دانلود چغازنبيل (docx) 6 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 6 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
کشف چغازنبيل
نمايی از چغازنبيل
در سال ١٩٣٥ ميلادی هنگامی که شرکت نفت ايران و انگليس در حوالی رود دز به حفاریهای نفتی مشغول بود، يکی از کارمندان نيوزيلندی شرکت به نام «براون» متوجه مجموعهی عظيمی شبيه تپه شد که در مکانی مرتفع قرار گرفته بود. او از آن مجموعه که در زير خاک مدفون بود آجری کتيبهدار پيدا کرد. در همان زمان يک گروه باستانشناس در فاصلهی ٣٥ کيلومتری در شوش به کاوشهای باستانشناسی مشغول بود. براون آن آجر را نزد گروه برد تا شايد از راز آن تپه پرده بگشايند. اينگونه بود که حفاریهای نفتی، نام زيگورات چغازنبيل را در اذهان زنده کرد. بعدها کاوشهای باستانشناسی بين سالهای ١٩٥١ تا ١٩٦٢ ميلادی توسط رومن گيرشمن (Roman Girshman) باستانشناس فرانسوی انجام شد که اطلاعات مفيدی را از دل خاک در مورد چغازنبيل بيرون کشيد.
معرفی زيگورات
در بينالنهرين اعتقاد مردم بر اين بود که خدايان متعددی دنيا را کنترل و اداره میکنند و هر شهری را خدايی است که از آن محافظت میکند. مردم در مرکز شهر برای خدايان معبد درست میکردند تا در آن زندگی کنند که گاه به شکل زيگورات بود. معابد کوچکتری هم ساخته میشد تا مردم هدايا و پيشکشهای خود را تقديم خدايان کنند.
زيگورات (Ziqqurat) ساختمانی هرمی شکل بود که در چند طبقه ساخته میشد و با پلکانهای متعدد به طبقات بالا میرسيد. زيگوراتها در بينالنهرين قدمتی چندهزارساله دارند که در فاصلهی سالهای ٢٢٠٠ تا ٥٥٠ قبل از ميلاد ساخته شدهاند.
نمونهای از يک زيگورات
درمورد فلسفهی وجودی زيگوراتها سه نظريه عنوان شده است: اول، آنها برای مصون نگهداشتن گندم از سيلاب بهاری ساخته میشدند. دوم، اين زيگوراتهای سترگ تقليدی از کوههای مقدس دورتادور فلات ايران بود. بنابراين اگرچه پيدايش اين بناها در خاک بينالنهرين بود ليکن الهامبخش آنها ايران و معنای آنها از اين سرزمين گرفته شده بود. بنابر نظريهی سوم که البته معروفترين قول است، زيگورات نردبان صعود به آسمان بوده است.
پس از چندهزار سال هنوز هم تعدادی از اين زيگوراتها يافت میشود، به عنوان مثال زيگورات اور (Ur ziqqurat) در جنوب بينالنهرين و زيگورات چغازنبيل در ايران. زيگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از ميلاد ساخته شده قديمیترين و زيگورات چغازنبيل بزرگترين زيگورات جهان هستند.
شهر چغازنبيل
اونتاش نپيريشا، بنيانگذار چغازنبيل
محدودهی حکومت ايلامیها خوزستان، لرستان، پشتکوه و کوههای بختياری بود که از غرب به دجله، از شرق به قسمتی از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خليج فارس محدود میشد و پايتخت آن شهر باستانی شوش بود.
با به حکومت رسيدن اونتاش نپيريشا (Untash Napirisha) در قرن ١٣ قبل از ميلاد (١٣٤٠–١٣٠٠ قبل از ميلاد)، چغازنبيل به عنوان پايتخت مذهبی و سياسی ايلامیها در نزديکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) ناميده شد. دوراونتاش به معنای قلعهی اونتاش است. در بعضی از متون به خط ميخی اين شهر الاونتاش (Ul Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است.
اين شهر از سه حصار تودرتوی خشتی تشکيل شده و دروازهی اصلی آن بر روی حصار بزرگ در ضلع شرقی قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم کاخهای شاهی و آرامگاههای سلاطين ايلام قرار دارند. در بين حصار دوم و سوم بقايای تصفيهخانهی آب ديده میشود که جزو قديمیترين تأسيسات آبرسانی به شمار میرود. آب آن از رودخانهی کرخه در فاصلهی چهل و پنج کيلومتری از طريق کانالی تأمين میشد. در مرکز حصار سوم معبد اصلی (زيگورات) قرار دارد.
تصوير بنيانگذار چغازنبيل –اونتاش نپيريشا– بر روی سنگ همراه با مجسمهی مفرغی همسرش ملکه نپيراسو (Napirasu) هماکنون در موزهی لوور پاريس نگهداری میشوند. مجسمهی ملکه، وی را در حال عبادت در برابر خدايان نشان میدهد. همچنين بر روی دامن ملکه نام وی به همراه چند دعا به خط ميخی درج شده است.
زيگورات چغازنبيل
مجسمهی مفرغی ملکه نپيراسو
زيگورات چغازنبيل معبد اصلی (زيگورات) مربعی به ضلع ١٠٥ متر است که اضلاع آن در جهات اصلی شرقی، غربی و شمالی و جنوبی واقع شدهاند. اصل اين معبد با بهکارگيری ميليونها آجر و در پنج طبقه به ارتفاع ٥٢ متر ساخته شده بود که در حال حاضر تنها دو طبقه از آن باقی مانده است. به غير از طبقهی اول و پنجم، تمامی طبقات از خشت پر شده بودند. طبقهی پنجم که مرتفعترين طبقه محسوب میشد و تنها کاهنها و خانوادهی شاهی اجازهی ورود به آن طبقه را داشتند، جایگاه قراردادن خدای اينشوشينک (god Inshushinak) يا خدای خاص شهر شوش بود. در حقيقت اونتاش، پادشاه ايلامی، اين بنا را برای اينشوشينک ساخت. ايلامیها معتقد بودند که هنگام غروب، خدايشان از آخرين طبقهی زيگورات به آسمان پرواز میکند و روز بعد باز میگردد.
بر روی ديوارهای معبد آجرهايی به خط ميخی مشاهده میشود که همگی دارای متنی يکسان هستند و بيانگر نام پادشاه و هدف او از ساخت اين معبد است: «من اونتاش، پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش هستم. پس از آن که مصالح ساختمانی را به دست آوردم، من در اينجا شهر اونتاش و حريم مقدس را برپا نمودم و آن را در يک ديوار خارجی و يک ديوار داخلی محصور کردم. من معبد بلندی ساختم که شبيه آنچه شاهان پيش ساختهاند نبود و آن را به خدای اينشوشينک مقدس وقف کردم. باشد که ساختمان و زحمت من موقوفهی ايشان شود و لطف و عدل اينشنوشينک در اينجا برقرار بماند.»
ميز قربانی
در اطراف معبد و بر روی کف اصلی دو سکوی مدور بريده مشاهده میشود که نظرات مختلفی در مورد آنها ابراز شده، برخی آنها را قربانگاه و برخی ديگر مربوط به ستارهشناسی و ساعت خورشيدی دانستهاند. در موزهی لوور پاريس ميزی موسوم به ميز قربانی (Sacrificial Table) از جنس برنز موجود است که به احتمال زياد متعلق به اين جايگاه است (تصوير).دورتادور ميز قربانی دو مار و پنج زن ديده میشوند. اندازه، دقت و ظرافت بالای بهکاررفته در ساخت اين ميز حکايت از مهارت فراوان فلزکاران دورهی ايلامی دارد.
ميز قربانی
ميراث جهانی
چغازنبيل در سال ١٩٧٩ ميلادی از طرف يونسکو در فهرست ميراث جهانی قرار گرفت. اين محوطه يکی از چند اثر ثبت شدهی ايران در فهرست ميراث جهانی است. اهميت اين محوطهی تاريخی به عنوان مهمترين اثر بهجایمانده از دوران حکومت ايلامی، قدمت ٣٠٠٠ سالهی آن همراه با جاذبههای طبيعی از جمله عوامل مؤثر در به ثبترسيدن اين مجموعه بهعنوان ميراث جهانی بودهاند. فرسايش طبيعی و خسارتهای ناشی از جنگ ايران و عراق، آسيبهای فراوانی را متوجه اين شهر کهن نمود. برای جلوگيری از تخريب هر چه بيشتر اين منطقه، در سال ١٩٩٨ ميلادی، توافقی بين سازمان ميراث فرهنگی ايران، يونسکو، بنياد اعتباری ژاپن و مؤسسهی کراتره فرانسه (مؤسسهی بينالمللی حفاظت از بناهای خشتی)، برای اجرای طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطهی تاريخی چغازنبيل در زمينههای مختلف علمی صورت گرفت. در راستای اجرای اين طرح، يک پايگاه دائمی پژوهشی شامل آزمايشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رايانهای و بخش مطالعات سفال در قسمت اداری موزهی هفتتپه ايجاد و تجهيز شده است.
تهديد چغازنبيل توسط حفاریهای نفتی
اخيراً گزارشهايی درباره حفاری برای اکتشاف نفت در منطقهی چغازنبيل در خبرگزاریها انتشار يافته است. مسئول واحد حقوقی سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری خوزستان هشدار داده است که:
شهر تاريخی چغازنبيل
«شرکت نفت در حريم زيگورات چغازنبيل، اقدام به حفر چاههايی کرده است. اين چاهها در سه مسير انفجاری برای کاوش لايههای زيرزمينی اين منطقه حفر شدهاند. باستانشناسان هشدار میدهند هرگونه انفجار به تخريب اين اثر باستانی منجر میشود» HYPERLINK "http://www.aftab-magazine.com/5/page3:1" \l "r1" ١.
اين خبر دوباره چغازنبيل را در زبانها انداخت و تأثر و نگرانی عميق دوستداران و محافظان فرهنگ ايرانزمين را برانگيخت.
«آيا حفاریهای نفتی که در سال ١٩٣٥ چغازنبيل را از دل تاريخ بيرون کشيد، اين بار آن را از صفحهی تاريخ محو خواهد کرد؟!»