهوم آن انجام وظیفه شخصی به نحوی است که درون گروه مشخص کرده باشد . انجام دادن نقش فردی در درون گروه به بهترین نحو ممکن و انجام دادن کاری که در موقعیت خاص بهترین است . در فرهنگهای جمعگرا تضاد بین فرد و گروه با تسلیم شدن فرد در برابر خواست جمع حل می شود . در فرهنگهای فرد گرا با اندیشه های منطقی "همچون بیشترین خوب برای بیشترین تعداد" کشمکش مشابهی دیده شده است . در فرهنگ فرد گرا مردم بیشتر دوست دارند که ایده ای بارز درباره حقیقت داشته باشند و از عقاید انتزاعی استفاده کنند در عین حال آنها می توانند بی آنکه از جامعه طرد شوند کار خود را بکنند در حالیکه در فرهنگهای جمعگرا کسانی که کار خودشان را می کنند اغلب طرد می شوند .
7. نظریه نافذی کلبرگ در باره توسعه اخلاق را توضیح دهید ؟
الف ) مردم از شکستن قواعد اجتناب می کنند و اطاعت را می پذیرند . آنها تنها برای آنکه مجازات نشوند از ویران کردن داراییها پرهیز می کنند . ب ) انسانها تا جایی از قواعد پیروی می کنند که علاقمند نتیجه آن باشند . ج ) ج ) انسانها "خوب" هستند زیرا کاری را انجام می دهندکه نزدیکان آنها از آنها انتظار دارند در واقع آنها سازگاری می کنند چون خوب بودن برایشان مهم است . د ) مردم وظایف خود را انجام می دهند ، قانونی عمل می کنند و به جامعه یا گروه خود کمک می کنند زیرا حفظ سیستم اجتماعی کار درستی است. هو) مردم می دانندکه ارزشها و عقاید متنوعی وجود دارد ، اما احساس می کنند که به خاطر وجود یک "پیمان اجتماعی" باید به ارزشها و آیینهای گروه خود وفادار بمانند . آنها همچنین معتقدند که برخی از ارزشها و حقوق غیر منسوب همچون زندگی و آزادی باید بدون توجه به عقاید عموم در هر جامعه ای تقویت شوند .
و ) مردم آن اصول اخلاقی جهانی را دنبال می کنند که "خود برگزیده" است . بنا براین اگر قوانین این اصول نقض شود شخص می تواند از آنها اطاعت نکند . اصول جهانی عدالت همچون برابری حقوق انسانی و توجه به شان و مرتبه بشریت بعنوان اشخاص منفرد است که اعمال انسانها را هدایت می کند . برای همین مردم باید به اصول جهانی همچون یک تعهد شخصی عمل کنند .
8. انتقادات وارد بر نظریه نافذ کلبرگ که توسط شودر و همکارانش مطرح است چیست ؟
این نظریه فرد گرایی و لیبرالیسم را منعکس می کند و مرد مدار است .
این نوع روش شناسی فرضیه گراست و از برهانهایی استفاده می کند که زمینه کافی را شامل نمی شود و بنا بر ان احتمال ندارد که مردم احساس کنند به طرز خاصی درگیر هستند .
این نظریه فرد گراست زیرا فرض را بر این می گذارد که مردم خود رهبر هستند ، اخلاق صرفاً فردی است ، ارزشهای انتخاب شده همچون دارایی فرد و زندگی انسان و وجدان فردی به افراد بر می گردد .
این نظریه لیبرالیسم غربی را منعکس می کند زیرا در آن ممکن است که استدلال اخلاقی مارکس یا بودا امتیاز کمی دریافت کنند .
· این نظریه مرد مدار است زیرا برارزشهایی تاکید می ورزد که غالباً در مردان دیده می شود مثل : خود محوری ، عقل گرایی و روی ارزشهایی که غالباً در زنان دیده می شود مثل شفقت – مراقبت – عشق – وابستگی – تعلق و امنیت احساسی تاکید نمی کند .
9. چرا باید رابطه بین فرهنگ و رفتار اجتماعی مطالعه شود ؟
الف ) به منظور اجتناب از خطاهای مهم در تعامل اجتماعی ، مطالعه و درک رابطه فرهنگ با رفتار اجتماعی مهم است . هزاران خطای بالقوه می تواند وجود داشته باشد که با علم اینکه چگونه فرهنگ بر رفتار اجتماعی اثر می گذارد می توان از آنها اجتناب کرد .
ب ) برای توسعه بهتر روان شناسی اجتماعی باید روشی را مطالعه کنیم که نشانگر تاثیرات فرهنگ بر روابط اجتماعی است . برای مثال باید بفهمیم که تاکید بر نگرشها و سازگاری در روان شناسی فرد گرایی غربی را منعکس می کند و نشان می دهد که فرد در مرکز صحنه قرار دارد .
ج ) برای استفاده مطلوب از مزایای تجربیات طبیعی فرهنگها به منظور مطالعه متغیرهای کلیدی و نیز به منظور جدا کردن متغیرهایی که نمی توان آنها را مطالعه کرد و یا در فرهنگ خود ما در هم آمیخته اند مهم است .
د ) کاملاً روشن است که فرهنگها در زمینه های مختلف چون بهداشت ، اخلاق و ... با هم متفاوتند و مطالعه این تفاوتها زمینه را فرهم می کند تا بتوانیم فرهنگها را به منظور درک برخی از عواملی که این تفاوتها را موجب می شود بررسی کنیم .
فرهنگ و رفتار اجتماعی فصل سوم استاد : سرکار خانم تراب پرور
1. فرضیه رقیب را با مثال تعریف کنید و انواع آن را توضیح دهید ؟
تفاوت غیر واقعی یا تفاوت ظاهری ناشی از یک پدیده مصنوعی را "فرضیه رقیب" گویند . برای مثال ممکن است مردم در یک فرهنگ به روش خاصی از جمع آوری داده ها به شکلی پاسخ گویند که با شکل پاسخگویی مردم در فرهنگی دیگر متفاوت باشد در این صورت ما با یک یافته واقعی سرو کار نداریم.
ممکن است در دو فرهنگ تعریف متفاوتی از بهره هوشی ارائه شده باشد : در برخی فرهنگها هوش به مثابه آرام بودن ، یقین داشتن و اشتباه نکردن تعریف شده است و در فرهنگ دیگری به معنی انجام دادن هر کاری که بزرگترها می گویند و در فرهنگ دیگر به معنی شناخت سنتها
دستورالعملها ممکن است به یک صورت درک نشوند : ممکن است اعضای یک فرهنگ نسبت به اعضای فرهنگ دیگر تجربه بسیار کمتری در مورد یک روش و یا تجربه عملی داشته باشند .
میزان ایجاد انگیزه در دو نمونه ممکن است متفاوت باشد : اگر یک آزمایشگر به آزمودنیهای آمریکایی بگوید که هوش آنها از طریق میزان سرعت آنها در انجام کاری اندازه گرفته می شود ممکن است تحریک شوند اما در دیگر فرهنگها که هوش با سرعت ارتباط پیدا نکرده امکان دارد مردم بپرسند چرا عجله و یا چرا برای پاسخ دادن به این پرسش باید این کارهای دشوار را انجام دهیم .
عکس العمل پاسخگویان به آزمایشگر ممکن است متفاوت باشد : برای مثال در برخی فرهنگها همکاری با بیگانگان هنجار است و در برخی دیگر دروغ گفتن به بیگانگان و یا کلاه گذاشتن سر آنها امری اجباری است .
معنی موقعیت آزمون همیشه یکسان نیست : برای مثال در برخی مطالعات زبان دستورالعمل ، نتایج را تحت تاثیر قرار می دهد .
برخی از مردم از موقعیتهای آزمون هوش وحشت دارند به همین دلیل منطقی عمل نمی کنند : گروهی آزمون را یک چالش می یابند و بسیار خوب عمل می کنند . سطح متوسط اظطراب گاهی در میان فرهنگهای مختلف متفاوت است .
مجموعه پاسخها در بین فرهنگها متفاوت است : در برخی فرهنگها مردم تنها به پرسشهایی پاسخ می گویند که کاملاً از آن اطمینان دارند اما در برخی فرهنگهای دیگر مردم به همه پرسشها پاسخ می گویند .
دو نمونه در دو فرهنگ ممکن است کاملاً برابر نباشند : برای مثال ممکن است در سطح اجتماعی ، سن ، جنس ، دین و ... تفاوتهایی وجود داشته باشد که دلیل اصلی این اختلاف باشد اما این تفاوت به زبان یا فرهنگ نسبت داده شود .
قابلیت پذیرش قومی ممکن است مشابه نبوده باشد : برای مثال در برخی فرهنگها تصور نمی شود که برخی آزمودنیها ( زنها ) ازخود فکری داشته باشند اگر پرسشگر درباره نظر زنان در چنین جامعه ای پرسش کند مردم گیج می شوند و خشمگین می شوند .
2. روشهای آماری استفاده شده برای بررسی فرهنگها را نام ببرید و یکی را به دلخواه توضیح دهید ؟
الف ) تجزیه عامل ب ) نظریه پاسخ موردی ج ) روشهای روان تنی
در روشهای روان تنی برخی متغیر های فیزیکی ( فاصله بین اشیای فیزیکی ) با یک متغیر روانی را نشان می دهد (در باره ماهیت اجتماعی چه احساسی دارید؟)
3. برای ارزیابی مطالعات بین فرهنگی چه نکاتی را باید مورد توجه قرار داد ؟
الف ) برای اثبات یک تفاوت امکان پذیر ، نخست باید بسیاری از شباهتهای موجود بین فرهنگها را ثابت کنیم . به عبارت دیگر تفاوتها باید در چار چوبی از شباهتها گنجانده شوند . اگر تعداد شباهتها زیاد باشد نشان می دهد که "فرضیه های رقیب" زیادی وجود ندارد .
ب ) محققان باید روشها ، انواع آزمونها و دیگر رویه های سنجش را از تمامی فرهنگهایی که قرار است با یکدیگر مقایسه شوند بر گزینند . این عمل بسیار غلط است که روش را بر اساس ژاپن برگزینیم و تصور کنیم که در ایالات متحده نیز موثر واقع خواهد شد .
ج ) تفاوت فرهنگی باید به روشهای مختلفی اثبات شود ، تنوع بخشیدن به روشها حائز اهمیت است .
4. امیکها و اتیکها در تحقیق بین فرهنگی چگونه مورد مطالعه قرار می گیرند و یکی از مزیتهای این روش را نام ببرید ؟
بطور کلی می توان گفت که امیکها در درون سیستم یک فرهنگ مطالعه می شوند و ساخت آنها در درون همان سیستم کشف می شود ، اما اتیکها خارج از سیستم در بیش از یک فرهنگ مطالعه می شوند و ساخت آنها نظری است . برای توسعه تعمیم علمی روابط بین متغیرها باید از اتیکها استفاده کنیم ، اما اگر بخواهیم فرهنگی را درک کنیم باید از امیکها سود جوییم . یکی از مزیتهای این روش این است که با آن می توانیم اطلاعات حسا س بیشتری درباره فرهنگهای مورد نظر بدست آوریم اطلاعاتی که نشان می دهد : اگر ما برای طراحی مطالعات بین فرهنگی خود هم از امیکها و هم از اتیکها استفاده کنیم می توانیم تفاوتهای فرهنگی بیشتری را مشخص کنیم .
5. برای مطالعات بین فرهنگی از چه روشهایی می توان استفاده کرد ؟
قوم نگاری ، استقرار ادراکات مشترک ، مصاحبه و بررسی ، آزمونها ، آزمایش ، تحلیل محتوا ، فایل های عرصه روابط انسانی ، جمع بندی ، ترجمه
6. شیوه کار قوم نگاری را توضیح دهید ؟
این شیوه بر مبنای : مشاهدات ، طرح پرسشهایی از مطلعان و گاهی هم یک آزمون یا بررسی اجمالی مبتنی است . در چنین کاری یک قوم شناس یک یا دو سال در میان گروهی از مردم به عنوان یک مشاهده گر درگیر زندگی می کند ، او بعد از فرا گرفتن زبان محلی ، عضوی از جامعه آن فرهنگ می شود و اغلب یکی از نقشهای موجود در آن فرهنگ را بعهده می گیرد ( مثل پسر رئیس قبیله ) بعد از آن مشاهدات می تواند بطور مستقیم یا غیر مستقیم و با استفاده از نوارهای ویدیویی یا ضبط صوت انجام شود که بعداً توسط چندین کد ساز ، کد بندی می شود تا اعتبار ارزیابی درونی تثبیت شود .
7. تحقیق اخلاقی مطالعات بین فرهنگی را توضیح دهید ؟
لازمه یک تحقیق اخلاقی این است که آزمودنیها را پیش از شرکت در تحقیق ، نسبت به مطالعه آگاه کنیم ( توافق آگاهانه ) با این کار آنها این حق را خواهند داشت که از شرکت در مطالعاتی که تصور می کنند غیر اخلاقی یا بی فایده است صرف نظر کنند . مثلاً اگر در یک روش تحقیق خطر های موجود در زندگی معمولی وجود داشته باشد ، باید آزمودنیها را از آن خطرها آگاه کنیم و به آنها این امکان را بدهیم که بتوانند مشارکت خود را محدود کنند . از آنجا که درک خطر در هر فرهنگ شکل متفاوتی دارد ، لازم است همکاران محقق ما را در همان مراحل اولیه ، تحقیق را وارد فرآیند تصمیم گیری کنند . اگر روش تحقیقی در یک فرهنگ خالی از خطر بنظر برسد ، اما در فرهنگ دیگر مخاطره انگیز باشد ممکن است که آن روش را تغییر دهیم . در تحقیقات بین فرهنگی مشکلات خاصی وجود دارد برای مثال ممکن است همکاری با فردی از یک فرهنگ که در کشورش از نظر سیاسی تحریم شده است ، زیان آور باشد . بعلاوه این باور وجود دارد که محقق ممکن است برخی از مسایل مهم درون فرهنگها را نادیده بگیرد مواردی چون : اطلاعات ، روشها ، کالاها و یا پرداخت حقو ق
8. سو گیری مرد مدار و قوم مدار تحقیقات را توضیح دهید ؟
بیشتر محققان از مردان غربی هستند برای رهایی از سوگیریهای قوم مدار و مرد مدار کشور خود مشکلاتی دارند اما به هر حال گزینش موضوع ، نوع نظریه ها و روشها می توانند منعکس کننده چنین سوگیریهایی باشند . برای مثال وقتی ارزیابی می کنیم که آیا نابرابریهای جنسی در بین فرهنگهای مختلف به یک شکل هستند یا خیر نمی توانیم مطمئن باشیم که سوگیریهایی از این قبیل را کنترل کرده ایم . البته ما می توانیم چنین سو گیریهایی را کنترل کنیم پس در هنگام ارزیابی یک تحقیق بین فرهنگی عاقلانه است از خود بپرسیم : آیا امکان دارد که سوگیریهایی از این قبیل به یافته های گزارش شده و یا تفسیر و نتایج به دست آمده رنگ بخشیده باشد ؟
9. معیار های تحقیق بین فرهنگی خوب را نام ببرید ؟
الف ) این مطالعه شامل بسیاری از شباهتهای بین فرهنگی و تفاوتهای نهفته در درون شباهتها باشد .
ب ) از روشهای چند گونه استفاده شده باشد ، اما نتایج همه آنها مشابه و همگرا باشند .
ج ) آزمونهای درون و بین فرهنگی با هم سازگار باشند و در صورت انتظار نا سازگاری مشاهده شود .
د ) فرضیه های رقیب بررسی و حذف شده باشند .
هو) ساختهای اتیک از نظر امیکی نیز سنجیده شود . این کار را به کمک موارد امیکی که از هر فرهنگ نشات می گیرد ، می توان انجام داد تا به ساختهای اتیک اطمینان بیشتری بخشد .
و ) در هدایت مطالعه ، اصول اخلاقی رعایت شده باشد .
ز ) محققان در کنترل سوگیری قوم مدار و مرد مدار کوشا بوده باشند .
10. روشهای مقابله با مشکلات تحقیق بین فرهنگی را نام ببرید ؟
الف ) فرضیه های رقیب را حذف و یا محدود کنیم .
ب ) شباهتهای فرهنگی بسیاری را ثبت کنیم تا چار چوبی فراهم آید که بتوانیم در درون آن چار چوب تفاوتهای فرهنگی ممکن را مورد بازبینی قرار دهیم
ج ) از سنجشهای چند روشی که همگرا باشند استفاده کنیم
د ) به امیکها و اتیکها توجه کنیم
هو) از نظریه ای استفاده کنیم که با ویژگیهای فرهنگهای مربوطه تناسب داشته باشد تا بتوانیم بر برخی از مشکلات تحقیق بین فرهنگی فائق آئیم .
1 . مقوله بندی چیست و مقوله ها چگونه تعریف می شوند و فایده آنها چیست ؟
مقوله بندی چنین تعریف شده است : دادن پاسخ مشابه ، به محرکهای کاملاً متفاوت . مقوله بندی مفید است زیرا محیط را برای ما ساده سازی می کنند ، بدون مقوله بندی بیش از آنکه به چیزها توجه کنیم آنها را نادیده نمی گیریم بعلاوه بسیار اتفاق می افتد که اطلاعات با مقوله مورد نظر ما پیوند می خورد . برای مثال اگر ما مردم را بصورت اروپایی یا آفریقایی – آمریکایی طبقه بندی کنیم نه تنها اطلاعات را به نحو احسن جمع آوری نکرده ایم بلکه امکان اضافه کردن اطلاعات غیر مفیدی را به مقوله ها داده ایم ( معمولاً به گونه ای که امکان عزت نفس خود را به حداکثر رسانیم و از ارزشهای خود حمایت کنیم ) زمانیکه ویژگیهایی برای یک مقوله تعیین می کنیم در واقع قالب سازی می کنیم . اگر بگوییم : همه پروفسورها حواس پرت هستند یا همم آمریکایی ها بستنی می خورند از عبارت دقیقی استفاده نکرده ایم هرچند که روند اطلاعات سازی را ساده کرده ایم . اویگدور دریافت دو گروه در حال رقابت ممکن است نسبت به هم عقاید قالب منفی و در صورت همکاری ممکن است عقاید قالبی مثبت نسبت به هم داشته باشند البته در انجام آزمایشات گروهها از نظر شرایط عینی با هم برابر بودند و تنها عامل رقابت یا همکاری متفاوت بود . بنابراین حقیقت متفاوت نیست بلکه ساخت حقیقت متفاوت است . چنین ساختهایی در خدمت تعصبات ما قرار می گیرند . بیشتر مقوله ها در رابطه با دیگر مقولاتی که با آنها مرتبط هستند تعریف می شوند برای مثال تعریف گرمی به تعریفهای سرما و گرما بستگی دارد یا بدون درک روز نمی توان شب را کامل درک کرد .
2 . هنجار ها را تعریف کنید و دلیل اهمیتشان را بیان کنید ؟
هنجارها اندیشه هایی هستند درباره رفتارهایی که برای اعضای گروهی خاص رفتار صحیح تلقی می شود مثلا 2 دوست را در نظر بگیرید که برای یک کارفرما کار می کنند و مبلغی حقوق دریافت می کنند چگونه باید آن را بین خود تقسیم کنند ؟ هنجارهات لازمه کنترل رفتار مردم است و نقش کارکردی آنها بسیار شبیه نقشی است که جاده ها در حمل و نقل ایفا می کنند . اگر جاده ای نباشد انسان بی هیچ نظمی اتومبیل خود را به هر سویی که بتواند خواهد راند ، پس هر هنجار ها مانند جاده ها این اطمینان را برای ما بوجود می آورند که با روشی منظم برانیم و امنیت داشته باشیم
3 . چند مورد از هنجار ها را نام ببرید و توضیح دهید ؟
الف ) روشهای عامیانه : روشهای خاص انجام کارهایی هستند که در یک خرده فرهنگ می توان دید مثل : برپا کردن بازار روز در میدان اصلی شهر
ب ) آداب و رسوم :روشهای پذیرفته شده انجام بعضی کارها در یک جامعه مانند : همچون گرفتن دست زن در مراسم ازدواج
ج ) تحریم ها : مقرر می کنند چه کارهایی انجام نشود مانند : نخوردن گوشت خوک
د ) قوانین : عده ای از افراد برگزیده یا قدرت دولتی آنها را وضع می کنند
4 . نقش ها را تعریف کنید و انواع آن در جوامع مختلف را نام ببرید ؟
نوع خاصی هنجار وجود دارد که مشخص می کند شخصی که در یک سیستم اجتماعی موقعیت خاصی دارد ( پدر در خانواده ) باید چگونه رفتار کند مطالعات نشان داده اند که مثلاً نقش زن – شوهر در فرهنگهای فرد گرا بیشتر معنی می دهد تا در فرهنگهای جمعگرا بلعکس نقش والدین – فرزند در فرهنگهای جمعگرا بیشتر معنی می دهد تا در فرهنگهای فرد گرا هسیو هسیو فرهنگهایی را شناسایی کرد که مهمترین نقش ها در آنها نقش مادر – پسری ( هند ) نقش پدر – پسری ( چین ) یا نوعی همسر – همسری ( غرب ) است که ممکن است به تبع از هر نقش ، نقشهای دیگر سرشت آن نقش را پیدا کنند .
5 . عقاید قالبی را توضیح دهید و تفاوت آنها را ذکر نمایید ؟
عقاید قالبی اندیشه هایی درباره وبژگیهای گروههای مردمی است . لازم است بین عقاید قالبی درباره خود ( مثل ان طور که آمریکایی ها درباره آمریکا می اندیشند ) و عقاید قالبی درباره دیگران ( مثلاٌ آن طور که آمریکایی ها درباره ژاپنی ها و یا زاپنی ها درباره آمریکایی ها می اندیشند ) تفاوت قائل شویم . برخی از عقاید قالبی که آنها را نوع اجتماعی می نامیم صحیح است مانند رای دادن یک گروه خاص به یک حزب . عقاید قالبی از نظر پیچیدگی ( مثلاً چقدر اندیشه مستقل درآنها جمع شده باشد) وضوح ( مثلاً توافق بر سر یک ویژگی خاص گروه ) ویژگی ( درباره موضوع خاص خوب دفاع کردن همچون باهوش بودن ) اعتبار ( سازگاری بین عقاید قالب و مدارک عینی علوم اجتماعی ) ارزش (ویژگیهای خوب یا بد ) با یکدیگر متفاوتند .
6 . مطلوبها و ارزشها را با مثال توضیح دهید و نظریه جهت گیریهای ارزشی کلوخون و استرودبک را بیان کنید ؟
مطلوبها اندیشه هایی درباره بهترین موقعیت ممکن جهان هستند - ارزشها اصولی هستند که زندگی ما را هدایت می کنند . وقتی اعضای یک فرهنگ فکر می کنند انسانها شرور هستند ، ممکن است قوانینی همچون اقدام پلیس و یا برعکس اگر اعضای یک فرهنگ تصویر خوبی نسبت به انسان داشته باشند ممکن است بر آزادی و خود آرایی تاکید کند .
جهت گیریهای ارزشی برداشتهایی از مطلوبها هستند کلوخون و استرودبک معتقدند که فرهنگها در 5 مورد با یکدیگر متفاوتند :
الف ) طبیعت درونی انسان : می تواند شیطانی ، حنثی یا خوب باشد ، می تواند تغییر پذیر یا ثابت باشد .
ب ) روابط انسان و طبیعت : می تواند منعکس کننده اسارت در برابر طبیعت ، هماهنگ کننده با طبیعت و یا غلبه کننده بر طبیعت باشد .
ج ) تمرکز زمان : می تواند بر گذشته ، حال ، آینده متمرکز باشد .
د ) چگونگی فعالیتهای انسان : می تواند بر انجام دادن ، بودن ( تجربه ) ، شدن ( رشد کردن ، تغییر کردن ) تاکید کند .
هو) چگونگی روابط اجتماعی : می تواند خطی ( انجام دادن آنچه مسئولین می خواهند ) پهلو به پهلو ( انجام دادن آنچه که همتاها می گویند) و یا فرد گرایانه ( انجام دادن آنچه که خود ما فکر می کنیم درست است ) باشد .
7 . بر اساس تحلیل کوچکترین فضا ارزشهای تکرار شونده در فرهنگها کدامند ؟
1 – خود آرایی : خلاقیت ، آزادی ، انتخاب اهداف خود 6 – امنیت : نظم اجتماعی ، امنیت ملی ، احساس تعلق و سلامتی
2 – انگیزش گری : یک زندگی متنوع یا هیجان انگیز 7 – همگون گردی : اطاعت ، خود انظباطی ، مودب بودن
3 – لذت باوری : زندگی لذت بخش 8 – سنت : توجه به سنت ، خضوع ، دینداری ،
4 – دستاورد : جاه طلبی ، موفقیت ، قابلیت داشتن 9 – نوع دوستی : مفید بودن ، با وفا بودن
5 – قدرت : دارایی ، قدرت اجتماعی 10 – جهان روایی : برابری ، خرد ، عدالت اجتماعی
8 . معنی رفتار اجتماعی را توضیح دهید ؟
رفتار اجتماعی در بین فرهنگهای مختلف معنی کاملاً مشابهی ندارد . مثلاً در یک مطالعه معنی رفتار های بخصوصی را در یونان و ایالات متحده نمونه هایی از این دو فرهنگ را انتخاب کرده بودند و خواستند تا هر رفتار را از ابعاد مختلف دسته بندی کنند . به نمونه های ذیل توجه کنید :
پیوستگی در برابر از هم گسستگی : بوسیله رفتارهای "دوست داشتن" ،" تحسین کردن "،" کمک کردن" در برابر "متنفر بودن" ،" تحقیر کردن" و "صدمه زدن"
فرو دستی در برابر فرا دستی : بوسیله رفتارهای "اطاعت" ،" دستورداده شده" ، "پذیرش انتقاد" دربرابر "به مثابه فرو دست با فرد رفتار کردن" "دستور دادن" و" نصیحت کردن"
صمیمیت در برابر رسمیت : "داشتن رابطه جنسی" ،" ازدواج کردن" ، "عزیز دردانه بودن" در برابر" گماشتن بر منصبی مهم" ،" فرستادن نامه و دعوت رسمی به شام" و "دعوت برای پیوستن به کلوپ"
خصومت : "پرت کردن سنگ به" ،" دشنام دادن" ، "حذف از محدوده همسایگی"
در هر فرهنگ هر رفتار روی مقیاسهایی نرخ بندی شدند که توسط همین دسته از رفتار ها بنا شده بودند . برای مثال "دعوت به شام" بیشتر به "اطاعت" شبیه است یا" دستور" ؟ تنها به خاطر داشته باشید :
الف ) در معنی رفتار اجتماعی بین فرهنگی تفاوتهای ظریفی وجود دارد .
ب ) برای شناسایی و سنجش آنها روشهایی موجود است که ما می توانیم آنها را به مردم آموزش دهیم تا آنها را به حساب آورند .
ج ) کثرت وقوع رفتار تعیین کننده اصلی معنی رفتار در فرهنگ است .
د ) درک تفاوتهای ظریف در معنی رفتار اجتماعی می تواند تعامل اجتماعی را تسهیل بخشد و یا از سوء تفاهمها جلوگیری کند .
01 جوامع خوراک جو را توضیح دهید ؟
در فرهنگهای خوراک جو (جوامع شکار ، ماهیگیری و جمع آری گیاهان خودرو ) نابرابری جنسی یا لایه بندی اجتماعی ( به صورت قانونگذار یا حکمران ) ناچیز است و توجه به زندگی بیشتر است . برای مثال اسکیموها به غربیها به دیده حقارت می نگرند زیرا آنها یکدیگر را همچون حیوان شکار می کنند . در این جوامع رابطه فامیلی بسیار اهمیت دارد و سیستمهای دوجانبه نسبی معمول است . خوراک جویان تمایل دارند بطور دوره ای تک همسر باشند و در خانواده های هسته ای زندگی کنند. در آن دسته از جوامع خوراک جو که گوشت مصرف زیادی دارد چون تنها مردان هستند که گوشت فراهم می کنند بر خی نابرابریهای جنسی مشاهده می شود با این وجود رابطه بین جنسها به دلیل وابستگی برای فعالیتهای خاص بیشتر از دیگر جوامع بر تساوی استوار است .
02 جوامع پالیزکار را توضیح دهید ؟
در بخشهایی از جهان که زمینهای ناصاف در دسترس هرکس که بخواهد روی آن کار کند قرار دارد خانواده های گسترده بطور گروهی روی آن کار می کنند . این جوامع اغلب غذای اضافی دارند . در جوامع پالیز کاری پیشرفته بدلیل در دسترس بودن ابزار فلزی خلاقیت به طرز خاصی بالاست . در جوامع پالیز کاری ساده تمایل به برابری وجود دارد . در جوامع پالیز کاری پیشرفته به دلیل وجود بردگی و رهبری موروثی نابرابری بیشتر است . در جوامع پالیز کار معمولاً وظیفه صاف کردن زمین برعهده مردان گذاشته می شود و زنان در کشت محصول کمک می کنند . خلاصه اینکه رقابت و کمبود منابع خشونت و نابرابری از خصایص بسیار رایج بسیاری از جوامع پالیز کار است .
03 جوامع چوپانی را توضیح دهید ؟
در اینگونه جوامع نخستین منبع غذا چهار پایان است و غذا از طریق نگهداری آنها بدست می آید . به عبارت دیگر زندگی بر اساس نیاز گله ها سازماندهی می شود مثلاً مردم در تابستان در ارتفاعات و در زمستان در دره ها زندگی می کنند پس این جوامع به نوعی چادر نشین هستند . مبادله بر اساس روابط خویشی است و خرید و فروش حیوانات به افراد خارجی کمتر است . نوعی خوراک جویی و باغداری نیز در فعالیتهای آنها دیده می شود . جوامع چوپانی را می توان مرحله ای بین جوامع پالیز کار و کشتگر دانست . روابط جنسی در برخی از جوامع چوپانی مشابه جوامع کشتگر و در برخی دیگر مشابه جوامع پالیز کار است .
04 جوامع کشت گر را توضیح دهید ؟
این جوامع را می توان با عناصری چون روشهای شخم زدن ، آبیاری و حاصلخیز کردن زمین دانست . و از ویژگیهای آنها وجود میزان قابل توجهی مازاد مواد غذایی است ، این مازاد مواد در جهت توسعه ساختار طبقاتی و همچنین فراهم آوردن امکانات شهرهای بزرگ و ساختن بناهای یاد بود هدایت می شود . در جوامع کشتگر نابراری جنسی بسیار شدید است . مردان بیشتر در بیرون از خانه به کشاورزی و زنان خانه دار هستند و شکاف موجود که نتیجه کار بیرونی و خانگی است به نسبت بیشتراز جوامع دیگر بر رفتار اثر می گذارد . در جامعه گشتگر دو جنس با هم وابستگی متقابل دارند زیرا اغلب مردان قادر به پخت و پز نیستند و زنان هم نمی توانند بجنگند . ماندلبوم چگونگی رابطه دوجانبه انزوای زنان وافتخار مردان در جوامع کشتگر را بخوبی تشریح میکند : برای مثال زنان در هنگام عبور مردان بالغ از کنار حیاطی که آنها نشسته اند باید خود را بپوشانند . جوامع مدرن همچنان تحت تاثیر دیدگاههایی قرار دارند که در طول دوره تکامل فرهنگی دوره کشتگری به وجود آمده اند .
05 جوامع صنعتی را توضیح دهید ؟
خصیصه کلیدی این جوامع تولید کالاهایی است که در برابر کالاهای دیگر و یا پول مبادله می شوند . اتکا به اقتصاد پولی به هر دو جنس زن و مرد امکان می دهد تا خدمات خود را به کار فرمایان ارائه دهند . لایه بندی اجتماعی بسیار شدید است بطوریکه بین مشاغل زنانه و مردانه نیز دیده می شود . خصیصه مهم دیگر این جوامع "مصرف گرایی است"با فرار زنان از جنبه های ملال انگیز زندگی خانگی و پناه بردن به مراکز خرید ارتباط دارد . آزادی جنسی بیشتر و فراهم بودن شیوه های جدید زندگی از قدرت استاندارد مضاعف جنسی کاسته است ، به هر حال در جوامع صنعتی مختلف میزان ایجاد تغییر در نابرابری جنسی بسیار متفاوت است . با وجود تاکید بسیار بر برابری جنسی در مدارس ، زنان بیشتر به انجام شغلهای معمولی همچون منشی گری و بچه داری می پردازند . زنان در مسائل سیاسی کشور دخالت می کنند اما مشاغل بالای دولتی را مردان تقبل می کنند .
06 جوامع سوسیالیستی را توضیح دهید ؟
فلسفه با برابری جنسی بشدت گره خورده است اما این پرسش تا کنون بی پاسخ مانده است که چرا در بیشتر جوامع سوسیالیستی زنان را نمی توان در پستهای کلیدی دید ؟ در حقیقت فلسفه برابری خواهی در این جوامع به گونه منجر شده است که زنان این جوامع در مقایسه با زنان جوامعی که نابرابری جنسی در آنها حاکم است تنها کارهای خطرناک بیشتری انجام دهند مثال هردو کار سنگینی چون جاده سازی انجام می دهند .
07 جوامع در جهان سوم چگونه هستند ؟
بیشتر زنان امروز در نوعی از جوامع غیر صنعتی زندگی می کنند که دارای ساختهای اجتماعی القاطی هستند . اغلب جوامع جهان سوم دارای کشاورزی هستند اما قسمتهای کوچکی هم دارای ساختهای صنعتی هستند . موقعیت زنان در این جوامع به دلایل بسیار نسبت به جوامع خوراک جو رضایت بخش است . یکی از ویژگیهای این جوامع تنوع نقش جنسی است که این نوع تنوع به طبقه اجتماعی بستگی دارد .
08 جوامع اطلاعاتی را توضیح دهید ؟
هرچه ما بسوی جوامع اطلاعاتی – جوامعی که در آنها دیگر به قدرت ماهیچه نیاز نیست – پیش می رویم انتظار داریم که برابری جنسی بیشتری مشاهده شود اما بدلیل حقایق موجود در جهان و بر مبنای فرهنگهای سنتی که ذهنی هستند به زمان طولانی نیاز است تا برابری کامل حاکم شود . با توجه به افزایش پیچیدگی جوامع از ابتدا تا کنون تفاوت بین وضعیت زنان و مردان نخستین افزایش و سپس کاهش یافته است پس شکا ارتباطی به صورت یوی وارونه است .
09 فرهنگ و فاصله اجتماعی را بررسی نمایید ؟
ازدواج کمترین فاصله اجتماعی را در بر دارد . برای مطالعه بیشتر در مورد فاصله اجتماعی می توانیم از مردم فرهنگهای دیگر بپرسیم : آیا حاضرید با شخص دیگری که چند ویژگی آنها شرح داده شده است کاری انجام دهید ؟ مثلاً در یک مهمانی شام که کارگر سیاهپوست غیر ماهری آن را ترتیب داده است شرکت کنید ؟ مطالعات انجام شده تفاوتهای فرهنگی اساسی را نشان داده اند . مثلاً در آمریکا عامل تغییر پذیری قضاوتها در مورد فاصله اجتماعی بوسیله نژاد کنترل می شود و در ژاپن با اندکی کاهش به همین شکل . در آلمان شغل فرد مهمترین عامل است و در در دیگر فرهنگها متفاوت به هر حال این اطلاعات تفاوتهای فرهنگی را هم منعکس می کنند .
10 . پرداختن به زمان در فرهنگها را بررسی نمایید ؟
دوب در فرضیه ای می گوید : دوره یک وقفه زمانی تحت شرایط زیر اهمیت بیشتری دارد :
الف ) زمانی که اهداف از طریق هماهنگی فعالیتهای چند نفر با سهولت بیشتری به دست آید .
ب) زمانی که مردم به دنبال اهداف مشابهی هستند و باید برای دستیابی به آن اهداف خود را هماهنک کنند .
ج ) زمانی که یک فعالیت رابطه قدرت بین گروه و افراد را شامل شود.
د ) زمانی که برنامه ریزی و دریافت ارتباطات برای ارتباط دهنده و پیام گیرنده اهمیت داشته باشد .
هو) زمانی که پیش بینی شده است : تداوم یا پایان فعالیت ، دستیابی به هدف مربوطه را نزدیکتر می کند و یا به محرومیتها پایان می دهد .
و ) زمانیکه کامروایی مرتب به تعویق افتد .
این فرضیه ها نشان می دهد که هرچه یک جامعه صنعتی تر باشد تاکید روی زمان بیشتر خواهد بود مثلاً مطالعه بارتلت نشان داد : ژاپنی ها خیلی بیشتر از مردم کشور های کمتر توسعه یافته به زمان اهمیت می دهند و یا مردم ساکن شهر های بزرگ نسبت به شهرهای گوچک آگاهی بیشتری نسبت به زمان دارند . از گروهی از مردم مکزیکی و آمریکایی خواسته شده که طول مدت "یک دقیقه" را تخمین بزنند : مکزیکی ها به طور متوسط 5/1 دقیقه و آمریکایی ها بعد از 8/0 دقیقه اعلام کردند که یک دقیقه سپری شده است و این نشان دهنده خونسردی مکزیکی ها در رابطه گذشت زمان است .