دانلود پیشینه ومبانی نظری تحقیق قابلیت های سازمانی

دانلود پیشینه ومبانی نظری تحقیق قابلیت های سازمانی (docx) 33 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 33 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

قابلیتهای سازمانی در دو دهه اخیر با رشد رقابت میان سازمانها، نگاههای جدید در حوزه علوم مدیریت و کسب و کار شکل گرفته است که به دنبال شناسایی ریشههای موفقیت سازمانها در شرایط سخت رقابتی هستند. توجه به قابلیتهای سازمانی یکی از زاییده این دیدگاه می باشد. با مطالعه رقابت در عرضه بازارها در دهههای اخیر، از جمله موارد کلیدی که همواره مورد توجه بسیاری از دانشمندان حوزه استراتژی بوده است، قابلیتهای سازمان بهخصوص قابلیتهای کلیدی سازمان هستند که به عنوان شالوده مزیتهای رقابتی سازمانها مطرح میشوند. مفهوم قابلیتهای سازمانی، مفهومی وسیع و بسیط است که ابعاد و وجهههای گوناگونی داشته و از دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است (اسکرینگ تنا و بو لوسار، 2005؛ ادگار و لاکود، 2008). به نظر میرسد نگاه دقیق و ریزبینانه به قابلیتهای سازمانی با شکلگیری و مطرح شدن اصلاح قابلیتهای کلیدی سازمان آغاز گردید (والش و لینتون، 2001). قابلیتهای کلیدی سازمان اغلب به عنوان پایهای برای رقابت پذیر بودن سازمانها و ایجاد مزیت رقابتی مورد مطالعه قرار میگیرد. با گسترش مطالعات در این حوزه، دیگر توجه تنها به قابلیتهای کلیدی سازمان که بهطور مستقیم سازنده مزیتهای رقابتی هستند، نبوده و سایر قابلیتهای سازمانی که صرفاً به توانمند شدن سازمان در رسیدن به هدفی غیر از مزیت رقابتی منجر شوند، نیز مورد مداقه قرار گرفته اند. از آنجاییکه این قابلیتها منجر به مزیت رقابتی میگردند، لازم است تا قبل از بررسی قابلیتهای سازمانی، اشاراتی مختصر به مزیت رقابتی و تئوریهای مطرح شده در آنها داشته باشیم. 2-3-1. مزیت رقابتی مزیت رقابتی، وضعیتی است که یک بنگاه را قادر می سازد با کارایی بالاتر و بهکارگیری روشهای برتر، محصول را با کیفیت بالاتر عرضه نماید و در رقابت با رقبا سود بیشتری را برای بنگاه فراهم آورد. یک واحد اقتصادی زمانی دارای مزیت رقابتی است که بتواند به دلایل خاص که ناشی از ویژگیهای آن واحد است (مانند وضعیت مکانی، فناوری، پرسنلی و...) به طور پیوسته تولیدات خود را نسبت به رقبایش با هزینه پایینتر و کیفیت بالاتر عرضه کند (رودساز و همکاران، 1391). مزيت رقابتي ارزشهاي قابل ارائه شرکت براي مشتريان است به نحوي که اين ارزشها از هزينههاي مشتري بالاتر است (پورتر، 2008، ص 15). مزیت رقابتی تمایز در ویژگیها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا به مشتریان میکند (هائو، 1999). بر اساس تعریفی دیگر، مزیت رقابتی بهعنوان ارزشی شناخته میشود که سازمان به مشتریان خود عرضه میدارند به نحوی که در آن مقطع زمانی این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمیشود (رودریگرز و همکاران، 2002). بر اساس تعاریف مطرح شده برای مزیت رقابتی میتوان گفت که مزیت رقابتی ارتباط مستقیمی با ارزشهای مشتری دارد به نحوی که در یک طیف مقایسه ای، هر اندازه ارزشهای عرضه شده یک سازمان به ارزشهای مورد نظر مشتری نزدیکتر باشد، میتوان گفت که سازمان نسبت به رقبای خود در یک یا چند معیار رقابتی دارای برتری و مزیت است. موضوع اساسی در رابطه با مزیت رقابتی، ایجاد یا کسب آن از طریق تلفیق موثر منابع محیطی و سازمانی با استفاده از قابلیتهای ذهنی و فکری سازمان و همچنین چگونگی حفظ آن از طریق برنامههای سازمان است. در مورد مزیت رقابتی، سه دیدگاه شامل دیدگاه محیطی، دیدگاه عوامل درون سازمانی، و دیدگاه هوشمندی رقابتی مطرح شده است. دیدگاه محیطی، عوامل محیطی را عوامل مسلط و تعیین کننده مزیت رقابتی میدانند. بر اساس نظر پورتر، که از پیروان دیدگاه محیطی در مزیت رقابتی است، واحد اصلی برای تجزیه و تحلیل صنعت است. در این راستا وی اعتقاد دارد که سودآوری شرکتها به جذابیت صنعت و موقعیت نسبی شرکت در صنعت بستگی دارد. طبق مدل وی، اگر استراتژی سبب شود که سازمان فعالیتهای خود را متفاوت و متمایز از رقبا انجام دهد، در آن صورت، شایستگیهای محوری امکان انتخاب تنوع و تمایز را تسهیل نموده و در نتیجه سبب کسب مزیت رقابتی برای سازمان میشود (دیتونی و تونچیا، 2003). دیدگاه سازمانی، عوامل درون سازمانی را در کسب مزیت رقابتی موثر میداند که از آن جمله میتوان به نگرش مبتنی بر منابع، نگرش قابلیتهای پویا، و نگرش مبتنی بر شایستگی اشاره نمود. دیدگاه سوم به مزیت رقابتی، دیدگاه هوشمندی رقابتی است. با توجه به جهانی شدن بازارها و توسعه قلمرو رقابت به کل دنیا، این دیدگاه درصدد تلفیق و توسعه نظریات موجود و ارائه یک دیدگاه جامع جهت دستیابی به مزیت رقابتی است. این هموشمندی رقابتی فقط تحقیقات بازار نیست بلکه آن فرآیند شناخت رقابت و دستیابی بهعلل بالا رفتن مزیت رقابتی از طریق جمعآوری اطلاعات در خصوص رقبا، تفکر بر روی اطلاعات و بکارگیری آن در برنامهریزی استراتژیک کوتاه مدت و بلندمدت شرکت میگردد (طبرسا و همکاران، 1391). 2-3-1-1. انواع مزیتهای رقابتی باتوجه به مبانی موجودی که در رابطه با مزیتهای رقابتی وجود دارد، میتوان مزیتهای رقابتی را به پنج نوع کلی زیر تقسیم بندی کرد. مزیت موقعیتی در مقابل مزیت جنبشی (پویا)؛ مزیت متجانس در مقابل مزیت نامتجانس؛ مزیت مشهود در مقابل مزیت نامشهود؛ مزیت ساده در مقابل مزیت مرکب؛ مزیت موقتی در مقابل مزیت پایدار (مهری، 1382) در ادامـه هر کدام از انواع مزیتها به اجمال تشریح مـیگردد: الف) مزیت موقعیتی در مقابل جنبشی (پویا): مزیتهای موقعیتی از ویژگیها و موجودیهای شرکت ایجاد میشود که عوامل ایجادکننده این نوع مزیتها معمولاً ایستا بوده و براساس مالکیت منابع و دارائیها و یا براساس دسترسی هستند. بـهعنوان مثال در بازار سس ماینز کشور موقعیت محصولات شرکت مهرام نسبت به سایر رقبا به خاطر قدرت اقناع سازی مشتری است که نتیجه آن تسهیل فروش محصولات شرکت است. مزیتهای رقابتی جنبشی (پویا) اساس کارایی و اثربخشی شرکتها در بازار است زیرا این نوع مزایا باعث میشود که شرکتها فعالیتهای کسب و کار خود را کاراتر و اثربخـشتر از رقبا انجام دهند که معمولاً برمبنای دانش و قابلیتهای سازمان استوار است. مزیتهای رقابتی جنبشی (پویا) را میتوان در چهار طبقه کلی زیر طبقه بندی کرد: قابلیتهای کارآفرینی: این نوع قابلیتها بیانگر توانایی شرکت در شناسایی و جذب مشتریان باارزش و بهره برداری از فرصتهای موجود بازار و ایجاد فرصتهای جدید است؛ قابلیتهای فنی: این نوع قابلیتها باعث توسعه و ارتقای خلاقیت، کارایی، انعطاف پذیری، سرعت یا کیفیت فرایندهای شرکت و نیز بهبود کیفیت محصولات شرکت می گردد؛ قابلیت سازمانی: این نوع قابلیتها شامل ویژگیهای ساختاری و فرهنگی سازمان است که برای تحرک و پویایی کارکنان، یادگیری سریعتر سازمانی و تسهیل تغییرات ضروری لازم است؛ قابلیتهای استراتژیک: این نوع قابلیتها برای ایجاد، انسجام بخشی و هماهنگیهای کارآمد و موثر دانش و شایستگیهای گوناگون شرکت و نیز ساختاردهی مجدد و ایجاد تحرک و نقل و انتقال موثر آنها به موازات تغییرات و پویائیهای محیطی و فرصتهای فراروی، ضرورت دارد. ب) مزیت متجانس در مقابل نامتجانس وقتی که شرکت و رقبایش اساساً بااستفاده از مهارتها و قابلیتهای متجانس و مشابه به روش یکسان رقابت میکنند، مزیتهای موقعیتی و مزیتهای پویا میتوانند متجانس یا غیرمتجانس باشند. در این صورت مزیت رقابتی از انجام فعالیتهای مشابه بهصورت بهتر حاصل میشود. به بیان دیگر وقتی مزیت رقابتی شرکتها از منابع و روشهای مشابهی حاصل میشود در این صورت شرکتهایی به مزیت رقابتی بادوام دست خواهند یافت که بهصورت کاراتر و اثربخشتر منابع را بهکار گرفته و روشها را اجرا کنند زیرا در این صورت شرکتها بدون اینکه فرصت متمایزبودن در بازی مشابه را داشته باشند مجبور به ایفای نقش هستند و لذا تنها تعیین کننده مزیت رقابتی بادوام کارایی عملیاتی است. در نقطه مقابل مزیت متجانس مزیتهای نامتجانس قرار دارد که اساساً ایفای نقش متمایز در بازی یا به طور کلی ایفای نقش در بازی متفاوت است. در این نوع مزیت "متفاوت بودن" نقش تعیین کننده و اساسی دارد به نحوی که بـه وسیله مهارتها ترکیبات متفاوت منابع و یا محصولات متفاوت، خدمات بهتر و ارزش بیشتری برای مشتری فراهم سازد، شرکتهایی که محور مزیت رقابتی خود را انجام متفاوت امور قرار داده اند این کار را از طریق ایجاد تمایز در فرهنگ سازمانی، فرایندها و سیستمهای سازمانی، ساختار سازمانی، شیوههای متفاوت هماهنگی و همکاری، روشهای متفاوت بازاریابی و استراتژیهای متفاوت تعقیب میکنند. به عنوان مثال، در کسب و کار کپی کانن نسبت به زیراکس دارای مزیت رقابتی است اما این مزیت رقابتی ناشی از انجام بهتر آنچه که به صورت سنتی توسط زیراکس انجام میشود نیست، بلکه کانن از طریق دژ مستحکم فروش و نیروهای صف به مزیت رقابتی زیراکس پیش دستی کرد ضمن اینکه فرایند نوآوری جدید این شرکت اجازه تولید دستگاههای کپی با هزینه پایین و کیفیت بالا را به او میدهد. ج) مزیت مشهود در مقابل نامشهود مزیت رقابتی مشهود، آن نوع مزیتی است که منشاء آن منابع مشهود بوده که به صورت داده فیزیکی مانند ماشین آلات، تجهیزات و... می توان آن را مشاهده کرد. مزایای مشهود معمولاً ناشی از تعهد شرکت به مقدار زیادی منابع در عرصههای خاص است که بهراحتی قابل تغییر نیست که از آن جمله میتوان به سرمایه گذاری سنگین در ماشین آلات اشاره کرد. در مقابل مزیت نامشهود آن نوع مزیتی است که امکان مشاهده آن در شکل فیزیکی بهراحتی مقدور نیست. این نوع مزیتها معمولاً پشت عوامل مشخصی پنهان است. این نوع مزیت میتواند ناشی از رازهای تجاری(BRAND) شهرت، یادگیری و شیوه یادگیری و دانستن کارکنان، فرهنگ سازمانی و... باشد. د) مزیت ساده در مقابل مرکب مزیت رقابتی از حیث عملکرد میتواند به تنهایی عمل کرده یا به صورت ترکیبی از مزیتهای چندگانه به عنوان یک کلیت ادغامی و در تعامل با یکدیگر کار کند که در حالت اول مزیت رقابتی از نوع ساده و در حالت دوم از نوع ترکیبی یا مرکب است. بدیهی است که مزیت ترکیبی از حیث ترکیبی نسبت به مزیت ساده جایگاه بالاتر و تعیین کنندهتری دارد. ه) مزیت موقتی در مقابل مزیت رقابتی پایدار مزیت رقابتی از هرنوع که باشد میتواند از حیث عملکرد رقابتی به صورت پایدار یا موقتی باشد. مزیت موقتی اشاره به مزیتی دارد که کوتاه مدت و انتقالی است. میتوان گفت که هرچه ویژگیهای مشهود و ساده بودن مزیت رقابتی بیشتر باشد، به طور بالقوه قابلیت آن بیشتر است. با وجود این، اگر شرکت دارای فرهنگ سازمانی نوآور محور و قابلیت نوآوری بازار محوری بالا داشته باشد میتواند اولاً به صورت هوشمندانه از ویژگی پیش دستی خود بهره برده و مزیت موقعیتی خود را ارتقا دهد؛ ثانیاً قبل از اینکه رقبا به مزیت موقتی آن دست یابند مزیت جدیدی را خلق کرده و رقبا را همواره پشت سر خود داشته باشند. در مقابل مزیت رقابتی موقتی، مزیت رقابتی پایدار قرار دارد که اولاً از نظر زمانی طولانی مدت بوده و زودگذر نیست و ثانیاً به راحتی توسط رقبا قابل دسترسی نیست. مثال بارز آن نام تجاری (برند) قوی و شهرت کوکاکولا است که بیش از یک قرن است ادامه داشته و باعث غبطه همه رقبا می شود. به طور کلی می توان گفت که مزیت رقابتی پایدار از ویژگیهای نظیر بادوام بودن، تحمل پذیری مناسب، دارای قابلیت مدارا، قابلیت زیستی بالا، قابلیت حمایتی و پشتیبانی زیاد، قابلیت پذیرش بالا، قدرت توجیهپذیری و اقناع سازی مناسب، توان مذاکرهای قابل ملاحظه برخوردار است که البته متناسب با شدت و قدرت پایداری مزیت رقابتی همه یا بعضی از ویژگیهای فوق در آن وجود خواهد داشت نکته حائز اهمیت دیگر اینکه بین مزیت رقابتی موقتی و مزیت رقابتی پایدار رابطه وجود دارد به نحوی که بعضی مواقع مزیت رقابتی پایدار از مجموع یکسری از مزیتهای رقابتی موقتی حاصل میشود (مهری، 1382). 2-3-1-2. مزيتهاي رقابتي در قلمروهاي انساني، سازماني و محيطي الف) مزیتهای رقابتی قلمرو نیروی انسانی: دلایل نیاز به تغییر و تحول در سازمانها و نقش نيروي انساني براي توانمندسازي سازمان با هدف سازگاري بيشتر با الزامات جديد محيطي به شرح زير است: فشارهايي كه از ناحيه رقابت جهاني بر سازمانها وارد مي شود آنها را وادار به تغيير و دگرگوني نظام يافته و مستمر ميكند. توقعات مشتريان در مورد كيفيت، قيمت و خدمات و پاسخگويي، افزايش يافته است. بنگاههاي اقتصادي همواره دو هدف بقا و كسب سود را تعقيب ميكنند، لزوماً بايد به نحوي عمل شود كه ضمن تداوم حيات، سودآور باقي بمانند و اين مستلزم اثربخشي و كارايي منابع انساني در سازمان است. نيروي انساني معاصر نسبت به گذشته تفاوتهاي زيادي كرده است. از يك سو نيروي كار جديد، ظرفيت و استعداد فوق العادهاي براي رشد و توسعه داشته و از سوي ديگر به اعتماد آفريني بيشتري از سوي سازمان نياز دارد (هائو، 1999). ب) مزيتهاي رقابتي قلمرو سازماني: اين نوع مزيت رقابتي بر اساس منابع، قابليتها و ويژگيهايي است كه حاصل تجارب گذشته و حال سازمان بوده و كل سازمان در آن سهيم است. مزيت رقابتي سطح سازماني، دو نوع است: مزيت رقابتي بر اساس منابعي كه ميتواند مشهود و نامشهود باشد و مزيت رقابتي بر اساس قابليتها و ويژگيهايي كه معمولاً نامشهود است. چنين مزيتي از لحاظ اجتماعي پيچيده و از لحاظ تقليد مشكل و از حيث تحرك و قابليت نقل و انتقال، كم تحرك است. اين نوع مزيت را ميتوان در فرايندها، ساختار، سيستمها، فرهنگ سازماني، دانش فني، دانش بازاريابي، استراتژ يهاي سازمان، نظامهاي هماهنگي و انگيزشي سازمان جستجو كرد. در اين رابطه ميتوان منابع را به چهار طبقه كلي اساسي، پيراموني، رقابتي و استراتژيك تقسيم كرد: 1. منابع اساسي: اين منابع براي سازمان ضروري بوده و سازمان بدون آنها نميتواند عملياتي داشته باشد. به بيان ديگر هر سازمان فلسفه وجودي دارد كه بدون وجود منابع مناسب و ضروري براي آن، امكان تحقق فلسفه وجودي و اهداف سازماني ميسر نخواهد بود. 2. منابع پيراموني: اين منابع، اساسي و ضروري نيستند و به راحتي نيز قابل استخدام، خريد يا اكتسابند. از اين نوع منابع در اكثر سازمان ها كه فاقد مديريت كارآمد هستند ميتوان در قالب نيروي انساني مازاد، تجهيزات غيرضروري، فرايندهاي زايد، سيستمهاي عريض و طويل و دست و پاگير، سطوح زياد مديريتي و ... مشاهده كرد. اين نوع منابع به جاي كمك به مزيت رقابتي سازمان، موجبات ناكارآمدي آنرا فراهم ميآورند. 3. منابع رقابتي: منابع رقابتي منابعي هستند كه سازمان را قادر به توليد و عرضه فرآوردههاي با ارزش رقابتي در بازار ميكنند. تقاضا، كميابي، ارتباط و تناسب ر ا ميتوان از جمله عواملي دانست كه باعث رقابتي شدن اين منابع ميشود. از مثالهاي منابع رقابتي ميتوان به فنآوريهاي ويژه و منحصر به فرد، يادگيري و منابع دانشي سازمان، حق امتياز و حق ثبت، شهرت و نام تجاري اشاره كرد. 4. منابع استراتژيك: منابع استراتژيك شامل آن دسته از منابع منحصربه فرد سازمان است كه باعث تمايز و تفاوت در عملكرد سازمان نسبت به رقبايش شده و از حيث عملكرد بازار، براي سازمان فاصله دست نيافتني اي ايجاد ميكند كه رقبا به راحتي نميتوانند به آن برسند (عطاران و همکاران، 1391). ج) مزيت هاي رقابتي قلمرو محيطي: سازمانها در محيط فعاليت ميكنند و عوامل محيطي آنها را احاطه كردهاند و مستقيماً بر عملكرد آنها تأثير ميگذارند. به بيان ديگر، سازمانها عوامل مورد نياز را از محيط تأمين كرده و در مقابل، محصولات و خدمات خود را در محيط عرضه ميكنند، ضمن اينكه آنها به مانند موجود زنده براي ادامه حيات، نيازمند شريان هاي حيا تي محيطي هستند. به علاوه محيط به عنوان منبع فرصتها و تهديدات، نقش عمدهاي در موفقيت يا شكست سازمانها ايفا ميكند. كسب مزيت رقابتي پايدار از شرايط محيطي دشوار نيز امكان پذير است. براي كسب مزيتهاي رقابتي لزوماً نبايد محيط، آرام و شرايط، فراهم باشد. بلكه حتي كارآفرينان و نوآوران ميتوانند با انجام اقدامات مناسب از شرايط سخت و ناهموار نيز مزیت رقابتی بیافرینند (چاکراورتی، 2010). 2-3-1-3. نگرشهای موجود به منشاء مزيتهاي رقابتی ادبيات استراتژي در باب مزيت رقابتي تحت تسلط دو تئوري زير است: تئوري سازمان صنعتي و تئوري منبع مدار. اكنون به بررسي هر كدام از اين تئوريها بهطور خلاصه پرداخته میشود. الف) تئوري سازمان صنعتي: بر اساس اين تئوري ساختار خارجي صنعت، تعيين كننده عملكرد اقتصادي شركت است. تئوري سازمان صنعتي يا نگرش سازمان صنعتي، ابتدا بر تجزيه و تحليل خارجي رقابت تأكيد ميكند كه به بهترين وجه به وسيله چارچوب پنج نيروي رقابتي پورتر در صنعت بيان شده است. در مدلهايي كه بر اساس نگرش سازمان صنعتي ميباشند مزيت رقابتي عبارتست از موقعيتي براي دستيابي به عملكرد برتري كه يك كسب و كار از طريق عرضه محصولات غيرمتمايز با قيمتي پايين و يا از راه ارائه محصولات متمايز كه مشتري حاضر به پرداخت تفاوت قيمت آن است، بدان دست مييابد. در اين مدل، استراتژي به عنوان پاسخ عمدي يك شركت به الزامات صنعت/ بازار در نظر گرفته ميشود. ب) تئوري منبع مدار: مدارك تجربي بهصورت متوالي بيان ميدارد كه ساختار صنعت نميتواند تنها عامل تعيين كننده استراتژي رقابتي و عملكرد رقابتي باشد. به همين دليل گروهي از تئوريسينهاي منبع مدار به وجود آمدند تا ثابت نمايند كه برخورداري از مواهب متمايز منابع استراتژيك، نهائيترين عامل تعيين كننده استراتژي و عملكرد است. اين نگرش دقيقاً همخوان با پديده رقابت بر مبناي دانش است. اينگونه رقابت بيان ميدارد كه موفقيت دراز مدت يك سازمان به آنچه كه ميداند و ميفهمد وابسته است بههمين دليل رقبا به قابليتها و صلاحيتها به عنوان كليدي براي موفقيت در برابر رقباي خود نگاه ميكنند (عطاران و همکاران، 1391). 2-3-2. چیستی قابلیت های سازمانی نگاههای متعددی به اینکه قابلیتهای سازمانی چیستند، چگونه ساخته میشوند و چگونه عمل میکنند در مطالعه ای حوزه مشاهده میگردد. والش و لینتون برای توصیف مفهوم قابلیتهای سازمان از درخت بنسای استفاده کرده اند. در این مثال تکنولوژیها و همچنین منابع دانش به عنوان ریشههای درخت، قابلیتهای محوری متمایز کننده بهعنوان تنه، قابلیتهای سازمانی بهعنوان شاخهها و محصولات نهایی بهعنوان برگها دیده میشوند. 2-3-2-1. تعریف قابلیتهای سازمانی به دلیل گستردگی و چندوجهی بودن مفهوم قابلیتهای سازمانی، در نگاه اول ارائه تعریفی کامل از قابلیتهای سازمانی که تمامی ابعاد آن را بهخوبی بپوشاند بهنظر دشوار میرسد. بر همین اساس ارائه تعریفی مبنایی و اساسی از قابلیتهای سازمانی که بهعنوان پایه و پیش فرض پژوهش حاضر قرار گیرد، امری ضروری و پراهمیت مینماید در اینجا با ارائه و جمع بندی برخی از مهمترین تعاریف قابلیتهای سازمانی برآنیم تا تعریف مبنایی این تحقیق را استنباط و ارائه نماییم. در ادبیات موضوع، برای اشاره به قابلیتهای سازمانی، واژههای متعددی به کار گرفته شده است. واژههایی از قبیل قابلیت متمایزکننده، توانمندی متمایز کننده، و یا شایستگی کلیدی همگی اشاره به بخشی از مفهوم قابلیتهای سازمان بهصورت عام دارند. این نگاههای متعدد و مختلف تاثیر بسزایی در توسعه درک از مفهوم قابلیتها داشتهاند. بخصوص هامل و پاراهالد (1990)، در پژوهش معروفشان مفهوم قابلیت را بهعنوان مفهومی فراتر از صرفاً توانمندیهای افراد یک سازمان مطرح نمودهاند (ادگار و لاکود، 2008). قابلیتهای سازمانی، ویژگیهایی محسوب میشوند که افراد دارا هستند و به شیوهای مناسب و پایدار از آن برای رسیدن به عملکرد مطلوب استفاده میکنند قابلیتهای محوری، دانش، مهارتها، نگرشها و رفتارهای قابل مشاهده هستند که در محل کار منجر به تعالی میشوند. در تعریفی دیگر، قابلیت یک ظرفیت انسانی قابل اندازهگیری است که برای عملکرد مناسب میباشد و میتواند شامل دانش، مهارت یا توانایی واحد، یک ویژگی شخصی یا خوشه ای از خصیصهها باشد. قابلیتها، عناصر سازنده عملکرد کاری میباشد و انجام بیشتر وظایف، مستلزم نمایش همزمان یا متوالی قابلیتهای متعدد میباشد. دانش در این تعریف عبارتست از آگاهی، اطلاعات یا درک حقایق، قوانین و اصول، رهنمودها، مفاهیم، تئوریها یا فرایندهای مورد نیاز برای انجام موفقیت آمیز یک وظیف. دانش ممکن است عینی، خاص و به آسانی قابل اندازهگیری باشد و یا میتواند پیچیدهتر، انتزاعی و به سختی قابل اندازهگیری باشد. دانش از طریق یادگیری و تجربه حاصل میشود. مهارت در این تعریف عبارتست از یک ظرفیت برای انجام وظایف ذهنی یا فیزیکی با یک پیامد خاص. مهارتها مانند دانش میتوانند طیفی از وظایف کاملاً عینی و به آسانی قابل شناسایی مانند فایل کردن اسناد الفبایی تا وظایف انتزاعی تر و با قابلیت سنجش کمتر نظیر مدیریت یک پروژه بهبود کیفیت باشند (کوچران، 2009، ص 38). ویژگیهای شخصی در این تعریف نیز مانند نگرشها، ارزشها و خصیصهها اغلب دارای یک جزء احساسی یا شخصیتی میباشند. مارلی اشاره میکند که بهتر است این ویژگیهای شخصیتی را رفتارهای توانمندساز بنامیم. این رفتارها شامل عادات کاری، روشهای تعامل با دیگران یا روشهای هدایت شخصی است که به عملکرد کاری موثر کمک میکند. ادگار و لاکود (2008)، برای توصیف دیدگاههای مختلف به موضوع قابلیتهای سازمانی چهار دیدگاه مختلف را مطرح میکنند: پدیده اصلی و موارد مرتبط با آن، تکنولوژی و محصولات مرتبط، مهارتها و در آخر تجمیع تکنولوژیها و مهارتها. جدول 2-1، خلاصهای از این چهار دیدگاه اساسی ارائه میدهد. عنوان دیدگاهتوصیفپدیده اصلی و موارد مرتبط با آندر این دیدگاه قابلیت ها شامل درک از یک پدیده خاص و موضوعات مرتبط با آن است. به عنوان مثال پدیده اصلی برای یک شرکت می تواند الکترونیک باشد و موضوعات مرتبط آن می توانند فیزیک یا مکانیک باشند.تکنولوژی و محصولات مرتبطاین دیدگاه قابلیت های سازمانی را شامل تکنولوژی ها و محصولات مرتبط می داند. در این دیدگاه، دانش مبنای شکل گیری تکنولوژی ها در قالب قابلیت ها نمی گنجد و رقابت در سطح خود تکنولوژی مطرح می شود.مهارت هااین دیدگاه قابلیت های سازمانی را به عنوان مهارت های عملیاتی مطرح می کنند.تجمیع تکنولوژی و مهارت هادر این دیدگاه، قابلیت های سازمانی به عنوان ترکیبی از مهارت ها و تکنولوژیها مطرح می شوند. جدول2-1: دیدگاه های مختلف به قابلیت های سازمانی (edgar & Lockwood, 2008) والش و لیینتون (2001)، نیز با ارائه مدلی با نام هرم قابلیتها سعی کرده اند تا ابعاد مختلف این مفهوم را روشن تر سازند. آن ها قابلیت ها را به عنوان درک عمیق از موضوع اصلی فعالیت شرکت در دو حوزه محصولات و خدمات مطرح میکنند و قابلیتهای سازمانی را به صورت جدول 2-2 دسته بندی مینمایند. جدول 2-2: قابلیت های سازمان از دیدگاه والش و لینتون (2001) گروهزیرگروهقابلیت های تولید محصولات فیزیکیموادساخت و تولیدقابلیت های تولید خدماتخدمات دانش بنیانخدمات شالم دانش در ادبیات حوزه قابلیتهای سازمانی، علاوه بر تقسیم بندی فوق، دسته بندی دیگری را میتوان یافت که به نظر میرسد با دیدگاه قابلیتهای فردی انجام شده است. نیو (1996)، قابلیتهای خاص سازمانی را به این صورت تعریف مینماید: ابزارهایی که یک فرد از آنها برای تنظیم شیوه کاری خود به منظور فعالیتها با فرهنگ یک سازمان استفاده میکند، بدون توجه به نقش خاصی که او در سازمان دارد. با وجود تقسیم بندی و نگاههای مختلف به قابلیتهای سازمانی، موارد زیر را میتوان بهعنوان خصوصیات مشترک آنها مطرح کرد: قابلیتهای سازمانی مولفههای سازمانی برای هماهنگی و به کارگیری داناییها دارند. قابلیتهای سازمانی در پی مقصودی خاص هستند چرا که در پی دستیابی به اهداف مشخصی در بکارگیری هماهنگ داراییها هستند. قابلیتهای سازمانی هدف گرا هستند (اسکرینگ تنا و بو لوسار، 2005). در توضیح تفاوت میان قابلیتهای سازمانی و فردی، میتوان به این نکته اشاره داشت که قابلیتهای فردی دارایی یک فرد و یا در نهایت گروهی از افراد است ولی قابلیتهای سازمانی در تملک سازمان است، بهصورتی که با جابجایی افراد از سازمان خارج نمیگردد (والش و لینتون، 2001). در نهایت با نگاهی بر ادبیات حوزه قابلیتهای سازمانی، تعریف مبنای این تحقیق برای قابلیتهای سازمانی به صورت زیر ارائه میشود: قابلیتهای سازمانی مجموعهای از دانش، مهارت و همچنین خصوصیتهای محیط داخلی سازمان است که آن را در بکارگیری منابع برای دستیابی به هدف خاص توانمند میسازد. 2-3-2-2. جانمایی سیستمهای اطلاعاتی در قابلیتهای سازمانی همانطور که در قسمتهای قبلی بیان گردید، قابلیت سازمانی به عنوان منابع و تواناییهای خاص شرکت تعریف میشود که سازمان را قادر میسازد تا استراتژیهای خود را انتخاب کرده، توسعه دهد و با ارزش افزوده به مرحله اجرا در آورد. با تعاریفی که برای قابلیتهای سازمانی ارئه شد، مفهوم و چیستی قابلیتهای سازمانی روشن شد. با این وجود هنوز به این سوال کلیدی پاسخ واضحی داده نشده است که قابلیتهای سازمانی را در کجای سازمان میتوان جستجو کرد که با سیستمهای اطلاعاتی در ارتباط باشد و سیستمهای اطلاعاتی چه کمکی به این قابلیتهای موجود در سازمان میکند؟ به این ترتیب نیازمند مدل و ابزاری هستیم تا این مباحث را در سازمان جانمایی کند. نگرشهای گوناگونی در رابطه با قابلیتهای سازمانی در تئوریهای منبع محور وجود دارد که نشان میدهد در این رابطه تحقیقات گوناگون و همچنین رویکردهای مختلفی وجود دارد. در پژوهش حاضر بر اساس رویکرد سیستمهای باز برای تحلیل قابلیتهای سازمانی (لادو و همکاران، 1992)، بر روی سه نوع قابلیت سازمانی به عنوان منابع بالقوه کسب مزیت رقابتی در شرکتهای کوچک و متوسط تمرکز میشود: با استفاده از مدل لادو و همکاران (1992)، قابلیتهای سازمان دستهبندی شده و در سازمان جانمایی گردید (اسکرینگ تنا و بو لوسار، 2005) که در جدول 2-3 به آن اشاره شده است: جدول 2-3: دسته بندی قابلیت های سازمانی قابلیت های سازمانیورودی (منبع)محور (قابلیت های مبتنی بر داده)تبدیل محور(قابلیتهای مبتنی بر فرآیند)خروجی محور(قابلیت های مبتنی بر ستاده) قابلیتهای منبع محور و یا به بیان دیگر ورودی محور، آن دسته از قابلیتهای سازمان هستند که به تمامی داراییهای انسانی یا غیر انسانی سازمان (ملموس یا غیر ملموس) اشاره دارد که سازمان را در دستیابی به هدفی خاص و انجام فعالیتی یاری میرساند. از نگاهی دیگر، قابلیتهای منبع محور یا مبتنی بر داده، در بردارنده منابع فیزیکی، منابع سرمایه سازمانی و منابع انسانی است که فرآیندهای تبدیلی یک سازمان را قادر میسازد تا تحویل محصولات و خدماتی را که برای مشتریان ارزشمند هستند، تسهیل گرداند. برای توسعه این هدف، این قابلیتها داراییهای ویژه، دانش ضمنی و مهارتها را معرفی مینماید و مزایای اقتصادی آنها می تواند طولانی مدت باشد. به عبارت دیگر، قابلیتهای منبع محور، به مواردی مربوط میشوند که به عنوان ورودی برای سازمان مطرح هستند. در دیدگاه مبتنی بر منابع، منابع به عنوان قوت و ضعفهای یک سازمان مطرح هستند. بر همین اساس این دیدگاه سازمانها را به در تملک گرفتن منابع بیشتر ترغیب میکند (لادو و همکاران، 1992). قابلیتهای تبدیل محور، بخشی از توانمندیهای سازمان است که آن را در تبدیل منابع و ورودیها به ارزشها (خروجیها) یاری میرسانند. قابلیتهای مبتنی بر فرآیند، به شرکتها اجازه میدهند که مالک یک موقعیت منحصر به فرد در بازار گردند و در ساختار سازمان همیشه جا دارند و میتوانند منابعی برای کسب مزیت رقابتی باشند. قابلیتهای خروجی محور یا همان قابلیتهای مبتنی بر ستاده، هرگونه خروجی ملموس و یا ناملموس سازمان برای مشتریان را شامل میگردد. به عبارت دیگر، قابلیتهای سازمانی خروجی محور، مرتبط با همه ارزشی است که سازمان برای مشتریان و ذینفعان بیرونی خود ایجاد میکند. این قابلیتها در تعامل با مشتریان، تامین کنندگان، متخصصان و سایر عوامل خارجی و بر اساس توانمندیها و ویژگیهای سازمان شکل مییابند. قابلیتهای مبتنی بر ستاده در بردارنده همه داراییهای استراتژیک نامشهود و مبتنی بر دانش است که مراحل مختلفی از اعتبار یا تصویر شرکت، کیفیت محصول یا خدمت، و وفاداری مشتریان را در بر میگیرد (همان منبع). از آنجا که قابلیتهای مبتنی بر ستاده، منابع ناملموس و خاص شرکت را در بر میگیرد، در طی یک دوره زمانی قابل توجه انباشته میشوند و به آسانی قابل معامله نیستند. در ضمن آنها می توانند نرخ بازده اقتصادی را به وجود آورند (بارنی، 1991) 2-3-2-2-1. پشتیبانی سیستمهای اطلاعاتی از قابلیتهای مبتنی بر داده لادو و همکارانش (1992)، بیان کردند که قابلیتهای داده محور ممکن است از منابع انسانس و یا غیر انسانی مشتق شوند هم از نوع ملموس و هم از نوع غیر ملموس. در میان منابع داده ناملموس، که بازده اقتصادی بالقوه ای را در خود دارند، ویژگیهای یکتا بودن اطلاعات و دانش خاص به چشم میخورد. با ذخیره اطلاعات، پردازش و قابلیتهای ارتباطی، سیستمهای اطلاعاتی ممکن است جهت تسهیل در امر جمعآوری، انبار و توسعه اطلاعات مورد استفاده قرار گیرند. در اینجا نقش سیستمهای اطلاعاتی میتواند شامل موارد زیر باشد: - تسهیل در جمع آوری اطلاعات داخلی و ارتباطات؛ - تسهیل در جمع آوری اطلاعات خارجی و ارتباطات؛ - تبدیل داده ها به اطلاعات و دانش؛ - توسعه و به روز نمودن دانش و تخصص ویژه شرکت. 2-3-2-2-1. پشتیبانی سیستمهای اطلاعاتی از قابلیتهای مبتنی بر فرآیند قابلیتهای مبتنی بر فرآیند از جمله مواردی چون برتری عملیاتی، تولید ناب، موجودی با سهام کمتر در ادبیات مدیریت استراتژیک مورد بحث قرار گرفته اس. این قابلیتها، شرکت را قادر می سازد تا مزیت رقابتی را از طریق: 1. بهبود کارایی عملیات؛ 2. افزایش انعطافپذیری عملیاتی؛ 3. پرورش انسجام چند وظیفهای بدست آورد. کارایی عملیات منعکس کننده توانایی در تبدیل داده به ستاده با حداقل هزینهها یا بیشترین ارزش افزوده برای مشتریان نسبت به رقبا می باشد. انعطاف پذیری عملیاتی، فرآیندهای تبدیل را که میتواند با تغییرات در نیازهای مشتریان و شرایط کسب و کار مطابقت داشته باشد، تسهیل مینماید. انسجام چندوظیفه ای، قابلیت هماهنگی و انسجام دو فرآیند یا بیشتر برای کارایی میباشد. 2-3-2-2-1. پشتیبانی سیستم های اطلاعاتی از قابلیتهای مبتنی بر ستاده یک شرکت ممکن است تولید یک محصول برتر، شهرت خدمات و وفاداری بالای مشتریان را با استفاده از سیستمهای اطلاعاتی توسعه دهد و روابطش را با مشتریان و عرضه کنندگان بهبود بخشد. با ارتباط و ادغام مسیرهای داخلی یک شرکت و عرضه کنندگانش از طریق سیستم های مبادلۀ دادههای الکترونیک، ممکن است سیستمهای میان سازمانی، رابطۀ نزدیک میان شرکت با مشتریان و عرضه کنندگان را ارتقا دهند. چنین رابطه نزدیکی کارایی در اطلاعات بازار را تسهیل مینماید. سیستمهای اطلاعاتی به ارتقای شهرت محصول یا خدمت و وفاداری مشتریان کمک بسزایی مینمایند. محققان بررسی نموده اند که چگونه شرکتها تعامل سازندهای را از طریق سیستمهای اطلاعاتی با مشتریان خود به وسیله بازاریابی مبتنی بر دادهها برقرار میکنند. چنین رویکردی شرکت را قادر میسازد که نیازهای مشتریان را بر اساس مدیریت بر رفتار گذشته آنان تعیین نمایند و پیچیدگی و پویایی مشتریان را برای خدمات خاص مشخص نمایند (بری و همکاران، 1994) 2-4. صنایع کوچک و متوسط سازمانها یا شرکتهای کوچک و متوسط چه نوع سازمانهایی هستند؟ این سوالی است که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده و تعاریف مختلفی راجع به آن ارائه شده است. در کل باید گفت که برای سازمانهای کوچک یا شرکتهای کوچک و متوسط، تعریف مشخصی که مورد قبول عام باشد، وجود ندارد. به لحاظ نظری، برای تعیین اندازه سازمان، شاخصهای مختلفی از قبیل میزان فروش، حجم عملیات تولیدی یا خدماتی، سرمایه و فعل و انفعالات پولی و بانکی، ارزش ماشین آلات، وسعت فیزیکی و جغرافیایی، کثرت ارباب رجوع و تعداد پرسنل اراده شده است. اگرچه هر یک از این مقیاسها میتواند معرف اندازه یک سازمان باشد ولی معمولاً در فعالیتهای مختلف، مقیاسهای گوناگونی به کار برده میشود. در مطالعهای که توسط مرکز توسعه صنعتی بین المللی انجام شده است، سازمانهای کوچک، سازمانهایی تلقی شدهاند که کمتر از 100 نفر پرسنل دارند. برخی از سازمانها از جمله سازمان توسعه صنعتی آمریکا، شرکتهایی را که دارای 10 الی 100 نفر پرسنل هستند و ارزش ماشینآلات آنها کمتر از 7.5 میلیون ریال باشد، در دایره شرکتهای کوچک قرار دادهاند. اتحادیه اروپا در تعریفی دیگر، طبقه بندی سازمانهای کوچک و متوسط و خرد را به صورت زیر ارائه کرده است: جدول 2-4: طبقهبندی سازمانهای کوچک و متوسط و خرد از نظر اتحادیه اروپا (2004) معیارمتوسطکوچکخردحداکثر تعداد کارکنان2505010حداکثر بازگشت سرمایه (میلیون یورو)407-حداکثر ترازنامه (میلیون یورو)275- در ایران نیز تعاریف متفاوتی از صنایع کوچک وجود دارد که از جمله مهمترین انها میتوان به موارد زیر اشاره کر: - در تعریف مرکز آمار ایران، واحدهای تولیدی که تعدا شاغلین آنها از 10 نفر تجاوز ننماید، واحدهای تولیدی کوچک نامیده میشوند. - در تعریف سازمان صنایع کوچک، واحدهای تولیدی کوچک عبارتند از صنایعی که: الف) میزان سرمایه گذاری آنها تا 750 هزار تومان در یک واحد تولیدی باشد. ب) میزان اشتغال حداکثر 50 نفر باشد. ج) جنبه هنری نداشته باشد. د) مکانیزه باشد. ز) سرمایه آنها کاملاً ایرانی باشد. - در مدیریت اعتباری صنایع کوچک که از زیر مجموعههای بانک صنعت و معدن میباشد، آخرین تعریف از صنایع کوچک بر مبنای سرمایه گذاری ثابت تا 500 میلیون ریال میباشد. علاوه بر تفاوتی که در تعاریف فوق مشاهده میشود، ویژگیهای اساسی دیگری نیز مطرح است که صنایع کوچک و متوسط را از سایر صنایع تفکیک می کند. این ویژگیها به شرح زیر می باشد: - معمولاً مدیریت سازمانهای کوچک، توسط یک نفر انجام میگیرد که غالباً مالک همان واحد است. بنابراین در سازمانهای کوچک، مدیریت حرفه ای و تخصصی، چندان اعمال نمیشود. - بین مدیر و کارکنان تماس مستقیم و مستمر وجود دارد. - معمولاً دسترسی کمتری به منابع سرمایه ای وسیع از طریق بانکها و سازمانهای مالی دارند. از جمله این محدودیتها می توان به محدودیتهای مالی توسعه فناوری اشاره کرد (آنکتاد، 2004). - در بازاری که کالا یا خدمات خود را ارائه می کنند، نقش هدایت کننده و تعیین کننده ندارند. - ارتباطات تجاری و معاملاتی لازم برای تامین مواد اولیه و سایر منابع و تکنولوژی مورد نیاز، بیشتر از طریق سازمانهای محلی و بومی انجام میشود (سازمان صنایع کوچک ایران). طبق تعریف دیگر، کسب و کارهای کوچک و متوسط در سه گروه بسیار کوچک، کوچک و متوسط جای می گیرند که این خود بر اساس نوع فعالیت آن ها در دو بخش خدماتی و تولید تفکیک میشود. این تعریف در جدول 2-5 نمایش داده شده است: جدول 2 – 5: طبقهبندی SME ها بر اساس معیار تعداد کارکنان تعداد کارکنانطبقهبندی SME هابخشکمتر از 5 نفرخیلی کوچکتولید5 تا 50 نفرکوچک51 تا 150 نفرمتوسطکمتر از 5 نفرخیلی کوچکخدمات5 تا 19 نفرکوچک20 تا 50 نفرمتوسط در طبقهبندی دیگر، سازمان ها فارغ از نوع فعالیتهایشان، در سه دسته کلی به شرح زیر تقسیم بندی می شوند: جدول 2-6: طبقهبندی SME ها بر اساس معیار تعداد کارکنان (فارغ از نوع فعالیت) کمتر از 200 نفرکوچکسازمان200 تا 1000 نفرمتوسطبیش از 1000 نفربزرگ 2-4-1. اهمیت کسب و کارهای کوچک و متوسط نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط در عملکرد اقتصادی، امروزه در پژوهشهای متعددی ثابت شده است (ایکبروک و اولسن، 2007). در تعریف اتحادیه اروپا، اینگونه کسب و کارها، زیربنای اقتصادی و صنعتی را با بیش از 70 درصد بازار در کارخانههایی با کمتر از 500 کارگر تحت سلطه خود در آوردهاند. اهمیت اقتصادی کسب و کارهای کوچک و متوسط تنها به اتحادیه اروپا مربوط نمیشود. 75 درصد اشتغال در ژاپن و 35 درصد در ایالات متحده، مربوط به این کسب و کارها میباشد (Howard, 1990). علاوه بر این، با تحقیقاتی که در پژوهشهای مختلف صورت گرفته است، تایید گردیده است که کسب و کارهای کوچک و متوسط بعنوان منبع اصلی مشاغل جدید شناخته میشوند (گویال، 2011). برای مثال در بین سالهای 1980 تا 1986، اشتغال به تولید در کارخانههایی با بیش از 500 کارگر و بیشتر، 11 درصد تنزل داشته است در حالیکه در همین زمان اشتغال به تولید در کارخانههایی با کمتر از 100 کارگر، افزایش 7.5 درصدی داشته است. حیات SME ها، یک عامل مهم در خلق شغل جدید، مخصوصاً در مناطق ضعیف اروپا مانند ایتالیای جنوبی و جوتلند در دانمارک بوده است. در انگلیس، SME ها، حتی در کاهش اشتغال در رکود اخیرشان، بعنوان ایجادکنندگان شغل، محسوب شدهاند. در یک بازار جهانی متلاطم، رقابت سازمانها مستقل از اندازه یا بخش صنعتی به SME ها در آماده سازی تسهیلات پیمانکاران فرعی متکی هستند. این مطلب مخصوصاً برای موسسات بزرگ که به پیمانکاری متمایل هستند، مصداق دارد. با تاکید جاری بر خرید از بیرون توسط سازمانهای بزرگ و تمرکز بر روی فعالیتهای هسته ای این کارخانهها به شبکههای تامین کنندگان، حتی بیشتر هم وابسته شدهاند که بیشتر این تامین کنندگان، SME ها هستند. به منظور بهبود کیفیت محصول و اجرای برنامههای کیفیتی، کارخانه بزرگ باید در بدست آوردن کالا و خدمات باکیفیت بالا از تامین کنندگان، اطمینان حاصل نمایند. در همین زمان، رقابت اینگونه معنا می شود که اگر یک SME، بخواهد که یک تامین کننده برای یک سازمان بزرگ شود، تقاضای فزایندۀ کیفیت با یک فشار زیاد برای بهکارگیری یک سیستم کیفیتی مواجه میشود. بنابراین منطقی است که سازمانهای بزرگ، تامین کنندگان را برای اشاعۀ کیفیت تشویق کنند که محققان مختلف این دیدگاه را تایید کرده اند. بعلاوه SME ها همچنین مسائل دیگر مربوط به فروش را مورد ملاحظه قرار میدهند: فشار رقبا، پیش بینی خواست مشتریان، توانایی برای گرفتن سهم بیشتری از بازار، تامین کنندگان گواهی میگیرند و ضررهای متوجه مشتری از جانب کیفیتی که رقبا تایید میکنند، را در نظر میگیرند. جهانی شدن بازرها و استقلال داخلی زیاد کسب و کارها منجر به یک بازار رقابتی فزاینده شده است. SME ها از این فشار مستثنی نیستند و بنا به نظری که دریهلون و استیم (1993)، مطرح کردهاند رقابت بهبود یافته برای کارخانه های کوچک و بزرگ بطور یکسان لازم و ضروری است. برای بقا و موفقیت در قرن بیست و یکم، همه کسب و کارها نیاز به اعمال هشیاری و تلاش بی وفقه برای بهبود مستمر در تمام ابعاد فعالیت هایشان دارند و شواهد تجربی این بحث را که با تمرکز بر روی کیفیت، یک کسب و کار میتواند اساساً عملکردش را بهبود بخشد را تایید کرده است (گویال، 2011). در تحقیقی که در سال 2003 در کشور مالزی صورت گرفت، نشان داده شده است که کشورهای توسعه یافته درصد بیشتری از موسسات، استخدامات و تولید ناخالصشان مربوط به SME ها است (نودوستبنی و همکاران، 2009). جدول 2-7: مقایسه عملکرد SME ها در سال 2003 در چهار کشور توسعه یافته کره جنوبیآلمانتایوانژاپنعملکرد در سال 200399.299.098.199.7موسسات75.369.778.169.5کارکنان16.057.033.055.3تولید ناخالص ملی بر اساس آمار همین تحقیق، 89.8 درصد کل محصولات بخش تولید توسط SME ها تولید شده است که این میزان معادل 18271 از 20455 سازمان میشود. طبق نتایج این تحقیق، خروجی SME ها از سال 200 تا سال 2003، 25 درصد افزایش یافته است. جدول 2-8: مقایسه عملکرد SME ها در سال 2003 20022003عنوان29.129.1خروجی31.632.5کارکنان25.826.1ارزش افزوده 5. پیشینه پژوهش در این بخش پیشینه پژوهشهای ایرانی و خارجی موجود در زمینه سیستمهای اطلاعاتی و قابلیتهای سازمانی به ترتیب سال بررسی شده است. 2-5-1. پیشینه خارجی چن (2012)، به بررسی هم افزایی منابع فناوری اطلاعات در قابلیتهای سازمانی و عملکرد سازمانی پرداخت و نتیجه گرفت که سرمایه گذاری در فناوریهایی چون سیستمهای اطلاعات، بر عملکرد شرکت، قابلیتهای سازمان و مزیت رقابتی شرکت تاثیرگذار هستند. او از دیدگاه منبع محور به این موضوع پرداخته است و بیان کرده است که این قابلیتهای نقش مهمی در بکارگیری استراتژیهای کسب و کار دارد که در نیازهای مشتریان منعکس میشود. پارک و همکارانش (2012)، در پژوهششان با عنوان قابلیتهای سازمانی و ادغام فناوری اطلاعات برای دستیابی به مزیت رقابتی بیان کردند که در جامعه متلاطم امروزی، ادغام شبکههای اطلاعاتی با استفاده از قابلیتهای سازمانی بین شرکتها، باعث میشود تا نزیتهای رقابتی در بازار جهانی برای آن شرکتها ایجاد شود. گویال (2011)، در پژوهش خود با عنوان رویکردهای توسعه سیستمهای اطلاعاتی، بیان کرده است که سیستمهای اطلاعاتی در مقیاس بزرگ جهانی توسط کسب و کارهای کوچک و متوسط گسترش یافته اند اما بسیاری از کسب و کارها منابع کافی برای برقراری استانداردهای توسعه این سیستمها در اختیار ندارند. هانگ و همکاران (2010)، در پژوهش خود به بررسی چگونگی ایجاد قابلیتهای سازمان از طریق همراستا کردن فرآیندها و ایجاد فربهنگ یادگیری سازمانی در شرکتهای تایوانی پرداختند و نتیجه گرفتند که فرهنگ یادگیری سازمانی از طریق قابلیتهای سازمانی بر عملکرد سازمان تاثیر میگذارد و همچنین همراستا کردن فرآیندها بطور مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد نیز تاثیرگذار هستند. انگری و میگیرو (2010)، در پژوهششان با عنوان انطباق تکنولوژیهای سیستم ارتباطی و اطلاعاتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط، نتیجه گرفتند که پذیریفتن این سیستمها برای افزایش رقابتپذیر بودنشان، ضروری است. علاوه بر این، استفاده از اینگونه سیستمها در کسب و کارهای کوچک و متوسط، دسترسی به بازارهای بین المللی را برای آنها تسهیل مینماید. هانگ و همکاران (2009)، در پژوهششان با توجه به تحقیقات قبلی در رابطه با قابلیتهای سازمان بیان میکنند که همراستا کردن فرآیندها، مدیرت دانش، و عملکرد سازمانی به طور خاص در شرایط آشفتگی محیطی در ارتباط با یکدیگر عمل میکنند. همچنین بیان کردند که از آنجاییکه فرآیند مدیریت دانش، یادگیری و دانش را مدیریت میکند، بنابراین مبنایی برای ارتقای قابلیت سازمان و متعاقبا عملکرد شرکت فراهم میسازد. لیو (2008)، در پژوهشی تحت عنوان چگونه شرکتهای چینی مزیت رقابتی را از طریق بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی بالا می برند، بیان کرد که ترکیب توازن استراتژیک و قابلیتهای پویا به شرکتها کمک خواهد کرد تا به قابلیتهایی برای اجرای سیستم اطلاعات موسسه دست یابند و راهبردهایی را برای طرح ریزی فرآیندهای مدیریتیی فراهم آورند تا بدین وسیله نرخ موفقیت اجرای سیستم اطلاعات موسسه افزایش یابد و وضعیت رقابت بهبود پیدا کند. العديله (2008)، در پژوهشي، موفقيت سيستمهاي اطلاعاتي را در گروههاي ارتباطاتي اردن از ديدگاه كاربر بررسي كرده است و چهار عامل سودمندي سيستم، حمايت مديريت، كيفيت اطلاعات و قابليتهاي فني كاربر را عوامل اثرگذار شناسايي كرده است. باگوات و شارما (2007)، در پژوهششان با عنوان معماری سیستمهای اطلاعاتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط، بیان کرده اند که کسب و کارهای کوچک و متوسط در هند، در حال گرایش به استفاده از سیستمهای اطلاعاتی هستند. این سیستمها نه تنها میتوانند این کسب و کارها را در محیط رقابت زنده نگه دارد، بلکه می توانند اطلاعات بسیاری را در سرتاسر سازمان بین کارکنان به راحتی به اشتراک بگذارند. وانگ و لو (2005)، در پژوهششان با عنوان عوامل کلیدی تاثیرگذار بر بهکارگیری موفقیت آمیز سیستمهای اطلاعاتی در شرکتهای کوچک و متوسط تایوان، نتیجه گرفتند که سیستمهای اطلاعاتی برای زنده ماندن در محیط رقابتی امروزی، از الزامات هر سازمانی میباشد. آنها همچنین بیان کردند که تنظیم یک طرح خوب، گام اولیه بسیار مهمی برای استقرار یک سیستم اطلاعاتی مناسب است. موفقیت سیستمهای اطلاعاتی به شدت به تخصصهای خارجی تکنولوژی اطلاعات بستگی دارد. آنها در نهایت نیز بیان کردند که هزینههای استقرار این سیستم بیشترین نگرانی را در پی دارد و حمایت مدیران عالی نیز از این سیستم مهمترین عامل در استقرار موفقیت آمیز آن است. راویچیندران و همکاران (2005)، در پژوهش خود با عنوان تاثیر سیستمهای اطلاعاتی بر قابلیتها و عملکرد سازمانی، بیان میکند که سیستمهای اطلاعاتی میتوانند قابلیتهای سازمانی را افزایش دهند. همچنین آنها نیز نیتجه گرفتند که این سیستمها نیز بر عملکرد سازمان تاثیر میگذارند و باعث میشوند که عملکرد سازمان نیز افزایش پیدا کند. 2-5-2. پیشینه داخلی عارف نژاد و همکاران (1391)، در پژوهششان با عنوان تبیین عوامل موثر بر موفقیت سیستمهای اطلاعاتی با تاکید بر نقش عوامل سازمانی و یادگیری سازمانی در سازمان صنایع و معادن استان اصفهان نتیجه گرفتند که عوامل سازماني و يادگيري سازماني از قبیل همترازی هدف، سبک مدیریت، مدیریت دانش فناوری اطلاعات، حمایت مدیران ارشد، ساختار تصمیمگیری، و اختصاص منابع تاثیر مثبتی بر موفقيت سيستمهاي اطلاعاتي در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان اصفهان دارد. امیدیکیا و همکارانش (1391)، در پژوهش کیفیشان با عنوان شناخت قابلیتهاي سازمانی جایگاهسازي برند شرکت در صنعت مواد غذایی که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام دادهاند نتیجه گرفتند که ثبات سازمانی، زمینه مناسب جهت ایجاد و تقویت قابلیتهاي مؤثر بر هویت بخشی به برند شرکت را فراهم میکند. هویت ایجادشده از طریق قابلیتهاي تصویرپردازي مثبت به جایگاهسازي برند کمک میکند. در عین حال، شایستگیهاي مدیریت ارشد و پویایی بازار به عنوان عوامل مداخلهگر و بسترساز، شرایط تقویت و تسریع جایگاه سازي برند را موجب میشود. خدامی و همکارانش (1391)، در پژوهششان با عنوان طراحي مدل چابكي مشتري با رويكرد قابليتهاي پوياي سازماني: بررسی نقش شایستگی IT، هوشیاری کارآفرینانه و زیرکی بازار که با استفاده از روش پیمایش تحلیلی در بین مدیران سازمانهای فعال در صنعت فناوری اطلاعات انجام دادند، نتیجه گرفتند که قابلیتهای پویا به شکلگیری چابکی مشتری در سازمان کمک میکند. همچنین چابکی مشتری ایجاد شده بر کیفیت و کارایی ستادههای فرآیندی سازمان اثر مثبت دارد. عطاران و همکاران (1391)، در تحقیقشان با عنوان شناسایی عوامل موثر بر تحقق مزیت رقابتی پایدار خدمات بانکی در بانک ملت بر مبنای دیدگاه منبع محور، نتیجه گرفتند که داراییهای نامشهود، قابلیت ها و داراییهای مشهود دارای اولویت اول تا سوم هستند که در بعد داراییهای مشهود به ترتیب، تنوع خدمات، خودبانکداری، زیرساخت، سرمایه و بازار، در بعد قابلیتها، قابلیتهای اجرایی، منابع انسانی و مدیریتی و در نهایت در بعد داراییهای نامشهود، عوامل درونی و بیرونی حائز اهمیت هستند و بر مزیت رقابتی پایدار در بانک ملت موثرند. انواری رستمی و همکاران (1390)، در پژوهششان به بررسی ارتباط میان قابلیتهای سیستمهای اطلاعاتی و عملکرد شرکتها بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع پرداختند و بیان کردند که قابلیتهای سیستمهای اطلاعاتی شرکتها شامل سه دسته قابلیتهای داخل به خارج، قابلیتهای خارج به داخل و قابلیتهای پوشا است. آنها نتیجه گرفتند که از میان این سه نوع، قابلیت سیستمهای اطلاعاتی داخل به خارج محرک مهمتری برای بهبود عملکرد شرکت میباشد و قابلیتهای داخلی شرکت در پاسخ به بازار، نسبت به قابلیتهای خارجی یا برونگرا از اهمیت بیشتری در جهت ارتقای عملکرد شرکتها برخوردار میباشند. کریمی (1390)، به بررسی دگرگونی سازمانهاي لجستیکی با پیاده سازي سیستمهاي اطلاعاتی یکپارچه پرداخت و به این نتیجه رسید که بهکارگیري قابلیتهاي فناوري اطلاعات در کارکردهاي مختلف لجستیکی از قبیل حمل و نقل، انبارداري، نگهداري و تعمیرات، کنترل موجودي، مدیریت سفارشات، خرید، منابع انسانی، مدیریت مالی و غیره از اهمیت ویژههاي برخوردار است. حجم سیستمها و ابعاد پیچیدگی آنها هر روز در حال گسترش است و براي تصمیم گیري و هدایت صحیح امور، ارزش و اهمیت سیستمهاي اطلاعاتی و ارتباطی توانمند، بیش از پیش روشنتر میگردد. رضايي و همكاران (2009)، با استفاده از شاخصهاي ادراكي، تأثير عوامل سازماني بر موفقيت سيستمهاي اطلاعاتي را بررسي كردند. آنها دادههاي خود را با استفاده از پرسشنامه در بين 123 نفر از مدیران در بخش توسعه کشاورزی به دست آوردند. هفت عامل سازمانی در این مقاله ساختار سیستم اطلاعاتي، حمايت مديريت ارشد، سبك مديريت، دانش فناوري اطلاعات مديريتي، همترازي هدف، تخصيص منابع و زيرساخت سيستم اطلاعاتي بودند. آنها در اين مطالعه به اين نتيجه رسیدند که عوامل سازمانی به طور معناداری با موفقیت سیستم اطلاعاتی ارتباط دارد. منزوی و زارعی (1389)، به بررسی ارايه مدلي براي تبيين عوامل موثر بر فرآيند انطباق كاربران با سيستمهاي اطلاعاتي در شركت مهندسي و ساخت تأسيسات دريايي ايران پرداختند و نتیجه گرفتند که تأثير عميق عوامل شخصيتي بر شكلگيري باور افراد در پذيرش يك سيستم اطلاعاتي جديد و نقش مهم خصوصيت "مفيد بودن" سيستم در شكلگيري باور بود. همچنين، مشخص شد كه كاربران به هنگام ارزيابي يك سيستم جديد بيشتر جنبهها و پيامدهاي منفي آن را درك كرده و احساس تهديد ميكنند. درنتيجه استراتژيهايي انتخاب ميشود كه با وجود اينكه تأثير كمي بر افزايش كارايي و اثربخشي عملكرد كاربران دارد، به كاهش آثار منفي ناشي از ورود سيستم جديد و بهبود ارزيابي مجدد كاربران از سيستم منجر خواهد شد. انصاری و شیبانی تذرجی (1389)، در پژوهششان به بررسی و تعیین عوامل موثر بر همسانسازی سیستمهای اطلاعاتی حسابداری از دیدگاه مدیران شرکت های صنعتی کوچک و متوسط پذیرفته شده در بورس پرداختند و نتیجه گرفتند که سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه حسابداري به سطح رشد فناوري اطلاعات در شركت، سطح دانش مديريت از حسابداري و فناوري اطلاعات، سطح مشاركت مديريت در پياده سازي سيستم اطلاعاتي و وجود كارمندان با تخصص حسابداري و سيستم اطلاعاتي در شركت ارتباط دارد. عمید و غمخواری (1388)، در پژوهشی با عنوان بررسي تأثير فناوري اطلاعات بر توسعة صادرات صنايع كوچك و متوسط در ايران، نتیجه گرفتند که استفاده از فناوری اطلاعات، بر میزان صادرات صنایع تاثیرگذار است و اولویت این تاثیرات متفاوت میباشد. مانيان (1382)، عوامل موفقيت سيستمهاي اطلاعاتي در صنايع كوچك را بررسي كرده است. اين عوامل عبارتند از: دانش مدير عامل، سطح دانش و مهارت كاربران نهايي، مشاركت و آموزش كاربران نهايي، نيازسنجي اطلاعاتي، مفيد بودن و سهولت استفاده از سيستم هاي اطلاعاتي، استفاده مناسب از نرمافزارهاي كاربردي، استفاده از نظرات تحليلگران سيستم، تأمين منابع مالي مورد نياز، و نقش دولت. فهرست منابع فارسی اسکندری، مجتبی؛ باقری، حجت الله (1391)، تاثیر سیستم های اطلاعاتی مدیریت در تصمیم گیری مدیران و فرماندهان (نمونه پژوهی یکی از دانشگاه های نظامی)، توسعه سازمانی پلیس، شماره 43، صص: 29-11. اسماعیلپور، رضا؛ خدادادحسینی، سید حمید؛ الهی، شعبان (1385)، طراحی و تبیین طرح سازمانی متناسب با فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در صنایع قطعه سازی خودروی ایران، فصلنامه مدرس علوم انسانی، صص: 44-2. الهی، شعبان؛ رجبزاده، علی (1382)، سیستم های خبره، تهران: انتشارات شرکت چاپ و نشر. امیدیکیا، کارمران؛ مشبکی، اصغر؛ خدادادحسینی؛ حمید؛ عزیزمی، شهریار (1391)، شناخت قابلیتهاي سازمانی جایگاهسازي برند شرکت در صنعت مواد غذایی با استفاده از نظریه داده بنیاد، اندیشه مدیریت راهبردی، سال ششم، شماره اول، شماره پیاپی 11، صص: 72-35. انصاری، عبدالمهدی؛ شیبانی تذرجی، عباس (1389)، بررسی و تعیین عوامل موثر بر همسانسازی سیستم های اطلاعاتی حسابداری از دیدگاه مدیران شرکت های صنعتی کوچک و متوسط پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، مجله دانش حسابداری، سال اول، شماره 3، صص: 159-139. انواری رستمی، علی اصغر؛ خسروانجم، داوود؛ رجبزاده، علی؛ شایان، علی (1390)، بررسی ارتباط میان قابلیت های سیستم های اطلاعاتی و عملکرد شرکت ها بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع با استفاده تکنیک فازی، پژوهش های مدیریت منابع انسانی، دوره 1، شماره 1، صص: 21-1. آراني، محمد رضا (1384)، مديريت دانش، جستجو يا توليد دانش، تهران: انتشارات قو. بهان، کیت، هولمز، دیانا (1377)، آشنایی با تکنولوژی اطلاعات، ترجمه مجید آذرخش و جعفر مهرداد، تهران: انتشارات سمت. بهرام زاده، محمد مهدی (1387)، بررسی نقش مدیریت استراتژیک در رقابت پذیری بنگاه های کوچک و متوسط، مجموعه مقالات سومین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک، صص: 20-1. بهشتیان، مهدی؛ ابوالحسنی، حسین (1384)، سیستم های اطلاعات مدیریت نگرشی جامع بر تئوری، کاربردی و طراحی، تهران: نشر شرکت پردیس خدامی، سهیلا؛ خدادادحسینی، حمید؛ مشبکی، اصغر؛ آذر، عادل (1391)، طراحي مدل چابكي مشتري با رويكرد قابليتهاي پوياي سازماني: بررسی نقش شایستگی IT، هوشیاری کارآفرینانه و زیرکی بازار، فصلنامه تحقیقات بازاریابی نوین، سال دوم، شماره اول، شماره پیاپی (4)، صص: 24-1. دفت، ریچاردال (1388)، تئوری و طراحی سازمان، ترجمه علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران: انتشارات چاپ پژوهش فرهنگی. ذبیحیلهرمی، المیرا (1389)، فرآيندها و مكانيزم هاي ايجاد و حفظ مزيت رقابتي پايدار، مجموعه مقالات دومین کنفرانس بین المللی بازاریابی خدمات مالی، تهران. رضاییان، علی (1391)، تعامل انسان و سيستم اطلاعاتي (سيستم اطلاعات مديريت)، تهران: انتشارات سمت، چاپ ششم. رودساز، حبیب؛ رضاییمنش، بهروز؛ توکلی، شقایق (1391)، تاثیر رفتار شهروندسازمانی بر مزیت رقابتی، فصلنامه مطالعات مدیریت، سال 22، شماره 68، صص 134-109. رولی، جینفر (1380)، مبانی سیستمهای اطلاعاتی، ترجمه زهرا سیف کاشانی و نجیبه افنانی، تهران: انتشارات سمت. زرگر، محمود (1388)، اصول و مفاهیم فناوری اطلاعت، تهران: انتشارات بهینه. صادقی مال امیری، منصور (1389)، سیستم های اطلاعات مدیریت، تهران: انتشارات دانشگاه امام حسین (ع). صرافی زاده، اصغر؛ پناهی، علی (1384)، سیستم های اطلاعاتی مدیریت، تهران: انتشارات میر. صرافیزاده ، اصغر (1383)، فناوری اطلاعات در سازمان، مفاهیم و کاربرد ها، تهران: انتشارات امیر. صفایی، احسان (1390)، سیستم های اطلاعاتی مدیریت، تهران: انتشارات شرکت داروسازی جابرابنحیان. طالقانی، محمد (1382)، مهندسی و مدیریت اطلاعات، رشت: انتشارات کتیبه گیل. طبرسا، غلامعلی، رضائیان، علی؛ نظریپور، امیرهوشنگ (1391)، طراحی و تبیین مدل مزیت رقابتی مبتنی بر هوشمندی سازمانی در سازمان های دانش بنیان، فصلنامه تحقیقات بازاریابی نوین، سال دوم، شماره اول، صص: 72-47. عارفنژاد، محسن؛ امیرخانی، طیبه؛ سبحانب، محمد (1391)، تبيين عوامل مؤثر بر موفقيت سيستم هاي اطلاعاتي: با تأكيد بر نقش عوامل سازماني و يادگيري سازماني (در سازمان صنایع و معادن اصفهان، مدیریت فناوری اطلاعات، دوره 4، شماره 13، صص: 114-89. عطاران، جواد؛ دیواندری، علی؛ آدینف، حیات (1391)، شناسايي عوامل مؤثر بر تحكيم بازار (تحقق مزيت رقابتي پايدار) خدمات بانكي در بانك ملت بر مبناي ديدگاه منبع محور، مدیریت بازرگانی، دوره 4، صص: 112-91. عمید، امین؛ غمخواری، سیده معصومه (1388)، بررسي تأثير فناوري اطلاعات بر توسعة صادرات صنايع كوچك و متوسط در ايران، چشم انداز مدیریت، شماره 32، صص: 202-183. غیومیان، جعفر؛ فاطمی، عقدا؛ عطایی، محمود (1386)، تعیین روش بهینه برخورد با خطر زمین لغزش در مناطق روستایی با استفاده از سیستم پشتیبان: مطالعه موردی: زمین لغزش باریکان، مجله علوم زمین، سال 17، شماره 65، صص: 11-2. قاضیزادهفرد، سید ضیائالدین (1387)، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مبانی سیستم های اطلاعاتی، تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه امام حسین. کریمی، علی (1390)، دگرگونی سازمانهاي لجستیکی با پیاده سازي سیستم هاي اطلاعاتی یکپارچه، فصلنامه مدیریت زنجیره تامین، سال سیزدهم، شماره 33، صص: 35-26. کلانتری، خلیل (1388)، پردازش و تحلیل داده ها در تحقیقات اجتماعی – اقتصادی. تهران: نشر شریف. لاودن، کنث؛ لاودن، جین (1384)، نظام های اطلاعاتی مدیریت، سازمان و فناوری، ترجمه عبدالرضا رضایی نژاد، تهران: نشر موسسه خدمات فرهنگی رسا. مانیان، امیر (1382)، عوامل موفقیت سیستم های اطلاعاتی در صنایع کوچک، دانش مدیریت، شماره 60 و 61، صص: 197-179. محمودی، سید محمد (1386)، سیستم های اطلاعاتی در مدیریت، تهران: انتشارات دانشگاه تهران. مک لوید، ریموند (1387)، سیستم های اطلاعات مدیریت، ترجمه مهدی جمشیدیان، اکبر مهدی پور عطا آبادی، اصفهان: انتشارات سازمان برنامه و بودجه استان اصفهان. منزوی، طاهره؛ زارعی، بهروز (1389)، ارايه مدلي براي تبيين عوامل موثر بر فرآيند انطباق كاربران با سيستمهاي اطلاعاتي: پژوهشي پيرامون شركت مهندسي و ساخت تأسيسات دريايي ايران، مدیریت فناوری اطلاعات، دوره 2، شماره 5، صص: 148-129. مومنی، هوشنگ (1372)، سیستم های اطلاعاتی مدیریت MIS، تهران: انتشارات اتحاد. مهری، علی (1382)، مزیت رقابتی پایدار، نشریه علمی ترویجی تدبیر، شماره 140. نادری، مجتبی (1382)، طراحی مفهومی سیستم اطلاعات مدیریت بیمه اتومبیل در بیمه ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی، موسسه آموزش عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی. هادیزاده، اکرم؛ عبدالباقی، عبدالمجید؛ دلوی، محمدرضا (1387)، اولویت بندی موانع و چالش های توسعه بانکداری الکترونیک، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت بازاریابی. تهران: مجموعه مقالات کنفرانس. فهرست منابع لاتین Al-adaileh R.M. (2009). An evaluation of information systems success: A user perspective-the case of jordan telecom group. European Journal of Scientific Research; 37(2): 226-239. Barney, J. (1991). Firm resources and sustained competitive advantage. Journal of management, 17(1), 99-120. Berry, J., Verity, J., Kerwin, K., & De George, G. (1994). Database marketing. Business week, 5, 56-62. Bhagwat, R., & Sharma, M. K. (2007). Information system architecture: a framework for a cluster of small-and medium-sized enterprises (SMEs). Production Planning & Control, 18(4), 283-296. Chakravorti, B. (2010). Finding Competitive Advantage in Adversity. Harvard Business Review, 88(11), 102-108. Chen, J. L. (2012). The synergistic effects of IT-enabled resources on organizational capabilities and firm performance. Information & Management, 49(3), 142-150. Cochran, G. R. (2009). Ohio State University Extension Competency Study: Developing a Competency Model for a 21st Century Extension Organization. ProQuest LLC. 789 East Eisenhower Parkway, PO Box 1346, Ann Arbor, MI 48106. De Toni, A., & Tonchia, S. (2003). Strategic planning and firms' competencies: traditional approaches and new perspectives. International Journal of Operations & Production Management, 23(9), 947-976. Edgar, W. B., & Lockwood, C. A. (2008). Organizational competencies: clarifying the construct. Journal of Business, 22. Eikebrokk, T. R., & Olsen, D. H. (2007). An empirical investigation of competency factors affecting e-business success in European SMEs. Information & Management, 44(4), 364-383. Escrig‐Tena, A. B., & Bou‐Llusar, J. C. (2005). A Model for Evaluating Organizational Competencies: An Application in the Context of a Quality Management Initiative. Decision Sciences, 36(2), 221-257. Foley, K., Sen, K., & Morin, C. (1998). Information technology: the breaking wave. Irwin/McGraw-Hill. Geoffrey, E., Starking, S (1998), Business information technology, New York: Addison Wesley Longman. Gottschalk, P. (2007), "Sharing Knowledge in law Firms", Journal of Innovation and Learning, 4(3), 255-73. Goyal, A. G. D. (2011). Information system development approach: facts from IT SMEs in India. International Journal of Business Information Systems, 8(4), 361-379. Gupta, H. (2011). Management Information System. HITESH GUPTA. Hao, M. (1999). Creation and preemption for competitive advantage. Management Decision, 37(3), 259-267. Howard, V (1990), Project management benchmarks for SMEs implementing ISO 2000, 9000, An International Journal of Benchmarking, 7(4), pp.247-260. Hung, R. Y. Y., Lien, B. Y. H., & McLean, G. N. (2009). Knowledge management initiatives, organizational process alignment, social capital, and dynamic capabilities. Advances in Developing Human Resources, 11(3), 320-333. Hung, R. Y. Y., Yang, B., Lien, B. Y. H., McLean, G. N., & Kuo, Y. M. (2010). Dynamic capability: Impact of process alignment and organizational learning culture on performance. Journal of World Business, 45(3), 285-294. Jankowski, P. (2009). Towards participatory geographic information systems for community-based environmental decision making. Journal of Environmental Management, 90(6), 1966-1971. Lado, A. A., & Zhang, M. J. (1998). Expert systems, knowledge development and utilization, and sustained competitive advantage: a resource-based model. Journal of management, 24(4), 489-509. Lado, A. A., Boyd, N. G., & Wright, P. (1992). A competency-based model of sustainable competitive advantage: Toward a conceptual integration. Journal of Management, 18(1), 77-91. Lee J. S., & Hsieh C. J. (2010). A Research in Relating Entrepreneurship, Marketing Capability, Innovative Capability and Sustained Competitive Advantage. EABR & ETLC Conference Proceedings Lu, L (2008), how Chinese companies enhance competitive advantage through enterprise information system implementation, school of economics and management, beihang university, China, pp. 355-361. McLeod, R. (1998). Management Information Systems, 6th Ed. New Jersey: Prentice Hall. Moon, Y. J., & Kym, H. G. (2006). A model for the value of intellectual capital. Canadian Journal of Administrative Sciences/Revue Canadienne des Sciences de l'Administration, 23(3), 253-269. Murdick, R., Munson, J. C. (1986): MIS Concepts and Design. Second Edition, Prentice – Hall. Noudoostbeni, A., Yasin, N. M., & Jenatabadi, H. S. (2009). To investigate the success and failure factors of ERP implementation within Malaysian small and medium enterprises. In Information Management and Engineering, 2009. ICIME'09. International Conference on (pp. 157-160). IEEE. OECD. (2004).Small & medium-sized enterprises in turkey: issues and policies. OECD. 11-83. available through http://www.oecd.org. Ongori, H., & Migiro, S. O. (2010). Information and communication technologies adoption in SMEs: literature review. Journal of Chinese Entrepreneurship, 2(1), 93-104. Park, Y., Fujimoto, T., & Hong, P. (2012). Product architecture, organizational capabilities and IT integration for competitive advantage. International Journal of Information Management, 32(5), 479-488. Porter, M. E. (2008). Competitive advantage: Creating and sustaining superior performance. SimonandSchuster. com. Ravichandran, T., Lertwongsatien, C., & LERTWONGSATIEN, C. (2005). Effect of information systems resources and capabilities on firm performance: a resource-based perspective. Journal of management information systems, 21(4), 237-276. Rezaei A., Asadi A., Rezvanfar A., Hassanshahi H. (2009). The impact of organizational factors on management information system success: An investigation in the Iran’s agricultural extension providers. The International Information & Library Review; 41(3):163-172. Roudriguez, M. A., Ricart, J. E., Sanchez, P. (2002); "sustainable development and the sustainability of competition advantages", creativity and innovation management, 11(3). Pp 53-78. Schein, E. H. (2010). Three cultures of management: the key to organizational learning. Glocal working. Living and working across the world with cultural intelligence, 37. Senn, J. E. (1990), information systems In Management. Fourth Edition.Wadsworth co. Tansley, S., & Tolle, K. M. (Eds.). (2009). The fourth paradigm: data-intensive scientific discovery. UNCTAD. (2004).Entrepreneurship and Economic Development. United Nations Conference On Trade And Development (UNCTAD): 6-14. Vaccaro, A., Parente, R., Veloso, F.M. (2010), "Knowledge Management Tools, Inter-organizational Relationships, Innovation and Firm Performance", Technological Forecasting & Social Change, 32, 34-20. Walsh, S. T., & Linton, J. D. (2001). The competence pyramid: A framework for identifying and analyzing firm and industry competence. Technology analysis & strategic management, 13(2), 165-177. Watson, R. T., Boudreau, M. C., & Chen, A. J. (2010). Information systems and environmentally sustainable development: energy informatics and new directions for the IS community. MIS quarterly, 34(1), 23-38. Weerawardena, J., & O’Cass, A. (2004). Exploring the characteristics of the market-driven firms and antecedents to sustained competitive advantage. Industrial marketing management, 33, 419-428. Weikum, G., & Theobald, M. (2010). From information to knowledge: harvesting entities and relationships from web sources. In Proceedings of the twenty-ninth ACM SIGMOD-SIGACT-SIGART symposium on Principles of database systems (pp. 65-76). ACM. Wong, T. T., & Lu, Y. T. (2005). Key factors for small and medium enterprises in Taiwan to successfully implement information systems. International Journal of Management and Enterprise Development, 2(1), 106-121.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروش انواع فایلهای دانشجویی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید