دانلود درمان وسواس فکری عملی به روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد act (docx) 1 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 1 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
به نام خدا
درمان وسواس فکری-عملی به روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
Acceptance and Commitment Therapy
مقدمه
Act یکی از شیوه های درمانی بین مدرن و فرامدرن است که برای درمان بسیاری از اختلالات کارآیی دارد.
جزو درمان های موج سوم رفتارگرایی است.
تا قبل از پیدایش درمان های موج سوم ، درمان متمرکز بر تغییر بود . ولی در درمانهای موج سوم تمرکز از تغییر برداشته شد و به پذیرش رسید . فرد وسواسی باید افکار و احساساتش را همان گونه که هست بپذیرد و تلاشی جهت تغییر و عوض کردن یا جایگزین کردن آنها نداشته باشد .
در Act ما چیزی را تغییر نمی دهیم . بلکه به مراجع کمک می کنیم که افکار و احساساتش را بپذیرد . چرا که تلاش برای خلاصی از پریشانی و اضطراب ناشی از افکار و احساسات ، مانند دست و پا زدن و تقلا کردن برای خروج از باتلاق است .هر چه بیشتر تلاش کنید بیشتر فرو می روید.
در C.B.T ما سعی داریم افکار منفی را شناسایی کنیم و با به چالش کشیدن افکار منفی فرد را به واقع گرایی برسانیم . یعنی تلاش بر این است که مراجع افکار منفی اش را پاک کند و واقعیت را جایگزین نماید .
در روانشناسی مثبت گرا ما افکار منفی را پاک کرده افکار مثبت جایگزین می نماییم . (یعنی تغییر و جایگزینی) ولی در Act ما افکار را اصلاً مهم نمی دانیم که با آنها چالش داشته باشیم . می گوئیم فکر فقط فکر است ، احساس فقط احساس است و نیازی به چالش و تغییر و جایگزینی نیست . این یکی از گام های مهم در Act است .
اگر مراجعی بعد از 20 جلسه درمان بگوید هنوز افکار (منفی ام) خوب نشده ، می گوئیم قرار نیست چیزی عوض شود . همین که بیمار بگوید با وجود افکار منفی و احساسات منفی می توانم به کارهای مهم و عملکردهای زندگی ام برسم و وقفه ایی ایجاد نمی کند می گوئیم درمان شده است.
غلبه گذشته و آینده مفهوم سازی شدهمدل آسیب شناسی روانی در Act
Attachment to conceptulizized past and future
AvoidanceUnclarified values
Psychological inflexibilityانعطاف نا پذیری روانشناختیاجتناب تجربه ایعدم صراحت ارزشها
منفعل بودنinactionFusion
آمیختگی
Conceptualized self
خود مفهوم سازی شده
این شش ضلعی مدل آسیب شناسی درAct است .
در Act فرض بر این است که ذهن نرمال هر انسانی فرآیندهای روانی دارد ، که ممکن است به رنج و پریشانی منجر شود . ما انسانیم و دارای ذهن ، ذهن هم گاهی فکر و احساس مثبت و گاهی منفی می آورد . گاهی ممکن است فکر ، احساس ، خاطره یا میلی در ذهن بیاید و بهم ریختگی یا distrees ایجاد کند . تا این جای کار طبیعی است و برای همه ما پیش می آید .
مشکل از جایی شروع می شود که می خواهیم فکر را پاک کنیم ، احساس را کنترل یا حذف کنیم ، از خاطرهایی اجتناب نمائیم.
فرد سالم می گوید : من کارم را انجام می دهم حتی اگر فکر منفی باشد . فکر من فقط فکر است و واقعیت چیز دیگری است .
فرد بیمار می گوید : من کارم را وقتی انجام می دهم که کاملاً آرام باشم ، صد در صد فکرم مثبت باشد و هیچ فکر منفی و بدی نداشته باشم .
اجتناب تجربه ای : در اجتناب تجربه ای فرد سعی می کند از رویدادهای منفی دوری کند .
در آمیختگی یا fusion : فرد فکر و احساس اش را با واقعیت یکی می داند ، یعنی خودش با فکر و احساسش قاطی می شود و آمیختگی رخ می دهد ، که به آن ائتلاف فکر و عمل هم می گویند .
تعریفی که فرد از خودش ارائه می دهد خود واقعی نیست ، خود مفهوم سازی شده است .مثلاً من باهوشم ... من قد بلندم ... من کودن ام ...
خود منفعل : یعنی فرد بیماری که زندگی اش در راستای ارزشها و اهدافش نیست . فعالیت دارد ولی نه در راستای اهداف و ارزشهایش .
عدم صراحت ارزش ها : یعنی فرد ارزشهایش را شفاف سازی نکرده ، نمی داند چه می خواهد ، ولی می داند این نیست آنچه را که می خواهد و دچار رنج می شود . دچار تعارض است و ارزشهایش شفاف نیست . فرد در گذشته و آینده مفهوم سازی شده زندگی می کند و تمرکزی بر حال ندارد . از زندگی لذت نمی برد و سطح رضایت مندی از زندگی اش و کیفیت زندگی پایین است .
خلاصه ای از مدل آسیب شناسی روانی Act مورد مطالعه قرار گرفت .
برآیند این شش ضلعی و عمل کردن مطابق آن ، عدم انعطاف پذیری روان شناختی است .
کسی که مطابق این مدل رفتار کند سلامت روانی ندارد و بیمار است .
در Act ما از استعاره زیاد استفاده می کنیم . استعاره یا حکایت (narition) یعنی داستانهایی که ساخته ایم یا ساخته اند و شاید بخشی از آن هرگز اتفاق نیافتده باشد . در فرهنگ ما به استعاره حکایت می گوئیم .
چرا استعاره ؟
استعاره ها به سه دلیل در Act اهمیت دارند .
1 ـ چون نهی کننده نیستند مراجع نسبت به آن مقاومت نشان نمی دهد .
داستان است . مراجع به خوبی آنها را حس می کند و می داند پاسخ خوب یا بدی به آنها وجود ندارد .
2 ـ استعاره ها اشکال منطقی رفتار کلامی نیستند بیشتر شبیه عکس هستند .
آنچه که دوربین استعاره شکار می کند در یک بحث منطقی اصلاً حاصل نمی شود .
3 ـ استعاره ها به راحتی یادآوری می شوند و در بسیاری از موقعیت هایی غیر درمانی (غیر از جلسه درمان) استفاده می شوند . و این برای تغییر رفتار به صورت گسترده خیلی مؤثر است .
استعاره ها موتور فرد را روشن می کند ، موتورش را زمین نمی گذارد .
استعاره شبیه سازی شده زندگی فرد نیست . کنایه و نصیحت هم نیست .
metafor و Story با هم متفاوت اند .
مثلاً می خواهید از کسی بپرسید ، دیگری را می شناسد یا نه ؟ هی توصیف می کنید و هی حرف می زنید ، اگر به جای اینها عکسی نشان بدهید خیلی راحت تر به هدف می رسید .
مثلاً استعاره دو کوه برای رابطه بین درمانگر و درمانجو . رابطه بین آنها معلم شاگردی یا دکتر و بیمار نیست . بلکه دو نفرند که با هم و در کنار هم از دو کوه بالا می روند . هر کدام نقاط ضعف مسیر دیگری را بهتر می بینند .
در رویکرد Act سلامت روانشناختی یعنی توانایی زندگی کردن طبق ارزشهای انتخاب شده و همزمان با آن فرد با افکار ، خاطرات و احساسات بدنی و عواطف خود تماس غیر دفاعی دارد .
علامت اختصاری Act به این گام های اساسی اشاره دارد :
اقدام کن ، انتخاب کن ، بپذیر
Accept , chose , take action
در این دیدگاه سلامتی یک حالت نیست ، بلکه فرآیند تغییر در حوزه پذیرش و عمل ارزشمند است.
انسان همواره آموخته است که برای خلاصی و رهایی از بسیاری مشکلات به حل مسئله یا (problem solving) روی آورد . مثل مقابله با ترس از آتش ، دوری کردن یا اجتناب از آن . احساس ناراحتی از سرما متوسل شدن به وسایل گرما بخش (دنیای بیرون) ولی این شیوه (حل مسئله) برای افکار ، احساسات ، خاطرات و عواطف ما کارآیی ندارد . چون دنیای ذهن دنیای درون است و قوانین دنیای درون با قوانین دنیای بیرون متفاوت است .
قانون دنیای بیرون ← از هر آنچه درد و رنج تولید می کند دوری کن (اجتناب کن) و یا با شیوه حل مسئله ، مشکل ات را حل کن .
شیوه های حل مسئله ← (اجتناب ، کنترل ، حذف) که در دنیای بیرون کارآیی دارد.
قانون دنیای درون ← از هر آنچه موجب درد و رنج می گردد و شما را آزار می دهد فرار نکن ، اجتناب نکن ، کنترل نکن ، حذفش نکن ...
بلکه به آن تمایل داشته باش و گرنه به آن دچار می شویم . (willingness)
سیر درمان در Act
کل درمان Act در این شش ضلعی خلاصه می شود .
ارتباط با زمان حالbeing in the present moment
acceptanceValues
Psychology felexiabilityانعطاف پذیری روانشناختیپذیرشارزشها
عمل متعهدانهCommited actionDefusion
گسلش
خود به عنوان زمینهSelf as a context
شش ضلعی درمسیر درمان
در این شش ضلعی کل درمان Act در نظر گرفته شده است .
اگر آن را از وسط دو نیم کنیم سمت چپ قسمت پذیرش و ذهن آگاهی است و سمت راست قسمت تعهد و تغییر رفتار است ، که خود به عنوان زمینه و در زمان حال بودن در هر دو قسمت مشترکند .
درمان Act شیوه ای بسیار جالب است و می توان گفت راه میان بر است . و برای افراد عادی هم بسیار کارآیی دارد . تا سطح کیفیت زندگی شان را بهبود بخشند .
هدف Act کاهش نشانه نیست ، هدف ایجاد زندگی غنی و با معنا در عین پذیرش دردی است که با آن پیش می رود . این نوع خاص تغییر رفتار منجر به انعطاف پذیری روانشناختی می شود .
زمان بندی درمان
در Act هیچ برنامه زمان بندی خاصی وجود ندارد ، تعداد جلسات کاملا به شرایط و موقعیت مراجع بستگی دارد . تقریباً 16 ساعت حد متوسط درمان است که کاملا پیشنهادی است . بیشترین زمان بندی و تمرکز ما روی جلسات مربوط به تعیین ارزشها و رتبه بندی آنها اهداف، اعمال و موانع می باشد .
پکیج درمانی Act
فرض ، بر این است که تشخیص وسواس در مراجع با استفاده از شیوه های معتبر و علمی انجام شده است و تشخیص وسواس را قطعی می دانیم.
حال به درمان وسواس می پردازیم .
جلسه اول
جلسه اول : رابطه درمانی بین درمانگر و درمانجو کاملا برابر است ، یعنی این دو در کنار هم یک مسیر را طی می کنند و استعاره دو کوه به فهم این مطلب کمک می کند . بیمار و درمانگر هر دو از کوه کنار هم بالا می روند ، هیچ کدام جلوتر و یا بالاتر نیست .
در زاویه دید هر کدام مسیر و موانع موجود در مسیر دیگری بهتر مشاهده می گردد .
بعد از برقراری رابطه درمانیِ مناسب جلسه اول درمان با ایجاد درماندگی خلاق آغاز می گردد . در این مرحله مراجع می فهمد هر کاری تا کنون برای رهایی انجام داده است نه تنها درمان و بهبودی نبوده بلکه نوعی گیر افتادن در باتلاق وسواس است .
در این جلسه هم چنین باید به مراجع بفهمانیم تفاوت بین تمیزی و وسواس در چیست ؟ از خود او سوال می کنیم و جواب را کامل می نمائیم . و دست روی نکته مهم جبری بودن در وسواس می گذاریم .
به او می گوئیم که چقدر افکار وسواسی اذیت کننده است . در سنجش قبل از درمان ما افکار وسواسی و اعمال وسواسی مراجع را بیرون کشیده و در دفتری یادداشت می گردد .
از روی همان لیست برای او مدل وسواس را می کشیم (که در شناختی رفتاری هست) و توضیح می دهیم. و همچنین این که عمل وسواسی به چهار شکل خود را نشان می دهد . 1 ـ تکرار 2 ـ اجتناب 3 ـ اطمینان طلبی 4 ـ آئین وسواسی
برای هر کدام هم مثال هایی از وسواس خودش می زنیم .
تکلیف جلسه اول را به او می دهیم .
از او می خواهیم دفتری داشته باشد و در این هفته تمام افکار وسواسی و اعمال وسواس خود را یادداشت کند . و در چنین جدولی بنویسد .
موقعیتفکر وسواسعمل وسواسی
جلسه دوم
واکنش های مراجع را راجع به جلسه قبل می پرسیم ، از تکلیف او در هفته گذشته سوال می کنیم که تا چه حدی موفق بوده است ؟
مروری بر درماندگی خلاق داریم ، استعادره بیلچه را برای مراجع می گوئیم .
بعد روی جدول برای او توضیح می دهیم که در این هفته مشکلات را و شیوه های کنترل که به کار می بری (که همان بیلچه هاست) بنویس .
استعاره بیلچه
به این صورت
مشکلشیوه های کنترل (بیلچه)پیامدهای کوتاه مدتو بلندمدت
جلسه سوم :
واکنش مراجع را در مورد جلسه قبل ارزیابی می کنیم .
مرور تکالیف جلسه قبل
در این جلسه دنیای درون و دنیای بیرون را به صورت کاملا روشن توضیح می دهیم و مثالی می زنیم و استفاده از قوانین مربوط به این دو دنیا را برایش می گوئیم .
دنیای بیرون ، دنیای درون
قانون دنیای بیرون ، قانون دنیای درون . با مثال های زیادی مطلب را کامل روشن می کنیم .
تکلیف این جلسه و اجتناب را که در دنیای درون و بیرون چگونه انجام می شود توضیح می دهیم .
استعاره ببر را برای مراجع می گوییم .
جلسه چهارم
جلسه چهارم به مرور تکالیف می پردازیم .
ببینیم چه قدر با استعاره رابطه برقرار کرده است ؟
مفهوم کنترل و اجتناب را توضیح می دهیم (دوباره) و می پرسیم دنیای بیرون و دنیای درون را تا چه حد متوجه شده است ، مثال هایی از او می خواهیم .
یعنی با ذکر مثال هایی از خودش می فهمیم این مطلب تا چه حد برایش روشن است ؟
مفهوم تمایل و پذیرش را بیان می کنیم و مثال هایی می زنیم .
تکلیف این هفته را به او می دهیم : روی تمایل کار کند و نقطه مقابل آن اجتناب را از او می خواهیم . در این هفته به جای (اجتناب ، حذف و کنترل) ، تمایل داشته باشد .
از بین لیست وسواسهای او ، آن یکی که کمترین درصد اضطراب را برایش دارد و راحتتر می تواند انجام دهد ، انتخاب می کند و تعهد می دهد تمایل را نشان دهد و اجتناب نکند .
مثلا دستت را به میله اتوبوس بزن و اجتناب نکن .
یا پاهایت را در این هفته مطابق با فکرت که می گوید بشوی ، نشوی .
یا به کنترل تلویزیون دست بزن . در خانه را خودت باز کن .
جلسه پنجم
مرور تکالیف جلسه قبل ، باز هم قانون دنیای بیرون و دنیای درون را می پرسیم تا مطمئن شویم که موضوع کاملا روشن است .
معمولا در انجام تکلیف هفته قبل که تمایل است تا حدّی موفق اند ، نه صد در صد . باز هم تمایل و نقطه مقابل آن اجتناب را با ذکر مثال هایی می گوئیم تا بداند مشکل اش در وسواس تبعیت از قانون بیرون است . اینکه فکر می کند دست اش نجس است (فکر) می رود و آن را می شوید = قانون دنیای بیرونی
این فکر است و فکر دنیای درون است ولی او می رود مطابق دنیای بیرون دست اش را می شوید.
و بیشتر گرفتار این فکر و تکرار این عمل می شود .
تکلیف : تمایل و پذیرش فکر به عنوان فکر و احساس به عنوان احساس و تمایل داشتن به دنیای درون و اجتناب نکردن از فکر و احساس و اضطراب ... را تمرین کند .
از او می خواهیم در این هفته جهت حل مسائل اش حذف ، کنترل یا کاهش و اجتناب نداشته باشد بلکه تمایل داشته باشد .
تا مسئله تمایل داشتن کاملا جا نیافتد و پذیرش رخ ندهد و گسلش بین فکر و عمل انجام نشود ، گام های بعدی برداشته نمی شود .
جلسه ششم
مرور تکالیف جلسه قبل
در این جلسه بحث مربوط به ارزش ها را مطرح می کنیم و حیطه های ده گانه ارزش ها را می نویسیم و برای او توضیح می دهیم که هر ارزشی داشته باشد در همین حیطه های جای دارد و جدایی از این حیطه ها نیست .
ازدواج / رابطه صمیمانه با همسرهنر
روابط خانوادگی تفریح
روابط اجتماعی دوست / همکار ...روابط شهروندی
تحصیل / آموزشسلامتی
شغل / کار مذهب / معنویت / اخلاق
هر چه بگوید می رویم سراغ ارزشها و می گوئیم فرض کن کاملا سالم ای و وسواس نداری حالا بگو ارزش اول تو چیست ؟
بعد از پیدا کردن ارزش های او می رویم سراغ اهداف که جزیی ترند .
ارزش ها انتزاعی و غیر قابل وصول اند ولی اهداف جزیی و قابل وصول اند و ملموس .
از او می خواهیم در این هفته روی ارزش هایش فکر کند و اهدافش را ریز بیان کند و بنویسد . یک ارزش ممکن است ده هدف داشته باشد و هر هدف ممکن است ده مورد عمل برای رسیدن به آن بیان کند .
درونی
موانع را به دو دسته تقسیم می کنیم و روشن می کند که برای رسیدن
بیرونی
به ارزش شماره 1 و هدف شماره 1 چه اعمالی را باید انجام دهد و حالا موانع رسیدن به آن عمل کدامند ، آیا درونی است (مانع) یا بیرونی ؟
جلسه هفتم
مرور تکالیف هفته قبل و کمک به او در فهم بهتر ارزش ها و اهداف ...
ضمن این که روی ارزش ها تاکید می کنیم بحث تغییر رفتار را مطرح می نمائیم .
برای مراجع توضیح می دهیم ذهنیت چیست ؟ واقعیت چیست ؟
فکر ـ احساس ـ خاطره ـ میل ـ حتی علائم بدنی ناشی از آنها ذهنیت شماست و واقعیت چیزی دیگری است .
می گوئیم اگر طبق آنچه ذهن می گوید عمل کنی ! ← آدمی ذهنیت گرا هستی .
اگر طبق آن چه واقعیت است یا آنچه برایت مهم است و ارزش است عمل کنی ←
واقعیت گرا هستی . استعاره اعداد و اتوبوس را می گوئیم .
ما می گوئیم فکرت را تغییر نده بگذار باشد← پذیرش
از این به بعد می خواهیم رفتارت را تغییر دهی نه فکرت را .
فکر مربوط به دنیای درون است تغییرش نمی دهیم می گذاریم باشد آنچه را می توانیم و باید تغییر دهیم رفتارمان است ، که نباید مطابق با ذهن و فکر باشد .
بلکه باید مطابق با ارزشها و اهداف باشد .
تکلیف : از روی لیست افکار و اعمال وسواسی اش هر کدام درصد کمتری اضطراب تولید می کند را با کمک مراجع انتخاب و از او می خواهیم در این هفته تمایل و تغییر رفتار را امتحان کند . فکر باشد ← مطابق با آن رفتار نکند .
مثلا فکرش می گوید بنشین تا فکرت خوب شود و حالت بهتر شود بعد برو کارهایت را انجام بده، ← با فکر چالش نداشته باش برو و کار هم آن روز را انجام بده .
فکرت می گوید : دست ات نجس است← مطابق آن رفتار نکن نرو و دست را نشوی ... فکر را هم کاری نداشته باش بگذار باشد .
جلسه هشتم به بعد
ببینم چقدر با استعاره هایی قبلی رابطه برقرار کرده است .
از این جلسه تا آخر روی ارزش ها و اهداف متمرکز می شویم ، و از مراجع می خواهیم همواره بدون این که ، افکارش چالش کند بدنبال اهدافش و ارزشهایش برود . این موضوع عمل هدفمند را به دنبال دارد .
قسمت وقت گیر درمان بحث ارزشهاست .
وقتی فرد دنبال ارزشها و اهدافش برود و تعهد رفتاری داشته باشد در زمان حال زندگی می کند و تبدیل به فردی فعال (نه منفعل) می گردد.
نتیجه این رفتارها و اعمال انعطاف پذیری روانشناختی است که هدف Act می باشد
منابع
1-استنلی راکمن .اصول وروشهای درمان شناختی-رفتاری وسواس . ترجمه دکتر غلامعلی افروز –مریم قربانخانی
2-هارولد کاپلان وبنیامین سادوک ،خلاصه روانپزشکی .ترجمه پور افکاری .تهران ،آزاده ،1380
3:سجادیان ایلناز ،نشاط دوست حمید ،مولوی حسین ،معروفی محسن ، تأثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علائم اختلال وسواسی اجباری.مجله علمی پژوهشی مطالعات تربیتی وروانشناسی. سال نهم.سال 1387
4:محمدی مسعود،کوهی لیلا،دهگانپورمحمد،غلبه بر وسواس.انتشارات رشد.چاپ اول.1382
5-معروفی محسن ،فرشیدنژاداکبر.وسواس(شناخت ودرمان).اصفهان.انتشارات کنکاش.سال1382
6-محسن معروفی ،رضا شیروانی.اختلال وسواسی اجباری در آموزگاران شهر اصفهان .پایان نامه برای اخذدرجه دکترای حرفه ای .دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.1383
7-مریم اسماعیلی نسب،علیرضا اندامی،افتاده درورطه ی تکرار،ماهنامه سپیده دانایی.سال ششم شماره 61آدر1391
8-صبوری شهناز،مهیار امیر هوشنگ ،قریب عباس. مقایسه اثربخشی تکنیکهای شناختی رفتاری ،کلومپیرامین
وترکیب آنهاو در بهبود مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی.مجله روانپزشکی وروانشناسی بالینی 1377 .
1-Hayes,S.C,strosahl,K.D.andWilson,K.G.(1999).Acceptance and commitment Therapy:an experiential approach to behavior change.London:The Guildford press
2-Abramowitz JS,Taylor S,Mckay D.obsessive-compulsive disorder.Lancet.2009
3-Boulougouris v,chamberlain SR,Robbins TW.cross-species models of OCD spectrum disorder.Psychiatry Res.2009
4- Scott A.cognitive behavioural therapy and younge people :an introduction.j Fa
M health care.2009
5- stein Dj,denys D,gloster At,Hollander E,Leckman Jf.rauch SL.obsessive-compulsive disorder :diagnostic and treatment issues. Psychiatr clin North Am 2009
6-http://www.porseman.org
7-http://www.magiran.com